جلسه بیستم: فرجام نبوت (۱)
پیروزی در گرو ایمان و صبر! |
آیات این جلسه |
سورهی مبارکهی اعراف
آیات ۱۶ تا ۱۸ سورهی مبارکهی رعد
آیات ۱۷۱ و ۱۷۲ و ۱۷۳ و ۱۸۰ سورهی مبارکهی صافات
|
واژگان کلیدی |
ایمان |
صبر |
حق و باطل |
پیروزی نهضت انبیاء |
آیه |
نکات کلیدی |
وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِیُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَآلِهَتَکَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْیِی نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ(۱۲۷ اعراف)
[اشراف و سران قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را رها میکنی تا در این سرزمین فساد و تباهی کنند و تو و معبودهایت را واگذارند؟ گفت: به زودی پسرانشان را به صورتی وسیع و گسترده به قتل میرسانیم و زنانشان را زنده میگذاریم و ما بر آنان چیره و مُسلّطیم.] |
-
ملاء و سران و سرداران و بزرگان قوم فرعون به فرعون گفتند:... آیا تو رها میکنی، ول میکنی موسی و قومش را؟ مؤمنین به او را، حزبش را، جمعیتش را، که در زمین فساد بکنند؟ اخلالگری بکنند؟ ولشان میکنی؟
-
فرعون در مقابل این سخن و این تشکیک گفت نه؛ موسی را از بین خواهم برد. ... گفت من موسی را و نخواهم گذاشت، اجازه نمیدهم آنچه میخواهد بکند، بلکه جوانانشان را خواهم کشت و زنانشان را زنده نگاه خواهم داشت؛ این نقشهی جدیدی است.
-
خب کار سخت شد دیگر، حزب موسی قرار گرفتند در مقابل نقشهی طرح شدت عمل دستگاه فرعونی. اینجا جایی ست که استخوان پیلان میلرزد، اینجا جاییست که دلهای قرص و محکم متزلزل میشود، مگر شوخی است؟ کسی مثل فرعون بگوید من پدری از آنها خواهم سوزاند، نقشهای برایشان دارم که یک جوان برایشان نگذارم. ... اینجا جایی است که بایستی موسویان شارژ بشوند، باید در همین لحظهی حساس و خطرناک احساس شکست نکنند.
|
قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ(۱۲۸ اعراف)
[موسی به قومش گفت: از خدا یاری بخواهید، و شکیبایی ورزید، یقیناً زمین در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد میبخشد، و سرانجام نیک، برای پرهیزکاران است.] |
-
موسی متقابلا در مقابل این اعلان فرعونی به قومش گفت: ... از خدا یاری بخواهید و صبر کنید. ادامه بدهید، مقاومت کنید، تلاشتان را نیمه کاره نگذارید- امید در اینها میدمد- چرا؟
-
[چون] بندهی خدا ماییم، موسی به بنیاسرائیل میگوید شما بندهی خدایید، بندگان فرعون کارشان به نتیجه نخواهد رسید. زمین برای بندگان خداست.
-
پیغمبر ما که در مکه آن قدر مورد فشار بود، سیزده سال شدیدترین شکنجهها و وضعها را برایش فراهم کردند، بعد میآید مدینه، آنجا حکومتی تشکیل میدهد، جامعهای به وجود میآورد، نظامی مستقر میکند و انسانها را به سوی کمال سوق میدهد و دشمنان بنیادی خودش را خرد میکند، بر زمین میزند، اما در سایهی چه؟ در سایه ایمان و صبر... این یکی از سنتهای عالم است.
|
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ لَا یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد ۱۶)
[بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟! بگو: خدا، بگو: پس آیا جز او سرپرستانى گرفتهاید که اختیار سود و زیان خود را ندارند، بگو: آیا نابینا و بینا یکسانند یا تاریکیها و روشنایى برابرند یا براى خدا شریکانى پنداشتهاند که مانند آفرینش او آفریدهاند و در نتیجه [این دو] آفرینش بر آنان مشتبه شده است، بگو: خدا آفریننده هر چیزى است و اوست یگانه قهار.]
