newspart/index2
ملی شدن صنعت نفت / نفت/ملی‌گرایی/مصدق/آیت‌الله کاشانی / ملی شدن نفت
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
ملی شدن صنعت نفت

این تجربه‌ی نهضت ملّی جلوی چشم ما است. در نهضت ملّی، دکتر مصدّق به آمریکایی‌ها حسنِ‌ظن داشت، بلکه ارادت داشت امّا ‌مایل نبود تکیه کند به آنها؛ -با انگلیسی‌ها البتّه بد بود- مایل به استقلال بود. آن کسی که عامل کودتا علیه دکتر مصدّق شد، نه ‌یک انگلیسی، [بلکه] یک آمریکایی بود و پشت سرش بیش از دستگاه اینتلیجنت¬‌سرویس انگلیس، سیای آمریکا قرار داشت؛ ‌آمریکا این‌جوری است. یعنی با یک نظامی و با یک حکومتی هم که مطلقاً حکومت دینی هم نیست، حکومت انقلابی هم نیست -‌نهضت ملّی که یک حکومت انقلابی نبود؛ فقط دنبال استقلال کشور از زیر یوغ انگلیس‌ها بود و خیال میکرد آمریکایی‌ها کمکش ‌میکنند- نتوانستند بسازند؛ با استقلال کشور مخالفند‌.‌1396/03/22
لینک ثابت
نقش عنصر ایمان دینی در پیروزهای تاریخ ملت ایران

وظیفه‌ی ما این است که ما کشور را، هم نیرومند کنیم، هم مقاوم کنیم؛ قدرت کشور را بالا ببریم و آن را مقاوم‌سازی کنیم. قدرت کشور چه‌جوری بالا میرود؟...چه‌جوری نیرومند کنیم؟ عناصر اقتدار برای کشور چه چیزهایی است؟ من چند موردش را میشمرم: یکی‌ ایمان اسلامی است، ایمان دینی است. ایمان دینی جزو مهم‌ترین عناصر مقاومت و تحرّک این کشور است؛ مال امروز هم نیست، از ۱۳۰ ‌سال، ۱۴۰ سال پیش به این‌طرف، هر حرکتی در این کشور انجام گرفته است که اثرگذار، جریان‌ساز و مؤثّر بوده است، عنصر ایمان دینی حرف اوّل را در آن میزده است. شما از قضیّه‌ی تنباکو شروع کنید، قضیّه‌ی تنباکو که یک حرکت عظیم مردمی در کشور بود، عنصر دینی داشت؛ مرجع تقلید حکم کرد، مردم بر طبق حکم او به‌خاطر ایمان دینی عمل کردند و یک خیانت بزرگ را که برای سالهای متمادی پدر این ملّت را درمی‌آورد، از سر این ملّت دور کردند؛ این یکی.

مشروطیّت؛ مشروطیّت حرکتی بود که با پیش‌آهنگی علما که مظهر دین‌داری مردم بودند، توانست پیش برود. بله، فلان روشنفکر، فلان نویسنده، فلان محفلِ پنهانی در کشور بود، نه‌اینکه نبود امّا پیش نمیرفت، کاری نمیتوانستند بکنند، نفوذی در مردم نداشتند. آنچه در مشروطه مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اوّلی مثل مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، مثل مرحوم سیّدمحمّد طباطبائی، مثل مرحوم سیّدعبدالله بهبهانی؛ اینها علمای بزرگ بودند؛ در تهران و در تبریز علمای بزرگ، در اصفهان علمای بزرگ، در بعضی از شهرهای دیگر هم همین‌جور، در فارس همین‌جور، علمای بزرگ جلو افتادند و مردم دنبال اینها آمدند؛ منتها خب انگلیس‌ها اینجا زرنگ‌تر از ما بودند؛ هم بین علما اختلاف ایجاد کردند [هم بین مردم]. در تهران بین آن دو بزرگوار و شهید بزرگوار شیخ فضل‌الله نوری اختلاف ایجاد کردند. شیخ فضل‌الله نوری که پیش‌قدم‌ترین عالم برای برقراری مشروطه بود، به اتّهام ضدّیّت با مشروطه به دار کشیده شد! این کاری بود که آنها کردند. مردم را کشاندند به سفارت و یک عدّه‌ای دودستی مشروطه را تقدیم انگلیس‌ها کردند؛ و مشروطه آن شد که دنبالش رضاخان بود و پنجاه ‌سال، شصت‌ سال عقب‌ماندگی این کشور، امّا شروع حرکت با دین بود.

