اروپا, بحران غرب, وحشیگری اخلاقی جوامع غربی, ایمان, اعتماد به خدا, غفلت از خدا مهمترین مشکل دنیائی که امروز رنگینترینش در غرب متجلی است ، جدائی از خدا و اعتقاد به خدا و التزام به اعتقاد به خداست.1389/09/10
اروپا, بحران غرب, تاریخ تمدن غرب, غربشناسی تمدن غربى بر پايهى ستيز با معنويت و طرد معنويت بنا شد؛ اين خطاى بزرگ كسانى بود كه تمدن و حركت علمى و صنعتى را در اروپا شروع كردند.1383/03/14
اروپاییها جنگ به راه میاندازند، بعد هم دم از صلح میزنند! این حرفهایی که گاهی آدم میشنود که در دنیا ما را به خشونتطلبی متّهم میکنند، حرفهایی نیست که آدمهای هوشمند و زیرک آن را بپذیرند یا بر زبان جاری کنند. برای از رو بردن یک ملت، بهترین راه این است که با انبوه تبلیغات متراکم او را از میدان خارج کنند؛ دائماً او را متهم کنند و در موضع دفاع قرار دهند؛ این یک شیوه شناخته شده است. ما را به خشونت متهم میکنند. چه کسانی این کار را میکنند؟
یکی، دو سال پیش، یکی از رؤسای کشورهای اروپایی به اینجا آمده بود. میدانید که در دیدارهای بینالمللىِ سطوح بالا، بسیاری از حرفها، کلیّات و نوعاً تعارفآمیز و ایدهپراکنی است. او راجع به صلح صحبت کرد که بله، ما طرفدار صلح هستیم. من خارج از پروتکلهای معمولىِ اینگونه ملاقاتها، حالت طلبگی به خودم گرفتم و گفتم شما اروپاییها جنگ را به راه میاندازید، خودتان هم دم از صلح میزنید! بزرگترین جنگهای تاریخ بشر را شما اروپاییها به راه انداختید و آن همه آدم کشته شدند. ما که این طرف دنیا بودیم، باد جنگِ شما این همه به ما خسارت وارد کرد؛ حالا هم آمدهاید و دم از صلح میزنید! «خود گویی و خود خندی، خود مرد هنرمندی». گفتم ما مشکلی به نام جنگ نداریم. هیچکدام از کشورهای اسلامی، طالب جنگ نیستند. شما از جنگ حرف میزنید، خودتان هم میآیید شعار صلح میدهید!1380/05/01
اروپا, صهیونیسم بینالملل, سرمایهدارهای صهیونیست براى دولتهاى اروپايى و غيره ننگ است كه تحت تاثير عوامل صهيونيست و كمپانيهاى وابستهى به صهيونيستها و ثروتمندان صهيونيست باشند.1380/02/28
اخلاق اجتماعی, اروپا, ضعف اروپا اروپاییها هرچه از لحاظ علمی خوب و جلو هستند، از لحاظ اخلاقی چه اخلاق فردی، چه اخلاق اجتماعی و تاریخی آدمهای ناباب در بینشان خیلی زیاد است.1378/07/19
استکبار, نفت, ارتباط با اروپا, اروپا ما به کمک دولت اروپایی یا غیراروپایی احتیاج نداریم؛ آنها به کمک ما احتیاج دارند. آنها به نفت احتیاج دارند؛ آنها به این ملت شصت میلیونی احتیاج دارند؛ آنها به دوستی یک دولت قوی در این منطقهی حساس احتیاج دارند.1371/11/06
عدالت اجتماعی؛شرط تحقق جامعه اسلامی در محیط سیاست داخلی، یکی از چیزهایی که لازم است، «عدالت اجتماعی» است. بدون تأمین عدالت اجتماعی، جامعهی ما اسلامی نخواهد بود. اگر کسی تصور کند که ممکن است دین الهی و واقعی - نه فقط دین اسلام - تحقق پیدا کند، ولی در آن عدل اجتماعی به معنای صحیح و وسیع آن تحقق پیدا نکرده باشد، باید بداند که اشتباه میکند. هدف پیامبران، اقامهی قسط است: «لیقوم النّاس بالقسط».. اصلاً پیامبران آمدند تا اقامهی قسط کنند. البته، اقامهی قسط یک منزل در راه است و هدف نهایی نیست؛ لیکن آنها که آمدند، کار اولشان این است که اقامهی قسط کنند و مردم را از شر ظلم و جور طاغیان و ظالمان نجات دهند. هدف حکومت ولیّعصر (عجّلاللَّهتعالیفرجهالشّریف) در آخر زمان هم باز همین عدل است. وقتی شما روایات مربوط به امام زمان(عج) و همچنین دعاها و زیارتهای مربوط به ایشان را میخوانید، میبینید که روی چه چیزی تکیه میشود: «وانت الّذی تملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا». کلمهی «بعد» در یکی دو دعا بیشتر نیست. من یک وقت در نماز جمعه گفتم که «تملأ الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا» را در جایی پیدا نکردم. گفتم: به جز دو جا، در روایات «کما ملئت ظلما و جورا» آمده است. یکی از آن دو جا زیارت غیر معتبری است و دیگری که زیارت نسبتاً خوبی است، سند درستی ندارد. «سلاماللَّهالکاملالتّام»، آنجا هم «بعد ما ملئت ظلما و جورا» است. در همهی این روایات و دعاها، مسألهی آمدن امام زمان(عج) معلل به این شده که آن بزرگوار بیاید و در دنیا قسط و عدل بیاورد. اصلاً مشکل دنیا در این است که قسط و عدل نیست. مشکل دنیا روزبهروز هم زیادتر میشود. هماکنون تحولاتی در اوضاع جهان به چشم میخورد که البته نمیدانیم در آینده چه خواهد شد. هنوز تکلیف دنیا و قطببندیهای آن معلوم نیست. اقتدار شرق و غربی که با همدیگر موازنه و رقابت و مسابقه داشتند، شکسته شد و دیگر مثل گذشته، شرق در مقابل غرب نیست. وقتی شرق نیست، غرب هم دیگر به آن معنا وجود ندارد. الان هیچ معلوم نیست که دنیا دست چه کسی است. البته امریکاییها رو به تقویت هرچه بیشتر خودشان هستند و اروپا هم برای خودش فکری میکند؛ اگر چه امروز برای اروپا، فکر کردن سختتر از پارسال است. پارسال مثل همین روزها، اروپا در فکر اروپای متحد 1992 بود؛ ولی امروز دیگر این حرف خیلی معنا ندارد. تمام این تحولات عظیم، در کمتر از یک سال اتفاق افتاد. مقداری از قوام این اروپای متحد، به وجود آنچنان بلوک شرقی و آنچنان امریکایی بود. امروز دیگر آن قوام هم نیست و دنیا، دنیایی است که هنوز از لحاظ قطببندی و مرجع سیاسی وضع روشنی ندارد؛ لیکن در بین همهی این جنجالها، ما شعلههای ظلم و جور و نظام ظالمانه و استکبار را مشاهده میکنیم که روزبهروز مشتعلتر میشود: «کما ملئت ظلما و جورا». الان دنیا از ظلم و جور پُرشده و واقعاً ملتها پناهی ندارند. اگر ما خودمان را در سایهی اسلام حفظ کنیم، میتوانیم پناه ملتها باشیم. بنابراین، هدف بزرگ پیامبران و هدف قیام ولیّعصر(عجّلاللَّهتعالی فرجهالشّریف) تأمین عدالت اجتماعی است. اولین ارزش در نظام ما از لحاظ عملی، باید تأمین عدالت اجتماعی باشد. این مهم باید در تمام برنامهریزیها و عملها و امثال آن، مورد توجه قرار گیرد.1368/11/09
تحلیل تحولات اروپای شرقی و مواضع استکباری امریکا ملت ما راه درستی را انتخاب کرده است[ که تا بحال با شیطان استکبار، یک لحظه کنار نیامده است]. ما این راه را ادامه خواهیم داد. ما به فضل الهی و با توکل به خدا و با استحکام همبستگی ملتمان و با همبستگی ملتهای دیگر با انقلابمان، در آینده هم مثل گذشته، یک لحظه با امریکا و زورگوییهایش کنار نخواهیم آمد. ثانیاً، آن چیزی که به نتیجه و پیروزی خواهد رسید، راه ماست؛ نه راه امریکا. قلدری امریکا شکسته خواهد شد. شاخ و دندان این حیوان وحشی و بیملاحظه که هیچ چیز را در مقابل خود به حساب نمیآورد، در هم خواهدشکست.
ملتهای دنیا، امروز اروپای شرقی را در مقابل خودشان میبینند. همین ملت چکاسلواکی را در هفتهی گذشته ملاحظه کردید که چگونه در خیابانها راه افتادند و بلندپایگان حاکم بر خودشان را کنار گذاشتند و کسانی را که خودشان میخواستند، در رأس حکومت آوردند یا مطرح کردند. این همان ملتی است که حدود بیست سال قبل، تانکها و نفربرهای شوروی و همپیمانانش، از اطراف وارد پایتخت کشورش شدند و یک نفر را که در رأس حکومت بود، کنار گذاشتند، عدهیی را هم که از او دفاع کردند، کشتند و جنگ خونینی راه انداختند و سرکوب خونینی نسبت به مردم کردند و از چکاسلواکی خارج شدند. عین همین کاری که امروز امریکا در پاناما انجام میدهد، آنها در آن زمان انجام دادند. اینها، کارهای جدیدی نیست. مستکبران عالم، همیشه از این کارها میکردند و تا وقتی هم قدرت داشته باشند، میکنند. شوروی در دوران حکومتهای مستبد خود، روی کشورهای اروپای شرقی (لهستان، مجارستان، چکاسلواکی) همین کارها را تجربه کرد.
امروز، همان کشورهایی که با تانک وارد خیابانهای چکاسلواکی شدند، از این ملت عذرخواهی میکنند و پیغام میدهند: ببخشید که ما بیست سال قبل آمدیم، اشتباه کردیم که آمدیم، ما را ببخشید و عفو کنید! آیا سردمداران امروز امریکا میتوانند ادعا کنند که بیست سال دیگر، ملت امریکا مجبور نخواهد شد از ملتهای پاناما و گرانادا و ایران و فلسطین و دهها ملتی که زخم امریکا را خوردهاند، عذرخواهی کند؟ آیا آن کسانی که امروز سیاست امریکا را در چنگ دارند و با تکیه به قدرت، احمقانه کار دزدان سر گردنه بگیر و گردن کلفتهای قدیمی محلهها را انجام میدهند - که با نیش چاقو حرفشان را به کرسی مینشاندند و هر کاری میخواستند، انجام میدادند - مطمئنند که چند سال بعد، ملتشان بر خود آنها یا بر نام آنها یا بر گور آنها، لعنت نخواهد فرستاد و لگد نخواهد زد؟! مطمئن نباشند. آنچه بالاخره پیش خواهد رفت، ارادهی ملتهاست. آنچه که در صورت اراده و شجاعت ملتها، بینیش به خاک مالیده خواهد شد، قدرت ظالم و زورگوست. اگر ملتها اراده کنند، ظالم را سرنگون خواهند کرد.1368/10/06