newspart/index2
دانشگاه اسلامی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
دانشگاه اسلامی

نسل اوّل انقلاب که عمدتاً فعّالان دهه‌ی ۶۰ و یکی دو سال از دهه‌ی ۵۰ هستند، در همه‌ی این بخشها -چه بخشهای بالادستی، چه بخشهای خُرد و پایین‌دستی- کارهایی را انجام دادند؛ کارهای خوبی با هدایت امام بزرگوار انجام گرفت. حادثه‌ی دشوارِ جنگ تحمیلی به این تجربه‌آموزی کمک کرد، و کمک کرد تا بتوانند در این زمینه‌ها تجربه‌هایی به دست بیاورند؛ یا تحریمهایی که از همان روز اوّل گذاشته شد، یا حوادث خونینی که در اوایل انقلاب پیش آمد، اینها همه مجموعه‌ی نسل اوّل انقلاب را آماده میکرد و هدایت به سمت محقّق کردن این مقاصد اصلی انقلاب و مقاصد اصلی جمهوری اسلامی؛ ولیکن یک حقیقتی وجود دارد که آن را نبایستی نادیده گرفت و آن، این است که رسیدن به این آرمانها با این عظمتی که این آرمانها دارد، پیچیدگی‌های زیادی دارد؛ آن روز ما به این پیچیدگی‌ها توجّه نداشتیم؛ آن روز ما مسائل را خیلی با نگاهِ اوّلی نگاه میکردیم؛ در واقع بسیاری از مسائل آسان‌گیری میشد. شور انقلابی موجب بود که کار انجام بگیرد منتها با یک نگاه ابتدائی، با یک نگاه ساده و بدون در نظر گرفتن پیچیدگی‌ها و دشواری‌ها و گردنه‌های سرِ راه.
 حالا مثلاً‌ من به عنوان مثال یک مورد را مثال میزنم؛ مسئله‌ی اسلامی شدن دانشگاه‌ها. خب امام (رضوان الله علیه) روی مسئله‌ی اسلامی شدن دانشگاه‌ها اصرار داشتند. ایشان برای دانشگاه‌ خیلی اهمّیّت قائل بودند و معتقد بودند بایستی دانشگاه‌ها را اسلامی کرد و حرکتهایی هم انجام گرفت، کارهای زیادی انجام گرفت؛ خود من هشت سال در دوره‌ی ریاست جمهوری، رئیس شورای انقلاب فرهنگی بودم که مخصوص کارهای دانشگاهی بود که کارهای فراوانی انجام گرفت، لکن در همه‌ی این دوره‌هایی که ما کار میکردیم و خود من جزو فعّالان این مجموعه بودم، آن ظرافتهای لازم، آن دشواری‌های موجود،‌ آن پیچیدگی‌هایی که این کار دارد مورد توجّه ماها نبود و کار را با نگاه ساده نگاه میکردیم.
 خب دانشگاه در کشور ما، در واقع در دوران تسلّط سیاستهای غربی به وجود آمد؛ یعنی برای اینکه دشواری‌های کار معلوم بشود و روشن بشود، من این را عرض میکنم. دانشگاه در دوران حاکمیّت برگزیدگان و در واقع دست‌نشاندگان غربی‌ها‌ اتّفاق افتاد. دانشگاه در زمان رضاشاه که به وسیله‌ی انگلیس‌ها سر کار آمده بود، پایه‌گذاری شد؛ به دست عوامل غربی‌ها هم پایه‌گذاری شد، یعنی آن کسانی که اوّل‌بار دانشگاه کشور را ایجاد کردند، کسانی بودند که دلباخته‌ی غرب بودند. من نمیگویم عامل نفوذی غرب بودند، یعنی این را آدم نمیتواند قاطعاً ادّعا کند امّا بلاشک دلباخته و فریفته‌ی فرهنگ غربی بودند و مطیع غرب بودند و در واقع هیچ رأیی در مقابل آراء غربی‌ها نداشتند و ارائه نمیکردند. بنابراین دانشگاه را برابرِ برنامه‌های غربِ استعمارگر به وجود آوردند؛ اصلاً برنامه‌ی دانشگاه در کشور ما، برنامه‌های [آن] غربی بود که آن روز در اوج استعمارگری بود -بعدها خب کشورهای استعماری یکی‌یکی خارج شدند امّا آن روز اوج استعمارگری غربی‌ها بود- اینها در مورد تشکیل دانشگاه در کشورهای اقماری خودشان یک برنامه‌ی مشخّصی داشتند.