نهضت ملّی شدن صنعت نفت؛ ببینید اینها تاریخ است. اینکه من مدام میگویم تاریخ را بخوانید، در تاریخ تأمّل کنید، برای اینها است. اگر علما نبودند و انگیزه‌ی دینی نبود، قطعاً نهضت ملّی شدن صنعت نفت پیش نمیرفت؛ این را همه بدانند. در مقدّمه‌ی این نهضت آیت‌الله کاشانی بود. پشتیبان او مرجع تقلیدی مثل مرحوم آسیّدمحمّدتقی خوانساری در قم بود. مروّجان این فکر، یک جمعی در قم و در مشهد ما یک عالم دینی، یک منبریِ درجه‌ی یک و یک فعّال مذهبی گوینده‌ی متفکّر درجه‌ی یک [بودند]؛ اینها مروّجین نهضت ملّی بودند، مردم به‌خاطر دین آمدند. بعد که مرحوم کاشانی را جدا کردند، علما را طرد کردند، مذهبی‌ها را کنار گذاشتند، مصدّق شکست خورد. تا دین بود، تا عنصر ایمان دینی بود، حرکت به جلو بود؛ وقتی این [عنصر] از آن گرفته شد، حرکت متوقّف شد، شکست خورد، تبدیل به عکس شد. یک آمریکایی با یک چمدان اسکناس آمد در تهران و همه‌ی قضایا را به هم زد.

عنصر ایمان دینی در همه‌ی حرکتها [روشن است]؛ در پانزده خرداد که روشن است، در انقلاب اسلامی که روشن است، در قضیّه‌ی دفاع مقدّس که روشن است. در قضایای گوناگون، دین و انگیزه‌ی دینی مردم را کشاند. آن‌ که چهار پسر یا سه‌ پسرش در راه خدا شهید شدند، خوشحال است که در راه خدا شهید شدند. انگیزه‌ی دینی و انگیزه‌ی ایمانی یک عامل اقتدار است.

این را باید نگه داشت، با این دشمنی میکنند. امروز از همه طرف با انگیزه‌ی دینی مردم دارد دشمنی میشود؛ برای اینکه ایمانها را اوّل در جوانها و بعد در طبقات گوناگون دیگر به عناوین مختلف، به اَشکال مختلف از بین ببرند. این کاری است که دارد امروز به‌وسیله‌ی دشمن انجام میگیرد.1395/10/19

لینک ثابت
ملی شدن صنعت نفت

اگر علما نبودند و انگیزه‌ی دینی نبود، قطعاً نهضت ملّی شدن صنعت نفت پیش نمیرفت؛ این را همه بدانند. در مقدّمه‌ی این ‌نهضت آیت‌الله کاشانی بود. پشتیبان او مرجع تقلیدی مثل مرحوم آسیّدمحمّدتقی خوانساری در قم بود. مروّجان این فکر، یک ‌جمعی در قم و در مشهد ما یک عالم دینی، یک منبریِ درجه‌ی یک و یک فعّال مذهبی گوینده‌ی متفکّر درجه‌ی یک [بودند]؛ ‌اینها مروّجین نهضت ملّی بودند، مردم به‌خاطر دین آمدند. بعد که مرحوم کاشانی را جدا کردند، علما را طرد کردند، مذهبی‌ها را ‌کنار گذاشتند، مصدّق شکست خورد. تا دین بود، تا عنصر ایمان دینی بود، حرکت به جلو بود؛ وقتی این [عنصر] از آن گرفته شد، ‌حرکت متوقّف شد، شکست خورد، تبدیل به عکس شد. یک آمریکایی با یک چمدان اسکناس آمد در تهران و همه‌ی قضایا را به ‌هم زد‌.‌1395/10/19
لینک ثابت
ملی شدن صنعت نفت

حادثه‌ای در کشور ما در سال ۱۳۳۲ اتّفاق افتاد -حادثه‌ی بیست‌وهشتم مرداد- که یکی از حوادثی است که ملّت ایران را با ‌تجربه‌ها آمیخته میکند، مانع از خطا و اشتباه دیدِ او میشود؛ در این حادثه یک تجربه‌ی بزرگ برای ملّت ایران به وجود آمد، این ‌تجربه را هرگز نباید فراموش کرد؛ بله، از سال ۳۲ تا حالا شصت سال میگذرد. اوّلاً در خلال این شصت سال این قبیل حوادث ‌تکرار شده است، ثانیاً حادثه‌ی تاریخی وقتی حامل درس است، گذشت زمان تأثیری ندارد و باید از آن درس گرفت. حادثه از این ‌قرار بود که دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت ملّی کشور را از چنگ انگلیسی‌ها و از دست انگلیسی‌ها با کمک افرادی که بودند ‌‌-مرحوم آیت‌الله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و آن تکیه‌ی به آمریکا بود. در مقابلِ دشمنی ‌انگلیس‌ها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصه‌ی بین‌المللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ به ‌آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکایی‌ها بود. از این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی، آمریکایی‌ها استفاده کردند، [کودتای‌] ‌بیست‌وهشتم مرداد را به راه انداختند. یک مأمور آمریکایی با نام و نشان مشخّص که کاملاً مضبوط [است] و ما می‌شناسیم، ‌میدانیم -اسمش هم در تاریخ هست- بلند شد آمد اینجا؛ آمریکایی بود، رفت در سفارت انگلیس یا در سفارت یک کشور غربی یا ‌شاید هم کانادا مستقر شد و پولی را که آورده بود تقسیم کرد، افرادی را با خودش همراه کرد؛ عناصر و عوامل داخلی خائن هم ‌وجود داشتند؛ کودتای بیست‌وهشتم مرداد را راه انداخت و همه‌ی زحماتی را که ملّت ایران در ظرف دو سه سال -دوران ‌ملّی شدن صنعت نفت- کشیده بودند، بر باد داد. مصدّق را هم گرفتند، بردند زندانی کردند و محمّدرضای پهلوی را که از ایران ‌فرار کرده بود، برگرداندند، به سلطنت نشاندند؛ و ۲۵ سال از سال ۳۲ تا سال ۵۷ این ملّت، زیر یوغ حکومت تحمیلی و وابسته‌ی ‌پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختی‌ها مبتلا شد؛ آمریکایی‌ها [این کار را] کردند‌.‌1394/08/12
لینک ثابت
جدایی از مردم و مکر انگلستان؛ عامل انحراف مشروطیت و شکست نهضت ملی شدن نفت

مسئله‌ی اصلی ما، مسئله‌ی مردم است؛ حضور مردم، میل مردم، اراده‌ی مردم، عزم راسخ مردم. این را باید عرض کنیم؛ در همه‌ی تحولات و جنبشهای گوناگون اجتماعی بزرگ، نقش مردم، نقش معیار است. یعنی گسترش یک تحول، گسترش یک فکر، گسترش نفوذ یک مصلح اجتماعی، وابسته‌ی به این است که با مردم چقدر ارتباط داشته باشد. هرچه ارتباط او و آن جریان و آن جنبش و آن تحول با مردم بیشتر باشد، امکان موفقیت او بیشتر است؛ اگر از مردم منقطع شد، دیری نخواهد پائید، کاری نخواهد کرد. البته در تاریخ کشور ما جابه‌جائی‌های قدرت، آمدن سلسله‌های سلاطین و رفتن آنها، به مردم ارتباطی نداشته است؛ لیکن همین سلسله‌های حکومتی و سلطنتی‌ای که در طول تاریخ ما وجود داشته‌اند، هر کدام از آنها که توانسته‌اند رابطه‌ی خودشان را با مردم به یک نحوی محکم و گرم و دوستانه کنند، پایداری‌شان، موفقیتشان در اداره‌ی کشور و در عزت ملی بیشتر بوده است؛ هر کدام، از مردم منقطع شدند، همه چیز را از دست دادند؛ که نمونه‌ی اتمّ آن، سلسله‌ی قاجار و سلسله‌ی منحوس پهلوی در این دوره‌های اخیر است. ما یک تجربه‌ی مشروطیت را داریم در دوران نزدیک خودمان، و یک تجربه‌ی ملی شدن صنعت نفت را. در این دو، مردم حضور داشتند، شرکت داشتند؛ عامل پیروزی هر دو نهضت، مردم بودند؛ ولی از مردم جدا شدند. در نهضت مشروطیت، انگلیسها با مکر و کلک خودشان، با حیله و خدعه‌ی خودشان، آمدند بر امواج مشروطیت سوار شدند، مردم و رهبران مردمی را کنار زدند؛ مشروطیت سر از قلدری رضاخان درآورد.
در قضیه‌ی صنعت نفت و ملی شدن نفت هم در اول دهه‌ی 30 شمسی در کشورمان، مردم عامل بودند، مردم مؤثر بودند، حضور آنها موفقیت‌آور بود؛ لیکن دیری نپائید که از مردم جدا شدند، به مردم پشت کردند؛ کودتای آمریکائی آمد امور را قبضه کرد و کشور را مجدداً به استبداد کشاند.1390/07/20

