تقوا، ایمان عمیق و فکر منطقی لازمه عاقبت بخیری میدانید از همان اوّل انقلاب -یعنی قبل از اینکه رئیسجمهور [بشوم]، سال ۵۸- دانشجوها به سفارش امام آمدند سراغ بنده و با دانشجوها مرتبط شدم و کار کردم؛ من کاملاً به عمق کارهای دانشجویی و فعّالیّتهای دانشجویی آشنا هستم و میدانم که وضع چه جوری است و چه جوری بود، و چه جور شد که بعضی از آنها زاویه پیدا کردند؛ اوّل زاویه پیدا میکنند، بعد یواشیواش منحرف میشوند، که گاهی اوقات بعضاً به مقابله -۱۸۰ درجه- میانجامد. اگر ایمان باشد، تقوا باشد، دیگر واقعاً مشکلی وجود نخواهد داشت، یعنی دانشجو به سراغ مخالفین انقلاب و دشمنان انقلاب نخواهد رفت؛ لذا خداوند متعال در قرآن به پیغمبرش امر میکند: فَاستَقِم کما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛(۱) هم تو ایستادگی کن و استقامت کن، هم آن کسانی که با تو هستند ایستادگی کنند؛ این خیلی مهم است. و اگر این ایستادگی بود، تشکّل و افراد آن تشکّل عاقبتبهخیر میشوند؛ اگر چنانچه این ایستادگی نبود، این تقوا و ایمان عمیق و فکر منطقی و عمیق وجود نداشت، آن وقت دیگر در مورد عاقبت، مشکل است [ختم به خیر شود]؛ به قول حافظ، «حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است».1400/02/21
1 )
سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه: پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!
اقتدار معنوی تاکتیکهایی که در فتحالمبین به کار برده شد؛ یعنی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی بتوانند به نحو شجاعانهای سر از پشت جبههی دشمن دربیاورند و از پشت، دشمن را مغلوب و منکوب کنند. اصلاً این تاکتیکها، تاکتیکهای ابتکاری بود. در بیتالمقدّس انواع و اقسام کارهای بزرگ و تاکتیکهای نو انجام گرفت؛ در پدافند هوایی در والفجر هشت، در ظرف چند روز شهید ستّاری آنجا ابتکار فوقالعادهای انجام داد؛ در عبور از اروند در همان عملیّات کار بزرگی انجام گرفت. اینها همه کارهای مدبّرانه و بزرگی بود، کارهای عاقلانه بود؛ کمتر نیروی مسلّحی با این توانایی فکری و با این اقتدار معنوی و تدبیر میتواند کار را پیش ببرد.1399/06/31
با تکیه بر ایمان و غیرت دینی گروهی اندک بر جبههی وسیع دشمن پیروز میشود در این قضیّه[ی شهادت شهید سلیمانی و همراهانش] کار بزرگی انجام گرفت، حادثهی بزرگی انجام گرفت، انقلابی به وجود آمد که دنیا را تکان داد، متحوّل کرد و تاریخ را، مسیر تاریخ کشور را، مسیر تاریخ منطقه را و شاید مسیر تاریخ جهان را -که بعدها قضاوت خواهد شد- تغییر داد. به کمک الهی با این چشم نگاه کنیم؛ هدایت الهی و دست قدرت الهی را این جور ببینیم در همهی حوادث زندگیمان. آن روز دست مردم خالی بود؛ ما امروز بحمدالله دستمان خالی نیست، دستمان پُر است. ملّت ایران امروز مجهّزند در مقابل زورگویان عالم، لکن تکیه [فقط] به ابزار نظامی نیست؛ ابزار نظامی آن وقتی فایده میبخشد که متکّی باشد به همان ایمان و غیرت دینی؛ آن وقت است که ابزار نظامی اثر میکند، کارگشایی میکند. این را امروز ما در مقابل جبههی وسیع دشمن همیشه باید به یاد داشته باشیم؛ اینکه خدای متعال میفرماید «کَم مِن فِئَةٍ قَلیـلَةٍ غَلَبَت فِئَـةً کَثیرَةً بِاِذنِ الله»،(۱) مصداقش همین جا است؛ گاهی یک فئهی قلیلهای بر یک جبههی بسیار وسیع و گستردهای، به قدرت الهی پیروز میشود وقتی که متّکی باشد به این ایمان و غیرت دینی.1398/10/18
1 )
سوره مبارکه البقرة آیه 249 فَلَمّا فَصَلَ طالوتُ بِالجُنودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبتَليكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَيسَ مِنّي وَمَن لَم يَطعَمهُ فَإِنَّهُ مِنّي إِلّا مَنِ اغتَرَفَ غُرفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبوا مِنهُ إِلّا قَليلًا مِنهُم ۚ فَلَمّا جاوَزَهُ هُوَ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ قالوا لا طاقَةَ لَنَا اليَومَ بِجالوتَ وَجُنودِهِ ۚ قالَ الَّذينَ يَظُنّونَ أَنَّهُم مُلاقُو اللَّهِ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ ترجمه: و هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشکر بنی اسرائیل منصوب شد، و) سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش میکند؛ آنها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند؛ و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده کمی، همگی از آن آب نوشیدند. سپس هنگامی که او، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش، سالم بهدر آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند؛ و عدهای) گفتند: «امروز، ما توانایی مقابله با (*جالوت*) و سپاهیان او را نداریم.» اما آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز رستاخیز، ایمان داشتند) گفتند: «چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان) است.
اقتدار معنوی در زمینهی فعّالیّتهای بینالمللی و فعّالیّتهای منطقه، [مثلاً] در زمینهی یمن،(۴) در زمینهی این مسئلهی اخیر نیوزیلند،(۵) در زمینهی نیجریه(۶) که دانشجوها اعلام حضور کردند؛ و در مسائل متعدّدِ دیگر [هم] همین جور؛ این اعلام حضورها خوب است. یا گاهی اوقات یک تجمّعی مثلاً جلوی سفارتخانه خوب است؛ البتّه با متانت، با دقّت، با عقلانیّت و با نشان دادن اقتدار روحی و معنوی. این جور نیست که همیشه از دیوار بالا رفتن خوب باشد -یک جاهایی البتّه خوب است؛ در قضیّهی تسخیر لانهی جاسوسی، کار خوبی بود امّا همیشه این جور نیست- لکن حضور شما، خواستهی شما، حرف منطقی شما، نشان دادن اقتدار شما، نشان دادن اجتماع شما تأثیرگذار است. ممکن است شما تأثیرش را فوری به چشم نبینید امّا بدانید که اینها اثر گذاشته. خب این [حضور] بنابراین جزو مواردی است که من تأکید میکنم، تأیید میکنم و مایلم که این استمرار پیدا کند.1398/03/01
نقش عنصر ایمان دینی در پیروزهای تاریخ ملت ایران وظیفهی ما این است که ما کشور را، هم نیرومند کنیم، هم مقاوم کنیم؛ قدرت کشور را بالا ببریم و آن را مقاومسازی کنیم. قدرت کشور چهجوری بالا میرود؟...چهجوری نیرومند کنیم؟ عناصر اقتدار برای کشور چه چیزهایی است؟ من چند موردش را میشمرم: یکی ایمان اسلامی است، ایمان دینی است. ایمان دینی جزو مهمترین عناصر مقاومت و تحرّک این کشور است؛ مال امروز هم نیست، از ۱۳۰ سال، ۱۴۰ سال پیش به اینطرف، هر حرکتی در این کشور انجام گرفته است که اثرگذار، جریانساز و مؤثّر بوده است، عنصر ایمان دینی حرف اوّل را در آن میزده است. شما از قضیّهی تنباکو شروع کنید، قضیّهی تنباکو که یک حرکت عظیم مردمی در کشور بود، عنصر دینی داشت؛ مرجع تقلید حکم کرد، مردم بر طبق حکم او بهخاطر ایمان دینی عمل کردند و یک خیانت بزرگ را که برای سالهای متمادی پدر این ملّت را درمیآورد، از سر این ملّت دور کردند؛ این یکی.
