ازآنجاکه در دنیای امروز، آینده عرصهای برای کنش، روایت و رقابت محسوب میشود، کشورهایی که توانایی تعریف آینده را دارند، قادر به ساخت آن نیز خواهند بود. از این منظر، تصویر آینده، مؤلفهای بنیادین در مسیر سیاستگذاری، نهادسازی و جهتدهی به ساختهای اجتماعی قدرت است.
آزادی تنها یک حق نیست، بلکه «بنیاد» نقشآفرینی انسان در جامعه است. انسان مختار است که مسئول میشود و انسان مسئول است که جامعه را میسازد. از همینجاست که آزادی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، نه به نسبیگرایی لیبرالی میانجامد و نه به کاهش آزادی در سایه اقتدار سیاسی...
در بینش اسلامی، آزادی، از امانتها و موهبتهای الهی است که خدای متعال در انسان به ودیعه نهاده تا بهواسطه آن، با حرکت تکاملی به حیات اصیل در حوزه انسان گامنهد. از این رو ارزش والایی دارد؛ زیرا از این طریق، به مقام شامخ انسانیت میرسد، یعنی خلافت الهی، جز در پرتو آزادیهای صحیح انسانی ممکن نیست.
بحران محیط زیستی امروز بشر، ناشی از یک بحران معنایی و سوبژکتیویسم انسانی است که خود را در قالب تکنولوژیهای مدرن و بیرحم امروزی متعین ساخته است و فهم ماشینی از این بحران بدون توجه به ساحات معنایی آن، کاری از پیش نخواهد برد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با درک اهمیت بنیادین آزادی، مسئولیت صیانت از این مفهوم را بر عهده عالیترین مقامات کشور قرار داده است. در این میان رئیسجمهور در سوگندی که در آغاز مسئولیت خود یاد میکند، متعهد میشود که پاسدار حقوق و آزادیهای مردم باشد و قانون اساسی را حفظ و اجرا کند.
در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای، آزادی جایگاهی بنیادین دارد که ریشه در توحید دارد و نه انسانمحوری سکولار. آزادی حقی الهی و لازمه مسئولیت انسانی است؛ زیرا بدون آزادی، مسئولیت نیز معنا نمییابد. در این نگاه، بندگی خداوند شرط رهایی از بندگی غیر اوست و آزادی نه در تضاد با بندگی خدا، بلکه تجلی آن است.
از منظر حضرت آیتالله خامنهای انقلاب اسلامی فصل تازهای در تعریف آزادی گشود و مدلی را عرضه کرد که بر ایمان، عدالت، استقلال و هویت اسلامی استوار است. برخلاف تصویرسازی رسانههای غربی، جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سطحی از آزادی را تجربه میکند که در بسیاری از کشورهای منطقه بینظیر است.
اصلِ جوازِ تحدید آزادی به لزوم بقا و استمرار حیات اجتماعی گره خورده است. چارهای جز محدود کردن شهروندان در اجرا و اعمال حقها و آزادیهایی که دارند نیست. بله، خیلی دنیای شیرینی میشود که هر فردی هر حقی و آزادیای که دارد بتواند اعمال کند، ولی چه کنیم که این عالم ناسوتی و خاکی و زمینی محدود است و گنجایش آن را ندارد.
از مطالعه و بررسی بیانات رهبر انقلاب در حوزه تأمین اجتماعی میتوان دریافت که برخی از بیانات ایشان ناظر به سیاستهای کلان، ریلگذاریهای اصلی و چشماندازهای بلند نظام جمهوری اسلامی در زمینه تأمین اجتماعی است. مثلاً از منظر ایشان، رفاه و تأمین اجتماعی بهصورت کلی ناظر به طبقات محروم جامعه است
در جهانی که قدرتهای سلطهگر هر روز نقاب تازهای بر چهره خود میزنند، «آزادی ملّی» چراغی است که راه آینده ملّتها را روشن میکند؛ راهی که مقصد آن، عزت کامل انسان است؛ عزتی که نه قابل خرید و فروش است و نه قابل مصادره؛ عزتی که ریشه در اراده ملّتهایی دارد که خود را باور کرده و آینده خود را از چنگ زورمندان بیرون کشیداند.
بازخوانی نسبت عدالت و آزادی در حکمرانی، مستلزم معاصرت اندیشی در باب عدالت و آزادی و در پرتو حکمرانی اجتماعی در حیات انسان معاصر است. نسبت عدالت و آزادی در حکمرانی، در سطح فلسفی به نسبت ضرورت و آزادی بازمیگردد.
«نظام اداری صحیح» در بیانات رهبر معظم انقلاب که بهشکل علیحدهای در قالب سیاستهای کلی تبلور یافته است، نه بهمعنای اصلاح شکلی سازکارها و رتق و فتق امور، بلکه بهعنوان «نظام ایمانی خادم» تعبیر میشود؛ نظامی که هم در درون خویش بر محور شایستهسالاری، پاکدستی، شفافیت و پاسخگویی استوار است و هم در تعامل با مردم بر مدار امانت و تکریم آحاد میچرخد
با تقویت تولید ملّی، کشور قادر خواهد بود محصولات و خدمات مورد نیاز خود را تولید کرده و وابستگی به واردات را کاهش دهد. این امر نهتنها به اشتغالزایی و افزایش درآمدهای ملّی کمک میکند، بلکه زمینهای برای توزیع عادلانهتر ثروت و کاهش نابرابریهای اقتصادی فراهم میآورد
عدالت آموزشی نه با شعار، که با اراده، برنامهریزی و نظارت مستمر محقق میشود. باید از سطح وعدهها عبور کرد و به اقدامهای ملموس رسید، از جمله بازنگری در سیاستهای پذیرش، توزیع عادلانه منابع، حمایت از نخبگان و اقشار ضعیف و بهروزرسانی نظام آموزشی فرسوده.
برخلاف رنسانس که با طرح ایده باطل خدامردگی انسان را به جای خداوند نشاند و تلقی خود را از آزادی بر این مبنا استوار ساخت، انقلاب اسلامی امکان آزادی را با ابتنای بر خداباوری و اندیشه توحیدی مطرح ساخت. این تحول در مبنا، موجد تبدّل در ماهیت آزادی میگردد.
دنبال کردن نقطههای آغازین نزاع ما با غرب، ما را به دو طیف فکری متقابل میرساند. سنّتگرایانی که به طرد تمام و کمال دستاوردهای دنیای غرب میپرداختند؛ و غربگرایانی که تمام همّت خود را برای فرنگی کردن انسان ایرانی از فرق سر تا نوک پا به کار گرفته بودند.
انتخابات برخلاف نظامهای مردمسالار مدرن که ریشه در قرارداد اجتماعی و اراده عمومی دارد، با ابتناء بر نظریه مردمسالاری دینی و ابتناء این نظریه بر آموزههای اسلامی، ماهیتی اسلامی مییابد...
حقالناس انگاشتن آراء مردم، با بایستههایی که منجر به اصلاحات عملی مانند تدوین شاخصهای عینی و تقویم انتخاباتی مدون میشود، ظرفیت فقه شیعه را برای پاسخگویی به چالشهای مدرن اثبات میکند و مبنایی ارزشمند برای سیاستگذاری انتخاباتی ارائه میدهد.
| حجتالاسلام والمسلمین عباس کعبی در چارچوب تمدن اسلامی، حقوق ملّت و آزادیهای مشروع نه امری صرفاً قانونی و قراردادی، بلکه نمود روابط انسانی با خداوند، جامعه و خود فرد است و درک آن بدون رجوع به منظومه تمدنی، ناقص و سطحی خواهد بود. نگاه تمدنی پیششرط فهم کامل و حقانی حقوق ملّت است.
