یکی از ویژگیهای میرزاکوچک و نهضت جنگ راهاندازی یک جمهوری اسلامی بود: «یک واحد مینیاتورى را ایشان از نظام اسلامى و جمهورى اسلامى را در رشت و در همان محدودهى خاصّ خودش - گیلان - به وجود آورده.» هر چند این اتفاق در دورهای کوتاه و در جغرافیایی محدود رقم خورد اما با پیروز انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرد.
بر اساس تحلیل بنگوریون، برای تضمین امنیت ملّی و حفاظت از منافع اسرائیل، لازم است همواره حمایت حدأقلی قدرتی بزرگ پشت سر کشور وجود داشته باشد. این حمایت میتواند به صورت دیپلماتیک، اقتصادی و حتی نظامی باشد و ترجیحاً آمریکا گزینه اصلی برای ایفای این نقش است.
توافقنامه سنت موریس در ۷ اسفند ۱۳۵۱ منعقد شد و جایگزین توافقنامه ۱۹۵۴ بین ایران و شرکتهای کنسرسیوم شد. طبق قرارداد جدید، ایران متعهد به فروش بلندمدت نفت به شرکتهای کنسرسیوم شد و تنها ۴ درصد از تولید نفت را برای صادرات مستقل و مصرف داخلی دریافت کرد. این قرارداد نشاندهندهی فقدان تخصص ایران برای اداره صنعت نفت خود و تعهد به ادامهی ارتباط با غرب و ایالات متحده بود.
زندگی دبّاغ نشان داد که «زن برجسته اسلامی» در ترکیب هویت خانوادگی، توان فکری، شجاعت اجتماعی و مسئولیتپذیری انقلابی شکل میگیرد و نه مسئولیت اجتماعی خود را تعطیل و نه مسئولیت محوری در خانواده را فراموش میکند.
ستارخان هنگامی که تبریز به کانون اصلی مشروطهخواهی تبدیل شد، متأثر از فرمان علمای نجف با روحیهی فرمانبرداری از علما برای مبارزه با دستگاه استبداد صغیر وارد میدان مبارزه شد و در این راه از جان خود مایه گذاشت. اساساً ستارخان و باقرخان به موجب فتوای آخوند خراسانی و عبدالله مازندرانی نیروهای خود را سازمان دادند و مدتها در مقابل محاصره سربازان دولت مقاومت کردند.
این همکاری با تعابیری از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی همراه شد، که حکایت از رضایت کامل ایشان داشت: «در همهى این مراحل - در حزب، زمان ریاست جمهورى و در این سالهاى متمادى - با ایشان همکارى داشتیم. ایشان مرد مؤمن، صدیق، باوفا، عاقل، کارآمد و در خدمت جمهورى اسلامى به معناى واقعى کلمه بود.»
تنبیهالاُمّة، طرح یک حکومت مشروطه است که مختصات آن، با قواعد آیین اسلام تعارضی ندارد. این نظریه، البته نظریهی آرمانی نایینی نبود. او، به ولایت فقیه و حکومت فقیهان در عصر غیبت اعتقاد داشت اما به دلیل مهیا نبودن شرایط برای پیاده ساختن این حکومت آرمانی، طرح جایگزینی پیشنهاد داده بود که مفاسد کمتری، به نسبت یک حکومت استبدادی شاهنشاهی داشته باشد و در عین حال، با قواعد اسلامی هم مغایر نباشد.
پس از تسخیر لانه جاسوسی، دولت جیمی کارتر در آمریکا دچار سردرگمی و درماندگی سیاسی بیسابقهای شد. رئیسجمهور ایالات متحده که مدعی رهبری جهان آزاد بود، در برابر اراده ملت ایران و قاطعیت رهبری انقلاب اسلامی، کاملاً ناتوان ماند.
با شکلگیری شورای انقلاب اسلامی که به قول شهید بهشتی در اصل «شورای مشاوران رهبر انقلاب» بود، مشورتهای اعضا جهت انتقال قدرت مشخص و به اطلاع امام خمینی میرسید. آیتالله خامنهای نخستین مأموریت شورا را مدیریت مبارزات دانستهاند.
ما مؤتلفه را با هدایت امام آغاز کردیم، با ارشادات امام ادامه دادیم، و الان الامر الیکم! امر با شماست، هرطور که بفرمایید ما خودمان را تطبیق میدهیم و اگر بفرمایید موتلفه دیگر نباشد ما مؤتلفه را فراموش میکنیم! آقا تحسین فرمودند و گفتند شما که میدانید امام این اواخر در مورد هیچکدام از این تشکلها تأییدی نداشتند، اما راجع به مؤتلفه تأیید داشتند!
از جمله جلساتی که آقای میلانی بسیار فصیح و متین و شمرده و خوب صحبت کرد آن جلسه بود... مرد خوش تقریری بود. آن جایی که مطلب برطبق میل و ذوقش بود، خیلی شمرده و زیبا و با صدای بمی که داشت حرف میزد.» آیتالله میلانی سپس نامهای را که به امام خمینی نوشته بود برای حاضران خواند. نامهای بود خوش لحن، محکم و خوش معنا.
در فاصله سیزده ساله آبان ۱۳۴۳ تا آبان ۱۳۵۶، آیتالله قاضی نیز همچون علمای دیگر بلاد از پای ننشسته بود. با این حال تدبیر مبارزه در تبریز، دشوارتر از دیگر مناطق بود. با این وصف، شنیدن خبر شهادت حاجآقا مصطفی که از دوستان دوره تحصیل آیتالله قاضی بود، موجب شد او علمداری کند و تبریز از شهرهای پیشرو در اوجگیری مجدد مبارزه باشد.
بهرغم آنکه استعفای دولت مهندس بازرگان در فضای سیاسی - اجتماعی کشور با استقبال اکثریت مردم و جریانهای سیاسی روبرو شد، در بدو امر، امام و شورای انقلاب با اغماض و تقدیر، نخستوزیر را شفاهاً بدرقه کردند. روزنامه جمهوری اسلامی، ارگان حزب جمهوری اسلامی، در سرمقالهای ضمن اشاره به ناتوانی و شکست مهندس بازرگان در مسند نخستوزیری دولت موقت، از خدمات آن دولت نیز یاد کرد
سرانجام علامه نیز مانند سایر افراد دیگر در مبارزه سیاسی فرهنگی در دوران رژیم شاه از تعرض نیروهای رژیم در امان نماند. اما علیرغم تمامی تلاشها که حتی منجر به حمله به منزل ایشان در سال ۱۳۵۲ و بازرسی کتابخانه وی گردید، رژیم در جلوگیری از فعالیتهای ایشان ناکام بود.
امام گفتند مصطفى امید آیندهى ما بود و واقعاً همینجور بود و آقامصطفى امید آینده و خمینىِ آیندهى ایران بود. آن استعداد زیاد، آن دانش زیاد، آن روحیهى بسیار خوب و عالى، آن اندیشهى درست مىتوانست براى آیندهى ایران ذخیرهاى پایانناپذیر باشد و حادثهى شهادت او نشاندهندهى شخصیت معنوى او مىتوانست باشد...
فتحی شقاقی میگوید: «هیچ چیزی بهاندازه انقلاب امام خمینی نتوانست ملّت فلسطین را به هیجان بیاورد و احساسات آنها را برانگیزد و امید را در دلهایشان زنده کند. با پیروزی انقلاب اسلامی ما به خود آمدیم و دریافتیم که آمریکا و اسرائیل نیز قابل شکست هستند.»
دولت ایران برای رفع اختلاف حاضر شد که پرداخت غرامات را بر طبق قانون ملّیشدن صنایع در خود انگلستان یا هر کشور دیگر قبول کند [...] که این پیشنهاد قبول نشد. [...] این مقدمات سبب شد که دولت ایران به ناچار روابط سیاسی خود را با دولت انگلیس منقطع ساخته
حسین مهدیان از مدیران روزهای بحران انقلاب اسلامی بود اما با فرونشستن التهابات، به دفتر نشر فرهنگ اسلامی بازگشت و تا سالهای طولانی در آن مشغول فعالیت بود. بسیاری از کتب قبل انقلاب آیتالله خامنهای را در این دفتر بازنشر کرد و برخی کتب جدید که از بیانات ایشان تدوین شده بود را نیز منتشر کرد.
سردار افشار تلاش کرد بسیج را از حوزهای صرفاً نظامی به نهادی اجتماعی و فرهنگی تبدیل کند. طرح واکسیناسیون فلج اطفال با همکاری وزارت بهداشت، نمونهای از این رویکرد بود. در کنار فعالیتهای بهداشتی و سازندگی، بسیج تحت فرماندهی افشار در عرصه فرهنگ و تربیت نیز فعال شد.
آیتالله خامنهای میگویند: «صبح روز بعد [هشتم بهمن] گروهی از جمله آقای انواری برای آماده کردن مسجد به دانشگاه تهران رفتند. چندی بعد من و آقای بهشتی به سمت دانشگاه روانه شدیم. آنجا آقای انواری مژده داد که همه چیز بر وفق مراد است.» پس از اعلام خبر تحصن، نخستین بیانیه نیز خطاب به مردم صادر شد.
شهریور ۱۳۶۶، برای نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رئیسجمهور ایران به منظور شرکت در اجلاسیّهی سالانهی سازمان ملل متّحد به نیویورک سفر کرد. حضور در نیویورک، در شرایطی که بسیاری از فرصتهای دیپلماسی در سایهی جنگ تحمیلی با عراق از جمهوری اسلامی دریغ شده بود، یک نقطهی عطف به شمار میآمد. خصوصاً آنکه...
آیتالله خامنهای در آغاز سخنرانی خود، به تشریح مفصل و جامع ماهیت، اهداف و مبانی فکری نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت و تلاش کرد تا تصویری واقعی و غیرتحریفشده از این نظام نوپا به جهانیان ارائه دهد. ایشان با بیان روشن و قاطع، جمهوری اسلامی را نه به عنوان نظامی تهاجمی و توسعهطلب که در رسانههای غربی تصویر میشد، بلکه به مثابه نظامی مبتنی بر عدالت، آزادی، استقلال و کرامت انسانی معرفی کرد.
شعار محوری انقلاب اسلامی، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود. استقلال به معنای رهایی کامل از استعمار غرب، شامل استقلال سیاسی، فرهنگی، نظامی، علمی و اجتماعی است. بعد از پیروزی انقلاب کاپیتولاسیون ملغی شد و مستشاران آمریکایی کشور را ترک کردند.
در سطح کلان، مسئله یمن بازتاب یکی از خطوط تقابل اصلی عصر حاضر است: تقابل میان امتسازی اسلامی با نظم سلطه جهانی. رهبر انقلاب، بارها تأکید کردهاند که جبهه مقاومت، تنها یک ابزار ژئوپلتیک نیست، بلکه تجسم یک آرمان جهانی است. بههمپیوستن جریانهای مردمی و ضداستعماری، از یمن تا نیجریه و فلسطین، نماد بیداری اسلامی واقعی است که در برابر نظم ظالمانه غربی ایستاده است.
بهروشنی پیداست که رضاخان و پسرش محصول اراده و طراحی بیگانگان بودند؛ مسئلهای که رهبر انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کردهاند. ایشان در سخنانی صریح یادآور میشوند که انگلیسیها رضاخان را از میان فوج قزاق بیرون کشیدند، او را به مقام سلطنت رساندند و تمام مقاصدشان را بهوسیله او پیش بردند و هنگامی که نشانهای از گرایش سیاسی دیگری در وی دیدند، بیدرنگ او را کنار گذاشتند و پسرش را بهجای او نشاندند.
