ایمان, وزارت اطلاعات, کارکنان وزارت اطلاعات (مخاطب)
من در یک کلمه، عامل موفقیت وزارت اطلاعات را، «ایمانِ» نیروی انسانیِ این وزارتخانه میدانم که این ایمان منحصربهفرد است.1383/07/13
لینک ثابت
عامل پیشرفت وزارت اطلاعات و سرویس اطلاعاتی دینی جمهوری اسلامی، ایمان قلبی است؛ چون با ایمان و با عشق و با محاسبهی الهی کار کردند.1383/07/13
لینک ثابت
خدمات بزرگ وزارت اطلاعات در مقابله با مقابله با گروهکها و حفظ اسناد اطلاعاتی
عدّهای در صددند از وزارت اطّلاعات انتقام بگیرند و حالا این[قتلهای زنجیره ای] بهانهی خوبی برایشان شده است! مسئولان وزارت اطّلاعات ما، چه آن وقتیكه این وزارت شكل سازمانیِ وزارت پیدا كرد و چه قبل از آنكه همین مسئولان وزارت و همین دستاندركاران بودند و كار میكردند همین مدیرانی كه اغلبشان حالا هم هستند بزرگترین خدمات را به این كشور كردند. شما نمیدانید كه اینها چقدر خدمت كردند. اوّلِ انقلاب، بنده خودم در جریان كار بودم. این مركز ساواكِ دوران رژیم سلطنت پهلوی، مركز اسناد و اسرار این مملكت بود. عدّهای از این گروهكهای گوناگون كه حواسشان جمع بود، از اطراف به آنجا رفتند تا بتوانند این اسناد را درآورند. شما ببیند اسناد اطّلاعاتی را از یك سازمان اطّلاعاتی بیرون بكشند، چقدر میتوانند با آن، افرادی را زیر فشار قرار دهند؛ افرادی را به كارهایی وادار كنند؛ آبروی افرادی را ببرند، افرادی را تهدید كنند و به اخاذی بپردازند. ببینید این كار چقدر فساد به وجود میآورد. از احزاب گوناگون سراغ اینها رفتند. بعضی از این گروهكهایی كه امروز زبان درآوردهاند و مدّعیِ خیلیها شدهاند، جزو همان كسانی هستند كه اگر بنا باشد مسألهی اسناد وزارت اطّلاعات در اوّلِ انقلاب دنبال شود، دست همهی آنها زیر كارد جمهوری اسلامی است. اینها به آنجا رفتند و در اوایل انقلاب اسناد زیادی را بیرون بردند. ما در آن زمان اطّلاعی از جایی نداشتیم. ما جزو شورای انقلاب بودیم و از اینها خبرهایی را راجع به اسناد ساواك میشنیدیم و تعجّب میكردیم كه اینها از كجا میدانند؛ اما بعد اطّلاع پیدا كردیم كه مبالغی از این اسناد را اینها خارج كردهاند! واقعاً اگر افرادی بخواهند در این زمینه جدیّت بهخرج دهند، جای این هست كه دنبال كنند، ببینند این اسناد كجا رفت و چه شد!؟ نیروهای مؤمن و مخلص و صمیمی، از همان روزهای اوّل، داخل وزارت رفتند. من فراموش نمیكنم؛ چند وقتی از طرف شورای انقلاب مأمور شدم كه به آنجا بروم و سركشی كنم. به آنجا رفتم؛ اتاقهایی را باز میكردیم، میدیدیم كه در زیرزمین، جوانان تحصیلكرده و فهیم نشستهاند و برای خاطر این مملكت، این اسناد را دستهبندی و حفظ میكنند؛ یعنی برای كشور این اسناد را نگهداشتند. بعد قضایای معارضین گروهك منافقین و حزب توده پیش آمد. اگر این عناصرِ اطّلاعات نبودند، اگر این مجموعه نبود، شما خیال میكنید كه این انقلاب جان سالم بهدرمیبرد؟ پدر همه را در میآوردند! این همه عناصر نفوذی و گروهها و تیمهای تروریست، از مرزهای غربیمان، متأسّفانه قبل از جنگ و در اثنای جنگ و در تمام طول این مدّت، همراه با بمبهای گوناگون و با لباسهای گوناگون تا خود تهران میآمدند! چه كسی جلوِ اینها را میگرفت؟ چه كسی جلوِ ترورها را در این كشور گرفت؟ چه كسی توانست موج ترورها را در این كشور متوقّف كند؟ همین برادران وزارت اطّلاعات، همین مدیران لایق، همین جوانان بااخلاص. حالا اتّفاقی افتاده است و چند نفر در آنجا جرمی را مرتكب شدهاند. بهخاطر آنها، عدّهای میخواهند از اصل وزارت اطّلاعات انتقام بگیرند! علیه وزارت اطّلاعات تبلیغات میكنند و حرف میزنند. این كمال بیانصافی است؛ این ظلم مسلّم است.1377/10/18