رهبر معظم انقلاب معتقدند فرآیند انتخابات در دموکراسیهای مدرن مبتنی بر خدعه و شگردهای خاص سیاسی سازماندهی میشود و نتیجه آن، صرفاً یک مراجعه ظاهری به آراء مردم است.
در اندیشه حضرت آیتالله خامنهای، حزب کارویژه دیگری غیر از کسب قدرت دارد که همین کارویژه موجب تمایز بنیادین مفهوم حزب از منظر ایشان با مدل رایج آن میشود. کارویژه اساسی حزب از نظر ایشان «هدایتگری فکری» است که تبعاً تشکیلات و سازمان حزب نیز باید برای تحقق همین هدف بسیج شود.
بازیگران عرصه انتخابات در نگاه نخست به گروه مجریان (برگزارکنندگان و ناظران) انتخابات، شرکتکنندگان در انتخابات و نامزدهای انتخاباتی تقسیم میشوند. اما به نظر میرسد تحلیل تفصیلیتر عرصه انتخابات ما را به حضور احزاب و تشکلهای سیاسی در کنار افراد حقیقی رهنمون میشود.
آزادی رسانهای در غرب بیش از آنکه به معنای رهایی از قدرت باشد، به معنای بازتولید قدرت از مسیر رسانه است. تمرکز مالکیت، فیلترهای خبری و گفتمانهای ایدئولوژیک، نشان میدهد که رسانههای غربی از «نظامهای آزادی» به «نظامهای هدایت افکار عمومی» تبدیل شدهاند.
حق دسترسی کنسولی در جمهوری اسلامی ایران، در پرتو اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای، اکنون به حقی بنیادین و کرامتمحور ارتقا یافته است که شاخصی برای سنجش میزان وفاداری دولت به ارزشهای قانون اساسی و در عین حال معیاری برای سنجش اقتدار بینالمللی کشور محسوب میشود.
حق بر امنیت روانی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، نه مفهومی انتزاعی بلکه ضرورتی عینی برای حیات اجتماعی و ثبات نظام اسلامی است. این حق بر پایه کرامت انسانی، حقوق عامه و قواعد فقهی محکم بنا شده و در پیوندی مستقیم با مشروعیت و کارآمدی نظام سیاسی قرار دارد.
اصل ۲۷ قانون اساسی آزادی اجتماعات و راهپیماییها را منوط به دو شرط «بدون حمل سلاح» و «عدم اخلال به مبانی اسلام» میداند. اجتماع، گردهمایی موقت افراد برای بیان مواضع یا دفاع از منافع گروهی و راهپیمایی نوع خاصی از اجتماع عمومی است. محدودیتهای این اصل در راستای حفظ نظم و امنیت عمومی و مطابق اصول ۹ و ۴۰ قانون اساسی تعریف شدهاند.
آزادی در تلقی توحیدی، رهایی از چیرگی هر آنچیزی است که غیرخداست. و به معنای رهایی انسان از بندگی غیرخداست و فرد را به انتخاب آگاهانه در مسیر حق و عدالت هدایت میکند. آزادی حقیقی، حرکت در مسیر الهی است بدین معنا که انسان باید بتواند آزادانه راه خیر را انتخاب کند و در این انتخاب به دیگران نیز کمک کند تا آزاد شوند.
اسلام به ملتها استقلال و آزادی میدهد؛ هم آزادی در محیط زندگی خودشان - آزادی از قدرتهای دیکتاتور و مستبد، آزادی از خرافات و جهالتها، آزادی از تعصبهای جاهلانه و کج فکریها - و هم آزادی از کمند قدرت اقتصادی و فشار سیاسی استکبار. اسلام به ملتها رفاه و پیشرفت اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی هم میدهد.
مرور تاریخی نشان میدهد گروههای متشکل از زنان در طول تاریخ از عاملیت بینظیری برخوردار بودهاند. از وقایع پس از عاشورا تا جنگ تحمیلی عراق تا کنشگرهای زنانه جنگ تحمیلی اخیر، نشان داد که زنان قادرند با عاملیت گروهی در مسائل جامعه اثرگذار باشند.
۱۶ شهروند ایرانی در سالهای اخیر در زندانهای اروپا و آمریکا بهاتهامات سیاسی، مبهم یا کاملاً بیاساس بازداشت و با بدترین شرایط جسمی و روانی روبهرو شدهاند؛ از دیپلمات و استاد دانشگاه گرفته تا خبرنگار، فعال فرهنگی و حتی یک پزشک که تنها «جرمش» آموزش نماز به فرزندش بوده است.
در هر سه کتاب تصویر تازهای از نقش زن در انقلاب اسلامی ترسیم شده، قهرمان اصلی هر سه کتاب از بانوان این سرزمیناند: یک مادر شهید و دو بانوی دیگر همسر شهید که البته آنان نیز مادر فرزندانی هستند. راوی هر سه کتاب نیز همین سه مهربانو میباشند و نویسندگان دو کتاب از این سه اثر نیز از بانوان نسلهای جدید این سرزمیناند.
«همسفر آتش و برف» ۴۰ فصل دارد که ابتدای هر کدام، با یک خودگویی از ذهن خانم فرحناز رسولی شروع میشود و در ادامه بخش دیگری از زندگی مشترک شهید و همسرش را نشان میدهد. گرچه مخاطب از ابتدا میداند با چه اثری روبهروست و در پایان چه اتفاقی قرار است بیافتد...
کتاب «خانوم ماه» یکی از همین روایتهاست؛ زندگی خانمناز علینژاد، همسر شهید شیرعلی سلطانی. کتابی که در هر سطرش لطافت زنانه جاری است. برخلاف بسیاری از روایتها که شما را با مردان به خیابانهای پرتظاهرات میبرند، «خانوم ماه» زاویه نگاهش را میچرخاند و پشت جبهه را نشان میدهد.
زندگی دبّاغ نشان داد که «زن برجسته اسلامی» در ترکیب هویت خانوادگی، توان فکری، شجاعت اجتماعی و مسئولیتپذیری انقلابی شکل میگیرد و نه مسئولیت اجتماعی خود را تعطیل و نه مسئولیت محوری در خانواده را فراموش میکند.
تب ناتمام کتابی ۳۰۴ صفحهای است که از دوران کودکی شهلا منزوی شروع میشود. اتفاقات ریزودرشتی در زندگیاش میافتند؛ اما قطعنخاع شدن فرزندش حسین دخانچی و ماجراهای پس از آن بخش اصلی کتاب را تشکیل میدهد. در نگاه اول به نظر میرسد کتاب الگویی برای زن امروز باشد؛ ولی هر چه کتاب پیش میرود...
جنگ دوازدهروزه اثبات کرد که ما هرچند در دورهی استعمار فرانو هستیم و استعمار ذهن و جنگ نرم، امّا غربیها نشان دادهاند که پستتر از این حرفها هستند و اگر منافعشان ایجاب کند، به همان استعمار کهنه و سختافزار و تجزیهی ایران و اشغال هم فکر میکنند؛ یعنی نشان میدهد که ما با یک استعمار ترکیبی روبهرو هستیم.
ایران نه استیلاطلب است، نه استقلال خود را در معرض فروش قرار میدهد و حتّی اگر به قیمت رویارویی تمام شود، باقدرت جلوی وحشیگری مدرن میایستد. کلید کار در تغییر رویکرد غرب نهفته است که دست از تسلّططلبی بردارند؛ آنگاه شرایط عوض میشود، وگرنه تهدیدات آمریکا تأثیری بر ارادهی ملّی ایرانیان نخواهد داشت.