آقای طالقانی اهل فکر نو بر محور دین و با تمرکز بیشتر بر روی قرآن و نهجالبلاغه بود؛ یعنی ایشان اصلاً اینجوری بود. لکن همهی ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد روشنفکری دینی نیست. یک بُعد مهم بُعد مبارزه است. خیلیها روشنفکر بودند اهل مبارزه نبودند احساس درد میکرد حقیقتاً.
توحش ساواک نهتنها اعتراض جریانهای سیاسی و مذهبی در داخل کشور را برانگیخت، بلکه برخی از روشنفکران اروپایی را نیز به واکنش واداشت. تشکیل کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران در پاریس و حمایت چهرههایی چون ژان پل سارتر و سیمون دوبوار، نشانهای روشن از رسوایی رژیم پهلوی در سطح افکار عمومی غرب بود.
آیتالله مدنی نخستین کسی بود که در جریان نهضت ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در نجف از حضرت امام رحمهالله پیروی کرد و در انتشار تلگرام آیتالله العظمی حکیم به همین مناسبت نقش بسزایی داشت. شهید نواب صفوی پیوسته خود را از شاگردان و دست پروردگان آیتالله مدنی معرفی میکرد و تابع دیدگاههای اجتماعی و سیاسی ایشان بود.
شورای مرکزی در هر حزب یکی از ارکان مهم آن محسوب میشود. قدرت اعضای شورای مرکزی در زمینههای مختلف تا اندازه زیادی به قدرت و دسترسی حزب کمک میکند. در حزب جمهوری هم به این امر توجه و شرح وظایف و جایگاه شورای مرکزی در ساختار تشکیلاتی در اساسنامه روشن شده بود.
مردم کشته شدند و نزدیکیهای ظهر دیگر ظاهراً هیچ خبری نیست. از میدان شهدا تا میدان خراسان، وسط خیابان، فایلهای مدارک، ماشین پلیس و چیزهای مختلفی را که آتش زده بودند ریخته بود. تا سه چهار روز اجازه ندادند هیچکسی به این چیزهایی که آتش گرفته بودند دست بزند تا مردم بیایند و میدان شهدا را ببینند و بفهمند که مثلا چه خرابکارهایی آنجا را به آن روز انداخته بودند.
ما در ضلع شمالی میدان ژاله قرار گرفتیم. آن زمان جوان بودیم و سدّی با دستهایمان گرفتیم که مردم هجوم نیاورند. یکدفعه تیراندازی شروع شد. ولی باز ما فکر میکردیم تیر هوایی است. یکدفعه من که ردیف اول بودم، بدنم داغ شد. دیدم از کمر به پایینم را خون گرفته است. متوجه شدیم که با ژ - ۳ تیر مستقیم میزنند. رگبار گلوله شروع شد.
برادران دیرینش او را به نام «سیّدعلی اندرزگو» میشناختد، دیگرانی او را به نام «شیخ عباس» و در مشهد بیشترین کسانی که او را میدیدند به نام «دکتر». این فضای ظلمانی و این شب تاریک، آن عقاب جوری که بال بر سر شهر و شهروندان گشوده بود، این خورشید فروزنده تابان را در زوایای خانهها، در کنج بیغولهها، در شرایط دشوار زندانی کرده بودند؛ امّا خورشید هرگز زندانی نمیشود.
من این درد درونی خودم را فراموش نمیکنم که در یکسالونیم پیش، وقتی که شهید عالیمقام و سید عزیز و بزرگوار، شهید لاجوردی به شهادت رسید، یکی از روزنامههای آلمان نوشت ترور لاجوردی، ترور نیست! یعنی آنها عنوان ترور را هم عوض کردند. چرا؟ چون بهوسیلهی ناراضیان داخلی انجام گرفته است! تبلیغات رسانههای دنیا این است.
وحدت موضعگیری بینالمللی در تأیید قطعنامه نتوانسته بود مانع ماشین جنگی صدام شود و همین فاصله میان متن قطعنامه و رفتار عملی عراق نشان داد که نمیتوان برای پایان جنگ به اتاقهای شورای امنیت اکتفا کرد، بلکه اعمال قدرت در میدان است که موازنه واقعی را رقم میزند.
کودتای ۲۸ مرداد با همه خسارتهایش، یک دستاورد تاریخی برای ایران داشت.فهم ضرورت عدم اعتماد به آمریکا؛ همین فهم بود که کودتاهای مکرر سالهای نخست «انقلاب اسلامی» را ناکام گذاشت.
عجز رژیم پهلوی در محدود کردن آیتالله میلانی در بیان نظر شرعی، گاه در برخی از اسناد نیز انعکاس دارد. به عنوان نمونه در پی انتشار اعلامیه آیتالله میلانی در محکومیت اسرائیل در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۳۴۶، تیمسار نصیری، رئیس وقت ساواک، برای ایشان پیغامی تهدیدآمیز فرستاد
هویدا نهتنها نخستوزیر یک دولت، بلکه مدیر اجرایی یک «توهم» بود؛ توهم ثبات، رفاه و کنترل همهجانبه. اما همانگونه که احمد بنیاحمد در تاریخ شفاهی هاروارد یادآوری میکند، این توهم ناگهان و بدون فرصت پاسخگویی فروریخت: «همان روز ظهر آقای هویدا از نخستوزیری استعفا کرد... تا نمایندگان مجالی برای بحث در این که چطور حکومت سیزدهساله یکباره برچیده شد نداشته باشند»
در چهارمین نماز جمعه تهران در تاریخ جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ همزمان با برگزاری تظاهرات پرشور مردم تهران و دیگر شهرها به مناسبت روز قدس برگزار گردید. در همین روز نماز جمعه بهصورت منسجم برای اولینبار در برخی شهرهای ایران به جز تهران نیز اقامه شد تنها در تهران ۳.۵ میلیون نفر در راهپیمایی روز قدس شرکت کرده و سپس در مراسم نماز جمعه حضور یافتند.
با مراجعه به مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی، متوجه میشویم که آیتالله خامنهای نقشی مشابه شهید بهشتی در مجلس بررسی نهایی قانون اساسی داشتهاند. شهید بهشتی نیز در آن مجلس، نائبرئیس بود اما درعمل، ادارهی جلسات برعهدهی وی بود و او در تصویب و شکلدهی به بسیاری از اصول مهم قانون اساسی ازجمله اصل ولایت فقیه نقش داشت. آیتالله خامنهای نیز هرچند برخلاف شهید بهشتی، رئیس جلسات شورای بازنگری نبود، اما در عمل در توضیح و تبیین و شکلدهی به بسیاری از اصول قانون اساسی نقش مؤثری داشته است.
قیام جنگل از سال ۱۲۹۳ آغاز و تا ۱۳۰۰ ادامه یافت. در طول این هفت سال، میرزا کوچکخان موفق شد بیش از ۱۲ هزار چریک مسلح را تربیت کند و سراسر سرزمین شمالی ایران را تحت پوشش این انقلاب قرار دهد. جنبش جنگل با طولانیترین دوره زمانی در تاریخ مبارزات مسلحانه ضداستعماری ایران شناخته میشود.
نخستین کنگره حزب جمهوری اسلامی با مشارکت نمایندگان اعضای سراسر کشور در اردیبهشت ۱۳۶۲ تشکیل شد. آیتالله خامنهای در آخرین روز نخستین کنگره حزب جمهوری اسلامی، از تحقق این امر ابراز سرور کردند و گفتند: «انشاءالله با تشکیل شورای مرکزی جدید حزب با نفس جدیدی که از اجتماع شما پیدا کرده است، خون جدیدی خواهد یافت و حرکت تازهای را آغاز خواهد کرد.»
«وقتی دادمان از دنیا رفت، کسانی از دوستان ما که با خانواده ایشان مرتبطند، گفتند دادمان در خانه گفته بود که فلانی به من گفت دو ساله پل را بسازید؛ اما من آن را یکساله تمام میکنم! همت آن مرد، اینگونه بود. ببینید انسان از فقدان چنین آدمهایی چقدر میسوزد. او میتوانست این کار را بکند.»
نشان جمهوری اسلامی ایران را میتوان بیانیهای تصویری دانست؛ نمادی که در قالب یک فرم ساده، جهانبینی انقلاب اسلامی، رسالت سیاسی آن، و باورهای دینی و فرهنگی ملت ایران را در خود جای داده است. در این آرم، الله نه فقط کلمهای مقدس، بلکه مقصد حرکت انسان است.
نکتهی قابل توجه در این بیانیه، فراخوان صریح امام (ره) به علمای اسلام و تمامی مسلمانان برای قیام عمومی بود. ایشان با هشدار نسبت به سکوت در برابر توطئههای ضد اسلامی، جامعه را به حرکت و ایستادگی فراخواندند. این اقدام امام خمینی (ره) بهعنوان آغازگر نهضتی عظیم در تاریخ ایران و جهان اسلام، همچنان در یاد و خاطرهها باقی مانده است.
علامه مطهری، همداستان خراسانی خود را به دانشوری میشناخت و به مراتب فضیلت و اثرگذاری «استاد خامنهای» واقف بود. مطهری، جلسات درس و بحث آیتالله خامنهای در مشهد را مؤثر و سودمند میدانست و برای همین، وقتی که آگاه شد نیروهای امنیتی طاغوت جلسات مسجد کرامت را به تعطیلی کشاندهاند بهشدت متأسف شد...
تا وقتی مجله گلآقا را منتشر نکرده بودم، فکر میکردم که طنز از دست رفته است. چون فقط کسانی مینوشتند که سابقه داشتند و جوانها، نمود چندانی نداشتند. اما با انتشار مجله دیدیم که استعدادهای جوان و طنزنویسان بالقوه کم نیستند. مجله گلآقا به سرعت به یکی از پرمخاطبترین نشریات طنز ایران تبدیل شد و نسخههای ابتدایی آن نایاب میشد.
مگر کسی اهمیت میدهد که اینها چه گفتهاند؟ دستگاه دولتی ما در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم که میخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتیجویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمیگردند...
یک روز پس از شکست عملیات طبس، جیمی کارتر با حضور در تلویزیون، به جزئیات عملیات اشاره و سیاهه کشتهشدگان را اعلام کرد. او توضیح داد که هشت نظامی آمریکایی در حادثهای که به دلیل برخورد هوانوردها رخ داده، کشته شدند و جنازههایشان در بیابان باقی ماند.
به بهانه سالگرد اعطای درجه سپهبدی به شهید صیاد شیرازی که فراتر از ابعاد برجسته نظامی، توفیقاتی الگوپذیر در سلوک داشت، بخش «تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR که با عنوان «درس و عبرت» فعالیت میکند، در گزارشی به بررسی اجمالی برخی مصادیق رفتاری و کاری شهید سپهبد علی صیادشیرازی میپردازد که نمونههایی اندک از «اخلاص» عملی این شهید را در تاریخ یه یادگار گذاشته است.
پیروزی انقلاب اسلامی و حمایتهای صریح شهیدصدر از این انقلاب و تأثیر فراوان نهضت مردم ایران در عموم ملت عراق، رژیم بعث را از گسترش انقلاب اسلامی به این کشور بیمناک ساخت. از این رو رژیم صدّامی تصمیم گرفت تا یگانه شخصیتی را که میتوانست این انقلاب را در عراق امتداد ببخشد، از میان بردارد.
اکنون به مناسبت ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ سالروز شهادت سید مرتضی آوینی (سید شهیدان اهل قلم)، محمدسعید یزدانپرست و روز هنر انقلاب اسلامی، بخش «درس و عبرت تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR، در گزارشی اجمالی به به مسیر طی شده توسط شهید سیدمرتضی آوینی و تشکیل یک الگوی ماندگار برای روایتگری برگهای مهم تاریخ ملت ایران در زمانهی جنگ روایتها میپردازد.
شیخ محمد خیابانی در ذهن خود ایجاد یک حکومت ملی را میپروراند و با الغای قرارداد وثوقالدوله آرام نمیگرفت. اگرچه ظاهرا قرارداد ۱۹۱۹ مسکوت ماند، اما همچنان سنگینی چکمههای استعمار بر گلوی ملت ایران حس میشد. استمرار قیام خیابانی باعث شد تا مشیرالدوله به دست مخبرالسلطنه، قلب قیام آزادیستان را هدف قرار داده و آن را از تپش بیاندازد.
...شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. شما اگر روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید، دشمن روایت میکند؛... هر جور دلش میخواهد؛ توجیه میکند، دروغ میگوید [آن هم]۱۸۰ درجه خلاف واقع؛ جای ظالم و مظلوم را عوض میکند...
رهبر معظم انقلاب درباره وی فرمودند که «مرحوم احمد آرام یکی از پیشروان و چیرهدستان فن ترجمه در کشور ما است و حق عظیم او در ارائه ترجمه متقن و امین، ستودنی است. فراتر از همه، ایمان عمیق و معرفت روشن آن مرحوم به مبانی دین مبین و انس و ارادت او به قرآن کریم و آثار پیشوایان معصوم (علیهمالسّلام) و صفا و وارستگی و رفتار مؤمنانهای است که به همه خدمات علمی و فرهنگی، روح و معنویت میبخشد و آن را ماندگار و مبارک میسازد.»
حوزهی علمیهی تحت زعامت او (آیتالله بروجردی)، پرورشگاه و خاستگاه افکار نو و گوهرهای درخشانی شد که به برکت آن در سالهای بعد، نهضت روحانیت پی ریخته شد و حرکتی که در اوج آن، انقلاب عظیم و شکوهمند اسلامی به رهبری مجدد بزرگ اسلام حضرت امام خمینی(قدّساللَّه نفسهالزّکیّه) بود، سر برآورد...
ایران به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در تولید واکسن، موفق شد به فناوریهای نوین و ساخت انواع واکسنها دست یابد و بر اساس گزارشهای بینالمللی، در میان ۱۰ کشور برتر جهان در تولید واکسنهای انسانی و دامپزشکی قرار گیرد. سازمان بهداشت جهانی نیز ایران را به عنوان رتبه اول منطقه در تولید واکسن معرفی کرده است.
بخش «تاریخ» رسانه KHAMENEI.IR با توجه به سخنان آبانماه امسال رهبر انقلاب درباره این مسأله و همچنین تأکید همیشگی ایشان بر اهمیت اطلاع نسل جوان از وقایع تاریخ معاصر کشور، در گزارشی اجمالی به بررسی روند تأسیس ساواک و نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در آن، همچنین نگاه پهلوی به این دستگاه و عملکرد سیاه و شقاوتآمیز آن علیه مردم کشور میپردازد.
اقبال لاهوری، در یکی از حساسترین دورههای تاریخ اسلام متولد شد؛ دورانی که استعمار غرب، چنگال خود را در جهان اسلام فرو کرده بود و بسیاری از روشنفکران، پیشرفت را در غربیشدن میدیدند. اما او مسیر دیگری را انتخاب کرد و با وجود تحصیل در بهترین دانشگاههای اروپا، از جمله کمبریج و مونیخ، هرگز مجذوب تمدن غرب نشد و حتی برخلاف جریان رایج روشنفکری آن زمان، پیشرفت را در احیای تمدن اسلامی میدانست، نه در تقلید از غرب.
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.