others/content
نسخه قابل چاپ

پرونده «حقوق ملت و آزادی‌های مشروع»

آزادی ملی؛ صورت‌بندی تمدنی از مفهوم آزادی

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت؛ این معنای استقلال است. اینکه بعضی در زبان یا در شعار دنبال آزادی‌های فردی باشند امّا علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است. چطور ممکن است آزادی فردیِ اشخاص محترم باشد امّا آزادی یک ملّت، آزادی در مقیاس یک کشور، در مقابل تحریمهای مخالفان و بیگانگان، محترم نباشد! این اصلاً قابل فهم نیست، قابل قبول نیست.» ۱۳۹۴/۰۳/۱۴
آئین اختتامیه «همایش بین‌المللی حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع در منظومه فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای»، همزمان با سالروز تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ آذرماه ۱۴۰۴ برگزار می‌شود. بازخوانی اندیشه و سیره‌ی حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در حوزه‌ی حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع، ترسیم نظام مطلوب حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع مبتنی بر اندیشه رهبر معظم انقلاب و تضمین و صیانت از حقوق ملّت و آزادی‌های مشروع و چگونگی ارتقاء آن بر اساس آراء و اندیشه‌های حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، از اهداف همایش است.
به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در
پرونده «حقوق ملت و آزادی‌های مشروع» و در ذیل محور «عدالت، آزادی و حکمرانی»، در این یادداشت به بررسی موضوع آزادی ملّی پرداخته است.
 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif جامعه بی‌طبقه، جامعه طبقاتی، لیبرالیسم، کمونیسم و صدها «ایسمِ» دیگر، همگی در میدان پرجدال آزادی قد برافراشته‌اند. از آیزایا برلین و ژان‌ژاک روسو گرفته تا سارتر، و از سوی دیگر در سنت دینی ما، از میرزای نائینی و شیخ فضل‌الله نوری تا امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، هر یک به‌گونه‌ای به تبیین، تعریف و تحدید این مفهوم پیچیده پرداخته‌اند.

آزادی گاه در چنبره حکومت‌ها به «کالا»یی مصرفی تقلیل یافته و گاه در آسمان معنا آن‌چنان تعالی یافته که از دسترس آدمیان بیرون رفته است. آزادی، در مقاطع مختلف تاریخ، هم جامه‌ای مادّی بر تن کرده و هم ردایی معنوی بر دوش. در ایران معاصر، شاید برجسته‌ترین تبیین آزادی از آنِ شخصیت فرزانه‌ای باشد که امام خمینی رحمه‌الله‌ او را «حاصل عمر مبارک خویش» خواند: استاد شهید مرتضی مطهری.

مطهری با نظریه «آزادی معنوی»، راه را از بیراهه جدا کرد. او به مردمانی که در لجن‌زار طاغوت پهلوی گرفتار شده بودند فهماند که آزادی بیرونی بدون اتّکاء به اراده‌های معنوی و آسمانی بی‌ریشه است و اگر پیش از آن انسان، غُل‌های درونی خویش را نگشاید، در سیاه‌چاله بهیمیت سقوط خواهد کرد. او آزادی را نه فریادی برای گریز از اخلاق، بلکه بانگی برای رهایی از بردگی نفس می‌دانست؛ و همین نگاه الهیاتی رهایی‌بخش بود که ملّت ایران را برانگیخت تا بر طاغوت‌های شرق و غرب فائق آیند. مطهری نه فقط مفسر آزادی، بلکه «ایدئولوگِ بصیرِ انقلاب» بود.

اما پس از او، خلأ تبیین آزادی در سپهر فکری انقلاب اسلامی همچنان محسوس بود؛ زیرا نسل‌های پسین، با پرسش‌ها و چالش‌های جدیدتری پا به میدان می‌گذاشتند؛ نسل‌هایی که با عطش آزادی بیشتر، شماری از آنان در میدان جنگ نرم، قربانی فریب دشمنان می‌شدند و هویت فکری‌شان دستخوش استحاله می‌گشت.

با این همه، مناقشه آزادی همچنان به قوت خود باقی ماند؛ گویی مسئله آزادی، مسئله‌ای پایان‌پذیر نیست و در هر عصر، بازتعریف خود را می‌طلبد. در چنین افقی، رهبر معظم انقلاب اسلامی همچون «دانای راه» و «نظریه‌پرداز تمدنی»، با فهمی ژرف از تاریخِ این کشمکش‌ها، به بازخوانی و بازسازی مفهوم آزادی پرداختند. ایشان با وفاداری به میراث فکری پیشینیان و در عین حال با ابتکاری تمدنی، تبیینی نو، عمیق و جهان‌فهم‌پذیر از آزادی عرضه کردند؛ تبیینی که نه در دام عرفان‌زدگی منزوی می‌افتد و نه در ورطه آزادیِ رهاشده غربی.

رهبر انقلاب، با درک دقیق تحولات جهانی، بر این حقیقت پای فشردند که آزادی در جهان جدید، علاوه بر وجه معنوی، نیازمند بستر اجتماعی و توان تمدنی است؛ و اینجاست که نظریه ایشان با عنوانی نانوشته ــ اما عمیقاً کاربردی ــ رخ می‌نماید: «آزادی ملّی»؛ نظریه‌ای برای رهایی انسانِ معاصر از سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قدرت‌های استکباری.

این نظریه، که برخاسته از فهمی بومی اما برخوردار از ظرفیت جهانی است، ملل مختلف را در برابر امپراطوری‌های رسانه‌ای، نظامی و اقتصادی غرب به پایداری وا می‌دارد. غربی که با تکیه بر زور و زر، آزادی را به کالایی لوکس بدل کرد و آن را فقط در راستای تحقق شهوت جنسی و سرمایه‌داری خود عرضه نمود. اما «آزادی ملّی» در گفتمان رهبر انقلاب، روح تازه‌ای به مبارزه ملّت‌ها دمید؛ از آمریکای لاتین تا غرب آسیا و از آفریقا تا شرق.

این نظریه، از جنس «آزادی‌های مصرفی» غربی نیست؛ بلکه آزادی‌ای است که انسان و ملّت را در جایگاه فاعل تاریخ می‌نشاند، نه مفعول آن.

غرب هنوز نمی‌فهمد که چگونه مردم محصور در غزّه، با دست خالی، در برابر ماشین جنگی صهیونیسمِ تا دندان مسلح ایستاده‌اند؛ زیرا غرب گمان می‌کند آزادی، تنها در شهوت و ثروت خلاصه می‌شود و هنوز حیرت‌زده است که چگونه ملّت ایران، با تکیه بر «آزادی ملّی»، در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر و ده‌ها صحنه دیگر، غرب را به زانو درآوره است. این حیرت، ریشه در نابینایی آنان دارد؛ چرا که تمدن چندصدساله غرب را یارای مقابله با قدرت تمدنی چند هزارساله ایرانِ اسلامی نیست.

اکنون، پس از این همه تجربه و تاریخ، می‌توان با صراحت گفت: نظریه «آزادی ملّی» در منظومه‌ فکری رهبر معظم انقلاب، نظریه‌ای الهام‌بخش برای همه ملّت‌هایی است که در پی عزت، استقلال و عدالت‌اند. این نظریه به انسانِ معاصر راه را می‌نمایاند که آزادی واقعی نه در بریدن از معنویت است و نه در تسلیم‌شدن به استعمار نوین؛ بلکه در اتکاء به هویت ملّی، ایمان، عدالت اجتماعی و اراده جمعی ملّت‌هاست.

در جهانی که قدرت‌های سلطه‌گر هر روز نقاب تازه‌ای بر چهره خود می‌زنند، «آزادی ملّی» چراغی است که راه آینده ملّت‌ها را روشن می‌کند؛ راهی که مقصد آن، عزت کامل انسان است؛ عزتی که نه قابل خرید و فروش است و نه قابل مصادره؛ عزّتی که ریشه در اراده ملّت‌هایی دارد که خود را باور کرده و آینده خود را از چنگ زورمندان بیرون کشیداند.
برچسب‌ها: آزادی؛
....
نام پرونده : حقوق ملت و آزادی‌های مشروع
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی