news/content
پیوندهای مرتبطخبرخبرصوتصوت
نسخه قابل چاپ
1372/06/03

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضاى هیئت دولت

به مناسبت گرامیداشت هفته‌ى دولت

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

اوّلاً لازم است به برادران عزیزمان به خاطر شروع این مسئولیّت جدید و بسیار مهم(۲) تبریک عرض کنم. اگرچه وقتى انسان این چهرههاى نورانى وزراى جمهورى اسلامى را مشاهده میکند و نگاهى میکند به طهارت و تقوا و خداترسى و دینباورى آنها، احساس میکند که این تبریک را بایستى به مردم گفت که بحمدالله مسئولینى دارند معتقد، متدیّن، علاقهمند به کار، عاشق به خدمت. و امیدواریم که انشاءالله این دولت مصداقى باشد براى همان دولت کریمهاى که در دعاى افتتاح میخوانیم(۳) و از خداى متعال آن را درخواست میکنیم.

لازم است که تجلیل شایستهى خودمان را نسبت به شهداى گرانقدر دولت جمهورى اسلامى، شهید رجائى و شهید باهنر، همین جا عرض بکنیم؛ و همینطور بقیّهى شهداى عزیزى که در طول این چهارده پانزده سال، با قبول مسئولیّتهاى بزرگ، خودشان را در معرض خطرات عظیمى قرار دادند و به شرف شهادت هم نائل آمدند. خداوند انشاءالله درجات آنها را عالى کند و آنها را با اولیائشان محشور کند.

و البتّه سپاس بزرگتر و تجلیل بیشتر، از روح مطهّر امام بزرگوارمان است که این راه را ایشان باز کرد؛ این فرصت را ایشان و همّت بزرگ آن مرد بود که به همه بخشید که هر کسى بتواند به قدر توانایى خودش و شوق و علاقهى خودش به مردم در جمهورى اسلامى خدمت کند.

بعضى از برادران وزرائى که در دورهى قبل بودند و ما در سالهاى دیگر ــ در هفتهى دولت ــ آنها را زیارت میکردیم، در جمع شما نیستند و در این کابینه حضور ندارند؛ بنده تکلیف خودم میدانم که از زحمات آن آقایان و برادران عزیز هم تشکّر کنم که حقّاً و انصافاً هر کدام از آنها به سهم خودشان در آن صحنهاى که مسئولیّتشان بود، تلاشهاى فراوانى کردند، کار زیادى کردند و خداوند انشاءالله از آنها قبول بکند.

آنچه براى بنده و شما آقایان ــ که این توفیق را پیدا کردهایم که بتوانیم به مردم خدمت بکنیم ــ همیشه باید مطرح باشد، به نظر من همین مسئلهى «خدمت» است. ما فرق جمهورى اسلامى را با دیگر دستگاههایى در دنیا که مادّى هستند و مبتنى به یک فکر الهى نیستند، عمدتاً در زمینهى مسائل انسانى، در همین یک نکته میدانیم که در جمهورى اسلامى، وزیر و مسئول و رئیسجمهور و مدیر در هر سطحى که هست، نیّت اصلىاش این است که به مردم خدمت کند و کمک کند به اشاعهى فکر الهى و آن حیات طیّبه و شایستهاى که خداى متعال براى انسانها مقرّر فرموده. اصل این است؛ برخوردارىهاى شخصى هدف نیست؛ مدیر، براى خود کار نمیکند. واقعاً هستند در مدیران ما کسانى که اگر انسان نگاه بکند در طول فعّالیّتهاى روزانهى اینها، میبیند که در دورهى سال شاید یک بار یا دو بار هم اینها براى خودشان کارى نمیکنند؛ یعنى فرصت نمیکنند که به خودشان برسند و مسائل شخصى خودشان را حتّى دنبال بکنند و غالباً خیلى از اینها مسائل شخصىشان هم میماند. وقتشان، فکرشان، همّتشان، صرف خدمات به مردم است. این، آن خواستهى اصلى است و شما آقایان این نکته را باید یک لحظه از نظر دور ندارید که هدف، خدمت کردن است.

البتّه خدمت تعابیر مختلفى دارد؛ هر کسى ممکن است یک کارى را خدمت بداند. ما یک دیدگاهى داریم، یک فکرى داریم، یک مکتبى داریم که اساس این نظام، بر آن بنا شده و آن مکتب اسلام است؛ آن تفکّر الهى و تفکّر توحیدى است؛ آن همان فکرى است که این تودههاى عظیم ملّت به خاطر آن جوانانشان را حاضر شدند بدهند و در راه خدا از همه‌‌چیز خودشان بگذرند و پشت سرشان را نگاه نکنند. خدمت یعنى آنکه در این راه حرکت بکنیم که این راه خودش متضمّن خدمت به مردم است؛ این، آن اصلِ مسئله است که ما در هر لحظهاى باید به یاد این باشیم.

البتّه شماها معتقد به این معنا هستید، عامل به این معنا هستید، سالک این راه هستید؛ منتها انسان فراموشکار است. اینکه ما عرض میکنیم، براى خاطر آن است که انسان احتیاج دارد به تذکره؛ به دائماً توجّه دادن. همه محتاجند؛ ما بزرگانى را مىشناسیم از اهل سلوک، اهل اخلاق و سلوک اخلاقى که اینها به کسانى میگفتند که بنشین و من را نصیحت کن؛ براى خاطر اینکه انسان به نصیحت احتیاج دارد، به تذکّر احتیاج دارد. شما دائم باید خودتان را متذکّر نگه دارید و ترتیبى بدهید که متذکّر بمانید؛ به روایات اخلاقى مراجعه کنید، به کتب اخلاقى مراجعه کنید؛ آنچه را در فضیلت خدمت به مردم است و آن چیزى که فلسفهى حکومت را در اسلام مشخّص میکند، آنها را بخوانید.

اصلاً معناى حکومت چیست؟ معناى حکومت این است که انسان حقّى را احقاق کند؛ عدلى را برپا بدارد. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در آن صحبتى که معروف است و همه شنیدهاید، فرمودند که این حکومت، به قدر این کفش یا بندِ این کفش براى من ارزش ندارد؛ بعد فرمودند «اِلّا اَن اُقیمَ حَقّاً»؛(۴) مگر اینکه من حقّى را اقامه کنم. در این راه، انسان هر چه بکشد و هر چه زحمت تحمّل بکند و هر چه اضافه کار کند و هر چه شب بىخوابى بکشد و هر چه محرومیّت از آن چیزهایى که به طور معمول افراد جامعه دارند، تحمّل بکند، حقّش است؛ جا دارد؛ یعنى در این صورت، انسان ضرر نکرده. باز از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) است در یکى از این خطبهها که میفرماید حاضرم ــ یعنى مضمون این است ــ در راه اینکه اقامهى حقّى بکنم و ابطال باطلى بکنم، بر روى خارهاى سخت کشانده بشوم.(۵) به هر حال، این، آن چیزى است که مبناى کار ما است که بایست توجّه داشته باشید.

البتّه وقتى که من در این زمینهها با دوستان و برادران مسئول و مدیران کشور صحبت میکنم، با توجّه به اینکه من اغلب شماها را از نزدیک میشناسم ــ حالا شاید معدودى باشند که از نزدیک مثلاً ارتباط کارى نداشتیم امّا من با اغلب شما در طول این سالهاى متمادى از نزدیک همکارى و آشنایى داشتهام ــ و میدانم شما وضع فکرتان و کارتان چه جورى است و به حسنات شماها بیش از شاید سایر مردم آشنا هستم، تأکید عمدهى من بر روى گزینش همکاران است. من این را مکرّر عرض کردهام، باز هم عرض میکنم؛ به این نکته باید توجّه [کنید]. گاهى میشود که یک مدیرى در آن مجموعهى کارى خود، طبعاً به افرادى تکیه میکند و یک مدیر هم نمیتواند همهى کارها را شخصاً انجام بدهد؛ ناگزیر کسانى با اختیاراتى در یک مجموعههایى هستند که گاهى مىبینید در یک صراط دیگرى و در یک راه دیگرى حرکت میکنند؛ اوّلین ثمر تلخى که خواهد داد، این است که کار این مدیر را لنگ میگذارند. بعد هم البتّه کشور ضرر میبیند، اهداف ضرر میبیند، مردم ضرر مىبینند امّا اوّلین مشکلى که به وجود میآید، این است که خود این مدیر میبیند کارش پیش نمیرود؛ براى خاطر اینکه تکیه کرده به انسانهایى و آدمهایى که اینها اهل نیستند. در محیط وزارتخانه بایستى آن کسانى را آورد که به این راه و به این هدف از بُن دندان معتقد باشند؛ این شرط اوّل است. براى خاطر اینکه اگر از بُن دندان معتقد نباشند، اگر توانایى و کاردانى هم داشته باشند، آن توانایى و کاردانى در خدمت این راهى که شما برایش دارید تلاش میکنید به کار نخواهد افتاد؛ این چیز طبیعىاى است. باید معتقد باشند.

و بحمدالله امروز بعد از چهارده پانزده سال از انقلاب، دیگر آن دعواى تعهّد و تخصّصى که اوّل انقلاب بود، وجود ندارد. معنى ندارد که ما بگوییم «تعهّد یا تخصّص»؛ نخیر، هم تعهّد، هم تخصّص؛ زیرا که بحمدالله مدیران خوبى تربیت شدهاند، شخصیّتهاى برجستهاى هستند. ما الان اگر چنانچه واقعاً بخواهیم مدیران برجستهاى در سطح وزیر در این افراد انقلابى خودمان پیدا کنیم، تعداد بىشمارى را میتوانیم پیدا کنیم؛ یعنى واقعاً جمهورى اسلامى هیچ مشکلى از این جهت ندارد. و من قبول ندارم که ما دچار کمبود مدیر در سطوح بالا هستیم؛ ممکن است در سطوح متوسّط اینجور باشد [امّا] در سطوح بالا بحمدالله الان مدیران خوبى داریم و میتوانید از افراد مؤمن و معتقد استفاده کنید.

من اینجور میخواهم تعبیر بکنم ــ یعنى این تعبیر حاکى و گویا است ــ که در محیط وزارتخانه آن جوّ حزباللهى را غالب کنید؛ با همان بار معنایى که کلمهى حزباللهى دارد. آدمهاى متدیّن بر سرنوشت تشکیلات حاکم باشند. البتّه در سطوح مختلف، انسان میتواند از همهى کسانى که اندک چیزى بلدند و با ما هم همعقیده نیستند و میگویند هم که همعقیده نیستیم، استفاده کند؛ حرفى نیست. بنده در بخشهاى مختلف کشور مىشناسم قسمتهایى را که آن مدیرى که آنجا در آن قسمت کار میکند و خدمت میکند ــ البتّه یا مدیر در سطوح پایین یا یک کارشناس متخصّص ــ اعتقادى هم به این راه ما و انقلاب ما ندارد امّا خودش را در خدمت این مدیریّت قرار داده، در خدمت این تشکیلات یا این وزارتخانه یا این اداره قرار داده. به این شکل میتوانید از خدمات افراد استفاده کنید امّا آنهایى که تعیینکنندهاند، راه را مشخّص میکنند و بخصوص در سطوح بالاى مدیریّت و نیز در سطوح کارشناسىهایى که خطدهنده هستند، افرادى را باید انتخاب کنید که اینها آن روحیهى انقلابى و اسلامى عمیق را داشته باشند؛ این، آن اساس کار است که اگر شد، به اعتقاد بنده تمام این هدفهایى که شما براى خودتان مشخّص کردهاید، در برنامههایتان آوردهاید، در سخنرانىها و بیاناتتان اظهار کردهاید، همه تحقّق میپذیرد.

ما بحمدالله چیزى کم نداریم. من به این معنا هیچ اعتقادى ندارم که جمهورى اسلامى از برآوردن آن خواستهى خودش ــ خواستهى انقلاب ــ که تشکیل یک جامعه بر اساس «عدالت اجتماعى» و «رفاه عمومى» است، ناتوان است؛ نه، من به هیچ وجه به این اعتقاد ندارم. و به این هم که ما در این قضیّه نیاز به تکیهى به دیگران داریم، اصلاً اعتقادى ندارم. البتّه مراودهى با دیگران، استفادهى از دیگران، همکارى با دیگران، داد و ستد با دیگران، با حدود و ثغورى که قانون و تدبیر مدیران بالا و سیاستهاى کشور مشخّص میکند، اینها همیشه خوب است، در همهى سطوح خوب است لکن تکیه نه، اتّکاء و استناد و ناتوانى بدون آن نه؛ چنین چیزى را من اعتقاد ندارم.

و اساس هم در کار و ادارهى تشکیلات کشور همین است که بارها هم تکرار شده: عدالت اجتماعى. در تمام آثار دینى که شما نگاه میکنید، هدف و غایت براى حرکت جامعهى اسلامى، تشکیل جامعهى عادله است؛ راجع به امام زمان که اینهمه اثر هست، در اغلب اینها گفته میشود که این بزرگوار تشریف مىآورند تا اینکه جهان را پُر از عدل بکنند. بیش از آنچه گفته شده پُر از دینِ حق بکنند، گفته شده پُر از عدالت بکنند؛ یعنى آنکه در درجهى اوّل مطرح است، عدالت است که بایستى این انجام بگیرد.

همین طور که جناب آقاى هاشمى اشاره کردند ــ که من هم واقعاً یکى از آرزوهایم این است ــ نگاه به مناطق محروم کشور و طبقات مستضعف کشور و آن مناطقى که مورد بىمهرى دستگاههاى طاغوتى در گذشته قرار گرفتهاند، از جملهى کارهاى بسیار لازم و واجب است که [اگر] آقایان در هر جایى که هستند، چه در کارهاى اقتصادى، فنّى، علمى، فرهنگى، این چیزها را انشاءالله دنبال بکنند، همانى خواهد شد که مردم و مجلس شوراى اسلامى از شما متوقّع هستند.

اگرچه توصیه نمیخواهد و بحمدالله اینجور است لکن حالا تأکیداً عرض میکنیم که همکارى با قواى دیگر هم ــ قوّهى قضائیّه و قوّهى مقنّنه ــ مسئلهى بسیار اساسى و مهمّى است؛ همکارى و روش مهربانانهاى که در این بُرههى اخیر بحمدالله بوده. قوّهى قضائیّه فعّال است، باتلاش است، مشغول خدمات باارزشى است؛ قوّهى مقنّنه با احساس مسئولیّت، با دلسوزى در مسائل حرکت میکند، مشى میکند؛ شماها هم که بحمدالله دولت برگزیدهى مردم و نمایندگان مردم هستید. و امیدواریم که این همکارى انشاءالله به بهترین شکلى انجام بگیرد و ادامه پیدا بکند.


[پیرامون تعیین] سیاستها هم همانطور که اشاره شد، انشاءالله یک چیزى را پیشنهاد خواهیم کرد.(۶) البتّه آنچه از طرف مسئولین ارائه شده، به عنوان سیاستها نیست، به عنوان برنامهى کلّى و آن تعبیر قانون اساسى نیست لکن آنچه ما در پاسخ ارائه خواهیم کرد، انشاءالله همان چیزى خواهد بود که عنوان سیاستها بر آن صدق بکند که آن چهارچوبِ کلّىاى خواهد بود انشاءالله براى برنامهریزىهاى کلان. شما در آستانهى برنامهى دوّم قرار دارید، انشاءالله که این حرکت بزرگ و این قدم بزرگ را هم بتوانید به بهترین وجهى بردارید و آن را پیش ببرید.

انشاءالله که خداوند شماها را موفّق بدارد. بنده دعا میکنم آقایان را و بخصوص جناب آقاى هاشمى را که خب واقعاً این مسئولیّت سنگین بر دوش ایشان هست. ایشان هم حقیقتاً جزو صلحاى زمان ما هستند؛ خدا را شکر میکنیم که این مسئولیّت به دست کسى مثل ایشان است. بنده بخصوص با نام و پیوسته ایشان را دعا میکنم و همچنین آقایان مسئولین را، شماها را و دیگران را. و امیدواریم که مشمول توجّهات ولىّعصر (ارواحنا فداه) باشید، مشمول دعوات زاکیهى آن بزرگوار باشید و بتوانید این بار سنگینى را که بر دوش دارید، به بهترین وجهى انشاءالله به سرمنزل برسانید.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
 
در ابتداى این دیدار، حجّت‌‌الاسلام والمسلمین اکبر هاشمىرفسنجانى (رئیسجمهور) گزارشى ارائه کرد.
دورهی دوّم ریاست جمهورى حجّت‌‌الاسلام والمسلمین اکبر هاشمىرفسنجانى و آغازبهکار دولت ششم
اقبال‌الاعمال، ج ۱، ص ۶۰؛ «اَللهُمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلَیکَ فى دَولَةٍ کَریمَة»
نهجالبلاغه، خطبهی ۳۳
نهجالبلاغه، خطبهی ۲۲۴
سیاستهاى کلان برنامه‌ى دوّم توسعه در تاریخ (۱۳۷۲/۸/۱۸) به دولت ابلاغ شد.

جمله‌های برگزیده این دیدار
آخرین‌ها
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی