1370/10/25
بیانات در دیدار وزیر، معاونین و مدیران کل وزارت آموزشوپرورش
بسم الله الرّحمن الرّحیم
(۱)
بنده باید تشکّر کنم از برادران عزیز که بار سنگینى را در سرتاسر کشور بر دوش دارید. خدمتگزاران کم
مدّعا و کم
توقّع و پُرکار نظام جمهورى اسلامى، شما فرهنگیان عزیز هستید؛ چه شما برادرانى که در کارهاى ادارى و مدیریّتها مشغول کارید، و چه کسانى که در بخشهاى آموزشى و تعلیم
و تربیت بچّه
ها مباشرتاً
(۲) مشغول تلاش هستند؛ همه واقعاً بار سنگینى و مسئولیّت بزرگى را دانسته و آگاهانه بر دوش گرفته
اید و با این مشکلاتى هم که هست ــ که آقاى دکتر نجفى اجمالاً اشاره کردند ــ این راه دشوار را دارید میپیمایید، بحمدالله خوب هم میپیمایید.
چیزى که در اهمّیّت آموزشوپرورش بنده عرض بکنم و شما ندانید، وجود ندارد. حقیقت مسئله همین چیزى است که همهى ما میدانیم؛ یعنى آیندهى کشور در دستهاى شما است؛ در دستهاى آموزشوپرورش و معلّمین کشور است. بهترین نسلها، آمادهترین آنها براى تعلّم و تربّى به تربیت اسلامى در اختیار شما هستند.
انقلاب یک حادثه است که اتّفاق مىافتد در یک نقطهاى از عالم و آثار معجزهآسایى هم نشان میدهد؛ بقا و استمرار این حادثه و برکات این حادثه مستقیماً و تحقیقاً ارتباط پیدا میکند با تربیت انسانها. اگر انسانهاى صالحى و عالمى باشند که درک کنند پیام انقلاب را و آن را حفظ کنند و به آن عمل کنند و آن راه را و آن جهت را پى بگیرند، انقلاب زنده است و مانده است و برکات آن خواهد رسید. اگر خداى نکرده در محیطى که انقلابى به وقوع میپیوندد، انسانها تربیت نشوند، به شکل صحیحى تربیت نشوند، اصول تربیت قلعوقمع بشود، به آن ریزهکارىهاى تربیتىِ اسلامى در محیط اسلامى پرداخته نشود، و خلاصه انسانهایى که هم آگاه باشند، هم دلسوز باشند، هم احساس مسئولیت کنند، هم کاردان باشند، هم خوشروحیه باشند پروریده نشوند، مطمئنّاً آن اساس اوّلى هم به خطر خواهد افتاد و ضایع خواهد شد. هرچه در دنیا شما مشاهده میفرمایید از آثار تلاشهاى بشر که در برههاى خودش را نشان داده و جوشیده، بعدها کمرنگ شده یا زایل شده یا به عکس تبدیل شده و جهتها عوض شده، ناشى از کمبود آگاهى و فکر و اراده و روشنبینى و روحیه است؛ یعنى صفات اساسى در یک انسان تربیتشده، که ما باید این انسان را تربیت کنیم و این صفات را در او بدمیم و این در دست شما است؛ یعنى پایهى اوّل را شما میگذارید؛ بخصوص در سنین نوجوانى و آغاز جوانى که جوانها در اختیار آموزشوپرورش هستند.
آنچه امروز به اعتقاد بنده بیش از همه
چیز باید در آموزش
وپرورش ما به آن توجّه بشود، اعتقاد اسلامى و عمل اسلامى است که در دانش
آموزان باید احیا بشود؛ یعنى باید این
جور باشد که اگر کودکى از یک خانواده
اى بى
اعتقاد و بى
مبالات نسبت به عمل و اعتقاد اسلامى به مدرسه مى
آید یا از خانواده
اى مى
آید که اعتقاد و مبالاتشان هم نسبت به افکار و عمل اسلامى بد نیست ولیکن توانایى اثرگذارى روى طفل را ندارند ــ به خاطر بى
سوادى، به خاطر کمبودهاى فکرى، کمبودهاى روانى والدین ــ اگر از یک چنین خانواده
اى هم کودکى وارد محیط تحت تصرّف و تسلّط آموزش
وپرورش میشود، باید اینجا آن خلأها جبران بشود؛ یعنى این کودک تبدیل بشود به یک آدم متدیّن؛ هم علماً، هم عملاً، هم اعتقاداً، و هم در رفتار و عمل؛ باید همّت این باشد. البتّه همه
ی ما توجّه داریم که یک انسان اسلامى فقط آن انسانى هم نیست که اعتقاد اسلامى داشته باشد و عمل اسلامى بکند، بلکه اخلاق اسلامى هم رکن اساسى است؛ وَالّا اگر فرض کنیم انسانى را داراى عقاید محکم اسلامى و عمل ــ به معناى نماز و روزه و این چیزها ــ لکن حسود، بخیل، جبّان
(۳) یا بدخواه، بى
روحیه و بى
اراده، این انسان، انسان مسلمان نیست؛ انسان مسلمان در هر سه بُعد، هم بُعد تربیت، هم بُعد دانش، هم بُعد عمل بایستى کار کند. البتّه به یک اعتبار هر سه
ى اینها عمل است؛ اعتقاد هم نوعى عمل است؛ عمل قلبى است. على
اىّ
حال مقصود روشن است.
آنچه مهم است این است، یعنى در مدارس همّت باید بر این باشد که بچّههاى ما از لحاظ دینى ــ هم در قلمرو اعتقاد، هم در قلمرو تربیت و اخلاق، هم در قلمرو تعبّد عملى ــ یک انسانهاى مسلمان بار بیایند؛ این علاج کار ما است، این اساس کار ما است. البتّه روحیهى دانشدوستى ــ خود این روحیه ــ جزو تربیتهاى اسلامى است؛ یعنى اگر ما اخلاق اسلامى را بخواهیم گسترش بدهیم، این هم درون آن هست. و مرتبهى علم و پیشرفت مراتب علم [هم] جزو آن اساس کار شما است که البتّه بایستى توجّه به آن باشد و تقسیم علوم و پیدا کردن اولویّتها و اینکه امروز در این فصل، در این ده سال، در این پنج سال بایستى خیل دانشآموزان به چه علومى بیشتر گرایش داده بشوند و توجّه داده بشوند، اینها مسائل کارى و فنّى شما است که به آن واقفتر هستید. این علاج کار ما است؛ یعنى بایستى بچّهها با وجدان اسلامى تربیت بشوند و این امروز واضح است.
اینکه اسم آوردند از «تهاجم فرهنگى» و گفتند شما در خط مقدّم این تهاجم هستید، این حق است؛ بنده این را قبول دارم؛ چون تهاجم فرهنگى به مقصود بىاعتقاد کردن نسل نو انجام میگیرد؛ هم بىاعتقاد کردن به دین، هم بىاعتقاد کردن به اصول انقلابى و آن تفکّر فعّالى که امروز استکبار از آن میترسد و قلمرو قدرتهاى استکبارى را دارد به خطر مىاندازد.
مشاهده میکنید که در الجزایر
(۴) و در مناطق اسلامى، امروز چه صف
بندىِ واضح و خشن و خصمانه
اى در مقابل اسلام هست؛ اینها براى ما عبرت
انگیز است. ما در درون مجموعه
ى انقلاب اسلامى، اى بسا بعضى از امورى را که کلّیّت دارد و ناظر به مسائل اسلامى است، بدرستى لمس نکنیم؛ [امّا] از دور که نگاه میکنیم یک منطقه
ى دیگر را، بعضى از مسائل به
شکل
کلّى براى ما خیلى واضح و روشن میشود. ببینید که استکبار و آن فرهنگ مهاجم و ویرانگر براى کشورهاى اسلامى، امروز چه دارند میکنند و چگونه دارند صف
آرایى میکنند. البتّه این حقیقت مخصوص یک کشور خاص نیست؛ به هر کشور اسلامى شما نزدیک بشوید، خواهید دید همین
جور است. ما با ملّتها آشنا هستیم، ملّتها را مى
بینیم؛ ملّتها گرایش به اسلام دارند؛ یعنى یک اکثریّت عظیمى از ملّتها شوق به اسلام و شوق به زندگى اسلامى در درونشان هست، منتها مجال پیدا نکرده
اند که بیان کنند یا فرصتها برایشان فراهم نشده ــ بالاخره هرجایى یک اقتضائى دارد ــ و مسلّم هم یک روزى این مجال پیدا خواهد شد.
هر جایى که اسلام بُروز میکند و مردم ابراز میکنند که به اسلام علاقه
مندند، مى
بینید که چگونه صف
آرایى شدید علیه آنها به وجود مى
آید. البتّه ما معتقدیم که مردم الجزایر بالاخره به اسلام دست خواهند یافت و مطلوب خودشان را که حاکمیّت اسلام است، به دست خواهند آورد و این توطئه
هایى که الان در آنجا هست ــ که این توطئه
ها مستقیماً زیر نظر استکبار و با هدایت استکبار و بخصوص آمریکا است ــ خنثى خواهد شد. اینها قادر نیستند در مقابل اراده
ى یک ملّت، مدّت زمان زیادى مقاومت کنند. یک چند روزى بالاخره یک جوله
اى
(۵) میکنند امّا این جولان نمیتواند ماندگار باشد در مقابل اراده
ى مردم، در مقابل آن خواست قلبى مردم، به شرطى که ان
شاءالله مردم مقاومت کنند؛ و خواهند کرد.
لکن در این حادثه، تجربه
اى است و عبرتى است براى ما: اِنَّ فی ذٰلِکَ لَعِبرَة؛
(۶) این واقعاً عبرت است. یعنى بدانیم که وقتى در مقابل یک حرکت حاکى از میل که هنوز هیچ
گونه اثر خارجى بر آن مترتّب نشده ــ امّا چون آینده برای آنها مشهود است [میدانند برایشان خطرناک است] ــ این
چنین صف
آرایى میکنند که واضح است چقدر خصومت میکنند، شما ببینید با یک اسلامِ تبلوریافته در یک کشور ــ که همان نظام جمهورى اسلامى است ــ چقدر اینها از اعماق وجود دشمنند و چقدر آماده هستند که از انواع طرق استفاده کنند براى نابود کردن آن؛ کما
اینکه از اوّل انقلاب تا حالا هم ما درگیر بوده
ایم؛ الان هم عملاً درگیر هستیم در همه
ى زمینه
ها، اعمّ از زمینه
ى اقتصادى یا زمینه
ى فرهنگى یا زمینه
ى سیاسى. همه
جا باید خودمان را تجهیز کنیم و یکى از مهم
ترین تدابیرِ این تجهیز همین است که جوانان این مرز و بوم را و نوجوانان را و کودکان را اسلامى بار بیاوریم. من خیال میکنم محور کار و سرلوحه
ى برنامه
هاى آموزش
وپرورش در تنظیم کتاب، در تربیت معلّم، در نظارت بر کار آموزش
وپرورش
در بخشهاى مختلف، در نظارت بر کار آموزش
دهندگان و داخل مدارس، باید بر این باشد که ببینیم آیا تفکّر اسلامى منتقل میشود یا نه؛ انسان
سازىِ بر مبناى اسلام و مسلمان
سازىِ کودکان در این مدارس انجام میگیرد یا انجام نمیگیرد؛ و هرچه ما کمبود داریم در این جهت، بایستى همّت کنیم و آن کمبود را بر
طرف بکنیم.
البتّه آموزشوپرورش یک بناى قدیمى است در کشور ما لکن نه با هندسهى صحیحى از آغاز کار؛ اوّلِ کار، آموزشوپرورش را مثل اغلب بناهاى فرهنگى بر یک مبناى صحیحى نگذاشتند. شما دارید مجاهدت میکنید که این مبناى صحیح را به وجود بیاورید؛ بنابراین مشکلات زیادى دارد. این مشکلات را تحمّل بکنید آقایان و آن را به حساب جهاد در راه خدا بگذارید؛ و واقعاً جهادى است در راه خدا. این را، هم شما آقایان باید توجّه داشته باشید که این یک عمل جهادى است که شما انجام میدهید، هم معلّمین سراسر کشور و زنان و مردان معلّم در هرجا که هستند بایستى این را توجّه داشته باشند که واقعاً یک عمل جهادى است و یک مجاهدت در راه خدا است؛ سختىهایى هم دارد، آن سختىها را باید تحمّل کنید؛ هر چند که دولت هم در کار خود و در محاسبهى خود بایستى سعى در کم کردن مشکلات شما داشته باشد.
در کار انتخابات
(۷) هم من یک جمله فقط عرض میکنم. همه
ى دستگاه
ها موظّفند به سهم خود تلاش کنند براى صحیح انجام شدن انتخابات. انتخاباتِ صحیح هم معلوم است چه جور انتخاباتى است؛ یک وقتى عرض کردیم که انتخابات غلط و بد، فقط آن انتخاباتى نیست که آراء عوضى و تقلّبى در صندوقها بریزند؛ خب پیدا است که در نظام جمهورى اسلامى با نظارتهایى که هست، چنین چیزى على
القاعده امکان
پذیر نیست یا به
آسانى امکان
پذیر نیست؛ صحّت انتخابات این است که انتخابات حقیقتاً مُعرِب
(۸) و خبردهنده
ى از آراء قلبى مردم و از تشخیص مردم باشد و حقیقتاً کوشش بشود که آگاهى به حدّى برسد که این تشخیص، تشخیص صحیحى باشد.
کارهاى تبلیغاتى
اى که انجام میگیرد، بعضى وسوسه
هایى که در دوران انتخابات ممکن است گوشه
و کنار انجام بگیرد براى منحرف کردن افکار و آراء و براى بد جلوه دادن حقایق و براى کشاندن انتخابات در مجراهاى رایج بین غربى
ها که با پول و با تبلیغات پولى و با خریدن افراد ضعاف
النّفوس و مانند اینها رأیى را درست میکنند براى یک کسى، براى یک جناحى، براى گروهى، حزبى ــ که در دنیا معمول است؛ در خیلى از کشورهاى دنیا ــ اینها باید نباشد؛ یعنى واقعاً مردم آگاهانه فکر کنند، انتخاب کنند و این انتخاب خودشان را اعلام بکنند؛ این میشود آن شکل صحیح اسلامى که هر کسى آگاهانه به
یک
نحوى با نظام دارد بیعت میکند؛ خود این بیعتى است با نظام اسلامى؛ وقتى که به شکل صحیحى انجام بگیرد، حقیقتاً بیعت مجدّدى است که آن شخص دارد انجام میدهد و این بسیار چیز مهم و خوبى است. آموزش
و
پرورش هم در آن حدّى که به عهده
ى او است، چه رسماً، چه مِن
غیر رسمٍ،
(۹) و به خاطر حضورش در قشرهاى مردم، در بین جوانها، در میان خانواده
ها، میتواند نقشهایى بیش از آنچه رسماً معیّن شده داشته باشد؛ در همه
ى این بخشها ان
شاءالله
کوشش بشود، یعنى شما آقایانِ مدیران کوشش کنید که این کار به بهترین وجهى انجام بگیرد.
بنده یک بار دیگر از همهى شما آقایان و از برادران عزیز تشکّر میکنم. میدانم که واقعاً زحمت میکشید، تلاش میکنید. امروز آموزشوپرورش و کتاب درسى و کلاس و معلّم، واقعاً با گذشته طرف نسبت نیست. حالا چشمم افتاد به ایشان؛ باز هم دنبال کار این فنّىحرفهاىها باید باشید؛ فنّىحرفهاىها در گزارش شما و در بیاناتى که داشتید نبود. واقعاً از جملهى کارهاى بسیار خوب، یکى این قضیّهى مدارس فنّىحرفهاى است که دنبال بشود تا بچّهها بیایند و واقعاً زودتر وارد بازار عمل بشوند و دنبال آن روشِ تحمیلشدهى دروغینِ مدرکگرایى نباشند. این هم یکى از آن چیزهاى مهم است.
انشاءالله که همهى آقایان موفّق و مؤیّد باشید؛ خداوند شماها را تأیید کند و کمکتان کند و ما هم دعا میکنیم که انشاءالله خداوند روزبهروز بر توفیقات شما بیفزاید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، آقای محمّدعلی نجفی (وزیر آموزشوپرورش) مطالبی بیان کرد.
(۴ «جبههى نجات اسلامى الجزایر» به رهبرى موقّت عبدالقادر حشّانى، در دُور اوّل انتخابات پارلمانى این کشور که در ۵ دى ۱۳۷۰ (۲۶ دسامبر ۱۹۹۱) برگزار شد، توانست از مجموع ۴۳۰ کرسی ۱۸۸ کرسى را به دست آورد و از دستگاه حاکم الجزایر ــ یعنى جبههى آزادیبخش ملّى که تنها ۱۶ کرسی را تصاحب کرده بود ــ پیشى بگیرد. سران جبههى نجات اسلامى الجزایر ــ یعنى شیخ عبّاس مدنى و على بلحاج ــ در این ایّام به اتّهام توطئه علیه امنیّت کشور، در زندان به سر میبردند. این برترى، موجى از نگرانى در میان جریانهاى لائیک الجزایر و همچنین محافل سیاسى فرانسه به وجود آورد. در ۲۱ دى ۱۳۷۰ (۱۱ ژانویه ۱۹۹۲) و تنها پنج روز قبل از برگزارى مرحلهى دوّم انتخابات پارلمانى براى مشخّص شدن وضعیّت ۱۹۹ کرسى دیگر پارلمان، شاذلىبنجدید از ریاست جمهورى الجزایر استعفا کرد و باعث شد تا اوضاع سیاسى الجزایر در هالهاى از ابهام قرار گیرد. فرداى استعفاى شاذلىبنجدید، شوراى عالى امنیّت الجزایر دُور دوّم انتخابات پارلمانى این کشور را لغو و رهبر موقّت جبههى نجات اسلامى الجزایر را دستگیر کرد و پس از آن به ادامهى دستگیرى سران و اعضاى این جبهه پرداخت.
(۶ سورهى آلعمران، بخشى از آیهى ۱۳؛ «... یقیناً در این [ماجرا] عبرتى است ...»
(۷ انتخابات چهارمین دورهى مجلس شوراى اسلامى در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۷۱