حضور مردم در صحنههای انتخابات به معنای قدرت ملّی است و این چیزی است که دشمن از آن ملاحظه میکند؛ این پشتوانهی امنیّت ملّی ما است. قدرت ملّی پشتوانهی امنیّت ملّی است؛ اگر دشمن احساس کند شما توانایی ندارید، ملّت ایران قدرتی ندارد، امنیّتِ شما را همه نوع تهدید خواهد کرد؛ از هر نوعش؛ این قدرت ملّی پشتوانه و تضمینکنندهی امنیّت ملّی است. امنیّت ملّی همه چیز است؛ اگر امنیّت نباشد، هیچ چیزی نیست. دشمن با قدرت ملّی ما مخالف است؛ لذا شما ملاحظه کنید امسال که سال ۱۴۰۲ بود، چون در اسفند امسال انتخابات بود، از فروردین امسال تبلیغات مخالفخوانانهی دشمنان در رادیوهایشان، تلویزیونهایشان و ایستگاههای فضای مجازیشان علیه انتخابات شروع شد، تا مردم را مأیوس کنند، بگویند آقا چه فایده دارد، چه اثری دارد، انتخابات اثر ندارد، و مانند اینها. نمیخواهند؛ قدرت ملّی ملّت ایران را برنمیتابند. پس با هر چیزی که نشانهی قدرت ملّی است، مخالفت میکنند، از جمله با انتخابات.1402/12/09
لینک ثابت
حضور مردم در صحنههای انتخابات به معنای قدرت ملّی است و این چیزی است که دشمن از آن ملاحظه میکند؛ این پشتوانهی امنیّت ملّی ما است. قدرت ملّی پشتوانهی امنیّت ملّی است؛ اگر دشمن احساس کند شما توانایی ندارید، ملّت ایران قدرتی ندارد، امنیّتِ شما را همه نوع تهدید خواهد کرد؛ از هر نوعش؛ این قدرت ملّی پشتوانه و تضمینکنندهی امنیّت ملّی است. امنیّت ملّی همه چیز است؛ اگر امنیّت نباشد، هیچ چیزی نیست. دشمن با قدرت ملّی ما مخالف است؛ لذا شما ملاحظه کنید امسال که سال ۱۴۰۲ بود، چون در اسفند امسال انتخابات بود، از فروردین امسال تبلیغات مخالفخوانانهی دشمنان در رادیوهایشان، تلویزیونهایشان و ایستگاههای فضای مجازیشان علیه انتخابات شروع شد، تا مردم را مأیوس کنند، بگویند آقا چه فایده دارد، چه اثری دارد، انتخابات اثر ندارد، و مانند اینها. نمیخواهند؛ قدرت ملّی ملّت ایران را برنمیتابند. پس با هر چیزی که نشانهی قدرت ملّی است، مخالفت میکنند، از جمله با انتخابات.1402/12/09
لینک ثابت
مطمئنّاً [اگر] انتخابات در داخل کشور هرچه پُرشورتر صورت بگیرد، قدرت ملّی را بیشتر نشان میدهد و قدرت ملّی امنیّت ملّی میآورد؛ یعنی وقتی جبههی دشمن نگاه میکند حضور مردم را میبیند، قدرت نظام را مشاهده میکند و میبیند این کشور، کشور قدرتمندی است، مردم حاضر و آمادهاند، تهدید دشمن خنثی میشود؛ یعنی اقتدار ملّی امنیّت ملّی را به وجود میآورد؛ این چیز خیلی باارزش و مهمّی است. اینجا خواص میتوانند نقشآفرینی کنند، انتخابات را پُرشور کنند. همهی کارهای انقلابی از همین قبیل است؛ ما چند روز دیگر راهپیماییِ بیستودوّم بهمن را داریم؛ انشاءالله مردم عزیز ما در این راهپیماییِ پُرشور شرکت خواهند کرد. این هم نشاندهندهی اقتدار است؛ در این ۴۵ سال، مردم هر سال بدون تعطیل یک نوبت، در سرتاسر کشور ــ شهرهای بزرگ، کوچک، حتّی روستاها ــ روز بیستودوّم بهمن آمدند در خیابانها و شعار دادند و از انقلاب خودشان دفاع کردند، نام امام بزرگوار را بلند کردند و تبعیّت خودشان و بیعت خودشان را با امام تجدید کردند.1402/11/16
لینک ثابت
مشارکت یعنی حضور پُرشور مردم در انتخابات. اگر حضور پُرشور مردم در انتخابات باشد، این وحدت ملّی را نشان میدهد، این انگیزهی ملّت ایران را برای حضور در صحنه نشان میدهد؛ انگیزهی ملّت ایران و وحدت ملّی، قدرت ملّی به وجود میآورد؛ قدرت ملّی موجب امنیّت کشور میشود؛ وقتی کشور امنیّت پیدا کرد، آنوقت علم در آن کشور پیشرفت میکند، اقتصاد در آن کشور به شکوفایی میرسد، مشکلات گوناگون فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در کشور قابل حل میشود؛ مشارکت یک چنین معجزهای میکند.1402/10/02
لینک ثابت
آخرین مسئله هم مسئلهی رسانه است که مهم است. من بارها دربارهی رسانه صحبت کردهام، باز هم عرض میکنم. باید سیاهنماییهای دشمن، تخریبهای دشمن، توطئهها علیه اقتدار کشور که به وسیلهی دشمن در فضای مجازی و مانند اینها صورت میگیرد، باید افشا بشود؛ این به عهدهی رسانه است. خب، رسانهی ملّی بحمدالله دست افراد مؤمن و پُرانگیزه است؛ تلاش کنند که تلاش دشمن در این باره را خنثی کنند.1402/01/15
لینک ثابت
در جنگ ترکیبی، حملهی نظامی نیست امّا حمله به باورهای دینی و سیاسی است؛ حملهی دشمن به باورهای دینی و باورهای سیاسی است. اینکه در سورهی «قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاس» میگویید: «مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ، اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ، مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس»، خنّاسش همین تبلیغاتچیهای خارجی و دنبالهروهای آنها در داخل هستند؛ وسوسه میکنند، حقایق را دگرگون نشان میدهند؛ هدفشان سست کردن ارادهی ملّت است، هدفشان خاموش کردن امیدها است، میخواهند شعلهی امید را در دل جوانان ما خاموش کنند، جوان را مأیوس کنند. یأس یعنی بنبست؛ وقتی که جوان از پیشرفت مأیوس شد، از آینده مأیوس شد، احساس بنبست میکند؛ از کسی که احساس بنبست میکند، نمیشود توقّع داشت درست کار کند. میخواهند اختلافافکنی کنند، میخواهند در کشور دوقطبی ایجاد کنند؛ میخواهند نرمافزار واقعی قدرت ملّیِ کشور را از دست ملّت بگیرند، بیاثر کنند؛ این نرمافزار عبارت است از ایمان مردم، ارزشهای دینی مردم، ارزشهای ملّی مردم، اعتقادهای مردم. وقتی این کارها را انجام دادند، دنبال این هستند که در کشور بیثباتی به وجود بیاید، ناامنی به وجود بیاید، اگر بتوانند جنگ داخلی ایجاد کنند؛ که البتّه سرشان به سنگ خورده است و خواهد خورد.1402/01/01
لینک ثابت
