
حضرت آیتالله خامنهای: «ما مکرّراً صحبت «تمدّن نوین اسلامی» را کردهایم، یا این جوری تعبیر کنیم «تمدّن شکوفایی اسلامی»؛ تمدّن اسلامیای که استعدادهایش متناسب با زمان شکوفا بشود و خودش را نشان بدهد؛ مکرّر این را گفتهایم. زیرساخت اصلی هر تمدّنی، منابع انسانی است دیگر؛ یعنی آن که میتواند یک تمدّن را محتمل کند و ممکن کند و تحقّق ببخشد، عبارت است از نیروی انسانی؛ این نیروی انسانی در کشور ما چه کسانی هستند؟ چه کسی میتواند در آینده یک چنین کار بزرگی را انجام بدهد؟ یک نسلی که با یک امتیازاتی همراه باشد؛ این نسل را شما میخواهید امروز بسازید. نسلی که خودساخته است، دارای هویّت است؛ هویّت ایرانی ـ اسلامی محکم و عمیقی دارد، دلباخته و فریفتهی این و آن و بازماندههای تمدّن منسوخشدهی شرق و غرب نیست؛ نسلی است دانا، دانشمند، کارآمد، ماهر، آشنا با سبک زندگی اسلامی و سنّتهای ایرانی؛ یک چنین نسلی لازم است تا بتواند آن تمدّن را بسازد.» ۱۴۰۱/۰۲/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان، برجستهترین آیات اجتماعی و سیاسی در تفسیر حضرت آیتالله خامنهای را تبیین کرده است. در این مطلب، موضوع مهم تربیت از دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای تبیین شده است.
این مطلب خلاصهای از درسگفتار برنامه «بیان قرآن» است که در سالهای اخیر به مناسبت ماه رمضان توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شده است.
هر دیدگاه تربیتی یا طرح و اندیشه تربیتی معمولاً چهار مؤلفه اصلی دارد که هر متفکر حوزه تربیت، این چهار مؤلفه در اندیشه تربیتی آن متفکر مورد بحث و توجه قرار میگیرد. در هر ایده یا نقشه تربیتی هم بهتر است تصویر روشنی از این چهار مؤلفه یافت بشود. اولین مؤلفه مهم در هر دیدگاه تربیتی یا مجموعه آراء و نظریههای تربیتی، «مبانی تربیت» است که در ضمن آن، تعریف تربیت هم روشن میشود. مفهوم یا مؤلفه دوم، «اهداف تربیت» است و مؤلفه سوم، «اصول تربیت» و مؤلفه چهارم هم «روشهای تربیت» است. معمولاً هر دیدگاه تربیتی، این چهار مؤلفه را به نحوی پوشش میدهد و تصویر روشنی از آنها در آراء تربیتی متفکرین وجود دارد و مورد بحث قرار میگیرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی از جمله اندیشمندانی است که در مباحث تربیتی، مباحث تخصصی دارند که قابل توجه است و بررسی و بحث اندیشه راقی ایشان در موضوع تربیت، میتواند مفید و مؤثر باشد. اندیشه معظمله از حیث منبع، بیش از همه تکیه بر آیات قرآن کریم و در مرتبه بعدی هم روایات نورانی اهل بیت علیهمالسّلام دارد. در واقع میتوان گفت آراء تربیتی حضرت آیتالله خامنهای بیش از همه از متون اسلامی یعنی قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهمالسّلام استنباط و استنتاج شده است.
مبنای تعریف تربیت
اولین نکته، بحث «تعریف تربیت» در اندیشه آیتالله خامنهای است. آیه ۸۴ سوره اسراء میفرماید: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ»
(۱)؛ مراد آیه این است که هرکس بر اساس شاکله خود عمل میکند. شاکله به شخصیت، عادات، ملکات علمی و رفتاری، سجیّه و اخلاق تعبیر شده است. شاکله همان شخصیت فرد یا عاداتِ روحی و نفسانی در ساحت علم، ادراک، رفتار و احساس است. در طول زندگی، تجربیات ادراکی، رفتارها و حالات ناپایدار نفس انسان، بهتدریج به عادات علمی، رفتاری و احساسی ثابت تبدیل میشوند و به عبارت قرآنی، شاکله روحی انسان شکل میگیرد. این فرایند عموماً در دهه سوم زندگی محقق میگردد.
تربیت اسلامی، شکلگیری این شاکله را بر مدار فطرت الهی انسان هدف میگیرد تا شخصیتِ برآمده از فعلیتیافتن فطرت الهی تحقق یابد. این نقطه عزیمت تربیت اسلامی و هدفگیری تربیت اسلامی است. میتوان این آیه را بهطور ویژه در زمینه تعریف تربیت در آراء تربیتی حضرت آیتالله مورد توجه قرار داد. وقتی تعریف تربیت را در اندیشه معظمله مرور بکنیم، میبینیم که موضوع محوری بحث ایشان در معنا و چیستی تربیت، همین مفهوم «شکلگیری عادت» است.
هویّتسازی در فرایند تربیت
مفهوم دیگری که معظمله در فرازهای مختلف بیانات خود نزدیک به مفهوم عادت مورد تأکید قرار میدهند، مفهوم «تکوین هویّت» است. از منظر حضرت آیتالله خامنهای، تربیت یک فرایندی است که حسب تدریج باعث شکلگیری عادات مطلوب یا طبیعت ثانوی مطلوب بر مدار تعالیم اسلامی میشود. به عبارت دیگر، در فرایند تربیت هویّتسازی بر مدار و مبنای اندیشه اسلامی برای متربی اتفاق میافتد. ایشان در جاهای مختلف، متعرض این موضوع میشوند و این هویّتسازی یا شکلگیری عادات را در تعریف تربیت مورد تأکید قرار میدهند.
از جمله اینکه وقتی ایشان در رابطه با اهداف تربیت اسلامی صحبت میکنند، این تکوین هویّت و عادات مطلوب را بهصورت مؤکد مورد توجه قرار دادهاند و هدف تربیت را در واقع شکلگیری عاداتی مثل خردورزی، تفکّر، کتابخوانی، هویّت مطلوب، هویّت اسلامی و... ذکر کردهاند.
اگر بخواهم تعریف تربیت را در اندیشه معظمله بهطور خلاصهشده و چکیده عرض بکنم، میتوان این
طور تقریر بکنم: تربیت فرایند تدریجی رشد، نمو و حرکت همهجانبه متربی برای تکوین هویّت مطلوب و فعلیت یافتن استعدادهای وی است. ایشان در یک مصاحبهای که با مجله آیندهسازان در سال ۱۳۶۵ دارند، تعریف تربیت را مورد توجه قرار دادهاند؛ معظمله ابتدا مقدمهای را ذکر میکنند که تربیت متمایز از مفهوم تعلیم است. یعنی ایشان تربیت را امری فراتر از تعلیم قلمداد میکنند و این
طور میگویند: «تعلیم یعنی یادگرفتن و تربیت یعنی شدن و به شکل خاصی در آمدن و یک هویت درست و مطلوبی را پیدا کردن». در همان مصاحبه تأکید میکنند: «تربیت رشد، نمو و حرکت شیء به سمت هدف و غایتی است که آن شیء در آن هدف به کمال خودش میرسد. تربیت انسان به این معنا است که انسان از همه جهت کامل بشود؛ از جنبه جسمی، از جنبه عقلی، از جنبه اخلاقی و رفتاری هویت مطلوب و درستی پیدا بکند». بحث هویتسازی که عرض کردم، معظمله در جاهای مختلفی از جمله در دیدار معلمان این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند. بحث هویّتسازی بر مدار تعالیم اسلامی از مفاهیم کلیدی است که حضرتآقا مفصل بهعنوان یکی از توقعات خود از نظام رسمی آموزش و پرورش بهخصوص در دیدار معلمان مورد تأکید قرار میدهند.
استعداد بینهایت انسان در مسیر تربیت
نکته دومی که در خصوص بازتاب مضامین و موضوعات قرآنی در اندیشه تربیتی حضرت آیتالله خامنهای مطرح است، مربوط میشود به نگاه معظمله به متربی و کسی که بنا است تربیت بشود. در اینجا موضوع اصلی تربیت، انسان است. یکی از مفاهیم محوری و پربسامد در اندیشه معظمله در خصوص متربی و انسان که موضوع تربیت هست، این است که انسان «استعداد بینهایت» و متنوع برای رشد و تعالی و کمال دارد.
