با رفتار خودمان موجبات رحمت الهی را به دست بیاوریم بیستودوّم بهمنِ امسال از سالهای قبل قویتر و شلوغتر بود، چه کسی کرد این کار را؟ کدام عامل، کدام آدم میتواند ادّعا کند که من مؤثّر بودم در این قضیّه؟ ما هر چه نگاه میکنیم، جز دست قدرت الهی چیز دیگری نبود. همه گفتند که امسال در جاهای مختلف بهتر از سالهای قبل بوده؛ این جز قدرت الهی چیز دیگری نیست، این دست قدرت خدا است. یک وقتی در دوران بیماری امام (رضوان الله علیه) که من یک چیزی را گفتم که این کار خدا بود و یک موفّقیّتی بزرگی بود، ایشان به بنده گفتند که من از اوّل انقلاب یا از اوّل کار -یک چنین چیزی- تا حالا میبینم که یک دست قدرتی دارد کارهای ما را پیش میبرد. من عین عبارت ایشان را بعد که بیرون آمدم نوشتم حالا الان [عین عبارت] یادم نیست؛ [فرمودند] یک دست قدرتی را میبینم. واقع قضیّه همین است؛ دست قدرتی است که دارد این کارها را انجام میدهد. منتها این دست قدرت خدا برای این است که اگر چنانچه ما رفتارمان را خوب کنیم، رحمت خدای متعال شامل خواهد شد. اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک؛(1) موجبات رحمت دست ما است. امام (رضوان الله علیه) فرمود خرّمشهر را خدا آزاد کرد؛ این همه جوانها آنجا مجاهدت کردند، شهید شدند، کار کردند، [امام فرمود] خدا آزاد کرد؛ این درست است؛ خدا آزاد کرد. میتوانستند همین قدر شهید بدهند و هیچ اتّفاقی هم نیفتد. در عملیّات رمضان، -در جنگی که همان وقتها انجام گرفت- خدا نخواست ما فتح کنیم امّا در خرّمشهر اتّفاق افتاد؛ این ارادهی الهی بود. این در مواجههی با حوادث خرسندکننده و حوادث مثبت بود.1397/12/23
اللَّهُمَّ! إِنِّي أَسْأَلُكَ مُوجِبَاتِ رَحْمَتِكَ، وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِكَ، وَ الْغَنِيمَةَ مِنْ كُلِّ بِرٍّ، وَ السَّلَامَةَ مِنْ كُلِّ إِثْمٍ. ترجمه: پیامبر خدا (صلّیاللهعلیهوآله) ـ از دعایی که توصیه میکرد تا بعد از نماز حاجت ، خوانده شود ـ : بار خدایا ! موجبات رحمتت را، و اسباب آمرزشت را، و بهرهمندی از هر نیکی و سالم ماندن از هر گناهی را از تو درخواست میکنم.
امید به رحمت خداوند, حسن ظن به خدا, اعتماد به خدا, توکل به خدا, اتکا به خدا, تقوا, ورع اینکه خدا میگوید «إِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا» - اگر من و شما تقوا داشته باشیم خدا با ما است- این معیّت الهی و با ما بودنِ خدا، معنایش این است که میتوان دو نفر آدم تنهایِ دست خالی را فرستاد به جنگ یک فرعون.1395/09/03
فاجعه منا ۹۴, امید به رحمت خداوند عزیزان شما در حال عبادت و ذکر و در لباس احرام از دنیا رفتند، با دلهای متوجّه به خدای متعال و در حال انجام وظیفه از دنیا رفتند؛ اینها همه مایههایی و وسیلههایی برای مغفرت الهی و رحمت الهی و علوّ درجات در پیش پروردگار است.1395/06/17
امید به رحمت خداوند این مایهی تسلّای شما است. بله، جوان شما رفت یا پدر و مادر شما رفتند یا همسر عزیز شما رفت، این سخت است امّا او در جوار نعمت الهی است.1395/06/17
توجّه دادن انسانها به عوالم بعد از دنیا،در ادعیهی ماه رمضان یکی از مضامین تکرارشوندهی در ادعیهی ماه مبارک رمضان توجّه دادن انسانها به عوالم بعد از حیات دنیوی است؛ توجّه دادن به عالم مرگ، عالم قبر، عالم قیامت، گرفتاریهای انسان در دوران مواجههی با حساب و کتاب و سؤال الهی؛ این یکی از موضوعات مطرح در ادعیهی ماه مبارک رمضان است. برای ما که بر مسندهای مسئولیّت تکیه زدیم، توجّه به این معنا بسیار مهم است؛ عامل کنترلکننده و مراقب برای انسان از جمله عبارت است از توجّه به همین عوالم. اینکه بدانیم «لایَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّة»؛(1) یک حرکت کوچک، یک سکون کوچک، یک اقدام کوچک، یک حرف کوچک از دید محاسبهکنندهی دوران بعد از مرگ بیرون نیست و از ما سؤال خواهد شد؛ این خیلی تأثیر میگذارد در رفتار ما، در گفتار ما، در حرکات ما.