برنامه‌ی آنها این بود که در این کشورها نخبه‌هایی تربیت کنند که این نخبه‌ها مطیع غرب باشند و مصرف‌کننده‌ی غرب باشند؛ نخبه‌ی مطیع و مصرف‌کننده. هدف دانشگاه‌ها این بود که نخبه‌ی مطیع و مصرف‌کننده تربیت کنند. مصرف‌کننده یعنی چه؟ یعنی سرریز دانشِ تولیدشده و البتّه کهنه‌شده‌ی در غرب را فرا بگیرد و بتواند جامعه‌ی خودش را به بازار مصرف محصولات غربی تشویق کند و جامعه را تبدیل کند به بازار مصرف محصولات غربی؛ یعنی یک نخبه‌ی مصرف‌کننده‌ای را تولید میکردند که آن نخبه‌‌ی مصرف‌کننده‌، یک جامعه‌ی مصرف‌کننده را به وجود بیاورد؛ اصلاً هدف این بود؛ که حالا این برنامه -برنامه‌ی ایجاد دانشگاه- هم در کشورهای استعماری‌ای که آن روز رسماً‌ در استعمار انگلیس -عمدتاً‌- و بعضی کشورهای دیگرِ غربی بودند اجرا میشد و هم در کشورهایی که رسماً مستعمره نبودند؛ مثل کشور خود ما که مستعمره‌ی رسمی نبود امّا کاملاً تحت نفوذ و تحت سلطه‌ی سیاسی غرب قرار داشت؛ دانشگاه این جوری به وجود آمد. البتّه تفکّر اسلامی در همین دانشگاه هم توانست نفوذ کند، که این به خاطر قدرت نفوذ تفکّر اسلامی بود لکن شیب عمده‌ی این دانشگاه به سمت همان تفکّر غربی و غربی‌سازی فکر و عمل نخبگان کشور بود؛ که نخبه‌ای تربیت کنند که غربی فکر کند، غربی عمل بکند، برای غربی‌ها کار بکند و جامعه‌ی مصرف‌کننده بسازد؛ که همان نخبه‌ها طبعاً به مقامات حکومتی هم میرسیدند.
خب این دانشگاه را نظام اسلامی بخواهد تبدیل کند به دانشگاه اسلامی، کار ساده‌ای است؟ کار آسانی است؟ دانشگاهی که مثلاً پنجاه سال با آن شکل حرکت کرده و با آن ترکیب و برنامه‌ریزی اداره شده، تبدیل آن به یک دانشگاه اسلامی کار ساده‌ای نیست. آن روز ما به پیچیدگی این کار بدرستی توجّه نمیکردیم؛ [لکن] خب بعدها بتدریج خود عناصر دانشگاهی به نکات مهمّی در این زمینه برخورد کردند، تذکّر دادند، عمل کردند، یک مقداری بهتر شد، امّا همچنان این قضیّه، یک قضیّه‌ی مهمّ روی دست نظام اسلامی است و بایستی تحقّق پیدا کند  و جز با یک تحوّل امکان‌پذیر نیست. حالا این یک مثال بود که من زدم و خب در بقیّه‌ی بخشها هم همین‌ جور است؛ در بخش مسائل اقتصادی و جریان اقتصادی کشور، جریان علمی کشور و امثال اینها همین وجود دارد. لذا شما می‌بینید که ما در خلال این سالها گاهی کارهای خوبی را شروع کرده‌ایم که نیمه‌کاره مانده و به نتیجه نرسیده؛ این به خاطر همین است که یک ساده‌نگری‌هایی در مشاهده‌ی مسائل وجود دارد که بایستی اینها را با نگاه دقیق تصحیح کرد و به جهت درست رساند.1400/02/21

لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

همه‌ی این بحثهای دنیایی، مقدّمه است؛ مقدّمه است برای تعالی روحی، برای عروج؛ قدر بدانید ماه رمضان را. این دعای «اَللّهُمَّ اِن لَم تَکُن رَضیتَ عَنّی فی ما مَضیٰ مِن شَهرِ رَمَضان فَمِنَ الانَ فَاَرضَ عَنّی» دعای مهمّی است؛ اگر تاکنون نتوانسته‌ایم رضایت الهی را، خشنودی الهی را به دست بیاوریم، از خدا بخواهیم که از همین لحظه مشمول رضایت الهی بشویم یا مشمول مغفرت الهی بشویم.
 بالاخره شماها که تربیت‌کننده‌ی جوانها هستید، میتوانید در مجموعه‌ی زیر ولایت علمی و فکری خودتان هم اثر بگذارید؛ شما که اهل توجّه و اهل تضرّع و اهل ارتباط قلبی با خدا باشید، جوانها هم در زیر چتر تعلیم شما و ولایت علمی شما، به‌طور طبیعی به همین سمت حرکت میکنند. یکی از مشکلاتمان در مجموعه‌ی دانشگاه همین است؛ اگر اساتید ما در جنبه‌هایی که برای کشور مورد نیاز است، حرکت و پیشرفت داشته باشند، در زیرمجموعه‌ -که مجموعه‌ی دانشجویی است- تأثیرات آشکاری خواهد گذاشت.1396/03/31

لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

بسم‌ الله‌ الرحمن ‌الرحیم
سیاست‌های کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)
...
۳- حاکمیت مبانی، ارزش‌ها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۱-۳- اهتمام به نظام تعلیم و تربیت اسلامی و اصل پرورش در کنار آموزش و پژوهش و ارتقاء سلامت روحی و معنوی دانش پژوهان و آگاهی‌ها و نشاط سیاسی آنان.
۲-۳- تربیت اساتید و دانشجویان مؤمن به اسلام، برخوردار از مکارم اخلاقی، عامل به احکام اسلامی، متعهد به انقلاب اسلامی و علاقمند به اعتلای کشور.
۳-۳- حفظ موازین اسلامی و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.1393/06/29

لینک ثابت
نقشه‏ جامع علمی, مهندسی فرهنگی, تحول بنیادین آموزش و پرورش, دانشگاه اسلامی

مصوّبات اینجا بایستی اجرا بشود؛ حالا سازوكاری برای ضمانت اجرا تدوین میكنید، فبهاونعمة؛ اگر فرض كنیم كه یك سازوكار خاصّی هم برای ضمانت اجرای مصوّباتِ اینجا تدوین نمیشود، خودِ حضور رئیس جمهور و رئیس قوّه‌ی مقنّنه برای قانون‌گذاری - آنجاهایی كه احتیاج به قانون‌گذاری است - و وزرای محترم و مسئولان دستگاه‌های ذی‌ربط، باید به معنای ضمانت اجرا باشد؛ یعنی وقتی كه فرض بفرمایید نقشه‌ی جامع علمی - كه واقعاً یكی از كارهای بزرگ شورا تدوین این سند نقشه‌ی جامع علمی كشور بود كه كار بسیار خوبی شد و سازوكار اجرایی خوبی هم برای آن تدوین شد كه این جزو كارها است - تدوین میشود، دستگاه‌های اجرایی هر كدام به سهم خودشان بایستی اهتمام داشته باشند به اینكه این انجام بگیرد؛ یا مثلاً فرض كنید سند مهندسی فرهنگی - كه شنیدم كار آن نزدیك به اتمام [است‌] یا اتمام پیداكرده - [كه‌] باید برای آن هم سازوكار اجرایی حتماً تهیّه بشود كه تحقّق پیداكند؛ یا سند دانشگاه اسلامی؛ یا سند تحوّل بنیادی آموزش و پرورش كه وزیر محترم آموزش و پرورش خود را متعهّد بدانند كه این را عملی كنند و اجرایی كنند؛ یا سند راهبردی نخبگان كشور - كه در آن جلسه خود بنده هم شركت كردم كه سند بسیار مهمّی است - كه این مسئله را خب معاونت محترم رئیس جمهور بایستی تعقیب كنند؛ و خلاصه باید خود اعضا و دستگاه‌های فرهنگی قبول كنند و باور داشته باشند كه ما این جایگاه را به‌عنوان یك قرارگاه مركزی [قرار دادیم‌].1392/09/19
لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