مشروطیّت؛ مشروطیّت حرکتی بود که با پیشآهنگی علما که مظهر دینداری مردم بودند، توانست پیش برود. بله، فلان روشنفکر، فلان نویسنده، فلان محفلِ پنهانی در کشور بود، نهاینکه نبود امّا پیش نمیرفت، کاری نمیتوانستند بکنند، نفوذی در مردم نداشتند. آنچه در مشروطه مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اوّلی مثل مرحوم شیخ فضلالله نوری، مثل مرحوم سیّدمحمّد طباطبائی، مثل مرحوم سیّدعبدالله بهبهانی؛ اینها علمای بزرگ بودند؛ در تهران و در تبریز علمای بزرگ، در اصفهان علمای بزرگ، در بعضی از شهرهای دیگر هم همینجور، در فارس همینجور، علمای بزرگ جلو افتادند و مردم دنبال اینها آمدند؛ منتها خب انگلیسها اینجا زرنگتر از ما بودند؛ هم بین علما اختلاف ایجاد کردند [هم بین مردم]. در تهران بین آن دو بزرگوار و شهید بزرگوار شیخ فضلالله نوری اختلاف ایجاد کردند. شیخ فضلالله نوری که پیشقدمترین عالم برای برقراری مشروطه بود، به اتّهام ضدّیّت با مشروطه به دار کشیده شد! این کاری بود که آنها کردند. مردم را کشاندند به سفارت و یک عدّهای دودستی مشروطه را تقدیم انگلیسها کردند؛ و مشروطه آن شد که دنبالش رضاخان بود و پنجاه سال، شصت سال عقبماندگی این کشور، امّا شروع حرکت با دین بود.
نهضت ملّی شدن صنعت نفت؛ ببینید اینها تاریخ است. اینکه من مدام میگویم تاریخ را بخوانید، در تاریخ تأمّل کنید، برای اینها است. اگر علما نبودند و انگیزهی دینی نبود، قطعاً نهضت ملّی شدن صنعت نفت پیش نمیرفت؛ این را همه بدانند. در مقدّمهی این نهضت آیتالله کاشانی بود. پشتیبان او مرجع تقلیدی مثل مرحوم آسیّدمحمّدتقی خوانساری در قم بود. مروّجان این فکر، یک جمعی در قم و در مشهد ما یک عالم دینی، یک منبریِ درجهی یک و یک فعّال مذهبی گویندهی متفکّر درجهی یک [بودند]؛ اینها مروّجین نهضت ملّی بودند، مردم بهخاطر دین آمدند. بعد که مرحوم کاشانی را جدا کردند، علما را طرد کردند، مذهبیها را کنار گذاشتند، مصدّق شکست خورد. تا دین بود، تا عنصر ایمان دینی بود، حرکت به جلو بود؛ وقتی این [عنصر] از آن گرفته شد، حرکت متوقّف شد، شکست خورد، تبدیل به عکس شد. یک آمریکایی با یک چمدان اسکناس آمد در تهران و همهی قضایا را به هم زد.
عنصر ایمان دینی در همهی حرکتها [روشن است]؛ در پانزده خرداد که روشن است، در انقلاب اسلامی که روشن است، در قضیّهی دفاع مقدّس که روشن است. در قضایای گوناگون، دین و انگیزهی دینی مردم را کشاند. آن که چهار پسر یا سه پسرش در راه خدا شهید شدند، خوشحال است که در راه خدا شهید شدند. انگیزهی دینی و انگیزهی ایمانی یک عامل اقتدار است.
این را باید نگه داشت، با این دشمنی میکنند. امروز از همه طرف با انگیزهی دینی مردم دارد دشمنی میشود؛ برای اینکه ایمانها را اوّل در جوانها و بعد در طبقات گوناگون دیگر به عناوین مختلف، به اَشکال مختلف از بین ببرند. این کاری است که دارد امروز بهوسیلهی دشمن انجام میگیرد.1395/10/19
آمادگی معنوی, سرمایه معنوی, اقتدار معنوی اگر بنیهی معنوی شما مستحکم باشد، در برخورد با حوادث دوران زندگی، شجاعانه، سربلند و پُرافتخار به پیش خواهید رفت؛ هم افتخار دنیوی پیدا میکنید، هم افتخار معنوی و عزّت الهی پیدا میکنید.1395/09/23
اقتدار معنوی حضور جوانهای انقلابی و سپاه پاسداران و نیروی دریایی و تشکیل این نیرو و ورود در عرصه، موجب شد که دریا برای خود آنها ناامن شد. به ناوشان صدمه خورد، به بالگردشان صدمه خورد، به نفتکششان صدمه خورد؛ فهمیدند جمهوری اسلامی آن موجودی نیست که بتوانند با سرنوشت او هرجور میخواهند بازی کنند؛ این اقتدار معنوی نظام جمهوری اسلامی است. اینکه قرآن به ما امر میکند: وَ اَعِدّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعتُم مِّن قُوَّةٍ وَ مِن رِّباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم،(۱) بایست حضور شما، وضعیّت شما، حرکت شما جوری باشد که دشمن را دچار رعب کند. دشمن متجاوزِ بالطّبع است؛ طبیعت جهانخواران تجاوز است، جلو آمدن است، تصرّف است، پنجه انداختن است، طبیعت اینها است؛ اگر خاکریز شما قابل نفوذ باشد، نفوذ میکند؛ باید جوری حرکت کنید که او احساس کند نمیتواند نفوذ کند. تشکیل جبههی انقلابی در جنوب کشور و حضور نیروهای انقلاب در قالب نیروی دریایی سپاه و بچّههای استانهای ساحلی -این جوانهای شجاع، این جوانهای دلبهدنیا نداده- موجب شد که این هدف قرآنی حاصل بشود: تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم؛ این باید همیشه استمرار داشته باشد. بارها ما گفتهایم که ما شروعکنندهی جنگ نخواهیم بود؛ دلایل خودمان را داریم برای این کار؛ هیچ جنگی را ما شروع نمیکنیم امّا باید جرئت شروع جنگ را از دشمن گرفت، دشمن را باید شناخت، طبیعت دشمن را باید شناخت.1394/07/15
اقتدار معنوی م. خطاب من به شما بچّههای انقلاب، جوانهای انقلاب که بحمدالله در یکی از مسائل مهمّ کشور، یعنی امنیّت دریا سهیم و فعّال هستید، این مضمون است که اهمّیّت کار خودتان را امروز بفهمید و بدانید. همانطور که در مباهله همهی ایمان در مقابل کفر قرار گرفت، امروز، همهی ایمان در نظام جمهوری اسلامی در مقابل کفر قرار گرفته است؛ و همانطور که معنویّت و صفا و اقتدار معنوی پیغمبر اکرم و خانوادهاش توانست دشمن را از میدان خارج کند، به فضل الهی و به حولوقوّهی الهی ملّت ایران با اقتدار خود و با معنویّت خود دشمن را از میدان خارج خواهد کرد.1394/07/15
اقتدار معنوی این دانشگاه محلّ پرورش و رشد انسانهایی است که امروز ملّت ایران به وجود آنها میبالد و آنها را مایهی اقتدار معنوی خود بهحساب میآورد؛ این را قدر بدانید و به اینکه در یک چنین مرکزی مشغول آمادهسازی خودتان هستید افتخار کنید.1393/08/26
حج, اقتدار معنوی حجّ علاوه بر اینكه اقتدار سیاسی دارد، علاوه بر اینكه اقتدار فرهنگیِ نظام اسلامی را به دنیا نشان میدهد، اقتدار معنوی دارد؛ یعنی انسانها را از درون میسازد.1392/06/20
اقتدار معنوی, اقتدار فرهنگی, اقتدار نظامی آنچه مهم است این است كه ما بدانیم حج یكی از نقاط قوّت آیین مقدّس اسلام است؛ گرچه نقاط قوّت در مجموعهی شریعت اسلامی یكی دوتا نیست، كم نیست، امّا حج به خاطر این خصوصیّاتی كه در آن هست - كه كمابیش همه با این خصوصیّات آشنا هستیم - یك برجستگیای دارد؛ در واقع میشود گفت كه حج مایهی اقتدار جامعهی اسلامی است، مایهی اقتدار امّت اسلامی است. آن روزی كه ما مسلمانها در كشورهای مختلف، از مذاهب مختلف این توفیق را پیدا كنیم، این بلوغ فكری را پیدا كنیم كه در واقع و به معنای حقیقی كلمه "امّت اسلامی" را تشكیل بدهیم - كه متأسّفانه تا حالا ما مسلمانها این توفیق را پیدا نكردیم و به این بلوغ سیاسی و فكری و اخلاقی نرسیدیم - و بتوانیم مجموعهی مسلمانها از اقصای شرق عالم تا منتهای غرب عالم اسلامی یك امّت باشیم، ولو با دولتهای مختلف، آن روز خواهیم فهمید كه حج چگونه مایهی اقتدار و استحكام و اعتلا و آبرومندی این امّت است. امروز هم نظام جمهوری اسلامی با این چشم باید به حج نگاه كند: وسیلهی اقتدار؛ چهجور اقتداری؟ آیا مراد ما از این اقتدار، شبیه اقتدارهای مادّی و سیاسی و نظامی، یا حتّی از قبیل اقتدارهای نرمافزاری، مثل اقتدار فرهنگی [و] اقتدار زبان است؟ نه، خیلی بالاتر از این است. حجّ علاوه بر اینكه اقتدار سیاسی دارد، علاوه بر اینكه اقتدار فرهنگیِ نظام اسلامی را به دنیا نشان میدهد، اقتدار معنوی دارد؛ یعنی انسانها را از درون میسازد، آمادهی عبور از موانع دشوار میكند، چشم آنها را به حقایقی باز میكند كه بدون حضور در عرصهی حج این حقایق دیدنی نیست، لمس كردنی نیست؛ آنجا است كه انسان میفهمد برخی از حقایق معنوی اسلام را، حقایق تربیتی اسلام را؛ یك چنین چیزی است حج.1392/06/20
اقتدار معنوی خدای متعال به مردم غزه این توفیق را داده است كه در مقابل این دشمن خشن و ددمنش استقامت كنند، ایستادگی كنند، و آنها پاسخ ایستادگی خودشان را هم گرفتند، و آن عزت مردم غزه بود؛ نشان دادند كه با ایستادگی، با مقاومت، با سختكوشی میتوان با همهی حجم كوچك، بر یك حجم بزرگِ پیچیدهی مسلحِ تأیید شده و حمایت شدهی از طرف قدرتهای بزرگ فائق آمد. امروز صهیونیستهای حاكم بر فلسطین اشغالی برای آتشبس دستپاچهتر از مردم غزه و مسئولان غزه هستند. جنایت را آنها كردند، خباثت را آنها كردند، ددمنشی را آنها كردند، اما ضربهی بیشتر را هم آنها دارند میخورند، به خاطر ایستادگی جمع كوچكِ مسلمان مردم غزه و جوانان غزه. و راه، جز این نیست؛ این یك پیام است به دنیای اسلام: دنیای اسلام اگر میخواهد در مقابل حملات دشمنان و خباثتهای دشمنان و توطئههای دشمنان و نامردیها و ناجوانمردیهای دشمنان آسیبناپذیر بماند، باید با قدرت از خود دفاع كند. باید در خود قدرت ایجاد كند؛ هم قدرت معنوی كه قدرت ایمانی و عزم اراده است و هم قدرت مادی. پیشرفت علمی، قدرت مادی است؛ تجربه و فناوری، قدرت مادی است؛ توانائی ساخت تجهیزات زندگی، اعم از سلاح و غیر سلاح، قدرت مادی است. اینها را باید دنیای اسلام و جوامع اسلامی برای خودشان فراهم كنند. آن وقت واحدی به كوچكی غزه سختی را تحمل میكند، شهیدانی میدهد، اما كاری میكند با دشمن، كه همان طور كه گفتیم، دشمن امروز برای آتشبس در غزه دستپاچهتر است تا خود مسئولان غزه و مردم غزه. این درس است برای دنیای اسلام و البته ما این درس را از دوران دفاع مقدس آموختیم. بحمدالله مردم ما، جوانان ما، دانشمندان ما، تجربهگران ما در این زمینه پیشرفت كردند. از لحاظ علمی پیشرفت كردیم، از لحاظ تجربی پیشرفت كردیم؛ این حقیقت را فهمیدیم كه باید روی پای خودمان بایستیم. این هم یكی از این عوامل ایستادگی است.1391/09/01
اقتدار معنوی شما در یك نظامی ركن اساسی واقع شدید - مجلس شورای اسلامی یك ركن اساسی است - كه این نظام در وسط دنیای آشفتهی مادی سر برآورده و دارد ندای معنویت میدهد؛ مسیر حركت دنیای مادی را تخطئه میكند. خب، طبیعی است كه با دشمنیها مواجه میشود. اینكه بعضی هی اشكال میكنند - گوشه كنایه، صریح - كه آقا دنیا را با خودتان مقابل نكنید، به نظر من حرفی از سرِ نیندیشیدن است. شما وقتی كه داعیهی حكومت معنوی و دینی دارید، وقتی میگوئید مردمسالاری دینی یا مردمسالاری اسلامی، این خودش اولِ دعواست. مشكل دنیا، مواجه شدن با دعوت دین است. دنیا كه عرض میكنیم، مراد، همین دستگاههای ادارهكنندهی دنیاست؛ اینها كسانی هستند كه قوامشان، هویتشان بر اساس غارت انسانها، ضربهی به انسانیت، ضربهی به ارزشهای انسانی، برای تمتعات مادی است. فرعونهای تاریخ را شنیدهاید، دیدهاید. خب، فرعونهای تاریخ در مقابل ارزشهای انسانی قرار دارند؛ دنیا دست اینهاست. در مقابلهی با اینها، شما وقتی كه یك دستگاه مدیریتی و حكومتی به وجود میآورید كه داعیهی آن عبارت است از گرایش به معنویت، دفاع از ارزشهای انسانی، دفاع از ارزشهای الهی - كه روح و معنای ارزشهای انسانی هم همین است - طبیعی است كه یك معارضههائی دارد. خب، در راه این معارضه، باید به یك قدرتی متكی بود. این قدرت، قدرت سلاح مادی و بمب اتم و اینها نیست؛ این قدرت، یك قدرت معنوی است؛ اتكاء به خداست؛ این اساس قضیه است. من و شما - بنده بیشتر از شما - محتاجیم به این كه نیتمان را، دلمان را، هدفمان را بیش از پیش خدائی كنیم. اگر این شد، مشكلات حل خواهد شد؛ اگر این شد، ما پیش خواهیم رفت؛ اگر این شد، دشمن از غلبهی بر ما ناامید خواهد شد. محدودیتهای دشمن زیاد است؛ اینها بحثهای طولانیِ مفصلی دارد كه جایش اینجا نیست، و شما هم بحمدالله همه از سطوح بالای فكر و اندیشه و سواد و علم برخوردارید؛ میتوانید مسائل را كاملاً بدانید و تحلیل كنید. واقع قضیه این است؛ اگر انسان در این نظام الهی توانست رابطهی خودش با خدا را مستحكم كند، به هر نسبتی كه در این راه پیش برویم، بلاشك در مقابلهی با دشمن، موفقیتهامان زیاد خواهد شد؛ موانع برداشته خواهد شد؛ این را باید در نظر گرفت. البته در هر سِمتی، در هر كاری، در هر مأموریتی، یك اقتضائاتی وجود دارد؛ مجلس هم طبعاً اقتضائاتی دارد؛ در دولت كه باشید، اقتضائات دیگری دارد؛ در دستگاههای گوناگون دیگر یا در خارج از دستگاههای حاكمیتی كه باشید، اقتضائات دیگری وجود دارد. هدف باید این باشد: برای خدا كار كنیم. بسیاری از اشكالاتی كه امروز به ما میگیرند - كه خیلیاش هم بر ما وارد است - اگر چنانچه این نیت را، این جهتگیری را درست كردیم، این اشكالات به خودیخود برطرف خواهد شد.1391/03/24
اقتدار معنوی امام در طول حیات، چه در حوزهی علم و تدریس، چه در دوران مبارزهی دشوار، و چه در حوزهی مدیریت و حاكمیت - آن وقتی كه در رأس كشور قرار گرفت و مدیریت جامعه را در قبضه گرفت - در همهی اینها مصداق «و توكّل علی العزیز الرّحیم» بود. برای همین بود كه كارهای بزرگی كه همه میگفتند نشدنی است، با طلوع امام، این كارها شدنی شد؛ همهی سدهائی كه گفته میشد شكستنی نیست، با حضور امام، این سدها شكستنی شد. او علاوه بر اینكه خود، مظهر عزت نفس و اقتدار معنوی بود، روح عزت را در ملت هم زنده كرد.1391/03/14
اقتدار معنوی انتخابات مصونیتبخش به كشور است. آن چیزی كه هیبت این ملت را حفظ میكند، قدرت معنوی او را به رخ دشمنان میكشاند و آنها را از تعرض منع میكند و میترساند، حضور مردمی است؛ كه یكی از مظاهرش همین انتخابات است، یكی از مظاهرش هم همین بیست و دوی بهمنی است كه شما در مقابل دارید.1390/11/14
اقتدار معنوی تفاوت اصلی در اینجاست كه الگوی اقتدار در نظامهای مادی كه امروز بر دنیا حاكم است، با الگوی اقتدار در نظام اسلامی متفاوت است. در نظامهای مادی، اقتدار، متكی به پایههای قدرت مادی است - به پول، به سلاح، به تبلیغات فریبكارانه، و هرجا لازم شود، مزورانه و منافقانه - اما در الگوی اسلامی و معنوی، این اقتدار در درجهی اول متكی به عامل معنوی و ارزش معنوی و الهی است؛ متكی است به ایمان، متكی است به اعتماد به خدای متعال، متكی است به تلاش مخلصانه در راه آرمانهای بلند و والا. نه اینكه به سلاح بیاعتناء باشیم، نه اینكه به نظم و تجهیزات و آموزش به چشم بیاهمیتی بنگریم؛ همهی اینها لازم است؛ اما روح اینها - كه اینها به منزلهی جسم آن و كالبد آن به حساب میآیند - عبارت است از احساس تكلیف خدائی، احساس اتكال به خدای متعال. این است كه یك ارتش را، یك مجموعهی نیروهای مسلح را، یك ملت را آنچنان مقاوم و استوار میكند كه قدرتهای مادی قادر نیستند آن را به زانو در بیاورند و نصرت نهائی و پیروزی نهائی با اوست.1389/08/19