1399/02/22
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن | خلاصه جلسه هفدهم: هدفهای نبوت
تشکیل کارخانه انسانسازی
حضرت آیتالله خامنهای در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد جلساتی با عنوان «طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن» داشتهاند و طی آن به «تبیین پایههای تفکر اسلامی» بر مبنای آیات قرآن پرداختهاند. ایشان با اشاره به اهمیت این مباحث گفتهاند: «این جلسات، پایههای فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی است.» ۸۱/۴/۴ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در سال ۱۳۹۴ در هفت گزیده بیانات جلسات ابتدایی این سخنرانیها را که به موضوع «ایمان» اختصاص داشته است را منتشر کرده است. جلسات مبحث «توحید» نیز در شش گزیده بیانات در ماه رمضان امسال منتشر شد. اکنون و در ادامه مباحث کتاب جلسات مبحث «نبوت» در نُه گزیده بیانات منتشر میگردد.
حضرت آیتالله خامنهای در چهارمین جلسه از نبوت به اهداف نبوت پرداختند. پیامبران دو هدف دارند که هدف اساسی و اصلی، ساخت انسانها است: «جلوههای انسانی، انسان را از فرشته و ملک بالاتر میبرد، انسان را سرچشمهی فیّاضی از خوبیها، زیباییها، استعدادهای به ظهور رسیده و نیروهای جالب و جاذب میکند؛ یعنی میکند انسان کامل، انسان درست، انسان تکامل یافته و متعالی.» ساختن انسانهای خوب بزرگترین معجزهی نبوت است که قرآن کریم با تعبیرات «تزکیه» و «تعلیم» بدان اشاره نموده است. انسان با تربیت صحیح انبیاء به پیراستگی و آراستگی می
رسد و مقصود غایی از آفرینش تامین می
گردد. سپس با بیان دیدگاه مکاتب مادی و الهی و تفاوت آنها در نگاه به جامعه
سازی؛ حصول فضائل در انسان نامحدود را نتیجه مکتب الهی و جامعه
سازی آن تعبیر کردند. حضرت آیتالله خامنهای با طرح موضوع تشکیل نظام توحیدی و مذمّت رهبانیت؛ هدف دوم و مقصد نهایی انبیاء را تشکیل آن جامعهی الهی دانستند؛ جامعه
ای بر اساس عدالت، توحید، تکریم انسان
ها و پیراسته از ظلم، شرک، خرافه و هر چیزی که انسان را خوار و پست سازد.
جلسه هفدهم : هدفهای نبوت
تشکیل کارخانه انسانسازی |
آیات این جلسه |
آیات ۱ و۲ سورهی مبارکهی نصر
آیه ۲۵ سورهی مبارکهی حدید
آیه ۱۵۷ سورهی مبارکهی اعراف |
واژگان کلیدی |
هدف نبوت |
قسط |
جامعهی عادلانه الهی توحیدی |
تزکیه |
آیه |
نکات کلیدی |
إِذَا جَآءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ (نصر۱)
چون به یاری و پیروزی خدا برسد و فتح بیاید.
وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِى دِینِ اللهِ أَفْوَاجَاً (نصر ۲)
و ببینی مردم را که فوج فوج به دین خدا داخل میشوند. |
-
در محیط جاهلی مکه، پیغمبر وقتی میخواهد آدم درست بکند، مجبور است یکی یکی درست کند، برای خاطر اینکه از برای ایجاد آن چنان نظامی، یک عده خواص لازمند، یک عده سنگِ زاویه و زیر بنا لازمند، اینها قبلاً دانهدانه درست میشوند؛ این منافات ندارد با نقشهی کلی انبیاء.