ایشان آیات مختلفی را در این خصوص مورد توجه قرار میدهند و بحث میکنند تا بر این مضمون تأکید بکنند که انسان به جهت شکل خاصی از خلقت که دارا است و به جهت عنایت پروردگار به او، استعداد ویژهای برای رشد و ترقی و تعالی در مسیر کمال خود دارد. مثلا آیات ۴ و ۵ سوره تین: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ أَحْسَنِ تَقْوِیم * ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِین»
(۲) بر این اساس، انسان هم برای رشد و تعالی و هم برای تنزل و سقوط، استعداد بینهایت دارد.
معظمله تربیت را حاصل تعامل سه رکن مربی رشدیافته، محیط سالم و متربی مستعد میداند. حضرت آیتالله خامنهای با استفاده از آیات مختلفی این مضمون را مورد تأکید قرار دادهاند که موضوع تربیت یعنی انسان دارای استعداد بینهایت در علوّ و ترقی معنوی دارد همانطور که مستعد بینهایت سقوط است. معظمله در همین زمینه آیه ۷۸ سوره نحل را مورد توجه قرار دادهاند: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»
(۳). حضرت آیتالله خامنهای با استفاده از این آیه که ناظر به ادراکات اکتسابی انسان است، موضوع استعداد انسان برای فراگیری و رشد و تعالی و تعلیم و تربیت مورد توجه قرار میدهند.
اصل استمرار در تربیت
یک اصل وجود دارد که در ادبیات رایج تعلیم و تربیت و سیاستگذاری در عرصه آموزش در دنیا هم از آن استفاده میشود و آن بحث «یادگیری مادامالعمر» است که من از آن به اصل استمرار تعبیر میکنم. موضوع این است که در ادبیات رایج تأکید میشود که یادگیری نهایت و نقطه توقف ندارد، بلکه انسان در هر ساحت و مرتبه رشدی که هست، این امکان برای او وجود دارد که از یادگیری بهرهمند شود.
حضرت آیتالله خامنهای با عنایت به مضمون آیه ۱۱۴ سوره طه که میفرماید: «وَ قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً»
(۴)، این بحث را به تفصیل مورد توجه قرار دادهاند که یادگیری انسان محدود به دوره خاصی از زندگی وی نیست و امکان یادگیری برای انسان از بدو کودکی تا نهایت عمرش در دنیا وجود دارد. معظمله در این زمینه چندماهگی انسان را مثال میزنند و میفرمایند که حتی از چندماهگی ممکن است یادگیری انسان شروع بشود و این یادگیری ادامه دارد تا نقطه توقف انسان در این دنیا که مرگ است و بعد از مرگ را هم ایشان محتمل میدانند که امکان رشد و تربیت و یادگیری وجود داشته باشد.
آنچه مناط استدلال و معیار نتیجهگیری ایشان واقع شده است، همین آیه ۱۱۴ سوره طه است. معظمله درباره این آیه اشاره میکنند که آیه زمانی بر حضرت رسول صلّی الله علیه و آله نازل شد که ایشان در سن بزرگسالی بودند و اگر مثلاً فرض بفرمایید در سن نودسالگی هم بر وجود مقدس پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله نازل میشد، باز هم این خطاب برای ایشان وجود داشت که این دعای قرآنی را تکرار کنند. بنابراین یادگیری انسان و امکان رشد و کمالیافتگی او محدود به دوره زمانی خاصی از حیات انسان نیست.
دوره کودکی، دوران طلایی تربیت
اینجا یک تبصرهای وجود دارد که خیلی نکته جذاب و جالب توجهی هم در آراء تربیتی معظمله محسوب میشود؛ درست است که ایشان اصل یادگیری مادامالعمر یا اصل استمرار در تعلیم و تربیت را با توجه به مضمون آیه شریفه صورتبندی و بر یادگیری همیشگی انسان تأکید میکنند، اما معتقدند که تربیتپذیری و تأثیرپذیری و انفعال و امکان رشد علمی انسان در دوره کودکی، فوقالعاده متمایز و متفاوتتر از بقیه ادوار زندگی او است. دوره کودکی یک دوره ویژهای برای یادگیری است که ایشان تعبیر «دوره طلایی تربیت» را برای آن عنوان میکنند.
کودک بهطور خاص وقتی وارد مدرسه میشود تا زمانی که از نظام آموزش و پرورش رسمی خارج میشود، در دوران طلایی تربیت به سر میبرد؛ لذا از این حیث سن خاص و ویژهای برای یادگیری وجود دارد که همان دوره کودکی است. پس خلاصه بحث ما این شد که یادگیری در همه دوران زندگی انسان استمرار دارد، اما دوره کودکی یک دوره ویژهای در یادگیری است.
ما میدانیم که بحث ایشان مستندات روایی بسیار زیادی دارد که مورد توجه بوده است؛ از جمله اینکه وجود مقدس امیرالمؤمنین علیهالسّلام در نامه ۳۱ نهجالبلاغه که نامه بسیار پرمضمون و پرمحتوایی برای تربیت اسلامی است، عبارتی دارند که مؤید همین نکته مورد تأکید معظمله است. حضرت میفرماید: «وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّک: قطعا دل جوان همانند زمین خالى است، هر بذرى در آن ریخته شود مىپذیرد. بنابر این پیش از آنکه دلت سخت شود و مغزت گرفتار گردد، اقدام به ادبآموزى تو کردم». این فراز روایت که بسیار فراز مهم و تعیینکنندهای در مباحث تربیتی و در حوزه سیاستگذاری تعلیم و تربیت است، همین مضمون را تأکید میکنند که قلب نوجوان یا کودک و آن کسی که وارد سن یادگیری میشود، مثل زمین خالی است. زمین خالی به این معنا است که مستعد کشت و زرع است؛ یعنی مستعد فراگیری و تربیتپذیری و اثرپذیری انسان در این سن بیش از همیشه هست و استعداد بسیار کامل و جدی برای یادگیری دارد. معظمله این مفهوم را در یک شعری هم مورد توجه دادهاند که یک مصرع آن به ترتیب ذیل است:
من که لوح سادهام هر نقش را آمادهام
این لوح ساده آماده نقشپذیری است؛ یعنی قلب و عقل کودک پیچیدگی و استحکام زیادی ندارد، ساده است، انعطاف دارد، نقشپذیر است و آمادگی بیشتری برای تربیت دارد. همین مضمون را در عبارت مشهور «اَلعِلمِ فِی الصِّغَر کَالنَّقشِ فِی الحَجَر و العلمُ فی الکِبَر کالخط علی الماء»
(۵) هم میتوانید ملاحظه بفرمایید؛ یعنی تعلیم و تربیت در کودکی، مثل نقشی است که انسان بر سنگ میزند؛ این عبارت در واقع پایدار و ثابت ماندن و عمیق بودن و استحکام داشتن تعلیم و تربیت را میرساند. ادامه تعبیر این است که فراگیری و اصطلاحاً تربیت در بزرگسالی، مثل نقشی است که انسان بر روی آب میزند که چقدر این نقش ناپایدار و گذرا است. شعری هم سعدی دارد که میتواند خاتمه خوبی بر عرض بنده در این بحث باشد:
هر که در خردیش ادب نکنند در بزرگی فلاح از او برخاست
چوبِ تر را چنان که خواهی پیچ نشود خشک جز به آتش راست
این چوب تر با انعطافی که دارد، اشاره به دوره کودکی انسان دارد و خشکی و زمختی هم اشاره به دوران بزرگسالی او دارد. تأکید سعدی بر این است که اگر میخواهید اقدام جدی در عرصه تربیت برای افراد بکنید، باید دوره کودکی او را دریابید.
جمعبندی
حاصل بحث سه نکته اساسی است که حاکی از انعکاس مضامین و موضوعات قرآنی در اندیشه حضرت آیتالله خامنهای بود. ایشان در موضوع تربیت، قطعاً دارای آراء تخصصی تربیتی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرد. آیه شاکله در بحث تعریف تربیت بیان شد و چند آیه دیگر در خصوص استعداد بینهایت انسان برای رشد و تعالی و اصل یادگیری مادامالعمر یا اصل استمرار در تعلیم و تربیت. همه این موارد حاکی از این بود که این مضامین قرآنی در اضلاع مختلف اندیشه تربیتی حضرت آیتالله خامنهای مورد توجه و تأکید بوده است.