ما غربستیز نیستیم، بلکه غرب ایرانستیز است، غرب اسلامستیز است. ما بر اساس عقلانیّت شیعی و دینی و هویّت تاریخی و چند هزار سال سابقهی تاریخی و تمدّنیای که داریم، زیر بار سلطه نمیرویم؛ ملّت ایران زیر بار سلطه نمیرود و ما داریم مقاومت میکنیم. اتّفاقاً ما مقاومت عاقلانه، هوشمندانه و مقتدرانه در مقابل غرب داریم و این ویژگی ما است.
انقلاب اسلامی بنیانگذار شکلگیری مدلی جدید از تمدنسازی اسلامی-ایرانی است که در تقابل فرهنگی و ایدئولوژیک با تمدن غرب به ظهور رسید. در این تحولات، اصول و مبانی فکری اسلام بهمثابه «جریان تمدنساز» معرفی شد و نظام جمهوری اسلامی خود را الگویی برای مقابله با کاستیهای تمدن غرب معرفی کرد.
مطابق با آموزههای اسلامی از ابتدای خلقت انسان همواره دو جبههی ایدئولوژیک بر سر اطاعت از خداوند یا اطاعت از شیطان رویاروی یکدیگر صفآرایی کردهاند که در یک سو جبههی حق با عناوینی چون «اولیاء خدا»، «حزبالله» یا «مستضعفین» و در سوی مقابل، جبههی باطل با عناوینی نظیر «اولیاء طاغوت»، «حزبالشیطان» و یا «مستکبرین» قرار دارد.
برای شناخت بهتر و دقیقتر غرب باید ویترینِ غرب را کنار بگذاریم و ریشههای پشتش را نشان بدهیم. آن تفکر مادیگرا را ترسیم کنیم، نشان بدهیم، عریان کنیم که چطور برایش انسان فاقدِ اعتبار است، چطور اخلاقیات برایش فاقدِ اعتبار است، چطور هدف وسیله را برایش توجیه میکند؟
جنگ ۱۲ روزه نشان داد که غرب برای رسیدن به اهدافش، به خوی وحشیگریاش پناه میبرد. درس دیگری هم که این جنگ به ما داد همان صحبت صدر اعظم آلمان بود که اعتراف کرد رژیم صهیونیستی کارهای کثیف غرب که خودش نمیخواهد یا نمیتواند را انجام میدهد.
منظور از شعار اینکه «آمریکا را مجدداً باعظمت بکنیم» این است که برگردیم به دورانی که آمریکا باعظمت و باشکوه بود. خب، آن عظمت و شکوه آن دوران بر چه مبنایی بود؟ بر مبنای نسلکشی. یعنی اساساً آن درخشش و شکوه و تمدن آمریکایی، روی جنازه سرخپوستها، روی جنازه تمدنهای پیشینی که ساکنان اصلی قاره آمریکای شمالی بودند، شکل گرفت.
قیصر و دوستانش، علیرغم برخی شاعرکان منسوب به انقلاب که دامن به نان و نام و سکّه آلوده بودند، با سلوک زاهدانه خود ثابت کردند که هم ذاتاً شاعرند و سخنشان عیار بالایی از ادبیّت و هنر دارد و هم بیاعتنا به ارباب قدرتاند. اینان همچنین با سرودن اشعار اعتراضی تعهّد اجتماعی خود را در برهههای مختلف به مردم و دردهایشان نشان دادند.
استقلال و آزادی از مفاهیم زیربنایی انقلاب ما به شمار میروند. استقلال و آزادی، در علوم سیاسی و حقوق اساسی، غالباً در معنای ظاهری خود به کار میروند؛ یعنی اینکه هیچ قدرت بیرونی بر یک ملت و حاکمیت آن تأثیر نگذارد، تصمیمگیریهایش کاملاً آزاد و مستقل باشد، تحت فشار بیگانگان نباشد و تمامیت ارضیاش حفظ شود.
کنشگر عاقل انقلابی در منظری خودآگاهانه و منطقی به ابزارها و امکانات مینگرد و در صورت تأمین منفعت و یا دفع ضرر، کاربست ابزاری چون مذاکره را تجویز و یا رد میکند. بدیهی است پذیرش مذاکره در شرایط تحمیلی، تحقیری و تسیلمی عقلانی نیست.
حسین مهدیان از مدیران روزهای بحران انقلاب اسلامی بود اما با فرونشستن التهابات، به دفتر نشر فرهنگ اسلامی بازگشت و تا سالهای طولانی در آن مشغول فعالیت بود. بسیاری از کتب قبل انقلاب آیتالله خامنهای را در این دفتر بازنشر کرد و برخی کتب جدید که از بیانات ایشان تدوین شده بود را نیز منتشر کرد.
استقلالخواهی، جلوی استحاله شدن را می گیرد و نمی گذارد یک ملّتی به «خادم تمدنی دیگران» یا «سوژه منفعل و رام گفتمانهای آنها» تبدیل شود. در این چارچوب، انرژی هستهای صلحآمیز نیز، نماد استقلال علمی و فناورانه، استقلال راهبردی، و بستری برای توسعه فناوریهای کلیدی بدون وابستگی به کشورهای دیگر است.
برآیند تحولات دو سال گذشته نشان میدهد که اسرائیل در تمامی سطوح اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی تحت فشار بیسابقهای است. این فشارها، برخلاف بحرانهای مقطعی گذشته، ماهیتی ساختاری دارند و توازن راهبردی منطقه را بهتدریج به نفع محور مقاومت تغییر میدهند.
به خاطر تمام حمایتهای جمهوری اسلامی، از رهبر انقلاب امام خامنهای (دام ظله)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملّت مجاهد و قهرمان ایران، دولت و تمامی نیروهای امنیتی آن، کمال قدردانی را داریم. ما احساس میکنیم که سراسر ایران، از ابتدا تا انتها، همراه ماست؛ به ما یاری رساند و باعث شد چنین اراده و قدرتی را احساس کنیم.
نشریه معتبری در خصوص سیاست خارجی به نام فارین پالیسی(foreign policy) نوشت که « مسئله این است که ایران زیر بلیط آمریکا و قدرتهای دیگر نمیرود و مسئله هستهای کاملاً بهانه است، مسئله این است که ایران با روحیه استقلال طلبی و اراده ملّی خود به کشورهای بزرگ باج نمیدهد.»
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تماماً بر شالودهی موازین شریعت اسلام و اصول بنیادین نهضت امام خمینی رحمهالله استوار است و در این میان، اصل اسلامی و انقلابیِ استقلال جایگاه برجستهای دارد تا جایی که میتوان روح استقلالطلبی را به صورت آشکار یا مستتر در همهی زوایای آن مشاهده کرد.
جنگ ۱۲ روزه کودتای بینالمللی بر ضد انقلاب اسلامی بود که با کمک و هدایت آمریکا و از طریق رژیم صهیونیستی و عوامل داخلی و خارجی او شکل گرفت. در برابر این کودتا، رهبر انقلاب شجاعانه ایستادند و مردم هم به تبعیت از ایشان و با حس استقلال ملّی و روحیه ایراندوستی، همه در ذیل پرچم جمهوری اسلامی ایران تحت رهبری ایشان گرد هم جمع شدند.