|
-
چون او آفریده، او میتواند بگوید عاقبتش چه خواهد شد. چون بعد میخواهد درباره عاقبت حق و باطل حرف بزند، قبلاً میگوید ما آفریدیم این جهان را، ما بلدیم سنتها و قانونهای تاریخ را، از ما بشنوید.
|
أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ (رعد۱۷)
از آسمان آبی فرستاد پس روان گشت جویبارهایی به اندازهی خود. پس این سیل کفی انبوه و نمایان را با خود حمل کرد و آنچه را در آتش میافروزند همچون آهن یا دیگر مواد آهنی تا پیرایه یا کالایی بدست آورند، نیز، کفی همانند آن هست. خدا حق و باطل را بدینگونه مینمایاند. اما آن کف، هرز میرود و نابود و متلاشی میگردد. و اما آنچه مردم را سود میدهد ( مانند آب جویبار یا فلز و مادهی معدنی) در زمین باقی میماند. اینگونه خداوند مثلها را نمودار میسازد. |
-
شما وقتی که کنار رودخانهای که آب سیل را دارد میآورد میایستید، آنچه که میبینید آب نیست، کف است، آب در زیر کف است، این کفها همینطور برجسته و خروشان بر روی این آبی که در رودخانه جاریست، دارند خودنمایی میکنند. شما کف میبینید، زیر کف آب است... آنی که شما دیدی که نمایان است، همان کف، آن باطل است. آنی که در زیر کف پنهان است، یعنی آب... آن حق است. کف روی رودخانه همیشگی که نیست. یک لحظه هست، لحظهی دیگر نیست. آب را وقتی که در مزرعهات باز کردی، از رودخانه آنچه که برای تو میماند، آب است نه کف، کَفَش از بین میرود. ... میخواهد بگوید حق میماند. دعوت انبیا حق است، نهضت انبیا حق است و آن میماند.
|
لِلَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِینَ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِکَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ (رعد ۱۸)
برای آنانکه پروردگار خویش پاسخ مثبت گویند، نیکوترین فرجام است. و آنانکه بدو پاسخ مثبت ندادهاند. اگر همهی ثروت و قدرت روی زمین را با همانند آن، مالک باشند حاضرند آن را فدیه دهند (تا از فرجام بد خویش در امان بماند) و برای ایشان حسابی ناخوشایند است. پناهگاه آنان دوزخ است و چه بد جایگاهی است.
|
-
فرجام کار برای کسانیست که نهضت انبیا را اجابت میکنند... اما آن کسانی که اجابت نمیکنند و به راه باطل گام میگذارند.
-
لافتدوا: حاضرند آن را فدیه بدهند و خودشان را از مخمصه نجات بدهند. شما این را در تاریخ ندیدید؟ ندیدید درگیریهای حق و باطل را که چگونه رهبران و سران باطل، مثل طوماری پیچیده شدند؛ آن وقت اگر میتوانستند، حاضر بودند همهی دنیا را بدهند و خودشان را، جانشان را، مقامشان را، نگاه بدارند.
|
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ (صافات ۱۷۳)
و بیگمان سپاه ما، پیروزمندان میباشند. |
سپاهیان ما هستند که پیروز میگردند... شرطش همان ایمان است و صبر. در میدانهای پیغمبر، رسول خدا مردم را به صبر فرا میخواند. در میدانهای امیرالمؤمنین، امیرالمؤمنین مردم را به صبر فرا میخواند. همیشه میگفتند صبر کنید. صبر در میدان جنگ یعنی چه؟ صبر در حال مبارزه یعنی چه؟ یعنی از مبارزه سست نشدن، یعنی تلاش را تمام نکردن، نصفه نگذاشتن، این معنی صبر است. اگر چنانچه مسلمانان عالم در راه پیشرفتهای فرهنگی و پیشرفتهای اقتصادی و پیشرفتهای سیاسی، این دو عامل را، عامل ایمان را و عامل صبر را، امروز هم در پیش بگیرند، جامعهی اسلامی از لحاظ فرهنگی و از لحاظ سیاسی و از لحاظ اقتصادی بر کفار و دشمنان دین غلبه خواهد کرد.
|