-
پیغمبر برای اینکه سنگهای زاویهی جامعهی مدنی را درست بکند و بتراشد، مجبور است در مکه آدمسازیِ فردی بکند؛ یک دانه ابوذر؛ یک عبدالله مسعود، یکی دیگر، یکی دیگر و از این قبیل... . اما وقتی نوبت به مدینه میرسد؛ آن جامعهی الهی و اسلامی در مدینه تشکیل میشود، پیغمبر در رأس آن جامعه است و حاکم به احکام الهی و فرمانهای خداست. آنجا، آن وقت خدای متعال این جوری حرف میزند: « اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتح» چون به یاری و پیروزی خدا برسد و فتح بیاید، «وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجا» و ببینی مردم را که فوجفوج به دین خدا داخل میشوند.
|
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ (حدید ۲۵)
همانا فرستادیم پیام آوران خود را با دلایل روشن و آموزشهای روشنگر و با آنان مجموعهای از مقررات و قوانین و روشهای زندگیساز فرستادیم و آئینی برای ایجاد تعادل و توازن اجتماعی تا انسانها زندگی عادلانه (و محیط عدالت و برابری) برپا کنند و آهن (نیروی قهر و وسیله ی دفاع از ارزشهای اصیل و معتبر) را نیز که در آن قدرتی شگرف و بهرههایی برای مردم هست، فرستادیم و تا آنانکه خدا و پیامبرانش را با ایمان به غیب یاری میکنند، مشخص گردند. به یقین خدا نیرومند و شکست ناپذیر است. |
-
کتاب یعنی مجموعهی معارف و مقرراتی که اصلِ دین از آنها تشکیل میشود ، آموزشهای دینی و معارف دینی، این کتاب است؛ خلاصه، جامعِ ایدئولوژیِ دین.
-
کتاب را میتوانیم با یک تعبیری، با مختصر مسامحهای، تطبیق کنیم با آنچه که امروز در عرف مکاتب جدید به آن میگویند ایدئولوژی، یعنی اصول و معارف سازنده، اصول فکری که در زمینههای عملی، اثر محسوس دارد و سازنده است.
-
میزان یعنی وسیلهای که با او میتوان تعادل و توازن اجتماعی به وجود آورد. اینجا ضمناً معلوم میشود که نظر به اجتماع است؛ اگر پیغمبر قرار بود که در رأس یک جامعهای قرار نگیرد و جامعهای را تشکیل ندهد، میزان میخواست چه کار؟ یک وسیلهای با پیغمبر فرستادهاند که آن میتواند تعادل و توازن اجتماعی ایجاد کند، چیست آن وسیله؟ دستگاههای قضایی الهی این یکی است، مقررات قضایی ... اجراکنندهی قانون، ضامن اجرا، میزان میتواند با اینها هم تطبیق کند.
-
بنده مراجعه کردم در ذیل این آیه به حدیثی که وارد شده... میزان امام است، امام آن کسیست که در جامعه، باید حق را از باطل جدا کند، اوست که باید صفها را مشخص کند، اوست که باید تعادل و توازن اجتماعی را برقرار کند، چرا؟ چون حاکم جامعه است. .... بدی و خوبیها با او سنجیده میشود، راهها با او تطبیق میشود ... ناظر است در اجتماع به اینکه از توازن و تعادل، مردم خارج نشوند؛ و بر مقررات نظارت میکند.
-
[کتاب و میزان پیامبر میخواهد برای چه؟ علتش اقامه قسط است.] قسط معنایش این است که انسانها در یک محیط عادلانه زندگی بکنند، در یک جامعه و نظام عادلانه زندگی کنند، پیغمبر برای این آمده اصلاً... . برای تشکیل نظام و محیط عادلانه. آمده تا دنیا را عادلانه درست کند، آمده تا جامعه و نظام عادلانه به وجود بیاورد، اصلاً برای این آمده پیغمبر، و البته در نظام عادلانه است که انسانها فرصت پیدا میکنند به تکامل و تعالی برسند.
-
به صِرف حرف زدن، به صرف موعظه کردن؛ مردم بیایید نظام عادلانه درست بکنید، به همین کافیست؟ به فرض نظام عادلانه درست کردند، شیطانها و گرگها و دزدها و درنّدهها مگر میگذارند این نظامِ عادلانه باقی بماند؟ آهن را هم لذا فرستادیم، برای چه فرستادیم؟ برای اینکه از ارزشهای اصیل به وسیلهی آهن دفاع بشود... [امیرالمومنین علیهالسلام در ذیل معنای این آیه میگویند:] «سلاح»؛ شمشیر، نیزه، اسلحه، که از آهن است. خدای متعال در کنار دعوت نبوت از سلاح یاد میکند. در کنار موعظهگری که برای پیغمبرها فرض میشود، در کار ایدهی تشکیل نظام توحیدی و الهی، از اسلحه و قوهی قهریه یاد میکند.
-
خیال نکنید که پیغمبرها آمدند و نمیتوانند این جامعهای را که ترسیم کردیم، به وجود بیاورند و اقامهی مردم به قسط بکنند، نه، خدا که فرستندهی آنهاست، قویست. نترسی از اینکه با پیغمبران خدا مبارزه و معارضه میکنند، بکنند، «عَزیزٌ» خدا شکست ناپذیر است.
|
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (اعراف ۱۵۷)
آنان که پیامآورِ صاحب خبرِ امی را پیروی میکنند، همان که او را نزد خود در کتابهای تورات و انجیل نوشته میابند. که به نیکیها فرمانشان میدهد و از بدیها بر حذرشان میدارد و چیزهای مطبوع (و مطابق سرشت انسانی) را برایشان روا میدارد و ناپاکیها و بدیها را از ایشان باز میگیرد و بار گران آنها را از دوششان بر-میدارد و زنجیرهایی را که بر (دست و پا و گردن) ایشان بسته شده باز میکنند پس آنانکه بدو گرویدند و او را بزرگ و ارجمند شمردند و او را یاری دادند و فروغ روشنگری را که با او فرود آمده پیروی کردند، آنهایند پیروزمندان و به هدف رسندگان. |
-
۱) «یَامُرُهُم بِالمَعروفِ» آنان را امر میکند به نیکیها، به فضیلتهای شناخته شدهی در مقابل عقل و برای فطرت انسان
-
۲) «وَ یَنهاهُم عَنِ المُنکَرِ» نهی میکند آنها را از منکرات، چیزهای ناشناختهی از نظر عقل و فطرت انسانی.
-
۳) «وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِباتِ» حلال میکند، ممکن میسازد، روا میسازد برای آنان طیبات و چیزهای خوب را، هر چیز خوبی در دین هست.
-
۴) «وَ یُحَرَّمُ عَلَیهِمُ الخَبائِثَ» و چیزهای پلید را بر آنان حرام میکند، یعنی آنها را محروم میکند، دستشان را کوتاه میکند از چیزهای بد.
-
۵) «وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ» ... از جملهی خصوصیات پیغمبر ایناست که بار گران را برمیدارد، بار گران جهالتها، بار گران سنتهای غلط، بار گران نظامهای پلید غیر انسانی، بار گران دیکتاتوریها و استبدادها و زورگوییها و استثمارها، هر بار گرانی را از دوششان بر میدارد.
-
۶) «وَالْأَغْلَالَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ» ... غلها و زنجیرهای اسارتها، غل و زنجیر زورشنویها، غل و زنجیر سنتها و مقررات و تحکمات بشری؛ پیغمبر میآید اینها را باز میکند. اینها چیست جز تشکیل یک نظام انسانی و توحیدی.
|
بخشی از بیانات آیتالله خامنهای در روز ۵۳/۰۷/۱۳ در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد:
انبیاء فقط یک پاسخ دارند به این سوال، که چگونه می
توان انسان
ها را ساخت؟ چگونه می
توان انسان
ها را بر طبق الگویِ صحیحِ الهی تربیت کرد؟ یک جواب دارند، آن جواب این است، انبیاء می
گویند برای ساختن انسان باید محیطِ متناسب، محیط سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس. انبیاء می
گویند دانه
دانه نمی
شود قالب گرفت، کارخانه باید درست کرد. انبیا می
گویند اگر بخواهیم ما یکی
یکی آدم
ها را درست کنیم، شب می
شود و عمر می
گذرد؛ جامعه لازم است، نظامی لازم است، باید در منگنه
ی یک نظام، انسان
ها به شکل دلخواه ساخته بشود و بس، فقط همین است و بس.