این همه کشور بیاثر در دنیا وجود دارد. خب، چرا جمهوری اسلامی ایران؟ به همین دلیل است که جمهوری اسلامی، با همه ضعفها و مشکلاتی که اکنون با آن دست و پنجه نرم میکند، واقعیت امر این است که دارای یک سری خصایص و ویژگیهایی است که این ویژگیها او را برتر کردهاند. و این برتر بودن، اصلاً مطلوب نظام سلطه نیست.
اگر میخواهید صراط مستقیم را طی کنید و اگر میخواهید به سعادت دنیا و آخرت برسید، بایستی مستقل باشید و زیر بار قدرتهای ظالم و مستکبر و ستمگر نباشید. این همان نقطهای است که بین ملت ایران و دشمنان ملت ایران اختلاف ایجاد کرده است. اساس اختلاف اینجاست.
شهریار در شعر فارسی، ادامهدهنده سنت شعر کلاسیک بود و در قالبهای غزل و قصیده میدرخشید، اما نگاه و احساس او به روزگارش پیوند خورده بود و به همین دلیل، اشعارش برای مردم زمانهاش زنده و ملموس ماند. غزلهای عاشقانه او با زبانی صمیمی و بیپیرایه، روحی تازه به شعر کلاسیک فارسی بخشید.
شعر شهریار در زمین و در آسمان شهره بود. واقعاً ما کم شاعری داریم که به این موقعیت و جایگاه رسیده باشد؛ هم در شعر مردمی، هم در شعر مورد پسند و تحسین منتقدین، و هم در میان اهالی معنا و عرفان پذیرفته شده باشد. شاعری با این جایگاه و با این موقعیت فراگیر، کمتر داریم. بسیاری از شاعران معاصر افتخار شاگردی او را داشتند.
همه بدانند انقلاب یک امر مستمر است ... یک حقیقت ماندگار و حقیقت دائمی است ... و هیچ وقت تمام نمیشود و مبارزهی «ضدّآمریکایی» ملّت ایران نیز تا غلبهی کامل بر طاغوت ادامه دارد و ملّت ایران تسلیمشدنی نیست. و همه و همه بدانند ... ملّت ایران حتماً پیروز خواهد شد.
رفتارهایی چون سلام نظامی به پرچم ایران پس از پیروزی، تقدیم مدال به ملت ایران، و برخوردهای محترمانه و پهلوانی ورزشکاران در فضای بینالمللی، تنها نمایشی از ادب نبود، بلکه نمایش عمیقی از هویت فرهنگی و انقلابی و درک صحیح آنان از مسئولیت اجتماعی در شرایط حساس کشور بود. این پیام نشان میدهد که «چگونگی بردن» به اندازه «بردن» اهمیت دارد.
بهروشنی پیداست که رضاخان و پسرش محصول اراده و طراحی بیگانگان بودند؛ مسئلهای که رهبر انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کردهاند. ایشان در سخنانی صریح یادآور میشوند که انگلیسیها رضاخان را از میان فوج قزاق بیرون کشیدند، او را به مقام سلطنت رساندند و تمام مقاصدشان را بهوسیله او پیش بردند و هنگامی که نشانهای از گرایش سیاسی دیگری در وی دیدند، بیدرنگ او را کنار گذاشتند و پسرش را بهجای او نشاندند.
ورزشکاران ایرانی، بهویژه در صحنههای جهانی، خود را سفیران وحدت و انضباط میدانند که در «میدان صلح» برای عزّت کشورشان میکوشند. سلام آنان در هنگام نواختن سرود ملّی، پیامی روشن به جهانیان است: «ما فرزندان ایرانی هستیم که به اصول و ارزشهایش سرفرازانه پایبندیم و به نمادهای آن عشق میورزیم.»
حمایتهای کلان سیاسی رهبر انقلاب از دولتهای مستقر، همواره ضمن داشتن شروطی، با نصایح صریح و مشفقانه همراه بوده و حراست از مسیر ارزشها و آرمانهای انقلاب و هدایت کارگزاران در خطّ انقلاب اسلامی از ویژگیهایی است که در مشی رهبری سیاسی امام خمینی رحمةاللهعلیه و حضرت آیتالله خامنهای بهروشنی دیده میشود.
آیتالله مدنی نخستین کسی بود که در جریان نهضت ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در نجف از حضرت امام رحمهالله پیروی کرد و در انتشار تلگرام آیتالله العظمی حکیم به همین مناسبت نقش بسزایی داشت. شهید نواب صفوی پیوسته خود را از شاگردان و دست پروردگان آیتالله مدنی معرفی میکرد و تابع دیدگاههای اجتماعی و سیاسی ایشان بود.
شیوهی حرکت و اندیشهی پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم نشان میدهد که ایشان نه تنها به دنبال ایجاد جامعهی اسلامی بود، بلکه با افق بینی، حتّی به فکر ایجاد تمدّن اسلامی نیز بودهاند.
نسبت به مسائل غزّه و فلسطین هم دولتهای اسلامی و هم ملّتها وظیفه دارند. «آنچه دولتها وظیفه دارند، قطع کمک سیاسی و تبلیغاتی و تسلیحاتی و کالاهای مصرفی به رژیم صهیونیستی است؛ این وظیفهی دولتها است. آنچه ملّتها وظیفه دارند، فشار به دولتها است که این وظیفهی بزرگ را انجام بدهند.»
جلال را بیشتر با روشنفکری آنهم وجه ضدغربی و ضدغربزدگیاش میشناسند؛ همان وجهی که دستمایه مقالات و نقدها و کتابهای پرشماری شده است، اما یک وجه کمترپرداختهشده او توجه به «امر ملی» است که اتفاقاً در آثار او بسیار پررنگ است و معلوم نیست چرا توجه زیادی به آن نشده است.
الگوی ما برای خدمت کردن به انقلاب، آقای ابوترابی است. هیچ کس نمیتواند ادعا کند به اندازهی آقای ابوترابی انقلابی است. و احدی را سراغ نداریم که مانند آقای ابوترابی در جذب ضد انقلاب، حتی بعثیها، موفق بوده باشد آن هم با محبت و تواضع خودش. و این دستور امروز ما است.
حجّتالاسلام سیّدعلیاکبر ابوترابی از فعّالان انقلاب اسلامی در عرصهی مبارزات و از رزمندگان دفاع مقدّس است که در سال ۱۳۵۹ به اسارت دشمن بعثی درمیآید. ایشان به مدّت ده سال در اردوگاههای عراق در اسارت به سر میبرد و به دلیل کمکرسانی به سایر اسرا، به ایشان لقب «سیّد آزادگان» را میدهند.
سید علیاکبر ابوترابی فرد پارسا و پرهیزگاری بود که در همۀ مراحل زندگی خدا را در نظر داشت و با تشخیص صحیح مسیر و حرکت در آن، سالها در میدان مبارزهای دشوار با نظام طاغوتی مجاهدت کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حملۀ دشمن، شجاعانه در صحنۀ دفاع مقدس حضور یافت و قریب ده سال در کورۀ شداید گداخته و جوهر پاک خود را نمایان ساخت
دشمن میداند رویارویی با ایران و به زانو درآوردن آن با بمباران و ترور و امثال این روشها ممکن نیست و تنها راه از درون ایران میگذرد. حالا بر عهدهی تکتک ما اعم از مردم و مسئولان است که چگونه برخورد کنیم؛ اتّحاد و انسجام ملّی را تقویت کنیم یا در خدمت برنامهی دشمن باشیم، حتّی به اندازهی یک توییت زدن! بله، این اتّحاد «مقدّس» است.
غرب بعد از چند دهه چهرهی پنهان خویش را در آستانه نظم جدید آشکار کرده است و برخلاف روایتهای رومانتیک، فانتزی و غیرواقعبین که از نظم عادلانهی لیبرالی سخن میگفتند، نشان داد که قدرت یگانه ارزشی است که جنگل تمدن غرب به رسمیت میشناسد.