وظیفهی همهی ما ــ هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم، هم روشنفکران جامعه، هم جوانان فعّال و نخبگان جامعه، هم جوامع علمی؛ چه حوزهی علمیّه، چه دانشگاهها ــ این است که بدانیم باید پیشرفت کنیم. امروز پیشرفت وظیفهی ما است؛ در همهی زمینهها. باید پیشرفت کنیم؛ باید پیشرفت علمی کنیم، باید پیشرفت هنری کنیم، باید پیشرفت اقتصادی کنیم، باید پیشرفت سیاسی کنیم؛ این پیشرفتها نظام را مستحکم میکند، به نظام اقتدار میدهد. وقتی شما اقتدار پیدا کردید، دشمن نمیتواند نگاهِ چپ به شما بکند. هدف دشمن این است که ارکان اقتدار را متزلزل کند؛ میبینید دیگر؛ نمیخواهند نظام مقتدر باشد. ما همه باید پیشرفت را دنبال کنیم، چون پیشرفت ما را مقتدر میکند، ما را خودکفا میکند، ما را مستحکم میکند. اگر چنانچه این پیشرفتها ــ هم پیشرفت علمی، هم پیشرفت معنوی و اخلاقی، هم پیشرفت اقتصادی، هم پیشرفت سیاسی ــ ادامه پیدا کند که بحمدالله تا حالا [چنین] بوده، دشمن مضطرب میشود؛ دشمن از این بسیار بیمناک است و خب هر چه تلاش دارد به کار میبرد که نگذارد.1401/08/28
لینک ثابت
یک چالش دیگر در مورد دانشگاه این بود که انقلاب به دانشگاه نگاه میکرد به عنوان مرکز تولید علم، مرکز رشد علم، برای اینکه بتوانند علم را پیش ببرند ــ اوّل یاد بگیرند، بعد تولید کنند و پیش ببرند ــ تا با دانش، اقتدار ملّی را تأمین بکنند. چون دانش و علم، به یک ملّت و به یک کشور اقتدار میدهد، قدرت میدهد؛ نظر انقلاب این بود. نگاه آن جریان واپسگرا و ضدّانقلاب مطلقا چنین چیزی نبود؛ اینها از دانشگاه این توقّع را نداشتند که خود دانشگاه بیاید تولید علم بکند؛ نه، آنها میخواستند که دانشگاههای ما ــ نه فقط دانشگاه کشور ما؛ کشورهای هدف ــ پسماندههای دانش غربی را فرابگیرند و در واقع آن متاع ازکارافتادهی بیفایده یا کمفایده را یاد بگیرند و دستشان از تولید علم کوتاه باشد. یعنی واقعاً علم، به معنای واقعی کلمه پیشرفت و توسعهای در این کشورها پیدا نکند؛ هدفِ اینها این بود. هر حرکتِ علمیِ نوآورانه در هر بخشی، در این کشورها مورد سرکوب قرار گرفته. اینها واقعیّات است، اینها ادّعا نیست، اینها اتّفاقاتی است که افتاده. خب، این هم یک چالش بود. آنها میخواستند «دانشمندِ مصرفی» و «جامعهی مصرفی» تولید کنند با دانشگاه. «دانشمند مصرفی» یعنی آن کسی که مصرفکنندهی دانش غربی است، آن هم نه دانش پیشرفته، [بلکه] دانش عقبافتاده، دانش منسوخشده. «جامعهی مصرفی» یعنی همین دانشمندِ تحصیلکردهی مصرفی وقتی میآید در جامعه، وقتی مدیریّت را به عهده میگیرد و مانند اینها، یک جامعهی مصرفی به وجود میآورد، بازار مصرف محصولات غربی تولید میکند. هدف از دانشگاه این بود؛ نگاه به دانشگاه چنین نگاهی بود.1401/02/06
لینک ثابت
دانشجوها به نظرم بیشترین کسانی بودند ــ حالا آمار نمیتوانم بدهم، به نظرم ــ که در سپاه عضویّت پیدا کردند؛ یعنی در آن اوّل کار دانشجوها آمدند عضو سپاه شدند. سپاه آن روز به عنوان یک مرکز اقتدار ملّی و انقلابی به حساب میآمد که درست هم بود و هست. میرفتند عضو میشدند و آماده بودند؛ یعنی کسی که میرفت در سپاه، معنایش این بود که ما آمادهایم برای مقابله، مبارزه، ایستادگی در مقابل قدرتهای بزرگ دنیا؛ این هویّتبخشی به دانشگاه بود. احساس استقلال بود، تحقیر قدرتهای درجهی یک دنیا بود.1401/02/06