لینک ثابت
ملی شدن صنعت نفت

ما یک تجربه‌ی مشروطیت را داریم در دوران نزدیک خودمان، و یک تجربه‌ی ملی شدن صنعت نفت را. در این دو، مردم حضور ‌داشتند، شرکت داشتند؛ عامل پیروزی هر دو نهضت، مردم بودند؛ ولی از مردم جدا شدند. ... در قضیه‌ی صنعت نفت ‌و ملی شدن نفت هم در اول دهه‌ی ۳۰ شمسی در کشورمان، مردم عامل بودند، مردم مؤثر بودند، حضور آنها موفقیت‌آور بود؛ لیکن ‌دیری نپائید که از مردم جدا شدند، به مردم پشت کردند؛ کودتای آمریکائی آمد امور را قبضه کرد و کشور را مجدداً به استبداد ‌کشاند‌.‌1390/07/20
لینک ثابت
کارنامه مبارزات مردم کازرون

كازرون در تاریخ نزدیك به دوران معاصر ما، یك شهر شاخص و به‌یادماندنی است. در دوران تجاوز دولت استعمارگر انگلیس به خلیج فارس، كازرونی‌ها جایگاه بزرگی را در مبارزه به خودشان اختصاص دادند. در دوران نهضت ملی شدنِ نفت، در تبعیت از مرحوم آیت‌اللَّه كاشانی (رضوان اللَّه علیه) این مردم نقش آفریدند. در پانزدهم خرداد، مردم كازرون جزو مردم شهرهائی بودند كه حضور برجسته و روشنی را از خود نشان دادند. در سال آخر مبارزات و نزدیك پیروزی انقلاب هم جوانان كازرونی و مردم مؤمن این دیار در مقابله‌ی با رژیم طاغوت آن چنان استقامتی، آن چنان قیامی از خود نشان دادند كه در میان یازده شهری كه در سرتاسر كشور در آنها حكومت نظامی اعلام شد، یكی شهر كازرون بود؛ این خیلی اهمیت دارد. در همان دوره هم باز كازرون شهدائی را تقدیم كرد.1387/02/16
لینک ثابت
ملی شدن صنعت نفت

همانهایی که ملی شدن نفت را که به وسیله‌ی دکتر مصدق و مرحوم آیةاللَّه کاشانی انجام گرفت، امروز تمجید میکنند، همانها ‌امروز نسبت به انرژی هسته‌ای همان حرفی را میزنند که مخالفین مصدق و کاشانی آن روز میگفتند.‌1386/01/01
لینک ثابت
مصادیق تاریخی پیش قدم بودن روحانيت در تحولات عظيم اجتماعی ایران