اسارت ابوترابی فقط یک حادثهی شخصی نیست، بلکه بازتابی از رنج و مقاومت جمعی ملتی است که در برابر جنگ قرار گرفت. سپس در گام بعدی زندگی ایشان حضور او در اردوگاهها صرفاً تجربهی فردی یک اسیر نیست؛ بلکه نمایندهی نقش رهبری، مدیریت و تقویت روحیهی صدها اسیر دیگر است.
شهید مصطفی چمران: «من شهادت میدهم که عالیترین نمونه پاکی و تقوا و عشق و محبت و شجاعت و فداکاری و روح بلند و ایمان کوهآسا و ارادهی فولادین آنچنان از وجودش تشعشع میکرد که همهی محیط را روشن مینمود و رزمندگان تحت فرمانش جذب و محو وجودش شده بودند و پروانهوار به دور شمع وجودش میگشتند و میسوختند.»
در بیستمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، همراه با رویداد ملّی «آزادگان ایران» و گرامیداشت یاد و راه آزادگان سرافراز و بهویژه بزرگداشت سیّد آزادگان، شهید سیّدعلیاکبر ابوترابیفرد، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «پاسیاد پسر خاک»، امشب (جمعه، ۷ شهریور ۱۴۰۴) در قزوین پایتخت آزادگان ایران منتشر شد.
پیغمبر ایستاد؛ نفرمود این یک واقعیّت است، با این واقعیّت چه میشود کرد. بعضی کسان ضعفها و بیهمّتیهای خود را اینطور توجیه میکنند: "واقعیّتی است، چه کار کنیم؟" واقعیّتی که باید در مقابل آن تسلیم شد، این نیست... واقعیّتهایی را که عدّهای با تکیه به سرنیزه و زور علیه عدّهای دیگر به وجود آوردهاند، باید به هم زد.
در مکتب ابوترابی، ادبیات اسارت، همان ادبیات مقاومت است. مقاومت بهمعنای تحمل شکنجه، ایستادگی و پایبندی به شعائر اسلامی و انجام تکالیف دینی و انسانی است. مقاومت بهمعنای کسب علم و یادگیری مستمر برای رسیدن به الگوی زندگی مفید در اسارت و توانمندسازی اُسراست.
اربعین به دلیل اینکه مؤلّفههای تمدّن اسلامی را ایجاد و تقویت میکند، مورد دشمنی مستکبران قرار دارد. با این توصیف، امّت اسلامی باید نگاه خود به اربعین را از یک پیادهروی سادهی معنوی به یک پدیدهی تمدّنساز تغییر دهد تا بتواند با این معجزه، فرعون زمانه را شکست دهد.
بلافاصله پس از سقوط صدّام در سال ۱۳۸۲، روزهایی که هنوز آمریکاییها در عراق عملیّات نظامی انجام میدادند و حکومت بعث به طور کامل از عراق خارج نشده بود، مردم راهپیمایی اربعین را آغاز کردند. زائرها از کنار ادوات نظامی منهدمشده، زیر پرواز بالگردهای آمریکایی که بالای سرشان پُرصدا حرکت میکردند، عبور کردند. آنان پرچمهای ضدّآمریکایی در دست داشتند و علاوه بر لعن صدّام و اعلام برائت از او، اشغالگران را نیز محکوم کردند.
جنگ دوازده روزه و تهاجم رژیم صهیونی به ایران که پیامدهایی چندلایه همچون تضعیف زیرساختها و اقتصاد از یکسو و افزایش همبستگی اجتماعی و ارتقای غرور ملّی از سوی دیگر داشت کشور را در معرض یک نقطه عطف تاریخی و یک «لحظه گسست تمدنی» قرار داد که بر اساس نظریه «پنجره فرصت بحران» میتواند بستری بیسابقه برای تحول ساختاری و تمدنی در ایران فراهم آورد.
در نظام ولایی، رهبر انقلاب متولّی این هستند که در جامعه پیوند ولایی شکل بگیرد و حرکت بکند. خیلیها در مورد مردم دچار اشتباه بودند و در این جنگ، هاجوواج نگاه میکردند که آیا اینها مردم ما هستند؟ بله، اینها مردم ما هستند؛ اینها همان مردمی هستند که اتّفاقاً رهبر انقلاب همواره از آنها تعریف و تمجید کردهاند.
جامعه ایران بر خلاف انتظار دشمن نه تنها چندپاره نشد، که یک وحدت بینظیر را تجربه کرد. گسلهای سیاسی، اقتصادی، قومی و مذهبی فعال نشد و همه اقشار مردم یکپارچه در مقام دفاع از غرور و حاکمیت ملی برآمدند. مردم با چشم خود دیدند که دشمن در به خاک و خون کشیدن نظامی و غیرنظامی، تفاوتی قائل نمیشود و زن و کودک و پیر و جوان برایش فرقی ندارد. مردم به سرعت دریافتند که هدف، ایران است.
جزوه کوتاه عاشورای عین صاد از این جهت متفاوت از دیگر آثارست؛ عین صاد حرکت حسین بن علی را حرکتی به سمت زندگی میداند؛ زندگی به لونی دیگر با طعم آزادی و مسئولیتهای فردی و اجتماعی. به نظر عین صاد، تشکیل حکومت و برپایی آن یکی از لوازم چنین زندگیست و خود هدف نمیتواند باشد.
در «روایت آقا» این بار انتشارات انقلاب اسلامی، سراغ کسی رفته که در بیان راوی، از او به «آقا» تعبیر شده و میشود. کسی که بیشترین تأثیرپذیریهای راوی از جانب او بر جان و دلش نشسته و بیش از هر کس دیگر رنگ و رایحهی زهد و فقاهت و ظلمناپذیری و تقوا از او گرفته است: «پدر!» «بیشترین تأثیرپذیری من در دوران کودکی و نوجوانی از پدرم بود.»
اگرچه در تجاوز اخیر رژیم صهیونی به ایران، چند تن از دانشمندان و چهرههای علمی برجستهی صنعت هستهای کشور به شهادت رسیدند، امّا تجربهی تاریخی نشان میدهد که قطعاً با چنین ترورهایی حرکت علمی و پیشرفت هستهای متوقّف نخواهد شد. همین توطئهی ترور در دههی ۹۰ نیز به وقوع پیوسته بود و البتّه شکست خورده بود.
سخن اصلی و قاطع خداوند این است که در برابر دشمن سست نشوید، دعوت به سازش با دشمن نکنید، خدای متعال شما را برتر قرار داده است و برتر هستید؛ ...خدای متعال برای شما کم نمیگذارد در مقابل مجاهدتی که انجام دادهاید، پاداش این مجاهدت را به طور کامل به شما خواهد داد.
دولت متکبّر آمریکا درحالیکه صحنه را کاملاً به زیان همپیمان خود میبیند، میخواهد آنچه در طیّ دو دهه فشار و اخیراً جنگ نظامی با نیابت رژیم صهیونی نتوانسته کسب کند، با صلح تحمیلی و تسلیم شدن ملّت ایران به دست بیاورد. اینجا است که رهبر انقلاب چنین توطئهای را افشا کرده و قاطعانه آن را رد میکنند.
محمّد باقری درست فهمیده بود که همه چیز دست خدا است! خدایی که دههی ۶۰ بود، سالهای جنگ بود و الان هم هست؛ خدای «اَنتُمُ الاَعلَون»، وقت نصرت و امداد؛ خدای وعدههای صادقِ «لا یُخلِفُ المیعاد» و این بندگان نیک او که پای یاری دینش آمدند؛ اصحاب آخرالزّمانی سیّدالشّهدا...
با سرعتعمل فرماندهی کلّ قوا، ساختار تصمیم و اقدام نیروهای مسلّح با انتصاب رئیس جدید ستاد کلّ نیروهای مسلّح و فرماندهان جدید سپاه و قرارگاه جنگی خاتمالانبیاء و در ادامه هم فرمانده کلّ ارتش ترمیم شد. انتظار میرود ساعات و روزهای سختتری در انتظار رژیم عبری باشد؛ دلیل؟ تجربهی ۲۴ ساعت ابتدایی. رؤیای مصر شدن ایران بر باد رفت!
رهبر حکیم انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس دوازدهم، با بیان شاخصهای نمایندگی، الگوی رفتاری نمایندهٔ تراز انقلابی را ترسیم کردند. نمایندهٔ انقلابی چه در این مجلس و چه در مجالس آینده باید رفتار خود را بر اساس این چارچوب صریح و شفاف مورد قضاوت قرار داده...
غدیر خم پیامهای متعددی نیز برای امت اسلامی در دوره حاضر دارد. نخست آنکه امت اسلامی باید آگاه باشد که در روز غدیر، یک معیار و شاخص مستحکم برای تعیین مسیر خود و برای همه دوران به دست آورد تا در نوع حرکت خویش دچار تردید نشود. مضمون دیگری که در غدیر وجود دارد، وحدتبخش بودن آن است.
۳۶ سال از عروج آن مرد خدا میگذرد امّا دشمنیها با او نهتنها کم نشده، بلکه بیشتر نیز شده است. اگر امام مرده است، پس علّت اینهمه دشمنی چیست؟ آیا همین دشمنیها روشنترین گواه زنده بودن راه و میراث او نیست؟ اگر انقلاب از مسیر خود منحرف شده بود، چه نیازی به اینهمه لجنپراکنی و عداوت! همانگونه که رهبر انقلاب بارها تاکید کردهاند، مردم در اندیشه و عمل حضرت امام جایگاهی حقیقی و ویژه داشتند.
امام معمای حلنشدهی یکصد و پنجاه سالهی سنت و تجدد را نیز در حوزهی تمدنی و سیاسی حل کردند و نشان دادند که اسلام میتواند معمار و کارگزار تغییرات اجتماعی در مقیاس انقلاب باشد. این کار را نه تنها در سطح نظری، بلکه در عمل نیز به انجام رساندند؛ و در ایران، نظامسازیِ جمهوری اسلامی را تحقق بخشیدند؛ آنهم نظامی ماندگار که بیش از چهار دهه استوار مانده است.
در میان صدها خصوصیت و ویژگی بیان شده از سوی حضرت آیتالله خامنهای در توصیف حضرت امام خمینی (ره) یکی از مهمترین ویژگیها که تنها صفتی در میان دیگر صفات نیست بلکه ویژگی ممتاز و برجستهای است وصف «جامعیت» است جامعیتی از تمامی ویژگیهای ارزشمند و متعالی اخلاقی، علمی، روحی، اجتماعی، سیاسی و...
کتاب «روحالله» یک نقاشی از یک آدم نیست، چند صد تا کنار هم است. هادی حکیمیان شجاعانه رفته سراغ یکی از پر بحثترین، چالش برانگیزترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای جهان در قرن بیستم که کمتر جایی از نه ایران که جهان وجود دارد که نام او نرفته باشد و شناختی ولو حدأقلی از او وجود نداشته باشد.
«روحالله» کتابی است که تاریخ میگوید، اما با جذابیت و به دور از خشکیها و ملال متونی از این دست. این کتاب را شاید بتوان پیامی برای مردم ایران در این روزگار دانست. روحالله آمده تا ایرانیان یکبار دیگر با چهرهی مصمم و آرمانی رهبری آشنا شوند که بهخاطر آنان بهپا خواست. این کتاب سفر به تاریخ است!
یکی از مصادیق مهم تحریف این است که امام را متعلق به یک گروه خاص نشان دهند. یعنی بگویند امام یک شخصیت برای یک عده خاص است. کتاب «روحالله» این تحریف را کنار میزند. همهی اتفاقات در این کتاب از مردم شروع میشود و در نسبت با مهمترین مسائل مردم است و البته نقش یکتای امام خمینی را در مقاطع مختلف نشان میدهد.
از دورهی امام باقر(ع) یک رویکرد جدیدی را در ناحیهی امامت میبینیم. به این صورت که امام باقر(ع) فقط به عنوان فردی از خانوادهی پیامبر اکرم(ص) مد نظر نبود، بلکه به عنوان یک عالم دینی بزرگ نیز مد نظر بود...
رسیدن به رشد و پیشرفت و ایجاد تمدن نوین اسلامی بدون توجه به مبانی نظری و ساختن مبانی علمی و درانداختن فلسفه امکانپذیر نخواهد بود و چهبسا خرده رفتارهایی متعدد و متکثری که چون در یک جورچین گفتمانی تعریفنشده است ما را به عقب رانده و از مسیر دور کند.
فردوسی برای ما روشن کرده است که باید با کدام دین و آیین زندگی کرد، با کدام چهرهها باید زیست بکنیم: اگر نیکخواهی به هر دو سرای به نزد نبی و وصی گیر جای بر این بودم و هم بر این بگذرم یقین دان که خاکِ پیِ حیدرم
تحولات ژئوپلیتیک جهانی و شکلگیری اتحادهای جدید اقتصادی، فرصتهایی بیسابقه برای توسعه دیپلماسی اقتصادی ایران ایجاد کرده است. وزارت صمت در سال جاری، راهبرد خود را بر محور دیپلماسی صنعتی و جذب سرمایه خارجی هدفمند قرار داده است.
«سفر به قبله» نام یادداشتهای سفر حج ۱۳۷۰هدایت الله بهبودی است. حج سال ۱۳۷۰ نخستین مراسم حج پس از حادثه برائت از مشرکین حج در سال ۱۳۶۶ در مکه بود و همچنین نخستین سفر حج نویسنده. جمع این دو نخستین، انگیزه بهبودی برای نوشتن این سفرنامه روحانی بوده است.
ترکیبِ گزارههای مطرح شده در پیام رهبر انقلاب یک نقشه مفهومی منحصر به فرد و درسآموز را پیشروی همگان خصوصا فعالین سیاسی و اجتماعی و رسانهای قرار میدهد. همدردی با حادثهدیدگان، اظهار اندوه، لزوم پیگیری فنی و قانونیِ ابعاد حادثه و آرزوی مغفرت الهی برای جانباختگان و صبر و سکینه برای مصیبتزدگان ...
نهجالبلاغه» بازتاب ایدئالهای حکومت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نیست، بلکه عینیّت حکومت او است. مطالب «نهجالبلاغه» اسناد این تجربه است؛ تجربهای که در اوج صداقت و دیانت و در دل سختترین شرایط رقم خورده. این است که «نهجالبلاغه» را از دیگر متون دینی متمایز میکند.
«امین»؛ بخش شعر و ادب فارسی رسانه KHAMENEI.IR بهمناسبت روز اول اردیبهشت ماه، سالروز بزرگداشت سعدی و روز نثر فارسی، ویژگیهای سعدی و سخن او را براساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی تشریح کرده است.
سعدی بزرگ در گلستان، گذشته از فحوای کلی و مضامین عام که معارف دینی و مبانی عقیدتی و بنیانهای معرفتی است، در بسیاری موارد عیناً مضامین سخنان رسول خدا را تبدیل به شعر کرده است، از جمله این ابیات مشهور که تا سازمان ملل هم رسیده
از آنجا که صیاد شیرازی یک نظامی وطندوست و پایبند به آرمانها و ارزشهای دینی و ملی شناخته میشد و قهرمانیهای وی هرگز رنگ و بوی خاص سیاسی و گروهی نداشت، شهادتش به دست تروریستهای شناخته شده تأثر و همدردی کمنظیری را در میان مردم کشور و همه اقشار و طیفهای اجتماعی به دنبال داشت.
شهید صدر میگفت: من کینه از صهیونیستها را در جان دخترم مُرام ریختهام. یک بار از ظلمهای صهیونیستها به مسلمانان برایش حرف میزدم و ماجرای بمباران خانههای مسلمانان توسط آنها را تعریف میکردم که خیلی ناراحت شد و اندوه چهرهاش را پُر کرد.
پیروزی انقلاب اسلامی و حمایتهای صریح شهیدصدر از این انقلاب و تأثیر فراوان نهضت مردم ایران در عموم ملت عراق، رژیم بعث را از گسترش انقلاب اسلامی به این کشور بیمناک ساخت. از این رو رژیم صدّامی تصمیم گرفت تا یگانه شخصیتی را که میتوانست این انقلاب را در عراق امتداد ببخشد، از میان بردارد.
دو کتاب رستاخیز جان و فردایی دیگر بهنظر میرسد، جدیترین مواجهات فکری و نظری آوینی با مفاهیم کلیدی مانند غرب، اسلام، سنت و تجدد هستند. مواجههای که هم خصلت فلسفی دارد، هم رنگ عرفانی گرفته است و هم در افق انقلاب اسلامی تعریف میشود.
ریشه تورم در ایران بیش از آنکه در عرضه پول جستوجو شود، باید در کاهش ظرفیت تولید و افت عرضه کل دنبال شود. تولیدکنندهای که بهدلیل نبود سرمایهگذاری جدید، با ماشینآلات فرسوده، نرخ بهره واقعی منفی و نوسانات سیاستی مواجه است، نمیتواند کالایی با قیمت رقابتی تولید کند.
جمهوری اسلامی ایران باید در رقابت منطقهای و جهانی عرصه هوش مصنوعی، به ویژه در عرصه علمی، بر قلههای اقتدار بایستد. در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان، برای استقبال از این تغییر بسیار مهم فلسفی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی، سندهای مفصلی در دست تهیه است تا بتوانند در آینده این تحولات سهمی داشته باشند.
سرمایهگذاری نقشی حیاتی در تهییج و برانگیختگی رشد اقتصادی در یک کشور، منطقه یا یک بخش اقتصادی ایفا میکند و سازوکار مهمی است که امکان جذب منابع مالی برای توسعه بخشهای مختلف اقتصادی را فراهم میسازد. سرمایهگذاری به معرفی فناوریهای جدید کمک میکند و از این طریق میتواند موجب افزایش بهرهوری و رقابت پذیری کسبوکارها شود.
سرمایهگذاری در تولید با کاهش وابستگی به واردات، تقویت صادرات و ارزآوری، اقتصاد را مقاومتر میسازد. علاوه بر این، تحریک سایر بخشهای اقتصادی و توسعه زیرساختهای ملی و منطقهای از دیگر پیامدهای مثبت آن است که در نهایت به افزایش تولید ناخالص داخلی و ارتقای سطح رفاه و کیفیت زندگی مردم منجر میشود.
«سرمایهگذاری برای تولید»، هم شامل شعارهای سالهای قبل میشود و هم مشکلات اساسی اقتصاد ایران نظیر تورم، بیکاری، رشد، جهشهای ارزی و... را بهطور ریشهای حل میکند.
اصل سوم قانون اساسی است که دولت را مکلف میکند با برنامهریزی و سیاستگذاری مؤثر، در جهت تحقق خودکفایی در زمینههای علمی، صنعتی و کشاورزی اقدام کند. نیاز به گسترش واحدهای تولیدی در حوزههای یادشده، بدون جذب سرمایه و تخصیص درست آن، عملی نخواهد بود. بدین ترتیب، هر اندازه رویکرد دولت به ایجاد زیرساختهای حمایتی از سرمایهگذاران جدیتر باشد، دستیابی به این خودکفایی نیز تسهیل خواهد شد
وزارت راه و شهرسازی در حوزه اقتصاد مسکن، امروز بیش از هر زمان دیگری، با وجود قوانین بالادستی مصوب نظیر قانون برنامه توسعه هفتم پیشرفت، قانون ساماندهی بازار زمین، مسکن و اجارهبها و قانون جهش تولید مسکن، اختیارات ویژهای در اختیار دارند که میتواند به تنهایی در حوزه مسکن پرچمدار تحقق «شعار سرمایهگذاری برای تولید» باشد.
دشمن سعی دارد با ارعاب، محاسبات مردم و نظام را دستخوش تغییر و انحراف کرده و اهداف خود را پیگیری و بر جمهوری اسلامی ایران دیکته کند. این حضور نشان داد که ملّت ایرانهراسی از تهدیدات دشمن ندارد و با حضور خود، این اطمینان و قوّت قلب را به نظام میدهد که به پشتوانهی این حمایت و حضور مردمی، میتواند در برابر تهدیدها و باجخواهیهای دشمنان ایستادگی کند.
جهان امروز در حوزههای تولیدی که با فناوریهای پیشرفته، پایداری محیط زیست و نیازهای نوین بازار مرتبط هستند، سرمایهگذاری میکند. این حوزهها شامل تولید فناوریهای پیشرفته، انرژیهای تجدیدپذیر، خودروهای برقی، مواد پیشرفته، دارو و تجهیزات پزشکی، کشاورزی دقیق و صنایع دفاعی و هوافضا میشوند. این تحولات نشاندهنده حرکت جهان به سمت تولید هوشمند، پایدار و مبتنی بر نوآوری است.
در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران، دولت نقشی محوری در حمایت، هدایت، نظارت و پشتیبانی از تولید ایفا میکند. این نقش بر اساس اصول عدالت، تعاون و رشد پایدار تعریف میشود. دولت میتواند با ایجاد زیرساختهای مناسب، ارائه تسهیلات مالی، و تشویق کارآفرینی، زمینههای لازم برای توسعه تولید را فراهم کند.
توسعه صنعتی، فراتر از صرفاً ایجاد کارخانهها و خطوط تولید، به معنای تحول در ساختار اقتصادی، ارتقای کیفیت زندگی و افزایش قدرت رقابتپذیری در عرصه جهانی است. صنعتیسازی، موتور محرکه رشد اقتصادی است و میتواند به کاهش وابستگی به منابع نفتی، ایجاد ارزش افزوده، افزایش صادرات غیرنفتی و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار کمک کند.
کسانی که تروریستاند و در دنیا ترور میکنند، به قربانیان ترور، برچسب تروریست میزنند! آنهایی که جنایت و ظلم و تجاوز و غارت میکنند، همانها کسانی را که تحت این تجاوزها قرار گرفتهاند، متجاوز معرفی میکنند! مسلمانها باید یار و یاور مظلومانی باشند که اکنون در دنیا زیر ظلم و ستم ناجوانمردانهای قرار گرفتهاند.
یک چیزی را زیاد تکرار میکنند و میگویند که ایران باید آمادهی معامله باشد، منتها معاملهای که اینها دربارهاش صحبت میکنند، این نیست که در انتها تحریمهای ایران تعلیق میشود یا کاهش پیدا میکند. معامله این هست که ایران باید تمکین کند به نظرات آمریکا.