لینک ثابت
رورت این استحکام نظام از آنجا است که اگر این استحکام وجود داشته باشد، «قدرت ملّی» و «قوّت ملّی» تحقّق پیدا خواهد کرد؛ قدرت ملّی و قوّت ملّی. و قدرت ملّی برای یک ملّت حیاتی است؛ یعنی یک ملّت اگر چنانچه بخواهد مستقل باشد، سرافراز باشد، از منابع حیاتی خودش به میل خودش و به سود خودش استفاده کند، رأی خودش را در مسائل اساسی خودش به کار ببندد و مجبور به پیروی از رأی این و آن نباشد، نگران طمعورزی بیگانگان نباشد، همیشه در ترس و لرز زندگی نکند، اگر این چیزها را یک ملّتی بخواهد، باید چه کار کند؟ باید قوی باشد. قدرت ملّی و قوّت ملّی حیاتی است برای یک ملّت. اگر چنانچه قدرت ملّی نبود و ملّتی قوی نبود، این چیزهایی که عرض کردیم که اینها اساسیترین و مهمترین مسائل یک ملّت است، برایش تحقّق پیدا نخواهد کرد؛ همیشه نگران، همیشه در حال ضعف و ذلت، بیگانگان مسلّط [بر او] و امثال اینها. خب پس بنابراین استحکام نظام لازم است؛ قدرت ملّی و قوّت ملّی لازم است.
قدرت ملّی که میگوییم یک امر مرکّب است، یک مجموعه است؛ یک مجموعهی بههمپیوسته است. قدرت ملّی را در یک نقطهی خاصّی، در یک جریان و حرکت خاصّی نباید دید، [بلکه] یک امری است که مجموعهای از عناصر وجود دارد که اگر اینها جمع شد، قدرت ملّی به وجود میآید که حالا من چند مورد از اینها را ذکر میکنم.
یک رکن قدرت ملّی، علم و فنّاوری است؛ یعنی یک بخشی از این [قدرت] علم و فنّاوری است. یک رکن، فکر و اندیشهورزی است. دارای فکر بودن فرق میکند با دارای علم بودن؛ باید فکر باشد. این آزادفکری که ما شعارش را میدهیم و هر کس شعارش را بدهد ما قبول میکنیم، اثرش همین پیشرفت فکری است؛ یعنی اگر پیشرفت فکری نباشد، علم و مانند اینها هم اگر گیر یک ملّتی بیاید، به دردش نخواهد خورد؛ فکر باید کار کند، حرکت کند و پیشرفت داشته باشد در مجموعِ ملّت، که این هم جز با آزادی فکر اصلاً امکانپذیر نیست؛ یعنی بدون آزادی فکری، پیشرفت فکری امکانپذیر نیست.
یک عنصر دیگر، امنیّت و قدرت دفاعی است؛ یک ملّت بتواند خاطرجمع باشد که در مواقع اضطرار میتواند از خودش دفاع کند. یک بخش دیگر، مسئلهی اقتصاد و رفاه عمومی است؛ این هم بسیار مؤثّر است که مردم از لحاظ معیشت دچار آسایش خاطر باشند. یک رکن دیگر، سیاست و قدرت چانهزنی سیاسی و دیپلماسی است؛ این هم یک بخشی از قدرت ملّی است که یک کشوری و یک ملّتی برگزیدگان و خبرگانی داشته باشد که در میدانهای سیاست و دیپلماسی بتوانند چانهزنی کنند، مذاکره کنند، منافع ملّت را تثبیت کنند و به دست بیاورند. یک رکن دیگر، فرهنگ و سبک زندگی است؛ این هم یک رکن قدرت است. اگر چنانچه [یک ملّت] از لحاظ سبک زندگی، تابع و اسیر دیگران و تابعِ بدونِ رأی و نظرِ دیگران باشند و فرهنگ مستقرّ خودشان را نداشته باشند، طبعاً این ضعف شدیدی در قدرت ملّی است.
