
رهبر معظم انقلاب امسال در سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله) با محور قرار دادن موضوع «استقلال ملّی» به تبیین و تحلیل کامل این مقوله پرداختند و عناصر مقوم آن را برشمردند. ایشان در جایی از این بیانات تصریح میکنند: «حرف اصلی من این است که امام انقلاب اسلامی را در قبال این آفتِ نابودکننده حفظ کرد و مصونیّت داد. امام بزرگوار، با تدبیر الهی و با عقلانیّت برخاستهی از ایمان به خدا و ایمان به غیب، کاری کرد که این آفت دامن انقلاب اسلامی را نگیرد؛ یعنی ایشان کاری کرد که احساسات ــ خب در انقلاب ما هم احساسات زیاد بود ــ نتواند مسیر اصلی و درست اوّلیّهی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند. امام چه کار کرد؟ مظهر عقلانیّت امام، آن عقلانیّتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، دو رکن اساسی بود: یک رکن «ولایت فقیه»، یک رکن «استقلال ملّی». من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمهی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسبتر از «استقلال ملّی» وجود ندارد.» ۱۴۰۴/۰۳/۱۴
رسانهیKHAMENEI.IR در یادداشتی به بررسی چهارچوبهای متفاوت برای فهم مفهوم «استقلال ملّی» پرداخته است.
چهارچوبهای متفاوت برای فهم مفهوم «استقلال ملّی» چیست؟ یکی از چهارچوبها مفهوم «حاکمیت» است که ژان بدن، فیلسوف فرانسوی برای اولین بار مطرح کرد. حاکمیت در کنار ارکانی چون سرزمین، جمعیت و حکومت، رکنی مهم در اجزای تشکیلدهنده دولت است و تقریباً «حاکمیت ملّت» را میتوان عبارت دیگری از مفهوم «استقلال ملّی» دانست.
اما چهارچوب دیگر برای فهم استقلال ملّی، جعبه ابزار صراطی است. قالبی بومی و برآمده از ادبیات اسلامی و متفکران مسلمان که خاستگاه اولیه آن قرآن کریم یعنی صراط مستقیم است.(۱) استقلال ملّی را میتوان با صراط و بسامدها و زیرمجموعههای آن توضیح داد و شواهدی از گفتار و نوشتار مقام معظم رهبری میتوان بر آن ارائه کرد.
استقلال ملّی، حرکت در راه درست
مفهوم استقلال و ملّت مستقل با «راه درست» تعریف میشود. شناخت آن راه از نمودن آن راه ازسوی رهبری و ملّت انجام میشود و پیمودن آن راه متضمن منافع ملّی است و متعارض با منافع کشورها و قدرتهای خارجی است:
«ملّت مستقل خاصیتش این است که نگاه میکند ببیند چی درست است، کدام راه صحیح است، منطبق با تشخیص اوست، ایمان اوست، از آن راه حرکت میکند، آن اقدام را انجام میدهد. وقتی استقلال نبود، این نیست. این وابستگی برای یک کشور ذلت میآورد»
(۱۳۸۹/۱۱/۲۷)

استقلال یعنی روی پای خود ایستادن و راه خود را رفتن و منافع ملّی کشور را پیگیری کردن. مفهوم مخالف استقلال، «وابستگی» است. وابسته به حرکت و منافع بیگانه بودن که ذلت در پی دارد.
استقلال ملّی و آزادی در انتخاب راه
مفهوم استقلال ملّی با مفهوم مهم دیگر یعنی «آزادی» در ارتباط است. آزادی یعنی توان رفتن به راههای مختلف. امام خمینی
رحمهالله آزادی را با توجه به «راه» تعریف میکند: آزادی یک مسئلهای نیست که تعریف داشته باشد. مردم، عقیدهشان، آزاد است، کسی الزامشان نمیکند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید، کسی الزام به شما نمیکند که
حتماً باید این راه را بروید. (صحیفه امام، ۱۳۵۸/۷/۲، ج ۱۰، ص ۹۴) بنابراین آزادی یعنی آزاد و مختار بودن در انتخاب راهی خاص از میان راههای موجود. آزادی یعنی باز بودن راه برای رهروان باز بودن درها برای افراد. آزادی با منظومه صراطی تعریف میشود.(۲)
در اندیشه رهبر معظم نیز استقلال ملّی با آزادی و به عبارت دقیقتر «آزادی ملّت» نه آزادی یک شخص خاص، تعریف میشود؛ «استقلال یعنی آزادی، منتهی نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیل
ها و توسری زدنها، از عقب نگه داشتنها، از استثمارها، از تسمه از گردهی ملّتها کشیدنها، یک ملّت از این چیزها که آزاد شد، میشود مستقل.»
(۱۳۹۴/۰۶/۲۵) بنابراین استقلال ملّی با آزادی راه رفتن ملّت تعریف میشود و از زاویهای دیگر با جعبه ابزار صراطی فهمیده میشود.
استقلال ملّی معطوف به سدکنندگان راه و ضدّ همراهان و دشمنان
بُعد دیگر جعبه ابزار صراطی برای توضیح مفهوم استقلال ملّی به مفهوم دشمنان و قدرتهای خارجی برمیگردد. آنان میخواهند ملّت ایران به راه انتخابی خود که تضمینکننده منافع مردم ایران است، نروند. بلکه به راهی بروند که منافع قدرتهای خارجی را تأمین کنند. استقلال ملّی یعنی سد کردن نفوذ دشمنان: «استقلال... به معنای
ایجاد کردن سدّی در مقابل نفوذ کشورها است که نتوانند منافع آن کشور را، منافع [ آن ]ملّت را تحتالشّعاع منافع خودشان قرار بدهند؛ این معنی استقلال است.»
(۱۳۹۲/۱۱/۱۹)
استقلال ملّی نقطه شروع اختلاف و درگیری با بیگانگان
استقلال ملّی یعنی رفتن به صراط مستقیم اسلام و صراط مستقیم ملّت، عبارت ایشان صراحت کامل دارد. اگر ملّت ایران این راه را برگزینند، دوراهی ملّت ایران با راه قدرتهای بیگانه آشکار میشود: «اگر میخواهید صراط مستقیم را طی کنید و اگر میخواهید به سعادت دنیا و آخرت برسید، بایستی مستقل باشید و زیر بار قدرتهای ظالم و مستکبر و ستمگر نباشید. این همان نقطهای است که بین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران اختلاف ایجاد کرده است. اساس اختلاف اینجاست.»
(۱۳۸۷/۰۴/۲۶)
استقلالخواهی و نفی تسلیم
سیاست، جنگ ارادههاست. بیگانگان و دشمنان ایرانی میکوشند اراده ملّت ایران را تسخیر کنند و ایران را وادار به تسلیم شدن در قبال خواست و منافع نامشروع خود کنند. ایران را به باجدهی وادار کنند: «این دشمنان عنود از هر راهی بتوانند، میخواهند به ملّت ایران آسیب وارد کنند؛ آن هم به جرم طرفداری از حق، به جرم استقلال، به جرم تسلیم نشدن در مقابل زورگوئی دشمنان.»
(۱۳۹۰/۱/۸)

«اگر میخواهید صراط مستقیم را طی کنید و اگر میخواهید به سعادت دنیا و آخرت برسید، بایستی مستقل باشید و زیر بار قدرتهای ظالم و مستکبر و ستمگر نباشید. این همان نقطهای است که بین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران اختلاف ایجاد کرده است. اساس اختلاف اینجاست.»
این روحیه تسلیمناپذیری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفته است: «این روحیهی استقلال، قدر خود را شناختن، عدم تسلیم که به برکت اسلام و قرآن در ملّت ایران به وجود آمده، این است که دشمنان ما را عصبانی را میکند.»
(۱۳۹۱/۰۷/۱۹)
رئیسجمهور آمریکا در جنگ دوازده روزه آشکارا خواسته خود مبنی بر تسلیم شدن ملّت ایران را مطرح کرد.
استقلال ملّی و نفی سلطهپذیری و نفی ظلمپذیری
نفی سلطه و نفی ظلمپذیری یکی از اصول قرآنی و از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. «استقلال ملّی به معنای آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطهگر جهان است.»
(۱۳۹۷/۱۱/۲۲) «اگر میخواهید صراط مستقیم را طی کنید... بایستی مستقل باشید و زیر بار قدرتهای ظالم و مستکبر و ستمگر نباشید.»
(۱۳۸۷/۰۴/۲۶)
نفی ظلمپذیری در قالب تعابیر راهی یعنی نفی و حمل بار ظلم قدرتهای خارجی بیان شده است. اقدامی که مخالف عزّت ملّی و ذلّتبار است.
استقلال ملّی و نفی وابستگی و دنبالهروی قدرتهای بیگانه
استقلال یعنی روی پای خود ایستادن و راه خود را رفتن و منافع ملّی کشور را پیگیری کردن. مفهوم مخالف استقلال، «وابستگی» است. وابسته به حرکت و منافع بیگانه بودن که ذلت در پی دارد. «این وابستگی برای کشور ذلت میآورد.»
(۱۳۸۹/۱۱/۲۷)
این وابستگی در قالب تعابیر راهی «دنبال دیگران رفتن و دنبالهروی» قدرتهای خارجی بیان میشود. «هر الگوی پیشرفتی بایستی تضمین کنندهی استقلال کشور باشد؛ این باید بعنوان یک شاخص به حساب بیاید. هر الگوئی... که کشور را وابسته کند، ذلیل کند و دنبالهرو کشورهای مقتدر و دارای قدرت سیاسی و نظامی و اقتصادی بکند، مردود است.»
(۱۳۸۸/۰۲/۲۷) استقلال برای کشور حرکت فعال و برعکس وابستگی برای کشور ذلت و حرکت منفعل است. استقلال ملّی یعنی ملّت حق تعیین سرنوشت خود را در دست داشتن، حفظ عزت ملّی، حفظ هویت ملّی و حفظ منافع ملّی.
مقصد برای رسیدن و آرمان و غایت راه: استقلال ملّی
یکی از ارکان صراط، مقصد و غایت و پایان راه، رسیدن به حیات طیبه و سعادت فرد و ملّت است. استقلال ملّی یکی از ارکان مهم
حیات طیبه است. «استقلال، وابسته نبودن به بیگانگان و به دیگران جزو حیات طیّبه است. حیات طیّبه را فقط در عبادات و در کتابهای دعا که نباید جستجو کرد؛ واقعیّات زندگی اینها است.»
(۱۳۹۴/۰۶/۲۵)
درک مفهوم استقلال در پرتو واقعیات تاریخی: نیستیشناسی
نعمت استقلال ملّی در ایران امروز زمانی درک میشود که در قالب نیستیشناسی مورد بررسی قرار گیرد. قدر سلامتی، زمانی دانسته و درک میشود که انسان بیمار شود. قدر جوانی در زمان پیری ادراک میشود.
در دوره قاجار بهویژه بعد از حمله روسیه و انعقاد قرارداد ترکمنچای، استقلال ایران دچار خدشه شد. یکی از بندهای قرارداد، ضمانت پادشاهی عباسمیرزا ازسوی روسیه بود. این ماده موجب شکلگیری وابستگی و رسم تحتالحمایگی قدرتهای خارجی بود. ناصرالدین شاه در جایی میگوید: «میخواهم به شمال کشور بروم، سفیر روس اعتراض میکند، میخواهم به جنوب کشور بودم، سفیر انگلیس اعتراض میکند. ای مردهشور این مملکت را ببرد که شاه حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش مسافرت کند.»
در دوره پهلوی هم این وضعیت با تفاوتها و اشکال دیگر ادامه یافته است. رضاخان را انگلیسیها روی کار آوردند و خودشان هم بردند. محمدرضاشاه در خاطرات فردوست است که آلن چارلز ترات، رئیس اطلاعات انگلیس در ایران حتی اجازه گوش دادن به هر رادیویی را در خلوت به وی در دوره ولیعهدی نمیداده است.

مفهوم استقلال و ملّت مستقل با «راه درست» تعریف میشود. شناخت آن راه از نمودن آن راه ازسوی رهبری و ملّت انجام میشود و پیمودن آن راه متضمن منافع ملّی است و متعارض با منافع کشورها و قدرتهای خارجی است.
خود شاه در خاطرات خود اعتراف میکند که ژنرال آمریکایی «هایزر» چند روزی وارد ایران شده است بدون اخذ گذرنامه و با هواپیمای خاص و در فرودگاه خاص، هیچکس حتی شاه یا ورزا و فرماندهان ارتش از آن خبر نداشتهاند. از این دست شواهد و اعترافات شخصی رجال قاجاری و پهلوی بسیار فراوان است که دلالت بر عدم استقلال ملّی در گذشته بوده است و با یادآوری آن قدر نعمت استقلال ملّی بهتر ادراک و ملموس میشود.
همانگونه که در حمله رژیم صهیونی به قطر این امر استقلال ملّی آشکار شد. قطر در سفر ترامپ به وی یک هواپیما هدیه داد و حدود هزار میلیارد دلار به صورت مختلف در قالب خرید تسلیحات و خرید اوراق قرضه در آمریکا سرمایهگذاری یا درواقع باج داد. اما در این حمله چون استقلالی در کاربرد این تجهیزات نظامی نداشت، در قبال حمله عمل نکرد. زیرا همه کدهای سامانههای نظامی و دفاعی این کشور، به گفته صاحبنظران در اختیار ایالاتمتحده آمریکاست و این کشور در کاربرد آن استقلال و اختیاری ندارد.
۱. برای بررسی بیشتر جعبه ابزار نظری صراط بنگرید فصل سوم کتاب: ابراهیم برزگر (۱۴۰۲) صراط؛ سیاستفهمی و سیاستسازی در اندیشه حضرت آیتالعظمی خامنهای، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی.
۲. ابراهیم برزگر (۱۳۹۱) سیاست به مثابه صراط: اندیشه سیاسی امام خمینی، تهران، سمت، ص ۱۹۲.