در جهانی که رسانهها واقعیتها را میسازند و روایتهای سیاسی جایگزین حقایق میشوند، شناخت تاکتیکهای فریب در مذاکرات بینالمللی، به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است. از یکسو، قدرتهای سلطهگر با شعارهای صلحطلبانه میکوشند خود را «منجی جامعه جهانی» معرفی کنند، و از سوی دیگر، با نقض مکرر تعهدات، کشورهای مستقل را در چرخه بیپایان تحریم و تهدید اسیر میسازند.
عدالت، بنیادیترین محور برای ایجاد وحدت میان ادیان است. اگر ما میخواهیم در جامعه جهانی صلح ایجاد بکنیم، مهمترین محور در این زمینه مسئله عدل است و به همین دلیل است که خدای متعال صراحتاً به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله میفرماید که مهمترین وظیفه تو، اقامه عدل است.
دولت جمهوری اسلامی ایران اقدامات متعارفی را به انجام رسانده و میرساند اما در کنار این هسته اصلی، جمعی از اقدامات توانمندساز که غالباً وجهه نامتقارن نیز دارند، میتوانند به تقویت مسیر دیپلماسی منجر شوند؛ همچنان که در جنگ تحمیلی، کاربست رویکرد دفاع نامتقارن (با ابتکارات شهید باقری و همراهانش) در کنار جنگ کلاسیک (که بیشتر توسط ارتش هدایت میشد) توانست نتایج قابل قبولی را به دنبال داشته باشد.
وقتی دشمن ببیند به لحاظ اجتماعی به همدیگر یاری میرسانید و همچون یک ید واحده هستید هم بین خودتان با همدیگر و هم بین خودتان با امام جامعه، هرگز به خود اجازه نمیدهد به شما حمله و تعرض بکند.
رهبر انقلاب اسلامی میفرمایند که «از تحوّل نباید گریخت». تحوّل و دگرگونی در منطق قرآن، همواره انسان را رو به پیشرفت و حرکت وامیدارد. اگر گاهی اوقات انسان در روند مسائل خود به اشتباهی هم بخورد، باید از آن اشتباه درس بگیرد. در اندیشه سیاسی اسلام، قرآن منبع تحوّل است.
یکی از روشنترین دلایل امتناع عادی شدن روابط ایران با آمریکا، دشمنی عمیق و آشتیناپذیر استکبار، آمریکا و شبکه صهیونیستی دنیا با جمهوری اسلامی است. مرور شواهد تاریخی بیش از ۷۰ سال از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ تاکنون نشان میدهد در هر موردی که مسئولین کشور به آمریکاییها اعتماد کردند، ضربه خوردند.
رهبری بر اساس قانون اساسی، پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاستهای کلی نظام (از جمله سیاستهای کلی اقتصادی) را ابلاغ میکنند. ایشان همچنین بر اساس قانون اساسی وظیفه دارند بر «حسن اجرای» این سیاستهای کلی نیز نظارت کنند.
ماهیت کسبوکارهای خرد و خانگی خودران بودن است و رشد آنها همچون بهمنی بزرگ از گلولهبرفهای کوچک آغاز میشود، کسبوکارهای متعددی یافت میشود که با سرمایههای خرد و اندک مردمی آغاز شده و امروز برای دهها نفر نیز بهطور مستقیم و غیر مستقیم اشتغال ایجاد کرده است.
وقتی دشمنی سلطهجو به دنبال استعمار است، هیچگاه در مذاکره برای داد و ستد اقدام نخواهد کرد، چراکه منطق او عقبنگهداشتن طرف مقابل و ایجاد روح وابستگی در ارکان حاکمیت آن خواهد بود. به تعبیر دیگر، مذاکره در نگاه آمریکاییها تلاشی برای بازگشت به شرایط قبل از انقلاب است. شرایطی که استقلال سیاسی و اقتصادی در ایران وجود نداشت!
از منظر حضرت آیتالله خامنهای، تربیت یک فرایندی است که حسب تدریج باعث شکلگیری عادات مطلوب بر مدار تعالیم اسلامی میشود. ایشان، هدف تربیت را در واقع شکلگیری عاداتی مثل خردورزی، تفکّر، کتابخوانی، هویّت مطلوب، هویّت اسلامی و... ذکر کردهاند.
عدم اعتماد منطقی و واقعبینانه به دعوت اخیر دولت ایالات متحده آمریکا به مذاکره، بیش از اینکه از یک ایدئولوژیگرایی ناشی شده باشد، در دو عرصه متفاوت از تجربه واقعی در حیات سیاسی ایرانیان نیرو میگیرد. یکی تجربه بسیار طولانی مداخلات دولت ایالات متحده آمریکا در ایران و دیگر دولتهای جهان است و دیگری تجربه بدعهدیها، خصومت و دشمنی دولت ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش...
«ایرانهراسی» و «اسلامهراسی» از جمله استراتژیهای کلیدی غرب در مقابل جمهوری اسلامی بوده است. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، رسانههای غربی تلاش کردهاند تا تصویری خشن، غیرمنطقی و تهاجمی از ایران ارائه دهند. مسئلهی هستهای ایران نه یک چالش فنی، بلکه یک جنگ تبلیغاتی است.
افول آمریکا (و هر نظام دیگری) زمانی اتفاق میافتد که باور درونی به آن نظام در میان ملت آن نظام (و سایر ملتهای دنیا) از بین برود. بر مبنای این نظریه، آمریکا در مسیر افول است، چرا که باور مردم دنیا و حتی مردم آمریکا به رژیم آمریکا و ارزشها و مبانی این حکومت از بین رفته است.
مذاکرهای که نتیجهی آن، تحمیل شروط دشمن باشد، نه راه حل است و نه عقلانی. تنها راه پیروزی، ایستادگی مقتدرانه، تقویت اقتصاد داخلی و بیاثر کردن تحریمها از درون است. این همان مسیری است که رهبر انقلاب بر آن تأکید دارند و تجربهی تاریخی نیز آن را تأیید میکند.
حضرت آیتالله خامنهای نگاه ارزشمحور و معنوی به سرمایهگذاری در تولید را از مهمترین وظایف مردم میدانند. ایشان معتقدند فعالان اقتصادی کشور به جای سرمایهگذاری در امور سوداگرانه، در تولید سرمایهگذاری کنند و سرمایهگذاری در تولید، نه تنها یک ارزش است، بلکه اگر با نیت خالص و برای پیشرفت کشور انجام شود، به منزله عبادت، بهترین عمل، صدقه و دارای اجر است.
بر اساس قاعده نفی سبیل که خداوند میفرماید: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»، سیاست خارجی نظام اسلامی باید طوری تنظیم بشود که موجب نفوذ و سلطه بیگانگان و دشمنان در جامعه اسلامی نشود.
قاعدهی «سیاق» از مهمترین اصول در روش تفسیر قرآن به قرآن محسوب میشود. «سیاق» یا «بافت آیه»، «فضای معنایی ویژهای است که از قرار گرفتن کلمات و جملات در کنار هم شکل میگیرد و در معنای واژه یا عبارت تأثیر میگذارد.» (روش، گرایش و قواعد تفسیری حضرت آیتالله خامنهای، ص ۱۹۱) این قاعده، به جز در آیهی تطهیر، در تمامی آیات قرآن کاربرد دارد و نقش اصلی در فهم معانی آیات ایفا میکند. علامه طباطبائی (ره) نیز بهطور گسترده از این قاعده تفسیری بهره برده است.
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.