[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مسئولان محترم برگزاری انتخابات، با شتاب لازم و امانت کامل، وظائف خود را انجام دادند، و مردم عزیز، با احساس مسئولیت به میدان آمدند و صحنهئی گرم و پرشور آفریدند و صندوقهای انتخاباتی را در دو مرحله با بیش از ۵۵ میلیون رأی انباشتند. پیام به مناسبت آغاز به کار دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی1403/03/06 سبک زندگی اسلامی که بخش مهمّی از آن را فضایل اخلاقی تشکیل میدهد، در عرصهی چالشهای سیاسی و رقابتهای مشروع، اهمّیّت بیشتر مییابد. در اینجا است که کیمیای تقوا و گذشت و انصاف و صداقت و مسئولیّتپذیری و کار بیمنّت، قیمت اصلی خود را آشکار میسازد. شهیدان پرواز اردیبهشت ــ که اکنون سراسر کشور داغدار آنها است ــ یکی از خصوصیّاتشان رعایت فضیلتهای اخلاقی بود. مراقبت از خویش در این زمینه را باید جدّی گرفت. پیام به مناسبت آغاز به کار دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی1403/03/06 سبک زندگی اسلامی که بخش مهمّی از آن را فضایل اخلاقی تشکیل میدهد، در عرصهی چالشهای سیاسی و رقابتهای مشروع، اهمّیّت بیشتر مییابد. در اینجا است که کیمیای تقوا و گذشت و انصاف و صداقت و مسئولیّتپذیری و کار بیمنّت، قیمت اصلی خود را آشکار میسازد. شهیدان پرواز اردیبهشت ــ که اکنون سراسر کشور داغدار آنها است ــ یکی از خصوصیّاتشان رعایت فضیلتهای اخلاقی بود. مراقبت از خویش در این زمینه را باید جدّی گرفت. بیانات در مصاحبه با خبرنگار صداوسیما در جریان بازدید از سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران1403/02/24 بیشتر از همه، توصیهی ما به کسانی است که با طبقهی جوان و نوجوان سروکار دارند، یعنی آموزش و پرورش و دانشگاهها؛ اینها بایستی زمینهی کتابخوانی را برای نوجوان و برای جوان فراهم بکنند و کتابهای خوب را در اختیارشان بگذارند. البتّه خانوادهها به نوبهی خودشان وظایفی دارند که باید انجام بدهند، امّا دستگاههایی که به طور ویژه نسبت به جوان و نوجوان فعّالند بایستی احساس مسئولیّت کنند و زمینه را برای کتابخوانی جوانان فراهم کنند؛ جوانها خیلی احتیاج دارند به خواندن کتاب. هم ادبیّات، هم تاریخ، هم مواریث، هم معرّفی شخصیّتها؛ اینها چیزهایی است که انصافاً ما در آنها خلأ داریم. [همینطور] شرح قضایا و حوادث گوناگون؛ ما الان مثلاً دربارهی مشروطیّت، چند کتاب معدود داریم از گذشته. آن نگاه واقعی و صحیح نسبت به آنچه به عنوان مشروطیّت در کشور اتّفاق افتاد، باید درست تبیین بشود؛ کتاب در این زمینه کم داریم یا نداریم یا کتابِ خواندنی کم داریم. اینها کارهایی است که باید انجام بدهیم. از قبیل مشروطیّت، حوادث فراوان دیگری هم وجود دارد؛ ما دربارهی دفاع مقدّس هر چه بنویسیم کم نوشتهایم، هر چه بگوییم کم گفتهایم؛ خیلی زیاد جا دارد. دربارهی خود انقلاب کم داریم، دربارهی امام (رضوان الله علیه) [هم همینطور]. امام یک شخصیّت برجستهی کمنظیر در تاریخ است؛ ما دربارهی امام چقدر کتاب نوشتهایم؟ چه نوشتهایم؟ اینها خیلی مهم است. این کارها باید انجام بگیرد. تولید کتاب خیلی مهم است که بیشتر به عهدهی وزارت ارشاد و دستگاههای تبلیغاتی و حوزهی هنری و امثال اینها است، امّا ترویج کتاب به عهدهی آموزش و پرورش و به عهدهی دانشگاهها و مانند اینها است. بیانات در دیدار کارگران1403/02/05 کار را امانت بدانید؛ این وظیفهای که به شما سپرده شده، امانتی است دست شما. سوّم اینکه کار را محکم انجام بدهید، متقن انجام بدهید، کار سرهمبندی نشود... انضباط در محیط کار، احساس مسئولیّت نسبت به کار، اینها همه وظایف کارگری است. بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی1403/01/22 حقیقتاً مسئلهی غزّه، امروز یک مسئلهی مهمّی است؛ رأس مسائل دنیای اسلام است. همه باید واقعاً در این زمینه احساس مسئولیّت کنیم. دل ملّتها همراه است، حتّی غیر مسلمانها. شما میبینید دیگر این راهپیماییها و تظاهراتی را که در دنیا به نفع فلسطینیها و مردم غزّه و مظلومان این منطقه اتّفاق میافتد، این راهپیماییها هم، بیسابقه است؛ در هیچ کدام از قضایای [مختلف] اینچنین چیزی ما سراغ نداریم. اینکه در آفریقا، در آسیا، در اروپا، در خود کشور آمریکا مردم بیایند در خیابانها به نفع مردم فلسطین شعار بدهند، در طول این دهها سالی که غصب فلسطین اتّفاق افتاده بیسابقه است. پس پیدا است یک کار جدیدی دارد انجام میگیرد؛ یک تحوّل جدیدی در عالم اسلام دارد به وقوع میپیوندد؛ یک حادثهای دارد اتّفاق میافتد؛ باید به این توجّه کنیم. بیانات در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی1402/11/10 یک بخش خصوصی میآید خودش سرمایهگذاری میکند، ۱۸۰۰ مگاوات برق تولید میکند؛ این برای کشور خیلی باارزش است. اگر ما اینها را تشویق کنیم، اگر ما به اینها کمک کنیم، اگر برنامهریزیِ درست انجام بگیرد، مطمئنّاً بخش خصوصی میتواند در این برنامههای کلان، هم فکر ارائه بدهد، هم عمل ارائه بدهد. این عرضِ ما به مسئولین محترم و به خود شما فعّالان اقتصادی بخش خصوصی است. زمینهی مشارکت هم البتّه خیلی گسترده است... خود این جمعی که اینجا حاضر هستید که در بخشهای مختلف فعّالید، اگر هر کدام یک جمله صحبت بکنید، معلوم خواهد شد که زمینههای مشارکت خیلی وسیع است. شما از صنایع بزرگی مثل نفت، مثل گاز، مثل فولاد بگیرید، تا مثلاً صنایع دستی؛ در همهی این زمینهی گستردهی وسیع، امکان مشارکت مردم وجود دارد؛ سرمایههای مردم، ذهن مردم، دستهای توانای مردم، سرانگشتان فعّال و مبتکر مردم میتواند فعّال بشود و کار کند [که در نتیجه] اشتغال زیاد خواهد شد، فقر کمتر خواهد شد. بنابراین، این زمینههای گسترده وجود دارد؛ منتها، هم دستگاههای دولتی باید احساس مسئولیّت کنند، هم خود فعّالان اقتصادی باید احساس مسئولیّت کنند؛ یعنی از دو طرف احساس مسئولیّت لازم است. بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان1402/10/06 در پرداختن به امور جامعه: مَن اَصبَحَ و لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛ اینکه فرمودند «لَیسَ بِمُسلِم»، یعنی چه زن باشد، چه مرد باشد. شما صبح که میکنید، زن خانهدارید، زن کارمندید، زن شاغلید، زن صنعتگرید، هر کاری میکنید، باید به فکر جامعه باشید؛ یعنی اهتمام داشته باشید که جامعه در چه وضعی است. حالا چقدر بتوانید کمک کنید و نقش ایفا کنید، این فرق میکند؛ افراد هر کدام یک نقشی میتوانند ایفا کنند، امّا این اهتمام همگانی است؛ این پرداختن، اهتمام داشتن، به فکر بودن، همگانی است. در اینجا هم جنسیّت نقشی ندارد. یا همین «مَن سَمِعَ رَجُلاً یُنادی یا لَلمُسلِمین»؛ این خانمی که الان صحبت کردند، گفتند که ما در قضیّهی فلسطین و در قضیّهی غزّه راهمان بسته است، وَالّا میتوانستیم بیاییم. حالا مثلاً فرض کنید این خانم که پزشک است، میتوانست آنجا باشد و به معالجهی بیماران، مجروحین، کودکان و زنان بپردازد. هر کسی یک نقشی دارد، امّا اصل این اهتمام، اصل این وظیفه و احساس مسئولیّت، عمومی است، زن و مرد ندارد. بیانات در دیدار بسیجیان1402/09/08 فرهنگ بسیج مردمی بودن است، متعهّد بودن است، احساس مسئولیّت کردن است، در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در آیندهی کشور بیتفاوت نبودن است؛ فرهنگ بسیجی انقلابی بودن است، قدر انقلاب را دانستن و معنای انقلاب را دانستن است؛ فرهنگ بسیجی قانونگریز نبودن است، نظمناپذیر نبودن است، هنجارشکن نبودن است؛ اینها فرهنگ بسیجی است. بیانات در مراسم سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله)1402/03/14 بعضی برای اینکه امید را در دلها بکشند، اشاره میکنند به اینکه در لایههای اجتماعی، کسانی هستند که دغدغهی دین و ایمان و انقلاب ندارند؛ خب بله، [امّا] مخصوص امروز نیست؛ دههی ۶۰ هم که جبههها آنجور مملو و سرشار از جوانهای مؤمن بود، یک عدّهای در شهرهای بزرگ، در تهران، بیخیال و بیاعتنا راه میرفتند، نه فقط احساس مسئولیّت نمیکردند، مسئولین را مسخره هم میکردند! شما نگاه کنید شرححال شهدا و رزمندهها را؛ اینها وقتی که میآمدند در شهرهای بزرگ ــ بخصوص شهرهای بزرگ ــ احساس دلتنگی میکردند که [این] به خاطر همین پدیده بود. دههی ۶۰، دههی اوّل انقلاب، از این حوادث وجود داشت؛ این جای تعجّب ندارد. امروز هم البتّه هستند کسانی که نه به انقلاب، نه به اسلام و حتّی نه به تعهّد ایرانی پایبند نیستند؛ بله، امّا ملّت ایران اینها نیستند. بیانات در دیدار معلمان1402/02/12 ما از معلّم توقّع داریم احساس مسئولیّت کند و این توقّع، توقّعِ بهجایی است؛ امّا در مقابل، در قبال معلّم هم باید احساس مسئولیّت بشود. باید انصاف را رعایت کرد؛ وقتی نظام از جامعهی معلّمی توقّعی دارد، باید در قبال این جامعه احساس مسئولیّت هم بکند. این احساس مسئولیّت [هم] در همهی ابعاد است؛ فقط مسئلهی معیشت نیست. البتّه مسئلهی معیشت خیلی مهم است، امّا فقط مسئلهی معیشت نیست، مسئلهی تجربهآموزی است، مسئلهی مهارتآموزی است؛ همین چیزهایی که حالا سرپرست محترم در سخنرانیشان گفتند که راجع به معلّمین این کارها را باید بکنیم یا میخواهیم بکنیم، اینها جزو وظایف است، اینها کارهایی است که باید انجام بگیرد؛ یعنی اینها احساس مسئولیّت دستگاه در قبال معلّم است؛ [مثل] آموزشهای ضمن خدمت و همین رسیدگی به دانشگاه فرهنگیان. این دانشگاه فرهنگیان خیلی مهم است و دستگاههای تربیت معلّم کلّاً خیلی مهمّند، رسیدگی به اینها خیلی مهم است. بیانات در دیدار رمضانی دانشجویان1402/01/29 نظر قطعی و حتمی من این است: فعّالیّتهای دانشجویی مثل خود دانشجو یک فرصت است برای کشور. اینکه حالا بعضیها از فعّالیّتهای دانشجویی یا هر جور فعّالیّتی که [انجام میشود] ــ البتّه فعّالیّت سالم؛ حالا به بعضی از آفتهایش اشاره میکنم ــ ممکن است احساس تهدید بکنند، اشتباه میکنند؛ فعّالیّت دانشجویی برای کشور یک فرصت است؛ مطالبات دانشجویی فرصت است؛ زبان دانشجو فرصت است؛ این احساس مسئولیّتی که دانشجوها دربارهی حوادث کشور میکنند، فرصت است. اینکه شما میآیید اینجا با شور و شوق و اهتمام، فلان اشکال را ذکر میکنید، این یک فرصت است برای کشور، این یک ارزش است برای کشور. شوقی که جامعهی دانشجویی و جوان دانشجو برای برطرف کردن نابسامانیها دارند، یک فرصت است. حضور شورانگیز دانشجوها در حوادث گوناگون، چه در حوادث طبیعی، چه در حوادث سیاسی مثل همین راهپیماییها ــ قدس، بیستودوّم بهمن و امثال اینها ــ همهی اینها فرصتهای مهمّی است. اظهار نظرهای در مسائل سیاسی، اقتصادی، در برخی تصمیمها، اینها فرصت است. این اظهار نظرها فرصت است. نمیگویم درست است؛ حواستان باشد. ممکن است بعضیاش درست باشد، بعضیاش هم درست نباشد، امّا خود نفْس اظهار نظر، فکر کردن، روی مسئله اندیشیدن، این یک فرصت است برای کشور. البتّه آفاتی هم دارد؛ فعّالیّت دانشجویی نباید دچار آفات بشود؛ مواظب باشید. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح1402/01/27 اینکه میفرمایند «فَالجُنودُ بِاِذنِ اللهِ حُصونُ الرَّعیَّة»، [یعنی] شما [نیروهای مسلح] حصنید، حصارید برای ملّت و برای جامعه، این خیلی افتخار بزرگی است. چه افتخاری از این بالاتر؟ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نیروهای مسلّح را اینجور توصیف میکنند که اینها حصارهای مستحکمی هستند در پیرامون کشور و ملّت؛ دیگر از این بالاتر، از این مهمتر چیست؟ یک نفر را [اگر] شما تحت سرپرستی قرار بدهید و پناه بدهید، چقدر ارزش دارد؟ این را مقایسه کنید با یک ملّت. یک ملّت را شما تحت حفاظت خودتان میگیرید؛ پس این خیلی جایگاه بالایی است، جایگاه بزرگی است. به همین اندازه هم مسئولیّتآور است؛ مثل همهی چیزهایی که ارزش بالایی دارد، مسئولیّتش هم متوازن با همان ارزش است. یعنی، هم قدر خودتان را، قدر این کار را، این شغل را، این مسئولیّت را بدانید، هم به مسئولیّتهایش حسابی تن بدهید؛ یعنی شانهها را زیر بار این مسئولیّت ببرید و در این زمینه کار کنید. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح1402/01/27 اینکه میفرمایند «فَالجُنودُ بِاِذنِ اللهِ حُصونُ الرَّعیَّة»، [یعنی] شما [نیروهای مسلح] حصنید، حصارید برای ملّت و برای جامعه، این خیلی افتخار بزرگی است. چه افتخاری از این بالاتر؟ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نیروهای مسلّح را اینجور توصیف میکنند که اینها حصارهای مستحکمی هستند در پیرامون کشور و ملّت؛ دیگر از این بالاتر، از این مهمتر چیست؟ یک نفر را [اگر] شما تحت سرپرستی قرار بدهید و پناه بدهید، چقدر ارزش دارد؟ این را مقایسه کنید با یک ملّت. یک ملّت را شما تحت حفاظت خودتان میگیرید؛ پس این خیلی جایگاه بالایی است، جایگاه بزرگی است. به همین اندازه هم مسئولیّتآور است؛ مثل همهی چیزهایی که ارزش بالایی دارد، مسئولیّتش هم متوازن با همان ارزش است. یعنی، هم قدر خودتان را، قدر این کار را، این شغل را، این مسئولیّت را بدانید، هم به مسئولیّتهایش حسابی تن بدهید؛ یعنی شانهها را زیر بار این مسئولیّت ببرید و در این زمینه کار کنید. بیانات در دیدار مردم قم1401/10/19 نکتهی اوّل [در حادثه نوزدهم دی سال56]، سرعت عمل است. [مردم قم] زود احساس تکلیف کردند. گاهی اوقات مشکل ما این است که تکلیف را زود تشخیص نمیدهیم؛ باید بیایند بنشینند، با ما حرف بزنند، استدلال کنند، و کارهایی مانند اینها؛ [خب] وقت میگذرد. سرعت عمل مردم [قم] در احساس تکلیف که وقتی نگاه کردند دیدند که اینجور دارد حرکت میشود، فهمیدند باید چه کار کنند، آمدند میدان. دکّاندار آمد، بازاری آمد، طلبه آمد، فضلا آمدند، بزرگانی از حوزه وارد شدند، مردم معمولیِ عادی آمدند در میدان؛ بسرعت احساس تکلیف کردند. ... نباید غفلت کنیم از وظیفهای که عقل و شرع به عهدهی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمّیّتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. بالاخره در هر حادثهای، هر خطری را نباید انسان به جان بخرد؛ بعضی از حوادث هست که اینقدر اهمّیّت ندارد که انسان جانش را به خطر بیندازد. به تناسب اهمّیّت حادثه، خطرِ مترتّب بر ورود در میدان را به جان بخریم. مشکل آن وقتی به وجود میآید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این [طوری] است. اگر چنانچه این شرایط را رعایت بکنیم، پیشرفت قطعی است؛ یعنی تردید نکنید. نمونهاش سالهای دفاع مقدّس است. بنده باز هم برای چندمین بار سفارش میکنم شرح حال این خانوادههای شهدایِ دوران دفاع مقدس یا دفاع از حرم اهلبیت را بخوانید، ببینید چه سختیهایی را اینها متحمّل شدند. این جوان، همسر عزیزش، فرزند نور چشمش را رها میکند میرود برای اداء تکلیف. در دفاع مقدّس هزارها [نفر] اینجوری رفتند وارد میدان شدند؛ خب نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که یک دیوانهای مثل صدّام با امکانات فراوان وارد میدان میشود، آمریکا کمکش میکند، اروپا کمکش میکند، ناتو کمکش میکند، شوروی کمکش میکند، کشورهای مرتجع عرب مثل ریگ پول به پایش میریزند، آخرش هم هیچ غلطی نمیتواند بکند و دست از پا درازتر برمیگردد. وقتی ما یک جوانی مثل جوانهای دورهی دفاع مقدّس در میدان داریم که پشتشان گرم به آن ایمان است و یک کسی مثل امام دست و بازوی اینها را میبوسد، نتیجه این میشود که پیشرفت حتمی است. بله، جنگ احزاب بود و در این جنگ احزاب ایران پیروز شد؛ یعنی همهی قدرتهای دنیا دست به دست هم دادند که ایران را تجزیه کنند، خوزستان را جدا کنند، فلان جا را جدا کنند، [امّا] یک وجب از خاک کشور را نتوانستند ببَرند؛ این چیز کمی است؟ این پیروزی کوچکی است؟ وقتی حرکت میکنیم، احساس تکلیف میکنیم، خطر را قبول میکنیم، وارد میدان میشویم، نتیجه این است دیگر؛ این تجربهی ما است. بیانات در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت شهید حاج قاسم سلیمانی1401/10/11 دربارهی شهید سلیمانی یک وقت انسان راجع به مسائل شخصی او، خصوصیّات فردی این مرد برجسته حرف میزند که یک باب مفصّلی است خوب است. ایشان شجاع بود، مؤمن بود، مسئولیّتپذیر بود، خطرپذیر بود، باهوش بود، عاقل بود، هر وقت احساس میکرد یک کاری باید بشود یا میتواند انجام بگیرد، قدم جلو میگذاشت. توقّف و تأمّل و تردید و مانند اینها در کارش نبود. اینها خصوصیّات شخصی است. و از این قبیل خصوصیّات برجسته ایشان زیاد داشت. از همه مهمتر [اینکه] بااخلاص بود، به فکر نام و اعتبار و [اینکه] مردم بدانند و مانند اینها نبود. اخلاص خیلی مهم است که من گمان میکنم همین اخلاص است که موجب شده خدای متعال این جور پاسخ بدهد. اینها پاسخهای دنیایی است. این احترام و تجلیل و تمجید و مانند اینها، پاداشهای دنیایی شهید سلیمانی است. حالا پاداش اخروی که اصلاً ذهن ما و عقل ما به آنجاها قد نمیدهد آن خیلی بالاتر از این حرفهایی است که ماها اصلاً میتوانیم فکر کنیم امّا همانی که در دنیا میبینیم، اینها پاداش اخلاص است؛ این هم یکی از خصوصیّات شخصی ایشان بود. باصفا بود، آدم صادقی بود، روراست بود. با اینکه در مسائل پیچیدهی سیاسی وارد میشد و پیش میرفت و کار میکرد و کارهای خوبی هم انجام میداد، امّا در عین حال آدم صاف و روراست و بیخدعه و بیتقلّبی بود؛ این خیلی مهم است؛ و در هر بخشی که کار میکرد این جوری بود. اینها حالا خصوصیّات شخصی است؛ اینها چیزهایی است که آنچه ماها در این مورد میتوانیم بهرهمند بشویم، این است که نگاه کنیم و این خصوصیّات را در خودمان به وجود بیاوریم. اگر نیست، اگر نداریم، این خصوصیّات را در خودمان ایجاد کنیم. واقعاً مسئولیّتپذیر باشیم، واقعاً بااخلاص باشیم، واقعاً برای خدا کار کنیم، باصفا و روراست باشیم. بیانات در دیدار دانش آموزان1401/08/11 مسئولین باید احساس مسئولیّت کنند، بدانند که چرا دشمن روی فلان کلمه، روی فلان اسم حسّاس است و میبندد آن را، و چرا این همه حجمِ دروغ را در فضای مجازی منتشر میکند؛ و علاج کنند، مقابله کنند؛ این [وظیفهی] مسئولین. خود شما جوانها هم وظیفه دارید، خود شما هم باید احساس مسئولیّت کنید. هم بایستی احساس مسئولیّت کنید برای اینکه بتوانید تشخیص بدهید حقیقت را از دروغ. به نظر من میشود؛ این جور نیست که نشود. یک چیزهایی را به حجم زیاد، با تکرار زیاد، میخواهند در ذهنها فرو کنند امّا میشود فهمید که این خلافِ واقع است یا نیست. پس تشخیص حرف درست از دروغ و تحریف. بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی1401/07/22 بعضی هستند که در همهی مسائل مهم، مبادرهی آنها و واکنشِ اوّلیِ آنها نفی و انکار و ناامیدی است: «ای آقا! نمیشود، فایده ندارد». ما قبول نداریم این را؛ ما میگوییم این ممکن است؛ اتّفاق و اتّحاد بین ملّتهای اسلامی ممکن است، منتها کار لازم دارد، عمل لازم دارد. عرض کردم، ما حالا از سیاستمداران و زمامداران و حکمرانان کشورهای اسلامی هم ناامید نیستیم، امّا بیشترین امیدمان به خواصّ دنیای اسلام است؛ یعنی همین طوری که گفتیم، به علمای دین، به روشنفکران، به اساتید دانشگاه، به جوانان روشنبین، به فرزانگان، به ادبا، به شعرا، به نویسندگان، به گردانندگان مطبوعات؛ امید ما به اینها است؛ اینها [باید] احساس استقلال بکنند، احساس مسئولیّت بکنند، احساس وظیفه کنند. وقتی خواص در یک راهی وارد شدند، افکار عمومی را به آن سمت حرکت میدهند؛ وقتی افکار عمومی در یک کشوری شکل گرفت، سیاستهای ادارهی کشور هم به طور قهری به آن سمت حرکت میکند، ناچارند، ناگزیرند. بنابراین، این کاری است ممکن؛ این ممکن است، منتها بدون عمل نمیشود. بدون عمل، هیچ چیزی در دنیا، نه دستاوردهای دنیایی، نه دستاوردهای اخروی و الهی امکان ندارد: لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعىٰ؛ باید سعی کرد، باید عمل کرد؛ [اگر] عمل بکنیم، ممکن است. بیانات در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح1401/07/11 امروز یک جریان تبلیغاتی گمراهکنندهای وجود دارد که میخواهد عکس این را تبلیغ بکند؛ همّت این جریان تبلیغاتی این است که وانمود کند جوان ایرانی از ارزشها گسسته است و به آینده ناامید است و احساس مسئولیّت نمیکند؛ این را یک جریان تبلیغاتی دارند بشدّت دنبال میکنند. این، عکس واقعیّت است؛ درست نقطهی مقابل واقعیّت موجود در کشور ما است. نسل جوان ما در همهی عرصهها و میدانها تا امروز دارای حرکت درخشنده بوده است، در آینده هم انشاءالله همین جور خواهد بود: چه در دفاع از میهن، چه در دفاع از امنیّت، چه در کمک به جبههی مقاومت در کلّ منطقه ــ در همین حرکت عظیم و مقدّس دفاع از حرم ــ چه در خدمات اجتماعی، چه در پیشرفتهای علمی ــ که شما که نگاه میکنید، پیشرفتهای علمی در هر نقطهای در واقع بر دوش جوانها است و آنها هستند که پیشران این حرکتند ــ چه در همهی آئینهای مذهبی، این راهپیمایی اربعین ــ چه میلیونها جوان ایرانی که رفتند و راه نجف تا کربلا را طی کردند و چه میلیونها جوانی که در خود کشور، در شهرها، به عنوان اربعین، به عنوان دورافتادگان از آن سرمنزلِ بشارت و معنویّت راهپیمایی کردند ــ چه در میدان تولید و ابتکار که خبرهای آن را در تلویزیون مشاهده میکنید که هر روزی در یک بخشی از بخشهای تولید کشور و صنعت کشور یک حرکت جدیدی را جوانهای ما دارند ارائه میدهند، چه در مقابلهی با بیماری همهگیر و چه در نهضت کمک مؤمنانه، چه در جهاد فرهنگی، چه در امداد به مناسبت حوادث طبیعی، سیل و زلزله و امثال اینها؛ در همه جا که شما نگاه میکنید، حضور جوانان را به صورت پُررنگ میبینید. این جوان نمیتواند ناامید باشد، این جوان نمیتواند گسستهی از ارزشها باشد، این جوان یک نیروی خستگیناپذیر در وسط جبهه است و البتّه جوانان انقلابی و باایمان در همهی این موارد پیشتاز بودند. این وضع جوانها است. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی1401/03/04 انقلابی چیست؟ من چند تا شاخص برای نمایندهی انقلابی عرض کردم. شماها الحمدلله موفّقید دیگر، خدای متعال به شما توفیق داده، در مجلس هستید، دارید کارهای خوبی میکنید... بحمدالله مشغولید لکن در عین حال تذکّر خوب است. بدانیم اگر بخواهیم نمایندهی انقلابی بمانیم چه کار کنیم. من چند نکته را اینجا نوشتهام... یک مسئله، مسئلهی مسئولیّتپذیری است؛ قانونی را تصویب میکنید، اگر به نظرتان این قانون، قانون خوبی است و باید تصویب میشده، محکم بِایستید، بگویید بله، من این را تصویب کردم؛ بله، ما تصویب کردیم. این جور نباشد که ما بگوییم ما این قانون را تصویب میکنیم، میدانیم هم که شورای نگهبان رد میکند، خب بگذار مسئولیّتش بیفتد به گردن شورای نگهبان. میدانیم که این قانون عملی نیست، بعضی از قوانین [این جور] است؛ ببینید من خودم نمایندهی مجلس بودم، بنده مجلس را از داخل میشناسم؛ گاهی آدم میداند که این قانون را دولت با این امکاناتی که دارد، با این شرایطی که دارد، نمیتواند عمل کند؛ میگوید خیلی خب، من تصویب میکنم، بگذار او عمل نکند، مردم او را متّهم کنند، او را مسئول به حساب بیاورند که چرا عمل نشد. نه، این درست نیست؛ باید مسئولیّتپذیری داشته باشید. بیانات در دیدار مسئولان نظام1401/01/23 ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول؛ مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم؛ از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم. البتّه این «سؤال» در عرف و ادبیّات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، امّا بالاتر از این و مهمتر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهمتر است. البتّه سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردمسالاری دینی است، احساس مسئولیّت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردمسالاری است، لکن بمراتب مهمتر از آن، احساس مسئولیّت در مقابل خدا است. اِلٰهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى؛ در قیامت این جوری است: سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کردهایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [امّا] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى ــ در دعای شریف ابوحمزه است ــ این جوری است دیگر. حتّی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کمااینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است... این جملهی امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است» خیلی حرف مهمّی است! واقعاً خدای متعال علوّ درجات بدهد به آن قلب سرشار از معرفت. عالم محضر خدا است، محلّ حضور خدا است؛ «محضر» یعنی محلّ حضور خدا است. همه جا خدا هست؛ هر جایی که هستیم، تنها هستیم، در جمع هستیم، در دلمان، تصوّراتمان، تخیّلاتمان، نیّتهایمان، همه در حضور خدای متعال است. اساس مسئولیّت این است: حضور الهی؛ اساس مسئولیّت اجتماعی و مسئولیّت سیاسی این است. بدانید تصمیمی که میگیرید، امضائی که میکنید، امضائی که نمیکنید، کاری که انجام میدهید، کاری که انجام نمیدهید، همه در مقابل چشم حضرت حق است: وَ کُنتَ اَنتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِن وَرائِهِم وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنهُم. بیانات در دیدار مسئولان نظام1401/01/23 ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول؛ مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم؛ از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم. البتّه این «سؤال» در عرف و ادبیّات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، امّا بالاتر از این و مهمتر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهمتر است. البتّه سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردمسالاری دینی است، احساس مسئولیّت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردمسالاری است، لکن بمراتب مهمتر از آن، احساس مسئولیّت در مقابل خدا است. اِلٰهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى؛ در قیامت این جوری است: سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کردهایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [امّا] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى ــ در دعای شریف ابوحمزه است ــ این جوری است دیگر. حتّی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کمااینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است… این جملهی امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است» خیلی حرف مهمّی است! واقعاً خدای متعال علوّ درجات بدهد به آن قلب سرشار از معرفت. عالم محضر خدا است، محلّ حضور خدا است؛ «محضر» یعنی محلّ حضور خدا است. همه جا خدا هست؛ هر جایی که هستیم، تنها هستیم، در جمع هستیم، در دلمان، تصوّراتمان، تخیّلاتمان، نیّتهایمان، همه در حضور خدای متعال است. اساس مسئولیّت این است: حضور الهی؛ اساس مسئولیّت اجتماعی و مسئولیّت سیاسی این است. بدانید تصمیمی که میگیرید، امضائی که میکنید، امضائی که نمیکنید، کاری که انجام میدهید، کاری که انجام نمیدهید، همه در مقابل چشم حضرت حق است: وَ کُنتَ اَنتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِن وَرائِهِم وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنهُم. انتصاب حجتالاسلام حسینی به امامت جمعه و نمایندگی ولیفقیه در کاشان1401/01/10 گذشتهی کاشان سرشار از افتخارات علمی و ادبی، و تاریخ معاصر آن مزیّن به مجاهدت انقلابی و بصیرت دینی و سیاسی است، و این همه به برکت ایمان و مسئولیتپذیری مردم عزیز آن خِطّهی نخبهپرور و با استعداد است. از شما انتظار دارم با همه توان در خدمت نیازهای معنوی و فکری و اجتماعی آنان بوده و بویژه جوانان عزیز را با زبان و عمل در جهت اعتلای دینی و انقلابی کمک نمائید. تکریم خانوادههای معزَّز شهیدان و ایثارگران وظیفهی همیشگی همهی ما است و لازم است به آن توجه ویژه نمائید. محتوای خطبههای نماز جمعه و دیگر نشستهای دینی و تبلیغی را بهگونهی شایسته ارتقاء دهید، و رفتار مردمی را شیوهی همیشگی خود قرار دهید. بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی1400/11/28 کوشش جوان دانشپژوه، چه در دانشگاه، چه در حوزه؛ فعّالان عرصهی خدمات اجتماعی فعّالان میدان کمکهای مؤمنانه که موارد زیادیاش را در این یکی دو سه سال اخیر در قضایای مختلف، ملّت ایران به بهترین وجهی انجام دادند و شاهد بودند؛ فعّالان حوزهی دفاع نظامی؛ فعّالان جهاد تبیین؛ همین چیزهایی که جناب آقای آلهاشم الان در سخنرانیشان گفتند و گزارش دادند که دارد انجام میگیرد. کارکنان خدوم حکومتی؛ در مجموعهی حکومت، در سه قوّه، کارکنانی که مشغول خدمت صادقانه و مخلصانه هستند. روشنگریهای روشنگران عرصهی سیاسی؛ بسیاری از افراد هستند که در عرصهی سیاسی روشنگری میکنند، حقایق را برای مردم در رسانههای مختلف [روشن میکنند] و امروز خوشبختانه در فضای مجازی، این کار به صورت خوبی از طریق افرادی که احساس مسئولیّت میکنند در حال انجام است، و همچنین در مطبوعات و عمدتاً در رسانهی ملّی. کمک به مراکز مقاومت؛ آن کسانی که مراکز مقاومت در منطقهی ما و دنیای اسلام را کمک میرسانند، اینها در حقیقت برای تداوم انقلاب و برای استمرار انقلاب دارند کار میکنند. و همین طور کسانی که آمادهی حضور در میدانها هستند در حوادث گوناگون؛ فرض کنید قضیّهی دفاع از حرم پیش میآید، کسانی میآیند وارد میدان میشوند؛ گاهی مسائل گوناگونی در داخل به وجود میآید، مثلاً نهم دی -که البتّه در تبریز هشتم دی، یک روز زودتر از همه وارد میدان شدند- کسانی میآیند وارد میدان میشوند. همهی این حرکتها، حرکتهای استمرار انقلابند؛ همهی اینها اجزای یک حرکت عمومی هستند که ما اسم آن حرکت را میگذاریم «حرکت تداوم انقلاب و استمرار انقلاب» که همه با نگاه به هدفهای بزرگ انقلاب و هدفهای بلند انقلاب انجام میگیرد. بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش1400/11/19 امروز روز نوزدهم بهمن است؛ یعنی روز بیعت شگفتیساز نیروی هوایی؛ روز یک حرکت تاریخی و نقطهی عطف از سوی نیروی هوایی. شاید از نسل کنونی نیروی هوایی هیچ کس در آن روز حاضر نبوده؛ بسیاری از جوانها که آن روز شاید به دنیا هم نیامده بودند ولیکن معتقدم که همهی آن کسانی که امروز در نیروی هوایی با احساس مسئولیّت کار میکنند، در آن اعلامِ پیوستگی شریکند؛ همین شماها که آن روز هم نبودید، یا شاید در نیرو نبودید -یعنی اغلب سابقهی کاریتان هم این مقدار نیست- لکن در آن حرکتی که آن روز انجام گرفت، در افتخار آن روز و در فضیلت آن روز شریکید؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آن روز آن جوانهایی که آمدند -افسر و درجهدار و عمدتاً همافران- و در آن جلسه و در آن دیدار عجیب شرکت کردند و بیعت کردند، این بیعت، بیعت با شخص نبود؛ این بیعت، بیعت با هدفها بود، بیعت با آرمانها بود؛ بیعت با آن جهاد مقدّسی بود که امام فرمانده مقتدر آن جهاد بود. اینها آمدند نیروی هوایی را آوردند زیر چتر این فرماندهیِ مقتدر و باعظمت و شگفتیآفرین. این کار یک کار معنوی بود، لذا این کار جریان دارد؛ این کار یک قضیّهای نبود که حالا آن روز اتّفاق افتاد و تمام شد؛ نه، این کار در جریان است. هر کس در هر دورهای در مسیر آن آرمانها حرکت کند، در واقع در این حرکت سهیم و شریک است. بیانات در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت1400/09/21 ما در کنار پرستارها عناصر غیر پرستار هم داشتیم که با اینها همکاری میکردند؛ طلبه، دانشجو، جوانهای گوناگون میرفتند به بیمارستانها و یک چیز مختصری یاد میگرفتند [و کمک میکردند] یا هر کاری از دستشان برمیآمد انجام میدادند؛ دوران دفاع مقدّس هم همین جور بود، افرادی که حرفهای نبودند برای کمک به پرستارها وارد میدان میشدند، احساس وظیفه میکردند، به بیمارستان میآمدند، هر چه میتوانستند، هر جور که میتوانستند به مجموعههای درمانی از جمله به پرستاری کمک میکردند. به نظر من این [کار]، حامل یک حقیقت مهم و درخشانی در کشور عزیز ما و برای ملّت عزیز ما است: این، نشاندهندهی هویّت پُرنشاط و پُرتحرّک و باوجدان ملّت ایران است؛ نشاندهندهی این است که این حرکت در ملّت ایران، عمومی است که البتّه در بلایای عمومی دیگر هم دیده شده؛ حالا من بخش پرستاریاش را [اشاره کردم]. این یک رشتهی پیوسته است؛ از قبل از انقلاب، از مبارزات دوران ستمشاهی بگیرید تا حوادث انقلاب، تا حوادث دفاع مقدّس، تا حوادث بعد از آن، تا کرونا؛ در همهی اینها این هویّت متعهّد و دارای احساس مسئولیّت در ملّت ایران خودش را نشان داده؛ همان طور که در دوران مبارزات ستمشاهی بود، در دوران دفاع مقدّس بود، در دوران بعد بود، در دوران کرونا و در حرکت علمی عظیم کشور، یک جریان مهمّی است که نشاندهندهی [هویّت] ملّت ما است. بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان ایلام1400/08/30 مسئولین جمهوری اسلامی با شنیدن پیام شهیدان در این بزرگداشتها، بایستی احساس مسئولیّت بیشتری نسبت به آن امنیّتی بکنند که این شهدا برای ما فراهم کردند و در اختیار ما گذاشتند؛ همه باید احساس مسئولیّت بکنند و همه هم توجّه بکنیم که بدون تلاش، بدون مجاهدت فیسبیلالله، بدون تحمّل بسیاری از سختیها هیچ ملّتی به جایی نمیرسد؛ حالا [برای] ما هم اگر چنانچه سختیهایی هست، انشاءالله تحمّل این سختیها ملّت ایران را به اوج خواهد رساند، به قلّه خواهد رساند. بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس شورای اسلامی1400/03/06 خب، نامزدها مشخّص شدند. شورای محترم نگهبان بر طبق وظیفهی خودش آنچه را باید انجام بدهد و لازم میدانست انجام داد، نامزدها را مشخّص کرد. من اوّلاً لازم میدانم از همهی کسانی که وارد عرصهی نامزدی شدند، تشکّر کنم. بسیاری از این افراد یقیناً به خاطر احساس مسئولیّت، به خاطر اینکه فکر میکردند میتوانند برای کشور یک کمکی باشند و خدمتی بکنند به کشور، وارد میدان شدند. بنده از همهی آن کسانی که وارد میدان نامزدیِ انتخابات شدند، لازم است تشکّر کنم. ثانیاً از آن کسانی هم که شورا صلاحیّتشان را تشخیص نداد و احراز نکرد و اینها نجیبانه با این مسئله برخورد کردند، تشکّر مضاعف باید بکنم. برخوردشان برخورد نجیبانه بود، حتّی بعضی مردم را تحریض(۵) کردند و تحریص(۶) کردند که در انتخابات شرکت کنند، پای صندوقها بروند. بسیار کار خوبی بود، کار خداپسندی بود که اینها انجام دادند. سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران1400/02/12 شهید مطهّری مسئولیّتشناس بود، تکلیفگرا بود، واقعاً دغدغهی تکلیف داشت. هرگز بیکار نماند؛ میراث علمی پیشینیان در اختیارش بود، خود او هم اندوختههای فراوانی را بر آن افزوده بود، و همهی اینها را در اختیار مخاطبانش میگذاشت؛ چه در کلاسهای درس در دانشگاه و در برههای از زمان در حوزه -حوزهی قم که میرفت؛ ... کار معلّم، انتقال اندوختههای علمی و میراث علمیِ بشر به نسل بعد است. بایستی اینها را با امانت تمام، با توانایی و مهارتِ تمام به نسل بعد منتقل کند و آماده کند مخاطبان خودش را، شاگردان خودش را برای اینکه اهل فکر بار بیایند و بر این اندوختهها بیفزایند؛ این جزو کارهای مهمّ معلّم است؛ این مسئولیّت سنگینی است و احساس مسئولیّت زیادی نیاز دارد؛ باید دغدغهی معلّم این باشد. همچنین معلّمین توجّه داشته باشند و این هم یکی از مسئولیّتهای مهمّ معلّمین است که باید از فکر مخاطب خودشان -دانشجو و دانشآموز و جوان و طلبه و غیره- صیانت کنند؛ همچنان که شهید مطهّری این کار را میکرد. سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران1400/02/12 معلّمان، افسران سپاه پیشرفت کشورند. اگر حرکت عمومیِ پیشرفت کشور را به حرکت یک سپاه بخواهیم تشبیه بکنیم، افسران جوانِ این مجموعه عبارتند از معلّمان عزیز؛ و خود آنها باید این نقش را باور کنند. حالا من گفتم معلّمان جوان؛ به خاطر اینکه تعداد زیادی از معلّمین ما امروز جوانها هستند وَالّا معلّمان سالخورده و زحمتکشیده و کارکردهای هم وجود دارند که سالیان درازی تلاش کردهاند و دل از معلّمی نمیکَنند. از بس برای معلّمی اهمّیّت قائلند، دل نمیکَنند و همین طور مشغول کار هستند، حتّی در دوران سالخوردگی. بالاخره خود معلّمها بایستی این نقش حیاتی و مهم را باور کنند. وقتی باور کردند، طبعاً به همان صورت احساس مسئولیّت میکنند. سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران1400/01/01 اقتصاد ما با ظرفیّتها و قابلیّتهایی که در داخل دارد، میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای منطقه باشد، و حتّی میتواند یکی از شکوفاترین اقتصادهای دنیا باشد. ما ظرفیّتهای زیادی داریم، امکانات فراوانی داریم؛ استفادهی از این امکانات هم احتیاج به معجزه ندارد، اینها مسائلی است که مسئولان و مدیران ذیربط با اهتمام، با احساس مسئولیّت و همّت بالا میتوانند آنها را حل کنند. شرطش این است که یک مدیریّت قوی وجود داشته باشد، مدیریّت ضدّ فساد بر کشور حاکم باشد و یک برنامهی جامع اقتصادی هم وجود داشته باشد؛ اگر باشد، از این ظرفیّتهایی که هست میتوان استفاده کرد. پیام بهمناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفان1399/09/05 بسیج یادگار بزرگ و درخشان امام راحل، و مظهر اقتدار ملی، و نمایشگاه صفا و اخلاص و بصیرت و مجاهدت است. در دفاع از کشور و استقلال و ثبات آن، در خدمات حیاتی با مقیاس گسترهی کشوری، در فعالیتهای پیشرو علمی و فناوریهای نوین، در رویکردهای ارزشی و ایجاد فضای معنوی، همه جا نام بسیج برده میشود و حضور بسیج جلوه میکند. ایمان، و عزم، و احساس مسئولیت، و اعتماد به نفس، پایههای اصلی این توانائیها و گرهگشائیها است. و اینها خود نعمتها و موهبتهای خداوند است که باید با شکر الهی و مراقبت دائمی، آنها را حفظ کرد و بر آن افزود. بیانات در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی1399/02/17 پیغمبر اکرم دست کارگر را میگیرد و میبوسد، این خیلی چیز مهمّی است. یا پیغمبر اکرم میفرماید که «وَ لَکِنَّ اللهَ یُحِبُّ عَبداً اِذا عَمِلَ عَمَلاً اَحکَمَه»؛(۵) خدای متعال آن کسی را که عمل انجام میدهد، کار انجام میدهد و آن کار را به طور محکم و متقن انجام میدهد، با احساس مسئولیّت انجام میدهد، دوست میدارد. بیانات در ارتباط تصویری با مجموعههای تولیدی1399/02/17 یک همکاری دوجانبهی واقعی میان نیروی کار، و سرمایهگذار که اصطلاحاً به او کارفرما گفته میشود میتواند تولید و ارزش افزوده را افزایش بدهد؛ یک همکاری مشترک از سوی کارگر و از سوی کارفرما یا سرمایهگذار. نیروی کار و کارگر مهارتش را، احساس مسئولیّتش را افزایش بدهد، دقّتش را افزایش بدهد و با مسئولیّت بیشتر کار بکند، کارفرما [هم] سهم نیروی کار را از عواید بنگاه اقتصادی افزایش بدهد؛ این یکی از چیزهایی است که لازم است. بیانات پس از کاشت نهال در آستانه روز درختکاری1398/12/13 قبلاً از پزشکان و پرستاران و مجموعههای درمانی، من صمیمانه تشکّر کردهام؛ لازم میدانم مجدّداً از همهی این عزیزان سپاسگزاری کنم. حقّاً و انصافاً در این روزها نمونههایی دیده شد که درس برای همهی ما است و بحمدالله نشاندهندهی مسئولیّتپذیری و تعهّد انسانی و دینیِ مجموعههای درمانی ما در کشور است. پزشکان، پرستاران، بقیّهی عوامل درمانی حقیقتاً در حال جهاد فیسبیلالله هستند؛ این کاری که امروز اینها میکنند جهاد فیسبیلالله است و ارزش خیلی بالایی دارد. لازم میدانم از خانوادههای این عزیزان هم تشکّر کنم -همسرانشان، فرزندانشان و پدر مادرهایشان که تحمّل میکنند این سختی را- بعضی از این عزیزان روزها، شبهای متوالی به منازل خودشان سر نمیزنند و مشغول کار هستند، کار شبانهروزی در واقع میکنند، خانوادهها تحمّل میکنند، صبر میکنند، از آنها هم من عمیقاً متشکّرم. بیانات پس از کاشت نهال در آستانه روز درختکاری1398/12/13 چند درخواست از مردم عزیزمان دارم؛ یک درخواست این است که از توصیهها و دستورالعملهای مجموعههای مسئول تخطّی نکنند؛ در مورد پیشگیری، در مورد تمیز نگه داشتن دست و صورت و محیط زندگی و آلوده نکردن اینها و جلوگیری از آلوده شدن اینها، دستورهایی که مجموعهی متخصّص و کارشناس میدهند، اینها را باید عمل کرد. یقیناً هر چیزی که کمک کند به سلامت جامعه و عدم شیوع این بیماری، یک حسنه است؛ در نقطهی مقابل هر چیزی که کمک کند به شیوع این بیماری، یک سیّئه است. خدای متعال ما را موظّف کرده که نسبت به سلامت خودمان و سلامت دیگران، سلامت مردم، احساس مسئولیّت کنیم؛ بنابراین توصیهِی اّول این است که ما کاملاً رعایت مقرّراتی را که مسئولین برای ما مشخّص میکنند، برای خودمان فریضه بدانیم و لازم بدانیم و عمل کنیم. خطبههای نماز جمعه تهران1398/10/27 ایّام الله مهم است؛ بنده میخواهم دربارهی ایّام الله صحبت کنم؛ برای چه کسانی؟ برای مردمی که صبّارند و شکورند. صبّارند یعنی یکپارچه اهل استقامت و صبرند، به اندک چیزی از میدان خارج نمیشوند، ایستادگی میکنند. شکورند، یعنی اوّلاً نعمت را میشناسند، ابعاد پنهان و آشکار نعمت را میبینند؛ ثانیاً قدرشناس نعمتند، یعنی ارزش این نعمت را، وزن این نعمت را، قیمت این نعمت را میدانند؛ ثالثاً بر اساس آن احساس مسئولیّت میکنند، بر اساس این نعمتی که خدا داده، احساس مسئولیت میکنند؛ ملّتی، جمعیّتی، قومی که بیصبر نیستند، مسئولیّتناشناس نیستند. بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای روحانی1398/10/23 جهاد انواع مختلفی دارد: یک وقت ممکن است که جهاد علمی رجحان پیدا کند ــ بله، مواردی داریم از این قبیل که جهاد علمی رجحان پیدا میکند ــ یک وقت هم جهاد نظامی رجحان پیدا میکند، یک وقت جهاد سیاسی رجحان پیدا میکند، یک وقت جهاد اجتماعی و ورود در فعّالیّتهای اجتماعی رجحان پیدا میکند. در همهی این موارد، طلّاب جوان ما، فضلای جوان ما باید احساس مسئولیّت بکنند و بدانند که خطاب اوّل، متعلّق به آنها است؛ برای اینکه وظیفهی اوّلی و اصلی ما جامعهی روحانیّت عبارت است از دعوت الیالخیر؛ کاری که انبیا میکردند؛ این وظیفهی اوّلیّهی ما است. و بهترین وسیلهی دعوت الیالخیر هم عبارت است از عمل؛ عمل در میدان خیر و در میدان دعوت. بنابراین وارد شدن در میدان مجاهدت، برای عالِم دینی و روحانی یک وظیفهی اوّلی و بدیهی و قطعی است؛ در این هیچ تردیدی نیست. آن کسی که از میدان جهاد کناره میگیرد، در واقع بایستی توجّه بکند که میدان جهاد، اساس قضیّه است. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران سراسر کشور1398/10/11 پرستاری ترکیبی از یک مجموعهی ارزشهای اخلاقی و فضایل انسانی است؛ از شفقّت و دلسوزی بگیرید تا مسئولیّتپذیری، تا صبر و بردباری در برابر بیتابیها و کجخلقیها که همهی اینها فضیلتهای بزرگ انسانی است و مشکلات جوامع بشری غالباً به خاطرِ نداشتن اینها است و پرستاری مجموعهای از یک چنین ارزشهایی است، تا اهتمام و دقّت و رعایت نسبت به آن انسانی که تحت رعایت او است -با دقّت، با رعایت، با اهتمام- تا صبر و استقامت و دلزده نشدن از مشاهدهی سختیها. ... ما میخواهیم، اصرار میکنیم، دنبال میکنیم و دعا هم میکنیم که انشاءالله جامعهی پرستاری روزبهروز با نشاط بیشتر، با انگیزهی بیشتر، با احساس مسئولیّتی که بحمدالله در اینها هست بتوانند کارشان را انجام بدهند. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1398/08/12 امروز بحمدالله نسل جوان کشور ما این خصوصیّات را دارند: سرشار از نیرو و توان و انگیزه و آمادهی برای هر کاری که احساس وظیفه کنند که باید این کار را انجام داد؛ این چیزی است که انسان در غالب نسل جوان کشور مشاهده میکند. خب این ذخیرهی بزرگی است، این خیلی ارزش دارد؛ وجود انبوه جوانان -میلیونها جوان- در کشوری که این همه ظرفیّت کار و تلاش دارد، یک نعمت بزرگی است. ... وجود جوانان، وجود شما عزیزان برای کشور یک نعمت است؛ در خطّ مستقیم، صراط مستقیم خودتان را حفظ کنید، نگه دارید. این کشور به شما احتیاج دارد؛ به معنای واقعی کلمه احتیاج دارد. باید شما بسازید این کشور را؛ شما باید پیش ببرید این کشور را؛ نسل جوان باید این کار را بکند. البتّه از آن جوانی که در خطّ مسائل حقیر مادّی و موادّ مخدّر و مانند اینها است که خب توقّعی نیست؛ آن جوان پُرانگیزه، آن جوان بااحساس، آن جوانی که احساس مسئولیّت میکند -یعنی شماها، یعنی مجموعهی جوان متدیّن کشور- اینها هستند که آینده را خواهند ساخت. بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش1398/08/08 اگر ما بصیرت نداشته باشیم، اگر ما بینش درست، چشم باز، هوشیاری لازم نداشته باشیم، نه درست منافع حقیقیمان را تشخیص میدهیم، نه درست راه رسیدن به این منافع را تشخیص میدهیم، نه درست آدمی را که باید این بار بزرگ را بر دوش بگیرد، میشناسیم. وقتی بصیرت نبود مثل انسانی است که چشم ندارد، راه را نمیبیند؛ بصیرت برای یک کشور، یک ملّت و آحاد یک مجموعه، به این اهمّیّت است. اگر چنانچه این مختصّات در یک کشوری، در یک ملّتی وجود داشت، آن وقت آن ملّت به نتایج مطلوب خود خواهد رسید؛ البتّه این یک الزاماتی را برای همهی مجموعهها به وجود میآورد؛ از جمله برای نیروهای مسلّحِ ما. نمیتوانیم این جوری فرض کنیم که کسانی دارای بصیرتند در کشور، نیروهای مسلّح هم چشمهایشان را ببندند و [بگویند] هر چه آنها گفتند؛ نه، این بصیرت، عمومی است؛ در نظام اسلامی این جوری است؛ در نظام اسلامی یکایک شماها باید ببینید، بیندیشید، فکر کنید، بشناسید، تشخیص بدهید و عمل کنید؛ احساس تکلیف بکنید و مراقب باشید که در محاسبات فکری شما، دشمن تأثیر نگذارد. گزیدهای از بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1398/07/04 مبارزهی با فساد اوّلاً پیشگیری است، بعد درمان است؛ قبلاً بایستی زمینههای فساد را از بین ببریم، بعد هم اگر فسادی به وجود آمد، بایستی درمان کنیم. بنابراین، همهی قوای کشور در این زمینه [مسئولند]؛ مخصوص قوّهی قضائیّه نیست؛ قوّهی مجریه، قوّهی مقنّنه، همهی اینها بایستی در این زمینه احساس مسئولیّت کنند. همین واگذاریهایی که حالا این روزها بحثش هست که چه مشکلاتی را به وجود آورده، چه سختیهایی را. از این طرف یک عدّهای جوان و علاقهمند و پُرانگیزه دارند همین طور تولید را رونق میدهند و پیش میبرند، انسان این را مشاهده میکند، از آن طرف هم خرابکاریها، یک بخشهایی از تولید را خراب میکند. این به خاطر همین فساد است؛ یعنی فسادهایی که وجود داشته، کارهایی که یا نسنجیده یا فسادآلود انجام گرفته، نتیجهاش اینها میشود. باید اینها را توجّه داشت که به این قضایایی که در برخی از بخشهای کشور -در اراک، در خوزستان، جاهای دیگر- پیش آمد به اینها نینجامد. بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها1398/03/08 هدف دانشگاه فقط این نیست که معلومات به جوان بدهند؛ هدف، ساختن جوان است؛ ساختن یک انسان والا است با سلاح علم؛ بنابراین اخلاق هم، تربیت هم، سبک زندگی هم از جملهی عناصری است که همراه با علم در دانشگاه باید به جوان داده بشود تا جوان ساخته بشود؛ این چیزی است که ضروری است. دانشگاهها را از لحاظ فرهنگی باید غنی کرد، باید غنای فرهنگی لازم را به دانشگاه [داد]. البتّه در بعضی دانشگاهها تا حدودی هست، در بعضی هم نیست، در بعضی هم عکسش هست! جوان باید مؤمن، انقلابی، پاکدامن، دلبسته به کشور، مستعد برای خدمت به مردم تربیت بشود؛ وَالّا اگر جوانی باشد که احساس مسئولیّت نکند، هیچ به سرنوشت کشور اصلاً اعتنائی نداشته باشد، با معلومات بالا هم از دانشگاه بیرون بیاید، چه فایدهای برای کشور خواهد داشت؟ بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1398/03/01 ببینید، «بیانیّهی گام دوّم» یک ترسیم کلّی از گذشته و حال و آیندهی انقلاب بوده. خب چهل سال [از انقلاب] گذشته -یک ترسیم کلّی است، وارد جزئیّات نشدیم- یک تصویرسازی کلّی شده راجع به مسائل اصلی انقلاب. چهار نقطهی بهاصطلاح اصلی در این بیانیّه مورد تأکید بوده: … نقطهی چهارم: «عظمت نقش نیروی جوان متعهّد»؛ نه هر جوانی؛ جوانی که احساس تعهّد کند، احساس مسئولیّت کند. عظمت نقش این قشر یعنی جوان متعهّد در این مسیری که در پیش رو داریم و در رسیدن به آن چشمانداز مورد نظر. بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان1398/02/11 از همه طرف دشمن وارد شده. مسئولین کشور و آحاد توانا و آحاد مردم باید در مقابلهی با این دشمن هر کاری که میتوانند [انجام دهند]. در هر بخشی، در هر رشتهای که میتوانند، بایستی خودشان را آماده کنند، وارد میدان باشند. احساس مسئولیّت کنند. آرایش دشمن آرایش جنگی است؛ از لحاظ اقتصادی آرایش جنگی گرفته؛ از لحاظ سیاسی آرایش جنگی گرفته؛ فقط از لحاظ نظامی علیالظّاهر آرایش جنگی ندارد که آن هم البتّه حواس نظامیهای ما جمع است؛ همان طور که عرض کردم از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همهی بخشهای مختلف. گزیدهای از بیانات در دیدارهای خانوادههای شهدای مدافع حرم1397/12/22 اگر چنانچه پنجاه سال دیگر، شصت سال دیگر، صد سال دیگر هم اینها (شهدا) عمر میکردند -یک عمر معمولی عادی مثل عمر ماها- نمیتوانست در قبال این فضیلت و این عظمت چیزی به حساب بیاید؛ واقعاً به حساب نمیآمد. کاری که اینها کردند: فرد احساس تکلیف کند، از پدر و مادر و زن و فرزند و زندگی راحت و زیباییهای دنیا -چه کسی هست که این زیباییها را نبیند و نخواهد؛ همه میخواهند- دل بکند و برود به منطقهای که ممکن است آنجا با یک ترکش، با یک تیر، با یک ضربه به خاک هلاک بیفتد و جانش را از دست بدهد امّا آماده است و بلند میشود میرود، چون میفهمد که این تکلیف است، خیلی کار بزرگی است، خیلی کار عظیمی است. گزیدهای از بیانات در دیدارهای خانوادههای شهدای مدافع حرم1397/12/22 وجود شهیدی مثل شهید شما، خود یک عیدی است به خانواده و در درجهی بعد به همهی ملّت ایران. واقعاً وجود اینها یک عیدی است، یک هدیهی الهی است که به این ملّت داده شده؛ این چیز کمی نیست. اگر ما آنچه را اینها انجام دادند در تاریخ میخواندیم، برایمان عجیب بود منتها اینقدر در دوران ما تکرار شده که برای ما عادی شده، اینها عادی نیست، اینها خیلی باعظمت و باارزش است. یک نفر با داشتن همسر، مادر، فرزند، زندگی راحت، بلند شود برود جانش را کف دستش بگیرد و برای احساس تکلیف و وظیفه جانش را بدهد؛ خیلی کار بزرگی است. ماها حرفش را میزنیم، اینها عملش را انجام دادند. کارشان خیلی باارزش است. خدا انشاءالله که عیدیهای بزرگتر را در دنیا و آخرت به شما بدهد. بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام1397/12/07 اگر صف خودمان را نشناسیم اشتباه میکنیم؛ [اگر] صف دشمن را نشناسیم اشتباه میکنیم. جناب عمّار در جنگ صفّین دید یک عدّهای از افراد لشکر کأنّه مضطربند، متحیّرند، جهت کار و هدف کار را درست تشخیص نمیدهند؛ احساس وظیفه کرد. عمّار، زبان گویای امیرالمؤمنین است؛ آمد در مقابل این جمعیّت ایستاد، گفت: این پرچم جبههی مقابل -پرچم بنیامیّه- را میبینید؟ همین پرچم را ما در جنگ بدر و در جنگ اُحد در مقابل خودمان داشتیم؛ این همان پرچم است. بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره نشاط در کارها1397/12/05 دیدید به توفیق الهی در بیستودوّم بهمن چه حادثهی عظیمی در این کشور اتّفاق افتاد. انقلاب است دیگر؛ انقلاب دارد حرکت میکند، پیش میرود. چهل سال از نهضت عظیم این ملّت و امام بزرگوار میگذرد و باید همه چیز از یادها رفته باشد، [امّا] مردم جوری با این حادثه برخورد میکنند مثل اینکه همین دیروز اتّفاق افتاده! جوری میآیند به خیابانها که -آن طوری که به من از جاهای مختلف گزارش دادند- در تهران، در این خیابانهای منتهی به میدان آزادی جمعیّت نمیتوانست جلو برود؛ شهرهای دیگر هم همین جور. از همهی سالهای گذشته جمعیّت بیشتر آمدند؛ چرا؟ چون تهدید دشمن بیشتر بود، مردم احساس نشاط و احساس تکلیف کردند. بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران1397/11/22 راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند. بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران1397/11/22 عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که مسابقهی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربهی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقبافتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاهها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراینباره تذکّر و هشدار و فراخوان دادهام، ولی اینک مطالبهی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هستهای نیز داده است. بهپاخیزید و دشمن بدخواه و کینهتوز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید. بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران1397/11/22 مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است. راهحلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راهحلها است. بیگمان یک مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِرو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعهای باشد. بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش1397/11/19 من احساس میکنم که این نوزدهم بهمن یک احساس وظیفهی تسلّط بر نفس و احساس قدرت را به ما میدهد. روز نوزدهم بهمن [آن سال] هم همین جور بود؛ نوزدهم بهمن آن جوانهایی که از نیروی هوایی پا شدند آمدند با امام بیعت کردند -خب تهدید میشدند دیگر؛ آن روز، تهدید بود؛ آن روز، هنوز رژیم طاغوت سرِ پا بود- اینها بر ترس خودشان غلبه کردند و به خدا امیدوار شدند و از شیطان نترسیدند. پنهان هم نبود؛ من یادم هست، این کاملاً جلوی چشمم است، خیلیهایشان کارتهای شناساییشان را از جیبشان درآورده بودند، این جور سردستشان گرفته بودند؛ یعنی ما این هستیم، اگر میخواهید ما را بشناسید، بشناسید. بر ترس غلبه کردند، امید به خدا را از دست [ندادند]. بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش1397/11/19 عزیزان من! فردای ملّت ایران از امروز ملّت ایران بمراتب بهتر است؛ و فردای نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی از امروزشان بمراتب بهتر است؛ و فردای شما جوانهای عزیز که بنا است جای گذشتگان را شماها پُر کنید و بهتر از آنها و یک پلّه بالاتر از آنها حرکت کنید، از امروزتان بمراتب بهتر است؛ همه به خدا توکّل کنید، همه تلاش کنید، همه در هر جا که هستید احساس مسئولیّت و وظیفه کنید و به آن وظیفه عمل بکنید؛ خدای متعال هم با نظر لطف به شما خواهد نگریست و راه را جلوی شما انشاءالله باز خواهد کرد. بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا1397/09/21 بعضی از عناصر انقلابی از راه برگشتند؛ انقلاب ریزش داشته است، دلِ کسانی بستهی به دنیا شد. صدر اسلام هم همینجور بود؛ در صدر اسلام هم یک عدّه انقلابیّونِ اوّلِ کار، بعد شدند دنیادارانِ اواسط و اواخر عمر. بله، این هست؛ امّا در کنار این ریزش، چند برابر، ما رویش داریم؛ رویش انقلاب؛ معجزهی انقلاب این است. بعد از چهل سال شما میبینید جوان مؤمن مسلمان که نه امام را دیده است، نه انقلاب را دیده است، نه دوران دفاع مقدّس را دیده است، نه آن حماسهها را از نزدیک دیده، امّا امروز با روحیهی انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب -مثل همّت و خرّازی و بزرگانی از این قبیل- میرود وسط میدان و با علاقه، با احساس مسئولیّت، با شجاعت تمام در مقابل دشمن میایستد. اینکه من میگویم جوانهای مؤمنِ امروز، از لحاظ انگیزه از جوان اوّل انقلاب اگر جلوتر نباشند عقبتر نیستند، یعنی این. اینها رویشهای انقلابند. این معجزهی انقلاب است، این معجزهی نظام جمهوری اسلامی است که میتواند همان روحیههای پُرتلاش و قوی و فولادین را بازآفرینی کند به شکل همین شهدای امروز شما. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1397/08/12 مدل توسعه را ما از غرب نمیگیریم؛ اوّلاً ما اسم این حرکت را پیشرفت میگذاریم، نه آنچنان که آنها اسمگذاری میکنند «رشد و توسعه». مدل پیشرفت کشور را ما از غرب نمیگیریم. غربیها خودشان بهخاطر این روش و این مدل، خودشان را بدبخت کردهاند، مشکلات فراوانی برای خودشان درست کردهاند؛ زرقوبرق هست امّا باطن و درون، پوسیده و رو به فساد است؛ از آنها ما نمیگیریم. البتّه از دانش روز و از فنّاوری روز حدّاکثر استفاده را میکنیم و پیشرفت را، هم مایهی سعادت ملّت، هم مایهی افتخار ملّت، هم مایهی امنیّت کشور میدانیم و برای پیشرفت کشور تلاش میکنیم، و جوانهای ما و عزیزان ما بایستی در این زمینهها خودشان را مسئول بدانند و احساس تکلیف بکنند و احساس وظیفه بکنند. بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی1397/07/25 تعامل دانشگاه بایستی با دولت اینجوری باشد و کارهایی را که دولت نیاز دارد [انجام دهد]. این کاری که اخیراً چند گروه از اساتید دربارهی مسائل اقتصادی انجام دادند، بنده را واقعاً خوشحال کرد؛ این کارِ خیلی خوبی بود. حالا من نمیدانم دولت به آن توصیهها عمل میکند، نمیکند، چقدر عمل میکند، چقدر نمیکند -آن بحث دیگری است- امّا اینکه اساتید کشور، اقتصاددانهای کشور احساس مسئولیّت کنند [خوب است]. جمعهای مختلف، بخصوص اساتید بسیجی، نامههای متعدّد به ما نوشتهاند -ما هم البتّه میفرستیم برای دولت، آنها باید اقدام کنند- به خود دولت نوشتهاند، به رئیسجمهور محترم نوشتهاند، دربارهی مسائل بانکی، مسائل نقدینگی کشور، مسائل ارز کشور، چه بهصورتِ دستهجمعی، چه بهصورتِ فردی؛ تعدادی از جوانهای نخبه و خوشفکر بهصورتِ فردی، راهحل و توصیه دادند که البتّه ما همهی اینها را در دفتر گفتهایم بررسی کنند، جمعبندی کنند و فرستاده بشود برای مسئولین اجرائی کشور که از آن استفاده کنند؛ اینها بسیار خوب است، این «تعریف رابطهی بین دانشگاه و دولت» یکی از مسائل مهم است. جلسه سران قوا در حضور رهبر انقلاب درباره مسائل اقتصادی کشور1397/07/19 ایشان قوای سهگانه بهویژه دولت را به استفاده از نظرات و راهحلهای اقتصاددانان دلسوز و فعالان بخش خصوصی فراخواندند و گفتند: شرایط کنونی کشور موجب شده است نخبگان و فعالان دلسوز، احساس مسئولیت مضاعف کنند و ظرفیتها و داشتههای علمی و تجربی خود را به مسئولان عرضه کنند، بنابراین قدر این فرصت را بدانید و از پیشنهادهای فعالان دانشگاهی و اقتصادی استفادهی کامل کنید. بیانات در همایش دهها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی1397/07/12 عزیزان من! اگر دشمن در ما وحدت را مشاهده کند، در ما احساسِ قدرت را ببیند -که ما احساس قدرت میکنیم- در ما عزم راسخ را ببیند، عقب مینشیند. دشمن اگر ببیند که ملّت ایران و جوانهای مؤمن ایرانی احساس حضور میکنند، احساس وظیفه میکنند و قدرتمندانه در وسط مِیدانند، عقبنشینی خواهد کرد؛ امّا اگر احساس کنند که ضعف هست، احساس کنند اختلاف هست، احساس کنند بین مسئولین کشور همجهتی و همسخنی وجود ندارد یا بین مردم و مسئولین کشور فاصله افتاده است، تشویق میشوند به اینکه شدّت عمل خودشان را زیاد کنند. بیانات در همایش دهها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی1397/07/12 این جلسهی بزرگ در موقعیّت بسیار حسّاسی تشکیل شده است؛ موقعیّت کشور، موقعیّت منطقه، موقعیّت جهان، موقعیّتهای حسّاسی است، بخصوص برای ما ملّت ایران. حسّاسیّت از این جهت که از یک طرف عربدهکشیهای سران استکبار و سیاستمداران آمریکای جهانخوار، از یک طرف قدرتنمایی جوانان مؤمن و پیروزیهای پیاپی در میدانهای مختلف، از یک طرف مشکلات اقتصادی کشور و تنگیِ معیشتِ بخش بزرگی از مردم ضعیف کشور و از طرفی حسّاس شدن و به تکاپو افتادن نخبگان کشور که این وضعیّت آنها را حسّاس کرده و به تکاپو و تلاش فکری و عملی وادار کرده است. کشور بهخاطر وجود مشکل، از خمودگی و بیعملی درآمده است؛ خیلیها که فقط تماشاگر بودند، امروز احساس وظیفه میکنند و سرگرم تلاش میشوند؛ اینها جهات مختلفی است، اوضاع ویژهای است برای کشور و این جلسه در چنین شرایطی تشکیل شده است. بیانات در همایش دهها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی1397/07/12 اگر چنانچه شما امروز به جمعآوری و افزودن بر سرمایهی خاطرات جنگ رو نیاورید، دشمن میدان را از شما خواهد گرفت؛ این یک خطر است؛ من دارم به شما میگویم. جنگ را شما روایت کنید که خودتان در جنگ بودهاید؛ اگر شما جنگ را روایت نکردید، دشمن شما جنگ را روایت خواهد کرد آنطور که دلش میخواهد. از یک ضعفهایی هم استفاده میکنند -البتّه هر حرکت نظامی و غیرنظامی ممکن است ضعفهایی داشته باشد که حتماً دارد؛ از اینها استفاده میکنند- و طبق میل خودشان میسازند. ما باید در این زمینه خیلی احساس وظیفه کنیم، خیلی کار کنیم. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1397/05/22 دستگاههای نظارتی هم بایستی با قوّت و با چشم باز در میدان باشند (درخصوص شناسایی مفاسد اقتصادی)؛ هم دستگاههای اطّلاعاتی، هم دستگاههای نظارتی مربوط به قوّهی قضائیّه، هم دستگاههای نظارتی مربوط به مجلس، هم آحاد مردم مؤمن بایستی احساس کنند که وظیفه دارند و نقش ایفا کنند. من دیدم در یکی از این روزنامهها، از مردم مؤمن -حزباللّهی، بسیجی و غیره- خواسته شده که اگر شما به یک جایی دست پیدا کردید و اطّلاع پیدا کردید که مثلاً احتکار کردهاند، بیایید خبر بدهید. بله، خیلی فکر خوبی است؛ درست است؛ خیلی از این کارهایی که انجام گرفته است، با کمک آحاد مردم [بوده]. گزیدهای از بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت1397/04/24 در مواجههی با مشکل، دو جور آدم داریم: یک جور آدم هست که وقتی با مشکل مواجه میشود احساس مسئولیت مضاعف پیدا میکند، جوششِ غیرت پیدا میکند. وقتی میبیند مشکل پیش آمد انگیزهی او مضاعف میشود، احساس مسئولیتش مضاعف میشود، احساس میکند تحرّک بیشتری باید انجام بدهد، وارد میدان بشود. یک جور آدم هم هست که وقتی با مشکل مواجه شد دچار یأس و ترس و منفیبافی و "نمیشود" و "نمیتوانیم" و "چکار کنیم" و این چیزها میشود. مدیران دولتی باید از نوع اول باشند یعنی وقتی با مشکل مواجه میشوند این روحیه در آنها وجود داشته باشد؛ روحیهی برخورد، روحیهی "میتوانیم"، روحیهی "حتماً اقدام میکنیم" بیانات در دانشگاه فرهنگیان1397/02/19 دانشآموز باید در طول این دوازده سال، جایگاه خود را در این کاروان عظیمی که به سمت پیشرفت در جامعهی اسلامی حرکت میکند، پیدا کند؛ باید بداند که در این مجموعهی عظیم، در این حرکت عظیم او چهکاره است؟ جایگاهش کجا است؟ شأنش چیست؟ برای خودش نقش تعریف بکند؛ ما باید اینجور فرزندانمان را تربیت بکنیم. دانشآموز، در مدرسه بهوسیلهی شماها تربیت میشود؛ باید دارای حسّ مسئولیّت تربیت بشود؛ دارای روحیّهی آزاداندیشی تربیت بشود؛ راستگو تربیت بشود؛ بلندهمّت تربیت بشود؛ شجاع، فداکار، پاکدامن، پرهیزکار؛ نسل تربیتشوندهی در اختیار شما، باید با این خصوصیّات تربیت بشوند؛ افق دید اینها است. بیانات در دانشگاه فرهنگیان1397/02/19 ما خوشبختانه در محیط زندگی خودمان امروز الگو داریم، الگوهای برجستهای داریم. ما دیگر امروز دچار فَقدِ الگو نیستیم که برویم سراغ فلان آدم تاریخی بیگانه؛ امروز در زندگی خودمان، جلوی چشم خودمان [الگو داریم]. شهدای هستهای ما یکی از الگوهای بزرگند؛ شهید چمران یک الگو است؛ شهید چمران یک دانشمند به معنای واقعی کلمه بود؛ دانشمند بود، درسخوانده و تحصیلکرده بود امّا یک مبارز واقعی، یک مجاهد واقعی هم بود، به معنای واقعی کلمه؛ شهید آوینی یک الگو است؛ شهید حججی یک الگو است. ببینید؛ از انواع و اقسام الگوها در اختیار ما است. این برادر عزیزمان خیلی خوب اینجا بیان کردند؛ گفتند الگوی من، معلّم کلاس اوّلم بود امّا حالا الگوی من حججی است؛ بله، از این الگوها ما داریم؛ با شجاعت، با شهامت، با احساس مسئولیّت، با قدرت، با عزّت در مقابل دشمن میایستد برای اینکه به اهداف والای بزرگ جامعهی خود و نظام خود کمک کند؛ نه برای شخص خود. اینها در یک دعوای شخصی از بین نرفتند؛ شهید شهریاری و شهید علیمحمّدی و احمدیروشن و دیگران، در مسائلِ برای افتخار و سربلندی ملّت حرکت کردند و پیش رفتند؛ اینها الگویند؛ ما در جامعهی خودمان، جلوی چشم خودمان، در زمان خودمان این الگوهای عزیز را داریم. پاسخ رهبر انقلاب به نامه آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس1397/01/15 امروز بازگشت به عزّت و اقتدار برای امت اسلامی منحصراً در گرو ایستادگی در برابر استکبار و نقشههای خباثتآمیز آن است، و مسألهی فلسطین در رأس همهی مسائل بینالملل اسلامی در مقابل استکبار است. حرکت به سمت مذاکره با رژیم فریبکار و دروغگو و غاصب، خطای نابخشودنی بزرگی است که پیروزی ملت فلسطین را به عقب میاندازد و جز خسران عاید آن ملت ستمکشیده نمیکند. خیانت برخی سران عرب که اکنون به تدریج در حال آشکار شدن است نیز همین هدف را دنبال میکند. علاج این همه تقویت جناح مبارز و مقاوم در دنیای اسلام و تشدید مبارزه با رژیم غاصب و پشتیبانان آن است. ملتها و بویژه جوانان غیور در کشورهای اسلامی و عربی و نیز دولتهائی که نسبت به فلسطین احساس مسئولیت میکنند، باید این وظیفهی بزرگ را کاملاً جدی بگیرند و با مجاهدت حماسی و مدبّرانه دشمن را مجبور به عقبنشینی به سمت نقطهی زوال کنند. بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی1396/10/06 پروردگار عالم دستور تبلیغ را به پیغمبر خودش عنایت میکند و در آیات کریمهی قرآن از قول پیغمبران، مکرّر در مکرّر مسئلهی تبلیغ ذکر شده: اُبَلِّغُکُم رِسَالٰتِ رَبّی وَ اَنصَحُ لَکُم.( تبلیغ یعنی چه؟ یعنی رساندن. رساندن چه؟ رساندن یک پیام، یک سخن درست؛ این معنای تبلیغ اسلامی است؛ منتها شرط این تبلیغ این است که صادقانه باشد، صمیمانه باشد، امانتدارانه باشد، مسئولانه باشد؛ این معنای تبلیغ است... تبلیغ اسلامی عبارت است از تفاهم با مردم؛ بحثِ کنترل نیست، بحثِ تفاهم است؛ ذهنها را به سمت یک هدف عالی و والایی متوجّه کردن و ذهنها را به هم نزدیک کردن. اثر این تفاهم چیست؟ اثر تفاهم این است که مردم در جهت کارهای اساسی و خیر، خودشان مسئولانه وارد میشوند؛ این[طور] است. در تبلیغ اسلامی، بحث قدرتیابی نیست، بحث دست یافتن به پول نیست [بلکه] بحث آوردن مردم در مقام مسئولیّت است؛ خودشان احساس مسئولیّت میکنند، خودشان وارد میشوند و قهراً نتیجهای که بر این حرکت مردمی عظیم مترتّب شد، منافعش هم متوجّه خود مردم خواهد شد. این معنای تبلیغ است؛ بنابراین بکلّی متفاوت است با آن کاری که غربیها میکنند. در آن پروپاگاندای غربی، فریب افکار عمومی اشکالی ندارد، بازیگری اشکالی ندارد، رفتارهای هنرپیشهوار اشکالی ندارد، دروغ گفتن اشکالی ندارد. هرچه انسان را به آن نتیجهی مادّی برساند، در پروپاگاندای غربی جایز است؛ [امّا] در تبلیغ اسلامی ابداً. در تبلیغ اسلامی صداقت، امانتداری، احساس مسئولیّت و مانند اینها لازم است. دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و برگزیدگان جشنواره مالک اشتر با فرمانده کل قوا1396/09/12 مالک اشتر در «بصیرت و شناخت صراط مستقیم»، «عزم راسخ»، «احساس مسئولیت و آمادگی برای مجاهدت»، «شجاعت و قدرت فرماندهی» و درعینحال در «معنویت، عبادت، تقوا و تواضع» برجسته و الگوست و فرماندهان نیروهای مسلح باید بیش از دیگران، این حالات و روحیات عالی را در خود تقویت کنند. بیانات در دیدار بسیجیان1396/09/01 انقلاب اسلامی یک پیشنهاد جدید، یک حرف نو برای زندگی انسانها بود. دنیای اسیر قدرتمندی و بازی قدرت قدرتمندان که بهخاطر حفظ قدرت خودشان مردم را سوق میدادند بهسمت مهالک اخلاقی و مهالک گوناگون فکری، احتیاج به یک سخن نو داشت؛ این سخن نو را انقلاب اسلامی تولید کرد، ایجاد کرد و آن را عرضه کرد. این سخن نو عبارت از این است که بشریّت میتواند به پیشرفتهای مادّی، پیشرفتهای علمی، پیشرفتهای باب و مناسبِ ارزش انسانی دست بیابد، همراه با کسب رضایت پروردگار و همراه با حفظ ارزشهای الهی، و دنیا را از جهنّمی که قدرتطلبان عالم و سیاستمداران دور از معنویّت به وجود آوردهاند نجات بدهد و در همین نشئه یک بهشت برای بشریّت به وجود بیاورد؛ بهشت اطمینان، بهشت آرامش، بهشت احساس وظیفه، بهشت ارتباط با خدای متعال. این پیام انقلاب اسلامی بود. در مقام تحقّق این پیام البتّه یک بایدها و نبایدهایی وجود داشت. اگر چنین دنیایی بخواهد به وجود بیاید، باید بی عدالتی نباشد، باید استبداد نباشد، باید تفاوت طبقاتی و شکافهای طبقاتی نباشد، باید غرق شدن در شهوات نباشد، باید فساد عملی و فساد فکری نباشد؛ اینها نبایدهایی است که لازمهی تشکیل یک چنین اجتماعی است. بایدهایی هم وجود دارد: باید اخلاص باشد، باید احساس وظیفه باشد، باید تلاش باشد، باید مجاهدت باشد، باید کار باشد، باید جلب رضای خدای متعال هدف باشد؛ اینها هم بایدها است. بیانات در دیدار بسیجیان1396/09/01 بسیج یعنی اینکه آحاد نیروی انسانی، خود را موظّف بدانند برای تحقّق اهداف عالیه؛ همهی کسانی که در بخشهای مختلف مشغول تلاشند: بخشهای نظامی، غیرنظامی، ارتش، سپاه، نیروی انتظامی، بخشهای مختلف کشوری، تلاشهای گوناگون، تلاشگرهای گوناگون در میدانهای مختلف، وقتی احساس [وظیفه] کنند و همین حرکت را، همین هدف را، همین شیوه را ممشای خودشان قرار بدهند، بسیجیاند. البتّه عرض کردیم بحث سازمان بسیج، بحث دیگری است؛ این یک نماد است، یک بخش مشخّص فعّال است، امّا کلمهی بسیج، عنوان بسیج، تکیه بر روی همهی آحاد مردمی دارد که فعّالند. بیانات در جلسهی رسیدگی به مشکلات زلزلهزدگان استان کرمانشاه1396/08/29 باید سریع عمل کنید؛ کار را جهادی بایستی دنبال بکنید. یکی از خصوصیّات جمهوری اسلامی باید همین کارِ جهادی باشد. خوشبختانه در بخشهایی همینجور هم هست؛ در بخشهایی انسان میبیند همینجور کارِ جهادی انجام میگیرد. ما قبل از انقلاب دیدیم برخورد دستگاههای مسئول آنوقت را که هیچ احساس مسئولیّتی واقعاً نمیکردند به این قضایا. آنوقت بنده از نزدیک شاهد بودهام و دیدهام که در واقع، برایشان مسئلهی زلزلهزده مسئلهی مهمّی نبود؛ یعنی واقعاً به حساب نمیآوردند؛ [فقط میخواستند] همین بِصورت و بهاسم یک کاری انجام بدهند؛ کار را گروههای مردمی میکردند. امروز اینجور نیست؛ بحمدالله مسئولین در مِیدانند، کار میکنند، تلاش میکنند؛ [این] از خصوصیّات جمهوری اسلامی است؛ لکن بایستی بعد از این، آقایان و مسئولین محترم، کار را با مدیریّتِ بهتر و با استمرار و پیگیری و با سرعت انشاءالله انجام بدهند. بیانات در دیدار دستاندرکاران همایش بررسی اندیشههای فلسفی علامه جعفری1396/08/22 ازجملهی خصوصیّات ایشان ]علامه جعهفری[، احساس مسئولیّت نسبت به گستردن معارف اسلامی بود. ایشان اهل سخنرانی [بود] و خب لهجهی شیرینی هم داشت و زبان گویایی هم داشت. از قبل از انقلاب من یادم هست ایشان دعوت میشدند؛ ما آنوقت مشهد بودیم. مشهد گاهی بعضی از جلسات خاص، ایشان را دعوت میکردند و از تهران میآمدند؛ در خود تهران، در جاهای دیگر، بعد از انقلاب هم که فراوان ایشان جلسات داشتند برای جوانها، برای دانشجویان، برای اساتید، برای علما، برای عامّهی مردم و به تبلیغ و ترویج معارف دینی میپرداختند؛ یعنی سطح علمی و جایگاه فکری و علمی ایشان مانع از این نمیشد که ایشان بیاید در سطح افکار مخاطبین خودش و بحث کند. بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی1396/07/26 شما وظیفهی الهی و وظیفهی وجدانی را فراموش نکنید؛ هرچه میتوانید تلاش کنید. و تلاشتان نافع خواهد بود؛ یعنی شما میتوانید مسیر کشور را اگر چنانچه غلط است، برگردانید به مسیر درست؛ آنجاهایی که اشکال دارد، آنجاها را میتوانید برگردانید. خوشبختانه جهتگیری در کشور جهتگیری درستی است؛ البتّه اشکالات در گوشهوکنار فراوان وجود دارد امّا جهتگیری درست است؛ [لذا] میتوانید اشکالات را برطرف کنید؛ میتوانید کمک کنید که جهتگیریها خراب نشود، عوض نشود، دچار انحراف نشود. این کاری است که شما جوانها -جوانهای دانشمند و عالم- میتوانید بکنید. از این فرصت استفاده کنید، بدانید که انشاءالله خدای متعال به شما کمک خواهد کرد؛ وَ الَّذینَ جٰهَدوا فینا لَنَهدِیَّنَهُم سُبُلَنا؛ در راه خدا وقتی مجاهدت میکنید، خدای متعال خودش شما را هدایت میکند. وَ مَن یُؤمِن بِاللهِ یَهدِ قَلبَه؛ خدا دلهای شما را هدایت میکند به آن کاری که باید انجام بدهید. نیّتهایتان را نیّتهای احساس وظیفه و انجام وظیفه و نیّتهای خدایی کنید؛ انشاءالله خدا هم کمک خواهد کرد. و من مطمئنّم شماها در دهها سال آینده که انشاءالله دیگر همهکارهی کشور شماها هستید، در آن روز یک ایرانِ بمراتب بهتر، پیشرفتهتر، منظّمتر و مرتّبتر از امروز را در مقابلِ خودتان خواهید داشت و انشاءالله آن را اداره خواهید کرد. بیانات در دیدار طلاب حوزههای علمیه استان تهران1396/06/06 شما انتقادهایی به حوزه دارید -حالا یا حوزهی تهران یا کلّاً حوزهی علمیّه- خیلی خب! این حوزهای که شما میخواهید و به قول شما الان وجود ندارد، این را شما به وجود بیاورید. حوزه را ارادهی شما و خواست شما به وجود میآورد؛ بله، شما آن جایگاه مدیریتّی و پشتیبانیهای منابع مالی را ندارید که بخواهید مثلاً یک تصمیمی بگیرید و فوراً عمل بکنید؛ امّا تحقّق خواستههای مطلوب، صرفاً با داشتن یک مدیریّت و داشتن منابع مالی به دست نمیآید، حتّی گاهی با داشتن آنها [هم] به دست نمیآید؛ چیز دیگری لازم است. آن چیز دیگر همان است که شما دارید: انگیزه، میل، وضوحِ مطلوب و غایت مورد نظر؛ اینها لازم است. و باید مبارزه کرد؛ بدون مبارزه هیچ چیز به دست نمیآید، این حوزهی مطلوب را هم باید با مبارزه به دست آورد. البتّه معنای مبارزه، [گفتنِ] «زنده باد مرده باد» نیست، معنایش مبارزهی سیاسی نیست؛ [مبارزه] یعنی تلاش، مجاهدت، گفتن، فکر کردن، همفکری کردن، متشکّل شدن. بنابراین، این حوزه را شما درست کنید. البتّه ما وظیفه داریم کمک کنیم به شما؛ آقایان مدیران حوزه وظیفه دارند تسهیل کنند کارها را؛ امّا آنچه باید در آینده به وجود بیاید، سنگینیِ بارِ مسئولیّتِ آن را بر دوش خودتان احساس کنید. شما هستید که باید این کارها را انجام بدهید؛ حالا ممکن است ده سال دیگر، پنج سال دیگر، پانزده سال دیگر نوبت شما بشود که نقش ایفا کنید؛ بههرحال این کار خواهد شد و شما هستید که میتوانید اقدام کنید و کار کنید. بیانات در دیدار جمعی از استادان، نخبگان و پژوهشگران دانشگاهها1396/03/31 من حرف عمدهام امروز -که البتّه وقت زیاد نیست؛ بنده هم حالا تا آنجایی که بتوانم و حال و حوصله کمک کند عرض میکنم- توجّه به مسئولیّت معلّمی و مسئولیّت استادی است؛ این عرض عمدهی ما است. بالاخره استاد در محیط دانشگاه یک نقشآفرینی منحصربهفردی دارد. گمان نشود که حالا این جوانها هر کدام یک حرفی دارند، یک فکری دارند؛ نه، شما اثرگذارید در روح جوان، در دل جوان، در فکر جوان؛ او را وادار به فکر میکنید، وادار به حرکت میکنید؛ خیلی میتوانید اثر بگذارید. نقش استاد دانشگاه و معلّمِ جوانان دانشجو، یک نقش کمنظیر و بیبدیلی است. اگر استاد احساس مسئولیّت داشته باشد، متعهّد باشد، مثبتاندیش باشد، امیدوار باشد، عزم و نیّت قاطع برای اقدام در کشور داشته باشد، این در دانشجو اثر میگذارد. اگر استاد معتقد به اصالتهای میهنی خودش، اصالتهای سرزمینی خودش باشد، معتقد به مبانی دینی خودش باشد، معتقد به مبانی انقلابی خودش باشد، در دانشجو اثر میگذارد. عکسش هم همینجور [است]؛ استادی که نگاهش به بیرون از مرزها است، هیچ اعتقادی به محدودهی کشور و مفاهیم رایج کشور و مفاهیم معتبر هویّت قومی خودش ندارد و بیاعتنا است، طبعاً همانجور دانشجویی را تربیت میکند. بیانات در دیدار مسئولان نظام1396/03/22 فرصت خوبی است ماه مبارک رمضان؛ هم [بهواسطهی] دعاها در این ماه -چه آنچه مربوط به سحرها است، چه آنچه مربوط به روزها یا شبها است- که دعاهایی است که مضامین آنها دل ما را نرم میکند، و هم خود نفْس روزهداری و توجّه به وظیفه؛ ما به این احتیاج داریم. جامعهی اسلامی و انقلابی ما اگرچنانچه از ذکر الهی و یاد الهی و خشوع در مقابل پروردگار و تضرّع در مقابل پروردگار غافل بشود، مطمئنّاً ضربه خواهد خورد، سیلی خواهد خورد؛ مطمئنّاً ناکام خواهد شد. ما به آن اهداف والا، به آن خواستههای مطلوب، در صورتی میرسیم که بتوانیم یک تلاش مؤمنانه و صادقانهای را دنبال بکنیم؛ و آن جز با توجّه به خدای متعال و افزایش نورانیّت دل و ارتباط دل با خدای متعال ممکن نیست؛ این آن عرض ما در مورد اغتنام فرصت ماه رمضان که به نظر من از همهی آنچه عرض خواهیم کرد مهمتر است. اساس حرف ما این است؛ باید مراقب باشیم. البتّه من خودم اوّلین مخاطب این حرفها هستم؛ بنده بیشتر از شما مسئولیّت دارم و بار سنگینتری از بارهای شما دارم، خود من به این حرفها بیشتر احتیاج دارم؛ برای من، برای شما، لازم است که توجّه کنیم، استفاده کنیم از این ماه، از این فرصت؛ شبهای قدر هم که در پیش است. بیانات در دیدار مسئولان نظام1396/03/22 بنده مکرّر گفتهام، ما به مسئولینی که رفتند برجام را دنبال کردند، اعتماد داشتهایم و داریم، الان هم همینجور [است]، اینها را افراد خودی و علاقهمند و مؤمن میدانیم؛ لکن در همین قضیّهی برجام، ما در موارد زیادی -بهخاطر اعتماد به حرف آن طرف مقابل، مذاکرهکنندهی مقابل- از یک نقطهای صرفِنظر کردیم، به یک چیزی اهتمام نورزیدیم، یک خلأیی باقی ماند؛ دشمن همین الان از همان خلأ دارد استفاده میکند؛ اینها واقعاً مسائل مهمّی است. وزیر محترم خارجهی ما، آقای دکتر ظریف، یک نامهی گویایی به مسئول اروپایی مینویسند -البتّه این بارِ چندم است- و موارد نقض روح برجام و جسم برجام [را مطرح میکند]. گاهی میگفتند روح برجام نقض شده، ایشان میگوید که فقط روح برجام نیست، [بلکه] یک جاهایی هم خود برجام -یعنی جسم برجام- هم نقض شده بهوسیلهی آمریکاییها؛ ایشان فهرست کردند فرستادند برای آنها. یعنی این [شخص] دیگر کسی نیست که بگویند مخالفین این مذاکرات هستند که این حرف را میزنند؛ نه، خود وزیر محترم خارجه، چون انسان متدیّنی است، انسان باوجدانی است و انسان صاحب احساس مسئولیّت است، خود ایشان هم این اعتراض را دارد میکند. این بهخاطر آن است که آنجا یک مسامحهای انجام گرفته از ناحیهی ما؛ اگر این تسامح انجام نمیگرفت، اعتماد به دشمن نمیشد، راه دشمن بسته بود و نمیتوانست این کار را انجام بدهد. الان هم ما نمیخواهیم بحث برجام را مطرح کنیم لکن آن جمعی که معیّن شدهاند برای نظارت بر برجام -که رئیس محترم جمهور است، رئیس محترم مجلس است، وزیر محترم خارجه است و چند نفر دیگر هستند- واقعاً در این مسئله دقّت کنند؛ یعنی باید دقّت کنند، باید مراقبت بکنند ببینند چه اتّفاقی دارد میافتد. بالاخره ما یک مواردی را ذکر کردیم؛ بنده در قبول برجام یک شرایطی را بهطور صریح ذکر کردم، مکتوب هم کردم -زبانی نبود؛ مکتوب فرستادم- اینها باید رعایت بشود؛ بهطور دقیق باید اینها رعایت بشود. وقتی طرف مقابل با وقاحت میآید میایستد و یک چیزی را میگوید، ما هرچه در این زمینه کوتاه بیاییم، حمل بر ضعف خواهد شد؛ حمل بر این خواهد شد که ما ناچاریم، ناگزیریم؛ احساس ناچاری در ما، دشمن را تشجیع میکند به اینکه بر فشارهای ناحقّ خودش بیفزاید. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1396/03/17 من میخواهم این را عرض بکنم به شما، البتّه من میدانم همهی مجموعهی دانشجویان کشور با تنوّعی که دارند -گروههایی که در دانشگاه هستند، انگیزهها، گرایشها- اینجا حضور ندارند؛ این را من میدانم. بنده بیاطّلاع نیستم از این وضعیّتی که امروز در دانشگاه کشور وجود دارد، لکن خطاب من به مجموعهی انقلابی و علاقهمند به مسائل انقلاب است؛ آنهایی که انقلاب را دوست دارند، آنهایی که بهمعنای واقعی کلمه انقلاب اسلامی را وسیلهی نجات این کشور و تأمین آیندهی این کشور میدانند؛ خطاب من به آنها است. من میگویم شما دانشجوها باید خودتان را در صفوف مقدّم این مبارزه حس کنید. یک مبارزهای است، وجود دارد، تمام نشده، ممکن است حالاحالاها هم تمام نشود، ادامه داشته باشد؛ در صفوف مقدّم این مبارزه باید خودتان را احساس کنید و قرار بدهید. صحنهی درگیری را ببینید. یکی از اشکالات بزرگ این است که بعضی درگیری را حس نمیکنند، صحنهی درگیری را نمیبینند، نمیفهمند که ما درگیری داریم. ارتباط این مبارزه با خودتان را مدّنظر داشته باشید. دانشجو باید احساس مسئولیّت انسانی، احساس مسئولیّت ملّی، احساس مسئولیّت دینی و اجتماعی و بینالمللی بکند؛ این چیزی است که از دانشجو توقّع میرود. بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان1396/02/17 وظیفهی آموزشوپرورش، تربیت یک نسل است؛ وقتی در نگاهِ میانمدّت نگاه میکنیم، یک نسل را برای یک دورهی آینده میخواهد تربیت کند. چهجوری تربیت خواهد کرد؟ چه تربیت خواهد کرد؟ آموزشوپرورش [باید] بتواند نسلی تربیت بکند باایمان؛ اصلش ایمان است. بچّههای لااُبالی و هُرهُریمذهب که به هیچچیز پابند نیستند، اینها در آیندهی کشور، نه برای خودشان مفیدند، نه برای کشور مفیدند، نه برای جامعه مفیدند؛ اوّل ایمان است. نسل باایمان، باوفا، مسئولیّتپذیر، دارای اعتماد به نفس، دارای ابتکار، راستگو، شجاع، نسل باحیا، بافکر، اهل فکر کردن، اهل به کار گرفتن اندیشه، عاشق کشور، عاشق نظام، عاشق مردم، [نسلی که] کشورش را دوست بدارد، مصالح کشورش را مصالح شخص خودش بداند، از آنها دفاع کند؛ یک چنین نسلی باید پرورش پیدا کند؛ یک نسل محکم، قوی، عازم، جازم، باابتکار، پیشرُو، فعّال؛ اینجور نسلی [لازم است]؛ این کار آموزشوپرورش [است]؛ ببینید چه کار با اهمّیّتی است! میگویم کار آموزشوپرورش، نمیگویم کار معلّم. با اینکه وسیله معلّم است، امّا معلّم، تنها عاملِ ایجاد یک چنین نسلی نیست؛ آموزشوپرورش است که فضا را فراهم میکند برای معلّم، برای دانشآموز، برای اولیا، برای طرّاحان، برای نویسندگان کتابهای درسی؛ اینها همه مؤثّر است؛ آموزشپرورش است که این کارها را انجام میدهد. بیانات در دیدار کارگران1396/02/10 کارگر، ستون فقرات اقتصاد و ستون فقرات تولید است. البتّه من بارها گفتهام که هر بخشی سهمی دارد؛ کارآفرین و کارفرما و کارگر و مدیرِ دولتی هرکدام سهمی دارند؛ این عناصر گوناگون که با هم همکاری بکنند، کار در اوج زیبایی و خوبی و کمال انجام میگیرد؛ این معلوم است، باید همه با هم همکاری کنند؛ امّا نقش کارگر را بهعنوان محورِ حرکتِ کار و فعّالیّت و اشتغال در کشور، بایستی [بهعنوان] ارزش معرّفی کرد که مایهی سربلندی باشد. اگر از یک کسی [مثلاً] از یک جوانی بپرسند پدرت چهکاره است؟ با افتخار بگوید کارگر است؛ کمااینکه با افتخار میگفت مثلاً مدیر است؛ این یک گام بسیار مهم است. امنیّت شغلی یکی از الزامات است؛ که این مربوط است به مسئولین دولتی. امنیّت شغلی کارگرها خیلی مهم است. تأمین معیشت کارگران خیلی مهم است. کلمه کلمهی همین مطالبی که آقای وزیر بیان کردند، باید دنبال بشود؛ بایستی کار انجام بگیرد برای هرکدام از اینها. حرکت باید انجام بگیرد؛ [باید] همه احساس مسئولیّت بکنند تا این حقایق تحقّق پیدا کند. بنابراین همه مسئولند؛ هم دولت مسئول است، هم کارفرما مسئول است، هم کارگر مسئول است، هم کارآفرین مسئول است؛ همه در حدّی مسئولیّت دارند. اگر مسئولیّتها انجام بگیرد، کار، درست انجام خواهد شد. بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی1396/01/01 یکی از مسائل بسیار مهم در مسئلهی تولید داخلی، احساس مسئولیّت آحاد مردم است. حالا بنده طرف مردمم، من خواستههای مردم و مطالبات مردم را عرض میکنم امّا این را هم مردم عزیز ما بدانند که کار، فقط به عهدهی مسئولین نیست، ]بلکه] کار به عهدهی خود مردم هم هست. اینکه ما روی تولید داخلی تکیه میکنیم، خب حتماً مصرف داخلی هم مورد توقّع است. چرا مردم به مصرف تولیدات داخلی کمتوجّهی میکنند؟ البتّه خوشبختانه در این اواخر یک کارهایی دارد انجام میگیرد؛ بعضی از فروشگاهها فقط تولید داخلی را عرضه میکنند. مصرفکنندهی ایرانی برای آن چیزهایی که در داخل تولید میشود، ارجحیّت قائل باشد و دنبال اسم خارجی و مارک خارجی و نام خارجی ندوند؛ یکی از توقّعات این است. یکی از توقّعات این است که جوانهای عزیز ما واقعاً دنبال کار باشند و بیحالی و بیمسئولیّتی وجود نداشته باشد. یکی از کارهایی که واقعاً بر عهدهی عموم مردم است، همین مسئلهی احساس مسئولیّت است؛ باید احساس مسئولیّت بکنند. یک نمونه از بیمسئولیّتی، این است که در کار برخی از اجناس و اقلام صادراتی -که در این زمینه به ما خبر میرسد- بعضی از صادرکنندهها کاری میکنند که آن مشتریِ بیرونِ کشور را نسبت به تولید داخلی ما بدبین میکنند؛ مثل اینکه فرض کنید ما در جعبهی پرتقال، آن [ردیف] رو، پرتقال درشت و خوب بچینیم، آن زیر پرتقال پوسیده و ریز بگذاریم. آنچه در صادراتِ ما انجام میگیرد، بایستی نماینده و نمودار حُسن عمل و صحّت عمل ایرانی باشد؛ اگرچنانچه اینجور عمل نکنیم، بیمسئولیّتی است. [وقتی] جنس نامرغوب را بفرستیم، خب معلوم است که بازار صادراتی از بین خواهد رفت. بنده از کارآفرینان کشور دعوت میکنم که وارد میدان تولید و کار بشوند و انشاءﷲ در این زمینه کار انجام بدهند. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»1394/07/22 روحیّهی جهادی را بر روحیّهی تافتهی جدابافته بودن ترجیح بدهید. یکی از خطراتی که گریبان کسانی را که یک امتیازی دارند میگیرد، این است که احساس کنند تافتهی جدابافتهاند، احساس کنند یک سر و گردن از همه بالاترند؛ این خطر بزرگی است، این یک خطر شخصیّتی است، یک بیماریِ شخصیّتی است؛ نگذارید این بیماری در شما رشد بکند و راهش هم این است که کار جهادی و روحیّهی جهادی را در خودتان تقویت کنید. روحیّهی جهادی یعنی کار را برای خدا انجام دادن، کار را وظیفهی خود دانستن، همهی نیروها را در راهِ کارِ درست به میدان آوردن؛ این روحیّهی جهادی است. برای اینکه این روحیّهی جهادی در شما تقویت بشود، حضورتان در اردوهای جهادی خیلی خوب است. نگویید وقتمان تلف میشود؛ نه، بیشترین و بهترین استفاده از وقت همین است. درستان را بخوانید، پژوهشتان را بکنید، کارتان را بکنید، در اردوهای جهادی هم که در دورهی سال، چند هفتهای انسان را مشغول میکند شرکت کنید. این شما را با متن مردم آشنا میکند، این شما را با مشکلات و معضلات جامعه که غالباً از چشم مسئولین دور میماند، آشنا میکند. بعضی از مسئولین خبر از واقعیّتهای جامعه ندارند، دُور خودشان و یک شعاع محدودی را فقط میبینند؛ [اینکه] در روستاها چه میگذرد، در شهرهای دور چه میگذرد، در خانوادههای فرودست چه میگذرد، اینها را اصلاً ملتفت نیستند. این را من در طول این تجربهی طولانی بیست سی ساله، مکرّر تجربه کردهام؛ این را دیدهام در بعضیها که به شما عزیزانم دارم عرض میکنم؛ خبر ندارند که چه هست. شما الان جوان هستید، نیرو دارید، حوصله دارید، وقت دارید، گرفتاری زیادی ندارید، از این فرصت استفاده کنید. یکی از فرصتها هم همین اردوهای جهادی است؛ این اردوهای جهادی بمراتب بهتر از اردوهایی است که متأسّفانه هنوز هم معمول است. با اینکه من هشدار دادهام، بعضیها اردو درست میکنند که بفرستند اروپا؛ اردوی دانشجویی به اروپا! یکی از غلطترین کارها این است؛ این اردوی جهادی، از آن بمراتب بهتر و شرافتمندانهتر و مفیدتر است. حضور در اردوهای جهادی، تماس مستقیم با مردم، احساس مسئولیّت پیدا میکنید. انسان وقتی خدمت کرد بهطور مستقیم، خدمت در چشم انسان عزیز میشود؛ نقاط ضعف را پیدا میکنید. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در نهمین همایش ملی «نخبگان فردا»1394/07/22 جمعبندی من از همهی این حرفها، عبارت است از خوشبینی مستدل نسبت به آینده؛ نه فقط شعار، نه فقط رجزخوانی؛ واقعیّت این است. آیندهی کشور به توفیق الهی، به فضل پروردگار، آیندهی خوبی است؛ انبوه جماعت جوان این کشور، در دل خود نخبگان زیادی دارند؛ حالا عمده نخبگان دانشگاهی هستند، در بخشهای دیگر هم نخبگانی هستند که ولو دانشگاهی نیستند امّا بهمعنای حقیقی کلمه نخبهاند، میتوانند نقشآفرینی کنند. و این نخبهها کار خود را خواهند کرد؛ احساس مسئولیّت میکنند. بیانات در دیدار شاعران1394/04/10 شعر نقش برانگیزاننده دارد، در جایی که جای برانگیختن است؛ نقش راهنما دارد، نقش خطدهنده دارد، نقش جهتدهنده دارد به مستمع و به کسی که شعر را برای خودش میخواند؛ خب این میشود مسئولیّتآور. وقتی شما یک ثروتی، یک امکانی در اختیار دارید که از آن میتوان برای کارهای بزرگ استفاده کرد، اگر استفاده نکردید، خلاف مسئولیّت عمل کردید، خلاف تعهّد رفتار کردید. این مسئولیّتآور است. حالا خدای متعال این نعمت را به شما داده امّا مثل همهی نعمتها از نعمت سؤال خواهد شد، از عطای الهی سؤال خواهد شد. از شما سؤال خواهد شد که با این نعمت چه کردید؟ بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام1394/01/20 بنده مرحوم آهی را از سالهای اوایل دههی ۴۰ میشناسم. در مشهد یک جمعی از مادحان اهلبیت آمده بودند و ایشان فعّال بود؛ البتّه آشناییای پیدا نکردیم امّا من ایشان را شناختم و دیدم؛ سالهای متمادی ایشان را از دور میشناختیم؛ بعد هم از نزدیک خدمت ایشان رسیده بودیم. خدا انشاءالله درجاتش را عالی کند، بهمعنای حقیقی کلمه، پابند و متعهّد و علاقهمند و بخصوص نسبت به جامعهی مدّاح دارای احساس تعهّد و مسئولیّت بود. و هر سال ما ایشان را در اینجا زیارت میکردیم. رحمت خدا بر او باد؛ خدا ایشان را بیامرزد؛ خدا ما را هم بیامرزد! بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام1394/01/20 بهترین استفادهی از این فرصت چیست؟ تبلیغ معارف دین؛ تبلیغ همان چیزی که این بزرگواران، این نشانههای عظمت و فضیلت برای خاطر آن، جانشان را کف دست گرفتند؛ اینهمه رنج بردند؛ اینهمه مصیبت کشیدند؛ حادثهی عاشورا بهوجود آمد؛ حوادث گریهآور صدر اسلام بهوجود آمد. [اینها] برای چه بود؟ برای ترویج معارف دین بود. از این فرصت برای ترویج معارف دین، برای سوق دادن نسل جوان به عمل به دین، به عمل به شریعت، به عمل به مسئولیّتهای بزرگ این دوران استفاده کنید. امروز کشور ما، ملّت ما و دنیای اسلام محتاج درست فهمیدن، درست عمل کردن و ایستادگی کردن است. ملّت ایران الگو است؛ در میان ملّت، جوانان موتور حرکتند. این جوانها در اختیار شما هستند؛ یعنی شما با یک نگاه ملاحظه خواهید کرد که به یک معنا موتور حرکت دنیای اسلام، زیر کلید شما است. معارف دین را تبلیغ کنید. بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام1394/01/20 گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست؛ البتّه بنده احساس مسئولیّت میکنم، نسبت به این مسئله بههیچوجه بیتفاوت نیستم، کلیّاتی وجود دارد که حالا اشاره هم خواهم کرد به بعضی از آنها؛ قبلاً هم در صحبتهای عمومی خطاب به مردم آنها را گفتیم؛ به مسئولین هم مفصّلترش را گفتیم. بیانات در دیدار مسئولان و فعالان محیط زیست، منابع طبیعى و فضاى سبز1393/12/17 قضیّهی محیط زیست خیلی قضیّهی مهمّی است. خلاصهی اهمّیّت این قضیّه عبارت است از مسئولیّت انسان در قبال طبیعت؛ باید احساس مسئولیّت کند. همچنانکه در قبال انسانها احساس مسئولیّت میکنیم، در قبال طبیعت هم باید احساس مسئولیّت کنیم. اسلام و ادیان الهی خواستهاند تعادل میان انسان و طبیعت را حفظ کنند؛ این، آن هدف اساسی و اصلی است. عدم حفظ این تعادل ناشی از عواملی است که عمدهاش خودخواهیهای انسان است؛ قدرتطلبی است؛ قلدری و گردنکلفتی بعضی از ما انسانها است. وقتی این اتّفاق نیفتاد - یعنی این تعادل حفظ نشد - آنوقت بحران محیط زیست پیش میآید؛ بحران محیط زیست به همهی بشر و بههمهی نسلها آنوقت ضرر میزند. امروز این بحران مخصوص ما نیست - حالا اگر تعبیر «بحران» صحیح باشد؛ لااقل «چالش بزرگ» - این چالش بزرگ، امروز مخصوص ما نیست؛ امروز در همهی دنیا این چالش وجود دارد و ناشی از همان عدم احساس مسئولیّت است. بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی1393/11/29 اجتناب از اسراف هم یک سرفصل دیگر است؛ اجتناب از اسراف، تضییع مال، هدر دادن منابع عمومی، هدر دادن آب، هدر دادن نان، از بین بردن خاک. خاک یک ثروت است، آب یک ثروت است، نان یک محصول ذیقیمت است؛ مراقب باشند، همه مراقب باشند، احساس مسئولیّت کنند، اینها را از بین نبرند. بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین1393/09/06 پایهى این تفکّر، اعتقاد به مسئولیّت انسان است؛ مسئولیّت انسان. انسان موجودى است مسئول. نقطهى مقابل این فکر، حالت احساس بىمسئولیّتى، «ولش کن»، «برو خوش باش»، «به خودت بپرداز» است. پایهى فکرى بسیج این مسئولیّت الهى است که حالا عرض میکنم مبانى دینى مستحکمى دارد. نه فقط مسئولیّت در برابر خود و در برابر خانوادهى خود و نزدیکان خود - که این هست - بلکه مسئولیّت در قبال حوادث زندگى؛ در قبال سرنوشت جهان، سرنوشت کشور و سرنوشت جامعه، چه مسلمان، چه غیر مسلمان. این احساس مسئولیّت فقط نسبت به انسانهاى همعقیده و مسلِم و مؤمن نیست بلکه حتّى نسبت به غیر مسلمین و غیر مؤمنین هم احساس مسئولیّت میکند. نقطهى مقابلِ همان دَمغنیمتى، ولش کن و حالت تنبلى و حالت گریز از مسئولیّت و مانند اینها است. پایهى اصلى بسیج، این احساس مسئولیّت است. این تفکّر مسئولیّت انسان، جزو بیّنات اسلام است. یعنى هیچکس نمیتواند در این تردید بکند که اسلام، انسان را اینجور موجودى میداند: موجودى که مسئول است، کار از او خواسته شده است. شما ملاحظه کنید احکام گوناگون را: مثلاً حکم امربهمعروف و نهىازمنکر. امر به معروف یعنى شما همه مسئولید که معروف را، نیکى را گسترش بدهید، امر کنید به آن؛ نهى از منکر [یعنى] زشتى را، بدى را، پلشتى را نهى کنید؛ جلوى آن را بگیرید با شیوههاى مختلف. معناى این چیست؟ معناى این، مسئولیّت در قبال سلامت عمومى جامعه است. همه مسئولند: من مسئولم؛ شما مسئولى؛ آن یکى مسئول است. یا مسئلهى جهاد. جهاد اسلام در واقع کمک به ملّتهایى است که پشت پردهى سیاستهاى استعمارى و استکبارى و استبدادى قرار داده شدهاند که نور اسلام به اینها نرسد؛ نور هدایت به اینها نرسد. جهاد براى دریدن این پردهها و این حجابها است؛ جهاد اسلامى این است. بحث اینکه آیا جهاد، دفاعى است یا ابتدائى است یا مانند اینها، بحثهاى فرعى است؛ بحث اصلى این است: ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فى سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّسآءِ وَ الوِلدان؛(۴) چرا جهاد نمیکنید، مقاتله نمیکنید، نبرد نمیکنید در راه خدا - و بلافاصله [میگوید ]- و در راه مستضعفین، براى نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیّت است؛ یعنى شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدانهاى خطر، براى اینکه مستضعفان را نجات بدهى؛ معناى این، همان مسئولیّت است دیگر. یا این حدیث معروفِ «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم»؛(۵) و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتى در متون اسلامى است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنى اسلام انسان را اینجور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعهى خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است. که حالا اگر بروید دنبال این فکر را در متون اسلامى بگیرید، چیزهاى عجیبوغریبى انسان مشاهده میکند از این اهتمام و از این احساس مسئولیّت. پیغمبر اکرم پیش خداى متعال التماس میکند، تضرّع میکند که «اَللّهُمَّ اهدِ قَومى»؛(۶) قومش همانهایى بودند که او را میزدند، او را طرد میکردند، او را تهدید به قتل میکردند، اینهمه بر او زحمت وارد مىآوردند، او پیش خداى متعال التماس میکند که خدایا، اینها را نجات بده، اینها را شفا بده، اینها را هدایت کن! این پیغمبر. امیرالمؤمنین وقتىکه مىشنَود که سپاهیان معاویه رفتند آن شهر را غارت کردند با غصّه میگوید که - بَلَغَنى اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کان یَدخُلُ عَلَى المَراَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخرَى المُعاهِدَة(۷) - مردهاى این لشکرِ غارتگر وارد خانهى مسلمان و معاهَد (معاهد یعنى غیر مسلمانى که در زیر سایهى اسلام زندگى میکند؛ مسیحى، یهودى) میشدند، به زنها اهانت میکردند، دستبند زنها را میگرفتند، زیور زنها را میگرفتند، بعد حضرت میفرماید که اگر مسلمانْ از این غصّه بمیرد، جا دارد. شما ببینید؛ یعنى احساس مسئولیّت تا این حد است. نمیگوید اگر امیر مسلمین بمیرد جا دارد؛ میگوید اگر انسان، اگر مسلمان از این غصّه بمیرد جا دارد. این همان احساس مسئولیّت است. پایهى اصلىِ حرکت بسیج این است: احساس مسئولیّت الهى. بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین1393/09/06 بعضىها احساس مسئولیّت داشتند در دوران مبارزات امّا نمیفهمیدند این را کجا خرج کنند؛ جایى خرج میکردند که به ضرر حرکت عظیم مبارزاتىِ امام بزرگوار بود؛ بعد از انقلاب هم همینجور؛ تا امروز هم همینجور است. بعضىها احساس دارند، احساس مسئولیّت میکنند، انگیزه دارند امّا این انگیزه را غلط خرج میکنند؛ بد جایى خرج میکنند؛ اسلحه را به آنجایى که باید، نشانه نمیگیرند؛ این بر اثر بىبصیرتى است. حالا ما چند سال پیش در قضیّهى فتنه گفتیم بصیرت؛ بعضى دهنکجى کردند که بصیرت! بله، بصیرت؛ بصیرت که نبود، هرچه که مسئولیّت و انگیزه بیشتر باشد، احساس بیشتر باشد، خطر بیشتر است؛ اطمینانى دیگر نیست به این آدم بىبصیرت و بدون روشنبینى که دوست را نمىشناسد، دشمن را نمىشناسد و نمیفهمد کجا باید این احساس را، این نیرو را، این انگیزه را خرج کند. این پس شد رکن دوّم که بسیار بسیار لازم است. اگر این رکن دوّم نباشد، امر به معروفش هم اشتباهى درمىآید، جهادش هم اشتباهى درمىآید، امرِ مورد اهتمامش هم دچار خطا میشود، و به کجراهه مىافتد. رحمت خدا و رضوان خدا بر امام بزرگوار که همهى این چیزها را فکر کرد؛ آن چشم تیزبین و روشنبین، آن بصیرت الهى، بدون اینکه درس سیاست در جایى خوانده باشد، از کسى فراگرفته باشد، همهى آن چیزهایى را که در این زمینه لازم بود، از خداى متعال الهام گرفت؛ به آن قلب پاکیزه الهام شد. امام هم بسیج را درست کرد، هم جهت را نشان داد. امام فقط نگفت حرکت کنید، راه بیفتید، احساس مسئولیّت کنید، بسیجى باشید؛ نه، گفت که چه کار کنید. به ما گفت هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید. این یعنى جهت دادن؛ یعنى یاد دادن که چه کار کنید، کدام طرف بروید، کجا را نشانه بگیرید؛ این را به ما یاد داد. در دوران جنگ، در هشت سال دفاع مقدّس، مکرّر گفت: جنگ در رأس امور است. ماها مسئول بودیم در کشور - بنده رئیسجمهور بودم، یکى دیگر مسئول دیگرى بود - هزار جور کار داشتیم. مأمور و مسئول وقتىکه اینهمه کارهاى اجرایى دوروبرش هست، گاهى غفلت میکند، [امّا] امام راه را نشان داد به همه - به مسئولین، به مردم، به جوانها - [که] جنگ در رأس امور است. همین هم بود. جهت داد به همه که بروید سراغ این کار؛ این مهم است. بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین1393/09/06 پایهى فکرى، در درجهى اوّل، آن احساس مسئولیّت است که این عقبهى فکرىِ بسیار مستحکمى است براى شما که میخواهید در عرصهى بسیج حرکت بکنید، و شرط لازم که پایهى دوّم محسوب میشود، بصیرت است؛ از این دو چیز یک لحظه نباید غفلت کرد. آن احساس مسئولیّت - یعنى براى خدا، صَبراً وَ احتِساباً؛(۹) پروردگارا، من این کشف علمى را میکنم، این مطالعه را میکنم، این کار هنرى را خلق میکنم، این مبارزه را میکنم، این عمل اقتصادى را انجام میدهم، این کمک را به زید میکنم، این مبارزه را با عَمرو میکنم، براى تو؛ چون از من مسئولیّت خواستهاى - این احساس مسئولیّت و احساس تعهّد الهى؛ بعد هم آگاهى: بدانیم کجا هستیم، جاى ما کجا است، جاى دشمن کجا است، دشمن کیست، با دشمن با چه سلاحى باید مبارزه کرد. این هم رکن دوّم. با این نگاه، هم دایرهى بسیجیان مشخّص میشود، هم عرصههاى فعّالیّت بسیج روشن میشود. بیانات در هشتمین مراسم دانشآموختگى دانشجویان دانشگاههاى افسرى ارتش1393/08/26 جمعیّت زیاد در نیروهای مسلّح یا حتّی تجهیزات پیشرفته یا حتی آموزشهای روزآمد بهتنهایی کافی نیستند که نیروهای مسلّح متعلّق به یک کشور و ملّت را موجب توانایی و اقتدار آن ملت قرار بدهند؛ لازم است ایمان باشد، عزم باشد، احساس مسئولیّت باشد، فهم حقیقتِ مسئولیّت نیروهای مسلح وجود داشته باشد؛ اینها است که میتواند نیروهای مسلّح را بهمعنای واقعی کلمه رکن اقتدار یک ملّت قرار بدهد. بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهاى اسلامى1393/03/06 مسئولین با احساس مسئولیت، در عرصههاى گوناگون مشغول کارند؛ امروز بحمدالله دولت ما تازهنَفَس، آمادهى به کار، با احساس اعتزاز به اسلام و مسلمان بودن؛ احساس میکنند بهخاطر ایمان به خدا داراى عزتند - که همین هم هست - مشغول کارند و تلاش میکنند. چالش وجود دارد، مشکلات وجود دارد؛ برسر راه زندگى، این مشکلات هست. اگر زندگى بخواهد عزتمندانه باشد، انسانهاى داراى خِرَد و تدبیر، مشکلات را بهخاطر رسیدن به عزت و شرف انسانى و کرامت انسانى و تقرب الىالله تحمل میکنند؛ انسانهایى که بىخِرَدند همین مشکلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلت تحمل میکنند، به جاى اینکه ولایت الهى را قبول کنند، ولایت شیاطین را قبول میکنند. بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی1392/11/28 یكی از درسهای بیستودوّم بهمن شما به خود شما، به ما، به همهی ملّت ایران، این است كه بدانید هیچ حادثهی بزرگی، هیچ مانع بزرگی، هیچ قدرت بزرگی وجود ندارد كه بتواند در مقابل ارادهی راسخ یك ملّت مقاومت كند. حرف زیاد است در مناقب بیستونهم بهمن و مناقب مردم آذربایجان و مردم تبریز. بعد از آن، تا امروز همان نفَس، همان روحیّه، همان احساس تكلیف و احساس مسئولیّت و تعهّد و انگیزه در مردم آذربایجان وجود داشته است و تبریزیها درخشیدهاند در حوادث گوناگون؛ و این درسها را باید حفظ كرد و باید بهیاد داشت. بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1392/09/19 نمیشود مسئولین كشور مسئولیّتی احساس نكنند در زمینهی هدایت فرهنگی جامعه. همانطور كه اشاره كردند آقای رئیس جمهور، دولت و مسئولان موظّفند كه توجّه كنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند كجا داریم میرویم، چه دارد اتّفاق میافتد، چه چیزی در انتظار ما است؛ اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف كنند؛ جلوی موانع را، عناصر مخرّب را، عناصر مفسد را بگیرند. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی1392/03/08 كار كردن بر روی لوایح و طرحها، یك وظیفهای است به عنوان ادای حق مردم - این كه حالا یك امر قطعی و روشنی است - یعنی وقتی لایحهای به مجلس میآید یا طرحی را شما در مجلس تهیه میكنید و میخواهید این را در یك بخشی از بخشهای كشور كه میتواند جدول فعالیت كلان كشور را پر كند، به كار بیندازید، دقت شما، مراقبت شما، اهتمام شما، تحقیق شما، مطالعهی شما، كه به پخته شدن این طرح یا لایحه كمك میكند، یك حقی است برای مردم بر دوش شما. لایحهای به مجلس میآید - بنده خودم هم در مجلس بودم و این موارد را از نزدیك تجربه كردم - وقتی كه لایحه به كمیسیون داده میشود و در معرض دید این نماینده قرار میگیرد، گاهی با این لایحه مثل یك كار مربوط به شخص خود رفتار میكند؛ دقت میكند، مطالعه میكند، تحقیق میكند، با كارشناس مینشیند مباحثه میكند، مطلب را در ذهن خود به صورت محقَّق ترسیم میكند؛ گاهی هم نه، لایحه میآید یا مثلاً طرحی در مجلس میخواهد تصویب شود، این نماینده خیلی محتوای لایحه و طرح را نمیداند، خیلی احساس مسئولیت نمیكند، رسیدگی نمیكند؛ نه در كمیسیون، نه در صحن مجلس. این رأی «آری» یا «نه» او به یك چنین لایحه یا طرحی، خالی از شبهه نیست؛ رأی ممتنع او هم خالی از شبهه نیست. ما كه نیامدیم اینجا بنشینیم رأی ممتنع بدهیم؛ ما آمدهایم بگوئیم این بشود، این نشود. رأی ممتنع مال آنجائی است كه انسان زحمت خودش را كشید، كار خودش را كرد، بالاخره ذهنش به جائی نرسید؛ خب، اینجا البته انسان رأی ممتنع میدهد؛ مثل فقیه و مجتهدی كه زحمت خودش را میكشد، به منابع مراجعه میكند، ادلهی اجتهادی و ادلهی فقاهتی را میبیند، بعد ذهنش به جائی نمیرسد؛ میگوید خب، اینجا احتیاط كنید؛ میگوید من رأی ندارم، فتوا ندارم. رأی ممتنع مال اینجا است؛ اما اینكه ما مطالعه نكنیم، كار نكنیم، بعد برای اینكه خودمان را اسیر «آری» یا «نه» بیدلیل و غیر مستند نكرده باشیم، میگوئیم خیلی خوب، ما رأی ممتنع میدهیم! این نمیشود. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی1392/03/08 رفتار نمایندگان در تربیت جامعه و سوق دادن جامعه به این طرف و آن طرف مؤثر است. اگر تقوا و امانت و اخلاق و احساس مسئولیت و نشاط كار، در مجلس دیده شود، این در جامعه اثر میگذارد؛ در درجهی اول مردم را نسبت به نمایندگان مجلس علاقهمند و خوشبین و متعهد میكند، در درجهی بعد رفتار آنها را به رفتار این نمایندگان عزیز - كه خب قله هستند، چهره هستند، برجسته هستند - نزدیك میكند. بیانات در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی1392/02/09 تبلیغات غرب و رسانههای منطقهایِ وابسته و مزدور، جنگ ویرانگر در سوریه را نزاع شیعه و سنّی وانمود میکنند و حاشیهی امنی برای صهیونیستها و دشمنان مقاومت در سوریه و لبنان پدید میآورد. این در حالی است که دو طرف نزاع در سوریه، نه سنّی و شیعه، بلکه طرفداران مقاومت ضدصهیونیستی و مخالفان آنند. نه دولت سوریه یک دولت شیعی، و نه معارضهی سکولار و ضد اسلامِ آن یک گروه سنّیاند. تنها هنر گردانندگان این سناریوی فاجعهآمیز آن است که توانستهاند از احساسات مذهبیِ سادهاندیشان در این آتشافروزی مهلک استفاده کنند. نگاه به صحنه و دستاندرکاران سطوح مختلف آن، میتواند مسئله را برای هر انسان منصفی روشن کند. این موج تبلیغات در مورد بحرین نیز به گونهای دیگر به دروغ و فریب سرگرم است. در بحرین، اکثریتی مظلوم که سالهای متمادی است از حق رأی و دیگر حقوق اساسییک ملت، محرومند، به مطالبهی حق خود برخاستهاند. آیا چون این اکثریتِ مظلوم شیعهاند و حکومت جبارِ سکولار، متظاهر به سنیگری است، باید این را نزاع شیعه و سنّی دانست؟ استعمارگران اروپائی و آمریکائی و همپیالههای آنان در منطقه البته میخواهند چنین وانمود کنند، ولی آیا این حقیقت است؟ اینها است که علمای دین و مصلحان منصف را به تأمل و دقت و احساس مسئولیت فرا میخواند و شناختن هدفهای دشمنان در عمده کردن اختلافات مذهبی و قومی و حزبی را بر همه فرض میسازد. بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی1391/11/28 ملت ایران در مجموعهی خود، ایمان دینی را معیار و ملاک و راهنما قرار داده است. مثال را ما از آذربایجان زدیم، اما در سرتاسر کشور، با اندازههای کم و زیاد، همهی ملت ایران اینجورند. حرکت، حرکت همراه با غیرت و شجاعت و احساس مسئولیت است؛ اما با راهنمائی دین، با پشتوانهی ایمان دینی؛ این خیلی ارزشمند است. برای همین هم هست که شما ملاحظه میکنید خطراتی که معمولاً از طرف قدرتهای سلطهگر جهانی متوجه ملتها میشود و آنها را متزلزل میکند، این خطرها ملت ایران را متزلزل نکرد. بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان و فعالان طرح «صالحین»1391/09/01 این کاری هم که الان در مجلس محترم شورای اسلامی هست، این هم یکی از همان مسائلی است که یک جنبهی تحسین و تمجید درش هست. این را من عرض بکنم؛ شما برادران و خواهران عزیز و ملت عزیز ما توجه داشته باشید؛ اینی که از مسئولان کشور سئوال بکنند، حالا یا از رئیس جمهور یا از سایر مسئولان اجرائی، این از دو جهت کار مثبتی است: یکی اینکه نشان میدهد که نمایندگان مردم در قوهی مقننه احساس مسئولیت میکنند نسبت به مسائل کشور؛ این مثبت است. جنبهی دیگر این است که مسئولان کشور با اعتماد به نفس و با شجاعت قابل تحسین میگویند آماده هستند که بیایند توضیح بدهند، این سئوالات را بیان کنند؛ این هم مثبت است. هم مسئولان قوهی مقننهی ما به وظیفه عمل میکنند، هم مسئولان قوهی مجریه ما نشان میدهند که به صحت عمل خودشان و صداقت خودشان اطمینان دارند و اعتماد دارند. انسان چه میخواهد دیگر، از همه بهتر، این است. حالا این کار اتفاق افتاده است؛ یعنی مجلس میگوید میخواهد بپرسد، این احساس وظیفه است؛ دستگاه دولتی میگوید میخواهد با اعتماد به نفس پاسخ بدهد و از عهدهی پاسخ برمیآید - که این را به ما هم گفتند - این هم قابل تحسین هست؛ هر دو قضیه خوب است، لکن من معتقدم که این دو نقطهی مثبت تا اینجا انجام گرفته، از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند. همین جا تمامش بکنند؛ همین جا تمام کنند قضیه را. مجلس یک امتحان خوبی داده است، یک امتحان خوبی مسئولین اجرائی دادهاند؛ این امتحان، امتحان خوبی بود. مردم هم با بصیرتند، مردم میفهمند، تشخیص میدهند. ادامهی این کار همان چیزی است که دشمنان میخواهند؛ دوست میدارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند؛ یک عدهای تحت تأثیر احساسات از این طرف، یک عدهای تحت تأثیر احساسات از آن طرف، یک عدهای قلمها و وسائل تبلیغ را در روزنامه و در پایگاه اینترنتی و غیره به کار بگیرند و یک فضای شلوغی درست کنند. نه، کشور احتیاج دارد به آرامش. همهی مسئولین، چه مسئولین تقنین، چه مسئولین قضا، چه مسئولین اجرا، برای اینکه کار خود را انجام بدهند، آرامش لازم دارند، مردم هم آرامش را دوست دارند. آنچه که وظیفهی مجلس بود، انجام گرفت؛ دولت هم در مقابل آنچه که وظیفهی مجلس است، اعتماد به نفس لازم را نشان داد؛ این از هر دو طرف خرسند کننده است. از حالا من از آن برادران و مجموعهی چند ده نفری در مجلس که این کار را شروع کردند، تقاضا میکنم قضیه را تمام کنند و نشان بدهند عملاً هم مسئولین دولتی، هم مسئولین قوهی مقننه و قوهی قضائیه که بیش از همه چیز به وحدت این ملت و آرامش کشور احترام میگذارند. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1391/08/10 یکی از کارهای اساسی ما، حفظ این اراده و عزمِ معطوف به اطاعت از پروردگار عالم است؛ این شرط اول است. یکیاش اتحاد ماست، یکیاش تلاش ماست. یکی باید تلاش کند درس بخواند، یکی باید تلاش کند تحقیق کند، یکی باید تلاش کند سازندگی کند، یکی باید تلاش اداری بکند، یکی باید تلاش تجاری بکند، یکی باید تلاش کند برای اینکه به طور منظم و مرتب راههائی پیدا کند برای پیشرفت کشور؛ هر کسی نوعی تلاش دارد؛ همه باید تلاش کنند. وقتی همه تلاش کردند، همه کار کردند، شکوفائی سریعتر میشود، پیشرفت بیشتر میشود، پیروزی قطعیتر میشود. یکی از راهها، ایجاد وحدت است. اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤسای محترم هشدار میدهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم - مسئولند، باید کمکشان کرد - اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامهنگاریها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایهی جنجال و هیاهو و استفادهی تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتی ندارد. مهم این است که همهی ما بدانیم مسئولیتی داریم، همهی ما بدانیم موقعیت حساسی داریم. بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی1391/07/23 یکی از نکاتی که باید در مواجههی با دنیای غرب کاملاً به آن توجه داشت، عامل و ابزار هنری است که در اختیار غربیهاست. اینها از هنر حداکثر استفاده را کردهاند برای ترویج این فرهنگ غلط و منحط و هویتسوز؛ بخصوص از هنرهای نمایشی، بخصوص از سینما حداکثر استفاده را کردهاند. اینها به صورت پروژهای یک ملت را تحت مطالعه قرار میدهند، نقاط ضعفش را پیدا میکنند، از روانشناس و جامعهشناس و مورخ و هنرمند و اینها استفاده میکنند، راههای تسلط بر این ملت را پیدا میکنند؛ بعد به فیلمساز، به فلان بنگاه هنری در هالیوود سفارش میکنند که بسازد و میسازد. بسیاری از فیلمهائی که برای ماها و برای کشورهائی نظیر ما میسازند، از این قبیل است. من از فیلمهای داخل خود آمریکا خبری ندارم؛ اما آنچه که برای ملتهای دیگر میسازند، جنبهی تهاجم دارد. چند سال پیش از این در خبرها بود که در بعضی از کشورهای بزرگ اروپائی تصمیم گرفته شد که با فیلمهای آمریکائی مقابله شود. آنها مسلمان نیستند، اما آنها هم احساس خطر میکردند؛ آنها هم احساس تهاجم میکردند. نسبت به کشورهای اسلامی البته بیشتر، و در مورد کشور انقلابی ما هم به طور ویژه؛ نگاه میکنند، خصوصیات را میسنجند، وضعیت را میسنجند، فیلم را بر اساس آن میسازند، خبر را بر اساس آن تنظیم میکنند، رسانه را بر اساس آن شکل میدهند و میفرستند فضا. باید به اینها توجه داشت. سلیقهسازی میکنند، فرهنگسازی میکنند؛ بعد از آنکه سلیقهها را عوض کردند، ذائقهها را عوض کردند، آن وقت اگر احتیاج به زر و زور بود، دلارها را وارد میکند، نیروهای نظامی و ژنرالها را وارد میکنند. این، شیوهی حرکت غربیهاست؛ باید مراقب بود. باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامیِ نوین بر دوش آنهاست؛ و یکی از حدود و ثغور این کار، مواجههی با تمدن غرب است، به صورتی که تقلید از آن انجام نگیرد. بیانات در اجتماع مردم اسفراین1391/07/22 کشور ما، ملت ما در یک عرصهی رویاروئی بزرگی با موانع حضور دارد و در این عرصهی رویاروئی، کشور احساس ضعف نمیکند. ما احساس ناتوانی نمیکنیم؛ احساس قدرت و توانائی میکنیم؛ میدانیم که با تلاش میتوان همهی این موانع را از بین برد. برخی از موانع، موانع طبیعی است؛ با این موانع طبیعی به شکلی باید برخورد کرد و با آنها زورآزمائی کرد. بعضی از موانع، موانع تحمیلی است، موانع سیاسی است، مشکلاتی است که دشمنان پیشرفت این کشور در برابر راه این مردم به صورت مانع ایجاد میکنند؛ با اینها به شکل دیگری باید برخورد کرد. در این عرصهی رویاروئی و رزم انسانی و جنگ ارادهها، آنچه که میتواند تعیینکننده باشد، عبارت است از تصمیم و اراده و بصیرت و روشنبینی شما مردم عزیز. وحدت ملت ایران، اتحاد کلمهی مسئولان کشور، همکاری دستگاههای مختلف، وظیفهشناسی و مسئولیتشناسی آحاد مردم میتواند ما را به پیشرفتهای بیشتری برساند؛ میتواند آن چهرهای را که متناسب با این کشور و این ملت عزیز و بااستعداد است، برای ما به وجود بیاورد. بیانات در اجتماع مردم بجنورد1391/07/19 به حول و قوهی الهی و با هشیاری مردم و تدبیر مسئولان، مشکلات برطرف خواهد شد. هم مردم وظیفه دارند، هم ما مسئولان وظیفه داریم؛ همه باید به وظائفمان عمل کنیم. وقتی به وظیفه عمل کردیم، کارها پیش خواهد رفت. هشیاری مردم نقش دارد. ببینید در تهران یک عدهای به نام بازاری آمدند در خیابانها اغتشاش کنند، فوراً بازاریهای محترم با موقعشناسی اعلامیه دادند، اعلان کردند که اینها دروغ میگویند، اینها از ما نیستند. این کارِ درستی است. اگر هشیاری قشرهای مختلف مردم و موقعشناسی آنها بوقت به سراغشان بیاید، این باارزش است. این کار، کار باارزشی بود که انجام دادند. حرف من در فتنهی 88 هم همین بود. در فتنهی 88، چند روز بعد از انتخابات به آن عظمت، یک عدهای آمدند اظهار مخالفت کردند، یک عده هم از این فرصت استفاده کردند؛ سلاح گرفتند، کار را به آشوب و تشنج کشاندند، پایگاه بسیج را گلولهباران کردند. حرف ما این بود: آن کسانی که به نام آنها این کارها انجام میگرفت، باید همان وقت اعلامیه میدادند، اعلام بیزاری میکردند، میگفتند اینها از ما نیستند؛ اما نکردند. اگر این کار را میکردند، فتنه زودتر ریشهکن میشد؛ مسائل بعدی هم پیش نمیآمد. این هشیاری، موقعسنجی، لحظه را به حساب آوردن، خصوصیت برجسته و مهمی است که باید ملت ما در همهی موارد متوجه باشند؛ آنجائی که دشمنی و توطئهی دشمن حس میشود، به صورت لحظهای باید همه حساسیت نشان بدهند. این از ناحیهی مردم. از ناحیهی مسئولین کشور هم، آنها اتحاد لازم را با هم داشته باشند؛ همدلی داشته باشند، برنامهریزی داشته باشند، مسئولیتشناسی و مسئولیتپذیری داشته باشند، تقصیرها را گردن هم نیندازند، حدود قانون اساسی را نسبت به خودشان حفظ کنند. قانون اساسی ما نقص ندارد، کمبود ندارد. نقش مجلس معلوم است، نقش دولت معلوم است، نقش رئیس جمهور معلوم است، نقش قوهی قضائیه معلوم است؛ هرکدام وظائفی دارند، باید به وظائفشان عمل کنند؛ با هم همدلی کنند، با هم همراهی کنند، با هم همزبانی کنند. «پس زبان همدلی خود دیگر است / همدلی از همزبانی بهتر است». ما بحمداللّه در این زمینه هم مشکلی نداریم. مسئولین کشور دلسوزند. ما همهمان بشریم، همهمان انسانیم، خطاهائی میکنیم، اشتباهاتی از ما سر میزند؛ لیکن اشتباهات همهاش قابل جبران است. خوشبختانه مسئولین، مسئولین دلسوزی هستند؛ در رؤسای قوا، در بدنههای قوا، دلسوزی کم نیست، علاقهمندی به سرنوشت نظام کم نیست؛ همهشان دلسوزند، همهشان علاقهمندند؛ کار را انشاءاللّه پیش میبرند، الان هم مشغول تلاشند. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان1391/07/12 خب، مسئولین محترم در مجلس حضور دارند - چند نفر از وزرای محترم و رئیس محترم بنیاد نخبگان - من انتظارم این است که نظراتی که این جوانهای عزیز بیان کردند، مورد توجه قرار بگیرد، روی اینها کار شود، بررسی شود. ای بسا جرقههائی که میتواند منتهی شود به یک نور بزرگ و شعلهای فراگیر که فضا را روشن کند. و توجه شود به این که این نظرات از دلهای صادق صادر شده؛ این هم خیلی مهم است. در همهی این مطالبی که دوستان گفتند و من رئوس مطالب را یادداشت کردم، انسان همین نکته را مشاهده میکند: برخاستهی از صدق و صفا و احساس شیرینِ موجود در ذهن جوان و دل جوان، که احساس مسئولیت میکند و با امید و با نشاط حرف میزند. این از آن چیزهائی است که اصلاً فضا را شیرین میکند. وقتی جوانها با آن امید و با آن نشاط و با آن روحیه حرف میزنند، فضا، فضای پرنشاطی میشود؛ این پیشنهادها غالباً اینجور است. البته این مطالب، سنجیده هم هست؛ یعنی آنچه دوستان بیان کردند، پیشنهادهای خامی به نظرم نرسید. پیام به بیست و یکمین اجلاس سراسری نماز1391/06/15 تلاشهای فرهنگی و هنری و برنامهریزیهای آموزشی و غیره، همه باید به گونهای طراحی و اجرا شود كه نماز، با كیفیت مطلوب، روزبهروز در میان مردم بهویژه جوانان و نوجوانان رونق گیرد و همه بهراستی از این چشمهی پاكی و روشنی بهرهمند گردند. بیشك دستگاههای متعدد امور فرهنگی و آموزشی و صداوسیما و دستاندركاران ادارهی مساجد، بیش از دیگران باید احساس مسئولیت كنند. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس نهم1391/03/24 یک نکتهی اساسی در اینجا وجود دارد که همهی ما باید به آن توجه کنیم - بنده بیشتر از شما به توجه به این نکته احتیاج دارم؛ همهی شما هم به اقتضای مسئولیت، احتیاج دارید - و آن، احساس تکلیف است؛ اخلاص نیت و عمل برای خداست. این اگر شد، همهی مشکلات حل خواهد شد، همهی راهها گشاده خواهد شد؛ این اگر شد، رحمت الهی و کمک الهی شامل حال خواهد شد؛ «ان تتّقوا الله یجعل لکم فرقانا» - همین آیاتی که الان تلاوت کردند - این اگر شد، توهّم غلطِ انهزام در مقابل دشمن و تسلط دشمن از بین خواهد رفت. توکل به خدا، ارتباط با خدا - که ناشی از این نیت خالص است - همهی مشکلات را حل میکند. پیام به مناسبت آغاز به کار نهمین دورهی مجلس شورای اسلامی1391/03/07 اکنون در طلیعهی مجلس نهم، اصلیترین توصیهی اینجانب به نمایندگان محترم آن است که در جایگاه خطیری که با رأی مردم به دست آوردهاند، تنها به مسئولیت الهی و اَدای وظیفهی سنگین نمایندگی از ملّت بیندیشند و انگیزهها و حُب و بُغضهای شخصی و گروهی و طائفی و محلی را در قانونگذاری که مهمترین وظیفهی مجلس شورای اسلامی است و نیز در نظارت بر اجرای قانون و البته در موضعگیریهایی که فضای کشور را تحت تأثیر قرار میدهد، دخالت ندهند. در صدر این همه، قانون قرار دارد. قانون باید کارآمد، روزآمد، شفاف، معطوف به نیازهای عمومی و تأمینکنندهی منافع ملّی باشد. در دههی پیشرفت و عدالت، همهی قوانین باید به تحقق این دو شاخص عمومی کمک کند و با نگاه بلندمدت، گسترهای هرچه طولانیتر و پهناورتر داشته باشد. اولویتهای کشور باید احصاء شود و جایگاهی شایسته را در اهتمام به قانونگذاری بیابد. بیانات در دیدار مسئولین اجرائی استان کرمانشاه1390/07/28 این دیدار که با مسئولان و مدیران اجرائی سطوح مختلف از سراسر استان و در این جمع صمیمی انجام میگیرد، خصوصیتی دارد که در دیدارهای قبلیِ ما این خصوصیت وجود ندارد؛ و آن این است که مردم عزیز کرمانشاه با مجاهدتهای خودشان در طول سالهای گذشته، با اظهار لطفی که در این سفر نسبت به این حقیر انجام دادند، و با وفاداری نسبت به انقلاب، نشان دادند که مسئولیت مسئولان در قبال این مردم، مسئولیت سنگینی است. آن مسئولانی که در بخشهای مختلف، این بارِ سنگین تعهد بر دوششان هست، عمدتاً در همین جمعی که اینجا حضور دارید، محسوب میشوند. لذا در این جمع، یکایک من و شما که اینجا نشستهایم، بایستی نسبت به این مردم عزیز و خدمتگزار و وفادار احساس مسئولیت کنیم و هر کدام نقش خودمان را به بهترین وجه ایفاء کنیم. بنابراین بار سنگین، بر دوش شما برادران و خواهران عزیز است. بیانات در اجتماع مردم گیلانغرب1390/07/23 یکی از چیزهائی که در حفظ همین مرز هویت ملی تأثیر زیاد دارد، عبارت است از حفظ خاطرات آن دوران دفاع مقدس و دوران باشکوه. این که در شهر شما یک بانوی مسلمان و شجاع در مقام دفاع میتواند سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی مهاجم را به خاک و خون بکشد، این را نگه دارید و برای خودتان حفظ کنید. این که این شهر توانسته است در سختترین شرائط در مقابل تهاجم دشمن بایستد، این را برای خودتان نگه دارید و حفظ کنید. البته برای گیلانغرب حفظ خاطرات دوران دفاع مقدس لازم است؛ عیناً حفظ این خاطرات، برای مردم قصر شیرین، برای مردم اسلامآباد غرب لازم است. در آن مناطق هم مردان و زنان مدافع و مبارزی حضور داشتند، تلاش کردند و با همهی وجود در مقابل دشمن ایستادند. این حفظ هویت اسلامی ملت ایران آنقدر اهمیت دارد که برای آن، مردان بزرگ، دانشمندان بزرگ، مجاهدان بزرگ، شخصیتهای برجسته باید احساس مسئولیت کنند. بیانات در جمع خانوادههای شهدا و ایثارگران کرمانشاه1390/07/21 برای من در سفر به شهرهای مختلف، یکی از مهمترین و باعظمتترین دیدارها، دیدار با خانوادهی معظم شهیدان و ایثارگران و جانبازان است. علت این است که در مسئلهی ایثار، عظمتی نهفته است که هیچ جامعهای بدون دارا بودن یک چنین نقطهی مهم و تعیینکنندهای نخواهد توانست به عزت و عظمت دست پیدا کند. ما در قضیهی شهادت شهیدان و مجاهدت ایثارگران و جانبازان معمولاً جوانب محدودی را میبینیم و مشاهده میکنیم؛ در حالی که خود عمل و حرکت ایثار در جامعه که منجر به شهادت یا جانبازی میشود، معانی متعددی دارد؛ جهات مختلفی دارد که هر کدام از اینها درخور بررسی است. یکی از این جهات، فرصتشناسی و پاسخگوئی به نیاز لحظههاست. ممکن است احساس مسئولیت در کسانی باشد، اما در لحظهی نیاز، این مسئولیت را نه تشخیص بدهند و نه عمل کنند؛ این خیلی تفاوت دارد با آن حرکت و اقدامی که درست در لحظهی نیاز اتفاق میافتد و انجام میگیرد. جوانان شجاع و باغیرت و مؤمن و فداکاری که نیاز کشور را احساس کردند و به سراغ خطر رفتند و به استقبال خطر شتافتند، اینها این امتیاز برجسته را دارند که نیاز را در زمان خود فهمیدند و به آن پاسخ گفتند. این یک بعد بسیار مهمی است، این برای ما درس است. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1390/05/19 اگر چنانچه به مجموعهی دشمن به چشم یک جبههی مستمری که وظائف را تقسیم کردند، نگاه کنیم، آن وقت احساس مسئولیت ما در هر قضیهای شکل تازهای به خودش میگیرد. حالا در همین قضیهی این ترورها، من عقیدهام این است که بچههای تشکلهای دانشجوئی در این قضیه کوتاه آمدند؛ یعنی کمعملی نشان دادند. باید این قضیه را بزرگ میکردید. البته نه اینکه بزرگ کنید - چون خودش بزرگ است - همان جور که هست، منعکس میکردید. ما حتّی ندیدیم تشکلهای ما پوستر این شهدا را هم چاپ کنند، منتشر کنند، پخش کنند، یادمان اینها را نگه دارند. نه، این موضوع اصلاً نباید فراموش شود؛ این کار کوچکی نیست. بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه1390/04/06 یک چیزی که ضد حالت اعتماد مردم است، این است که افرادی علیه قوه - چه این قوه، چه قوهی مجریه یا قوهی مقننه - بنا کنند تشکیک کردن. عادت بدی پیدا شده است - البته این جدید هم نیست، اینها همیشه بوده است؛ اما خب، حالاها چون وسائل ارتباط جمعی متکثر است، همهگیر است، فراگیر است، بیشتر خود را نشان میدهد - این عادت بد، تشکیک کردن در گزارشهاست. قوهی قضائیه گزارش میدهد، یک نفر میآید میگوید که از کجا معلوم اینها راست است. یک شبههای به وجود میآورد. قوهی مجریه گزارش میدهد، یکی پیدا میشود و میگوید آقا از کجا معلوم این آمارها درست باشد. تشکیک ایجاد میکند. عین همین قضیه در مورد قوهی مقننه هم هست. نمیشود زحمات یک مجموعهی انسانیِ فعال را با یک ان قلت بیجا و القاء شبههی بیمورد، همه را انسان زیر پا له کند؛ این غلط است. البته جلوی حرف کسانی که اختیار حرف زدن خود را ندارند، نمیشود گرفت؛ اما مسئولان متوجه باشند. رسانههائی که احساس مسئولیت میکنند، متوجه باشند؛ بیدلیل گزارشهای رسمی مسئولان برجستهی نظام را زیر سؤال نبرند. هم در قوهی قضائیه این حرف هست، هم در قوهی مجریه این حرف هست، هم در قوهی مقننه این حرف هست. زیر سؤال بردن فعالیتها، زحمات را ضایع میکند. انسان میبیند این ایام در مورد آمارهای قوهی مجریه خدشه میکنند، در مورد اظهارات و آمارهای قوهی قضائیه خدشه میکنند، در مورد اقدامهای مثبت و فعالیتهای خوب قوهی مقننه و مجلس القاء شبهه میکنند؛ این، اعتماد مردم را از بین میبرد. ما به عنوان کسی که مستمع و شنونده و مخاطب این گزارشهاست، باید هوشیارانه نگاه کنیم، اما گزارشها را تلقی به قبول کنیم. باید تلقی به قبول کنیم. البته در مواردی ممکن است یک آمار دروغ، آمار غلط، آمار اشتباهی هم داده شود؛ این را نباید تعمیم داد و شبهه کرد؛ این، اعتماد مردم را از دستگاههای نظام، از بدنههای نظام سلب میکند، ضایع میکند. مسئولین به این نکته توجه داشته باشند. بنابراین، این اعتماد هم خیلی مهم است. بیانات در مراسم بیست و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1390/03/14 در دوران جوانی ما، در حوزهی علمیهی قم، ایام نیمهی رجب که روزهای معروف اعتکاف است، شاید در مسجد امامِ آن روز، ده نفر، پانزده نفر، بیست نفر طلبه - آن هم در مرکز حوزهی علمیه، که قم باشد - اعتکاف میکردند؛ این کار معمول نبود، بلد نبودند. امروز در دانشگاههای کشور، هزاران نفر از جوانان دانشجو - دختران و پسران - در مساجد دانشگاهها اعتکاف میکنند، سه روز عبادت میکنند، خلوت میکنند، با خدای خود ارتباط برقرار میکنند؛ مساجد بزرگ و مجامع بزرگ که جای خود دارد. اینها معنویت است. کشور ما اهل معنویت است، اما معنویت ما همراه و همروال است با احساس مسئولیت. این معنویت به هیچ وجه نباید ما را از مسئولیت عظیم انقلابیِ خودمان جدا کند، بلکه کمک به حرکت انقلابی است. آن کسانی که با تکیهی به دینداری و با عنوان کردن دینداری، سعی میکنند جامعه را سیاستزدائی کنند، جوانان را سیاستزدائی کنند، جوانان را از حضور در عرصههای کشور دور نگه دارند، اشتباه میکنند، راه خطا میروند، دچار انحرافند؛ این ابعاد با همدیگر است. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1389/12/19 از همهی آقایان تشکر میکنیم؛ بخصوص از جناب آقای هاشمی رفسنجانی، برای اینکه در این اجلاس، انتظار خصمانهای را که دشمنان داشتند، خنثی کردند. آنها انتظار داشتند که بین خبرگان امت اختلاف بیفتد؛ رقابتها به صورت رقابتهای متعارف دنیای مادی در بیاید و مسابقهی در خدمت، تبدیل بشود به رقابت منفیِ در تصرف مراکز و جایگاهها؛ که این بحمداللَّه نشد. خب، از جناب آقای هاشمی انتظار هم همین بود؛ با توجه به سابقهی عقل و احساس مسئولیتی که در ایشان همیشه ما مشاهده کردیم. و آنچه که انتخاب هم کردید آقایان! انتخاب بجا و بحقی بود. جناب آقای مهدوی شخصیت برجسته و بارزی هستند؛ هم در عالم روحانیت، هم در عالم سیاست، هم در مسائل جاری کشور، در مسائل حوزه و دانشگاه، از اول انقلاب تا امروز. آنچه اتفاق افتاد، انشاءاللَّه به برکت اخلاص آقایان و اخلاص شماها و عقل و تدبیری که انسان در رفتارها و گفتارها مشاهده میکند، به خیر اسلام و مسلمین خواهد بود؛ انتظار هم همین است. پیام به کنگره عظیم حج1389/08/24 وظیفهی بزرگِ آن هم، فرمان دادن به نیکی و بازداشتن از بدی و ایمان راسخ به خداست. هیچ معروفی برتر از نجات ملتها از چنگال قدرت اهریمنی استکبار و هیچ منکری زشتتر از وابستگی و خدمت به مستکبران نیست. امروز کمک به ملت فلسطین و محاصره شوندگان غزه، همدردی و همراهی با ملتهای افغانستان و پاکستان و عراق و کشمیر، مجاهدت و مقاومت در برابر تعدی آمریکا و رژیم صهیونیستی، پاسداری از اتحاد مسلمانان و مبارزه با دستهای آلوده و زبانهای مزدوری که به این اتحاد ضربه میزنند و گستردن بیداری و احساس تعهد و مسئولیت در میان جوانان مسلمان در همهی اقطار اسلامی، وظایف بزرگی است که متوجه خواص امت است. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1389/08/12 در سال 57 جوانهای ما، نوجوانهای ما، دانشآموزان دبیرستانی ما به عنوان پاکترین و بیآلایشترین قشرها توی میدان آمدند و کشته شدند. سیزده آبان روز کشتار دانشآموزان است توی همین خیابانهای تهران. وقتی این نوجوانها و جوانها توی میدان آمدند و فریاد چهارده سال قبل امام را در فضا انعکاس دادند، جلادان مزدور آمریکا از اینها انتقام گرفتند؛ روی اینها آتش گشودند، خون اینها روی اسفالت خیابانهای تهران ریخت و آن را رنگین کرد. این هم مطلب مهمی است؛ نه فقط به خاطر اینکه تعدادی جوان و نوجوان به شهادت رسیدند - البته این مهم است - بلکه به خاطر این نکتهی مهمتر که حرکت عظیمی که امام در سال 42 و 43 آغاز کرد، آنقدر زنده و باطراوت و بانشاط است که یک عده جوان پاکیزهی دانشآموز را توی میدان میآورد، احساس مسئولیت میکنند، احساس تعهد میکنند و در مقابل سرنیزهی دستگاه جبار و طاغوت میایستند. در دنیا اینجور چیزی کمنظیر است. امروز هم همینجور است. امروز هم دانشآموزان دبیرستانی ما در کنار دانشجویان، در کنار قشرهای دیگر، در کنار بسیج و در جاهای دیگر، جزو پیشقدمترین گروههای اجتماعی ما هستند. در دوران دفاع مقدس هم باز دانشآموزان جزو پیشروان و خطمقدمها محسوب میشدند. شما اگر با خانوادههای شهدا تماس بگیرید - من با خیلی از اینها تماس دارم و میبینم - و از آنها بپرسید جوانتان چند ساله بود، میگویند شانزده ساله، هفده ساله، چهارده ساله. این یعنی چه؟ یعنی احساس تعهد، روحیهی انقلابی، احساس مسئولیت ناشی از روشنبینی و بصیرت به اینجا رسیده که جوان دانشآموزِ این ملت وسط میدان میآید، سینهی خودش را سپر میکند، از همهی آرزوهای جوانیاش میگذرد، برای اینکه آرمانهای بزرگ و هدفهای الهی و اسلامی را در جامعه تحقق ببخشد. این هم حادثهی بزرگ دیگری بود که در سال 57 اتفاق افتاد؛ مفهوم بسیار عظیم دیگری که پشت سر کلمهی سیزده آبان قرار دارد. سیزده آبان نماد اینهاست. بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم1389/07/29 با بیطرف ماندن روحانیت در مسائل چالشیِ اساسی، موجب نمیشود که دشمن روحانیت و دشمن دین هم بیطرف و ساکت بماند؛ «و من نام لمینم عنه». اگر روحانیت شیعه در مقابل حوادث خصمانهای که برای او پیش میآید، احساس مسئولیت نکند، وارد میدان نشود، ظرفیت خود را بروز ندهد، کار بزرگی را که بر عهدهی اوست، انجام ندهد، این موجب نمیشود که دشمن، دشمنی خود را متوقف کند؛ بعکس، هر وقت آنها در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند. غربیها ظرفیت عظیم فکر شیعه برای مواجههی با ظلم جهانی و استکبار جهانی را از مدتها پیش فهمیدهاند؛ از قضایای عراق، از قضایای تنباکو؛ لذا آنها ساکتبشو نیستند؛ آنها به تجاوز خود، به پیشروی خود ادامه میدهند. سکوت و بیطرفی علما و روحانیون و حوزههای علمیه به هیچ وجه نمیتواند دشمنی دشمن را متوقف کند. بنابراین حرکت حوزههای علمیه، بیطرف نماندن حوزههای علمیه در قبال حوادث جهانی، در قبال مسائل چالشیِ ملی و بینالمللی یک ضرورتی است که نمیشود از آن غافل شد. بیانات در دیدار جهادگران بسیج سازندگی1389/06/31 خودتان را قدر بدانید؛ این راه را قدر بدانید؛ ارتباطتان، ارتباط دلهای پاک و بیآلایشتان را با خدا روزبهروز قویتر کنید؛ از خدای متعال مدد بخواهید. این احساس مسئولیتی که در شما هست، این احساس مسئولیت را روزبهروز بیشتر کنید و مثل نقطهی مشتعلی که اطراف خود را مشتعل و نورانی میکند، در محیط خود اثر بگذارید. هر جا هستید: در محیط خانواده، در محیط کار، در محیط درس، در محیط جامعه، روی اطرافیان تأثیر بگذارید. روزبهروز لطف خدای متعال گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد و خدای متعال دست لطفش را از سر شما ملت عزیز، انشاءاللَّه تعالی بر نخواهد داشت. امیدواریم همهتان مشمول دعای حضرت بقیهاللَّه (ارواحنا فداه) باشید. خدا انشاءاللَّه همهی شما عزیزان را محفوظ بدارد. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1389/06/25 مسئلهی مهمی که در ذهن بنده همیشه هست- آنطور که فرمودند، در جلسه هم مطرح شده- و مورد دغدغهی افراد است، مسئلهی فرهنگ است؛ مهم است. مسئلهی فرهنگ از مسائل اقتصادی مهمتر است، از مسائل سیاسی مهمتر است. فرهنگ چیه؟ فرهنگ عبارت است از آن درک، برداشت، فهم، معتقَد و باور انسانها و روحیات و خلقیات آنها در زندگی؛ آنهائی است که انسان را به کار وادار میکند. فرهنگ حاکم بر یک کشور مثلًا اگر چنانچه فرهنگ مسئولیتپذیری بود، این عمل مردم را هدایت میکند. نقطهی مقابل، حالت بیمسئولیتی است که انسان نسبت به حوادث، نسبت به قضایا، نسبت به آینده، نسبت به دشمن، نسبت به دوست، احساس مسئولیت نکند. مسئولیتپذیری، تزریق مسئولیتپذیری و هدیه کردن او به ارواح مردم، به افکار مردم و روحیات مردم، این تقویت فرهنگ است. ایثارگری، وجدان کاری، انضباط، تعاون اجتماعی، سازگاری اجتماعی، پرهیز از اسراف، اصلاح الگوی مصرف، روحیهی قناعت، استحکام در آنچه که تولید میکنیم؛ اینها فرهنگ است. اینها را باید در مردم تقویت کرد. درستکاری، زنده نگه داشتن اندیشههای امام و انقلاب، روحیهی انسجام و اتحاد اسلامی- آن چیزی که قرآن هم ما را به او امر میکند، تفکرات ما هم به او امر میکند، انقلاب هم ما را به او حمل میکند و امر میکند- با برادران مسلمان، با هممیهنان، حالت اتحاد و انسجام داشتن، تعصب متقابل مثبت نسبت به یکدیگر داشتن، که در عرض گسترهی امت اسلامی هم همین جور است. اینها فرهنگ است. یکی از آنها هم البته فرهنگ عفاف و فرهنگ سادهزیستی است. بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور1389/06/16 من پریروز به استادان دانشگاهها که اینجا تشریف داشتند، به آنها هم گفتم، به شما هم عرض میکنم؛ نه اینکه خیال کنید ما به این چیزها قانعیم، یا نرخ بیکاری در کشور را اطلاع نداریم و نمیبینیم؛ نه، همهی این کارهائی که انجام گرفته، قدم اول است؛ همهی این کارها قدمهای اول است. ما قدمهای بعدی را باید برداریم. مهم برای برداشتن قدم بعدی چیست؟ مهم در درجهی اول این است که ما بدانیم میشود قدم برداشت. بعد از آنی که فهمیدیم اقدام، ممکن است، احساس کنیم که این اقدام یک وظیفه است؛ یک وظیفهی عظیمی است. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی1389/03/18 وقتیکه انسان به ترکیب مجلس و بافت مجلس نگاه میکند، با توجه به اختلاف جناحها و جهتگیریها و سلائق سیاسی- که خوب، یک امر طبیعی است- مجلس را یک مجموعهی شاداب، مؤمن و دارای احساس مسئولیت میبیند. همین هم درست است. بیانات در دیدار جمعی از معلمان سراسر کشور1389/02/15 آموزش و پرورش، چه در بخش ستادی، چه در بخش صف- که همین مجموعهی معلمان و آموزگاران و دبیران در سراسر کشور هستند- میتواند آیندهی این کشور را رقم بزند. درست است که تغییر بنیادی آموزش و پرورش یک کار اساسی است که بارها این را به مسئولان محترم کشوری و آموزش و پرورش تذکر دادهایم؛ خوب، بحمد اللَّه در بیانات وزیر محترم هم شنیدید که فعالیت خوبی در این زمینه انجام گرفته است، که باید یک تغییر بنیادی بر اساس نیاز، بر اساس اهداف والا، بر اساس امکانات عظیم کشور، امکانات انسانی، در آموزش و پرورش به وجود بیاید؛ این در جای خود صحیح است، بنده هم در همین زمینه تأکید میکنم؛ این کار را رها نکنید، متوقف نکنید؛ با شوق و همت مضاعف، با انگیزهی تمام نشدنی، این کار را تا نهایت دنبال کنید، که کار دشواری هم هست؛ لیکن معلم از لحاظ انگیزهی شخصی، از لحاظ احساس مسئولیت نمیتواند متوقف بماند تا اینکه آن وضعیت مطلوب در آموزش و پرورش به وجود بیاید. توصیهی من به همهی شما معلمان عزیز، به معلمان سراسر کشور این است که این نقش عظیم را در خود باور کنید؛ بدانید که دارید چه نقش عظیمی را برای آیندهی کشور ایفاء میکنید. بیانات در دیدار جمعی از معلمان سراسر کشور1389/02/15 این جمله را هم در بارهی شهید بزرگوارمان مرحوم آیتاللَّه مطهری (رضوان اللَّه تعالی علیه) عرض کنیم: حقیقتاً رفتار و منش آن مرد بزرگ، نشاندهنده و نمایشگر یک معلم کامل و با احساس مسئولیت بود. در هیچ عرصهای از عرصههائی که حضور یک متفکر اسلامی مورد نیاز بود، ایشان از ورود در آن عرصه خودداری نکرد؛ ملاحظات و مصالح نتوانست جلوی او را بگیرد که وارد این عرصه نشود؛ چه در زمینههای سیاسی، چه در زمینههای فکری. در زمینهی پاسخ به سؤالهای گوناگونی که در آن دوره ذهن جوانهای ما را به خود مشغول کرده بود، شهید مطهری مثل برخی از مدعیان روشنفکری دینی نبود که مطالب اجنبیِ از منطق دین و محتوای دین را با لعاب دینی و قالب دینی عرضه کند؛ بلکه درست نقطهی مقابل، مفاهیم حقیقی دینی را در بستهبندیهای متناسب روز و متناسب با سؤال و نیاز و استفهام مخاطبین عرضه میکرد. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور1389/02/01 مسئلهی سلامت جزو اولین مسائل مهم زندگی جوامع است. این حدیث معروف «نعمتان مجهولتان الصّحّة و الأمان» حقیقتاً انگشت اشارهای است به یک امر اساسی و حیاتی. هم سلامت، هم امنیت در شمار نعمتهای بزرگی است که انسان تا از آن نعمتها محروم نباشد، اهمیت و ارزش آن را نمیفهمد؛ مثل هوا، مثل تنفس. تا وقتی انسان تنفس میکند، اهمیت این نعمت رایگان و همهجائی را درک نمیکند؛ تنفس که مشکل شد، انسان آن وقت احساس میکند چه نعمت بزرگی از دست رفته است. مجموعهی پزشکی و پرستاری و بقیهی دستگاههای سلامت، در واقع تأمینکنندهی این نعمت بزرگ برای جامعهاند. و نقش پرستار در این میان، نقش بسیار برجستهای است. پرستار در یک تلاش و چالش دائمیِ روحی و روانی است؛ فقط مسئلهی جسم او نیست. خستگی روحی، مواجههی با بیمار و دردمند و احساس وظیفهی اینکه باید برای این دردمند و بیمار، هم علاج جسمانی، هم علاج روحی و معنوی تقدیم کند، مسئلهی بسیار فرسایندهای است، کار سنگینی است. این وظیفهی سنگین را پرستاران بر عهده گرفتهاند. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور1389/02/01 دنیای فاسد غرب خواستند بروز زن را، شخصیت زن را در روشهای غلط و انحرافی که همراه با تحقیر جنس زن است، به زور به ذهن دنیا فروکنند: زن برای اینکه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. این شد شخصیت برای یک زن؟! بایستی حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوهگری کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟ این غرب مستِ دیوانهی از همه جا بیخبر، تحت تأثیر دستهای صهیونیستی، این را به عنوان تجلیل از زن عَلم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمت زن به این نیست که بتواند چشم مردها را، هوس هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخاری برای یک زن نیست؛ این تجلیل زن نیست؛ این تحقیر زن است. عظمت زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزت مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساس تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جای خود به کار ببرد، آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به کار ببرد. این ترکیب ظریف فقط مال زنهاست؛ این آمیزهی ظریف لطافت و بُرندگی، مخصوص زنهاست؛ این امتیازی است که خدای متعال به زن داده است؛ لذا در قرآن به عنوان نمونهی ایمان- نه نمونهی ایمان زنان، نمونهی ایمان همهی بشر؛ زن و مرد- دو زن را مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین آمنوا امرأت فرعون» و «مریم ابنت عمران»؛ یکی زن فرعون است، دومی هم حضرت مریم است. اینها اشارهها و نشانههائی است که منطق اسلام را نشان میدهد. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/12/06 مسئلهی دیگر در انتخابات و اهمیت انتخابات، مسابقه و رقابت سالمی است که وجود دارد؛ نشاط مردمی است که در انتخابات به وجود میآید. انتخابات چیزی است که موجب میشود مردم احساس کنند مسئولیت دارند، باید تشخیص بدهند، باید بیایند توی میدان. نشاط مردمی، خون تازهای به رگهای نظام میریزد و روح تازهای میدمد. تحول در مدیریت وجود دارد. این انتخاباتها یکی از بزرگترین محسّناتش این است که از رکود جلوگیری میکند. بهترین شکل ادامهی یک نظام اجتماعی این است که در عین ثبات، تحول داشته باشد. رکود بد است و ثبات خوب است. ثبات یعنی استقرار؛ یعنی این چهارچوب، این هندسه، در جای خود محفوظ باشد، مستقر باشد، ریشهدار باشد؛ در عین حال در داخل این چهارچوب، تحولات، مسابقات و رقابتها وجود داشته باشد. این بهترین شکل است که کشتی نظام در دریاهای طوفانی بتواند بدون دغدغه حرکت کند. «و هی تجری بهم فی موج کالجبال»؛ این در بارهی کشتی نوح است. کشتی حرکت میکند، در بین امواج گوناگون هم هست؛ لیکن این امواج سهمگین نمیتوانند استقرار او را از بین ببرند. این استقرار بایست وجود داشته باشد. البته در درون این استقرار، در درون این چهارچوب، تحول وجود دارد. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/12/06 در اجتماعات عظیمی که تشکیل میشود، غالباً جوانها حضور دارند. در بیست و دوی بهمن، شما نمونهی کمنظیرش را مشاهده کردید؛ چه در تهران، چه در بقیهی شهرها- آنطور که حالا در دوربینهای تلویزیون انسان میدید و از بعضی از کسانی که از نزدیک دیده بودند، انسان میشنود- اغلب اینهائی که بودند، جوان بودند؛ اکثر این جمعیت، جوانها بودند. خوب، این نشاندهندهی چیست؟ مردم احساس مسئولیت میکنند، میآیند توی میدان. این احساس مسئولیت مردم و بخصوص جوانها، بعد از گذشت سی و یک سال از انقلاب، خیلی حادثهی عظیمی است؛ خیلی حادثهی بزرگی است. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/12/06 انسان وقتی نگاه میکند، میبیند آگاهی مردم، بصیرت مردم، احساس مسئولیت مردم در قبال نظام اسلامی، حقیقتاً بینظیر است. با این احساس مسئولیت، با این احساس آمادگی، یقیناً اگر امروز یک حادثهای مثل حادثهی دفاع مقدس در کشور ما پیش میآمد، کسانی که وارد میدان میشدند، از آن روز که در دفاع مقدس جوانهای ما میآمدند، بیشتر خواهد بود و کمتر نخواهد بود. انسان این را از این حرکت عظیم مردمی احساس میکند. دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه شش بهمن1388/11/06 افتخارات مازندران و در این مناسبت عرض کنیم بالخصوص مردم آمل، افتخارات کمی نیست. چه در وادی مجاهدت فی سبیل الله، چه در وادی علم، فقاهت، معرفت و عرفان، انصافاً چهرهی آمل چهرهی درخشانی است. امروز هم بحمد اللَّه بزرگان روحانی آملی جزو افتخارات حوزههای علمیه و جزو ذخائر باارزش روحانی کشور ما محسوب میشوند. در امتحان عظیم هشتسالهی جنگ تحمیلی هم، چه شهر آمل، چه استان پهناور مازندران، یکی از بخشهای پرافتخار کشور بودند. من همان وقت هم، چه با لشکرهای مستقر در مازندران، چه با بسیجیهای آنها و جوانان فداکار آنها آشنائی داشتم؛ آنها را از دور و نزدیک میشناختم؛ مجاهدتهاشان را میدانستم؛ اینها که از یاد انقلاب نخواهد رفت. یک بنائی را شما مشاهده میکنید مستحکم، باشکوه و سربلند؛ کی این خشتها را، این سنگها را روی هم گذاشت تا این بنا به وجود آمد؟ کی توانست این نقشهی فاخر را در عمل پیاده کند و این بنا را به وجود بیاورد؟ مگر میشود نقش آن حوادث و آن شخصیتهائی که کار آنها، مجاهدت آنها، گذشت آنها و احساس مسئولیت آنها موجب شد ذره ذره این بنا بالا بیاید، ارتفاع پیدا کند، شکل پیدا کند، شکوه پیدا کند، نادیده گرفت؟ یکی از خطاهائی که گاهی اتفاق افتاده است، نادیده گرفتن همین نقشآفرینان بزرگ است. دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه شش بهمن1388/11/06 آنچه که برای ما لازم است، این است که آحاد مردم، مسئولین، غیر مسئولین، بخصوص جوانها، بخصوص کسانی که سخن و حرفشان تأثیر دارد، احساس مسئولیت حضور در صحنه را از دست ندهند. هیچکس نگوید من تکلیفی ندارم، من مسئولیتی ندارم؛ همه مسئولند. مسئولیت معنایش این نیست که اسلحه ببندیم، بیائیم توی خیابان راه برویم؛ در هر کاری که هستیم، احساس مسئولیت کنیم؛ مسئولیت دفاع از انقلاب و از نظام جمهوری اسلامی؛ یعنی از اسلام، یعنی از حقوق مردم، یعنی از عزت کشور. این، شرط اول: همه باید این احساس مسئولیت را داشته باشیم. و من میبینم که این احساس مسئولیت را داریم. این را مردم کشور ثابت کردند، ثابت میکنند؛ حالا یک نمونهی واضحش همین 9 دی بود که اشاره کردند؛ نمونههای دیگری هم هست؛ 22 بهمن در پیش است، دههی فجر در پیش است. مردم حضور خودشان را، آمادگی خودشان را، سرزندگی و نشاط خودشان را نشان دادهاند، بازهم نشان خواهند داد. دیدار مردم مازندران در سالگرد حماسه شش بهمن1388/11/06 در مقابل این جبههی دشمن، احساس حضور، احساس مسئولیت برای حضور، وظیفهی همه است. وظیفهی مسئولان، کار کردن، وقت را مغتنم شمردن برای خدمت، خدمت دادن به مردم، هر لحظهای را، هر ساعتی را مغتنم شمردن برای کار، که گرهها را باز کنند، مشکلات را برطرف کنند؛ و وظیفهی عمومی مردم در قبال مسئولین، اعتماد، همراهی، پشتیبانی و کمک است. اگر کسی نظری دارد برای کمک، نظر بدهد؛ اگر کسی یکوقت اعتراضی دارد، اعتراض هم اشکالی ندارد، ولی اعتراض باید مقابله نباشد؛ همراهی باشد، مثل دو همسنگر که در یک سنگر نشستهاند، ممکن است این به آن اعتراض کند که چرا پایت را دراز کردی یا چرا خوابت برد؟ اینها روبهروی هم قرار نمیگیرند. بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون1388/09/22 این گفتمانسازی برای چیست؟ برای این است که اندیشهی دینی، معرفت دینی در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشهی دینی که رشد پیدا کرد، وقتی همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود میآورد و همان چیزی میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح، در مواردی بیدارباش، در مواردی هشدار؛ اینها کارکردهای تبلیغ است؛ آثار و نتائجی است که بر تبلیغ مترتب میشود. بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر1388/07/15 مردم در تشکیل این نظام، در بر روی کار آوردن مسئولان این نظام نقش دارند، پس مردم احساس مسئولیت میکنند؛ مردم برکنار نیستند. مردمی است، یعنی مسئولان نظام از مردم و نزدیک به مردم باشند، خوی اشرافیگری، خوی جدائی از مردم، خوی بیاعتنائی و تحقیر مردم در آنها نباشد. ملت ما قرنهای متمادی خوی اشرافیگری را، استبداد و دیکتاتوری را در حاکمان نابحقِ این کشور تجربه کرده و دوران جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند اینجور باشد. دوران جمهوری اسلامی یعنی دوران حاکمیت آن کسانی که از مردمند، با مردمند، منتخب مردمند، در کنار مردمند، رفتارشان شبیه رفتار مردم است. این، معنای مردمی است. مردمی است، یعنی باید به عقاید مردم، به حیثیت مردم، به هویت مردم، به شخصیت مردم، به کرامت مردم اهمیت گذاشته بشود. اینها مردمی است. بیانات در دیدار فعالان عرصه هنر دفاع مقدس1388/06/24 اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعهی ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطای بزرگی است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسی این را خیال کند. تحقیقاً پرمشتریترین آثار هنری بعد از انقلاب در زمینههای مختلف، آن آثار هنری است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینهی فیلم و سینما، چه در زمینهی کتاب، خاطره، داستان. همین چند تا کتابی که در واقع تیراژهایشان بیسابقه است- در کشور ما چنین تیراژهائی وجود نداشته که در ظرف دو سال، صد بار کتابی چاپ بشود. اینکه به من گزارش دادند، کتابی است در باب دفاع مقدس، همین کتاب «خاکهای نرم کوشک» یا کتاب «دا» که در کمتر از دو سال، شنیدم بیش از هفتاد بار به چاپ رسیده! ما هیچگونه کتابی از کتابهای گوناگون را با این تیراژها نداریم- مخصوص کتابهای مربوط به دفاع مقدس است. در زمینهی فیلم هم همینجور است؛ پرفروشترین فیلمها و پرجاذبهترین و پرمشتریترین فیلمها، فیلمهائی است که مربوط به دفاع مقدس است. از فیلم «آژانس شیشهای» و «لیلی با من است»، تا این فیلم اخیرِ اخراجیهای آقای دهنمکی، اینها بیشترین مشتریها، بیشترین فروشها را داشته که در بارهی دفاع مقدس است. اینجور نیست که مشتری نداشته باشد، طالب نداشته باشد. البته بعضی از کارها هست، مشتری پیدا نمیکند؛ این اشکال در مضمون و محتوا نیست، اشکال در ساخت است، در قالب است، در کیفیت است، در مایههای کمِ هنری است که به خرج داده میشود و در یک اثر به کار میرود و طبعاً طالب پیدا نمیکند. بنابراین در این زمینه هرچه بتوان کار کرد، هرچه بتوان سرمایهگذاری مالی و مدیریتی و وقتی و اینها کرد، جا دارد؛ و سفارش ما این است. دوستان هنرمند هم با شوق و امید، این کار را دنبال کنند. البته این کار افراد پابهرکاب و آماده و مسئولیتشناس لازم دارد؛ یعنی کسانی که حقیقتاً احساس مسئولیت کنند و حالت تنبلی و خوابآلودگی و اینها در انسان نباشد. یک چنین عناصری میتوانند خوب در این عرصه و در این میدان نقش ایفاء کنند. خطبههای نماز جمعهی تهران1388/06/20 جوانهای عزیز! این کشور مال شماست، فردا متعلق به شماست. یک نظام مقتدر- چه اقتدار علمی، چه اقتدار سیاسی، چه اقتدار اقتصادی، چه اقتدار اطلاعاتی، چه اقتدار تحرک در مناطق گوناگون جهان و اقتدار بینالمللی- مایهی عزت شماست، مایهی افتخار شماست و شما باید برای تکمیل و تتمیم چنین نظامی تلاش کنید و احساس وظیفه کنید. جوانها وظیفه دارند. بیانات در دیدار اعضای هیئت دولت1388/06/16 بحمد اللَّه دولت تثبیت شد و استقرار پیدا کرد؛ این خیلی فرصت و موقعیت مهم و بزرگی است؛ لطف عظیمی است که خدای متعال بر ملت ما و کشور ما تفضل و عطا کرد. اولًا با آن انتخاباتِ پرشور و فراموشنشدنی، نشان داده شد که ملت ایران برای مدیریت کشور احساس مسئولیت میکند و با ارادهی خود، با اختیار خود، قدم به میدان میگذارد، برای اینکه مسئولین کشور را تعیین بکند؛ که این خیلی فرصت مهمی است برای نظام و برای انقلاب. در واقع ملت بزرگ ما، با حضور هشتاد و پنج درصدی در صحنه، بیعت دوبارهای با انقلاب کردند، بعد هم رئیسجمهوری را انتخاب کردند با قریب بیست و پنج میلیون رأی، که این هم یک نصاب جدیدی برای دولت و برای رؤسای جمهور ما بود. و اینها پیام داشت؛ هم آن حضور هشتاد و پنج درصدی- چهل میلیونی- پیامهائی در خود دارد، هم این انتخاب قریب بیست و پنج میلیونی. اینها پیام دارد و باید این پیامها را فهم کرد. و اگر دولتی و مسئولانی این پیامها را درست درک بکنند و نخبگان و زبدگان سیاسی جامعه با تأمل در این پیامها بنگرند، خیلی از گرههایشان حل خواهد شد؛ مشکلاتشان حل خواهد شد. بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری1388/05/12 امتحانهائی هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛ نمرهی قبولی گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمی بود که آنها را سرافراز کرد. بسیاری از آحاد مردم، از جریانهای سیاسی، طبق وظیفهشان عمل کردند. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضیها را مردود کرد. برخی از جوانان ما که با صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه میشوند، به رغم هوشیاریهایشان، در مواردی اشتباه کردند. بسیاری از جوانان این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستی کردند. به کسی اعتقاد پیدا کردند، به او رأی دادند؛ یا آنکس رأی آورد یا نیاورد. ملاک این نیست. ملاک این است که انسان عقیدهای پیدا کند، هوشیارانه، از روی احساس وظیفه، احساس تکلیف، وارد میدان این عمل سیاسی و حرکت سیاسی بشود. بعد هم همه تسلیم قانون باشند. اکثر قاطع ملت ما- از جوانها، از نخبگان، از تودهی عظیم مردم- در این ردیف قرار گرفتهاند و در این امتحان مقبول شدهاند. یک عده هم البته فریب خوردند. خطبههای نماز جمعه تهران1388/03/29 بنده دوست ندارم در سخنرانیها و خطابهها نسبت به مخاطبان خودم با مبالغه حرف بزنم یا تملق آنها را بگویم؛ اما در این قضیهی انتخابات، خطاب به شما مردم عزیز عرض میکنم که هرچه با مبالغه صحبت بکنم، زیاد نیست؛ حتّی اگر بوی تملق هم بدهد، ایرادی ندارد. کار بزرگی کردید. انتخابات 22 خرداد یک نمایش عظیمی بود از احساس مسئولیت ملت ما برای سرنوشت کشور؛ نمایش عظیمی بود از روح مشارکتجوی مردم در ادارهی کشورشان؛ نمایش عظیمی بود از دلبستگی مردم به نظامشان. حقیقتاً مشابه این حرکتی که در کشور انجام گرفت، من امروز در دنیا و در این دموکراسیهای گوناگون- چه دموکراسیهای ظاهری و دروغین و چه دموکراسیهائی که واقعاً به آراء مردم مراجعه میکنند- نظیرش را سراغ ندارم. در جمهوری اسلامی هم جز در همهپرسی سال 58- فروردین 58- هیچ نظیری دیگر برای این انتخاباتی که در جمعهی گذشته شما انجام دادید، وجود ندارد؛ مشارکت حدود 85 درصد؛ چهل میلیون تقریباً جمعیت. انسان دست مبارک ولیعصر را پشت سر حوادثی با این عظمت میبیند. این نشانهی توجه خداست. لازم میدانم از اعماق دل نسبت به شما مردم عزیز در سراسر کشور ابراز ادب و ابراز تواضع کنم که واقعاً جا دارد. نسل جوان ما بخصوص نشان داد که همان شور سیاسی، همان شعور سیاسی، همان تعهد سیاسی را که ما در نسل اول انقلاب سراغ داشتیم، دارد؛ با این تفاوت که در دوران انقلاب، کورهی داغ انقلاب دلها را به هیجان میآورد، بعد هم در دورهی جنگ به نحو دیگری؛ اما امروز اینها هم نیست، در عین حال این تعهد، این احساس مسئولیت، این شور و شعور در نسل کنونی ما وجود دارد؛ اینها چیز کمی نیست. البته بین مردم اختلاف سلیقه هست، اختلاف رأی هست؛ عدهای کسی را قبول دارند، حرفی را قبول دارند؛ عدهی دیگری کس دیگری را قبول دارند، حرف دیگری را قبول دارند؛ اینها هست، طبیعی هم هست، لیکن یک تعهد جمعی را انسان در بین همهی این آحاد، با اختلاف آراءشان، احساس میکند؛ یک تعهد جمعی برای حفظ کشورشان، برای حفظ نظامشان. همه وارد شدند؛ در شهرها، در روستاها، در شهرهای بزرگ، در شهرهای کوچک، اقوام گوناگون، مذاهب مختلف، مردها، زنها، پیر، جوان، همه وارد این میدان شدند؛ همه در این حرکت عظیم شرکت کردند. بیانات در مراسم بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1388/03/14 خودِ نامزدهای محترم هم مراقب باشند. نمیپسندد انسان که ببیند یک نامزدی، چه در نطقهای تبلیغاتی، چه در سخنرانی، چه در تلویزیون، چه در غیر تلویزیون، برای اثبات خود متوسل بشود به نفی آن دیگری، آن هم با یک استدلالهای گوناگون؛ به نظر من این درست نیست. قبلًا هم من یک توصیهای در این مورد کردم، حالا هم در این روزهای آخر عرض میکنم. نامزدها همه برای یک هدف دارند کار میکنند. هرکسی به نظر خودش یک احساس مسئولیتی، تکلیفی دارد، میآید میدان. من با مناظره و معارضه و گفتگو و انتقاد مخالفتی ندارم؛ اما سعی کنید این در چهارچوبهای درست شرعی و دینی انجام بگیرد. مردم، مردم بیداری هستند، میفهمند، میدانند. این چهار نفر نامزدی که از شورای نگهبان تأیید شدهاند و در اجتماعات گوناگون سخنرانی میکنند، خودِ آن نامزدهای محترم توجه کنند، مراقبت کنند که در این سخنرانیها، در این اظهارات، جوری نباشد که منتهی بشود به ایجاد دشمنی و ایجاد نقار؛ با برادری و با مهربانی پیش بروند. البته اختلاف نظر، اختلاف رأی، اختلاف سلیقه، در مسائل گوناگون، در مسائل شخصی، در مسائل عمومی، یک امر طبیعی است؛ اشکالی هم ندارد. نگذارید این به اغتشاش منتهی بشود. این را خود نامزدهای محترم هم توجه کنند. بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان1388/02/27 فردای نظام جمهوری اسلامی- که کشور در دست شما جوانها خواهد بود- به مراتب از امروز این نظام و این کشور پیشرفتهتر و بهتر خواهد بود. همچنانی که ما از روز اول انقلاب تا امروز بحمد اللَّه هیچ لحظهای توقف نکردیم و پیش رفتیم، من پیشبینی میکنم در سالهای آینده- به برکت این بیداری جوانانهی شما و توجه به علم و توجه به آرمانها و احساس مسئولیتی که انسان در نسل جوان مشاهده میکند- این شتاب مضاعف خواهد شد. من هرگز سخنان و حرفهای منفیای را که بعضی از سر تعصبها و بعضی از سر غفلتها در گوشه و کنار میزنند و میخواهند نسل جوان را، نسل جوانِ رویگرداندهی از آرمانها معرفی کنند، باور نکردهام و باور نخواهم کرد. جوان ما رو به جلو دارد، هدفدار است، امیدوار است، مبنادار است و إن شاء اللَّه با نیروی جوانی این بارهای سنگین را به پیش خواهد برد. بیانات در دیدار سران و معتمدان عشایر کردستان1388/02/24 مسئلهی امروز این منطقه، مسئلهی امنیت است. شماها توانستهاید حافظ امنیت باشید؛ این توان را باید در خودتان تقویت کنید؛ این مسئولیت سنگین را بر دوش خودتان همیشه احساس کنید. و من میگویم این احساس مسئولیت را به فرزندان و جوانانتان منتقل کنید. این کشور و این ملت باید این حرکت را ادامه دهد؛ دشمنیها استمرار خواهد داشت. باید روز به روز هشیارتر شویم. البته دشمن با همهی توشوتوان خود به میدان آمد، کاری از پیش نبرد، بعد از این هم به فضل الهی و به اذن الهی، دشمن کاری نخواهد کرد و نخواهد توانست بکند؛ اما این در صورتی است که ما هوشیار باشیم؛ ما بیدار باشیم. اگر دچار غفلت شدیم، اگر سرگرم مسائل کوچک شدیم، اگر در کنار مسائل روزمرهی خود از مسئلهی اصلی که حفظ کیان این ملت و حفظ کیان این نظام مقدس است، غافل شدیم، دشمن ممکن است ضربه بزند. امیر المؤمنین در نهج البلاغه فرمود: «و من نام لم ینم عنه»؛ اگر شما در سنگر خوابت ببرد، معناش این نیست که دشمن تو هم در سنگر خوابش برده. ممکن است او بیدار باشد و از خواب و غفلت تو استفاده کند. بیانات در مراسم مشترک نیروهای مسلح استان کردستان1388/02/23 امروز متأسفانه سررشتهی ترورها و عملیات خشونتآمیزِ غیر انسانی در بسیاری از نقاط این منطقه، در دست سرویسهای امنیتی مستکبرین است. اشغالگران عراق در بسیاری از عملیات تروریستی که جان مردم بیگناه را هدف قرار میدهد، متهم درجهی اولند. آن کسانی که دم از مقابلهی با تروریسم میزنند، کورترین و سیاهترین شیوههای تروریستی را اداره و هدایت میکنند. نظام جمهوری اسلامی که از جملهی اصلیترین هدفهای این توطئهی خیانتآمیز است، باید هشیار باشد و هشیار است. ملت ما هشیارند؛ نیروهای مسلح ما، مسئولان جمهوری اسلامی احساس سنگینیِ این مسئولیت بزرگ را میکنند؛ آمادگی دارند و باید آمادگی داشته باشند. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1387/08/08 شما که عاشق سربلندی ایران اسلامی هستید و خود را سرباز اسلام میدانید و همینطور هم هست، برای ساختن آینده مسئولیت بزرگی بر دوش دارید. این خصوصیت یک مکتب صادق و حقیقی و واقعبین است. همه مسئولند. جوان هم که در عنفوان شکوفائی استعدادهاست، جزو مسئولان است؛ مسئولیت فقط مال پیران و میانسالان نیست، بلکه میتوان با یک نگاهی گفت که جوان مسئولیت سنگینتری دارد؛ چرا؟ چون توانائی جوان، شکوفائی جوان، نیروی جوان بیش از دیگران است. جوان باید در درون خود، در دل خود، در وجدان خود احساس کند که نسبت به آیندهی این کشور، آیندهی این ملت، آیندهی این تاریخ، مسئولیت دارد. همین احساس مسئولیت بود که در دوران دفاع مقدس، اکثر جوانهای متعهد را به میدان دفاع کشاند. جوانها میتوانستند توی خانههای خودشان، زیر سایهی پدرها و مادرها و ناز و نوازش آنها بمانند؛ نه در زمستانها در کوههای برفآلود و سربهفلککشیدهی غرب، نه در تابستانها در بیابانهای تفتیدهی خوزستان حاضر نشوند و راحت باشند؛ اما احساس مسئولیت نگذاشت دنبال راحتی باشند. آنها توی میدان آمدند و نتیجه، یک نتیجهی معجزآسا شد. من مشتاقم که جوانهای ما قصهی جنگ تحمیلی هشتساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفتهایم؛ افراد هم گفتهاند و تشریح کردهاند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتی که وجود داشته است، خیلی برای برنامهریزی آیندهی جوان در روزگار ما مهم است. خوشبختانه کتابهای خوبی هم نوشته شده است. من بااینکه وقت زیادی ندارم، بسیاری از کتابهائی را که در باب مسائل دفاع مقدس هست، نگاه میکنم؛ برای خود من مفید است. این کتابها را بخوانید، بدانید، ببینید؛ شرح حال این جوانهای برجسته را بشناسید. تعدادی از این جوانهای برجستهی میدان جنگ، همان کسانی بودند که در روز سیزده آبان، آن حماسهی بزرگ را آفریدند، بعد هم رفتند توی میدان جنگ. بسیاری از آنها امروز جزو چهرههای ماندگارِ واقعیِ تاریخ ما هستند. احساس مسئولیت، این است. در جنگ هشتساله که در واقع همهی نیروهای مسلط دنیای آن روز- چه شورویِ آن روز، چه آمریکای آن روز، چه فرانسهی آن روز، چه بلوک شرق اروپائی آن روز، چه کشورهای مرتجع منطقه- باهم همدست شده بودند و به رژیم بعثی پول و نیرو و اطلاعات و سلاح تزریق میکردند، در مقابل کشور و ملتی قرار گرفتند که آنچه داشت، عبارت بود از اراده و ایمان. سلاح نداشت، مهمات نداشت، اطلاعات کافی و وافی نداشت؛ اما ایمان، آنها را مثل پولاد، مثل صخره استوار کرده بود. این دو جناح متفاوت باهم مواجه شدند و این جناح بر آن جناح غلبه کرد. یعنی نیروی ایمان ملت ایران بر آن نیروی عظیم و گسترده- که پول و اطلاعات و سلاح و تجهیزات و همه چی در اختیار داشت- غالب و پیروز شد. این، احساس مسئولیت بود. قبل از ماجرای جنگ تحمیلی هم، در خود ماجرای انقلاب، ارادهی جوانها، احساس مسئولیت جوانها، این معجزهی بزرگ تاریخی را آفرید که سنگر و قلعهی مستحکم استکبار در این منطقه- یعنی رژیم پادشاهی ایران- را همین دستهای استوار و مؤمن فروریختند و یک نظام مردمی و اسلامی برپا کردند. احساس مسئولیت این است. فردای این کشور، فردای این ملت، به احساس مسئولیت امروز شما نیازمند است. احساس مسئولیت کنید که چه بشود؟ که خود را بسازید؛ از لحاظ علمی بسازید، از لحاظ ایمان و تقوا بسازید، بصیرت خودتان را زیاد کنید، آگاهیهای خودتان را نسبت به امروز و دیروز و فردا افزایش بدهید. ده سال دیگر، دوازده سال دیگر، همهی شما جمعیتی که اینجا هستید و نظائر شما در سرتاسر کشور، جوانان تحصیلکردهای هستند که وارد میدان عرصهی زندگی ملت ایران خواهند شد و بسیاری از شماها مسئولیتهائی در اختیارتان خواهد بود. رؤسای جمهور آینده، وزرای آینده، مدیران آینده و برجستگان گوناگون بخشهای مختلف آینده- آن کسانی که طراحند، برنامهریزند، متفکرند، تئوریسین ادارهی کشور هستند- از میان شماها پدید میآیند؛ از میان شماها برمیخیزند. این مدیران و این برنامهریزان، هم باید عالم باشند، هم به معنای حقیقی کلمه باید متدین، پاکدامن و بصیر باشند. این نمیشود، مگر اینکه شما از حالا خودتان را آماده کنید. بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان1387/06/25 این شعری که امشب من شنیدم و پارسال تو همین جلسه از جوانها شنیدم، با شعری که چهارده، پانزده سال پیش از جوانها میشنیدم، خیلی تفاوت کرده، خیلی جلو رفته، خیلی خوب شده، خیلی صیقل یافته شده. علاوه بر اینکه مضامین خوبی در شعرها انسان مشاهده میکند. شعر حقاً در این کشور پیش رفته. بنابراین، ما امروز این ثروت ملی را داریم؛ منتها باید این را افزایش بدهید. افزایشش هم بر عهدهی دستگاههای مسئول است، هم بر عهدهی خود شاعران و کسانی است که قریحه دارند. یعنی واقعاً شما برادرها و خواهرهایی که این قریحه را دارید، باید احساس مسئولیت بکنید؛ چون این نعمتی است که به شما داده شده و شما باید به خاطر این نعمت شکرگزاری کنید. شکرگزاریاش هم به همین است که این را ضایع نکنید؛ نگذارید از بین برود؛ نگهاش دارید، افزایشش بدهید، این چشمه را هرچه جوشندهتر کنید. و آن وقت بخش سوم و بحث سوم پیش میآید که از این ثروت کجا استفاده کنید. بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1387/03/14 امروز مبارزهی با توطئههای سازمانیافته برای کشاندن جوان ایرانی به شهوات، به مواد مخدر، به سرگرمیهای گوناگون جنسی، یک توطئهی بسیار خطرناکی است. مبارزهی با آن در درجهی اول بر عهدهی خودِ آحاد ملت، بخصوص جوانهاست. جوانها باید هوشیار باشند. دشمن دانسته است که تقوا و پرهیزگاری جوان ایرانی و دینداریِ جوان ایرانی به پیشرفت او در میدانهای مختلف کمک میکند؛ میخواهد این را تضعیف کند. امام هشدار میدهند؛ هم به جوانها، هم به دانشگاهها، هم به حوزههای علمیه، هم به قاطبهی جوانان کشور که بیدار باشند، هشیار باشند. اغفال جوان و سست کردن جوانها، به معنای عقب نگهداشتن ملت است. همهی ملت باید احساس مسئولیت کنند و مسئولین هم بایستی با جد و جهد در این راه تلاش کنند که جهاد بزرگی است. بیانات در دیدار مردم کازرون1387/02/16 این مرعوب نشدن صفت خیلی خوبی است، این شجاعت خصوصیت ممتازی است، این آگاهی و هشیاریِ بر توانائی درونی خود، امتیاز بزرگی است؛ اما اینها هیچکدام کافی نیست؛ اینها لازم است، اما کافی نیست. همه باید تلاش کنیم، دولت و ملت باید تلاش کنند؛ این کشور باید به عنوان یک الگوی اسلامی ساخته شود. جنبههای اقتصادی، جنبههای فرهنگی باید به وسیلهی مسئولان، به وسیلهی مردم، به وسیلهی آحاد جوانان باید مورد اهتمام قرار گیرد؛ همه باید احساس مسئولیت کنند. بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس1387/02/14 سازماندهی بسیج، یکی از نوآوریهای امام بزرگوار بود. سازمانی به نام بسیج بعد از آنکه بسیج عبارت بود از مجموعهی انگیزههای مقدس و احساس مسئولیت و تعهد، آن را در قالب یک سازمان درآوردن، این جزو ابتکارات ماندگار امام بزرگوار بود. ما دیدیم برخی از سران کشورهای اسلامی نسبت به این قضیه با صراحت اظهار کردند که این کارِ بسیار بزرگی است. حقیقتاً هم کار بزرگی بود که امام انجام دادند. بیانات در دیدار مردم شیراز1387/02/11 مسئولین کشور اعم از دولت و قوهی مجریه یا مجلس شورای اسلامی و قوهی مقنّنه یا قوهی قضائیه، هرکدام یک مسئولیتی دارند. مردم هم به نوبهی خود مسئولیت دارند. آنچه که من از لحاظ ظرفیت انسانی استان شما و شهر شما گفتم، معنا و نتیجهاش این است که این ظرفیتِ استعداد انسانی این استان، باید برای آیندهی کشور و آیندهی انقلاب، مفید واقع بشود و احساس مسئولیت کند. ما هر کداممان در هرجائی که هستیم، باید برای سرنوشت کشور و برای آیندهی کشور، احساس مسئولیت و تعهد کنیم و بدانیم که میتوانیم نقش ایفا کنیم. یک دانشجو، یک استاد، یک معلم، یک دانشآموز، یک کشاورز، یک فعال صنعتی و یک سرمایهگذار در بخشهای گوناگون کشاورزی یا صنعتی، همه باید احساس مسئولیت کنند. با احساس مسئولیت همگانی و همهجانبه و با هدایت دستگاههای مسئول کشور- دستگاههای دولتی و مجلس شورای اسلامی و قوهی قضائیه- ملت ایران خواهد توانست بر همهی این موانع و مشکلاتی که دشمنان جهانی میخواهند بر او تحمیل کنند، فائق بیاید و با قدرت و با حکمت خود، جامعهی نمونهای را که اسلام برای مسلمانها خواسته است، تشکیل بدهد. مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از شرکت در مرحلهی دومِ انتخابات هشتمین دورهی مجلس شورای اسلامی1387/02/06 اهمیت این دوره از انتخابات، مثل اهمیت مرحلهی قبلی انتخابات است. مرحلهی دوم از لحاظ اهمیت، با مرحلهی اول هیچ تفاوتی ندارد؛ و همان انگیزه و همان احساس و همان روحیهی تکلیفپذیری و مسئولیتپذیریای که در مرحلهی اول همهی ما را وادار کرد که به پای صندوقها بیائیم، عیناً همان روحیه و همان احساس مسئولیت اینبار هم ما را فرامیخواند که به پای صندوق رأی بیائیم و رأیمان را بیندازیم. و یک مثل قدیمی در همه جای ایران هست که: «کار را که کرد؟ آن که تمام کرد»؛ این، تمام کردنِ کار است. بیانات در دیدار کارگران و کارآفرینان1387/02/04 عمل و کار، در ادبیات قرآنی و اسلامی ما، یک رتبهی والائی دارد. البته کار، فقط کار در کارخانه یا مزرعه یا بخشهای دیگر نیست؛ اما عمل صالح که در قرآن این همه بر روی آن تکیه شده است، شامل اینها هم هست. یعنی شما وقتی کاری انجام میدهید که با وجدان کاری همراه است، با احساس مسئولیت همراه است، با جدیت و تلاش همراه است، با نوآوری همراه است، با هدف ادارهی زندگی یک عائله همراه است، خود این، یک عمل صالح است- «الّا الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات»- عمل صالح شامل اینها هم هست؛ چه بهتر از این؟ چه بهتر از این که انسان مشغول کسب و کاری است که درآمد زندگی او وابسته به آن است؛ در عین حال همین کار عمل صالحی است که در قرآن، عِدل ایمان قرار داده شده است؛ «آمنوا و عملوا الصّالحات»؟ ارزش کار که گفته میشود، یعنی این. پیام تشکر در پی حضور پرشور مردم در انتخابات هشتمین دوره مجلس1386/12/25 لازم میدانم از همهی جریانهای سیاسی که با احساس مسئولیت در این آزمون بزرگ شرکت کردهاند، و نیز از مجریان و ناظران انتخابات که با تلاش طاقتفرسا، بار این مسئولیت قانونی را بر دوش کشیدند و با صداقت و امانت، آراء مردم را صیانت نمودند، و از رسانهی ملی که با هنرمندی و ابتکار، فضای حماسه و حضور را رونق بخشید، و از متصدیان نظم و امنیت که آسایش ذهنی مردم را تأمین کردند، و از دیگر رسانهها که به هرچه بهتر برگزار شدن انتخابات کمک کردند، و از نامزدهای رأی آورده و یا رأی نیاورده و سرانجام از نمایندگان مجلس هفتم که دورهی نمایندگی را در خدمت مردم گذرانیدند، صمیمانه سپاسگزاری کنم. امید است با کمک و توفیق الهی و با توجهات حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه مجلس هشتم با احساس بار مسئولیت دینی و انقلابی خود، به پیشرفت روزافزون کشور و عزت ملی و شادابتر کردن جمهوری اسلامی نائل گردد إن شاء الله. بیانات در دیدار مردم ابرکوه1386/10/15 آنچه ملت ما در طول دهها سال قبل از انقلاب، بلکه پیش از آن به آن دچار بود، نبودن این دو عامل بود: یکی نبودن احساس مسئولیت در میان دولتمردان، که دولتمردان در قبال آحاد مردم، هیچ احساس مسئولیتی نداشتند؛ رؤسای کشور، کشور را ملک خودشان میدانستند و برای استفادهی از این ملک به دنبال این بودند که ببینند کجا چه کاری برای آنها فایدهی بیشتری دارد؛ آنچه برایشان مطرح بود، فایدهی مردم نبود. این عرفِ «دورافتاده» و «نزدیک»، از آنجا به وجود آمد. اینکه فلان شهر دورافتاده است. دورافتاده یعنی چه؟ معنایش این بود که از مرکز کشور، از تهران دور است. این کافی بود برای محرومیت؛ چون چشمشان همین مناطق دور خود را میدید و دلشان به دنبال کارها و مراکز و مناطقی بود که برای آنها منشأ سود و نفعی باشد، نه برای مردم. انقلاب این عرف را عوض کرد. انقلاب دور و نزدیک را از منطق دولتیان و مسئولان کشور زدود؛ دور و نزدیک ندارد. لذا شما میبینید مسئولین کشور، هیئت دولت، رئیسجمهور به سرتاسر کشور مسافرت میکنند. این معنایش این است که نگاه و عواطف و همت مسئولین باید میان همهی شهرهای کشور تقسیم شود. اینجور نباشد که یک شهری، یک منطقهای که دوردست است، از شعاع همت و تصمیم مسئولین دور بماند؛ نه، دور و نزدیک ندارد. امروز در این کشور شهرهائی و مناطق دوردست و کوچکی موفق میشوند که مسئولان کشور را، یعنی رئیسجمهور را، دولت را، وزرا را از نزدیک ببینند، به آنها نامه بدهند یا حرف بزنند و از زبان آنها و حنجرهی آنها مستقیماً سخن بشنوند که در روزگارهای گذشته در طول تاریخ، امید این را نداشتند که حتی یک مدیر درجهی سه به آنها سرکشی کند. پس این یک عامل، یعنی عامل احساس مسئولیت از سوی مسئولان کشور و مدیران ارشد کشور امروز وجود دارد. بیانات در دیدار مردم ابرکوه1386/10/15 اگر ملاحظه میکنید که ملت ایران امروز در مجامع جهانی و در محیط بینالمللی یک چهرهی پرافتخار و سربلند است، همهی ملت ایران از همهی مناطق در ایجاد این تصویر نیکو و زیبا از ملت ایران سهیمند؛ همه تلاش کردید، همه زحمت کشیدید. پس این دو عامل باید باشد: هم مسئولین باید این احساس مسئولیت را نسبت به نیازهای مردم در خودشان روز به روز تقویت کنند، که من میتوانم به شما عرض کنم خوشبختانه مسئولین دولتی و وزرای ما و رئیسجمهور ما و مدیران ارشد کشور این احساس مسئولیت را دارند. بینی و بین اللَّه، انسان نگاه که میکند، میبیند در این احساس مسئولیت حقاً و انصافاً چیزی کم ندارند؛ کار هم زیاد میکنند، تلاش هم انصافاً تلاش خستگیناپذیری است. یک خدمت بزرگشان هم علاوهی بر خدمات مادی و عمرانی و رسیدگی به امور مردم، همین است که شعارهای انقلاب را، ارزشهای انقلاب را سرِ دست میگیرند، به آنها افتخار میکنند؛ این خیلی مهم است. بودند و هستند در میان افراد ما در کشور، کسانی که قدر این شعارها را ندانستند. باید به آنها افتخار میکردند، اما افتخار نکردند. خوشبختانه مسئولین ارشد کشور همیشه سربلند و مفتخر به این شعارهای انقلاب و ارزشهای انقلاب بودهاند. پس ملت این رکن اوّلی را باید مطمئن باشد که هست و آن عبارت است از اهتمام مسئولین کشور و مدیران کشور برای بهبود وضع در سراسر کشور. حالا شما یک مسئلهی آب را، یا مسئلهی کشاورزی را، یا مسئلهی راه را، یا مسئلهی اشتغال را مطرح میکنید. در سرتاسر کشور مسائل زیادی هست که مسئولین کشور بایستی اینها را رسیدگی کنند، انجام بدهند، برنامهریزی کنند، محاسبه کنند، امکانات کشور را بسنجند. خوشبختانه امکانات کشور هم امکانات کمی نیست، نیروی کارآمد هم در کشور کم نیست، باید برنامهریزی کنند، پیش برویم. تا امروز هم پیش رفتهایم و آن مقداری که ملت ایران از لحاظ سازندگی کشور در این بیست و هفت هشت سالِ پس از انقلاب پیش رفته است، چندین برابرِ پنجاه سال قبل از دوران انقلاب است که به وسیلهی آن حکمرانان طاغوتی و ستمکار، ستمگر و بیاعتنای به حقوق مردم ممکن بود انجام بگیرد. آنها نسبت به نیازهای مردم هیچ احساس مسئولیت نمیکردند. هر کاری هم میکردند، به خاطر یک ضرورتی بود یا یک ظاهرسازیای بود یا یک اجباری بود یا مطالبات خطرناکی از سوی مردم بود؛ ناچار بودند و الّا نمیکردند. به استان یزد که مردم نجیبی دارد، کمتر رسیدند، تا به بعضی از جاهای دیگر که میترسیدند عکسالعملی در آنجاها انجام بگیرد. اینجوری بودند آنها؛ احساس مسئولیت نبود. امروز بحمد اللَّه این احساس مسئولیت در حد اعلاء وجود دارد. مردم میتوانند به این مطمئن و خاطرجمع باشند که مسئولین برای خودشان چیزی نمیخواهند. تلاششان و کارشان و زحمت بیوقفهشان برای مردم است. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز عید سعید غدیر خم1386/10/08 دشمن را فراموش نباید کرد. در همهی قضایا باید توجه داشت که دشمنی وجود دارد که از غفلت ما ممکن است استفاده کند، ضربه وارد کند. این، روشی است که قرآن به ما یاد میدهد. شما ببینید سرتاسر قرآن چقدر اسم شیطان تکرار شده. خوب، یکبار میگفتند یک شیطانی هست، تمام شد دیگر؛ این برای همین است که انسان در عرصهی زندگی- که عرصهی چالشها و مبارزه است؛ زندگی سرتاپا چالش و مبارزه است- فراموش نکند که دشمن دارد و دشمن ممکن است ضربه بزند. راهش این است: دشمن را فراموش نکنیم؛ خدای متعال را هم که پشتیبان ماست، از یاد نبریم؛ احساس مسئولیت حضور در صحنه را هم از یاد نبریم. این، آن عامل بسیار مؤثر و مهم است. پیام به کنگره عظیم حج1386/09/27 امروز دشمن غدّار امت اسلامی، گردانندگان مراکز استکباری و قدرتهای فزونیطلب و متجاوزی میباشند که بیداری اسلامی را تهدیدی بزرگ برای منافع نامشروع و سلطهی ظالمانهی خود بر دنیای اسلام میدانند. همهی ملتهای مسلمان و پیشاپیش آنان، سیاستمداران و علمای دین و روشنفکران و رهبران ملی کشورها، باید در برابر این دشمن متجاوز، صف متّحد اسلامی را با استحکام هرچه بیشتر تشکیل دهند. باید همهی عناصر قدرت را در خود گرد آورند و امت اسلامی را به درستی مقتدر سازند. دانش و معرفت، تدبیر و هشیاری، احساس مسئولیت و تعهد، توکل و امید به وعدهی الهی، چشمپوشیدن از خواستهای حقیر و کمبها در برابر کسب رضای خدا و عمل به وظیفه .. اینها عناصر اصلی اقتدار امت اسلامی است که او را به عزّت و استقلال و پیشرفت مادی و معنوی میرساند و دشمن را در زیادهخواهی و دستاندازی به کشورهای اسلامی ناکام میسازد. بیانات در هفدهمین دورهی دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی1386/08/16 من نمیتوانم ادعا کنم که امروز نیروی انتظامی از همه جهت متناسب با آن چیزی است که انتظار جامعهی اسلامی است؛ ولی میتوانم ادعا کنم که این راهی که شما پیمودید تا به این نقطهای که امروز هستید، رسیدید، راه بسیار طولانی و پرتلاش و افتخارآمیز بوده، که باید ادامه دهید. مایهی اصلی کار شما، دل خداباور و متعهد و دارای احساس مسئولیت و دوستدار مردم و رشید و شجاع در مقابل برهمزنان و اخلالگران امنیت جامعه است. کار، بزرگ و در عین حال ظریف و پیچیده است. هرچه میتوانید خودتان را آماده کنید؛ جوانهای عزیز! بیانات در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشگاههای افسری ارتش1386/08/02 در هر کشوری نیروهای مسلحند که با اقتدار خود، با هوشیاری و آمادگی خود، با پیمان عمیقی که با ملت در دل و زبان خود میبندند و خود را در مقابل خدا و وجدان خود متعهد میکنند، همان باروهای مستحکم را به وجود میآورند. این مخصوص امروز نیست؛ در همیشهی دنیا کانونهای ناامنساز در دنیا وجود داشتهاند و ملتهائی توانستهاند خودشان را حفظ کنند که این هوشیاری در آنها وجود داشته باشد. البته نیروهای مسلح، تنها وارد این عرصه نمیتوانند بشوند؛ ملت باید بهوش باشد، آحاد ملت باید این احساس مسئولیت را در مقابل امنیت ملی در همهی وجود خودشان حس کنند. نیروهای مسلح بازوهای توانا و نیرومند چنین ملتی هستند. بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع)1386/05/28 باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم؛ مجاهدت را فراموش نکنیم؛ جهاد در صحنههای مختلف، وظیفهی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنهی سیاسی هم جهاد هست، در صحنهی فرهنگی هم جهاد هست، در صحنهی تبلیغاتی و ارتباطاتی هم جهاد هست، در صحنههای اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ انواع و اقسام عرصههای زندگی بشر، عرصهی جهادند. بیانات در بازدید از پژوهشکدهی رویان1386/04/25 خیلی از حرفها در زمینهی علوم انسانی- که حالا ما در آن سابقه داریم و بلدیم و واردیم- مثل تاریخ، مثل ادبیات، مثل فلسفه که اینها مسائل بومی کشور ماست، هست. برخی از این مسائل، حرفهای عادیای است، حرفهای متعارف است؛ جهاد دانشگاهی هم که نزند، هرکسی میتواند بزند. جهاد دانشگاهی باید حرفِ گزین، حرفِ برتر را به میدان بیاورد. از باب مثال، شما فعالیت قرآنی دارید. فعالیت قرآنی را خیلیها دارند؛ همهاش هم خوب است- میدانید من جزو کسانی هستم که نسبت به فعالیتهای قرآنی دنبالگیری و احساس مسئولیت ویژه دارم؛ از قبل از انقلاب، الآن هم همینجور است. یعنی اگر در یک مسجدی دَه نفر جوان هم جمع شوند تلاوت قرآن کنند، از نظر من مطلوب است؛ این را دوست میدارم- لکن شما اگر فعالیت قرآنی میخواهید بکنید، باید فعالیت قرآنی شما با فعالیت قرآنیِ غیر دانشگاهی فرق داشته باشد. لذا اگر شما هم فرض کنید بخواهید همان لحن و نوا و شیوهی فلان قاری و تجوید و صدای خوش و ... را مثل بقیه تکرار کنید، البته خیلی خوب است؛ اما فعالیت جهاد دانشگاهی در قرآن، این نیست؛ یک چیزی فراتر از این است. ببینید باب فهم دانشگاهی در مواجههی با قرآن چیست. بروید سراغ فهمیدن قرآن. قرآنخوانِ شما جوری باشد که وقتی قرآن میخواند، جلسهای که مستمع قرآن اوست، مفاهیم قرآن را با دل خود لمس کند؛ حس کند؛ و جلسهی قرآنخوانی شما، جلسهی مفاهیم قرآن هم باشد. اینها ابتکار لازم دارد؛ بابِ شماست. بیانات در دیدار معلمان1386/02/12 امروز رئیسجمهور اسلامی ایران و مقامات درجهی اول کشور به هر کشور اسلامی بروند و به آنها این فرصت داده شود که به میان مردم بروند، احساسات مردم، احساسات پُرجوش و خروش طرفدارانه است! علت چیست؟ چرا وقتی رؤسای جمهور ما به هر کشوری رفتهاند و به آنها فرصت داده شده که به میان مردم بروند، مردم چندین برابرِ رؤسا و شخصیتهای محبوب خودشان به آنها عشق میورزند و اظهار علاقه میکنند؟ چرا؟ این به خاطر آن است که حرکت عظیم ملت ایران کار خودش را، تأثیر خودش را، نفوذ خودش را در سطح افکار عمومی دنیای اسلام نشان داده و به مرحلهی بُروز رسانده. شجاعت، ایستادگی، فداکاری و صداقت در قول و عمل، اثر میگذارد و آثار طبیعی دارد. ممکن است رؤسا و مسئولین سیاسیِ خیلی از کشورها بخواهند سر به تن جمهوری اسلامی نباشد؛ اما مردمشان صددرصد در نقطهی مقابل آنها، عاشق و دلبستهی به نظام جمهوری اسلامیاند. ما از این قبیل کشورها در اطراف خودمان و در همین منطقهی عظیم و حساسی که در آن قرار داریم، میشناسیم. استکبار جهانی این را میبیند. ما اینگونه داریم پیشرفت میکنیم؛ این توسعهی نفوذ معنوی را هم داریم؛ اما اگر این حرکت را با عقل، با شجاعت، با توکل به خدا و با احساس مسئولیت جمعی ادامه ندهیم، ضرر خواهیم کرد؛ هم در آموزش و پرورش، هم در همه جای دیگر. بیانات در دیدار کارگزاران حج1385/09/01 به هر حال، امیدواریم این برنامههایی که ذکر کردند- هم جناب آقای ریشهری و هم مدیر محترم اشاره کردند؛ این برنامههایی که نشان میدهد به تصحیح و تکمیل برنامههایی که در حج همیشه بوده است- إن شاء اللّه با بهترین وجهی انجام بگیرد. هم نگاه به سازمان و کیفیت کارهای سازماندهیای که هست، هم نوعِ وظایف و کارهایی که باید انجام بگیرد. إن شاء اللّه روز به روز بایستی با نگاه نو و احساس مسئولیت، این مجموعهی حج را- هر دو بخش را- تعالی و تکامل بخشید و بهتر از گذشته کرد. بیانات در دیدار مردم شاهرود1385/08/20 آنچه پشتوانهی حرکت مسئولان است، پشتیبانیِ دلها و احساسات و اعتماد و امید شماست. آنان تکیهی به این اعتماد و شور و شوق و محبت شما مردم را دارند و حقیقتاً حجت بر آنها تمام است. یعنی پشتیبانی مردم از مسئولان کشور، یک پشتیبانی همهجانبه و مستحکم و ریشهدار با ریشههای ایمانی است. آنان بایستی با تکیهی بر این اعتماد شما و این حسن ظن شما، کارها را پیش ببرند و بنده بسیار خوشبین هستم به اینکه إن شاء اللَّه همهی آنچه را که باید انجام بدهند، انجام خواهند داد. مردم سهمِ خودشان را فراموش نکنند. همت گماشتنِ مردم، کارهای موکول به هرکسی را با احساس مسئولیت انجام دادن، خواستن و پیگیری کردن، اینها وظایف مردم است. مسئولان سهمی دارند و مردم هم سهمی. به توفیق الهی إن شاء اللَّه با مجموعهی اینها ما شاهد روزهای بسیار بهتری خواهیم بود. و امیدواریم ملت ما همچنان که با طرح شعارها و آرزوهای بزرگ اسلامی توانست دلهای امت اسلامی را متوجهِ خود کند، با نشان دادن یک الگوی کامل و ساخته و پرداختهی نظام اسلامی هم بتواند آنها را در این راه موفقتر کند. بیانات در دیدار مردم شاهرود1385/08/20 آنچه همهی ملت ایران و شما مردم عزیز باید بدانید- و خوشبختانه آگاهی ملت، آنها را نسبت به این شرایط کاملًا روشن و آگاه نگه داشته است- این است که در رویارویی میان اسلام، حرکت اسلامی و اردوگاهِ کفر و استکبار، سهم پیروزیهای جبههی اسلام و ایمان، چندین برابر بیشتر از سهم پیروزیهای جبههی مقابل است. مسئله، تنها مسئلهی ایران نیست؛ مسئلهی نهضت اسلامی است و ملت ایران پرچمدارِ این نهضت است. آن روزی که ما مردم ایران نهضت اسلامی را در این کشور آغاز کردیم، به قصد ایجاد یک نهضت جهانی نبود. دلسوزان، علاقهمندان و آگاهان، آنچه را که برای امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از حق و قیام در مقابل ظلم تشخیص میدادند، انجام دادند. و امام بزرگوار ما بارها گفته است، در هر موقعیتی آنچه را که احساس وظیفه میکرد، آن را انجام میداد و در راه آن قدم برمیداشت؛ و مشکلات او را به عقب نمیراند. نیت مبارزان، نهضتکنندگان و ملت ایران، اصلاح در مسائل جاری کشور خودشان بود. اما خاصیت سخن و دعوی حق، همین است که دلهای مشتاق را در همهی نقاط عالم به خود جذب میکند. بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر1385/08/02 در این انتخابات، با شور تمام و با بصیرت کامل شرکت کنید؛ افراد موردی اعتمادی را که خودتان میشناسید یا اشخاص مورد اعتماد آنها را معرفی میکنند و بر صلاحیت آنها شهادت میدهند، آنها را به مجلس خبرگان بفرستید؛ تا این مجلس همواره با همان استحکام و اقتداری که قانون برای آن معین کرده است، بماند و آیندهی کشور تضمین شود. البته امروز هم تبلیغاتی در گوشه و کنار هست، اما نه به حجم هشت سال قبل؛ چون از اینکه حرف آنها در مردم اثر بگذارد، مأیوس شدهاند. همه از روی احساس تکلیف و وظیفه شرکت کنند. بخصوص که دورهی آیندهی این مجلس به خاطر ملاحظات قانونی، اندکی هم طولانیتر است؛ یعنی نُه سال و اندکی، طول مدت مجلس آینده است. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان1385/06/09 هرکسی که احساس میکند میتواند و صلاحیت این کار را دارد که در یک چنین مجلسی برای تکلیف و برای خاطر خدا عضو باشد و وظیفهای را که در موعدی که خدای متعال از آن خبر دارد و ما خبر نداریم، بر عهدهی آنها خواهد گذاشت، آن را آزادانه، مستقل و با توجه به تکلیف شرعی انجام بدهد، کسی که یک چنین خاطرجمعیای را از خود دارد، به نظر من وظیفهی شرعیِ اوست که خودش را در معرض این معنا قرار بدهد و به میدان بیاید. ما در مورد انتخاباتهای دیگر هم بارها گفتهایم، کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و امثال اینها در خود صلاحیت میبینند که به داخل میدان بیایند؛ اما در اینجا این مسئله از آن انتخاباتها مؤکّدتر است. آن کسانی که واقعاً احساس میکنند این صلاحیت و توانایی را دارند، بیایند، وارد این میدان بشوند و خودشان را در معرض انتخاب مردم و حضور در این مجلس مهم و محترم قرار بدهند. آحاد مردم هم باید وظیفه بدانند. حالا ما إن شاء اللّه در فرصت خود در بارهی مجلس خبرگان به مردم مطالبی عرض خواهیم کرد و توصیههایی داریم که إن شاء اللّه برای مردم میگوییم. دیر نشده است. اجمالًا اینجا عرض بکنیم که این، یک وظیفهی عمومی است؛ همه احساس کنند وظیفه دارند که این کار را انجام بدهند. این هم یکی از چیزهایی است که باید برای حفظ اعتبار این مجلس مورد توجه باشد. بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت1385/06/06 «مسئولیتپذیری و پاسخگویی»؛ در هر بخشی که ما هستیم، مسئولیت آن کاری که بر عهده گرفتهایم، این را بپذیریم. زیرمجموعه، زیرمجموعهی ماست، احساس مسئولیت کنیم. در هر نقطهای مسئولیت تعریفشدهای وجود دارد، آن مسئولیت را بایستی پذیرفت. بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون1385/03/23 بعضی از فیلمها انتقادی است، انتقاد آنها برای من- که الآن هر تلنگری به این نظام مثل مشت به من است؛ یعنی من احساسم نسبت به نظام این است که هر گوشهی نظام را شما یک تلنگر بزنید، مثل اینکه یکمشت به من زدهاید- ممکن است رنجآور باشد؛ اما از نفس انتقاد مطلقاً رنج نمیبرم و خوشم میآید، و من احساسم این است که این، روحیهی مجموعهی دستگاه است؛ حالا گیرم بعضی کم یا زیاد. بنابراین انتقاد ایرادی ندارد که بعضی از دوستان مطرح کردید؛ آن چیزی که مهم است، این است که احساس مسئولیت بشود. بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون1385/03/23 اینکه گفتیم شما مسئولیت دارید- که البته همهتان این مسئولیت را دارید؛ چون کار شما میتواند خیلی اثرگذار باشد- این مسئولیت پیش خدا اجر هم دارد؛ یعنی شما واقعاً نیتتان را خدایی کنید. این خانم گفتند که من دنبال احساسات شخصی خودم هستم، خیلی خوب، عیب ندارد، تشخیص شخصی خودتان را بسازید؛ اما با همین کار، نیت خدایی بکنید. نیت کنید که خدا را از خودتان راضی کنید و اجر ببرید. کار مهمی دارید انجام میدهید؛ چرا خودتان را از اجر محروم میکنید؟ با این کار اجر ببرید و میشود. اجر فقط این نیست که شما فیلم نماز و روزه درست کنید؛ نه، آن چیزی که اخلاق جوانها، رفتارهای اجتماعی، انضباط اجتماعی، جدیت در کار، ایمان قوی و احساس مسئولیت را در نسلهای جوان زنده میکند، این پیش خدا اجر دارد. امیر المؤمنین (علیهالسّلام) به امام حسن و امام حسین میگوید: «اعملا للأجر» برای مزد کار کنید. این مزد درهم و دینار دنیا نیست که برای امیر المؤمنین میلیاردهایش به قدر یکذره خاک ارزش ندارد؛ این مزد، مزد خدایی و مزد الهی است. این را به شما عرض بکنم، هیچکدام از شماها هم از مزد الهی بینیاز نیستید. از این مرز که ما عبور کردیم- مرز مردن- این اول نیاز ماست به این مزد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، از این مرز عبور میکنیم و آنجا احتیاج داریم؛ آنجا تنها هستیم و به اجر الهی احتیاج داریم؛ شما در این میدان دارید حرکت میکنید، کار کنید برای خدای متعال. البته به عنوان یک انسان نخبه، یک هنرمند و یک نگاه نافذ به جامعه و کشور و انسانها، میتوانید احساس مسئولیت کنید و اجر انسانی و وجدانی هم میتوانید ببرید. بههرحال، من یادداشتهای زیادی نوشتهام که برای خودم إن شاء اللّه مفید خواهد بود. این یادداشتهایی که از بیانات، گزارشها و تحلیلهای دوستان نوشتم، برای من مفید خواهد بود. به اعتقاد من، آنچه که محصول این جلسه باید باشد، در درجهی اول این است که ما همه در اهمیت سینما اتفاق نظر داریم؛ این مورد قبول همه است. اهمیت به معنای شأن والای هنری و قدرت تأثیرگذاری آن، و مسئولیتی که از این ناحیه متوجه کسانی میشود که در سلسلهمراتب سینما قرار دارند. ممکن است در این سلسلهمراتب، من هم به عنوان یک آدمی که مسئولیتی در نظام دارد، قرار بگیرم؛ آقای وزیر مسلّماً در این سلسلهمراتب قرار میگیرند. بههرحال، همه احساس مسئولیت کنیم؛ این مورد اتفاق ماست که اهمیت سینماست. و دوم اینکه بالاخره مضمون سینما باید در جهت اصلاح کشور و جامعه باشد؛ اگر انتقاد هم انجام میگیرد، این انتقاد با این نگاه باشد و آن وقت من تصور میکنم اختلافات بر سر اینکه «آیا انتقاد بکنیم؟ اسم این انتقاد سیاهنمایی است یا نقنقوگری است یا نیست؟» کم خواهد شد؛ به خاطر اینکه وقتی نیت، نیت اصلاح و پیشرفت بود، این نیت خودش را در اثر نشان خواهد داد. بنابراین، این فاصله کم خواهد شد. بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور1384/12/08 استاندار در هر استانی جایگاه خودش را درست تشخیص بدهد و به معنای واقعی کلمه، مسئولیتهای این جایگاه را بر دوش خودش احساس کند. به گمان بنده استاندار در هر استانی، نقش رئیس دولت را در آن استان دارد. نمیشود استاندار بگوید که فلان بخش به مسئولیت خودش عمل نکرد و این کار به این دلیل عقب افتاد؛ نه، استاندار باید با تلاش خودش، با تماس با مرکز و دولت، کاری کند که همهی بخشهای مختلف بتوانند کارشان را آنجا انجام دهند. استاندار لازم است کارها را پیگیری کند، تا انجام بگیرد؛ ما تا الآن ملاکمان برای ضعف و قوت استاندارها این بود؛ یعنی اگر یک استاندار هر هفته شورای تأمین را هم تشکیل بدهد و کارهای دیگر هم بکند، اما کارهای استان پیش نرود- و لو کارهایی که مربوط به وزارت راه است، مربوط به وزارت نیرو یا فلان وزارتخانه است- ما استاندار را ضعیف میدانیم؛ قضاوت ما در مورد استاندارها ناشی از این مسئله است. پس، اولین مطلب این است که استاندار جایگاه خودش و مسئولیت سنگینی را که پذیرفته، بداند. بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1384/10/13 گزارش مصوبات، غیر از گزارش واقعیتهایی است که براساس این مصوبات در عالم واقع و روی زمین انسان مشاهده میکند؛ باید این مصوبات منعکس شود. شما فرض بفرمایید برای صدا و سیما وظایفی معین کردهاید که باید در صدا و سیما منعکس شود؛ برای آموزش و پرورش یا برای دانشگاهها یا برای فرهنگ عمومی با ابزارهایی که دارد، وظایفی را معین کردهاید که بایستی تحقق پیدا کند؛ اما نگاه کنید به آیندهی دور؛ یعنی آیندهی معینشده در سند چشمانداز بیستساله. کسانی که امروز وارد مدرسه میشوند، در پایان دوران بیستساله، یک جوان بیست و شش، هفتساله هستند- امسال، سال اول چشمانداز است- شما میخواهید این جوان بیست و شش، هفتساله چه جور انسانی باشد؛ اگر میخواهید این جوان، یک جوان خلاق، دارای ابتکار، شجاع، آراسته از لحاظ اخلاقی، سالم از لحاظ جسمی و فکری و روانی، صاحبِ فکر و اندیشه، دارای احساس مسئولیت نسبت به کشورش و ملتش و آیندهاش باشد، امروز باید طرح صیرورت این کودک را به آن جوان اینجا طراحی کنید؛ حاضر داشته باشید و به دستگاهها ابلاغ کنید. بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت1384/07/17 جملهی دیگر این است که میفرماید: «انصف الله و انصف الناس من نفسک و من خاصة اهلک و من لک فیه هوی من رعیتک». معنای «انصف الناس من نفسک» در عربی این است که داد مردم را از خودت بگیر. «انصف من نفسک» یعنی داد کسی را از خودت بگیر؛ خودت را در مقابل او محکوم کن؛ از خود به نفع دیگران بازخواست کن. حضرت در اینجا میگوید: «انصف الله من نفسک»؛ داد خدا را از خود بگیر. معنای این جمله این است که در مقابل خدا کاملًا احساس مسئولیت بکن و خودت را در قبال تکلیف الهی محکوم کن. اینطور نباشد که خیال کنی آنچه را که بر عهدهات بوده، به تمام و کمال انجام دادهای؛ نه، همیشه خودت را بدهکار و مدیون بدان. این در مورد خدا. آنوقت «انصف الناس من نفسک»؛ داد مردم را هم از خودت بستان؛ یعنی همیشه در قضاوتهای خودت مردم را حاکم و طلبکار و محِق بدان و خودت را بدهکار. البته این معنایش این نیست که در موردی هم که ظلم بخصوصی به تو دارد میشود، باز بگویی حق با من نیست؛ نه، این نگاهِ عمومی است. مردم مطالبات دارند، حرف میزنند، صدایشان بلند میشود، گاهی سر آدم داد میکشند؛ فرض بفرمایید در ادارهیی جمعی مراجعه میکنند و حرفی میزنند؛ اولین فکری که به ذهنت میرسد، این نباشد که اینها را تحریک کردهاند تا بیایند علیه من- که هیچ تقصیری ندارم- جنجال کنند؛ نه، اولین فکر این باشد که اینها مطالبهی بحقی دارند؛ من مسئولم ببینم اینها چه میگویند. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری1384/05/12 نعمت بزرگ حضور مردم، هدیهی انقلاب به ماست. قرنهای متمادی در کشور ما سپری شد؛ حکومتهایی آمدند و رفتند، بدون اینکه مردم کوچکترین نقشی در تعیین این دولتها و گزینش آنها داشته باشند. انقلاب میدان را برای مردم ما باز کرد. مردمسالاری در کشور ما، یک مردمسالاریِ حقیقیِ متکی به ایمان است. مردم از روی احساس وظیفهی دینی است که در عرصهی انتخابات وارد میشوند و طبق تشخیصِ خود گزینش میکنند و رأی خود را به صندوق میاندازند. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری1384/05/12 حقاً و انصافاً در مقابل هوشیاری و وقتشناسیِ این ملت، انسان احساس تواضع و خضوع میکند. این ملت، ملت شجاع و بیدار و باایمان و پُرانگیزهای است؛ بگذارید دشمنان این ملت هرچه میخواهند، بگویند. این ملت راه خود را پیدا کرده است و با همت والا در این راه به پیش میرود. سردمداران استکبار جهانی بعد از انتخابات هم از تخریب وجههی انتخابات ایران دست برنداشتند. یک مسئول امریکایی گفت ما دمکراسی ایران را قبول نداریم! اینگونه صدور تصمیم در بارهی ملتها، خوی استکباریِ ناپسند و پلیدی است که متأسفانه امروز شیطان بزرگ به آن گرفتار است. ملت ایران هم دمکراسی آنها را قبول ندارد. دمکراسیای که پول سرمایهداران صهیونیست حرف اول را در آن میزند، چه افتخاری میتواند داشته باشد و چه چیزی را میتواند به مردم دنیا تعلیم دهد؟ دمکراسی حقیقی، مردمسالاریِ برخاستهی از دین و ایمان است. انگیزهی مردم، برخاستهی از دین، از احساس مسئولیت و از احساس تکلیف ملی و دینی است؛ لذا وارد میدان میشوند و در میان نامزدهای مختلف، گزینهی خودشان را انتخاب میکنند. رئیسجمهوری که با چنین آرائی سر کار میآید، وامدار هیچکس جز خدا و مردم نیست؛ این معنای مردمسالاری است. ملت عزیز ما این نعمت الهی را قدر بدانند؛ بر آن پای بفشارند و تأثیر و حضور خودشان را در میدانهای گوناگونِ تعیین سیاستهای کشور و گزینش مدیران عالیرتبه همچنان حفظ کنند. بیانات در آخرین دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت هشتم1384/05/10 یکی از افتخارات ماست که دست به دست شدنِ قدرت اجرایی در بهترین شکل و با شیرینترین وضع در کشور ما انجام میگیرد؛ این را انقلاب به ما بخشید؛ این را اسلام به ما داد؛ این را احساس مسئولیتی که ناشی از تفکر اسلامی و نگاه اسلامی به انسان و تعهد و مسئولیت انسان است، به ما ارزانی داشته است. بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)1384/03/10 انتخابات یک امر مهم و مظهر آزادی ملت ماست؛ آزادی فکر، آزادی گزینش و در واقع استقلال هر انسانی. گاهی میبینید در خانهای دو نفر، سه نفر هستند؛ یکی معتقد به این نامزد است، میرود به او رأی میدهد؛ دیگری معتقد به آن نامزد است، میرود به او رأی میدهد؛ این پدیدهی خیلی جالبی است. این کجا، انتخابات حزبیِ گوناگون کجا؟ وقتی شما عضو فلان حزب هستید، اسمی را به شما میدهند و میگویند باید نام او را درون صندوق بیندازید. آیا او را میشناسید؟ نه؛ از آیندهی او خبر دارید؟ نه؛ آیا با آمدن او منتفع خواهید شد؟ نه؛ آیا او آرمانهای شما را فراهم خواهد کرد؟ نمیدانید. چون عضو حزب هستید، باید بروید به او رأی دهید! مردم نگاه نمیکنند که ما عضو فلان حزبیم؛ عضو فلان گروه و فلان دستهایم. مردم باید نگاه کنند و انتخاب کنند؛ درستش این است و ما این را میخواهیم. چیزی که بنده اصرار دارم در انتخابات تحقق پیدا کند، این است که اولًا مردم احساس مسئولیت کنند؛ ثانیاً احساس حق گزینش کنند و از حق خودشان نگذرند؛ ثالثاً برای انتخاب بهترین فرد تحقیق کنند. البته هرکس برای خودش راه تحقیقی دارد. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس1384/03/08 اگر ما و شما در جهتگیری کلیِ کارهایی که در زندگی انجام میدهیم- و از جمله، کارهای دوران مسئولیت- خط رعایت تقوا و احساس وظیفه و مسئولیت را پیش بگیریم، خدای متعال هم توفیقات خودش را ارزانی خواهد داشت؛ «یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا اللّه و قولوا قولا سدیدا یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم». اگر تقوا به میان بیاید، خدای متعال هم اعمال را اصلاح و ما را هدایت میکند؛ «انّ علینا للهدی»؛ خدای متعال هدایت را بر عهدهی خودش دانسته. اگر ما در خط تقوا، رعایت امر و نهی الهی و مواظبت از رفتارِ خود حرکت کنیم، بدون شک خدای متعال ما را هدایت و کمبودهای کار ما را جبران خواهد کرد- «یغفر لکم ذنوبکم»- و اگر در جاهایی نادانسته خطا و اشتباهی از ما سر بزند، آنها را مورد مغفرت قرار خواهد داد و آبروی ما را حفظ خواهد کرد. بنابراین تقوا ملاک است؛ یعنی غیر از ملاک ارزشی که چه کسی پیش خدا بالاتر است- و آن تقواست- برای خود ما هم که بفهمیم چه کار بکنیم، چه کار نکنیم؛ کدام کار خوب است، کدام کار منتج است و کدام کار نیست؛ معیار، تقواست. اگر تقوا را رعایت کردیم، حرف و عمل ما هم با هدایت و کمک الهی در مسیرِ درست قرار خواهد گرفت. پس، اول و آخرِ همهی حرفهای ما تقواست. بیانات در دیدار جمعی از معلمان استان کرمان1384/02/12 اعتقاد بنده به مسألهی تعلیم و تربیت و مسألهی معلم، یک اعتقاد عمیق و بنیانی و اصولی است؛ به تعبیر فرنگیمآبها، یک اعتقاد ایدئولوژیک است. اینطور نیست که مثلًا فکر کنیم سیاست جاری اقتضاء میکند ما معلم را تقویت یا تضعیف، کمک و یا ترویج کنیم؛ نه، مسئله این است که هیچ تحولی- چه مثبت، چه منفی- در جامعه صورت نمیگیرد، مگر اینکه معلم و دستگاه تعلیم و تربیت در آن نقش اساسی دارد. اگر جامعهی آموزش و پرورش، یک جامعهی فعال، پُرنشاط، متعهد، دارای احساس مسئولیت، مبتکر، عالم و پُرانگیزه باشد، در سطح کشور تأثیر بنیانی خواهد گذاشت. البته احزاب و جناحها و جمعیتهای سیاسی همیشه برای اهداف کوتاه مدت- برای فلان خواست، فلان انتخابات، فلان گزینش- به آموزش و پرورش توجه ویژهای دارند؛ اینها چیزهای بسیار کماهمیتی است؛ اینها کوچک کردن نقش آموزش و پرورش و معلم و مدرسه است. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1384/01/01 اینکه ما هر سالی را به نامی و با شعاری موسوم میکنیم و سال را با این نام و با این شعار آغاز میکنیم، صرفاً یک عمل تشریفاتی نیست. البته اسمها مهم نیست؛ مهم مسماست؛ لیکن این نامگذاریها به ما و ملت و مسئولان نشان میدهد که چه میخواهیم و دنبال چه هستیم یا باید به دنبال چه باشیم. سال رفتار علوی، هدف والای ملت ایران و تکلیف بزرگ مسئولان و دولتمردان را مشخص میکند. سال خدمترسانی یا سال پاسخگویی، همهی خطوطی را که مسئولان کشور و همهی ما باید دنبال کنیم، به ما نشان میدهد. این شعارها در واقع مطالبات ملت از ما مسئولان است. اگر نهضت عدالتخواهی مطرح میشود، یا اگر نهضت نرمافزاری و تولید علم بهعنوان یک جنبش عمومی مطرح میشود، یا اگر نهضت آزاداندیشی مطرح میشود، برای این است که همهی مسئولان و همهی آحاد ملت احساس کنند که در این جهت مسئولیت دارند. کشور به این شعارها نیاز دارد. البته میدانیم که بسیاری از این شعارها در سالهای خود بهطور کامل تحقق پیدا نکرده است؛ لیکن کارهای زیادی هم صورت گرفته است. هر سال باید با تجربههای سالهای پیش، هم ملت و هم دولت راه خود را به سمت هدفهای والای این ملت و این کشور طی کنند و گامها را محکمتر و استوارتر بردارند. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1384/01/01 انتخابات، هم حق ملت است، هم یک وظیفهی ملی است. نظام جمهوری اسلامی نظامهای انتصابیِ قدرتها را نسخ کرد و انتخاب مردم را در مدیریت کشور دارای نقش کرد. این حق آحاد ملت است که بتوانند انتخاب کنند و در تعیین مدیر کشور دارای نقش باشند. از سوی دیگر وظیفه هم هست؛ به این خاطر که این شرکت میتواند روح نشاط و احساس مسئولیت را همیشه در جامعه زنده نگه دارد و حضور مردم در صحنه را به رخ دشمنان این ملت بکشد. انتخابات فقط یک وظیفه نیست، فقط یک حق هم نیست؛ هم حق شماست، هم وظیفهی عمومی است. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1384/01/01 یک انسان قوی، با کفایت، دارای نشاط و شادابی و شوق به کار و احساس مسئولیت خواهد توانست حرکت بیستساله به سمت چشمانداز را- که امسال این شروع انجام میگیرد- با قوت و قدرت آغاز کند. مدیری که ملت ایران در انتخابات برخواهد گزید، شروعکننده است؛ در واقع واردکنندهی کشور در یک دورهی جدید و در یک حرکت تازه به سمت همان چیزهایی است که ملت ایران به آن احتیاج دارد. در طول سالهای گذشته، از بعد از جنگ تا امروز، کارهای فراوانی در این کشور انجام شده؛ هرکس انکار کند، بیانصافی کرده است. ساخت زیربناهای کشور، کارهای عمرانی فراوان، پیشرفتهای علمی و فناوری؛ بنابراین در همهی زمینهها کار شده است. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1383/12/27 ملتها بیدارند. ما باید بیدار باشیم. جمهوری اسلامی باید بیدار باشد. بیداری ما یک شعار نیست؛ باید حواسمان جمع باشد. در تعیین دولتها، در انتخاب رئیسجمهور- که تا زمان برگزاری انتخابات، چند صباح دیگر بیشتر باقی نمانده- و در گزینش کسانی که در صحنهی سیاسی کشور بناست فعالیت کنند، باید حواسمان جمع باشد. هریک از اشخاص و شخصیتها و مسئولانی که در رأس یک مجموعهی کاری قرار دارند، تعیینکنندهاند؛ هم ایمان آنها، هم عزم و ارادهی آنها، و هم کاردانی و کفایت آنها تعیینکننده است. فرض بفرمایید اگر راجع به فلان مسألهی فرهنگی ایراد دارید، یا اگر به فلان مسألهی فنی کشور ایراد دارید، همهی اینها برمیگردد به مدیریتهای گوناگون؛ نه فقط مدیریت در رأس و بالا؛ نه، گاهی مدیریت بالا خوب است، منتها مدیریتهای متوسط و میانی- که اشراف و نظارت مسئولان عالیرتبه بر کار آنها لازم است- گاهی نمیگذارند کار به نتیجهی مطلوب برسد. بنابراین، این گزینشها تعیینکننده است. در این زمینهها باید با احساس مسئولیت و ملاحظهی جوانب و با چشم باز و بصیرتِ کامل وارد شد. بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان1383/12/24 فضایی که شما جوانهای عزیز، با اخلاص و صفای خودتان در هر محیطی که حضور دارید، ایجاد میکنید، حقیقتاً برای بنده یک فضای بسیار شیرین و جذاب است. یقیناً زبدهی جوانان کشور، جوانان دانشآموز و دانشجو و طلاب علوم دینیاند. هرچه احساس تعهد و مسئولیت و کار در بین این قشر عظیم و میلیونی بیشتر باشد، ارزش جوان بالاتر میرود؛ و نباید شک داشت که انجمنهای اسلامیِ دانشآموزی از جمله مجموعههای بسیار پُرتلاش و پُرکار و باایمان محسوب میشوند. لذا من دیدار با شما را مغتنم میشمارم، به شما به چشم عناصری بسیار عزیز نگاه میکنم، قدر شما را میدانم و این امید را در دل میپرورانم که إن شاء اللّه در آیندهی این کشور، نقش و فعالیت شما بتواند آرزوهای بزرگ این ملت را برآورده کند. بیانات در دیدار مردم پاکدشت1383/11/10 مردم باید دنبال رئیسجمهوری باشند که این توانایی، این شادابی، این قدرت، این احساس مسئولیت و این آمادگی به کار در او وجود داشته باشد. مردم تحت تأثیر حرف این و آن هم قرار نمیگیرند؛ تشخیص میدهند؛ این را مردم ما نشان دادهاند. فرصت وجود دارد؛ مردم تشخیص بدهند و انتخاب کنند. البته در انتخاباتی که چند ماه دیگر در پیش است، آنچه در درجهی اول مهم است، عزم عمومی مردم است. ملت ایران نشان بدهند که به مسألهی انتخابات بیتفاوت نیستند؛ به این مسئله اهمیت بدهند؛ این اساس کار است. بعد هم إن شاء اللّه خدای متعال توفیق بدهد و هدایت کند تا دل و ذهن مردم به سمت کسی برود که دارای چنین خصوصیاتی باشد. آنوقت حرکت عمومی ملت ایران روز به روز شتاب بیشتری خواهد گرفت و خدای متعال هم وعده کرده است که هر ملتی تلاش و کار کند، به او اجر خواهد داد و نتایج را به او عطا خواهد کرد. برکات و رحمت الهی، تصادفی و شانسی نیست که بخوابیم و این برکات بدون دلیل بر ما نازل شود؛ نه، خدای متعال خودش در قرآن، و اولیاء ما در کلماتشان، برای ما روشن کردهاند؛ باید تلاش کرد، باید کار کرد، باید مجاهدت کرد تا إن شاء اللّه به نتایج رسید. بیانات در دیدار کارگزاران حج1383/09/30 امروز یکی از اهداف اساسی استکبار و امریکا در دنیای اسلام عبارت است از ایجاد اختلاف؛ بهترین وسیله هم ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی است. میبینید دستپروردگان استعمار در دنیا به مناسبت مسائل عراق چه حرفهایی میزنند، چه سمپاشیهایی میکنند و به خیال خودشان چه بذر نفاقی میپراکنند. سالهای متمادی است که دست استعمار و دست قدرتطلبِ قدرتهای فزونخواه غربی دارند این کار را میکنند. در حج، فرصت خوبی برای آنهاست تا شیعه را از سنی، و سنی را از شیعه عصبانی کنند؛ آن را وادار کنند به مقدساتِ این اهانت کند، این را وادار کنند به مقدسات و محبوباتِ او اهانت کند. باید هوشیار بود؛ مخصوص حج هم نیست؛ در همهی دوران سال و در همهی میدانها باید هوشیار بود. جنگ شیعه و سنی، محبوب واقعی امریکاست. بعد از گذشت قرنها روبهروی هم بنشینند- مثل کسانی که در جنگ با همدیگر روبهرو میشوند- با دلهای پُرکینه نسبت به یکدیگر حرف بزنند؛ این او را سب کند، او این را سب کند. هیچ بُعدی ندارد که بخصوص در این روزگارِ بسیار حساس، در مراسم حج کسانی را اجیر کنند، برای اینکه این اختلاف را ایجاد کنند؛ شما باید هوشیار باشید؛ مردم هوشیار باشند؛ روحانیون محترم کاروانها باید با احساس مسئولیتِ تمام نسبت به این قضیه، متوجه باشند؛ بدانند دشمن چه میخواهد. غفلت بزرگی است که انسان به خیال اینکه از حقیقت دفاع میکند، از نقشهی دشمن دفاع کند و برای دشمن کار کند. دیگران پول میگیرند، مزدور میشوند و این کار را میکنند؛ عدهیی عوامِ سطحیِ متعصب را هم ممکن است علیه شما، علیه عقایدتان و علیه مقدساتتان تحریک کنند. اگر با عمل متقابلی مواجه شوند، بلاشک به هدف خودشان رسیدهاند؛ آنها همین را میخواهند؛ میخواهند ما را باهم گلاویز کنند تا خیال خودشان را راحت کنند. بیانات در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها1383/09/26 بحمد اللّه ما امروز در مجموعهی اساتید و دانشجویانمان روح تعهد در مسائل اجتماعی را خیلی بارز مشاهده میکنیم. من دانشگاهِ قبل از انقلاب را هم کاملًا یادم هست. امروز احساس تعهد دانشجو و استاد نسبت به مسائل کشور و مسائل اجتماعی خوب است- که نمونههایش را هم داریم میبینیم- لیکن چه کنیم که این احساس مسئولیت و این روح تعهد در مقابل سرنوشت کشور، تقویت شود؟ کاری کنیم که در محیط دانشگاه- این محیط پُرنشاط و پُرتپش؛ محیطی که از علم و روحیهی تحقیق و همراه با نشاط و جوانی، سرشار و لباب است- این احساس تعهد و مسئولیت بیش از پیش وجود داشته باشد و همه یا اکثریت قاطع اساتید و دانشجویان نسبت به سرنوشت و آیندهی کشور و آیندهی نسلها احساس مسئولیت کنند و روح فردگرایی و به فکر سرنوشت شخص خود بودن، قدری تضعیف شود؛ یعنی نه دانشجو و نه استاد، همهی همّ و غمشان این نباشد که آیندهای برای شخصِ خودشان بسازند. معمولًا اینطوری است که برای مردم عادی مسائل شخصی در خیلی از موارد ترجیح پیدا میکند. اگرچه از دید اسلام همه باید مصالح و سرنوشت عمومی را بر مصالح و منافع شخصی ترجیح دهند، لیکن از نخبگان، زبدگان و برجستگان- که مظهر آنها مجموعهی استاد و دانشجو هستند- توقع این است که روحیهی به فکر سرنوشت خود بودن، بر روحیهی به فکر سرنوشت کشور بودن ترجیح پیدا نکند. بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما1383/09/11 اخلاقهای رفتاری افراد جامعه؛ مثل انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نظم و برنامهریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران- اینکه دیگران حقی دارند و باید حق آنها رعایت شود، یکی از خلقیات و فضایل بسیار مهم است- کرامت انسان، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس ملی، شجاعت شخصی و شجاعت ملی، قناعت- یکی از مهمترین فضایل اخلاقی برای یک کشور قناعت است، و اگر امروز ما در برخی زمینهها دچار مصیبت هستیم، بهخاطر این است که این اخلاق حسنهی مهم اسلامی را فراموش کردهایم- امانت، درستکاری، حقطلبی، زیباییطلبی- یکی از خلقیات خوب، زیباییطلبی است؛ یعنی به دنبال زیبایی بودن، زندگی را زیبا کردن؛ هم ظاهر زندگی را و هم باطن زندگی را؛ محیط خانواده، محیط بیرون، محیط خیابان، محیط پارک و محیط شهر- نفی مصرفزدگی، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم. بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی1383/04/01 ما در دوران قبل از انقلاب سالهای متمادی از علم دور ماندیم. یک دوره، دورهی خواب و غفلت مطلق بود؛ یک دوره هم که بیداری و آگاهی بهطور طبیعی در بین ملتها به وجود آمد، دورهی فریب بود. نمیگذاشتند علم به معنای واقعی کلمه وارد کشور شود؛ سرگرم میکردند و راه تحقیق را باز نمیکردند؛ استعدادها را پرورش نمیدادند و تشویق نمیکردند. انقلاب آمد این دیوارها و این مرزها و این محدودیتها را برداشت و خودآگاهی علمی به وجود آمد؛ اما این حرکت بدون مدیریت، بدون حرکت و بدون عزم و اراده به جایی نخواهد رسید. همهی کارها، از جمله مسألهی تحقیق و علم، مدیریت سازمان یافته لازم دارد؛ لذا بایستی این کار را پیش بُرد. البته بخشی از این کار مربوط به مسئولان دولتی است و بخشی مسئولیت دانشگاهها و بخش دیگر مربوط به مسئولیت مراکز علمی است. و شما بهعنوان جهاد دانشگاهی جزو بهترین مراکزی هستید که میتوانید در این مسئله اهتمام بورزید و احساس مسئولیت کنید؛ که البته میکنید. خوشبختانه من شاهدم و میبینم که پیشرفت شما در کار علم خیلی خوب بوده؛ دنبال کنید. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1383/01/02 نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی که میخواهند به مجلس بروند، باید بدانند که مردم، بخصوص با این محبت و هوشمندی و احساس مسئولیتی که از آنها در انتخابات اخیر مشاهده شد، با نمایندگان عقد اخوت نبستهاند. مردم از نماینده، کار، ابتکار و مشارکت در طرحهای مهم و لوایح را توقع دارند. توقع مردم از نمایندگان خود در مجلس و دولت و در هر نقطهیی که نمایندهیی دارند، این است که همهی ظرفیت و تلاش خود را به کار بگیرند تا بتوانند آنچه را که مورد انتظارشان است و برطبق اهداف اسلامی هم است، در اختیار مردم بگذارند و آن را انجام دهند. آنچه را که میخواهم در پایان عرایضم بگویم، به نظر من وظیفهای است که در درجهی اول قرار دارد؛ هم برای مسئولان، هم برای مردم. به اعتقاد من، هوشیاری و هوشمندی و احساس روزافزون، مسئولیت است. باید خصومتهای خانهبرانداز را کنار بگذارند و رقابتهای منفی را به رقابتهای مثبت تبدیل کنند و ثبات نظام اسلامی را یک فرصت بزرگ بشمارند. بیانات در خطبههای نمازجمعه1382/11/24 راهپیمایی بیست و دوم بهمن در جهان یک پدیدهی بینظیر است؛ هیچ کشوری در هیچ مراسمی چنین اجتماعی را در شهرهای بزرگ و کوچک به خود نمیبیند و به یاد ندارد؛ این مخصوص شماست. شعارها یکی، انگیزهها یکی، درک و فهم از حقایق در سرتاسر کشور در مورد این حرکت عظیم، یکسان. این پدیدهی خیلی مهمّی است؛ مضمون و پیام دارد و نشان میدهد که اوّلًا مردم، آگاه و هوشیار و متوجّهِ مصالح خودشان هستند؛ ثانیاً به سرنوشت کشور و نظام و انقلاب و به معلّم بزرگ انقلاب- امام بزرگوارشان- علاقهمند و دلبستهاند. نسل به نسل، این معارفِ عالیمقدار را دست به دست میگردانند و منتقل میکنند. در این اجتماعات عظیم، جوانانی که بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت در دنیا نبودند، امروز با همان شور و نشاطی شرکت میکنند که کسانی که ذهنشان پُربار از خاطرههای پُرشکوه آن روزهاست. این برای ملت، مهم و مصونیتساز است. من به عنوان یک خدمتگزار و فردی از ملت ایران، از یکایک ملت عزیزمان که در این حرکت عظیم مردمی شرکت کردند، صمیمانه تشکّر میکنم. ما مسئولان هم باید این پدیدهی عظیم را قدر بدانیم و به احساس مسئولیتی که در مردم وجود دارد، پاسخ مناسب دهیم. این احساس مسئولیت، وظیفهی ما را سنگین میکند. بیانات در دیدار استانداران سراسر کشور1382/10/22 الآن مسألهی اصلی ما در استانها این است: برنامهی چهارم- که علیالقاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد- و چشماندازی که این برنامه متّکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشمانداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب میکند که استانها هرکدام یک مسئولیت جدّی، فوری و بیوقفه برای تحقّق این برنامه احساس کنند. البته به زبان میشود گفت که بله، همینطور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاشطلب است. دشوار که میگوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت میخواهد، همّت میخواهد، چشمپوشی از خیلی چیزها میخواهد، تا انسان حرکت کند و این محقّق شود. به نظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشمانداز بیستساله، بر اساس محاسبه، اینطور فهمیده شد که این چشمانداز قابل تحقّق است؛ مشروط بر اینکه ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد. بیانات در دیدار مردم قم1382/10/18 این مصائب طبیعی، معلول و محصول عملکرد خود بشر است. اینها بلایی است که خود ما با کوتاهیها و سهلانگاریها برای خودمان درست میکنیم. اگر آن کسی که متکفّل ساختن خانهی زید و عمرو است، خود را مسئول بداند و خوب، علمی و با دلسوزی کار کند، یا زلزله تلفاتی نخواهد داشت، یا اینقدر نخواهد داشت. نتیجهی کوتاهی این میشود که اینطور خسارت سنگین؛ از دست رفتن چندین هزار نفر، پیش میآید و داغش بر دل ملت میماند. باید خیلی احساس مسئولیت شود. کسانی که ساختمان میسازند؛ کسانی که خانه به مردم میفروشند؛ کسانی که در دستگاههای دولتی مسئول نظارت بر این امور هستند و کسانی که سرمایههای خود را در این راه به کار میاندازند، مسئولند و اینها باید فکر چنین چیزی را بکنند. آن جایی که مسئولیت و وظیفه به سراغ کسی آمد، خسارت کم میشود؛ اما آن جایی که بیمسئولیتی شود، مصیبت پیش میآید- «فبما کسبت ایدیکم»؛ «ما اصابک من سیّئة فمن نفسک»- و عدّهای از مردم بیگناه و مظلوم قربانی میشوند. بنابراین آحاد کسانی که در این زمینهها فعالیت دارند، مسئولیت دارند و باید متوجّه این نکات باشند؛ خودشان خسارتها را کم کنند. بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکلها و جمعی از نخبگان دانشجویی1382/08/15 شما جماعتی که اینجا تشریف دارید- از پسران و دختران دانشجو که فرزندان عزیز من هستید- همهتان از دانشجویان متدیّن و معتقد به مبانی دینی و معارف اسلامی هستید، که بدنهی دانشجویی هم بهطور غالب انسانهای معتقدی هستند؛ اما من میخواهم غالب یا بیش از غالب بدنهی دانشجویی کشور، مجموعهای متعهّد و دارای احساس مسئولیت نسبت به آرمانهای دانشجویی باشند. یکی از این آرمانها مسألهی علم است؛ دومی عدالتخواهی است و آرمان سوم، آزاداندیشی و آزادیخواهی است. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان زنجان1382/07/22 همین آمریکاییها و وزیر دفاع کنونیشان که هرچند روز یکبار، یاوهای علیه نظام جمهوری اسلامی میپرانند، کسانی بودند که از نزدیک با صدّام حسین- که الآن دنبالش هستند- همکاری داشتند و به او کمک علمی و تسلیحاتی و اطلاعاتی میکردند تا شاید بتوانند ایران را شکست دهند، که نتوانستند. به شما عرض کنم: تا وقتی شما بیدارید و تا وقتی مسئولان به معنای حقیقی کلمه احساس مسئولیت میکنند، امریکا و قدرتهای دیگر نمیتوانند علیه این ملت و نظام هیچ کاری انجام دهند. بیانات در دیدار دانشآموختگان نیروهای سهگانه ارتش1382/06/29 جوانان عزیز! از امروز شما وارد عرصهی خدمتگزاری در ارتش خواهید شد. همهی نقشها حائز اهمیت است. در هر نیرو و در هر مسئولیتی که هستید و هر خدمتی که به شما واگذار شده است، در برابر آن احساس مسئولیت و نیز احساس توانایی کنید. هم احساس کنید که موظّف و مسئولید که این کار را به بهترین وجه انجام دهید، هم عمیقاً احساس کنید که بر این کار توانایید؛ و حقیقت، همین است. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1382/05/15 وحدت را باید حفظ کرد. من خواهش میکنم به مسألهی حفظ وحدت و اتّحاد و همدلی اهمیت دهند؛ این یکی از اصول است. البته مخاطب این کار، ملت نیست- ملت متّحد است و اختلافی ندارد- مخاطب این کار، نخبگان و سیاسیّون از جناحهای مختلف هستند. به بهانههای مختلف و با اختلافهای کوچک، در مقابل هم قرار نگیرند و با توجیههای غلط، علیه هم جنجال راه نیندازند. ظریفی از دوستان ما میگفت این مسألهی خودی و غیر خودی را که شما مطرح کردید، همه قبول کردند؛ منتها بعضیها جای خودی و غیر خودی را عوض کردند! کسانی را که برای نظام و انقلاب و اسلام احساس مسئولیت میکنند، خودی بدانید. غیر خودی کسانی هستند که با اصل نظام مخالفند. بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان1381/12/06 اوّلین باری که من با نسل جوان این شهر روبهرو شدم، تقریباً در سنّ و سال شما بودم؛ بیست و چهار سال داشتم. این موضوع به حدود چهل سال قبل برمیگردد. آن روز نوعی احساس مسئولیت، مرا به زاهدان و به مرکز این استان کشاند. آن زمان این مرکز از مراکز فکر و اندیشه و حرکت عمومی کشور، بهمراتب دورتر از امروز بود؛ امروز اینجا مرکز است. در آن زمان زاهدان واقعاً منطقهای دورافتاده بود. من وقتیکه به این استان تبعید شدم، همان سابقهی ذهنی کمکم کرد تا با جوانان این استان، از بلوچ و سیستانی و فارس ارتباط برقرار کنم؛ دلها به هم نزدیک شد. حالا که شما جوانان عزیز با من حرف میزدید، بعضی از جوانانی را که در آن زمان با آنها در همین استان ارتباط برقرار کرده بودم، به یاد آوردم. بهترین آنها شهید شدند. شهید «کریمپور» جوانی از شهر زاهدان بود و شور و شوق همین جوانانی را داشت که امروز در اینجا سخن میگفتند. شهید «آتشدست» هم جوانی از ایرانشهر بود. برادران دیگری هم بودند که نامشان را نمیآورم. بعضی بحمد اللّه زنده هستند. در میان آنها هم بلوچ بود و هم فارس. امروز این استان از لحاظ سطح فکر و اندیشه و مدّ نگاه جوانان، از زمین تا آسمان با آن روز فرق کرده است و همین امر، نقطهی امیدی است که ما را دلگرم و به آینده امیدوار میکند. آنچه در بارهی جوان و جوانی گفتید، باورهای دیرین من است. آنچه در بارهی لزوم رفع محرومیّت گفتید، همّت شب و روز من است. آنچه در باب خطرهای گوناگون معنوی و فکری و فرهنگی بر زبان و در دل بسیاری از شماست، علائم هشداردهندهی همیشگیِ من است. بله؛ کشور ما، کشوری جوان و انقلاب ما هم انقلابی جوان است. ما باید با همین نیرو و خون جوانی، راه دشواری را بپیماییم و باید همّت کنیم تا بتوانیم پیش ببریم. کافی نیست که فقط در دل بخواهیم؛ خواستن وقتی توانستن است که با همّت، عمل، توکّل، راهبلدی و احساس مسئولیت همراه باشد. راه ما راهی طولانی است؛ اما آیندهی ما هم بسیار روشن و جذّاب خواهد بود. نگاه به آن آینده، خستگیِ راه را میزداید و ایمان به آن، تردیدها و تزلزلها را از بین میبرد. آیا ما میتوانیم در این راه، فارغ و بیدغدغه حرکت کنیم؟ ابداً. پیچیدگی قضیه از همینجا ناشی میشود؛ این راه جادهی آسفالتهی امن و امانی نیست و نمیتوان بیدغدغه و فارغ حرکت کرد؛ قاطعان طریق و مانعان خیر هستند و سیاستهای مخرّب وجود دارد. مراکز حسّاس توطئه در دنیا چشم به همین مجموعهی جوان دوختهاند که ما به آنها عشق و علاقه داریم. آنها هدفهای خود را روی این جوانان متوجّه و متمرکز کردهاند و میدانند که اگر این راه به وسیلهی این ملت جوان طی شود، بسیاری از هدفهای آنها از بین خواهد رفت و دست آنها از این هدفها کوتاه خواهد شد. بنابراین راه ما با مانع، خطر، دشمن، گرگ، دزد، خار، سنگ و موانعی از این دست همراه است. نمیتوان به این موانع بیاعتنا بود. باید همّت کرد و پیش از همّت کردن چشم گشود و هوشیار بود. آنچه برای شما جوانان مثل دیگران مهمّ است، عبارت است از احساس مسئولیت آگاهانه. البته شما جوان و سرشار از نیرو هستید و از حسّاسیت بیشتری برخوردارید. احساس مسئولیت یعنی انسان همانطور که به فکر زندگی، معیشت، اشتغال، ازدواج، و هر چیزِ مربوط به خود است، نسبت به اهدافی که از خودِ او فراتر است هم احساس مسئولیت کند؛ اهدافی که به خود او محدود نمیشود، بلکه مربوط به مجموعه، ملت، تاریخ و بشریت است. انسان باید در قبال این هدفها هم احساس وظیفه، تعهّد و مسئولیت داشته باشد. هیچ انسان و هیچ جامعهای بدون این احساس تعهّد، به قلّههای رفیع سعادت نخواهد رسید. این احساس مسئولیت و تعهّد باید آگاهانه باشد. فرد باید بداند که به دنبال چه چیزی است و موانع راه را بشناسد. این امر همان احساس مسئولیت آگاهانه است. جوان ایرانی، هوشیار، حسّاس، آگاه و حاضر در صحنه است و بیش از جوانان سایر مناطق دنیا احساس تعهّد و مسئولیت آگاهانه میکند. البته ادّعا نمیکنم که از همه جای دنیا بهطور دقیق مطّلعم؛ اما اخبار زیادی به دست ما میرسد. آگاهیهای ما طرق و بسترهای بسیار متعدّدی دارد. فهم سیاسی، فکر سیاسی، مطالبهی سیاسی، مطالبهی آرمانی، حسّاسیت نسبت به حوادث و حضور در صحنهی مواجههی با حوادث در جوان ایرانی، ممتاز و نمونه است و این شامل پسران و دختران- هر دو- میشود. به همین دلیل ما موفّقیتهای بزرگی داشتهایم و خطرهایی هم ما را تهدید میکند. بیانات در خطبههای نماز عید فطر1381/09/15 به برکت ماه رمضان، برای مسلمان فرصتی پیش میآید که باید از آن در جهت تقویت حیات معنوی و نشاط مادّیِ خود استفاده کند. یکی از درسهای بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در این ماه باید آن را فرابگیریم و استفاده کنیم، این است که با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم. در دعای روزهای ماه رمضان میگوییم: «اللّهم اغن کلّ فقیر. اللّهم اشبع کلّ جائع. اللّهم اکس کلّ عریان». این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهرهی محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. این مبارزه، یک وظیفهی همگانی است. در آیات قرآن میخوانیم: «أ رأیت الّذی یکذّب بالدّین. فذلک الّذی یدعّ الیتیم. و لا یحضّ علی طعام المسکین». یکی از نشانههای تکذیبِ دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بیتفاوت باشد و احساس مسئولیت نکند. در ماه رمضان، به برکت روزه، طعم گرسنگی و تشنگی و نرسیدن به آنچه اشتهای نفس انسان است را درک کردیم و چشیدیم. این باید ما را به احساس مسئولیتی که اسلام در قبال مسألهی مهمّ فقر و فقیر از یکایک مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظیفه نهاده است، نزدیک کند. بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت1381/06/04 اصلِ قضیه این است که ما اگر در کار خود احساس مسئولیت داشته باشیم و کار را بر مبانی منطقی استوار کنیم، چنانچه نقصی هم در کار به وجود آید، علاوه بر اینکه خدای متعال ما را مؤاخذه نخواهد کرد- چون «لا یکلّف الله نفساً الّا وسعها»- مردم هم ما را مؤاخذه نخواهند کرد؛ مردم هم خلاف توقّعشان نخواهد بود. ما باید تلاش خود را بکنیم و کار را بر پایهی منطقی استوار سازیم. وقتی میگوییم پایهی منطقی، معنایش این نیست که حتماً و صددرصد درست است؛ نه، ممکن است منطق ما درست هم نباشد؛ اما باید تلاشمان را برای جستجو از یک منطقِ درست آغاز کنیم و کار را بر پایهی درستی استوار سازیم و مشورتهای لازم را هم بکنیم. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس1381/03/07 ما که در جمهوری اسلامی مشغول خدمت هستیم، فراتر از همهی فکرها و سلیقهها و گرایشها و انگیزهها و تفاوتهایی که قهراً وجود دارد، همه باید در یک چیز مشترک و به آن مهتم باشیم و آن حفظ رابطهی خودمان با خداست؛ ذکر نعمت الهی است؛ به یاد داشتن لطف و فضل پروردگار است به خاطر فرصتی که به ما داده است. این به اختلاف سلایق، بینشهای سیاسی و گرایشهای گوناگون سیاسی و جناحی و حزبی و غیره ارتباطی ندارد؛ این مربوط به همه است. هرکس مسئولیتش بیشتر است، به این بیشتر احتیاج دارد. بندهی ضعیف و ناتوانی که مسئولیتم سنگین است، بیش از شما احتیاج دارم. مخاطب این موعظه در درجهی اوّل خود من هستم. دلها را باید با خدا آشنا نگهداشت. آنچه در این راه مهمّ است، نیّت خدمت و تلاش برای خدمت است. این نیّت را باید حفظ کرد؛ نیّت مقدّسی است. خود انسان هم خوب میتواند بفهمد در کجا، کدام موضعگیری، کدام حرف، کدام تسلیم و کدام رد- مثلًا در مجلس- با نیّت خداست و برای خدا کار میکند یا انگیزهی دیگری دارد. ممکن است دیگران نیّت ما را تشخیص ندهند؛ برای دیگران میشود طور دیگری واقعیتها و باطنها را جلوهگر کرد؛ اما انسان برای خود نمیتواند این کار را بکند. اگر انسان با دقّت و تأمّل نگاه کند، همه چیز در مقابل او باز و افشا شده است. مهم این است که نیّت خدمت و حرکت در راه انجام وظیفه را حفظ کنیم؛ آنگاه همهی کارها دارای اجر خواهد بود. ممکن است در خصوص مسألهای، دو موضعگیری کاملًا متضاد وجود داشته باشد؛ اما هر دو هم مشمول لطف و مغفرت و قبول الهی باشد؛ به شرطی که نیّت خوب باشد و عمل برطبق آنچه انسان احساس وظیفه میکند، انجام گیرد. برای شما این فرصت خیلی فراهم است؛ چون نقش شما مهمّ است. بیانات در پادگان دوکوهه1381/01/09 یک بُعد، مبارزهی حق در مقابل باطلِ مقتدر است که امام حسین علیهالسّلام و حرکت انقلابی و اصلاحیِ او چنین کرد. یک بُعد دیگر، تجسّم معنویت و اخلاق در نهضت حسین بن علی است. در این نهضت عرصهی مبارزهای وجود دارد که غیر از جنبهی اجتماعی و سیاسی و حرکت انقلابی و مبارزهی علنیِ حق و باطل است و آن، نفس و باطن انسانهاست. آنجایی که ضعفها، طمعها، حقارتها، شهوتها و هواهای نفسانی در وجود انسان، او را از برداشتن گامهای بلند بازمیدارد، یک صحنهی جنگ است؛ آن هم جنگی بسیار دشوارتر. آنجایی که مردان و زنان مؤمن و فداکار پشت سر حسین بن علی علیهالسّلام راه میافتند؛ دنیا و ما فیها، لذّتها و زیباییهای دنیا، در مقابلِ احساس وظیفه از چشم آنها میافتد؛ انسانهایی که معنویتِ مجسّم و متبلور در باطنشان، بر جنود شیطانی- همان جنود عقل و جنود جهلی که در روایات ما هست- غلبه پیدا کرد و به عنوان یک عدّه انسان نمونه، والا و بزرگ، در تاریخ ماندگار شدند. بُعد سوم که بیشتر در بین مردم رایج است، فجایع، مصیبتها، غصّهها، غمها و خونِدلهای عاشوراست؛ لیکن در همین صحنهی سوم، بازهم عزّت و افتخار هست. کسانی که اهل نظر و فکر و تأمّلند، باید هر سه بُعد را دنبال کنند. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش بینالمللی رسانههای جهان اسلام در حمایت از انتفاضه فلسطین1380/11/11 با توجه به این روش تبلیغی و شناخت روانیای که انسان از دشمن پیدا میکند، مجموعه مسئولان و کارگزاران رسانههای کشورهای اسلامی باید مسئولیت خود را احساس و راه خود را تنظیم کنند. این یک کار حیاتی و مهمّ است. امروز نه فقط برای ملت فلسطین، بلکه برای دنیای اسلام، این یک کارِ حیاتی و یک وظیفه سنگین است. بیانات در دیدار جمعی از کشاورزان1380/10/12 همه باید تلاش کنند؛ هم مسئولان و هم آحاد مردم. باید علم و تجربه و امکانات فنّی و استفادهی بهینه از موجودی طبیعی و انسانی را به احساس مسئولیت و ابتکار و پیگیری و دلسوزی بیامیزند. امیدواریم در مجموعهی وزارت جهاد کشاورزی، این آمیزهی مهمِّ چندگانه بتواند کارساز باشد. ادغام این دو وزارتخانه باید این امید را در دلها زیاد کند که جنبههای مثبت را تعمیم دهد؛ هم جهاد سازندگی که از اوّل انقلاب میداندار کارهای بسیار باارزش و مهم بود، و هم وزارت کشاورزیِ سابق که مجموعهای از تجربهها و امکانات فراوان در آن متراکم بود. همهی اینها به کارِ ادامهی این راه مهم میآید. کارهای بزرگ، به همّتهای بزرگ و به ایمانهای عمیق- ایمان به کار، ایمان به مردم و پشت سر و مهمتر از همهی اینها، ایمان به خداوند و پاداش الهی- احتیاج دارد و یک کار جهادی لازم است؛ جهاد یعنی همین. اگر بخواهیم کشاورزی سروسامان واقعی پیدا کند، باید این جهاد را انجام دهیم. بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر1380/09/25 ملت فلسطین در خانهی خود، غاصبان را مشاهده میکند؛ زندگی او به تاراج رفته است؛ خانهی او از او گرفته شده است؛ منابع ثروتش در اختیار دشمنان اوست؛ علاوه بر اینها، در خانه و شهر و دیار خود او، او را تحقیر میکنند. اگر جوان مسلمان در فلسطین بخواهد به نماز جمعه برود، سرتاپای او را مورد بازرسی قرار میدهند؛ او را تحقیر میکنند؛ به او اهانت میکنند و نمیگذارند به نماز جمعه برود. اگر در خیابان اندک سوءظنّی به جوان و مرد و زن مسلمان پیدا کنند، آنها را در خانهشان مورد تحقیر و اهانت قرار میدهند. اگر حرفی بزنند و یا از گوشهای شعلهی خشم آنها بلند شود، بدون هیچ مانع و رادعی وسایل جنگی را به داخل کوچه و خیابان میکشانند و خانهی آنها را با تانک ویران میکنند. این ملت مظلوم اگر از خود دفاع کند، اگر داد بکشد، اگر دنیای اسلام را به کمک بخواهد، تروریست است؟! رژیم صهیونیست، اعمال تروریستی را با زشتی و وقاحتِ هرچه بیشتر، روز به روز شدیدتر انجام میدهد. چشمان خود را روی اعمال او میبندند؛ ولی این ملت مظلوم را تروریست معرفی میکنند! این بزرگترین ظلمی است که صورت میگیرد. دنیای اسلام باید به خود بیاید و احساس وظیفه کند. من از ملت عزیزمان به خاطر حضور قدرتمندانه و پُرشورشان در روز قدس، با همهی دل تشکّر میکنم. ملتهای دنیا تا آنجایی که میتوانند و تا آنجایی که به آنها اجازه داده میشود، اظهار نفرت میکنند؛ اما این باید در تصمیم دولتها، به عمل تبدیل شود. دولتهای مسلمان باید احساس کنند که در مقابل این قضیه مسئولیت دارند. افکار عمومی دنیای اسلام هم بداند: امریکا و دولتهای مستکبر نمیتوانند از موضع دلسوز و خیرخواه و میانجی وارد قضایای کشورهای ما شوند. موضع آنها، موضع دشمنی و حمایت از ظالم و متجاوز است. وظیفهی ما تمام نمیشود. این وظیفه، وظیفهای ماندنی و به عهدهی همه است. باید ملت مسلمان فلسطین را تجهیز کنند، به او کمک کنند و به او دلگرمی دهند تا بتواند جهاد شجاعانهی خود را دنبال کند. البته به شما بگویم: امروز ملت فلسطین با مقاومت و ایستادگی و شجاعت و خستگیناپذیری خود ثابت کرده است که خون در مقابل شمشیر میتواند بایستد و إن شاء اللّه ثابت خواهد کرد که خون بر شمشیر پیروز است. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1380/09/21 از رئیسجمهور محترم و عزیزمان تشکّر میکنم که در زمینهی مسائل اقتصادی، شرح خوبی از اقدامات دولت و مسئولان اجرایی کشور دادند. جا دارد همهی ما از دوستانی که چه در قوّهی مجریّه، چه در قوّهی مقنّنه، چه در قوّهی قضائیّه، چه در نیروهای مسلّح و چه در بخشهای گوناگون و نهادهای مختلف، هرکدام به نحوی با برانگیختگی از احساس وظیفه، تلاش میکنند، متشکّر باشیم. إن شاء اللّه این تلاشها مورد قبول الهی قرار گیرد. دوستانی هم که این زحمات را کشیدند و این قدمها را برداشتند، بدانند که آنچه کردهاند، بخشی از وظیفهی بزرگی است که بر عهده داشتهاند. همهی ما و شما باید بازهم تلاش کنیم. امروز رسالت بزرگی در دستان ما قرار گرفته است. این هم یکی از تصادفها و اتّفاقهای تاریخ است که ما این مسئولیتها را عهدهدار شدهایم. مسئولیتها، بسیار سنگین است و باید خود را تا سطح این مسئولیتها بالا بکشانیم. بیانات در خطبههای نماز جمعه ۲۱ رمضان1380/09/16 وقتی ما نام امیر المؤمنین را گرامی میداریم، باید برای عمل کردنمان باشد. ما نمیتوانیم مرتّب به مردم بگوییم شما مثل امیر المؤمنین عمل کنید. ما که امروز در نظام جمهوری اسلامی مسئولیم، بیشترین مسئولیت را داریم و بیشترین تکلیف بر دوشمان سنگینی میکند. امیدوارم مسئولان جمهوری اسلامی مثل امیر المؤمنین این توفیق را پیدا کنند و دنبال آن راه، به خطّ و نشانِ اشارهی سرانگشت آن بزرگوار حرکت کنند. البته امیر المؤمنین در این راه، بسیار سختی تحمّل کرد. امروز، روز شهادت آن بزرگوار است. شاید در دوران حیات آن بزرگوار، شکایتهای اصلی او را کسی از زبان مبارکش نشنید. البته امیر المؤمنین بارها در منبر از مردم شِکوه و آنها را ملامت میکرد؛ اما شکایتهای امیر المؤمنین فقط این نبود که به مردم بگوید چرا در میدان جهاد حاضر نمیشوید؟ دل امیر المؤمنین پُر از درد بود. امیر المؤمنین در دعای معروف کمیل- که انشاء آن حضرت است- خطاب به پروردگار عالم مطالبی را عرض میکند: «الهی و سیّدی و مولای و مالک رقّی». از جمله، این خطاب به گوش و ذهن من، بسیار حسّاسکننده آمد: «یا من الیه شکوت احوالی»؛ ای کسی که من شکایتهای خود را به او میکنم. او به خدا شکایت میکرد؛ دل آن حضرت پُر از درد بود. نگرانی امیر المؤمنین، هم وضعیت جامعه و مردم بود؛ هم وضعیت مسیر دین و جهتگیری دینی در نظام اسلامیِ تازهپای آن روز بود و هم احساس مسئولیت سنگین خودِ او. البته امیر المؤمنین یک هزارم از این مسئولیت را نیز کم نگذاشت. بیانات در خطبههای نماز جمعه ۲۱ رمضان1380/09/16 در مورد مسألهی فلسطین، آنچه که باید دنیای اسلام را بسیار به خود متوجّه کند، این است که بعد از قضایای 20 شهریور و حمله به مراکز امریکایی در نیویورک و واشنگتن و بعد از توجّه مردم به آن قضایا و دنبالهاش قضایای افغانستان، غفلتی که از مسألهی فلسطین شد، باعث گردید رژیم صهیونیستی حدّ اکثر سوءاستفاده را از این غفلت و بیتوجّهی بکند. رژیم صهیونیستی بعد از سختگیریهای شدید و جنایتهای پیدرپیِ چند ماه اخیر، کار را به آنجا رسانده است که در شهرهای فلسطینی، با وسایل جنگی و تانک وارد خانههای مردم فلسطین میشود و بیمحابا جنایت میکند. صهیونیستها حد اکثر سوءاستفاده را از آن حوادث کردند. باید دنیای اسلام متوجّه شود و احساس مسئولیت کند. بیانات در جمع نیروهای بسیجی شرکتکننده در اردوی رزمی - فرهنگی علویّون1380/08/21 امروز نیروی مقاومت بسیج - که مجموعهی عظیمی در سازمان وسیعی از عمدتاً جوانان کشور است - باید این مسئولیت را بر دوش خود احساس کند که دست جوانان نوخاستهی کشور را در سرتاسر این کشور بگیرد. این کارها فقط بر عهدهی سازمانهای موظّف فرهنگی نیست. البته آنها وظیفه دارند، روحانیت وظیفه دارد، گویندگان دینی وظیفه دارند، همهی مسئولان کشوری به هر نحوی وظیفه دارند؛ اما این سازمانِ عظیم نیروی مقاومت بسیج میتواند این نقش بزرگ را ایفا کند که برای استقرار معنویّت در جامعه، به عنوان ملجأ و پناهگاهِ دلهای باصفای جوانان و راهنمای دلسوز و دردشناس و همدل، دست جوانان را بگیرد. عزیزان من! خود را بسازید و آمادهی این نقش عظیم کنید. بیانات در جمع نیروهای بسیجی شرکتکننده در اردوی رزمی - فرهنگی علویّون1380/08/21 ما یک نیروی مقاومت بسیج داریم، یک بسیج عظیم ملی هم داریم که در تمام بخشها و قشرها هستند. ممکن است اینها داخل نیروی مقاومت بسیج هم نباشند، اما نیروی مقاومت بسیج نسبت به این موج عظیم و این پهنهی وسیع، دارای مسئولیت است. هر جوان بسیجی، مرد بسیجی، زن بسیجی، دانشآموز بسیجی، دانشجوی بسیجی، کارگر بسیجی و روحانی بسیجی میتواند محور باشد و انسانهایی را به خود جذب کند و با سخن و اخلاق و رفتار و درس خواندن و کار کردن و احساس مسئولیت و آگاهی سیاسی و اطّلاعات دینی و معنوی خود، مثل شمعی دلها را روشن کند و دیگران را امیدوار به آینده و آمادهی به کار برای حضور در میدانها قرار دهد. ببینید چه مسئولیت بزرگ و سنگین و درعینحال شیرین و هیجانانگیزی است. این در صورتی به وجود میآید و به وقوع میپیوندد که در داخل سازمان نیروی مقاومت بسیج، کار ادارهی فکری و عملی و قلبی و اخلاقی و روحی و سیاسی از همه جهت، آنچنان منظّم و با تدبیر صورت گیرد که بتواند چنین محصول عظیمی داشته باشد. بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰1380/05/11 من از رئیسجمهوری عزیزمان تشکّر میکنم که این مطالب را- که حاکی از احساس مسئولیت است- در نطق خودشان بیان کردند. بله؛ مطلب همین است؛ رئیسجمهور و یکایک اعضای تصمیمگیر در این نظام، مسئولند. اعتبار آنها عبارت از این است که به وظیفهی خود در مقابل خدا، مردم و قانون اساسی عمل کنند. در نظام اسلامی، اعتبار همهی مسئولان به این است که خود را کمربستهی دین خدا و مجری قوانین و متعهّد به قانون اساسی بدانند. مردم این را میخواهند و انتخاب کردهاند. اگر کسی قدم را کج بگذارد و از این راه منحرف شود- چه رهبری باشد، چه رئیسجمهور باشد و چه دیگر مسئولان- قبل از آنکه سازوکار اجرایی برای کنار گذاشتن آنها به کار بیفتد؛ چون فاقد شرط میشوند، خودشان منعزل و کناررفتهاند. بنابراین مسئولیت، سنگین است. بیانات در دیدار جمعی از اصحاب فرهنگ و هنر1380/05/01 هنرمند، هم در باب فرم و قالب هنرِ خودش و هم در قبال مضمون تعهّد دارد. کسی که قریحهی هنری دارد، نباید به سطح پایین اکتفا کند. این یک تعهّد است. هنرمند تنبل و بیتلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنریِ خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمیکند، در حقیقت به مسئولیتِ هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند. البته ممکن است انسان یکوقت به جایی برسد که بیش از آن نمیتواند تلاش کند- بحثی نیست- اما تا آنجایی که میتواند، باید برای اعتلای قالب هنری تلاش کند. این تعهّد در قبال قالب، بدون یک احساس شور و عشق و مسئولیت- البته این شور و عشق هم مسئولیت است؛ آن هم یک دست قوی است که انسان را وادار به کاری میکند و نمیگذارد که احساس تنبلی و تنآسایی، او را از کار بازبدارد - به دست نمیآید. بیانات در مراسم دوازدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1380/03/14 انتخابات، مظهر حضور مردم است. انتخابات، هم حقّ مردم و هم وظیفهی آنهاست. حقّ مردم است؛ برای اینکه بیایند و مدیر اجرایی کشور را انتخاب کنند. تکلیف مردم است؛ چون با حضور شما، نظام تقویت پیدا میکند؛ اسلام عزیز میشود؛ حاکمیت اسلام در دنیا سرافراز میگردد و توطئهی دشمن- که اسلام را به جدایی از آراء مردم متّهم میکند- باطل میشود. حضور شما میتواند دفاع از اسلام و کشور و انقلاب محسوب شود. هر مقدار این حضور وسیعتر و قویتر باشد، نشانهی اقتدار بیشترِ نظام اسلامی است. نظام اسلامی در مقابل چشمهای دوستان و دشمنان خود در دنیا به این میبالد که تعداد حاضر شوندگان در پای صندوقهای رأی، زیاد است. این مایهی افتخار نظام اسلامی است. همهی کسانی که در مقابل اسلام و آیندهی این کشور احساس مسئولیت میکنند، وظیفه دارند که در این آزمایش الهی شرکت کنند. البته این حضور باید آگاهانه و از روی تحقیق و با به دست آوردن حجّت بین خود و خدا باشد. کسی که رأی میدهد و فردی را انتخاب میکند، باید برطبق تشخیص باشد. این تشخیص را به دست آورید و إن شاء اللّه با قاطعیّت در این آزمایش الهی شرکت کنید. بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران1380/02/28 در قانون اساسی ما، رئیسجمهور مقام والایی است. در قانون اساسی، هم وظایف سنگینی بر دوش رئیسجمهور گذاشته شده- که در اصول مختلف آن مطرح گردیده است- هم اختیارات و امکانات زیادی در اختیار رئیسجمهور است. در مجموعهی نظامِ قانون اساسی ما، این اختیارت و امکانات و وظایف، منحصر به فرد است. رئیسجمهور اختیارات فراوانی دارد: قوّهی مجریّه و بودجهی کشور و وزارتخانههای گوناگون در اختیار اوست. حقّاً و انصافاً جا دارد که آحاد مردم نسبت به این قضیه احساس مسئولیت کنند. خوشبختانه کسانی که وارد این میدان شدهاند، افراد متعدّدی هستند و میتوانند سلایق مختلفی را به خودشان جذب کنند. در اینجا افراد باید با دقّت و تعقّل و محاسبه وارد شوند و از خدای متعال هم بخواهند آنچه که خیر و صلاح این ملت است، به آنها توفیق دهد تا انجام دهند. افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کردهاند، قانوناً صالحند. البته صلاحیتها یک اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم؛ تشخیصها مختلف است؛ یکی چیزی را ملاک قرار میدهد و کسی را اصلح میداند و کسی چیز دیگر را ملاک قرار میدهد. اشکالی ندارد؛ اینها نباید موجب اختلاف شود. مبادا به خاطر علاقهمندی یک دسته به یک نامزدِ ریاست جمهوری و دستهی دیگر به یک نامزد دیگر، بین آحاد مردم شقاق و اختلافی پیدا شود. چه مانعی دارد؟ قانون همین را خواسته است که مردم طبق سلایقِ خودشان بگردند و انتخاب کنند. بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّای رشت1380/02/12 جوانی که پرورشیافتهی دوران انقلاب است، از معرفت دینی برخوردار است؛ ایمانش هم ایمان عمیقی است؛ البته احتیاج دارد که تغذیهی معنوی و فکریِ دائمی شود. بله، این چیزی را که در نامه خطاب به بنده نوشته بودند و مقداری از آن خوانده شد، تصدیق میکنم. ابزارها و فعّالیتها و کارهای فرهنگی باید در اختیار جوانان قرار گیرد. روحانیون خوشفکر و دانشگاهیان مؤمن باید در مقابل ایمان جوانان احساس مسئولیت کنند. بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان1380/02/11 همیشه به مسئولان کشور توصیه کردهام، امروز هم توصیه میکنم که در مسائل کشور و گشودن گرههای مردم باید جدّی باشند و این را کار اصلیِ خود بدانند. اگر مسئولان کشور در هر نقطهای- چه در مرکز و چه در شهرستانها- کار اصلی خود را رسیدگی به مشکلات مردم بدانند؛ سرگرمیهای سیاسی و پرداختن به مسائل شعاری، دلهای آنها را به این طرف و آن طرف نکشاند و نیروهای آنها را به هدر ندهد و هرز نبرد؛ مجموعهی کاری، کابینهی کاری، وزیر کاری و مدیر کاری داشته باشیم؛ و اگر آن ایمان با این احساس مسئولیت همراه شود، همهی مشکلات قابل حلّ است. بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان1380/02/11 اقتدار ملت ایران هنگامی تأمین خواهد شد که دستگاههای مسئول کشور باهم همکاری کنند. اگر در جایی نقطهای هست که برای سرنوشت کشور و ملت خطراتی را با خود دارد، مسئولیتِ همهی مسئولان کشور است که با نهایتِ احساس مسئولیت و باکمال اتّکال و اتّکاء به خدا و با قدرتی که ملت به دست آنها داده است، با آن نقطه برخورد کنند. همکاری بین سه قوّه، یکی از شرایط اصلی برای رفع مشکلات عمومی مردم است. ناهماهنگیهایی که گاهی دیده میشود، به ضرر مردم است. من بههیچوجه نپسندیدم که وقتی قوّهی قضائیّه بر اساس احساس قانونی مسألهای را تشخیص میدهد و اقدام میکند، قوّهی مقنّنه در مقابل او قد علم کند! معنی ندارد. ممکن است دستگاهی در کشور بر اساس مسئولیتِ خود تشخیص دهد که در امری اقدام کند و دستگاه دیگری نداند که آن دستگاه بر اساس چه مصلحتی این کار را کرده است. این کاملًا ممکن است؛ اما این نباید موجب شود که هر دستگاهی اگر کار دستگاه دیگری را درست نفهمید، آشکارا و علنی با آن دستگاه برخورد کند! اینکه معنی ندارد. اگر این روال بخواهد در کشور ادامه پیدا کند، هماهنگی قوا مختل خواهد شد. قوا باید باهم هماهنگ عمل کنند. مسائل سیاسی نباید جلوِ چشمهایی را که باید در مسائل کشور دقیق باشند، بگیرد و آنها را از فهم و شناخت حقیقت غافل کند. همه باید باهم همکاری کنند تا اقتدار ملت ایران تأمین شود. بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان1380/02/11 مسئولان کشور برای انجام وظیفه، عمرشان را دارند صرف میکنند. این مسألهی بسیار مهمّی است. فرق میکند که کسانی طبق تبلیغات رادیوهای بیگانه، برای مقاصد شخصی خودشان تلاش کنند؛ یا نه، برای خاطر خدا کار کنند. آنچه که برای یک ملت اهمیت دارد، این است که در همهی ردهها- از بالا تا پایین- مسئولانی که انگشت آنها میتواند گرهها را باز کند، با احساس مسئولیت و با عقل و تدبیر کار کنند. آنچه که بنده- که خدمتگزار دیگران هستم- انتظار دارم، این است که وقتی بحث اقتدار ملی مطرح میشود، به جای بازی با الفاظ و به جای بحثهای تهی، همه سعی کنند- به معنای حقیقی کلمه- با کار و تلاش و زحمتکشی خود، اقتدار ملی را تحقّق و واقعیّت بخشند. وقتی بحث اشتغال جوانان در کشور مطرح میشود، کسانی که مسئولیت این کار را بر عهده دارند، به طور جدّی آن را دنبال کنند. این مسألهی بسیار مهمّی است. البته من با جوانها حرفهای زیادی دارم. یک جلسه هم إن شاء اللّه با جوانها خواهیم داشت و در آنجا آنچه که در ذهنم هست، به جوانها عرض خواهم کرد. الآن نمیخواهم وارد آن مباحث شوم؛ اما مسألهی اشتغال، مسألهی جوانها، مسألهی این همه سرمایهی انسانی انباشته بر روی هم، یکی از مسائل بسیار مهمّ است. مسئولان کشور باید به فکر این باشند. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر1379/12/22 آنجایی که شما میبینید بنده به کسی اعتراضی میکنم، هنگامی است که جمعبندی همهجانبهای نسبت به آن کار صورت گرفته؛ و الّا اینطور نیست که انسان بتواند از دور نسبت به کار مسئولی، ارزیابیای کند و او را محکوم یا تأیید نماید. البته نتایج کارها بایستی در عمل دیده شود. چیزی که من همیشه به مسئولان چه مسئولان قوّهی مجریّه و چه مسئولان قوّهی قضائیّه توصیه میکنم، عمدتاً این است که در برخورد با تخلّف، هیچگونه رودربایستیای با کسی نکنند. به همین چند وزیر جدیدی هم که اخیراً انتخاب شدند، مجدّداً همین نکته را گوشزد کردم. مسئولان قوّهی قضائیّه هم همینطور؛ در حوزهی کارِ خودشان نباید بههیچوجه دچار رودربایستی و ملاحظهکاری شوند. اگر این احساس مسئولیتِ بدون رودربایستی در مسئولان بالا باشد، این امید وجود خواهد داشت که بسیاری از آن چیزهایی که به نظر ناهنجار میآید، برطرف شود. بیانات در دیدار اعضای شورای تأمین استانها1379/11/25 اینگونه اجتماعاتی که مردم برگزار میکنند، اینگونه تشویقها و محبتهایی که مردم ابراز میکنند، این پیوند عواطف و ایمان میان مردم و مسئولان؛ بنده در جایی از دنیا اینها را سراغ ندارم. البته ممکن است در گوشه و کنار شبیه آن دیده شود، اما تا آنجایی که من مطّلعم، جایی را با این استحکام سراغ ندارم. پس ببینید دو عامل عمده در اینجا در اختیار ماست: یکی هندسه و استخوانبندی اساسی و تشکیلاتی نظام، که از قویترین و منطقیترین استخوانبندیهاست؛ یکی هم پشتوانهی مردمی. یک چیز دیگر هم در اینجا اضافه شده و آن، احساس مسئولیت خدایی است. مثلًا خیلی اوقات هست که اگر شما پروندهای را که تا دیر وقت روی آن کار میکنید، روی هم ببندید و بقیهاش را برای فردا صبح بگذارید و به خانه بروید، نه هیچکس میفهمد و نه هیچکس شما را ملامت میکند؛ اما تنها چشم ناظری که شما از او اندیشناکید، چشم ناظر پروردگار عالم است؛ به خاطر خدا میگویید من این کار را تمام میکنم. این احساس نظارت الهی، این احساس مسئولیت در مقابل خدا، این انگیزهی ایمانی در دلهای شما مسئولان، چیز بسیار گرانبها و عزیزی است. این را هم عنصر سوم به حساب آورید. این سه عنصر میتوانند همهی مشکلاتی را که در سرِ راه یک حکومت وجود دارد از جمله مشکلات اقتصادی برطرف کنند. بیانات در دیدار جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش1379/11/19 جوانهای امروز در نیروی هوایی و در ارتش و در همهی نیروهای مسلّح و در سراسر کشور و در دستگاههای مختلف، با یک احساس پاکِ مسئولیت و تعهّد به میدان میآیند. این استعداد ایرانی، این زمینههای فراوان کار، این امکاناتی که امروز در کشور و پای کار وجود دارد، آیندهی خوبی را نوید میدهد. دشمن چگونه میتواند از پدید آمدن آن آینده جلوگیری کند؟ راه اوّلش این است که این احساس تعهّد را در هر انسانِ کاری و فعّال بمیراند و از بین ببرد؛ احساس تکلیف را به لاابالیگری، بیمبالاتی، ولنگاری و وادادگی تبدیل کند. از راههای مختلف هم وارد میشوند. از راه ترویج شهوات و از راه طعمههای مالی و سایر راهها وارد میشوند و انسانهای متعهّد را به یک انسان بیتعهّد و بیفایده و خنثی و ازدسترفته تبدیل میکنند. بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران1379/09/25 منکراتی که در سطح جامعه وجود دارد و میشود از آنها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله اینهاست: اتلاف منابع عمومی، اتلاف منابع حیاتی، اتلاف برق، اتلاف وسایل سوخت، اتلاف مواد غذایی، اسراف در آب و اسراف در نان. ما این همه ضایعات نان داریم؛ اصلًا این یک منکر است؛ یک منکر دینی است؛ یک منکر اقتصادی و اجتماعی است؛ نهی از این منکر هم لازم است؛ هرکسی به هر طریقی که میتواند؛ یک مسئول یک طور میتواند، یک مشتری نانوایی یک طور میتواند، یک کارگر نانوایی طور دیگر میتواند. طبق بعضی از آمارهایی که به ما دادند، مقدار ضایعات نان ما برابر است با مقدار گندمی که از خارج وارد کشور میکنیم! آیا این جای تأسّف نیست؟! همهی اینها منکرات است و نهی از آنها لازم است. طبق نهج البلاغه، امیر المؤمنین نهی از اینها را یکی از محورهای اصلی توصیههای خود قرار داده است. در باب مسئولان، آنطور مشی کردن و عمل کردن و دستور دادن و قاعده معیّن کردن؛ در باب عموم مردم هم آنها را وادار کردن به حضور، به فعالیت و به احساس مسئولیت در مسائل اجتماعی، با همین امر به معروف و نهی از منکر. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1379/09/17 هر کس در کشور ما نسبت به جامعهی جوانِ دانشجو حسّاسیتِ همراه با احساس تکلیف نداشته باشد، بدون شک دچار غفلت است. همه باید امروز قدر نسل جوان را - بخصوص جوانی که در راه کسب علم و معرفت قدم برمیدارد - بدانند؛ نسبت به سرنوشت او دارای حسّاسیت باشند و در برابر این سرنوشت مهم و تعیین کننده، خودشان را مسؤول بدانند. همهی مسؤولان کشور باید این احساس را داشته باشند. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان1379/09/17 این آمادگی جوانها، مقابلهی با خطرات، ایستادن بر سر تصمیم و جواب گفتن به ندای وظیفهای که آنها را دعوت میکند، از خصوصیاتی است که بنده همیشه آن را در محیط جوان مشاهده کردهام. بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک1379/08/24 ملت ما ملت مؤمنی است. عدّهای دوست میدارند جوانان این کشور را به لاابالیگری متّهم کنند. من موافق نیستم؛ من این را قبول نمیکنم. ممکن است در یک گوشهای یک جوان، دو جوان، صد جوان حرکاتی هم داشته باشند که نشاندهندهی احیاناً نوعی خطاکاری باشد؛ اما خطاکاری از جوانان ما را نباید در این حدود و آنچنان بزرگ شمرد که نسل جوان با ایمانِ با احساس مسئولیتِ این کشور را کسی به بیدینی متّهم کند. عدّهای جوانان ما را به ضعف ایمان دینی متّهم میکنند و از این بابت متأسّفند. عدّهای هم آنها را به ضعف ایمان دینی متّهم میکنند و از این بابت خوشحالند! هر دو گروه اشتباه میکنند. شما اگر نگاه کنید در آنجایی که جای نشان دادن ایمان مذهبی و جای ابراز عشق به معنویت است؛ میبینید بیشترین جمعیت و پُرشمارترین و پُراحساسترین انسانها را نسل جوان پرشور تشکیل میدهند. بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک1379/08/24 ملتهای مسلمان در سرتاسر دنیا دلبستهی این حادثهی بسیار مهمی هستند که امروز در سرزمین اشغالشده و مغصوب و مظلوم فلسطین در جریان است. اگرچه در قطعنامهی کنفرانس اسلامی حرفهای نسبتاً خوبی زده شده است که البته بخش مهمی از آن به خاطر این است که کشور جمهوری اسلامی ایران در این قضایا کاملًا صریح و قاطع اظهار نظر میکند و بعضی از کشورهای اسلامی هم به دنبال شعارهای جمهوری اسلامی حرکت میکنند اما به دنبال این حرفها حتماً باید عمل باشد. باید دولتهای مسلمان نسبت به مبارزان فلسطینی، نسبت به مردم فلسطین و نسبت به کسانی که در خیابانهای فلسطین مورد فشار صهیونیستهایند، احساس مسئولیت کنند؛ هرگونه کمکی که میتوانند، باید به آنها برسانند. جمهوری اسلامی ایران در این زمینه سخن خود را گفته است، اما از سوی کشورهای مختلف اسلامی و کشورهای عربی، «عمل» باید هماهنگ گردد تا بشود به آن مردم مظلوم کمکی کرد. ماجرای امروز فلسطین یکی از نشانههای ضعف استکبار یعنی ضعف دشمن ملت ایران است. بیانات در دیدار پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانشآموزان1379/08/11 یک عنصر دیگر، احساس مسئولیت است. این ایمان باید همراه با احساس مسئولیت شود؛ یعنی انسان وظیفهای را متوجّه به خود بداند؛ بداند وظیفه دارد. بدون احساس مسئولیت، این ایمان کارایی خود را از دست خواهد داد. این دو عنصر باید با شجاعت، رشادت، روحیهی آمدن به میدان و توجّه به قدرت درونی خود همراه شود. چون یکی از چیزهایی که هر مجموعهای را، هر ملتی را، هر سپاهی را دچار انهزام میکند، غافل ماندن از قدرت خود است. بیانات در دیدار پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانشآموزان1379/08/11 احساس مسئولیت، یکی از پایههای اصلی است. اتّحاد و همبستگی میان نیروهای مؤمن، یکی از پایههای اصلی است. البته پایههای دیگری هم وجود دارد که من حالًا روی این چند امر تکیه کردم. اگر همین مسائل را مورد توجّه قرار دهید، بدانید این کشور که به برکت این انقلاب و به برکت این نظام، امروز یکی از مستحکمترین و عزیزترین کشورهای دنیاست، در آینده هم یکی از مقتدرترین و سربلندترین و پیشروترین کشورهای دنیا خواهد بود. بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی1379/08/04 ملت عزیز ما مسألهی فلسطین را با همهی وجود درک کرده است؛ ظلمی را که به دنیای اسلام شده، احساس کرده است؛ وظیفهای را که خودش در این زمینه دارد، درک کرده است. دولت جمهوری اسلامی، همیشه در این قسمت پیشتاز بوده است؛ احساس وظیفه کرده است و آنچه را که میتوانسته، انجام داده است. یقیناً این، نتایج بزرگی به دنبال خواهد داشت و ما امیدواریم نشانههایش را هم میبینیم که تدریجاً دولتهای اسلامی بعضی حقایق را بیشتر لمس میکنند؛ بعضی به متن قضیه نزدیکتر میشوند و راه را به سمت آنچه که وظیفهی امت اسلامی است، نزدیکتر میکنند. بیانات در جمع بسیجیان حاضر در اردوی فرهنگی رزمىِ یاران امام علی(ع)1379/07/29 عزیزان من! کشور مال شماست؛ کشور متعلق به نسل جوان است؛ شما باید این کشور را بسازید؛ شما باید پایههای مجد و عظمتی را که این انقلاب و دست توانای معمار انقلاب بنا گذاشته است، حفظ کنید و بالا ببرید؛ شما باید با نیروی خود، با ارادهی خود، با دانش خود و با ایمان خود، عقبماندگیهای چنددهسالهی دوران قبل از انقلاب را جبران کنید. در میان جوانان، هرکس که این احساس مسئولیت و این احساس علاقهی به اهداف را، همراه با اخلاص در وجود خود حس میکند، او بسیجی است. چه در نیروی مقاومت باشد، چه نباشد؛ چه رسماً کارت بسیج گرفته باشد، چه نگرفته باشد. آن کسی که باایمان است، آن کسی که دنبال اهداف والاست، آن کسی که حاضر است از وجود خود برای کشورش، برای اسلامش، برای نظام اسلامی و برای آحاد ملتش، با وجود خود، بااستعداد خود، با جان و تن خود سرمایهگذاری کند، او بسیجی است؛ در هرکجا که باشد. افتخار کنند جوانان عزیز بسیجی ما در گردانهای مخصوص بسیج گردانهای عاشورا و یا زهرا در نیروی مقاومت، در بخشهای مختلف بسیج که توانستهاند با حضور سازمانیِ در بسیج، این احساس را مجسّم کنند. بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه1379/07/14 بخش چهارم بحث ما، واجبات حوزههای علمیه است. البته حوزهی علمیهی قم حقیقتاً امروز یک حوزهی برجسته است. من یک وقت در همان چند سال قبل از این، در همین سالن اجتماعات مدرسهی فیضیه، عرض کردم که قطعاً از اوّل تاریخ اسلام تا امروز، هیچ مجمع علمیِ بزرگِ عمیقِ با کیفیّتی مثل امروزِ حوزهی علمیهی قم وجود نداشته است. البته و بلاشک حوزههای علمیهای بوده است که علمای بزرگ در آن حضور داشتهاند. در بغداد و در حلّه و در نجف و در کربلا و در جاهای دیگر بودهاند؛ اما با این کمیّت عظیم، با این تنوّع، با این همه استاد و شاگرد، با این همه حلقههای علمی، چنین چیزی وجود نداشته است. امروز هم حوزهی علمیه با حوزهی علمیهی زمان مرحوم آیةاللَّه العظمی بروجردی رضواناللَّهتعالیعلیه فرقهای زیادی دارد. آن روز ما در این حوزه بودیم؛ طلبهی همین مدرسهی فیضیّه و مدرسهی حجّتیه بودیم؛ بسیار هم نقاط روشن و برجستهای داشت؛ اما تحرّک و تلاش و آگاهی و هوشیاری و احساس مسؤولیت در کنار کمیّت عظیم استاد و شاگرد در حوزه، امروز با آن روز قابل مقایسه نیست. البته آن روز هم اساتید بسیار بزرگ و برجسته در این حوزه حضور داشتند - در این شکی نیست - لیکن امروز چیزهایی در حوزه هست که آن روز نبود. این آگاهیها، این آشناییها، این مجهّز بودنهای به جهاز لازم تبلیغ در زمان معاصر؛ آن روز این چیزها نبود. با توجّه اینها، به نظر ما حوزه این واجبات را دارد. البته این، همهی واجبات نیست. من نتوانستم استقصاء کنم؛ یعنی نخواستهام استقصاء کنم و چند نقطهای که به نظرم مهم آمده، عرض کردم. پیام به سیوپنجمین نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا1379/06/26 نظم ظالمانهی کنونی جهان و فرهنگی که آن را پدید آورده و درعینحال از آن بشدّت تاثیر پذیرفته است، برآنند که خود را بر همهی ملتها و همهی فرهنگها تحمیل کنند و با هر کانون مقاومتی بیرحمانه و کینهجویانه به ستیزهگری برخیزند. امروزه نظام مقدس جمهوری اسلامی یکی از مقاومترین این کانونها و بگمان من، مقاومترین آنهاست. این مقاومت، نه بر اثر عصبیت جاهلانه و کوتهنظرانه، بلکه از سر معرفت و اصالت و احساس مسئولیّت است. این مقاومتِ ملتی است که هویّت و رفتار ستمگرانه و متکبّرانه و مزوّرانهی سردمداران سودجوی نظام استکبار جهانی را بخوبی شناخته و با الهامگیری از معرفت و فرهنگ غنی و ریشهدار اسلامیِ خویش، از خواست جبّارانهی آن سرپیچیده است. بیانات در جمع مردم استان اردبیل1379/05/03 مطمئناً مسئولان استان و مسئولان کشور، با احساس مسئولیتی که دارند، به امید خدا این کارها را با جدّیت دنبال خواهند کرد. در این چند سال اخیر، کارهای بسیار باارزشی هم شروع شده است؛ اگر آن کارهایی که وعدهی آن داده شده، یا کارهایی که نیمهکاره مانده است، با همت مسئولان شروع شود که ما هم تأکید و توصیه خواهیم کرد اینها خدمت واقعی به مردم این استان است. بیانات در جمع مردم استان اردبیل1379/05/03 مبارزه با فقر، یعنی تلاش برای اینکه ثروت ممکنی که میشود از منابع ملی استخراج گردد و به دست آید، اوّلًا به شکل بهینه استخراج شود، و بعد به شکل بهینه مصرف شود و اسراف نگردد. فساد، یعنی فساد اخلاقی، فساد کاری، عدم احساس وجدان در تقدیم خدمات عمومی، عدم احساس مسئولیت در مواجهه با افکار عمومی و با ذهنهای مردم. اینها شاخهها و شعبههای فساد است. مسئولان، فرزانگان، دلسوزان و کسانی که با افکار عمومی، مواجهند، نباید بگذارند که دستهای بدخواه بیاید و میکربهای اختلاف را در فضای ذهنی تزریق کند. چه فایدهای برای مردم دارد؟! چه کمکی به مردم است که شعارهای اختلافآمیز و شعارهای تفرقهانگیز در میانشان رواج پیدا کند؟! نیاز واقعی مردم، اینها نیست؛ نیاز واقعی مردم چیز دیگری است. بیانات در دیدار با مسئولان قوّه قضاییّه و خانوادههای شهدای هفتم تیر1379/04/07 آنچه موجب این میشود که بنده قلباً خدای متعال را سپاسگزاری کنم، این است که بحمد اللَّه امروز ایشان با برخورداری از علم و نگاه عالمانه به مسائل، تکیه به معلومات فقهی وسیع، گرایش به استخدام روشهای نو و علمی برای پیشرفت امور، بعلاوه نگاه کلان به مسائل قوّه قضائیّه که این امر بسیار مهمّی است که ما قوه قضائیّه را مثل یک رکن و یک عنصر اصلی در کلّ نظام ببینیم و تأثیر آن را در مدیریّت کلان نظام در نظر بگیریم و همچنین با شجاعت و قاطعیّت، مدیریّت قوّه را در دست دارند و بنده با گذشت کمتر از یک سال، آثار این انتصاب بجا و بهموقع و مبارک را مشاهده میکنم.البته این به معنای آن نیست که ما امروز همان چیزی را که در قضای اسلامی متوقّع هستیم، در قوّه قضائیّه مشاهده میکنیم؛ نه، انتظارات ما زیاد است. البته مطالبات این طلبه حقیر که مسئولیت سنگینی را در قبال هر حکم و هر اقدام و هر حرکت شما، پیش خدای متعال بر دوش خودم احساس میکنم، با مطالبات جناحها و گروهها و عناصر سیاسی و امثال اینها نبایستی اشتباه شود؛ جناحهای سیاسی دنبال کار خودشان هستند. بعضی از جناحهای سیاسی دنبال این هستند که اقتدار و صلابت قوه قضائیّه را از آن سلب کنند تا این قوّه قدرت اقدام نداشته باشد. بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران1379/02/01 مسألهی جوانان در کشور ما، باید به یک مسألهی حقیقتاً ملی تبدیل شود. همه باید در قبال این مسئله احساس مسئولیت کنند؛ هم دولت، هم روحانیت، هم بسیج، هم سازمانهای ورزشی و هم صدا و سیما. همهی دستگاههایی که در زمینههای مربوط به جوانان میتوانند نقشی ایفا کنند، باید در خصوص مسألهی جوانان در این کشور احساس مسئولیت کنند. من میخواهم امروز با حضور در این مجلس و با طرح مسألهی جوانان و با سخن گفتن رودررو با جوانان، این پیام را به همهی مسئولان برسانم که باید مسألهی جوانان، نیازهای جوانان، آیندهی جوانان و برنامهریزی برای جوانان را یک مسألهی درجهی یک و جدّی به حساب آورند. این اجتنابناپذیر است. بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران1379/02/01 امروز به مسائل جوانان توجّه و اهتمام میشود. هم مراکزی که مخصوص رسیدگی به امور جوانان است مثل مرکز ملی و سازمان جوانان هم مراکزی که از اوّل انقلاب توانسته است جوانان را در میدانهای بزرگ سازماندهی کند مثل بسیج و هم مراکز دولتیِ آموزش و پرورش، به اهمیت مسألهی جوانان توجّه کردهاند؛ ولی من بیش از این توقّع دارم. من انتظار دارم که مسألهی جوانان و پرداختن به جوانان و برنامهریزی برای هدایت درست و باز کردن راه تعالی و تکامل در مقابل جوانان، به یک مسألهی ملی و حقیقی تبدیل شود و همه باید احساس مسئولیت کنند. بیانات در دیدار با جوانان در مصلّای بزرگ تهران1379/02/01 من خدا را شکر میکنم که ملت ما بیدار و مسئولان ما بحمد اللّه بر گرد محور دین و اسلام متّفق الکلمهاند. بسیاری سعی میکنند از زبان مسئولان کشور، از زبان رئیسجمهور یا دیگران، حرفهایی بزنند. اینها زحمت بیهوده میکشند. رئیسجمهور، یک عنصر روحانی، مؤمن، مرید امام، متکفّلِ ترویج دین و دارای احساس مسئولیت در این زمینه است. مسئولان دیگر هم بحمد اللّه در سطوح بالا همینطورند. البته در مسئولان میانی کسانی هستند که ما از آنها گله داریم. دشمن در تحلیل خود نسبت به ملت ایران و نسبت به جوانان ایران بسیار اشتباه کرد. بحمد اللّه ملت ایران، ملتی مقاوم، آگاه، هوشیار و آمادهی به کار است. وضع جوانان هم در همه جای کشور همینطور است. مسئولان هم که بحمد اللّه مسئولان مؤمن، پایبند به دین و دارای احساس مسئولیتند. بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران1379/01/26 اگر مردم دچار حالت بیانضباطیند بخصوص مسئولان بخشهای ادارهی کشور بیانضباطند و انضباط اجتماعی نیست، این فساد است. اگر احساس مسئولیت نیست، این فساد است. اگر در جوانان، ملکات انسانی یعنی شجاعت، صفا، صدق، نشاط، فعالیت و کار رشد پیدا نمیکند، این فساد است. اگر روابط جنسیِ ناسالم در جامعه هست، این فساد است. اگر اعتیاد در جامعه هست، این فساد است. اگر سطح معرفت و شعور عمومی در حدّ مطلوب نیست، این فساد است. اگر وظیفهشناسی در مسئولان نیست، این فساد است. اگر کسانی هستند که خانوادهها را ناامن میکنند؛ اگر کسانی هستند که شهرها و خیابانها و جادهها و روستاها را ناامن میکنند، این برای کشور فساد است. اگر جرم و جنایت هست؛ اگر دسترسی به قضاوتِ عادلانه نیست؛ اگر رسیدگیهای قضائی طولانی میشود و پروندهها مدتها میماند، اینها فساد است و باید اصلاح شود. باید از جرم و جنایت پیشگیری کرد. انقلاب، ما را به ایجاد این اصلاحات امر میکند و فرمان میدهد. همه خوشحالند و دوست میدارند که اینگونه اصلاحات در جامعه انجام گیرد. البته این اصلاحات هم با تعارف انجام نمیگیرد؛ این اصلاحات، با قاطعیّت و با اقدام انجام میگیرد. بیانات در خطبههای نمازجمعه1378/09/26 در جبهه، یک فرماندهی خوب، آن کسی است که بتواند بفهمد دشمن از کجا میخواهد حمله کند و این را به نیروهای خودش تفهیم نماید. در دوران جنگ تحمیلی، جوانانی که آن روز در میدان جنگ بودند، این نکته را خیلی خوب میدانند. اگر در هر نقطهای که شما هستید، بتوانید بفهمید دشمن در فکر چیست، یقیناً مبالغ زیادی از حملهی دشمن را پیشگیری خواهید کرد و خودتان را مصونیّت خواهید بخشید و کارهایی را که باید انجام دهید، انجام خواهید داد. البته ما نمیخواهیم حالا دشمن معرفی کنیم. غالباً ملت ایران دشمنان بینالمللی و جهانی خودش را میشناسد. اما هدفهای دشمن در این مرحله چیست؟ اگر از من سؤال کنند، من میتوانم دو، سه هدف را بهعنوان هدفهای مرحلهایِ دشمن در این مقطع زمانی برای کشور و ملتمان نام ببرم. البته برخلاف تبلیغات رادیوهای همان دشمنان، ما ادّعا نمیکنیم که آنچه ما میفهمیم، مُرّ حقیقت است و هیچ خدشهای در آن نیست و ما در فهمیدن، معصوم هستیم؛ نه. این فهمِ من است؛ این آن چیزی است که من بهعنوان خدمتگزاری که خدای متعال با همهی حقارتِ این بندهی حقیر، مسئولیت سنگینی را بر دوشم گذاشته، احساس میکنم و درمییابم که بایستی ذهن مردم را نسبت به این مطالبی که میفهمم، روشن کنم. البته اگر کسی اطّلاعات بیشتر و فهم بهتری از مسائل دارد و طور دیگری میفهمد، او هم فهم خودش برایش معتبر است؛ اما آنچه که من میفهمم، اینهاست. بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی1378/09/23 اگر ما امروز این مردم را متدیّن و متشرّع و پایبند به دین و آگاه از مبانی دینی و برخوردار از معرفت دینی تربیت کنیم، هرچه به این سمت پیش برویم، این مملکت و آیندهی این کشور و این ملت را تضمین کردهایم؛ هر مقدار که اجازهی رخنه در این موانع را بدهیم و اجازه دهیم که در باورها و در مقدّسات دینی مردم در مسألهی شهادت، در مسئله جهاد و در دشمنیِ دشمنان واضح اسلام و مسلمین خدشه شود و همینطور در ذهنهای مردم تسرّب پیدا کند هرچه این را اجازه دهیم آیندهی این مملکت و این ملت را بیشتر به خطر انداختهایم و امکان سعادتی را که این ملت برای آن قیام کرد و این حرکت عظیم را انجام داد، ضعیفتر و امکان حضور و غلبهی دشمن را بیشتر کردهایم! اینها هم عملی نیست، مگر با تقویت کار فرهنگی و حقیقتاً مسئولین فرهنگی کشور چه شورای عالی انقلاب فرهنگی، چه عناصر محترمی از دولت که در این شورا هستند، چه سازمانهای غیر دولتی مثل سازمان تبلیغات و دیگران و دیگران که مسئولیت فرهنگی دارند باید احساس مسئولیت و وظیفه کنند و در میدان کار بیفتند. این امروز اساس کار ماست. امروز آقایان گزارشی از صحبتهای سالهای گذشته که در خدمت شما آقایان مدیران و خواهرمان داشتیم، آورده بودند؛ من نگاه کردم، دیدم سال گذشته هم تقریباً شبیه همین صحبتها را کردهام و بر روی این مسئله تأکید نمودهام که ما باید تلاش کنیم که تدیّن در جامعه، غلبه پیدا کند و مردم به سمت تدیّن حرکت کنند. بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان1378/09/03 بسیجی، یک عنوان ارزشمند و والاست. بسیجی، یعنی دلِ باایمان، مغزِ متفکّر، دارای آمادگی برای همهی میدانهایی که وظیفهای انسان را به آن میدانها فرامیخواند. این معنای بسیجی است. همهی جوانان، همهی انسانها و همهی مردان و زنانی که در این کشور، دلشان با نور ایمان، منوّر است، در قبال مسئولیت عظیمی که بر دوش ملت ایران نهاده شده است، احساس وظیفه میکنند. این پرچم پرافتخاری که دست ملت ایران سپرده شده است، یعنی پرچم سربلندی اسلام، پرچم عزّت اسلام، پرچم نامآوری و شکستناپذیری اسلام؛ اینها امروز دست ملت ایران است. همهی کسانی که نسبت به این وظیفهی بزرگ، احساس مسئولیت میکنند، در حقیقت بسیجی هستند. هرجا وظیفهای باشد، انسان بسیجی در میدان آن وظیفه، حاضر است. عزیزان من! یک روز دشمنان اسلام و دشمنان دین به خود نوید میدادند که از اسلام خبری نیست. در آن روز کسانی که دلشان به عشق اسلام میتپید، مجبور بودند در مقابل تهاجم دشمنان اسلام، خود را این گوشه و آن گوشه پنهان کنند! مسلمان، این گستاخی و دلیری را نداشت که بگوید من مسلمانم! سران کشورهای اسلامی سعی میکردند هرچه بیشتر خود را به شکل و رنگ آن کسانی که میخواستند در دنیا نامی از اسلام نباشد، درآورند! عزّت اسلام را با ذلّت خود پنهان کرده و اهل اسلام را ذلیل کرده بودند! بیانات در خطبههای نمازجمعه1378/07/09 دومین چیزی که امام بر روی آن نهایت اهتمام را داشت، احیای روح دینی و تقویت ایمان در مردم بود؛ همان ایمانی که در خودش وجود داشت؛ لذا روی مسائل دین تعبّد و هرآنچه که به دین مربوط میشد نهایت کوشش و دقّت را داشت و هیچ حاضر نبود در این زمینه کوتاه بیاید؛ چون دین علاجکننده است. وقتی روح دینی در ملتی بود، اثر آن فقط این نیست که از لحاظ شخصی، مردمِ خوب و پاکیزه و پارسایی خواهند شد؛ اثر روح دینی، در زندگی اجتماعی منعکس میشود؛ اگر دینِ درست باشد. برای همین هم بود که با دینی که امام ترویج میکرد، اسلامی که امام آن را اسلام ناب مینامید، همهی دشمنان بزرگ دنیا و دنبالههایشان در داخل کشور، شروع به مخالفت کردند؛ بهعنوان اینکه این دین، سیاسی و حکومتی است. گاهی هم دایهی دلسوزتر از مادر میشدند حالا هم گاهی میشوند که آقا شما دینِ سیاسی و دینِ حکومتی را که مطرح میکنید، دین از نظر مردم ضعیف میشود؛ ایمان دینی مردم سست میشود! این، درست عکس واقعیت است. وقتی دین در یک جامعه بود، روح فداکاری در آن جامعه هست. وقتی دین در یک جامعه بود، آگاهی و هوشیاری و احساس مسئولیت در یک جامعه هست. اینکه شما میبینید امروز در جامعه و کشور ما نسبت به مسائل دینی تا آنجایی که به اطّلاع مردم میرسد در مردم احساس مسئولیت و احساس غیرت هست، این بهخاطر روح دینی است. دشمن میخواهد این روح را تضعیف کند. امام این روح را در همهی ارکان جامعه چه ارکان حکومتی، چه آحاد مردم به شدّت تقویت میکرد؛ یعنی در دولت، در مجلس، در قوّهی قضائیّه، در قوانین، در شورای نگهبان، در انتخابات و در همه چیز، امام بر روی ایمان دینی و تعبّد دینی و تقیّد دینی تکیه میکرد. پیام به مناسبت یکصدمین سال میلاد مبارک امام خمینی(ره)1378/06/31 احساس وظیفهی دینی، او را وارد میدان مبارزهئی بزرگ و تاریخی کرد که هرگز بجز مردان استثنائی تاریخ در آن قدم ننهاده و بجز معدودی از آن پیروز بیرون نیامدهاند. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه1378/06/24 در طول بیست سالی که از انقلاب میگذرد، سرگذشت سپاه، یک سرگذشت درسآموز و قابل تأمّل و قابل بهرهبرداری برای نسلهای متعاقب ما هم امروز و هم در آینده است. اینکه مجموعهای با الهام از تکلیف الهی و احساس وظیفه و شناخت نیاز زمان به وجود آید، رشد کند و عناصر مورد نیاز خود را از مجموعهی جوانان و عناصر مؤمن جامعه جذب کند و به برگ و بار برسد و وظایف خود را در حسّاسترین موقعیتها بهنحویکه برای اغلب ناظران چه در داخل و چه در سطح جهان حیرتانگیز است، صورت دهد و در خطّ مستقیمی که برای خود ترسیم کرده است، با استقامت، با دقّت، آگاهانه، با حزم و حذر حرکت کند؛ جوانان مثل پیران جهاندیده، در مواردی فکر کنند و عمل کنند و تصمیم بگیرند و جوانانه اقدام کنند اینها حوادثی است که اتّفاق افتاده است همهی اینها درخور تأمّل و دقّت است. بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان1378/06/10 قبل از هر سخنی، من لازم میدانم از یکایک شما برادران و خواهران عزیز تشکّر کنم که امروز این اجتماع عظیم را تشکیل دادید؛ شما جوانان بسیجی و سپاهی و جوانان مؤمن که آگاهی را با احساس مسئولیت و شور و شعور همراه کردید. شما صَفوه و زبدهی جوانان این روزگار و جامعهی ما هستید؛ کمااینکه جوانان کشور ما، امروز مجموعاً بهترین جوانان کشورهای جهان تا آنجایی که ما میشناسیم هستند. لازم است تشکر و اخلاص خودم را به شما جوانان عزیز و این مجموعهی مؤمن و پرشور عرض کنم. البته بهانهی دیدار ما این بود که برادران سپاهی و بسیجی در این بخش از مرزهای طولانی، توانستهاند خدمت بزرگی انجام دهند و امنیت ایجاد کنند. بحث امنیت، بحث مهمّی است و من لازم دانستم از نیروهایی که در ماههای گذشته، با زحمات فراوان و فداکاریهای ارزنده و برجسته توانستند اعادهی امنیت کنند و به برکت آنها در این منطقه امنیت مستقر شود، تشکّر کنم. پیام به گردهمائی ویژهی دانشگاهیان و دانشجویان در تجلیل از حضرت امام خمینی(ره)1378/03/12 سادهانگاری است اگر امید و طمع دشمن بر رجعت دانشگاه به آن گذشتهی آفتزا، نادیده گرفته شود. امروز آماج بسیاری از تبلیغات خصمانهی دشمنان، در درجهی اول، دانشجویان و دانشگاهیانند. امروز درحالیکه نسل جوان روشنفکر در بسیاری از کشورهای اسلامی، مجذوب امام و انقلاب و اسلام ناب محمدی (صلّی الله علیه و آله) است، طراحان تبلیغاتی نظام سلطهی جهانی، در صدد آنند که نسل جوان و نوخاستهی کشورِ انقلاب را با آرمانهای انقلاب، بیگانه و از ریشهی خود جدا کنند. دستهای طرار و مغزهای مکار و دلارهای بیشمار در تلاشی بیهوده، نسل جوان انقلاب را هدف گرفتهاند. آنان از بیداری جوانان و قدرت تحلیلی که در پرتو انقلاب به آنان داده شده، غافلاند. بااینحال جوانان دانشور، طلبه و دانشجو، و اساتید متعهد، دانشگاهی و روحانی، باید مسئولیت سنگین روشنگری و جهاد فکری و علمی را بیش از پیش بر دوش خود احساس کنند و در میدان علم و دین و آرمانگرایی به مسابقهیی الهی که پاداش آن بهشت دنیوی و اخروی است، بپردازند. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون1377/09/23 مسئولان کشور را عزیز و بزرگ بدارید؛ اینها خدمتگزاران مردمند. مسئولیت امروز در کشور ما، خدمت و خدمتگزاری است؛ آب و نان نیست. امروز در این کشور، مسئولیت، مسئولیتِ الهی است. هیچکس به خود حق ندهد نهادهای قانونی و مسئولان بلندپایهی کشور را خدای ناکرده مورد اهانت قرار دهد. البته بدیهی است که مؤمنین، مخلصین و دلسوزان انقلاب این کار را نمیکنند. خودِ مسئولان هم دلهایشان پُر از احساس مسئولیت و تکلیف است. ما از نزدیک میبینیم که مشغول کار و تلاش و اهتمام به خدمتند. دشمن میخواهد عکس این کار را اثبات کند؛ ایجاد تشنّج و نگرانی و آشفتگی کند. شما به عنوان مبلّغ دین، باید نقطهی مقابل خواست دشمن را عمل کنید؛ همچنان که بهفضل پروردگار شما جوانان مؤمن، شما مبلّغان جوان، شما روحانیون و فضلای جوان، در دوران انقلاب رفتید سرتاسر این کشور را از پیام انقلاب پُر کردید. در دوران جنگ تحمیلی همهی وجود خودتان را در راه بسیج عمومی این ملت، برای دفاع از کشور و از مرزهای کشور و از انقلاب، مایه گذاشتید. در دوران بعد از جنگ، هرجا که به وجود شما احتیاج بود و کشور و دولت و مسئولان احساس نیاز کردند، آنجا حاضر بودید. امروز هم همانطور مثل فرشتگان الهی در بلاد مختلف و در میان مردم منتشر شوید و این احساس اعتماد و این احساس آرامش و این احساس وحدت و این احساس وفاق و این احساس حاکمیت مهر و محبّت را به همه جا منتقل و منعکس کنید. بحمد اللّه کشور مستقرّ است، دولت مستقرّ است، مسئولان امین و مورد اعتمادند، دلسوزند و تلاش و کار میکنند. به فضل پروردگار عنایات حضرت بقیة اللّه الاعظم أرواحنا فداه شامل حال این کشور بوده است، بازهم خواهد بود و دست دشمن با همهی تلاشی که میکند از ساحت این ملت و ساحت این کشور، بُریده و کوتاه بوده است و إن شاء اللّه بازهم خواهد بود. بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی1377/04/07 شما که در داخل این قوّه مشغول کار هستید، بدانید کار شما خیلی مهم و اساسی است. اگر همهی دستگاههای کشور مشغول کار خودشان باشند، اما خدای نکرده قوّهی قضائیّه معطّل باشد و کارآمد نباشد، کارها بتدریج به سمت خرابی خواهد رفت. اگر بقیهی دستگاهها خیلی کارآمد نباشند، اما قوّهی قضائیّه کارآمد باشد، این کارآمدی بر روی همهی دستگاهها اثر خواهد گذاشت و آنها را بتدریج اصلاح خواهد کرد. وقتی فهمیدید جایگاه شما و تأثیر نیک عمل کردن و پشتکار و صداقت و امانت و پاکدامنی و دقّت و هوشمندی شما در فهم قضایا این قدر مهم است، کار را برای خدا و برای آن برکاتی که خدای متعال در کار شما قرار داده است، با همین استحکام انجام دهید. گوشتان به این نباشد که حالا فلانی اعتراض کرد، فلانی حرفی زد، فلانی اهانتی کرد. البته نباید بکنند. اینکه بعضاً دیده میشود، دستجات سیاسی یا مطبوعات یا غیره، در مقابل حفظ احترام این قوّهای که مردم باید به آن اعتماد داشته باشند، احساس مسئولیتی نمیکنند، بد و خلاف مصلحت است. یکی از راههای بیاعتماد کردن مردم، همین شایعهپراکنیها و حرفهایی است که از روی بیمسئولیتی زده میشود. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان1377/02/09 هم خود معلّمان بایستی به عظمت کاری که دارند، توجّه کنند و بر این شغل، خدا را سپاس گویند و هم آحاد مردم باید با این دید، قدر معلّمان را بشناسند. معلّم مقام بسیار بالا و والایی دارد. هرچه این مسئولیت بزرگتر است، این مقام بالاتر، این شأن رفیعتر، و احساس مسئولیت هم بایستی به همین نسبت بالاتر باشد. پیام تسلیت در پی درگذشت آقای قاضی ملامحمد خضری1377/02/08 درگذشت عالم عامِل و روحانی روشنبین و آگاه، مرحوم آقای قاضی ملّا محمد خضری موجب تأثر و تأسف اینجانب گردید. این عالم جلیل از جملهی شخصیتهای برجستهای بود که در منطقهی کردستان و آذربایجان غربی به وظایف خطیر علمای اسلام در نظام مقدس جمهوری اسلامی شجاعانه قیام کرد و در راه تقویت پیوندهای برادری میان پیروان فِرق اسلامی در این منطقه تلاشی پیگیر و گسترده انجام داد، مواقف و مواضع حکیمانه و خیرخواهانهی او در دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی و مسئولان کشور یکی از برجستهترین کارهای آن عالم جلیل است که حاکی از شخصیت قوی و روح بلند و احساس مسئولیت عمیق او است. بیانات در دیدار جمعی از جوانان1377/02/07 فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار برای پیامبر بوده است. آنجا بوده که گفتند فاطمه «امّ ابیها» مادر پدرش است. این مربوط به آن وقت است؛ یعنی وقتیکه یک دختر شش، هفتساله اینگونه بوده است. البته در محیطهای عربی و در محیطهای گرم، دختران زودتر رشد جسمی و روحی میکنند؛ مثلًا به اندازهی رشد یک دختر ده، دوازدهسالهی امروز. این، احساس مسئولیت است. آیا این نمیتواند برای یک جوان الگو باشد، که نسبت به مسائل پیرامونی خودش زود احساس مسئولیت و احساس نشاط کند؟ آن سرمایهی عظیم نشاطی را که در وجود اوست، خرج کند، برای اینکه غبار کدورت و غم را از چهرهی پدری که مثلًا حدود پنجاه سال از سنش میگذرد و تقریباً پیرمردی شده است، پاک کند. آیا این نمیتواند برای یک جوان الگو باشد؟ این خیلی مهمّ است. نمونهی بعد، مسألهی همسرداری و شوهرداری است. یکوقت انسان فکر میکند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تروتمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیر المؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کردهاند حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده که در اغلب آنها هم امیر المؤمنین علیهالسّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ میماند این قدر جبهه وابستهی به اوست از لحاظ زندگی هم وضع روبهراهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیدهایم: «و یطعمون الطّعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً انّما نطعمکم لوجه الله»؛ یعنی حقیقتاً زندگی فقیرانهی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسئولیت هم میکند. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1377/01/27 مسألهی مذاق و سلیقه، غیر از دل و جهت و راه و جهتگیری کلّی است. در این جهتگیری کلّی «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً» اعتصام به حبل اللّه، باید با اجتماع باشد، باید باهم اعتصام کنند. همه با مسئولین کشور، همه برای تقویت نیروهای خدمتگزار کشور، احساس وظیفه کنند. همه باید دولت را تقویت کنند؛ همه باید پشتیبانی کنند. مسئولیت ادارهی امور کشور، امر کوچکی نیست، بار سبکی نیست، بار سنگینی است. مسئولین کشور در مقابل این بارهای سنگینی که تحمّل میکنند، از ما چه میخواهند؟ واقعاً اگر ما، مسئولین و رؤسای محترم قوای کشورمان را با نظایرشان در دنیا مقایسه کنیم، با توقّع کم، با اخلاص، با علاقه و با دلسوزی، این بارهای سنگین را بر دوش گرفتهاند و کار انجام میدهند. بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهلبیت(ع)1376/11/14 ما به عنوان جمهوری اسلامی، این احساسِ تکلیف را میکنیم. ما احساس میکنیم که در قبال طرفداران مکتب اهل بیت علیهمالسّلام، در اطراف عالم و کشورهای اسلامی و بقیه نقاط جهان مسئول هستیم. ما احساس مسئولیت میکنیم؛ هم از لحاظ فکرشان، هم از لحاظ تربیت فرزندانشان، هم از لحاظ ارتباطشان با یکدیگر؛ هم از لحاظ اینکه به خاطر عقیده و مذهبشان، مورد تعقیب و فشار قرار نگیرند؛ که بعضی جاها متأسفانه اینگونه است که فقط به خاطر اینکه به این مذهب معتقدند، مورد تعقیب قرار میگیرند. این، ظلم خیلی بزرگی است. این، جزو وظایف این مجموعه است که احساس مسئولیت کند. بیانات در خطبههای نماز عید فطر1376/11/09 روز عید فطر، «الّذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمّد صلّی الله علیه و آله ذخراً و شرفاً و کرامةً و مزیدا» است. چرا روز عید فطر اینگونه است؟ چون روز عید فطر، مظهر اجتماع و اتّحاد و برادری مردم با داشتن دل به سوی خداست. اگر این در دنیای اسلام تأمین شود یعنی اتّحاد و دل به سوی خدا و در گرو احکام خدا داشتن عزّت مردم هم تأمین خواهد شد. شما ملت عزیز ایران این را که دارید، قدر بدانید. اگرچه متأسفانه در داخل کشور ما هم کسانی یا با بیمسئولیتی و یا با سوء نیّت سعی میکنند میان مردم دلخوری، دوگانگی و کدورت به وجود آورند؛ اما آحاد و تودهی مردم و قشرهای وسیع مردم و مسئولان کشور، بحمد اللّه دلهایشان نورانی و باصفاست. ملت و دولت باهم خوبند؛ آحاد مردم هم با یکدیگر خوبند. اگر دیدید کسی مایهی اختلاف مینویسد، میگوید و میپراکند، بدانید که او به مصالح ملت یا واقف نیست، یا احساس مسئولیت نمیکند و یا بهکلّی علاقهمند نیست. بیانات در دیدار مردم کرج1376/07/24 امروز در شمار امتیازات درجهی اوّل هر شهری این است که مردم آن شهر چقدر نسبت به سرنوشت خود، نسبت به کشور خود، نسبت به انقلاب خود، نسبت به نظام انقلابی خود، احساس مسئولیت میکنند و در شمار ملت عظیم ایران، به وظایفی که برای سربلندی ملت و پیشرفت کشور بر عهدهی همه است، عمل میکنند. من اگر بخواهم در این زمینه نسبت به شهر کرج مطلبی بگویم، باید بگویم که شهر کرج در این زمینه، در طول انقلاب امتحان بسیار خوبی داده است. این را ما شاهد بودهایم و از نزدیک مشاهده کردهایم. از همان لحظات حسّاسی که انقلاب اسلامی پیروز میشد و دشمن با چنگ و دندان سعی میکرد در مقابل انقلاب، موجودی خود را حفظ کند، شهر کرج و مردم کرج و جوانانِ آن روز کرج، نقش خود را ایفا کردند. در اینجا بود که مردم شنیدند قرار است از منطقهای تانکهای نظامی به سمت تهران سرازیر شود، تا از پادگانهایی که در تهران در دست مردم قرار گرفته است، دفاع کند و پادگانها را از دست مردم خارج نماید. مردم کرج اعلان آمادگی کردند که در مقابل آن تانکها بایستند و مانع شوند که تهران مورد حمله قرار گیرد. شاید همین اعلام آمادگی، مشکل را از تهران دفع کرد. این اوّلین قدمی بود که این شهر بیدار و جوان و سرزنده در انقلاب برداشت. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران1376/06/19 هرکس که گذارش به بیمارستان افتاده باشد، یا مریض و مریضدار شده باشد، میداند که نقش پرستار، چقدر نقش پُربها و پُراثری است. در حقیقت، این حرفهی پرستاری، ترکیب عجیبی است که من برای تقدیر از پرستاران و توجّه دادنِ همهی انظار و افکار مردم به این قشر شریف، این جمله را عرض میکنم از یکسو، ترکیبی است از رحمت و عطوفت و مهربانی و مراقبت، و از سوی دیگر، دانش و معرفت و تجربه و مهارت. فقط هم مهربانی کافی نیست. غمگساری، همهی پرستاری نیست. دانش لازم دارد، تا پرستار کار خود را درست و بجا انجام دهد. دانشِ تنها هم بدون عطوفت و مهربانی کافی نیست. لازم است این دانش، با روحیهی انسانی لطیف، با محبّت و احساس مسئولیت و با دلسوزی نسبت به بیمار همراه باشد. این دو بُعد، در پرستاران جمع شده است. لذا اگر طبابت باشد، اما پرستاری نباشد، طبابت هم نخواهد توانست علاج بیماری بیمار را بکند. بخش مهمّی از بهبود حال بیماران ما، مرهون دست نوازشگر پرستاران است. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری1376/05/12 شرح حال ملت ایران، عرصههای دفاع مقدّس در طول هشت سال است. شرح حال ملت ایران، حضور در این انتخابات سی میلیونی است. ملت ایران ملتی است مسلمان، انقلابی، معتقد به امام، علاقهمند به نظام اسلامی و آماده برای دفاع از ارزشهایی که به آنها معتقد و پایبند است. این، سرمایهی عظیمی است. هر حکومتی و هر دولتی که پشت سرِ خود چنین ملتی داشته باشد، باید به آینده امیدوار باشد. باید احساس قدرت کند. باید احساس کند که میتواند کار کند. باید احساس کند که وظیفه دارد کار کند. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس1376/03/07 هرکسی پای صندوق رأی برود و از روی احساس مسئولیت و طبق تشخیص خود رأی را بیندازد، باید احساس کند که تکلیف خود را انجام داده است. الآن هم قضیه همین است. آقایان نامزدهای مختلف که در صحنهی انتخابات وارد شدند و نیز طرفداران آنها، باید خوشحال باشند. از خداوند متعال شاکر باشید که به شما توفیق داد تا در این صحنه وارد شوید؛ این عرصه را برای حضور ملت عظیمالشّأن ایران هموار کنید و آنان را در این آزمایشی که اینقدر شیرین آغاز گردید و شیرین تمام شد، درگیر نمایید. این برایتان افتخار است و همهی شما پیش خدای متعال مأجورید. همهی کسانی که به نحوی در این انتخابات شرکت کردند، دخالت کردند، تبلیغات انجام دادند و از کسی که مورد علاقهی آنهاست و به نظرشان اصلح بوده است، حمایت کردند، پیش خداوند متعال مأجورند. همهی میلیونها انسانی هم که به پای صندوقهای رأی رفتند و از روی احساس مسئولیت رأی خود را نوشتند، در آن سهیم و شریکند. این، شرط اصلی قضیه است. «انّما یتقبل اللّه من المتّقین». این، دستور قرآنی ماست. همهی کسانی که از روی احساس مسئولیت رأی نوشتند و در صندوق انداختند چه آن رأیی که آنها نوشتند و با این رئیسجمهور منتخب محترمی که بحمد اللّه امروز مشغول مقدّمات انجام تکلیف و وظیفهی بزرگ خود است، منطبق شد و چه منطبق نشد؛ فرقی نمیکند، همه در این جهت یکسانند باید بدانند که برای آنها حسنات الهی نوشته شد. این آموزش قرآنی ماست که هرکس برای خدا کار کند، خدای متعال اجر او را ضایع نمیکند؛ و لو مثقال ذرّهای باشد. این، صحنهی امتحانی بود که مردم وارد شدند. مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری1376/03/02 توقّع ما این است که آحاد مردم، از همین ساعات اوّل به سمت صندوقهای رأی بشتابند و با احساس مسئولیت و با احساس اینکه کاری را آگاهانه و از روی تشخیص انجام میدهند، رأیشان را در صندوق بیندازند. چون در دین مقدّس اسلام، در کارهای نیک سبقت گرفتن مطلوب است، بهتر است که هرچه زودتر این کار را بکنند. بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای ایثارگران1376/02/31 من از همهی ملت ایران میخواهم که به امید خدا و با توکّل به پروردگار، همین احساس مسئولیت را تا هنگام رفتن به پای صندوقهای رأی و انداختن رأیشان در داخل صندوق حفظ کنند. إن شاء اللّه عدد بالایی از مردم در این امتحان الهی شرکت کنند و دیْن خودشان را به کشور و انقلاب ادا کنند و سهم خویش را در آیندهی کشور ایفا نمایند. این، آن چیزی است که دشمن را به شدّت زخم خورده خواهد کرد. در واقع، رفتن مردم با تعداد زیاد آرا پای صندوقهای رأی و جمع شدن آراءِ زیاد برای مجموعهی نامزدها، دشمن را مأیوس خواهد کرد. جمع شدن آراءِ زیاد در اصل انتخابات، مهم است. این، در واقع رأی به استقلال کشور و رأی به تبعیّت از نظام و همراهی با رهبری است. مردم با این کار، دشمن را مأیوس کنند و در واقع به دهان او مشت بکوبند. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون1376/02/13 ریاست جمهوری خیلی مهمّ است؛ چون اداره امور اجرایی کشور در یک دوره نسبتاً طولانی یعنی چهار سال است. باید مردم بگردند و بهترین را گزینش کنند. مردم به شما اعتماد دارند. مردم به علما اعتماد دارند و حرف و تشخیص آنان را، تشخیص قابل احتجاجِ عند الله میدانند. این، خیلی مهمّ است. لذا باید مردم را در انتخابِ درست کمک کنید. مبادا کسی از روحانیون احساس کند که در این مسائل، وظیفه و تکلیفی ندارد و بگوید مردم خودشان بروند هر کاری که میخواهند، بکنند! البته راجع به همه روحانیون نمیخواهیم بگوییم. کسان خاصّی هستند که به طور استثنایی از این موضوع خارجند؛ اما شما علما میتوانید به مردم کمک کنید. مردم هم در این قضایا، بیش از همه به علما اعتماد میکنند؛ حتّی کسانی که ممکن است سرو کاری هم با علما نداشته باشند. بالاخره انسان برای امور زندگی خودش، به شخصِ امین اتّکا میکند. اگر کسی خودش هم حتّی خیلی امانت نداشته باشد، اما برای حفظ پول و مال خود، به شخص امین مراجعه میکند. مردم، علما را امین خودشان میدانند. اگر در این زمینه، علما به مردم کمک کنند، این مرجع قابل قبولی برای آنان است. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان1376/02/10 سفارشی هم که به شما دارم، این است که کیفیّت کار را در هر دو بخش باید روز به روز إن شاء اللّه بهبود ببخشید. اینکه ما در دو، سه سال قبل، از وجدان کاری گفتیم و در دهانها هم این تعبیر تکرار میشود، نکتهی خیلی مهمّی است. من نمیدانم کسانی که این جمله را به زبان میآورند، تا چه حد به اهمیّت این مضمون و تأثیر آن توجّه میکنند. وجدان کاری، تعبیری از قبیل وجدان سیاسی و وجدان علمی است. معنای این کلمه این است که آن کسی که مشغول کاری است، یک احساس وجدانی نسبت به کار پیدا کند و خود را در قبال آن کار، مسئول بداند. این، غیر از مسئولیت در قبال کارفرماست؛ یک چیز دیگر است. علاوه بر جنبهی شرعی و جنبهی انسانی و تعهّد، در قبال خودِ کار، انسان خودش را مسئول بداند که کار را درست، کامل، قوی و بهترین انجام دهد؛ چه بالای سر او کسی باشد و چه نباشد. این، معنای وجدان کاری است. بیانات در اجتماع زنان خوزستان1375/12/20 در عرصهی دوم- که عرصهی فعّالیتهای اجتماعی و سیاسی و علمی و فعّالیتهای گوناگون است- زنِ مسلمان مثل مردِ مسلمان حق دارد آنچه را که اقتضای زمان است، آن خلئی را که احساس میکند، آن وظیفهای را که بر دوش خود حس میکند، انجام دهد. چنانچه دختری مثلًا مایل است پزشک شود، یا فعالیت اقتصادی کند، یا در رشتههای علمی کار کند، یا در دانشگاه تدریس کند، یا در کارهای سیاسی وارد شود، یا روزنامهنگار شود، برای او میدانها باز است. به شرط رعایت عفّت و عفاف و عدم اختلاط و امتزاج زن و مرد، در جامعهی اسلامی میدان برای زن و مرد باز است. شاهد بر این معنا، همهی آثار اسلامی است که در این زمینهها وجود دارد و همهی تکالیف اسلامی است که زن و مرد را به طور یکسان، از مسئولیت اجتماعی برخوردار میکند. اینکه میفرماید: «من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم»، مخصوص مردان نیست؛ زنان هم باید به امور مسلمانان و جامعهی اسلامی و امور جهان اسلام و همهی مسائلی که در دنیا میگذرد، احساس مسئولیت کنند و اهتمام نمایند؛ چون وظیفهی اسلامی است. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1375/11/21 پیشبینیها از قبل از انقلاب این بود که چون در مجموعهی ملت ایران، اقوام مختلف حضور دارند و زبانهای مختلف رایج است، پس، زمینهی اختلاف زیاد است؛ اما خلافش ثابت شد و همه دیدند که ملت ما یک ملت متّحد و متّفق است. شما ببینید در مراسم گوناگون و در صحنههایی که جای ابراز عقیده نسبت به یک مسألهی سیاسی است- مثل مراسمِ «روز قدس» که پریروز برگزار شد و شما ملاحظه کردید که چه غوغایی در سراسر ایران، چه در شرق و غرب و چه در مرکز بود- ملت یکپارچهی ما چگونه وحدت خود را به نمایش میگذارند! اقوام مختلف، در هرجا که هستند- فارسشان، ترکشان، کردشان، عربشان، بلوچشان و ترکمنشان- همه یکسان حرکت میکنند، یک شعار میدهند و یک حرف را میزنند. این همه، نشانگر وحدتی عجیب و بزرگ است. نوبت انتخابات هم که میرسد، مردم همینطور شرکت میکنند. نوبت دفاع مقدس هم که میرسد- جنگ هشتسالهی ما- مردم همینگونه از همه جا شرکت میکنند؛ همه شهید میدهند؛ همه برای خدا وارد میدان میشوند و همه حول یک احساس وظیفهی مشترک، اقدام میکنند. حتّی در دوران دفاع مقدّس، در بین داوطلبان ما- سرباز وظیفه که به جای خود محفوظ- هم میهنان غیر مسلمان هم شرکت داشتند. مسیحیانی بودند که داوطلبانه به میدان جنگ رفتند و جانشان را هم در این راه فدا کردند. اینها را دیدیم، شناختیم و میشناسیم. یعنی وحدت عجیبی در میان ملت ما وجود دارد؛ بااینکه دشمن هم برای از بین بردن آن خیلی کار کرده است. بنابراین، در داخل کشور ایران اسلامی، به برکت حاکمیت اسلام و به برکت وجود محورهای اساسی وحدت آفرین، هر دو محور ذکر الهی و وحدت عمومی تأمین است و در آینده هم إن شاء اللّه مثل گذشته خواهد بود. نگرانی، بابت امّت اسلامی است؛ چون متأسفانه در سطح امّت اسلامی، شرایط، اینگونه نیست. بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش1375/11/18 از رأس نیرو که بحمد اللّه فرماندهی و مجموعهی ستادی سطح بالای نیرو، عناصر مؤمن و مورد قبول و رضایت ما هستند، تا عناصر مختلف از فرماندهیها و مدیریّتها در هر نقطهای که هستند، باید نسبت به کار خودشان، احساس وظیفهی عمیق کنند. همه باید احساس وظیفه کنند. در همهی بخشها، در تربیت نیروی انسانی، در سرِپا نگهداشتن قدرت، به پرواز در آوردن ابزارها و وسایل پرنده و حفظ و حراست از آسمان کشور- که مهمترین بخشِ کار این است- در دفاع، در کارهای فنّی، در سازندگی، در ابتکار و نوآوری، در کارهای سازماندهی، در آموزش و تربیت علمی، در انضباط نظامی و رعایت این جهات و کلًاّ در همه چیز باید احساس مسئولیت کنید و پیشرفت به وجود آورید. در این لحظات سرنوشتساز- یعنی در این سالهای انقلاب تا امروز و تا سالها بعد- اگر این ملت، با همّت و پشتکار و هوشمندی و ابتکار، احساس مسئولیت کند و به آن عمل نماید، سرنوشتش یک چیز خواهد بود و اگر خدای نکرده امروز هم مثل بعضی از گذشتگانِ ما در دوران قاجار و دوران پهلوی که کوتاهی کردند و سرنوشت این کشور را دهها سال دچار بدبختی و رکود کردند، عمل کنیم، خدای نکرده سرنوشت چیز دیگری خواهد بود. این است که من عرض میکنم خسته نشوید و از تلاش کردن، ابتکار کردن، احساس مسئولیت کردن، هر لحظه را قدر دانستن؛ از همهی توانایی خود برای پیشبرد کاری که به شما سپرده شده است، استفاده کردن، کوتاهی نکنید. هر کدامتان هرکجا هستید- از صدر تا ذیل، در بخشهای مختلف- آنجا را یک سنگر انحصاری و اختصاصی و تعیینکننده به حساب آورید که همینطور هم هست. بیانات در دیدار نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی1375/03/29 اگر رئیسجمهورمان آدم کارآمد و پُر کاری نبود؛ انسانِ دارای احساس مسئولیتی نبود؛ اگر بینش دینی نداشت و اگر در راه خدا مجاهدت نکرده بود، مجلس هرچه هم قانونِ خوب تصویب میکرد، چه فایده داشت؟ وقتی مجری وجود نداشته باشد، قانون فایدهای ندارد. پس، وجود مجریِ خوب، مثل وجود دستهای کارآمد و بازوان تواناست. شما باید راه را نشان دهید و خط را ترسیم کنید. مجلس شورای اسلامی، اینگونه است. لذا همانطور هم که در پیام اخیر، خدمت آقایان و خانمها عرض کردیم، ارزش یک دقیقه وقت شما خیلی زیاد است. نبایستی یک دقیقه وقتِ مقرّر و موظّف مجلس- چه در کمیسیونها و چه در داخل صحن مجلس- تلف و ضایع شود. باید فعّال حرکت کنید. واقعاً مسئولیتِ سنگینی است. خدای متعال در روز قیامت، از یکایک دقایق و اقدامات شما در این کار سؤال خواهد کرد. از همهی آن تأییدها یا ردهایی که میکنید، سؤال خواهد کرد. اگر تأیید نکنید و بگویید پس حالا که این قدر سخت است، کارت سفید میدهیم یا در این مجلس بیطرف میشویم؛ از این هم سؤال خواهد کرد که چرا رأی ندادید؟ باید رأی دهید. وقتیکه شما در امری حَکَم هستید و برای تصمیمگیری جهت کاری بزرگ، شما را در آنجا نصب کردهاند، باید آن کار را انجام دهید. اگر انجام هم ندهید، مؤاخذه خواهید شد. اوّلًا موظفید انجام دهید، ثانیاً خوب و درست و متقن انجام دهید. قضیه این است. کار بسیار سنگینی است. اگر با این دید به نمایندگی نگاه کردید، آن وقت همهی آنات شما حسنه است. بدانید هیچ عبادتی هم دیگر بالاتر از کاری که شما میکنید، نخواهد بود. هیچکس غصه نخورد که من با آمدن به مجلس، مثلًا از فلان وظیفهی عبادی بازماندم و فرضاً دیگر عمره و یا زیارت نمیتوانم بروم. نخیر؛ این به مراتب از آن بالاتر است. اگر اینگونه عمل کردید، از هر عبادتی در میزان الهی سنگینتر است. با احساس مسئولیت و مراقبت نمایندگان الهی و کرامالکاتبین و «کنت أنت الرّقیب علیّ من ورائهم و الشّاهد لما خفی عنهم»، خود خدای متعال هم مراقب شماست. یک مجلسِ اینگونه، در طول چهار سال میتواند بزرگترین خدمات را به این کشور و این ملت بکند و هرچه بعد از انقلاب در این مملکت، کارِ خوب شده است، ثواب و حسنهی بخش عمدهای از آن، به نمایندگانی متعلّق است که در دورههای چهارگانهی گذشته بودهاند و خوب عمل کردهاند و تلاش مناسب انجام دادهاند. بیانات در دیدار نمایندگان پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی1375/03/29 اگر مجلس، مجلسی باشد که خود نماینده و کمیسیون فکر کند و تشخیص دهد و روی آن پا بفشارد و دولت را به دنبال خود بکشد، آن وقت این مجلس، مجلس کارآمدی خواهد بود که میتواند کشور را به بهترین وجهی اداره کند. این عرضی است که ما مکرّر در مکرّر، با برادران و خواهران نماینده در میان گذاشتیم و حالا هم به شما عرض میکنیم. البته- همانطور که عرض کردم- خوشبختانه مسئولان دولتی، دلسوز و علاقهمندند و از روی احساس وظیفه کار میکنند. حدس من این است که در بین وزرا کسانی هستند که کارهایی را که انجام میدهند، یکایکش را ملاحظه میکنند و میبینند که آیا رضای خدا در آن هست یا نه. بحمد اللّه امروز چنین وزرا و دولتی داریم. حالا شخص رئیسجمهور و خصوصیات ایشان که مردی مؤمن، عالم، مجاهد فی سبیل الله، مسلّط بر امور کشور، مجرّب و کارآزموده است، به جای خود محفوظ. بحمد اللّه شخص رئیس دولت و آحاد وزرای ما هم از این امتیازات بزرگ برخوردارند؛ لیکن شما نمایندهی مردم هستید و شأن شما بایستی آن شأنی باشد که از شما توقّع میرود. بههرحال، به خدا توکّل کنید. خدای متعال هم إن شاء اللّه کارها را آسان خواهد کرد. این وحدت و همدلی و تلائمی را که بحمد اللّه در مجلس هست، روز به روز بیشتر کنید. اگر در پایان این دوره، جناحهای سیاسیای که حالا خیال میکنند باهم اختلاف دارند، به این نتیجه برسند که باهم اختلافی ندارند و باهم رفیق و دوست هستند، بدانید که هم کشور و هم شما، یک بُرد بزرگ کردهاید. بیانات در دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور1375/02/13 ما هم موافقیم که اهل قلم، اجتماعی داشته باشند و باهم تفاهم و تبادل نظر کنند. البته، نه از این معاندین. اینها نه. اینها کسانی هستند که اگر در اینگونه اجتماعات وارد شوند، افساد میکنند. اینها مورد اعتماد نیستند. اینها سابق و لاحق و حال و گذشتهشان به گونهای نیست که انسان بتواند به آن اعتماد کند. کسانی که واقعاً برای این مردم، برای این کشور و برای فرهنگ این کشور دل میسوزانند و کار مطبوعاتی را حقیقتاً از روی علاقه و عشق و احساس مسئولیت انجام میدهند، خوب است اجتماع داشته باشند. وزارت ارشاد هم کمک و حمایت کند و تمهیداتی بیندیشد تا اهل قلم، بتوانند این کار را به سهولت انجام دهند. ما با این کار، موافقیم. پیام به کنگره عظیم حج1375/02/04 امروز هرکس وضع دشوار ملتهای مسلمان و تسلط دولت جبار ایالات متحده بر آنان را بداند، هرکس از جنایات صهیونیستها و توطئههای پنهان آنان علیه کشورهای مسلمان آگاه باشد، هرکس از پیشرفت این غدهی بدخیم سرطانی در ارکان اقتصادی و سیاسی دولتهای منطقه احساس خطر کند، هرکس وضع تیرهی ملت فلسطین را ببیند که در اردوگاههای غربت، رنج میبرند و خانه و کاشانهی خود را در تصرف جلادان خویش میبینند، هرکس از وضع جنوب لبنان و منطقهی اشغالی آن به دست صهیونیستها و مناطق دائماً در معرض تهاجم آن باخبر باشد، هرکس فاجعهآفرینی اخیر در لبنان را شنیده باشد که صهیونیستها با پشتیبانی دولت امریکا اکنون دوازده روز است که یکسره از هوا و زمین و دریا بیش از نیمی از این کشور را بمباران میکنند و کودکان و زنان و مردم غیر نظامی را قتل عام میکنند؛ هرکس از بوسنی و افغانستان و کشمیر و تاجیکستان و چچنستان مطلع باشد، هرکس توطئههای پیدرپی و اقدامات خصمانهی امریکای طغیانگر و صهیونیسم ضد بشر را بر ضد جمهوری اسلامی که امروز مظهر حاکمیت قرآن و اسلام است، بداند، آری هرکس این حقایق را دانسته و از غیرت اسلامی و احساس وظیفهی دینی برخوردار باشد، تردید نخواهد کرد که از دست دادن ذخیرهی عظیم حج و ضایع کردن این پشتوانهی مستحکم الهی برای اسلام و مسلمین، خسارتی بیجبران و گناهی بیغفران است. بیانات در دانشگاه افسری نیروی زمینی ارتش1374/12/16 مجلسِ خوب، کلیدِ کارهای صحیح در یک کشور است. در مجلسِ خوب، نمایندهی خوب حضور دارد. نمایندهی خوب، یعنی نمایندهی مؤمن، شجاع، آگاه، دانا، دارای احساس مسئولیت، و علاقهمند به کار بزرگی که بر دوش او نهاده شده است. مردم تحقیق و مطالعه کنند؛ از روی احساس وظیفه به پای صندوقهای رأی بروند و از روی احساسِ وظیفه، نام کسانی را که گزینش کردهاند، به صندوقهای رأی بیندازند. مجلس، اینگونه درست میشود و سپس دولت به وجود میآید و به پیش میرود. این، امتحانِ بزرگ و کارِ مهمّی است. امیدواریم این بار هم ملت ایران، با اقدامِ قاطعِ خود، مشت محکمش را به دهان یاوهگویان بزند، که خواهد زد و جهانیان خواهند دید که ایران مسلمان، ایران انقلابی و ایران متعهد، یعنی چه! خواهند دید که ملتی که هفده سال تجربهی انقلاب را پشت سر دارد، از گذشته قویتر، مجرّبتر، آگاهتر و هوشیارتر عمل میکند. به فضل پروردگار، ملت ایران، در این تجربه هم، مورد حسد حاسدان و حسرت دشمنانْ قرار خواهد گرفت. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون1374/10/27 نیاز دیگر، نشریه برای تبلیغ است. این نشریه باید به وسیلهی افراد صاحبنظر و از روی احساس مسئولیت و معرفت و دانش- نه به عنوانِ از سر باز کردن- منتشر شود. حالا محلّ این طور بحثها، اینجا هم نیست؛ باید جلساتی مخصوص اینگونه بحثها تشکیل شود تا ببینیم چه لازم است و چه لازم نیست. عزیزان من! اگر این کارها شد، حقیقت درخشندهای که در اختیار شماست به طور طبیعی حدّ اقل فضای جهان اسلام را روشن خواهد کرد. دشمن هم هیچ کار نمیتواند بکند. وقتی خلأ نبود و پاسخ فکری به طور مناسب داده شد و معضلات ذهن مخاطبین به شکل حکیمانهای حل گردید و گرهها باز شد، دشمن چه کار میتواند بکند؟ تبلیغ دشمن چه تأثیری میتواند ببخشد؟ حرف درست اینجاست. وقتی خلأ بود، دشمن همه کار میتواند بکند و در خانهی ما هم میتواند نفوذ کند و جوانان ما را ببرد و بعد ما باید بدویم تا به او برسم. نباید بگذارید چنین وضعی پیش آید. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون کهگیلویه و بویراحمد1373/03/17 مسلّماً شرکت در مجالس مذکور، ثواب اخروی دارد؛ اما ثواب اخروی مجالس عزا، از چه ناحیه و به چه جهت است؟ مسلماً مربوط به جهتی است که اگر آن جهت نباشد، ثواب هم نیست. بعضی از مردم متوجّه این نکته نیستند. همه باید در این مجالس شرکت کنند، قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیلهای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکمتر میان خودشان و حسین بن علی علیهالسّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. این از وظایفی که در این خصوص مربوط به مردم است. و اما در ارتباط با وظایف روحانیون، مسئله دشوارتر است. چون قوامِ مجالس عزا به این است که عدهای دور هم جمع شوند و یک فردِ روحانی، با حضور یافتن در میان آنها، اقامهی عزا کند تا دیگران از اقامهی عزای او، مستفید شوند. یک روحانی چگونه اقامهی عزا خواهد کرد؟ این، سؤال من از همهی کسانی است که نسبت به چنین قضیهای احساس مسئولیت میکنند. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس1373/03/11 آن طور که بنده به عنوان یک ناظر در مسائل کشور احساس میکنم، اگر مجلس شورای اسلامی چهار خصوصیت داشته باشد، در جایگاه حقیقی خود قرار خواهد داشت. بحمد اللّه امروز تا آنجا که ما مشاهده میکنیم، مجلس این خصوصیّات را دارد. لکن میشود هرچه بیشتر به این خصوصیّات افزود و مراقب بود. این چهار خصوصیّت، عبارت است از اوّلًا، احساس مسئولیت. ثانیاً، استقلال. ثالثاً، شجاعت. رابعاً، فرزانگی و به کار گرفتن فکر و علم و تخصّص. بیانات در دیدار نمایندگان مجلس1373/03/11 بنده، مواردی را که مجلس اوّل و دوم ایستادگی کرد، یادداشت کردهام که احتمالًا به ده یا نزدیک به ده مورد میرسد. آن مجلس، مجلسی بود که محکم ایستاده بود؛ ملت را به نشاط آورده بود و دولتها را نیز تقویت کرده بود. اگرچه دولتهای آن روز، ذاتاً دولتهای ناتوان و مریضی بودند و بسیاری از آنها ساختمانِ ذهنیشان، اساساً ساختمانِ باج دادن به گردن کلفتهای غربی بود؛ اما بالاخره، این مجلس، همانها را تا آنجا که ممکن بود، حفظ میکرد. این مجلسی که به خاطر همان دورههای اوّلیه، در تاریخ سرافراز ماند، بتدریج کارش به آنجا رسید که بعضی از نمایندگانش، جرأت مخالفت نداشتند! بعضی در جلساتِ به خیال خودشان مسألهدار، حضور پیدا نکردند. مگر وقتی شما حضور پیدا نکردید، مسئولیتتان از بین میرود؟! شما نمایندهاید و باید احساس مسئولیت داشته باشید. بعضی از آنها افتخار میکردند که در آن جلسهای که سلطنت ایران به خاندان فاسد و ننگین پهلوی داده شد، حضور نداشتند! در حالی که بایستی میبودند و مخالفت میکردند. بعضی وابسته و فاقد استقلال بودند. شجاعت هم داشتند؛ اما آن شجاعت را در جهت باطل و خلاف حق به کار میگرفتند. جیبها و شکمهایشان از مال حرام، پر بود. طمعِ رشوه، طمعِ رسیدن به مقامات، طمعِ کمکِ فلانکسی که ممکن است قدرت را در دست بگیرد یا امروز بر سر قدرت است، چنان آنها را گیج میکرد که نمیفهمیدند مسئولیت چیست. احساس مسئولیت نبود، استقلال نبود، شجاعت نبود، آگاهی و معرفت و فرزانگی نبود و کار به آنجا رسید. و الّا اگر مشروطیت در آغاز کار، منطبق با خواستهی رهبران واقعی و مخلص و مؤمن آن نهضت- که بلاشک برترینِ آنها علمای بزرگ بودند- و هرکس منکرِ این حقیقت شود، منکرِ ضروریات و واضحات شده است. چنانکه عدهای منکر میشوند و امروز برای گذشتهی ما تاریخ مینویسند و حقایق را انکار میکنند- به پیش میرفت، کشور ما پنجاه سال در حسّاسترین مقاطع تاریخ جهان، از قافله عقب نمیماند. ما پنجاه سال ضرر کردیم. ما ملت ایران، به خاطر تسلّطِ آن قلدر بیسواد و خاندان و فرزندان و کسان و همراهانش؛ یعنی تسلّط قدرتهای مسلّط بر این کشور- که در نیم قرن آخرِ قبل از پیروزی انقلاب، انگلیسیها و بعد هم آمریکاییها بودند- و نیز به خاطر کوتاهی مجلس، ضرر کردیم و دچار خسران شدیم. پیام به مناسبت آغاز هفتهی کتاب1372/10/04 اینک فرصت بینظیری از حکومت دین و دانش بر ایران، پدید آمده است که باید از آن در جهت اعتلای فکر و فرهنگ این کشور بهره جست. امروز کتابخوانی و علمآموزی نه تنها یک وظیفهی ملّی، که یک واجب دینی است. از همه بیشتر، جوانان و نوجوانان، باید احساس وظیفه کنند، اگرچه آنگاه که انس با کتاب رواج یابد، کتابخوانی نه یک تکلیف، که یک کار شیرین و یک نیاز تعللناپذیر و یک وسیله برای آراستن شخصیت خویشتن، تلقی خواهد شد، و نه تنها جوانان، که همهی نسلها و قشرها از سر دلخواه و شوق بدان رو خواهند آورد. لازم است آن روی این سکّهی زرّین نیز مورد توجه قرار گیرد: نویسندگان و مترجمان و فراهمآورندگان کتاب، اینان کاری باارزش و پاداشی بزرگ، در کنار مسئولیتی سنگین دارند. در جامعهی کتابخوان، پدیدآورندهی کتاب و عرضهکنندهی آن باید گرامی داشته شود، و او نیز باید کار خود را با عنایت به تأثیر و اهمیّت آن انجام دهد. غذای فکر و روح، باید سالم و مقوّی عرضه شود و آنکس که جز این عمل کند، خطا یا جنایتی بزرگتر از عرضهکنندهی مواد غذایی ناسالم یا بیمایه، مرتکب شده است. امیدوارم مسئولان عزیز در وزارت ارشاد و دیگر دستاندرکاران گرامی ترویج و تسهیل کتاب و کتابخوانی با فرارسیدن این هفته، روزی نو و کاری نو و امیدی نو در بارهی این موضوع مهم و حیاتی پدید آورند و ما در آیندهای نزدیک، نشانههای این همه را در پیش روی خود ببینیم. کمک و توفیق الهی و توجه حضرت ولیّ عصر (أرواحنا فداه) را برای همهی شما مسئلت مینمایم. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه1372/06/25 ناسیونالیسم و قومیّتگرایی نمیتواند مشکلات بزرگ را حل کند. این مسائل را اسلام باید حل کند و به فضل الهی، حل خواهد کرد. مردم مسلمان، در همه جای کشورهای اسلامی حضور دارند و غیرت اسلامی و دلسوزیهای اسلامی دارند. مگر اینها به این آسانی دست برمیدارند؟! یک نفر رفته امضا کرده است؟ غلط کرده، امضا کرده است! او چه حقّی داشته است امضا کند؟! ملت فلسطین هم دست برنمیدارند. البته این مقطع، مقطعِ مهمّی است. این یک توطئهی بزرگ است. در همه جای دنیای اسلام، دلسوزان بایستی بیش از پیش مواظب باشند. در اینجا هم، همینگونه است. دشمن یک سنگر را فتح کرده و جلو آمده است؛ اما این فتح نهایی نیست. این فتح واقعی نیست. تودهنیاش را خواهد خورد. دنیای اسلام باید پاتک کند. در همه جای دنیای اسلام، باید جوانان، روشنفکران، علما و بخصوص علمای دین، احساس مسئولیت کنند. بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت1372/06/03 همکاری با قوای دیگر قوّهی قضائیّه و قوّهی مقنّنه هم مسألهی بسیار اساسی و مهمی است که بحمد اللّه در برههی اخیر، همکاری و روش مهربانانهای بوده است. قوّهی قضائیّه فعّال است، باتلاش است و مشغول خدمات باارزشی است. قوّهی مقنّنه، با احساس مسئولیت و دلسوزی در مسائل، حرکت و مشی میکند. شما هم که بحمد اللّه دولت برگزیدهی مردم و نمایندگان مردم هستید و امیدواریم إن شاء اللّه این همکاری به بهترین شکل انجام گیرد و ادامه پیدا کند. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری1372/05/12 امروز، إن شاء اللّه برای ملت ایران روز مبارکی است؛ شروع یک دورهی دیگر از مسئولیت و مدیریت رئیسجمهور عزیز و کارآمد و گرامیمان که حقیقتاً با توجّه به اوضاع و احوال جهانی و مطامع دشمنان و تلاشی که دشمن در این برهه مبذول کرد، یک نعمت بزرگ الهی است. البته بنده باید قبلًا از مردم عزیزمان تشکّر کنم. آنها بودند که با هوشیاری و احساس مسئولیتشان به صحنه آمدند، انتخابات را رونق بخشیدند و این انتخاب درست و صائب را انجام دادند. بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری1372/05/12 سه بخش عمده در مسئول وجود دارد؛ سه آمادگی و احساس مسئولیت: اوّل اینکه، برای نفسِ کار و عمل آماده باشد. تنبلی و بیحالی و سهلانگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن، اوّلین بلایی است که ممکن است یک مدیر را از صلاحیت کافی و لازم ساقط کند. جدّی بودن در کار، آرام نداشتن برای کار، احساس مسئولیت برای اصل اقدام و کار و وظیفهای که بر عهده گرفته، بسیار مهم است. به همین جهت هم هست که اگر کسی واقعاً در بخشی از بخشهای کشور احساس میکند که کفایت لازم برای این کار را ندارد، معلوم نیست که پذیرش آن کار، مشروع باشد. چون قبول این کار، به معنای این است که تعهّد کند و بپذیرد که این کار را به انجام برساند. این، بدون کفایت و لیاقت، امکانپذیر نیست. این، آن نکتهی اوّل در باب مدیر و مسئول است. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1372/04/23 جهاد سازندگی به حقیقت یکی از زادههای انقلاب است و برکات آن در جنگ و صلح، در دفاع و در سازندگی، برای همه مشهود بود. امیدواریم که روز به روز این نهاد مقدّس، هم از لحاظ تلاشِ کاری و هم از لحاظ جهتگیریِ انقلابی و ایمانی، تقویت شود. این نهاد، گُلی است که بر تنهی برومند نهال انقلاب روییده است و إن شاء اللّه که این گُل، همیشه باطراوت طراوت بماند و به مردم فایده ببخشد. همچنین، لازم میدانم از برادران شاغل در بهزیستی کشور که آنها هم در این جمع صمیمی و دوستانه شرکت دارند به خاطر کار دشواری که بر دوش گرفتهاند، تشکّر کنم. نگهداری از معلولین و عقبافتادگان و کودکان و بزرگانی که از سلامت جسمی برخوردار نیستند، یکی از بزرگترین صدقات و حسنات است. البته بهزیستی کشور، میداندارِ این کار مهم است؛ اما من به همهی ملت عزیزمان عرض میکنم: برای اینکه این کار سامان بگیرد، همه باید احساس مسئولیت کنند. خودتان را جای آن خانوادهای بگذارید که یک کودک معلول و عقبافتادهی ذهنی در میان خود دارند، تا ببینید چه حسنهی بزرگی است که انسان بتواند به این سازمان کمک مالی و مادّی و معنوی برساند! امیدواریم که خداوند، هم به آنها کمک کند و خیر دهد، و هم این ملت عزیز را به اهمیت این کار، بیشتر متوجّه سازد. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان1372/02/15 کسانی که پول و امکانات دارند، فقط به فکر خودشان نباشند؛ چون آن پول هم از همین کشور بهدست آمده، آن پول هم در سایهی همین ملت و از همین آب و خاک بهدست آمده است. چه کسی میتواند بگوید «من پول دارم و در پولدار شدنِ خودم، مرهون خدمات و کمکهای دولت و ملت نیستم»؟ مگر چنین چیزی میشود؟ از آسمان که برای انسان پول نمیریزند! پول در همین زندگی و تلاش روزمرّه بهدست میآید. هزاران نفر کار میکنند؛ یک نفر تصادفاً پولدار میشود. کسانی که پول و امکان دارند، این پول را فقط برای استفادهی خودشان مصرف نکنند. شما اگر میخواهی در جایی سرمایهگذاری کنی و به کاری بپردازی، فقط به فکر این نباش که این کار چقدر به من سود میرساند؟ ما نمیگوییم هیچ ملاحظهی شخص خودتان را نکنید. میگوییم ملاحظهی کشورتان را هم بکنید. سرمایهگذاری مضر نکنید. سرمایهگذاری بیفایده نکنید. در کاری که تولید آن، مملکت را به پیش نمیبرد سرمایهگذاری نکنید. کسانی که پول و امکانات دارند، وجدان دینی و احساس مسئولیت داشته باشند. بیانات در دیدار کارگزاران حج1372/02/08 هرجا مسلمانان کتک بخورند، ما غمگین میشویم و احساس مسئولیت میکنیم؛ ولی ما نیستیم که بخواهیم وارد شویم و ملتی مثل ملت مصر را متوجّه تکالیفشان کنیم. آنها خودشان تکلیفشان را میدانند؛ خودشان آگاهند که چه باید بکنند و درست هم فهمیدهاند. ملت مصر درست فهمیده است؛ جوانان مصر درست فهمیدهاند که در مقابل حکومتی که به آرمان اسلامی و به آرمان فلسطین و به سرنوشت کشورهای اسلامی خیانت میکند، ایستادهاند. این، به ما ارتباطی ندارد. اشتباه اینها در همین است، که قوّت و نیرو و تأثیر اسلام را نمیتوانند بفهمند. بیانات در خطبههای نماز عید فطر1372/01/04 وقتی دو نفر باهم دعوا میکنند، شما به دست یکی سلاح بدهید، بعد آن دیگری را بغل کنید، دستش را بگیرید، و نگذارید از خودش دفاع کند! نتیجه چه خواهد شد؟ ... چه کسی در این جنایت مقصّر است؟ دولتهای غربی مقصّرند؛ دولتهای اروپایی مقصّرند؛ دولت امریکا مقصّر است. خودشان را کنار نکشند. با چهار کلمه حرف زدن در این سازمان و آن سازمان، این لکّهی ننگ از دامانشان پاک نخواهد شد. با پرتاب کردن چند محمولهی غذایی از آسمان، که نمیدانیم به دست چه کسی میرسد و معلوم هم نیست راست باشد تازه اگر راست هم باشد جبران آن فاجعهآفرینی نمیشود. ما میخواهیم به برادرانمان در بوسنی کمک کنیم، امّا نمیگذارند. ملتهای مسلمان میخواهند آنها را مسلّح کنند، امّا نمیگذارند. بسیاری از دولتهای مسلمان احساس مسئولیت میکنند و خواهان کمکرسانی هستند، اما نمیگذارند. اینها که مانع از کمکرسانی به مردم بوسنی میشوند، همان کسانی هستند که هرجا منافعشان اقتضا کند، مسلّحانه وارد میشوند. ماجرای خلیج فارس یکی از این ماجراهاست. یک روز در یکی از کشورهای خاورمیانه، تعداد اندکی مسیحی مورد تهدید قرار گرفتند. یکی از دولتهای اروپایی، که در جریان بوسنی جزو بیاعتناهاست، اعلام کرد که وارد خواهد شد و مداخله هم کرد. اما در اینجا، چون پای مسلمانان در میان است؛ چون نمیخواهند مسلمانان در اروپا پا بگیرند؛ چون نمیخواهند یک ملت مسلمان در اروپا بر سرپا بماند، وقتی چنین جنایتی را در مقابل چشمشان مرتکب میشوند، میبینند و اغماض میکنند! من همینطور که به آفاق زندگی مسلمین مینگرم، احساس میکنم پشت سرِ این سختیها و محنتها، فضل الهی است. إن شاء اللّه فرج الهی است: «انّ مع العسر یسرا.» خدای متعال به دنبال این سختیها، آیندهای روشن را برای مسلمانان همان منطقه قرار داده است که به فضل الهی، امیدواریم این آینده را هرچه زودتر ببینیم. مصاحبه در آستانهی روز جهانی قدس1371/12/27 من در این شبهایی که گذشت، در تلویزیون دیدم که مردم راجع به روز قدس و در پاسخ به سؤالی که از آنها میشود، مطالبی را بیان میکنند که حاکی از آگاهی و روشن بینی و حضور و احساس مسئولیت آنهاست. شاید لازم نباشد که به مردم عزیزمان چیزی در این باب عرض کنم. لکن از باب اینکه مسألهی قدس مهم است و از این باب که امروز متأسفانه صهیونیستها در وارد آوردن فشار مضاعف به فلسطینیها حمایت میشوند و با توجه به اینکه بسیاری از کسانی که شعار فلسطین را میدادند، در بین راه، این ملت مظلوم را واگذاشتند و امروز، مبارزین فلسطینی و ملت مظلوم فلسطین، نیاز به حمایت جهانی و دلگرمی از سوی برادران مسلمان خودشان دارند، من به مردم عزیزمان و همینطور به همهی ملتهای مسلمان توصیه میکنم که إن شاء اللّه این روز را از گذشته گرمتر و پرشورتر برگزار کنند. این، به مبارزه و اصلاح امور فلسطینیها کمک خواهد کرد. اصلاح امور فلسطینیها به این است که إن شاء اللّه مردم فلسطین که صاحبان خانهشان هستند حق خودشان را به دست آورند. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون1371/11/25 در کشور ما، لااقل از چند قرن پیش به این طرف، روحانیت به خاطر وضع خاص خود و ارتباطی که با مردم داشته و اعتقادی که مردم نسبت به آن داشتهاند، منشإ تحولات مهم اجتماعی و دینی و سیاسی بوده و یا در این تحولات نقش بسزایی داشته است. از جمله در ماجرای مشروطیت، در ملی شدن صنعت نفت در آخر سالهای دههی بیست و اوایل سی و واضحتر از همه، در پیروزی انقلاب اسلامی و نیز در گسترش این نهضت. البته نباید هم خیال کرد که فقط طلّاب جوان و پرحرارت و پرشور بودند که در این اجتماعات عظیم پیش از پیروزی، تأثیر گذاشتند. اینطور نبود. همهی آقایانی که دستاندرکار این امور بودند، میدانند که در شهرستانها، حضور علمای موجه و پیرمردان محترم عالمی که مردم به آنها اعتقادی داشتند، بسیار مؤثر بود. اگرچه این افراد سابقهای هم در مبارزات نداشتند نه به زندان افتاده بودند، نه مبارزهای کرده بودند و نه اعلامیهای نوشته بودند اما وقتیکه در این سال آخر و ماههای آخر قبل از پیروزی، تشخیص دادند که باید وارد میدان شوند، وارد میدان شدند و حضور ایشان، تأثیر عظیمی در جلب همهی طبقات مردم داشت. لذا، در راهپیماییها، همهی قشرهای مردم را مشاهده میکردید. اینکه زنان در داخل خانه احساس وظیفه کردند؛ پیرمردان احساس تکلیف کردند؛ کسانی که سوابق مبارزه نداشتند احساس تکلیف کردند؛ مردم در شهرها و روستاها احساس تکلیف کردند، و ناگهان یک ملت قیام کرد، به خاطر همین بود؛ به خاطر حضور همهجانبهی علمای دین و روحانیون بود که از بزرگشان، از کوچکشان، پیرمردشان، جوانشان، ملّای فقیه سالخوردهشان، واعظ گویندهی پرحرارت نورسشان، چون وارد شدند، معنایش این بود که همهی قشرهای مردم وارد خواهند شد. بیانات در دیدار مهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم بزرگداشت دهه فجر1371/11/18 نقطهی دومی که دشمن روی آن سرمایهگذاری میکند، جوانان است. در ایران اسلامی، جوانان ما در کورهی انقلاب، افرادی پارسا بار آمدند. پارسایی جوانان ما بینظیر یا لااقل کمنظیر است. بنده که نظیری برای آن سراغ ندارم! جوان بری از آلودگیهای مختلف و پاک از شهوات، وارد میدانهای خطر میشود؛ همه چیز را رها میکند؛ آسایش و راحتی را کنار میگذارد؛ به فکر حرکتی الهی است و احساس میکند بار مسئولیت بر دوش اوست. دشمن با چنین جوانی به شدت مخالف است. به همین سبب کوشش میکند تا جوانان ما پارسا نمانند. امروز باندها و دستهایی را میشناسیم که به شکل یک گروهک، میخواهند جوانان را فاسد کنند. البته ما با چنان باندها و دستهایی برخورد میکنیم و با آنها که نسل جوان را تهدید میکنند، شدیداً مبارزه خواهیم کرد. بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی1371/05/21 اگر روزی دشمنی به کشوری حملهی نظامی کند. چه کسی در مقابلش میایستد؟ کسی که از همه به سرزمین خود علاقهمندتر است؛ به ملت خود علاقهمندتر است؛ به زخارف دنیوی بیعلاقهتر است؛ احساس مسئولیت بیشتری میکند و متعهدتر است. چنین کسی میرود دفاع میکند. شما دیدید که در دوران جنگ، چه کسانی رفتند دفاع کردند. عمدهی میدان ما را، بسیج پر کرد. بسیج یعنی همین؛ یعنی عنصر مؤمن انقلابی علاقهمند به سرنوشت میهن، علاقهمند به سرنوشت کشور و یک فرد فداکار. رفت وسط میدان و با فداکاری، دشمن را به زانو درآورد. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1371/01/15 پیشرفتهای مادی، کمال بشر نیست. کمال بشر، چیز دیگری است. کمال بشر این است که دل و فکر او پاکیزه شود. انسان خیرخواه، انسان بامعرفت، انسان خداشناس و خداپرست، انسانی است که عمل، حرکات، گفتار، کردار و حتی خاطرات و خطورات ذهنی او، طبق رضای خدا انجام میگیرد. از او ظلمی به کسی نمیرسد؛ نسبت به همنوع، مهربان است و در مقابل انسانهای دیگر و حقوق آنها، احساس تکلیف و مسئولیت میکند. انبیا، چنین انسانی را میخواهند به وجود آورند. جامعهای الهی، جامعهای است با دل انسانی؛ جامعهای است با احساسات و عواطف صحیح و سالم؛ جامعهای است که در آن، کسی به کسی و آن جامعه به جوامع دیگر ظلم نکند؛ جامعهای است که در آن، هر کاری با این احساس که «خدا میبیند و مؤاخذه میکند» انجام میگیرد؛ جامعهای است که آحادش دچار غفلت نیستند؛ غرق در مادیت نیستند؛ غرق در خودخواهی و خودپرستی نیستند و کار برای خدا و برای رسیدن به آستان لقای او انجام میگیرد. چنین جامعهای کامل است و انسانی که در این جامعه زندگی کند، در نیل به کمال، موفق است. انبیا آمدند تا چنین جامعهای را به وجود آورند. اگر جامعهای که انسانها و مردمش درست میاندیشند و عمل میکنند، دارای رحم و مروتند، دارای احساس مسئولیت در پیش خدای بزرگند، دارای احساس معنویتند، غرق در ماده نیستند و همه چیز را برای خود نمیخواهند؛ قدرت و رفاه مادی بیابند، آن پول و قدرت و آن پیشرفت و رفاه مادی، برای همهی انسانهای دنیا، خیر به وجود میآورد. همانطور که در صدر اسلام، اسلام آمد و چراغ علم و معنویت را در دنیا روشن کرد. اسلام آمد و به همان اندازه که جوامع فاتح صدر اسلام از معنویات برخوردار بودند، عدالت اجتماعی را در سطح عظیمی از دنیا مستقر کرد و در سطح دنیا به تربیت انسانها پرداخت. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1371/01/15 من در این ماه رمضان بخصوص در شبهای احیا کمتر شبی شد که جوانان را از صمیم قلب دعا نکنم. جوانان تعیینکننده و آمادهاند. دشمن میخواهد جوانان ملت ایران را از او بگیرد. چگونه؟ با فاسد کردن؛ با گرفتن احساس مسئولیت از آنها؛ با گرفتن شور و شوق ایمانی از آنها؛ با سرگرم کردن آنها به لهو و لعب و انداختن آنها در دام شهوات. اگر جوانان یک ملت، سالم و مؤمن باشند، همان اتفاق میافتد که شما در جبهههای نبرد هشتساله دیدید. جوانان مؤمن، جوانان پرحماسه و جوانان پرشور ما، چنان ایمان و صفایی از خود نشان دادند که در عرفای کهنسال، نظیر آن را کمتر میتوان پیدا کرد. این جوانان در میدان جنگ، به پشتوانهی همان ایمان، توانستند سدهای مستحکم را بشکنند، پای دشمن را قطع نمایند و از تجاوز جلوگیری کنند. اگر این جوانان نبودند؛ اگر این ایمان نبود؛ اگر این شور و شوق نبود، میدانید بر سر این ملت و بر سر این کشور چه میآمد!؟ بیانات در دیدار جمعی از روحانیون1370/12/14 چقدر امروز دنیا نسبت به حقوق بشر به معنای واقعی بیاعتناست! مگر در دنیا صدایی از کسی بلند شد؟! یکمشت چکمهپوش دهها هزار مسلمان میانماری را با فجیعترین وضع از خانهی خودشان بیرون کردند؛ بچهها و زنان و مردانشان را کشتند؛ اموالشان را غارت کردند؛ هرکس توانسته جان خودش را بردارد، فرار کرده؛ در دنیا هم کسی به کسی نیست؛ نه سازمان ملل حرفی میزند، نه کمیتهی حقوق بشر فریادی میکشد، نه صلیب سرخ جهانی احساس مسئولیتی میکند، نه این کنفرانسها و مؤسسههای دروغیِ دفاع از حقوق بشر و دفاع از صلح و غیره حرفی میزنند؛ کأنه اینها انسان نیستند! این، دشمنی دنیا را با اسلام و مفاهیم و ارزشهای اسلامی نشان میدهد؛ این نشان میدهد که چقدر نسبت به انسان بیاهتمام و بیاعتنایند و آنچه که در بارهی حقوق بشر و اینگونه تعبیرات میگویند، حربهای سیاسی است؛ برای اینکه کسی را در جایی بکوبند؛ کسی را بزرگ کنند؛ دولتی را تضعیف کنند و مردمی را از صحنه خارج نمایند. بیانات در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران1370/12/13 من با همهی گروههای رادیو صحبت کردهام؛ اینکه در باب معارف با شما دارم صحبت میکنم، از یک بُعد به خاطر مسئولیت من است. من به آقایان دیگر هم عرض کردم که شما هر کلمهیی که در رادیو میگویید، یا مینویسید تا گفته بشود، بنده که در اینجا نشستهام و از کار شما خبر ندارم و خود شما را هم تا امروز ندیدهام، مسئولیت و سنگینی بار حرف شما را بر دوش خودم احساس میکنم. من مسئولم؛ من که نمیتوانم خودم را از مسئولیت کنار بگیرم. هرچه شما در آنجا میگویید، بنده مسئولم و باید جواب آن را پیش خدا بدهم؛ بنابراین موظفم که نظراتم را به شما بگویم و آنچه را که حقیقتاً صالح و مصلحت به نظر میرسد، به شما عرض کنم. بیانات در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران1370/12/13 این رادیو و این وسیلهی ارتباطی که از قدیم در اختیار ما نبوده؛ تازه چند سال است که در اختیار اسلام و دین قرار گرفته است. گروهی از جوانان مؤمن و متدین مثل شما به آنجا رفتند و دارند از سر احساس وظیفه این کار را انجام میدهند. هیچکدام از شما هم دورهی تبلیغ مذهب را ندیدهاید؛ اما دارید از روی شوق این کار را میکنید. بیانات در دیدار اعضای گروه اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران1370/11/29 بارهای شما هم بر دوش من است؛ یعنی این برنامهی «سلام صبح بخیر» را که گاهی گوش میکنم، هر کلمهیی که آن آقا میگوید، احساس میکنم که من دارم میگویم؛ یعنی با نگرانی گوش میکنم؛ این را شما بدانید. همهی برنامههای شما را که من گوش میکنم، دغدغهای در عمق ذهن من وجود دارد؛ یعنی احساس میکنم که شما دارید حرفی را میزنید که مسئولیت آن حرف با من است؛ حقیقت قضیه هم این است؛ یعنی مسئول کار شما من هستم؛ البته نه اینکه شما مسئول نیستید؛ اما من احساس مسئولیت میکنم؛ نسبت به همهی این نظام هم همینطور است. یک مأمور نیروی انتظامی هم که در خیابان دارد راه میرود، من با نگرانی نگاه میکنم؛ چون میدانم که مسئول کار او هم من هستم. توجه به ارزشهای اسلام و انقلاب از آن چیزهایی است که در مورد آن نه من با شما رودربایستی دارم، نه شما باید با من رودربایستی داشته باشید؛ اگر بنده هم یکوقت برخلاف این جهتی که دارم میگویم، و برخلاف این اصول حرکت کردم، شما هم باید به من بگویید؛ این چیزی نیست که ما بتوانیم از یکدیگر اغماض کنیم و بگویم چون این آقا بالاخره آدم شریف، عزیز و مرد خوبی است، یا این خانم مثلًا آدم کارآمدی است، پس او را اغماض کنیم؛ نه، این دیگر آن عنصر اصلی قضیه است. ما همه داریم تلاش میکنیم تا مثلًا آشی پخته بشود؛ یکی آتش میآورد، یکی هیزم میگذارد، یکی نخود و لوبیا پاک میکند، یکی به هم میزند؛ در اینجا ما میتوانیم از کوتاهیهای یکدیگر هم اغماض کنیم یکبار بنده کوتاهی کردم، شما گذشت کردید؛ یکبار شما کوتاهی میکنید، من بالاخره گذشت میکنم اما دیگر این کوتاهیها نباید به این حد برسد که آش را برداریم و به بیرون خالی کنیم؛ اینکه دیگر نقض غرض خواهد شد؛ دیگر نمیشود تا این حد کوتاهی را نادیده گرفت! بیانات در دیدار اعضای گروه اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران1370/11/29 إنشاءاللّه که خداوند به شماها توفیق بدهد. من مجدداً عرض میکنم که کارتان بسیار سخت و پُرمسئولیت است؛ حق دارید دلهره داشته باشید و احساس مسئولیت بکنید؛ اما وقتی انسان در راه درست دارد حرکت میکند و نیت و انگیزهاش خوب است و زحمت خودش را هم میکشد، دیگر باید دغدغه نداشته باشد؛ بالاخره اینطوری است که تلاش و زحمت، خودش توجیهکنندهی خیلی چیزهاست. بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش1370/10/25 انقلاب یک حادثه است که در نقطهیی از عالم اتفاق میافتد و آثار معجزهآسایی هم نشان میدهد. بقا و استمرار و برکات این حادثه، مستقیماً و تحقیقاً با تربیت انسانها ارتباط پیدا میکند. اگر انسانهای صالح و عالمی باشند که پیام انقلاب را درک کنند و آن را حفظ کنند و به آن عمل نمایند و آن راه و آن جهت را پیبگیرند، انقلاب زنده و مانده است و برکات آن خواهد رسید. اگر خدای نکرده در محیطی که انقلابی به وقوع میپیوندد، انسانها به شکل صحیحی تربیت نشوند، اصول تربیت قلعوقمع بشود، به آن ریزهکاریهای تربیتیِ اسلامی در محیط اسلامی پرداخته نشود، و خلاصه، انسانهایی که هم آگاه باشند، هم دلسوز باشند، هم احساس مسئولیت کنند، هم کاردان باشند، هم خوشروحیه باشند، پرورانده نشوند، مطمئناً آن اساس اولی هم به خطر خواهد افتاد و ضایع خواهد شد. بیانات در دیدار مدیران و مسئولان استان بوشهر1370/10/12 ما در داخل چه مسئولیتی داریم که آن ویرانگری بیمنتهایی که عرض کردم، از سوی ما نتراود؟ هرکدام از ما مسئولیتی داریم. برادران شاغل در دستگاههای اجرایی منظور من فقط قوهی مجریه نیست؛ دستگاههایی که اجرا دارند؛ یعنی قوهی مجریه، قوهی قضائیه، نیروهای مسلح، و کلًا کسانی که اجرای کاری به عهدهی آنهاست باید سر پُست خودشان، بیدار و هوشیار و دارای احساس مسئولیت باشند. فقط خودتان را هم نمیگویم؛ «قوا انفسکم و اهلیکم»؛ هم خودتان، هم زیردستهایتان. خودتان را هم نگه دارید، زیر دستهایتان را هم نگه دارید. بیانات در دیدار روحانیون تیپ مستقل 83 امام جعفر صادق(ع)1370/09/11 ما بدون اخلاص و اعتقاد و تعبد، هیچچیز در این جنگ نمیداشتیم. یعنی اگر واقعاً ما میخواستیم ایمان و اخلاص را از آن تعداد جوانانی که فعالیت میکردند، بگیریم، اسمها و تیترها و درجهها و امثال اینها هیچ کاری نمیکرد. یک تعداد جوانان سپاهی و بسیجی و بعضی از ارتشیها بودند که اینها واقعاً با اخلاص میجنگیدند؛ یعنی واقعاً دلشان میخواست، احساس وظیفه میکردند و میجنگیدند. اگر ما این احساس وظیفه و همان عنصر ایمان را از مجموعهی عدد عظیم نیروهای مسلحمان که مثلًا گاهی یک میلیون و چندصدهزار نفر نیروی مسلح در صحنهی جنگ یا پشت جبهه داشتیم بگیریم، هیچچیز باقی نمیماند و هیچ کار نمیتوانستند بکنند؛ این را باید نگه داریم. بیانات در دیدار اعضای مجمع نویسندگان مسلمان1370/07/28 باید هنرپیشهها و هنرمندان خوب را به کار گرفت. در این فیلمهای تلویزیونی، من اشکال را بیشتر در این تهیهکنندههای فیلم که خیلیهایشان هم وابسته به خود رادیو و تلویزیون هستند و مسئولیت احساس نمیکنند میدانم؛ حتّی کارگردانها کمتر مسئولیت دارند. بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت(ع)1370/07/04 یکی از توطئههایی که امروز وجود دارد، جدا کردن شیعه از اهل بیت است. اصلًا میخواهند بگویند شیعیان به اهل بیت کاری ندارند؛ اینها خودشان را به اهل بیت چسباندهاند! محتوای «تحفه اثناعشریه» همین است. مؤلف، این کتاب را به نام ائمهی اثناعشر اسمگذاری کرده و میگوید: «سمّیته تحفة اثنی عشریّة تمسّکا بالأئمّة اثنی عشر». از همهی بزرگواران از امیر المؤمنین (علیهالسّلام) تا حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) اسم میآورد؛ ولی میگوید ما با اینها سروکار نداریم اینها که ائمهی ما هستند ما با این شیعه سروکار داریم که خودشان را به اینها چسباندهاند! حرفهای اهل بیت را به عنوان حرفهای شیعه ذکر میکنند و سپس رد میکنند! همهی اینها، کار متمرکز را در محیط شیعی ایجاب میکند. در محیط شیعی، بر اساس همان اخلاص و احساس مسئولیت، انصافاً خیلی کار شده است. در طول تاریخ، علمایی از قبیل «قاضی نور اللّه»ها و دیگران و دیگران نشستند و با مظلومیت کتابهایی نوشتند؛ خدای متعال هم به خاطر همان مظلومیت، برکت داده و منتشر شده است؛ لیکن گنجینهی ما خیلی قویتر از اینهاست. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1370/05/23 بنده کوچکتر از آن هستم که بخواهم به کسی نصیحت و موعظه بکنم. خود من بیش از دیگران به موعظه و نصیحت احتیاج دارم؛ ولی دستور قرآن است که باید یکدیگر را به حق و صبر و پایداری در راه حق توصیه کنیم. نفس انسان، سرکش و فراموشکار است و تذکر دمبهدم لازم دارد. به قدر احساس وظیفه، مطالبی را فکر میکنم که باید عرض بکنم؛ خود من هم مخاطب به همین مطالب هستم. شروع مطلب را از همین آیهی مبارکه قرار میدهم که مربوط به جنگ احد است. اگرچه جنگ احد در مقیاس مسائل تاریخی و جهانی و مسائل جامعه، یک حادثهی کوتاهمدت و کوچک است، اما درسی که قرآن در باب جنگ احد به ما داد، درس بزرگی است و متعلق به همیشه است. خلاصهی مطلب هم این است که خدای متعال به مسلمانان وعده میکند که ما شما را کمک خواهیم کرد، و این وعده در جنگ احد عملی میشود؛ «و لقد صدقکم الله وعده». وعدهی کمک تحقق پیدا کرد و شما پیروز شدید و دشمن مجبور به عقبنشینی شد؛ تا اینکه مشکل به وسیلهی خود شما شروع گردید. طبق روایات، پیامبر فرموده بود: «لا تبرحوا هذا المکان فانا لا نزال غالبین ما ثبتّم فی مکانکم». تا وقتی ایستادهاید، شما پیروزید. وقتیکه مشکل پیدا شد و میل به مال دنیا و غفلت از وظیفه و چشموهمچشمی در تکالب بر حطام دنیوی، بر احساس وظیفه و وجدان درونی و دینی فایق آمد، قضیه بعکس شد: «حتّی اذا فشلتم»؛ اول سست شدید، «و تنازعتم فی الامر»؛ به درگیری میان خودتان پرداختید، «و عصیتم»؛ پُستتان را ترک کردید و آنجایی که به شما گفته بودند باشید و نگهبانی بدهید، محل را رها کردید؛ در نتیجه قضیه بعکس شد. «ذلک بانّ الله لم یک مغیّرا نعمة انعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم». این، یک قانون است؛ مثل قانون جاذبه، مثل قوانین دیگر طبیعی و تاریخی. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان1370/02/11 امروز اگر کارگر ایرانی با همهی وجود، با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با ابتکار و خلاقیت، و با احساس اینکه ثوابی را بجا میآورد، کار بکند که میکند و نتیجهی آن را در اختیار ملت خود قرار بدهد، ما به آن هدفی که از اول اعلام کردیم یعنی هدف «نه شرقی و نه غربی»، که معنایش عدم وابستگی به قدرتهاست خواهیم رسید؛ و الّا اینطور نخواهد شد. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان1370/02/11 من نمیدانم این دستگاه رسمی هنری ما، کی میخواهد با اعماق تفکر اسلامی آشنا بشود. مینویسند، غلط! اجرا میکنند، غلط! در قالبهای هنری حرف میزنند، غلط! چرا؟! منطق اسلام اینطور نیست. اسلام میگوید، شما کارگر که خوب و با وجدان و با نیت حَسَن کار میکنید، شما معلم که برای احساس مسئولیت درس میدهید، شما کارمند که برای پیشبرد جامعه و گشودن گرههای جامعه کار میکنید، هریک ساعت کارتان، ذخیره و حسنهای در پیش پروردگار است؛ هریک ساعت کارتان، این ملت را یک ساعت جلو میبرد. انسان از چنین کاری، دیگر خستگی و کسالت پیدا نمیکند. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان1370/02/11 معلمان باید از روی دلسوزی، از روی صمیمیت، با احساس اینکه کشور و ملت و این انقلاب، به هریک ساعت درس آنها نیاز دارد، خوب کار کنند و با این روحیه و با این وجدان درس بدهند. کارگران باید با وجدان کار، با احساس مسئولیت، با بکارگیری روح خلاقیت و ابتکار، با توجه به اینکه هر ضربهی چکش آنها، هر پیچ و مهره قرص کردن آنها، هر کار تمیز و خوب آنها، ضربهیی بر پیکر استکبار و خدمتی به انقلاب و ایران است، کار کنند. بیانات در خطبههای نمازجمعه1370/01/16 حوادث اخیر خلیج فارس موجب شد که دنیای اسلام اندکی از حوادث فلسطین غفلت کند و این غفلت، صهیونیستها را تشویق کرد که از فرصت استفاده کنند و فشار را بر مردم فلسطین بیشتر نمایند. اولًا باعث شد که سیل مهاجرت غربا و بیگانگان غریبههایی از فلسطین و از کشورهای مختلف به سمت سرزمین مقدس و اسلامی فلسطین سرازیر بشود. دولتها و ملتهای اسلامی غافل شدند؛ اگرچه غافل هم نمیشدند، بسیاری از دولتها شاید هیچ احساس وظیفهای نمیکردند. بلای بزرگ این است. ثانیاً این مبارزان مخلص و صادق، این مسلمانان مظلوم غریب در خانهشان، این کسانی که انتفاضهی فلسطینی را در این سه سال اخیر به وجود آوردند، زیر سختترین فشارها قرار گرفتند. شب و روزی نیست که از راه فشار بر این مسلمانان مظلوم، ضربتی به پیکر جامعهی اسلامی وارد نشود. پیام به دومین دورهی مجلس خبرگان رهبری1369/12/01 مجلس فعلی این کمبود بزرگ را دارد که از انفاس قدسیه و ارشادات حکیمانهی حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) که چون زلال رحمت الهی، به جان و دل نازل میشد و فروغ هدایت و معرفت را در محفل خاص و عام میافروخت، محروم است. این حرمان را پس از توکل به خداوند (جلّ و علا) و استمداد از تفضلات ولیّعصر (عجّل الله فرجه)، باید با احساس مسئولیتِ مضاعف و تلاش و مجاهدت روزافزون از سوی همهی آحاد مسئولین نظام، بخصوص مرکز باعظمت و حساسی چون مجلس محترم خبرگان، تا آنجا که ممکن است، جبران کرد. بیانات در دیدار جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش1369/11/19 احساس مسئولیت را در لحظهیی از لحظات، از دست ندهید. روز به روز پیش خواهید رفت. روز به روز شرف و ارزش شما در چشم مردم و بالاتر از آن در پیشگاه الهی، زیادتر خواهد شد و این همان چیزی است که یک انسان، مشتاق و آرزومند آن است. بیانات در دیدار مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزهی علمیهی قم1369/11/04 حوادث گوناگونی برای انقلاب هست؛ طلاب باید حاضر و آماده باشند. مسألهی امریکا پیش میآید، اظهار نفرت از دشمنان و مستکبران پیش میآید، مسائل خلیج فارس پیش میآید، مسائل گوناگون دیگری پیش میآید؛ طلبه اول کسی باشد که احساس کند مسئولیتی دارد و آن مسئولیت را استفسار کند، ببیند چیست. هنگامی که مسئولیتش مشخص شد، در جای مسئولیت خودش باشد. اینها با طلبگی میسازد. بیانات در دیدار وزیر و مسئولان وزارت فرهنگ و آموزش عالی و چند تن از رؤسای دانشگاهها1369/10/04 من مطمئنم که آقای هاشمی، نسبت به این قضیه دارای اهتمام هستند. لا بد آقای دکتر معین در شورای عالی انقلاب فرهنگی ایشان را میبینند. شما میبینید که ایشان، آن آقای هاشمییی که ما در آن وقت، هرچند ماه یکبار ایشان را به اصرار به جلسهی شورا میکشیدیم، نیست. حالا ایشان واقعاً نسبت به این قضیه اهتمام میورزد و احساس مسئولیت میکند. چقدر خوب است که آنجا هم گفته بشود. من هم حرفی ندارم که هرچه لازم باشد، به ایشان و به مجلس کمیسیون آموزش عالی و کمیسیون برنامه و بودجه بگویم؛ منتها میدانم که امکانات آنها دستور من را برنمیتابد. یعنی من نمیتوانم دستور بدهم که باید این کار را بکنید؛ زیرا یقین دارم که اگر آنها این دستور را عمل بکنند، کار محاسبهنشدهیی انجام خواهد گرفت؛ چون دولت و کمیسیونهای گوناگون آن و کمیسیون برنامه و بودجه برای همین است که توازن برقرار بکند. بیانات در دیدار جمعی از طلاب و دانشجویان1369/09/28 نکتهی دیگری که در دانشگاه ما باید مورد توجه باشد، این است که این قشر جوان بایستی همیشه نسبت به مسائل انقلاب احساس مسئولیت کند و خودش را از مسائل انقلاب برکنار نداند. انقلاب، امروز چه تکلیفی را به او املا میکند؟ از او چه میخواهد؟ او چه نقشی میتواند در پیشبرد انقلاب داشته باشد؟ وظیفهی او چیست؟ قشر جوان باید از خیل عظیم مردم ما که بحمد اللّه همیشه در صحنههای انقلاب حاضرند جدا نشود و به رشد و آگاهی و باسواد شدن آنان کمک کند. درِ دانشگاه باید به روی مردم باز باشد و دانشجو در محیط دانشگاه محصور نباشد. دانشجو باید با اعضای خانوادهی خود و با دوستانش، ارتباطات روشنگر داشته باشد و در مسائل کشور و مسائل جامعه سهیم باشد. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اولین کنفرانس اسلامی فلسطین1369/09/13 در تمام اقطار عالم، همهی روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان و کسانی که در تبلیغات، اندک دستی دارند، باید با احساس وظیفهی کامل نسبت به این قضیه، ادای تکلیف بکنند. بعد از جنگ جهانی دوم، یهودیها در سرتاسر دنیا، برای مظلومنمایی، صدها و بلکه هزارها فیلم درست کردهاند، تا چهرهی آنها را مظلوم، و چهرهی کسانی که با آنها مقابل بودند به صورت واقعی یا غیر واقعی ستمگر نشان بدهد. تا آنجا که ما اطلاع داریم، ظلمی که امروز به ملت فلسطین میشود، هیچوقت به مجموعهی یک ملت نشده است؛ در حالی که متأسفانه افکار عمومی دنیا، از این ظلم مطلع نیست. این، بایستی درست بیان بشود. باید فیلمها ساخته بشود، باید کارهای هنری انجام بگیرد تا همهی افکار عمومی دنیا بدانند که چه میگذرد. بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا و آزادگان1369/08/02 ما از روز اول انقلاب تا حالا، مراحل بسیاری از این راه دشوار را پیمودهایم. اگر کسی انکار کند، یا چشم ندارد و یا وجدان. اگر کسی تصور کند که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، در اهداف خود توفیق پیدا نکرده، یا از لحاظ آگاهی کور است، یا از لحاظ قلب و وجدان و انصاف. ما خیلی پیش رفتیم. امروز در زیر این آسمان، هیچ دولت و ملتی را شما نمیتوانید پیدا کنید که از لحاظ ارزش بخشیدن به ارزشهای انسانی آن چیزی که برای انسانها در درجهی اول اهمیت قرار دارد یعنی آزادگی، سربلندی، استقلال، اسیر نبودن، ذلیل نبودن، توسریخورِ قدرتها و دولتها نبودن، به اشارهی این و آن حرکت نکردن، طبق مصلحت و ارادهی خود راه رفتن، احساس مسئولیت داشتن و حرکت و آگاهی و قدرت داشتن آحاد آن، مثل ملت و دولت ایران و جمهوری اسلامی باشد. این، یک چشمه از پیروزیهای جمهوری اسلامی است و البته بازهم پیروزیهای زیادی وجود دارد. بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا و آزادگان1369/08/02 مسألهی فلسطین، فقط متعلق به عربها و همسایههای فلسطین نیست؛ تمام مسلمین عالم در هرجای دنیا که هستند، نسبت به قضیهی فلسطین باید احساس مسئولیت کنند. کسانی که در داخل و یا از خارج، واقعاً با حکومت غاصب صهیونیستی میجنگند نه مدعیان آزادیخواهی که دستشان در دست امریکا و دشمنان اسلام است باید از طرف ملت و دولت ما و ملتها و دولتهای مسلمان دیگر، با پول و سلاح و تبلیغات کمک بشوند. هرطوری که امروز ممکن است، باید کمک بشوند. ما چون خودمان با فلسطین همسایه نیستیم، تا مبارزهی رویارویی با اشغالگران بکنیم، و دیگرانی که یا همسایه نیستند، یا به هر دلیلی تواناییش را ندارند، باید مبارزان را تجهیز کنند. این، یک وظیفهی شرعی و حتمی برای همهی مسلمانان است. تا این وظیفه انجام نگیرد، مسألهی فلسطین حل نخواهد شد. و اگر انجام بگیرد، قطعاً صهیونیستها و پشتیبانانشان شکست خواهند خورد. انتصاب نماینده ولی فقیه در ارتباط با علما و مراکز اهل سنت بلوچستان1369/07/29 اینجانب، با احساس مسئولیت نسبت به مردم شریف بلوچستان که خاطرهی صمیمیتها و محبتهای آنان را در دوران اقامت در آن منطقه فراموش نمیکنم، جنابعالی را که بحمد اللّه از سوابق فضل و تعهد و خدمت به ملت عزیز برخوردارید، به عنوان نمایندهی خود در ارتباط با علمای محترم و حوزههای علمیه و مراکز دینی و تبلیغی اهل سنت منطقه تعیین مینمایم، تا إن شاء اللّه به هدایت فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی و هماهنگ ساختن نهادهای مسئول در این زمینه و کمک و نظارت نسبت به مراکزی که مسئولیت آنان تبلیغ معارف والای اسلام است، اقدام نمایید. نمایندهی اینجانب جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای عبادی (دامت افاضاته)، جنابعالی را در انجام خدمات مذکور کمک خواهند نمود و دستگاههای ذیربط دولتی و نظامی، موظف به همکاری میباشند. بیانات در دیدار جمعی از آزادگان و اقشار مختلف مردم1369/07/11 بههرحال، همهی برادران و خواهران عزیز از خدای متعال کمک بخواهند، برای اینکه راه صحیح و بصیرت در این راه را إن شاء اللّه به همهی ما تلقین کند و همهی ما را هدایت نماید. امروز، حفظ حیثیت و آبروی انقلاب و نظام اسلامی و حفظ وحدت، بر همه واجب است و اگر کسی تخلف و تخطی بکند، بداند که از انقلاب تخطی کرده و مطمئناً برای مردم و این جوانان پُرشور و کسانی که احساس مسئولیت میکنند، قابل تحمل نخواهد بود. بیانات در دیدار جمعی از آزادگان و اقشار مختلف مردم1369/07/11 امروز اکثر کسانی که در این مجلس محترم مشغول خدمت هستند، قطعاً احساس وظیفه میکنند؛ در این شکی نیست. نمایندگان ما، در بین نمایندگان مجالس ملی دنیا نمونهاند. بدانید هیچ جا، نه در کشورهای غربی و نه در کشورهای شرقی که همهاش دیگر حالا مثل هم است نه در کشورهای اسلامی و نه غیر اسلامی، نمایندگان مجلسها، به صفا و پاکی و مردمی بودن و مسئولیتشناسی و خلوص نمایندگان ما در این مجلس عظیمالشّأن شورای اسلامی نیستند. هیچکس مثل اینها نیست. اینها خیلی خوب هستند، منتها باید خودشان این را پیش از دیگران حفظ کنند. نکند چهار نفر آدم جاهل، عصبانی و بیتوجه به مسئولیت، حرکتی بکنند و مجموعهی پاک و مطهری را زیر سؤال ببرند. بیانات در دیدار جمعی از فرزندان ممتاز شاهد و جانبازان مشهد و تهران و استان کردستان1369/06/21 از همهی برادران و خواهران تشکر میکنم و به همهی شما، مخصوصاً به خانوادههای معظم شهدا و جوانان و نوجوانانی که یادگار عزیزترین و فداکارترین عناصر جامعه و کشور ما هستند، و همچنین به جانبازان عزیز و خانوادههای آنها و به همهی قشرهایی که در قبال مسائل کشور و انقلاب احساس مسئولیت میکنند، خوشامد میگویم. بیانات در دیدار جمعی از فرزندان ممتاز شاهد و جانبازان مشهد و تهران و استان کردستان1369/06/21 دشمن میخواهد مردم را به مسائل داخلی و در مقابل هم مشغول کند و آنها را به صفآرایی وادار نماید. عقلای جامعه، هوشمندان، آحاد مردم، کسانی که واقعاً احساس مسئولیت میکنند، باید بهشدت مواظب باشند که در جهت خواستهی دشمن قدمی برندارند. گزیدهای از بیانات در دیدار جمعی از آزادگان1369/06/01 ما نسبت به ملتهای مسلمان دیگر هم احساس مسئولیت میکنیم. هرجا که مسلمانی هست، ما در آنجا وظیفه داریم. ما نمیتوانیم نسبت به سرنوشت مسلمانان بیتفاوت باشیم. امروز در منطقهی خلیج فارس، آرزومندان و تشنگان قدرتِ روزافزون و پیشقراول همه امریکا راه افتادهاند و میخواهند در اینجا برای خودشان جای پا درست کنند. اینجا منطقهی اسلامی است و برای امریکا و اذناب امریکا جایی نیست. اینجا پایگاه اسلام است. این خلیج فارس، یک مرکز اسلامی است و ثروتهای آن متعلق به ملتهای اسلامی میباشد. بیانات در دیدار جمعی از آزادگان1369/05/29 دشمنان اسلام بیدارند و از ضربه زدن به اسلام، مأیوس نشدهاند. امروز، سیاستهای بزرگ جهانی به فکر هستند، تا صحنه را از اسلام و شعارهای اسلامی که برای ملتها پُرجاذبه است خالی کنند. شیطانها و شیطان بزرگ یعنی امریکا به فکر ضربه زدن به اسلام و مسلمینند. هرجایی که حضور دشمنان اسلام باشد، برای اسلام احساس خطر میشود و مجاهدان راه اسلام و مسلمانان مخلص و واقعی را، به دفاع و احساس مسئولیت و دلسوزی و تلاش و کار و مجاهدت دعوت میکند. سخنرانی در جمع مردم روستای نیارک، به هنگام بازدید از مناطق زلزلهزدهی شمال کشور1369/04/18 البته کارها تمام نشده است. وقایع بعد از زلزله، تازه شروع شده است. خانهسازی، جبران خسارات و ضایعات و تشکیل خانمانها، کارهایی است که إن شاء اللّه باید انجام بگیرد. دولت هم با کمال احساس مسئولیت مشغول است. مسئولان دولتی، پیشاپیش حرکت و تلاش میکنند و دلسوزی خودشان را نسبت به این ملت ثابت مینمایید. چه نعمت بزرگی است که مسئولان نسبت به ملت، دلسوز و علاقهمندند. بحمد اللّه امروز اینگونه است. مردم هم از سرتاسر کشور تلاش کردند. شنیدم که جمعی از مردم خیّر و علمای اصفهان به اینجا تشریف آوردهاند و مشغول خدمت شدهاند. شما هم که در این روستا هستید، همکاری و تلاش کنید، تا إنشاءاللّه ضایعات جبران بشود. سخنرانی در دیدار با خانوادههای شهدای هفتم تیر و مکهی مکرمه1369/04/06 همان نیروهایی که در میدان جنگ بسیج میشدند همان خانوادهها، همان جوانان، همان مردان و زنان امروز هم بسیج شدهاند. امروز هم در این سطح وسیع زلزله و منطقهی آسیبدیده، اینها هستند که به یاری همنوعانشان شتافتهاند. من از یکایک آحاد ملتمان تشکر میکنم. از یکایک کسانی که در این حادثه، به یاری مصیبتزدگان شتافتند، عمیقاً و صمیمانه سپاسگزاری میکنم. البته این حادثه، آنقدر بزرگ بود که دنیا را به خود متوجه کرد. امروز، موج عظیمی از عواطف انسانی در سراسر دنیا، در میان آحاد مردم، انجمنهای انسانی و سازمانهای مردمی، به وجود آمده است. مردم کشورهای مسلمان در آسیا و سایر نقاط، به صورت خودجوش احساس مسئولیت کردند، تا در این حادثه، به یاری برادران مسلمان عزیزشان بشتابند. دولتهای بسیاری چه اروپایی و چه آسیایی در این حادثه به کمک ملت ایران شتافتند و احساس عظمتی را که از ملت ایران، در دلهای مردم و دولتها و دولتمردان وجود دارد، مجسم کردند. بیانات در جمع فضلا و طلاب و روحانیون مشهد1369/01/04 در همهی شئون روحانیت و وظایفی که علمای دین و روحانیون و ملبسان به این لباس دارند، این اصلاح نفس لازم است و ما باید این مسئولیت را حس کنیم. قدم اول این است که ما احساس بکنیم مسئولیت اصلاح نفس را داریم؛ اصلاح از لحاظ اخلاقی و روحی و تدارک کردن اخلاص و قصد قربت و اجتناب از گناه؛ همانکه امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) فرمود: «و لکن اعینونی بورع و اجتهاد و عفّه و سداد»؛ یعنی تلاش دائم برای درست حرکت کردن و منحرف نشدن و عفت و سداد. این احساس را باید بکنیم و به اصلاح فکر و اصلاح بینش و اصلاح سلیقهی معوج اگر خدای نکرده در ما هست و اصلاح مذاق و مشرب دینی و فقهی و کلامی و سیاسی و غیره توجه کنیم. امام فقید عظیمالشّأن (رضوان الله تعالی علیه) که حقاً از همه جهت اسوه بودند این کلمهی «همه جهت» را من با توجه عرض میکنم واقعاً از هر بعدی انسان نگاه میکند، میبیند جا دارد که انسانها و طلاب علم و روّاد طریق هدایت مردم، به ایشان اقتدا کنند. آن بزرگوار در قم، اولین روزی که برای درس روی منبر نشستند، من در درسشان حاضر بودم. ایشان قبلًا روی زمین مینشستند و درس میگفتند و بعد از چندی که جمعیت زیاد شد و طلاب میخواستند چهرهی ایشان را زیارت کنند و صدایشان را درست بشنوند، اصرار کردند که روی منبر بنشینند. گمان میکنم ایشان بعد از رحلت مرحوم آیتاللّه العظمی بروجردی (رضوان اللّه علیه) این را قبول کردند. تا آن بزرگوار حیات داشتند، ایشان منبر ننشستند. این بزرگوار، آن روز را تماماً به نصیحت گذراندند. اولین مطلبی که بعد از «بسم اللّه» فرمودند، این بود که مرحوم آقای نائینی (رحمة اللّه علیه)، روز اولی که برای درس روی منبر نشست، گریه کرد و گفت: این همان منبری است که شیخ انصاری (ره) روی آن نشسته، حالا من باید روی آن بنشینم. ایشان از همینجا، شروع به نصیحت کردن طلاب کردند که بفهمید چه کاری میکنید و چقدر این مسئولیت سنگین است. البته جزئیات فرمایشهای آن روز، الآن در ذهنم نیست. ایشان در آن روز که این صحبتها را میکردند، در حد یک مدرّس بزرگ و یک فقیه عالیمقامِ مهیای مرجعیت بودند. احساس مسئولیت، اینقدر مهم است. از آنجا بگیرید، تا معممان و روحانیونی که در طبقات پایینتر هستند، تا برسد به یک مرثیهخوان و یک روضهخوان معمولی، که او هم در آن کاری که بر عهده گرفته، باید احساس مسئولیت بکند. اگرچه رتبهی وجودی شغل در مورد چنین کسی، به مراتب ضعیفتر از رتبهی وجودی شغل در مورد یک مدرّس عالیمقام است، لیکن این فرد هم باید احساس مسئولیت بکند. یکوقت در جمع آقایان گفتم، شاید هم خودتان دیده باشید که محدّث عالیمقام، مرحوم آقا میرزا حسین نوری (رضوان الله تعالی علیه)، کتابی به نام «لؤلؤ و مرجان» دارند. دنبالهی اسم لؤلؤ و مرجان، این است: در شرایط پلهی اول و دوم منبر روضهخوانان. ایشان یک کتاب نوشته است که نگویند حالا ما که ادعای علم و اجتهاد و ارشاد مردم را نداریم؛ فقط روضهخوانیم! سابق که این منبرهای چند پله بود، همه نمیرفتند که آن بالای منبر بنشینند. وعاظ درجهی اول این کار را میکردند، لیکن متوسطان و پایینها، همین پلهی اول مینشستند و این حرمت را نگه میداشتند. کار خوبی هم بود، حالا هم خوب است که همین مراعاتها بشود و هرکسی حد خودش را رعایت بکند. تا همین زمانهای ما هم بود. مثلًا یک نفر که فقط مسئله میگفت، آن بالا نمیرفت. همین فرد، اگر میخواست از روی کتاب مسألهیی بگوید، یا اگر یک نفر میخواست روضه بخواند، پلهی اول و دوم مینشست. همین هم شرایطی دارد. پس، ببینید که احساس مسئولیت باید باشد. چرا ما باید این احساس مسئولیت را بکنیم؟ به خاطر همان خطورت مسئولیتی که در ما هست. روی این «هیچوقتهایی که در اول صحبتم عرض کردم، دقت کنید. هرکدام از این تحدیدها، لازمهیی دارد. یک روز بود که حد اکثر شعاع وجودی یک روحانی، عبارت از این بود که رسالهیی بنویسد که در آن، فقط احکام عملیِ فردی و نه اجتماعی مندرج است؛ یا تعدادی از این رسالهها را بین مقلدانش منتشر کند، که بخش کوچکی از زندگی مقلدان، برطبق این رسالهها عمل میشد. آنها هر کاری که میکردند، بر اساس اقتضای روز و سیاستها و نظام اجتماعی و حکومت بود. تمام امور اقتصادیشان، زندگیشان، اخلاقشان، رفتارشان، در چارچوب آن سیاستها و اقتضائات رقم میخورد. بیانات در حرم مطهر رضوی در آغاز سال 691369/01/02 دشمن قادر بر شکست دادن این انقلاب و این ملت نیست؛ که البته شما میدانید و رفتارتان نشان داده است که به این حقیقت واقفید. مادامی که ملت در صحنه است و احساس مسئولیت میکند همچنان که امروز همهی قشرهای ملت ما در صحنهاند و احساس مسئولیت میکنند مادامی که ملت متمسک به اسلام و قرآن است که تمسک به اسلام و قرآن، در میان ملت ما روزافزون است مادامی که وحدت کلمه در میان ملت ما حکمفرماست که بحمد اللّه وحدت کلمه در میان ملت ما چشمگیر است دشمن هیچ چاره و سرانجامی جز ناکامی و یأس ندارد. شما دشمن را مأیوس کردهاید. بیانات در دیدار مسئولان کشوری و لشکری در نخستین روز از سال نو1369/01/01 این، وضع ملت ماست که دنیا را اینگونه به وظایف و حقوقشان آشنا کرده است. بار این مسئولیت، بر دوش شما، بخصوص مسئولان است. باید احساس کنیم که چه مسئولیت سنگینی بر دوش ماست. باید مسئولیت به سرانجام رساندن این بارِ سنگین را درک کنیم. ما باید لحظهیی غفلت و کوتاهی نکنیم؛ لحظهیی سردی و یأس و افسردگی را در هیچکس حتّی در خودمان تحمل نکنیم. بیانات در مراسم اعطاى نشان به فرماندهان عملیّاتهاى کربلاى پنج و کربلاى هفت1368/11/15 اگر از کسانى که در ارتش و سپاه هستند -بخصوص آن کسانى که در ردههاى نسبتاً بالاى ارتش و سپاه هستند- چیزى شنیده بشود، قطعاً قابل قبول و قابل پذیرش نیست. اگر کسى بگوید من امنیّت شغلى ندارم، باید اشکال را در خودش جستجو کند؛ باید دید در درونش چیست که احساس امنیّت نمیکند. اگر کسى بگوید من آیندهی سازمان خودم را نمیدانم، باید دید ایراد در ذات او چیست؛ آن را باید پیدا کرد؛ وَالّا آینده روشن است، کاملاً واضح است. وجود این دو سازمان رزمى براى حفظ این کشور و این انقلاب لازم است؛ باید کار کنند، باید هم در آن محدودههایى که مشخّص شده، با هم همکارى کنند. و من در مورد تمام این جزئیّات و این خصوصیّات، احساس مسئولیّت میکنم. بنده نمیتوانم قبول بکنم که کسى آنجا بنشیند و بدون هیچگونه احساس مسئولیّتى دهنش را باز کند و راجع به هر یک از این دو سازمان یک چیزى بگوید. این امانتى است دست من سپرده؛ من باید این امانت را حفظ کنم. بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران1368/11/09 این آیه، در طول زندگى امام فقید عزیزمان در مدّ نظرش بوده. من سالها پیش آن نوشتهی ایشان در دفتر یادبودهاى مرحوم وزیرى(۴) را خودم در یزد زیارت کردم. آن مرحوم من را به منزلش برد و با یک تفصیلاتى، این نوشته را که در یک صندوقچهاى گذاشته بود و تقریباً یک گوشهاى در خانهاش مخفى کرده بود، آورد و باز کرد و این نوشتهی امام را -که در سالهاى دههی بیست نوشتهاند- به من نشان داد که «قیام لله». اصلاً محور حرف در نوشتهی ایشان قیام لله است و آن ذهن جوّالِ(۲) وسیع و دید حکیمانهی ایشان، این قیام لله را در آن دوران که [مردم] تازه از اختناق رضاخانى بیرون آمده بودند، منطبق کردند بر کارهایى که به نظر شریف ایشان در آن اوقات میشده انجام بدهند و باید افراد انجام میدادند و احساس مسئولیّت میکردند. یکى دو صفحه نوشته بودند. آن نوشته، حاکى از یک حرکت ارتجالى(۸) نیست؛ و معلوم میشود در ذهن شریف ایشان «اَن تَقوموا لِله مَثنیٰ وَ فُرادیٰ»(۹) سابقه دارد. در تمام مراحل زندگى اماممان، بحمدالله دیگر چیز پوشیدهاى در کلّیّات باقى نماند؛ ماها و شما و همهی ملّت ایران دیدند که حرکت ایشان براى خدا است، گفتنش براى خدا است، امتناع از گفتن و سکوتش هم براى خدا است؛ هر کارى که ایشان انجام میداد، با قصد قیام لله بود. و تنها همین یک چیز هم بود که موجب شد به دست آن بزرگوار -که قطعاً مرتبهی تالىِ(۱۰) پیغمبران و ائمّه بود- یک معجزه اتّفاق بیفتد. این چیزى که اتّفاق افتاده، یک معجزه است. این تحوّل عظیم جهانى به دنبال انقلاب اسلامى، یک معجزه است. این معجزه به دست امام اتّفاق افتاد و امام هم با تکیه به «اَن تَقوموا لِله» توانست این کار را بکند. بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان و طلّاب بهمناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه1368/09/29 امروز، یکی از حساسیتهای استعمار و استکبار و امریکا و صهیونیستهای طراحِ فساد در عالم عبارت است از اینکه نگذارند کشورهای برخوردار از نظام انقلابی، از لحاظ علمی پیشرفت کنند. این حساسیت، نسبت به کشور ما مضاعف است؛ چون حساسیتی که آنها نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی دارند، نسبت به هیچ انقلاب دیگری نداشته و ندارند و نخواهند داشت. البته اگر در آینده، انقلاب غیر اسلامیای تحقق پیدا کند، این حساسیت را نخواهند داشت. امروز، کسانی که میتوانند دانش را در این کشور رشد بدهند، باید احساس وظیفهی مضاعف کنند؛ چون دشمن نمیخواهد بگذارد ما روی پای خودمان بایستیم. روی پای خود ایستادن، آن وقتی تحقق پیدا خواهد کرد که علم از درون خود ما بجوشد و ما دست گدایی به سمت دشمنانمان دراز نکنیم. استعدادهای خوب و برجسته، دانشآموزان تیزهوش و کسانی که میتوانند برای آیندهی کشور مفید باشند، بایستی خیلی احساس وظیفه و مسئولیت کنند. البته خیلی هم باید خوشحال باشند که علیرغم میل دشمنان، میتوانند برای کشور و ملتشان مفید و مؤثر باشند. بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم1368/09/07 امروز، انقلاب اسلامیِ پیروزمندی بر محور حوزهی علمیه به پیروزی رسیده و نظامی به وجود آمده است. حوزه، در این نظام که بیگانه نیست؛ بلکه از لحاظ حرمت و تأثیر واقعی و آیندهنگری، محور و هستهی مرکزی است- در اینکه بحثی نیست. امروز، بهانهها منقطع است و همه باید برای ساختن و اصلاح حوزه- و اگر این تعبیر به گوشها سنگین نیاید، بگوییم برای مدرنیزه کردن حوزه- منطبق با نیازها بکوشند. همه مسئولیت دارند و تمام کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند- از طلّاب تا فضلای جوان تا مدرّسان و مراجع عظام (أعلی اللّه کلمتهم) تا مسئولان کشور و مؤمنان و علما و دینباوران و مخلصان دانشگاهی که در سطح کشور هستند- هرکدام میتوانند سهمی در این کار داشته باشند. البته در این مورد، من برای خودم احساس مسئولیت میکنم و در حیطهی خاصی، آنچه را هم که احساس کنم تکلیف من است، إن شاء اللّه آن را انجام خواهم داد و منتظر نمیمانم که شرایط خاصی پیش بیاید. اگر واقعاً در این زمینه تکلیف شرعی فعلی منجّزی را احساس کنم، در آن حدی که به من مربوط خواهد شد، به فضل پروردگار معطل نخواهم ماند؛ لیکن تکالیف عمدهیی بر دوش شما آقایان فضلای حوزه و مدرّسان و عامهی طلّاب و حضرات مراجع عظام است. بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم1368/09/07 اگر بتوانید کاری بکنید که هر طلبهی احساس مسئولیتداری در قم، صبح که بلند میشود، همچنان که به فکر برنامهی درس و بحث روزانهاش است، بداند که برای آن هدف چهکار باید بکند. این، شکل ایدهآل کار است و حد اعلی میباشد. لیکن اگر این کار هم نشود، همین اندازه معلوم باشد که شما میخواهید ده سال دیگر چه اتفاقی در قم بیفتد و حوزه در ده سال دیگر چه فرق و تفاوتی با امروز داشته باشد. این، تعقیب همان هدف است. این را مشخصش کنید و بر اساس آن هدف، برنامهریزی نمایید. بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم1368/09/07 نظامی بر اساس اسلام تحقق پیدا کرده است و موفقیت و عدم موفقیت آن در دنیا و تاریخ، به حساب اسلام گذاشته خواهد شد؛ چه من و شما بخواهیم و چه نخواهیم. این نظام، بر محور تفکرات اسلامی بنا شده و بایستی بر محور مقررات و بینشهای اسلامی اداره بشود. این تفکرات و بینشها و مقررات، در کجا بایستی تحقیق و تنقیح بشود؟ این استفهامها، در کجا باید پاسخ داده بشود؟ اگر حوزهی علمیهی قم که امروز در کشور ما و بلکه در عالم تشیع، مادر و محور حوزههای علمیه است و در درجهی بعد بقیهی حوزهها، تنقیح و تبیین مقررات و احکام و معارف اسلامی را- که نظام با آنها حرکت خواهد کرد- به عهده نگیرند، چه کسی باید به عهده بگیرد؟ حوزهها بایستی این مسئولیت را احساس بکنند. خطبههای نماز جمعهی تهران1368/07/28 همه تکلیف دارند این روح اعتماد را در دلها راسخ کنند. کسی مجاز نیست که این روح اعتماد را از مردم بگیرد و دلهای آنان را متزلزل کند. اینکه بعضی اینجا و آنجا بنشینند و بدون اینکه احساس مسئولیت بکنند، اعتماد مردم نسبت به مسئولان را متزلزل نمایند، یک عمل غلط و غیر انقلابی و غیر اسلامی انجام دادهاند. مردم باید به رانندهای که این قطار یا این اتوبوس را میراند و جلو میبرد، اطمینان داشته باشند تا به او امکان بدهند و کمک کنند که این قافله را به منزل برساند. اگر روح بیاعتمادی حاکم شد، او هم نمیتواند کار کند، اینها هم نمیتوانند کمک کنند. خطبههای نماز جمعهی تهران1368/07/28 مردم مسلمان در ایران و جامعهی اسلامی، باید نسبت به سرنوشت کشور و بازسازی آن، احساس وظیفه کنند. هیچکس نباید در کاری که انجام میدهد، هدف سازندگی جامعهی اسلامی را فراموش کند؛ و لو کاری که شما میکنید، برای زندگی خودتان باشد. همهی مردم حق دارند برای اعاشه و زندگی و تأمین آتیهی شخصی و خانوادگی خود کار کنند؛ اما در این تلاش و کاری که انجام میدهید، مسألهی سازندگی کشور هم باید مورد نظر باشد. یعنی اگر کاری که شما انجام میدهید، برای خود شما خوب است، اما برای ایران مضر و برای سازندگی کشور بد و مزاحم است، این کارِ شما نامطلوب است و درست نمیباشد. بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضاى هیئت دولت1368/06/08 برای شما برادران هم که با این مجموعه و با ایشان کار میکنید، یقیناً تبریک جداگانهیی لازم است. تبریک دیگر به شما، بهخاطر ابراز اعتماد مجلس شورای اسلامی است. بحث این دو سه روز مجلس، بسیار جالب و حقیقتاً استثنایی و حاکی از آزادی کامل بود که البته، یکی از امتیازات بزرگ کشور و مجلس ما همین است. کسانی که در اصول حکومت اسلامی و آزادی کامل اسلامی در کشور تردید میکنند، این امتیاز بزرگ مجلس ما را ببینند که نمایندگان، با کمال شجاعت و صراحت و احساس وظیفه، نظر موافق و مخالف خود را بیان میکنند. این، نعمت بزرگی است که ما از آن برخورداریم. در این ایام، احساس مسئولیت بسیار خطیر مجلس نیز در دادن رأی اعتماد به همهی اعضای کابینه آشکار شد و نشان داد که مجلس شورای اسلامی، حقیقتاً واقعیات و مصالح کشور را خوب درک میکند و خود را در مقابل حقایق موجود و مردم، مسئول میداند. دلیل بزرگ آن، همین بود که این رأی اعتماد بالا را به شما اعضای کابینهی جدید داد. من، از همهی نمایندگان مجلس شورای اسلامی- بخصوص برادران و خواهران متدین و حزباللّهی- که با رأی مثبت خود، امکان شروع به کار کابینه را در اسرع وقت فراهم کردند، تشکر میکنم. البته، ما در آینده با شما برادران تبادل نظر و همفکری و همکاری مستمر خواهیم داشت. بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى1368/05/15 وقتیکه بزرگان قوم و علمای امت و موجّهان میان مردم و متشخصان و مسئولان قشرهای مختلف، احساس مسئولیت میکنند و عظمت بار و مسئولیت و هدفهایی را که در مقابل داریم، به خوبی تشخیص میدهند و خودشان را سهیم میدانند و همکاری میکنند، در این صورت این ظرفیت را داریم که به فضل پروردگار، خود را به هدفهای عالی این انقلاب نزدیک کنیم. بیانات در مراسم اعطاى حکم تنفیذ ریاست جمهورى به حجّتالاسلام والمسلمین اکبر هاشمیرفسنجانى1368/05/12 مکرّر اتفاق افتاد که سر قضایای مختلف، با برادران مسئول مینشستیم و فکرهایمان را تبادل میکردیم و مشکل را در مجموعهیی میگذاشتیم و خدمت امام (ره) میبردیم و او بود که با نظر صایب و ارادهی قوی و ایمان و توکل بینظیر خود، مشکل را حل میکرد. خدا شاهد است که در مدت عمر خود، کسی را در این حد از توکل و حسن ظن به خدا ندیده و نشنیدهام. او، مشکل را حل و گره را باز میکرد. امروز، این پدر خانواده و آن متّکای محکم و کسی که خاطرمان آسوده بود که در مشکلات، به او مراجعه خواهیم کرد، در میان ما نیست. در چنین شرایطی، باید مثل همهی خانوادههایی که پدر و بزرگ خود را از دست میدهند، عمل کنیم. در چنان وضعیتی، هرکدام از افراد خانواده، به نوبهی خود احساس مسئولیت تازهای میکنند و گاهی یک جوان پانزدهساله که تا دیروز مشغول بازی یا درس خواندن بود و احساس مسئولیتی نمیکرد، امروز در خانه، چهرهی یک مرد را به خود میگیرد و احساس میکند که بایستی او هم به سهم خود، نقشی داشته باشد و مقداری از این خلأ را پر کند. پیام به ملّت ایران بهمناسبت چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینى (قدّس سرّه الشّریف)1368/04/23 به طور حتم، اگر بانوان کشور ما این حضور فداکارانه و مواج از آگاهی و اراده و ایثار را از خود نشان نمیدادند، سرنوشت انقلاب و جمهوری اسلامی چیز دیگری میبود و هرگز این توفیقات بزرگ تاریخی- نه در پیروزی انقلاب و نه در حوادث بعد از آن- به دست نمیآمد. نقش زنان در انقلاب، ثابت کرد که زن در سایهی ایمان و آگاهی و به دور از منجلاب فسادی که دنیای غرب برای او درست کرده است، میتواند نقش اول را در تحولات تاریخی و جهانی ایفا کند. ثابت کرد که افتخار و عظمت زن، در چیزهایی که دستهای آلودهی صهیونیسم برای او در دنیای منحط کنونی فراهم آورده، نیست؛ بلکه زن در سایهی طهارت و عفت و احساس مسئولیت است که میتواند دوشادوش مردان و در مواردی جلوتر از آنان، گام بردارد. بیانات در دیدار مدرّسان، فضلا و طلّاب حوزهی علمیّهی مشهد1368/04/20 در حقیقت از نظر ناظران جهانی، قبة الإسلام و عَلَم و مظهر جامعهی نمادین اسلام اینجاست. اگر ما ضعیف و بد عمل کنیم و نتوانیم احکام اسلامی و عدالت اجتماعی را استقرار ببخشیم و استعدادها را جوشان سازیم و از آنها استفاده کنیم و نتوانیم اخلاق اسلامی را در جامعه رواج دهیم و روابط انسانها را به صورت مطلوب تنظیم کنیم، قضاوت دنیا این خواهد بود که اسلام نتوانست به وعدههای خود عمل کند. میبینید که این مسئولیت فقط بر عهدهی ماست، و علمای کشورهای دیگر که با نظامهای متفاوت زندگی میکنند، این احساس را در خود ندارند. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1368/04/13 آنچه مهم است، این است که همهی آحاد جامعه در هرجای کشور که هستند، برای آبادانی و سازندگی کشور احساس مسئولیت کنند؛ وظیفهی اول ما همین است. ما در دوران بعد از جنگ هستیم و باید همهی نیروهای خود را برای آبادانی و عمران واقعی و توسعهی حقیقی کشور متمرکز کنیم؛ کاری که هیچوقت کشور ما به صورت درست از آن برخوردار نبود. بعد از انقلاب که میخواستیم مشغول سازندگی شویم، دشمن جنگ را بر ما تحمیل کرد؛ حالا هم با کارشکنی در مسألهی قطعنامه، اخلالگری میکنند؛ اما بالاخره بر این مشکلات فایق خواهیم آمد. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1368/04/04 وظیفهی مردم مؤمن- خصوصاً جوانان- این است که اولًا مغرضان را بشناسند و آنها را با آدم خیرخواه اشتباه نگیرند؛ ثانیاً افراد غافل را آگاه کنند و راه را به آنها نشان دهند. شما جوانها که روحیه و نشاط و توان بالایی دارید، باید مسئولیت بیشتری را بر دوش خود احساس کنید. آگاه کردن مردم، هوشیار بودن و دشمن را در هر چهره و لباسی شناختن، اساسیترین تکلیف ماست. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1368/03/30 دشمن علیرغم تظاهر به قدرت، قدرتمند نیست. قدرت استکبار، قدرت مادّی است، و قدرت مادّی توان مقابله با قدرت معنوی و انسانی را ندارد. آنجا که دلها و دستها و زبانهای یک ملت باهم یکی باشند و همه در راه هدفهای والای اسلام و انقلاب احساس مسئولیت کنند، استکبار جهانی و دیگر قدرتها نمیتوانند ضربه وارد کنند و آنها را از میدان خارج سازند. ده سال است که استکبار نسبت به ملت ایران سختگیری میکند؛ اما ثبات ما روز به روز بیشتر شده و قدرت کاری ما بالاتر رفته است. بیانات در دیدار وزیر و کارکنان وزارت اطّلاعات1368/03/30 اگرچه دستگاه اطلاعاتی ما جوان است و در دنیا هم تنهاست و از کمکهای معمولی و رایج - که معمولًا دستگاههای اطلاعاتی بهرهمندند- بیبهره است، اما همان روح ایمان و خلوص نیت و احساس وظیفه و تعهد و اعتنا و پایبندی به ارزشهای اخلاقی، کارایی بیشتری به شما میبخشد و نقصهای دیگر را جبران میکند؛ قدر این روحیه را بدانید. یکی از عوامل موفقیت دستگاههای اطلاعاتی ما، که از اول انقلاب تا کنون خودش را نشان داده است، احساس مسئولیت عمومی مردم نسبت به تحرکات دشمن و آمادگی آنها برای دفاع از مرزهای انقلاب است. این حالت، امروز هم در مردم وجود دارد. نظام جمهوری اسلامی با هدفهای انسانیای که دارد و با ارادهی قاطعی که در حفظ استقلال و شرف انسانی و ملی از خود نشان میدهد، طبعاً در دنیا با دشمنهای بزرگی مواجه میباشد. طبیعت نظامهای قلدر این است که با هر ملتی که داعیهی استقلال داشته باشد، برخورد کنند. بیانات در آیین گشایش کنگره جهانی حافظ1367/08/28 من امروز مایل بودم بتوانم یک بحث مورد قبول خود حد اقل در این مجمع شما داشته باشم. ارادت به حافظ و احساس مسئولیت در مقابل پیام حافظ و جهانبینی او و نیز زبان او، من را وادار میکند و میکرد به شرکت در این اجتماع و همکاری با شما؛ امّا وقت و گرفتاریهای من به من اجازه ندادهاند و نمیدهند که آنچنانکه دلخواه یک دوستدار حافظ است، در بارهی او حرف بزنم و بیان کنم. |