یک رکن دیگر، منطق جذّابی است که روی ملّتهای دیگر اثر بگذارد و عمق راهبردی برای کشور درست کند. اینکه شما یک منطق جذّابی در جمهوری اسلامی داشته باشید که این را وقتی بدون حاجب و واسطه با ملّتهای دیگر مطرح کنید، برای آنها جذّاب است و کشش دارد و قبول میکنند، این میشود عمق راهبردی شما. همهی این چیزها جزو مجموعهی بههمپیوستهی قدرت ملّی است. البتّه عناصر دیگری هم هست که حالا من به بعضی از آنها که مورد بحث ما است، بعداً باز برمیگردم و اشاره میکنم.1400/12/19
لینک ثابت
یک رکن مهمّ اقتدار ملّی، آن چیزهایی است که به طور مستقیم به تودهی ملّت برمیگردد؛ مثل اتّحاد ملّی، مثل اعتماد ملّی، مثل امید ملّی، امید عمومی، مثل اعتماد به نفْس ملّی. یک وقت هست جنابعالی که مسئول فلان بخش دستگاه ادارهی کشور هستید، آدم دارای اعتماد به نفْسی هستید امّا یک کاری میخواهید انجام بدهید که احتیاج به کمک مردم دارد؛ [اگر] مردم این اعتماد به نفْس را نداشته باشند، شما نمیتوانید این کار را انجام بدهید؛ که بنده مفصّل راجع به این اعتماد به نفْس ملّی یک وقتی صحبت کردم. یا استحکام ایمان ملّی؛ یک اصولی وجود دارد که ملّت ما به این اصول مؤمن است؛ این ایمان موجب شد که در آن وقتی که در دست مردم هیچ اسلحهای نبود، حتّی سنگ هم خیلی اوقات نبود، توانستند در مقابل گلولهی نظامیان رژیم طاغوت بِایستند و او را سرنگون کنند؛ [این] بر اثر ایمان بود. این ایمان ملّی خیلی سرمایهی ارزشمندی است؛ حفظ ایمان ملّی، یکی از این سرمایهها است که به مردم ارتباط پیدا میکند. یا مسئلهی معیشت عمومی یا مسئلهی روان بودن مسائل اجتماعی.1400/12/19
لینک ثابت
علم، به معنای واقعی کلمه قدرت است
ما پیشرفتهای زیادی داشتیم، نمونههای متعدّدی داشتیم؛ یک قلم، پیشرفت علم است. ما در این سالهای بعد از انقلاب، از لحاظ پیشرفت علمی، از همهی دنیا جلوتر بودیم. این قضاوت من نیست، قضاوت مراکز بینالمللی است؛ یعنی سرعت ما و شتاب پیشرفت علمی ما چندین برابرِ متوسّطِ جهان است که حالا بعضی گفتهاند دَه برابر، بعضی گفتهاند سیزده برابر . خب علم خیلی مهم است: اَلعِلمُ سُلطان؛ (1) علم به معنای واقعی کلمه قدرت است. این شعرِ معروفِ «توانا بود هر که دانا بود» حرف درستی است. «توانا بود هر که دانا بود»؛ دانش برای یک کشور توانایی میآورد، اقتدار میآورد. ما در بخشهای مختلف علمی پیشرفتهایی کردیم که در اوّل انقلاب تصوّرش را هم نمیکردیم. ماها خودمان در میدانهای مقدّم انقلاب حضور داشتیم؛ اصلاً باورمان نمیآمد که ما در قضیّهی انرژی هستهای، در قضیّهی نانوتکنولوژی، در قضیّهی بیوتکنولوژی، در قضایای گوناگون پزشکیهای پیچیده، عملهای جرّاحی بسیار دشوار، در قضیّهی ناباروری، در قضیّهی سلّولهای بنیادی و بخشهای مهمّ علمی گوناگون، بتوانیم این جور پیشرفت بکنیم که بحمدالله پیشرفت کردیم؛ جوانهای ما همّت کردند، حرکت کردند، پیشرفت کردند.1400/11/28
1 )
شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج20، ص: 319
العلم سلطان من وجده صال به و من لم يجده صيل عليه
ترجمه:
لینک ثابت
یک نمونهی بسیار مهم از تدابیر امام در باب استمرار حرکت و تداوم حرکت انقلاب، آن تدابیری بود که در دوران دفاع مقدّس از امام مشاهده میشد و صادر میشد. از همان روز اوّلی که حملهی صدّام آغاز شد به بعضی از فرودگاهها و مناطق، تا روز آخر هشت سال جنگ و قبول قطعنامه، امام پیدرپی نَفَس تازه میداد و روحیه میداد به رزمندگان، به مردم، به پشتیبانیکنندگان، به مسئولان کشور ؛ و در واقع امام از جنگی که بر ملّت ایران تحمیل شده بود، یک وسیلهای برای اقتدار ملّت به وجود آورد. خب آن روز دست ما در داخل کشور انصافاً خالی بود؛ از سلاح، از امکانات، از یک سازماندهیِ منظّمِ مرتّب در مواجههی با دشمن، دستمان خالی بود؛ یعنی امکاناتمان خیلی ضعیف بود؛ اوایل انقلاب بود، مشکلات خیلی زیاد بود. در یک چنین وضعی، امام از جنگ برای یک ملّت انقلابی فاقد امکانات یک وسیلهای ساخت برای اقتدار و اعتبار ملّی و بینالمللی. جنگ را دشمنان طرّاحی کرده بودند که انقلاب را نابود کنند، امام جنگ را وسیلهای قرار داد برای اینکه انقلاب را تقویت کند و آن را استمرار ببخشد و این تهدید را به یک فرصت تبدیل بکند. مسئلهی «استمرار» در سیاستهای امام این است.1400/11/28
لینک ثابت
«هدفهای انقلاب» که گفتیم، یعنی چه؟ یعنی پیشرفت کشور، عدالت اجتماعی در کشور، اقتدار کشور، تشکیل جامعهی اسلامی در کشور و در نهایت رسیدن به تمدّن نوین اسلامی و تمدّن بزرگ اسلامی؛ هدفهای انقلاب اینها است. باید دید برای رسیدن به این هدفها، برای رسیدن به عدالت اجتماعی، برای رسیدن به پیشرفت واقعی کشور -نه پیشرفتهای پوشالی و ادّعایی؛ پیشرفتهای همهجانبه، مادّی و معنوی- و برای رسیدن به جامعهی اسلامی که احکام اسلام به معنای واقعی در آن پیاده بشود و مردم بهرهمند بشوند از تحقّق این احکام و در نهایت برای رسیدن به تمدّن نوین اسلامی، چه کارهایی لازم است، آن کارها را در حدّ توانمان [انجام بدهیم]؛ هر کسی در حدّ توان خودش؛ بنده یک جور، آن مسئول یک جور، آن دانشجو یک جور و امثال اینها که حالا عرض خواهیم کرد.1400/11/28
لینک ثابت
و امّا آن نکاتی که مورد نظر من است؛ چند نکته را عرض میکنم. مهمترین نکته این است که انتخابات نشاندهندهی حضور مردم در صحنه است. «حضور مردم در صحنه» یعنی چه؟ یعنی نظام جمهوری اسلامی پشتوانهی مردمی دارد. این، در اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و اقتدار کشور تأثیر بینظیری دارد؛ یعنی هیچ چیزی، هیچ ابزار قدرتی به اندازهی حضور مردم، قدرتافزا برای کشور نیست. بله، ما ابزارهای نظامی، ابزارهای سیاسی، ابزارهای اقتصادی را قدرتافزا و قدرتزا میدانیم برای کشور، امّا هیچ کدام به اندازهی حضور مردم نیست؛ حضور مردم، نظام جمهوری اسلامی را به معنای واقعی کلمه قدرتمند میکند. خب آن کسانی هم که حرفهای سفسطهآمیزی در مورد انتخابات میزنند -میبینید دیگر بعضی از این بیاناتی که متأسّفانه بعضیها ]مطرح[ میکنند در خلال حرفها در روزنامهها و در فضای مجازی- و با سفسطهگوییهای گوناگون دربارهی انتخابات حرف میزنند برای اینکه دلسرد کنند مردم را از حضور در انتخابات، اینها در واقع دنبال تضعیف نظامند و دشمنان خارجی و بیرونی هم که صریحاً با انتخابات درمیافتند، دنبال این هستند که نظام را تضعیف کنند؛ آنها میدانند که اگر چنانچه حضور مردم ضعیف بشود و کشور ضعیف بشود، آن وقت میتوانند کشور را دچار ناامنی کنند، دچار تروریسم کنند، کشور را جولانگاه تروریستها قرار بدهند؛ این در صورتی است که کشور ضعیف بشود، و پشتوانهی حضور مردم در کشور کمرنگ بشود. البتّه این را تصریح نمیکنند، امّا در گوشهکنارِ حرفهایشان این معنا کاملاً شنیده میشود و دیده میشود که دنبال همین هستند؛ میخواهند حضور مردم نباشد تا نظام ضعیف بشود، تا بتوانند در کشور اخلال کنند، تا بتوانند دخالت کنند، تا بتوانند کشور را جولانگاه مزدوران خودشان قرار بدهند؛ این را انسان میبیند.1400/03/26
لینک ثابت
بعضی از آرمانها، آرمانهای کلان نظام جمهوری اسلامیاند، آرمانهای بلندمدّت و میانمدّت هستند و البتّه آرمانهای اساسی هستند که باید به آنها توجّه کرد؛ مثل تشکیل جامعهی اسلامی یا استقرار عدالت اجتماعی یا مسئلهی استقلال، مسئلهی آزادی و مانند اینها؛ اینها آن آرمانهای اساسی است. بعضی از این آرمانها در سطوح خُردتری هستند و در واقع اجزای تشکیل آن آرمانهای سطح بالا محسوب میشوند؛ مثل مثلاً فرض کنید پیشرفت علمی؛ یک آرمان است -یکی از آرمانهای ما قطعاً پیشرفت علمی است- منتها جزئی از مجموعهای است که جامعهی اسلامی را تشکیل خواهد داد یا استقلال ما را مثلاً تشکیل خواهد داد. یا فرض کنید که اقتدار در سیاست خارجی که به معنای بیرون نگه داشتن کشور و نظام سیاسی از شبکهی اقماری قدرتهای مستکبر و نظام سلطه است -اقتدار در سیاست خارجی به این معنا است که در اوّل انقلاب در شعار «نه شرقی، نه غربی» متبلور بود که آن روز یک ابرقدرت شرقی داشتیم که نظام کمونیست و جامعهی کمونیستی دنیا بود، و یک نظام سرمایهداری؛ شعار این بود که جمهوری اسلامی بایستی خودش را از ورود در شبکهی اقماری این قدرتهای بزرگ حفظ کند و حفظ هم کرد بحمدالله- خب این هم یک آرمانی است؛ بایستی این آرمان حفظ بشود و دنبال بشود و تعقیب بشود و روزبهروز برتر بشود. یا خودکفائیِ اقتصادی که در واقع یکی از آرمانهای خُرد نسبت به آن آرمانهای عمده است.1400/02/21
لینک ثابت