خصوصیت- با مردم بودن- [روحانیت]باعث شده است كه در تحولات عظیم اجتماعی كشور ما- كه مهم‌ترین كشور شیعه‌ی دنیاست- روحانیت پیش‌قدم باشد. شما ببینید كدام تحول‌بزرگ و اساسی- سیاسی محض- در كشور انجام گرفته است كه در آن روحانیت در صف مقدم نباشد؛از ایستادگی در مقابل دست‌اندازی اقتصادی خارجیها- مظهرش ماجرای تنباكو و «قرارداد رژی» در زمان میرزای شیرازی بود؛ نمونه‌ی دیگرش در قرارداد «رویتر» بود كه باز آنجا روحانیون مخالفت كردند؛
نمونه‌ی دیگرش در شروع مشروطیت بود كه روحانیون پیش‌قدم بودند، از نجف تا ادامه‌ی روحانیت در همه‌ی بلاد، و اگر روحانیون نبودند، امكان نداشت استبداد سلطنتی قاجاری از بین برود- تا قضایای بعد از مشروطیت كه مخالفتهای گوناگونی می‌شد. وقتی هم كه عوامل روسها و بقیه‌ی دست‌اندازهای سیاسی در شهرها اخلال می‌كردند، باز روحانیون همه جا پیش‌قدم، حفظ كننده و مهاركننده بودند. حتّی اگر در یك قضیه‌ی سیاسی مردم هم دو دسته می‌شدند، در رأس این دسته هم روحانی بود و در رأس آن دسته هم روحانی بود؛ یعنی مردم دل به روحانیت می‌دادند. در قضیه‌ی مشروطیت هم آن كسانی كه مخالف مشروطه بودند- البته این را بدانید كه از روحانیون كسی مخالف مشروطه نبود، بلكه مخالفت از وقتی شروع شد كه ظهور و حضور انگلیس‌ها و انگشت پنهانی آن‌ها در مشروطه واضح شد؛ و الّا از اول هیچ‌كس حتّی در نجف، كه مداركی وجود دارد، با مشروطه مخالفت نداشت- و در آنجایی كه دو دسته شدند، باز مردم به اعتماد روحانی‌ای كه در رأس كار بود، سر كار آمدند و دنبال این فكر را گرفتند؛ در مشهد یك‌جور، در زنجان یك‌جور، در تهران یك‌جور، و در مناطق دیگر هم یك‌جور.
در قضیه‌ی ملی شدن صنعت نفت هم باز روحانیون بودند كه جلو افتادند. اگر مرحوم آیت‌اللَّه كاشانی نبود، مطمئن باشید كه مسئله‌ی ملی شدن صنعت نفت به‌هیچ‌وجه در این كشور پا نمی‌گرفت. حالا یك عده به تعبیری كه بنده كردم، نمك‌خوردگانِ نمكدان‌شكن هستند؛ نان نهضت ملی را می‌خوردند، بعد به مرحوم آیت‌اللَّه كاشانی بدگویی می‌كنند! در حالی كه او جلودار این قضیه بود. و اگر او نبود، قطعاً مسئله‌ی ملی شدن صنعت نفت در این كشور، به جایی نمی‌رسید.
بعد هم در انقلاب اسلامی كه دیگر واضح است. ببینید، با مردم بودن این است. روحانی كه راه افتاد، دنبالش مردم راه می‌افتند. فإذا ولیّ أبو دلف ولّت الدّنیا علی أثره این خاصیت روحانی شیعه است.1385/08/17

لینک ثابت
ملی شدن صنعت نفت

در قضیه‌ی ملی شدن صنعت نفت ... روحانیون بودند که جلو افتادند. اگر مرحوم آیةاللَّه کاشانی نبود، مطمئن باشید که ‌مسئله‌ی ملی شدن صنعت نفت به هیچ‌وجه در این کشور پا نمیگرفت. حالا یک عده به تعبیری که بنده کردم، نمک خوردگانِ ‌نمکدان شکن هستند؛ نان نهضت ملی را میخوردند، بعد به مرحوم آیةاللَّه کاشانی بدگویی میکنند! در حالی که او جلودار این ‌قضیه بود. و اگر او نبود، قطعاً مسئله‌ی ملی شدن صنعت نفت در این کشور، به جایی نمیرسید‌.‌1385/08/17
لینک ثابت
ملی شدن صنعت نفت

وقتی نهضت مصدق در این کشور پیش آمد - که یک نهضت ملی بود - جایی که بیشترین احساس خطر را کرد، دستگاه حکومت ‌و سلطنت نبود؛ انگلیسی ها بیشترین احساس خطر را کردند. بعد هم که انگلیسی ها دیدند از عهده ی کار برنمی آیند، امریکایی ‌ها را وارد کار کردند. آنها به یک معنا آمدند صحنه را از دست انگلیسی ها ربودند و حاکم شدند. یک نفر بلند شد و با یک ‌چمدان دلار به این جا آمد و با ایجاد یک بحران مصنوعی، حکومت ملی را سرنگون کرد و رژیم محمدرضا پهلوی بر کشور مسلط ‌شد‌.‌1384/01/30
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی