[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان تهران - 1403/02/26 عنوان فیش :مردم از ایمان رهبران خود تاثیرپذیری دارند کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), اخلاق امام خمینی, ایمان, استقرار ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : امام بزرگوار واقعاً یک پدیدهای بود؛ یک پدیدهی بینظیر. یعنی بنده واقعاً هر چه فکر میکنم، در طول تاریخ طولانی خودمان، هیچ شبیهی، نظیری برای این مرد پیدا نمیکنم؛ آن نفَس گرمی که ایشان داشت، آن قدرتی که خدای متعال در روح او، در ارادهی او قرار داده بود و همین ایمان به او، ایمان قلبی او، منشأ تراوش ایمان به بیرون و سرایت آن و سرریز شدنش به دلهای مردم میشد. آمَنَ الرَّسولُ بِما اُنزِلَ اِلَیهِ مِن رَبِّهِ وَالمُؤمِنونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَمَلائِکَتِه؛(1) اگر رسول مؤمن نبود، ایمان عمیق نداشت، مؤمنین اینجور ایمان عمیق پیدا نمیکردند. اینجا هم همینجور؛ ایمان او بود که ایمانها را اینجور عمیق کرد. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 285 آمَنَ الرَّسولُ بِما أُنزِلَ إِلَيهِ مِن رَبِّهِ وَالمُؤمِنونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ ۚ وَقالوا سَمِعنا وَأَطَعنا ۖ غُفرانَكَ رَبَّنا وَإِلَيكَ المَصيرُ ترجمه : پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن میباشد.) و همه مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ایمان آوردهاند؛ (و میگویند:) ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمیگذاریم (و به همه ایمان داریم). و (مؤمنان) گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داریم)؛ و بازگشت (ما) به سوی توست.» مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی - 1402/11/19 عنوان فیش :باز کردنِ راه ارتباط با خدا، اولین کار بعثت کلیدواژه(ها) : ایمان, ایمان به غیب, بعثت پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) نوع(ها) : قرآن متن فیش : بعثت به وقوع پیوست. برنامهی عملِ این بعثت چیست؟ بنده میخواهم این را عرض بکنم. در قرآن، در آیات مختلفی مشخّص شده؛ یکی از آیات، همین آیهی شریفهی سورهی جمعه است: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِّیّینَ رَسولاً مِنهُم یَتلوا عَلَیهِم آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة.(1) برنامهی عمل این است. یَتلوا عَلَیهِم آیاتِه؛ اوّلین کار، باز کردنِ درِ ارتباط با غیب و با الوهیّت است؛ بشر مادّی و محصور و گرفتار در چهارچوب مادّه را ــ که هیچ چیزی بیرون از مادّه را نمیشناسد و از آن مطّلع نیست ــ از این چهارچوب خارج کنند، او را در فضای وسیعِ معرفتِ ربوبی وارد کنند. اوّل این است؛ یعنی ایمان؛ اوّلین قدم ایمان است. 1 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 2 هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ ترجمه : و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند! مربوط به :بیانات در مراسم سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله) - 1402/03/14 عنوان فیش :ایمان داشتن به مردم در قرآن کریم کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), اخلاق امام خمینی, معنویت امام خمینی, شخصیت امام خمینی, سیره امام خمینی, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : شهید مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) در پاریس یک ملاقاتی با امام کرده بود ــ خود شهید مطهّری کوه ایمان بود؛ او در مقابل ایمانِ امام اظهار حیرت و شگفتی میکرد ــ ایشان بعد از برگشتن گفت که من چهار ایمان در امام مشاهده کردم: یکی ایمان به هدف؛ هدف یعنی اسلام؛ هدف امام اسلام بود؛ یکی ایمان به راه؛ راهی که در پیش گرفته بود؛ راه امام راه مبارزه بود؛ یکی ایمان به مردم، به مؤمنین؛ یعنی همان چیزی که خداوند متعال دربارهی پیغمبر میفرماید: یُؤمِنُ بِاللهِ وَ یُؤمِنُ لِلمُؤمنین؛(1)... و چهارم، از همه بالاتر، ایمان به رب، ایمان به خدا، اعتماد به خدا... معنای درست «یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین» همان «یؤمن بالمؤمنین» است. «ایمان»، در استعمالات قرآن کریم، با لام متعدّی شده؛ مثلاً «فَآمَنَ لَهُ لوط».(2) «یُؤمِنُ لِلمُؤمِنین» یعنی اعتماد به مردم، اعتقاد به مردم. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 61 وَمِنهُمُ الَّذينَ يُؤذونَ النَّبِيَّ وَيَقولونَ هُوَ أُذُنٌ ۚ قُل أُذُنُ خَيرٍ لَكُم يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤمِنُ لِلمُؤمِنينَ وَرَحمَةٌ لِلَّذينَ آمَنوا مِنكُم ۚ وَالَّذينَ يُؤذونَ رَسولَ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ أَليمٌ ترجمه : از آنها کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند: «او آدم خوشباوری است!» بگو: «خوشباور بودن او به نفع شماست! (ولی بدانید) او به خدا ایمان دارد؛ و (تنها) مؤمنان را تصدیق میکند؛ و رحمت است برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند!» و آنها که رسول خدا را آزار میدهند، عذاب دردناکی دارند! 2 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 26 فَآمَنَ لَهُ لوطٌ ۘ وَقالَ إِنّي مُهاجِرٌ إِلىٰ رَبّي ۖ إِنَّهُ هُوَ العَزيزُ الحَكيمُ ترجمه : و لوط به او [= ابراهیم] ایمان آورد، و (ابراهیم) گفت: «من بسوی پروردگارم هجرت میکنم که او صاحب قدرت و حکیم است!» مربوط به :بیانات در مراسم سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله) - 1402/03/14 عنوان فیش :تخلّفناپذیر بودن وعدههای الهی کلیدواژه(ها) : ایمان, وعدههای الهی, صداقت وعده الهی, نصرت الهی, اطمینان به وعده الهی, سنتهای الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : وقتی که ما ایمان به خدا را در مسائل عینی، در مسئلهی مبارزه با استکبار مطرح میکنیم، معنای ویژهای دارد. ایمان به خدا در این مقام به معنای ایمان به وعدههای الهی است. خدای متعال در قرآن وعدههایی داده است که این وعدهها تخلّفناپذیر است. وعده داده است «اِن تَنصُرُوا اللَهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم»؛(1) وعده داده است که «وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُه»؛(2) وعده داده است که «اِنَّ اللَهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنوا»؛(3) وعده داده است که «وَ اَمّا ما یَنفَعُ النّاسَ فَیَمکُثُ فِی الاَرض»؛(4) اگر خدا را نصرت کنید خدا به شما ثبات قدم خواهد داد و شما را نصرت خواهد کرد؛ آنچه به سود مردم است، ماندگار است، ماندنی است و کفهای روی آب، رفتنی است و ناحق و باطل همان کف روی آب است و حق یعنی حقیقت اسلام، عبارت است از آنچه خواهد ماند؛ اینها وعدههای الهی است؛ اِنَّ اللَهَ لا یُخلِفُ المیعاد؛(5) خدا وعدههای خودش را تخلّف نخواهد کرد. 1 ) سوره مبارکه محمد آیه 7 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد. 2 ) سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه : همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است. 3 ) سوره مبارکه الحج آیه 38 إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوّانٍ كَفورٍ ترجمه : خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد! 4 ) سوره مبارکه الرعد آیه 17 أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَت أَودِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحتَمَلَ السَّيلُ زَبَدًا رابِيًا ۚ وَمِمّا يوقِدونَ عَلَيهِ فِي النّارِ ابتِغاءَ حِليَةٍ أَو مَتاعٍ زَبَدٌ مِثلُهُ ۚ كَذٰلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الحَقَّ وَالباطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذهَبُ جُفاءً ۖ وَأَمّا ما يَنفَعُ النّاسَ فَيَمكُثُ فِي الأَرضِ ۚ كَذٰلِكَ يَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ ترجمه : خداوند از آسمان آبی فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانهای به اندازه آنها سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد؛ و از آنچه (در کورهها،) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن میکنند نیز کفهایی مانند آن به وجود میآید -خداوند، حق و باطل را چنین مثل میزند!- امّا کفها به بیرون پرتاب میشوند، ولی آنچه به مردم سود میرساند [= آب یا فلز خالص] در زمین میماند؛ خداوند اینچنین مثال میزند! 5 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 9 رَبَّنا إِنَّكَ جامِعُ النّاسِ لِيَومٍ لا رَيبَ فيهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لا يُخلِفُ الميعادَ ترجمه : پروردگارا! تو مردم را، برای روزی که تردیدی در آن نیست، جمع خواهی کرد؛ زیرا خداوند، از وعده خود، تخلّف نمیکند. (ما به تو و رحمت بیپایانت، و به وعده رستاخیز و قیامت ایمان داریم.)» مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان - 1401/09/05 عنوان فیش :ایمان، عامل برتری در مقابل دشمن کلیدواژه(ها) : ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : چند نصیحت بکنم به شما برادران [و خواهران] بسیجی در اینجا و هر جای دیگر کشور که این حرفها را میشنوید. نصیحت اوّل؛ بسیجی بمانید!... دوّم، قدر خودتان را بدانید... سوّم، دشمنتان را بشناسید... توصیهی بعدی رشد معنوی خودتان است... مراقب نفوذ دشمن در درون مجموعهی بسیج باشید... آخرین توصیهی من آیهی قرآن است: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین.(۱) 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 139 وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ترجمه : و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید! مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران دومین کنگره ملی شهدای ورزشکار - 1401/06/20 عنوان فیش :تاثیر ایمان دینی در معامله شهدا و خانواده آنان با خداوند کلیدواژه(ها) : خانواده شهدا, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : این یازده هزار شهیدی که شما [جامعه عشایری] دادید، اینها در واقع دارند تأثیر ایمان دینی را نشان میدهند. این جوان میتوانست در خانهی خودش، زندگی خودش، در محیط خودش، پیش پدر و مادر خودش، پیش همسر خودش، پیش بچّههای خودش بماند، از لذّات زندگی بهرهمند بشود ــ به همان مقداری که ممکن است ــ امّا این کار را نکرد، همه را رها کرد؛ فرزند عزیز را رها کرد، همسر عزیز را رها کرد، پدر و مادر دلباختهی خودش را رها کرد رفت؛ برای چه؟ این انگیزه چه بود؟ انگیزه دین بود؛ حالا یا رزمنده بود و برگشت، یا جانباز شد، یا شهید شد. پدر و مادر او هم که توانستند این مصیبت را، این سختی را، این آتش دل را خاموش کنند، تسلّا پیدا کنند، به برکت دین بود، [اثر] دین بود.یک دوست ما پسرش در تصادف از بین رفته بود، یک قدری ناراحت بود؛ پدر سه شهید آنجا بود، من گفتم شما یک پسرت رفته، این آقا سه پسرش رفته؛ گفت آقا، پسرهای این [آقا] شهید شدند، این غصّه ندارد! ببینید، حرف درستی هم هست. بله، سوزش دل هست ــ این جُرحی که بر دل پدر و مادر وارد میشود قابل انکار نیست ــ امّا خانوادههای شهدا تسلّا پیدا میکنند، صبر میکنند، چون میدانند که این جوانشان پیش خدا است، زنده است؛ با خدا معامله میکنند. اِنَّ اللَهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَهِ فَیَقتُلونَ وَ یُقتَلون؛(1) هر دویش اجر دارد: هم از دشمن تلفات بگیرید اجر دارد، هم خودتان به دست دشمن کشته بشوید اجر دارد. اینها با خدا معامله کردند؛ هم آن جوان با خدا معامله کرد، هم این پدر و مادر و همسر با خدا معامله کردند. عامل دین را نباید در این قضیّه فراموش کرد. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 111 إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ ترجمه : خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ! مربوط به :بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی - 1400/02/21 عنوان فیش :تقوا، ایمان عمیق و فکر منطقی لازمه عاقبت بخیری کلیدواژه(ها) : مقاومت, ایستادگی در راه خدا, استقامت فکری, ایمان, اقتدار معنوی, تفکر نوع(ها) : قرآن متن فیش : میدانید از همان اوّل انقلاب -یعنی قبل از اینکه رئیسجمهور [بشوم]، سال ۵۸- دانشجوها به سفارش امام آمدند سراغ بنده و با دانشجوها مرتبط شدم و کار کردم؛ من کاملاً به عمق کارهای دانشجویی و فعّالیّتهای دانشجویی آشنا هستم و میدانم که وضع چه جوری است و چه جوری بود، و چه جور شد که بعضی از آنها زاویه پیدا کردند؛ اوّل زاویه پیدا میکنند، بعد یواشیواش منحرف میشوند، که گاهی اوقات بعضاً به مقابله -۱۸۰ درجه- میانجامد. اگر ایمان باشد، تقوا باشد، دیگر واقعاً مشکلی وجود نخواهد داشت، یعنی دانشجو به سراغ مخالفین انقلاب و دشمنان انقلاب نخواهد رفت؛ لذا خداوند متعال در قرآن به پیغمبرش امر میکند: فَاستَقِم کما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛(۱) هم تو ایستادگی کن و استقامت کن، هم آن کسانی که با تو هستند ایستادگی کنند؛ این خیلی مهم است. و اگر این ایستادگی بود، تشکّل و افراد آن تشکّل عاقبتبهخیر میشوند؛ اگر چنانچه این ایستادگی نبود، این تقوا و ایمان عمیق و فکر منطقی و عمیق وجود نداشت، آن وقت دیگر در مورد عاقبت، مشکل است [ختم به خیر شود]؛ به قول حافظ، «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است». 1 ) سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه : پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند! مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1398/10/18 عنوان فیش :با تکیه بر ایمان و غیرت دینی گروهی اندک بر جبههی وسیع دشمن پیروز میشود کلیدواژه(ها) : ایمان, اقتدار معنوی, ایمان همراه با مجاهدت, غیرت دینی, پیروزی, پیروزی الهی, نصرت الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : در این قضیّه[ی شهادت شهید سلیمانی و همراهانش] کار بزرگی انجام گرفت، حادثهی بزرگی انجام گرفت، انقلابی به وجود آمد که دنیا را تکان داد، متحوّل کرد و تاریخ را، مسیر تاریخ کشور را، مسیر تاریخ منطقه را و شاید مسیر تاریخ جهان را -که بعدها قضاوت خواهد شد- تغییر داد. به کمک الهی با این چشم نگاه کنیم؛ هدایت الهی و دست قدرت الهی را این جور ببینیم در همهی حوادث زندگیمان. آن روز دست مردم خالی بود؛ ما امروز بحمدالله دستمان خالی نیست، دستمان پُر است. ملّت ایران امروز مجهّزند در مقابل زورگویان عالم، لکن تکیه [فقط] به ابزار نظامی نیست؛ ابزار نظامی آن وقتی فایده میبخشد که متکّی باشد به همان ایمان و غیرت دینی؛ آن وقت است که ابزار نظامی اثر میکند، کارگشایی میکند. این را امروز ما در مقابل جبههی وسیع دشمن همیشه باید به یاد داشته باشیم؛ اینکه خدای متعال میفرماید «کَم مِن فِئَةٍ قَلیـلَةٍ غَلَبَت فِئَـةً کَثیرَةً بِاِذنِ الله»،(۱) مصداقش همین جا است؛ گاهی یک فئهی قلیلهای بر یک جبههی بسیار وسیع و گستردهای، به قدرت الهی پیروز میشود وقتی که متّکی باشد به این ایمان و غیرت دینی. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 249 فَلَمّا فَصَلَ طالوتُ بِالجُنودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبتَليكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَيسَ مِنّي وَمَن لَم يَطعَمهُ فَإِنَّهُ مِنّي إِلّا مَنِ اغتَرَفَ غُرفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبوا مِنهُ إِلّا قَليلًا مِنهُم ۚ فَلَمّا جاوَزَهُ هُوَ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ قالوا لا طاقَةَ لَنَا اليَومَ بِجالوتَ وَجُنودِهِ ۚ قالَ الَّذينَ يَظُنّونَ أَنَّهُم مُلاقُو اللَّهِ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ ترجمه : و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد، و) سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش میکند؛ آنها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند؛ و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش، سالم بهدر آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند؛ و عدهای) گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با (*جالوت*) و سپاهیان او را نداریم.» اما آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان) است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1397/12/23 عنوان فیش :مؤمنان در مواجهه با حوادث سخت دچار ترس و دلهره نمیشوند کلیدواژه(ها) : حضرت موسی(علی نبینا و اله و علیه السلام), ترس از دشمن, جنگ, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : در مواجهه با حوادث سخت مثل همین تحریم که یک حادثهی سخت است، یا فرض بفرمایید مثل حملهی نظامی، حرکت نظامی -اینها حوادث سختی است که از طرف دشمن ممکن است تحمیل بشود- اینجا هم خدای متعال دستور خودش را و روش درست را به ما یاد داده: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه وَ ما زادَهُم اِلّا ایمانًا وَ تَسلیمًا.(1) ما توقّع نداشتیم که حکومت اسلامی در دوران سیطرهی مادّیّت و حکومتهای مادّی در دنیا به وجود بیاید و مادّیّون دنیا که همهی قدرتهای مادّی را هم دارند، ساکت بنشینند تماشا کنند؛ معلوم بود که معارضه میکنند، معلوم است که اگر بتوانند تحریم میکنند، معلوم است که اگر بتوانند جنگ نظامی میکنند؛ ما باید کاری بکنیم که به فکر نیفتند این کارها را بکنند و اگر به فکر افتادند و اقدام کردند، سرکوب بشوند؛ وَالّا توقّعِ اینکه دشمن به ما حمله نکند، توقّعِ درستی نیست. بنابراین، این هم دستور الهی است. در مواجههی با حوادث نباید دچار ترس و دلهره شد. اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون؛(2) این [آیه] در سورهی یونس است؛ نگاه کردم، در سورهی بقره [هم] شاید چهار پنج جا «لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لاهُم یَحزَنون»(3) در مورد مؤمنین آمده. خب این به خاطر ایمان است، به خاطر ارتباط با خدا است، به خاطر قبول ولایت الهی است؛ خوف و مانند آن نباید باشد. امام (رضوان الله علیه) واقعاً نمیترسید. ما یک وقتی خدمت ایشان نشسته بودیم -همان اوّل انقلاب؛ همان وقتهایی که با آن بندهخدا یکودو داشتیم سر قضایای نیروهای مسلّح و این حرفها- بنده به ایشان گفتم «علّت اینکه شما مثلاً فلان جمله را دربارهی فلان شخص گفتید این است که میترسید ...»؛ میخواستم بگویم «میترسید که نیروهای مسلّح مثلاً بدشان بیاید»، تا گفتم «میترسید»، ایشان همین جور بلافاصله گفتند «من از هیچ چیز نمیترسم». ایشان منتظر نشدند که متعلَّق ترس را بگویم؛ تا گفتم «شما میترسید»، ایشان گفتند «من از هیچ چیز نمیترسم». واقعاً هم همین جور بود؛ ایشان از هیچ چیز نمیترسید. «اَلا اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون» یعنی این. چرا بترسد؟ انسان بزرگی مثل او واقعاً همین جور بود. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 22 وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا ترجمه : (امّا) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفتهاند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. 2 ) سوره مبارکه يونس آیه 62 أَلا إِنَّ أَولِياءَ اللَّهِ لا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ ترجمه : آگاه باشید (دوستان و) اولیای خدا، نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند! 3 ) سوره مبارکه البقرة آیه 62 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَالَّذينَ هادوا وَالنَّصارىٰ وَالصّابِئينَ مَن آمَنَ بِاللَّهِ وَاليَومِ الآخِرِ وَعَمِلَ صالِحًا فَلَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ ترجمه : کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آوردهاند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصاری و صابئان [= پیروان یحیی] هر گاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچگونه ترس و اندوهی برای آنها نیست. (هر کدام از پیروان ادیان الهی، که در عصر و زمان خود، بر طبق وظایف و فرمان دین عمل کردهاند، مأجور و رستگارند.) 3 ) سوره مبارکه البقرة آیه 112 بَلىٰ مَن أَسلَمَ وَجهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ أَجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ ترجمه : آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند. (بنابر این، بهشت خدا در انحصار هیچ گروهی نیست.) 3 ) سوره مبارکه البقرة آیه 262 الَّذينَ يُنفِقونَ أَموالَهُم في سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتبِعونَ ما أَنفَقوا مَنًّا وَلا أَذًى ۙ لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ ترجمه : کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی - 1397/09/04 عنوان فیش :مقاومت جز در سایه ایمان به خدا ممکن نیست کلیدواژه(ها) : مقاومت, مقاومت ملت ایران, شجره طیبه انقلاب اسلامی, ایمان, حسن ظن به خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : ملّت ایران چهل سال است که مقاومت میکند. ما در روز اوّل مثل یک نهال باریکی بودیم، آسیبپذیر بودیم؛ به برکت نام مبارک پیامبر و به برکت هدایت امام بزرگوار، توانستیم ایستادگی کنیم؛ البتّه شهید دادیم، سختی کشیدیم، امّا ایستادگی کردیم. امروز ملّت ایران و کشور ایران یک درخت تناور است؛ امروز آمریکا و رژیم صهیونیستی غلط میکنند که ملّت ایران را تهدید کنند؛ تهدیدهای آنها، حرکات آنها، خباثتهای آنها تا امروز شکست خورده است، از این پس هم شکست خواهد خورد؛ تحریم هم شکست خواهد خورد، سیاستهایشان هم شکست خواهد خورد؛ به برکت مقاومت. مقاومت هم جز در سایهی ایمان بالله و اتّکاء بالله و اعتماد به وعدهی الهی ممکن نیست؛ خدای متعال وعده فرموده است، با تأکید فرموده است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛(1) با تأکید، وعدهی نصرت داده است؛ این وعده تحقّق پیدا خواهد کرد. اگر چنانچه ما خودمان را اصلاح کنیم، به وعدهی الهی با چشم حُسنظن نگاه کنیم نه با سوءظن، پیروز خواهیم شد. سوءظنّ به وعدهی الهی مال کفّار است؛ الظّانّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم؛(2) این کسانی که به وعدهی الهی سوءظن دارند، معلوم است که از وعدهی الهی سود نخواهند برد. ملّت ایران حسنظنّ خود به وعدهی الهی را اثبات کرده است؛ ایستاده است. به ما حملهی نظامی هم شد، تحریم هم شدیم، نفوذ عوامل جاسوسی هم اتّفاق افتاد، شهید هم دادیم، امّا ملّت ایران مثل کوه ایستاد و توانست خود را مستحکم و پایدار کند! امروز این شجرهی طیّبه -شجرهی طیّبهی جمهوری اسلامی و ملّت ایران- شجرهی طیّبهای است که «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء».(3) روزبهروز به فضل الهی ما پیشرفت کردیم، روزبهروز قویتر شدیم؛ بعد از این هم همین خواهد بود؛ و این نسخهِی حرکت مسلمین و پیشرفت مسلمین در دنیای اسلام است. 1 ) سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه : همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است. 2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 6 وَيُعَذِّبَ المُنافِقينَ وَالمُنافِقاتِ وَالمُشرِكينَ وَالمُشرِكاتِ الظّانّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ ۚ عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِم وَلَعَنَهُم وَأَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ ۖ وَساءَت مَصيرًا ترجمه : و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار میکشند) تنها بر خودشان نازل میشود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است! 3 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 24 أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ ترجمه : آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟! مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1397/08/29 عنوان فیش :تکمیل ایمان با فضایل اخلاقی کلیدواژه(ها) : آراستگی به فضائل اخلاقی, فضائل اخلاقی, ایمان نوع(ها) : حدیث متن فیش : عَنِ المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ قالَ سَمِعتُ اَبا عَبدِ اللهِ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمَا السَّلام یَقولُ: لا یَکمُلُ ایمانُ العَبدِ حَتّى یَکونَ فیهِ خِصالٌ اَربَعٌ: یُحسِنُ خُلُقَهُ وَ تَسخُو نَفسُهُ وَ یُمسِکُ الفَضلَ مِن قَولِهِ وَ یُخرِجُ الفَضلَ مِن مالِه.(۱) لا یَکمُلُ ایمانُ العَبدِ حَتّى یَکونَ فیهِ خِصالٌ اَربَع [بر اساس محتوای این روایت:] اگرچه ایمان یک امر قلبی است، امّا همین امر قلبی با بعضی از اعمال جوارحی تکمیل میشود یا نقص پیدا میکند؛ حالا یا به خاطر اینکه این اعمالِ جوانحیِ مستحسَن، منبعث است از آن قلب مؤمن، ایمانِ او است که این صفات حسنه را و خصال حسنه را در او ایجاد میکند که [منظور روایت] ممکن است این باشد؛ یا ممکن هم هست که بگوییم با قطع نظر از این معنا، نفْسِ دارا بودن خصال حسَن و اعمال نیک و اعمال جوارحیِ خوب، موجب میشود که آن ایمانی که در قلب انسان هست، صفای بیشتری پیدا کند که هر دوی اینها در شرع، در آیات قرآن و روایات، نمونهها و نمودارهایی دارد؛ علیایّحال، چهار خصلت را [برای تکمیل ایمان] ذکر میفرمایند: یُحسِنُ خُلُقَهُ اوّل: اخلاق خوب؛ ما تا حالا چقدر روایات خواندهایم راجع به اخلاق خوب، خُلق خوب! اخلاق خوب در خانه، با همسر، با فرزندان، با پدر و مادر؛ در محیط کار، با همکاران؛ در محیط عمومی، با عامّهی مردم؛ اخلاق خوب، خوش اخلاقی؛ نقطهی مقابلش بداخلاقی و عبوسی و کجخُلقی و مانند اینها است. ببینید چقدر روایات متعدّدی در این جهت خوانده شده، این هم یکی از این روایات است. حُسنِ خُلق؛ بعضیها هستند از لحاظ عمل آدمهای خوبی هم هستند، [امّا] بداخلاقند؛ در خانه با زن و بچّه، با مردم بداخلاقند؛ اعمالشان خوب است امّا اخلاقشان بد است. بعضی از حضرات بانوان به بنده گاهی شکایت میکنند، نامه مینویسند به من که مثلاً فرض کنید همسر ما طلبهی خوبی هم هست، درسخوان هم هست، [امّا] بداخلاق است، در خانه بداخلاقی میکند؛ یا همسر ما پاسدار است که خب یک پاسدار بودن خصوصیّت مثبتی است دیگر، مجاهد فیسبیلﷲ است، امّا در خانه اخلاقش بد است؛ خب، این خیلی نقص بزرگی است. این بداخلاقی، آن کاری را که شما با ایمانتان، با عمل صالحتان انجام میدهید خراب میکند، ناقص میکند. خوشاخلاقی خیلی نعمت بزرگ و حسنهی بزرگی است. وَ تَسخُو نَفسُه [دوّم]: نفْس او باسخاوت باشد؛ از آن آدمهای بخیلِ ممسک یا از اینهایی که به قول معروف آب از دستشان نمیچکد نباشد؛ سخاوت داشته باشد، بتواند بذل و بخشش کند. حالا نمیگوییم بذل و بخشش زیاد؛ همه هم که تواناییاش را ندارند، از آن مقداری که میتواند، اهل بذل و بخشش [باشد]. بعضیها این جوری هستند: فقیرند، جزو مستضعفین جامعهاند، جزو فقرا و تنگدستهایند امّا مثلاً همان مقداری که دارند، سفرهای دارند، سفره باز میکنند، مهمان دعوت میکنند، تا آنجایی که میتوانند به این و آن کمک میکنند؛ این خیلی خوب است. این هم سخاوت. وَ یُمسِکُ الفَضلَ مِن قَولِه سوّم: زیادهگویی نکند؛ سخنِ زیاده را از کلام خودش نگه دارد و زیادهگویی نکند. بعضیها پُرحرفی میکنند؛ پُرحرفی خوب نیست؛ مگر آنجایی که لازم است، آنجایی که باید حرف زد، آنجایی که مقتضیِ حرف زدن است و سکوت در آنجا اَخو الرّضا [«السّکوت اخو الرّضا» معادل ضربالمثل فارسیِ «سکوت علامت رضا است» میباشد.] و بد است؛ یک جاهایی هست که گناهِ سکوت، از حرف زدن بیشتر است؛ نه، آنجا مراد نیست، در حال معمولی، در جلسهی معمولی، در اجتماع معمولی پُرگویی کردن و حرف زیادی زدن هم چیز خوبی نیست. وَ یُخرِجُ الفَضلَ مِن مالِه [چهارم]: امّا نقطهی مقابل، خارج کردن مال است؛ [یعنی] زیادیِ مال خودش را خارج کند؛ هر چه زیادی دارد و برایش لازم نیست، آن را به این و آن ببخشد و بدهد. مربوط به :بیانات در پایان مراسم عزاداری هیئتهای دانشجویی بهمناسبت اربعین حسینی - 1397/08/08 عنوان فیش :دعای جامع از امام صادق(علیهالسلام) کلیدواژه(ها) : ایمان, دعا نوع(ها) : حدیث متن فیش : اَللَهُمَّ املَأ قُلوبَنا شَوقاً لَکَ وَ خَشیَةً مِنکَ وَ تَصدیقاً وَ ایماناً بِکَ وَ فَرَقاً مِنکَ وَ شَوقاً اِلَیکَ یا ربّ العالمین، اَللَهُمَّ اَلحِقنا بِالصّالِحین وَ اجعَلنا مِن صالِحِ مَن بَقی، اَللَهُمَّ اَعطِنا نَصراً فی دینِکَ وَ قُوَّةً فی عِبادَتِکَ وَ فَهماً فی خَلقِکَ وَ کِفلَینِ مِن رَحمَتِک، اَللَهُمَّ بَیِّض وُجوهَنا بِنورِکَ وَ اجعَل رَغبَتَنا فیما عِندَکَ وَ تَوَفَّنا فی سَبیلِکَ عَلیٰ مِلَّتِکَ وَ مِلَّةِ رَسولِک. 1 ) الكافي، ثقة الاسلام کلینی، ج2، ص586، ح24. أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبِي حُبّاً لَكَ وَ خَشْيَةً مِنْكَ وَ تَصْدِيقاً وَ إِيمَاناً بِكَ وَ فَرَقاً مِنْكَ وَ شَوْقاً إِلَيْكَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ لِقَاءَكَ وَ اجْعَلْ لِي فِي لِقَائِكَ خَيْرَ الرَّحْمَةِ وَ الْبَرَكَةِ وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ وَ لَا تُؤَخِّرْنِي مَعَ الْأَشْرَارِ وَ أَلْحِقْنِي بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِي مَعَ صَالِحِ مَنْ بَقِيَ وَ خُذْ بِي سَبِيلَ الصَّالِحِينَ وَ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِي بِمَا تُعِينُ بِهِ الصَّالِحِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَا تَرُدَّنِي فِي سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِي مِنْهُ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ أَسْأَلُكَ إِيمَاناً لَا أَجَلَ لَهُ دُونَ لِقَائِكَ تُحْيِينِي وَ تُمِيتُنِي عَلَيْهِ وَ تَبْعَثُنِي عَلَيْهِ إِذَا بَعَثْتَنِي وَ ابْرَأْ قَلْبِي مِنَ الرِّيَاءِ وَ السُّمْعَةِ وَ الشَّكِّ فِي دِينِكَ اللَّهُمَّ أَعْطِنِي نَصْراً فِي دِينِكَ وَ قُوَّةً فِي عِبَادَتِكَ وَ فَهْماً فِي خَلْقِكَ وَ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ بَيِّضْ وَجْهِي بِنُورِكَ وَ اجْعَلْ رَغْبَتِي فِيمَا عِنْدَكَ وَ تَوَفَّنِي فِي سَبِيلِكَ عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ رَسُولِكَ... . ترجمه : ابن أبى يعفور از حضرت صادق عليه السلام حديث كند كه ميخواند: بار خدايا دل مرا سرشار از محبت خود و ترس از خودت و تصديق و ايمان به تو و بيم و هراس از تو و اشتياق به سويت كن اى صاحب جلال و اكرام. بار خدايا لقائت را محبوب من گردان، و در لقائت براى من بهترين رحمت و بركت را قرار داده، و مرا به نيكان ملحق ساز، و با بدان به دنبال مينداز، و مرا به نيكان گذشته بپيوند، و با نيكان باقيمانده قرار ده، و به راه نيكوكارانم ببر، و مرا درباره خودم كمك كن بدان چه نيكان را در باره خودشان كمك كنى، و مرا به هر بدى كه از آن آزاد ساختهاى بدان باز مگردان اى پروردگار جهانيان، از تو ايمانى خواهم كه پايانش ديدار تو باشد و مرا بدان زنده بدارى و بميرانى و برانگيزانى در آن زمان كه مرا برانگيزانى، و دلم را از خودنمائى و شهرتطلبى و شك در دينت پاك فرما. بار خدايا توفيق يارى در باره دينت، و نيروئى در پرستشت و فهمى در باره آفريدگانت و دو بهره از رحمتت بمن عطا فرما، و روى مرا به نور خود سپيد (و روشن) گردان، و رغبت مرا (فقط) در آنچه نزد تو است قرار ده، و جان مرا در راه خودت بگير (و بميران) بر آئين خودت و آئين پيامبرت. مربوط به :بیانات در همایش دهها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی - 1397/07/12 عنوان فیش :بسیج در مقابل تهدید دشمن، ایمانش افزایش پیدا میکند کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : از تصویر درست از وضع کشور، همین بسیج است بسیج مستضعفین؛ این تشکیلات عظیم، این تشکیلات سراسری در کشور، این مجموعهی عظیم مردمی که سرمشقی شد برای بعضی از کشورهای دیگر که به سراغ جوانهایشان بروند برای حلّ مشکلات گوناگون، بسیج، که بسیج مصداق این آیهی شریفه است: اَّلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم. بعد از جنگ اُحد شایعه انداختند که بنا است به مدینه حمله بشود، بترسید از دشمن؛ فَزادَهُم ایمانًا؛ امّا مؤمنین در مقابلِ این تهدیدها و عربدهکشیها ایمانشان بیشتر شد، وَ قالوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل؛(1) این بسیج است. بسیج مصداق همین آیهی شریفه است که در مقابلِ تهدید دشمن نهفقط عقبنشینی نمیکند بلکه «فَزادَهُم ایمانًا»، ایمانش افزایش پیدا میکند؛ این یک نقطهی قوّت است. بسیج، یکی از نقطههای برجستهی تصویر واقعی از کشور عزیز ما است، و دشمن با بسیج خیلی مخالف است و عوامل دشمن هم با بسیج خیلی مخالف هستند. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 173 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ ترجمه : اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.» مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی - 1397/01/25 عنوان فیش :ذلیل بودن در برابر دیگران نشانه نبود ایمان است کلیدواژه(ها) : عزت, عزت اسلامی, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : دولتهای اسلامی خودشان را در خدمت اهداف آمریکا و بعضی کشورهای غربیِ متجاوز قرار ندهند. این افتخاری نیست برای یک کشور مسلمان که رئیسجمهور آمریکا علناً بگوید «ما نگاه میکنیم به گاو شیرده»! به اینها به چشم گاو شیرده نگاه میکند؛ این افتخار است؟ در همین تبلیغاتِ انتخاباتیِ اخیر در سال گذشته، همین رئیسجمهور کنونی آمریکا این حرف را گفت؛ گفت ما به سعودیها به چشم گاو شیرده نگاه میکنیم! ذلّت از این بیشتر؟ برای یک دولت، برای یک ملّت، ذلّت از این بالاتر؟ پولش را بگیرند، بعد بهعنوان گاو شیرده او را خطاب بکنند، به او توهین بکنند؛ ذلّت یک کشور و یک دولت بیش از این نمیشود؛ اسلام با این ذلّتها مخالف است. وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ؛(1) اگر مؤمن باشند، باید عزیز باشند؛ این ذلیل بودن نشانهی این است که اینها ایمان ندارند، مؤمن نیستند، دروغ میگویند، همچنانکه اربابانشان دروغ میگویند. 1 ) سوره مبارکه المنافقون آیه 8 يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ ترجمه : آنها میگویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمیدانند! مربوط به :دعا در پایان شب آخر مراسم روضه ایّام فاطمیّه - 1396/12/03 عنوان فیش :دعای جامع از امام صادق(علیهالسلام) کلیدواژه(ها) : دعا, ایمان نوع(ها) : حدیث متن فیش : اللَّهُمَّ املَأ قُلوبَنا حُبّاً لَکَ، وَ خَشیَهً مِنکَ، وَ ایماناً و تَصدیقاً بِکَ، وَ فَرَقاً مِنکَ، وَ شَوقاً اِلَیکَ، یَا ذَا الجَلالِ وَ الاِکرامِ. اَللَّهُمَّ حَبِّب اِلَینا لِقَائَکَ، وَ اجعَل لَنا فِی لِقائِکَ خَیرَ الرَّحمَةِ وَ اَلبَرَکَةَ، و اَلحِقنا بِالصّالِحینَ، وَ لاَ تُؤَخِّرنا مَعَ اَلاَشرارِ، وَ اَلحِقنا بِصَالِحِ مَن مَضىٰ، وَ اجعَلنا مَعَ صَالِحِ مَن بَقِی، وَ خُذ بِنا سَبِیلَ اَلصّالِحینَ، وَ اَعِنَّا عَلىٰ أنفُسِنا بِمَا تُعینُ الصّالحینَ عَلیٰ اَنفُسِهِم، وَ لاَ تَرُدَّنا فِی سُوءٍ اِستَنقَذتَنا مِنهُ، یَا رَبَّ اَلعالَمِینَ. 1 ) الكافي، ثقة الاسلام کلینی، ج2، ص586، ح24. أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبِي حُبّاً لَكَ وَ خَشْيَةً مِنْكَ وَ تَصْدِيقاً وَ إِيمَاناً بِكَ وَ فَرَقاً مِنْكَ وَ شَوْقاً إِلَيْكَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ لِقَاءَكَ وَ اجْعَلْ لِي فِي لِقَائِكَ خَيْرَ الرَّحْمَةِ وَ الْبَرَكَةِ وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ وَ لَا تُؤَخِّرْنِي مَعَ الْأَشْرَارِ وَ أَلْحِقْنِي بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِي مَعَ صَالِحِ مَنْ بَقِيَ وَ خُذْ بِي سَبِيلَ الصَّالِحِينَ وَ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِي بِمَا تُعِينُ بِهِ الصَّالِحِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَا تَرُدَّنِي فِي سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِي مِنْهُ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ أَسْأَلُكَ إِيمَاناً لَا أَجَلَ لَهُ دُونَ لِقَائِكَ تُحْيِينِي وَ تُمِيتُنِي عَلَيْهِ وَ تَبْعَثُنِي عَلَيْهِ إِذَا بَعَثْتَنِي وَ ابْرَأْ قَلْبِي مِنَ الرِّيَاءِ وَ السُّمْعَةِ وَ الشَّكِّ فِي دِينِكَ اللَّهُمَّ أَعْطِنِي نَصْراً فِي دِينِكَ وَ قُوَّةً فِي عِبَادَتِكَ وَ فَهْماً فِي خَلْقِكَ وَ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ وَ بَيِّضْ وَجْهِي بِنُورِكَ وَ اجْعَلْ رَغْبَتِي فِيمَا عِنْدَكَ وَ تَوَفَّنِي فِي سَبِيلِكَ عَلَى مِلَّتِكَ وَ مِلَّةِ رَسُولِكَ... . ترجمه : ابن أبى يعفور از حضرت صادق عليه السلام حديث كند كه ميخواند: بار خدايا دل مرا سرشار از محبت خود و ترس از خودت و تصديق و ايمان به تو و بيم و هراس از تو و اشتياق به سويت كن اى صاحب جلال و اكرام. بار خدايا لقائت را محبوب من گردان، و در لقائت براى من بهترين رحمت و بركت را قرار داده، و مرا به نيكان ملحق ساز، و با بدان به دنبال مينداز، و مرا به نيكان گذشته بپيوند، و با نيكان باقيمانده قرار ده، و به راه نيكوكارانم ببر، و مرا درباره خودم كمك كن بدان چه نيكان را در باره خودشان كمك كنى، و مرا به هر بدى كه از آن آزاد ساختهاى بدان باز مگردان اى پروردگار جهانيان، از تو ايمانى خواهم كه پايانش ديدار تو باشد و مرا بدان زنده بدارى و بميرانى و برانگيزانى در آن زمان كه مرا برانگيزانى، و دلم را از خودنمائى و شهرتطلبى و شك در دينت پاك فرما. بار خدايا توفيق يارى در باره دينت، و نيروئى در پرستشت و فهمى در باره آفريدگانت و دو بهره از رحمتت بمن عطا فرما، و روى مرا به نور خود سپيد (و روشن) گردان، و رغبت مرا (فقط) در آنچه نزد تو است قرار ده، و جان مرا در راه خودت بگير (و بميران) بر آئين خودت و آئين پيامبرت. مربوط به :بیانات در مراسم شب خاطره دفاع مقدس - 1396/03/03 عنوان فیش : مقاومت, ایمان کلیدواژه(ها) : مقاومت, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحزَنُوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛ اگر ایمان در دل و در عمل وجود داشته باشد، کوهها در مقابل یک جامعه، یک مجموعه، یک انسان قوی، هموار خواهد شد و قدرت مقاومت نخواهد داشت. یکی از فواید جنگ برای ما این بود. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن - 1396/02/07 عنوان فیش :کفر به طاغوت و ایمان به خدا؛ یک اصل اساسی اسلام کلیدواژه(ها) : طاغوت, ایمان, اصل اسلامی, فرهنگ غربی, تحمیل فرهنگ غربی, امت بزرگ اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : ما معارفی در قرآن داریم، مفاهیمی در قرآن داریم که این مفاهیم حقیقتاً سازندهی زندگی مقتدرانه و عزّتمندانهی امّت اسلامی است؛ حقیقتاً مایهی نجات امّت اسلامی از گرفتاریها است؛ در قرآن این مفاهیم را داریم. برای اینکه این مفاهیم مورد عمل قرار بگیرد و تحقّق پیدا کند، اوّل باید این مفاهیم را جزو بیّنات افکار جامعهی اسلامی قرار داد و کاری کرد که برای جامعهی اسلامی این مفاهیم قطعی و روشن بشود که هیچچیزی جلوی آن را نتواند بگیرد. ما در این مرحله هنوز گرفتاریم، ما در این مرحله هنوز مشکل داریم؛ باید کاری بکنیم که این مفاهیم در جامعهی اسلامی تبدیل بشود به مسلّمات فکری، به رایجترین افکار مشترک بین همهی قشرهای مردم؛ این کاری است که باید در زمینهی قرآن انجام بگیرد. این جلسات و این نشستنها و این تلاوتها و این حفظها -که همهی اینها لازم و حسنه است- مقدّمهی آن فهم عمومی و درک عمومی است. حالا من یکی از این مفاهیم را مِن باب نمونه عرض بکنم. فرمود: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقیٰ لَاانفِصامَ لَها؛ این یک معرفتی است، این یک اصل است؛ کفر به طاغوت و ایمان به خدا. یعنی ما همهی عالم وجود را تقسیم میکنیم به دو قسمت: یک قسمت منطقهی نفوذ طاغوت است، باید به آن کفر ورزید؛ یک قسمت منطقهی نفوذ الله است، باید به او ایمان آورد، باید او را باور کرد؛ هویّت ایمانی در مقابل هویّت کفر. این به معنای این نیست که ما دائم بایستی با هر کسی که در هویّت کفر است بجنگیم؛ این معنایش مقاتله نیست؛ این معنایش عدم ارتباط هم نیست؛ این معنایش [عدم] تبادل معلومات هم نیست؛ این معنایش استقلال هویّت ایمانی و مرزبندی هویّت ایمانی است تا [انسان] بتواند در مقابل هویّت طاغوت و هویّت کفر، خودش را حفظ کند، نگه دارد، تکمیل کند، رو به پیشرفت حرکت کند. امروز گرفتاری امّت اسلامی در چیست؟ در تسلّط فرهنگ غربی بر او است، در تسلّط اقتصاد غربی بر او است، در تسلّط سیاست غربی بر او است؛ گرفتاریها اینها است. امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی چیزی به نام هویّت اسلامی وجود ندارد؛ بله، مردم مسلمانند، نماز هم میخوانند، روزه هم میگیرند، شاید زکات هم میدهند امّا مجموعهی جامعه، هویّت اسلامی ندارد؛ یعنی یک شخصیّتی، یک حقیقتی قرار گرفتهی در مقابل حقیقت کفر و حقیقت طاغوت وجود ندارد. لذا شما میبینید آنها دخالت میکنند؛ در فرهنگِ اینها دخالت میکنند، در باورهایشان دخالت میکنند، در اقتصادشان دخالت میکنند، در روابط اجتماعیشان دخالت میکنند، سیاستهایشان را در مشت میگیرند. آنوقت نتیجه این میشود که چون درون مجتمع اسلامی و امّت اسلامی هویّت واحدی وجود ندارد، دعوا به وجود میآید، جنگ به وجود میآید، تنافر به وجود میآید، عدم تفاهم به وجود میآید؛ این[جوری] میشود. امروز دنیای کفر درصدد مضمحل کردن و نابود کردن این هویّت است؛ هرچه از این هویّت در هر نقطهای از دنیا باقی مانده، این را میخواهند از بین ببرند. این یک اصل اسلامی است؛ فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقیٰ لَاانفِصامَ لَها وَ اللهُ سَمیعٌ عَلیم؛(1) این یک حقیقت است. این حقیقت را اگر چنانچه ما درست بفهمیم، به آن پایبند باشیم، آن را دنبال کنیم، آن را بهصورت یک فهم عمومی در جامعهی اسلامی و امّت اسلامی دربیاوریم، شما ببینید چه تحوّلی اتّفاق میافتد! شما ببینید همین یک حقیقت، که صدها حقایق ازاینقبیل در قرآن وجود دارد، چه تحوّلی در دنیای اسلام به وجود میآورد! اگر همین یک امر را، همین یک معرفت را درست بفهمیم و باور کنیم و گسترش بدهیم، ببینید چه اتّفاقی میافتد! 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 256 لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1395/10/19 عنوان فیش :نقش عنصر ایمان دینی در پیروزهای تاریخ ملت ایران کلیدواژه(ها) : اقتدار ملی, تاریخ قیام تحریم تنباکو, قیام تحریم تنباکو, انحراف مشروطه, تاریخ نهضت مشروطیت, نفوذ انگلستان در نهضت مشروطیت, تحلیل انقلاب مشروطه, اختلاف علما در انقلاب مشروطیت, ملی شدن صنعت نفت, تاریخ ملی شدن صنعت نفت, ایمان, اقتدار معنوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : وظیفهی ما این است که ما کشور را، هم نیرومند کنیم، هم مقاوم کنیم؛ قدرت کشور را بالا ببریم و آن را مقاومسازی کنیم. قدرت کشور چهجوری بالا میرود؟...چهجوری نیرومند کنیم؟ عناصر اقتدار برای کشور چه چیزهایی است؟ من چند موردش را میشمرم: یکی ایمان اسلامی است، ایمان دینی است. ایمان دینی جزو مهمترین عناصر مقاومت و تحرّک این کشور است؛ مال امروز هم نیست، از ۱۳۰ سال، ۱۴۰ سال پیش به اینطرف، هر حرکتی در این کشور انجام گرفته است که اثرگذار، جریانساز و مؤثّر بوده است، عنصر ایمان دینی حرف اوّل را در آن میزده است. شما از قضیّهی تنباکو شروع کنید، قضیّهی تنباکو که یک حرکت عظیم مردمی در کشور بود، عنصر دینی داشت؛ مرجع تقلید حکم کرد، مردم بر طبق حکم او بهخاطر ایمان دینی عمل کردند و یک خیانت بزرگ را که برای سالهای متمادی پدر این ملّت را درمیآورد، از سر این ملّت دور کردند؛ این یکی. مشروطیّت؛ مشروطیّت حرکتی بود که با پیشآهنگی علما که مظهر دینداری مردم بودند، توانست پیش برود. بله، فلان روشنفکر، فلان نویسنده، فلان محفلِ پنهانی در کشور بود، نهاینکه نبود امّا پیش نمیرفت، کاری نمیتوانستند بکنند، نفوذی در مردم نداشتند. آنچه در مشروطه مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اوّلی مثل مرحوم شیخ فضلالله نوری، مثل مرحوم سیّدمحمّد طباطبائی، مثل مرحوم سیّدعبدالله بهبهانی؛ اینها علمای بزرگ بودند؛ در تهران و در تبریز علمای بزرگ، در اصفهان علمای بزرگ، در بعضی از شهرهای دیگر هم همینجور، در فارس همینجور، علمای بزرگ جلو افتادند و مردم دنبال اینها آمدند؛ منتها خب انگلیسها اینجا زرنگتر از ما بودند؛ هم بین علما اختلاف ایجاد کردند [هم بین مردم]. در تهران بین آن دو بزرگوار و شهید بزرگوار شیخ فضلالله نوری اختلاف ایجاد کردند. شیخ فضلالله نوری که پیشقدمترین عالم برای برقراری مشروطه بود، به اتّهام ضدّیّت با مشروطه به دار کشیده شد! این کاری بود که آنها کردند. مردم را کشاندند به سفارت و یک عدّهای دودستی مشروطه را تقدیم انگلیسها کردند؛ و مشروطه آن شد که دنبالش رضاخان بود و پنجاه سال، شصت سال عقبماندگی این کشور، امّا شروع حرکت با دین بود. نهضت ملّی شدن صنعت نفت؛ ببینید اینها تاریخ است. اینکه من مدام میگویم تاریخ را بخوانید، در تاریخ تأمّل کنید، برای اینها است. اگر علما نبودند و انگیزهی دینی نبود، قطعاً نهضت ملّی شدن صنعت نفت پیش نمیرفت؛ این را همه بدانند. در مقدّمهی این نهضت آیتالله کاشانی بود. پشتیبان او مرجع تقلیدی مثل مرحوم آسیّدمحمّدتقی خوانساری در قم بود. مروّجان این فکر، یک جمعی در قم و در مشهد ما یک عالم دینی، یک منبریِ درجهی یک و یک فعّال مذهبی گویندهی متفکّر درجهی یک [بودند]؛ اینها مروّجین نهضت ملّی بودند، مردم بهخاطر دین آمدند. بعد که مرحوم کاشانی را جدا کردند، علما را طرد کردند، مذهبیها را کنار گذاشتند، مصدّق شکست خورد. تا دین بود، تا عنصر ایمان دینی بود، حرکت به جلو بود؛ وقتی این [عنصر] از آن گرفته شد، حرکت متوقّف شد، شکست خورد، تبدیل به عکس شد. یک آمریکایی با یک چمدان اسکناس آمد در تهران و همهی قضایا را به هم زد. عنصر ایمان دینی در همهی حرکتها [روشن است]؛ در پانزده خرداد که روشن است، در انقلاب اسلامی که روشن است، در قضیّهی دفاع مقدّس که روشن است. در قضایای گوناگون، دین و انگیزهی دینی مردم را کشاند. آن که چهار پسر یا سه پسرش در راه خدا شهید شدند، خوشحال است که در راه خدا شهید شدند. انگیزهی دینی و انگیزهی ایمانی یک عامل اقتدار است. این را باید نگه داشت، با این دشمنی میکنند. امروز از همه طرف با انگیزهی دینی مردم دارد دشمنی میشود؛ برای اینکه ایمانها را اوّل در جوانها و بعد در طبقات گوناگون دیگر به عناوین مختلف، به اَشکال مختلف از بین ببرند. این کاری است که دارد امروز بهوسیلهی دشمن انجام میگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران - 1395/05/31 عنوان فیش : ایمان, انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : ایمان, انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ایمان دینی نبود، این انقلاب پیروز نمیشد، این نظام به وجود نمیآمد، این زلزله و تکانهی شدید در ارکان نظام سلطه پدید نمیآمد. مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران - 1395/05/31 عنوان فیش : ایمان کلیدواژه(ها) : ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر اسلام نبود، ایمان به خدا نبود، ایمان به معارف اسلامی نبود، تعهّد و پایبندی به وظایف دینی نبود، نظام جمهوری اسلامی هم مثل دیگران میرفت زیر چتر نظام سلطه و قدرت استکباری آمریکا و غیر آمریکا؛ همچنانکه دیگران رفتند. مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران - 1395/05/31 عنوان فیش : دشمنان اسلام, ایمان کلیدواژه(ها) : دشمنان اسلام, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن دینی که دشمنان با آن مخالفند، آن ایمانی که با آن میجنگند، آن ایمانی است که به ایجاد نظام اسلامی میانجامد و اسلام را قدرتمند میکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان - 1395/04/12 عنوان فیش :ایمان؛ دلیل ایستادگی محکم امام (ره) کلیدواژه(ها) : ایمان, ایستادگی امام خمینی(ره) نوع(ها) : قرآن متن فیش : اینکه دیدید امام بزرگوار ما ایستاد؛ خب، امام اوّل کار تنها بود، بعدها مردم آمدند، بعدها خواص آمدند و تودهی مردم آمدند؛ از همان اوّل که تنها بود محکم ایستاد، تا آخر هم میگفت که اگر همه هم پشت به من بکنند من این راه را خواهم رفت، خدا به پیغمبرش هم میفرماید که اگر تو تنها هم بودی باید بروی جهاد؛ تک و تنها هم بودی باید بروی جهاد؛ البتّه «حَرِّضِ المُؤمِنینَ عَلَی القِتالِ»،(۱) به دیگران هم بگو امّا اگر تنها هم ماندی باید بروی؛ این بهخاطر ایمان است، وقتی ایمان در کسی قوی شد تنها هم بماند میرود. آنوقت این مشکلاتی که حالا گوشه کنار پیدا میشود که یکی طعنهای میزند، یکی یک حرفی میگوید، یکی یک مخالفتی میکند، اینها دیگر در سر راه، مانع به حساب نمیآید. 1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 65 يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ المُؤمِنينَ عَلَى القِتالِ ۚ إِن يَكُن مِنكُم عِشرونَ صابِرونَ يَغلِبوا مِائَتَينِ ۚ وَإِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ يَغلِبوا أَلفًا مِنَ الَّذينَ كَفَروا بِأَنَّهُم قَومٌ لا يَفقَهونَ ترجمه : ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز میگردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند! مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان - 1395/04/12 عنوان فیش :ایستادگی و مقاومت نتیجهی ایمان و ارتباط با خدا است کلیدواژه(ها) : وظیفه دانشجویان, ایمان, رابطه با خدا, رابطه با خدا, مقاومت نوع(ها) : قرآن متن فیش : ازجملهی وظایف دانشجویی، حفظ دین و تقوا است. عزیزان من! برای شماها حفظ دین و تقوا آسانتر از امثال بنده است؛ این را شما بدانید. وقتی ما جوان بودیم، یک عالمی بود در مشهد که با پدر من خیلی دوست بود، خیلی هم پیر بود -آنوقت، به سن حالای ما مثلاً یا بیشتر- ما جوان بودیم، دوست میداشت ماها را، نصیحت میکرد و میگفت که قدر جوانی را بدانید که حتّی عبادت کردن هم مال جوانها است، نه مال پیرها؛ برای ما تعجّبآور بود، خب عبادت مال پیرها است، [امّا] او میگفت عبادت هم مال جوانها است؛ حالا این را همه حس میکنند. ببینید! شما دلتان زود نرم میشود، زود نورانی میشود، اشکتان زود جاری میشود، ارتباطتان با خدا زود برقرار میشود؛ این خیلی مغتنم است. این گرایشی که امروز در محیط جوان کشور به معنویّات وجود دارد، خیلی با ارزش است؛ این شبهای احیاء، این مجالس توسّل، این اعتکافها، این دعاهای کمیل، دعای ابوحمزه، اینهمه جوان، این اشکها، این توجّهها، خیلی قیمت دارد؛ اینها را نگه دارید، اینها ارزش دارد. ارزشش هم فقط برای شخص خود شما نیست؛ برای کشور ارزش دارد؛ همانطور که گفتم، وقتی انسان مؤمن شد و دل او باور کرد، آنوقت «قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ مازادَهُم اِلّآ ایمانًا وَ تَسلیمًا»؛(1) در میدان جنگ هم، مثل یک گلولهی آتش، در دل هدف مینشیند؛ این نتیجهی ایمان و ارتباط با خدا است. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 22 وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا ترجمه : (امّا) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفتهاند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. مربوط به :بیانات در دیدار قاریان و حافظان برتر شرکتکننده در مسابقات بینالمللى قرآن کریم - 1395/02/29 عنوان فیش :ایمان به خدا و کفر به طاغوت مایهی قدرت و اقتدار است کلیدواژه(ها) : طاغوت, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : ما[دنیای اسلام] نباید ضعیف باشیم، ما باید قوی باشیم. قوّت فقط به سلاح نیست، قوّت فقط به پول نیست؛ مبنای اصلی قوّت، ایمان به خدا و پایداری است. خدای متعال [میفرماید]: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لَا انفِصامَ لَها؛(1) اگر ایمان به خدا بود و اگر کفر به طاغوت بود، این تمسّک به عروهی وثقی است، این مایهی قدرت است، مایهی اقتدار است. در دنیای اسلام، این را ما باید ترویج کنیم؛ این را باید بخواهیم. متأسّفانه در دنیای اسلام کسانی هستند که بهجای تمسّک به قرآن، تمسّک به طاغوت میکنند؛ آنهایی که سیاستهای آمریکا را در این منطقه اجرا میکنند و برطبقِ میل و نظر و سیاستهای آمریکا -که طاغوت اعظم آمریکا است، شیطان اکبر آمریکا است- عمل میکنند، متمسّک به طاغوتند، کفر به طاغوت ندارند. شرط اوّل: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ؛ کفر به طاغوت باید [باشد.] 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 256 لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. مربوط به :بیانات در دیدار قاریان و حافظان برتر شرکتکننده در مسابقات بینالمللى قرآن کریم - 1395/02/29 عنوان فیش :ایستادگی ملت ایران مقابل آمریکا در پرتو کفر به طاغوت و ایمان بِالله کلیدواژه(ها) : ایستادگی ملت ایران, ایمان, طاغوت نوع(ها) : قرآن متن فیش : اینکه ملّت ایران در مقابل زیادهخواهی و زیادهگویی آمریکا ایستاده است، این نقطهی اصلیِ اقتدارِ ملّت ایران است. ما امروز ملّت مقتدری هستیم. مسئلهی اسلام در ایران با مسئلهی فلان شخصیّت دینی یا فلان شخصیّت سیاسی فرق میکند؛ ما یک دولتیم؛ دولتی که امکانات دارد، یک ملّت هشتادمیلیونی دارد، سلاح دارد، اقتصاد دارد، سیاست دارد، علم دارد؛ امروز جمهوری اسلامی این است. دشمن از اسلام مقتدر میترسد، دشمن از اسلام شجاع میترسد؛ از جمهوری اسلامی به این جهت میترسند و به این جهت حمله میکنند؛ حملهی آنها به ما از ترس آنها است، چون میترسند و میدانند که مواضع جمهوری اسلامی در دنیا مواضع اثرگذاری است؛ چون ما با ملّتهای مسلمان صادقانه حرف میزنیم، صادقانه عمل میکنیم، آنچه میگوییم آن را عمل میکنیم و دنبالش میرویم، وعدههای طواغیت نتوانسته است جمهوری اسلامی را و ملّت ایران را فریب بدهد نه وعدههایشان ما را فریب داد، نه تهدیدهایشان ما را ترساند؛ ما از تهدیدهایشان نمیترسیم، از وعدههایشان هم فریب نمیخوریم. این لازم است، این را باید دنبال کرد؛ این آن چیزی است که امّت اسلامی به آن احتیاج دارد: کفر به طاغوت و ایمان بِالله؛ اگر این شد، فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی.(1) 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 256 لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. مربوط به :بیانات در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر - 1394/07/08 عنوان فیش :ایمان،شجاعت و دانش، سه عنصرتشکیل هویّت یک نیروی مسلّح کلیدواژه(ها) : ایمان, شجاعت نوع(ها) : حدیث متن فیش : برجستگیهای یک نیروی مسلّح عبارت است از ایمان و شجاعت و دانش. این سه عنصر از جملهی عناصر بسیار مهم در تشکیل هویّت یک نیروی مسلّح است. اگر شجاعت نباشد، نیروی مسلّح به وظیفهی خود در هنگامهی خطر عمل نخواهد کرد؛ یعنی قادر نخواهد بود. اگر ایمان نباشد، نیروی مسلّح روحیّهی ضعیفکشی پیدا خواهد کرد. شما میبینید ابزارهای جدیدِ نظامی که به کاربرندهی آن هیچ خطرپذیری ندارد؛ سوار هواپیما میشود، میآید مردم بیپناه یمن را، بازار را، مسجد را، مجلس عروسی را، مجلس عزاداری را، محل کسبوکار را بمباران میکند؛ یعنی وقتی روحیّهی ایمانی نبود، وقتی خدا در بین نبود، فرق نمیکند که ابزار خونبار و مرگآفرین خود را بر سر چه کسی بریزد، با چه کسی بهوسیلهی این ابزار جنگاوری کند. در میدان خطر، آنجایی که باید وجود انسان و هویّت انسان خود را نشان بدهد، غایبند امّا در مواجههی با مظلومان، با بیپناهان، با بیسلاحها شجاعند؛ در آنجایی که باید نیروی خود را نشان بدهند، غایبند امّا آنجایی که طرف مقابل، انسان بیدفاعی است، دم از شجاعت میزنند با هواپیما و موشک و بقیّهی ابزارهای مرگآور! ما که با ابزارهای جنگیِ مرگآفرینِ عمومی مثل سلاح اتمی، سلاح شیمیایی مخالف هستیم، بهخاطر همین است؛ قابل تمییز نیست. معروف است که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در جنگها حتّی آیندهی این طرف مقابل خود را در نظر میگرفت، آنوقت شمشیر را فرود میآورد؛ با حساب و با کتاب. وقتی ایمان نبود آنجور است، وقتی شجاعت نبود، آنجور است؛ وقتی دانش نبود، ابزارهای در اختیار، در مقابل ابزارهای شیاطین کُند خواهد بود؛ اینها همه لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25 عنوان فیش :ایمان بالله و کفر به طاغوت از خصوصیّات حیات طیّبه است کلیدواژه(ها) : طاغوت, ایمان, حیات طیبه نوع(ها) : قرآن متن فیش : یکی از خصوصیّات حیات طیّبه و خصوصیّات این انقلاب که در قرآن به آن تصریح شده، ایمان بالله و کفر به طاغوت است: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی.(۱) «عروةالوثقی» یعنی شما مثلاً از یک جای خطرناکی، لغزشگاهی دارید عبور میکنید، یک ریسمان، یک چیزی هست که دستتان را میگیرید که نخورید زمین، لیز نخورید، پرت نشوید پایین؛ به این میگویند «عروةالوثقی». اگر ایمان بالله و کفر به طاغوت داشته باشید، این «عروةالوثقی» است. این هر دو با همدیگر است: ایمان بالله، کفر به طاغوت؛ این دو را از هم تفکیک نباید کرد. باز اینجا من اشاره کنم که ایمان بالله را از مردم بسختی میشود گرفت؛ تکیهی تبلیغات دشمنان، روی کفر به طاغوت است؛ کفر به طاغوت را ضعیف کنند بتدریج، این بخش از قضیّه را از دست مردم بگیرند خب بله، ایمان بالله هم داشته باشید، ایمان به طاغوت هم داشته باشید. این نمیشود؛ ایمان بالله با کفر به طاغوت، با هم همدوشند. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 256 لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1394/03/06 عنوان فیش :جوهر اصلی جامعهی اسلامی عبارت از: تعبّد، ایمان و عمل صالح آحاد ملّت کلیدواژه(ها) : عبودیت, عمل صالح, ایمان, جامعه اسلامی, مسئولیت مضاعف, وظیفه مسئولان نوع(ها) : قرآن متن فیش : این فرصتها - فرصت ماه شعبان، فرصت ماه رمضان، فرصت ماه رجب - فرصتهای مغتنمی است؛ بخصوص برای ما و شما مسئولان. در نظام اسلامی، جوهر اصلی جامعهی اسلامی عبارت است از تعبّد، ایمان و عمل صالح آحاد ملّت؛ همچنانکه در این آیاتی که تلاوتگر بسیار خوب ما تلاوت کردند، مشاهده کردید؛ اصل قضیه این است. آن چیزی که موجب میشود که ملائکهی الهی به آحاد بشر بگویند «نَحنُ اَولِیآؤُکم فِی الحَیوةِ الدُّنیا وَ فِی الأخِرَة» (1) - ما، هم در دنیا با شما همپیوند و همدستیم، هم در آخرت - و خیلی مهم این است: ایمان، تعبّد و عمل صالح در آحاد مردم، منتها مسئولان بهطور مضاعف به این خطاب مخاطبند. هرچه مسئولیت سنگینتر است، این خطاب هم نسبت به او شدیدتر و سختتر و سنگینتر است. باید این را در خودمان ایجاد کنیم؛ یعنی نمایندگی مجلس، مسئولیت در دولت، مسئولیت در نیروهای مسلّح، مسئولیت در قوّهی قضائیه چیزهایی است که اوّلین وظیفهای که به ما متوجّه میکند عبارت باشد از وظیفهی ایجاد ارتباط و اتّصال محکمتر با خدای متعال، ایجاد بندگی خالصتر و بهتر؛ از این نباید غفلت کنیم. 1 ) سوره مبارکه فصلت آیه 31 نَحنُ أَولِياؤُكُم فِي الحَياةِ الدُّنيا وَفِي الآخِرَةِ ۖ وَلَكُم فيها ما تَشتَهي أَنفُسُكُم وَلَكُم فيها ما تَدَّعونَ ترجمه : ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و آخرت هستیم؛ و برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده میشود! مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1393/04/16 عنوان فیش : تلاش دشمن, ایمان کلیدواژه(ها) : تلاش دشمن, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ما [مؤمن باشیم]، دشمن در میدان واقعی کاری نمیتواند بکند. مربوط به :بیانات در دیدار مردم استان ایلام در سالروز ولادت امیرالمؤمنین علیهالسلام - 1393/02/23 عنوان فیش :رسیدن به هدفهای مادی درصورت تقویت ایمان کلیدواژه(ها) : ایمان, جهاد, آخرت نوع(ها) : حدیث متن فیش : جامعهى اسلامى جامعهاى است که اگر از لحاظ جنبههاى مادّى به اسلام عمل بکند، بدون تردید در قلّه قرار خواهد گرفت؛ از لحاظ علم، از لحاظ صنعت لازم، از لحاظ معیشت، از لحاظ روابط اجتماعى، از لحاظ عزّت و شرف دنیائى و عمومى و ملّى و بینالمللى در اوج قرار میگیرد؛ امّا این همهى کارها نیست، همهى هدفها نیست. اگر زندگى ما در دنیا زندگى خوبى باشد، امّا لحظهى مرگ ما لحظهى بدبختى و روسیاهى ما باشد، چه فایده دارد؟ امام سجّاد (علیهالسّلام) در دعاى صحیفهى سجّادیّه میفرماید: اَمِتنا مُهتَدینَ غَیرَ ضالّینَ، طائِعینَ غَیرَ مُستَکرِهین؛ (1) میگوید پروردگارا! من را درحالى از دنیا ببر و بمیران که هدایتیافته باشم، گمراه نباشم؛ من را درحالى از دنیا و از این نشئه ببر که من با طوع و رغبت به آنطرف بروم. چه کسى با طوع و رغبت از این گذرگاه عبور میکند؟ آن کسى که به آنطرف خاطرجمع است. دیدید جوانهاى ما - جوانهاى آنروزِ شما - در میدانهاى جنگ، چگونه بىمحابا وارد عرصههاى خطر میشدند؛ [در] همین عملیّاتهایى که ذکر کردند - چه در منطقهى ایلام، چه در منطقهى خوزستان، چه در منطقهى استانهاى غربى - این جوانها کجاها رفتند؛ چهکارها کردند؛ مرگ را تحقیر کردند؛ خطر را کوچک شمردند؛ [چون] دل اینها با حقایق آشنا شده بود. انسان وقتى آنطرف را ببیند، آن نعمت را ببیند، از آنطرف خاطرجمع باشد، راحت زندگى میکند، راحت فداکارى میکند، راحت بر مشکلات صبر میکند، راحت قدم در وادىهاى خطر میگذارد و پیش میرود؛ مسئله اینجا است. ما اگر بخواهیم در مقاصد دنیوى هم پیروز بشویم، بایستى ایمان خودمان را، اعتقاد خودمان را، عمل خودمان را، براى آنسوى مرز مردن تقویت کنیم. 1 ) صحيفه سجاديه: دعای 40 أَمِتْنَا مُهْتَدِينَ غَيْرَ ضَالِّينَ، طَائِعِينَ غَيْرَ مُسْتَكْرِهِينَ، تَائِبِينَ غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا مُصِرِّينَ، يَا ضَامِنَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِينَ، وَ مُسْتَصْلِحَ عَمَلِ الْمُفْسِدِينَ. ترجمه : ما را در زمره هدايت يافتگان بميران، نه گمراهان. چنان كن كه مرگ را به پيشباز رويم، نه ناپسندش شمريم. چنان كن كه در شمار ثابتان باشيم، نه در شمار عاصيان و نه در شمار اصرار كنندگان بر گناه. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی - 1392/05/18 عنوان فیش : وحدت کلمه, ایمان کلیدواژه(ها) : وحدت کلمه, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ایمان به خدا و اتحاد، دین و اتحاد كلمه؛ این دو چیز است كه میتواند كشورها را، ملتها را روی پای خودشان نگه دارد؛ قدرت مقاومت به آنها بدهد؛ و ملت ایران بحمدالله از این دو برخوردار است. مربوط به :بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی - 1391/07/19 عنوان فیش :اهمیت ایمان و نقش آن در رویاروئی با دشمنان کلیدواژه(ها) : ایمان, معنویتگرایی نوع(ها) : قرآن متن فیش : وظیفهی شما خیلی زیاد است. از لحاظ معنوی باید خودتان را بسازید؛ هم از لحاظ اخلاقی، هم از لحاظ تهذیب، هم از لحاظ تدین، هم از لحاظ پایبندی و تقید به فرایض و نوافل و تلاوت قرآن. این طلبهی عزیز ما چه قرآن خوبی تلاوت کردند، و چه آیاتی: «لقد کان لکم فی رسولاللّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللّه و الیوم الأخر و ذکر اللّه کثیرا».(1) اگر «یرجوا اللّه و الیوم الأخر» هستیم، اسوه، پیغمبر است. نه اینکه ما مثل او عمل کنیم - که محال است - راه او را باید ادامه دهیم. آن وقت در آیهی بعد، وضع مؤمنان به این پیغمبر روشن میشود: «و لمّا رءا المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا اللّه و رسوله و صدق اللّه و رسوله».(2) در جنگ احزاب، از همه طرف حمله کردند. در جنگ بدر یک گروه بودند، در جنگ احد یک گروه بودند، در جنگهای دیگر قبائلِ کوچک بودند؛ اما در جنگ احزاب، همهی قبائل مشرک مکه و غیر مکه و ثقیف و غیره آمدند متحد شدند؛ ده هزار نفر نیروی رزمنده فراهم کردند؛ یهودیهایی هم که همسایهی پیغمبر بودند و امانیافتهی پیغمبر بودند، خیانت کردند؛ اینها هم با آنها همکاری کردند. اگر بخواهیم این را با امروز مقایسه کنیم، یعنی آمریکا با آنها مخالفت کرد، انگلیس مخالفت کرد، رژیم صهیونیستی مخالفت کرد، فلان رژیم مرتجعِ نفتخوار مخالفت کرد. پولهاشان را خرج کردند، نیروهاشان را جمع کردند، یک جنگ احزاب درست کردند؛ جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند. اوائل همین سوره میفرماید: «و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا»؛(3) مردم را میترساندند. الان هم همین جور است. الان هم یک عدهای مردم را میترسانند: آقا بترسید. مقابلهی با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را در میآورند! آن جنگ نظامیشان، این تحریمشان، این فعالیتهای تبلیغی و سیاسیشان. در آخر این سوره باز میفرماید: «لئن لم ینته المنافقون و الّذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی المدینة لنغرینّک بهم».(4) مرجفون همینهایند. در یک چنین شرائطی، شرح حال مؤمن این است: «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله»؛ ما تعجب نمیکنیم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید، پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمنها سراغتان میآیند. بله، گفته بودند، حالا هم راست درآمد؛ دیدیم بله، آمدند. «و صدق اللّه و رسوله و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما»؛ ایمانشان بیشتر شد. منافق، ضعیفالایمان، فی قلوبهم مرض - که طوائف گوناگونیاند - وقتی دشمن را میبینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین باللّه و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیت کردن و فشار آوردن: آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمیآئید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟ همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند. اما از آن طرف، مؤمنینِ صادق میگویند: ما تعجبی نمیکنیم؛ خب، باید دشمنی کنند؛ «هذا ما وعدنا اللّه و رسوله». یک جا هم فرموده: «و لن ترضی عنک الیهود و لا النّصاری حتّی تتّبع ملّتهم»؛(5) تا وقتی کمند آنها را به گردن نیندازید، دنبالهرو آنها نشوید، همین آش است و همین کاسه. خودت را قوی کن که کمندش در گردن تو تأثیر نگذارد؛ یک تکان بدهی، کمندش پاره شود. خودت را قوی کن. چرا خودت را ضعیف میکنی تا در مقابل او تسلیم شوی، خاکسار شوی، به خاک بیفتی؟ «و ما زادهم الاّ ایمانا و تسلیما». اینجوری باشید عزیزان من، فرزندان من، جوانهای طلبه! با نیت صادقانه درس بخوانید، به قصد اینکه در این میدان عظیم که در صفوف مقدمش خواهید بود، جزو برجستگان صفوف مقدم باشید. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 21 لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا ترجمه : مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند. 2 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 22 وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا ترجمه : (امّا) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفتهاند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. 3 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 13 وَإِذ قالَت طائِفَةٌ مِنهُم يا أَهلَ يَثرِبَ لا مُقامَ لَكُم فَارجِعوا ۚ وَيَستَأذِنُ فَريقٌ مِنهُمُ النَّبِيَّ يَقولونَ إِنَّ بُيوتَنا عَورَةٌ وَما هِيَ بِعَورَةٍ ۖ إِن يُريدونَ إِلّا فِرارًا ترجمه : و (نیز) به خاطر آورید زمانی را که گروهی از آنها گفتند: «ای اهل یثرب (ای مردم مدینه)! اینجا جای توقف شما نیست؛ به خانههای خود بازگردید!» و گروهی از آنان از پیامبر اجازه بازگشت میخواستند و میگفتند: «خانههای ما بیحفاظ است!»، در حالی که بیحفاظ نبود؛ آنها فقط میخواستند (از جنگ) فرار کنند. 4 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 60 لَئِن لَم يَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِي المَدينَةِ لَنُغرِيَنَّكَ بِهِم ثُمَّ لا يُجاوِرونَكَ فيها إِلّا قَليلًا ترجمه : اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بیاساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان میشورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمیتوانند در کنار تو در این شهر بمانند! 5 ) سوره مبارکه البقرة آیه 120 وَلَن تَرضىٰ عَنكَ اليَهودُ وَلَا النَّصارىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم ۗ قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ العِلمِ ۙ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلا نَصيرٍ ترجمه : هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود. مربوط به :بیانات در دیدار قاریان - 1391/04/31 عنوان فیش : ایمان کلیدواژه(ها) : ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ملتی عقیدهی به حق را، عقیدهی به قرآن و معارف اسلامی را همراه كرد با محبت، رنگ و بوی لطیف گل محبت است كه میتواند اعتقادات عمیق را در عرصهی زندگی انسان بارور كند. مربوط به :بیانات در مراسم بیست و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1391/03/14 عنوان فیش :همت امام(ره) بر احیاء روح عزّت ملی در مردم ایران کلیدواژه(ها) : عزت ملی, امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), ایمان, حضور مردم در صحنه نوع(ها) : قرآن متن فیش : همت امام - که رهبر این انقلاب و زمامدار این انقلاب و پیشوای این انقلاب بود - بر این گماشته شد که روح عزت ملی را در این مردم احیاء کند؛ عزت آنها را به آنها برگرداند. امام بزرگوار فرهنگ «ما میتوانیم» را به دهان مردم انداخت و در دل آنها جایگزین کرد؛ این همان فرهنگ قرآنی است که فرمود: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین». خود ایمان به معنای علو است. ایمان وسیلهی علو مادی است، اما فقط این نیست؛ نفس ایمان علوآور است، عزتآور است، یک ملت را رشد میدهد. خود امام جلو افتاد، رهبری کرد، آن وقت انگیزهها در مردم بیدار شد، همتها در مردم بیدار شد، استعدادها جوشیدن گرفت؛ و عمل مردم، حضور مردم در صحنه، زمینهی جلب رحمت الهی شد. این، نکتهی بسیار عظیمی است. رحمت الهی گسترده است؛ اما تا انسان ظرف خود را آماده نکند، این باران رحمت گیر او نمیآید. ملت ما به صحنه آمد، خود را در وسط میدان قرار داد، این شد زمینهی رحمت الهی و هدایت الهی؛ هدایت الهی شامل حال او شد، رحمت الهی شامل حال او شد، حرکتِ بیوقفه آغاز شد؛ حرکت به سمت عزت، حرکت رو به جلو، حرکت عزتآفرین؛ البته گاهی کند، گاهی تند، اما بدون وقفه و تعطیل. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 139 وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ترجمه : و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت ۹ دی - 1390/09/21 عنوان فیش :وجود عنصر ایمان دینی در ماجرای 9 دی کلیدواژه(ها) : حماسه نهم دی, حضور مردم در صحنه, ایمان, ایمان مردم, عمل صالح نوع(ها) : قرآن متن فیش : در قضیهی 9 دی سال 88 یک نکته اساسی است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنی همان روحی که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیمِ بینظیرِ تاریخی در سال 57، همان روح در ماجرای 9 دی نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایای گوناگونِ دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دی به شکل بارزی نشان داده شد؛ به طوری که جای انکار و تردید و تأمل برای هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقی نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانتِ حاکم بر دلهای مردم بود. پس اینجا ما دو تا عنصر در کنار هم داریم: یک عنصر، عنصر مردم است؛ که مردم در هر کشوری، در هر جامعهای، اگر چنانچه همت کنند، بصیرت به خرج بدهند، عمل کنند و وارد میدان بشوند، میتوانند همهی مشکلات را حل کنند. یعنی بزرگترین کوهها در مقابل حضور مردم از بین میرود؛ میتوانند کوههای بزرگ را جابهجا کنند. این یک حقیقت آشکاری است که بسیاری از تحلیلگران اجتماعی در کشورهای اسلامی و دیگر کشورها آن را درست لمس نکردند، درک نکردند؛ ما این را لمس کردیم. هنر بزرگ امام بزرگوار ما هم همین بود. (...) عنصر دوم هم عنصر ایمان دینی مردم است. ایمان دینی، آن معجزهگری است که قادر است اولاً همهی مردم را بسیج کند و بیاورد، ثانیاً آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثاً سختیها را برای آنها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگری این خصوصیت را ندارد. «ایمان دینی میگوید شما اگر چنانچه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید، پیروزید؛»(1) اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتی کسی یک چنین اعتقاد و ایمانی داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان میشود. این همان عاملی است که در صدر اسلام هم اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد؛ 9 دی این را نشان داد. 9 دی یک نمونهای بود از همان خصوصیتی که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنی مردم احساس وظیفهی دینی کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توی خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. با این حرکت مردم، آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که میخواست فتنهگران را مردم ایران معرفی کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند، بکلی نقش بر آب شد؛ یعنی مردم نشان دادند که این، مردم ایران است. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 52 قُل هَل تَرَبَّصونَ بِنا إِلّا إِحدَى الحُسنَيَينِ ۖ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِكُم أَن يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِن عِندِهِ أَو بِأَيدينا ۖ فَتَرَبَّصوا إِنّا مَعَكُم مُتَرَبِّصونَ ترجمه : بگو: «آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (: یا پیروزی یا شهادت) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عذابی از سوی خودش (در آن جهان) به شما برساند، یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اکنون که چنین است، شما انتظار بکشید، ما هم با شما انتظار میکشیم!» مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت ۹ دی - 1390/09/21 عنوان فیش : ایمان کلیدواژه(ها) : ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ایمان دینی، آن معجزهگری است که قادر است اولاً همهی مردم را بسیج کند و بیاورد، ثانیاً آنها را در صحنه نگه دارد، و ثالثاً سختیها را برای آنها هموار و آسان کند مربوط به :بیانات در جمع روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه - 1390/07/20 عنوان فیش :بوجود آوردن حصار ایمان و توکل در تبلیغ رسالات الهی کلیدواژه(ها) : روحانیها, ایمان, توکل به خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : یک مطلب این است که عزیزان من! علمای محترم! فضلای گرامی! طلبههای جوانِ امیدهای آینده! بدانید امروز وظیفهی روحانیت مضاعف است. اگر روحانیت همیشه یک باری بر دوش داشته است - بار تفهیم، تبیین، ابلاغ؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه»(1) - امروز این بار مضاعف است؛ (...) این، راه ماست. آنجا خشوع را به ما - به عنوان علما - توصیه میکند،(2) اینجا «یبلّغون رسالات اللَّه» را توصیه میکند. خب، «رسالات اللَّه»، «رسالات انبیاء اللَّه» است دیگر. خدای متعال میفرماید: «و کذلک جعلنا لکلّ نبیّ عدوّا شیاطین الانس و الجنّ یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا و لو شاء ربّک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون».(3) وضع موضعگیری و آرایشِ پیرامون نبی این است. «عدوّا شیاطین الانس و الجنّ»؛ هم شیطان جنی، هم شیطان انسی به طرفش حمله میکنند. خب، اگر بناست من و شما تبلیغ رسالات الهی را بکنیم، منتظر شیاطین انسی و جنی باشیم. به ما حمله میکنند؛ آماده بشویم. از لحاظ روحی، در درون خود حصار مستحکمی به وجود بیاوریم - که این حصار، حصار ایمان و توکل است - تا مغلوب نشویم و از درون شکست نخوریم. فرار و هزیمت بیرونی، ناشی از فرار و هزیمت درونی است. شکست درون انسان است که شکست بیرونی را نصیب انسان میکند، بر انسان تحمیل میکند. اگر شما در دلت شکست نخوری، هیچ کس نمیتواند شکستت بدهد. حصاری که باید در دل شما به وجود بیاید، حصار ایمان به خدا و توکل علیاللَّه است؛ «و علی اللَّه فلیتوکّل المؤمنون»،(4) «و علی اللَّه فلیتوکّل المتوکّلون»،(5) «و من یتوکّل علی اللَّه فهو حسبه»،(6) «ا لیس اللَّه بکاف عبده»؛(7) اینها درسهای ماست. قرآن را با تأمل بخوانیم؛ اینها را به عنوان درس یاد بگیریم، اینها دستورالعمل زندگی است. این، یک جور آمادگی است. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 39 الَّذينَ يُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَيَخشَونَهُ وَلا يَخشَونَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَكَفىٰ بِاللَّهِ حَسيبًا ترجمه : (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی میکردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است! 2 ) سوره مبارکه فاطر آیه 28 وَمِنَ النّاسِ وَالدَّوابِّ وَالأَنعامِ مُختَلِفٌ أَلوانُهُ كَذٰلِكَ ۗ إِنَّما يَخشَى اللَّهَ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ غَفورٌ ترجمه : و از انسانها و جنبندگان و چهارپایان انواعی با رنگهای مختلف، (آری) حقیقت چنین است: از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او میترسند؛ خداوند عزیز و غفور است! 3 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 112 وَكَذٰلِكَ جَعَلنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الإِنسِ وَالجِنِّ يوحي بَعضُهُم إِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا ۚ وَلَو شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلوهُ ۖ فَذَرهُم وَما يَفتَرونَ ترجمه : اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار! 4 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 122 إِذ هَمَّت طائِفَتانِ مِنكُم أَن تَفشَلا وَاللَّهُ وَلِيُّهُما ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ ترجمه : (و نیز به یاد آور) زمانی را که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستی نشان دهند (و از وسط راه بازگردند)؛ و خداوند پشتیبان آنها بود (و به آنها کمک کرد که از این فکر بازگردند)؛ و افراد باایمان، باید تنها بر خدا توکّل کنند! 4 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 160 إِن يَنصُركُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُم ۖ وَإِن يَخذُلكُم فَمَن ذَا الَّذي يَنصُرُكُم مِن بَعدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ ترجمه : اگر خداوند شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد! و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند باید توکل کنند! 4 ) سوره مبارکه المائدة آیه 11 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ هَمَّ قَومٌ أَن يَبسُطوا إِلَيكُم أَيدِيَهُم فَكَفَّ أَيدِيَهُم عَنكُم ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمتی را که خدا به شما بخشید، به یاد آورید؛ آن زمان که جمعی (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوی شما دراز کنند (و شما را از میان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهیزید! و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند! 4 ) سوره مبارکه التوبة آیه 51 قُل لَن يُصيبَنا إِلّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَولانا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ ترجمه : بگو: «هیچ حادثهای برای ما رخ نمیدهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرّر داشته است؛ او مولا (و سرپرست) ماست؛ و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند!» 4 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 11 قالَت لَهُم رُسُلُهُم إِن نَحنُ إِلّا بَشَرٌ مِثلُكُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلىٰ مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ۖ وَما كانَ لَنا أَن نَأتِيَكُم بِسُلطانٍ إِلّا بِإِذنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ ترجمه : پیامبرانشان به آنها گفتند: «درست است که ما بشری همانند شما هستیم، ولی خداوند بر هر کس از بندگانش بخواهد (و شایسته بداند)، نعمت میبخشد (و مقام رسالت عطا میکند)! و ما هرگز نمیتوانیم معجزهای جز بفرمان خدا بیاوریم! (و از تهدیدهای شما نمیهراسیم؛) افراد باایمان باید تنها بر خدا توکّل کنند! 4 ) سوره مبارکه المجادلة آیه 10 إِنَّمَا النَّجوىٰ مِنَ الشَّيطانِ لِيَحزُنَ الَّذينَ آمَنوا وَلَيسَ بِضارِّهِم شَيئًا إِلّا بِإِذنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ ترجمه : نجوا تنها از سوی شیطان است؛ میخواهد با آن مؤمنان غمگین شوند؛ ولی نمی تواند هیچ گونه ضرری به آنها برساند جز بفرمان خدا؛ پس مؤمنان تنها بر خدا توکّل کنند! 4 ) سوره مبارکه التغابن آیه 13 اللَّهُ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ ترجمه : خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست، و مؤمنان باید فقط بر او توکل کنند! 5 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 12 وَما لَنا أَلّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَد هَدانا سُبُلَنا ۚ وَلَنَصبِرَنَّ عَلىٰ ما آذَيتُمونا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُتَوَكِّلونَ ترجمه : و چرا بر خدا توکّل نکنیم، با اینکه ما را به راههای (سعادت) رهبری کرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش بر نمیداریم)! و توکّلکنندگان، باید فقط بر خدا توکّل کنند!» 6 ) سوره مبارکه الطلاق آیه 3 وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا ترجمه : و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است! 7 ) سوره مبارکه الزمر آیه 36 أَلَيسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبدَهُ ۖ وَيُخَوِّفونَكَ بِالَّذينَ مِن دونِهِ ۚ وَمَن يُضلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِن هادٍ ترجمه : آیا خداوند برای (نجات و دفاع از) بندهاش کافی نیست؟! امّا آنها تو را از غیر او میترسانند. و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایتکنندهای ندارد! مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام ۱۹ دی - 1389/10/19 عنوان فیش :با ایمان و بصیرت وارد میدان شدن، عامل غلبه پیداکردن کلیدواژه(ها) : بصیرت, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : هر جائی که ما توانستیم درست بفهمیم، درست تشخیص بدهیم - یعنی همان بصیرت - و به دنبال آن احساس تکلیف کردیم، احساس تعهد و مسئولیت کردیم و وارد میدان شدیم، غلبه با ما بوده است؛ «فاذا دخلتموه فانّکم غالبون» (1) . وقتی با ایمان و با بصیرت وارد میدان مواجهه شدید، غلبه با شماست، شما برنده هستید؛ چرا؟ چون طرف مقابل شما ایمان ندارد، دین ندارد، انگیزهی عمیق معنوی ندارد. آن کسانی که عوامل میدانی او هستند، مزدورند، فریب خوردهاند؛ خود نقشهدارها و صحنهگردانها هم که مردمان بیایمانی هستند. وقتی با ایمان وارد میدان میشوید، شما برندهاید؛ این برای ملت ایران تجربه است. 1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 23 قالَ رَجُلانِ مِنَ الَّذينَ يَخافونَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِمَا ادخُلوا عَلَيهِمُ البابَ فَإِذا دَخَلتُموهُ فَإِنَّكُم غالِبونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلوا إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ترجمه : (ولی) دو نفر از مردانی که از خدا میترسیدند، و خداوند به آنها، نعمت (عقل و ایمان و شهامت) داده بود، گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شوید! هنگامی که وارد شدید، پیروز خواهید شد. و بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید!» مربوط به :بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی - 1389/09/10 عنوان فیش : اروپا, بحران غرب, وحشیگری اخلاقی جوامع غربی, ایمان, اعتماد به خدا, غفلت از خدا کلیدواژه(ها) : اروپا, بحران غرب, وحشیگری اخلاقی جوامع غربی, ایمان, اعتماد به خدا, غفلت از خدا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مهمترین مشکل دنیائی که امروز رنگینترینش در غرب متجلی است ، جدائی از خدا و اعتقاد به خدا و التزام به اعتقاد به خداست. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان قم - 1389/08/02 عنوان فیش :همراهی ایمان با عمل تشخص بسیجی است کلیدواژه(ها) : ایمان, جهاد, بسیج مستضعفین, عمل نوع(ها) : قرآن متن فیش : معنای بسیج، توأم کردن ایمان و عمل است؛ عمل مجاهدانه، نه صرفاً عمل شخصی. از نظر اسلام، ایمان مجرد از عمل، یک حداقل است. ایمان کامل و ایمان حقیقی آن ایمانی است که با جهاد در میدان عمل همراه باشد. «و الّذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل اللَّه و الّذین آووا و نصروا اولئک هم المؤمنون حقّا»؛(1) مؤمن حقیقی آن کسی است که ایمان را با جهاد و هجرت و نصرت همراه میکند. تشخص بسیجی به این است. این فکر غلط و انحرافی که ما ایمان را منهای عمل و منهای جهاد، برای تقرب الی اللَّه کافی بدانیم، این آیه و آیات زیادی آن را رد میکنند.(2) بسیج، قائم به همین است که ایمان همراه با عمل، آن هم عمل مجاهدانه باشد. 1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 74 وَالَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ وَالَّذينَ آوَوا وَنَصَروا أُولٰئِكَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقًّا ۚ لَهُم مَغفِرَةٌ وَرِزقٌ كَريمٌ ترجمه : و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقیاند؛ برای آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزی شایستهای است. 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 218 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَالَّذينَ هاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ أُولٰئِكَ يَرجونَ رَحمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ ترجمه : کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است. 2 ) سوره مبارکه النساء آیه 95 لا يَستَوِي القاعِدونَ مِنَ المُؤمِنينَ غَيرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالمُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم عَلَى القاعِدينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدينَ عَلَى القاعِدينَ أَجرًا عَظيمًا ترجمه : (هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترککنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است. 2 ) سوره مبارکه التوبة آیه 20 الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ الفائِزونَ ترجمه : آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پیروز و رستگارند! 2 ) سوره مبارکه التوبة آیه 88 لٰكِنِ الرَّسولُ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ جاهَدوا بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ وَأُولٰئِكَ لَهُمُ الخَيراتُ ۖ وَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ ترجمه : ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند! 2 ) سوره مبارکه التوبة آیه 111 إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ ترجمه : خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ! 2 ) سوره مبارکه الحجرات آیه 15 إِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذينَ آمَنوا بِاللَّهِ وَرَسولِهِ ثُمَّ لَم يَرتابوا وَجاهَدوا بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم في سَبيلِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِكَ هُمُ الصّادِقونَ ترجمه : مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردهاند، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردهاند؛ آنها راستگویانند. 2 ) سوره مبارکه الصف آیه 11 تُؤمِنونَ بِاللَّهِ وَرَسولِهِ وَتُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ بِأَموالِكُم وَأَنفُسِكُم ۚ ذٰلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم تَعلَمونَ ترجمه : به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید! مربوط به :بیانات در دیدار جهادگران بسیج سازندگی - 1389/06/31 عنوان فیش :عشق و ایمان، بصیرت و همت، میوههای شجره طیبه انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, ایمان, عشق, شجره طیبه نوع(ها) : قرآن متن فیش : عشق و ایمان، بصیرت و همت؛ اینها ستونهای اصلی [حرکت خودجوش مردمی در جهاد سازندگی و اردوهای هجرت] است. عشق و ایمان. انسانی که ایمان ندارد، محوری برای حرکت خود نمیتواند تصویر کند. انسانی که از احساس عاشقانه و عمیق قلبی برخوردار نیست، نمیتواند این حرکت را ادامه دهد و استمرار بخشد. انسانی که همت ندارد، به کارهای کوچک، به فرازهای محدود اکتفاء میکند؛ چشم به برترین قلهها نمیدوزد. انسانی که بصیرت ندارد، راه را عوضی میرود؛ اگر عشق و ایمانی هم در او هست، آن را در راه غلط مصرف میکند، کجراهه میرود. عشق و ایمان، همت و بصیرت؛ اینها را انقلاب به مردم ما و جامعهی ما داد؛ لذا انقلاب شد همان شجرهی طیبهای که در قرآن از آن نام برده شده است: «أ لم تر کیف ضرب اللَّه مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة».(1) کلمهی طیب مثل درخت نیکونهاد و سالم و طیب است. «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»؛ ریشهدار، دارای ریشهی عمیق و مستحکم و دارای شاخ و برگ فراگیر. «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوهی مطابق فصل، میوهی مطابق نیاز در اختیار و در دسترس جامعه قرار میدهد. این کلمهی طیبه است؛ انقلاب یک چنین چیزی است. حرکت انقلابیای که امام بزرگوار ما - آن رهروِ حقیقیِ راه طیبین و اولیاء و شهدا و معصومین و صدیقین - در مقابل پای ما گذاشت، همان کلمهی طیبه است. 1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 24 أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ ترجمه : آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟! 1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 25 تُؤتي أُكُلَها كُلَّ حينٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَيَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَذَكَّرونَ ترجمه : هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش میدهد. و خداوند برای مردم مثلها میزند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)! مربوط به :بیانات در ضیافت انس با قرآن در اولین روز ماه رمضان - 1389/05/21 عنوان فیش :نعمت بودن محبوبیت ایمان در دل مردم کلیدواژه(ها) : ایمان, جلسه قرآن نوع(ها) : قرآن متن فیش : جلسهی امروز هم جلسهی بسیار خوبی بود؛ قراء محترم، چه اساتید قرائت که بعضی امروز تلاوت کردند، چه جوانان عزیزی که وارد این وادی هستند و انسان احساس میکند؛ استعدادهای خوب، صداهای خوب، علاقهمندیهای خوب که آیندهی بهتری را برای کشور نوید میدهد. خب، خداوند متعال این نعمت را به ما داده است. «و لکنّ اللَّه حبّب إلیکم الإیمان و زیّنه فی قلوبکم و کرّه إلیکم الکفر و الفسوق و العصیان»(1). این خب خیلی نعمت بزرگی است که خداوند ایمان را و آنچه که نشانهی ایمان هست، برای مردم ما محبوب قرار بدهد و آن را زینت بدهد در دلهای ما. 1 ) سوره مبارکه الحجرات آیه 7 وَاعلَموا أَنَّ فيكُم رَسولَ اللَّهِ ۚ لَو يُطيعُكُم في كَثيرٍ مِنَ الأَمرِ لَعَنِتُّم وَلٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيكُمُ الإيمانَ وَزَيَّنَهُ في قُلوبِكُم وَكَرَّهَ إِلَيكُمُ الكُفرَ وَالفُسوقَ وَالعِصيانَ ۚ أُولٰئِكَ هُمُ الرّاشِدونَ ترجمه : و بدانید رسول خدا در میان شماست؛ هرگاه در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند، به مشقّت خواهید افتاد؛ ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده، و (به عکس) کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است؛ کسانی که دارای این صفاتند هدایت یافتگانند! مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1389/03/18 عنوان فیش : نشاط ملی, ایمان, ایمان مردم, عقاید اسلامی, پایبندی مردم ایران به دین, پایبندی به اسلام, اعتماد به نفس ملی, اعتماد به نفس, مشکلات سر راه, اعتماد به خدا کلیدواژه(ها) : نشاط ملی, ایمان, ایمان مردم, عقاید اسلامی, پایبندی مردم ایران به دین, پایبندی به اسلام, اعتماد به نفس ملی, اعتماد به نفس, مشکلات سر راه, اعتماد به خدا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملتی كه بانشاط و باایمان باشد، ملتی كه اسلام را از بن دندان قبول داشته باشد، ملتی كه خود را باور داشته باشد، به خدای خود اعتماد داشته باشد، هیچ مانعی نمیتواند از پیمودن راه كمال در برابر او جلوگیری كند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگران نمونه سراسر کشور - 1389/02/08 عنوان فیش :وعده نیک قرآن به مؤمن دارای عمل صالح کلیدواژه(ها) : ایمان, عمل صالح, الطاف الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : دنیائی هم که در مقابل ایران صفآرائی میکند و دندان نشان میدهد و پنجهی خونین حواله میکند و بداخلاقی میکند و در همهی جاهائی که دستش برسد، میخواهد یک اشکالی ایجاد کند، دنیای استکباری است؛ دنیای تحتتأثیر و در مشت نظام سرمایهداریِ ظالم و ستمگر است. این را نمیتواند تحمل کند، چون این از قاعدهی آنها خارج است؛ لذا با او دشمنی میکند، که میبینید دشمنیها را در این سی سال. آنچه که کم نبوده و همه دیدهاند و چشمشان پر است، دشمنیها و عنادها و خباثتهای دشمنان ماست. آنها نتوانستند کاری بکنند، بعد از این هم مطمئن باشید هیچ کاری نمیتوانند بکنند. پشتگرمی ما به الطاف الهی است، به توفیقات الهی است. پشتگرمی ما به همان ایمانی است که در دلهای شما و دلهای یکایک ملت ایران رسوخ پیدا کرده است و ریشهدار است. وقتی این پشتگرمی وجود دارد و انسان تلاش خود و نیروی خود را هم به عرصهی عمل میآورد، میشود «انّ الّذین امنوا و عملوا الصّالحات»؛(1) آن ایمانتان، این هم عمل صالح. اینکه در قرآن به مؤمنِ دارای عمل صالح، این همه وعدهی نیک داده شده است - پیروزی در دنیا، فلاح و نجاح در عالم معنویت و عالم آخرت، تقرب به خدای متعال، سربلندی و عزت و فیروزمندی در دنیا و آخرت - اینها دیگر نتائج همان ایمان و عمل صالح است. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 277 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ ترجمه : کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است؛ و نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین میشوند. 1 ) سوره مبارکه لقمان آیه 8 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم جَنّاتُ النَّعيمِ ترجمه : (ولی) کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، باغهای پرنعمت بهشت از آن آنهاست؛ 1 ) سوره مبارکه فصلت آیه 8 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم أَجرٌ غَيرُ مَمنونٍ ترجمه : امّا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، پاداشی دائمی دارند! 1 ) سوره مبارکه البينة آیه 7 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولٰئِكَ هُم خَيرُ البَرِيَّةِ ترجمه : (امّا) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) یند! 1 ) سوره مبارکه مريم آیه 96 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمٰنُ وُدًّا ترجمه : مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد! 1 ) سوره مبارکه الكهف آیه 30 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ إِنّا لا نُضيعُ أَجرَ مَن أَحسَنَ عَمَلًا ترجمه : مسلّماً کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد! 1 ) سوره مبارکه الكهف آیه 107 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ كانَت لَهُم جَنّاتُ الفِردَوسِ نُزُلًا ترجمه : امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، باغهای بهشت برین محل پذیرایی آنان خواهد بود. 1 ) سوره مبارکه البروج آیه 11 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم جَنّاتٌ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ ۚ ذٰلِكَ الفَوزُ الكَبيرُ ترجمه : و برای کسانی که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند، باغهایی از بهشت است که نهرها زیر درختانش جاری است؛ و این نجات و پیروزی بزرگ است! 1 ) سوره مبارکه هود آیه 23 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَأَخبَتوا إِلىٰ رَبِّهِم أُولٰئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ ۖ هُم فيها خالِدونَ ترجمه : کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند! 1 ) سوره مبارکه محمد آیه 2 وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَآمَنوا بِما نُزِّلَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الحَقُّ مِن رَبِّهِم ۙ كَفَّرَ عَنهُم سَيِّئَاتِهِم وَأَصلَحَ بالَهُم ترجمه : و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد (ص) نازل شده -و همه حقّ است و از سوی پروردگارشان- نیز ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را میبخشد و کارشان را اصلاح میکند! 1 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 58 وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِنَ الجَنَّةِ غُرَفًا تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها ۚ نِعمَ أَجرُ العامِلينَ ترجمه : و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که نهرها در زیر آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه خوب است پاداش عملکنندگان! 1 ) سوره مبارکه يونس آیه 9 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ يَهديهِم رَبُّهُم بِإيمانِهِم ۖ تَجري مِن تَحتِهِمُ الأَنهارُ في جَنّاتِ النَّعيمِ ترجمه : (ولی) کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت میکند؛ از زیر (قصرهای) آنها در باغهای بهشت، نهرها جاری است. مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1389/01/01 عنوان فیش :استقرار ایمان شاخص عمده حکومت اسلامی کلیدواژه(ها) : ایمان, دعوت به توحید نوع(ها) : قرآن متن فیش : اساس حکومت اسلامی و شاخص عمدهی این حکومت عبارت است از استقرار ایمان؛ ایمان به خدا، ایمان به تعالیم انبیاء و سلوک در صراط مستقیمی که انبیاء الهی در مقابل پای مردم قرار دادند. اساس، ایمان است. فرستادن پیامبران الهی برای هدایت انسانها و ایجاد جوامع دینی و الهی در طول تاریخ تا امروز، در درجهی اول برای این مقصود است. لذا میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا. لتؤمنوا باللَّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه و تسبّحوه بکرة و اصیلا».(1) یعنی هدف از فرستادن پیغمبران الهی، ایمان به خدا، دل بستن به ذات الهی و راه الهی، و دل بستن به آن تعالیمی است که انبیاء الهی به انسان تعلیم دادهاند. این در سورهی مبارکهی «انّا فتحنا»(2) است. در سورهی مبارکهی احزاب میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا. و داعیا الی اللَّه».(3) رسالت پیغمبر، دعوت به خداست؛ این، اساس کار است. آن چیزی که به عنوان شاخص، میان نظام اسلامی و جامعهی اسلامی و همهی جوامع بشری وجود دارد، در درجهی اول این نکته است؛ مسئلهی ایمان به خدا، ایمان به غیب، ایمان به راهی که خداوند متعال برای سعادت دنیوی و اخروی انسان در مقابل بشر قرار داده است. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 8 إِنّا أَرسَلناكَ شاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذيرًا ترجمه : به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارتدهنده و بیمدهنده فرستادیم، 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 9 لِتُؤمِنوا بِاللَّهِ وَرَسولِهِ وَتُعَزِّروهُ وَتُوَقِّروهُ وَتُسَبِّحوهُ بُكرَةً وَأَصيلًا ترجمه : تا (شما مردم) به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از او دفاع کنید و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید. 2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنّا فَتَحنا لَكَ فَتحًا مُبينًا ترجمه : ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم ساختیم!... 3 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 45 يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنّا أَرسَلناكَ شاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذيرًا ترجمه : ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارتدهنده و انذارکننده! 3 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 46 وَداعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذنِهِ وَسِراجًا مُنيرًا ترجمه : و تو را دعوتکننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنیبخش! مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1389/01/01 عنوان فیش :ایمان به خدا تأمین کننده سعادت معنوی و مادی کلیدواژه(ها) : ایمان, اقامه دین, رفاه عمومی نوع(ها) : قرآن متن فیش : اگر امروز نظام جمهوری اسلامی در مقابل نظامهای گوناگون عالم سخنی برای گفتن دارد، مطلبی برای تحدی در قبال نظامهای مادی در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، به خاطر همین است که شاخص عمده، ایمان است. امروز بشر به خاطر بیایمانی، دچار منجلابهای گوناگون زندگی است. بنابراین شاخص عمده، ایمان است. ایمان به خدا و راه خدا و راه انبیاء - که دنبال آن، عمل به این تعالیم است - فقط برای تعالی معنوی نیست؛ اگرچه عمدهترین ثمرهی آن، تعالی معنوی و تکامل انسانی و اخلاقی است؛ چون دنیا مزرعهی آخرت است. از حرکت در زندگی دنیاست که انسان میتواند مدارج و معارج را طی کند و پیش برود. لذا زندگی مادی هم در گروی ایمان به خداست. پس ایمان به خدای متعال نه فقط سعادت معنوی را تأمین میکند، بلکه سعادت مادی را هم تأمین میکند. ایمان به خدای متعال موجب میشود که بشر در زندگی مادیِ خود بتواند همهی آن چیزهائی را که انسان به آن نیازمند است، به دست بیاورد. «و لو انّهم اقاموا التّوریة و الانجیل و ما انزل الیهم من ربّهم لأکلوا من فوقهم و من تحت ارجلهم»؛(1) اگر اقامهی دین بشود، اگر تعالیم اسلامی در جامعه عمل بشود، انسانها از لحاظ رفاه به آن حدی میرسند که هیچ نیازی برای آنها باقی نماند که تأمین نشده باشد. از لحاظ آسایش معنوی و روانی انسان، احساس امنیت و آرامش، باز نقش ایمان برجسته است. به گفتهی قرآن: «قد جائکم من اللَّه نور و کتاب مبین. یهدی به اللَّه من اتّبع رضوانه سبل السّلام»؛(2) راههای سلامت را، راههای آرامش را، راههای امنیت روانی را قرآن به انسان تعلیم میدهد؛ این راهی است که بشر را به آرامش روانی میرساند؛ یعنی همان چیزی که امروز دنیا در فقدان آن، در حال التهاب است. پیشرفت مادی هست، پیشرفت فناوری و علمی هست، ثروتهای کلان در دست جوامع هست؛ اما آسایش نیست، آرامش نیست. این به خاطر کمبود این عنصر اساسی در زندگی انسان است، که عبارت است از ایمان. این یک مطلب اساسی با استفادهی از قرآن کریم است که در جمهوری اسلامی، من و شما، همهی آحادمان، همهی جوانهایمان، همهی نسلهای رو به جلو که میخواهند فردای سعادتمندی را برای کشورشان و برای خودشان و برای فرزندانشان تأمین کنند، باید به این توجه داشته باشند. اساس کار در نظام اسلامی ایمان است، که باید این ایمان را تأمین کرد؛ نه فقط در دل، بلکه در عمل، در برنامهریزیها و در همهی اقدامها. 1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 66 وَلَو أَنَّهُم أَقامُوا التَّوراةَ وَالإِنجيلَ وَما أُنزِلَ إِلَيهِم مِن رَبِّهِم لَأَكَلوا مِن فَوقِهِم وَمِن تَحتِ أَرجُلِهِم ۚ مِنهُم أُمَّةٌ مُقتَصِدَةٌ ۖ وَكَثيرٌ مِنهُم ساءَ ما يَعمَلونَ ترجمه : و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده [= قرآن] برپا دارند، از آسمان و زمین، روزی خواهند خورد؛ جمعی از آنها، معتدل و میانهرو هستند، ولی بیشترشان اعمال بدی انجام میدهند. 2 ) سوره مبارکه المائدة آیه 15 يا أَهلَ الكِتابِ قَد جاءَكُم رَسولُنا يُبَيِّنُ لَكُم كَثيرًا مِمّا كُنتُم تُخفونَ مِنَ الكِتابِ وَيَعفو عَن كَثيرٍ ۚ قَد جاءَكُم مِنَ اللَّهِ نورٌ وَكِتابٌ مُبينٌ ترجمه : ای اهل کتاب! پیامبر ما، که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان میکردید روشن میسازد، به سوی شما آمد؛ و از بسیاری از آن، (که فعلاً افشای آن مصلحت نیست،) صرف نظر مینماید. (آری،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد. 2 ) سوره مبارکه المائدة آیه 16 يَهدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَيُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ بِإِذنِهِ وَيَهديهِم إِلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ ترجمه : خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راههای سلامت، هدایت میکند؛ و به فرمان خود، از تاریکیها به سوی روشنایی میبرد؛ و آنها را به سوی راه راست، رهبری مینماید. مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1389/01/01 عنوان فیش : شاخص انقلاب اسلامی, شاخص نظام اسلامی, ارکان نظام اسلامی, حکومت اسلامی, استقرار ایمان, ایمان کلیدواژه(ها) : شاخص انقلاب اسلامی, شاخص نظام اسلامی, ارکان نظام اسلامی, حکومت اسلامی, استقرار ایمان, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اساس حكومت اسلامی و شاخص عمدهی این حكومت عبارت است از استقرار ایمان؛ ایمان به خدا، ایمان به تعالیم انبیا و سلوك در صراط مستقیمی كه انبیا الهی در مقابل پای مردم قرار دادند. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در افتتاحیهی همایش غزه - 1388/12/08 عنوان فیش : ظلمستیزی, دشمنستیزی, ایمان, توکل به خدا, مبارزه با اسرائیل کلیدواژه(ها) : ظلمستیزی, دشمنستیزی, ایمان, توکل به خدا, مبارزه با اسرائیل نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن وقتی مبارزه موفق خواهد شد که در او ایمان به خدا و توکل وجود داشته باشد. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در افتتاحیهی همایش غزه - 1388/12/08 عنوان فیش :تحقق پیروزی نتیجه ایمان و حرکت برای خدا کلیدواژه(ها) : ایمان, وعدههای الهی, فلسطین, نصرت الهی نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : ما آنچه که در قضیهی فلسطین از پیشرفت مشاهده میکنیم - که این پیشرفت قابل انکار نیست - اقتدار روزافزون جبههی مقاومت در مقابل جبههی استکبار و کفر است که امر مشهود و واضحی است. آنچه در این زمینه ملاحظه میشود، ناشی از ایمان به خدا و توکل به خدا و وارد کردن عنصر معنویت در مبارزه است. اگر یک مبارزه با عنصر ایمان همراه نباشد، آسیبپذیر میشود. آن وقتی مبارزه موفق خواهد شد که در او ایمان به خدا و توکل به خدا وجود داشته باشد. روحیهی دین را و ایمان حقیقی به وعدهی الهی و توکل به خدای متعال را باید در مردم تقویت کنید؛ حسنظن به خدای متعال و به وعدهی الهی را باید در مردم تقویت کنید. خود ما هم بایستی به خدای متعال حسنظن داشته باشیم. خدای متعال اصدق القائلین است؛ او به ما میگوید: «لینصرنّ اللَّه من ینصره»؛(1) او به ما میفرماید که: «من کان للَّه کان اللَّه له»(2) ؛او میگوید که: از دشمن نهراسید، «ان کید الشّیطان کان ضعیفا».(3) او به ما این را تلقین میکند؛ بیان میکند. خداوند متعال صادق است. ما اگر به وظیفهی خودمان در این راه عمل بکنیم، برای خدا حرکت کنیم، برای خدا مبارزه کنیم، هدف را رضای خدا قرار بدهیم، بدون شک پیروزی نصیب خواهد شد. 1 ) سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه : همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است. 2 ) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 79، ص 197 ؛ روضة المتقين ، محمد تقی مجلسی، ج13 195؛ الوافی، فیض كاشانی، ج 8، ص 784 ؛ كما ورد من كان لله كان الله له و من أصلح أمر دينه أصلح الله أمر دنياه و من أصلح ما بينه و بين الله أصلح الله ما بينه و بين الناس ترجمه : هر كس كه از برای خدا باشد، خداوند برای اوست، و هر كس امر دینش را اصلاح نماید خداوند امر دنیایش را اصلاح كند و هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمايد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند. 3 ) سوره مبارکه النساء آیه 76 الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا ترجمه : کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار میکنند؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت [= بت و افراد طغیانگر]. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در افتتاحیهی همایش غزه - 1388/12/08 عنوان فیش : حسن ظن به خدا, وعدههای الهی, تقویت روحیهی دینی مردم, ایمان, ایمان مردم, توکل به خدا کلیدواژه(ها) : حسن ظن به خدا, وعدههای الهی, تقویت روحیهی دینی مردم, ایمان, ایمان مردم, توکل به خدا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : روحیهی دین را و ایمان حقیقی به وعدهی الهی و توكل به خدای متعال را باید در مردم تقویت كنید؛ حسن ظن به خدای متعال و به وعدهی الهی را باید در مردم تقویت كنید. مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران ساخت ناوشکن جماران - 1388/11/30 عنوان فیش : اسلام, مردم ایران, ایمان, تفکر دینی, نظام سلطه, سلطهپذیری, بیگانه ستیزی, نفوذ دشمن, اعتماد به نفس ملی, اعتماد به نفس کلیدواژه(ها) : اسلام, مردم ایران, ایمان, تفکر دینی, نظام سلطه, سلطهپذیری, بیگانه ستیزی, نفوذ دشمن, اعتماد به نفس ملی, اعتماد به نفس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اسلام، تفکر اسلامی و روح برخاستهی از ایمان قرآنی اجازه نمیدهد که یک ملت توانائیهایش سرکوب شود و استعدادهایش پامال شود؛ اجازه نمی دهد که به خاطر بیاعتنائی به توانائی ذاتی او، به حالت تخدیرشده بیفتد و دیگران بر سرنوشت او مسلط شوند. مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران ساخت ناوشکن جماران - 1388/11/30 عنوان فیش : استکبار, ایمان, عزت ملی, نظام سلطه, نفرت از استکبار, استکبارستیزی, ایستادگی مقابل استکبار, دشمنستیزی, مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : استکبار, ایمان, عزت ملی, نظام سلطه, نفرت از استکبار, استکبارستیزی, ایستادگی مقابل استکبار, دشمنستیزی, مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دهها میلیون انسان با هم فریاد نفرت از استکبار، نفرت از نظام سلطهی جهانی و پافشاری بر عزت ملی و ایمان اسلامی را سرمیدهند؛ آن هم نه یک بار، نه دو بار؛ بلکه سی سال است که مردم این فریاد را سر میدهند؛ این از بین رفتنی نیست. فریاد هماهنگ این همه حنجره و این همه دل، ماندنی است؛ اینها جزو قوانین حتمی طبیعت و تاریخ است. مربوط به :بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوائی ارتش - 1388/11/19 عنوان فیش : انقلاب, ایمان, اتکا به خدا, انقلاب اسلامی, ماندگاری انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : انقلاب, ایمان, اتکا به خدا, انقلاب اسلامی, ماندگاری انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : راز ماندگاری این انقلاب، اتکای به ایمانهاست؛ اتکای به خداست. مربوط به :دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه شش بهمن - 1388/11/06 عنوان فیش : آمادگی مردم, ایمان, ایمان مردم کلیدواژه(ها) : آمادگی مردم, ایمان, ایمان مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ايمانهاى مردم از هر سلاحى كارآمدتر است، از هر وسيلهاى موثرتر است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی - 1388/10/29 عنوان فیش : یومالله ۲۲ بهمن, ایمان, مردم ایران, انقلاب, راهپیمایی ۲۲ بهمن, عید انقلاب اسلامی, اتکای نظام اسلامی به مردم, ایمان مردم کلیدواژه(ها) : یومالله ۲۲ بهمن, ایمان, مردم ایران, انقلاب, راهپیمایی ۲۲ بهمن, عید انقلاب اسلامی, اتکای نظام اسلامی به مردم, ایمان مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : میلیونها مردم هر سال 22 بهمن در سرتاسر کشور به خیابانها میآیند؛ آنها عید انقلاب و سالروز انقلاب و یادبود انقلاب را اعلام می کنند، معنایش این است که انقلاب، قائم به ایمانهای آحاد مردم است. مربوط به :بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون - 1388/09/22 عنوان فیش : دانشجو, معنویتگرایی, ایمان کلیدواژه(ها) : دانشجو, معنویتگرایی, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دانشجوهای ما امروز جزو برترین دانشجوها هستند؛ نه فقط از لحاظ ذهن و علم، بلكه حتی از لحاظ صفا، معنویت، ایمان. مربوط به :بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور - 1388/09/04 عنوان فیش : بسیج مستضعفین, ایمان, بصیرت, بسیجی, ارکان بسیجی بودن کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, ایمان, بصیرت, بسیجی, ارکان بسیجی بودن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : معیار بسیج، بصیرت و ایمان است. ایمان از دل فرد میجوشد، و او را به کار وادار میکند؛ بصیرت هم به او تفهیم میکند که چگونه حرکت کند، معیارها را چگونه تشخیص بدهد و راه را چگونه طی کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور - 1388/09/04 عنوان فیش : بسیجی, جوان, ایمان, بصیرت, بسیج مستضعفین, ارکان بسیجی بودن, انگیزه کلیدواژه(ها) : بسیجی, جوان, ایمان, بصیرت, بسیج مستضعفین, ارکان بسیجی بودن, انگیزه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوانان بسیجی باید ایمان، بصیرت، انگیزه، رعایت موازین و معیارها، اینها همه را با هم ملاحظه کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور - 1388/09/04 عنوان فیش : امید و امیدواری, انگیزه, ایمان کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری, انگیزه, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید انگیزهها با شدت و قوّت، و با ایمان کامل و امید کامل به آینده حفظ بشود؛ اما در تشخیصها و در مصداقهای مختلف دقت بشود. بیدقتی در مصداقها، گاهی اوقات ضررها و لطمات بزرگی خواهد زد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان و خانوادههای شهدا - 1388/08/12 عنوان فیش : همت, ایمان, نظام جمهوری اسلامی ایران, عزم ملی, اراده ملی, اقتدار ملی, اقتدار نظام کلیدواژه(ها) : همت, ایمان, نظام جمهوری اسلامی ایران, عزم ملی, اراده ملی, اقتدار ملی, اقتدار نظام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این کشور با عزم و ارادهی مستحکم شما که از ایمان دینی برخاسته باشد، میتواند روزبهروز مقتدرتر بشود. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران و دستاندرکاران حج - 1388/08/04 عنوان فیش : حج, معنویتگرایی, مسجد الحرام, مسجد النبی, خشوع و تواضع, ایمان, ذخیره ایمان کلیدواژه(ها) : حج, معنویتگرایی, مسجد الحرام, مسجد النبی, خشوع و تواضع, ایمان, ذخیره ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در مکه و مدینه به فکر توشه گرفتن باشیم، افزودن بر سرمایهی ایمان خود، معنویت خود، تذکر خود و خشوع خود در مقابل پروردگار باشیم. مربوط به :بیانات در دانشکده علوم دریایی نوشهر - 1388/07/14 عنوان فیش : اقتدارگرایی, پیشرفت علمی و فناوری, پیشرفت علمی ایران, اقتدار علمی, اخلاق اسلامی, خودسازی اخلاقی, ایمان, همت, اراده ملی, اقتدار ملی کلیدواژه(ها) : اقتدارگرایی, پیشرفت علمی و فناوری, پیشرفت علمی ایران, اقتدار علمی, اخلاق اسلامی, خودسازی اخلاقی, ایمان, همت, اراده ملی, اقتدار ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یك ملت از لحاظ دانش باید پیشرفته باشد، از لحاظ اخلاق، از لحاظ ایمان، از لحاظ عزم و اراده، تا بتواند اقتدار خود را حفظ كند. مربوط به :بیانات در دانشکده علوم دریایی نوشهر - 1388/07/14 عنوان فیش : اقتدار معنوی, ایمان, توکل به خدا, حسن ظن به خدا کلیدواژه(ها) : اقتدار معنوی, ایمان, توکل به خدا, حسن ظن به خدا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اصلیترین عنصر اقتدار معنوی، ایمان است؛ ایمان به خدا، توكل به خدا، حسن ظن به خدا. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1388/04/03 عنوان فیش :لزوم کسب ایمان و عمل صالح برای سرمایه سوز نشدن عمر کلیدواژه(ها) : فرصت, ایمان, عمل صالح نوع(ها) : قرآن متن فیش : اگر گفتهاند اخلاق خوب داشته باشید، اگر گفتهاند عمل به این مقررات داشته باشید، اگر گفتهاند مبارزه کنید، اگر گفتهاند عبادت کنید، همه برای این است که این مادهی خامی را که به ما سپرده شده است، به کیفیت مطلوب و محصول بهینه برسانیم و از این دروازه خارج کنیم؛ برای این است که این صفحهی سفیدی که به ما سپردند تا آن را با اعمال خود منقش کنیم، با نقش زیبائی، با نقش مطلوبی از آب در بیاوریم و روی دست بگیریم و برویم. همه چیز آنجاست، سرنوشت آنجاست؛ اینها مقدمه است. در این اردوگاهی که ما امروز در آن مشغول تمرین هستیم، برای اینکه تا یک جائی این تمرین به کار ما بیاید، باید سعیمان بر این باشد که در این اردوگاه از حداکثر فرصتها استفاده کنیم؛ نگذاریم غنیمتی از دست برود، سرمایهای سوخت و سوز بشود و چیزی در مقابل آن عائد نشود. اینی که فرمودند: «انّ الانسان لفی خسر»،(1) خسر یعنی همین؛ یعنی سرمایهسوز شدن، از دست رفتن سرمایه. همهی ما هر لحظه در حال از دست دادن سرمایه هستیم. سرمایه چیست؟ عمر ماست. لحظه به لحظه من و شما داریم این سرمایه را از دست میدهیم. امروز ما نسبت به دیروز بخش دیگری از سرمایه را باز از دست دادهایم. در این عمر چند ده ساله مثلاً، لحظه به لحظه در حال سوختنِ این شمع است؛ در حال نابود شدنِ این سرمایه است. خوب، در مقابل او چه به دست میآوریم؟ این مهم است. «الّا الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر».(2) اگر ایمان بود، عمل صالح بود - که بخشی از عمل صالح هم که مهمتر است، این است که تواصی به حق بود، تواصی به صبر بود - آن وقت این سرمایه رفته است، اما چیز بهتری جای آن را خواهد گرفت. مثل اینکه شما پولتان را برمیدارید، میروید بازار؛ از بازار که میآئید بیرون، این پول از دست رفته است و دیگر توی جیب شما نیست؛ مهم این است که در مقابلش چه با خودتان آوردید؛ از این بازار دست خالی برنگشته باشید. 1 ) سوره مبارکه العصر آیه 2 إِنَّ الإِنسانَ لَفي خُسرٍ ترجمه : که انسانها همه در زیانند؛ 1 ) سوره مبارکه العصر آیه 3 إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبرِ ترجمه : مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند! مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1388/04/03 عنوان فیش :انس با قرآن عامل بهرهگیری فراوان از آن کلیدواژه(ها) : قرآن, ایمان, انس با قرآن نوع(ها) : قرآن متن فیش : این قرآن نباید فقط حالت شکلی پیدا کند؛ باید گوش کنیم، از کلمات قرآن بهره ببریم. دلمان را بدهیم به قرآن. هر کلمهای از این کلمات قرآن میتواند یک انقلابی در دلهای ما به وجود بیاورد؛ البته برای کسی که مأنوس با قرآن باشد. به حسب تجربه، آدمی که مأنوس با قرآن نباشد، بهرهی زیادی هم از قرآن نمیبرد. «ایّکم زادته هذه ایمانا».(1) آیهای که میآمد، منافقین میگفتند ها چی شد؟ ایمانتان زیاد شد؟ چیزی از قرآن نمیفهمیدند. اگر انس با قرآن باشد و دل دادن به قرآن باشد، انسان آن وقت میبیند از هر کلمهی قرآن یک قطرهی مصفا و پاکیزهای نوش جان میکند؛ نوری به دل انسان میتابد. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 124 وَإِذا ما أُنزِلَت سورَةٌ فَمِنهُم مَن يَقولُ أَيُّكُم زادَتهُ هٰذِهِ إيمانًا ۚ فَأَمَّا الَّذينَ آمَنوا فَزادَتهُم إيمانًا وَهُم يَستَبشِرونَ ترجمه : و هنگامی که سورهای نازل میشود، بعضی از آنان (به دیگران) میگویند: «این سوره، ایمان کدام یک از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما کسانی که ایمان آوردهاند، بر ایمانشان افزوده؛ و آنها (به فضل و رحمت الهی) خوشحالند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1388/03/29 عنوان فیش :حسن ظن به خدا، عامل قرص شدن دلها برای رسیدن به اهداف کلیدواژه(ها) : ایمان, سکینه الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : این آیهای که من تلاوت کردم، به مؤمنان بشارت میدهد و نزول سکینهی الهی را یادآوری میکند. سکینه یعنی آرامش در مقابل تلاطمهای گوناگون روحی و اجتماعی. این آیه مربوط به حدیبیه است. در ماجرای حرکت پیامبر اکرم از مدینه به سمت مکه با چند صد نفر از یاران و اصحاب خود به قصد عمره - در سال ششم از هجرت - حوادثی پیش آمد که از چند جهت موجب طوفانی شدن دلهای مؤمنان بود. از یک طرف، دشمنان با نیروی مجهزی آنها را محاصره کرده بودند؛ اینها از مدینه دور بودند - حدیبیه نزدیک مکه است - نیروهای دشمن متکی به عقبهی مکه بودند، نیرو داشتند، سلاح داشتند، جمعیت زیاد داشتند؛ این یک طرف قضیه بود که موجب اضطراب میشد، موجب تشویش برای بسیاری از مؤمنین میشد؛ از طرف دیگر، پیغمبر اکرم بر طبق آن سیاست عظیم مکتوم الهی - که بعد برای همه آشکار شد - در مقابل کفاری که آمده بودند در مقابل او، در مواردی کوتاه آمد؛ گفتند اسم «رحمان و رحیم» را، «بسم اللَّه»، را از این نوشته حذف کنید، پیغمبر قبول کرد؛ و چند مسئله از این قبیل پبش آمد. این هم دلهائی را مشوش کرد، مضطرب کرد، به تردید انداخت. در یک چنین مواردی که این اضطرابهای گوناگون - چه به لحاظ مسائل شخصی، چه به لحاظ مسائل اجتماعی - برای مؤمنینِ به اسلام پیش میآید، اینجا باید منتظر سکینهی الهی بود؛ آنوقت میفرماید: «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین»؛ خدا دلها را قرص کرد، آرامش به آنها داد، آنها را از تلاطمهای روحی برحذر و برکنار داشت و مسلمانها از لحاظ روانی، به خاطر این آرامشی که خدا به آنها داد، آسوده شدند. آنوقت نتیجهی این سکینهی الهی و آرامش روحی این میشود که: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛(1) آنوقت بذر ایمان در دل آنها عمیقتر میروید، نور ایمان دل آنها را بیشتر روشن میکند؛ ایمان آنها عمیقتر میشود. این است که برای یک مجموعهی مسلمان، مجموعهی مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند که خدا کمککار اوست، بداند که خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دلها قرص شد، گامها هم محکم میشود؛ وقتی گامها استوار شد، راه بهآسانی طی میشود، به هدف نزدیک میشود. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 4 هُوَ الَّذي أَنزَلَ السَّكينَةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ لِيَزدادوا إيمانًا مَعَ إيمانِهِم ۗ وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَكانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيمًا ترجمه : او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است. مربوط به :بیانات در مراسم تحلیف و اعطای سردوشی در دانشکدهی افسری امام علی (ع) - 1387/07/28 عنوان فیش : نیروهای مسلح, اقتدار ملی, اقتدار نظامی, ایمان کلیدواژه(ها) : نیروهای مسلح, اقتدار ملی, اقتدار نظامی, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک ملت با داشتن مردان و جوانان مسلح و سربازان شجاع و رشیدی که دلهای آنها با نور ایمان روشن است و اراده های آنها با قدرت و صلابت ایمان مستحکم است، دارای اقتداری است که نظیر آن را در سراسر جهان - بلکه در سراسر تاریخ - کمتر میتوان پیدا کرد. مربوط به :بیانات در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم - 1387/03/21 عنوان فیش :اسلام یعنی ایمان به خدا و کفر به طاغوت کلیدواژه(ها) : نظام سلطه, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : این که گاهی از بعضی زبانها شنیده میشود - که درست است - که ما با نظام مسلطِ بر دنیا چالش داریم و مسئله داریم، یک واقعیت است. طبیعت اسلام این است؛ «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللَّه فقد استمسک بالعروة الوثقی»(1). این معنای اسلام است. یعنی ایمان باللَّه به تنهایی کافی نیست؛ کفر به طاغوت، مقدمهی صحت و صداقت و قبولی ایمان باللَّه است. کفر به طاغوت یعنی چه؟ یعنی همین نظامهای سلطهی موجود در دنیا. این معنایش این نیست که جمهوری اسلامی ایران حالا تفنگ دست گرفته است که راه بیفتد این طرف و آن طرف، با نظامهای دنیا بجنگد؛ نه، این که خیلی سادهلوحانه است. بحث بر سر مطرح شدن یک فکر نو، یک راه نو در مقابل بشر است؛ مثل دعوت انبیاء. دعوت انبیاء همینجور است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه»(2). اصل قضیه در دعوت انبیاء، تبلیغ است؛ برسانند. این «رساندن»، راههای مختلفی دارد، یکی از بهترین راههایش این است که یک مجموعهی مبتنی بر این تفکر به وجود بیاید و بتواند نشانههای بارز این تفکر را در خودش جمع کند و آن را در مقابل جهانیان بر سر دست بلند کند. این کاری که جمهوری اسلامی در صدد است بکند، این است. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 256 لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 39 الَّذينَ يُبَلِّغونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَيَخشَونَهُ وَلا يَخشَونَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَكَفىٰ بِاللَّهِ حَسيبًا ترجمه : (پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی میکردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است! مربوط به :بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1387/03/14 عنوان فیش : جوان, جوان امروز انقلاب اسلامی, راه انقلاب, همت, ایمان، عزم و جهاد, ایمان کلیدواژه(ها) : جوان, جوان امروز انقلاب اسلامی, راه انقلاب, همت, ایمان، عزم و جهاد, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوانهای امروز ما، جوانهای نسل معاصر ما و جوانهائی كه در آینده خواهند آمد، بدانند راه انقلاب، راهی است كه به عزم، ایمان و ثبات قدم احتیاج دارد. مربوط به :بیانات در دیدار مردم و عشایر شهرستان نورآباد ممسنی - 1387/02/15 عنوان فیش : استکبار, مردم ایران, شکست ابرقدرتها, عملکرد استکبار, فساد, اباحیگری, ایمان, عقاید اسلامی, غلبه بر دشمن کلیدواژه(ها) : استکبار, مردم ایران, شکست ابرقدرتها, عملکرد استکبار, فساد, اباحیگری, ایمان, عقاید اسلامی, غلبه بر دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در دنیایی که سیاستهای گوناگون استکباری، مردم را به اباحهگری و بیبندوباری سوق دادهاند، آن مجموعهی مؤمنی که ایمان او متکی به مبانی مستحکم اعتقادی است، به برکت ایمان میتواند بر همهی امواجی که در دنیا بوجود میآورند، غلبه کند. مربوط به :بیانات در دیدار مردم و عشایر شهرستان نورآباد ممسنی - 1387/02/15 عنوان فیش : جوان, ایمان, عقاید اسلامی, پیروزی کلیدواژه(ها) : جوان, ایمان, عقاید اسلامی, پیروزی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوانهای عزیز عشایری! امروز دنیا دنیائی است که اعتقاد و ایمان راسخی که متکی به مبانی مستحکم باشد، یک ملت را پیروز میکند. مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز - 1387/02/14 عنوان فیش :ایمان و تقوا عامل نزول برکات آسمان و زمین کلیدواژه(ها) : ایمان, تقوا, برکت الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : آیهی قرآن به ما میفرماید که: «و لو انّ اهل القری امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض»(1)؛ ایمان و تقوا که باشد، برکات آسمان و زمین جاری خواهد شد. برکات آسمان، همان فتوح معنوی است، همان رحمت الهی است، همان تقرب الیاللَّه است، همان استغفار ملائکهی آسمان و حمَلهی عرش برای بندگان خدا در روی زمین است. برکات ارض، یعنی همهی آنچه که به زندگی زمینی انسان ارتباط پیدا میکند؛ یعنی آزادی، یعنی رفاه، یعنی استقلال، یعنی امنیت، یعنی سعهی رزق، سلامت بدن و از این قبیل. اگر ایمان و تقوا باشد، هم آن برکات و هم این برکات برای بشر وجود دارد. این، اسلام است. پس وقتی که گفتیم انقلاب اسلامی، معنایش این است که عرض شد. 1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 96 وَلَو أَنَّ أَهلَ القُرىٰ آمَنوا وَاتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرضِ وَلٰكِن كَذَّبوا فَأَخَذناهُم بِما كانوا يَكسِبونَ ترجمه : و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس - 1387/02/14 عنوان فیش :نصرت مؤمنین، یکی ازمظاهر نصرت الهی کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, ایمان, جوان بسیجی, نصرت الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : شما جوانان عزیزی که امروز در مجموعهی بسیج حضور دارید و نیروی مقاومت، سازماندهی شما را بر عهده گرفته است، احساس و تلقیتان از مسئولیت یک انسان در قبال اسلام باید این باشد که میتوانید مؤثر باشید، میتوانید این حرکت عظیم را سرعت ببخشید، میتوانید گرههائی را باز کنید، میتوانید در مقابل تهاجمهای گوناگون ایستادگی کنید؛ چه تهاجم سیاسی، چه تهاجم تبلیغاتی، چه جنگهای روانی و چه احیاناً تهاجم نظامی. و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و کشور ما به این حضور مردمی و پرانگیزه و برخاستهی از ایمان، حداکثر نیاز را دارد؛ چون اتکاء این نظام به خدا و عوامل الهی است و مهمترین عوامل الهی همین ایمانهای مردمی است؛ «هو الّذی ایّدک بنصره وبالمؤمنین»(1). خداوند به پیغمبرش میفرماید: خدا تو را به وسیلهی نصرت خود و به وسیلهی مؤمنین تأیید کرد. یعنی یکی از مظاهر نصرت الهی، اعمال قدرت الهی، نصرت مؤمنین است. 1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 62 وَإِن يُريدوا أَن يَخدَعوكَ فَإِنَّ حَسبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنينَ ترجمه : و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد... مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس - 1387/02/14 عنوان فیش : اتکا به خدا, ایمان, ایمان مردم, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : اتکا به خدا, ایمان, ایمان مردم, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اتکاء این نظام به خدا و عوامل الهی است و مهمترین عوامل الهی همین ایمانهای مردمی است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم تبریز - 1386/11/28 عنوان فیش :ایمان به خدا، ریسمان محکم انقلاب کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : فرقی که این ملت و انقلابش با بسیاری از ملتهائی که انقلاب کردهاند داشت، این است که این ملت خود را به جای محکمی متصل کرد؛ «فقد استمسک بالعروة الوثقی». عروهی وثقی یعنی شما بخواهید از روی یک پرتگاهی عبور کنید، از یک لبهی باریکی بخواهید عبور کنید، یک ریسمان محکمی باشد، دستتان را بگیرید. وقتی دستتان را گرفتید، خاطرتان جمع است که دیگر پرتاب نمیشوید. این عروهی وثقی است. «فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن باللَّه فقد استمسک بالعروة الوثقی»؛(1) کفر به طاغوت، ایمان به خدا. ملت ما این را داشت، لذا از این گذرگاه عبور کرد؛ دغدغهای برایش به وجود نیامد و همین موجب شد که این حرکت عظیم در بین مردم بماند. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 256 لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابر این، کسی که به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست. مربوط به :بیانات در دیدار مردم تبریز - 1386/11/28 عنوان فیش :ایمان عامل حقیر شدن مرگ در چشم مردم کلیدواژه(ها) : انقلاب, ایمان, مرگ نوع(ها) : قرآن, نهجالبلاغه متن فیش : بدون ایمان هم ممکن نبود این بیداری [بیداری مردم در برای انقلاب] به وجود بیاید. ایمان مردم از درون مثل یک موتور فعال وجود آنها را به راه انداخت. اگر ایمان نبود، مرگ اینجور کوچک نمیشد در چشم مردم. آن چیزی که مرگ را حقیر میکند در مقابل چشم مردم، ایمان است. لذا هر چه ایمان بالاتر باشد، مرگ حقیرتر میشود. ایمانی مثل ایمان علیبنابیطالب، آنقدر مرگ را تحقیر میکند و کوچک میکند که میگوید من از مرگ نه فقط وحشت ندارم، بلکه با او انس دارم. «انس للموت من الطّفل بثدی امّه»(1)؛ انس دارم، علاقه دارم، اصلاً نه اینکه نمیترسم، استقبال میکنم؛ این ناشی از ایمان است. وقتی ایمان هست، مرگ پایان زندگی نیست. وقت مردن آمد و جستن ز جو کلّ شیء هالک الّا وجهه(2) از جو انسان میپرد. یک خط فاصلی است بین این نشئه و آن نشئه؛ بعضیها را با زنجیر از این خط فاصل عبور میدهند؛ آنهائی که چسبیدهاند به زندگی دنیا، بعضی خودشان جست میزنند، خودشان را پرتاب میکنند؛ چرا؟ چون میبینند آنجا چه خبر است. وعدهی الهی را مشاهده میکنند. لذا شهدای عزیزی که نام اینها را شنیدهاید، بسیاری از اینها را میشناسید، بعضی از شماها با آنها همراه بودهاند، زندگی کردهاید، این شهدا از مرگ نمیترسیدند، اینها عاشق زندگی بودهاند. وصیتنامهها را که انسان نگاه میکند، این را میفهمد. راه یک ملت این است. ملت ما این راه را شروع کرد. 1 ) خطبه 5 : از خطبههاى آن حضرت است بعد از وفات پيامبر (ص) در خطاب به عباس و ابو سفيان كه پس از اوضاع سقيفه از حضرت درخواست قبول بيعت داشتند أَيُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِيقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِيجَانَ الْمُفَاخَرَةِ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ يَغَصُّ بِهَا آكِلُهَا وَ مُجْتَنِي الثَّمَرَةِ لِغَيْرِ وَقْتِ إِينَاعِهَا كَالزَّارِعِ بِغَيْرِ أَرْضِهِ . فَإِنْ أَقُلْ يَقُولُوا حَرَصَ عَلَى الْمُلْكِ وَ إِنْ أَسْكُتْ يَقُولُوا جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ هَيْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَكْنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَةِ . ترجمه : اى مردم، با كشتىهاى نجات امواج فتنهها را بشكافيد، از جاده دشمنى و اختلاف كنار رويد، تاجهاى مفاخرت و برترى جويى را از سر بيندازيد. رستگار گردد آن كه با داشتن يار قيام نمايد، يا در بىقدرتى راه سلامت گيرد و ديگران را راحت گذارد. حكومت بدين صورت آبى متعفن، و لقمهاى گلوگير است. هر كس ميوه را به موقع نچيند چون كشاورزى است كه بذر را در زمين ديگرى بپاشد. اگر از قدر و منزلتم بگويم تهمتم مىزنند كه بر حكومت حريص است، و اگر ساكت بمانم مىگويند از مرگ ترسيده. هرگز، آن هم با آن همه مبارزات و جنگها به خدا قسم عشق پسر ابو طالب به مرگ از علاقه كودك شيرخوار به پستان مادر بيشتر است. سكوتم محض اسرارى است كه در سينه دارم كه اگر بگويم همه شما مردم همچون ريسمانهاى بسته در دلو در اعماق چاه به لرزه خواهيد آمد 2 ) سوره مبارکه القصص آیه 88 وَلا تَدعُ مَعَ اللَّهِ إِلٰهًا آخَرَ ۘ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ ۚ كُلُّ شَيءٍ هالِكٌ إِلّا وَجهَهُ ۚ لَهُ الحُكمُ وَإِلَيهِ تُرجَعونَ ترجمه : معبود دیگری را با خدا مخوان، که هیچ معبودی جز او نیست؛ همه چیز جز ذات (پاک) او فانی میشود؛ حاکمیت تنها از آن اوست؛ و همه بسوی او بازگردانده می شوید! مربوط به :بیانات در مراسم مشترک نیروهای نظامی استان سمنان - 1385/08/20 عنوان فیش : نیروهای مسلح, ایمان کلیدواژه(ها) : نیروهای مسلح, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : افتخار نیروهای مسلّح ما این است که هدفهای خود را از ایمان عمیق اسلامی الهام گرفته است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم استان سمنان - 1385/08/17 عنوان فیش : کار, امید و امیدواری, ایمان, تلاشگری, رفع مشکلات, رفع مشکلات مردم, علاج مشکلات کشور کلیدواژه(ها) : کار, امید و امیدواری, ایمان, تلاشگری, رفع مشکلات, رفع مشکلات مردم, علاج مشکلات کشور نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : کارِ متّکی به ایمان و امید، علاج همهی دردهای یک ملّت است. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1385/07/21 عنوان فیش :ایمانِ همراه با مقاومت ، لازمه پیروزی کلیدواژه(ها) : مقاومت, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : ایستادگی وسیلهی پیروزی است، منتها کسانی که مقاومت میکنند، باید از خطرات مقاومت نترسند. اگر ترسیدند، در مقاومتشان اختلال پیدا خواهد شد و پیروزی به دست نخواهد آمد و این، آفت اغلب ملتها و جماعات است، که وسط راه دچار ترس میشوند. اگر آن گروه، ملت و جماعتی که میخواهد مقاومت کند، از فقدان لذایذ زندگی، از فقدان حیات و از فقدان راحتی نترسد و ناراحت و آشفته نشود و پیش برود، بدون تردید مقاومت با پیروزی همراه است. این مقاومت وقتی با ایمان باشد، ادامه پیدا خواهد کرد. لذا میگوییم و همیشه گفتیم که ایمانِ همراه با مقاومت، به دنبالش پیروزی است. مراد ما فقط ایمان دینی هم نیست؛ ایمان به هر اصلی. البته اگر ایمان دینی باشد، آن وقت خدای متعال وعده کرده است که همهی قوانین طبیعت و تاریخ در خدمت این مقاومان قرار خواهد گرفت: «من کان یرید العاجلة عجلنا له فیها و نشاء لمن نرید»(1)؛ این مربوط به کسانی است که دنیا را میخواهند، نیّتشان دنیایی است؛ اما اراده دارند، میخواهند و خدا میدهد؛ و کسی که ارادهی دین دارد، همینطور است. «کلّاً نمد هؤلاء و هؤلاء»(2). این سنّت الهی است. 1 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 18 مَن كانَ يُريدُ العاجِلَةَ عَجَّلنا لَهُ فيها ما نَشاءُ لِمَن نُريدُ ثُمَّ جَعَلنا لَهُ جَهَنَّمَ يَصلاها مَذمومًا مَدحورًا ترجمه : آن کس که (تنها) زندگی زودگذر (دنیا) را میطلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم -و به هر کس اراده کنیم- میدهیم؛ سپس دوزخ را برای او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش میسوزد در حالی که نکوهیده و رانده (درگاه خدا) است. 20 ) سوره مبارکه الإسراء آیه 20 كُلًّا نُمِدُّ هٰؤُلاءِ وَهٰؤُلاءِ مِن عَطاءِ رَبِّكَ ۚ وَما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحظورًا ترجمه : هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت، بهره و کمک میدهیم؛ و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) منع نشده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1385/07/21 عنوان فیش : ایمان, مقاومت, پیروزی کلیدواژه(ها) : ایمان, مقاومت, پیروزی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ایمانِ همراه با مقاومت، به دنبالش پیروزی است. مربوط به :پیام به اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان - 1385/06/23 عنوان فیش : جامعه, ایمان, جهاد, همت کلیدواژه(ها) : جامعه, ایمان, جهاد, همت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در معادلات بشدت پیچیده و درهم تنیده ی روابط انسانها و جامعه ها و پدیده ها و اقدامها، بارزترین وکار آمدترین نقش، از آن: ایمان، عزم، وجهاد است. مربوط به :پیام تبریک به حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله به مناسبت پیروزی مقاومت اسلامی در جنگ ۳۳ روزه - 1385/05/26 عنوان فیش : ایمان, اخلاص, جهاد کلیدواژه(ها) : ایمان, اخلاص, جهاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سلاحهای مدرن و مرگبار در برابر ایمان و صبر واخلاص، ناکارآمد است و ملّت ی که ایمان و جهاد دارد مغلوب سیطرهی قدرتهای ستمگر نمیشود. مربوط به :پیام تبریک به حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله به مناسبت پیروزی مقاومت اسلامی در جنگ ۳۳ روزه - 1385/05/26 عنوان فیش : ایمان, جهاد کلیدواژه(ها) : ایمان, جهاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برتری نظامی، به ابزار و سلاح و هواپیما و ناو و تانک نیست، به قدرت ایمان و جهاد و فداکاری همراه با عقل و تدبیر است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29 عنوان فیش : مردم ایران, ایمان, معنویتگرایی, نعمت الهی کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ایمان, معنویتگرایی, نعمت الهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز مردم توانستهاند فکر، ایمان و معنویت خودشان را در فضای فرهنگی کشور حاکم کنند. این، نعمتِ بزرگی است. مربوط به :بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1385/03/14 عنوان فیش : کار, ایمان, تقویت روحیهی دینی مردم کلیدواژه(ها) : کار, ایمان, تقویت روحیهی دینی مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ایمان دینی ستون اصلی کار است. بدون ایمان دینی کاری پیش نمیرفت، بعد از این هم کاری پیش نمیرود. باید ایمان دینی تقویت شود. مربوط به :بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1385/03/14 عنوان فیش : امنیت, ایمان, عدالت, آرامش, آرامش سیاسی, استقرار عدالت, حرکت علمی ایران, پیشرفت علمی ایران کلیدواژه(ها) : امنیت, ایمان, عدالت, آرامش, آرامش سیاسی, استقرار عدالت, حرکت علمی ایران, پیشرفت علمی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر در کشور آرامش نباشد، نه از علم میشود بهرهبرداری کرد، نه از ایمان، و نه میشود عدالت را در جامعه مستقر کرد. مربوط به :بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1385/03/14 عنوان فیش : مردم ایران, دشمن, ایمان, دشمنشناسی, کمک به دشمن, امید به مردم کلیدواژه(ها) : مردم ایران, دشمن, ایمان, دشمنشناسی, کمک به دشمن, امید به مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن کسانی که ایمان به خدا، ایمان به مردم، ایمان به این راه، ایمان به موفقیت را در مردم تضعیف کنند، برای دشمن کار کردهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1385/01/27 عنوان فیش : امت بزرگ اسلامی, ایمان, ظلمستیزی, ایستادگی مقابل ظلم, استکبارستیزی کلیدواژه(ها) : امت بزرگ اسلامی, ایمان, ظلمستیزی, ایستادگی مقابل ظلم, استکبارستیزی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز هیچ راهی در مقابل امت اسلامی وجود ندارد، مگر اینکه به قدرت خود ایمان بیاورد و از ادامهی انظلام پرهیز کند و تصمیم بگیرد زیر بار زورگویی نرود. مربوط به :بیانات در سومین کنفرانس حمایت از حقوق مردم فلسطین - 1385/01/25 عنوان فیش :لزوم ادامه جهاد و انتفاضه،برای تحقق وعده پیروزی الهی کلیدواژه(ها) : ایمان, جهاد, مقاومت اسلامی فلسطین نوع(ها) : قرآن متن فیش : کوشش پنجاه سالهی انگلیس و امریکا و صهیونیستها برای حذف نام فلسطین از نقشهی جهان و هضم ملت فلسطین در ملتهای دیگر به جایی نرسید و فشار و ستم و قساوت بهعکس نتیجه داد. امروز ملت فلسطین از اسلاف شصت سال قبل خود، زندهتر و شجاعتر و کارآمدتر است. این روند که در سایهی ایمان و جهاد و انتفاضهی افتخارآفرین پدید آمده، باید ادامه یابد و وعدهی خداوند تحقق یابد که فرمود: «وعداللَّه الّذین امنوا منکم و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما استخلف الّذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبّدلنّهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا و من کفر بعد ذلک فأولئک هم الفاسقون».(1) 1 ) سوره مبارکه النور آیه 55 وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا مِنكُم وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الأَرضِ كَمَا استَخلَفَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دينَهُمُ الَّذِي ارتَضىٰ لَهُم وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا ۚ يَعبُدونَني لا يُشرِكونَ بي شَيئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعدَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ الفاسِقونَ ترجمه : خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند. مربوط به :بیانات در دیدار پرسنل نیروی هوایی - 1384/11/18 عنوان فیش : مردم ایران, وحدت, همت, ایمان کلیدواژه(ها) : مردم ایران, وحدت, همت, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت، وحدت خودش را, ایمان خودش را و عزم راسخ خودش را باید حفظ کند، که میکند. مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام) - 1384/10/29 عنوان فیش : معنویتگرایی, ایمان, اخلاق اسلامی, علم و دین کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی, ایمان, اخلاق اسلامی, علم و دین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آمیزش علم و معنویت، علم و ایمان، علم و اخلاق، آن خلأ امروز دنیاست. مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام) - 1384/10/29 عنوان فیش : دانشگاه اسلامی, ایمان, اخلاق اسلامی کلیدواژه(ها) : دانشگاه اسلامی, ایمان, اخلاق اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را با هم همراه میکند. علم را میآموزد و جهتگیری علم را از اخلاق و ایمان میگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان در سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع) - 1384/09/07 عنوان فیش : بسیج مستضعفین, ایمان کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : الان در بین جامعهی ما یک مجموعهیی افتخار میکنند و با حماسه، از ایمان خودشان یاد میکنند. این، خیلی باارزش است. این، بسیج است. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران - 1384/07/29 عنوان فیش : دعا, ایمان, دستاوردهای دعا, استقرار ایمان کلیدواژه(ها) : دعا, ایمان, دستاوردهای دعا, استقرار ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل پایدار و مستقر میکند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1384/03/25 عنوان فیش : ایمان, مردم ایران, ایمان مردم کلیدواژه(ها) : ایمان, مردم ایران, ایمان مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تکیهی ما به ایمان عمیق مردم است. مربوط به :بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1384/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), عدالت, عزت, ایمان, پیشرفت, راه امام خمینی کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), عدالت, عزت, ایمان, پیشرفت, راه امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : راه امام، راه ایمان، عدالت، پیشرفت مادی و عزت است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1384/03/03 عنوان فیش : ایمان, تلاشگری, پیروزی, دشمن, مردم ایران کلیدواژه(ها) : ایمان, تلاشگری, پیروزی, دشمن, مردم ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ملتی عمل و تلاش خود را با ایمان و اعتقاد جازم همراه کند، پیروزی او در مقابل هرگونه دشمنی قطعی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1384/03/03 عنوان فیش : عدالت, اخلاق اسلامی, جامعه اسلامی, ایمان, تلاشگری, جهاد, استقرار عدالت, عمل صالح کلیدواژه(ها) : عدالت, اخلاق اسلامی, جامعه اسلامی, ایمان, تلاشگری, جهاد, استقرار عدالت, عمل صالح نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما باید عدالت و اخلاق را مستقر کنیم و جامعهی خود را به معنای واقعی اسلامی کنیم. این احتیاج دارد به کار و تلاش و ایمان و عمل صالح و مجاهدت در راه خدا. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1384/03/03 عنوان فیش : ایمان, پیروزی, مقاومت کلیدواژه(ها) : ایمان, پیروزی, مقاومت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مبارزهی مجدانهی توأم با ایمان، در همهی مراحل با پیروزی همراه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1384/03/03 عنوان فیش : مردم ایران, ایمان, عمل صالح, جهاد, پیروزی کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ایمان, عمل صالح, جهاد, پیروزی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک ملت وقتی به خود متکی و مؤمن شد و ایمان را با عمل صالح و جهاد همراه کرد، در همهی میدانها پیروزی او قطعی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1384/03/03 عنوان فیش : ایثار, جهاد, ایمان, همبستگی ملی و مشارکت عمومی, صمیمیّت و همدلی, مردم ایران کلیدواژه(ها) : ایثار, جهاد, ایمان, همبستگی ملی و مشارکت عمومی, صمیمیّت و همدلی, مردم ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نقطهى قوت شما [ملت ایران] ايمان و ايثار و دل دادن به مجاهدت و همچنين همبستگى و همدلى شماها با هم است. مربوط به :بیانات در دیدار کارکنان مجتمع مس سرچشمه - 1384/02/18 عنوان فیش : ایران, اسلام, ایمان, عقب ماندگی, عقبماندگی علمی ایران کلیدواژه(ها) : ایران, اسلام, ایمان, عقب ماندگی, عقبماندگی علمی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : انشاءاللَّه غبار عقبماندگی از چهرهی این کشور بکلی زدوده شود؛ و این به برکت اسلام و ایمان شما مردم خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار کارکنان مجتمع مس سرچشمه - 1384/02/18 عنوان فیش : ایمان, همت, مردم ایران, عزم راسخ, عزم ملی, ایمان مردم کلیدواژه(ها) : ایمان, همت, مردم ایران, عزم راسخ, عزم ملی, ایمان مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ایمان و عزم راسخ این ملت میتواند مهمترین تضمینکنندهی ادامهی این راه باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از معلمان استان کرمان - 1384/02/12 عنوان فیش : پیشرفت, رشد اقتصادی, پیشرفت ملت ایران, ایمان, انگیزه کلیدواژه(ها) : پیشرفت, رشد اقتصادی, پیشرفت ملت ایران, ایمان, انگیزه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ما میخواهیم این كشور پیشرفت صنعتی، مادی و فرهنگی كند، رتبهی اول منطقه را حائز شود، این در سایهی انگیزش دینی و ایمان امكانپذیر است. مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1384/01/01 عنوان فیش : مردم ایران, صمیمیّت و همدلی, همبستگی ملی و مشارکت عمومی, اتحاد ملی و انسجام اسلامی, اقتدار ملی, ایمان کلیدواژه(ها) : مردم ایران, صمیمیّت و همدلی, همبستگی ملی و مشارکت عمومی, اتحاد ملی و انسجام اسلامی, اقتدار ملی, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : همدلى و همبستگى شما مردم و چنگ زدن شما به ريسمان الهى و ايمان دينى، مهمترين سلاح ملت ايران است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1383/10/19 عنوان فیش : برکت الهی, امید به رحمت خداوند, ایمان, تقوا, وعدههای الهی کلیدواژه(ها) : برکت الهی, امید به رحمت خداوند, ایمان, تقوا, وعدههای الهی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خدای متعال وعده کرده است که اگر ایمان و تقوا به میدان بیاید، باب رحمت و برکت را هم باز میکند؛ و این کار صورت گرفت. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1383/10/19 عنوان فیش : ایمان, جنگ ارادهها, ارادهی ملتها, نیروی اراده انسانی, همت کلیدواژه(ها) : ایمان, جنگ ارادهها, ارادهی ملتها, نیروی اراده انسانی, همت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جغرافیای سیاسی دنیا را اراده و ایمان انسانها در آینده تعیین خواهد کرد. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1383/10/19 عنوان فیش : وحدت, ایمان, آگاهی, تلاش دشمن, نظام جمهوری اسلامی ایران, ایران کلیدواژه(ها) : وحدت, ایمان, آگاهی, تلاش دشمن, نظام جمهوری اسلامی ایران, ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز در کشور ما بحمداللَّه اتحاد، ایمان و آگاهی و شور هست؛ البته مستکبران عالم تلاش میکنند که نگذارند. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :هوای نفس عامل تسلیم نشدن در برابر حقیقت کلیدواژه(ها) : ایمان, حضرت موسی(علی نبینا و اله و علیه السلام), تسلیم, عمل نوع(ها) : قرآن, نهجالبلاغه متن فیش : [چند جمله از نهج البلاغه در باب ایمان] حضرت میفرمایند: «سبیل ابلج المنهاج انورالسّراج»(1)؛ ایمان، راهی است که مسیر آن کاملاً روشن است. ایمان، فروزندهترین چراغ است. مراد از ایمان در این عبارت امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام)، ایمان دینی است؛ یعنی ایمان به خدا و روز جزا و پیغمبر، و همین ایمانی که ادیان مردم را به آن فرا میخوانند. البته اهمیت مطلق ایمان معلوم است؛ چون ایمان پایهی عمل و حرکت انسان است. تا انسان به چیزی دلسپرده و گرویده نباشد، در راه آن حرکت نمیکند. ایمان با علم فرق دارد. انسان گاهی به حقیقتی عالم است، اما گرویدهی به آن نیست. یعنی در ایمان، فقط دانا بودن و عالم به صدق بودن کافی نیست؛ چیزی اضافهی بر این علم لازم است. البته ایمان بدون علم هم ممکن نیست - ایمان با شک و تردید معنا ندارد - اما علم به تنهایی هم برای ایمان کافی نیست؛ کمااینکه میبینید قرآن دربارهی موسی و قضایای فرعون میفرماید: «و جحدوا بها واستیقنتها انفسهم ظلما و علوّا» (2)؛ یعنی وقتی موسی دعوت خودش را مطرح کرد، ملأ فرعونی فهمیدند او راست میگوید و حقیقت است؛ اما بعد از آنکه موسی این معجزهی عجیب را نشان داد و بعد از آنکه ساحران و جادوگران - که تصور میشد کار موسی هم از قبیل کار آنهاست - خودشان اعتراف کردند این از نوع کار آنها نیست و با وجود تهدید فرعون سجده کردند و به موسی ایمان آوردند و مرگ را پذیرا شدند، برای آنها روشن شد که موسی حقیقت میگوید؛ اما درعینحال این حقیقت را انکار کردند؛ «جحدوا بها واستیقنتها انفسهم». یقین داشتند که موسی راست میگوید، اما درعینحال انکار کردند. چرا؟ زیرا «ظلما و علّوا»؛ بهخاطر اینکه استکبار و هواهای نفسانیشان و ظلمی که میخواستند بکنند، نمیگذاشت تسلیم شوند. ایمان و گرویدن، نوعی تسلیم است؛ تسلیم حقیقتی شدن. گاهی انسان حقیقت را میفهمد، اما دلِ خود را تسلیم این حقیقت نمیکند و در مقابل آن میایستد. لذا میبینید در مقابل علم، جهل و شک است؛ اما در مقابل ایمان، جهل نمیآورند؛ در مقابل ایمان، کفر میآورند؛ یعنی پوشاندن. انسان گاهی حقیقتی را قبول دارد، اما آن را میپوشاند و پنهان میکند. نقطهی مقابل پوشاندن، ایمان است؛ یعنی دل سپردن، گرویدن، سر سپردن، حقیقت را با همهی وجود پذیرفتن و در مقابل آن تسلیم شدن. هر چیزی که شما آن را حقیقت میپندارید، اگر به آن ایمان آوردید، این میشود پایهی عمل شما. امروز شما میبینید عدهیی با حرارتِ تمام از فلان مبنای اقتصادی یا اجتماعی دفاع و برای آن سرمایهگذاری میکنند. مثال واضحتر، وجود گرایشهای مارکسیستی در دورهی جوانیِ خودمان است که بعضی از شماها هم آن دوره را درک کردهاید. عدهیی واقعاً در مقابل آن مفاهیم مارکسیستی حاضر بودند جان خودشان را بدهند. اینها دل سپرده و ایمان آورده بودند. این ایمان، منشأ عمل میشود؛ آن هم عملی به این دشواری؛ مبارزه کردن و در میدان بودن و کشتن و کشته شدن. اگر ایمان به مبنایی وجود داشت، آن انسان میشود خودکار به سمت هدفهای آن ایمان؛ لازم نیست دایماً به او تذکر دهند. ایمان، عمل را به دنبال میآورد، که در جملهی بعدی این را عرض میکنیم. گفتیم در اینجا مراد امیرالمؤمنین ایمان دینی است؛ ایمان به یک شیء باطل و ایمان به بت و بتمداری نیست؛ ایمان به خدای لاشریک له و ایمان به نبوتها و ایمان به حقایق و ایمان به قیامت است. میفرماید: «سبیل ابلج المنهاج»؛ یعنی مسیر این راه، بسیار روشن است. اگر کسی با عقل و فطرتِ خود وارد این میدان شود، راه را روشن و بیتردید و بیشبهه میبیند؛ «انورالسّراج» است. بعد دنبالهاش این است: «فبالأیمان یستدلّ علی الصّالحات»؛ از راه ایمان، انسان به اعمال صالح میرسد. ایمان است که انسان را میکشاند و به عمل صالح دلالت میکند. بعد بلافاصله میفرماید: «و بالصّالحات یستدلّ علیالأیمان»؛ عمل صالح هم انسان را به ایمان دلالت میکند. یعنی یک تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد. بهنظر من این نکتهی خیلی مهمی است. ما باید ایمان خود را با عمل صالح تقویت کنیم؛ کمااینکه عمل صالح را باید از راه ایمان بشناسیم. 1 ) خطبه 156 : از سخنان آن حضرت است خطاب به اهل بصره در خبر از پيشامدهاى سخت فَمَنِ اسْتَطَاعَ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَفْعَلْ فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ وَ أَمَّا فُلَانَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ النِّسَاءِ وَ ضِغْنٌ غَلَا فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ الْقَيْنِ وَ لَوْ دُعِيَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَيْرِي مَا أَتَتْ إِلَيَّ لَمْ تَفْعَلْ وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى . منه : سَبِيلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ السِّرَاجِ فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْإِيمَانِ وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْيَا وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ الْآخِرَةُ وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ وَ تُبَرَّزُ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَ إِنَّ الْخَلْقَ لَا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِيَامَةِ مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَايَةِ الْقُصْوَى . منه : قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ الْأَجْدَاثِ وَ صَارُوا إِلَى مَصَايِرِ الْغَايَاتِ لِكُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا لَا يَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لَا يُنْقَلُونَ عَنْهَا وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ إِنَّهُمَا لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّيُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ لَا يَعْوَجُّ فَيُقَامَ وَ لَا يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ وَ لَا تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ . و قام إليه رجل فقال يا أمير المؤمنين ، أخبرنا عن الفتنة ، و هل سألت رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله ) عنها فقال ( عليه السلام ) : إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ عَلِمْتُ أَنَّ الْفِتْنَةَ لَا تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) بَيْنَ أَظْهُرِنَا فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتِي أَخْبَرَكَ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي فَقُلْتُ يَا رَسُولُ اللَّهِ أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي الشَّهَادَةُ فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتَ لِي أَبْشِرْ فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَى وَ الشُّكْرِ وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْكَاذِبَةِ وَ الْأَهْوَاءِ السَّاهِيَةِ فَيَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ وَ الرِّبَا بِالْبَيْعِ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَبِأَيِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ فَقَالَ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ . ترجمه : آن كه بتواند خود را بر اطاعت خداوند وادارد بايد اقدام كند. اگر از من پيروى كنيد- چنانچه خدا بخواهد- شما را به بهشت خواهم برد گرچه راهى است دشوار و همراه با تلخى. فلان زن (عايشه) را رأى ضعيف زنان دامنگير شد، و كينه در سينهاش چون ديگ آهنگران كه به جوش آيد جوشيد، و اگر از او خواسته مىشد آنچه با من انجام داد با ديگرى انجام دهد انجام نمىداد. با اين حال حرمت اوليه او باقى است، و حسابش با خداوند است. از اين كلام است راه خدا روشنترين راه، و پر فروغترين چراغ است. به ايمان بر اعمال شايسته استدلال مىشود، و به اعمال شايسته بر ايمان دليل مىآورند، ساختمان علم با ايمان آباد مىگردد، و انسان به سبب دانش از مرگ هراسان مىشود، و با مرگ دنياى آدمى پايان مىپذيرد، و با دنيا آخرت به دست مىآيد، با قيامت بهشت براى پرهيزكاران نزديك، و دوزخ براى گمراهان آشكار مىگردد، مردمان را چارهاى از قيامت نيست، كه در ميدان مسابقه آن با سرعت به جانب آخرين جايگاه روان مىشوند. و از اين كلام است از قبرها بيرون آمده، و به آخرين منزل روان شدند. آنجا براى هر خانه اهلى است كه آن را به خانه ديگرى تبديل نكنند، و ساكنانش به جاى ديگر منتقل نشوند. امر به معروف و نهى از منكر دو صفت از صفات خداوندند، اين دو مرگ را نزديك نمىكنند، و روزى را كاهش نمىدهند. بر شما باد به كتاب خدا كه ريسمانى محكم، و نورى آشكار، و دارويى سودمند، و سيراب كنندهاى فرونشاننده عطش است، نگاهدار كسى است كه به آن چنگ زند و نجات بخش كسى كه به آن در آويزد. كژ نشود تا راستش كنند، و منحرف نگردد تا از او بخواهند كه باز گردد، و از خواندن بسيار و به گوش خوردن كهنه نگردد. آن كه با قرآن سخن گويد راست گفته، و هر كه به آن عمل كند پيش افتاده است. [مردى از جاى برخاست و گفت: يا امير المؤمنين، ما را از فتنه خبر ده، و آيا در باره فتنه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيدهاى فرمود:] وقتى خداى سبحان اين آيه را فرستاد: «الم، آيا مردم گمان كردهاند همين كه بگويند ايمان آوردهايم، رها مىشوند و به آزمايش در نمىآيند» دانستم تا زمانى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ميان ماست فتنه بر ما فرود نمىآيد، پرسيدم: يا رسول اللّه منظور از اين فتنه كه خداوند تو را به آن خبر داده چيست فرمود: «يا على، به زودى امتم پس از من آزمايش مىشوند.» گفتم: يا رسول اللّه، مگر نه اين است كه در روز احد افرادى از مسلمانان شهيد شدند و من از فيض شهادت ماندم، و از اين بابت غمگين شدم، شما به من فرمودى: «بر تو بشارت باد كه عاقبت به شهادت مىرسى» در پاسخم فرمود: «آنچه گفتى صحيح است، ولى بگو به هنگام شهادت صبرت چگونه است» گفتم: اين از موارد صبر نيست، بلكه جاى مژده و شكرگزارى است و فرمود: «يا على، به زودى مسلمانان پس از من به ثروتشان آزمايش مىشوند، و با ديندارى خود بر خدا منّت مىنهند، رحمتش را آرزو دارند، و خود را از خشمش در امان دانند، و با شبهات دروغ و هوسهاى غفلت زا حرام او را حلال شمارند، شراب را به اسم آب انگور و خرما، و رشوه را به عنوان هديّه، و ربا را به نام تجارت حلال دانند.» گفتم: يا رسول اللّه، در آن وقت اين چنين مردم را از كدام گروه حساب كنم در موضع ارتداد، يا در مرتبه فتنه فرمود: «در مرتبه فتنه». 2 ) سوره مبارکه النمل آیه 14 وَجَحَدوا بِها وَاستَيقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلمًا وَعُلُوًّا ۚ فَانظُر كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدينَ ترجمه : و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود! مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :سست شدن پایه ایمان بر اثر لغزش کلیدواژه(ها) : ایمان, جنگ اُحد نوع(ها) : قرآن متن فیش : شما به اتفاقی که در جنگ احد افتاد، توجه کنید. آن پنجاه نفری که دچار نفرین و شکوهی همهی مسلمانها در طول این چهارده قرن شدند، مسلمان بودند؛ اصحاب پیغمبر بودند؛ خیلی از آنها در جنگ بدر شرکت کرده بودند؛ مردمان بدی نبودند؛ اما همینها دچار آن آفت شدند؛ یعنی بهخاطر جمعآوری غنیمت، گردنه را رها کردند؛ میدان را به دشمن دادند و موجب شدند که مقدار زیادی از خونهای پاک بر زمین ریخته شود؛ خونی مثل خون حمزهی سیدالشهداء بر زمین ریخته شد؛ پیغمبر زخم خورد و حکومت اسلام و نظام نوپای اسلامی دچار تزلزل شد؛ بهخاطر کوتاهی این پنجاه نفر. قرآن دربارهی این پنجاه نفر میفرماید: «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛(1) یعنی کاری که اینها کردند، نتیجهی اشتباهات و لغزشهایی بود که قبل از این کرده بودند. هر لغزشی به نوبهی خود لغزشهای دیگری را بر انسان تحمیل میکند؛ یعنی پایهی ایمان را سست میکند، و سستی ایمان، تأثیر سوء خودش را در عمل بعدی ما میگذارد. وقتی ما لغزش پیدا میکنیم، این لغزش روی ایمان ما - ولو نامحسوس - تأثیر میگذارد. «انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛ کار خطایی را قبلاً یک نفر انجام میدهد، بعد این خطا در ایمان او تأثیر منفی میگذارد، بدون اینکه خود انسان هم متوجه شود؛ مثل خیلی از وقتها که انسان از حالی به حالی میرود، لیکن تغییر حال خود را متوجه نمیشود. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 155 إِنَّ الَّذينَ تَوَلَّوا مِنكُم يَومَ التَقَى الجَمعانِ إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّيطانُ بِبَعضِ ما كَسَبوا ۖ وَلَقَد عَفَا اللَّهُ عَنهُم ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ حَليمٌ ترجمه : کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :عدل یکی از پایه های ایمان و عامل ماندگاری آن کلیدواژه(ها) : ایمان, عدالت نوع(ها) : قرآن متن فیش : پایهی سوم ایمان عدل است[صبر ،یقین و جهاد پایه های دیگرایمان هستند.]. عدل یعنی هر چیزی در جای خود قرار گرفتن. معنای لغوی عدل هم یعنی میانه. اعتدال هم که میگویند، از این واژه است؛ یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپروی و بدون راستروی. این هم که میگویند عدل یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود، بهخاطر همین است. یعنی وقتی هر چیز در جای خود قرار گرفت، همان تعادلی که در نظام طبیعت بر مبنای عدل و حق آفریده شده، بهوجود میآید. در رفتار انسان، عدل لازم است. برای حکمران، عدل لازم است. در موضعگیری، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است. قرآن فرموده است: «و لا یجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا»؛ دشمنی با کسی موجب نشود که شما دربارهی او از عدالت کناره بگیرید و عدالت را رعایت نکنید؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوی»(1). بنابراین عدل هم یکی از پایههای ایمان است. اگر عدل بود، ایمان میماند. 1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 8 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام میدهید، با خبر است! مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :جهاد بودن صداقت در مواضع سیاسی و اجتماعی کلیدواژه(ها) : ایمان, جهاد نوع(ها) : قرآن متن فیش : پایهی آخر[ایمان]، جهاد است. [صبر ،یقین و عدل پایه های دیگرایمان هستند.]. جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزهگری معنای مبارزه را نمیدهد. میگویی من دارم مبارزه میکنم: مبارزهی علمی میکنم، مبارزهی اجتماعی میکنم، مبارزهی سیاسی میکنم، مبارزهی مسلحانه میکنم؛ همهی اینها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پُر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جادهی آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پُر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمیگویند. مبارزه آنجایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهههای انسانی، میشود دشمن؛ و در جبهههای طبیعی، میشود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آنها را از میان بردارد، این میشود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست؛ یعنی مبارزه. جهادِ در قرآن و حدیث هم به همین معناست؛ همهجا به معنای جنگ مسلحانه نیست. البته یکجا با جنگ مسلحانه تطبیق میکند، یکجا هم با جنگ غیرمسلحانه تطبیق میکند. آنگاه امیرالمؤمنین این کلمات را شرح میدهند - که البته من وارد نمیشوم - هم صبر را، هم یقین را، هم عدل را، هم جهاد را. مثلاً میفرمایند جهاد چهار شعبه دارد: امر به معروف، نهی از منکر و راستگویی و صداقت در مواضع؛ درست همین معنایی که امروز ما در موضعگیری معنا میکنیم؛ یعنی انسان در مواضع سیاسی و اجتماعی صداقت داشته باشد. بنابراین صدق در مواضع، خودش جهاد است. «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا اللَّه علیه»(1) به آن معناست. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 23 مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا ترجمه : در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :صبر ،یقین ،عدل و جهاد ، چهار پایه ایمان کلیدواژه(ها) : ایمان, عدالت, مقاومت, جهاد نوع(ها) : قرآن, نهجالبلاغه متن فیش : در حکمت سیام(1) نهجالبلاغه آمده است: «سئل عن الأیمان»؛ از حضرت تقاضا کردند دربارهی ایمان برای آنها صحبت کند. فرمود: «الأیمان علی اربع دعائم»؛ ایمان روی چهار پایه استوار است. منظور از چهار پایه این است که اگر پایهها محکم بود، ایمان رو میماند؛ اما اگر پایهها سست شد یا فرو ریخت، ایمان به همان نسبت فرو میریزد. بهطور کامل ساقط نمیشود، اما به همان نسبت فرو میریزد. حضرت این چهار پایه را بیان فرمودند: «علی الصّبر و الیقین و العدل والجهاد». اول، ایستادگی و استقامت در همهی زمینههاست. میخواهید برنامهیی را دنبال کنید؛ تا آخر پای آن برنامه بایستید. میخواهید کاری را انجام دهید؛ آن کار را تمام کنید. اگر مصیبتی پیش میآید، در مقابل آن مصیبت خودتان را از دست ندهید. واجبی بر شما مقرر میشود؛ برای انجام دادن واجب تحمل داشته باشید و بیحوصله و از پا افتاده نشوید. اگر در مقابل گناهی قرار میگیرید، ایستادگی کنید و تسلیم گناه نشوید. ایستادگی در هر جایی نمودی دارد. البته معنای ایستادگی، در همهجا یکی است؛ یعنی همان قوت انسانی و استقامت و پافشاری؛ منتها هر جایی یکطور خودش را نشان میدهد: صبر در مقابل اطاعت، صبر در مقابل معصیت، صبر در مقابل مصیبت. پایهی دیگر ایمان بر یقین استوار است. همانطور که گفتیم، یقین همان علم است. پایههای یقین را نباید متزلزل کرد؛ این شک را نباید مثل موریانه به پایهی یقین انداخت. یقین را باید استوار نگه داشت. اگر به طور طبیعی سؤالی به ذهن انسان آمد، باید برود آن سؤال را دنبال کند تا شک و تردید برطرف شود؛ اما خودش نباید وسوسه کند؛ یقین را در خودش یا در دیگران نباید زایل کند؛ یقینیات را دچار تردید و تبدیل به مشکوکات نکند. پایهی سوم ایمان عدل است. عدل یعنی هر چیزی در جای خود قرار گرفتن. معنای لغوی عدل هم یعنی میانه. اعتدال هم که میگویند، از این واژه است؛ یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپروی و بدون راستروی. این هم که میگویند عدل یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود، بهخاطر همین است. یعنی وقتی هر چیز در جای خود قرار گرفت، همان تعادلی که در نظام طبیعت بر مبنای عدل و حق آفریده شده، بهوجود میآید. در رفتار انسان، عدل لازم است. برای حکمران، عدل لازم است. در موضعگیری، عدل لازم است. در اظهار محبت و نفرت، عدل لازم است. قرآن فرموده است: «و لا یجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا»؛ دشمنی با کسی موجب نشود که شما دربارهی او از عدالت کناره بگیرید و عدالت را رعایت نکنید؛ «اعدلوا هو اقرب للتّقوی»(2). بنابراین عدل هم یکی از پایههای ایمان است. اگر عدل بود، ایمان میماند. پایهی آخر، جهاد است. جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزهگری معنای مبارزه را نمیدهد. میگویی من دارم مبارزه میکنم: مبارزهی علمی میکنم، مبارزهی اجتماعی میکنم، مبارزهی سیاسی میکنم، مبارزهی مسلحانه میکنم؛ همهی اینها مبارزه است و معنا دارد. مبارزه یعنی تلاش پُر نیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جادهی آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باک پُر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمیگویند. مبارزه آنجایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهههای انسانی، میشود دشمن؛ و در جبهههای طبیعی، میشود موانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آنها را از میان بردارد، این میشود مبارزه. جهاد در زبان عربی عیناً به همین معناست؛ یعنی مبارزه. جهادِ در قرآن و حدیث هم به همین معناست؛ همهجا به معنای جنگ مسلحانه نیست. البته یکجا با جنگ مسلحانه تطبیق میکند، یکجا هم با جنگ غیرمسلحانه تطبیق میکند. آنگاه امیرالمؤمنین این کلمات را شرح میدهند - که البته من وارد نمیشوم - هم صبر را، هم یقین را، هم عدل را، هم جهاد را. مثلاً میفرمایند جهاد چهار شعبه دارد: امر به معروف، نهی از منکر و راستگویی و صداقت در مواضع؛ درست همین معنایی که امروز ما در موضعگیری معنا میکنیم؛ یعنی انسان در مواضع سیاسی و اجتماعی صداقت داشته باشد. بنابراین صدق در مواضع، خودش جهاد است. «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا اللَّه علیه»(3) به آن معناست. یکی دیگر از شعبههای جهاد، «و شنئان الفاسقین» است؛ یعنی جدا شدن از جریان فسق و کفر؛ این را من مخصوصاً به شما میگویم؛ این را همه توجه داشته باشید. باید حساب شما از این جریان جدا باشد؛ با آن مخلوط نشود. شماها با من آشنا هستید و ما حدود هشت سال با شما بودهایم؛ با بعضی هم که خیلی بیشتر. بنده هیچ اعتقاد ندارم که با کفار باید قطع رابطه کرد؛ نه، مرز شما و کفار باید معلوم باشد؛ مرز شما و فساق باید معلوم باشد؛ مرز شما با آنهایی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند، باید معلوم باشد. یک وقت هم لازم است در جایی انسان با همان کسی هم که جمهوری اسلامی را قبول ندارد، تعامل کند؛ اما معلوم است که او، اوست و شما، شمایید؛ مخلوط نشوید. من همیشه از بعضیها در همین نظام و مجموعهی خودمان گلهمند بودم؛ چون اینها مرزها را پاک کردهاند. به اینها گاهی میگفتم وقتی شما مرز را پاک میکنید، اشکالش این است که بسیاری بهخاطر نبودن مرز، از این طرف میروند آن طرف، از آن طرف میآیند اینطرف؛ مرتب رفت و آمد میکنند؛ یعنی حدود فراموش میشود. یک کشور اگر مرزش مشخص نباشد، هویت جمعی و وحدت جمعی ندارد. بگذارید مرزها مشخص باشد؛ معلوم باشد شما کجایید، آنها کجا هستند. «و من شنئ الفاسقین و غضب للَّه غضب اللَّه له»؛ شما بهخاطر خدا خشم بگیرید، خدا هم بهخاطر شما خشم میگیرد؛ «و ارضاه یوم القیامة».(4) 1 ) قصار 31 : وَ سُئِلَ ( عليه السلام ) عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ وَ الْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِي الْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ وَ مَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِي الْأَوَّلِينَ وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِي أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِي النَّاسِ حَمِيداً وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى التَّعَمُّقِ . وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى التَّمَارِي وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيْدَناً لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا . ترجمه : از حضرتش در رابطه با ايمان سؤال شد، پاسخ داد: ايمان استوار بر چهار پايه است: شكيبايى، باور، عدالت، جهاد. شكيبايى را چهار شعبه است: اشتياق، ترس، زهد، انتظار. آن كه مشتاق بهشت است دل از شهوات گرداند. آن كه در ترس از آتش است از محرمات دورى كرد. آن كه بىرغبت به دنياست مصائب را آسان شمرد. و آن كه در انتظار مرگ است به سوى خيرات شتافت. باور را چهار شعبه است: بينايى زيركانه، دريافت حكيمانه، پندگيرى از ديگران، و اقتدا به روش پاكان. آن كه در زيركى بينايى يافت حكمت برايش روشن شد. و هر كه را حكمت روشن شد پندگيرى را دانست. و هر كه پندگيرى را دانست چنان ماند كه در ميان گذشتگان بوده. عدالت را چهار شعبه است: فهم درست، غواصى دانش، داورى روشن، استوارى در بردبارى. آن كه درست فهميد اعماق دانش را دريافت. كسى كه اعماق دانش را دريافت از آبشخور احكام شريعت سيراب بازگشت. و هر كه بردبارى ورزيد در كارش كوتاهى نكرد، و در ميان مردم به ستودگى و نيكى زندگى نمود. جهاد را چهار شعبه است: امر به معروف، نهى از منكر، صداقت در مواضع حق، دشمنى با بدكاران. آن كه به امر به معروف برخاست مردم مؤمن را توانا نمود. و هر كه نهى از منكر كرد بينى منافقان را به خاك ذلت رساند. و آن كه صدق در مواضع حق را رعايت نمود به وظيفهاش عمل كرد. و هر كس با بدكاران دشمنى كرد و براى خدا خشم گرفت خداوند به خاطر او خشم گيرد و او را در قيامت خشنود سازد. كفر استوار بر چهار پايه است: كنجكاوى ناصواب، زد و خورد با مردم، انحراف از حق، و دشمنى. آن كه كنجكاوى ناصواب كرد به حق باز نگشت. و آن كه از پى جهالت به زد و خورد با مردم برخاست پيوسته از ديدن حق كور شد. و آن كه از حق منحرف گشت خوبى را بدى و بدى را خوبى ديده و دچار مستى گمراهى شد. و آن كه دشمنى نمود راههايش دشوار، و كارش سخت، و راه نجاتش تنگ گشت. شك بر چهار پايه است: جدال، ترس، دو دلى، و خود باختن. آن كه جدال را شيوه خود كرد شب گمراهيش صبح هدايت نشد. و هر كه را ترساند آنچه پيش رو داشت عقب گرد نمود. و هر كس ملازم دو دلى گشت گامهاى شيطان پايمالش كرد. و آن كه به هلاكت دنيا و آخرت تن داد در هر دو جهان نابود شد. پس از اين سخن گفتارى بود كه آن را از ترس طولانى شدن و بيرون رفتن از روشى كه قصد ما در اين كتاب است واگذاشتيم 2 ) سوره مبارکه المائدة آیه 8 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كونوا قَوّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالقِسطِ ۖ وَلا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا ۚ اعدِلوا هُوَ أَقرَبُ لِلتَّقوىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! دشمنی با جمعیّتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیکتر است! و از (معصیت) خدا بپرهیزید، که از آنچه انجام میدهید، با خبر است! 3 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 23 مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا ترجمه : در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :ایمان عاریه یی یعنی ایمان آبیاری نشده با عمل صالح کلیدواژه(ها) : ایمان, تقوا نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : فمن الأیمان ما یکون ثابتاً مستقراً فیالقلوب و منه ما یکون عواری بینالقلوب و الصّدور الی اجل معلوم»(1). دوگونه ایمان داریم؛ ایمان ثابت و مستقر، و ایمان مستودع و عاریهیی. ایمان عاریهیی هم ایمان است؛ نه اینکه آن شخص، منافق است؛ ایمانش راسخ نیست؛ لذا زود زایل میشود. ایمان ثابت و مستقر، یعنی جای گرفتهی در قلب، تکیه کردهی به یک استدلال و یک بینش عمیق، و پشتیبانی شدهی با عمل صالح. نوع دیگر ایمان این است که با احساسات پیدا شده، با منطق پیدا نشده؛ انسان پای آن، عمل صالح نگذاشته؛ همینطور شعارِ ایمانی داده و گاهی هم خیلی تند شعار داده؛ اما پای این، عمل صالحی که بهخاطر آن با نفس ِ خودش مجاهدت و مبارزه کند، خرج نکرده؛ یعنی این ایمان با عمل صالح آبیاری نشده؛ این میشود ایمان عاریهیی. حضرت میفرماید: «و منه ما یکون عواری بین القلوب والصّدور الی اجل معلوم». آن وقتِ معلوم چه هنگام است؟ تا این ایمان، عاریهیی است؛ تا وقتی که این ایمان از او زایل شود؛ گنجشکی که در سینهی خودش حبس کرده، بپرد و برود؛ چون این ایمان جزو وجود او نشده است. در چه مواقعی اینگونه ایمان زایل میشود؟ وقتهای امتحان و لحظات هوای نفس. مثلاً اگر کسی پولکی است، هنگامیکه بین پول و حفظ ایمان، سر دو راهی قرار بگیرد، ایمان میپرد و تمام میشود. بعضیها دچار وسوسههای نفسانی و شهوات جنسی هستند؛ بعضیها دچار مقامپرستیاند؛ هر کسی یکطوری است. هر کدام از ماها لغزشگاهی داریم؛ به قول فرنگیها، پاشنهی آشیل و چشم اسفندیاری داریم؛ آنجا گیجگاه و ضربتخور ماست؛ به خدا پناه ببریم که آن ضربتخور پیش نیاید. راهش تقواست. تقوا که من مکرر در همین جلسه و جلسات دیگر راجع به آن صحبت کردهام، یعنی دایم مراقب خود بودن. انسان راز بعضی از تحولهای صدوهشتاد درجهییِ از اول انقلاب تا الان را اینجا میفهمد. از اول انقلاب تا الان بیستوپنج سال میگذرد؛ گاهی میبینید بعضیها صدوهشتاد درجه تحول پیدا کردهاند؛ یعنی از یک مؤمنِ مخلص ِ صادقِ پُرجوش و خروش ِ شعار دهنده، تبدیل شدهاند به یک معاندِ معارض ِ دشمنِ لجوجِ عنودِ بهانهگیر! ما چند نوع دشمن داریم: بعضی دشمنها، دشمن هستند؛ اما دایماً نمیخواهند بهصورت انقلاب پنجه بزنند. بعضیها نه، دایم میخواهند در چشم انقلاب و نظام اسلامی انگشت فرو کنند و پنجه بزنند. وقتی نگاه میکنی، میبینی بعضی از اینها کسانی هستند که بسیار تند و داغ، خیلیها را قبول نداشتند؛ مثل شعلهیی که از روی خس و خاشاک بلند میشود. البته از چوبِ محکم هم گاهی شعلهی مفصل بلند میشود؛ اما از خس و خاشاک هم که هیچ چیز ندارد، شعله بلند میشود، ولی فوراً میخوابد. گاهی ما کسانی از این قبیل داریم؛ ایمان اینها مستقر نیست؛ مستودع و زوالپذیر و بدون تکیهی به یک استدلال محکم است. همانطور که عرض کردیم، این ایمانِ زایل شده اینطور نیست که وقتی بخواهد برود، زنگ بزند و خبر کند و بگوید رفتم و از این ساعت من دیگر کافر میشوم و نماز نمیخوانم؛ بتدریج انسان نمیفهمد و ملتفت نمیشود که چگونه این ایمان از او زایل شد. خیلی باید مراقب بود و به خدا پناه برد. 1 ) خطبه 189 : از خطبههاى آن حضرت است در باره ايمان و هجرت فَمِنَ الْإِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَّ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ فَإِذَا كَانَتْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ مِنْ أَحَدٍ فَقِفُوهُ حَتَّى يَحْضُرَهُ الْمَوْتُ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَقَعُ حَدُّ الْبَرَاءَةِ . وَ الْهِجْرَةُ قَائِمَةٌ عَلَى حَدِّهَا الْأَوَّلِ مَا كَانَ لِلَّهِ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ حَاجَةٌ مِنْ مُسْتَسِرِّ الْإِمَّةِ وَ مُعْلِنِهَا لَا يَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِرٌ وَ لَا يَقَعُ اسْمُ الِاسْتِضْعَافِ عَلَى مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُهُ . إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ لَا يَعِي حَدِيثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِينَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِينَةٌ . أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ بِرِجْلِهَا فِتْنَةٌ تَطَأُ فِي خِطَامِهَا وَ تَذْهَبُ بِأَحْلَامِ قَوْمِهَا . ترجمه : از ايمانها ايمانى در دلها ثابت و برقرار، و ايمانى بين دلها و سينهها تا مدتى معين عاريتى و ناپايدار است. پس اگر از كسى به علّتى شرعى براى شما بيزارى حاصل شد او را واگذاريد تا مرگش برسد، آن هنگام (اگر بر حال گذشته باقى بود) مرز بيزارى است. وجوب هجرت بر همان اساس اوليّهاش باقى است. البته خدا را به مردم روى زمين از آنان كه ايمانشان را پنهان دارند يا آشكار نمايند نيازى نيست. نام هجرت بر احدى واقع نمىشود مگر حجت خدا را در زمين بشناسد، كسى كه حجت الهى را شناخت و به او اقرار كرد مهاجر است. و نام مستضعف بر آن كه حجت به او رسيد و گوشش آن را شنيد و دلش آن را حفظ كرد صدق نمىكند. معرفت به ما كارى است سخت و دشوار، آن را جز عبدى كه خداوند قلبش را براى ايمان امتحان كرده تحمل نمىكند، و حديث ما را فرا نگيرد جز سينههاى امين، و عقلهاى متين. اى مردم، پيش از آنكه مرا نيابيد از من بپرسيد، كه من به راههاى آسمان داناتر از راههاى زمينم، بپرسيد پيش از آنكه فتنهاى به شما روى آورد كه چون شتر بىصاحب گام بردارد و مهار خود را لگد كوب كند، و عقول صاحب عقول را زايل نمايد مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش : ایمان, عمل صالح کلیدواژه(ها) : ایمان, عمل صالح نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما باید ایمان خود را با عمل صالح تقویت کنیم؛ کمااینکه عمل صالح را باید از راه ایمان بشناسیم. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :محسوس نبودن کم شدن ایمان در انسان کلیدواژه(ها) : جنگ اُحد, ایمان, عمر انسان, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : شما به اتفاقی که در جنگ احد افتاد، توجه کنید. آن پنجاه نفری که دچار نفرین و شکوه ی همه ی مسلمانها در طول این چهارده قرن شدند، مسلمان بودند؛ اصحاب پیغمبر بودند؛ خیلی از آنها در جنگ بدر شرکت کرده بودند؛ مردمان بدی نبودند؛ اما همین ها دچار آن آفت شدند؛ یعنی به خاطر جمع آوری غنیمت، گردنه را رها کردند؛ میدان را به دشمن دادند و موجب شدند که مقدار زیادی از خونهای پاک بر زمین ریخته شود؛ خونی مثل خون حمزه ی سیدالشهداء بر زمین ریخته شد؛ پیغمبر زخم خورد و حکومت اسلام و نظام نوپای اسلامی دچار تزلزل شد؛ به خاطر کوتاهی این پنجاه نفر. قرآن درباره ی این پنجاه نفر می فرماید: «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛ یعنی کاری که اینها کردند، نتیجه ی اشتباهات و لغزشهایی بود که قبل از این کرده بودند. هر لغزشی به نوبه ی خود لغزشهای دیگری را بر انسان تحمیل می کند؛ یعنی پایه ی ایمان را سست می کند، و سستی ایمان، تأثیر سوء خودش را در عمل بعدی ما می گذارد. وقتی ما لغزش پیدا می کنیم، این لغزش روی ایمان ما - ولو نامحسوس - تأثیر می گذارد. «انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛ کار خطایی را قبلاً یک نفر انجام می دهد، بعد این خطا در ایمان او تأثیر منفی می گذارد، بدون این که خود انسان هم متوجه شود؛ مثل خیلی از وقتها که انسان از حالی به حالی می رود، لیکن تغییر حال خود را متوجه نمی شود. خدا رحمت کند مرحوم آقای خاتمی (رضوان اللَّه علیه)؛ پدر بزرگوار رئیس جمهور محترممان را. سال 57 وقتی از تبعید برمی گشتم، اردکان خدمت ایشان رسیدم. آن موقع حدود هفتاد سالشان بود. می گفتند من خودم را احساس نمی کنم. به زبان می گویم پیرم، اما اصلاً احساس نمی کنم پیرم؛ خودم را مثل تصویر سی سالگی، سی وپنج سالگی می بینم. من سالها بعد از ایشان پرسیدم شما یک وقت چنین چیزی به من گفتید؛ آیا الان هم همان طور است؟ گفتند بله، همان طور است. حالا خود ما هم همین طوریم. تصویری که از ما ریش سفیدها و پیرمردها در ذهنمان هست، تصویر سی سال پیش خودمان است. ما گذران عمر و تحول عجیبی که پیدا شده، با همه ی آثار محسوس جسمانی یی که دارد، درک نمی کنیم. تحول ایمان هم همین طور است؛ یعنی کم شدن ایمان را هم انسان حس نمی کند؛ چون حتّی آثار محسوس جسمانی هم ندارد که انسان بفهمد و درک کند. پس آن لغزش و اشتباه، در ایمان اثر گذاشت. کم بودن ایمان، در عمل بعدی ما اثر می گذارد. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :ایمان پایهی عمل و حرکت انسان است کلیدواژه(ها) : ایمان, عمل صالح نوع(ها) : قرآن, نهجالبلاغه متن فیش : حضرت علی (علیهالسلام) می فرمایند: «سبیل ابلج المنهاج انورالسّراج»؛ ایمان، راهی است که مسیر آن کاملاً روشن است. ایمان، فروزنده ترین چراغ است. مراد از ایمان در این عبارت امیرالمؤمنین (علیه الصّلاةوالسّلام)، ایمان دینی است؛ یعنی ایمان به خدا و روز جزا و پیغمبر، و همین ایمانی که ادیان مردم را به آن فرا می خوانند. البته اهمیت مطلق ایمان معلوم است؛ چون ایمان پایهی عمل و حرکت انسان است. تا انسان به چیزی دلسپرده و گرویده نباشد، در راه آن حرکت نمیکند. ایمان با علم فرق دارد. انسان گاهی به حقیقتی عالم است، اما گرویده ی به آن نیست. یعنی در ایمان، فقط دانا بودن و عالم به صدق بودن کافی نیست؛ چیزی اضافه ی بر این علم لازم است. البته ایمان بدون علم هم ممکن نیست - ایمان با شک و تردید معنا ندارد - اما علم به تنهایی هم برای ایمان کافی نیست؛ کما این که می بینید قرآن درباره ی موسی و قضایای فرعون می فرماید: «و جحدوا بها واستیقنتها انفسهم ظلما و علوّا»؛(1) یعنی وقتی موسی دعوت خودش را مطرح کرد، ملأ فرعونی فهمیدند او راست می گوید و حقیقت است؛ اما بعد از آن که موسی این معجزه ی عجیب را نشان داد و بعد از آن که ساحران و جادوگران - که تصور می شد کار موسی هم از قبیل کار آنهاست - خودشان اعتراف کردند این از نوع کار آنها نیست و با وجود تهدید فرعون سجده کردند و به موسی ایمان آوردند و مرگ را پذیرا شدند، برای آنها روشن شد که موسی حقیقت می گوید؛ اما در عین حال این حقیقت را انکار کردند؛ «جحدوا بها واستیقنتها انفسهم». یقین داشتند که موسی راست می گوید، اما در عین حال انکار کردند. چرا؟ زیرا «ظلما و علّوا»؛ به خاطر این که استکبار و هواهای نفسانی شان و ظلمی که می خواستند بکنند، نمی گذاشت تسلیم شوند... گفتیم در این جا مراد امیرالمؤمنین ایمان دینی است؛ ایمان به یک شی ء باطل و ایمان به بت و بتمداری نیست؛ ایمان به خدای لاشریک له و ایمان به نبوتها و ایمان به حقایق و ایمان به قیامت است. می فرماید: «سبیل ابلج المنهاج»؛ یعنی مسیر این راه، بسیار روشن است. اگر کسی با عقل و فطرتِ خود وارد این میدان شود، راه را روشن و بی تردید و بی شبهه می بیند؛ «انورالسّراج» است. بعد دنباله اش این است: «فبالأیمان یستدلّ علی الصّالحات»؛ از راه ایمان، انسان به اعمال صالح می رسد. ایمان است که انسان را می کشاند و به عمل صالح دلالت می کند. بعد بلافاصله می فرماید: «و بالصّالحات یستدلّ علی الأیمان»؛(2) عمل صالح هم انسان را به ایمان دلالت می کند. یعنی یک تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد. به نظر من این نکته ی خیلی مهمی است. ما باید ایمان خود را با عمل صالح تقویت کنیم؛ کمااین که عمل صالح را باید از راه ایمان بشناسیم. 1 ) سوره مبارکه النمل آیه 14 وَجَحَدوا بِها وَاستَيقَنَتها أَنفُسُهُم ظُلمًا وَعُلُوًّا ۚ فَانظُر كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُفسِدينَ ترجمه : و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود! 2 ) خطبه 156 : از سخنان آن حضرت است خطاب به اهل بصره در خبر از پيشامدهاى سخت فَمَنِ اسْتَطَاعَ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَفْعَلْ فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ وَ أَمَّا فُلَانَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ النِّسَاءِ وَ ضِغْنٌ غَلَا فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ الْقَيْنِ وَ لَوْ دُعِيَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَيْرِي مَا أَتَتْ إِلَيَّ لَمْ تَفْعَلْ وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى . منه : سَبِيلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ السِّرَاجِ فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْإِيمَانِ وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْيَا وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ الْآخِرَةُ وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ وَ تُبَرَّزُ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَ إِنَّ الْخَلْقَ لَا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِيَامَةِ مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَايَةِ الْقُصْوَى . منه : قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ الْأَجْدَاثِ وَ صَارُوا إِلَى مَصَايِرِ الْغَايَاتِ لِكُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا لَا يَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لَا يُنْقَلُونَ عَنْهَا وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ إِنَّهُمَا لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّيُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ لَا يَعْوَجُّ فَيُقَامَ وَ لَا يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ وَ لَا تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ . و قام إليه رجل فقال يا أمير المؤمنين ، أخبرنا عن الفتنة ، و هل سألت رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله ) عنها فقال ( عليه السلام ) : إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ عَلِمْتُ أَنَّ الْفِتْنَةَ لَا تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) بَيْنَ أَظْهُرِنَا فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتِي أَخْبَرَكَ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي فَقُلْتُ يَا رَسُولُ اللَّهِ أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي الشَّهَادَةُ فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتَ لِي أَبْشِرْ فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَى وَ الشُّكْرِ وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْكَاذِبَةِ وَ الْأَهْوَاءِ السَّاهِيَةِ فَيَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ وَ الرِّبَا بِالْبَيْعِ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَبِأَيِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ فَقَالَ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ . ترجمه : آن كه بتواند خود را بر اطاعت خداوند وادارد بايد اقدام كند. اگر از من پيروى كنيد- چنانچه خدا بخواهد- شما را به بهشت خواهم برد گرچه راهى است دشوار و همراه با تلخى. فلان زن (عايشه) را رأى ضعيف زنان دامنگير شد، و كينه در سينهاش چون ديگ آهنگران كه به جوش آيد جوشيد، و اگر از او خواسته مىشد آنچه با من انجام داد با ديگرى انجام دهد انجام نمىداد. با اين حال حرمت اوليه او باقى است، و حسابش با خداوند است. از اين كلام است راه خدا روشنترين راه، و پر فروغترين چراغ است. به ايمان بر اعمال شايسته استدلال مىشود، و به اعمال شايسته بر ايمان دليل مىآورند، ساختمان علم با ايمان آباد مىگردد، و انسان به سبب دانش از مرگ هراسان مىشود، و با مرگ دنياى آدمى پايان مىپذيرد، و با دنيا آخرت به دست مىآيد، با قيامت بهشت براى پرهيزكاران نزديك، و دوزخ براى گمراهان آشكار مىگردد، مردمان را چارهاى از قيامت نيست، كه در ميدان مسابقه آن با سرعت به جانب آخرين جايگاه روان مىشوند. و از اين كلام است از قبرها بيرون آمده، و به آخرين منزل روان شدند. آنجا براى هر خانه اهلى است كه آن را به خانه ديگرى تبديل نكنند، و ساكنانش به جاى ديگر منتقل نشوند. امر به معروف و نهى از منكر دو صفت از صفات خداوندند، اين دو مرگ را نزديك نمىكنند، و روزى را كاهش نمىدهند. بر شما باد به كتاب خدا كه ريسمانى محكم، و نورى آشكار، و دارويى سودمند، و سيراب كنندهاى فرونشاننده عطش است، نگاهدار كسى است كه به آن چنگ زند و نجات بخش كسى كه به آن در آويزد. كژ نشود تا راستش كنند، و منحرف نگردد تا از او بخواهند كه باز گردد، و از خواندن بسيار و به گوش خوردن كهنه نگردد. آن كه با قرآن سخن گويد راست گفته، و هر كه به آن عمل كند پيش افتاده است. [مردى از جاى برخاست و گفت: يا امير المؤمنين، ما را از فتنه خبر ده، و آيا در باره فتنه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيدهاى فرمود:] وقتى خداى سبحان اين آيه را فرستاد: «الم، آيا مردم گمان كردهاند همين كه بگويند ايمان آوردهايم، رها مىشوند و به آزمايش در نمىآيند» دانستم تا زمانى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ميان ماست فتنه بر ما فرود نمىآيد، پرسيدم: يا رسول اللّه منظور از اين فتنه كه خداوند تو را به آن خبر داده چيست فرمود: «يا على، به زودى امتم پس از من آزمايش مىشوند.» گفتم: يا رسول اللّه، مگر نه اين است كه در روز احد افرادى از مسلمانان شهيد شدند و من از فيض شهادت ماندم، و از اين بابت غمگين شدم، شما به من فرمودى: «بر تو بشارت باد كه عاقبت به شهادت مىرسى» در پاسخم فرمود: «آنچه گفتى صحيح است، ولى بگو به هنگام شهادت صبرت چگونه است» گفتم: اين از موارد صبر نيست، بلكه جاى مژده و شكرگزارى است و فرمود: «يا على، به زودى مسلمانان پس از من به ثروتشان آزمايش مىشوند، و با ديندارى خود بر خدا منّت مىنهند، رحمتش را آرزو دارند، و خود را از خشمش در امان دانند، و با شبهات دروغ و هوسهاى غفلت زا حرام او را حلال شمارند، شراب را به اسم آب انگور و خرما، و رشوه را به عنوان هديّه، و ربا را به نام تجارت حلال دانند.» گفتم: يا رسول اللّه، در آن وقت اين چنين مردم را از كدام گروه حساب كنم در موضع ارتداد، يا در مرتبه فتنه فرمود: «در مرتبه فتنه». مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :دنیاطلبی بعضی از مجاهدان احد سبب تزلزل ایمانشان شد کلیدواژه(ها) : دنیاگرایی, ایمان, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : به اتفاقی که در جنگ احد افتاد، توجه کنید. آن پنجاه نفری که دچار نفرین و شکوه ی همه ی مسلمانها در طول این چهارده قرن شدند، مسلمان بودند؛ اصحاب پیغمبر بودند؛ خیلی از آنها در جنگ بدر شرکت کرده بودند؛ مردمان بدی نبودند؛ اما همین ها دچار آن آفت شدند؛ یعنی به خاطر جمع آوری غنیمت، گردنه را رها کردند؛ میدان را به دشمن دادند و موجب شدند که مقدار زیادی از خونهای پاک بر زمین ریخته شود؛ خونی مثل خون حمزه ی سیدالشهداء بر زمین ریخته شد؛ پیغمبر زخم خورد و حکومت اسلام و نظام نوپای اسلامی دچار تزلزل شد؛ به خاطر کوتاهی این پنجاه نفر. قرآن درباره ی این پنجاه نفر می فرماید: «انّ الّذین تولّوا منکم یوم التقی الجمعان انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛(1) یعنی کاری که اینها کردند، نتیجه ی اشتباهات و لغزشهایی بود که قبل از این کرده بودند. هر لغزشی به نوبه ی خود لغزشهای دیگری را بر انسان تحمیل می کند؛ یعنی پایه ی ایمان را سست می کند، و سستی ایمان، تأثیر سوء خودش را در عمل بعدی ما می گذارد. وقتی ما لغزش پیدا می کنیم، این لغزش روی ایمان ما - ولو نامحسوس - تأثیر می گذارد. «انّما استزلّهم الشّیطان ببعض ما کسبوا»؛ کار خطایی را قبلاً یک نفر انجام می دهد، بعد این خطا در ایمان او تأثیر منفی می گذارد، بدون این که خود انسان هم متوجه شود؛ مثل خیلی از وقتها که انسان از حالی به حالی می رود، لیکن تغییر حال خود را متوجه نمیشود. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 155 إِنَّ الَّذينَ تَوَلَّوا مِنكُم يَومَ التَقَى الجَمعانِ إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّيطانُ بِبَعضِ ما كَسَبوا ۖ وَلَقَد عَفَا اللَّهُ عَنهُم ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ حَليمٌ ترجمه : کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :صبر، یقین، عدالت، جهاد چهار رکن ایمان است کلیدواژه(ها) : صبر, یقین, عدالت, جهاد, ایمان نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : در حکمت سی ام نهج البلاغه آمده است: «سئل عن الأیمان»؛ از حضرت تقاضا کردند درباره ی ایمان برای آنها صحبت کند. فرمود: «الأیمان علی اربع دعائم»؛ ایمان روی چهار پایه استوار است. منظور از چهار پایه این است که اگر پایه ها محکم بود، ایمان رو می ماند؛ اما اگر پایه ها سست شد یا فرو ریخت، ایمان به همان نسبت فرو می ریزد. به طور کامل ساقط نمی شود، اما به همان نسبت فرو می ریزد. حضرت این چهار پایه را بیان فرمودند: «علی الصّبر والیقین والعدل والجهاد».(1) اول، ایستادگی و استقامت در همه ی زمینه هاست. می خواهید برنامه یی را دنبال کنید؛ تا آخر پای آن برنامه بایستید. می خواهید کاری را انجام دهید؛ آن کار را تمام کنید. اگر مصیبتی پیش می آید، در مقابل آن مصیبت خودتان را از دست ندهید. واجبی بر شما مقرر می شود؛ برای انجام دادن واجب تحمل داشته باشید و بی حوصله و از پا افتاده نشوید... پایه ی دیگر ایمان بر یقین استوار است. همان طور که گفتیم، یقین همان علم است. پایه های یقین را نباید متزلزل کرد؛ این شک را نباید مثل موریانه به پایه ی یقین انداخت. یقین را باید استوار نگه داشت... پایه ی سوم ایمان عدل است. عدل یعنی هر چیزی در جای خود قرار گرفتن. معنای لغوی عدل هم یعنی میانه. اعتدال هم که می گویند، از این واژه است؛ یعنی در جای خود، بدون افراط و بدون تفریط؛ بدون چپ روی و بدون راست روی. این هم که می گویند عدل یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود، به خاطر همین است. یعنی وقتی هر چیز در جای خود قرار گرفت، همان تعادلی که در نظام طبیعت بر مبنای عدل و حق آفریده شده، به وجود می آید... پایه ی آخر، جهاد است. 1 ) قصار 31 : وَ سُئِلَ ( عليه السلام ) عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ وَ الْيَقِينُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِي الْفِطْنَةِ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ وَ مَنْ تَبَيَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِي الْأَوَّلِينَ وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُكْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِي أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِي النَّاسِ حَمِيداً وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْكَافِرِينَ وَ مَنْ صَدَقَ فِي الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ الْكُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى التَّعَمُّقِ . وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّيْغِ وَ الشِّقَاقِ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ يُنِبْ إِلَى الْحَقِّ وَ مَنْ كَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ وَ الشَّكُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى التَّمَارِي وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَيْدَناً لَمْ يُصْبِحْ لَيْلُهُ وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَيْنَ يَدَيْهِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِي الرَّيْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِكُ الشَّيَاطِينِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَكَةِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ هَلَكَ فِيهِمَا . ترجمه : از حضرتش در رابطه با ايمان سؤال شد، پاسخ داد: ايمان استوار بر چهار پايه است: شكيبايى، باور، عدالت، جهاد. شكيبايى را چهار شعبه است: اشتياق، ترس، زهد، انتظار. آن كه مشتاق بهشت است دل از شهوات گرداند. آن كه در ترس از آتش است از محرمات دورى كرد. آن كه بىرغبت به دنياست مصائب را آسان شمرد. و آن كه در انتظار مرگ است به سوى خيرات شتافت. باور را چهار شعبه است: بينايى زيركانه، دريافت حكيمانه، پندگيرى از ديگران، و اقتدا به روش پاكان. آن كه در زيركى بينايى يافت حكمت برايش روشن شد. و هر كه را حكمت روشن شد پندگيرى را دانست. و هر كه پندگيرى را دانست چنان ماند كه در ميان گذشتگان بوده. عدالت را چهار شعبه است: فهم درست، غواصى دانش، داورى روشن، استوارى در بردبارى. آن كه درست فهميد اعماق دانش را دريافت. كسى كه اعماق دانش را دريافت از آبشخور احكام شريعت سيراب بازگشت. و هر كه بردبارى ورزيد در كارش كوتاهى نكرد، و در ميان مردم به ستودگى و نيكى زندگى نمود. جهاد را چهار شعبه است: امر به معروف، نهى از منكر، صداقت در مواضع حق، دشمنى با بدكاران. آن كه به امر به معروف برخاست مردم مؤمن را توانا نمود. و هر كه نهى از منكر كرد بينى منافقان را به خاك ذلت رساند. و آن كه صدق در مواضع حق را رعايت نمود به وظيفهاش عمل كرد. و هر كس با بدكاران دشمنى كرد و براى خدا خشم گرفت خداوند به خاطر او خشم گيرد و او را در قيامت خشنود سازد. كفر استوار بر چهار پايه است: كنجكاوى ناصواب، زد و خورد با مردم، انحراف از حق، و دشمنى. آن كه كنجكاوى ناصواب كرد به حق باز نگشت. و آن كه از پى جهالت به زد و خورد با مردم برخاست پيوسته از ديدن حق كور شد. و آن كه از حق منحرف گشت خوبى را بدى و بدى را خوبى ديده و دچار مستى گمراهى شد. و آن كه دشمنى نمود راههايش دشوار، و كارش سخت، و راه نجاتش تنگ گشت. شك بر چهار پايه است: جدال، ترس، دو دلى، و خود باختن. آن كه جدال را شيوه خود كرد شب گمراهيش صبح هدايت نشد. و هر كه را ترساند آنچه پيش رو داشت عقب گرد نمود. و هر كس ملازم دو دلى گشت گامهاى شيطان پايمالش كرد. و آن كه به هلاكت دنيا و آخرت تن داد در هر دو جهان نابود شد. پس از اين سخن گفتارى بود كه آن را از ترس طولانى شدن و بيرون رفتن از روشى كه قصد ما در اين كتاب است واگذاشتيم مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1383/08/20 عنوان فیش :پشتوانه ایمان ثابت و مستقر، عمل صالح است کلیدواژه(ها) : ایمان, عمل صالح نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : «مِن کلام له علیه السّلام فی الأیمان: فمن الأیمان ما یکون ثابتاً مستقراً فی القلوب و منه ما یکون عواری بین القلوب و الصّدور الی اجل معلوم».