در دعای شریف ابیحمزه [میخوانیم]: اِرحَمنی صَریعاً عَلَی الفِراشِ تُقَلِّبُنی اَیدی اَحِبَّتی؛(2) این حالتی که برای همه پیش میآید و شاید خیلیها این حالت احتضار و لحظات نزدیکی مرگ را در دیگران دیدهاند؛ من و شما در آن لحظات از خودمان اختیاری نداریم؛ هیچکس در آنجا به ما نزدیکتر از خدا نیست. وَ نَحنُ اَقرَبُ اِلیهِ مِنکُم وَ لکِن لا تُبصرِون؛(3) هیچکس نمیتواند ما را در آن حالت، از آن ورطهای که در مقابل ما است نجات بدهد، مگر عمل صالح و فضل الهی. عرض میکنیم در این دعا که «اللّهُمَّ ارحَمنی»؛ در آنجا ما را رحم کن. وَ تَفَضَّل عَلَیَّ مَمدوداً عَلَی المُغتَسَلِ یُقَلِّبُنی صالحُ جیرَتی؛ در هنگامی که بعد از مرگ ما را غسل میدهند، خدای متعال در آن حالت، رحمت خود را، فضل خود را شامل حال ما کند و به ما ترحّم کند. بیاختیار در اختیار دستهای غسلدهنده هستیم؛ این مال یکایک من و شما است؛ هیچکداممان از این حالت دوری و فراغت نداریم؛ این برای همهی ما پیش میآید. به یاد آن لحظه باشید.
وَ تَحَنَّن عَلَیَّ مَحمولاً قَد تَناوَلَ الاَقرِباءُ اَطرافَ جِنازَتی؛ ما را بلند میکنند، سر دوش میگیرند، میبرند به سمت جایگاه همیشگی و ابدی ما. وَ جُد عَلَیَّ مَنقولاً قَد نَزَلتُ بِکَ وَحیداً فی حُفرَتی؛ ما را سرازیر قبر خواهند کرد. این یادآوری است؛ از این حالات نبایستی غافل بود؛ باید جلوی چشم ما باشد. اینکه سفارش میکنند به ما که به قبرستان بروید، به زیارت اموات بروید، یک علّت و وجه آن این است. بعضی بدشان میآید از اینکه کسی آنها را به یاد مرگ بیندازد؛ نه، این درمان است، این دارو است؛ علاج خودخواهیهای ما، علاج غفلتهای ما، علاج هوسرانیهای ما است. در جای دیگری از دعای شریف ابیحمزه [میخوانیم]: اِلهی اِرحَمنی اِذَا انقَطَعَت حُجَّتی وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی؛ آن وقتی که در مقابل سؤال الهی کم میآوریم و درمیمانیم، استدلال ما تمام میشود؛ مثل اینجا نیست که بتوانیم طرف مقابل را با استفادهی از جهلش، از غفلتش، از عواطفش از واقعیّت دور کنیم. آنجا همهچیز آشکار است برای آنکسی که از ما سؤال میکند. به یاد آن لحظه باید بود. در یک فِقرهی دیگر: اَبکی لِخُروجی مِن قَبری عُریاناً - این دعا را در سحرهای ماه رمضان با توجّه بخوانید - ذَلیلاً حامِلاً ثِقلی عَلَی ظَهری اَنظُرُ مَرَّةً عَن یَمینی وَ اُخری عَن شِمالی اِذِ الخَلائِقُ فی شَأنٍ غیرِ شَأنی؛ هرکسی به فکر خودش است؛ هیچکس از من آنجا دستگیری نمیکند.
لِکُلِّ امرِئٍ مِنهُم یَومَئِذٍ شَأنٌ یُغنیهِ، وُجوهٌ یَومَئِذ مُسفِرَةٌ، ضاحِکَةٌ مُستَبشِرَة؛ مؤمنین، متّقین، آن کسانی که مراقب خودشان بودند و از جادّهی حق و انصاف و ادای تکلیف الهی خارج نشدند، مصداق این جملهاند: وُجوهٌ یَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ، ضاحِکَةٌ مُستَبشِرَة؛ چهرههای باز، خندان، درخشان، بعضی اینجوریاند. وَ وُجوهٌ یَومَئِذٍ عَلَیها غَبَرَةٌ، تَرهَقُها قَتَرَة. آیهی قرآن تا اینجا است؛(4) در دعا این کلمه هم اضافه شده: وَ ذِلَّة. البتّه فقط این مضمون نیست؛ دعاهای ماه رمضان مثل همهی دعاهای دیگر، ما را میکشانَد به سمت آن سرچشمهی لطیفِ مطبوعِ گوارای رحمت الهی.1394/04/02
1 )
سوره مبارکه سبإ آیه 3 وَقالَ الَّذينَ كَفَروا لا تَأتينَا السّاعَةُ ۖ قُل بَلىٰ وَرَبّي لَتَأتِيَنَّكُم عالِمِ الغَيبِ ۖ لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَلا فِي الأَرضِ وَلا أَصغَرُ مِن ذٰلِكَ وَلا أَكبَرُ إِلّا في كِتابٍ مُبينٍ ترجمه: کافران گفتند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آری به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندی که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینی ذرّهای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابی آشکار ثبت است!»
2 )
مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، ص 583؛
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی،دعای ابوحمزه ثمالی؛
... وَارْحَمْني صَريعاً عَلَي الْفِراشِ تُقَلِّبُني اَيدي اَحِبَّتي وَتَفَضَّلْ عَلَي مَمْدوُداً عَلَي الْمُغْتَسَلِ يقَلِّبُني صالِحُ جيرَتي وَتَحَنَّنْ عَلَي مَحْموُلاً قَدْ تَناوَلَ الاَْقْرِبآءُ اَطْرافَ جَِنازَتي وَجُدْ عَلَي مَنْقوُلاً قَدْ نَزَلْتُ بِكَ وَحيداً في حُفْرَتي ...اِلـهي ارْحَمْني اِذَاانْقَطَعَتْ حُجَّتي وَكَّلَّ عَنْ جَوابِكَ لِساني وَطاشَ عِنْدَ سُؤالِكَ اِياي لُبّي ... اَبْكي لِخُروُجي مِنْ قَبْري عُرْياناً ذَليلاً حامِلاً ثِقْلي عَلي ظَهْري اَنْظُرُ مَرَّةً عَنْ يميني وَاُخْري عَنْ شِمالي اِذِ الْخَلائِقُ في شَاْن غَيرِ شَاْني لِكُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ يوْمَئِذ شَاْنٌ يغْنيهِ وُجوُهٌ
يوْمَئِذ مُسْفِرَةٌ ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ وَوُجوُهٌ يوْمَئِذ عَلَيها غَبَرَةٌ تَرْهَقُها قَتَرَةٌ وَذِلَّه ... ترجمه: ... پوشاندي و در آن حال كه در بستر مرگ افتاده و دستهاي ياران مرا به اين سو و آن سو كنند
بر من رحم كن و در آن حال كه روي سنگ غسالخانه دراز كشيدهام و همسايگان شايستهام به اينطرف و آنطرف ميگردانند بر من تفضل كن و هنگامي كه خويشان اطراف جنازهام را بر دوش گرفتهاند با من مهرباني فرما وهنگامي كه تك و تنها در ميان گودال قبر بر تو وارد شوم بر من بخشش كن ... به من رحم كن در آن هنگامي كه حجت و دليلم قطع شود و زبانم از پاسخ تو لال گردد و هوش در هنگام بازپرسيات از سرم بپرد... و منكر از من، گريه كنم براي بيرون آمدنم از قبر برهنه و خوار كه بار سنگينم را به پشتم بار كرده. يكبار از طرف راستم بنگرم و بار ديگر از طرف چپ و هريك از خلايق را در كاري غير از كار خود ببينم. براي هر يك از آنها در آن روز كاري است كه به خود مشغولش دارد چهرههايي در آن روز گشاده و خندان و شادمانند و چهرههايي در آن روز غبارآلود است و سياهي و خواري آنها رافراگرفته ...
3 )
سوره مبارکه الواقعة آیه 85 وَنَحنُ أَقرَبُ إِلَيهِ مِنكُم وَلٰكِن لا تُبصِرونَ ترجمه: و ما از شما به او نزدیکتریم ولی نمیبینید!
4 )
سوره مبارکه عبس آیه 37 لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنيهِ ترجمه: در آن روز هر کدام از آنها وضعی دارد که او را کاملاً به خود مشغول میسازد!
4 )
سوره مبارکه عبس آیه 38 وُجوهٌ يَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ ترجمه: چهرههائی در آن روز گشاده و نورانی است،
رجاء و خوف همزمان عَن اَبی حَمزَةَ الثُّمالیِّ قالَ: قالَ الصّادِقُ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمَا السَّلامُ: اُرجُ اللهَ رَجاءً لا یُجَرِّئُکَ عَلى مَعاصیهِ وَ خَفِ اللهَ خَوفا لا یُؤیِسُکَ مِن رَحمَتِهِ. امام صادق علیهالسّلام میفرماید: آنچنان به خدا امید داشته باش که تو را بر معصیت او گستاخ نسازد، و آنچنان از خدا بترس که تو را از رحمتش ناامید نسازد. اُرجُ اللهَ رَجاءً لا یُجَرِّئُکَ عَلى مَعاصیه اوّلاً «رجاء» لازم است؛ امید به رحمت الهى، به مغفرت الهى، به عون الهى لازم است -که یکى از گناهان کبیره را «یأس عن رَوحالله» دانستهاند- پس رجاء را همیشه باید داشت یعنى همیشه این ارتباط بین دل شما و خداى شما باید برقرار باشد؛ بدانید که میتوانید از او جلب رحمت کنید، جلب تفضّل کنید؛ این باید باشد، منتها این رجاء و امید، به نحوى نباشد که ما را بر انجام معصیت گستاخ کند. گاهى اوقات جورى با مردم حرف میزنیم یا با خودمان جورى حدیثِ نفْس میکنیم که گویى بهخاطر گلِ روى ائمّه (علیهمالسّلام) خداى متعال ما را هیچ عذاب نخواهد کرد؛ این جرأت دادن و گستاخ کردن به معصیت الهى است؛ این «اغترار بالله» است. ما در دعاهایمان در موارد متعدّدى منع شدهایم از مغرور شدن به خدا و اغترار بالله. در صحیفهى سجّادیّه است که: وَ الشَّقاءُ الاَشقى لِمَنِ اغتَرَّ بِکَ ما اَکثَرَ تَصَرُّفَهُ فی عَذابِک، تا آخر این فِقرات که فِقرات تکاندهندهاى است.(۱) اغترار بالله صُوَرى دارد که یکى از صورتهاى اغترار بالله این است که انسان هرچه معصیت کند و ببیند خداى متعال مجازات نکرد، مغرور بشود، بگوید خدا با ما کارى ندارد. یکى از صُوَر اغترار بالله این است که انسان بدون اینکه وسیلهى تقرّبى پیدا کند و نسبت به خداى متعال [مسیری] در پیش بگیرد، امیدوار باشد بر اینکه بله، خداى متعال ما را [ مجازات نمیکند]؛ [ مثل] مرد رِندِ عرقخورى که اینجورى شعر گفت: ساقى کوثر نمیدارد دریغ از ما شراب عیشها خواهیم کرد، اینجا شراب، آنجا شراب
به همین خیال هم باید باشد! یعنى اینجا گناه میکنیم، آنجا هم که دیگر حضرت هست و دست ما را میگیرد! این اغترار بالله است. [ امام صادق (علیهالسّلام)] میفرماید که رجاء تو جورى نباشد که تو را بر معصیت گستاخ کند.
وَ خَفِ اللهَ خَوفا لا یُؤیِسُکَ مِن رَحمَتِه از آنطرف هم خوف لازم است؛ خوف از خداى متعال لازم است که لازمهى آن، معرفت است؛ کسى که معرفت داشته باشد، خوف پیدا میکند. هرچه معرفت انسان بیشتر باشد، خوف بیشتر است. یک بچّهى دوساله، هیچ خوفى از یک آدم قدرتمند ندارد؛ چون نمیداند، قدرت او را نمیفهمد، اصلاً درک نمیکند، لذا هیچ خوفى هم ندارد؛ یک آدم بزرگتر چرا، میفهمد که این آدم قدرتمند است، باید از او ترسید؛ همچنانکه یک بچّهى کوچک براى یک استاد دانشگاه، براى یک عالِم، براى یک دانشمند، براى یک مرجع تقلید احترامى هم قائل نیست؛ چون نمیفهمد که مقامش چقدر است؛ وقتى بزرگ شد، آنوقت میفهمد که مقام او خیلى بالا است. ما در مقابل پروردگار عالم، خوفمان کم است چون معرفتمان کم است؛ تعظیممان کم است چون معرفتمان کم است، چون عظمت پروردگار را، آن «معدنالعظمه» را -فَتَصِلَ اِلى مَعدِنِ العَظَمَة-(۲) درک نکردهایم، نفهمیدهایم، لذا خوفمان کم است، تکریممان کم است، تعظیممان کم است. پس بنابراین خوف لازم است، منتها نباید این خوف بهقدرى باشد که انسان را مأیوس کند؛ اگر جورى شد که انسان یأس پیدا کرد، این [حالت] از یک صفت خوب به یک صفت زشت و بد برمیگردد.1393/02/08
صحیفه سجادیه دعای 46: وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي يَوْمِ الْفِطْر؛
...حُجَّتُكَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُكَ ثَابِتٌ لَا يَزُولُ، فَالْوَيْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ، وَ الْخَيْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْكَ، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِكَ. مَا أَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِي عَذَابِكَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِي عِقَابِكَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَايَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ!! عَدْلًا مِنْ قَضَائِكَ لَا تَجُورُ فِيهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُكْمِكَ لَا تَحِيفُ عَلَيْه... ترجمه: ...پس عذاب دائم براى كسى است كه از تو روى بر گرداند و يأس ذلتبار از آن كسى است كه از درگاه تو نوميد شود و بالاترين شقاوت از آن فردى است كه در پيشگاه تو غرور و تكبر بورزد.چه بسيار است تغير و تحول او در عذاب تو، و چه طولانى است درنگ حيرت آميز او در عقاب تو، و چه دور است سرانجام او از گشايش، و چه نوميد است از آسانى راحتى و رهايى!! همۀ اينها البته بر مبناى قضاوت عادلانهاى است كه هرگز در آن ظلم نمىكنى و حكم منصفانهاى است كه ابدا در آن ستم نمىنمايى...
رحمت الهی با خواستن بدست میآید/صحیفه سجادیه دعای ۴۶ بنده لازم میدانم به مناسبت همین عظمتی كه این ایام دارد، و ارزشی كه ذكر و یاد الهی دارد، به مسئولین محترم كشور، مجموعهی تازهنفسی كه مسئولیتهای كشور را برعهده گرفتند و انشاءالله در این كار با قدم ثابت، با اراده و عزم راسخ به پیش خواهند رفت، این توصیه را بكنم كه در طول این راه دشوار، از همین سلاح ذكر و توجه و توسل به خداوند متعال و اعتماد به خدا استفاده كنند. «یا من لا یجبه بالرّدّ اهل الدّالّة علیه»(۱) - دعائی كه وارد شده است برای روز عید فطر، در صحیفهی مباركهی سجادیه - حتّی كسانی كه در مخاطبهی با پروردگار عالم، با گستاخی حرف میزنند، خدای متعال رحمت خود را شامل آنها هم میكند. رحمت واسعهی الهی در دسترس كسانی است كه آن را بخواهند و بطلبند. مهم این است كه هدایت الهی را بخواهیم، رحمت الهی را بخواهیم، آن را بطلبیم؛ آن وقت به دست خواهد آمد. همهی مسئولین كشور - بخصوص مسئولین سطوح بالای كشور - به خداوند متعال توجه كنند، توسل كنند. كارهای سنگین، وظائف مهم، حقوق عمومی مردم، مسئولیتهائی است بر دوش آنها؛ این مسئولیتها را با كمك پروردگار میشود بخوبی انجام داد.1392/05/18
وَ يَا مَنْ لَا يَجْبَهُ بِالرَّدِّ أَهْلَ الدَّالَّةِ عَلَيْهِ. ترجمه: دعای امام سجاد(علیهالسلام) پس از نماز روز عید فطر: ای خداوندی كه دست رد بر سینه بندگان پرتوقع خود نمیزنی.
برکت الهی, امید به رحمت خداوند, ایمان, تقوا, وعدههای الهی خدای متعال وعده کرده است که اگر ایمان و تقوا به میدان بیاید، باب رحمت و برکت را هم باز میکند؛ و این کار صورت گرفت.1383/10/19
حسن ظن به خدا, امید به رحمت خداوند, توکل به خدا آنچه مهم است، این است كه ما امید و توكل و حسن ظن خودمان را به خدا، به این دین، به این معارف و به این احكام از دست ندهیم. اصل این است.1378/04/10