
حضرت آیتالله خامنهای: «وقتی که شما آماده هستید و دشمن احساس میکند شما آمادهاید، خود نفْس این بازدارنده است. در هوایی بازدارنده است، در پدافند بازدارنده است، در این گردش دریایی بازدارنده است، در تمرینهای نظامی و رزمایشهای نظامی که در دریا و زمین انجام میدهید بازدارنده است؛ در همهی بخشهای مختلف همینجور است. بنابراین، آمادگی را حفظ کنید که دشمن ببیند.» ۱۴۰۲/۰۱/۲۷
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان، برجستهترین آیات اجتماعی و سیاسی در تفسیر حضرت آیتالله خامنهای را تبیین کرده است. در این مطلب، حجتالاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان، کارشناس مسائل قرآنی و استاد حوزه علمیه، ابعاد و نکات مهم آیه ۶۰ سوره انفال را براساس تفسیر حضرت آیتالله خامنهای بررسی کرده است.
این مطلب خلاصهای از درسگفتار برنامه «بیان قرآن» است که در سالهای اخیر به مناسبت ماه رمضان توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شده است.
یکی از آیات مهمی که در سوره أنفال قرار دارد، آیه ۶۰
(۱) است. سوره أنفال در ابتدای تشکیل حکومت اسلامی در مدینه نازل شده و لذا هنوز حکومت اسلامی پرمایه نشده است. با این حال آیه ۶۰ در چنین وضعیتی، فوقالعاده است. آیه با «أعدّوا» شروع میشود و خطاب آن هم به مردم است، اما چون به حسب ظاهر در ابتدا بحث نظامی به نظر میآید، لذا بیشتر شخصیّتهای نظامی را دربرمیگیرد و البته این به معنای آن نیست که مردم مورد توجّه نیستند یا مردم از این دستور جاماندهاند، بلکه مردم هرچه توان دارند باید در این مسیر در برابر دشمنی که به اهرمهای پولادین خودش افتخار و تکیه میکند، به کار بگیرند و نباید اینطور باشد که یک گوشه بایستند و بگویند ما باید کار فرهنگی بکنیم! آیه تصریح دارد که بهکارگیری توان در حوزه نظامی به عهده همگان است. لفظ «مِن رِباطِ الخَیل» در آیه به معنای «الخیل المربوطه» یعنی اسبهای بستهشده است. تجهیزات نظامی در آن موقع همینها بوده که یک قلم آنها، اسبهای آماده برای جنگ است.
اینجا از عبارت «مِن قوّهٍ» معلوم میشود آنچه شما باید به میدان بیاورید، اعم از قوت نظامی و قوت روحی و قوت رسانهای و قوت سازماندهی و قوت معنوی و قوت اجتماعی و... است.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی به درستی بر این نکته تأکید میکنند: «من عرض میکنم در آیهی شریفهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» به احتمال زیاد منظور از «قُوَّة» فقط قوّهی نظامی نیست؛ البتّه قوّهی نظامی هم هست امّا فقط قوّهی نظامی نیست. اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة؛ هرچه میتوانید، درون خودتان را قوی کنید. معنای این استحکامِ ساختِ داخلیِ کشور که بنده مکرّر میگویم، این است. ازلحاظ علمی خودتان را قوی کنید، ازلحاظ فنّاوری خودتان را قوی کنید، ازلحاظ تولید داخلی قوی کنید، ازلحاظ نفوذ در بازارهای خارجی قوی کنید، ازلحاظ کشف ظرفیّتهای فراوانی که در این کشور هست و هنوز استفاده نشده است، قوی کنید و این ظرفیّتها را به کار بگیرید.»