لینک ثابت
فروهر؛ دشمن بیخطر نظام اسلامی
با توجّه به تجربهی خودم در زمینههای گوناگونِ ادارهی كشور در طول این بیست سال و آشنایی با جریانهای سیاسی داخلی و خارجی، من نمیتوانم باور و قبول كنم كه این قتلهایی كه اتّفاق افتاد، بدون یك سناریوی خارجی باشد؛ چنین چیزی ممكن نیست. این قتلها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حكومت بود. یك گروه داخلی كه جزو وزارت اطّلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض كنید كه متعصّب باشند و بنای این كار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطّلاعات كه اهل تحلیلند، امكان ندارد دست به چنین قتلهایی بزنند. این افرادی كه كشته شدند، بعضیها را ما از نزدیك میشناختیم. اینها كسانی نبودند كه یك نظام، اگر بخواهد اهل این حرفها باشد، سراغ اینها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمنكُشی است، دشمنان خودش را میكُشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اوّلِ انقلاب همكار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنههای سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بیخطر و بیضرر.
بینی و بیناللَّه، فروهر و همسرش - این دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بیضرر و بیخطر. اینها هیچ ضرری نداشتند. نه به جایی وابسته بودند - كه ما آن را میدانستیم - (الان كسانی در داخل فعّالیت میكنند كه یقیناً به دستگاههای خارجی وابستگی دارند؛ اما دستگاه با اینها كاری ندارد و به سراغ كسی میرود كه واقعاً دشمنش بوده است) و نه اقتداری داشتند. حزبی با عناصر خیلی معدودی داشتند كه سالهای متمادی این حزب بود. این چنین دشمنی كه در داخل كشور هست، مرتّب علیه نظام اطّلاعیه هم میدهد، دیگران هم میگویند كه بله؛ در داخل ایران مثلاً آقای فروهر اطّلاعیه داد - داده باشد - اما كسی از مردم كه او را نمیشناخت؛ كسی كه با او آشنایی نداشت؛ كسی كه تحت نفوذ و تأثیر حرفهای او نبود. ایشان معروفیتی در میان مردم نداشت؛ نفوذی نداشت؛ دشمن بیخطری بود؛ انصافاً آدم نانجیبی هم نبود. البته ما دشمنانی هم داریم كه انصافاً نجیب نیستند؛ اما مرحوم فروهر و مخصوصاً عیالش نه؛ آدمها نانجیبی نبودند. حالا شما فكر كنید، كسی كه مثل فروهر را میكشد، آیا میتواند دوست نظام باشد؟! میتواند برای نظام كار كند؟! چنین چیزی معقول است؟! من این را باور نمیكنم. آشنایی من با مسائل سیاسیِ این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب - آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئههای گوناگونی كه از اطراف دنیا همیشه در جریانش بودهایم - اجازه نمیدهد كه من باور كنم این كارِ عناصری است كه با نظام مسألهای ندارند و نمیخواهند علیه نظام كار كنند.1377/10/18
لینک ثابت