
حضرت آیتالله خامنهای: «بعضی میگویند آزادی دادنی نیست، گرفتنی است. من میگویم آزادی، هم دادنی است، هم گرفتنی است، هم آموختنی است. «آزادی دادنی است» یعنی چه؟ یعنی مسئولان حکومتها اجازه ندارند حق طبیعی آزادی -یعنی آزادیهای قانونی- را از کسی سلب کنند. البته این لطفی نیست که حکومتها میکنند؛ باید آزادی را بدهند و این یک وظیفه و تکلیف است. «آزادی گرفتنی است»، یعنی هر انسان آگاه و باشعوری در جامعه باید با حقِّ آزادی و حدود خودش آشنا باشد و آن را مطالبه کند و بخواهد. و اما «آزادی آموختنی است»، یعنی آزادی آداب و فرهنگی دارد که باید آن را آموخت. بدون فرهنگ و ادب آزادی، این نعمت بزرگ برای هیچ کس و هیچ جامعهای - چنان که شایسته است - فراهم نخواهد شد.» ۱۳۷۹/۱۲/۰۹
آزادی یکی از چالشهای اصلی جهان معاصر در سطوح فردی و اجتماعی است. در این زمینه دو رویکرد اصلی وجود دارد: رویکرد اسلامی و رویکرد غربی. تفاوت این دو دیدگاه در سطح فردی و اجتماعی چیست؟ لطفاً تفاوت آنها را در ارتباط با حقوق اقلیتها، رنگینپوستان، آزادی بیان و حقوق زنان نیز توضیح دهید.
تفاوت بین رویکرد غربی و رویکرد اسلامی بسیار گسترده است. رویکرد غربی بر جهانبینی سکولاریسم و تجربه تمدن غربی استوار است؛ تمدنی که عملاً در تقابل با دین خود قرار گرفت. اما در رویکرد اسلامی، مفهوم «حق» تنها به حقوق مدنی یا حقوق سیاسی و امثال آن محدود نمیشود؛ بلکه همه این حقوق در چارچوب اسلام و وحی الهی تعریف و صورتبندی میشوند.
رهبر معظم انقلاب معتقدند آزادی عمومی با استقلال ملّی گره خورده است. این ایده را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیتردید، این ایده که از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده، ایدهای کاملاً منسجم و منطبق بر فطرت انسانی است. فطرت انسان ذاتاً سکولار نیست؛ سکولاریسم ویژگی خاص تمدن غربی است. اندیشه ایشان در چارچوب اسلامی ریشه دارد، بنابراین با طبیعت انسان سازگار است؛ نه تنها با طبیعت فرد، بلکه با ماهیت جامعه بهطور کلی.
غرب ادعا میکند مدافع حقوق بشر و آزادی است، اما نمونههای فراوانی از نقض آزادی و حقوق بشر توسط قدرتهای غربی وجود دارد؛ مانند وضعیت فلسطین یا فشار بر مسلمانان در غرب در زمینه حجاب و مناسک دینی. این رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید و چه نمونههای دیگری میتوانید ذکر کنید؟
همانطور که پیشتر گفتم، ایده حقوق بشر و حقوق مدنی در عمل به ابزار قدرتهای امپریالیستی، بهویژه ایالات متحده و متحدانش، تبدیل شده است. آنها نهفقط از این ایدهها، بلکه از نهادهای مرتبط با آن استفاده میکنند تا کشورهای ضعیفتر، بهویژه کشورهای جهان سوم را تحت کنترل خود درآورند و منافعشان را تأمین کنند؛ از جمله برای غارت منابع این کشورها. ما این را در نقاط مختلف جهان میبینیم، بهویژه در فلسطین.
به بازخوانی اندیشه حضرت آیتالله خامنهای بازگردیم. ایشان دههها بر مسئله آزادی تأکید کرده و از ایشان بهعنوان ضامن آزادی یاد میشود. با این حال، برخی رسانههای غربی تلاش میکنند ایشان و جمهوری اسلامی را به شکلی نادرست تصویر کنند. نگاه شما به این مواضع و نیز عملکرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه آزادی و حقوق بشر چیست؟
امروزه وقتی درباره آزادی صحبت میکنیم، آنچه در رسانههای اجتماعی در اروپا و حتی در ایالات متحده میبینیم، چیز دیگری است. برای مثال، هنگامی که مردم در انگلستان برای حمایت از فلسطین تظاهرات میکنند، قوانین جدیدی وضع میشود تا این نوع اعتراضها را جرمانگاری و مجازات کند. در آمریکا نیز وضعیت مشابهی وجود دارد.
اهمیت و ضرورت برگزاری چنین کنفرانسی چیست و چرا پرداختن به موضوع آزادی و حقوق بشر برای اندیشمندان و استادان سراسر جهان حیاتی است؟ این کنفرانس چه تأثیری در بیداری ملّتها و تقویت مبارزه آنان برای آزادی و مطالبات بحقشان میتواند داشته باشد؟
برگزاری این کنفرانس از این جهت بسیار مهم است که امروز مردم جهان بهتدریج درمییابند مفاهیم حقوق بشر و حقوق مدنی -آنگونه که توسط قدرتهای غربی تبلیغ میشود- در عمل به ابزاری در خدمت آن قدرتها تبدیل شده است. جمهوری اسلامی ایران بهترین نمونه و پیشگام مقاومت در برابر منافع امپریالیستی است.
این کنفرانس چه تأثیری میتواند بر جوانان و نسلهای آینده داشته باشد؟
امروزه جوانان در عصر حاضر بهشدت تحت تأثیر شبکههای اجتماعیاند و از همین طریق، با برداشتهای آلوده و تحریفشدهای از مفهوم آزادی مواجه میشوند. این کنفرانس میتواند تأثیرگذار باشد و دوباره مفهوم «قدرت مردم» و «آزادی مشروع» را زنده کند؛ بهگونهای که جوانان دریابند حق مشروع دارند که در برابر ستم مقاومت کنند و به مردم در تحقق حقوق واقعیشان کمک نمایند؛ نه فقط در حوزه حقوق سیاسی و حقوق بشر، بلکه در عرصه قدرت مقاومت در برابر ظلم و سلطه.
اگر پیامی برای جوانانی دارید که میخواهند در جوامع خود و در سطح جهان تأثیرگذار باشند، چه توصیهای به آنها میکنید؟
امروز میبینیم که میدان اصلی تأثیرگذاری در شبکههای اجتماعی است و جوانان بیش از سایر نسلها با این فضا آشنا و مأنوساند. بنابراین میتوانند از این بستر برای ترویج آزادی مشروع و قدرت واقعی مردم استفاده کنند. این فضا نشان میدهد مردم میتوانند در برابر ستم و قدرتهای نامشروع مقاومت کنند. جنبش تحریم و بایکوت محصولات وابسته به صهیونیسم نمونهای است که از دل شبکههای اجتماعی شکل گرفته و میلیاردها دلار به آنان خسارت وارد کرده است.
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.