(۲)
حتی این قوت شامل مواردی میشود که امروزه ما به فناوری آنها تحت ولایت و تدبیر معصومین علیهمالسّلام دست پیدا کردیم که پدیده اربعین یک مصداق آن است. قوت و فناوری اربعین در حقیقت رسانهای بوده که از جانب حضرت زینب و حضرت سجاد علیهماالسّلام ایجاد شد و این حضرات با وضع نامناسبی که در کوفه و شام داشتند، چهل روز پوستِ نظام کفر یزیدی را کندند و آن را تبدیل به یک فناوری کردند که امروزه امتداد آن در جریان است و ما میبینیم که دشمن از اربعین احساس خطر کرده و قصد دارد آن را خراب و از جریان مقاومت خارج بکند؛ حتی دشمن اگر بداند اربعین با دعواهای خانوادگی و دعواهای مذهبی دچار انحراف میشود، چنین برنامهای را حتماً در دستور کار دارد. بنابراین عبارت «مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» به این معنی است که هرچه در توان دارید پای کار بیاورید.
منطق بازدارندگی نظامی در انقلاب اسلامی
ما ممکن است منطقمان این باشد که جنگ را شروع نکنیم و به همین خاطر بین فقهاء اختلاف هست که اصلاً ما جنگ ابتدایی داریم یا خیر، اما در این مورد اتفاق نظر وجود دارد که ما حقّ اقدام بازدارنده برای مقابله با یک جنگ احتمالی را داریم؛ همین رزمایشها و تولید تسلیحات و... همان اقدام بازدارنده در برابر جنگ احتمالی است. ما پس از انقلاب اسلامی در جهات مختلف اعم از سلولهای بنیادی، نانوفناوری و... پیشرفتها و جهشهای خیرهکنندهای کردیم، ولی به مقتضای این آیه، پیشرفتهایی که ما در صنایع هایتک نظامی کردیم، در هیچ حوزهای نکردهایم. این پیشرفتها در واقع پشتوانهای برای منطق «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ» قرار میگیرد؛ یعنی وقتی شما با این پیشرفتها جلوی قلدران و مستکبران عالم میایستید، در حقیقت دارید آنها را میترسانید.
حضرتآقا به همین منطق تأکید میکنند: «همین آمادگی، خود نفْس آمادگی، بازدارنده است؛ خود نفْس آماده بودن [بازدارنده است]. لذا در همین آیه هم میفرماید «تُرهِبونَ بِهِ»؛ به این اِعداد، به این آماده بودن، تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَهِ وَ عَدُوَّکُم؛ یعنی وقتی که شما آماده هستید و دشمن احساس میکند شما آمادهاید، خود نفْس این بازدارنده است. در هوایی بازدارنده است، در پدافند بازدارنده است، در این گردش دریایی بازدارنده است، در تمرینهای نظامی و رزمایشهای نظامی که در دریا و زمین انجام میدهید بازدارنده است؛ در همهی بخشهای مختلف همینجور است. بنابراین، آمادگی را حفظ کنید که دشمن ببیند».
(۳)
ایجاد رعب در دل دشمنان، از طریق تقویت بنیه داخلی و نمایش اقتدار
یک نکتهای در اینجا وجود دارد و آن اینکه تصور نکنید در عبارت «تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَهِ»، شما فقط با دشمنِ خدا مواجه هستید! دشمن خدا در حقیقت دشمن خود شما است؛ یعنی دشمن امنیت شما، دشمن سرزمین شما، دشمن فرهنگ شما، دشمن فناوری و تکنولوژی شما و دشمن استعداد جوانان شماست. روزگاری کسانی بر این سرزمین حاکم بودند که با یک منطق بیربطی، سریعاً بخشی از سرزمین را دو دستی تقدیم بیگانه میکردند! بنابراین دشمنِ خدا، دشمن خود شماست و لذا مقابله با دشمن خدا، در حقیقت مقابله با دشمن خود شماست؛ کمااینکه در سایر آیات قرآن داریم که میفرماید: «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ: و هنگامى که روى برمىتابد [یا به حکومت مىرسد] در زمین کوشش مىکند تا در آن فساد کند، و زراعت و نسل را نابود مىسازد.»
(۴)
نکته دیگری در ادامه همین عبارت وجود دارد که مهم است؛ آیه تا اینجا میفرماید شما با آمادگی خود و ارتقای قوت، دشمنان خداوند و دشمنان خودتان را میترسانید و در ادامه اضافه میکند که: «وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ»؛ یعنی نه تنها دشمنان خدا و خودتان را میترسانید، بلکه کسانی را هم میترسانید که اصلاً نمیدانید چه کسانیاند و اطلاع ندارید که پشت درهای بسته چه توطئههایی برای شما طراحی میکنند. آیه دلالت دارد بر اینکه شما استعدادهای خود را به میدان بیاورید، آنوقت کسانی از رزمایشهای علمی و نظامی و معنوی شما میترسند که برای ضربه زدن به شما هزینه و طراحی میکنند ولو شما آنها را نشناسید. همین اعتکافهای معنوی که بهعنوان رزمایشهای معنوی انجام میشود یا پیشرفتهایی که در حوزههای موشکی و صنایع نظامی صورت میگیرد، آنها را میترساند.
وحدت و همدلی اجتماعی، سپری در برابر دشمن
در ادامه میفرماید: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ: و هر چه در راه خدا مصرف مىکنید، به طور کامل به شما بازگردانده مىشود»؛ اصل هزینهگذاری این است که برای نظام جوری در حوزه فرهنگی و نظامی و قوای روحی و معنوی هزینه و تأمین بکنید که در مقابل دشمن بایستند. بنده نمیخواهم بگویم انفاقهای دیگر انفاق نیست، اما اگر آنها هم انفاق است، بهخاطر تحکیم ساختار نظام اسلامی است؛ چرا که وقتی دشمن ببیند به لحاظ اجتماعی به همدیگر یاری میرسانید و همچون یک ید واحده هستید هم بین خودتان با همدیگر و هم بین خودتان با امام جامعه، هرگز به خود اجازه نمیدهد به شما حمله و تعرض بکند. قرآن کریم در آیه ۲۰۰ سوره آلعمران در باب ارتباطات مستحکم بین جامعه اسلامی میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: اى اهل ایمان! [در برابر حوادث] شکیبایى کنید و دیگران را هم به شکیبایى وادارید و با یکدیگر [چه در حال آسایش چه در بلا و گرفتارى] پیوند و ارتباط برقرار کنید و از خدا پروا نمایید تا رستگار شوید». یعنی هم خودتان صبر بکنید و هم صبرتان را به هم تکیه بدهید و هم مجموعه صبرتان را در مرابطه با امام قرار دهید. اگر شما یک جامعه اینطوری را بتوانید تشکیل بدهید، هیچوقت دشمن جسارت تعرض ندارد؛ کمااینکه انتهای آیه ۶۰ سوره انفال میفرماید: «وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ»؛ یعنی شما هیچوقت مورد ظلم قرار نمیگیرید. همه آنچه شما در این عرصه هزینه کردید، خواهید دید که واقعاً برای خودتان اصلاً هزینه کردید.
تفاوت منطق نظامیگری در اسلام با دیگر مکاتب
یک نکته قابل تأمل در این زمینه که حضرتآقا هم به درستی به آن اشاره میکنند، این است که منطق حاکمیت و منطق نظامیگری در اسلام را همین آیات تبیین میکنند و لذا یک اختلاف جدّی با منطق نظامیگری در حکومتهای فرعونی مثل آمریکا و انگلیس و... دارد. هدف نظامیگری در حکومتهای مستکبر در واقع گسترش زمینی و به زیر کشیدن ملل و تکالب و سگوارگی بر دنیا و در مجموع دشمنی با خداوند است و برای این اهداف از همه قوای خود اعم از تکنولوژی، رسانه، صنایع نظامی، فضایی و... هم استفاده میکنند. شما نگاه بکنید ببینید هدف نظامیگری این قدرتها از تهاجم نظامی به عراق و افغانستان و سوریه چه بوده و به چه دستاوردهایی منتهی شد؟ این قدرتها امنیّت برای جایی باقی نمیگذارند و این مطلبی است که به لحاظ تاریخی روشن است. با این حال هدف نظامیگری در کشوری مثل کشور ما، دشمنیِ با دشمن خداوند است و دنبال این است که دست و پای نظامها را آزاد بکند و دنبال کشورگشایی نیست؛ لذا هر جا پای عدوّ الله در میان باشد، شما میبینید پای سپاه پاسداران در آنجا باز میشود.
حضرتآقا در تبیین این منطق میفرماید: « مسئلهی کسوتِ سپاهیگری و نظامیگری - که ما آن را یک امر مقدس به حساب میآوریم - در منطق اسلامی، به کلی با آنچه که در منطق مادی امروز و دیروز دنیا وجود داشته است، متفاوت است. در منطق قدرتمندان مادی، نظامی و نظامیگری وسیلهای است برای اطفاء شعلههای قدرتطلبی خود آنها؛ که این شعله اطفاء نمیشود و روزبهروز هم در دل دنیاطلبان و قدرتطلبان و دنیاپرستان مشتعلتر میشود. در طول تاریخ، فجایعی که به وسیلهی قدرتمندان و صاحبانِ زر و زور به وجود آمده است، غالباً متکی به همان وسیله و ابزاری بوده است که تلقی و برداشت آنها از نظامیگری در اختیار آنها قرار میداده است. منطق اسلام به کلی با این منطق متفاوت است. در اسلام مسلح شدن، برای دفاع از حقوق ملتها و ضعفا و عدالت، و برای اقامهی حق و عدل به عنوان یک ارزش، به همه توصیه شده است. همهی آحاد امت اسلامی موظفند که خود را برای دفاع از حق و حقیقت، برای دفاع از حقوق خود در مقابل متجاوزان، برای استقرار امنیت و برای حفظ عزت خود آماده کنند. منتها در مجموعهی همهی آحاد ملت براساس تقسیم وظایف، یک عده از انسانهای مصمم و صاحبان عزم و اراده، مانند پیشقراولان ملت به عنوان حصن و حصار امن و امنیت ملی، این لباس مقدس را بر تن میکنند. نظامیگری، سپاهیگری و مسلح بودن در اسلام به این معناست.»
(۵) البته قوای دیگر اعم از روحی و معنوی هم باید در این میدانها حاضر باشند. اصلاً خطاب «اعدّوا» به مردم است و لذا مردم به جهت روحی باید توجیه شوند و بدانند که باید با ارادههای مستحکم در صحنه باشند. اگر یک جنگ تحمیلی را ما پشت سر گذاشتیم، بهخاطر ارادههای پولادینی بود که در آنجا توسط مردم به پشتوانه حضرت امام(ره) شکل گرفت؛ مثل اراده کربلای ۵، اراده اروند، اراده شکست حصر آبادان و... این است که عملاً باید با آمادگی کامل و با منطق خودمان که «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ» است، نظامیگری بکنیم. همین است که نظامیهای ما اهل معنویت هستند و بعضاً جزو عرفا محسوب میشوند؛ کسانی مثل شهید سلیمانی، شهید همّت، شهید صیّاد شیرازی، شهید طهرانیمقدم و... شخصیّتهایی معنوی و اهل عرفان بودند.
این منطق در برابر منطق فرعونی نظامات آمریکایی قرار دارد که نظامیهای آنها گاهی کثیفترین و زنندهترین شخصیّتها محسوب میشوند که متهم به هزاران فساد جنسی و مالی و... هستند. این را هم بدانید اگر ما درباره یک دولت و مجلس مقاوم صحبت میکنیم، در حقیقت راجع به حاکمیتها و اجتماعاتی در این منطق سخن میگوییم. اگر دولتی بخواهد دولت مقاوم باشد یا مجلس و قوه قضائیهای بخواهد انقلابی باشند، باید این شاخص «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ» را داشته باشند و در این منطق تعریف شوند. این همان شاخصی است که حضرتآقا ذیل همین آیه متذکر آن شدهاند. بنابراین دولت و مجلس و قوه قضائیه مقاوم و انقلابی و تراز کسانی هستند که با فراهمآوری قوا در ابعاد مختلف نظامی، فنی، اطلاعاتی، مجازی و... بتوانند ترس را به دشمن منتقل بکنند.