جوان دانشجوی ما انصافاً امروز بی‏نظیر است؛ اساتید ما هم همین‏جور. این همه استاد مؤمن، متدین، فعال، علاقه‏مند به سرنوشت دینی و اسلامیِ کشور و ملت، در کشور ما نه فقط هیچ‏وقت وجود خارجی نداشته است، بلکه در مخیله‏ی کسی هم نگنجیده است؛ کمااینکه امروز هم در دنیا چنین چیزی وجود ندارد. محیط دانشگاه‏های ما یک چنین محیطی است؛ محیط دین است، محیط اسلام است. البته نه اینکه ما به این اندازه قانع باشیم؛ نه، بحث قانع بودن نیست؛ اما انسان نمی‏تواند عمیقاً راضی و خشنود نباشد. این، نعمت بزرگ خداست. پس این‏ها واقعیات است. محیط دانشگاه یک محیطی است حقیقتاً مساعد، حقیقتاً مناسب؛ و با انتظاراتی که از این محیط وجود دارد، حقیقتاً برجسته از لحاظ دینی.1389/04/20
لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

قبل از انقلاب، بعضی از روحانیون، از جمله بنده‏ی حقیر با دانشجوها ارتباطاتی داشتیم. این ارتباطات، ارتباطات سازمانی نبود، ارتباطات تشکیلاتی نبود، ارتباطات در مسائل مبارزاتیِ تند نبود؛ ارتباط فکری و تبیینی بود؛ یعنی جلساتی داشته باشیم که دانشجوها در آنجا شرکت کنند، یا ما احیاناً در جلسه‏ای از جلسات دانشجوئی در دانشگاه شرکت کنیم. در آن اوقات، بنده در مشهد جلسه‏ای داشتم که بین نماز مغرب و عشاء برگزار می‏شد. پای تخته می‏ایستادم و به قدر بیست دقیقه یا نیم ساعت صحبت می‏کردم. مستمعین هم نوددرصد جوان بودند؛ جوانها هم غالباً دانشجو و بعضاً دبیرستانی. یک شب مرحوم شهید باهنر (رحمة اللَّه علیه) مشهد بود، با من آمد مسجد ما. وضعیت را که دید، شگفت‏زده شد. حالا آقای باهنر کسی بود که در تهران با مجامع جوان و دانشجوئی هم مرتبط بود. ایشان گفت که من به عمرم این‏قدر جمعیت دانشجوئی و جوان در یک مسجد ندیده‏ام. حالا توی مسجد ما مگر چقدر جوان بود؟ حد اکثر مثلًا سیصد و چهل پنجاه نفر. در عین حال برای یک روحانیِ روشن‏فکرِ مرتبط با جوانها، مثل آقای باهنر، که خودش هم دانشگاهی بود و دوره‏های دانشگاهی را دیده بود و محیطهای دانشجوئی را می‏شناخت و از فعالیتهای مذهبیِ به‏روز و متجددانه هم مطلع بود، جمع شدن حدود سیصد یا سیصد و پنجاه نفر جوان- که شاید از این تعداد، مثلًا دویست نفرش دانشجو بودند- چیز عجیبی بود و ایشان را دهشت‏زده و تعجب‏زده کرده بود: دویست تا دانشجو یکجا جمع بشوند و یک روحانی برایشان صحبت کند؟!
حالا این را مقایسه کنید با وضعیتی که امروز شما توی دانشگاه دارید. دسترسی روحانی فاضل جوان- مثل شما- به محیط دانشگاهی، به دانشجو، به استاد؛ این را مقایسه کنید، ببینید چه فرصت عظیم و گرانبهائی است. این فرصت را باید نگه دارید، این فرصت را باید خیلی مغتنم بشمرید؛ نکته‏ی اصلی این است.
اهمیت این حادثه و پدیده از اینجا هم فهمیده می‏شود که انگشت اشاره‏ی بسیاری از بدخواهی‏ها و تبلیغات سوء، اتفاقاً به سمت همین محیط دانشگاه است. می‏بینید توی این تبلیغاتی که می‏شود، یکی از چیزهائی که رویش فشار می‏آورند، مسئله‏ی اسلامی کردن دانشگاه‏هاست، که چرا جمهوری اسلامی می‏خواهد دانشگاه‏ها اسلامی بشود؛ که یکی از مظاهر اسلامی شدنش همین است.1389/04/20

لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

ما پیشرفت داشته‏ایم و در این ریزش و رویشی که نظام اسلامی دارد، مجموعاً رویش ما از ریزشمان بیشتر بوده است و پیش رفته‏ایم؛ علاوه بر اینکه در میدانهای گوناگون دیگر- میدانهای علمی و غیره که شماها گفتید و می‏دانید و بیان شد- پیشرفتهای زیادی داشته‏ایم. ولی همچنان کار در ابتدای خود قرار دارد؛ ما اولِ راهیم؛ ما ابتدای راهیم. اولًا باید نظام را از لحاظ مبانی معرفتی‏اش کامل کنیم. ثانیاً بنای نظام را باید بر اساس آن مبانی معرفتی کامل کنیم؛ یعنی نظام اسلامی، دولت اسلامی و کشور اسلامی، هرکدام مترتب بر همدیگر است؛ این‏ها همه یکسان و یک چیز نیستند. تا کشور، اسلامی بشود، ما خیلی کار داریم. تا مکارم اخلاق اسلامی و دانشگاه اسلامی- همین توقعاتی که شما دارید و آرزوهای بلندی که به حق در نسل جوان ما هست- تحقق پیدا کند، راه طولانی‏ای داریم. اینکه می‏گویم اول کار هستیم، یکی از نشانه‏هایش این است. و از طرف دیگر، این فکر، فکری نیست که در چهارچوب حصار جغرافیایی یک کشور بگنجد و بتواند بماند؛ این، به طور طبیعی باید انتشار پیدا بکند و عقبه‏ی عاطفی و فکری ملتها را برای خودش کسب کند. البته از اول انقلاب، موارد متعددی از این را ما دیده‏ایم و پیش آمده است؛ امروز هم همین است؛ منتها احتیاج دارد که این عقبه، هرچه بیشتر استمرار داشته باشد.1385/07/25
لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

اگر شما بتوانید گوهر اسلام ناب و آن درخشندگی‏ها را، به آن شکلی که بتواند در جامه‏ی آراسته‏ی علم، خودش را نشان بدهد، ارائه دهید، کار بزرگی که کرده‏اید، این است که راه را برای ورود نخبگان در این میدان‏ها باز کرده‏اید. آمیزش علم و معنویت، علم و ایمان، علم و اخلاق، آن خلأ امروز دنیاست. دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را باهم همراه می‏کند. علم را می‏آموزد و جهت‏گیری علم را از اخلاق و ایمان می‏گیرد. اینکه گفتند علم با دین می‏سازد یا نمی‏سازد، این ندیدن منطقه‏ی نفوذ علم و دین است؛ این‏ها هرکدام یک منطقه‏ی نفوذی دارند؛ تلفیق این‏ها، این است که علم- یعنی این سلاح را- ایمان- یعنی آن به کار برنده- می‏گیرد و جهتش را مشخص می‏کند؛ با این سلاح می‏شود بهترین و بدترین آدم‏ها را هدف قرار داد؛ منتها تا این سلاح دست که باشد؟ این سلاح «علم» است و «ایمان» جهت آن را مشخص می‏کند. اگر ایمان بر دانش غربی تسلط داشت، دانش غربی به بمب اتم نمی‏رسید، تا بعد این‏قدر تویش گیر کنند که چه کارش کنیم؛ محدودش کنیم؛ نگذاریم تا دنیا ویران نشود. کارشان اصلًا به اینجا نمی‏رسید. اگر ایمان با دانش همراه بود، اصلًا استعمار و استعمار نو- که استعمار نو مخلوق دانش بود- به وجود نمی‏آمد. تسلط بر کشورها، تصرف کشورها، تسلط قهرآمیز بر ملت‏ها و بردن ثروت ملت‏ها- که این بلای این دویست سال گذشته‏ی دنیا و ملت‏هاست- این‏ها اصلًا به وجود نمی‏آمد. علمِ جدا از ایمان، این است و شما در دانشگاه اسلامی، می‏خواهید این خلأ را پُر و علم را با ایمان آمیخته کنید؛ یعنی دانش را چه در بافت درونی خودش، چه در استنتاجش و چه در جهت‏گیری‏هایی که در آن به کار خواهد رفت، از ایمان سیراب کنید.1384/10/29
لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