(1) دوگونه ایمان داریم؛ ایمان ثابت و مستقر، و ایمان مستودع و عاریه یی. ایمان عاریه یی هم ایمان است؛ نه این که آن شخص، منافق است؛ ایمانش راسخ نیست؛ لذا زود زایل می شود. ایمان ثابت و مستقر، یعنی جای گرفته ی در قلب، تکیه کرده ی به یک استدلال و یک بینش عمیق، و پشتیبانی شده ی با عمل صالح. نوع دیگر ایمان این است که با احساسات پیدا شده، با منطق پیدا نشده؛ انسان پای آن، عمل صالح نگذاشته؛ همین طور شعارِ ایمانی داده و گاهی هم خیلی تند شعار داده؛ اما پای این، عمل صالحی که به خاطر آن با نفس ِ خودش مجاهدت و مبارزه کند، خرج نکرده؛ یعنی این ایمان با عمل صالح آبیاری نشده؛ این می شود ایمان عاریه یی. حضرت می فرماید: «و منه ما یکون عواری بین القلوب والصّدور الی اجل معلوم». آن وقتِ معلوم چه هنگام است؟ تا این ایمان، عاریه یی است؛ تا وقتی که این ایمان از او زایل شود؛ گنجشکی که در سینه ی خودش حبس کرده، بپرد و برود؛ چون این ایمان جزو وجود او نشده است. در چه مواقعی این گونه ایمان زایل می شود؟ وقتهای امتحان و لحظات هوای نفس. مثلاً اگر کسی پولکی است، هنگامی که بین پول و حفظ ایمان، سر دو راهی قرار بگیرد، ایمان می پرد و تمام می شود. بعضی ها دچار وسوسه های نفسانی و شهوات جنسی هستند؛ بعضی ها دچار مقام پرستی اند؛ هر کسی یک طوری است. 1 ) خطبه 189 : از خطبههاى آن حضرت است در باره ايمان و هجرت فَمِنَ الْإِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَّ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ فَإِذَا كَانَتْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ مِنْ أَحَدٍ فَقِفُوهُ حَتَّى يَحْضُرَهُ الْمَوْتُ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَقَعُ حَدُّ الْبَرَاءَةِ . وَ الْهِجْرَةُ قَائِمَةٌ عَلَى حَدِّهَا الْأَوَّلِ مَا كَانَ لِلَّهِ فِي أَهْلِ الْأَرْضِ حَاجَةٌ مِنْ مُسْتَسِرِّ الْإِمَّةِ وَ مُعْلِنِهَا لَا يَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِرٌ وَ لَا يَقَعُ اسْمُ الِاسْتِضْعَافِ عَلَى مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُهُ . إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ لَا يَعِي حَدِيثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِينَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِينَةٌ . أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ بِرِجْلِهَا فِتْنَةٌ تَطَأُ فِي خِطَامِهَا وَ تَذْهَبُ بِأَحْلَامِ قَوْمِهَا . ترجمه : از ايمانها ايمانى در دلها ثابت و برقرار، و ايمانى بين دلها و سينهها تا مدتى معين عاريتى و ناپايدار است. پس اگر از كسى به علّتى شرعى براى شما بيزارى حاصل شد او را واگذاريد تا مرگش برسد، آن هنگام (اگر بر حال گذشته باقى بود) مرز بيزارى است. وجوب هجرت بر همان اساس اوليّهاش باقى است. البته خدا را به مردم روى زمين از آنان كه ايمانشان را پنهان دارند يا آشكار نمايند نيازى نيست. نام هجرت بر احدى واقع نمىشود مگر حجت خدا را در زمين بشناسد، كسى كه حجت الهى را شناخت و به او اقرار كرد مهاجر است. و نام مستضعف بر آن كه حجت به او رسيد و گوشش آن را شنيد و دلش آن را حفظ كرد صدق نمىكند. معرفت به ما كارى است سخت و دشوار، آن را جز عبدى كه خداوند قلبش را براى ايمان امتحان كرده تحمل نمىكند، و حديث ما را فرا نگيرد جز سينههاى امين، و عقلهاى متين. اى مردم، پيش از آنكه مرا نيابيد از من بپرسيد، كه من به راههاى آسمان داناتر از راههاى زمينم، بپرسيد پيش از آنكه فتنهاى به شما روى آورد كه چون شتر بىصاحب گام بردارد و مهار خود را لگد كوب كند، و عقول صاحب عقول را زايل نمايد مربوط به :بیانات در مراسم مشترک دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش - 1383/07/22 عنوان فیش : ایران, ایمان, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : ایران, ایمان, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : چیزی که ایران اسلامی کارخانهی منحصر بهفرد آن را در درون خود داشته است، ایمان است . مربوط به :بیانات در مراسم مشترک دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش - 1383/07/22 عنوان فیش : ایمان, نیروهای مسلح کلیدواژه(ها) : ایمان, نیروهای مسلح نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : علم و ایمان را در خودتان تقویت کنید مربوط به :بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات - 1383/07/13 عنوان فیش :ایمانِ نیروی انسانی،عامل موفقیت وزارت اطلاعات کلیدواژه(ها) : ایمان, پرونده اعمال نوع(ها) : قرآن متن فیش : من در یک کلمه، عامل موفقیت وزارت اطلاعات را، «ایمان» نیروی انسانی این وزارتخانه میدانم که این ایمان منحصربهفرد هم است. درست است که در همه جای دنیا انسانهای وطنپرستی هستند که به کشور و به سرنوشت ملتشان علاقهمندند و با همان علاقه کار اطلاعاتی یا سیاسی میکنند - این علاقه مشترک است - اما علاقهی شما فراتر از این است؛ ایمان دینی و ایمان به غیب و کار برای خداست؛ کاری که یک سر سوزن از آن به هدر نمیرود؛ شما این را دارید.«فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره»(1)؛ بهقدر سنگینی یک ذره - ذره که میدانید چیست؟ همین چیزهایی که در فضا و در نور آفتاب معلقند و دیده میشوند، ذره هستند - اگر شما کار کنید، ضایع نمیشود. فرض بفرمایید که شما ساعت کارتان تمام شده و پنج دقیقه اضافه میمانید که نه مدیر میفهمد، نه بالادست میفهمد، نه در سوابق اثر میگذارد و نه اضافه کار میدهند؛ اما خدا و کرامالکاتبین این پنج دقیقه را میبینند و آن را در پروندهی شما ثبت میکنند؛ که این آقا بعد از ساعت خدمت، چون دید این پرونده نصفهکاره است، پنج دقیقه بیشتر کار کرد. چنین چیزی را ما در هیچ جا، غیر از عرصهی دین و ایمان دینی، نداریم. 1 ) سوره مبارکه الزلزلة آیه 7 فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ ترجمه : پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند! مربوط به :بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات - 1383/07/13 عنوان فیش :گرفتار بودن غیرمعصومین به خطا و اشتباه کلیدواژه(ها) : ایمان, کارگزاران نظام نوع(ها) : قرآن متن فیش : عزیزان من! ایمان را تقویت کنید؛ هم در خودتان، هم در مجموعهی زیردستتان. یک مدیر در هر سطحی که هست، تأثیر مستقیم روی زیرمجموعهاش دارد؛ آنها به شما و به رفتارتان، به حرکاتتان، به برخوردتان، به خدمتتان و خدای نکرده به گناهتان نگاه میکنند؛ اینطور هم نیست که گناه ماها را کسی نفهمد: لطف حق با تو مداراها کند چون که از حد بگذری رسوا کند ادامه که دادیم، رسوا میکند. «الّا اللمم»(1). «لَمَمْ» یعنی اینکه یک وقت از انسان خطایی از روی جهالت سر میزند، فوراً هم متوجه میشود و میگوید خدایا غلط کردم؛ توبه میکند؛ این، «لمم» است. البته ممکن است این کار از انسانی مکرر هم سر بزند؛ اما اصرار بر خطا، اصرار بر گناه نیست؛ خطایی است که یک بار انسان مرتکب میشود؛ همهی ماها هم داریم؛ غیرِمعصوم همهمان گرفتار همین «لمم» هستیم. اگر مراقب باشیم، گرفتار «لمم» هستیم؛ اگر مراقب نباشیم که هیچ؛ مثل کسی که در سرازیری قرار بگیرد که دیگر نمیتواند خودش را کنترل کند؛ میرود تا پایین دره. 1 ) سوره مبارکه النجم آیه 32 الَّذينَ يَجتَنِبونَ كَبائِرَ الإِثمِ وَالفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ المَغفِرَةِ ۚ هُوَ أَعلَمُ بِكُم إِذ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَإِذ أَنتُم أَجِنَّةٌ في بُطونِ أُمَّهاتِكُم ۖ فَلا تُزَكّوا أَنفُسَكُم ۖ هُوَ أَعلَمُ بِمَنِ اتَّقىٰ ترجمه : همانها که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری میکنند، جز گناهان صغیره (که گاه آلوده آن میشوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است؛ او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام که شما را از زمین آفرید و در آن موقع که بصورت جنینهایی در شکم مادرانتان بودید؛ پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر میشناسد! مربوط به :بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات - 1383/07/13 عنوان فیش : ایمان, وزارت اطلاعات, کارکنان وزارت اطلاعات (مخاطب) کلیدواژه(ها) : ایمان, وزارت اطلاعات, کارکنان وزارت اطلاعات (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : من در یک کلمه، عامل موفقیت وزارت اطلاعات را، «ایمانِ» نیروی انسانیِ این وزارتخانه میدانم که این ایمان منحصربهفرد است. مربوط به :بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات - 1383/07/13 عنوان فیش : وزارت اطلاعات, ایمان کلیدواژه(ها) : وزارت اطلاعات, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عامل پیشرفت وزارت اطلاعات و سرویس اطلاعاتی دینی جمهوری اسلامی، ایمان قلبی است؛ چون با ایمان و با عشق و با محاسبهی الهی کار کردند. مربوط به :بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات - 1383/07/13 عنوان فیش : ایمان, کارکنان وزارت اطلاعات (مخاطب) کلیدواژه(ها) : ایمان, کارکنان وزارت اطلاعات (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ایمان را در بین خودتان ، در بین مجموعهتان و در بین زن و فرزند و خانوادههایتان، تقویت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت امور خارجه - 1383/05/25 عنوان فیش :تاثیر عمل انسان بر عقاید و افکار او کلیدواژه(ها) : سزای عمل, تقوا, ایمان, پیروی از هوا و هوس, دنیاگرایی نوع(ها) : قرآن متن فیش : توصیهی مهم من به شما[سفرا] این است: مسائل سیاست خارجی - چه مسائل کلی و چه مسائل مصداقی و جزئی سیاست خارجی - را در بحث و مداخله و استدلال و گفتگو میشود حل کرد؛ اما آنچه که اگر خود ما تصمیم نگیریم، حل نشدنی است، این مسأله است: اگر درون خودمان را مستحکم نکنیم، اگر پایههای تقوا را در دل و در جان خودمان و به تبع آنها در اعمال خودمان مستحکم نکنیم، هر عقیدهیی که داشته باشیم، هر سیاستی را که قبول داشته باشیم، نخواهیم توانست آن را بدرستی محقق کنیم. گاهی همین انحراف درونی، دید ما را نسبت به مسائل عوض میکند؛ ایمان و عقیدهی ما را تغییر میدهد. بههرحال، عدم پرهیز در عمل، به اعتقاد سرایت میکند، که این مضمونِ آیات متعددی از قرآن کریم است. در قرآن به کسانی که اهل دنیاطلبی و اهل لذتمحوری و اهل تن دادن به شهوات و هواهای نفسانی - از هر نوع - هستند، هشدار داده شده که مراقب باشید؛ زیرا این حالت در دل، فکر، ذهن و در ایمان شما رخنه ایجاد خواهد کرد، که باید به خدا پناه برد و از او کمک خواست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت امور خارجه - 1383/05/25 عنوان فیش :هرچه میتوانید ایمان خود و خانواده تان را تقویت کنید کلیدواژه(ها) : خانواده, ایمان, استقرار ایمان, ذخیره ایمان, سفرای جمهوری اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : شاید بعضی از فرزندان سفرای محترم هم در جلسه حضور دارند؛ جوانها را هم با همان احساسات پاکشان، با آن دل روشن و نورانیشان حفظ کنید. بهترین تضمین برای حفظ فرزندان از آفات گوناگونی که امروز در سر راه جوانها وجود دارد، این است که تدین و دینداری را در آنها تقویت کنید. مبادا رفتار، گفتار، نوع عملکرد، اظهار عقیده و بیاهتمامی ما، جوانان را به سمت بیاعتقادی و تخریب باورهای درونی و انقطاع از آن ایمانی که حفظ کننده است، سوق دهد؛ این مهمترین حرف ماست به شما. شما در محیط خارج از کشور این تعهد را کردهاید و این وظیفه و مأموریت را به دوش گرفتهاید که از نظام جمهوری اسلامی و پیشرفت و منافع و مصالح آن با جدّ و جهد و با همهی وجود دفاع کنید؛ این کار بسیار بزرگی است که از انسانهای با ایمانِ قوی برمیآید. بنابراین قوّت ایمانی و عمل ایمانی را که مترتب بر آن است، هر چه میتوانید در خودتان تقویت کنید و همانطور که گفتم به خودتان هم اکتفا نکنید؛ «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس والحجارة».(1) 1 ) سوره مبارکه التحريم آیه 6 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قوا أَنفُسَكُم وَأَهليكُم نارًا وَقودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعصونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُم وَيَفعَلونَ ما يُؤمَرونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند (به طور کامل) اجرا مینمایند! مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1383/03/19 عنوان فیش :خصلتهایی که مومن باید داشته باشد کلیدواژه(ها) : ایمان, آراستگی به فضائل اخلاقی, فضائل اخلاقی, صبر, شکر نعمت, صرفه جویی و قناعت, قناعت به وضع موجود, ظلمستیزی نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : عَن اَبی عَبدِ اللهِ عَلَیهِ السَّلام قالَ: یَنبَغی لِلمُؤمِنِ اَن یَکونَ فیهِ ثَمانُ خِصالٍ وَقورٌ عِندَ الهَزاهِزِ صَبورٌ عِندَ البَلاءِ شَکورٌ عِندَ الرَّخاءِ قانِعٌ بِما رَزَقَهُ اللهُ لا یَظلِمُ الاَعداءَ وَ لا یَتَحامَلُ لِلاَصدِقاءِ بَدَنُهُ مِنهُ فی تَعَبٍ وَ النّاسُ مِنهُ فی راحَة.(۱) یَنبَغی لِلمُؤمِنِ اَن یَکونَ فیهِ ثَمانُ خِصالٍ وَقورٌ عِندَ الهَزاهِز در یک نسخهای بنده دیدم «عِندَ الهَزائِز» است؛ فرق نمیکند؛ مراد، حوادث دشوار و تکاندهنده است. وَقور بودن در این حوادث یعنی از جا در نرفتن، خود را نباختن، آرامش خود را حفظ کردن، به تلاطم درنیامدن. فرض کنید بیماریای برای انسان پیش میآید، زلزلهای پیش میآید، جنگی پیش میآید، فقری پیش میآید؛ اینها هزائزِ زندگی است. بعضیها بمجرّد اینکه شایعهی زلزله میآید یا فرض کنید که خوف جنگ میآید یا یک کسی علیه انسان یک کلمه حرف میزند، خودشان را میبازند، از جا در میروند. [حضرت امام صادق (علیه السّلام میفرمایند:] مؤمن باید این جور نباشد و از جا در نرود، خودش را حفظ کند. صَبورٌ عِندَ البَلاء این باز مطلب دیگری است؛ یعنی حادثه وقتی پیش آمد برای او، صبر کند. صبر به همان معنایی است که مکرّر عرض کردهایم؛ یعنی این حرکتی را که شروع کرده متوقّف نکند، استقامت کند؛ صبر یعنی این. شما مثلاً حرکت کردید میخواهید از تهران بروید به یک شهری، وسط راه یک مانعی پیش میآید، یک مشکلی پیش میآید؛ یک وقت هست برمیگردید، این بیصبری است؛ یک وقت هست نه، برنمیگردید، در صدد برمیآیید که این مانع را برطرف کنید، یک جوری از آن عبور کنید؛ صبر یعنی این. شَکورٌ عِندَ الرَّخاء بمجرّد اینکه آسایش و راحتی و گشایش در کار انسان پیدا شد، انسان طغیان نکند، شکرگزار باشد، بداند که نعمتی است از طرف پروردگار، شکر الهی را در برابر نعمت فراموش نکند، شکور باشد. این هم یک مطلب مهمّی است و نقطهی مقابل این واقعاً یک آفتی است که انسان بمجرّد اینکه یک ذرّه جیبش پُر پول میشود، چهار نفر به آدم سلام میکنند، بدنش مثلاً از بیماری نجات پیدا میکند، ناگهان طغیان کند، اَن رَءاهُ استَغنیٰ.(۲) بمجرّد اینکه انسان احساس میکند که حالا دیگر مشکلی ندارد، ناگهان باد به کلّهی انسان میافتد، همه چیز را از خود میداند و خدا را فراموش میکند. این هم آفت دیگر، که باید «شَکورٌ عِندَ الرَّخاء» باشد. قانِعٌ بِما رَزَقَهُ الله به همان [چیزی] که بعد از همهی زحمتهایی که باید بکشید به شما رسید، قانع باشید؛ نگویید چرا بیشتر نشد، چرا بهتر نشد. نه اینکه تلاش نکنید؛ تلاش کنید [امّا] بعد از آنکه تلاش کردید و این تلاشِ شما منتهی به یک حدّی از زندگی شد -حالا زندگی یعنی پول، زندگی یعنی زندگیِ معمولی، یا جاه و مسئولیّت و غیره- به همان قانع باشید، دیگر زیادهطلبی نکنید. معنایش این باشد که راضی به آنچه هستید نیست. لا یَظلِمُ الاَعداء [مؤمن] به دشمن خود هم ستم نمیورزد؛ حالا دوست که هیچ، مؤمن که هیچ. بعضیها خیال میکنند اگر کسی دشمن شد، میشود به او ظلم کرد، میشود به او تهمت زد، میشود غیبتش را کرد، میشود اموالش را خورد، میشود اذیّتش کرد. چرا؟ دشمن است دیگر! نه، دشمن را هم ظلم نباید کرد، ولو دشمن است. اگر جرمی کرده، خب بر طبق جرمش اگر مسئولیّتِ مجازات با شما است، مجازاتش کنید، اگر مسئولیّت با دیگری است که شما همان را هم نباید بکنید؛ به صرف اینکه دشمن است، نمیشود به او فحش داد، تهمت زد، دروغ گفت، مالش را برد، [به این بهانه] دشمن است. وَ لا یَتَحامَلُ لِلاَصدِقاء [مؤمن] برای دوستان خودش هم تحامل درست نمیکند. «لا یَتَحامَلُ لِلاَصدِقاء» را اینجا [در پینوشتِ کتاب] معنا کرده «لا یجور علیهم لأجل الاصدقاء و طلب مرضاتهم»؛ این هم یک معنا است، این هم خوب است، بد نیست. «لا یتحامل علی الاصدقاء» نیست، «للاصدقاء» است؛ یعنی برای خاطر دوستانش تحامل به این و آن نمیکند؛ یعنی همین جناحبازی که حالا الان رایج است بین ما که انسان به خاطرِ دوستانِ خودش، مدام به این تحامل کند، مدام به آن بد بگوید. یا این جور، یا هم همان [معنا] که ابتدائاً به ذهن انسان متبادر میشود؛ یعنی تحمیل بر دوستان خودش هم نباشد، آنها را هم مورد تحامل خود قرار ندهد. بَدَنُهُ مِنهُ فی تَعَبٍ وَ النّاسُ مِنهُ فی راحَة این دو صفت [هم برای مؤمن] ذکر شده است، امّا این دو صفت تقریباً با هم است. فرض کنید یک مسافرتی کردهاید، حالا مثلاً در این اتاق رفیق شما شب خُر و پف میکند و نمیگذارد شما بخوابید. دو راه وجود دارد؛ یکی اینکه لگد بزنید بگویید «پا شو مرد حسابی، نمیگذاری ما بخوابیم»! این «اَلنّاسُ مِنهُ فی راحَة» نیست؛ این اذیّت کردنِ دیگران است. خب بالاخره چه کار کند بیچاره؟ خُر و پف میکند. یکی هم این است که خودتان این تعب را تحمّل کنید؛ یا بروید در راهرو بخوابید، یا گوشتان را بگیرید، بالاخره یک کاری بکنید. یعنی انسان در مقام معارضهی با راحت خود و راحت دیگران، راحت دیگران را ترجیح بدهد، راحت خود را ترجیح ندهد. حدیث دنباله [هم] دارد، که البتّه آن هشت چیز [مشابه] همینها است. 1 ) الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 47 تحف العقول، ص: 361؛ الخصال، ج2، ص: 406؛ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ غَالِبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَكُونَ فِيهِ ثَمَانُ خِصَالٍ وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزَاهِزِ صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلَاءِ شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخَاءِ قَانِعٌ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ لَا يَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ وَ لَا يَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ بَدَنُهُ مِنْهُ فِي تَعَبٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِي رَاحَةٍ إِنَّ الْعِلْمَ خَلِيلُ الْمُؤْمِنِ وَ الْحِلْمَ وَزِيرُهُ وَ الصَّبْرَ أَمِيرُ جُنُودِهِ وَ الرِّفْقَ أَخُوهُ وَ اللِّينَ وَالِدُه ترجمه : امام صادق (علیه السّلام) فرمود شایسته است که در مؤمن هشت خصلت باشد: در موقع گرفتارىها خودنگهدار باشد و در موقع رسیدن بلا شکیبا باشد و در خوشىها شکرگزار باشد و به آنچه خداوند او را روزى داده قانع باشد، به دشمنانش ظلم نکند و به خاطر دوستانش به مردم ستم نکند، بدن خود را به زحمت اندازد و مردم از وى در آسایش باشند 1 ) سوره مبارکه العلق آیه 7 أَن رَآهُ استَغنىٰ ترجمه : از اینکه خود را بینیاز ببیند! مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1383/03/03 عنوان فیش :برترین حکمتها در کلام حضرت امیرالمومنین علیه السلام کلیدواژه(ها) : حکمت, اراده الهی, گناه, تقوا, علمآموزی, صبر, ایمان نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : عَن اَمیرِ المُؤمِنین (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: خُذوا عَنّی کَلِماتٍ لَو رَکِبتُمُ المَطِیَّ فَاَنضَیتُموها لَم تُصیبوا مِثلَهُنَّ اَلا لا یَرجو اَحَدٌ اِلَّا رَبَّهُ وَ لا یَخافَنَّ اِلَّا ذَنبَهُ وَ لا یَستَحیِی العَالِمُ اِذا لَم یَعلَم اَن یَتَعَلَّمَ وَ لا یَستَحیی اِذا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقولَ اللهُ اَعلَمُ وَ اعلَموا اَنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ لَه.(۱) خُذوا عَنّی کَلِماتٍ لَو رَکِبتُمُ المَطِیَّ فَاَنضَیتُموها لَم تُصیبوا مِثلَهُنَّ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمود که این پنج کلمه را، این پنج مطلب را، از من فرا بگیرید؛ پنج کلمهای که هر چه سِیر کنید در این دنیا، نخواهید توانست بهتر از این کلمات حکمتآمیز را پیدا کنید. تعبیر حضرت این است که «لَو رَکِبتُمُ المَطی»؛ «مطی» جمع «مطیّه» است؛ یعنی چهارپایان و مراکبِ آن روزِ دنیا؛ حالا شما بفرمایید هواپیما و اتومبیل. فَاَنضَیتُموها؛ یعنی فرسوده کنید؛ [یعنی اگر] آن قدر سواری بکشید از این شتر یا این اسب که از پا بیندازید او را؛ یعنی این قدر پیش بروید؛ راه بروید. خلاصه، کنایه از این معنا است که هر چه بگردید، نخواهید توانست مثل این کلمات را در حکمت پیدا کنید. این پنج کلمه [برای هر کس] این است: اَلا لا یَرجو اَحَدٌ اِلَّا رَبَّه [اوّل:] امیدی به غیر خدا نداشته باشد؛ پشت سر همهی عوامل مادّی، ارادهی الهی را ببیند. گاهی همهی وسایل مادّی هم فراهم است امّا نتیجهبخش نمیشود. همهی این سلسلهی علل و معالیلی که در این عالَم طبیعت گذاشته شده است، قوامش و تأثیرش به ارادهی الهی است. این را آدم بفهمد و امید او به خدا باشد؛ امید او به این عوامل ظاهری، یعنی به این جسمهای بیروح و این کالبدهای بیجان نباشد. همهی این علل و عوامل، بدون ارادهی الهی کالبدی هستند بیجان؛ جان آنها، روح آنها، حقیقت آنها عبارت است از ارادهی الهی. پس در همه چیز دنبال امید به خدا باشید؛ این، کار انسان را خیلی آسان و گوارا میکند. وَ لا یَخافَنَّ اِلَّا ذَنبَه [دوّم:] از هیچ چیز هم جز گناهِ خود نترسد. این گناه، آثار دنیوی و اخروی دارد. وَ ما اَصابَکُم مِن مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَت اَیدیکُم؛(۲) این همان گناهان ما است، خطاهای ما است؛ ما هستیم که با سوء تدبیر خودمان، با سوء عمل خودمان، با تنبلی خودمان، با دخالت دادن هواهای نفْسانی خودمان، کارها را خراب میکنیم و میوهی تلخ آن، کام ما را تلخ میکند. پس آنچه باید واقعاً از آن بترسیم، خطای خود ما، گناه خود ما، تخلّف خود ما است. این دوّمی موجب میشود که انسان مراقب باشد که در همهی امور زندگی خطا نکند، مواظب باشد که درست بیندیشد، درست فکر کند، درست عمل کند و خواستها و هواها را در تصمیمگیریهای گوناگون در زندگی خودش اثر ندهد. همین جور هم هست؛ در زندگیتان [اگر] نگاه کنید، خواهید دید همه چیز همین جور است. وَ لا یَستَحیِی العَالِمُ اِذا لَم یَعلَم اَن یَتَعَلَّم [سوّم:] شخصی که عالم است، خجالت نکشد از اینکه بیاموزد آن چیزی را که نمیداند. مرحوم کیوان سمیعی -مرد بافرهنگِ فرهیختهای بود به قول امروز؛ مرحوم کیوان سمیعی چند سال پیش فوت کرد- میگفت مرحوم حاج آقا حسین قمی در سفری که از عتبات آمده بود برای زیارت و برمیگشت، آمد کرمانشاه -مرحوم آقای حاج آقا حسین قمی مرجع تقلید بود آن وقت- یک مسئلهای در قبله محلّ اختلاف شد بین علما، مرحوم سردار کابلیِ معروف که اهل نجوم و این چیزها بود، آمد نشست برای حاج آقا حسین شرح داد؛ میگوید من در مجلس بودم، دیدم حاج آقا حسین وقتی فهمید که این مردِ واردی است، با اینکه سردار کابلی، هم سنّاً، هم رتبهی علمیاش و رتبهی حوزویاش خیلی پایینتر از مرحوم حاج آقا حسین بود -البتّه او هم عالم بود، فاضل بود- حاج آقا حسین مثل یک شاگرد گفت شما فردا هم تشریف بیاورید؛ فردا هم آمد برایش شرح داد مسئلهای را در باب قبله و تبیین کرد برای او. شما عالم هستید، امّا این مطلب را وقتی نمیدانید، از اینکه بروید یاد بگیرید شرم نکنید. آنچه حالا انسان میخواهد یاد بگیرد و بنا دارد که یاد بگیرد، نگویید «من بروم یاد بگیرم با این شأن و با این مقام و با این شهرت؟» ببینید این دایرهی علمآموزی و گسترش علم تا کجاها همین طور گسترده میشود! تمامشدنی نیست یاد گرفتنِ انسان. وَ لا یَستَحیی اِذا سُئِلَ عَمّا لا یَعلَمُ اَن یَقولَ اللهُ اَعلَم [چهارم:] یک چیزی هم که از شما پرسیدند، وقتی نمیدانید، خجالت نکشید از اینکه بگویید: من نمیدانم، خدا میداند. حالا در این روایت دارد «اللهُ اَعلَمُ»؛ در یک روایت دیگر با یک سند دیگری همین مطلب نقل شده که دارد «اَن یَقولَ لا اَعلَم». آدم چیزی را که نمیداند، خجالت نکشد از اینکه بگوید من نمیدانم آن را؛ علم را با جهل مخلوط نکنید. الان خیلیها از این کسانی که مدّعیانِ علم هستند در عرصههای مختلف ــ نه فقط عمامهایها؛ عمامهای و غیر عمامهای؛ دیگر حالا غیر عمامهایها شلوغتر کردهاند تا عمامهایها ــ اینها وقتی یک چیزی را نمیدانند، ننگشان میکند که بگویند نمیدانیم، رشتهی ما نیست، کار ما نیست، بلد نیستیم، تحقیق نکردهایم، درسش را نخواندهایم؛ ننگشان میکند که این را بگویند؛ یک چیزی حتماً در جواب افاده میکنند، افاضه میکند، غلط؛ یعنی جهل را میریزند در عرصه و سفرهی علم، مخلوط میکنند، علم را خراب میکنند. وَ اعلَموا اَنَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ بِمَنزِلَةِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَأسَ لَه [پنجم:] همه چیزِ ایمان صبر است. صبر یعنی تحمّل کردن، استقامت کردن، پای فشردن در راه صحیح؛ به این میگویند صبر، که پشتوانهی همهی حرکتها و تلاشهای انسان هم صبر است. 1 ) الخصال، ج1، ص: 315؛ الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج1، ص: 297؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج2، ص: 114؛ َ قَالَ عَلِيٌّ ع خُذُوا عَنِّي كَلِمَاتٍ لَوْ رَكِبْتُمُ الْمَطِيَّ فَأَنْضَيْتُمُوهَا لَمْ تُصِيبُوا مِثْلَهُنَّ أَلَا لَا يَرْجُو أَحَدٌ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ وَ لَا يَسْتَحْيِي الْعَالِمُ إِذَا لَمْ يَعْلَمْ أَنْ يَتَعَلَّمَ وَ لَا يَسْتَحْيِي إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا يَعْلَمُ أَنْ يَقُولَ اللَّهُ أَعْلَمُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِيمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَيْرَ فِي جَسَدٍ لَا رَأْسَ لَهُ. ترجمه : على (علیه السّلام) فرمود: کلماتى از من فرا گیرید که اگر بر چهارپایان سوار شوید و در راهپیمایى آنها را از پاى درآورید، مانند آن کلمات را نخواهید یافت. هان که هیچ کس جز به پروردگارش امید نبندد و بجز از گناهِ خویش نهراسد و چون چیزى نداند از فرا گرفتنش خجالت نکشد و چون چیزى از او سؤال شد که نمیداند، خجالت نکشد و بگوید خدا بهتر میداند، و بدانید که شکیبایى براى پیکرهی ایمان همچون سر است براى بدن، و بدنى که سر ندارد خیرى در او نیست 2 ) سوره مبارکه الشورى آیه 30 وَما أَصابَكُم مِن مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيديكُم وَيَعفو عَن كَثيرٍ ترجمه : هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند! مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1383/01/02 عنوان فیش :ایمان وعمل صالح مسؤولان ،کلید موفقیت هدف نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : ایمان, عمل صالح, وعدههای الهی, خدمت به مردم نوع(ها) : قرآن متن فیش : ما قلهی بلند و رفیعی را در نظر گرفتهایم که عبارت است از همین زندگی مطلوب انبیاء و اولیای الهی. همهی تلاش و همت و همهی فکر و ذکر ما این است که خودمان را به این قله نزدیک کنیم. البته فاصله زیاد است و راه دشوار، اما رسیدن به دامنههای بالا و والاتر مغتنم و لذتبخش است؛ ما دنبال این هدف هستیم. کلید موفقیت این کار در نظام اسلامی چیست؟ کلید موفقیت این است که مسؤولان نظام اسلامی - همچنانکه در آیهی قرآن ذکر شده است - از ایمان و عمل صالح برخوردار باشند. ایمان و عمل صالح فقط اعتقاد به خدا و خواندن نماز و گرفتن روزه نیست، بلکه ایمان یعنی ایمان به خدا؛ ایمان به وعدهی الهی؛ ایمان به آنچه که خدای متعال برای بشر در دستورات تشریعی خود بهوسیلهی انبیاء فرستاده است؛ ایمان به درستی راه خود. «امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه والمؤمنون»؛(1) خود پیغمبر به راه خود ایمان داشت، مؤمنین هم به دنبال سر پیغمبر به راه خودشان ایمان داشتند. خدای متعال به ما وعدههایی داده است؛ باید به این وعدهها ایمان داشته باشیم. خدای متعال به ما بهطور قاطع فرموده است که: «اوفوا بعهدی اوف بعهدکم»؛(2) به عهد من وفا کنید، تا من هم به عهد خود وفا کنم؛ معاهدهیی که با خدا بستهاید، به آن معاهده عمل کنید تا خدا هم به وعدهیی که به شما داده است عمل کند. خاصیت ایمان در وجود یک انسان مسؤول این است که راه او را هموار و دشواریها را در نظرش کوچک میکند؛ همت او را بالا میبرد؛ او را از آلوده شدن به خواستههای حقیر اهل دنیا باز میدارد؛ او را عاشق، خادم و دوستدار مردم قرار میدهد و در مقابل تهدید دشمنان آسیبناپذیر و در مقابل مشکلاتِ کار و مسؤولیت مقاوم میسازد. عمل صالحی که در اسلام از یک مسؤول نظام سیاسی خواسته شده است، رفتار دینی است. رفتار دینی یعنی گسترش عدالت در جامعه و خدمت به آحاد مردم. در اسلام خدمت به انسانها، حتّی انسانهای غیرمؤمن هم موردنظر است؛ افق دید اسلام خیلی وسیع است. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 285 آمَنَ الرَّسولُ بِما أُنزِلَ إِلَيهِ مِن رَبِّهِ وَالمُؤمِنونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِن رُسُلِهِ ۚ وَقالوا سَمِعنا وَأَطَعنا ۖ غُفرانَكَ رَبَّنا وَإِلَيكَ المَصيرُ ترجمه : پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن میباشد.) و همه مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ایمان آوردهاند؛ (و میگویند:) ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمیگذاریم (و به همه ایمان داریم). و (مؤمنان) گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داریم)؛ و بازگشت (ما) به سوی توست.» 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 40 يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَوفوا بِعَهدي أوفِ بِعَهدِكُم وَإِيّايَ فَارهَبونِ ترجمه : ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بستهاید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1382/11/08 عنوان فیش :ایمان و ایستادگی، موجب تحقق وعده الهی کلیدواژه(ها) : ایمان, مردم ایران, وعدههای الهی, شیطان نوع(ها) : قرآن متن فیش : ملت و دولت ایران که در این روزها بیست و پنج سالگی نظام جمهوری اسلامی را جشن می گیرند، در این راه پرافتخار تجربه های گرانبهایی اندوخته و الگوی شایسته ای در برابر همگان قرار داده اند، ما با اتکال به خدای بزرگ و مقتدر و با بهره گیری از نیروی ملتی که به ایمان و معرفت، مجهز است، هدف های بزرگ خود را تعقیب کرده و با گام های مستحکم به سوی آن پیش رفته ایم. دانش و فناوری را آمیخته با ارزشهای معنوی و استقلال و آزادی را همراه با تقید به حدود دینی و مردم سالاری را برخاسته از آموزشهای قرآنی فراگرفته و بکار بستهایم. کشور ما در این مدت بیشترین تهدید و عناد و خباثت را از استکبار دریافت کرده و ملت ما در این مدت، بیشترین ایمان و ایستادگی و افتخار را کسب کرده است. ما سخن قرآن را در عمل تجربه کردیم که میفرماید: «ان کید الشیطان کان ضعیفاً»(1) و میفرماید: «ان اللَّه مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون»(2) و میفرماید: «و ان اللَّه علی نصرهم لقدیر»(3). ما افق آینده را در برابر ملت خود و جهان اسلام، روشن میبینیم و با اعتماد روزافزون به وعده الهی، راهی را که امام خمینی عظیم ترسیم کرده است، با عزم راسخ ادامه میدهیم. و العاقبه المتقین(4). 1 ) سوره مبارکه النساء آیه 76 الَّذينَ آمَنوا يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ۖ وَالَّذينَ كَفَروا يُقاتِلونَ في سَبيلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا أَولِياءَ الشَّيطانِ ۖ إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا ترجمه : کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار میکنند؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت [= بت و افراد طغیانگر]. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است. 2 ) سوره مبارکه النحل آیه 128 إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوا وَالَّذينَ هُم مُحسِنونَ ترجمه : خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کردهاند، و کسانی که نیکوکارند. 3 ) سوره مبارکه الحج آیه 39 أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلونَ بِأَنَّهُم ظُلِموا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلىٰ نَصرِهِم لَقَديرٌ ترجمه : به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفتهاند؛ و خدا بر یاری آنها تواناست. 4 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 128 قالَ موسىٰ لِقَومِهِ استَعينوا بِاللَّهِ وَاصبِروا ۖ إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ۖ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ ترجمه : موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!» 4 ) سوره مبارکه هود آیه 49 تِلكَ مِن أَنباءِ الغَيبِ نوحيها إِلَيكَ ۖ ما كُنتَ تَعلَمُها أَنتَ وَلا قَومُكَ مِن قَبلِ هٰذا ۖ فَاصبِر ۖ إِنَّ العاقِبَةَ لِلمُتَّقينَ ترجمه : اینها از خبرهای غیب است که به تو (ای پیامبر) وحی میکنیم؛ نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمیدانستید! بنابر این، صبر و استقامت کن، که عاقبت از آن پرهیزگاران است! 4 ) سوره مبارکه طه آیه 132 وَأمُر أَهلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصطَبِر عَلَيها ۖ لا نَسأَلُكَ رِزقًا ۖ نَحنُ نَرزُقُكَ ۗ وَالعاقِبَةُ لِلتَّقوىٰ ترجمه : خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش! از تو روزی نمیخواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزی میدهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست! 4 ) سوره مبارکه القصص آیه 83 تِلكَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدونَ عُلُوًّا فِي الأَرضِ وَلا فَسادًا ۚ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ ترجمه : (آری،) این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرارمیدهیم که اراده برتریجویی در زمین و فساد را ندارند؛ و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است! مربوط به :بیانات در خطبههای نماز عید فطر - 1382/09/05 عنوان فیش : نقشه دشمن, مبارزه با توطئه دشمن, ایمان, وعدههای الهی, اطمینان به وعده الهی, مقاومت, آمادگی برابر دشمن کلیدواژه(ها) : نقشه دشمن, مبارزه با توطئه دشمن, ایمان, وعدههای الهی, اطمینان به وعده الهی, مقاومت, آمادگی برابر دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه ما را در مقابل توطئهی دشمن، پایدار میكند، ایمان به خدا و اعتماد به وعدهی الهی است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1382/09/05 عنوان فیش : اعتماد به خدا, مبارزه با توطئه دشمن, ایمان, اطمینان به وعده الهی, وعدههای الهی, مقاومت, آمادگی برابر دشمن کلیدواژه(ها) : اعتماد به خدا, مبارزه با توطئه دشمن, ایمان, اطمینان به وعده الهی, وعدههای الهی, مقاومت, آمادگی برابر دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه ما را در مقابل توطئهى دشمن، پايدار مىكند، ايمان به خدا و اعتماد به وعدهى الهى است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان و سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا - 1382/06/29 عنوان فیش : بصیرت, ایمان, تبلیغات دشمن, هدف دشمن کلیدواژه(ها) : بصیرت, ایمان, تبلیغات دشمن, هدف دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه که بصیرت و بینش انسان را در قضایای مختلف و در حوادث گوناگون و زیر غبار تبلیغات جنجالآمیز دشمنان تضمین و حفظ میکند، دل مؤمن و پاک و نورانی است. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان و سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا - 1382/06/29 عنوان فیش : ایمان, تقوا, دشمن, تبلیغات دشمن, آمادگی برابر دشمن کلیدواژه(ها) : ایمان, تقوا, دشمن, تبلیغات دشمن, آمادگی برابر دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دلی که از ایمان برخوردار است و منشأ تقوا در اندیشه و عمل است، با تبلیغات دشمنان گمراه نمیشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان - 1382/06/26 عنوان فیش : ایمان, کار, تلاشگری, آینده اسلام, آینده انقلاب, سازندگی کشور, اکتفا به حرف کلیدواژه(ها) : ایمان, کار, تلاشگری, آینده اسلام, آینده انقلاب, سازندگی کشور, اکتفا به حرف نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آینده با حرف ساخته نمیشود؛ با کار هوشمندانه و مؤمنانه ساخته میشود. باید کار کنید؛ آن هم کار هوشمندانه و برخوردار از پشتوانهی ایمان. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1382/05/15 عنوان فیش : فرهنگ, ایمان کلیدواژه(ها) : فرهنگ, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در زمینهی فرهنگی، باید به تقویت روحیهی ایمان توجّه شود. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1382/04/07 عنوان فیش : الله (جل جلاله), ایمان, نصرت الهی, موفقیت کلیدواژه(ها) : الله (جل جلاله), ایمان, نصرت الهی, موفقیت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خدای متعال موفّقیتها را نصیب مجموعهای خواهد کرد که با ایمان به کار و راه خود و با بهکارگیری شیوههای درست و منطقی، دنبال هدف باشد؛ این هرگز تخلّف نمیشود. مربوط به :بیانات در دیدار مردم زاهدان - 1381/12/02 عنوان فیش : نقاط قوت جمهوری اسلامی, ایمان, ایمان مردم کلیدواژه(ها) : نقاط قوت جمهوری اسلامی, ایمان, ایمان مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ایمان عمیق اسلامی، یكی از نقاط قوت این مردم است. مربوط به :پیام به مناسبت دههی مبارک فجر - 1381/11/17 عنوان فیش : اخلاص, ایمان, جوان, مردم ایران کلیدواژه(ها) : اخلاص, ایمان, جوان, مردم ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز صفا، اخلاص و ایمان جوانان، بزرگترین ذخیرهی این ملت است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران حج - 1381/10/25 عنوان فیش :ایمان؛ دلیل برتری امت اسلامی کلیدواژه(ها) : حج, ایمان, امت بزرگ اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : حاجی در آنجا باید رابطهی خود را با خدا قوی و مستحکم کند؛ با قرآن اُنس پیدا کند و تضرّع و ذکر و حضور را وظیفهی دائمی خود بداند. انسان گاهی خیلی متأسّف میشود که بعضی به آنجا بروند و دنبال کالاهایی بگردند که این کالاها را همهجا میشود پیدا کرد! بعضی، عمر و پول و آبرو و وقت عزیزشان را صرف میکنند تا به بازارهای گوناگون بروند و این کالاها را بیاورند؛ اینها کالاهای معمولی زندگی است و همهجا وجود دارد. در آنجا کالایی هست که در هیچجای دیگر نیست: کالای رضای الهی، زیارت خانهی خدا، زیارت قبر مطهّر پیغمبر؛ این کجا دیگر پیدا میشود؟ این مکان و این زمان را دیگر کجا میشود پیدا کرد؟ از این فرصت باید همه استفاده کنند. شما که میزبانان و میهمانداران و خدمتگزاران حُجّاج هستید، این نکات را باید دائم به یکایک آنها یادآور شوید. زلال معنویت و هدایت بهوسیلهی این مجموعههای مؤمن و علاقهمند، باید دائماً به سوی دلهای تشنهی حُجّاج روانه شود. خیلی از این فرصتها در اختیارات امّت اسلامی هست که اگر از آنها استفاده شود، امّت اسلامی همان چیزی خواهد بود که قرآن برای او خواسته است: «فلا تهنوا و تدعوا الی السّلم و انتم الاعلون(1)» یا «ولا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون(2)»؛ شما برترین هستید. البته نه برترین به خاطر نژاد، نه برترین به خاطر اینکه با خدا خویشاوندیای دارید - هیچکس از آحاد آفرینش، نسبتِ ویژهای با خدا ندارد - اما شما برترین هستید، به خاطر انتساب به مکتبی که میتواند بشریت را در عصر حیرتش نجات دهد؛ میتواند در طول قرون، مشعل هدایت را به دست انسانها بدهد و آنها را خوشبخت کند و به نقطهی امن و امان و تکامل برساند؛ این امتیاز شماست. بقیهی ادیان، مقدّمهی ورود این دین در معرض اندیشهی بشریّت بود - «انتم الاعلون» - به خاطر اینکه این ایمان در اختیار شماست؛ از این باید استفاده کنید. همین ایمان است که میتواند قدرتهای شیاطین و فراعنه را خرد کند و در هم بشکند؛ همچنانکه شکست. روزهای ظهور اسلام، چه کسی خیال میکرد جمع معدودِ مظلومِ کمقوتّی در یک گوشهی مکه، به برکت این آیات الهی بتوانند بزرگترین تمدّن زمان خود را بهوجود آورند و مدنیّت بشری را ارتقاء و رشد دهند و این قلمرو عظیم و این رمعهی وسیع را بهوجود آورند و اینطور در عمود زمان، با عزّت و افتخار باقی بمانند؟ عدّهای خیال میکردند بهزودی همه چیز از بین خواهد رفت: «الظّانین باللَّه ظنّ السّوء(3)»؛ خیال میکردند پیغمبر در هر یک از حوادثی که برایش پیش آمد، موفّقیتی بهدست نخواهد آورد: «بل ظننتم ان لن ینقلب الرّسول و المؤمنون الی اهلیهم ابدا». «و ظننتم ظنّ السّوء و کنتم قوماً بورا(4)»؛ آنهایی که به خدای متعال سوءظن دارند؛ آنهایی که اهمیت و ارزش گوهر گرانبهای دین را نمیدانند، همان «قوماً بورا» هستند؛ ما مسلمانان نباید به آنجا برسیم. قرآن میتواند انسان را هدایت کند؛ از انسانِ «لفی خسر»(5) برساند به انسانی که «انّک کادحٌ الی ربّک کدحاً فملاقیه(6)»؛ به سوی خدا حرکت و صیرورت پیدا کند و با او ملاقات نماید. این حج، مظهر این قرآن است. ایمان خالصانهی مؤمنین طول تاریخ اسلام، از این قرآن ناشی شده است؛ این را باید قدر دانست. مثل همهی ذخایر دیگر ما، این ذخیره هم مورد تهاجم است. 1 ) سوره مبارکه محمد آیه 35 فَلا تَهِنوا وَتَدعوا إِلَى السَّلمِ وَأَنتُمُ الأَعلَونَ وَاللَّهُ مَعَكُم وَلَن يَتِرَكُم أَعمالَكُم ترجمه : پس هرگز سست نشوید و (دشمنان را) به صلح (ذلّتبار) دعوت نکنید در حالی که شما برترید، و خداوند با شماست و چیزی از (ثواب) اعمالتان را کم نمیکند! 2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 139 وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ ترجمه : و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید! 3 ) سوره مبارکه الفتح آیه 6 وَيُعَذِّبَ المُنافِقينَ وَالمُنافِقاتِ وَالمُشرِكينَ وَالمُشرِكاتِ الظّانّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ ۚ عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِم وَلَعَنَهُم وَأَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ ۖ وَساءَت مَصيرًا ترجمه : و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار میکشند) تنها بر خودشان نازل میشود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است! 4 ) سوره مبارکه الفتح آیه 12 بَل ظَنَنتُم أَن لَن يَنقَلِبَ الرَّسولُ وَالمُؤمِنونَ إِلىٰ أَهليهِم أَبَدًا وَزُيِّنَ ذٰلِكَ في قُلوبِكُم وَظَنَنتُم ظَنَّ السَّوءِ وَكُنتُم قَومًا بورًا ترجمه : ولی شما گمان کردید پیامبر و مؤمنان هرگز به خانوادههای خود بازنخواهند گشت؛ و این (پندار غلط) در دلهای شما زینت یافته بود و گمان بد کردید؛ و سرانجام (در دام شیطان افتادید و) هلاک شدید! 5 ) سوره مبارکه العصر آیه 2 إِنَّ الإِنسانَ لَفي خُسرٍ ترجمه : که انسانها همه در زیانند؛ 6 ) سوره مبارکه الإنشقاق آیه 6 يا أَيُّهَا الإِنسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلىٰ رَبِّكَ كَدحًا فَمُلاقيهِ ترجمه : ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1381/06/24 عنوان فیش : ایمان, ترس, ترس از دشمن کلیدواژه(ها) : ایمان, ترس, ترس از دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دلهای سرشار از ایمان و معرفت و روشنبینی، هرگز مغلوب و مرعوب نمیشوند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستادهای نمازجمعه - 1381/05/05 عنوان فیش : مردم ایران, ایمان, دشمن, بصیرت, پایبندی مردم ایران به دین, پایبندی به اسلام, پایبندی به مبانی ارزشی, ارزشهای والای الهی, آمادگی برابر دشمن, آمادگی مردم کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ایمان, دشمن, بصیرت, پایبندی مردم ایران به دین, پایبندی به اسلام, پایبندی به مبانی ارزشی, ارزشهای والای الهی, آمادگی برابر دشمن, آمادگی مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مردم، ایمان و پایبندی خود را به دین، اعتقادات و ارزشهای والای اسلامی نشان دادهاند و امروز از الفاظ به ظاهر زیبایی که دشمنان این ملت بر زبان جاری میکنند، فریب نمیخورند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش - 1381/04/26 عنوان فیش : مردم ایران, وحدت, ناامید کردن دشمن, انقلاب اسلامی, ایمان کلیدواژه(ها) : مردم ایران, وحدت, ناامید کردن دشمن, انقلاب اسلامی, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه صلابت این ملت راحفظ خواهدکرد،عبارت است از وحدت حول محور ایمان و انقلاب؛ این چیزی است که دشمن را ناامید میکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1381/03/01 عنوان فیش : دشمن, نقشه دشمن, مردم ایران, ایمان, امید و امیدواری, شکست ابرقدرتها, قدرت امنیتی و جاسوسی و تبلیغاتی دشمن, وحدت, اتحاد ملی و انسجام اسلامی کلیدواژه(ها) : دشمن, نقشه دشمن, مردم ایران, ایمان, امید و امیدواری, شکست ابرقدرتها, قدرت امنیتی و جاسوسی و تبلیغاتی دشمن, وحدت, اتحاد ملی و انسجام اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دشمن هر چه از لحاظ ابزار نظامی قوی باشد، در مقابل یک ملت منسجم، مؤمن و دارای امید به آینده، هیچ غلطی نمیتواند بکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1381/02/11 عنوان فیش : ایمان, معجزه, آگاهی, آگاهی مردم, ایمان مردم کلیدواژه(ها) : ایمان, معجزه, آگاهی, آگاهی مردم, ایمان مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وقتی ایمان با آگاهی همراه شد، معجزه میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : وحدت, اقتدار ملی, مردم ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, ایمان کلیدواژه(ها) : وحدت, اقتدار ملی, مردم ایران, اتکای نظام اسلامی به مردم, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مهمترين عنصر قدرت ما، مردم هستند و بزرگترين عاملى كه اين مردم را در صحنه و فعال نگه مىدارد، ايمان و اتحاد آنهاست. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1380/10/19 عنوان فیش : مردم ایران, آمادگی مردم, بیداری, ایمان کلیدواژه(ها) : مردم ایران, آمادگی مردم, بیداری, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ملت ما بيدار باشد و اين گوهر گرانبها - يعنى ايمان - را در وجود خود حفظ و اين پايه و زيربناى مستحكم را حراست كند، حتى اگر دشمن بخواهد تا دهها سال ديگر هم معارضه كند، باز اين ملت به او تودهنى خواهد زد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/09/21 عنوان فیش :حرکت کردن در مسیر ایمان، لازمه ایمان آوردن/صحیفه سجادیه دعای 48 کلیدواژه(ها) : ایمان نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : یک آیه را از سورهی مبارکهی آلعمران در نظر گرفتهام تا با شما عزیزان مطرح کنم و چند دقیقه در پرتو این آیه با هم پیش برویم. آن آیهی شریفه این است: «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم. ربّنا انّنا سمعنا منادیاً ینادی للأیمان أن امنوا بربّکم فامنّا ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا و توفّنا مع الأبرار».(1) شاید جمع حاضر در این جلسه جزو کسانی باشند که بشود این آیه را از زبان آنها بیان کرد. مفاد آیه، گفتار جمعی از اولوالالباب است؛ خردمندان و خردورزان. اینها عرض میکنند: پروردگارا! ما ندای آن منادیای که ما را به ایمان دعوت میکرد، شنیدیم و اجابت کردیم و ایمان آوردیم. میشود حدس زد که وقتی میگویند ایمان آوردیم، مراد فقط ایمان قلبی نیست؛ بلکه ایمان در قلب و زبان و عمل است، که البته این هم مراتبی دارد؛ کامل، کاملتر، نیمهکاره، ناقص. «فأمّنا»؛ ما ایمان آوردیم و در این مسیر به راه افتادیم؛ نه اینکه فقط یک نظریه را قبول کردیم؛ نه. در مسیر ایمان به حرکت درآمدیم. درخواست این جمع از خدای متعال در مقابل این ارائهی گزارش چیست؟ میفرماید: «ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا»؛اوّل، مغفرت خود را شامل حال ما کن. نگوییم ما برای کدام گناهمان از خدای متعال مغفرت بخواهیم. سرتاپای بنده و امثال بنده، خطا و لغزش و گناه است. وقتی خدای متعال دربارهی پیغمبرش میفرماید: «لیغفر لک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»؛(2) وقتی در قرآن و دعاها و ادعیهی صحیفهی سجادیّه و غیر آن، برای پیغمبر و اولیایش از خدای متعال طلب مغفرت میشود،(3) تکلیف ما روشن است: اوّل، طلب مغفرت و آمرزش. «ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا»؛ این تکفیر، ترمیم خطاهاست. ما بالاخره در مسیر حرکت خود، خطاهایی کردهایم و خدشههایی به وجود آوردهایم؛ ترمیم این را هم از خدا میخواهیم. بعد، «و توفّنا مع الأبرار»؛مرگ ما و عبور ما از دروازهی این عالم به ملکوت را هم با ابرار قرار بده. مثل آنها و در جهت آنها بمیریم، که مهمترین مسأله، مسألهی عاقبت است. بزرگترین توفیق برای یک فرد یا یک جمع این است که بتواند این ایمان را در عمل و رفتار و زندگی خود صادقانه نشان دهد و این درخواست را از خدای متعال بخواهد. اگر ما بتوانیم با صدق و طلب واقعی از خدای متعال، این درخواست را بکنیم و این گزارش را بدهیم؛ یعنی بگوییم: «ربّنا انّنا سمعنا منادیاً ینادی للأیمان أن امنوا بربّکم فامنّا»، نسبت به جمع حاضر تطبیق میکند. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 193 رَبَّنا إِنَّنا سَمِعنا مُنادِيًا يُنادي لِلإيمانِ أَن آمِنوا بِرَبِّكُم فَآمَنّا ۚ رَبَّنا فَاغفِر لَنا ذُنوبَنا وَكَفِّر عَنّا سَيِّئَاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الأَبرارِ ترجمه : پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت میکرد که: «به پروردگار خود، ایمان بیاورید!» و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران! 2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 2 لِيَغفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَما تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهدِيَكَ صِراطًا مُستَقيمًا ترجمه : تا خداوند گناهان گذشته و آیندهای را که به تو نسبت میدادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛ 3 ) الصحیفة السجادیة ، دعای 48 ؛ (1) اللَّهُمَّ هَذَا يَوْمٌ مُبَارَكٌ مَيْمُونٌ، وَ الْمُسْلِمُونَ فِيهِ مُجْتَمِعُونَ فِی أَقْطَارِ أَرْضِكَ، يَشْهَدُ السَّائِلُ مِنْهُمْ وَ الطَّالِبُ وَ الرَّاغِبُ وَ الرَّاهِبُ وَ أَنْتَ النَّاظِرُ فِی حَوَائِجِهِمْ، فَأَسْأَلُكَ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ هَوَانِ مَا سَأَلْتُكَ عَلَيْكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ. (2) وَ أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا بِأَنَّ لَكَ الْمُلْكَ، وَ لَكَ الْحَمْدَ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الْحَنَّانُ الْمَنَّانُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ، بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، مَهْمَا قَسَمْتَ بَيْنَ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ خَيْرٍ أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ بَرَكَةٍ أَوْ هُدًى أَوْ عَمَلٍ بِطَاعَتِكَ، أَوْ خَيْرٍ تَمُنُّ بِهِ عَلَيْهِمْ تَهْدِيهِمْ بِهِ إِلَيْكَ، أَوْ تَرْفَعُ لَهُمْ عِنْدَكَ دَرَجَةً، أَوْ تُعْطِيهِمْ بِهِ خَيْراً مِنْ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ أَنْ تُوَفِّرَ حَظِّی وَ نَصِيبِی مِنْه....... وَ أَسْتَكْفِيكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِی (24) وَ أَسْتَرْزِقُكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِی (25) وَ أَسْتَعِينُكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّی. (26) وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِی، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی. (27) وَ أَسْتَعْصِمُكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اعْصِمْنِی، فَإِنِّی لَنْ أَعُودَ لِشَيْءٍ كَرِهْتَهُ مِنِّی إِنْ شِئْتَ ذَلِكَ....». ترجمه : بار خدايا، امروز روزى مبارك است و خجسته و مسلمانان در اقطار زمين تو گردهم آمدهاند. برخى سائلان آمرزش تواند، برخى طالبان نعمت تو، جمعى با دلى پر شوق و اميد و جمعى ترسان و لرزان و تو در نيازمنديشان مىنگرى. پس، از تو مىخواهم به جود و كرمت و آسان بودن خواهش من در نزد تو كه بر محمد و خاندان او درود فرستى. اى خداوند ما، اى پروردگار ما، از آن توست پادشاهى و خاصّ توست حمد و سپاس. هيچ خدايى جز تو نيست. تويى خداوند بردبار كريم مهربان بخشنده صاحب جلالت و اكرام. تويى آفريدگار آسمانها و زمين. از تو مىخواهم كه هر گاه ميان بندگان مؤمن خود خيرى يا عافيتى يا بركتى يا هدايتى تقسيم كنى، يا توفيق طاعتشان نصيب فرمايى، يا برايشان منّت نهى و به عملى نيك به سوى خود هدايتشان كنى، يا درجات و مراتبشان در نزد خود بر افرازى يا خيرى از خيرات دنيا و آخرت ارزانيشان مىدارى، در حظّ و نصيب من از آن بیفزایی ... از تو خواهم كه مرا كفايت كنى، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا كفايت كن. از تو خواهم كه مرا روزى دهى، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا روزى ده. از خواهم كه مرا مدد فرمايى، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا مدد فرماى. از تو خواهم كه گناهان گذشته مرا بيامرزى، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا بيامرز. از تو خواهم كه مرا از گناه مصون دارى، پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا از گناه مصون دار، كه اگر مشيّت تو باشد، هرگز به كارى كه تواش نپسندى باز نگردم ... مربوط به :بیانات در دیدار خانوادههای شهدای نیروهای مسلح - 1380/07/04 عنوان فیش : انسان, ایمان, انگیزه, عشق کلیدواژه(ها) : انسان, ایمان, انگیزه, عشق نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مهمترین سنگر یک انسان، ایمان و انگیزه و عشق اوست. نباید اجازه دهید این سنگر را در دلها فرو بریزند و از بین ببرند. مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰ - 1380/05/11 عنوان فیش : کارگزاران نظام, مردم ایران, ایمان, ارتباط با مردم, اعتماد مردم به مسئولان کلیدواژه(ها) : کارگزاران نظام, مردم ایران, ایمان, ارتباط با مردم, اعتماد مردم به مسئولان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نسبت و ارتباط بین مسؤولان و این مردم، ارتباط ایمان، عاطفه و اعتماد است. مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰ - 1380/05/11 عنوان فیش : مردم ایران, ایمان, ایمان مردم, مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ایمان, ایمان مردم, مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بايد ايمان دينى را در مردم حفظ كرد تا اين مردم بتوانند مقاومت خود را حفظ كنند و بايستند و از مسوولان پشتيبانى كنند و در مقابل خطرها سينه سپر نمايند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/03/20 عنوان فیش : کارگزاران نظام, ایمان, وظیفه مسئولان, تعمیق اعتقادات کلیدواژه(ها) : کارگزاران نظام, ایمان, وظیفه مسئولان, تعمیق اعتقادات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عمق بخشیدن به ایمان مردم و هدایت قلبی و معنوی انسانها در یک جامعه، اولین وظیفهی مسؤولان امر است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای اتحادیههای انجمنهای اسلامی دانشآموزان و مسئولان امور تربیتی سراسر کشور - 1379/12/08 عنوان فیش : جوان, ایمان, تزکیه نفس کلیدواژه(ها) : جوان, ایمان, تزکیه نفس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خودتان را پاکیزه کنید. جوانان عزیز ما با معارف دینی، با معارف الهی، با معارف بشری و با عمل صحیح دینی میتوانند این کار را بکنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم قم در سالروز قیام 19 دی - 1379/10/19 عنوان فیش : رفع مشکلات, مشکلات سر راه, اتکا به خدا, اعتماد به نفس, ایمان کلیدواژه(ها) : رفع مشکلات, مشکلات سر راه, اتکا به خدا, اعتماد به نفس, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هرجا مشکلی برای ما باقی مانده، به خاطر این است که خودباوری و اتّکای به خدا و باور ایمان و محبت مردم در آنجا ضعیف شده است. مربوط به :بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک - 1379/08/24 عنوان فیش : معنویتگرایی, مردم ایران, ایمان کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی, مردم ایران, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عاملی که میتواند این ملت را در راه کمال خود - در راهی که به بهبود معنوی و مادّیاش منتهی میشود - پیش ببرد، ایمان معنوی است. مربوط به :بیانات در دیدار پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانشآموزان - 1379/08/11 عنوان فیش :ایمان و عمل به دین خدا،عامل عزت و سعادت جامعه کلیدواژه(ها) : ایمان, عزت, رستگاری انسان نوع(ها) : قرآن متن فیش : من به شما عرض کنم، برای یک ملت اگر عزّت سیاسی و اجتماعی مطرح است، اگر رفاه مادّی و رفاه در زندگی مطرح است، اگر رسیدن به آرزوها و آرمانهای بزرگِ معنوی و دنیایی و آخرتی - هر دو - مطرح است، اگر دنبال علم است، اگر دنبال قدرت جهانی و بینالمللی است - و هرچه که این ملت به دنبال آن است - این در صورتی تأمین میشود که این ملت بتواند عناصر و حالاتی را در خود به وجود بیاورد. اوّل از همه هم ایمان است؛ ایمان به همان هدف و ایمان به همان راه. بیایمانی و ولنگاری و باری به هر جهتی و دمدمی مزاج بودن، با آیندهی روشن و افتخارآمیز نمیسازد. شما اگر تاریخ را نگاه کنید، خواهید دید هر ملتی هم که به جایی رسیده است، اوّلین چیزی که داشته، ایمان و اعتقاد بوده است. اگر سیر تاریخ را مطالعه کنید - نه تاریخ هزار سال و پنج هزار سال قبل؛ همین تاریخ معاصر؛ تاریخ همین کشورهایی که امروز در دنیا هستند؛ - میبینید آنچه که دارند - حالا هرچه هست - امور مثبت و ایجابیای که از آن برخوردارند، در فصلی به آنها داده شده است که در آن فصل، این خصوصیات را داشتهاند؛ اوّل ایمان. آن وقت جامعهای که با فکر و تشخیص درست خود، عزّت و افتخار و سعادت زندگی را در راه خدا یافته است و میداند که اگر به دین خدا عمل کند، هم دنیا و هم آخرت، هم مادّیت و هم معنویت با هم نصیب او خواهد شد، این را هم باید بداند که اولین شرط این راه این است که به این فکر، به این مبنا و به این راه ایمان داشته باشد. ببینید؛ خدای متعال در قرآن میفرماید: «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا لتؤمنوا باللَّه و رسوله»؛(1) ای پیغمبر! ما تو را به عنوان شاهد، به عنوان بشارتدهنده و به عنوان بیمدهنده فرستادیم تا تو و همهی کسانی که با تو هستند، ایمان بیاورند به خدا و پیامبر. خود پیغمبر هم داخل در این خطاب است؛ «لتؤمنوا باللَّه و رسوله و تعزّروه و توقّروه و تسبّحوه بکرة و اصیلا»،(2) یعنی تا این ایمان نباشد، هیچ چیز پیش نخواهد رفت. این نکته را در ذهنتان بگنجانید؛ آن وقت نگاه کنید ببینید کسانی که در رخنهی به ایمان عمومی تلاش میکنند - و همیشه تلاش داشتهاند - دنبال چه هستند. میدانید که این ایمان پایهی اصلی سعادت و افتخار ملت است. هر عامل و هر مبلّغی که پایهی این ایمان را سست کند - به هر نحوی که باشد؛ یا او را دچار وسوسه و تردید کند، یا او را به حالت بیقیدی و لاابالیگری و باریبههرجهتی و ولنگاری بکشاند - آن هدف پلید را دنبال میکند؛ یعنی با عزّت ملی، با افتخار ملی و با سعادت ملت به مقابله میپردازد. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 8 إِنّا أَرسَلناكَ شاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذيرًا ترجمه : به یقین ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارتدهنده و بیمدهنده فرستادیم، 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 9 لِتُؤمِنوا بِاللَّهِ وَرَسولِهِ وَتُعَزِّروهُ وَتُوَقِّروهُ وَتُسَبِّحوهُ بُكرَةً وَأَصيلًا ترجمه : تا (شما مردم) به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از او دفاع کنید و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید. 2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 9 لِتُؤمِنوا بِاللَّهِ وَرَسولِهِ وَتُعَزِّروهُ وَتُوَقِّروهُ وَتُسَبِّحوهُ بُكرَةً وَأَصيلًا ترجمه : تا (شما مردم) به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از او دفاع کنید و او را بزرگ دارید، و خدا را صبح و شام تسبیح گویید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران, ایمان, ایمان مردم, پیشرفت علمی و فناوری کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران, ایمان, ایمان مردم, پیشرفت علمی و فناوری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هرچه علم پیشرفت كند، پایههای ایمان دینی مستحكمتر خواهد شد. مربوط به :بیانات در مراسم یازدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1379/03/14 عنوان فیش : همت, ایمان, ایثار, تحول کلیدواژه(ها) : همت, ایمان, ایثار, تحول نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نیروهای اثرگذار در تحوّل سیاسی و اجتماعی انسانها، عبارتند از: ارادهی انسانی، ایمان انسانی، تصمیمگیری، ایثار پیشروان و رهبران و خسته نشدن آنها است . مربوط به :شرح حدیث جلسه بیست و هشتم/دوستی و دشمنی برای خدا - 1378/09/02 عنوان فیش :دوستی و دشمنی برای خدا عامل قرار گرفتن در زمره اتقیاء کلیدواژه(ها) : ایمان, دشمن نوع(ها) : حدیث متن فیش : من مواعظ النبی صلی الله علیه وآله وسلّم: ودّ المؤمن المؤمن فیاللّه من أعظم شعب الإیمان ومن أحب فیاللّه وأبغض فیاللّه وأعطی فیاللّه ومنع فیاللّه فهو من الأصفیاء. دوستی و دشمنی و بخشش و نبخشیدن (در مواردی که عدم بخشش مطلوب است) اگر برای خدا باشد، انسان را جزء اصفیاء (برگزیدگان) که مقامی بالاتر از مؤمنین و اتقیاء دارند، قرارمیدهد. 1 ) كافی، محمد بن یعقوب كلینی: ج 2 ص 125 ح 3 تحف العقول ، حسن بن شعبه حرانی : ص 48، بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 74 ص 154، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وُدُّ الْمُؤْمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِی اللَّهِ مِنْ أَعْظَمِ شُعَبِ الْإِيمَانِ أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ فِی اللَّهِ وَ أَبْغَضَ فِی اللَّهِ وَ أَعْطَى فِی اللَّهِ وَ مَنَعَ فِی اللَّهِ فَهُوَ مِنْ أَصْفِيَاءِ اللَّهِ» ترجمه : « فرمود: دوستى مؤمن براى خدا از بزرگترين شعبههاى ايمانست و كسى كه دوستيش براى خدا دشمنيش براى خدا بخشش براى خدا جلوگيريش براى خدا باشد او از انتخابشدگان خداست.» مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1378/08/22 عنوان فیش :ناتوانی برخی از درک هدف و جهتگیری قدرت متکی به معنویت کلیدواژه(ها) : ایمان, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, معنویتگرایی نوع(ها) : قرآن متن فیش : [روح و حقیقت مسألهی پاسداری و سپاه پاسداران این بود که در یک تشکیلات نظامی که بهوسیلهی انقلاب بهوجود میآمد، فکر و عقیده و ایمان - یعنی عامل معنوی قدرت - در تمام اجزا رعایت و لحاظ شود] امروز ایمان در دل جوانان ما، در دل مردم و در سرتاسر کشور ما گسترده است. البته عدّهای این را نمیفهمند. هم آن روزی که معنویت در غربت بود - مثل دوران امام سجّاد علیهالسّلام - و هم آن روزی که معنویت در قدرت بود - مثل زمان پیامبر - در هر دو حال کسانی بودند که نمیتوانستند درک کنند که هدف از این تلاش، از این مجاهدت و از این حرکت معنوی چیست؛ «کذلک یطبع اللَّه علی کل قلب متکبّر جبار».(1) در یکی از آیات قرآن خطاب به بنیاسرائیل میفرماید: «فمازلتم فی شک مما جائکم به».(2) حتّی یوسف که در اوج قدرت بود و حقّ الهی در چهره و در نظام یوسفی مثل خورشید میدرخشید، یک عده از خود بنیاسرائیل نمیتوانستند آن را درک کنند. وقتی که حضرت یوسف از دنیا رفت، آنها گفتند که بعد از یوسف دیگر پیامبری نخواهد ماند! دلهایی هستند که اینطورند. بعد میفرماید: «کذلک یطبع اللَّه علی کل قلب متکبّر جبار»؛ یا «من کل متکبّر لا یؤمن بیوم الحساب».(3) برای آن قدرتی که متّکی به عوامل معنوی قدرت است، مسألهی اساسی، جهتگیریِ آن قدرت است. جهتگیریِ آن قدرت چیست؟ صلاح و فلاح انسان؛ نجات انسان از مصائب مادّی و معنوی؛ نجات انسان از بیعدالتی؛ نجات انسان از دشمنیها و بغضاء جاهلانه میان دلهای انسانها؛ نجات انسان از چنگال قدرتِ جمعی غافل و کور و مستی که جز منیّت چیز دیگری نمیفهمند. گرفتاری بزرگ بشر همیشه این بوده است. بشر در بیشتر دوران عمر خود، گرفتار قدرتهایی بوده است که مستِ منیّت و خودخواهی بودهاند و چیزی که برایشان اهمیت نداشته و ندارد، سرنوشت انسانهاست. 1 ) سوره مبارکه غافر آیه 35 الَّذينَ يُجادِلونَ في آياتِ اللَّهِ بِغَيرِ سُلطانٍ أَتاهُم ۖ كَبُرَ مَقتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذينَ آمَنوا ۚ كَذٰلِكَ يَطبَعُ اللَّهُ عَلىٰ كُلِّ قَلبِ مُتَكَبِّرٍ جَبّارٍ ترجمه : همانها که در آیات خدا بیآنکه دلیلی برایشان آمده باشد به مجادله برمیخیزند؛ (این کارشان) خشم عظیمی نزد خداوند و نزد آنان که ایمان آوردهاند به بار میآورد؛ این گونه خداوند بر دل هر متکبّر جبّاری مُهر مینهد!» 2 ) سوره مبارکه غافر آیه 34 وَلَقَد جاءَكُم يوسُفُ مِن قَبلُ بِالبَيِّناتِ فَما زِلتُم في شَكٍّ مِمّا جاءَكُم بِهِ ۖ حَتّىٰ إِذا هَلَكَ قُلتُم لَن يَبعَثَ اللَّهُ مِن بَعدِهِ رَسولًا ۚ كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن هُوَ مُسرِفٌ مُرتابٌ ترجمه : پیش از این یوسف دلایل روشن برای شما آورد، ولی شما همچنان در آنچه او برای شما آورده بود تردید داشتید؛ تا زمانی که از دنیا رفت، گفتید: هرگز خداوند بعد از او پیامبری مبعوث نخواهد کرد! این گونه خداوند هر اسرافکار تردیدکنندهای را گمراه میسازد! 3 ) سوره مبارکه غافر آیه 27 وَقالَ موسىٰ إِنّي عُذتُ بِرَبّي وَرَبِّكُم مِن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤمِنُ بِيَومِ الحِسابِ ترجمه : موسی گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه میبرم از هر متکبّری که به روز حساب ایمان نمیآورد!» مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1378/08/22 عنوان فیش : ایمان, جوان, مردم ایران, ایمان مردم کلیدواژه(ها) : ایمان, جوان, مردم ایران, ایمان مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز ایمان در دل جوانان ما، در دل مردم و در سرتاسر کشور ما گسترده است. مربوط به :شرح حدیث جلسه بیست و یکم/تکامل یافتن ایمان - 1378/08/17 عنوان فیش :به باطل کشانده نشدن بخاطر محبت به کسی کلیدواژه(ها) : ایمان نوع(ها) : حدیث متن فیش : من مواعظ النبی صلی الله علیه وآله وسلّم:ثلاثٌ من کنّ فیه استکمل خصال الإیمان:الذی إذا رضی، لم یُدْخِله رضاه فی باطلٍ وإذا غَضِبَ لم یخرجه الغضب من الحقّ وإذا قدر لم یتعاط ما لیس له. (1) معنای روایت، این نیست که ایمان در این سه خصلت منحصر است، بلکه مراد این است که در هر کس، این سه خصلت وجود داشته باشد، حاکی از این است که همه خصال ایمان، در او جمع است. چون هر یک از اینها متوقّف بر مجموعهای از صفات نیک و کاشف از آنها است. خشنودی و محبت کسی او را به باطل نکشاند که موجب شود به ناحق از آن شخص دفاع کند و همچنین غضب، او را به برخوردهای غلط و خروج از حق نکشاند، و در هنگام قدرت، کارهایی را که حق او نیست مرتکب نشود. 1 ) كافی ، محمد بن یعقوب كلینی ج 2 ص 239 تحف العقول ، حسن بن شعبه حرانی ص 43، بحارالانوار،علامه مجلسی ج 68 ص 358، « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثُ خِصَالٍ مَنْ كُنَّ فِيهِ اسْتَكْمَلَ خِصَالَ الْإِيمَانِ إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِی بَاطِلٍ وَ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ الْغَضَبُ مِنَ الْحَقِّ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَتَعَاطَ مَا لَيْسَ لَهُ» ترجمه : رسول خدا (ص) فرمود:سه خصلت در هر كه باشند، خصال ايمان در او كاملند: چون پسندد، پسندش او را در باطل نكشاند، و هر گاه خشم كند خشمش او را از حق بدر نبرد، و هر گاه توانست، بدانچه از آنِ او نيست، دست نيازد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1378/06/10 عنوان فیش : مردم ایران, جوان, ایمان, اراده ملی, ایران کلیدواژه(ها) : مردم ایران, جوان, ایمان, اراده ملی, ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در این مملکت، با این ملت زنده و بیدار، با این جوانان مؤمن، همه چیز در مجرای اراده و خواست و ایمان این ملت باید حرکت کند . مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان مجروح حادثه کوی دانشگاه - 1378/05/04 عنوان فیش :تقوا عامل هدایت و راسختر نمودن ایمان انسان کلیدواژه(ها) : ایمان, عمل نوع(ها) : قرآن متن فیش : این ایمان، سرمایهی عجیبی است. بحمداللَّه همهی شما بچههای مؤمنی هستید و در خانوادههای مؤمنی تربیت پیدا کردهاید. اگر شما همین ایمانی را که الان دارید، به کار بگیرید، یعنی عمل صالح را بر آن مترتّب کنید، گناه نکنید، حتّیالمقدور کارهای ثواب را به بهترین وجهش انجام دهید و در بین گناهان، از آن گناهانی که به خودخواهیهای انسان ارتباط پیدا میکند، بیشتر اجتناب کنید، از آنهایی که ظلم به کسی است، بیشتر اجتناب کنید، از بعضی حرفهای نامناسبی که انسان نسبت به بعضیها ممکن است بزند، اجتناب کند، حتی انسان بتواند ذهن خود را از بعضی چیزها خالی کند، اینها عملهای صالحتری است. این عملها، همین مایهی ایمان را افزایش میدهد. یعنی ایمان، اینگونه است که اگر با عمل همراه شد، مرتّب خود آن ایمان روزبهروز زیادتر خواهد شد. اگرچه آن آگاهی هم - که گفتم بایستی انسان از اهل معرفت و از کتاب و از موعظه بهدست آورد - با این عمل صالح همراه باشد، حتی خود آن آگاهی هم بیشتر میشود. «و من یتقاللَّه یجعل له مخرجا» «و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکّل علی اللَّه فهو حسبه»(1). «و من یؤمن باللَّه یهد قلبه»(2)؛ خدا دل او را هدایت میکند. این آیه، مورد نظر من بود. خودِ تقوا و مراقبت، دل انسان را هدایت و ایمان انسان را راسختر میکند. 1 ) سوره مبارکه الطلاق آیه 2 فَإِذا بَلَغنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمسِكوهُنَّ بِمَعروفٍ أَو فارِقوهُنَّ بِمَعروفٍ وَأَشهِدوا ذَوَي عَدلٍ مِنكُم وَأَقيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ۚ ذٰلِكُم يوعَظُ بِهِ مَن كانَ يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَاليَومِ الآخِرِ ۚ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا ترجمه : و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شایستهای نگه دارید یا بطرز شایستهای از آنان جدا شوید؛ و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید؛ و شهادت را برای خدا برپا دارید؛ این چیزی است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده میشوند! و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند، 1 ) سوره مبارکه الطلاق آیه 3 وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا ترجمه : و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است! 2 ) سوره مبارکه التغابن آیه 11 ما أَصابَ مِن مُصيبَةٍ إِلّا بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَمَن يُؤمِن بِاللَّهِ يَهدِ قَلبَهُ ۚ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمٌ ترجمه : هیچ مصیبتی رخ نمیدهد مگر به اذن خدا! و هر کس به خدا ایمان آورد، خداوند قلبش را هدایت میکند؛ و خدا به هر چیز داناست! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/04/10 عنوان فیش : پیشرفت, امید و امیدواری, ایمان کلیدواژه(ها) : پیشرفت, امید و امیدواری, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه كه مایهی پیشرفت است، رسوخ ایمان و امید و اطمینان است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1378/03/03 عنوان فیش :موضع شهادت در راه خداوند، موضع شکرگزاری کلیدواژه(ها) : ایمان, شجاعت, شهادت نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : عامل دوم که از عامل اوّل مهمتر است، نیروی ایمان و شجاعت ناشی از قوّت ایمان رزمندگان و مردم و جوانان بود؛ یعنی عشق ایمانی - نه عشق حیوانی، نه عشق مادّی، نه عشق به چیزهای خُرد و حقیر - عشق به ارزشها؛ عشق به آرمانهای الهی و اسلامی؛ همان چیزی که کشته شدن در راه خدا را برای کسی که چنین عشقی را دارد، شیرین میکند؛ نه اینکه آسان میکند، شیرین میکند. پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین فرمود: «یا علی! آن روزی که به تو ضربتی میزنند و این ضربت، به شهادتت منتهی خواهد شد، صبر تو چگونه خواهد بود؟» امیرالمؤمنین عرض کرد: «یا رسولاللَّه! این موضعِ صبر نیست؛ این موضعِ شُکر است.»(1) کسی که در راه خدا به شهادت میرسد، بزرگترین شاکر خدا برای این حادثه، خود اوست؛ زیرا که چنین نعمت بزرگی را خدای متعال به او داده است. 1 ) خطبه 156 : از سخنان آن حضرت است خطاب به اهل بصره در خبر از پيشامدهاى سخت فَمَنِ اسْتَطَاعَ عِنْدَ ذَلِكَ أَنْ يَعْتَقِلَ نَفْسَهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَفْعَلْ فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَشَقَّةٍ شَدِيدَةٍ وَ مَذَاقَةٍ مَرِيرَةٍ وَ أَمَّا فُلَانَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ النِّسَاءِ وَ ضِغْنٌ غَلَا فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ الْقَيْنِ وَ لَوْ دُعِيَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَيْرِي مَا أَتَتْ إِلَيَّ لَمْ تَفْعَلْ وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى . منه : سَبِيلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ السِّرَاجِ فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْإِيمَانِ وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْيَا وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ الْآخِرَةُ وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ وَ تُبَرَّزُ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَ إِنَّ الْخَلْقَ لَا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِيَامَةِ مُرْقِلِينَ فِي مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَايَةِ الْقُصْوَى . منه : قَدْ شَخَصُوا مِنْ مُسْتَقَرِّ الْأَجْدَاثِ وَ صَارُوا إِلَى مَصَايِرِ الْغَايَاتِ لِكُلِّ دَارٍ أَهْلُهَا لَا يَسْتَبْدِلُونَ بِهَا وَ لَا يُنْقَلُونَ عَنْهَا وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ إِنَّهُمَا لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّيُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ لَا يَعْوَجُّ فَيُقَامَ وَ لَا يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ وَ لَا تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ . و قام إليه رجل فقال يا أمير المؤمنين ، أخبرنا عن الفتنة ، و هل سألت رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله ) عنها فقال ( عليه السلام ) : إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ عَلِمْتُ أَنَّ الْفِتْنَةَ لَا تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) بَيْنَ أَظْهُرِنَا فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتِي أَخْبَرَكَ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي فَقُلْتُ يَا رَسُولُ اللَّهِ أَ وَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي الشَّهَادَةُ فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ فَقُلْتَ لِي أَبْشِرْ فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَى وَ الشُّكْرِ وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْكَاذِبَةِ وَ الْأَهْوَاءِ السَّاهِيَةِ فَيَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ وَ الرِّبَا بِالْبَيْعِ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَبِأَيِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ أَ بِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ فَقَالَ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ . ترجمه : آن كه بتواند خود را بر اطاعت خداوند وادارد بايد اقدام كند. اگر از من پيروى كنيد- چنانچه خدا بخواهد- شما را به بهشت خواهم برد گرچه راهى است دشوار و همراه با تلخى. فلان زن (عايشه) را رأى ضعيف زنان دامنگير شد، و كينه در سينهاش چون ديگ آهنگران كه به جوش آيد جوشيد، و اگر از او خواسته مىشد آنچه با من انجام داد با ديگرى انجام دهد انجام نمىداد. با اين حال حرمت اوليه او باقى است، و حسابش با خداوند است. از اين كلام است راه خدا روشنترين راه، و پر فروغترين چراغ است. به ايمان بر اعمال شايسته استدلال مىشود، و به اعمال شايسته بر ايمان دليل مىآورند، ساختمان علم با ايمان آباد مىگردد، و انسان به سبب دانش از مرگ هراسان مىشود، و با مرگ دنياى آدمى پايان مىپذيرد، و با دنيا آخرت به دست مىآيد، با قيامت بهشت براى پرهيزكاران نزديك، و دوزخ براى گمراهان آشكار مىگردد، مردمان را چارهاى از قيامت نيست، كه در ميدان مسابقه آن با سرعت به جانب آخرين جايگاه روان مىشوند. و از اين كلام است از قبرها بيرون آمده، و به آخرين منزل روان شدند. آنجا براى هر خانه اهلى است كه آن را به خانه ديگرى تبديل نكنند، و ساكنانش به جاى ديگر منتقل نشوند. امر به معروف و نهى از منكر دو صفت از صفات خداوندند، اين دو مرگ را نزديك نمىكنند، و روزى را كاهش نمىدهند. بر شما باد به كتاب خدا كه ريسمانى محكم، و نورى آشكار، و دارويى سودمند، و سيراب كنندهاى فرونشاننده عطش است، نگاهدار كسى است كه به آن چنگ زند و نجات بخش كسى كه به آن در آويزد. كژ نشود تا راستش كنند، و منحرف نگردد تا از او بخواهند كه باز گردد، و از خواندن بسيار و به گوش خوردن كهنه نگردد. آن كه با قرآن سخن گويد راست گفته، و هر كه به آن عمل كند پيش افتاده است. [مردى از جاى برخاست و گفت: يا امير المؤمنين، ما را از فتنه خبر ده، و آيا در باره فتنه از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله پرسيدهاى فرمود:] وقتى خداى سبحان اين آيه را فرستاد: «الم، آيا مردم گمان كردهاند همين كه بگويند ايمان آوردهايم، رها مىشوند و به آزمايش در نمىآيند» دانستم تا زمانى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در ميان ماست فتنه بر ما فرود نمىآيد، پرسيدم: يا رسول اللّه منظور از اين فتنه كه خداوند تو را به آن خبر داده چيست فرمود: «يا على، به زودى امتم پس از من آزمايش مىشوند.» گفتم: يا رسول اللّه، مگر نه اين است كه در روز احد افرادى از مسلمانان شهيد شدند و من از فيض شهادت ماندم، و از اين بابت غمگين شدم، شما به من فرمودى: «بر تو بشارت باد كه عاقبت به شهادت مىرسى» در پاسخم فرمود: «آنچه گفتى صحيح است، ولى بگو به هنگام شهادت صبرت چگونه است» گفتم: اين از موارد صبر نيست، بلكه جاى مژده و شكرگزارى است و فرمود: «يا على، به زودى مسلمانان پس از من به ثروتشان آزمايش مىشوند، و با ديندارى خود بر خدا منّت مىنهند، رحمتش را آرزو دارند، و خود را از خشمش در امان دانند، و با شبهات دروغ و هوسهاى غفلت زا حرام او را حلال شمارند، شراب را به اسم آب انگور و خرما، و رشوه را به عنوان هديّه، و ربا را به نام تجارت حلال دانند.» گفتم: يا رسول اللّه، در آن وقت اين چنين مردم را از كدام گروه حساب كنم در موضع ارتداد، يا در مرتبه فتنه فرمود: «در مرتبه فتنه». مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدا - 1378/03/03 عنوان فیش : دشمن شناسی, دشمن, ایمان, نقشه راه دشمن کلیدواژه(ها) : دشمن شناسی, دشمن, ایمان, نقشه راه دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : راه غلبهى دشمن اين است كه عامل معنوى (ایمان)را از اين ملت بگيرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از ناشران - 1378/02/28 عنوان فیش : مردم ایران, مقاومت, ایمان, مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مردم ایران, مقاومت, ایمان, مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت ایران قوی است و این استقامت، استقامت ایمانی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش - 1378/01/25 عنوان فیش : اقتدار ملی, عزت ملی, ایمان کلیدواژه(ها) : اقتدار ملی, عزت ملی, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ابزارهای اقتدار و عزت كنونی ملت ما ایمان، عزم راسخ الهی، كار برای خدا، احساس سربازی دین خدا است. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش آسیبشناسی انقلاب - 1377/12/15 عنوان فیش :تدیّن و ایمان منشأ بنیهی مستحکم انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : وقتی که ما مقایسه میکنیم، میبینیم انقلاب ما بعد از بیست سال، آسیبهای گوناگون یک انقلاب بزرگ مثل انقلاب فرانسه، یک انقلاب پرسروصدا مثل انقلاب شوروی و یک انقلاب - به اصطلاح - اسلامی مثل انقلاب الجزایر را مطلقاً نداشته است؛ و این نشان دهندهی بنیهی این انقلاب است. پس ببینید من منشأ این بنیه را چه میدانم؛ من میگویم منشأش در تدیّن و در ایمان است. ایمان به معنای تدیّن و تعبّد، نه ایمان به معنای مجرّد خودش؛ که بگوییم ما آدم با ایمانی هستیم، اما در عمل، نه اهل نمازیم، نه اهل تعبد و ذکریم، نه اهل توجّه به خدا و عمل کردن به هیچ یک از فرایضیم، فقط میگوییم ما با ایمانیم! نه، من اصلاً این ایمان را نمیگویم؛ این ایمان، همانی است که قرآن اشاره میکند: قالت الاعراب آمنا، قل لم تؤمنوا و لکن قولوا اسلمنا»؛(1) تسلیم شدیم. آن، تسلیم شدن است، نه ایمان آوردن؛ ملت ما ایمان اسلامی داشتند. 1 ) سوره مبارکه الحجرات آیه 14 قالَتِ الأَعرابُ آمَنّا ۖ قُل لَم تُؤمِنوا وَلٰكِن قولوا أَسلَمنا وَلَمّا يَدخُلِ الإيمانُ في قُلوبِكُم ۖ وَإِن تُطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ لا يَلِتكُم مِن أَعمالِكُم شَيئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ ترجمه : عربهای بادیهنشین گفتند: «ایمان آوردهایم» بگو: «شما ایمان نیاوردهاید، ولی بگویید اسلام آوردهایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمیکند، خداوند، آمرزنده مهربان است.» مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1377/10/18 عنوان فیش :نامشخص بودن صفوف ایمان و کفر در زمان امام علی(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : حضرت امام علی (علیهالسلام), بصیرت, ایمان, زبیر نوع(ها) : قرآن, نهجالبلاغه متن فیش : تفاوت عمدهی امیرالمؤمنین در دوران حکومت خود با پیامبر اکرم در دوران حکومت و حیات مبارکش، این بود که در زمان پیامبر، صفوفِ مشخّص وجود داشت: صف ایمان و کفر. منافقین میماندند که دائماً آیات قرآن، افراد را از منافقین که در داخل جامعه بودند بر حذر میداشت؛ انگشت اشاره را به سوی آنها دراز میکرد؛ مؤمنین را در مقابل آنها تقویت میکرد؛ روحیهی آنها را تضعیف میکرد؛ یعنی در نظام اسلامی در زمان پیامبر، همهچیز آشکار بود. صفوف مشخّص در مقابل هم بودند: یک نفر طرفدار کفر و طاغوت و جاهلیّت بود؛ یک نفر هم طرفدار ایمان و اسلام و توحید و معنویت. البته آنجا هم همهگونه مردمی بودند - آن زمان هم همهگونه آدمی بود - لیکن صفوف مشخّص بود. در زمان امیرالمؤمنین، اشکال کار این بود که صفوف، مشخّص نبود؛ بهخاطر اینکه همان گروه دوم - یعنی «ناکثین» - چهرههای موجّهی بودند. هرکسی در مقابله با شخصیتی مثل جناب زبیر، یا جناب طلحه، دچار تردید میشد. این زبیر کسی بود که در زمان پیامبر، جزو شخصیتها و برجستهها و پسر عمّهی پیامبر و نزدیک به آن حضرت بود. حتّی بعد از دوران پیامبر هم جزو کسانی بود که برای دفاع از امیرالمؤمنین، به سقیفه اعتراض کرد. بله؛ «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است»! خدا عاقبت همهمان را به خیر کند. گاهی اوقات دنیا طلبی، اوضاع گوناگون و جلوههای دنیا، آنچنان اثرهایی میگذارد، آن چنان تغییرهایی در برخی از شخصیتها بهوجود میآورد که انسان نسبت به خواص هم گاهی اوقات دچار اشکال میشود؛ چه برسد برای مردم عامی. بنابراین، آن روز واقعاً سخت بود. آنهایی که دور و برِ امیرالمؤمنین بودند و ایستادند و جنگیدند، خیلی بصیرت بهخرج دادند. بنده بارها از امیرالمؤمنین نقل کردهام که فرمود: «لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصّبر»(1). در درجهی اوّل، بصیرت لازم است. معلوم است که با وجود چنین درگیریهایی، مشکلات امیرالمؤمنین چگونه بود. یا آن کجرفتارهایی که با تکیه بر ادّعای اسلام، با امیرالمؤمنین میجنگیدند و حرفهای غلط میزدند. در صدر اسلام، افکار غلط خیلی مطرح میشد؛ اما آیهی قرآن نازل میشد و صریحاً آن افکار را رد میکرد؛ چه در دوران مکه و چه در دوران مدینه. شما ببینید سورهی بقره که یک سورهی مدنی است، وقتی انسان نگاه میکند، میبیند عمدتاً شرح چالشها و درگیریهای گوناگون پیامبر با منافقین و با یهود است؛ به جزئیات هم میپردازد؛ حتی روشهایی که یهود مدینه در آن روز برای اذیّت روانی پیامبر بهکار میبردند، آنها را هم در قرآن ذکر میکند؛ «لاتقولوا راعنا»(2) و از این قبیل. و باز سورهی مبارکهی اعراف - که سورهای مکّی است - فصل مشبعی را ذکر میکند و با خرافات میجنگد. این مسألهی حرام و حلال کردن گوشتها و انواع گوشتها که اینها را نسبت به محرّمات واقعی، محرّمات دروغین و محرّمات پوچ تلقّی میکردند: «قل انّما حرّم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن»(3). حرام اینهاست، نه آنهایی که شما رفتید «سائبه» و «بحیره» و فلان و فلان را برای خودتان حرام درست کردید. قرآن با این گونه افکار صریحاً مبارزه میکرد؛ اما در زمان امیرالمؤمنین، همان مخالفان هم از قرآن استفاده میکردند؛ همانها هم از آیات قرآن بهره میبردند. لذا کار امیرالمؤمنین به مراتب از این جهت دشوارتر بود. امیرالمؤمنین دوران حکومت کوتاه خود را با این سختیها گذراند. 1 ) خطبه 173 : از خطبههاى آن حضرت است در اينكه چه كسى شايسته خلافت است، و سفارش به تقوا و گريز از دنيا أَمِينُ وَحْيِهِ وَ خَاتَمُ رُسُلِهِ وَ بَشِيرُ رَحْمَتِهِ وَ نَذِيرُ نِقْمَتِهِ . أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَيْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِيهِ فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ فَإِنْ أَبَى قُوتِلَ وَ لَعَمْرِي لَئِنْ كَانَتِ الْإِمَامَةُ لَا تَنْعَقِدُ حَتَّى يَحْضُرَهَا عَامَّةُ النَّاسِ فَمَا إِلَى ذَلِكَ سَبِيلٌ وَ لَكِنْ أَهْلُهَا يَحْكُمُونَ عَلَى مَنْ غَابَ عَنْهَا ثُمَّ لَيْسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ يَرْجِعَ وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ يَخْتَارَ أَلَا وَ إِنِّي أُقَاتِلُ رَجُلَيْنِ رَجُلًا ادَّعَى مَا لَيْسَ لَهُ وَ آخَرَ مَنَعَ الَّذِي عَلَيْهِ أُوصِيكُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا خَيْرُ مَا تَوَاصَى الْعِبَادُ بِهِ وَ خَيْرُ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللَّهِ وَ قَدْ فُتِحَ بَابُ الْحَرْبِ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ فَامْضُوا لِمَا تُؤْمَرُونَ بِهِ وَ قِفُوا عِنْدَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ وَ لَا تَعْجَلُوا فِي أَمْرٍ حَتَّى تَتَبَيَّنُوا فَإِنَّ لَنَا مَعَ كُلِّ أَمْرٍ تُنْكِرُونَهُ غِيَراً . أَلَا وَ إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَةٍ لَكُمْ وَ لَا تَبْقَوْنَ عَلَيْهَا وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا وَ لَا يَخِنَّنَّ أَحَدُكُمْ خَنِينَ الْأَمَةِ عَلَى مَا زُوِيَ عَنْهُ مِنْهَا وَ اسْتَتِمُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ الْمُحَافَظَةِ عَلَى مَا اسْتَحْفَظَكُمْ مِنْ كِتَابِهِ أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَضُرُّكُمْ تَضْيِيعُ شَيْءٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ بَعْدَ حِفْظِكُمْ قَائِمَةَ دِينِكُمْ أَلَا وَ إِنَّهُ لَا يَنْفَعُكُمْ بَعْدَ تَضْيِيعِ دِينِكُمْ شَيْءٌ حَافَظْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاكُمْ أَخَذَ اللَّهُ بِقُلُوبِنَا وَ قُلُوبِكُمْ إِلَى الْحَقِّ وَ أَلْهَمَنَا وَ إِيَّاكُمُ الصَّبْرَ . ترجمه : رسول خدا امين وحى، و آخرين فرستادگان، و بشارت دهنده به رحمت، و بيم دهنده از عذاب او بود. اى مردم، آن كه تواناترين مردم به حكومت، و داناترين آنان به امر خدا در كار حكومت است از همه به حكومت شايستهتر است. اگر در مسأله حكومت فتنه جويى به فتنه برخيزد بازگشت به حق از او خواسته مىشود و اگر امتناع ورزيد كشته مىشود. به جانم سوگند، اگر جز با حضور همه مردم امامت منعقد نگردد چنين كارى شدنى نيست، ولى آنان كه حضور دارند ثبوت حكومت را بر غائبان حكم مىكنند، پس فرد حاضر حق رويگردانى، و غائب حق انتخاب غير را ندارد. بدانيد كه من با دو نفر مىجنگم: مردى كه چيزى را ادعا كند كه حق او نيست، و كسى كه رويگردان شود از چيزى كه بر عهده اوست. بندگان خدا، شما را به تقوا سفارش مىكنم، كه تقوا بهترين چيزى است كه عباد حق يكديگر را به آن سفارش مىكردند، و از بهترين عاقبتها نزد خداست. بين شما و اهل قبله باب جنگ گشوده شده، و اين پرچم را به دوش نمىكشد مگر آن كه اهل بصيرت و استقامت و داناى به موارد حق باشد. پس آنچه را به آن مأمور مىشويد انجام دهيد، و از آنچه نهى مىگرديد باز ايستيد، و در كارى تا دقيقا بررسى نكنيد شتاب نورزيد، زيرا آنچه را شما (از روى جهل) منكر آن هستيد ما را قدرت تغيير آن هست. بدانيد دنيايى كه نسبت به آن آرزومنديد و به آن ميل داريد، و آن گاهى شما را به خشم و زمانى به خشنودى مىبرد، نه خانه شماست و نه منزلى كه براى آن آفريده شدهايد، و نه جايى كه شما را به آن دعوت كردهاند. بدانيد كه دنيا براى شما باقى نمىماند و شما هم در آن باقى نخواهيد ماند، اگر دنيا شما را به ظاهرش فريفت از شرّش نيز بيم داد. پس به خاطر بيم دهيش از آنچه فريبتان مىدهد چشم پوشى كنيد، و به خاطر ترساندنش از طمع به آن خوددارى نماييد، و در دنيا براى آخرتى كه به آن دعوت شدهايد بر يكديگر پيشى گيريد، و با عمق دل از دنيا روى بگردانيد، نبايد احدى از شما به خاطر چيزى از دنيا كه از او گرفته شده چون كنيز ناله بزند. و با شكيبايى بر طاعت خدا و محافظت بر آنچه از كتابش كه حفظ آن را از شما خواسته است نعمت خدا را بر خود تمام كنيد. بدانيد در صورتى كه پايه دين خود را حفظ نموده باشيد. از دست دادن متاع دنيا به شما زيانى وارد نكند. و بدانيد در صورت تباه كردن دين آنچه از دنيا حفظ كردهايد به شما سودى ندهد. خداوند دلهاى ما و شما را متوجه حق كند، و شكيبايى را به ما و شما ارزانى دارد 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 104 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَقولوا راعِنا وَقولُوا انظُرنا وَاسمَعوا ۗ وَلِلكافِرينَ عَذابٌ أَليمٌ ترجمه : ای افراد باایمان! (هنگامی که از پیغمبر تقاضای مهلت برای درک آیات قرآن میکنید) نگویید: «راعنا»؛ بلکه بگویید: «انظرنا». (زیرا کلمه اول، هم به معنی «ما را مهلت بده!»، و هم به معنی «ما را تحمیق کن!» میباشد؛ و دستاویزی برای دشمنان است.) و (آنچه به شما دستور داده میشود) بشنوید! و برای کافران (و استهزاکنندگان) عذاب دردناکی است. 3 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 33 قُل إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَما بَطَنَ وَالإِثمَ وَالبَغيَ بِغَيرِ الحَقِّ وَأَن تُشرِكوا بِاللَّهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطانًا وَأَن تَقولوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعلَمونَ ترجمه : بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است؛ و (همچنین) گناه و ستم بناحق را؛ و اینکه چیزی را که خداوند دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید؛ و به خدا مطلبی نسبت دهید که نمیدانید.» مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1377/10/04 عنوان فیش :خلیفه خدا شدن هر ملتی درصورت وجود توأمان ایمان و عمل صالح کلیدواژه(ها) : ایمان, وعدههای الهی, عمل صالح نوع(ها) : قرآن متن فیش : [آیاتی دربارهی وعدههای الهی:] وعدهی الهی دیگر این است: «وعداللَّه الذین امنوا منکم و عملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فیالارض کما استخلف الّذین من قبلهم». این هم یک وعدهی قطعی است. هر قومی، هر ملتی و هر جمعیتی که ایمان و عمل صالح داشته باشد، خلیفهی خدا در زمین خواهد شد؛ یعنی قدرت را در زمین در دست خواهد گرفت. بروبرگرد ندارد. آنهایی که ایمان داشتند، اگر عمل صالح را با آن همراه کردند، همین اتّفاق افتاد؛ کمااینکه در ایران اسلامی اتّفاق افتاد؛ کمااینکه در هر دورهای از دورههای تاریخ خود ما که چنین چیزی پیش آمد، اتّفاق افتاد؛ «لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم»(1). اگر ایمان باشد، ولی عمل صالح نباشد، خلیفهی خدا در زمین نخواهند شد. ایمان خشک و خالی و ایمان بیعمل، نتیجهای ندارد؛ اما اگر ایمان با عمل همراه باشد، حتماً محقّق خواهد شد. 1 ) سوره مبارکه النور آیه 55 وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا مِنكُم وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي الأَرضِ كَمَا استَخلَفَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دينَهُمُ الَّذِي ارتَضىٰ لَهُم وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا ۚ يَعبُدونَني لا يُشرِكونَ بي شَيئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعدَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ الفاسِقونَ ترجمه : خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند. مربوط به :بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر ۱۰ سیدالشهداء - 1377/07/26 عنوان فیش :حفظ ایمان با سفارش به حق و سفارش به صبر کلیدواژه(ها) : ایمان, صبر نوع(ها) : قرآن متن فیش : عزیزان من! بعضی از سرمایههای معنوی، با همهی ارزشی که دارند، نیازمند حفظ کردنند. مثلاً محبّت را باید حفظ کرد؛ مثل گیاهی است که اگر به آن نرسیدید، از دست خواهد رفت. ایمان از این قبیل است. ایمان را باید حفظ کنید. حفظ ایمان، با رفتار خوب، با تأمّل و تدبّر خوب، با توجّه به خدا، با حفظ و تقویت ارتباط با خداست. حفظ این گوهر، با تواصیِ به حق و تواصیِ به صبر است(1). هر دو نفرتان، یکدیگر را به حق و صبر توصیه کنید. صبر، یعنی پایداری و استقامت. 1 ) سوره مبارکه العصر آیه 3 إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبرِ ترجمه : مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند! مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1377/01/01 عنوان فیش : مردم ایران, عزت ملی, ایمان, عزت ملت ایران, مواضع شجاعانه کلیدواژه(ها) : مردم ایران, عزت ملی, ایمان, عزت ملت ایران, مواضع شجاعانه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ای ملت عزیز! آن عزّتی که دارید،ناشی از مواضع ایمانی وانقلابی شماست. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه تهران - 1376/11/11 عنوان فیش :درخواست ثبات یقین و ایمان پایدار از خداوند در دعاها کلیدواژه(ها) : یقین, ایمان نوع(ها) : حدیث متن فیش : شما در دعاها، چقدر «ثبات الیقین» میخوانید؟! در دعای سحر روز جمعه: «و هب لی ثبات الیقین و محض الاخلاص».(1) در دعای ماه رمضان میخوانید: «اللهم انی اسألک ایماناً لا اجل له دون لقائک»؛(2) من از تو ایمانی میخواهم که تا هنگام لقای تو، هیچ پایانی ندارد - هست، تا وقتی تو را ملاقات کنم - «احینی ما احییتنی علیه»؛ تا وقتی مرا زنده نگه میداری، این ایمان را برای من نگهدار. «و توفّنی اذا توفّیتنی علیه»؛ وقتی جان من را میگیری - «توفّی»، یعنی گرفتن جان - بر ایمان، جان مرا بگیر. «وابعثنی اذا بعثتنی علیه»؛ حتّی قیامت، وقتی مرا برمیانگیزی، با این ایمان برانگیز. این دعاست! امام، آنچه را که از خدا میخواهد - در دعای ابوحمزه، آن هم در دعاهای پرحال و پرشور - نشان دهندهی این است که این، یک نیاز حتمی است. توجه میکنید؟ جوان، ثبات لازم دارد و این ثبات هم به خودی خود به دست نمیآید. باید آن را پیدا کرد. جوان، دائم در معرض تزلزل قرار میگیرد. البته همهی جوانان اینطور نیستند - نمیخواهم بگویم که هر جوانی اینگونه است - بههرحال، این استعدادِ تزلزل هم مثل بقیهی استعدادها، در جوان هست؛ که این به یک معنا استعداد خوبی نیست. البته به یک معنا هم خوب است؛ چون خودِ این هم یک تحوّل است. از همین هم میتوان استفاده کرد. مرتّب میشود بهتر شد و بالاتر رفت؛ اما باید مواظب باشید که این، وسیلهی لغزش، دور افتادن از راه و دور افتادن از خدا نشود و به غلتیدن در پرتگاههایی که انسان باید از آنها پرهیز کند، منتهی نگردد. 1 ) مصباح المتهجد، شیخ طوسی ص ۲۷۹ ؛ جمال الأسبوع بكمال العمل المشروع، سید بن طاووس ص219 ؛ بحار الانوار ج86 ص307 امام صادق (علیه السلام) : وَ يُسْتَحَبُّ أَنْ يَقُولَ عِنْدَ السَّحَرِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هَبْ لِي الْغَدَاةَ رِضَاكَ وَ أَسْكِنْ قَلْبِي خَوْفَكَ وَ اقْطَعْهُ عَمَّنْ سِوَاكَ حَتَّى لَا أَرْجُوَ وَ لَا أَخَافَ إِلَّا إِيَّاكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ هَبْ لِي ثَبَاتَ الْيَقِينِ وَ مَحْضَ الْإِخْلَاصِ وَ شَرَفَ التَّوْحِيدِ وَ دَوَامَ الِاسْتِقَامَةِ وَ مَعْدِنَ الصَّبْرِ وَ الرِّضَا بِالْقَضَاءِ وَ الْقَدَرِ يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ السَّائِلِينَ يَا مَنْ يَعْلَمُ مَا فِي ضَمِيرِ الصَّامِتِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي وَ اغْفِرْ ذَنْبِي وَ أَوْسِعْ رِزْقِي وَ اقْضِ حَوَائِجِي فِي نَفْسِي وَ إِخْوَانِي فِي دِينِي وَ أَهْلِي ترجمه : 2 ) الأصول الستة عشر (ط - دار الحديث)، ص: 273؛ کافی جلد 2 ص 586 ؛ الاقبال بالأعمال الحسنه، سید بن طاووس، علی بن موسی ج ۱، ص ۱۷۳ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِي يَعْفُورٍ - قَالَ: قَالَ: ادْعُوا بِهَذَا الدُّعَاءِ فِي الْوَتْرِ: اللَّهُمَّ امْلَأْ قَلْبِي حُبّاً لَكَ وَ خَشْيَةً مِنْكَ وَ تَصْدِيقاً وَ إِيمَاناً بِكَ وَ فَرَقاً مِنْكَ وَ شَوْقاً إِلَيْكَ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ لِقَاءَكَ وَ اجْعَلْ لِي فِي لِقَائِكَ خَيْرَ الرَّحْمَةِ وَ الْبَرَكَةِ وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ* وَ لَا تُؤَخِّرْنِي مَعَ الْأَشْرَارِ وَ أَلْحِقْنِي بِصَالِحِ مَنْ مَضَى وَ اجْعَلْنِي مَعَ صَالِحِ مَنْ بَقِيَ وَ خُذْ بِي سَبِيلَ الصَّالِحِينَ وَ أَعِنِّي عَلَى نَفْسِي بِمَا تُعِينُ بِهِ الصَّالِحِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَا تَرُدَّنِي فِي سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِي مِنْهُ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ أَسْأَلُكَ إِيمَاناً لَا أَجَلَ لَهُ دُونَ لِقَائِكَ تُحْيِينِي وَ تُمِيتُنِي عَلَيْهِ وَ تَبْعَثُنِي عَلَيْهِ إِذَا بَعَثْتَنِي وَ ابْرَأْ قَلْبِي مِنَ الرِّيَاءِ وَ السُّمْعَةِ وَ الشَّكِّ فِي دِينِك... ترجمه : مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1376/09/05 عنوان فیش : اخلاص, ایمان, دشمن, مقاومت, ایستادگی مقابل ظلم کلیدواژه(ها) : اخلاص, ایمان, دشمن, مقاومت, ایستادگی مقابل ظلم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن سلاحی که هیچ دشمن مادّی، قادر به مقابلهی با آن نیست، سلاح ایمان مخلصانه و عمل مخلصانه است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیهی مانور فرهنگی ـ ورزشی جانبازان و معلولان - 1376/06/15 عنوان فیش : اراده ملی, ارادهی ملتها, ایمان, پیروزی کلیدواژه(ها) : اراده ملی, ارادهی ملتها, ایمان, پیروزی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر ملتی از ایمان برخوردار بود و بااراده بار آمد و قدرت تصمیمگیری به او تعلیم داده شد، در همهی میدانها در میدان سیاست، در میدان مبارزات فرهنگی و مبارزات نظامی پیروز است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش - 1375/11/18 عنوان فیش : پیشرفت, ایمان, همت کلیدواژه(ها) : پیشرفت, ایمان, همت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پیشرفت ناشی از تلاش عناصر مؤمن، با شوق و با همّت است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای هیأتهای نظارت شورای نگهبان - 1374/11/14 عنوان فیش :نظام اسلامی، نظامی متّکی به ایمان مردم کلیدواژه(ها) : انتخابات, مردم ایران, ایمان, نصرت الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : آقایان محترم! مسألهی انتخابات، مسألهی بسیار مهم و اساسی و تعیینکنندهای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یکی از آنها این است که نظام ما نظامی است متّکی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شکستناپذیری این نظام این است که به مردم متّکی است. این چیز مهمّی است. اتّکای به مردم هم آسان به دست نمیآید و همه جا حاصل نمیشود. اگر یک سرِّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای مردم هم ممکن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت میفرماید: «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین»(1)؛ یعنی مؤمنین را در کنار نصرت الهی میآورد. هیچ بُعدی هم ندارد که آدم بگوید که این «بالمؤمنین»، تفسیر جزئی از مفهوم «بنصره» هم هست که اصلاً نصر الهی به وسیلهی مؤمنین تحقّق میپذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائکهی مسوّمین (2) و غیرذلک - لیکن عمدهاش مؤمنیناند. بعد هم میفرماید: «لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ اللَّه الّف بینهم»(3). یعنی ای نبی گرامی ما! این «بالمؤمنین»ی هم که ما میگوییم، خیال نکن که خودت توانستی آنها را جذب کنی؛ نه - این کار من و ما و کار عوامل مادی و بشری نیست - این سرّ الهی و سرّ معنوی است.حال آن نکتهی باریکتر ز مو اینجاست که همین سرّ الهی و معنوی هم قابل تعریف است. چیزی نیست که بگوییم عقل شما مردم نمیرسد و سه، چهار نفری هستند که این چیزها را میفهمند؛ نخیر. این امر واضحی است. این سرّ الهی عبارت است از ایمان. وقتی ایمانها در دلهای مردم میجوشد و به مرحلهی عمل سرازیر میشود، نتیجه این است که هر پدیدهای که متّکی به ایمان الهی است، تقویت پیدا میکند. اینجا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّکی به دین و به هرآنچه که مربوط به دین است، هستند، قهری است که چنین نظامی را به راحتی میشود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون اینکه از کسی طلبکاری کنند؛ بدون اینکه منّتی بر سر کسی بگذارند و بدون اینکه برای این همه اخلاصِ خود از کسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان میشوند. 1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 62 وَإِن يُريدوا أَن يَخدَعوكَ فَإِنَّ حَسبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنينَ ترجمه : و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد... 2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 125 بَلىٰ ۚ إِن تَصبِروا وَتَتَّقوا وَيَأتوكُم مِن فَورِهِم هٰذا يُمدِدكُم رَبُّكُم بِخَمسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ ترجمه : آری، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودی به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد داد! 3 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 63 وَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِهِم ۚ لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا ما أَلَّفتَ بَينَ قُلوبِهِم وَلٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَينَهُم ۚ إِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ ترجمه : و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمیتوانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است! مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون، طلاّب و مردم شهر قم - 1374/09/13 عنوان فیش :اتکاء انقلاب اسلامی به خصوصیت ایمان الهی کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی, ایمان, ارزشهای انقلاب اسلامی, ویژگیهای انقلاب اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : انقلاب اسلامى ما بر خلاف چنین انقلابهایى [بیشتر انقلابهاى قرن بیستم از حدود پایان جنگ جهانى دوم تا وقتى که انقلاب اسلامى پیروز شد و حتى بعد از آن]، به خصوصیّت ایمان الهى متّکى بود و هست. چنین است که دارندگانش، از تهدید قدرتهاى مادّى نمىترسند: «و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الاّ خوف علیهم و لا هم یحزنون(1)». مردم ما از کسى نمىترسند. خصوصیّت ایمان اسلامى و الهى و معنوى، اتّکاى به خداوند است. چنین اتّکایى، اوّلاً موجب مىشود که انسان از دشمن واهمه نکند و هراسى نداشته باشد و به کمک الهى امید داشته باشد؛ ثانیاً کسى که به خدا معتقد است و براى او کار مىکند؛ مىگوید ما تکلیف انجام مىدهیم و اگر کشته هم بشویم، پیروز شدهایم و اگر در جنگ، عقب نشینى هم بکنیم، باز هم پیروز شدهایم؛ چون تکلیف ما، اقدام و انجام عمل بود. اقدام را کردهایم، عمل را انجام دادهایم و اثر خودمان را در طبیعت و تاریخ گذاشتهایم؛ بنابراین پیروزیم. خداى متعال بر این اثر، آثار دیگرى مترتّب خواهد کرد و روزى نتیجهاش آشکار خواهد شد. این، فکر انسان مؤمن است. امام بزرگوار در رأس این نهضت، مظهر این عقیده بود؛ لذا چه در جنگ و چه در مبارزهى سیاسى و اقتصادى، نه خودش تردید کرد و نه گذاشت کسانى که در حرکت عمومى و آحاد مردم تأثیر دارند، در این راه تردید کنند. راه، راهِ روشنى بود. او این حرکتِ روشن را با قاطعیت ادامه داد. لذا دشمن مشاهده کرد که این انقلاب از آن انقلابهایى نیست که بشود با تهدید و تطمیع، آن را وادار به عقب نشینى کرد. مربوط به :بیانات در دیدار مردم ساری - 1374/07/22 عنوان فیش : معنویتگرایی, اسلام, رشد اقتصادی, ایمان, حیات طیبه کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی, اسلام, رشد اقتصادی, ایمان, حیات طیبه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اسلام میخواهد هم مادّه و هم معنا، هم پول و رفاه، هم ایمان و معنویّت، هم پیشرفت اقتصادی و هم شکوفایی اخلاقی و معنوی در جامعه باشد. این حیات طیّبه اسلام است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1374/03/08 عنوان فیش : مردم ایران, بیداری, ایمان, ملت ایران(مخاطب), پایبندی مردم ایران به دین کلیدواژه(ها) : مردم ایران, بیداری, ایمان, ملت ایران(مخاطب), پایبندی مردم ایران به دین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این ملت بیدار است. این ملت پایبند به ایمان خود است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش - 1374/01/30 عنوان فیش : ایمان, تربیت نیروی انسانی, نیروی انسانی کلیدواژه(ها) : ایمان, تربیت نیروی انسانی, نیروی انسانی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ارتقای کیفیّت نیروهای انسانی از لحاظ ایمان، در درجهی اوّلِ اهمیت است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1373/09/23 عنوان فیش : رادیو, تلویزیون, ایمان مردم, ایمان, دشمن, رسانههای بیگانه (مخاطب) کلیدواژه(ها) : رادیو, تلویزیون, ایمان مردم, ایمان, دشمن, رسانههای بیگانه (مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دشمنان در دنیا بهوسیلهی رادیو و تلویزیون، بسیار کارها کردهاند، ولی در ایران نتوانستهاند هیچ غلطی بکنند؛ به خاطر اینکه مردم، مؤمن بودهاند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1373/04/29 عنوان فیش :اهمیت امنیت و نقش بالای آن در زندگی اجتماعی کلیدواژه(ها) : امنیت اجتماعی, امنیت, ایمان نوع(ها) : قرآن متن فیش : مطلب دیگری که امروز مایلم قدری دربارهی آن صحبت کنم، مسألهی امنیت اجتماعی است که به نیروی انتظامی مربوط میشود. وظیفهی نیروی انتظامی، تأمین امنیت اجتماعی است. معنای امنیت اجتماعی این است که مردم در محیط کار و زندگیِ خود، احساس خوف و تهدید و ناامنی نکنند. این مسأله، خیلی مهم است. خداوند متعال در مقام منّتگذاردن بر قریش میفرماید: «فلیعبدوا ربّ هذا البیت. الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف. »(1) یعنی «امنیت دادن» را به عنوان یکی از دو نعمت، مورد تأکید قرار میدهد. آقایان اهل علم و فضلا، اگر در این خصوص به قرآن مراجعه فرمایند، خواهند دید که در آیات کلاماللَّه، مسألهی امنیت، تکرار و تأکید شده و به ایمان ربط پیدا کرده است. «فایّ الفریقین احقّ بالامن. »(2) کسانی که به خدا اعتقاد دارند و در راه او هستند، میتوانند برای خودشان امنیت به وجود آورند. پس، امنیت موضوع مهمّی است و نقش آن در زندگی اجتماعی، نقش بسیار بالایی است. آحاد ملت برای اینکه بتوانند در محیط کسب و کار و فعّالیت اجتماعی و زندگی خصوصی، کارِ صحیح خود را انجام دهند و حتی به عبادتِ خدا با دلِ آرام و خاطرِ جمع مشغول باشند، محتاج امنیتند. برای تأمین این نیاز عمومی، لازم است که از طرف حاکمیت، اعمال قدرت شود. حکومت اسلامی که مظهر قدرت الهی و قدرت مردم در جامعه است، باید با اقتدار، این خواستهی عمومی انسانها را تأمین کند. چرا؟ چون آنهایی که امنیت مردم را مختل میکنند، آدمهای ضعیفی نیستند؛ بلکه قدّارهبندها، اسلحهکشها و تروریستهایند. کسانی هستند که از تاریکیِ شب و خواب و غفلت مردم، برای ضربه زدن به زندگی آنها استفاده میکنند. چه آن کسی که قفل خانه و دکان مردم را به قصد دزدی باز میکند؛ چه آن کسی که در کوچه و خیابان به تهدیدِ ناموس مردم میپردازد و آنها را به حال خود نمیگذارد و چه آن کسی که جان مردم را تهدید میکند، در ایجاد فضای ناامنی، دخیلند. مسلّماً با خواهش و تمنا نمیشود جلوِ ایجاد ناامنی را گرفت و به مخلّینِ امنیت گفت: «از شما خواهش میکنیم ایجاد ناامنی نکنید!» اینجا دیگر جای خواهش نیست؛ جای اقتدار است. لذا، نیروی انتظامی مظهر اقتدار ملّی است. مظهر آن قدرتی است که مردم آن قدرت را به کار میبرند تا بر سر آدمِ ناامنی ایجاد کُن بزنند و مانعِ او شوند. 1 ) سوره مبارکه قريش آیه 3 فَليَعبُدوا رَبَّ هٰذَا البَيتِ ترجمه : پس (بشکرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند، 1 ) سوره مبارکه قريش آیه 4 الَّذي أَطعَمَهُم مِن جوعٍ وَآمَنَهُم مِن خَوفٍ ترجمه : همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت. 2 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 81 وَكَيفَ أَخافُ ما أَشرَكتُم وَلا تَخافونَ أَنَّكُم أَشرَكتُم بِاللَّهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ عَلَيكُم سُلطانًا ۚ فَأَيُّ الفَريقَينِ أَحَقُّ بِالأَمنِ ۖ إِن كُنتُم تَعلَمونَ ترجمه : چگونه من از بتهای شما بترسم؟! در حالی که شما از این نمیترسید که برای خدا، همتایی قرار دادهاید که هیچ گونه دلیلی درباره آن، بر شما نازل نکرده است! (راست بگویید) کدام یک از این دو دسته (بتپرستان و خداپرستان)، شایستهتر به ایمنی (از مجازات) هستند اگر میدانید؟! مربوط به :بیانات در مراسم پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1373/03/14 عنوان فیش :ایمان،عمل صالح،تهذیب نفس سه خصوصیت امام خمینی(ره) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), ایمان, عمل صالح, تزکیه نفس نوع(ها) : قرآن متن فیش : الحمدللَّه ربّ العالمین. و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین، الهداة المهدیّین المعصومین، سیّما بقیةاللَّه فی الارضین.(1) قال اللَّه الحکیم فی کتابه: «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم، و من یأته مؤمنا قد عمل الصّالحات فأولئک لهم الدّرجات العلی، جنّات عدن تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک جزاء من تزکّی.»(2) در امام عزیز، سه خصوصیّتِ درخشان وجود داشت که همان سه خصوصیّت، در این دو آیهی شریفه هم مطرح شده است. در آیهی اوّل میفرماید: «و من یأته مؤمنا قد عمل الصّالحات.» ایمان، خصوصیّت اوّل و عمل صالح، خصوصیّت دوم است. در پایان آیهی دوم، خصوصیّت سومی هم در عبارتِ: «و ذلک جزاء من تزکّی» ذکر شده است که خصوصیّت تزکیه و تهذیب نفس است. قرآن کریم برای کسی که دارای این خصوصیّات است، وعدهی درجاتِ «عُلی» داده است: «فاولئک لهم الدّرجات العلی.» این سه خصوصیّت در امام بزرگوار برجسته بود. ایمان آن مرد بزرگ، نمونه و استثنایی بود. عمل صالح او، عملی بود که بعد از صدر اسلام تا امروز، کسی آن را انجام نداده است. یعنی تشکیل نظام اسلامی، که امروز اندکی به آن خواهم پرداخت. تزکیهی او هم، چنان بود که در اوج شهرت و قدرت و محبوبیت، اوج عبودیت را برای خود انتخاب کرد و هر روز که گذشت، بر الحاح و تضرّع و توسّل او به خدای بزرگ، افزوده شد. این سه خصوصیّت، در امام بزرگوار وجود داشت. پس، حقّ است که گفته شود: او از جمله کسانی است که «اولئک لهم الدّرجات العلی.» این علوّ مرتبهای که امروز شما در سراسر جهان، برای امام بزرگوار مشاهده میکنید ناشی از این خصوصیّات سهگانه است 1 ) سوره مبارکه طه آیه 76 جَنّاتُ عَدنٍ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها ۚ وَذٰلِكَ جَزاءُ مَن تَزَكّىٰ ترجمه : باغهای جاویدان بهشت، که نهرها از زیر درختانش جاری است، در حالی که همیشه در آن خواهند بود؛ این است پاداش کسی که خود را پاک نماید! 1 ) سوره مبارکه طه آیه 75 وَمَن يَأتِهِ مُؤمِنًا قَد عَمِلَ الصّالِحاتِ فَأُولٰئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ العُلىٰ ترجمه : و هر کس با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانی درجات عالی دارند... مربوط به :بیانات در مراسم پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1373/03/14 عنوان فیش : نظام اسلامی, ایمان, ایمان به غیب, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : نظام اسلامی, ایمان, ایمان به غیب, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نظام اسلامى داراى يك مادهى اصلى به نام «ايمان به خدا و غيب» و نيز داراى يك قالب و صورت به نام «شريعت اسلامى» است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/03/08 عنوان فیش :ایمان و عمل به لوازم آن، عامل عزّت مؤمنین کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ایمان, عید غدیر, عزت, ارزشهای فرهنگ اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : یکی از کارهای استعمارگران در جوامع اسلامی، این بوده است که خواستهاند کاری کنند که مردم مسلمان، در هر طبقه و رتبهای از اهمیت و مسؤولیت در زندگی و جامعه، خودشان را به ارزشهای غیر اسلامی نزدیکتر کنند. یعنی لباسشان مثل لباس آنها، رفتارشان مثل رفتار آنها، بینششان مثل بینش آنها و اعمالشان هم مثل اعمال آنها باشد. در واقع، ارزشهای آنها را ارزش بشمارند، ضدّارزشهای آنها را ضدّ ارزش به حساب آورند و از اسلام یادشان نیاید. سعی کردند این کار را بکنند. متأسفانه، آنها در اکثر مناطق اسلامی، در طول سالهای استعمار و ورود فرهنگ استعماری به کشورهای اسلامی، موفّق هم شدند. لباسها را عوض کردند، رفتارها را عوض کردند، آداب زندگی را عوض کردند، بینشها را عوض کردند و مسلمانان را از اسلام دور، و به آنچه که ضدّ اسلام و غیر اسلام است، نزدیک نمودند. امروز هم که ملت ایران اصرار دارد و پافشاری میکند بر اینکه مواضع اسلامی، ارزش اسلامی و فرهنگ اسلامی را در رفتار خود، در حرکات خود، در لباس خود، در برخورد جهانی خود و در گزینش دوست و دشمن خود رعایت کند، بیشترین حملهها را برای همین میکنند. در چنین دنیایی، ملت ایران توانست اعتزاز به شخصیّت و هویّت اسلامی را به خودش برگرداند. یعنی مردم ما احساس عزت میکنند که مسلمانند؛ و حقیقت قضیه نیز همین است. «و للَّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین(1).» مؤمنین، عزیزند. آن کس که در دل خود ایمان دارد و در عمل خود، آنچه را لازمهی ایمان است رعایت میکند، حقیقتاً عزیز است. بحمداللَّه، احساس عزّت هم در دل ملت ما هست و این از برکات رعایت همان ارزشهایی است که در غدیر تثبیت شد. 1 ) سوره مبارکه المنافقون آیه 8 يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ ترجمه : آنها میگویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمیدانند! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1373/02/13 عنوان فیش :کار از روی عشق و ایمان، عامل رسیدن به استقلال حقیقی کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی و فناوری, ایمان, استقلال, عشق, تبلیغات دشمن, آرمانهای اسلامی, استقلال حقیقی ملت ایران نوع(ها) : قرآن متن فیش : همهی پیشرفتهای علمیِ دنیا نیز این گونه پیش آمده است که کسانی از روی عشق یا ایمان و یا هر دو، کار کردهاند. یا باید عشق به کار باشد یا ایمان به ثواب الهی، یا هر دو با هم. و شما میتوانید هر دو را با هم را داشته باشید. این گونه میشود که ملت ایران میتواند آن استقلال حقیقی و واقعی را که استقلال سیاسی مقدّمهی آن است و آن نیز به یک معنا پشتوانه و پشتیبان و نگهدارندهی استقلال سیاسی است، تأمین کند. دشمن، دشمنی میکند و از او جز دشمنی هم انتظاری نیست. تبلیغاتی که رادیوهای دشمن میکنند و مطالبی که مطبوعات صهیونیستیِ جهانی مینویسند، ما کمترش را از آنها توقّع نداریم. دشمن است دیگر! دشمن، بدجنسی میکند، خباثت میکند، تهمت میزند و دروغ میگوید. ادّعا میکند که طرفدار انسانیت است؛ اما به دروغ. از او توقّعِ بیش از این نیست. چیزی که برای ما لازم است، این است که خودِ ما در نقطهی تحقّق آرمانهای اسلامی قرار گیریم. آن کار و آن تعلیم، با آن نیّت، با آن احساس و آن غیرت انجام گیرد، تا در آیندهی نزدیک، انشاءاللَّه کشور در موضعی قرار گیرد که «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون(1)». همانی شود که خدا برای شما ملت بزرگ اراده کرده است، خواسته است و انشاءاللَّه مقدّر فرموده است. امیدواریم خداوند این روز و این ایام را بر شما مبارک کند و به همهی ما توفیق دهد تا بتوانیم این وظایف را درست درک و براساس آنها انشاءاللَّه عمل کنیم. 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 33 هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدىٰ وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ ترجمه : او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند! 1 ) سوره مبارکه الصف آیه 9 هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدىٰ وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ ترجمه : او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش - 1373/01/24 عنوان فیش : مردم ایران, ایمان, ملت ایران(مخاطب) کلیدواژه(ها) : مردم ایران, ایمان, ملت ایران(مخاطب) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : يكى از نقاط قوت بزرگ ملت ايران، ايمان و دينباورى، معرفت دينى و مذهبى و علاقهى شديد به مسائل الهى و معنوى است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1372/11/17 عنوان فیش : ظلم, ایمان, بیداری, ترس دشمن کلیدواژه(ها) : ظلم, ایمان, بیداری, ترس دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ظلم و طغیان، از بیداری ایمان به شدّت خائف و ترسان است. لذا از خود عکسالعمل نشان میدهد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1372/08/30 عنوان فیش : قدرت ملی, اقتدار ملی, ایمان کلیدواژه(ها) : قدرت ملی, اقتدار ملی, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنى كه به معناى واقعى قدرت است، قدرت ملتهاست؛ در صورتى كه با ايمان به خداى متعال و باآشنايى و معرفت به احكام الهى، دلهايشان محكم و مستحكم شده باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان - 1372/08/12 عنوان فیش : الله (جل جلاله), ایمان, اخلاص کلیدواژه(ها) : الله (جل جلاله), ایمان, اخلاص نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خدای متعال همیشه روی کارهایی که از روی ایمان و اخلاص است، تأثیرات بزرگی قرار میدهد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1372/06/25 عنوان فیش : پیروزی, ایمان, معنویتگرایی کلیدواژه(ها) : پیروزی, ایمان, معنویتگرایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این سؤال مطرح است که «این پیروزیهای بزرگ، چگونه برای ما به وجود آمد؟» پاسخ یک کلمه است: «در سایهی ایمان و معنویت.» مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه مشترک پادگان لشکر ۲۱ حمزه آذربایجان - 1372/05/06 عنوان فیش : نیروهای مسلح, ایمان کلیدواژه(ها) : نیروهای مسلح, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز در نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی، ایمان و لیاقت، دو معیار پیشروی و ارزش است، و از این جهت فرقی میان سازمانهای نیروهای مسلّح نیست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1372/03/14 عنوان فیش : مردم ایران, اخلاص, پیروزی انقلاب اسلامی 57, ایمان کلیدواژه(ها) : مردم ایران, اخلاص, پیروزی انقلاب اسلامی 57, ایمان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : پیروزی این انقلاب، به خاطر صفا و اخلاص گروههایی از شما مردم بود. بقای این انقلاب هم بهخاطر صفا و صداقت و ایمان شما ملت بود. مربوط به :بیانات در دیدار مردم نوشهر - 1372/02/18 عنوان فیش : جوان, ایمان, انسان کلیدواژه(ها) : جوان, ایمان, انسان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عزیزان من! جوانان مؤمن و پرشوری که خدا دلهای شما را به نور ایمان روشن و منوّر کرده است! امروز بشریّت به همان ایمانی که شما دارید محتاج است. |