آقای دکتر مسعود پزشکیان رئیسجمهور با اشاره به اینکه حضرت آیتالله العظمی خامنهای آزادی را حق مردم و تکلیفِ حاکمیت میدانند گفت: «آزادی مطلق نیست؛ آزادی مشروع همان است که شرع اجازه داده است. در این چارچوب، مردم نه فقط صاحب حق، بلکه بازیگران اصلی عرصه تحقق آزادیها محسوب میشوند.»
مسئلهی آزادی بیان در دنیای امروز یک مسئلهی عمده است و در حقیقت یک شعار است. دنیای غرب و کشورهای دموکراسی یکی از شعارهائی که مطرح میکنند و به آن افتخار میکنند، همین مسئلهی آزادی بیان است.
ولایت فقیه بستر تحقق آزادیهای مشروع را فراهم میکند؛ آزادیهایی که در حدود قانون شرع از سوی خداوند به انسان عطا شده است تا او بتواند با بهرهگیری از مواهب طبیعی و ظرفیتهای اجتماعی، در چارچوب شریعت الهی، به بالاترین مرتبه کمال انسانی، یعنی قرب الهی و سعادت ابدی، دست یابد.
آزادی تنها یک حق نیست، بلکه «بنیاد» نقشآفرینی انسان در جامعه است. انسان مختار است که مسئول میشود و انسان مسئول است که جامعه را میسازد. از همینجاست که آزادی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، نه به نسبیگرایی لیبرالی میانجامد و نه به کاهش آزادی در سایه اقتدار سیاسی...
در بینش اسلامی، آزادی، از امانتها و موهبتهای الهی است که خدای متعال در انسان به ودیعه نهاده تا بهواسطه آن، با حرکت تکاملی به حیات اصیل در حوزه انسان گامنهد. از این رو ارزش والایی دارد؛ زیرا از این طریق، به مقام شامخ انسانیت میرسد، یعنی خلافت الهی، جز در پرتو آزادیهای صحیح انسانی ممکن نیست.
بحران محیط زیستی امروز بشر، ناشی از یک بحران معنایی و سوبژکتیویسم انسانی است که خود را در قالب تکنولوژیهای مدرن و بیرحم امروزی متعین ساخته است و فهم ماشینی از این بحران بدون توجه به ساحات معنایی آن، کاری از پیش نخواهد برد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با درک اهمیت بنیادین آزادی، مسئولیت صیانت از این مفهوم را بر عهده عالیترین مقامات کشور قرار داده است. در این میان رئیسجمهور در سوگندی که در آغاز مسئولیت خود یاد میکند، متعهد میشود که پاسدار حقوق و آزادیهای مردم باشد و قانون اساسی را حفظ و اجرا کند.
در منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای، آزادی جایگاهی بنیادین دارد که ریشه در توحید دارد و نه انسانمحوری سکولار. آزادی حقی الهی و لازمه مسئولیت انسانی است؛ زیرا بدون آزادی، مسئولیت نیز معنا نمییابد. در این نگاه، بندگی خداوند شرط رهایی از بندگی غیر اوست و آزادی نه در تضاد با بندگی خدا، بلکه تجلی آن است.
از منظر حضرت آیتالله خامنهای انقلاب اسلامی فصل تازهای در تعریف آزادی گشود و مدلی را عرضه کرد که بر ایمان، عدالت، استقلال و هویت اسلامی استوار است. برخلاف تصویرسازی رسانههای غربی، جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سطحی از آزادی را تجربه میکند که در بسیاری از کشورهای منطقه بینظیر است.
اصلِ جوازِ تحدید آزادی به لزوم بقا و استمرار حیات اجتماعی گره خورده است. چارهای جز محدود کردن شهروندان در اجرا و اعمال حقها و آزادیهایی که دارند نیست. بله، خیلی دنیای شیرینی میشود که هر فردی هر حقی و آزادیای که دارد بتواند اعمال کند، ولی چه کنیم که این عالم ناسوتی و خاکی و زمینی محدود است و گنجایش آن را ندارد.
کسانی هستند که تا مفهوم آزادی مطرح میشود، فوراً مرعوب میشوند، احساس وحشت میکنند و فریاد میکشند که آقا! دین از دست رفت! نه؛ دین بزرگترین پیامآور آزادی است. چرا دین از دست برود؟! آزادىِ درست و آزادىِ معقول، مهمترین هدیه دین به یک ملّت و به یک جامعه است.
از مطالعه و بررسی بیانات رهبر انقلاب در حوزه تأمین اجتماعی میتوان دریافت که برخی از بیانات ایشان ناظر به سیاستهای کلان، ریلگذاریهای اصلی و چشماندازهای بلند نظام جمهوری اسلامی در زمینه تأمین اجتماعی است. مثلاً از منظر ایشان، رفاه و تأمین اجتماعی بهصورت کلی ناظر به طبقات محروم جامعه است
در جهانی که قدرتهای سلطهگر هر روز نقاب تازهای بر چهره خود میزنند، «آزادی ملّی» چراغی است که راه آینده ملّتها را روشن میکند؛ راهی که مقصد آن، عزت کامل انسان است؛ عزتی که نه قابل خرید و فروش است و نه قابل مصادره؛ عزتی که ریشه در اراده ملّتهایی دارد که خود را باور کرده و آینده خود را از چنگ زورمندان بیرون کشیداند.
بازخوانی نسبت عدالت و آزادی در حکمرانی، مستلزم معاصرت اندیشی در باب عدالت و آزادی و در پرتو حکمرانی اجتماعی در حیات انسان معاصر است. نسبت عدالت و آزادی در حکمرانی، در سطح فلسفی به نسبت ضرورت و آزادی بازمیگردد.
با تقویت تولید ملّی، کشور قادر خواهد بود محصولات و خدمات مورد نیاز خود را تولید کرده و وابستگی به واردات را کاهش دهد. این امر نهتنها به اشتغالزایی و افزایش درآمدهای ملّی کمک میکند، بلکه زمینهای برای توزیع عادلانهتر ثروت و کاهش نابرابریهای اقتصادی فراهم میآورد
«نظام اداری صحیح» در بیانات رهبر معظم انقلاب که بهشکل علیحدهای در قالب سیاستهای کلی تبلور یافته است، نه بهمعنای اصلاح شکلی سازکارها و رتق و فتق امور، بلکه بهعنوان «نظام ایمانی خادم» تعبیر میشود؛ نظامی که هم در درون خویش بر محور شایستهسالاری، پاکدستی، شفافیت و پاسخگویی استوار است و هم در تعامل با مردم بر مدار امانت و تکریم آحاد میچرخد
عدالت آموزشی نه با شعار، که با اراده، برنامهریزی و نظارت مستمر محقق میشود. باید از سطح وعدهها عبور کرد و به اقدامهای ملموس رسید، از جمله بازنگری در سیاستهای پذیرش، توزیع عادلانه منابع، حمایت از نخبگان و اقشار ضعیف و بهروزرسانی نظام آموزشی فرسوده.
برخلاف رنسانس که با طرح ایده باطل خدامردگی انسان را به جای خداوند نشاند و تلقی خود را از آزادی بر این مبنا استوار ساخت، انقلاب اسلامی امکان آزادی را با ابتنای بر خداباوری و اندیشه توحیدی مطرح ساخت. این تحول در مبنا، موجد تبدّل در ماهیت آزادی میگردد.
دنبال کردن نقطههای آغازین نزاع ما با غرب، ما را به دو طیف فکری متقابل میرساند. سنّتگرایانی که به طرد تمام و کمال دستاوردهای دنیای غرب میپرداختند؛ و غربگرایانی که تمام همّت خود را برای فرنگی کردن انسان ایرانی از فرق سر تا نوک پا به کار گرفته بودند.
نشست خبری همایش بینالمللی «حقوق ملّت و آزادیهای مشروع در منظومه فکری حضرت آیتالله العظمی خامنهای» صبح امروز (یکشنبه ۹ آذر ۱۴۰۴) در پژوهشکده شورای نگهبان برگزار شد.
انتخابات برخلاف نظامهای مردمسالار مدرن که ریشه در قرارداد اجتماعی و اراده عمومی دارد، با ابتناء بر نظریه مردمسالاری دینی و ابتناء این نظریه بر آموزههای اسلامی، ماهیتی اسلامی مییابد...
حقالناس انگاشتن آراء مردم، با بایستههایی که منجر به اصلاحات عملی مانند تدوین شاخصهای عینی و تقویم انتخاباتی مدون میشود، ظرفیت فقه شیعه را برای پاسخگویی به چالشهای مدرن اثبات میکند و مبنایی ارزشمند برای سیاستگذاری انتخاباتی ارائه میدهد.
| حجتالاسلام والمسلمین عباس کعبی
در چارچوب تمدن اسلامی، حقوق ملّت و آزادیهای مشروع نه امری صرفاً قانونی و قراردادی، بلکه نمود روابط انسانی با خداوند، جامعه و خود فرد است و درک آن بدون رجوع به منظومه تمدنی، ناقص و سطحی خواهد بود. نگاه تمدنی پیششرط فهم کامل و حقانی حقوق ملّت است.
رهبر معظم انقلاب معتقدند فرآیند انتخابات در دموکراسیهای مدرن مبتنی بر خدعه و شگردهای خاص سیاسی سازماندهی میشود و نتیجه آن، صرفاً یک مراجعه ظاهری به آراء مردم است.
در اندیشه حضرت آیتالله خامنهای، حزب کارویژه دیگری غیر از کسب قدرت دارد که همین کارویژه موجب تمایز بنیادین مفهوم حزب از منظر ایشان با مدل رایج آن میشود. کارویژه اساسی حزب از نظر ایشان «هدایتگری فکری» است که تبعاً تشکیلات و سازمان حزب نیز باید برای تحقق همین هدف بسیج شود.
بازیگران عرصه انتخابات در نگاه نخست به گروه مجریان (برگزارکنندگان و ناظران) انتخابات، شرکتکنندگان در انتخابات و نامزدهای انتخاباتی تقسیم میشوند. اما به نظر میرسد تحلیل تفصیلیتر عرصه انتخابات ما را به حضور احزاب و تشکلهای سیاسی در کنار افراد حقیقی رهنمون میشود.
آزادی رسانهای در غرب بیش از آنکه به معنای رهایی از قدرت باشد، به معنای بازتولید قدرت از مسیر رسانه است. تمرکز مالکیت، فیلترهای خبری و گفتمانهای ایدئولوژیک، نشان میدهد که رسانههای غربی از «نظامهای آزادی» به «نظامهای هدایت افکار عمومی» تبدیل شدهاند.
حق دسترسی کنسولی در جمهوری اسلامی ایران، در پرتو اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای، اکنون به حقی بنیادین و کرامتمحور ارتقا یافته است که شاخصی برای سنجش میزان وفاداری دولت به ارزشهای قانون اساسی و در عین حال معیاری برای سنجش اقتدار بینالمللی کشور محسوب میشود.
حق بر امنیت روانی در اندیشه رهبر معظم انقلاب، نه مفهومی انتزاعی بلکه ضرورتی عینی برای حیات اجتماعی و ثبات نظام اسلامی است. این حق بر پایه کرامت انسانی، حقوق عامه و قواعد فقهی محکم بنا شده و در پیوندی مستقیم با مشروعیت و کارآمدی نظام سیاسی قرار دارد.
اصل ۲۷ قانون اساسی آزادی اجتماعات و راهپیماییها را منوط به دو شرط «بدون حمل سلاح» و «عدم اخلال به مبانی اسلام» میداند. اجتماع، گردهمایی موقت افراد برای بیان مواضع یا دفاع از منافع گروهی و راهپیمایی نوع خاصی از اجتماع عمومی است. محدودیتهای این اصل در راستای حفظ نظم و امنیت عمومی و مطابق اصول ۹ و ۴۰ قانون اساسی تعریف شدهاند.
آزادی در تلقی توحیدی، رهایی از چیرگی هر آنچیزی است که غیرخداست. و به معنای رهایی انسان از بندگی غیرخداست و فرد را به انتخاب آگاهانه در مسیر حق و عدالت هدایت میکند. آزادی حقیقی، حرکت در مسیر الهی است بدین معنا که انسان باید بتواند آزادانه راه خیر را انتخاب کند و در این انتخاب به دیگران نیز کمک کند تا آزاد شوند.
اسلام به ملتها استقلال و آزادی میدهد؛ هم آزادی در محیط زندگی خودشان - آزادی از قدرتهای دیکتاتور و مستبد، آزادی از خرافات و جهالتها، آزادی از تعصبهای جاهلانه و کج فکریها - و هم آزادی از کمند قدرت اقتصادی و فشار سیاسی استکبار. اسلام به ملتها رفاه و پیشرفت اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی هم میدهد.
مرور تاریخی نشان میدهد گروههای متشکل از زنان در طول تاریخ از عاملیت بینظیری برخوردار بودهاند. از وقایع پس از عاشورا تا جنگ تحمیلی عراق تا کنشگرهای زنانه جنگ تحمیلی اخیر، نشان داد که زنان قادرند با عاملیت گروهی در مسائل جامعه اثرگذار باشند.
۱۶ شهروند ایرانی در سالهای اخیر در زندانهای اروپا و آمریکا بهاتهامات سیاسی، مبهم یا کاملاً بیاساس بازداشت و با بدترین شرایط جسمی و روانی روبهرو شدهاند؛ از دیپلمات و استاد دانشگاه گرفته تا خبرنگار، فعال فرهنگی و حتی یک پزشک که تنها «جرمش» آموزش نماز به فرزندش بوده است.