دانشگاه امام صادق یک پدیده‏ی ممتاز است؛ صرفاً یک دانشگاه مثل بقیه‏ی دانشگاه‏ها نیست که فقط می‏خواهند دانشجو و عالم تربیت کنند؛ این هم هست؛ منتها علاوه‏ی بر این، می‏خواهد از همه جهت، یک الگوی دانشگاه اسلامی باشد؛ از جهت انگیزه‏های ایمانی، رعایت‏های عملی و رفتاری، و عشق به علم و علم‏آموزیِ عاشقانه و مؤمنانه. اینکه امام می‏فرماید: «من دوست داشتم بر سر شاگردان تازیانه‏ها بلند می‏شد، برای اینکه این‏ها را به علم بکشانند»، این معنایش چیست؟ علم را اسلام قدسیت بخشیده، علم یک امر مقدس است؛ دنبال علم رفتن دارای قدسیت است. این‏طور نیست که علم مثل هر ابزار دیگری، فقط وسیله‏ای برای پول در آوردن باشد- حالا پول هم از آن در می‏آید- اما قدسیت علم باید حفظ شود؛ «العلم نور»؛ نور بودن علم باید مورد نظر باشد و از جمله‏ی شئون دانشگاه اسلامی، یکی همین است. همه خیال می‏کنند دانشگاه اسلامی که می‏گوییم، یعنی حجاب‏ها این‏طوری باشد، پسرها آستین کوتاه نپوشند و زلف‏ها بلند نباشد؛ این‏ها که معنای دانشگاه اسلامی نیست! دانشگاه اسلامی از لحاظ ایمان، انگیزه، شور مقدس، رفتار اسلامی و علم‏آموزی مؤمنانه، این‏ها شرط دانشگاه اسلامی است. آن وقت جهت دادن؛ جهت دادن به این علم‏آموزی؛ که بهترین کاری که در دانشگاه شد، یکی همین بود که این دانشگاه را مخصوص علوم انسانی کردند؛ که این منطقه‏ی واقعاً خلأ و فراغی بود؛ یک خلأ است که آن باید پُر شود. خوب، اگر شما که دانشجوی این دانشگاه هستید و در این بیست و چند سالی که این دانشگاه سرپاست، توانسته باشد این رسالت را انجام دهد- که یک نمونه‏ی دانشگاه و متخرّجین دانشگاه، به صورت مطلوب و اسلامی فراهم بیاورد- این دانشگاه به دستاورد بسیار بزرگی رسیده است. این دانشگاه، این است. از این دانشگاه، توقع چیز دیگر و فراتر از این است.1384/10/29
لینک ثابت
توجه به نور بودن علم، از جمله‌ی شؤون دانشگاه اسلامی

اما راجع به دانشگاه امام صادق(ع)؛ ببینید آقایان! دانشگاه امام صادق یک پدیده‌ی ممتاز است؛ صرفاً یک دانشگاه مثل بقیه‌ی دانشگاه‌ها نیست که فقط می‌خواهند دانشجو و عالم تربیت کنند؛ این هم هست؛ منتها علاوه‌ی بر این، می‌خواهد از همه جهت، یک الگوی دانشگاه اسلامی باشد؛ از جهت انگیزه‌های ایمانی، رعایت‌های عملی و رفتاری، و عشق به علم و علم‌آموزیِ عاشقانه و مؤمنانه. این‌که امام می‌فرماید: «من دوست داشتم بر سر شاگردان تازیانه‌ها بلند می‌شد، برای این‌که اینها را به علم بکشانند»،این معنایش چیست؟ علم را اسلام قدسیت بخشیده، علم یک امر مقدس است؛ دنبال علم رفتن دارای قدسیت است. این‌طور نیست که علم مثل هر ابزار دیگری، فقط وسیله‌ای برای پول در آوردن باشد - حالا پول هم از آن در می‌آید - اما قدسیت علم باید حفظ شود؛ «العلم نور»(1)؛ نور بودن علم باید مورد نظر باشد و از جمله‌ی شؤون دانشگاه اسلامی، یکی همین است. همه خیال می‌کنند دانشگاه اسلامی که می‌گوییم، یعنی حجاب‌ها این‌طوری باشد، پسرها آستین کوتاه نپوشند و زلف‌ها بلند نباشد؛ اینها که معنای دانشگاه اسلامی نیست! دانشگاه اسلامی از لحاظ ایمان، انگیزه، شور مقدس، رفتار اسلامی و علم‌آموزی مؤمنانه، اینها شرط دانشگاه اسلامی است.1384/10/29

1 )
منية المريد فی أدب المفيد و المستفيد ، شهید ثانی ص 167؛

كما قال الصادق ع ليس العلم بكثرة التعلم و إنما هو نور يقذفه الله تعالى فی قلب من يريد الله أن يهديه
ترجمه:
لینک ثابت
دانشگاه اسلامی, علم‌آموزی

دانشگاه اسلامی از لحاظ ایمان، انگیزه، شور مقدس، رفتار اسلامی و علم‌آموزی مؤمنانه، اینها شرط دانشگاه اسلامی است.1384/10/29
لینک ثابت
دانشگاه اسلامی, ایمان, اخلاق اسلامی

دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را با هم همراه می‌کند. علم را می‌آموزد و جهت‌گیری علم را از اخلاق و ایمان می‌گیرد.1384/10/29
لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

چرا پس از گذشت بیش از دو دهه از انقلاب فرهنگی، هنوز دانشگاهها اسلامی نشده است؟ مسئولیت آن به عهده‏ی چه کسی است؟
البته کارهای خیلی خوبی شده؛ اما بله، شما راست می‏گویید؛ دانشگاهها صددرصد اسلامی نیست. اسلامی هم فقط به معنای رعایت کردن حجاب و این حرفها نیست؛ همین‏ تحقّق علم و تحقیق، اسلامی است. اگر بخواهیم دانشگاه به‏طور کامل اسلامی باشد، باید همه‏ی جنبه‏ها در آن رعایت شود، که نشده است. البته باید تلاش کنید؛ کار دست شما دانشجویان است.
به نظر شما نقش مدیریّت اسلامی در دانشگاه و تأثیر آن بر حرکتهای اسلامی دانشجویان چیست؟
اگر به معنای حقیقی کلمه، موازین اسلامیِ مدیریّت مورد توجّه قرار گیرد، بدون تردید در همه‏ی حرکتهای علمی و فرهنگی دانشگاه تأثیر می‏گذارد و در همه‏ی بخشها خیلی ساماندهی می‏کند؛ به اعتقاد ما این‏طور است. بنده الآن هرچه نگاه می‏کنم، در بخشهایی که موفّقیتهای چشمگیر داریم- چه در دانشگاه و چه در خارج دانشگاه- جای پای عناصر مؤمن و مسلمان و معتقد را می‏بینم. در دانشگاهِ شما هم بنده کارهای برجسته‏ای را مشاهده کردم که کار همین بچه‏های مؤمن و متدیّن و معتقد است. کارهای خوب، از انسانهای مؤمن صادر می‏شود. علی‏القاعده مدیریّت اسلامی بر حرکت اسلامی دانشجویان تأثیر مثبتی خواهد داشت؛ هم کمک می‏کند به این حرکتها، و هم کمک می‏کند تا این حرکتها راه درستشان را ادامه دهند و دچار اشتباه و خطا نشوند.1382/02/22

لینک ثابت
دانشگاه اسلامی

مسئولان دانشگاهی (که اسم آن‏ها در این برگه آورده شده است) برای سرپوش گذاشتن بر تخلّفات خود، قوانین را از دید دانشجو مخفی می‏کنند، تا جایی که عدّه‏ای از دانشجویان برای احقاق حقّ خود ناچار به مراجعه به محاکم قضائی می‏شوند. ضمناً وضعیت ظاهر اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی بسیار زشت و تأسّفبار است؛ چرا کسی رسیدگی نمی‏کند؟
مگر می‏شود قانون را مخفی کرد؟ انسان قانون را می‏خواند. قانون که دست کسی نیست؛ قانون چاپ شده است و می‏شود رفت آن را پیدا کرد. بنابراین، این حرف درست نیست. اما در باره‏ی وضعیت اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی؛ اگر همین‏طور باشد، باید آقایان رؤسا که اینجا تشریف دارند، آن را دنبال کنند. بله، هم بواطن را باید رعایت کنند، هم ظواهر را.1382/02/22

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی