[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :پیام به حجاج بیتالله الحرام - 1401/04/17 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز نخبگان و بسیاری از تودههای مردم در کشورهای اسلامی به ثروت عظیم معرفتی و معنوی خود توجّه یافته و به اهمّیّت و ارزش آن پی بردهاند. امروز دیگر لیبرالیسم و کمونیسم به عنوان مهمترین ارمغان تمدّن غرب، جلوهگریِ صد سال پیش و پنجاه سال پیش را ندارد. آبروی دموکراسیِ پولمحورِ غربی با علامت سؤالهای جدّی روبهرو است و متفکّران غربی اعتراف میکنند که به سرگردانی معرفتی و عملی دچارند. در دنیای اسلام، جوانان، اندیشمندان، مردان علم و دین با مشاهدهی این وضعیّت، به دیدگاهی نو دربارهی ثروت معرفتی خود و نیز به خطوط سیاسی رایج در کشورهای خود دست مییابند .. و این همان بیداری اسلامی است که همواره از آن یاد میکنیم. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش - 1394/11/19 عنوان فیش : دموکراسی دروغین, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی دروغین, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بحمدالله فعّالیّتهای مسئولین کشور خوب است، حقّاً و انصافاً دارند فعّالیّت میکنند، تلاش میکنند؛ منتها مراقبت مضاعف لازم است؛ چون این دشمن دشمن نابکاری است، دشمن وقیح و بیحیائی است. آمریکا به سادهترین سؤالهای افکار عمومی دنیا امروز جواب نمیدهد. افکار عمومی دنیا از آمریکاییها میپرسند آیا شما خبر دارید که یک کشوری دارد یمن را ده ماه، یازده ماه بمباران میکند، شهرها را نابود میکند؟ اطّلاع دارید یا اطّلاع ندارید؟ اگر اطّلاع دارید چرا حمایت میکنید؟ اگر اطّلاع دارید چرا اعتراض نمیکنید؟ اگر اطّلاع دارید و این را جنایت میدانید، چرا هواپیماهای سوخترسانتان به آنها کمک میکنند؟ چرا کمک میکنید؟ چرا حمایت میکنید؟ شما که دم از حقوق بشر میزنید، جوابش را بدهید. اینکه هزاران کودک، هزاران زن و مرد، غیر نظامی، داخل خانهها، در بیمارستانها، در مدرسهها بدون هیچ دفاعی کشته بشوند، تروریسم نیست؟ این وقیحترین و بیرحمانهترین شکل تروریسم دولتی نیست؟ چرا از آن حمایت میکنید؟ آمریکاییها به این جواب نمیدهند؛ صافصاف به چشم مردم دنیا نگاه میکنند، ادّعای طرفداری از حقوق بشر هم میکنند! این حالا یمن است؛ مسئله، مسئلهی این یک سال اخیر است؛ آن طرف فلسطین است با ۶۰ سال، ۶۵ سال سابقه. میبینید مردم فلسطین را دارند چهکار میکنند، میبینید خانههایشان را خراب میکنند، میبینید مزرعههایشان را نابود میکنند، میبینید ساختمانسازی میکنند و عناصر صهیونیست را با تفنگ در آن خانهها مینشانند و مسلّح نگهشان میدارند؛ اینها را میبینید، [پس] چرا دفاع میکنید؟ چرا پول میدهید؟ چرا دائماً در قبال به قول خودتان لابی صهیونیستیِ داخل آمریکا کوتاه میآیید و دائماً تملّق میگویید؟ چرا؟ اینها سؤالات سادهی افکار عمومی است. به یک کلمه از این سؤالها جواب نمیدهند. آنوقت ادّعای دوستی میکنند، ادّعای علاقهمندی به حقوق بشر میکنند، ادّعای دموکراسی میکنند. در کشورهایی که همپیمان آمریکا در منطقهی ما هستند، اسم انتخابات را نمیشود آورد، اصلاً با پدیدهای به نام انتخابات آشنایی ندارند، اصلاً نمیفهمند انتخابات چیست، [امّا] آمریکای طرفدار دموکراسی با اینها عقد اخوّت بسته؛ [آنهم] چهجور! همهجور هم از آنها دفاع میکند. دشمن ما یکچنین دشمنی است؛ آمریکا یکچنین موجودی است. البتّه من بارها گفتهام که منظور، هیئت حاکمهی آمریکا است؛ منظور نظام آمریکایی است -به مردم آمریکا ما کاری نداریم- نظام آمریکا یک چنین نظامی است. وقیحانهترین کارهای خلاف را انجام میدهند، بعد هم تو روی آدم میخندند، و جوابی هم به این سؤالات نمیدهند! خب، اگر واقعاً جوابی دارند جواب بدهند به افکار عمومی عالم. وقتی یک کشوری در مقابل یکچنین دشمنی است، باید حواسش جمع باشد؛ ملّت ایران باید حواسش جمع باشد. به فضل الهی، حواس ملّت ایران جمع است و جمع بوده است، و این حرکت عظیم مردمی تاکنون توانسته است تدبیر این دشمن حیلهگر و غدّار و نابکار را خنثی بکند؛ بعد از این هم به فضل الهی این دشمن را خوار خواهد کرد. مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران برگزاری انتخابات - 1394/10/30 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بنده گفتهام و باز هم میگویم که آن کسانی که حتّی نظام را قبول ندارند بیایند در انتخابات شرکت کنند، رأی بدهند، امّا نهاینکه کسی که نظام را قبول ندارد، بخواهند مجلس بفرستند. هیچجای دنیا چنین چیزی وجود ندارد که [وقتی] ما گفتیم آقا شما که نظام را قبول نداری بیا، بگوید خیلی خب، پس اجازه بدهید من به کسی رأی بدهم که او هم نظام را قبول ندارد؛ این معنی ندارد. در هیچجای دنیا در مراکز تصمیمگیری، آن کسی که اصل نظام کشور را قبول ندارد راه نمیدهند؛ [حتّی] یک جاهایی با اندک تهمتی طرف را کنار میزنند. همین کشور آمریکا که امروز خودش را نماد آزادی و مانند اینها معرّفی میکند و یک عدّه آدمهای سادهلوح هم قبول میکنند و ترویج میکنند، در آن دورانی که جریان چپ در دنیا وجود داشت -اینها البتّه حالا مطرح نیست- اینها هرکسی را به اندک بیانی که نشاندهندهی یک گرایش ضعیف به تفکّرات اقتصادیِ سوسیالیستی مثلاً بود، با قاطعیّت رد میکردند. کمونیست نبود، معتقد به کمونیسم هم نبود، معتقد به سوسیالیسم هم نبود، امّا [اگر] یک رگهی مختصری در مسائل اقتصادی نشان میداد، ردّش میکردند؛ همینجایی که حالا اسم آزادی و اسم دموکراسی و مانند اینها را میآورند و به ما اعتراض میکنند که شما چرا شورای نگهبان دارید. بیحیاها! بنابراین اینکه ما مقیّد باشیم کسی برود در مجلس که نظام را، مصالح کشور را، ارزشهای اساسی کشور را تأیید بکند، تقویت کند، دنبال بکند، یک حقّ عمومی است. این هم در انتخابات و در سلامت انتخابات مؤثّر است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج - 1394/09/04 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : الان ماههای متوالی است دارند مردم یمن را همینطور بمباران میکنند. خانه، کاشانه، بیمارستان، مدرسه؛ همینطور دارند [بمب] میریزند. مردمی که هیچ تقصیری ندارند، مردمی که هیچ گناهی ندارند، دارند بمباران میکنند؛ آنوقت دستگاههای مدّعی دموکراسی و حقوق بشر و مانند آن، از اینها دارند دائم دفاع میکنند و حمایت میکنند! دنیا این است؛ دنیای ظالم این است؛ دنیایی که شما در مقابلش ایستادید، استکباری که شما علیهاش شعار میدهید، این است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25 عنوان فیش : لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : دشمنان انقلاب اسلامی همان کسانی هستند که ده پانزده سال قبل وارد منطقه شدند، شعارشان ایجاد امنیّت بود؛ امروز شما نگاه کنید کجای این منطقه امنیّت دارد؟ ناامنی سراسر این منطقه را گرفته؛ غرب آسیا و شمال آفریقا. وقتی به افغانستان حمله کردند، شعارشان مبارزهی با تروریسم بود [امّا] امروز تروریسم همهی منطقه را فرا گرفته؛ آن هم چه تروریسمی! تروریسم وحشی و خشن؛ تروریسمی که آدمهایش انسانها را -دشمنان خودشان را- زندهزنده در آتش جلوی چشم همه میسوزانند؛ از امکانات گوناگون فنّی هم استفاده میکنند برای اینکه این منظره را درست به چشم و باور همهی مردم دنیا منتقل کنند و منعکس کنند؛ تروریسم اینجوری! عناصر تکفیری امروز اینجور هستند؛ بچّه را در مقابل مادرش میکُشند، پدر و مادر را در مقابل فرزندانشان سر میبُرند. اینها آمده بودند تروریسم را در منطقه با این شعار و با این ادّعا -نمیگویم خواست واقعیشان این بود؛ شعارشان این بود- از منطقه برچینند؛ امروز کجای منطقه تروریسم نیست؟ آمده بودند به ادّعای خودشان دموکراسی ایجاد کنند؛ امروز مرتجعترین و مستبدترین و دیکتاتورترین رژیمهای این منطقه به کمک آمریکا و متّحدین آمریکا دارند سرِ پای خودشان میایستند و به جنایات خودشان ادامه میدهند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى - 1394/06/25 عنوان فیش : لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : واقعاً یکی از مشکلات اساسی آمریکا این است؛ این مشکل به پَروپای سیاستمداران آمریکا هم پیچیده؛ حسابی درگیرند. از رژیمهایی حمایت میکنند که در طول سالهای متمادی شعار ضدّ دیکتاتوری و شعار حقوق بشری آنها با وجود این رژیمها نقض میشود؛ این الان در بین روشنفکران و نخبگان سیاسی و فکری آمریکا، حسابی مسئله ایجاد کرده؛ نمیتوانند جواب بدهند؛ این دشمن یک چنین موجودی است. دشمنی که در مقابل ما است، آن مسئلهی حقوق بشرش، آن مسئلهی دموکراسیاش، آن مسئلهی تروریسمش، آن مسئلهی ایجاد امنیّتش، آن مسئلهی صلح؛ میگفتند ما میجنگیم برای صلح؛ کو صلح؟ همهی منطقه را آلودهی به جنگ کردند؛ کجای این منطقه الان جنگ نیست؟ دشمن این است. آنکه انقلاب در مقابل او ایستاده، آنکه شما در مقابلش سینه سپر کردهاید، این است؛ یک چنین موجودی با اینهمه تناقض، با اینهمه نقطهی ضعف، با اینهمه خلل معرفتی و عملی؛ این است آن دشمن. مربوط به :بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1393/06/13 عنوان فیش : دموکراسی غربی, حقوق بشر کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی, حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : [مدیریت غرب بر دنیا] دو پایهى اساسى داشت: یک پایهى فکرى و ارزشى، و یک پایهى عملى، یعنى نظامى و سیاسى. عرض من این است که هردو پایه امروز دچار چالش شده، دچار تزلزل شده. اما آن پایهى اخلاقى و فکرى عبارت بود از ادعاى برترىِ فکرى و ارزشى غرب - شامل اروپا و آمریکا - بر بقیهى مناطق جهان و بقیهى ملل عالم. شعارهایى را اینها مطرح کردند که این ربطى به پیشرفتهاى علمى و صنعتى ندارد؛ شعارهاى جذاب و فریبنده مثل شعار آزادى، شعار دموکراسى، شعار حقوق بشر، شعار دفاع از ملتها و از آحاد انسانها را سرِدست گرفتند و مطرح کردند و خواستند برترى نظام ارزشى خودشان را بر سایر مناطق عالم، بر ادیان عالم، بر نحلههاى گوناگون فکرى و بخصوص بر اسلام، از این طریق تثبیت کنند. موفق هم شدند؛ یعنى در دنیاى اسلامِ ما، افرادى، گروههایى، شخصیتهاى سیاسىاى و دولتهایى که حقیقتاً معتقد شدند به برترىِ نظام ارزشى غرب، کم نیستند. امروز هم در داخل جامعهى ما کسانى هستند که همین فکر و همین عقیده را دارند. مربوط به :بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1393/06/13 عنوان فیش : حقوق بشر, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : عامل سوم [بروز چالش در پایه فکری غرب برای مدیریت دنیا] بُروز تعارضهاى عملى با شعارهاى غربى است؛ یعنى اینها در دنیا دم از آزادى و دم از دموکراسى و دم از حقوق بشر و این حرفها میزدند؛ در عمل آنقدر دولتهاى غربى با این شعارها عملاً مخالفت کردند و نقض کردند این شعارها را که امروز طرح این شعارها در دنیا از سوى غربىها بهصورت یک امر مستهجن درآمده است؛ یعنى افراد صاحب فکر میفهمند. تعداد کودتاهایى که دولتهاى غربى و قدرتهاى غربى علیه دولتهاى مستقل - غالباً دولتهاى ملى - انجام دادند، یک تعداد عجیبى است. طبق بعضى از گزارشها، آمریکا پس از جنگ دوم [جهانى] تا امروز براى سرنگونى پنجاه دولت اقدام کرده! در مورد پنجاه دولت انواع و اقسام اقدامها را کرده؛ با دهها جریان مقاومتِ مردمى مخالفت کرده که اینها در کارنامهى آمریکا و دیگران مضبوط است. استفادهى از بمب اتم؛ تنها موردى که بمب اتم استفاده شده است [توسط] آمریکا است که بیش از همه دم از مردم و دم از حقوق مردم و مانند اینها میزند و بیش از دویست هزار نفر کشته شدند - در آن حوادث ژاپن - و تعداد خیلى بیشترى هم دچار عوارض آن شدند. زندان گوانتانامو، زندان ابوغریب، این حوادثى که پیش آمد، زندانهاى مخفىاى که در اروپا ثابت شد براى همه و روشن شد که اینها زندانهاى مخفى دارند و مردم را شکنجه میکنند و بىمحاکمه نگه میدارند، که هنوز هم هست؛ همه دارند مىبینند. این هم عامل سومى بود که نظام ارزشى مورد ادعاى غرب را به چالش کشید. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1392/07/22 عنوان فیش : حقوق بشر, دموکراسی غربی, افکار عمومی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر, دموکراسی غربی, افکار عمومی نوع(ها) : جستار متن فیش : دولتهای استكباری و پیشاپیش آنان آمریكا، به كمك ابزارهای رسانهای فراگیر و پیشرفته، چهرهی واقعی خود را میپوشانند و با دعوی طرفداری از حقوق بشر و دموكراسی، رفتاری خدعهآمیز در برابر افكار عمومی ملّتها در پیش میگیرند. آنان در حالی دم از حقوق ملّتها میزنند كه ملّتهای مسلمان، هر روز بیشتر از گذشته، آتش فتنههای آنان را با جسم و جان خود لمس میكنند. مربوط به :خطبههای نماز عید فطر - 1392/05/18 عنوان فیش : حقوق بشر, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : یك حادثه، حوادث فلسطین مظلوم است كه بعد از گذشت شصتوپنج سال از اشغال رسمی فلسطین، هنوز ظلم و جور و اجحاف به آن ملت مظلوم به طور روزانه ادامه دارد؛ تخریب خانهها، دستگیر كردن بیگناهان، جدا كردن فرزندان از پدران و مادران، انباشتن زندانها از كسانی كه بدون گناه در زندانند یا دوران محكومیت زندانی خود را سپری كردند؛ و دردناك اینكه قدرتهای مسلط غرب هم از آن جنایتكاران با همهی وجود حمایت میكنند. این یكی از مصیبتهای دنیای امروز كنونی است كه از یك ظلم آشكار كه مركّب است از دهها و بلكه صدها ظلم به طور متراكم، كسانی حمایت میكنند كه ادعای طرفداری از حقوق بشر، از دموكراسی و از اینگونه شعارهای زیبا و رنگین بر زبان دارند، اما در عمل از جنایتكاران حمایت میكنند! مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1392/04/30 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : من متأسفم از این كه خیلی از جوانهای ما از این شگردهائی كه در دنیا، در آمریكا، در غرب، در اروپا، در زمینهی انتخابات به كار میبرند، كه ظاهر دموكراسی دارد، اما باطن غیر دموكراسی دارد، خبر ندارند. كتابهای خوبی در این زمینه نوشته شده، خود غربیها نوشتهاند؛ اینها را بخوانند، این كتابها را ببینند؛ چگونگی انتخاب یك شهردار یا یك فرماندار در فلان ایالت آمریكا، بعد سناتور شدن، بعد رئیس جمهور شدن؛ هل داده شدن افراد به این عرصهها چگونه است، با چه شگردهائی انجام میگیرد؛ آن وقت مقایسه كنند با اینجا كه یك نفری میآید در مواجههی با مردم، در حرف زدن با مردم، گاهی بدون هیچ سابقهی اجرائی، مردم را جذب میكند؛ موج ایجاد میشود، مردم میروند پای صندوقهای رأی، رأی میدهند، انتخاب میكنند، با این درصدهای بالا؛ این مدل جدیدی است از دموكراسی؛ این پیشرفت سیاسی ما است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه - 1392/04/05 عنوان فیش : حقوق بشر, اقتدار ملی, اعتماد به خدا, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر, اقتدار ملی, اعتماد به خدا, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملتی كه زیر فرمان آنها نباشد، بر طبق میل آنها عمل نكند، بر طبق سلیقهی آنها در ممشای خود عمل نكند، مغضوب آنها است. حكومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطیع و سربهراه بودند، برایشان مقبولند؛ نه دموكراسی برای آنها اهمیت دارد، نه حقوق بشر اهمیت دارد، نه هستهای اهمیت دارد. مسئله این است كه جمهوری اسلامی روی پای خود ایستاده است، با اتكاء به قدرت خود ایستاده است، با اعتماد به خدای متعال ایستاده است، و در جهات مختلف دارد پیشرفت میكند؛ این را اینها نمیپسندند، و نپسندند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی - 1392/03/17 عنوان فیش : حقوق بشر, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در تاریخ، غربیها نخواهند توانست لكهی ننگ استعمار را از دامان خود پاك كنند. شعارهای طرفداری از حقوق بشر، شعارهای طرفداری از دموكراسی، نخواهد توانست عملكرد غربیهای مدعی و پرادعا را در آسیا و در آفریقا و در آمریكای لاتین و در نقطهنقطهی كشورهائی كه سالها تحت استعمار بودند، به فراموشی بسپرد. آن روز با استعمار این كار را كردند، امروز به شكل دیگری همان نقشه را دنبال میكنند، همان هدفها را دنبال میكنند. مربوط به :بیانات در حرم مطهر رضوی - 1392/01/01 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : انتخابات در کشور ما مظهر «حماسهی سیاسی» است. آنچه که عرض کردم که وظیفهی ما است و وظیفهی قشرهای گوناگون بود که انجام دهیم، مظهر «حماسهی اقتصادی» بود. انتخابات، مظهر «حماسهی سیاسی» است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامی است؛ مظهر آبروی نظام است. آبروی جمهوری اسلامی به انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی و تأثیر یکایک مردم در انتخاب مدیران کشور است. انتخابات مظهر ارادهی ملی است، نماد مردمسالاری اسلامی است. ما که مسئلهی مردمسالاری اسلامی را در مقابل دموکراسیِ لیبرال غربی مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی همین حضور مردم در انتخابات است. لذا به خاطر اهمیتی که انتخابات دارد، دشمنان ملت ایران همیشه سعی کردهاند انتخابات را از شور و هیجان بیندازند؛ برنامهریزی کردند که مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی باز بدارند؛ مردم را دلسرد کنند، مردم را ناامید کنند. در طول سالهای مختلف که ما انتخابات داشتیم ــ چه انتخابات مجلس، و چه بخصوص انتخابات ریاست جمهوری ــ همیشه دشمنان ما سعی کردند این انتخابات را بیرونق کنند؛ این به خاطر اهمیت انتخابات در کار کشور است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی - 1391/11/28 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : میگویند ما متعهد به گسترش دموکراسی در دنیا هستیم - حالا کاری نداریم که دموکراسیِ خود آمریکا چه جور دموکراسیای است؛ در این زمینه بحث نمیکنیم - با این ادعا، با کشوری مثل جمهوری اسلامی که روشنترین و واضحترین مردمسالاریها و دموکراسیها را در این منطقه داراست، دائم معارضه و مقابله میکنند؛ در عین حال پشت سر کشورهائی در این منطقه میایستند و با کمال پرروئی از آنها حمایت میکنند که بوی دموکراسی را استشمام نکردهاند و یک بار ملتشان رنگ انتخابات و رأی و صندوق رأی را ندیدهاند. این هم تعهدشان نسبت به دموکراسی است! ببینید فاصلهی قول و عمل چقدر است. مربوط به :بیانات در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی نوشهر - 1391/06/27 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز در بسیاری از کشورهای غربی کسی جرأت ندارد که واقعهی مجهولالحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد. آن طوری که اطّلاع دادند به ما، در آمریکا اگر کسانی با تکیه به مبانی روانشناسی و جامعهشناسی بخواهند بر علیه همجنسبازی چیزی بنویسند و منتشر کنند، قادر نخواهند بود، جلویشان گرفته میشود! اینها چطور ملتزم به آزادی بیانند؟ آن جایی که پای سیاستهای خبیث صهیونیستی در میان است که باید اخلاق ملّتها و نسلهای جوان به فساد کشیده بشود، در آنجا آزادی بیان معنا ندارد و کسی جرأت نمیکند و حق ندارد در مقابل این سیاست خباثتآلود و رذیلانه چیزی منتشر کند - یا در قبال مسئلهای مثل هولوکاست - امّا برای اهانت به مقدّسات اسلامی و به خیال خودشان برای سبک کردن این مقدّسات در چشم جوانان کشورهای اسلامی چرا! کسی از اینها باور نمیکند. کسی باور نمیکند که رژیم آمریکا که سی سال از کسی مثل حسنی مبارک به جدّ حمایت کرده است، سی و پنج سال از کسی مثل محمّدرضای پهلوی در ایران با همهی آن جنایات پشتیبانی کرده است، این رژیم طرفدار دموکراسی باشد؛ کسی باور نمیکند که حملهی آنها به عراق و حملهی به صدّام حسین بهخاطر مبارزهی با دیکتاتوری باشد. اینها خودشان دیکتاتور پرورند. دیکتاتورهای منطقهی اسلامی ما در طول زمانهای مختلف، با تکیهی به آنها توانستهاند و همچنان میتوانند به مردم خودشان زور بگویند و ظلم کنند و تبعیض روا بدارند. چطور اینها ادّعای دموکراسیخواهی میکنند. کسی از آنها باور نمیکند. مربوط به :بیانات در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد - 1391/06/09 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در میان ما، کشورهای بسیار ثروتمند و نیز کشورهای دارای نفوذ بینالمللی کم نیستند. علاج مشکلات با همکاریهای اقتصادی و رسانهای و انتقال تجربههای پیشبرنده و تعالیبخش، کاملاً امکانپذیر است. باید عزمهامان را راسخ کنیم؛ به هدفها وفادار بمانیم؛ از اخم قدرتهای زورگو نترسیم و به لبخند آنان دل خوش نکنیم؛ ارادهی الهی و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم؛ به شکست تجربهی اردوگاه کمونیستی در دو دهه پیش، و شکست سیاستهای به اصطلاح لیبرال دموکراسی غربی در حال حاضر - که نشانههای آن را در خیابانهای کشورهای اروپائی و آمریکایی و گرههای ناگشودنی اقتصاد این کشورها همه میبینند - با چشم عبرت بنگریم. و بالاخره سقوط دیکتاتورهای وابسته به آمریکا و همدست رژیم صهیونیستی در شمال آفریقا و بیداری اسلامی در کشورهای منطقه را فرصتی بزرگ بشماریم. ما میتوانیم به ارتقاء «بهرهوری سیاسی جنبش عدم تعهد» در مدیریت جهانی بیندیشیم؛ میتوانیم برای تحول در این مدیریت، سندی تاریخی تهیه کنیم و ابزارهای اجرائی آن را فراهم نمائیم؛ میتوانیم حرکت به سمت همکاریهای مؤثر اقتصادی را طراحی و الگوهای ارتباط فرهنگی میان خود را تعریف کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1391/05/03 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما با زورآزمائی چند دولت و چند قدرت استکباری مواجهایم. اینها یک سیاهیلشکر هم پشت سرشان دارند، که آنها هم با ما مخالفند؛ اما آنها موجودیتی از خودشان ندارند، توانی ندارند. اگر دست حمایت قدرتی مثل آمریکا از روی سرشان برداشته شود، صفرند؛ در معادلات جهانی و بینالمللی به حساب نمیآیند؛ لیکن حالا به عنوان سیاهیلشکر، پشت سر آمریکا و پشت سر رژیم صهیونیستی و شبکهی صهیونیسم دنیا دارند حرکت میکنند. این یک واقعیتی است، این در مقابل ماست، این از اول انقلاب شکل گرفته؛ کم هم نشده و افزایش هم پیدا کرده. البته در بزرگنمائیِ این واقعیت هم همه همدستند؛ این جزو همان لغزشگاههاست. سعی میکنند این واقعیت را هرچه بزرگتر و شدیدتر و سختتر و تلختر نشان بدهند. ما این را قبول داریم که در مقابل ما فشار هست، تحریم هست، توانائیهای اقتصادی، توانائیهای سیاسی، امنیتی و امثال اینها و بخصوص رسانهای پشت سر این حرکت وجود دارد؛ این یک واقعیت است. واقعیت دیگری که در کنار این واقعیت باید دیده شود، این است که وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئلهی هستهای یا مسئلهی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یکی از واقعیتهاست. نه اینکه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا کسی نیست که باور کند آمریکا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسلکش و کودککش دنبال اجرای دموکراسی در کشورهای دنیاست. پروندهی آمریکا، پروندهی رژیم صهیونیستی، پروندهی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئلهی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهی بسیار سیاهی است. شصت سال نسلکشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی که این کارها را کردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به کسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ کارهائی از قبیل آنچه که در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیلهی آمریکائیها، به وسیلهی غربیها، به وسیلهی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینکه اینها میگویند مقابلهی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که میگویند مقابلهی با جمهوری اسلامی برای سلاح هستهای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میکردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بینالمللی برای ما روشن شد که آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هستهای نیست؛ این را باور کردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئلهی سلاح هستهای را مطرح میکنند. پس ادعای اینکه این فشارها، این تحریمها، این محاصرهها، این دشمنیها و خصومتها به خاطر مسئلهی سلاح هستهای و مسئلهی توان هستهای است، یک دروغ است؛ این دروغ بودن هم یک واقعیت است. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی» - 1391/04/21 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک مطلب اساسی، در مورد نگاه اسلام به جنس زن است. این نگاه، درست نقطهی مقابل نگاهی است که فرهنگ غربی به جنس زن دارد. نگاه فرهنگ غربی به زن یک نگاه اهانتآمیز است. اسم آن را آزادی میگذارند، لکن در حقیقت آزادی نیست. غربیها در طول دو سه قرن اخیر، بر روی همهی جنایات خود نامهای زیبا گذاشتند. اگر قتل کردند، اگر غارت کردند، اگر به بردگی کشیدند، اگر ثروتهای ملتها را مصادره کردند، اگر جنگهای تحمیلی میان ملتها به وجود آوردند و دیگر جنایاتی که کردند، بر روی همهی اینها نامهای خوشظاهر و فریبنده گذاشتند؛ نام آزادیطلبی، نام حقوق بشر، نام دموکراسی و امثال اینها. نام آزادی بر آنچه که جهتگیری فرهنگ غربی نسبت به زنان است، یک نام دروغین است؛ این، آزادی نیست. اساس فرهنگ غرب این است که زن را به عنوان یک کالا، به عنوان یک وسیلهی تمتع برای مرد در جامعه عرضه بکند. تشویق و تحریص بر عریانگرائی به این جهت است. در غرب، زنآزاری در طول صد سال و دویست سال گذشته افزایش پیدا کرده است، کاهش پیدا نکرده است. آزادی جنسی و بی بند و باری جنسی در غرب موجب نشده است که دیگ شهوتِ بشری که غریزی و طبیعی است، از جوشش بیفتد. قبلا این جور تبلیغ میکردند، میگفتند بگذارید زن و مرد در جامعه روابط آزاد داشته باشند تا حرص شهوت جنسی کم بشود؛ عملاً معلوم شد که قضیه بعکس است. هر چه آزادی روابط زن و مرد در جامعه بیشتر بشود، با وضعی که به وجود آوردند، حرص شهوانی بشر بیشتر میشود. امروز غربیها خجالت نمیکشند و مسئلهی همجنسبازی را به عنوان یک ارزش مطرح میکنند. انسانِ با کرامت، عرق شرم بر پیشانیاش مینشیند، اما آنها خجالت نمیکشند. نگاه غرب به زن، نگاهی است منحط، ناقص، گمراهکننده و غلط. نگاه اسلام به زن، نگاهی است عزتبخش، کرامتبخش، رشدآفرین، استقلالدهندهی به هویت و شخصیت زن؛ این ادعای ماست. ما این ادعا را با محکمترین ادله میتوانیم اثبات کنیم. مربوط به :دیدار فرماندهان نیروهای مسلح با فرمانده کل قوا - 1391/01/16 عنوان فیش : حقوق بشر, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : حقوق بشر, دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : كشورهای غربی مدعی حقوق بشر و دموكراسی حتی از دادن سلاحهای شیمیایی به رژیم بعث عراق دریغ نكردند تا شاید بتوانند نظام اسلامی و مردم ایران را به زانو درآورند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1390/12/18 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اینکه گفته بشود ما مردمسالاری را از غربیها یاد گرفتیم، خطاست. صورت ظاهر، یکی است؛ اما مردمسالاری ما ریشه در یک معرفت دینی دیگر و یک جهانبینی دیگری دارد، تا آنچه که آنها میگویند. ما برای انسانها کرامت قائلیم، برای رأی آنها ارزش قائلیم و حضور آنها را وسیلهای میدانیم برای اینکه اهداف الهی تحقق پیدا کند و بدون آن امکانپذیر نیست. غربیها جور دیگری عمل میکنند. البته هم ما چهارچوبهائی داریم، هم آنها؛ آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است. در یک کشوری کسی به افسانهی هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان میاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثهی پنداریِ تاریخی را انکار میکنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد - واقعی باشد - خیلی خوب، انکار یک حادثهی واقعیِ تاریخی مگر جرم است؟ اگر برای کسی روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّی در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهای مدعی تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسی اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاهها محکومش میکنند؛ آن وقت به پیغمبر اعظم، به این انسان برجستهی همهی تاریخ، صریحاً اهانت میکنند، مقدسات یک میلیارد و نیم مسلمان را مورد توهین قرار میدهند، کسی حق ندارد به این اعتراض کند که چرا شما این کار را کردید! ببینید این چه چهارچوبهای غلط و مفتضحی است. چهارچوب آنها این است. اگر کسی در آنجا با حجاب ظاهر بشود - در دانشگاه یا در محیط کار - مجرم است! این چهارچوب است دیگر، منتها چهارچوبهای غلط و معوج، برخلاف فطرت انسان، برخلاف فهم درست انسان. چهارچوبهای ما چهارچوبهای الهی است: ما با فساد مخالفیم، با فحشا مخالفیم، با انواع و اقسام انحرافات بشری مخالفیم، برابر آنچه که شریعت و دین به ما میآموزد. ما معتقدیم بایستی در مقابل این انحرافها ایستاد، راههای زندگی را باید از اسلام و قرآن و الهام الهی و وحی الهی گرفت. این چهارچوب ماست. این شد مردمسالاری دینی. این الگوی ماست. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : گروه اول، بازندگان اصلی در مصر و تونس و سایر نهضتها بوده و خواهند بود. مشروعیت و اینک موجودیت قطب سرمایهداری و الگوی لیبرال دموکراسی غرب، حتّی در خود اروپا و آمریکا نیز با خطر اضمحلال روبهرو شده و در شرائطی شبیه شرائط بلوک شرق کمونیستی در دهه 80 میلادی قرار گرفتهاند. فروپاشی اخلاقی و اجتماعی، بحرانهای بیسابقهی اقتصادی، شکستهای بزرگ نظامی در عراق و افغانستان و لبنان و غزه، سقوط یا تزلزل اکثر دیکتاتورهای وابسته و دستنشاندهی آنان در کشورهای مسلمان و عربی و بویژه از دست دادن مصر، به خطر افتادن رژیم صهیونیستی از شمال و غرب و از درون به نحوی بیسابقه، افشاء شدن ماهیت وابستهی سازمانهای بینالمللی و برخوردهای گزینشی و سیاسی با مسئلهی دموکراسی و حقوق بشر، تناقضگوئی و پریشانگوئی در موضعگیری دوگانه در برابر مسائل لیبی، مصر، بحرین، یمن و ... اینها دستهی اول را در بحران اعتماد جهانی و بحران تصمیمگیری عمیقی فرو برده است و اینک بزرگترین هدفشان پس از ناتوانی از مهار و سرکوب ملتها، تلاش در جهت تسلط بر اتاق فرمان انقلابها و نفوذ به درون احزاب مؤثر، حفظ حداکثری ساختارهای قبلی رژیمهای فاسد و اکتفاء به رفرمهای سطحی و نمایشی، بازسازی نیروهای بومیِ خود در کشورهای انقلاب کرده، تطمیع، تهدید و احتمالاً در آینده، ترور و یا تلاش برای خریدن برخی افراد و گروهها در جهت متوقف ساختن یا ارتجاع در انقلابها و سرد کردن، مأیوس کردن یا درگیر کردن مردم با مسائل فرعی و با یکدیگر، دامن زدن به تضادهای قومی و قبیلهای یا مذهبی و یا حزبی، جعل شعارهای انحرافی در جهت تغییر ماهیت جنبشها، کنترل مستقیم یا غیرمستقیم بر ذهن و زبان انقلابیون و کشاندن آنان به درون بازیهای سیاسی و یا تفرقهاندازی میان آنان و از طریق آنان، میان گروههای مردمی، تلاش برای سازش پشت پرده با برخی خواص با وعدههائی دروغ همچون کمک مالی و... و دهها ترفند دیگر است که به نمونههائی از آنها در کنگرهی بینالمللی بیداری اسلامی در تهران قبلاً اشاره کردم. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی - 1390/10/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر چنانچه نامزدها به مراکز ثروت و قدرت متصل شوند، کار خراب میشود؛ همچنان که امروز در بهاصطلاح دموکراسیهای دنیا، در آمریکا و غیر آمریکا این رسم هست؛ کمپانیها و پولدارها به نامزد انتخابات در ریاست جمهوری یا در انتخابات کنگره پول میدهند، ولی او در مقابل آنها متعهد است. آن رئیس جمهوری که با پول دستگاههای گوناگون و مراکز ثروت سر کار بیاید، در مقابل آنها متعهد است. آن نمایندهی مجلسی که با پول فلان شرکت و فلان کمپانی و فلان ارباب و فلان پولدار توی مجلس بیاید، مجبور است آنجائی که آنها لازم میدانند، قانون جعل کند، قانون بردارد، توسعه و تضییق در قانون بکند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : مفهوم عدالت، مفهوم آزادی، مفهوم تکریم انسان - با معانی اسلامیِ خودش مورد نظر ماست، نه با معانی غربی خودش. آزادی در منطق اسلامی معنائی دارد، غیر از آن معنائی که آزادی در منطق غرب دارد. تکریم انسان، احترام به انسان، ارزش دادن به انسانیتِ انسان در مفهوم اسلامی مغایر است با این مفهوم در معنای غربی و تلقی غربی. یکی از مشکلات ما در طول این سالها این بوده که افرادی آمدهاند مفاهیم اسلامی را با مفاهیم غربی ترجمه کردهاند، حرفهای غربیها را تکرار کردهاند، دنبال تحقق آنها بودند؛ در حالی که انقلاب اسلامی برای این نیست. آزادی غربی در زمینهی اقتصاد، همین مطالبی است که میبینید؛ همین «اقتصاد آدام اسمیتی» و رسیدن به این وضع دیکتاتوری اقتصادی موجود دنیا، که الان دارد انحلال و فروریختگی خودش را بتدریج نشان میدهد. مراد ما از آزادی که این نیست. آزادی انسانی به معنای آزادی اخلاقیِ بیبندوباریِ فرهنگیِ غربی نیست. ما نباید برای اینکه خودمان را در چشم غربیها شیرین کنیم، دم از حرفی بزنیم که آنها میزنند؛ که حرفِ غلط است، باطل است و امروز دارد بطلان خودش را نشان میدهد. ما از احترام به انسان، احترام به زن حرف میزنیم؛ این نبایستی اشتباه بشود با آنچه که در غرب در زیر این مفاهیم ترجمه میشود و گفته میشود و بیان میشود. مفاهیم اسلامی مورد نظر است؛ عدالت با معنای اسلامی خود، آزادی با معنای اسلامی خود، کرامت انسان با معنای اسلامی خود؛ که اینها همه در اسلام روشن است، مبیّن است. غربیها هم برای خودشان یک حرفهائی دارند. در این زمینهها، در این ارزشگذاری، راه آنها، راه کج و منحرفی است. البته در عمل - این را همه بدانند؛ البته شما میدانید - غربیها به همان مفاهیمِ مورد ادعای خودشان هم هرگز عمل نکردند. یعنی سررشتهداران، سردمداران و قدرتمندان غربی هرگز پای همان عدالتی که گفتند، پای همان آزادیای که گفتند، نایستادند؛ اینها را به عنوان یک تابلو مطرح کردند و زیر این تابلو هر کار خواستند، کردند. فرض بفرمائید به افغانستان حمله میکنند، زیر تابلوی ایجاد دموکراسی، اما باطن قضیه این نیست؛ باطن قضیه این است که آمریکا یا ناتو به افغانستان احتیاج دارد، برای اینکه آنجا یک پایگاه ثابت بسازد، از آن پایگاه چین را بپاید، هند را بپاید، ایران را بپاید، آسیای جنوب غربی را بپاید. عراق را با عنوان مبارزهی با سلاح اتمی مورد تهاجم قرار میدهند، اما باطن قضیه این نیست. البته بعد آمدند داستانسرائی کردند و گفتند بله، گشتیم، پیدا نکردیم؛ اشتباه کرده بودیم! اینجوری نیست. مگر میشود کسی به خاطر یک گزارش غلط و اشتباه و تأیید نشده، این همه خرج، هزینهی انسانی، هزینهی مالی بر خودش هموار کند و به عراق حمله کند؟ هدف از حملهی به عراق، مبارزهی با سلاح شیمیائی نبود؛ بلکه تسلط بر یک کشور ثروتمندِ نفتخیز در همسایگی جمهوری اسلامی، و تسلط بر دنیای عرب، و حمایت از اسرائیل، و تکمیل زنجیرهی استکبار در این منطقه بود. همین حالا نیروهای ناتو مرتباً به لیبی حملهی هوائی میکنند. الان چند ماه است که این حملات هوائی بدون هیچگونه مجوز واقعی، انسانی، قانونی و بینالمللی ادامه دارد؛ حرفشان این است که میخواهیم قذافی را بزنیم! قضیه این نیست. مسئله، جاده صاف کردن برای شرکتهای نفتی است. لیبی یک منطقهای است که هم مشرف به مصر است، هم مشرف به تونس است، هم مشرف به سودان است، هم مشرف به الجزائر است، کنار مدیترانه است، یک قدمی اروپاست. اینها میخواهند اینجا یک مرکزی داشته باشند، بتوانند بر این منطقه حکومت کنند؛ اسمش را میگذارند مبارزهی با قذافی! در حالی که قضیه این نیست. یعنی غرب همین مفاهیم و اهدافی را هم که خودش ادعا میکرد، غالباً پوششی قرار داد برای مقاصد شیطانی. بنابراین اگر ما میگوئیم عدالت، اگر ما میگوئیم آزادی، مقصودمان همان حرفهائی نیست که آنها میگویند؛ همان دموکراسیِ دروغین. من با قاطعیت عرض میکنم؛ دموکراسیای که امروز در غرب رائج است - حالا یک جاهائی استثناء است - عمدتاً این دموکراسی دروغین است؛ واقعی نیست. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان کرمانشاه - 1390/07/24 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دموکراسیای که امروز در غرب رائج است - حالا یک جاهائی استثناء است - عمدتاً این دموکراسی دروغین است. مربوط به :بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه - 1390/07/20 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : این چیزی که به عنوان «جنبش وال استریت»، مردم آمریکا را به هیجان آورده، مهم است. سعی کردند این را کوچک نشان بدهند، الان هم سعی میکنند کوچک نشان بدهند. همین آقایانی که مدعی هستند آزادی بیان لازم است و طرفدار آزادی بیانند، تا دو سه هفته از شروع این جنبش، از همهی روزنامههای مهم آمریکا، فقط یک روزنامه خبر این حرکت را منتشر کرد؛ بقیه به سکوت برگزار کردند! اینهائی که اگر در گوشهای از دنیا - آنجائی که با سیاستهای اینها مخالف است - یک چیز کوچکی اتفاق بیفتد، صد برابر آن را بزرگ میکنند، یک حرکت به این عظمت را بکلی مورد سکوت قرار دادند؛ مسکوت گذاشتند. ولی خب، بالاخره دیدند چارهای نیست. خود همان کسانی که آنجا جمعند - این چندین هزار نفری که در نیویورک در وال استریت جمع شدهاند - و اشباه آنها در شهرهای دیگر و ایالات دیگر آمریکا، آنها را مجبور کردند؛ لذا حالا به این حادثه اقرار میکنند. البته میخواهند موجسواری کنند؛ اما قضیه، قضیهی مهمی است. یک مسئله این است که فساد رژیم سرمایهداری برای آن مردم، محسوس و عینی شده است. ممکن است این حرکت را سرکوب کنند، اما نمیتوانند ریشههای این حرکت را از بین ببرند؛ بالاخره یک روزی این حرکت آنچنان خواهد بالید که نظام سرمایهداری آمریکا و غرب را بکلی به زمین خواهد زد. رژیم فاسد سرمایهداری نه فقط به مردم کشورهای افغانستان و عراق و بقیهی جاها رحم نمیکند، بلکه به مردمِ خودش هم رحم نمیکند. مردم در این اجتماعات و تظاهرات چندین هزار نفری نیویورک یک تابلوئی بلند کردند که رویش نوشته بود: «ما 99 درصدیم». یعنی 99 درصد ملت آمریکا - اکثریت ملت آمریکا - محکومِ یک درصدند. جنگ عراق و افغانستان را آن یک درصد راه میاندازد، اما کشته و غرامتش را آن 99 درصد میدهد. این آن چیزی است که مردم را بیدار کرده، وادار به اعتراض کرده. البته شیوههای تبلیغاتی و جنگ روانی مسئولان آمریکائی و سازمان سیا و دیگران، شیوههای بسیار قهار و جباری است؛ ممکن است بر اینها فائق بیایند؛ اما بالاخره حقیقت قضیه روشن شد و بیشتر روشن خواهد شد. با این همه ادعا، رژیم سرمایهداری این است؛ لیبرال دموکراسی غرب این است. حمایت از اسرائیل را همین یک درصد میکنند. مردم آمریکا انگیزه و علاقهای به حمایت از اسرائیل ندارند، که پول بدهند، مالیات بدهند، خرج کنند، برای اینکه بتوانند غدهی سرطانی اسرائیل، دولت جعلی اسرائیل را در یک منطقهای سر پا نگه دارند. بعد هم نوع برخوردشان؛ آن از کتمان و مسکوت نگهداشتن، بعد هم شدت عمل؛ هم در آنجا، هم در بعضی کشورهای اروپائی. در انگلیس آنچنان شدت عملی به خرج دادند که ده یکِ آن را انسان در کشورهای عقبافتادهای که نظامهای دیکتاتوری با مردم برخورد میکنند، مشاهده نمیکند. اینها آن وقت مدعی طرفداری از حقوق بشر، مدعی آزادی بیان، مدعی آزادی اجتماعات، مدعی همهی مردم دنیایند. آن کسانی که توصیه میکردند ما روشهای نظام سرمایه داری را دنبال کنیم، آنها را یاد بگیریم، آنها را عمل کنیم، به این واقعیتها نگاه کنند، ببینند که نظام سرمایهداری چیست؛ بنبست کامل. امروز نظام سرمایهداری در یک بنبست کامل است. ممکن است نتائج این بنبست سالها بعد به نتائج نهائی برسد، اما بحران غرب به طور کامل شروع شده. مربوط به :بیانات در مراسم بیست و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1390/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : مردم بحرین هم در مظلومیت مطلق به سر میبرند. در آنجا هم به عنوان اینکه اینها شیعه هستند، میخواهند حرکت را حرکت طائفی و مذهبی معرفی کنند؛ در حالی که قضیه این نیست. البته مردم بحرین شیعهاند، در طول تاریخ شیعه بودند، اکثریت شیعهاند؛ اما مسئله، مسئلهی شیعه و سنی نیست؛ مسئله این است که این ملت، مظلوم است؛ از حقوق اولیهی یک شهروند در کشور خود، در خاک خود، در سرزمین خود محروم است. حق خود را مطالبه میکند، حق رأی دادن خود را مطالبه میکند؛ میگوید بتوانم رأی بدهم، بتوانم در تشکیل دولت و حکومت نقش ایفاء کنم؛ این که جرم نیست؛ این یک حق مشروع است. آن وقت آمریکائیهای دروغگوی ریاکار و خدعهگر که ادعای حقوق بشر و ادعای دموکراسی میکنند، در قضیهی بحرین اینجور علیه مردم وارد میدان میشوند. البته انکار میکنند، میگویند ما نیستیم، سعودیها هستند؛ اما سعودیها بدون چراغ سبز آمریکا نمیتوانستند وارد بحرین شوند و اینجور حوادث تلخ و خونبار را در بحرین به وجود بیاورند. لذا آمریکائیها هم مسئولند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم - 1389/08/04 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : دشمن را بشناسید. به ظواهر دشمن فریب نخورید. مادیگری، گرایش مادی، تفکر مادی، تمدن مادی، دشمن بشریت و دشمن شماست. دنیای غرب از دو سه قرن قبل از این به دانش برتر و فناوری برتر دست یافت و سوراخ دعای ثروت و انباشت ثروت را پیدا کرد. مکتبهای اجتماعی گوناگونی پدید آمد، تفکرات فلسفیِ اجتماعی گوناگونی پدید آمد - لیبرالیسم مبتنی بر تفکر اومانیستی، فکر دموکراسی و امثال اینها - هدف اینها یا هدف آن کسانی که دنبال این افکار رفتند، این بود که بتوانند بشر را به آسایش، به آرامش و به رفاه برسانند؛ لیکن آنچه در واقع تحقق پیدا کرد، عکس اینها بود. بشر در سایهی تفکر اومانیستی و در جهت نظامهای انسانگرا نه فقط به انسانیت دست نیافت، به آسایش دست نیافت، بلکه بیشترین جنگها، بیشترین کشتارها، بدترین قساوتها، زشتترین رفتارهای انسان با انسان در این دوره به وجود آمد. مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان - 1389/07/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اروپائیها همان وقت هم ادعای تمدن میکردند، اما رفتارشان از وحشیترین قبائل در حملات گوناگون قبیلهای وحشیانهتر بوده. اینهائی که عرض میکنم، شعار نیست؛ اینها هر کدامش سند، مدرک و تعبیرات دقیق دارد که چه کار میکردند؛ که الان مجال توضیح نیست. اگر من گوشهای از آنها را میگفتم، میفهمیدید که در آسیای شرقی، در آفریقا و در نقاط دیگر، به وسیلهی همین اروپائیها و غربیها و با ابزار علمِ آنها چه اتفاقی افتاده است. چون هدف، ثروت بود، بنابراین اخلاقی وجود نداشت، مذهبی وجود نداشت، خدائی وجود نداشت. ما این علم را نمیخواهیم. این علم، آن وقتی که رشد پیدا میکند و به منتها درجه میرسد، میشود مثل این چیزی که امروز کشورهای غربی دارند؛ میشود بمب اتم، میشود این همه ظلم و ستم، میشود نابودی دموکراسی در مدعیترین کشور دنیا از لحاظ دموکراسی - یعنی آمریکا - میشود اختلاف طبقاتی روزافزون و شکاف طبقاتی؛ میلیونها کارتنخواب، میلیونها زیر خط فقر در یک کشور ثروتمند و پیشرفته. این علم فایدهای ندارد. ما دنبال این علم نیستیم. نه تعلیمات انبیاء، نه تعلیمات اسلام، نه وجدان انسانی، ما را به این طریق سوق نمیدهد؛ هیچ شوقی در انسان نمیآفریند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بزرگترین ناقض دموکراسی، خود اینهایند. در بسیاری از جاها نتائج مردمسالاریها و انتخابات مردمیِ واضح را آمریکائیها به هم زدند. یک نمونهاش غزه است - حکومت حماس - نمونههای قبلی هم در جاهای دیگر دارد که من نمیخواهم اسم بیاورم. بدترینها خودشان هستند. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما - 1389/04/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در زمینههای سیاسی - همان طور که بعضی از دوستان اشاره کردند - ما دوران استثنائیای را میگذرانیم برادران، خواهران! ما دوران حرکت از یک گذرگاه دشوار را داریم میگذرانیم. البته ملت ما از این گذرگاه خواهد گذشت و به نقطهی امن و امان و سلامت خواهد رسید؛ اما الان در حال یک حرکت عظیمیم؛ شما نمیبینید؟ بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی و سیاسی و علمی دنیا دارد با ما دشمنی صریح و علنی میکند؛ این خیلی مهم است، این خیلی معنادار است. یک ملت مگر از خودش چه نشان داده که قدرتهائی که اینجور برای خودشان داعیه قائلند - کشورهائی که اصلاً حاضر نیستند کشورهای غیر از خودشان را به حساب بیاورند - اینجور صریح توی میدان میآیند و با این ملت مبارزه میکنند؟ البته اینها حرفهای قشنگی میزنند - حرف از دموکراسی، حرف از حقوق بشر، حرف از همکاری ملتها - ولی کدام هوشمندی است در دنیا که نداند اینها دروغ میگویند، آن هم دروغی فضاحتبار؟ مربوط به :بیانات در دیدار مردم بوشهر در روز میلاد امام علی(ع) - 1389/04/05 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امیرالمؤمنین اهل بصیرت دادن است. امروز ما به این بصیرت احتیاج داریم. امروز دشمنان دنیای اسلام، دشمنان وحدت اسلام، با ابزارهای دین وارد میشوند، با ابزارهای اخلاق وارد میشوند؛ باید هشیار بود. آنجائی که میخواهند افکار عمومی مردم غیرمسلمان را فریب بدهند، نام حقوق بشر را میآورند، نام دموکراسی را میآورند؛ آنجائی که میخواهند افکار عمومی دنیای اسلام را فریب بدهند، نام قرآن را میآورند، نام اسلام را میآورند؛ در حالی که نه به اسلام و قرآن اعتقادی دارند، نه به حقوق بشر اعتقادی دارند. این را امت اسلامی باید بداند. ملت ایران در طول این سی سال، سی و یک سال اینها را آزموده است؛ امروز هم باید بدانیم، همهی ما باید بدانیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند. نمیشود به خاطر اینکه زید و عمرو از امام خوششان بیاید، ما مواضع امام را پنهان کنیم یا پوشیده کنیم یا آن چیزهائی که به نظرمان تند میآید، کمرنگ کنیم. عدهای در یک دورانی- که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما- برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در افتتاحیهی همایش غزه - 1388/12/08 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز آمریکا و غرب در قضیهی فلسطین و در بسیاری از قضایای دیگر صریحاً دارند دروغ میگویند؛ صریحاً دروغ میگویند. فاجعهی عظیمی مثل فاجعهی غزه را در جنگ 22 روزه وارونه وانمود میکنند. باید به این توجه کنیم. این را میخواهم یادآوری کنم. امروز غزه و فلسطین عرصهی رسوائی غرب است. غرب با ادعای حقوق بشر بزرگترین و فجیعترین نقض حقوق بشر را در غزه ندیده گرفته. تا روزهای متمادی غربیها در سال گذشته یککلمه حرف به نفع مردم غزه و در دفاع از آنها نزدند. روزهای متمادی پشت سر هم میگذشت، ما هی گوشمان بود ببینیم آیا از اروپا- از آمریکا که هیچ- از سازمانهای حقوق بشر، از سازمانهای به اصطلاح مدافع آزادی، یککلمه حرف به نفع مردم غزه صادر میشود؟ نمیشد. بعد از آنی که سر و صدای مردم بلند شد، مردم در کشورهای مختلف سر و صدا کردند، راهپیمائی کردند، تظاهرات کردند، حرف زدند، رسوائی بالا گرفت، شروع کردند به حرف زدن؛ فقط حرف! غرب هیچگونه حمایتی از مردم غزه نکرد؛ در مقابل یک چنین فاجعهی عظیمی که جلوی چشم همه داشت اتفاق میافتاد. تا امروز هم باز غرب در همان مواضع است. سازمان ملل خودش را رسوا کرد. آمریکا رسوا بود و رسواتر شد. بااینکه این گزارش گلدستون در آمده است و همه از او مطلع شدند. امروز بایستی سران جانی و مجرم رژیم صهیونیستی بیایند پای محاکمه و باید مجازات بشوند؛ ولی هیچ خبری نیست، هیچ اقدامی انجام نمیگیرد؛ بلکه حمایتها از دولت غاصب و دولت جعلی صهیونیستی بازهم بیشتر میشود! اینها غرب را رسوا کرد. آمریکا با این دولت جدید و رئیسجمهور جدید، ادعا کرد میخواهد تغییر به وجود بیاید. شعار تغییر برای این بود که بیآبروئی و بدنامی آمریکا در این منطقهی اسلامی، یک مقداری بلکه ترمیم بشود؛ اما نتوانستند ترمیم کنند و بدانند که تا آخر نخواهند توانست ترمیم کنند؛ چون دروغ میگویند؛ چون صریحاً به مردم دارند دروغ میگویند. آنها در خیلی از قضایا دروغ میگویند. حالا ما که در جمهوری اسلامی هستیم، دائماً داریم دروغهای اینها را میبینیم و میشنویم. واژگونه کردن حقایق و وارونه نشان دادن واقعیات، سی سال است که جلوی چشم ماست و ما به این عادت کردیم؛ لکن دنیا قضاوت خواهد کرد، تاریخ قضاوت خواهد کرد. امروز تمدن غرب- من به شما عرض بکنم- در مقابل قضیهی فلسطین به چالش کشیده شده. امروز دعوی لیبرال دمکراسی غرب زیر سؤال رفته. یعنی شما در فلسطین به خاطر مقاومتتان، یک ادعای چند صدسالهی غرب را، که به وسیله او به دنیا تحکم میکرد، به زیر کشیدید و این ادعا را باطل کردید. مقاومت این قدر مهم است و عظیم است؛ این مقاومتی که شما دارید انجام میدهید. مربوط به :بیانات در مراسم بیستمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1388/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : آمریکا از دمکراسی حرف زد، از اعتبار رأی ملتها حرف زد؛ اما در فلسطین، آراء مردم که یک دولتی را انتخاب کرده بودند، ندیده گرفت، به هیچ گرفت، اعتنائی به آن نکرد. این چه نتیجهای در ذهن مردم میبخشد؟ معلوم است. در مورد حقوق ملت فلسطین، یعنی یک ملتی که دهها سال است از خانهی خود، از میهن خود با یک روش خشونتآمیز و خشن و ظالمانه رانده شده است- این را که همه میدانند، اینکه تاریخ ناشناختهای نیست، مربوط به شصت سال قبل است. ملت فلسطین با این وضعیت، از حقوق خود محروم، آوارهی در کشورهای مختلف- آمریکا نه فقط نسبت به حقوق اینها هیچگونه توجهی نکرد، از آنها حمایتی نکرد، بلکه بعکس، از رژیم غاصب صددرصد حمایت کرد، و اگر فلسطینیهای مظلوم درصدد برآمدند اعتراضی بکنند، آن اعتراض را اخلالگری و کارهای شریرانه معرفی کرد. این چه جور درست خواهد شد؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از معلمان و پرستاران و کارگران - 1388/02/09 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : دورهی قبل از انقلاب، ایران مرتعی برای چرای بیگانگان بود. نفتِ اینجا، بازار اینجا، محصولات اینجا، نیروی انسانی اینجا، هرچه بود و نبود، مورد استفادهی سلطهگران و قدرتمندان بود؛ یک روز انگلیس، یک روز آمریکا و صهیونیستها. بعد که انقلاب شد، مردم آمدند روی کار، منافع آنها قطع شد. طبیعی بود که با این نظام دشمنی کنند، که سی سال است دارند دشمنی میکنند. یکی از دشمنیها همین است که این پدیدهی باارزشِ تأثیر حضور مردم ونقشآفرینی مردم در ادارهی کشور و مدیریت کشور را در تبلیغات خودشان نفی کنند یا ندیده بگیرند یا انکار کنند. بارها و بارها در اظهارات صریحشان، در اظهارات کنایهآمیزشان، در انتخابات کشورمان خدشه کردند. نه؛ انتخابات کشور ما از انتخابات اکثر این کشورهای مدعی دمکراسی، هم آزادتر است، هم پرشورتر است، هم انگیزهی مردم در این انتخابات بیشتر است. انتخابات پرشور، انتخابات خوب، سالم. دشمن خدشه میکند. از دشمن انتظاری هم جز دشمنی نیست؛ چه انتظاری هست؟ بیتوقعی از دوستان است. بیتوقعی از کسانی است که جزو این ملتند؛ واقعیات را دارند میبینند؛ میبینند که این انتخابات چگونه سالم و متقن انجام میگیرد، در عین حال، همان حرفی را که دشمن میزند، اینها هم میزنند! من انتظارم این است: کسانی که با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت ایران به آنها توجه کنند، اینها دیگر علیه ملت ایران حرف نزنند و انتخابات ملت ایران را زیر سؤال نبرند. مرتب تکرار نکنند که آقا این انتخابات سالم نیست؛ انتخابات، انتخابات نیست. چرا دروغ میگویند؟ چرا بیانصافی میکنند؟ چرا خلاف واقع میگویند؟ چرا این همه زحماتی را که این ملت و مسئولین در طول این سالهای متمادی متحمل شدند، ندیده میگیرند؟ چرا؟ چرا ناسپاسی میکنند؟ مربوط به :بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین - 1387/12/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : حضار محترم! شما که در این گردهمائی حضور یافته اید، در مسئلهی فلسطین صاحبنظر و اندیشهورید. وظیفهی تاریخی امروز ما تکرار سخنان و تئوریهای ناتوانِ گذشته نیست، بلکه ارائهی راهکاری است که فلسطین را از زیر ستم رژیم صهیونیستی آزاد کند. پیشنهاد ما یک راهکار کاملاً منطبق بر مردمسالاری است که میتواند منطق مشترک همهی افکار جهانی باشد. آن پیشنهاد این است که همهی صاحبان حق در سرزمین فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در یک همهپرسی، ساختار نظام خود را انتخاب کنند و همهی فلسطینی هائی که سالها مشقتآوارگی را تحمل کرده اند نیز در این همهپرسی شرکت کنند. دنیای غرب باید بداند که نپذیرفتن این راه حل نشانهی پایبند نبودن به دموکراسی است که پیوسته از آن دم میزنند و این آزمون افشاگر دیگری بر علیه آنان خواهد شد. آزمون قبلی آنان نیز در فلسطین بود که نتیجهی انتخابات کرانهی باختری و غزه را که روی کارآمدن دولت حماس بود نخواستند بپذیرند. کسانی که دموکراسی را تا جائی می پذیرند که نتائج آن مطلوب آنان باشد، جنگطلب و ماجراجویند و اگر از صلح دم میزنند جز دروغ و فریب نیست. مربوط به :بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین - 1387/12/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : شورای امنیت، یک روز اشغال فلسطین به وسیلهی گروههای تروریست جرّار را سریعاً به رسمیت شناخت و نقشی اساسی را در پیدایش و تداوم این ظلم تاریخی بازی کرد، و پس از آن چندین دهه همواره در برابر نسلکشیها، آوارهسازیها، جنایتهای جنگی و انواع جرائم گوناگون دیگر آن رژیم، سکوت رضایتآمیز کرد، و حتی هنگامی که مجمع عمومی رأی به نژادپرستبودن صهیونیسم داد، نه تنها با آن همراهی نکرد، که در عمل 180 درجه با آن فاصله گرفت. کشورهای زورگوی عالم که برخوردار از عضویت دائم در شورای امنیتاند از این مجمع جهانی همچون ابزار استفاده میکنند. نتیجه آنکه نه تنها این شورا به کار امنیت در جهان کمکی نمیکند بلکه هرجا که قرار است مفاهیمی همچون حقوقبشر یا دموکراسی و امثال آن، وسیلهی زیادهطلبی و سلطهی بیشتر آنان گردد،به کمک ایشان میشتابد و بر کارهای نامشروع آنان پوششی از فریب و دروغ میافکند. مربوط به :بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان - 1387/08/08 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز شعارهای اساسی آمریکا که با او سر ملتها را میبریدند و ذبح میکردند و دولتهای ملی را از اریکهی قدرت به زیر میکشیدند، مفتضح شده؛ مثل شعار حقوق بشر، مثل شعار دموکراسی. حقوق بشرشان را در زندانهای ابوغریب و گوانتانامو و زندانهای متعدد دیگری از این قبیل نشان دادند. حقوق بشرشان را در کشتارهای گوناگون در افغانستان و امروز در پاکستان دارند نشان میدهند. دموکراسیخواهیهایشان را هم در فلسطین اشغالی نشان میدهند؛ یک دولت مردمی - دولت حماس با انتخابات مردم سر کار آمده - سر کار است، با انواع ملعنتها و خباثتها میخواهند این دولت را زیر فشار قرار بدهند. در عراق دارند نشان میدهند؛ قرارداد امنیتیای را بهزور میخواهند تحمیل کنند؛ خفه کردند همه را از بس فشار آوردند. حالا که ملت عراق و مسئولین عراق سرشان را بلند کردند، میگویند ما قبول نداریم، دارند فشار میآورند و تهدید میکنند؛ درحالی که این دولت کنونی عراق با آراء مردم سر کار آمده. دموکراسی یعنی چه؟ غیر از این است؟! صاحبنظرانشان مکرر در طول این سالهای متمادی اعتراف کردهاند، تو گزارشهایشان نوشتهاند که در خاورمیانه دموکراتترین کشورها، جمهوری اسلامی است. انتخابات دارد؛ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، خود رهبری، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با آراء مردم انتخاب میشوند؛ این را اعتراف میکنند. در عینحال با جمهوری اسلامی این جور رفتار میکنند! این شعارهای جمهوریخواهی و دموکراسیخواهی و حقوق بشر، کهنهشده است. حتّی آحاد ملتها هم دیگر این حرفها را باور ندارند، چه برسد به صاحبنظران و زبدگان. مربوط به :بیانات در مراسم نوزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1387/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز شما نگاه کنید به رفتار زمامداران آمریکا - رئیس جمهور و تیم دورش - ببینید چه جوری حرف میزنند. حرف زدنِ آنها مثل حرف زدن آدمهای روانی است؛ گاهی تهدید میکنند، گاهی دستور ترور میدهند، گاهی تهمت میزنند، گاهی از روی استیصال درخواست کمک میکنند، گاهی ثبات و امنیت یک ملت را آماج خودشان قرار میدهند؛ مثل دیوانهها به این طرف و آن طرف میزنند. رفتار آنها، رفتار سیاستمداران منطقی و عاقل و باتدبیر نیست. البته بخش مهمی از این، انعکاس ناکامیهای آمریکا در مناطق مختلف است: ناکامی در افغانستان، ناکامی در عراق؛ اینها با وعدهی دموکراسی و آزادی و حقوق بشر وارد افغانستان و عراق شدند. امروز بعد از گذشت چند سال، وضعیت این دو کشور جوری است که هیچ ملتی آرزو نمیکند چنین وضعیتی داشته باشد؛ ناامنی، عقبافتادگی، فقر، تسلط روزافزون قدرتهای استکباری، پنجه انداختن به منافع ملیِ آن کشورها و نادیده گرفتنِ حقوق آن ملتها و البته پشت سرش ناکامیِ کامل در تأمین مقاصدی که اعلام کرده بودند یا مقاصدی که در دل داشتند و اعلام نکرده بودند. این ناکامیها در رفتار سیاستمداران آمریکا منعکس است؛ در اختلافاتشان، در بگومگوهایشان، در تصمیمگیریهایشان. این وضع زورگویان عالم است. خوب، در مقابل این زورگوئی چه باید کرد؟ توصیهی امام، ایستادگی است. امروز خوشبختانه، مجموعههای گوناگون سیاسیِ کشور ما از وفاداری به خط امام دم میزنند؛ این یک پدیدهی مبارکی است. در برخی از دورههای گذشته اینجور نبود. بعضی از جریانهای سیاسی از رویگردانی از خط امام صریحاً سخن میگفتند! امروز خوشبختانه مجموعههای سیاسی در کشور ما، همه از گرایش به افکار امام و خط امام حرف میزنند. خیلی خوب، یکی از برجستهترین نقاط خط امام که در وصیتنامه و در همهی بیانات امام منعکس است، لزوم ایستادگی قاطع در مقابل طمعورزان و مستکبران است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم کازرون - 1387/02/16 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز دشمنان ملت ایران درماندهاند در مقابل حرکت این ملت؛ نمیدانند با این ملت چه کنند. من به شما مردم عزیز کازرون و این منطقه و شما جمعیت صمیمی که در اینجا جمع شدهاید عرض کنم: دشمن نظام جمهوری اسلامی، یعنی شبکهی استکبار جهانی - نه فقط حکومت آمریکا یعنی آن مجموعهی سردمداران قدرت اقتصادی ظالمانهی امروز دنیا که دولتها را میآورند و میبرند؛ در همین کشورهائی که به نام دموکراسی معروف شدهاند، در خود آمریکا و در بعضی از کشورهای دیگر که با شبکهی صهیونیستی پیوند استوار دارند، اینها هستند. دولتهائی که با این شبکهی پرنفوذ و پرقدرتِ مستکبر جهانی در ارتباطند، منافع خودشان را در برابر نهضت اسلامی و بیداری اسلامی در خطر میبینند؛ این منافع نامشروع را در تهدید میبینند. دشمن، آنهایند. این دشمن از همهی وسائل ممکن برای مواجههی با این ملت استفاده کرده است و در مانده است. شما ببینید در این سی سال چه کار میتوانستند بکنند که نکردند. هر کاری نکردند، به خاطر این بوده است که در حساب زیان و سود، در حساب فایده و ضرر وقتی محاسبه کردند، دیدهاند فایده ندارد، برایشان ضرر بیشتری دارد. اگر کاری نکردند، به خاطر این است که محاسبه کردهاند، دیدهاند برایشان مضر است اگر این کار را انجام دهند. والّا هر کاری که توانستند و برایشان مضر نبوده، انجام دادهاند؛ محاصرهی اقتصادی کردهاند، حملهی نظامی کردهاند، کودتای نظامی در داخل راه انداختهاند، در بین جمعیت کشور افراد ضعیفالنّفسی را گوشه و کنار پیدا کردهاند، با خودشان همراه کردهاند، تبلیغات با زبان آنها، با نفَس آنها علیه انقلاب انجام دادهاند، حتّی با کمونیستها در این مملکت ساختهاند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوائی ارتش - 1386/11/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : انتخابات یکی از آن عرصههای بسیار حساس و تعیینکننده است. اگر هر دورهای از این دورههای انتخابات را شما ملاحظه کنید، تحلیل کنید، خواهید دید در هرکدام از انتخاباتهای ما- چه انتخابات مجلس، چه انتخابات ریاست جمهوری و بعضی انتخاباتهای دیگر- در هر برههای سعی گردانندگان تبلیغات خصمانهی استکبار جهانی بر این بوده است که حضور مردم را کمرنگ کنند؛ انگیزهی مردم را کم کنند؛ همت آنها را، امید آنها را نسبت به انتخابات از بین ببرند یا کمرنگ کنند. البته به توفیق الهی نتوانستهاند. این نشاندهندهی اهمیت انتخابات است. آن کسانی که دم از دمکراسی و مردمسالاری و حقوق مردم و نظامهای مردمی میزنند و با این بهانه کشورگشائی میکنند، کشتار میکنند، فاجعهآفرینی میکنند، آنها در مقابل مردمسالاری ملت ایران درماندهاند. این برای آنها یک مشکل حلناشدنی است. نمیدانند چه بکنند با این حادثه، چه بگویند. از رژیم کودتائی حمایت میکنند، از رژیمهای موروثی حمایت میکنند، از کشورهائی که هیچوقت در آنها آراء مردم مرجع نبوده است برای تشکیل حکومت، پشتیبانی میکنند، آن وقت در مقابل ملت ایران که اینجور آزادانه وارد میدان میشود و قانونگذار را، مجری را و مسئولیتهای اساسی را انتخاب میکند، چه میتوانند بگویند؟ در مقابل چشم مردم دنیا چه کار میتوانند بکنند؟ ناچارند یا بگویند آزادی نیست یا بگویند مردم شرکت نکردند، یا اگر بتوانند انتخابات را تعطیل کنند؛ کمااینکه در یک برههای همت آنها به وسیلهی بعضی از عناصر فریبخورده این بود که انتخابات را بکلی تعطیل کنند، که اصلًا انتخابات انجام نگیرد؛ ولی به فضل خدا نتوانستند این کار را بکنند؛ اما همتشان این بود. این اهمیت انتخابات را نشان میدهد. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد - 1386/10/13 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما هر سال یک انتخابات داریم راه میاندازیم؛ مگر غیر از این است؟ مگر مردم در انتخابات شرکت نمیکنند؟ مگر در جاهای دیگر دنیا که ادعای دموکراسی دارند، بیش از این کاری انجام میگیرد؟ با این شور و شوق، مردم در انتخاباتهای گوناگون شرکت میکنند؛ با رقابتهائی که وجود دارد؛ رقابت کامل بین جناحهای مختلف، باز- حالا آنکه میگوید، دشمن است- در داخل چرا یک عدهای همینطور یا صریحاً میگویند دموکراسی و مردمسالاری نیست، یا صریحاً نمیگویند؛ جوری میگویند که معنایش همان «نیست» است؟ میگویند آقا ما باید برای ایجاد مردمسالاری در کشور تلاش کنیم! چیزی که هست. میخواهید برای ایجاد آن چیزی که هست، تلاش کنید؟! اینها آن چیزهائی است که نقطهی مقابل اعتماد به نفسی است که ملت ما به آن احتیاج دارد و باید آن را داشته باشد. مربوط به :بیانات در دیدار مردم یزد - 1386/10/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز خلأ بزرگ دنیای لیبرال دموکراسی غرب همین است. کارخانهها را زیاد کردند، چرخهای گردنده را زیاد کردند، دامنهی علم را گسترش دادند؛ اما عدالت اجتماعی را نتوانستند تأمین کنند. اخلاق انسانی به انحطاط کشیده شده؛ این حرفی نیست که من اینجا بگویم. مگر میشود در یک تریبون و منبر جهانی، که امروز این حرفها در دنیا منعکس میشود، چیزی برخلاف آنچه که احساس مردم آن کشورهاست، بر زبان آورد؛ حرفی است که خودشان میزنند. امروز بحران اخلاقی گریبانگیر لیبرال دموکراسی غرب است. امروز بحران جنسی، بحران اقتصادی، بحران اخلاقی، بحران خانوادگی، گرفتاریهای همان کشورهائی است که از لحاظ علمی چشم تاریخ را خیره کردند از پیشرفتهای خودشان. بشر سعادتمندی اش به این نیست که دانش او پیشرفت کند- دانش ابزار سعادت است- سعادت بشر به آسایش فکر است، به آسایش روح است، به زندگی بیدغدغه است، به زندگی همراه با امنیت اخلاقی و معنوی و مادی است، به احساس عدالت در جامعه است. این را غرب ندارد؛ نه اینکه ندارد، روز به روز هم از او دارد دورتر میشود. ما این را برای نشان دادن به دنیا به عنوان آرمان خودمان ترسیم کردیم؛ ما نکردیم، خدا کرد. ملت ایران به اقتضای ایمان خود به این راه، دنبال این راه افتاد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام در سالروز مبعث - 1386/05/20 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز مکاتب کنونی دنیا - آن چیزی که امروز سخنگویان سیاست بینالمللی در کشورهای قدرتمند، آن را مطرح میکنند - نمیتواند بشر را به سعادت برساند. علاوه بر اینکه آن شعارهائی هم که به وسیلهی مسئولان و مدیران قدرتهای بینالمللی مطرح میشود، شعارهای واقعی نیست. امروز بشر دچار دو درد بزرگ است: یکی اینکه راهی که به بشر نشان داده میشود - راه مادیت - راه غلطی است. دوم اینکه آن کسانی که گردانندگان امور بشریتند، مردمان صالحی نیستند. شما نگاه کنید به اوضاع دنیا، ظلمی را که به ملتها میشود، ظلمی که به امت اسلامی میشود، ظلمی که در فلسطین میشود، در عراق میشود، در افغانستان میشود، ظلمی که به احکام اسلامی میشود، اینها را ملاحظه کنید. آن کسانی که منشأ ترور و منشأ فساد و منشأ جنگ و خونریزی هستند، اسلام را متهم میکنند به تروریسم! اسلام را متهم میکنند به ارتجاع؛ آن کسانی که حکومت مطلقهی خود را بر کل بشریت میخواهند تحمیل بکنند! امروز ایالات متحدهی امریکا، این قدرت طاغوتی شیطانیِ مستکبر، در صدد بلعیدن همهی دنیاست. درصدد توسعهی قدرت خود به تمام زوایای زندگی انسانهاست. آن وقت اینها، ادعای دمکراسی میکنند؛ ادعای حقوق بشر میکنند! فاسدترینِ انسانها، پرچم اصلاح بشریت را در دست گرفتهاند. این گرفتاری بزرگی است برای بشر. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام در سالروز مبعث - 1386/05/20 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز مکاتب کنونی دنیا- آن چیزی که امروز سخنگویان سیاست بینالمللی در کشورهای قدرتمند، آن را مطرح میکنند- نمیتواند بشر را به سعادت برساند. علاوه بر اینکه آن شعارهائی هم که به وسیلهی مسئولان و مدیران قدرتهای بینالمللی مطرح میشود، شعارهای واقعی نیست. امروز بشر دچار دو درد بزرگ است: یکی اینکه راهی که به بشر نشان داده میشود- راه مادیت- راه غلطی است. دوم اینکه آن کسانی که گردانندگان امور بشریتند، مردمان صالحی نیستند. شما نگاه کنید به اوضاع دنیا، ظلمی را که به ملتها میشود، ظلمی که به امت اسلامی میشود، ظلمی که در فلسطین میشود، در عراق میشود، در افغانستان میشود، ظلمی که به احکام اسلامی میشود، اینها را ملاحظه کنید. آن کسانی که منشأ ترور و منشأ فساد و منشأ جنگ و خونریزی هستند، اسلام را متهم میکنند به تروریسم! اسلام را متهم میکنند به ارتجاع؛ آن کسانی که حکومت مطلقهی خود را بر کلّ بشریت میخواهند تحمیل بکنند! امروز ایالات متحدهی امریکا، این قدرت طاغوتی شیطانیِ مستکبر، در صدد بلعیدن همهی دنیاست. درصدد توسعهی قدرت خود به تمام زوایای زندگی انسانهاست. آن وقت اینها، ادعای دمکراسی میکنند؛ ادعای حقوق بشر میکنند! فاسدترینِ انسانها، پرچم اصلاح بشریت را در دست گرفتهاند. این گرفتاری بزرگی است برای بشر. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام در سالروز مبعث - 1386/05/20 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : این چیزی که به عنوان دمکراسی، امروز غربیها پیشنهاد میکنند، در حقیقت حکومت مردمی نیست. حکومت مردمی را اسلام آورد. در اسلام رابطهی مسئولان کشور و مدیران جامعه با آحاد مردم، رابطهی ایمان است، رابطهی محبت است، رابطهی همکاری صمیمانه است، رابطهی رضایتمندیِ حقیقی است. این نسخه، امروز در اختیار ماست. هر وقت به این نسخهها در هر مقداری عمل کردیم، کامیابی و موفقیت را به رأیالعین مشاهده کردیم. امروز دنیای اسلام مجروح است. دل انسان برای ملت فلسطین میسوزد. دل انسان برای ملت عراق میسوزد. دل انسان برای رنجهای ملت افغانستان میسوزد. اینها زیر فشارند؛ زیر فشار دشمنان اصل امت اسلامی. آن کسانی که امروز در مسئلهی فلسطین، فلسطینیان را زیر فشار میگذارند؛ در عراق، ملت عراق را لگدمال میکنند، آنهائی هستند که با خصوصِ ملت عراق یا خصوصِ ملت فلسطین، دشمنیِ خاصی ندارند؛ آنها با امت اسلامی مخالفند. هرجای دیگر هم دستشان برسد، همین رفتار را انجام میدهند. برایشان سنی، شیعه، عرب، عجم تفاوتی نمیکند. قدرتطلبی، این است. مستِ قدرت بودن و جز هدفهای مادی و شهوانی و خواستههای کمپانیهای پولساز را ندیدن، نتیجهاش برای بشریت همین است. امت اسلامی باید بیدار بشود. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز ولادت امیرالمومنین علیهالسلام - 1386/05/06 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز اگر بخواهیم مصداقی برای این حرکت امیر المؤمنین پیدا کنیم- که البته مصداق ناقصی است- تشکیل جامعهی اسلامی و حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی است. این، یعنی در مقابلهی با ظلم و کجروی و کفر و حرکت ظالمانهی مفسدانهی طواغیت جهانی، سر بلند کردن و ایستادن. در این راه باید حرکت کرد. نظام جمهوری اسلامی خودِ وجودش و هویتش ضدیت با ظلم و زور است؛ ضدیت با تبعیض است. شما ببینید امروز حاکمیت دنیا دست کیهاست؛ ببینید در دنیا چه فجایعی به وسیلهی قدرتمندان دارد انجام میگیرد؛ ببینید با بشریت این قدرتهای دارای زر و زور چه میکنند؛ آن هم با تبلیغات رنگ و لعابدار، همراه زر و زور و تزویر با اسم حقوق بشر! با اسم دمکراسی! با اسم آزادی! چه میکنند با بشر! مربوط به :بیانات در مراسم هجدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1386/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در نظام جمهوری اسلامی همچنانی که اقتصاد مردم اهمیت دارد، امنیت مردم هم اهمیت دارد؛ همچنانی که امنیت جسم آنان دارای اهمیت است، امنیت اخلاق آنان هم دارای اهمیت است؛ همچنانی که حفظ تشکیلات کشوری مهم است، حفظ نظام خانواده هم مهم است. جمهوری اسلامی در مقابل همهی این نیازهای مردم، خود را موظف میداند و مردم به معنای حقیقیِ کلمه، صاحب رأی و صاحب اختیارند؛ برخلاف دمکراسی رائج در غرب؛ لیبرال دمکراسی شکستخوردهی رسواشدهی غربی. دمکراسی غربی در حقیقت انتخاب مردم نیست، انتخاب زرسالاران است؛ حتی انتخاب بدنهی احزاب هم نیست، انتخاب سران و رهبران احزاب است. آنها هستند که حکومتها را میآورند و میبرند؛ آنها هستند که تصمیمهای بزرگ را میسازند. مردم در اکثر تصمیمهای بزرگ، برکنار از تصمیمگیری و تصمیمسازیاند؛ کسی هم به آنها اعتنا نمیکند. آنقدر هم آنها را گرفتار مشغله و کار میکنند که نمیتوانند و فرصت آن را پیدا نمیکنند که آنچه را که میخواهند، به زبان بیاورند. نظام جمهوری اسلامی، آن دمکراسی مبتنی بر مبانی غلط غربی را رد میکند. مردمسالاری دینی به معنای کرامت حقیقی انسان و حرکت عموم مردم در چهارچوب دین خدا و نه در چهارچوب سنتهای جاهلی و خواستههای کمپانیهای اقتصادی و اصول خودساختهی نظامیان و جنگسالاران است. در نظام جمهوری اسلامی، حرکت برخلاف آنهاست؛ حرکت در چهارچوب دین خداست و ارادهی مردم، تعیینکنندهی مطلق است. امروز نظامهای غربی و در رأس آنها امریکا، همین دمکراسیِ بد تجربهشده و بد امتحانپسداده را میخواهند بهزور به بعضی کشورها تحمیل کنند. دولت فلسطین را که از آراء مردم برخاسته، قبول نمیکنند؛ برای دولت عراق که از آراء مردم به معنای حقیقی کلمه، جوشیده و بر سر کار آمده، انواع مشکلات را درست میکنند؛ از کودتاهای نظامی و کودتاگران نظامی به شرطی که زیر فرمان آنها باشند، کمال حمایت را میکنند، باز دم از مردمسالاری میزنند! مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1386/01/01 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت ایران از نظر ملتهای مسلمان و ملتهای منطقه- ملتهای آسیا، ملتهای آفریقا، ملتهای امریکای لاتین، ملتهای منطقهی خاورمیانه- یک ملت شجاع، مدافع حق و عدالت، و ایستادهی در مقابل زورگوییهاست؛ ملت ایران را اینطور شناختهاند. آنها ملت ایران را تحسین و ستایش میکنند. اما همین ملت ایران و همین نظام جمهوری اسلامی که اینقدر مورد ستایش ملتهاست، از نظر قدرتهای زورگو، متهم به نقض حقوق بشر است، متهم به سلب امنیت جهانی است، متهم به حمایت از تروریسم است! این تناقض است؛ تناقض بین نگاه ملتها و خواستهی قدرتها. این تناقض، تهدیدکنندهی نظام سلطهی جهانی است. روز به روز اینها دارند از ملتها دور میشوند؛ این یک رخنهی فرسایشی را در بنای لیبرال دموکراسی غرب به وجود آورده است و روز به روز این رخنه بیشتر خواهد شد. بالاخره تبلیغات استکبار تا مدتی میتواند حقایق را پنهان کند؛ همیشه که نمیتوانند حقایق را پنهان کنند؛ ملتها روز به روز بیدارتر میشوند. شما نگاه کنید؛ رئیسجمهور ملت ایران به کشورهای آسیا، به کشورهای آفریقا، به کشورهای امریکای جنوبی مسافرت میکند، ملتها برای او شعار میدهند، به نفع او تظاهرات میکنند، اظهار حمایت میکنند؛ رئیسجمهور امریکا هم به کشورهای امریکای جنوبی- یعنی حیاط خلوت امریکا- مسافرت میکند، ملتها پرچم امریکا را به مناسبت آمدن او آتش میزنند؛ این معنایش تزلزل پایههای لیبرال دموکراسیای است که امروز غرب و جلوتر از همه امریکا، مدعی پرچمداری آن هستند. تناقض در خواست آنها و تمایلات مردم و مشاهدات مردم روز به روز بیشتر میشود. دم از دموکراسی میزنند، دم از حقوق بشر میزنند، دم از امنیت جهانی میزنند، دم از مبارزهی با تروریسم میزنند، اما باطن شریر آنها حکایت از جنگطلبی آنها میکند؛ حکایت از پایمال کردن حقوق ملتها میکند؛ حکایت از میل وافر و اشتهای سیریناپذیر آنها بر منابع انرژی جهانی میکند؛ این را ملتها میبینند. روز به روز آبروی لیبرال دموکراسی و آبروی امریکا- که پیشقراول لیبرال دموکراسی است- در دنیا در نظر ملتها دارد کم و کمتر میشود. در مقابل، آبروی ایران اسلامی دارد بیشتر میشود. ملتها میفهمند که امریکاییها در ادعای دفاع از حقوق بشر دروغ میگویند؛ یک نمونهی آن، رفتار آنها با کشور خود ماست. مربوط به :پیام در پی حماسه پرشکوه ملت در انتخابات 24 آذر - 1385/09/28 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : خداوند قادر متعال را سپاس میگویم که ملّت ایران را در آزمون بزرگ دیگری سرافراز کرد و کشوری را که به پرچمداری اسلام مفتخر است عظمت و ابهتی دوباره بخشید. روز بیست و چهارم آذر یکبار دیگر معنی مردمسالاری دینی را به دیرباوران و بداندیشان فهمانید و حضور پرشور و متراکم قشرهای عظیم مردم در پای صندوقهای رأی، صحنهی نمایش اقتدار و خودباوری و حضور هشیارانهی ملّت ایران شد. نه شرائط جوّی نامساعد روز انتخابات و نه فضای جنگ روانی دشمنان که از هفتهها پیش از آن با ابزارها و شیوههای گوناگون برای سرد کردن دلها آرایش داده شده بود هیچیک نتوانست در عزم ملّی خلل وارد سازد. ارادهی الهی بر بیداری مردم، کید بدخواهان را مغلوب ساخت و برگ دیگری بر دفتر زرین این ملّت مؤمن و انقلابی افزوده شد. رفتار متین و خردمندانهی مردم و تعهّد و صداقت مسئولانِ دستاندرکار موجب شد که این بار نیز، مردمسالاری دینی، از نصاب سالمترین دموکراسیهای جهان، سالمتر و مشارکت مردم از بالاترین نصاب دموکراسیهای غربی بیشتر باشد. مربوط به :بیانات در دیدار مردم استان سمنان - 1385/08/17 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز شما ملت ایران بافتهی نظری غرب را زیر سؤال بردهاید؛ غربیها پایهی کار خودشان را بر دینزدایی قرار داده بودند و میگفتند با دین نمیشود جلو رفت؛ شما این را باطل کردید. معلوم شد دین نه فقط مانع پیشرفت نیست، بلکه تشدیدکنندهی نیرو و تقویتکنندهی حرکت به سمت جلوست؛ این را ملت ایران ثابت کردند. غربیها میگفتند کارها بایستی با نظر مردم انجام بگیرد؛ شعار دمکراسی میدادند؛ اما عملًا حزببازیهای غربی- که نمونههایش را در خیلی از کشورهای دنیا؛ کشورهای معروف و بزرگ غرب مشاهده میکنید- نقش مردم را کمرنگ کرد. شما نشان دادید که دمکراسی واقعی، «مردمسالاری دینی» است؛ مردم میبینند، میشناسند، تشخیص میدهند، دوست میدارند و رأی میدهند؛ یعنی خود مردم هستند و احزاب، نقش ضعفی دارند؛ نقش حقیقی مال خود مردم است؛ مردم هستند که اراده میکنند و تصمیم میگیرند. از اول انقلاب تا امروز، انتخاباتهای گوناگون، حضور مردم را نشان داده و نقش آن را مسجل و مشخص کرده است. مربوط به :بیانات در دیدار قاریان شرکت کننده در بیست و سومین مسابقات بینالمللی قرآن - 1385/07/04 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز خوشبختانه ملتهای مسلمان احساس اعتزاز به اسلام میکنند؛ این خیلی مهم است! جوانها! یک روزی در دنیای اسلام بود- از جمله در همین کشور و در کشورهای دیگر- که جوان مسلمان هیچ از مسلمان بودن خودش، احساس افتخار نمیکرد، حتّی ننگشان هم میکرد؛ ننگشان میکرد بسم اللّه بگویند، ننگشان میکرد جلوِ چشم دیگران نماز بخوانند؛ یک روزی اینطوری بود. افتخار به تبعیت و پیروی و دنبالهروی از یا غرب یا شرقِ آن روز- تفکرات مارکسیستی- افتخار به این چیزها بود. امروز ورق برگشته است؛ امروز اردوگاه شرق شکست خورد و اردوگاه غرب روز به روز ناکامیهای بیشتری دارد پیدا میکند و روز به روز بیآبروتر و بیحیثیتتر میشود؛ مدعیان دمکراسی، حقوق بشر و آزادی، خودشان را در دنیا رسوا کردهاند. اسلام روز به روز بیشتر طلوع میکند و این خورشید اسلام همینطور دارد بالا میآید. ملتهای مسلمان به اسلام احساس عزت و افتخار میکنند. در همهی کشورهای اسلامی اینطور است؛ از شمال آفریقا تا شرق آسیا، همه همینطورند؛ در اندونزی، مالزی، هند، پاکستان، بنگلادش، این کشورهای منطقهی شرق ما تا خاورمیانه، کشورهای عربی، کشور ترکیه تا کشورهای شما آفریقا- چه عربیشان و چه غیر عربیشان- آنجایی که مسلمانها و جوانهای مسلمان هستند، نسبت به اسلام احساس عزت میکنند. مربوط به :پیام تبریک به حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله به مناسبت پیروزی مقاومت اسلامی در جنگ ۳۳ روزه - 1385/05/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : جهاد مظلومانهی شما، دشمن را افشاء کرد و چهرهی حقیقی او را به نمایش گذاشت. کشتار بیرحمانهی مردم غیرنظامی؛ به خاک و خون کشیدن کودکان بیگناه و زنان بیدفاع؛ حادثهی قانا و نظائر متعدد آن، ویرانسازی هزاران خانه و کاشانه و آواره کردن هزاران خانواده؛ نابود کردن زیرساختهای بخش مهمّی از لبنان، و فجایعی از این قبیل ، چهرهی حقیقی زمامداران آمریکا و برخی دولتهای اروپائی را در کنار چهرهی کریه و منفور رژیم صهیونیستی به همه نشان داد. نشان داد که شعارهای منافقانهی آنان در باب حقوق بشر و آزادی و دموکراسی، چقدر آلوده به دروغ و فریب و رذالت است. نشان داد که وقتی زمامداران کشورها از رحم و شفقت و منطق و صداقت بیگانه باشند چه فجایعی ممکن است برای جامعهی انسانیت پیش بیاید. سخنان اخیر رئیس جمهور آمریکا در دفاعی قلمداد کردن جنایات رژیم صهیونیستی و ادعاهای خندهآور او در بارهی پیروز شدن اسرائیل در جنگ لبنان، نمونهی روشنی از این بیرحمی و شقاوت و بیمنطقی را در برابر چشم همه گذاشت. مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و برنامهسازان رسانهای کشورهای مختلف - 1385/02/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز شما سیاستهای رسانهای مسلط دنیا را ملاحظه کنید. مصلحت آنها اقتضاء میکند که اسلام را با تروریست مساوی بدانند. این کار با سرعت هرچه بیشتر و با استفاده هرچه بیشتر از فناوریهای پیشرفته انجام میگیرد. مصلحت آنها اقتضاء میکند که متقابلًا امریکا را مظهر حقوق بشر و دمکراسی به حساب آورند. این کار به راحتی و با شیوههای پیچیده و بسیار پیشرفتهی رسانهای در دنیا انجام میگیرد. دروغهای بزرگ مثل حقیقت در امواج رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی و غیره منعکس میشود. همانطور که بعضی از دوستان اشاره کردید، ناگهان در سطح دنیا مسئلهی اول میشود آنفولانزای مرغی؛ که شاید تلفاتش در همهی دنیا به هزار نفر هم نمیرسد. در همان حال صد و بیست هزار شهروند عراقی غیر مسلح که بهوسیلهی آمریکاییها یا مرتبطین تروریستشان از بین میروند، مسکوت میماند؛ ناگهان دنیا پُر میشود از اینکه ایران به دنبال ساختن سلاح هستهای است. خود آن کسانی که این سیاست تبلیغاتی را اتخاذ میکنند و آن را ترویج میکنند، به وضوح میدانند که این یک دروغ است؛ لیکن مصلحت مدیریت امپراطوری رسانهای و خبری این را اقتضاء میکند، پس باید گفته شود و گفته میشود. از اینکه یک ملتی با تلاش خود به یک فناوری پیشرفتهای دست پیدا کرده که آن را وامدارِ هیچکس نیست و میخواهد از آن استفادهی صلحآمیز بکند، از این اسمی در رسانههای دنیا برده نمیشود! در قضیهی فلسطین اگر یک انفجار در یک منطقهای از فلسطین اتفاق بیفتد که عدهای صهیونیست در آن زخمی شوند، به عنوان یک فاجعهی بزرگ در دنیا منعکس میشود؛ اما متقابلًا کشتار هرروزهی فلسطینیها- هرروزهی بدون مبالغه- بهوسیلهی سربازان و اعلام رسمی ترور فعالان فلسطینی از سوی رهبران دولت اسرائیل، این مسکوت میماند و منعکس نمیشود، بعد به ذهنها نمیرسد. این، آن مشکلات و بیماریهای مزمن و دردهای بزرگ مسئلهی رسانهی عمومی و امواج رسانهای در دنیاست. اساس قضیه اینهاست. مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق (علیهالسّلام) - 1384/10/29 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز بشر عیناً همان نیازهایی را دارد که پنجهزار سال پیش، این نیازها را داشت؛ نیازهای اصولی بشر، هیچ تفاوتی نکرده است. آن روز هم بشر از نفوذ قدرتهای ستمگر رنج میبرد؛ امروز هم شما- شماها چشمتان باز است- اگر دنیا را از نفوذ قدرتهای ستمگر و ویرانگر نگاه کنید، خواهید دید که بشر دارد رنج میبرد. آن روز هم نیاز بزرگ بشر عدالت بود و برترین رنج او بیعدالتی؛ امروز هم شما نگاه کنید، در دنیا بزرگترین مشکل بشر، بیعدالتی است. خطاست اگر خیال کنیم که این آزادی فردی- که لیبرال دمکراسی غرب به بشر هدیه داده- این نیاز بشر بوده که قبلًا نبوده؛ چرا؛ به این شکلهایی که امروز آزادیهای فردی هست، در بسیاری از دورههای تاریخ و در بسیاری از مناطق تاریخ وجود داشته است. همین محدودیتهایی که امروز به شکل پنهان ارادهی انسانها را به زنجیر میکشند، اینها یک روز به صورت آشکار بوده است. این تور احاطهکنندهی بر اراده، حرکت و حیات انسان، امروز ریزتر بافته شده، از خیوط و نخهای باریکتری استفاده شده و با مهارت بیشتری به آب انداخته میشود. آن روز این مهارتها نبود؛ اما آشکارتر و قلدرمآبانهتر بود. پس نیازهای بشر تفاوتی نکرده است. اگر آن دست به دست شدن امانت نبوی و گسترش کمّی و کیفیِ متناسب و درست، انجام میگرفت، امروز بشر این نیازها را گذرانده بود (نیازهای فراوان دیگری ممکن بود برای بشر پیش بیاید که امروز ما آن نیازها را حتی نمیشناسیم) آن نیازها ممکن بود باشد؛ اما دیگر اینقدر ابتدایی نبود. امروز ما و جامعهی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست- کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یکجا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست- زورگویی هست، ولایت نابحق انسانها بر انسانها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دوهزار سال پیش به شکلهای دیگری وجود داشته است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام نوزده دی - 1384/10/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک روز تفکرات چپ حاکم بود؛ مارکسیسم و سوسیالیزم در دنیا برای جوانها جاذبه داشت؛ اما امروز نیست. یک روز تفکرات ناسیونالیستی و ملتگراییهای افراطی در دنیا دل بعضی را میبُرد؛ اما امروز اینها کهنه شده است. یک روز لیبرالیسمِ غربی و منطق دولتهای سرمایهداری دم از گسترش جهانی میزد و میگفت همهی دنیا باید ما را بپذیرند؛ اما امروز لیبرال دمکراسیِ غرب خودش را با کارهای امریکا مفتضح کرده است؛ اروپا هم همینطور است و آنها هم شنیدن حرفی را که برخلاف منافع ملیشان باشد، تحمل نمیکنند؛ روسری دختران مسلمان را نمیتوانند تحمل کنند؛ امنیت شهروندانشان را به جُرم مسلمان بودن، به جُرم رنگینپوست بودن، نمیتوانند تأمین کنند؛ این لیبرال دمکراسی غرب است. همینهایی که ادعا میکردند همهی دنیا مال ماست؛ ماییم که باید فکر اساسی و ایدئولوژی جهانی را به مردم دنیا بدهیم این رفتار خودشان است در اروپا و امریکا؛ اینها دیگر حرفی برای گفتن ندارند. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1384/10/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اکنون که به برکت فداکاری مبارزان و شجاعت و صداقت رهبران در برخی از نقاط دنیای اسلام، بیداری اسلامی امواج خود را گسترش داده و جوانان و نخبگان و آحاد مردم را در بسیاری از کشورهای اسلامی به میدان آورده و چهرهی غدّار سلطهطلبان برای بسیاری از سیاستمداران و زمامداران مسلمان آشکار گشته است، بار دیگر سردمداران استکبار در پی ترفندهای تازه برای ادامه و تحکیم سیطرهی خود بر دنیای اسلاماند. شعار دمکراسیخواهی و حقوق بشر یکی از این ترفندها است. امروز شیطان بزرگ که خود مجسمهی شرارت و قساوت بر ضد بشر است، پرچم طرفداری از حقوق بشر را بلند کرده و ملّتهای خاورمیانه را به دمکراسی دعوت میکند. دمکراسی مورد نظر امریکا در این کشورها به معنای آن است که دستنشاندگانی رام و مطیع، به کمک توطئه و رشوه و تبلیغات اغواگر، در انتخاباتی ظاهراً مردمی و باطناً امریکائی بر سر کار بیایند و عامل امریکا در تحقّق هدفهای پلید استکباری شوند. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر - 1384/08/13 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : حرف ما در باب مسألهی فلسطین یک حرف منطقی و مقبول است. دهها سال پیش، جمال عبد النّاصر- که محبوبترین چهرهی عرب محسوب میشد- در شعارهای خود میگفت ما یهودیهای غاصب فلسطین را به دریا میریزیم. سالها بعد از آن، صدام حسین- که منفورترین چهرهی عرب محسوب میشد و میشود- اعلام میکرد که ما نصف سرزمین فلسطین را آتش میزنیم. ما هیچکدام از این دو حرف را قبول نداریم. با اصول اسلامیِ ما، نه به دریا ریختن یهودیها، نه آتش زدن سرزمین فلسطین، معقول و منطقی نیست. حرف ما این است که ملت فلسطین باید به حق خود برسد. این کشور متعلق به مردم فلسطین است؛ فلسطین متعلق به فلسطینیهاست و سرنوشت فلسطین را هم باید فلسطینیها معین کنند. این یک میدان آزمایشی برای صدق ادعای مدعیان دمکراسی و حقوق بشر است. آن کسانی که ادعا میکنند که طرفدار مردمسالاری ملتها و کشورها هستند، فلسطین برای آنها میدان آزمایش است. ملت فلسطین؛ مردمانی که فلسطین متعلق به آنهاست- از مسلمان، یا مسیحی، یا یهودی- و سرزمین تاریخی آنهاست و تاریخ و جغرافیا به این گواهی میدهد، بایستی رأی و نظر بدهند؛ آنها در یک نظرخواهیِ مقابل چشم مردم جهان، در یک رفراندوم، تکلیف دولت فلسطین را معین کنند؛ و آن دولت، دولت مشروعی خواهد بود. در آن دولت، جنایتکارانی که در فلسطین جنایت کردند، باید مجازات شوند؛ امثال این شارون و بقیهی جنایتکارهای فلسطینی. در بارهی آن کسانی هم که به این سرزمین از نقاط مختلف دنیا مهاجرت کردند، آن دولت تصمیمگیری خواهد کرد که چه باید بکند. این، حرفی است منطقی. امروز میلیونها فلسطینی در کشورهای دیگر آوارهاند و میلیونها فلسطینی هم در اردوگاهها با بدترین شکل زندگی میکنند؛ ولی سرزمین آنها دست مردمان دیگری است. این، معقول نیست؛ این، منطقی نیست. اینکه پنجاه یا پنجاه و پنج سال از قضیه گذشته است، این، جنایت را از بین نمیبرد؛ جرم را سبک نمیکند. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران - 1384/07/29 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت ایران سوابق طولانی از دولت انگلیس دارد و مسألهی ملت ایران و دولت انگلیس، مسألهی امروز و دیروز نیست؛ حالا هم همهشان، از آن رأسشان تا مسئولان گوناگونشان، مواضع بسیار بدی دارند میگیرند؛ آنها یکی از بدترین مواضع را دارند میگیرند؛ لیکن معارض اصلی، دولت امریکاست. دولتمردان امریکا که ادعا میکنند ایران دنبال سلاح اتمی است، خودشان هم میدانند که دروغ میگویند، آن کسانی هم که حرف اینها را در نطقها و محافل میشنوند و برایشان کف میزنند، آنها هم میدانند که اینها دروغ میگویند؛ کمااینکه آنجایی که دم از حقوق بشر میزنند، همینطور است. وقتی رئیسجمهور امریکا در بارهی قضایای عراق و غیره، دم از دمکراسی و حقوق بشر میزند، هم خودشان میدانند که دروغ میگویند- چیزی که به فکرش نیستند، حقوق بشر و دمکراسی است- هم آن مخاطبانی که این حرفها را میشنوند و برایشان کف میزنند. اهداف آنها برای خودشان روشن است؛ هدف آنها سلطهگری است. حقوق بشر برایشان کمترین اهمیتی ندارد. شما در همین طوفان کاترینا در امریکا، دیدید که چون مردم، سیاهپوست بودند، همان مقداری هم که دولت امریکا میتوانست، به اینها کمک نشد؛ این، حرفی است که خود ملت امریکا- سیاهپوستها که به جای خود- بر زبان آوردند و گفتند و فریاد کشیدند. رفتارشان با زندانی، رفتارشان با زندانیِ بخصوص گوانتانامو، رفتارشان در ابو غریب عراق، رفتارشان با مردم عراق، رفتارشان با زن و بچههایی که در خانههاشان هستند، همه، نشاندهندهی این است که مسألهی حقوق بشر از نظر امریکاییها افسانه است؛ میدانند که دروغ میگویند مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1384/06/11 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز چند واقعیت در دنیا وجود دارد که قابل انکار نیست. واقعیت اول، بیداری دنیای اسلام است؛ در این کسی نمیتواند تردید کند. امروز مسلمانان عالم در همهی نقاط جهان- چه در کشورهای مسلمان، و چه در نقاطی که در اقلیت قرار دارند- احساس گرایش به اسلام و احساس بازیابی هویت اسلامی خودشان را میکنند. امروز روشنفکران دنیای اسلام، دلزدهی از سوسیالیسم و مکاتب غربی، به سمت اسلام گرایش پیدا کردهاند و علاج دردهای بشریت را از اسلام میطلبند و استفتاء میکنند. امروز دلهای امت مسلمان نسبت به اسلام گرایش بیسابقهیی در طول قرنهای متمادی پیدا کرده است. بعد از تسلط سیاسی و فرهنگیِ غلیظ و گستردهی غرب و شرق در طول دهها سال بر کشورهای اسلامی، امروز افق دید جوانان دنیای اسلام و مدّ نگاه آنها به سوی اسلام است؛ این یک واقعیت است؛ خود غربیها و مستکبران عالم هم به این اعتراف میکنند. آنها بارها تکرار کردهاند که در هر کشوری از کشورهای اسلامی اگر انتخابات آزادی انجام بگیرد، منتخبان ملت، عناصر معتقد و پایبند به اسلام و مروج اسلام خواهند بود. برای همین است که ادعای دمکراسیخواهی غرب امروز دچار تناقض است. از یک طرف پرچم دمکراسی و مردمسالاری را در دست گرفتهاند؛ از سوی دیگر جرأت نمیکنند این پرچم را در دنیای اسلام به معنای واقعی کلمه برافرازند؛ چون میدانند در هر کشوری از کشورهای اسلامی اگر آراء و انتخاب مردم در آن نقش پیدا کند، بدون تردید اسلامخواهان زمام قدرت و حکومت را در دست خواهند گرفت و منتخبان ملت، مسلمانها خواهند بود. مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری - 1384/05/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : حقاً و انصافاً در مقابل هوشیاری و وقتشناسیِ این ملت، انسان احساس تواضع و خضوع میکند. این ملت، ملت شجاع و بیدار و با ایمان و پُرانگیزهیی است؛ بگذارید دشمنان این ملت هر چه میخواهند، بگویند. این ملت راه خود را پیدا کرده است و با همت والا در این راه به پیش میرود. سردمداران استکبار جهانی بعد از انتخابات هم از تخریب وجههی انتخابات ایران دست برنداشتند. یک مسؤول امریکایی گفت ما دمکراسی ایران را قبول نداریم! اینگونه صدور تصمیم دربارهی ملتها، خوی استکباریِ ناپسند و پلیدی است که متأسفانه امروز شیطان بزرگ به آن گرفتار است. ملت ایران هم دمکراسی آنها را قبول ندارد. دمکراسییی که پول سرمایهداران صهیونیست حرف اول را در آن میزند، چه افتخاری میتواند داشته باشد و چه چیزی را میتواند به مردم دنیا تعلیم دهد؟ دمکراسی حقیقی، مردمسالاریِ برخاستهی از دین و ایمان است. انگیزهی مردم، برخاستهی از دین، از احساس مسؤولیت و از احساس تکلیف ملی و دینی است؛ لذا وارد میدان میشوند و در میان نامزدهای مختلف، گزینهی خودشان را انتخاب میکنند. رئیسجمهوری که با چنین آرائی سر کار میآید، وامدار هیچ کس جز خدا و مردم نیست؛ این معنای مردمسالاری است. ملت عزیز ما این نعمت الهی را قدر بدانند؛ بر آن پای بفشارند و تأثیر و حضور خودشان را در میدانهای گوناگونِ تعیین سیاستهای کشور و گزینش مدیران عالیرتبه همچنان حفظ کنند. مربوط به :پیام به مناسبت حماسهی پرشور 27 خرداد - 1384/03/28 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : دشمن نابخرد شما با این گمان غلط که ملت ایران را مرعوب و اِغفال کند، در اعلامیهای سراپا دروغ و دغل، به ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی دشنام داد. رئیس جمهور رو سیاه امریکا که خود با پول کمپانیهای غارتگر صهیونیستی و برای تأمین منافع نامشروع آنان بر سر کار آمده، در پیشداوری احمقانهی خود در روز 26 خرداد، انتخابات شما را نادرست و مخدوش دانست. این جنایتکار ابوغریب و گوانتانامو، به نظام جمهوری اسلامی تهمت زد و با سرپوش گذاشتن بر جنایات چکمهپوشان امریکائی در عراق و افغانستان، حمایت دولت امریکا از رژیمهای کودتایی و ضدمردمی در زمان گذشته و حال را نادیده گرفت و به تصور اینکه ملت ایران رژیم کودتائی و سلطنتی محمدرضا را که بیست و پنج سال با پشتیبانی امریکا، به ایران و ایرانی ستم کرد، به فراموشی سپرده است، ادعا کرد که دولت او طرفدار دموکراسی و دوستدار ملت ایران است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1384/03/25 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : چرا باید کسانی که از دل این ملت برخاستهاند و شاهد حضور این مردم و همچنین میدان گستردهی آزادی انتخاب در دوران جمهوری اسلامی بودهاند، این حرف ظالمانه و غیر منصفانه را تکرار کنند؟ نه، ملت ایران در حال آموزش مردمسالاری نیست؛ ملت ایران این را از انقلاب یاد گرفت. ما آحاد ملت، از اولِ تاریخ خود تا دوران انقلاب، در هیچ برههای اینطور آزادانه نمیتوانستیم مسئولان بلندپایهی کشور را خودمان انتخاب کنیم؛ کِی چنین چیزی برای این ملت میسر بود؟ امروز هم در بسیاری از نقاط دنیا هنوز میسر نیست. حتّی در کشورهایی هم که اسم دمکراسی دارند و پرچم دمکراسی را در دست گرفتهاند، آدمهای تیزبین میبینند و میدانند که دمکراسی به معنای مردمیِ شفافِ همگانی که در ایران وجود دارد، در آنجاها نیست. جاهایی که انتخابات حزبی برگزار میشود، مردمی که به کاندیدای حزب رأی میدهند، آن نامزد را نمیشناسند؛ گاهی اسم او جز از طریق تبلیغاتِ دوران انتخابات به گوششان نرسیده است؛ حزب گفته به این رأی دهید، آنها رأی میدهند. در ایران اینطور نیست. در ایران مردم با شناخت، با معرفت، به قدری که میتوانند و بدون اینکه کسی بالای سر آنها باشد و بگوید به این رأی بده، به این رأی نده، نامزد مورد نظر خود را انتخاب میکنند. حتّی حزبی بالای سرشان نیست که بگوید باید به این شخص رأی دهید؛ تا آدمی که جزو حزب است، مجبور باشد به همان کسی که چند نفر در رأس حزب نشستهاند و انتخاب کردهاند، رأی دهد. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1384/03/25 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : تبلیغاتی که به آن اشاره کردید- اینکه مردم را به شرکت نکردن در انتخابات تشویق میکنند- مربوط به مجموعهی دنیای دمکراسیِ غربی نیست؛ مربوط به تعدادی از دشمنان ماست؛ دشمنانی که دوست ندارند یک نظام اسلامی با هویت دینی خود و درعینحال مردمسالار و متکی به آراء مردم باشد. آنها مایلند اسلام نتواند یک نظام مردمسالاریِ حقیقی را به وجود بیاورد و آن را به قوام برساند. چون تشکیل چنین نظامی برخلاف منافع آنهاست، لذا دوست میدارند این مظهر بزرگ مردمسالاری در کشور نباشد. دشمنان ما چه کسانی هستند که این فکر را ترویج میکنند؟ البته لزومی ندارد ما اسم بیاوریم که دشمن ما فلانکس است یا فلانکس نیست؛ هرکس آن تصور را در بارهی نظام اسلامی داشته باشد، دشمن ماست. بنابراین، آن چیزی که شما اشاره کردید، مربوط به دنیای دمکراسی نیست. مردمِ دمکراسیخواه دنیا هرجا که دمکراسی باشد، خوشحالند. امروز هم خوشبختانه در بین غربیها- چه در امریکا، چه در اروپا- عناصر مستقل بسیاری هستند که گواهی میدهند و اذعان میکنند که هیچ دمکراسیای- لااقل در منطقهی ما- به استقرار و گسترش و شیواییِ دمکراسی جمهوری اسلامی نیست. مربوط به :بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1384/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : مبنای مردمسالاری دینی با مبنای دمکراسی غربی متفاوت است. مردمسالاری دینی- که مبنای انتخابات ماست و برخاستهی از حق و تکلیف الهیِ انسان است- صرفاً یک قرارداد نیست. همهی انسانها حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت دارند؛ این است که انتخابات را در کشور و نظام جمهوری اسلامی معنا میکند. این، بسیار پیشرفتهتر و معنادارتر و ریشهدارتر از چیزی است که امروز در لیبرال دمکراسی غربی وجود دارد؛ این از افتخارات ماست؛ این را باید حفظ کرد. مربوط به :بیانات در مراسم شانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1384/03/14 عنوان فیش : حق و تکلیف, مردمسالاری دینی, دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : حق و تکلیف, مردمسالاری دینی, دموکراسی غربی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مبنای مردمسالاری دینی با مبنای دمكراسی غربی متفاوت است. مردمسالاری دینی صرفا یك قرارداد نیست. همهی انسانها حق انتخاب و حق تعیین سرنوشت دارند؛ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان - 1384/02/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در تجربهی غربی، عدالت اجتماعی و حتّی دمکراسیِ واقعی نیست. شما ببینید امروز در کشورهای پیشرفتهی غربی- به قول خودشان- اپوزیسیون به معنای واقعی کلمه وجود ندارد؛ اختلاف بر سر این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم؛ حزب کارگر در انگلیس معتقد به حمله است، حزب محافظهکار معتقد است که نه، حمله نکنیم. در فرانسه، فلان آقا معتقد است که با اسرائیل اینطوری برخورد کنیم؛ دیگری معتقد است که نخیر، آنطوری برخورد کنیم. در اتریش و جاهای دیگر هم همینطور است. دعوا بر سر این نیست که اصول پذیرفتهشدهی آن کشورها مورد خدشه قرار بگیرد و خدشهکننده اجازه داشته باشد در صحنهی انتخابات یا تبلیغات وارد شود یا به او اعتنایی بشود؛ اینطوری نیست. در دورهی قبل ریاست جمهوری امریکا شخصی که جزو دو حزب معروف امریکا نبود، آمد وارد صحنه شد؛ ثروت زیادی هم داشت و پول زیادی هم خرج کرد؛ اما مطلقاً نگذاشتند به مراحل مقدماتی و ابتداییِ انتخاب هم برسد؛ با شیوههای گوناگون و روشهای خاص، او را از صحنه خارج کردند. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1383/10/29 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : انتخابات در خیال خام اشغالگران، هدف دیگری دارد. آنان میخواهند زیر نام انتخابِ مردمی، مزدوران خود را که غالباً بخاطر سوابق وابستگیِ شان به حزب بعث، ذلیل و رامِ دست اشغالگران اند، بر مردم حاکم کنند. میخواهند هزینهی حضور نظامی را از دوش خود بردارند و به دست مزدوران خود هرچه را هم هزینه کردهاند، از جیب و نفت عراق جبران کنند. میخواهند استعمار را در شکل کاملاً جدید آن در عراق مُسْتَقَر سازند. در این استعمار فَرانُوین، مزدوران بیگانه مانند گذشته بطور مستقیم از سوی استعمارگران به کار گماشته نمیشوند، بلکه در انتخاباتی که رأی مردم با تقلب و خدعههای رائج نادیده گرفته شده، کسانی بنام مُنْتَخَب مردم بر سرکار میآیند. نام و ظاهر کار دموکراسی وباطنِ آن، حاکمیت مطلق بیگانه بر ملت مظلوم است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1383/06/23 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در دوران معاصر از دهها سال پیش به این طرف، به برکت همان تعالیم و بازگشت به آنها بیداری اسلامی آغاز شد و پرچم توحید بار دیگر به اهتزاز درآمد که اوج این حرکت، تشکیل نظام جمهوری اسلامی در این نقطهی حساس از دنیای اسلام بود که باز آحاد مسلمانها احساس هویت و عزت کردند. امروز هم ما در مقابل همان تجربهای قرار داریم که امت اسلامی در قرون شروع انحطاط و زوال، در مقابل آن قرار داشت. امروز هم علیه امت اسلام جنگی را آغاز کردهاند، تا این حرکت را در نطفه خفه کنند. امروز هم قدرتهای جهانخوار و مستکبر، با طمع بستن به منابع عظیم و ذخایر بیپایانِ طبیعی و انسانیِ دنیای اسلام- آنطور که خودشان صریحاً هم میگویند- جنگی را شروع کردهاند که پرچمهای این جنگ از سوی استکبار، پرچمهای مزورانه است؛ پرچم دمکراسی و پرچم آزادی است؛ اما باطن قضیه چیز دیگری است؛ باطن قضیه نابود کردن عنصر عزت امت اسلامی- یعنی اسلام- است؛ باطن قضیه از بین بردن کانون مقاومت است، تا هیچ مانعی در مقابل جهانخواران در این منطقه وجود نداشته باشد. مربوط به :بیانات در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان - 1383/04/18 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما ببینید در این صد سالِ گذشته در اطراف عالم بر اثر زیادهخواهیِ قدرتهای استکباری چقدر انسان در جنگهای مختلف قربانی شدند؛ در جنگهای جهانی، در جنگهای منطقهای و در جنگهایی که فقط به این خاطر به راه انداخته شد که صاحبان کارخانههای سازندهی سلاح برای فروش متاع خود احتیاج به جنگ داشتند! قدرتمندان استکباری و پشت سر آنها دستگاههای غارتگر اقتصادی برای منافع خودشان نمیگذارند دنیا از صلح و ثبات، و زندگی مردم از آرامش برخوردار باشد؛ با نامهای گوناگون، با تابلوهای دروغین و مزورانه به زندگی انسانها ضربه میزنند؛ به آرامش و سلامت دنیای بشری ضربه وارد میکنند. امروز هم همینطور است؛ امروز شما ببینید زشتسیرتترین قدرتهای جهانی که رفتار ضد بشری و طمعورزانهی آنها در همهی کارهایی که در سطح دنیا انجام میدهند نمایان است، چطور با تابلوی حقوق بشر و دمکراسی در دنیا ظاهر میشوند و جنجال به راه میاندازند؛ منطقهها را تهدید میکنند و منطقهی ما، منطقهی خاورمیانه، و منطقهی آسیای غربی را هم مشمول همین تهدیدهای خودشان میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان همدان - 1383/04/16 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز امریکا در عراق دچار تناقض است؛ از یک طرف احتیاج دارند که در عراق امنیت برقرار شود؛ چون اگر بخواهند در عراق مقاصد خودشان را اجرا کنند، بدون امنیت که نمیشود. اینکه هر روز یک لولهی نفت را منفجر کنند و هر روز در جایی نیروهای امریکایی را هدف قرار بدهند، آنها نمیتوانند کار کنند. از طرف دیگر، خودِ حضور نیروهای نظامی امریکا عنصر ضد امنیتی است؛ خودش شورشآفرین است؛ اوضاع را مغشوش و خراب میکند و مردم را علیه آنها میشوراند. اگر بخواهند برای این دولتی که سرکار آمده است، امنیت را برقرار کنند، باید یک ارتش قوی به وجود بیاورند و از این جهت، امریکا احتیاج دارد که دولت عراق ارتش قوی داشته باشد؛ اما از آن طرف، از وجود یک ارتش قوی در عراق هم امریکاییها میترسند؛ چون میدانند یک ارتش قوی در یک دولت اسلامی و عربی بالقوه تهدید برای اسرائیل است؛ این تناقض است. تناقض دیگر این است که ادعا میکنند ما آمدیم دمکراسی برقرار بکنیم؛ اما قادر نیستند دمکراسی را برقرار کنند؛ برای خاطر اینکه با منافعشان در تضاد است؛ چون اگر امروز انتخاباتی در عراق برگزار شود، بیشترین کسانی که رأی خواهند آورد، مخالفترینِ انسانها با آمریکایند. دمکراسی یعنی این؟! این هم تناقض دیگری است که آنها در آن گیر کردهاند و راهی برای خلاص ندارند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان - 1383/04/15 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امریکاییها یکی از ارزشهایی که فکر میکنند یا ادعا میکنند که باید در دنیا برایش بجنگند، حقوق بشر است؛ ملت امریکا هم این را باور کرده است. یکوقت مسألهیی مثل زندان ابو غریب به وجود میآید و گوشهیی از آن برملا میشود، که آن را هم ماستمالی میکنند؛ کمااینکه کردند و به گردنِ هم انداختند و مسئله را تمام کردند. اینها توانستهاند با کمک ابزارهای پیشرفتهی تبلیغاتی و ارتباطاتی- با همین تلویزیون، با همین هنر، با همین هالیوود، با همین بازیهای اینترنتی و رایانهای، با همین ارتباطات سریع در دنیا- سر بشریت را کلاه بگذارند. ادعای تمدن میکنند، اما تمدن ندارند؛ واقعاً وحشیِ محض هستند. قبلًا گفتم؛ خانم جوانِ مرتبِ منظمی وقتی در خیابان راه برود، میگویند آزار او به مورچه هم نمیرسد؛ اما شما ناگهان این خانم جوان را در زندان ابو غریب پیدا میکنید؛ با دستِ خودش مرد عراقی را شکنجه میکند و قهقهه سر میدهد و با خونسردی آدم میکُشد! یکوقت کسی عصبانی میشود و آدم میکُشد؛ نه، اینها با خونسردی و در حال قهقهه آدم میکُشند و ادعای دمکراسی هم میکنند! اینها با جبارترین حکومتها، حکومتهای کودتایی، حکومتهای نظامی و حکومتهایی مثل حکومت محمد رضا پهلوی، در عین استبداد، چون در خدمت آنها و منافع آنها هستند، نه تنها مخالفت نمیکنند، اصلًا از آنها حمایت هم میکنند. اواخر سال 56 یا اوایل سال 57 که طلیعههای انقلاب آشکار شده بود، کارتر- رئیسجمهور وقت امریکا- به ایران آمد و در یک جلسه، نطقی را که برایش فراهم کرده بودند، نخواند؛ ارتجالًا بنا کرد نطقی سرتاپا ستایش از محمد رضا ایراد کردن. امروز هم همین کار را در خیلی از جاهای دنیا دارند میکنند؛ قبلًا هم کردهاند، بعد از این هم خواهند کرد؛ درعینحال ادعای دمکراسی هم میکنند! دنیا هم این ادعاها را باور کرده؛ ما هم وقتی به جامعهی خودمان نگاه میکنیم، میبینیم یک عده آدمهای درسخوانده و تحصیلکرده و مدعی روشنفکری وقتی اسم دمکراسی و یا مردمسالاری و احترام به رأی مردم میآید، فوراً ذهنشان به طرف امریکا میرود! آنها دروغ میگویند و مطلقاً به دمکراسی و آزادی و آراء مردم احترام نمیگذارند؛ نمونهاش ممنوعیت حجاب در مدارس برخی کشورهای اروپایی است. اجازه نمیدهند دختر محصل با روسری به کلاس برود و درس بخواند. پس امروز مشی اساسی استکبار عبارت است از کلاه سر دنیا گذاشتن، کلاه سر بشریت گذاشتن؛ به قول عربها: «التعتیم الاعلامی»؛ یعنی غبارآلود کردن فضا، یا به تعبیر قدیمیِ خود ما «گلآلود کردن آب». اگر در این فضا که همه جا را تاریک کردهاند، یک نفر پیدا شود که نورافکنی بیندازد، اینها چه حالی دارند و نسبت به او چه موضعی میگیرند؟ شما همان کسی هستید که نورافکن میاندازید. لذا با روحانیت اسلام و بخصوص با روحانیت شیعه مخالفند؛ علتش هم این است که روحانیت شیعه مستقل است. مربوط به :بیانات در مراسم پانزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1383/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در مکتب سیاسی امام، هویت انسانی، هم ارزشمند و دارای کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجهی ارزشمندی و کرامت داشتن این است که در ادارهی سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسی ایفا کند. لذا مردمسالاری در مکتب سیاسی امام بزرگوار ما- که از متن اسلام گرفته شده است- مردمسالاریِ حقیقی است؛ مثل مردمسالاری امریکایی و امثال آن، شعار و فریب واغواگریِ ذهنهای مردم نیست. مردم با رأی خود، با ارادهی خود، با خواست خود و با ایمان خود راه را انتخاب میکنند؛ مسئولانِ خود را هم انتخاب میکنند. لذا دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که امام اصل نظامِ برآمدهی از انقلاب را به رأی مردم گذاشت. شما این را مقایسه کنید با رفتاری که کودتاگران نظامی در دنیا میکنند، رفتاری که حکومتهای کمونیستی میکردند، و رفتاری که امروز امریکا میکند. امروز امریکا بعد از پانزده ماه که با اشغال نظامی عراق را گرفته است، هنوز به مردم این کشور اجازه نمیدهد که بگویند برای حکومتِ خود چه چیز و چه کسانی را میخواهند. نمایندهی سازمان ملل دیروز مصاحبه میکند و میگوید چون امریکاییها در عراق حضور نظامی دارند، باید رأی حاکم امریکایی در انتخاب عناصر دولت مراعات شود! دمکراسی اینها این است. نام دمکراسی، اغواگری است. دمکراسی حتّی در کشورهای خودشان هم، یک مردمسالاری حقیقی نیست؛ جلوهفروشی به وسیلهی تبلیغات رنگین و پولهای بیحسابی است که در این راه خرج میکنند؛ لذا آراء مردم گم است. در مکتب سیاسی امام رأی مردم به معنای واقعی کلمه تأثیر میگذارد و تعیینکننده است. این، کرامت و ارزشمندی رأی مردم است. از طرف دیگر امام با اتکاء به قدرت رأی مردم معتقد بود که با ارادهی پولادین مردم میشود در مقابل همهی قدرتهای متجاوز جهانی ایستاد؛ و ایستاد. در مکتب سیاسی امام، مردمسالاری از متن دین برخاسته است؛ از «امرهم شوری بینهم» برخاسته است؛ از «هو الّذی ایّدک بنصره و بالمؤمنین» برخاسته است. ما این را از کسی وام نگرفتهایم. عدهیی میخواهند وانمود کنند که نقش مردم در ادارهی حکومتها را باید غربیها بیایند به ما یاد بدهند! غربیها خودشان هنوز در خم یک کوچه گرفتارند! همین امریکاییها و همین مدعیان دمکراسی، دیکتاتورهایی از قبیل محمد رضای پهلوی را- که سی و پنج سال در این مملکت دیکتاتوری مطلق داشت و قبل از او پدرش حدود بیست سال در این کشور دیکتاتوری کرد- در آغوش گرفتند و پشتیبانی کردند و از آنها حمایت کردند. اینها طرفدار دمکراسیاند؟! دروغ میگویند. هرکس میخواهد دمکراسی اینها را ببیند، به عراق برود. برود رفتار آنها را با مردم مظلوم افغانستان ببیند. برود دمکراسیِ امریکایی را از حمایت بیدریغ امریکا از شارونِ جنایتکار ببیند. دمکراسی آنها این است؛ ما از اینها دمکراسی یاد بگیریم؟! اینها برای انسان نقش و ارزش قائلند؟ شما ببینید امروز در فلسطین چه فجایعی دارد اتفاق میافتد. آیا فلسطینیها انسان نیستند؟ آیا صاحب سرزمین خود نیستند؟ آیا حق ندارند رأی و عقیده داشته باشند؟ امروز زشتترین و فجیعترین رفتار در فلسطین و عراق و افغانستان- و قبل از این در بسیاری از مناطق دیگر- دارد صورت میگیرد؛ آن وقت همان کسانی که این رفتارهای زشت را انجام میدهند، خجالت نمیکشند و ادعای دمکراسی میکنند! رئیسجمهور امریکا وقیحانه ادعا میکند که رسالت گسترش دمکراسی در دنیا و خاورمیانه بر دوش او سنگینی میکند! دمکراسی آنها را در زندانهای امثال ابو غریب- که در عراق و گوانتانامو کم هم نیستند- مردم دنیا دارند میبینند. این، دمکراسی و حقوق بشر آنهاست! بسیار غافلانه است اگر کسی در داخل جوامع ما و در میان امت اسلامی خیال کند که غربیها باید بیایند به ملتهای ما دمکراسی و مردمسالاری یاد بدهند! ما توقع داریم گویندگان و نویسندگانی که از انصاف برخوردار هستند، طوری حرف نزنند و طوری ننویسند که گویی امروز آنها دارند به مردم ما پیام مردمسالاری میدهند. مردمسالاری را امام آورد؛ مردمسالاری را انقلاب آورد. در کشوری که در طول قرنهای متمادی، جز در برهههای بسیار کوتاه- که مثل یکلحظه گذشته است- معنای رأی و ارادهی مردم را نمیدانستند (ما در طول عمر خود چشممان به صندوق رأی نیفتاده بود! برای رأی مردم ایران کسی ارزش قائل نبود و دیکتاتورها در تمام دوران حکومتِ خود بیشترین بیاعتنایی را به مردم ما میکردند) امام و انقلاب و نظام اسلامی ما مردمسالاری را آورد. عدهیی طوری حرف میزنند که گویا ما تازه داریم وارد میدان مردمسالاری میشویم! این بیانصافی نیست؟ این چشم بستن بر روی حقیقت نیست؟ مربوط به :بیانات در پایان درس خارج فقه - 1383/02/27 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : به نظر میرسد که آمریکاییها کار را از حد گذراندهاند و در واقع حماقت را با وقاحت و گستاخی و بیپروایی توأم کردهاند. تعرض به مقدسات مردم و آنچه که مردم دلبستهی به آنها هستند، موضوع کوچکی نیست؛ موضوع بسیار مهمی است. و عجیب این است که با همهی این گستاخیها و بیپرواییها، دم از حقوق بشر و دم از دمکراسی و ... هم میزنند! این همان وقاحتی است که در وجود اینها واقعاً عجیب است. من مطمئنم که مردم مسلمان، بخصوص مردم شیعه- چه در کشور خودمان، چه در شهرهای مختلف عراق، چه در بقیهی نقاط عالم- در مقابل این تعرض و گستاخی آمریکاییها ساکت نخواهند نشست. آمریکاییها چه خودشان بفهمند یا نفهمند، اعتراف بکنند یا نکنند، در عراق شکست خوردهاند. آن وضعی که آمریکاییها در عراق پیش آوردهاند و آن تخم نفرتی که در عراق کاشتهاند، محصول تلخش را تا دهها سال در عراق، بلکه در کلّ منطقه، خواهند چید. اینطور نیست که اینها خیال کنند خواهند توانست در عراق بمانند و بر مردم عراق سلطه پیدا کنند و بیدردسر حکومت کنند و نفت عراق را ببرند و مردم آن را اینطور تحقیر کنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1383/02/18 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : تروریسم - که مبارزهی با آن بهانهیی برای قدرتمداری و اعمال زور دولت مستکبر امریکا شده است - صریحاً بهعنوان یک کار مجاز و مشروع در زبان آنها و در عمل حکام صهیونیست تحقق پیدا میکند، و همه هم با تکیهی بر زور و قدرت سلاح. اشغال و تصرف نظامی عراق و تحقیر و به ذلت کشاندن یک ملتِ با فرهنگ و بزرگ، جرم بینالمللی است؛ اما آنها این کار را صریحاً و تحت عناوین حقوق بشر و دفاع از دموکراسی و آزادی انجام دادند، که هیچکس هم در دنیا باور و قبول نمیکند؛ چون رفتار اشغالگران در داخل عراق درست عکس این موضوع را نشان میدهد و پیداست که به حقوق انسانها و به حق مردم برای تعیین حکومت هیچ اعتنایی ندارند و برای آن هیچ ارزشی قائل نیستند؛ خودشان نصب میکنند، خودشان حاکم معین میکنند، خودشان قانون میگذرانند و خودشان متخلف از قانون را بدون هیچگونه محاکمهیی مجازات میکنند؛ آنهم مجازات کشتار. ببینید در عراق چه میگذرد! این وضع امروز امت اسلامی است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1383/01/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر شما میبینید امروز جوان عراقی- از شیعه و سنی- در نجف و فلوجه و بغداد و سایر مناطق با خشم به امریکاییها نگاه میکند و اگر دستش برسد، بیتردید ضربه وارد میکند، این کاری است که خود امریکاییها کردهاند؛ تقصیر کسی نیست. مثل دیوانهای که هی به این و آن میپرد، بیجهت این و آن را متهم میکنند؛ «از فلانجا تحریک شدند، از فلانجا دخالت کردند»؛ نه، تحریک کسی نیست؛ این هویت ملت عراق است که دارد بروز میکند. وطن یک ملت را بگیرید، سربازتان را در کوچه و خیابانِ او راه بیندازید، به زن او بیحرمتی کنید، جوان او را جلوی چشم همه روی زمین دمرو بخوابانید و کف پوتینتان را روی سر او بگذارید؛ من که اینجا نشستهام، طاقت نمیآورم این وضعیت را ببینم؛ چطور یک انسان باایمان و باغیرت عراقی این وضعیت را تحمل میکند؟ لازم نیست کسی تحریک کند؛ خود شما بزرگترین و پلیدترین تحریککنندهی ملت عراق هستید. چرا وارد خانهی او شدید؟ چرا دروغ گفتید؟ گفتید دنبال سلاح کشتار جمعی میگردید. کو سلاح کشتار جمعی؟ چرا پیدا نکردید؟! ما این حرفها را حالا میزنیم؟ در خود امریکا و اروپا شخصیتهای برجستهی سیاسی و غیره فریادشان بلند شد؛ گفتند شما دروغ گفتید؛ به همین بوش و دارودستهاش گفتند دروغ گفتید. شما با دروغ وارد عراق شدید. قصد شما مبارزه با سلاح کشتار جمعی نبود؛ قصد شما تصرف عراق و نفت این کشور و نزدیک شدن به قلب دنیای اسلام بود؛ خواستید قلب دنیای اسلام را تصرف کنید. خود اینهایند که با دروغِ خود دارند در همه جای عراق جنایت و کشتار میکنند. برای آنها سنی و شیعه هم فرقی ندارد؛ با همهی آحاد ملت عراق- اگر در مقابل آنها به خاک نیفتند- دشمناند. میگویند باید در مقابل ما به خاک بیفتید؛ حرف هم نزنید، چشمهایتان را هم ببندید تا ما هر کار میخواهیم، با شما بکنیم؛ در غیر این صورت شما دشمن و تروریست هستید! این، منطق اشغالگران و منطق امریکا در عراق است. آنها اشتباه میکنند؛ خیال میکنند مردم دنیا نمیفهمند؛ خیال میکنند میشود اینطوری ادامه داد. اسم دمکراسی میآورند: به عراق آمدهایم برای مردمسالاری! مردمسالاریِ بیمردم! مردمسالاری نیست، مردم کشتاری است. آمدهاند دنبال دمکراسی و حقوق بشر! این است حقوق بشر؟! چهرهی تمدن و مدنیت غرب را از آنچه که بود، امروز سیاهتر کردهاند. اینها اشتباه میکنند، موفق هم نخواهند شد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/11/24 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت ایران آنچه را که به دست آورده است، با سربلندی و افتخار اعلام میکند. ما در دنیا تجربهی نویی آوردهایم. ما مردمسالاری را نه جدا و بیگانهی از معنویت و دین، بلکه توانستهایم کاملًا برخاستهی از دین و معنویت در کشورمان مستقر کنیم. امروز کشورهایی که دولتها و بعضی از نمایندگان مجالسشان از دمکراسی و آزادی انتخابات دم میزنند، دمکراسیشان بیگانهی از معنویت بوده است. در نتیجه هرجا لازم شده و توانستهاند در همان دمکراسیها تقلّب کنند، برخلاف رأی مردم تقلّب کردهاند. الآن رئیسجمهور امریکا با کمتر از بیست و پنج درصد آراءِ مردم خودش، آن هم با حکم دادگاه، در امریکا حکومت میکند! دمکراسیای که با معنویت همراه نباشد، همین است. بعد هم با ادّعای دمکراسی، به دیکتاتورترین دیکتاتورهای دنیا دست دوستی و رفاقت و برادرخواندگی دادند! به دیکتاتورهای دنیا و کودتاهای نظامی نگاه کنید! همهی اینها رفیقهای نزدیک همین دمکراتهای دنیا و طرفداران دمکراسی و مردمسالاریاند. وقتی دمکراسی با معنویت و حقیقت و دین همراه نباشد، اینطوری میشود. ما تجربهی نویی را آوردیم؛ ما دمکراسی را از دین گرفتیم؛ دمکراسی ما با معنویت و دین همراه است؛ لذا شد مردمسالاری دینی؛ شد جمهوری اسلامی. مردم به این دستاورد میبالند و از آن دفاع و به آن افتخار میکنند. دشمن در تبلیغات خود مرتّب سعی میکند این دستاورد را کوچک کند؛ به قول رایجِ بین کسبه، توی سر جنس بزند و آن را تحقیر نماید. امام صادق علیه الصّلاة و السّلام به شاگرد خود فرمود: چنانچه تو گوهر گرانبهایی در دست داشته باشی، همهی دنیا اگر بگویند این سنگ است و تو بدانی که این گوهرِ گرانبهاست، حرف همهی دنیا را باور نمیکنی. اگر یک سنگ در دستت داشته باشی، همهی دنیا بگویند این گوهرِ گرانبهاست، بازهم به حرف آنها گوش نمیکنی؛ میبینی که سنگ است. وقتی گوهر گرانبهایی وجود دارد، اگر همهی دنیا بگویند آنچه در دست داری، بیارزش است، میبینی متاع باارزشی است. ملت ما دانسته است و فهمیده است؛ لذا ایستاده است. یک ترفند آنها مسألهی حقوق بشر است، یک ترفندشان هم مسألهی دمکراسی است. در انگلیس یک نمایندهی مجلس یککلمه از آن دختر جوان فلسطینی دفاع میکند، از حزب و از مجلس او را اخراج میکنند؛ آن وقت ادّعای دمکراسی و آزادی هم دارند! سالهای اوّلِ انقلاب در همین تریبون نماز جمعه بنده از مبارزان ایرلندی و شخصی به نام «بابیساندز»- که الآن خیابانی هم به نام او در تهران هست- اسم آوردم. بابیساندز در زندان بعد از پنجاه روز با اعتصاب غذا مُرد؛ نفر دوم هم اعتصاب غذا کرد و سپس مُرد؛ گمانم نفر سوم و چهارم هم اعتصاب غذا کردند؛ اما همین انگلیسیهای طرفدار حقوق بشر و پشتیبان اعتصابها و تحصّنها در نقاط دیگر، تماشا کردند! این ادّعای طرفداری از حقوق بشر آقایان است. الآن شما ببینید در فلسطین چه اتّفاق میافتد! خانه را خراب میکنند، زن را میکشند، کودک را میکشند؛ جلوِ چشم همه هم میکشند، اما این آقایان طرفدار حقوق بشر کمترین عکسالعملی نشان نمیدهند. آن وقت میگویند ما در ایران دنبال حقوق بشر میگردیم! آیا ملت ایران حق ندارد اینها را دروغگو و متقلّب بداند؟! اینها طرفدار حقوق بشرند؟! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش - 1382/11/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز کشور شما چون میخواهد آزاد و مستقل و متّکی به خویش باشد، مورد تهاجم است؛ هیچ مسألهی دیگری در ایران نیست. چه کسی امروز نمیداند که مسألهی حقوق بشر و آزادی و دمکراسی و دیگر حرفهایی که از دهان بلندگوهای بیگانه خارج میشود، حرفهای پوچ و بهانههای واهی بیش نیست؟ این را همه میدانند. امروز کیست که حمایت امریکا و بقیهی مستکبران دنیا را از رژیمهای صددرصد دیکتاتور نداند؟ کیست که نداند در این کشور پنجاه سال یک رژیم دیکتاتوریِ سیاهِ وابسته- پهلوی اوّل و پهلوی دوم- حکومت کرد و مورد حمایت قدرتها و گاهی همین شخصیتهای فعلی بود؟ اینها را همه میدانند. معلوم است که این واقعیات نشاندهندهی خیلی چیزهاست. مخالفت اینها با جمهوری اسلامی فقط به یک دلیل است: این ملت خواسته و عزم کرده و توانسته است مستقل بماند و خود را دست اینها ندهد و به اینها نفروشد. امروز مسئله این است. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1382/11/08 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : نگاهی گذرا به جنایات تکاندهنده صهیونیستهای غاصب در فلسطین که با حمایت دولت آمریکا صورت میگیرد و نیز مطالعه رفتار اشغالگران در عراق و افغانستان عمق شقاوت کسانی را آشکار میسازد که دنیا را از ادعای ریاکارانه حقوق بشر و طرفداری از دمکراسی و آزادی پر کردهاند. آنان با شعار مبارزه با تروریسم، فجیعترین شکل ترور را مرتکب میشوند، به نام آزادسازی ملتها، دیکتاتوری و غارتگری خود را بر ملتها تحمیل میکنند. آمریکا صریحاً خود را در تجاوز به کشورها و ملتها ذیحق میشمارد. دولت صهیونیست صریحاً شخصیتهای فلسطینی را به ترور تهدید میکند. مربوط به :بیانات در مراسم مشترک دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش - 1382/10/04 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : آخرین محصول لیبرال دمکراسی غرب، جهانگشایی و سلطهگری است که در مقابل چشم مردم دنیاست. میبینید؛ زورگویی و قانون جنگل. در ظرف یک سال و نیم دو ملت مسلمان افغانستان و عراق را تارومار کردند؛ به خاک و خون غلتاندند. قلّهی لیبرال دمکراسی با همهی آن ادّعاها و علیرغم همهی آن دعویهای باطل، این شد. به هیچیک از مخالفتهای جهانی هم کمترین اعتنایی نکردند؛ یعنی مردم و انسانیت و خواست انسانها از نظر آنها هیچ ارزشی ندارد. هیچ مرجع جهانی هم وجود ندارد و آنهایی که دلشان را به مجامع جهانی خوش میکنند، خودشان را فریب میدهند. میبینید سازمان ملل و مراجع جهانی در مقابل این فجایع چگونه برخورد میکنند! در دنیای قانون جنگل، هر ملتی باید به فکر خودش باشد و خود را تقویت کند. اگر به عزّت، شرف، استقلال و به هویّت انسانی خود معتقد است، باید در خود قدرت دفاع به وجود آورد. البته بخشی از این قدرت، دفاع مادّی و سلاح و نظامی است؛ اما این قدرت، معنوی و وحدت ملی است؛ همکاری و همدلی مردم با مسئولان کشور است؛ تلاش مسئولان کشور برای بهروزی مردم است؛ حفظ وحدت مردم است، و در کنار اینها آمادگیِ بهترین و برترین و شجاعترین جوانان برای دفاع از کشور، ارزشها، استقلال و عزّت ملی است. وارد خوب میدانی شدهاید و خوب هدفی را انتخاب کردهاید. جوانی شما در بهترین جهت و رویکرد به کار میرود. این را قدر بدانید و در سازندگی مادّی و معنوی، روحی و جسمی و نظامی و تقوایی خود هرچه بیشتر بکوشید. خدای متعال نگاه رحمتش بر آن ملتی است که خودسازی، اراده و حرکت کند. مربوط به :بیانات در مراسم مشترک دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش - 1382/10/04 عنوان فیش : نظام سلطه, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, روح سلطهگری کلیدواژه(ها) : نظام سلطه, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, روح سلطهگری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آخرین محصول لیبرال دمكراسی غرب، جهانگشایی و سلطهگری است كه در مقابل چشم مردم دنیاست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین - 1382/09/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک مسئله، اصلِ مسألهی انتخابات و ربط آن با مردمسالاری از نظر اسلام است. دمکراسیِ غربی- یعنی دمکراسیِ متّکی بر لیبرالیسم- منطقی برای خودش دارد. آن منطق پایهی مشروعیت حکومتها و نظامها را عبارت از رأی اکثریت میداند. مبنای این فکر هم همان اندیشهی لیبرالی است؛ اندیشهی آزادیِ فردی، که هیچ قیدوبند اخلاقی ندارد، مگر حدّ و مرز ضرر رساندن به آزادی دیگران. تفکّر لیبرالیسمِ غربی این است: آزادیِ شخصی و فردیِ مطلق انسان در همهی زمینهها و در همهی عرصهها که تجلّیگاه آن در تشکیل نظام سیاسی کشور هم خواهد شد. چون در جامعه، اقلیّت و اکثریّتی هستند، چارهای نیست جز اینکه اقلیت از اکثریت پیروی کند. این پایهی دمکراسی غربی است. اگر نظامی این را داشت، این نظام از نظر دمکراسیِ لیبرالی مشروع است؛ اگر نظامی این را نداشت، نامشروع است. این تئوریِ دمکراسیِ لیبرالیسمی است، در حالی که بهکلّی عمل دمکراسیهای غربی با این تئوری متفاوت است و آنچه امروز در عرصهی عمل در دمکراسیهای غربی مشاهده میشود، این نیست. اگر پایهی مشروعیت عبارت است از رأی اکثریّتِ مردم، یعنی کسانی که صاحبان رأی هستند، پس حکومت امریکا و همین رئیسجمهور امریکا نامشروع است؛ چون اکثریّت ندارد. سی و پنج یا سی و هشت و یا چهل درصد از صاحبان حقِّ رأی در انتخابات شرکت کردهاند که از آن تعداد هم مثلًا بیست و یک درصد به ایشان رأی دادهاند- البته اینطور هم نبود؛ میدانید که ایشان ناپلئونی به کاخ سفید رفتند؛ یعنی به حکم قاضی و به زور هُلش دادند به کاخ سفید! که اگر فرض کنیم همین رأی هم برای مشروعیت او کافی است، بنابراین حکومت فعلی امریکا مشروع نیست. ما برای عدم مشروعیت حکومت امریکا دلیلهای بیشتری داریم؛ ولی اکنون با منطق خودِ آنها بحث میکنیم که این منطق مخصوص آن حکومت هم نیست؛ بسیاری از همین دمکراسیهای رایج و سینه سپرکردهی دنیای دمکراسیِ غرب، در انتخاباتهای گوناگونشان این رقم شصت و شصت و پنج و هفتاد درصدی که شما در جمهوری اسلامی ایران ملاحظه میکنید، ندارند و رقمشان خیلی کمتر از اینهاست. البته بعضی از اوقات رقم آنها همین شصت و شصت و چند درصد است؛ اما غالباً چهل و چند درصد و پنجاه و سی و هشت درصد و ... است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین - 1382/09/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام امام دادگران عالم و مظهر تقوا و عدالت است. وقتی بعد از قتل عثمان در خانهاش ریختند تا ایشان را به صحنهی خلافت بیاورند، حضرت نمیآمد و قبول نمیکرد- البته دلیلهایی دارد که بحث بسیار مهم و پرمعنایی است- بعد از قبول هم فرمود: «لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقارّوا علی کظّة ظالم و سغب مظلوم لألقیت حبلها علی غاربها »؛ اگر وظیفهی من با توجّه، قبول، بیعت و خواست مردم بر من مسجّل و منجّز نمیشد که در مقابل ظلم بایستم و با تبعیض مبارزه و از مظلوم دفاع کنم، بازهم قبول نمیکردم. یعنی امیر المؤمنین میگوید من قدرت را بهخاطر قدرت نمیخواهم. حالا بعضیها افتخار میکنند: ما باید برویم، تا قدرت را به دست بگیریم! قدرت را برای چه میخواهیم؟ اگر قدرت برای خودِ قدرت است، وِزر و وبال است؛ اگر قدرت برای مبارزه با ظالم در همهی ابعاد ظلم و ستم- داخلی، اجتماعی و اقتصادی که حادترینش است- میباشد، خوب است. بنابراین، پایهی مشروعیت حکومت فقط رأی مردم نیست؛ پایهی اصلی تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأی و مقبولیت مردم کارایی ندارد. لذا رأی مردم هم لازم است. اسلام برای رأی مردم اهمیت قائل است. فرق بین دمکراسی غربی و مردمسالاری دینی که ما مطرح میکنیم، همینجاست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین - 1382/09/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در دمکراسیهای غربی، صلاحیتهای خاصّی مورد نظر است که عمدتاً در این صلاحیتها، وابستگیهای حزبی رعایت میشود. هم کسانی که نامزد میشوند، هم آنهایی که نامزد میکنند و هم آنهایی که به نامزدها رأی میدهند، در واقع به این حزب یا به آن حزب رأی میدهند. حالا در آن کشورهایی که دو حزبی است، مثل امریکا و انگلیس و یا در کشورهایی که چند حزبی است، به یکی از این دو یا چند حزب رأی میدهند. در نظام جمهوری اسلامی غیر از دانایی و کفایت سیاسی، کفایت اخلاقی و اعتقادی هم لازم است. افرادی نگویند که اخلاق و عقیده مسألهی شخصی انسانهاست. بله، اخلاق و عقیده مسألهی شخصی انسانهاست؛ اما نه برای مسئول. من اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم که باید جیب خودم را پُر کنم، نمیتوانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به کسی ندارد! برای یک مسئول عقیده و اخلاق مسألهی شخصی نیست؛ مسألهای اجتماعی و عمومی است؛ حاکم شدن بر سرنوشت مردم است. آن کسی که به مجلس میرود، یا به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی میرسد، اگر فاسد، بیگانهپرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگر نمیتواند نقشی را که ملت و طبقات محروم میخواهند، ایفا کند. اگر آن شخص انسان معاملهگر، رشوه و توصیهپذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشرِ تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمیتواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تکلیف ملک و ملت را معیّن کند. این شخص غیر از کفایت ذاتی و داناییِ ذاتی، به شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیدهی درست هم احتیاج دارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین - 1382/09/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : نکتهی دیگر در زمینهی انتخابات این است که شباهت مهمّی هم بینِ دمکراسی در مجلس ما با دمکراسیها و پارلمانهای غربی وجود دارد و آن اینکه در همه جای دنیا پارلمانها برای حفظ و تقویت نظام به وجود میآیند، نه برای مبارزه با نظام- آن کسانی که مخاطب این حرف هستند گوشهایشان را وا کنند، بشنوند- چون پارلمان جزو نظام و برای تکمیل آن است. پارلمان جای حضور مخالفان نظام نیست که عدّهای بگویند ما از طریق وارد شدن به مجلس شورای اسلامی با قانون اساسی یا با نظام جمهوری اسلامی مبارزه میکنیم! این در همه جای دنیا کاملًا غیر منطقی و غلط است. شما هیچ جای دنیا را نمیبینید که در پارلمان با نظام مخالفت کنند. البته با دولتها مخالفت میکنند؛ استیضاح میکنند، پایین میکشند، بالا میبرند؛ اما هیچ پارلمانی با ساخت نظام سیاسی مخالفت نمیکند؛ چون پارلمان جزو ساخت نظام است و معنی ندارد که مخالفت کند. البته در داخل مجلس شورای اسلامی مثل همهی پارلمانهای دیگر گروههای مختلف- بهقول خودشان فراکسیونهای مختلف- حضور دارند که برنامهها و مذاقهای گوناگونی دارند، که باید هم باشد و مجلس جای مناقشات پُرشورِ مستدل و سیاسی و کارشناسی است. باید خیلی پُرشور بحث و مناقشه کنند؛ اما با استدلال برنامههایشان را بهطرف مقابل خود بقبولانند و آنها را قانع کنند. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قزوین - 1382/09/25 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : برای ملت ما، بخصوص جوانان ما، بسیار مهمّ است که به شعارهای انقلاب نگاه کنند؛ موضعگیریهای نظام جمهوری اسلامی را مورد مطالعه و مدّاقه قرار دهند و بعد نگاهی به فضای عمومی جهان بیندازند. اگر نگاه کنید، خواهید دید که در مقابل تعجّب دشمنان، حرف جمهوری اسلامی و ندای انقلاب اسلامی بتدریج مورد قبول مردم دنیا قرار میگیرد. خیلی حرفها را ما بیست سال قبل میگفتیم و این ملت شعارش را میداد؛ اما امروز همان حرفها را دنیا به رأیالعین میبیند. از بیست و پنج سال قبل این ملت با صدای بلند اعلام میکرد امریکا جهانخوار و متجاوز و دنبال دستاندازی به ملتهاست؛ تبلیغاتِ رسانهایِ قویِ دستگاههای استکباریِ وابستهی به امریکا هم دم از دمکراسی و آزادیخواهی و حقوق بشر میزدند؛ اما بسیاری در کشورهای اسلامی نمیتوانستند بفهمند این سخن انقلاب و نظام اسلامی به چه معناست؛ ولی امروز با مشاهدهی مواضعی که امریکا در مسائل دنیا اتّخاذ میکند، همه این را قبول میکنند و باور دارند. نادیده گرفتن حقوق ملتها، بیارزش دانستن مرزهای جغرافیایی ملتها، برای خود این حق را قائل شدن که به بهانهی منافع نامشروع به هرجای دنیا دستاندازی کنند- به خلیج فارس، اقیانوس هند، کشورهای خاورمیانه، کشورهای آسیا، در خود اروپا- امروز مردم دنیا اینها را میبینند؛ این همان حرف انقلاب اسلامی و حرف ملت ایران است. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز عید فطر - 1382/09/05 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : دولت امریکا که با ادّعای دمکراسی این همه جنایت در دنیا علیه مردمسالاریها و دمکراسیها کرده است؛ رژیمی که 28 مرداد را در ایران به راه انداخت؛ کودتای شیلی را علیه دولت قانونی آن کشور هدایت کرد؛ دهها کودتا در امریکای لاتین، آفریقا و در مناطق دیگر علیه دولتهای ملی انجام داد و سالهای متمادی از دیکتاتورهایی مثل «محمّد رضا پهلوی» در ایران حمایت کرد و همین امروز هم هر دیکتاتوری که از او زشتخوتر نباشد و تسلیمش باشد برایش مقبول است، دولتی است که کسی ادّعای دمکراسی و حقوق بشر او را قبول نمیکند. این روزها رئیسجمهور امریکا آرزوهای دیرین مستکبران امریکایی را- که آنها این آرزوها را در اظهاراتشان پنهان میکردند- آشکارا به زبان میآورد و میگوید که میخواهد ملتها را تسخیر و منافع آنها را به پای منافع نامشروع امریکا قربانی کند. امریکا بداند که ملتها زیر بار نمیروند و ملت بزرگ، مجاهد، مبارز، مقاوم و ریشهدار ایران مانند یک الگو در میان ملتها ایستاده است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/08/23 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز هم در مقابل نظام اسلامی، نظام استکباری غرب و در رأس آن امریکا قرار دارد که با عدالت دشمن است و عدالتستیز است. نه اینکه دنبال عدالت نیست؛ با عدالت بد است. امروز اگر قرار باشد عدالت مطرح شود و گریبان کسی را بگیرد، اوّلین کسانی که زیر تازیانهی عدالت قرار خواهند گرفت، سردمداران استکبار جهانیاند! اینها نمیتوانند اسم عدالت را بیاورند و دنبال عدالت باشند؛ لذا در مقابل ارزش عدالت و برای کمرنگ کردن آن در دنیا دمکراسی و حقوق انسان را مطرح میکنند؛ کأنّه برای مردمسالاری ارزش قائلند، که البته برای آن هم ارزشی قائل نیستند؛ اما آن را مطرح میکنند برای اینکه عدالت ضعیف و کمرنگ شود. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/08/23 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اظهارات مسئولان دولتِ استکباری امریکا نشان میدهد که اینها در منطقهی خاورمیانه، علیه همهی ملتهای این منطقه مقاصد و نقشههایی دارند. این ایجاب میکند که ملتهای منطقه بیدار شوند. رئیسجمهور امریکا راجع به وجود دمکراسی در این منطقه حرفهایی بر زبان آورده است که اگر کسی نقش امریکا را در دفاع از قدرتهای مستبد در طول چهل، پنجاه سال گذشته- بعد از جنگ دوم به این طرف- بداند، از اینکه رئیسجمهور چنین رژیمی ادّعا کند متولّی دمکراسی است، شرمنده میشود که چرا باید چنین حرف بیحساب و غلطی، اینطور با گستاخی و وقاحت بر زبان کسی جاری شود. اینها کسانی هستند که سالهای متمادی از پلیدترین دیکتاتورها حمایت کردند. در کشور ما کودتای 28 مرداد را آمریکاییها بهراه انداختند و بیست و پنج سال سختترین و سیاهترین دیکتاتوری را در این کشور به وجود آوردند و قرص و محکم از آن حمایت کردند. هر فاجعهای که بهوسیلهی آن رژیم در ایران صورت گرفت- مثل قضایای 15 خرداد و 17 شهریور که در هرکدام از این حوادث، تعداد کثیری از مردم غیر نظامی و مردم کوچه و خیابان بهدست عوامل مزدور رژیم کشته شدند- آمریکاییها جانب رژیم دیکتاتوری را گرفتند و علیه مردم حرف زدند؛ چه در قضیهی اوّل که زمان «کِندی» بود، چه در قضیهی دوم که زمان «کارتر» بود. از «صدّام حسین» که امروز خود را نقطهی مقابل او به حساب میآورند، چه حمایتها کردند. امروز وضع آنها بهتر از گذشته نیست؛ همانطور است. عراق یک کشور سیمیلیونیِ مستقل در یک منطقهی حسّاس است؛ اما اینها بیاعتنا به آراء و خواست مردم آمدهاند یک حاکم امریکایی در عراق گذاشتهاند. اینها کسانی هستند که صدها نفر از مردم افغانستان و عراق را به صِرف سوءظن و تهمت یکجا به قتل رساندند و حتّی عذرخواهی هم نکردند! در افغانستان کاروان مردم را که برای عروسی میرفتند، زدند و کشتند، بعد گفتند اشتباه شده؛ لازم هم ندانستند عذرخواهی کنند! در عراق هر روز با مردم درگیر میشوند و خانهها و محیط امن زندگی مردم را لگدکوب میکنند؛ اما عذرخواهی هم نمیکنند! افرادی که اینقدر به حقوق انسانها و ملتها و به آراء مردم بیاعتنا هستند، غلط میکنند خود را متولّیِ دمکراسی بدانند. الآن هم خطکشیای که در این منطقه کردهاند و گفتهاند کدام کشور در خطّ دمکراسی هست، کدام کشور نیست، نشاندهندهی نیّتهای شوم و مقاصد رسوای آنهاست. آنها به دمکراسی هم عقیده ندارند. رئیسجمهور فعلی امریکا با کمتر از بیست و پنج درصد آراءِ مردمش و با حکم قاضی رئیسجمهور شده است! چه دمکراسیای؟! کدام دمکراسی؟! به آراءِ مردم اهمیت نمیدهند و اعتنایی نمیکنند. همانطور که عرض کردیم، دمکراسی حربهای است برای اینکه ندای عدالتخواهی در حلقوم ملتهای جهان خفه شود؛ برای اینکه حق مردم فلسطین پامال شود و کسی نفهمد؛ برای اینکه هرجا منفعتی وجود دارد و یک نقطهی حسّاس جغرافیایی هست که به درد منافع نامشروع امریکا میخورد، بتوانند به آن دست بیندازند و کسی صدایش درنیاید. کیست که امروز این حرفها را در دنیا نداند؟ این مطالب قابل اعتنا نیست و من هم قصد جواب دادن به این حرفها را ندارم؛ این حرفها رسواتر از آن است که بخواهیم جواب دهیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/08/23 عنوان فیش :حمایت آمریکا از رژیم دیکتاتوری در قضایای 15 خرداد و 17 شهریور کلیدواژه(ها) : تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, کودتای 28 مرداد, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, تاریخ دشمنی آمریکا با ایران, تاریخ نهضت امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد, قضیه هفده شهریور, تاریخ ملی شدن صنعت نفت, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت امریکا از کودتاها, دخالتهای آمریکا در ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اظهارات مسئولان دولتِ استكباری امریكا نشان میدهد كه اینها در منطقهی خاورمیانه، علیه همهی ملتهای این منطقه مقاصد و نقشههایی دارند. این ایجاب میكند كه ملتهای منطقه بیدار شوند. رئیسجمهور امریكا راجع به وجود دمكراسی در این منطقه حرفهایی بر زبان آورده است كه اگر كسی نقش امریكا را در دفاع از قدرتهای مستبد در طول چهل، پنجاه سال گذشته- بعد از جنگ دوم به این طرف- بداند، از اینكه رئیسجمهور چنین رژیمی ادّعا كند متولّی دمكراسی است، شرمنده میشود كه چرا باید چنین حرف بیحساب و غلطی، اینطور با گستاخی و وقاحت بر زبان كسی جاری شود. اینها كسانی هستند كه سالهای متمادی از پلیدترین دیكتاتورها حمایت كردند. در كشور ما كودتای 28 مرداد را آمریكاییها بهراه انداختند و بیست و پنج سال سختترین و سیاهترین دیكتاتوری را در این كشور به وجود آوردند و قرص و محكم از آن حمایت كردند. هر فاجعهای كه بهوسیلهی آن رژیم در ایران صورت گرفت- مثل قضایای 15 خرداد و 17 شهریور كه در هركدام از این حوادث، تعداد كثیری از مردم غیر نظامی و مردم كوچه و خیابان بهدست عوامل مزدور رژیم كشته شدند- آمریكاییها جانب رژیم دیكتاتوری را گرفتند و علیه مردم حرف زدند؛ چه در قضیهی اوّل كه زمان «كِندی » بود، چه در قضیهی دوم كه زمان «كارتر» بود. از «صدّام حسین» كه امروز خود را نقطهی مقابل او به حساب میآورند، چه حمایتها كردند. امروز وضع آنها بهتر از گذشته نیست؛ همانطور است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/08/23 عنوان فیش :ادعای دموکراسی با رای 25 درصدی مردم کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین, ایالات متحده امریکا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : افرادی كه اینقدر به حقوق انسانها و ملتها و به آراء مردم بیاعتنا هستند، غلط میكنند خود را متولّیِ دمكراسی بدانند. الآن هم خطكشیای كه در این منطقه كردهاند و گفتهاند كدام كشور در خطّ دمكراسی هست، كدام كشور نیست، نشاندهندهی نیّتهای شوم و مقاصد رسوای آنهاست. آنها به دمكراسی هم عقیده ندارند. رئیسجمهور فعلی امریكا با كمتر از بیست و پنج درصد آراءِ مردمش و با حكم قاضی رئیسجمهور شده است! چه دمكراسیای؟! كدام دمكراسی؟! به آراءِ مردم اهمیت نمیدهند و اعتنایی نمیكنند. همانطور كه عرض كردیم، دمكراسی حربهای است برای اینكه ندای عدالتخواهی در حلقوم ملتهای جهان خفه شود؛ برای اینكه حق مردم فلسطین پامال شود و كسی نفهمد؛ برای اینكه هرجا منفعتی وجود دارد و یك نقطهی حسّاس جغرافیایی هست كه به درد منافع نامشروع امریكا میخورد، بتوانند به آن دست بیندازند و كسی صدایش درنیاید. كیست كه امروز این حرفها را در دنیا نداند؟ این مطالب قابل اعتنا نیست و من هم قصد جواب دادن به این حرفها را ندارم؛ این حرفها رسواتر از آن است كه بخواهیم جواب دهیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/08/23 عنوان فیش :ادعای دموکراسی با وجود قتل عام مردم عراق و افغانستان کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, تاریخ آسیا و آفریقا, حمله آمریکا به عراق, حمله امریکا به افغانستان, دموکراسی غربی, سوء استفاده از مفاهیم شریف, دموکراسی دروغین نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اظهارات مسئولان دولتِ استكباری امریكا نشان میدهد كه اینها در منطقهی خاورمیانه، علیه همهی ملتهای این منطقه مقاصد و نقشههایی دارند. این ایجاب میكند كه ملتهای منطقه بیدار شوند. رئیسجمهور امریكا راجع به وجود دمكراسی در این منطقه حرفهایی بر زبان آورده است كه اگر كسی نقش امریكا را در دفاع از قدرتهای مستبد در طول چهل، پنجاه سال گذشته- بعد از جنگ دوم به این طرف- بداند، از اینكه رئیسجمهور چنین رژیمی ادّعا كند متولّی دمكراسی است، شرمنده میشود كه چرا باید چنین حرف بیحساب و غلطی، اینطور با گستاخی و وقاحت بر زبان كسی جاری شود... عراق یك كشور سیمیلیونیِ مستقل در یك منطقهی حسّاس است؛ اما اینها بیاعتنا به آراء و خواست مردم آمدهاند یك حاكم امریكایی در عراق گذاشتهاند. اینها كسانی هستند كه صدها نفر از مردم افغانستان و عراق را به صِرف سوءظن و تهمت یكجا به قتل رساندند و حتّی عذرخواهی هم نكردند! در افغانستان كاروان مردم را كه برای عروسی میرفتند، زدند و كشتند، بعد گفتند اشتباه شده؛ لازم هم ندانستند عذرخواهی كنند! در عراق هر روز با مردم درگیر میشوند و خانهها و محیط امن زندگی مردم را لگدكوب میكنند؛ اما عذرخواهی هم نمیكنند! افرادی كه اینقدر به حقوق انسانها و ملتها و به آراء مردم بیاعتنا هستند، غلط میكنند خود را متولّیِ دمكراسی بدانند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکلها و جمعی از نخبگان دانشجویی - 1382/08/15 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : آزادیخواهی نباید فقط منحصر در معنای محدود سیاسی تلقّی و معنا شود. در آزادیهای سیاسی، آزادیهای اجتماعی از بخشهای مهم آزادیهای بشری است. ما خودمان کتکخورده و زندان رفتهی این آزادیها هستیم و معنی آزادی سیاسی را میفهمیم؛ اما میگوییم کسانی که با شعار آزادی سیاسی، دنبال تحقّق شعارهای ضدّآزادیترین مجموعههای سیاسی دنیا- هیئت حاکمهی امریکا؛ فاشیستهای ظاهراً دمکرات موجود در دنیا که از هر فاشیستی، فاشیستترند مجموعهای متعصّب و نو محافظهکار که تازه وارد میدان سیاست شدهاند- در بارهی ایران هستند، اینها آزادیخواهند؟ این، آزادیخواهی و دنبال آزادی سیاسی رفتن است؟ آن شعار آزادیخواهی که معنا و مآل و خلاصهاش این باشد که امریکا حکومت دستنشاندهی خودش را بر این کشور مسلّط کند، آن شعار آزادیخواهی نیست؛ و لو صد بزک و رنگ و روغن آزادیخواهی هم به آن بزنند؛ این شعار، دروغین و شعار اسارت و خیانت است. با منطقی که من میگویم، آزاداندیشی را عمیقتر معنا کنیم تا اینجا هم اثر خودش را ببخشد. آزاداندیشی یعنی آزادانه فکر کردن؛ آزادانه تصمیم گرفتن؛ ترجمهای، تقلیدی و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهای تبلیغاتی غرب حرکت نکردن. لذا شامل علم، معرفت، مشی سیاسی، شعارها و واژهها و خواستههای متعارف سیاسی و اجتماعی هم میشود. اگر امروز غرب میگوید دمکراسی، ما باید فکر کنیم- آزادفکری یعنی این- ببینیم آیا همینکه او میگوید درست است و دمکراسی به صورت مطلق ارزش است، یا نه قابل خدشه است؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان زنجان - 1382/07/22 عنوان فیش : حکومت استبدادی, لیبرالیسم, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین کلیدواژه(ها) : حکومت استبدادی, لیبرالیسم, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در بسیاری از كشورهایی كه پرچم دیكتاتوری ندارند، بلكه پرچم آزادی و لیبرالیزم و تكیه به رای مردم دارند، باطن كار همان دیكتاتوری و تسلط بر ارادههای مردم است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان اهواز - 1382/05/08 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز نزاع استکبار امریکایی و دنبالههایش- در هرجای دنیا که هستند- با جمهوری اسلامی، بر سرِ حقوق بشر و تروریسم نیست. رنگ و لعابهای دروغینی که اینها به ادّعاهای خود میدهند، امروز در دنیا مفتضح و رسوا شده است. اختلاف آنها با جمهوری اسلامی بر سرِ این است که جمهوری اسلامی میخواهد ایران، عزیز و مستقل باشد؛ در ایران رأی مردم حاکم باشد نه رأی مستکبران جهانی و مراکز قدرت. امروز وفاداری به جمهوری اسلامی و ارکان نظام اسلامی، وفاداری به استقلال کشور، حقوق ملت و وفاداری به «نه» گفتن به متجاوزانِ بیگانه است. شگرد تبلیغاتی استکبار جهانی در طول سالهای متمادی و امروز بیش از همیشه این بوده است که افکار مردم دنیا را منحرف و آنها را اغوا کند. آنها جز با اغوای افکار عمومی نمیتوانند کار خود را پیش ببرند. تا حدودی هم موفّق میشوند افکار عمومی را فریب دهند؛ اما عملکرد زشت و نفرتانگیز آنها نمیگذارد حقایق پنهان بماند. امروز هرکس میخواهد معنای حقوق بشر و دمکراسیای را که آمریکاییها برای کشورهای منطقهی خاورمیانه میخواهند، بفهمد، به عراق نگاه کند. عراق امروز صحنهی آزمایش ادّعاهای امریکایی است. ملت عراق را با نیروی نظامی و با زور سرنیزه مورد اهانت و فشار و در معرض زورگوییهای غیر قابل تحمّل قرار میدهند، آن وقت میخواهند به افکار عمومی دنیا وانمود کنند که آزادکنندهی ملت عراقند، یا میخواهند حقوق ملت عراق را رعایت کنند! چه کسی در دنیا این را باور میکند؟ داستان اینها، داستان همان قصّابی است که آهوی رمیده از گرگ را سلّاخی کرده بود! گرگی آهویی را تعقیب میکرد. آهو با بدن خونین از مقابل گرگ میگریخت. قصّاب رسید، گرگ را هی کرد؛ گرگ رفت، خودش آهو را گرفت. آهو خیال میکرد قصّاب او را رها میکند تا به زیستگاه خود برود. دست و پای آهو را بست، در اتومبیل خودش گذاشت و پهلوی دوستان خودش آورد؛ بعد چاقو را به حلق آهو کشید. آهو گفت خیال میکردم مرا از چنگال گرگ نجات دادی؛ اما حالا که نگاه میکنم، گرگ حقیقیِ من تویی: که از چنگال گرگم در ربودی چو دیدم عاقبت گرگم تو بودی ملت عراق را با نیروی نظامی، با گذاشتن حاکم بیگانه، با تصرّف منابع، با ایجاد هرجومرج در این کشور، با تعرّض بهخانوادهها و حریم ناموس مردم عراق و زنهای عراقی تحت فشار قرار دادهاند؛ آن وقت میخواهند ملتهای منطقه، ملت عراق و افکار عمومی دنیا باور کنند اینها نجاتدهندهی مردم عراقند. این نجات است؟! این، حقوق بشر امریکایی و دمکراسی امریکایی برای کشورهای منطقهی خاورمیانه است! رئیسجمهور امریکا بدون اینکه احساس خجالت کند، از تروریسم فلسطینی حرف میزند! تروریسم صهیونیستیِ دولت جعلی و دروغین اسرائیل بیش از پنجاه سال است که مردم فلسطین را تحت فشار قرار میدهد، زیر لگدهای چکمهپوشان صهیونیستی آنها را له میکند، علناً و صریحاً خانهها را خراب میکند، مردم را میکشد، جوانان را نابود میکند، مردان را دستگیر میکند و به زنان اذلال و اهانت میکند. این تروریسم واضحی است که خود اسرائیلیها هم منکر آن نیستند و میگویند ما ترور میکنیم. این آقا این را ندیده میگیرد؛ آنوقت جوان فلسطینی که برای دفاع از شرف خود، برای دفاع از خانهی خود، برای مقابلهی کوچکی در مقابل متجاوز، اقدام خشمآلودی میکند، این را میگوید تروریسم فلسطینی! طرفداری آنها از نهضت ضدّ تروریسم، این است! معنای تروریسم در منطق اینها این است! ملتهای منطقه سرشار از نفرت امریکا و از زایدهی اروپایی امریکا، یعنی انگلیسند. مخصوص ملت ما نیست؛ همهی ملتهای منطقه از اینها متنفّرند. این نفرت را خودِ آنها به وجود آوردهاند. کسانی که به حقوق و استقلال و عزّت و ناموس و مرزهای ملتها تعرّض میکنند، خودشان این ملتها را از نفرت خودشان پُر میکنند. چرا گلهمندند از اینکه از آنها متنفّرند؟ بله؛ ما از شما متنفّریم. مربوط به :بیانات در مراسم چهاردهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1382/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در مورد مردم، مهمترین کاری که امام کرد، این بود که مفهوم مردمسالاری را از چیزی که طرّاحان دمکراسی غربی و عوامل آنها در صحنههای عملی میخواستند نشان دهند، بهکلّی دور کرد. سعی آنها این بود که اینطور القاء کنند که مردمسالاری با دینسالاری و دینداری سازگار نیست. امام این مفهوم باطل را زایل کرد و مردمسالاری دینی- یعنی همان جمهوری اسلامی- را در دنیا مطرح نمود. او به زبان هم اکتفا نکرد؛ صرفاً استدلال فکری هم نکرد؛ عملًا این را نشان داد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز آنچه آمریکا- که حالا در نوک پیکان تهاجم به انقلاب و حرکت اسلامی، امریکاست- از ملت ایران میخواهد، مسألهی سلاح کشتار جمعی و حقوق بشر و حکومت دمکراسی و ... نیست، بلکه آنچه آنها از ملت و مسئولان کشور میخواهند، تسلیم شدن در مقابل ارادهی ابرقدرتی امریکاست. جز این چیز دیگری نیست، و الّا اینها به دمکراسی تمایل دارند؟! امروز دمکراسیهای مورد قبول و اعتراف امریکا چه کشورهایی هستند؟ اگر کشورهایی که دولتهای قانونی و برآمدهی از انتخابات مردم دارند، یکقدم از آنچه که مجموعهی نیروهای نظامی میخواهند و فکر میکنند و به آن معتقدند، تخطّی کنند، نیروهای نظامی مانند عقاب بالای سرشان میآیند و آنها را مثل کبکی شکار میکنند و کنار میگذارند. مگر اینطور نیست؟ به اطراف خودتان نگاه کنید! چه زمان معتقد به دمکراسیاند؟! اینها دمکراسی را به عنوان یک شعار ذکر میکنند، خودشان هم میدانند که مردم دنیا میدانند؛ منتها سیاست تبلیغات در دنیا به گفتن و بازگفتن و بازگفتن و تکرار کردن است؛ این سیاست تبلیغاتی و پروپاگاندای رایج در دنیاست. باید بگویند؛ تکرار کنند؛ تکرار کنند، بالاخره در بخشی از مردم اثر میکند؛ لااقل مردم عادت میکنند که بشنوند؛ و الّا اینها دنبال مردمسالاری نیستند. بسیاری از رژیمهای مورد علاقهی اینها اصلًا معنای رأی مردم را نمیدانند و مردمشان هم بههیچوجه نمیدانند که رأی دادن و انتخاب مسئول در کشور یعنی چه و به آنها هم هیچ اعتراضی ندارند! وقتیکه جمهوری اسلامی را با این همه انتخابات، با این همه حضور مردم در صحنههای مختلف، با این همه نشانهها و نمادهای مردمسالاری که در این کشور هست که در کمتر کشوری در دنیا وجود دارد- ارتباط مسئولان با مردم و همدلیشان با آنها، پشتیبانیها و عواطف مردم و عشق و علاقهی وافر آنها به مسئولان- به نداشتن مردمسالاری و استبداد و دیکتاتوری متّهم میکنند، معلوم است که مرادشان چیست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1382/02/29 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز در رأس دشمنان اسلام، امریکاست که شرّ و شیطان مجسّم است. امروز دشمن اساسی دنیای اسلام، استکبار جهانی است که در رأسش هم امریکاست. این جزو معارف رایج انقلاب و نظام ماست. انقلاب اسلامی بیست و چهار سال است که این را فریاد میزند؛ لیکن امروز مردم دنیا و جوامع مسلمین این را حس کرده و خودشان لمس میکنند. قضایای فلسطین و فجایعی که به پشتیبانی امریکا، هر شب و روز در فلسطین اتّفاق میافتد، جلوِ چشم مردم است. امّت اسلام چگونه میتواند چشمش را ببندد و این فجایع را نبیند؟ آنچه در عراق در جریان است، جلوِ چشم مردم دنیاست؛ این آزمایشگاه تاریخی و سیاسی در مقابل چشم مردم دنیا و بخصوص امّت اسلامی است. آمریکاییها با نام دمکراسی و آزادی به رژیم صدّام حمله کردند؛ اما امروز به مردم عراق اجازه نمیدهند سرنوشت خود را در دست بگیرند؛ میگویند ما باید باشیم! یک ملت و یک کشور اسلامی را از همهی حقوق متداول و رایجِ پذیرفتهشدهی جهانی محروم میکنند؛ با این عنوان که شما نمیتوانید و ما باید باشیم؛ ما باید به شما دمکراسی بدهیم! کدام دمکراسی و چطور دمکراسیای؟! این دمکراسی و مردمسالاری و حقوق مردم است؟ آن هم بعد از کشتار عظیمی که در بین مردم عراق انجام گرفت! مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما جزو کشورهایی هستیم که نگاه این حوزهی زیادهطلبی، در بخشی متوجّهِ ما هم هست؛ چون نگاه عمدهی امریکا در این رویکرد و حرکت سیاسی، بیشتر به خاورمیانه است. همانطور که میدانید، خاورمیانه مرکز ثروت و مرکز مهمّ جغرافیایی است و اهمیت دارد؛ طبعاً ما هم با خصوصیات برجستهای که کشورمان دارد، در این منطقه هستیم. چرا ایران در این چالش، طرف توجّه قدرت متجاوز و کانون متجاوز، یعنی امریکاست؟ همانگونه که گفتیم، اوّلًا به این دلیل که ایران کشوری بزرگ، ثروتمند و برخوردار از منابع بسیار مهمّ زیرزمینی است. دومین ذخیرهی گاز در سطح دنیا، متعلّق به کشور ماست. ذخیرهی بسیار ارزشمند نفت و خیلی از منابع زیرزمینی دیگر متعلّق به ایران است. کشوری است با جمعیت زیاد، موقعیت جغرافیایی حسّاس، مرز طولانی در خلیج فارس و دریای عمّان؛ اینها همه امتیازات یک کشور است. راه تقریباً منحصر غرب به آسیای میانه و آن منطقه از دنیا هم از اینجا میگذرد. قهراً با این دلیل طبیعی، کشور ما ایران مورد توجّه و طرف چالش امریکا قرار میگیرد. یک دلیل دیگر، هویّت جمهوری اسلامی است. اینکه در نقطهای از دنیا نظامی سرِ کار بیاید که معتقد به نفی ظلم و استبداد باشد؛ معتقد به نفی وابستگی اقتصادی و فرهنگی و سیاسی به قطبهای جهانی باشد؛ متّکی و معتقد به مردمسالاری باشد- یعنی برانگیخته بودن از سوی مردم و ملت خود- و همهی این مفاهیم را هم از مبانی دینی و اعتقادی و ایمانی گرفته باشد، نه از قراردادهای اجتماعی- که فرق بین دمکراسی غربی و مردمسالاری ما در همین است و جای بحث و صحبت کردن و تفصیل دارد- خیلی مهمّ است. مردمسالاری دینی چون بر اساس یک اعتقاد دینی است، قابل نقض نیست؛ یعنی اگر کسی توانست در انتخابات تقلّب کند یا به شیوهای نظر مردم را جلب کند که بهناحق نگاهشان به وی متوجّه باشد- مثلًا ارزشی که در او نیست، وانمود کند که در او هست؛ بعد مردم به او اقبال کنند و رأی بدهند- در منطق مردمسالاری دینی او حقّی ندارد. این شیوه در منطق لیبرالیسم که پایهی لیبرالیسم غربی است، کاملًا پذیرفته شده است؛ اما در منطق مردمسالاری دینی نه. سختگیری در اینجا، بهخاطر اتّکاء به مبانی دینی و ایمانی، بیشتر است. پس نفی ظلم، سلطه، استبداد، وابستگی و فساد، همه منبعث و برخاسته از اعتقاد دینی است. بدیهی است وقتی نظامی با این خصوصیات به وجود آید، برای هرکس که در هرجای دنیا معتقد به ظلم بینالمللی، استبداد بینالمللی، نفی حقوق ملتها و کشورها و معتقد به بیاعتنایی به مرزهای کشورهای مستقل است، دشمن و طرف مقابل و رقیبِ غیر قابل تحمّلی محسوب خواهد شد. بهطور طبیعی اینطور است. بنابراین وقتی یک سلطهی بینالمللی و یک ابرقدرت مثل امریکا، سیاست و راهبردش را بر این قرار میدهد که منافع خودش را تأمین کند، اگر منابع کشورهای دیگر به خطر بیفتد، برایش مهم نیست. وقتی نظامی با آن خصوصیات مثبت در دنیا وجود داشته باشد- بخصوص در منطقهای که کانون توجّه امریکا از لحاظ منافع است- بدیهی است بین اینها تضاد و چالش، یک امر قهری و حتمی و اجتنابناپذیر است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1382/02/10 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در بارهی مسائل بسیار مهمّی هم که در همسایگی ما در عراق میگذرد و دلها و چشمهای دنیا متوجّه آن است، فقط یک جمله عرض کنم: صحنهی عراق، صحنهی عبرت و افشای خیلی از حقایق برای ملتها شد. کسانی که پرچم دمکراسی را در دنیا در دست گرفته بودند، صریحاً اعلان میکنند که در عراق مردم حق دارند دولتی را که ما میخواهیم، سرِ کار بیاورند! این شد مردمسالاری!؟ این شد دمکراسی!؟ صریحاً اعلام میکنند که اگر همهی مردم عراق بخواهند یک حاکمیت اسلامی سرِ کار بیاید، ما قبول نمیکنیم! معنای مردمسالاری آقایان معلوم شد. دمکراسیِ امریکایی همه جا همینطور است؛ در خودِ امریکا هم همینگونه است. چند سال قبل یک شخصیت امریکایی که از دو حزب حاکم امریکا نبود، پول زیادی خرج کرد، جنجال زیادی هم به راه انداخت تا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. تا اواسط راه آمد، اما آنچنان او را به زمین زدند که دیگر کسی به فکر این نیفتد که بیرون از تشکیلات آن دو حزب معمولِ معروف امریکا ممکن است سرِ کار بیاید. بنابراین آنجا هم همینطور است. این دمکراسیِ آنهاست. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملتی با این سابقه، با این تاریخ، با این رجال و با این مردان علمی و سیاسی. چطور انسانی حاضر است اینقدر بیشرمانه حرف بزند و یک ملت را متّهم کند به نتوانستن. ما این را نادیده گرفتن حقوق ملت عراق میدانیم و آن را محکوم میکنیم و بههیچوجه دیکتاتوری جدیدی را برای عراق نمیپذیریم. خود ملت عراق هم این مسئله را قبول نمیکند. ملت عراق از چالهی صدّام بیرون نیامد که به چاه یک دیکتاتور نظامی آمریکایی بیفتد. حتّی اگر یک فرد عراقی را هم به این شکل بگمارند، یقیناً مردم او را هم قبول نمیکنند. بههرحال، ما این وضعیتی را که الآن مطرح میکنند، تجاوز دیگری به حریم اسلام و مسلمین میدانیم: «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا». پیروزی نظامی آن هم با شک و شبهههایی که در آن وجود دارد، دلیل پیروزی نهایی نیست. آمریکاییها در این قضیه خسارتهایی هم دیدهاند و شکستهایی نیز متحمّل شدهاند. الآن البته شاید ندانند و نتوانند، اما یقیناً در آیندهی نزد یک آثار این شکستها را خواهند دید. آنها چهار شکست عمده داشتهاند: شکست اوّل آنها در شعار دمکراسی و آزادی غربی است. همین لیبرال دمکراسیای که اینگونه در دنیا ترویج میکنند، با این کار شکست خورد. آنها نشان دادند که لیبرال دمکراسی نمیتواند یک ملت را به آن جایی برساند که به معنای حقیقی کلمه به آزادی انسان معتقد باشند. آن تفکّر وقتی منافع مادّیاش اقتضا کند، حاضر است آزادی و جان و حقّ انتخاب انسانها را راحت لگد مال کند. اگر آمریکاییها راست میگویند و طرفدار دمکراسی هستند، باید همین الآن عراق را ترک کنند و بیرون بروند. شما میخواستید صدّام را از قدرت به زیر بکشید؛ به زیر آمد. الآن در عراق چه کار دارید؟! اگر راست میگویند و دمکراسی و حقوق ملتها را قبول دارند، باید بیدرنگ نظامیها را از عراق خارج کنند و هیچ دخالتی هم در امور عراق نکنند؛ اما معلوم است که چنین چیزی اتّفاق نمیافتد. مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1382/01/01 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر امریکاییها میگویند برای دمکراسی میجنگیم، دروغ میگویند؛ آنها برای نفت و روی کار آوردن یک رژیم مطیع و تسلیم خود میجنگند. آنها به قصد تصرف عراق و به قبضه گرفتن این کشور قدیمی، ملت کهن، منطقهی حساس و منابع سرشار و غنی آن میجنگند و میخواهند راحت و بیدردسر آن را ببلعند. امروز اقتصاد امریکا متزلزل است. این موضوع مربوط به امروز نمیشود، بلکه چند سالی است که اقتصاد امریکا رو به تزلزل میرود. آنها به منابع حیاتی عراق احتیاج دارند و میخواهند به هر قیمتی، با روشهایی که به آنها اشاره شد، این منابع را از چنگ ملت عراق در بیاورند. این نقشه مخصوص عراق نیست. در درجهی اول همهی کشورهای عربی، حتّی آنها که امروز به امریکا کمک میکنند و فرودگاهها و زمین و فضا و دیگر امکاناتشان در اختیار آنها گذاشتهاند، در آیندهی نهجندان دور در معرض این چالش امریکایی قرار خواهند گرفت. این موضوع را به روشنی خود تحلیلهای امریکایی به ما میفهماند. مسائلی را که من عرض میکنم، حرفهای ما نیست؛ حرفهایی است که از دهان خود امریکاییها بیرون آمده است و اهداف و نیات شوم آنها را برای همه روشن کرده است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1381/12/13 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : رعایت ضوابط در همهی بخشها و زمینهها یک امر لازم است و باید با دقّت و به طور کامل مراعات شود؛ آن وقت افرادی که صالح هستند، در اختیار مردم قرار گیرند تا آراءِ مردم، اصلح را در بین آنها انتخاب کند؛ آنگاه انتخابات به نحوهی رایجی که وجود دارد، إن شاء اللّه مفید خواهد بود. همه باید این معنا را رعایت کنند. وقتی ما در دنیا شعار تحقّق اسلام را میدهیم، این امر کوچکی نیست؛ پشت سر این شعار، احساسات و ایمان و عقیده و دینِ بخش عظیمی از جمعیت کرهی زمین قرار دارد. اگر ما بتوانیم ثابت کنیم که حقیقتاً به دنبال این شعار هستیم و ثابت کنیم که این شعار کارآیی دارد، آنگاه یک میلیارد و چند صد میلیون نفر جمعیت پشت سر این شعار قرار خواهند گرفت؛ این چیز کمی نیست. امروز غیر از منطقهی اسلامی و غیر از مجموعهی اسلامی، دلهای زیادی در دنیا هستند که میتوانند این پیام را بپذیرند که دمکراسی با شیوهای که امروز آمریکاییها- این مظاهر زورگویی و قلدری- پرچمدارش شدهاند، دردی از دردهای مردم دوا نمیکند. امریکا مظهر قلدری و زورگویی و زورمداری است و ابزارهای مادّی زورگویی هم دارد، اما اینها کافی نیست؛ اینها جوله است: «للباطل جولة». ما در عمر خود شبیه این جوله را نسبت به قدرتهایی که امروز اثری از آثارشان وجود ندارد، دیدهایم؛ چه در سطوح ملی و چه در سطوح بینالمللی. اتّحاد جماهیر شوروی که امروز نشانی از آن در دنیا وجود ندارد، تا همین چند سال قبل یک قدرت بود و تا چند دههی پیش از این، همین زورگوییها و همینطور اعمال قدرتها را میکرد. شورویها در مجارستان، لهستان و اروپای شرقی چه کردند! کارهایی را که امروز امریکا در دنیا میکند یا تهدید میکند خواهد کرد، آنها انجام میدادند. بااینکه در آن روز دو قدرت و دو قطب وجود داشت و رقیب یکدیگر بودند، اما وجود آن رقابت مانع از فجایعآفرینی و جنایات نمیشد. آن کشور وسیع در داخل خود هم همین کارها را میکرد. مناطقی از دنیا را میگرفت و به خودش متّصل میکرد و حکومتهایی را به زور تغییر میداد. بار اوّلی نیست که دنیا با قلدری و زورمداریِ بینالمللی- که امروز مظهرش امریکاست- مواجه است؛ قبلًا هم وجود داشته است، بعد هم دیدیم که بهکلّی محو و مضمحل شدند. بنابراین هیچ ضمانتی وجود ندارد که قدرتهای زورگو در جولهای که میکنند، باقی بمانند. این جوله مثل شعلهای است که بلند میشود و بعد هم فرومینشیند و عوامل نابودی این حرکت در خود آن نهفته است. مربوط به :بیانات در دیدار جوانان و دانشجویان سیستان و بلوچستان - 1381/12/06 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنها در بلندگوها از بحث آزاد و گفتگو و دمکراسی سخن میگویند؛ اما این شعاری دروغین است. آنها اهل گفتگو، دمکراسی و بحث آزاد نیستند. در داخل ایران، پلورالیسم، شکّاکیت، شک در مسلّمات و اوّلیات اعتقادی و تسامح و تساهل را ترویج میکنند؛ میگویند از عقایدتان بگذرید و نسبت به آنها تساهل و تسامح داشته باشید. اما این مربوط به داخل جامعهی ایران و جوامع اسلامی است. وقتی بحث به جایی میرسد که خودشان آن را ارزشهای امریکایی و غربی خطاب میکنند، دیگر جای گفتگو نیست. مشابهسازی، یکسانسازی و جهانیسازی، اعتقادات مسلّمی است که دنیا باید در مقابل آنها کوچکترین اعتراضی نکند! در اینجا دیگر چهرهی دیکتاتوری به خود میگیرند. پرچم دمکراسی و آزادیخواهی یک دروغ آشکار است. کدام امریکا میخواهد به مردم دنیا آزادی هدیه دهد؟! امریکایی که برای حفظ منابع خود، ملتها را با فجیعترین وضع به بدبختی سوق میدهد؟! امریکایی که فجایعش در ویتنام و افغانستان فراموش نشده و نخواهد شد- این فجایع هنوز هم ادامه دارد- و امروز هم مردم عراق را تهدید میکند؟! در اینجا با پرچم دمکراسی پیش میآید؛ اما نوبت به مردم فلسطین که میرسد، از دمکراسی خبری نیست! آیا مردم فلسطین انسان نیستند؟! مربوط به :بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی - 1381/11/28 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بدیهی است که دشمن مایل نیست اهداف و مقاصد خیانتآمیز و جنایتبار خود را برای ملتها تشریح کند. لذا از دور شعارهای انسان دوستی، حقوق بشر، دمکراسی و غیره را بر سرِ دست میکند. اما این دروغگویی و فریب نمیتواند زیاد باقی بماند. قدرتطلبان و مستکبرانِ عالم، در عمل خودشان را افشا میکنند. همین حالا در قضیهی عراق ببینید. آمریکاییها صریحاً میگویند ما میخواهیم به عراق بیاییم و یک حاکم امریکایی را حد اقل به مدت دو سال بر سرِ کار بگذاریم. این، افشای مافیالضّمیر آمریکاییهاست. آنها در ته دلشان همین را میخواهند و به کمتر از این راضی نیستند. اگر بخواهند یک حاکم دستنشاندهی عراقی را هم بر سرِ کار بگذارند، باز آنها را اشباع نمیکند. آنها میخواهند یک ملت، یک کشور و یک مجموعه منابع انسانی و مالی و مادّی را یکجا و یکپارچه در حلقوم شرکتهای افزونطلب صهیونیستی و مراکز قدرت جهانی بریزند و به کمتر از این راضی نیستند. خواست آنها این است. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1381/09/01 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ادّعای حقوق بشر و گسترش دمکراسی و آزادی در دنیا و حرفهایی را که سران امریکا در سخنرانیهای رسمی خود میزنند، هیچکس در دنیا باور نمیکند. اینها شعارهایی است که خیلی کم اثر شده است. شعار طرفداری از حقوق بشر یا شعار گسترش دمکراسی در دنیا که امروز رئیسجمهور امریکا و دیگران در حرفهای خود آنها را تکرار میکنند، برای جهانیان قابل باور نیست. آن قدر اینها با دیکتاتورهای خونخوار همکاری کردهاند و برای تأمین منافع خود به آنها کمک رساندهاند که دیگر این حرف امریکا امروز در دنیا برای همه- نه تنها برای ما، که سالهاست ملت ایران این مطالب را میداند- کاملًا غیر قابل قبول است. حتّی زیادهخواهی و توسعهطلبی امریکا موجب شده است کشورهای اروپایی هم در خصوص برخی از مسائل، به طور واضح با امریکا مقابله کنند؛ چون آنها هم متوجّه این هدف هستند و احساس خطر میکنند. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1381/09/01 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ملت ما بهروشنی بیان کرده است که دنبال چیست. ملت ما آن روزی که پشت سر امام قرار گرفت- چه در دوران انقلاب، چه در دوران هشت سال دفاع مقدّس- و چند صد هزار جوان خود را در این راه داد، مشخص کرد که دنبال چه چیزی است. ملت دنبال دمکراسی غربی نبود. ملت مسلمان ما و کسانی که در دوران مبارزات زمان رژیم طاغوت، در زندانها آن رنجها را کشیدند و آن شلّاقها را خوردند، دنبال جمهوری غربی و فرهنگهای ملحد غربی و دمکراسی دروغین غرب و شرق نبودند. مادرانی که فرزندان خود- گاهی دو پسر، سه پسر، چهار پسر- یا داماد و شوهر خود را قربانی کردند و خم به ابرو نیاوردند و احساس افتخار نمودند، دنبال دمکراسی غربی و جمهوری دمکراتیک و امثال اینها نبودند. منشور واقعی انقلاب و خواست حقیقی مردم همان چیزی است که در قانون اساسی ما- بخصوص در اصول اوّل آن- منعکس شده است. مردم، رشد معنوی و رفاه مادّی را در سایهی اسلام و به برکت اسلام و حاکمیت مقرّرات اسلامی خواستند؛ الآن هم همین را میخواهند. ما هیچ ملتی را مثل ملت ایران سراغ نداریم که پای آرمانهای معنوی و الهی خودش را با خونِ چند صد هزار شهید امضاء کرده باشد. ملت خود ما هم در گذشته چنین کار بزرگی را انجام نداده است که در این دوره انجام داد. کشورهایی که دمکراسی غربی را تجربه کردهاند، ما دیدیم به چه فلاکت و ذلّتی افتادند و چگونه به نام دمکراسی، پنجههای طمّاعان غرب و بخصوص امریکا در دورهی اخیر در جسم و جانشان فرورفت و همه چیز آنها را به یغما برد. مردم ما دنبال این نوع دمکراسی نبودند. امروز هم ملت ما به دنبال تحقّق آرمانهای اسلامی است که در درجهی اوّل، عدالت و معنویت و آزادی- به معنای حقیقی اسلامی- و استقلال کشور از شرّ قدرتهای بیگانه و متجاوز خارجی است. اینها چیزهایی است که ملت ما دنبال آن است، برای آن فداکاری کرد و بعد از این هم برای آن فداکاری خواهد کرد. ملت باید مراقب و هوشیار باشد تا دشمن نتواند با روشهای موذیانه- چه امنیتی، چه سیاسی و چه تبلیغاتی- در صفوفش نفوذ کند. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمهشعبان - 1381/07/30 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : حکومت آیندهی حضرت مهدی موعود أرواحنا فداه، یک حکومت مردمیِ به تمام معناست. مردمی یعنی چه؟ یعنی متّکی به ایمانها و ارادهها و بازوان مردم است. امام زمان، تنها دنیا را پُر از عدل و داد نمیکند؛ امام زمان از آحاد مؤمن مردم و با تکیه به آنهاست که بنای عدل الهی را در سرتاسر عالم استقرار میبخشد و یک حکومت صددرصد مردمی تشکیل میدهد؛ اما این حکومت مردمی با حکومتهای مدّعی مردمی بودن و دمکراسی در دنیای امروز از زمین تا آسمان تفاوت دارد. آنچه امروز در دنیا اسم دمکراسی و مردمسالاری را روی آن گذاشتهاند، همان دیکتاتوریهای قدیمی است که لباس جدید بر تن کرده است؛ یعنی دیکتاتوری گروهها. اگر رقابت هم وجود دارد، رقابت بین گروههاست و مردم در این میان هیچکارهاند. یک گروه به قدرت دست پیدا میکند و در سایهی قدرت سیاسیای که همهی زمامهای امور را در کشور در اختیار او میگذارد و با سوءاستفاده از این قدرت، ثروت و پول و سرمایه به نفع خود گردآوری میکند و آنها را در راه به دست آوردن دوبارهی قدرت مصرف میکند. دمکراسیهای امروز دنیا بر پایهی تبلیغات دروغ و فریبنده و مسحور کردن چشمها و دلهاست. امروز در دنیا هرجا شعار دمکراسی میدهند، شما ببینید برای تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری و یا نمایندگان مجلس چه کار میکنند! پول خرج میکنند. دمکراسی در پنجهی اقتدار پول اسیر است. مردمسالاری امام زمان- یعنی مردمسالاری دینی- با این روش، بهکلّی متفاوت است مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید نیمهشعبان - 1381/07/30 عنوان فیش : لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین, تبلیغ باطلها کلیدواژه(ها) : لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین, تبلیغ باطلها نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دمکراسیهای امروز دنیا بر پایهی تبلیغات دروغ و فریبنده و مسحور کردن چشمها و دلهاست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1381/07/13 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : هنوز نیم قرن از ظهور اسلام و اصل بعثت نگذشته بود که بیش از نیمی از دنیای متمدّن تحت تأثیر اسلام قرار گرفت. خیال نکنید حکومتهایی مثل امپراتوریهای قدرتمند، علم و عقل و تشکیلات و نیروی نظامی و ادّعا و غرور و تکبّر نداشتند؛ چرا، لیکن ایمانِ صریح، روشن و متّکیِ به منطق قوی وقتی در دل انسانهای باهمّت و بااخلاص و فداکار قرار گیرد، همهی این موانع برداشتنی است. امروز هم همانطور است: ایمان اسلامی، ایمانی است که متّکی به منطق و استدلال و متضمّنِ خیر و سعادت بشر است. شاید اگر چهل، پنجاه سال پیش کسی این ادّعا را میکرد، خیلی قابل قبول نبود. آن روز سوسیالیزم با حجم عظیمِ خود همه را تهدید میکرد و با همه بر سر تحدّی بود. این طرف هم در مقابل، لیبرال دمکراسی غربِ پُر ادّعا بود. آن سرنوشت سوسیالیزم است که به آن روز دچار شد؛ این هم واقعیّتهای لیبرال دمکراسی غرب است. یک نمونهاش را شما در هیاهوی لشکرکشی به عراق میبینید که حکومتی مثل حکومت امریکا به خود حق میدهد در امور منطقهی حسّاسی مثل خاورمیانه دخالت کند و این را حق خود بداند. این یعنی زورگویی و دیکتاتوری. به عنوان مقابله با دیکتاتوری، اینها بدترین شکل دیکتاتوری را اعمال میکنند؛ به سر وقت ملتها رفتن، به بهانهی وجود کسی در رأس حکومت! در افغانستان هم به شکل دیگر، ملتها را زیر فشار اسلحه قرار میدهند و بعد برای آیندهی خود، برای نفت خود، برای پایگاه نظامی و برای قدرت سیاسی خود، زمینه درست میکنند. این امروز عمل لیبرال دمکراسیِ حاکمِ بر دنیای غرب است. ممکن است بوقهای تبلیغاتی فضا را تحت تأثیر قرار دهند، اما در بلندمدّت حقایق از چشم بشر پنهان نخواهد ماند. نمونهی دیگرش، حمایت از رژیم غاصب صهیونیست است. این هم یکی از آثار و ثمرات همان لیبرال دمکراسی است. اصرار دارند کشورهای اسلامی این رژیمِ غاصبِ ظالمِ بیاعتقادِ به همهی ارزشهای انسانی را به رسمیت بشناسند؛ رژیمی که نه خاک، خاکِ اوست؛ نه ملت، ملتِ اوست و نه کوچکترین حقّی دارد؛ اما این همه نیز به صاحبان آن سرزمین ظلم و اهانت میکند. شما ببینید الآن دو سال است در سرزمینهای فلسطین چه میگذرد و آنها با مردم چه میکنند! امریکا پشت سرِ رژیم صهیونیستیِ غاصب و مفسد و زیادهطلب قرار گرفته است. همین جسارتی که دیروز به مسجد الاقصی کردند، یک نمونهی آن است. این ثمرهای از ثمرات لیبرال دمکراسی است. مکتب اسلام، یعنی مکتب حمایت از انسانیت و ارزشهای انسانی؛ مکتب ترویج رحم و مروّت؛ مکتب ترویج اخوّت و برادریِ انسانی؛ مکتبی که معیارش در حقوق اجتماعی این است: «لن تقدس أمّة لا یؤخذ للضّعیف فیها حقّه من القوی غیر متعتع »؛ در یک جامعه، فردی که دستش از زر و زور تهی است، بتواند حق خود را بدون هیچگونه مشکل، از قوی- که زر و زور هم دارد- بگیرد. این پیامِ اسلام است؛ این جامعهی درست اسلامی است؛ امروز این پیام است که ملتها را مجذوب میکند. کجای دنیای امروز اینطور اداره میشود؟ کدام دمکراسی، کدام لیبرالیسم، کدام حقوق بشرِ ادّعایی امروز میتواند چنین چیزی را مطرح و دنبال آن حرکت کند؟ امروز نقطهی مقابل آن عمل میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1381/06/24 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : وقتی انقلاب را مثل یک کتاب باز کنید، در درون آن، فصول و سطور معرفت وجود دارد: معرفت دینی، معرفت سیاسی و معرفت اخلاقی. همهی اینها در ذیل کلمهی انقلاب وجود دارد. در عرصهی سیاسی، انقلاب تازهترین و جذّابترین سخن را نه فقط برای ملت ایران که برای بشریّت دارد. بعضی کسان خیال میکنند اصطلاحات و تعبیرات معرفتیِ فراهمآمده در اردوگاهِ به اصطلاح لیبرال دمکراسی غرب که وارد کشور میشود، سوغاتهای جدید و حرفهای تازهای است که انقلاب آنها را نشنیده است و حالا باید انقلاب و انقلابیّون این حرفها را بشنوند؛ این خطاست. انقلاب در خلأ متولّد نشد. انقلاب اسلامی و این کتاب قطور معرفتی وقتی تدوین شد که همهی این حرفها در دنیا بود؛ هم حرف و هم تجسّم و عینیّتش وجود داشت. مربوط به :پیام تشکر در پی حضور پرشکوه مردم در راهپیمایی 28 تیر - 1381/04/29 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بیانیه بوش درصدد ایجاد شکاف در حکومت، ایجاد یأس در ملت، تفکیک در نهادهای نظام و القای بحران مشروعیت برای کلّ نظام و تطمیع برخی گروههای غافل، پیشنهاد تسلیم و سازشِ عوامفریبانه و تجربهی زبان چرب اغواگری، پس از زبان تیز تهدید و ارعاب بود و شما مردم یکجا به همهی این ترفندها و خدعهها پاسخی مناسب شأن ملت ایران دادید و از این پس حجّت بر دوستان و دشمنانِ این انقلاب، در داخل کشور و سراسر جهان تمام شده است. امریکا از سویی سایهی جنگ و مرگ را در منطقه گسترانده و ملت و نظام ایران را رسماً تهدید به براندازی میکند و از سویی دیگر، شعار دمکراسی و حق انتخاب ملتها و پیشرفت و آزادی سر میدهد. اینک برای سران واشنگتن باید روشن شده باشد که این مردم باطنبین و و حقیقتشناس، دشمن را با هر ادبیات و زبانی بجا میآورند و نیز روشن شد که در هیچ جناحی در حاکمیت امریکا کمترین نشانهای در عدول مواضع زیادهخواهانه وجود ندارد. حاکمیت امریکا یکپارچه تجاوزگر و زیادهطلب است و همانگونه که تفکیک در حکومت ایران توطئهی دشمن است، تفکیک میان باندهای حاکم در واشنگتن نیز بهانهای برای سازش و مجامله است. همهی جناحهای حاکم در امریکا در دهها سال گذشته نشان دادند که در هدفِ سلطه بر ایران یکسانند گرچه این هدف گاه با روش نسلکشی و گاه با شعار صلحطلبی و حقوق بشر تعقیب میشود. شما مردم ایران همچنین به عناصر ضعیفالنفس داخلی نشان دادید که به دنبال فتنه و جنگ نبودهاید و نیستید، اما هرگاه فتنهگران یک گام پیش آیند شما با پولاد ارادهی خویش آنان را دو گام به پس میرانید. بار دیگر تأکید میکنم که در این شرایط حساس، وحدت، مقاومت و هوشیاری، ملت و دولت ما را از این گردنه نیز با سلامت و عزّت عبور خواهد داد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش - 1381/04/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : رژیم امریکا- ما با مردم امریکا کاری نداریم؛ بحث رژیم و قدرت امریکاست- هنوز اشتهای سیریناپذیر خود را برای تسلّط بر این کشور از دست نداده است. هنوز به فکرند که تسلّط بیست و پنجسالهی شوم و ننگین خود را که از 28 مرداد سال 32 با شدّت شروع شد و تا انقلاب اسلامی در سال 57 ادامه داشت، داشته باشند. هنوز دستبردار نیستند و خواب خوشِ روزهایی را میبینند که رئیس این مملکت- یعنی محمّد رضای خائن و فاسد- اگر میخواست تصمیمی بگیرد، تا با آمریکاییها مشورت نمیکرد، آن تصمیم را نمیگرفت! حتّی در بارهی یک وزیر، یک نخستوزیر و یک اقدام بینالمللی، باید با سفیر امریکا مشورت میشد و او میگفت چه کار کنید. علیرغم ادّعای طرفداری از دمکراسی و آزادیخواهی ملتها که مرتّب از لب و زبان مسئولان امریکایی صادر میشود و میگویند ما طرفدار دمکراسی و حکومت مردمی و انتخاب هستیم، همین الآن امید آنها بیشتر از همه به تفالههای رژیم فاسد پادشاهی است. هنوز که هنوز است، از خاندان فاسد و وابستهی پهلوی قطع امید نکردهاند و دنبال همان فرمولها هستند. انتخاب و دمکراسی و مردمسالاری و امثال اینها که بر زبان آنها جاری میشود، جزو حرفهایی است که هیچ به آن باور ندارند. البته از آنها توقّعی نیست؛ آنها به ملت خودشان هم دروغ میگویند، چه توقّعی هست که به ملت ایران راست بگویند و دروغ نگویند؟ مربوط به :بیانات در مراسم سیزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1381/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : خصوصیت انقلاب عظیم اسلامی که آن را به عنوان یک پدیدهی بینظیر در تاریخ قرنهای اخیر در چشم تحلیلگران و صاحبنظران معرفی کرده است، قبل از آن در هیچیک از انقلابهای بزرگ عالم دیده نشده بود؛ نه در انقلاب فرانسه، نه در انقلاب کمونیستی در شوروی و نه در انقلابهای کوچک دیگری که به تبع این دو انقلاب و در خط آنها حرکت میکردند. البته به این نکته توجّه داشته باشید که دأب سیاستهای مسلّطِ عالم این بوده و هست که جنبشهای عدالتخواهانهی مردم نقاط مختلف دنیا را در هاضمهی سیاسی و فرهنگی خود بریزند و در واقع هویّت آن جنبشها و حرکتهای مردمی و عدالتخواهانه را از بین ببرند؛ این کار در ایران هم اتّفاق افتاده بود. نهضت عدالتخواهیای که صد سال پیش در مشروطهی ایران پیش آمد، یک حرکت مردمی و دینی بود. آن روز جریان سیاسیِ مسلّطِ عالم- یعنی انگلیسیها- این حرکت عدالتخواهانهی مبتنی بر اصول اسلامی را در هاضمهی سیاسی و فرهنگی خود ریختند؛ آن را استحاله کردند و از بین بردند و به یک حرکت مشروطه از نوع انگلیسی آن تبدیل نمودند. نتیجهی آن هم این شد که جنبش مشروطه- که یک جنبش ضدّ استبدادی بود- آخر کار به دیکتاتوری رضاخانی منتهی شد که از استبدادهای قاجار، بدتر و شقاوتآمیزتر و قساوتآمیزتر بود. همینطور نهضت ملی شدن صنعت نفت به وسیلهی کسانی که آن را اداره میکردند، به لیبرال دمکراسیِ امریکایی ملحق شد. نتیجه این شد که همان آمریکاییها به نهضت ملی شدن صنعت نفت خیانت کردند. با انگلیسیها که طرف مقابلِ نهضت عدالتخواهی در ایران بودند، همدست شدند و نهضت ملی را از بین بردند و دنبالهی آن، دیکتاتوریِ خشن و سیاه دورهی محمد رضا در طول سی و چند سال، سایهی سنگین خود را بر این کشور انداخت و این ملت را زیر فشار قرار داد. نهضتهای عدالتخواهانهی ملتهای آفریقا و آسیا در طول دهها سال به وسیلهی کمونیستها و سیاست مسلّط شوروی سابق مصادره شد و به دیکتاتوریهای گوناگونی که در جهت مصالح شوروی کار میکردند، منتهی گردید. این رسمِ جاری دنیا با نهضتهای عدالتطلبانهی ملتهای جهان بوده است. مربوط به :بیانات در مراسم سیزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1381/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : راه حلّ مسألهی فلسطین، راه حلهای تحمیلی و دروغین نیست. تنها راه حلّ مسألهی فلسطین این است که مردم واقعی فلسطین- نه مهاجران غاصب و اشغالگر- چه آنهایی که در داخل فلسطین ماندند، چه آنهایی که در بیرون فلسطین هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعیین کنند. اگر اتّکاء به آراءِ یک ملت از نظر مدّعیان دمکراسی در دنیا حرف راستی است، ملت فلسطین هم یک ملت است و باید تصمیم بگیرد. رژیم غاصبی که امروز در سرزمین فلسطین بر سرِ کار است، هیچ حقّی بر این سرزمین ندارد؛ یک رژیم جعلی، دروغین و ساختهی دست قدرتهای ظالم است. بنابراین از مردم فلسطین نباید بخواهند این رژیم را به رسمیت بشناسند. اگر کسی در دنیای اسلام این اشتباه را بکند و این رژیم ظالم را به رسمیّت بشناسد، علاوه بر اینکه برای خود روسیاهی و ننگ به وجود خواهد آورد، کار بیفایدهای هم کرده است؛ چون این رژیم قابل دوام نیست. صهیونیستها خیال میکنند توانستهاند بر فلسطین مسلّط شوند و تا ابد فلسطین متعلّق به آنهاست! نخیر؛ اینطور نیست. سرنوشت فلسطین این است که قطعاً یک روز کشور فلسطین خواهد شد. ملت فلسطین در این راه قیام کرده است. وظیفهی ملتها و دولتهای مسلمان این است که این فاصله را هرچه بیشتر کم کنند و کاری کنند که ملت فلسطین به آن روز برسد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : به من آماری دادند که دولت امریکا از سال 1945 تا امروز در سرنگونی چهل دولت مستقل، که تابع امریکا نبودند، نقش ایفا کرده و در بیست و چند مورد دخالت نظامی داشته است! این دخالتها بدون استثناء با کشتار عمومی و با فجایع بزرگ همراه بوده است. البته در مواردی موفّق شده و در مواردی هم ناکام مانده و موفّق نشده است. آنچه که در ذهن خود ماست و از یاد ماها دور نیست، مثالهای روشنی است؛ از جمله بمباران اتمی ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم، که آقای رئیس جمهور اشاره کردند؛ مثال ویتنام، آن جنگهای خونین، آن فجایع فراموش نشدنی که بالاخره هم با ناکامی امریکا تمام شد؛ مثال شیلی؛ مثال خود ایران در کودتای 28 مرداد - که مأمور امریکایی به تهران آمد و مشغول برنامهریزی و اقدام شد؛ و بعد هم خودشان این موضوع را اعلام کردند و اسنادش نیز منتشر شد که الان در دسترس همه است - و همچنین در جاهای متعدّد دیگر. عامل همه اینها، کمپانیهای بزرگ اقتصادی، سردمداران مالی بزرگ امریکا، احزاب اقتدارطلب، دستجات پُرنفوذ صهیونیستی، شخصیتهای معیوب از لحاظ فکری و اخلاقی - که در رأس کارها هستند - میباشند. این پرونده بسیار سنگین و گذشته بسیار ننگینی است. اینها چیزهای کوچکی نیست. برای اینها نابودی انسانها مهم نیست، نابودی ثروتها مهم نیست، نابودی عدالت مهم نیست، فاجعههای بشری مهم نیست؛ این مسائل هیچ کدام مانع سر راه اینها محسوب نمیشوند. البته برای حفظ ظاهر، امکانات فراوان تبلیغی و رسانهای را هم در اختیار دارند. تعبیر کردند به «صدای بلندتر»، تعبیر درستی است. سعی میکنند با صدای بلندتری فضای دنیا را آنطور تنظیم کنند که این فاجعهآفرینی را بپوشاند؛ چهره آنها را باز هم طرفدار صلح، طرفدار مردمسالاری و دموکراسی، طرفدار حقوق بشر نشان دهد. مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1380/12/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : سیاستمداران امریکا و روشنفکران وابسته، امروز در عمل و زبان خود، برخلاف همهی ادّعاهای صلحطلبی گذشتهشان، جنگ را به صورت یک امر مقدّس جلوه میدهند؛ اصول و ارزشهای امریکایی را یک امر مطلق و مقدّس جلوه میدهند. درست نقطهی مقابل آن چیزی که در طول سالهای متمادی، تبلیغاتچیهای اینها تبلیغ میکردند و میگفتند ما به تکثّرگرایی و احترام به عقاید انسانها قائل هستیم؛ دائم ادّعا میکردند ما طرفدار صلحیم؛ ورود ما به فلانجا به خاطر صلح است؛ اقدام ما در فلانجا به خاطر صلح است. امروز در اظهارات خود به اینجا کشانده شدهاند که مجبورند جنگ را تقدیس کنند و آن را یک امر مقدّس جلوه دهند. این خطای بزرگ و فراموشنشدنی آنهاست که همهی ادّعاهای گذشتهشان را در چشم افکار عمومی دنیا بتدریج باطل میکند. نمیفهمند هوای نفس، برداشتن چه گامهای خطایی را بر آنها تحمیل کرده است. این گامهای خطا را یکی پس از دیگری برداشتهاند و بازهم برمیدارند. در دنیا چهرهی نظامی و جنگطلب و خشنی از خود نشان میدهند که برای قضاوت افکار عمومیِ امروز و فردای دنیا به شدّت محکومکننده است. چارهای هم ندارند. ادّعا میکنند ما طرفدار دمکراسی و حکومت متّکی به آراء مردم هستیم؛ درعینحال از حکومتهای متعدّدی که با کودتا روی کار آمدهاند، یا از حکومتهای استبدادیای که در تشکیل آنها حتّی یک رأی مردمی دخالت نداشته است، حمایت میکنند. این رسوا شدن در مقابل افکار عمومی است. بدون اینکه بدانند و بفهمند چه کار میکنند، این خطاها یکی پس از دیگری آنها را وارد مراحل خطای جدیدتری کرده و میکند. اینها مقدّمهی سقوط است. مربوط به :پیام به مناسبت راهپیمایی 22 بهمن - 1380/11/23 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : کیست نداند که شعار طرفداری از حقوق بشر و دموکراسی سردمداران کاخ سفید فریب و دروغِ رسوائی بیش نیست؟ کیست نداند که جرم ملت ایران و نظام اسلامی از نظر استکبار آن است که با شجاعت و صراحت، دست رد به سینهی فزونخواهی چپاولگران و مداخلهجویان بیگانه زده است؟ مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروی هوایی - 1380/11/18 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : مسئله برای ابرقدرتها، سیطره بر عالم است. امروز قدرتهای بزرگ جهان، چه به خاطر انرژی- نفت و گاز- چه به خاطر بازارها، چه به خاطر فروش محصولاتشان و چه به خاطر پشتوانهی سیاسی و اقتدار نظامیشان، ناچارند دامنهی سیطره و نفوذ خود را در دنیا توسعه دهند. اگر ملتها پامال میشوند و منافع ملیشان نابود میگردد، برای آنها هیچ اهمیتی ندارد. آنها فقط به منافع خود- که در بسیاری از موارد، نامشروع هم هست- میاندیشند. البته هر ملتی- از جمله، ملتهای قدرتهای بزرگ- حق دارند به منافع خود بیندیشند؛ آن منافعی که به خاطر پامال کردن منافع ملتهای دیگر، نامشروع نباشد؛ ولی آنها این حدّ و مرز را قائل نیستند. پرچمی که برمیدارند، پرچم حقوق بشر و آزادی و دمکراسی است. بر روی پرچمهای خود، عناوین فریبنده را نقش میکنند؛ اما آنها، هم به مردم دنیا دروغ میگویند، هم به مردم خود دروغ میگویند. هدف آنها سیطره بر دنیاست. شما به کشورهای این منطقه نگاه کنید- کشورهایی که به حملهی نظامی تهدید نمیشوند و مورد تهاجم امریکا و امثال آن قرار نمیگیرند- دولتهایی بر این کشورها حکومت میکنند که کشور و ملتشان را یکپارچه و یکسره در اختیار سیاستهای امریکا قرار دادهاند. فقط اینها هستند که خوبند! فقط اینها هستند که باید تهدید نشوند! توقّع آنها از ملت بزرگ و دولت مردمی ایران و نظام سرتاپا شرف جمهوری اسلامی این است که مثل آن کشورها، دست نشانده، مطیع امر، گوش بهفرمان و مجری سیاستهای آنها شوند؛ و این نشدنی است. آنها در دفاع از آزادی و دمکراسی دروغ میگویند؛ به دلیل اینکه در طول تاریخ سی، چهل سال گذشتهی سیطرهی امریکا بر بسیاری از کشورهای دنیا، همیشه پشتیبان دولتها و قدرتهای مستبد- ولی مطیع آنها- بودهاند. در ایران هم اینگونه بود. حکومت شاه، حکومتی مستبد و غیر انسانی بود که بویی از مفاهیم دمکراسی و امثال اینها نبرده بود؛ اما تسلیم آنها و در اختیارشان بود. نفت ایران متعلّق به آنها بود؛ سیاستهای نفتی صددرصد منطبق با ارادهی آنها بود؛ حضور آنها در سرتاسر مراکز قدرت در ایران، محسوس بود؛ ارتش در پنجهی اقتدار آنها قرار داشت؛ منابع مالی، صددرصد مورد استفادهی آنها و در اختیارشان بود؛ لذا شاه مستبد، فاسد، رشوهبگیر و بیاعتنای به مصالح ملی، از نظر آنها مطلوب و مقبول بود. آنها این را میخواهند. آنها حکومتی را که به خاطر منافع ملی به آنها پاسخ نمیدهد، به خاطر شرف ملی تسلیم آنها نمیشود، به خاطر عزّت ملی و هدفهای ملت خود به آنها اعتنا نمیکند، دوست نمیدارند؛ بنابراین با او کینهورزی میکنند؛ آنگاه خود را پشتِ پرچم دمکراسی و آزادی پنهان میسازند. این منطق در دنیا، شکست خورده است. چنین منطقی، منطقی نیست که امروز دنیا آن را بپذیرد و بپسندد و هواداران آن منطق بتوانند به توفیق خود امیدوار باشند. قدرتهای پوشالیِ تهی از معنویّت و فکرِ درست و جهتگیریهای انسانی، اگر به بیش از اسلحهای که امروز با آن مجهّزند، مجهّز باشند، راه به جایی نخواهند برد. سردمداران امریکا گله میکنند که چرا ملت ایران از ما متنفّر است. فقط ملت ایران از شما متنفّر نیست. همهی دنیا از شما نفرت دارند؛ ملتها از شما نفرت دارند. شما در امریکای لاتین مورد تنفّر نیستید؟! شما در سرتاسر آسیا میان ملتها مورد تنفّر نیستید؟! شما حتّی در خود اروپا مورد تنفّر ملتهای اروپا هستید! شما برای خودتان چه گذاشتهاید تا ملتهای جهان و انسانها از شما متنفّر نباشند؟ یک رژیم مستکبر، متکبّر، زورگو و مزوّر، چه توقّعاتی دارد که ملتهای دنیا به او محبّت بورزند؟! مگر چنین چیزی ممکن است؟! بله؛ ملت ایران با کسی ابتدائاً سرِ جنگ ندارد؛ اما از مداخلهگر و سلطهطلب متنفّر است. از مرکز قدرتی که بخواهد منافع این ملت را در مقابل منافع نامشروع خود نادیده بگیرد و لگدمال کند، متنفّر است. از کسانی که پرچم دمکراسی و آزادی و حقوق بشر را بلند میکنند، اما از رژیمی مثل اسرائیل که صددرصد ضدّ حقوق بشر است، اینگونه دفاع میکنند و در افغانستان آن رفتار را میکنند و با اسرای جنگیِ خود آن رفتار را میکنند و با ملتهای دنیا آن رفتار را میکنند، متنفّر است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم کاشان و آران و بیدگل - 1380/08/20 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : جمهوری، یعنی مردمسالاری؛ اسلامی، یعنی دینی. بعضی خیال میکنند ما که عنوان مردمسالاری دینی را مطرح کردیم، حرف تازه ای را به میدان آوردیم؛ نه. جمهوری اسلامی یعنی مردمسالاری دینی. حقیقت مردمسالاری دینی این است که یک نظام باید با هدایت الهی و ارادهی مردمی اداره شود و پیش برود. اشکال کار نظامهای دنیا این است که یا هدایت الهی در آنها نیست- مثل به اصطلاح دمکراسیهای غربی که ارادهی مردمی علیالظّاهر هست، اما هدایت الهی را ندارند- یا اگر هدایت الهی را دارند یا ادّعا میکنند که دارند، ارادهی مردمی در آن نیست؛ یا هیچکدام نیست، که بسیاری از کشورها این گونهاند؛ یعنی نه مردم در شئون کشور دخالت و رأی و ارادهای دارند، نه هدایت الهی وجود دارد. جمهوری اسلامی، یعنی آنجایی که هدایت الهی و ارادهی مردمی توأم با یکدیگر در ساختِ نظام تأثیر میگذارند. بر این نظریه، هیچگونه خدشه و اشکالی در بحثهای دانشگاهی و محافل تحقیقاتی وارد نمیشود؛ اما اگر شما بخواهید حقّانیت این نظریه را برای مردم دنیا ثابت کنید، در عمل باید ثابت کنید. چالش عمدهی نظام جمهوری اسلامی این است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم اصفهان - 1380/08/08 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : آمریکاییها با حمله به افغانستان ضرر کردند. آنها چه به مقاصد نظامی خود در اینجا برسند، چه نرسند، دو ضرر عمده کردهاند که یکی مخصوص خود آمریکاییهاست، یکی هم ضرری است که دنیای غرب در آن با امریکا شریک است. آن ضرر عمدهای که خود امریکا و دنیای غرب- مشترکاً- در این قضیه تحمّل کردند، این است که چهرهی لیبرالیزم غربی یکبار دیگر افشا شد. در دنیا اینقدر با افتخار از لیبرال دمکراسی غرب نام میآورند و میگویند در غرب، آزادی و تمدّن و دمکراسی و احترام به آراء مردم وجود دارد. بله، زبان جای نرمی است و هرطور بخواهند، میتوانند آن را بگردانند؛ اما در میدان آزمایش معلوم میشود که هرکس چهکاره است! افغانستان میدان آزمایش جدیدی برای لیبرالیزم غرب شد تا نشان داده شود اینها آنجایی که منافع و خواست استکباریشان اقتضا کند، از هیچ عملی فروگذار نمیکنند و حاضرند یک کشور و ملت را بدون هیچ دلیلی به خاک و خون بکشند. در قضیهی حمله به عراق، دولت امریکا دلیلگونه و بهانهای داشت؛ میگفت عراق به کویت حمله کرده است؛ البته آن دلیل هم کافی نبود. اگر عراق به کویت حمله کرده است، چرا باید به شهرهای عراق حمله کنند؟! به نیروهای نظامی باید حمله میکردند. بنابراین آنجا این دلیل، کاملًا قانعکننده نبود؛ اما اینجا همان هم نیست. اینها خودشان هم اعتراف میکنند که مردم هرات، قندهار، کابل و جلالآباد هیچ تقصیری ندارد؛ بلکه یک گروه یا چند نفر انگشتشمار مسئولیت دارند. پس چرا مردم را میکوبید؟! برای اینکه بتوانند به ملت امریکا جوابی بدهند، برای خود مجوّز درست کردهاند و از روی خشم، چنین حرکت وحشیانهای را مرتکب میشوند و مردم افغانستان را قتل عام میکنند. بنابراین چهرهی لیبرالیزم غربی یکبار دیگر افشا شد و معلوم گردید در زیر دسته گلی که نشان میدهند، چماق مخفی کردهاند و در زیر این ظواهر ادکلنزدهی کراوات بستهی منظّمِ و مرتّب، یک چهرهی مخوف پنهان است؛ این را دنیا فهمیده است. مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت - 1380/06/05 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز مردمسالاری دینیای که ما در کشور خود مطرح میکنیم، یک حرف نو است؛ نه فقط به خاطر اینکه ما شاخهای از مردمسالاری را ارائه میدهیم؛ نخیر، ما در واقع در مردمسالاریهای دنیا شبهه میکنیم. من حقیقتاً در مردمسالاریهای دنیا خدشه دارم؛ برای خاطر اینکه انتخابات و گزینشها در دنیا تحت تأثیر عوامل تبلیغاتیای است که یکسره دست سرمایهدارهاست. چه کسی است که از تأثیر عوامل ارتباطاتی امروز یکسره غافل باشد؟ میگویند روزنامهها در امریکا یا در انگلیس آزاد است. من سؤال میکنم کدام روزنامه متعلّق به قشرهای متوسط و پایین مردم است تا آدم از آزادی روزنامه، آزادی آن قشر را کشف کند؟ روزنامهها متعلّق به چه کسانی است؟ کارتلها و تراستهای بزرگ و سرمایهدارها. بله، روزنامهها آزادند؛ یعنی آنها آزادند که هرچه میخواهند، بگویند. آنها برخلاف مصلحت خودشان حرفی نمیزنند. این مربوط به آنهاست که مظهر و مادر و آورندهی دمکراسیاند و به آن افتخار هم میکنند. شما ملاحظه کنید، دولتهایی هستند که از آنها دمکراسی را گرفتند. مثلًا در میان همسایههای ما- من نمیخواهم اسم بیاورم- دولتهایی هستند که عنوان دمکراسی را با خود دارند، اما در حقیقت، حاکمیت با نظامیان است. یکوقت کسی وسط میدان میآید و بدون اینکه اعتنایی بکند که انتخاباتی وجود دارد، همه را کنار میزند و بر سرِ کار میآید و میشود حاکمیت نظامی! یا حاکمیت انحصاری احزاب است و کسی جرأت ندارد غیر از نامزد آن حزب، نامزدی معرفی کند؛ انتخاباتی با یک نامزد برای ریاست جمهوری! امروز در میان کشورهای اسلامی و در مجموعههایی که ما در آن زندگی میکنیم و با آنها تعامل داریم، کدام کشور است که مثل جمهوری اسلامی، آحاد مردم، قشرهای گوناگون و طبقات متوسط آن بیایند و در انتخابات شرکت کنند؟ اگر یکوقت سرمایهدارها هم بخواهند در حزب و جناح و تشکیلاتی اعمال نفوذ کنند، از ترس، این کار را مخفیانه میکنند؛ چون بدنام هستند. مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰ - 1380/05/11 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در همهی آنچه که در دنیا به نام دمکراسی و مردمسالاری شناخته میشود، چارچوب وجود دارد. در دمکراسیهای غربی، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایهدارانِ حاکم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است که رأی مردم اعتبار پیدا میکند و نافذ میشود. اگر مردم چیزی را که برخلاف منافع سرمایهداران و صاحبان قدرت مالی و اقتصادی- و بر اثر آن، قدرت سیاسی- است بخواهند، هیچ تضمینی وجود ندارد که این نظامها و رژیمهای دمکراتیک، تسلیم خواست مردم شوند. یک چارچوب محکم و ناشکننده بر همهی این خواستها و دمکراسیها حاکم است. در کشورهای سوسیالیستی سابق- که آنها هم خودشان را کشورهای دمکراتیک مینامیدند- این چارچوب، حزبِ حاکم بود. در خارج از چارچوبِ تمایلات و سیاستها و انگیزههای حزبِ حاکم، رأی مردم هیچ توانایی و کاربُردی نداشت. بههرحال چارچوب وجود دارد. امتیاز نظام اسلامی در این است که این چارچوب، احکام مقدّس الهی و قوانین قرآنی و نور هدایت الهی است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتوافشانی و آنها را هدایت میکند. مسألهی هدایت مردم یکی از مسائل بسیار مهمّی است که در نظامهای سیاسی رایج دنیا- بخصوص در نظامهای غربی- نادیده گرفته شده است. معنای هدایت مردم این است که بر اثر تعلیم و تربیت درست و راهنمایی مردم به سرچشمههای فضیلت، کاری بشود که خواست مردم در جهت فضایل اخلاقی باشد و هوسهای فاسدکنندهای که گاهی به نام آراء و خواست مردم مطرح میگردد، از افق انتخاب مردم دور شود. امروز شما ملاحظه میکنید در بسیاری از دمکراسیهای غربی، زشتترین انحرافات- انحرافات جنسی و امثال آن- به عنوان اینکه خواست مردم است، صبغهی قانونی پیدا میکند و رسمی میشود و به اشاعهی آن کمک میگردد. این، غیبت عنصر معنوی و هدایت ایمانی را نشان میدهد. در نظام اسلامی- یعنی مردمسالاری دینی- مردم انتخاب میکنند، تصمیم میگیرند و سرنوشت ادارهی کشور را به وسیلهی منتخبان خودشان در اختیار دارند؛ اما این خواست و انتخاب و اراده در سایهی هدایت الهی، هرگز به بیرون جادهی صلاح و فلاح راه نمیبرد و از صراط مستقیم خارج نمیشود. نکتهی اصلی در مردمسالاری دینی این است. این هدیهی انقلاب اسلامی به ملت ایران است. این تجربهی جدید و جوانی است؛ اما تجربهی قابل تأمّل و پیگیری و قابل تقلیدی است برای همهی کسانی که دلشان برای فضیلتها و جامعهی پاک و پاکیزهی انسانی میتپد و از جرائم و رذائل اخلاقی و رواج زشتیهای خُلقیّات بشری رنج میبرند. مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری سال ۸۰ - 1380/05/11 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در دمکراسیهای غربی، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایه دارانِ حاکم بر سرنوشت جامعه. مربوط به :بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر - 1379/12/09 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : چهار پنج سال قبل از این، در الجزائر انتخابات آزادی برگزار شد؛ اما تا دیدند این انتخابات به پیروزی چند نفری که آنها را نمیپسندیدند، منتهی خواهد شد، سازماندهی و کمک کردند و یک کودتای نظامی به راه انداختند و مردم را سرکوب کردند. همه هم در دنیا اعتراف میکردند که آن انتخابات، آزاد بود؛ مظهری از مردمسالاری و به قول آنها دمکراسی بود؛ اما درعینحال کوبیدند و سرکوب کردند! اگر کسی سؤال میکرد چرا سرکوب میکنید، برایش استدلالی مطرح میکردند: چون اسلامگراها سر کار میآیند و آنها با نظرات ما در زمینهی مسائل جهانی و دمکراسی مخالفند! یعنی برای خودشان پایههای اصولیِ فرهنگی و فکری را تعریف میکنند؛ به هیچکس هم در دنیا اجازه نمیدهند که در این پایهها مناقشه و خدشهای کند و حرف مخالفی بزند؛ اما پایههای فکری شما و اصول و مبانی و ارزشها و دلبستگیهای مستحکم و اثباتشدهی فکری اسلامی را مورد مناقشه قرار میدهند و اگر بگویید چرا، اعتراض میکنند: چند قرائتی است؛ این یک قرائت است، آن هم یک قرائت است؛ لذا به پلورالیزم فرهنگی معتقد میشوند! اگر بگویید چرا، شما را به دُگم بودن و تحجّرگرایی متّهم میکنند که چرا شما با پلورالیزم فرهنگی مخالفید؛ در حالی که خودشان در زمینهی تعریف منافع و مفاهیمی که این منافع بر آن مبتنی است، بههیچوجه معتقد به پلورالیزم نیستند و آن را قبول نمیکنند! اینهاست که بایستی جوان مسلمان و جوان دانشجو، از سر آگاهی نسبت به این اهداف و مطامع فکر کند، تصمیم بگیرد، حرف بزند و اقدام کند. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1379/09/25 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما میبینید که از بچهی کوچکِ شاید یکساله و دوساله تا نوجوان و جوان و پیرمرد و مریض، جزو قربانیان این حوادثند. این، ضدیّتِ دشمن اسلام و مسلمین یعنی گروه حاکم بر این بخش از میهن اسلامی را با موازین بشری و با حقوق بشر نشان میدهد. درعینحال سناتورها و سیاستمداران و زبدگان سیاسی امریکا از اینها صریح حمایت میکنند. این کار را بکنند؛ میل خودشان است؛ سیاستشان این است؛ جوهرهی آنها همین است که باید از این مفسدان و شیطانصفتها و سبعها حمایت کنند. بیش از این هم توقّعی نیست؛ لیکن مردم دنیا باید از این عبرت بگیرند. خوشبختانه ملت ما چشم و گوشش باز است. مردم دنیا که همیشه در قضایای مختلف، شعار طرفداری از حقوق بشر، طرفداری از حقوق اکثریت و به قول خودشان طرفداری از دمکراسی را، از زبان آمریکاییها شنیدهاند که به آن تفاخر میکردند، باید در آینهی فلسطین، چهرهی زشت واقعیِ سیاستهای امریکایی را مشاهده کنند. و اما جمهوری اسلامی ایران از روز اوّل، موضعش را در مقابل این پدیدهی زشت، روشن کرده است. موضع جمهوری اسلامی ایران که امام فرمودند، بارها مسئولان گفتهاند و ما هم بارها تأکید کردهایم، این است که اساساً این غدّهی سرطانیِ اسرائیل باید از این منطقه کنده شود. این یک فرمولِ کاملًا انسانیِ قابل قبول هم دارد و آن این است که همهی مردم فلسطین نه مردمی که از جاهای دیگرِ دنیا به فلسطین مهاجرت کردهاند از اردوگاهها و از همه جای دنیا به فلسطین برگردند و تکلیف حکومت خودشان را که از آنها باید تشکیل شود تعیین کنند. البته بدیهی است که هرگز هیچ فلسطینیای چه مسلمان باشد، که اکثریت قاطعشان مسلمانند؛ چه مسیحی و یهودی باشد، که اقلیت کوچکی هم مسیحی و یهودی در آنجا هستند راضی نیست و اجازه نخواهد داد که یک عدّه از کوچهگردهای لندن، یا از خانوادههای توسریخوردهی مسکو، یا از هرزههای امریکا بیایند و در کشور آنها یک دولت تشکیل دهند و بر آنها حکومت کنند. کسانی که روزی چاقوکشی و قدّارهکشی میکردند و فقط هنرشان این بود که میتوانستند خوب بزنند، خوب بکُشند و برطبق خواستهی سرمایهداران صهیونیست و یهودی خوب عمل کنند، اگر بیایند و بر فلسطین حکومت کنند؛ بدیهی است که ملت فلسطین و دنیای اسلام چنین چیزی را اجازه نخواهد داد. این فرمول، فرمول دنیاپسندی است. کسانی که میگویند ما معتقد به آراء مردم و معتقد به دمکراسی هستیم، بسیار خوب؛ بفرمایید این دمکراسی! بالاخره این قطعهی از دنیا که در اینجا قرار دارد، مردمی داشته است؛ این مردم امروز هم هستند و زندهاند؛ چند میلیون نفر در همان جا زندگی میکنند، چند میلیون نفر هم در خارج از آنجا در لبنان و اردن و نقاط دیگر زندگی میکنند؛ اینها بیایند در همانجا اجتماع پیدا کنند و خودشان حکومت خود را انتخاب کنند؛ این روشِ بسیار درستی است. آنچه که مسلّم است، این است که حکومت صهیونیستی که امروز حاکم است و هر حکومت صهیونیستی دیگر، حق بقاء و حاکمیت در سرزمین فلسطین را ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1379/09/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز بهترین چیزی که ممکن است ما بتوانیم برای تصحیح اخلاق و رفتار و منش خودمان یعنی مسئولان کشور ملاک قرار دهیم، مردمسالاری دینی است؛ همین چیزی که بارها گفتهایم و تکرار شده است. نباید اشتباه شود؛ این مردمسالاری به ریشههای دمکراسیِ غربی مطلقاً ارتباط ندارد. این یک چیز دیگر است. اوّلًا مردمسالاری دینی دو چیز نیست؛ اینطور نیست که ما دمکراسی را از غرب بگیریم و به دین سنجاق کنیم تا بتوانیم یک مجموعهی کامل داشته باشیم؛ نه. خودِ این مردمسالاری هم متعلّق به دین است. مردمسالاری هم دو سر دارد که من در یک جلسهی دیگر هم به بعضی از مسئولان این نکته را گفتم. یک سرِ مردمسالاری عبارت است از اینکه تشکّل نظام به وسیلهی اراده و رأی مردم صورت گیرد؛ یعنی مردم نظام را انتخاب میکنند، دولت را انتخاب میکنند، نمایندگان را انتخاب میکنند، مسئولان اساسی را بهواسطه یا بیواسطه انتخاب میکنند؛ این همان چیزی است که غرب ادّعای آن را میکند و البته در آنجا این ادّعا واقعیت هم ندارد. بعضی کسان لجشان میگیرد از اینکه ما بارها تکرار میکنیم که ادّعای دمکراسی در غرب، ادّعای درستی نیست. خیال میکنند که یک حرفِ تعصّبآمیز است؛ در حالی که نه، این حرف، حرف ما نیست؛ تعصّبآمیز هم نیست؛ ناشی از ناآگاهی هم نیست؛ متّکی به نظرات و حرفها و دقّتها و مثالآوردنهای برجستگان ادبیات غربی است. آنها خودشان این را میگویند. بله؛ در تبلیغات عمومی، آنجایی که با افکار عمومی سروکار دارند، اعتراف نمیکنند. آنجا میگویند آراء مردم وجود دارد و هرچه هست، متّکی به رأی و خواست مردم است؛ اما واقعیت قضیه این نیست. خودشان هم در سطوح و مراحلی به این معنا اعتراف میکنند؛ در نوشتههایشان هم هست و ما هم از این قبیل اعترافها را فراوان دیدهایم؛ امروز هم که شما در کشور ایالات متحدهی امریکا نمونهاش را میبینید؛ این به اصطلاح مردمسالاری است! ما آن را نمیگوییم. آن بخش انتخاب مردم، یکی از دو بخش مردمسالاری دینی است که البته آن هست. مردم بایستی بخواهند، بشناسند، تصمیم بگیرند و انتخاب کنند تا تکلیف شرعی در بارهی آنها منجز شود. بدون شناختن و دانستن و خواستن، تکلیفی نخواهند داشت. مربوط به :بیانات در اجتماع بزرگ مردم اراک - 1379/08/24 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : این رژیمی که امروز مرکز سلطهی جهانی است و در همهی نقاط عالم سعی میکند حضور قدرتمندانه و مداخلهجویانهی خود را نشان دهد، علی رغم این تظاهرات، در درون و باطن خود دچار ضعفهای اساسی است. انسان این ضعفهای اساسی را، هم در زمینههای اخلاقی و هم در زمینههای اجتماعی و سیاسی میبیند. امروز شما یکی از علامتهای این ضعف ساختاری آن رژیم را در همین دعواهایی که بر سر انتخابات ریاست جمهوری در کشور امریکا در جریان است، مشاهده میکنید. اینها میخواهند الگوی دنیا باشند! اینها میخواهند دمکراسی را به خیال خودشان به مردم دنیا یاد بدهند؛ دمکراسیِ مبتنی بر تبلیغات دروغین و تزویر تبلیغاتی! این اخیراً معلوم شد؛ البته برای بسیاری از پیش معلوم بود. آنچه که امروز به طور مسلّم میشود فهمید، این است که این دمکراسیای که سردمداران رژیم امریکا از آن دم میزنند، افسانهای بیش نیست؛ این یک چیز حقیقی نیست؛ نشانهاش این است که این دمکراسی در سر راه خود با اینگونه موانع مواجه میشود؛ یعنی با تقلّبهای بزرگ و تعیینکنندهای که راه حل و علاجی هم برای آن وجود ندارد. البته سر و ته قضیه را بهگونهای به هم خواهند آورد و نخواهند گذاشت حقایق قضایا معلوم شود؛ اما حقیقت قضیه، یک فساد درونی و همهگیر در سطوح مختلف است. ملت امریکا در انتخابات شرکت ضعیف میکند؛ بعد هم که شرکت میکند، نتیجهی انتخابات اینگونه میشود! اینها ضعف ساختاری است. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان بسیجی «طرح ولایت» - 1379/06/10 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : از اوّلِ انقلاب، این قانون اساسىِ مدرن، این خطّ مدرن و نو؛ یعنی خطّ مردمسالاری متّکی به ایمان - که امروز در دنیا وجود ندارد - حاکم بوده است. امروز مردمسالاریها در دنیا متّکی به پول است. این کتابهایی را که خود امریکاییها در زمینهی نقش رسانهها و در زمینهی کیفیت انتخابات، در لباسهای گوناگون و شکلهای گوناگون نوشتهاند، بخوانید تا ببینید انتخابات شهرداریها چگونه است؛ انتخابات فرماندارها چگونه است؛ بعد انتخابات رئیس جمهور و نمایندگان کنگره چگونه است. نقش سرمایه و پول، نقش اوّل است؛ مردم هم وجهالمصالحهاند؛ دمکراسیای به آن معنا وجود ندارد. دمکراسی در اصطلاح آنها - که خیلی هم سعی میکنند آن را آرایش کنند - همین چیزی است که خودشان اوّلین بار قلم انتقاد و زبان انتقاد را به روی آن باز کردند تا دیرباورترین آدمها باور کنند که آنجا مردم سالارىِ حقیقی نیست. مردم سالاری متّکی به ایمان - همین عواطف، همین دیدِ روشن، همین حضور - یک نظام را بر سرِ پا کرد؛ یک انقلاب را به وجود آورد؛ یک پرچم را در دنیا بلند کرد؛ پرچم هویت بخشیدن به انسان - در درجهی اوّل - و اندیشهی والای اسلامی. برای اینکه این ایمان و این اعتقاد را ضایع کنند، مرتّب چیزِ به این درخشندگی را از اوّل انقلاب با شکلهای مختلف و با تعبیرات موهن در رادیوها، مورد تحقیر قرار دادند. برای چه؟ برای اینکه صاحبان این فکر، در حفظ و بالندگی آن دچار تردید شوند. یا عمل صالح را با شکلهای گوناگون مورد تحقیر قرار دادند مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1379/04/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : نظام اسلامی، نظام کمونیستی نیست؛ نظام اسلامی است؛ نظامی جوان و منعطف و پُرتلاش و مردمی است. من آن روز به آقای خاتمی عرض میکردم که هیچ نظامی در دنیا حتی دمکراسیهای غربی؛ چه در امریکا، چه در فرانسه، چه در جاهای دیگر نمیتواند ادعا کند که مثل نظام ما مردمی است؛ برای خاطر اینکه در دمکراسیهای غربی عدّهای پای صندوقهای رأی میآیند و رأی میدهند. مثلًا حزب گفته به آقای زید بن عمرو رأی بده، او هم ورقه را که انداخت، کار تمام میشود! آنهایی هم که شرکتکنندهاند، گاهی سی و هفت درصدِ واجدان شرایط را تشکیل میدهند. مثلًا در انتخابات اخیر امریکا، حدود سی و هفت درصد شرکتکننده بیشتر نبود. هیچوقت به اندازهی شصت و هفت درصد و هفتاد درصدی که شما در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس چه مجلس پنجم، چه مجلس ششم ملاحظه کردید، شرکت نمیکنند. بالاخره همانهایی که میآیند، میآیند رأی میدهند و میروند؛ اما در اینجا اینطوری نیست؛ در اینجا مردم به مسئولان عشق میورزند و رابطهشان، رابطهی عاطفی است؛ نه فقط رابطهی رأی دادن. در اینجا وقتی یکی از مسئولان کسالتی پیدا کند، همهی مردم کشور دستها را به دعا بلند میکنند که خدا او را شفا دهد؛ مثل اینکه برای بچهی خودشان دعا میکنند! در اینجا وقتیکه مسئول کشور اشاره میکند، مردم در میدانهای خطر وارد میشوند و جانشان را فدا میکنند. این حتی به دمکراسیهای غربی ربطی ندارد، تا چه برسد به نظام دیکتاتوری پرولتاریا! خودشان میگویند یکی از اصول حتمیشان دیکتاتوری است؛ یعنی انتخابات بیانتخابات! در طول هفتاد و چند سال حکومت شوروی، تا قبل از انتخابات روسیه در این اواخر، یک انتخابات اتفاق نیفتاده بود؛ ولی ما در ظرف بیست و یک سال، بیست و یک انتخابات داشتهایم! آیا اینها باهم قابل مقایسه است؟ در آنجا زندگی نمایندگان طبقهی پرولتاریا زندگی کاخ کرملینی است؛ اما در اینجا ما روی زیلو مینشینیم و افتخار هم میکنیم. در اینجا مسئولان کشور آنهایی که بتوانند همّت و افتخارشان این است که خودشان را به زندگی مردم نزدیک کنند. در نظام شوروی وقتی استالینی سرِ کار بود، تا نمیمرد، هیچ علاج دیگری نداشت! سی سال حکومت میکرد، تا بالاخره با حادثه یا بیحادثه، یا از زور مصرف مسکرات قویِ روسی میمرد و بعد مثلًا خروشچفی سر کار میآمد؛ بعد هم برژنفی روی کار میآمد؛ برژنف هم بعد از هجده، نوزده سال میمرد و یک نفر دیگر به قدرت میرسید! این نظام، با نظام جمهوری اسلامی که مبنی بر انتخابات و رأی مردم است و هر چهار سال یکبار انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برگزار میشود، متفاوت است. در سطح رهبری از اینها هم بالاتر است؛ برای خاطر اینکه رهبریِ معنوی، تعهّد معنوی دارد و خبرگان و مردم از او توقّع دارند که حتی یک گناه نکند؛ اگر یک گناه کرد، بدون اینکه لازم باشد ساقطش کنند، ساقط شده است؛ حرفش نه در بارهی خودش حجّت است، نه در بارهی مردم. این نظام منعطف، زنده، پُرنشاط و متحوّل، آیا با نظام بسته و غیر قابل انعطاف و شکنندهی دیکتاتوری پرولتاریا قابل مقایسه است؟! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه تهران - 1379/02/23 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : از غرب هم نمیخواستیم و نمیتوانستیم الگو بگیریم؛ چون غرب چیزهایی داشت، اما به قیمتِ نداشتن چیزهای مهمتری. در غرب، علم بود، اما اخلاق نبود؛ ثروت بود، اما عدالت نبود؛ فناوری پیشرفته بود، اما همراه با تخریب طبیعت و اسارت انسان؛ اسم دمکراسی و مردمسالاری بود، اما در حقیقت سرمایهسالاری بود، نه مردمسالاری؛ امروز هم همینطور است. این مطلبی که عرض میکنم، ادّعای من نیست. من از قول فلان نویسندهی مسلمانِ متعصّب نقل نمیکنم؛ از قول خود غربیها نقل میکنم. امروز در کشورهای غربی و در خود امریکا، آن چیزی که به نام دمکراسی و انتخابات وجود دارد، صورت انتخابات است. باطن آن، حاکمیت سرمایه است. من مایل نیستم که از نویسندگان و کتابهایشان اسم بیاورم؛ اما خود نویسندگان امریکایی تشریح میکنند و مینویسند که انتخابات شهرداریها، انتخابات نمایندگی مجلس و انتخابات ریاست جمهوری، با چه سازوکاری انجام میگیرد. اگر کسی نگاه کند، خواهد دید که در آنجا، آراء مردم تقریباً هیچ نقشی ندارد و آنچه که حرف اوّل و آخر را میزند، پول و سرمایهداری و شیوههای تبلیغاتیِ مدرن و همراه با فریب و جذاب از نظر آحاد مردم سطحینگر است! اسم دمکراسی هست، اما باطن دمکراسی مطلقاً نیست. پیشرفتهای علمی در غرب بود، اما این پیشرفتهای علمی وسیلهای برای استثمار ملتهای دیگر شده بود. غربیها به مجرّد اینکه یک قدرت علمی پیدا کردند، آن را به قدرت سیاسی و اقتصادی تبدیل نمودند و به طرف شرق و غرب دنیا راه افتادند. هرجا کشوری ممکن بود رویش دست بگذارند و آن را استثمار کنند، بیدریغ کردند. هرجا نکردند، ممکنشان نشد! در غرب، آزادی بود، اما آزادی همراه با ظلم و بیبندوباری و افسارگسیختگی. روزنامهها در غرب آزادند و همه چیز مینویسند؛ اما روزنامهها در غرب متعلّق به چه کسانی هستند؟ مگر متعلّق به مردمند؟! اینکه امر واضحی است؛ بروند نگاه کنند. شما در همهی اروپا و امریکا یک روزنامهی قابل ذکر نشان دهید که متعلّق به سرمایهداران نباشد! پس روزنامه که آزاد است، یعنی آزادی سرمایهدار که حرف خودش را بزند؛ هرکس را میخواهد، خراب کند؛ هرکس را میخواهد، بزرگ کند؛ به هر طرف میخواهد، افکار عمومی را بکشد! اینکه آزادی نشد. اگر یک نفر پیدا شد و علیه صهیونیسم حرف زد مثل آن آقای فرانسوی که چند جلد کتاب علیه صهیونیستها نوشت و گفت اینکه میگویند یهودیان را در کورههای آدمسوزی سوزاندند، واقعیت ندارد طور دیگری با او رفتار میکنند! اگر کسی وابستهی به سرمایهداران نباشد و مراکز قدرت سرمایهداری نباشد، نه حرفش زده میشود، نه صدایش به گوش کسی میرسد و نه آزادی بیان دارد! آری؛ سرمایهداران آزادند که بهوسیلهی روزنامهها و رادیوها و تلویزیونهای خودشان، هرچه را که دلشان میخواهد، بگویند! این آزادی، ارزش نیست؛ این آزادی، ضدّ ارزش است. مردم را به بیبندوباری و به بیایمانی بکشند؛ هرجا میخواهند، جنگ درست کنند؛ هرجا میخواهند، صلح تحمیلی درست کنند؛ هرجا میخواهند، اسلحه بفروشند. آزادی یعنی این! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه تهران - 1379/02/23 عنوان فیش : ایالات متحده امریکا, دموکراسی غربی, نظام سرمایهداری غرب, دموکراسی دروغین, لیبرال دموکراسی کلیدواژه(ها) : ایالات متحده امریکا, دموکراسی غربی, نظام سرمایهداری غرب, دموکراسی دروغین, لیبرال دموکراسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز در كشورهای غربی و در خود امریكا، آن چیزی كه به نام دموكراسی و انتخابات وجود دارد، صورت انتخابات است. باطن آن، حاكمیت سرمایه است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای هیأت علمی کنگره امام خمینی(ره) - 1378/11/04 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اوّلِ انقلاب، کلمات دمکراسی و دمکراتیک و امثال آن، در زبان همه خیلی تکرار میشد. حاج احمد آقا پیغام آورد که امام میگویند این کلمات را نگویید. قبل از آمدن امام گاهی گفته شده بود «جمهوری دمکراتیک اسلامی»؛ اما امام روی همان «جمهوری اسلامی» تأکید داشتند. شاید بعضیها تعجّب میکردند که کلمهی دمکراتیک اینقدر حسّاسیت ندارد؛ ولی این حسّاسیت، درست و بجا بود؛ به خاطر اینکه نفس کلمهی بیگانه با خودش یکبار فرهنگی میآورد؛ نشاندهندهی یک احساس است و آن احساس در انسان بتدریج تقویت میشود. باید توجّه کنید گرتهبرداریهایی که از فرهنگ و دمکراسی غربی و لیبرالیسم میشود، به اینجا راه پیدا نکند. ممکن است در باطن و ذات ولایت فقیه چیزهایی از این قبیل وجود داشته باشد؛ خیلی خوب، اگر دارد، ما آن را درآوریم و کشف و تنقیح و اصلاح کنیم؛ اما چیزی از بیرون القاء و تحمیل نشود. به سیرهی خلافت و حکومت اسلامی در زندگی پیغمبر و امیر المؤمنین و در بخشهای قابل قبول این حکومت نگاه کنیم؛ آن را بفهمیم و بر اساس آن کار کنیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1378/10/10 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز ملت ایران کاری که میتواند بکند که از همهی کارها هم مهمتر است، تظاهرات مثل همین تظاهرات امروز است. این کار بسیار مهمّی است. از هدفهای اینها این است که نام فلسطین را به دست فراموشی بسپارند. کاری کنند که اصلًا فراموش شود که چنین چیزی وجود داشت؛ اما شما نمیگذارید؛ روز قدس نمیگذارد؛ امام بزرگوار ما با تدبیر خودش نگذاشت. این کار بزرگی بود. از جنبهی انسانی هم مظلومیت خانوادههای فلسطینی برای هر انسانی وظیفهآور است؛ مظلومیت مردمی که در داخل فلسطینند، که بعضی از فیلمها و نوارهایش را شما همین روزها دیدید که چقدر اینها نسبت به مردمِ فلسطین ظالمانه رفتار میکنند و عجیب این است که این سازمانهای حقوق بشر هم مردهاند! این آمریکاییها و بعضی از این غربیها و اینهایی که ادّعا میکنند رسالت گسترش دمکراسی را در دنیا دارند، در این قضیه آبروی خودشان را بردند؛ بهخاطر اینکه ملتی الآن وجود دارد که در هیچ شأنی از شئون کشور و وطن خودش، قدرت تأثیرگذاری ندارد و حرفش در هیچ جا خوانده نمیشود؛ و آن ملت فلسطین است. از نظر انسانی، مردمی مظلوم؛ از آن طرف در مقابلشان حکومتی نژادپرست با آن همه ظلم؛ و این هم دروغ بزرگی که امریکا و سازمانهای جهانی و متفکّران به اصطلاح غربی در ادّعایی از دمکراسی میگویند! مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1378/07/09 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امام جمهوری اسلامی را مطرح کرد. جمهوری اسلامی، یعنی یک نظام حکومتیِ نوبنیاد و نوآورده شده که با هیچیک از نظامهای متعارف دنیایی شباهت نداشت؛ اما همهی خصوصیّات مثبتی را که میشود در یک نظام پیشبینی کرد، در جمهوری اسلامی هست: اسلام هست، آراءِ مردم هست، ایمان مردم هست، احساس عزّت هست، تعبّد هست، احکام و مقرّرات اسلامی که احیاکنندهی زندگی انسان است هست. بله؛ اگر ما اسلام را به معنای شناختهشدهی بهوسیلهی امام یعنی به همان معنای صحیح و ناب و متّکی به مبانی و اصول به مرحلهی عمل بیاوریم، همه جا جواب خواهد داد؛ همچنان که هرجا به میدان آمدیم و دفاع کردیم و اصرار ورزیدیم، جواب داد. این اسلام، در نظام حکومتی جواب داد؛ که حالا مجال نیست من بگویم این قوارهی حکومتی که امروز در ایران وجود دارد، از همهی قوارههایی که امروز در بخشهای مختلف جهان هست، برای آزادی و پیشرفت یک ملت متناسبتر است؛ هم از دمکراسیهای غربی، هم از انواع و اقسام نظامهای حکومتی دیگر؛ چه برسد به آن نظامهای بستهی استبدادی که راجع به آنها اصلًا بحثی نداریم. آنجایی که پیشنهاد نظام اسلامی، هرچه بود، عمل شد، جواب داد؛ در زمینهی پایبندی به مسائل فرهنگی و مقابلهی با دشمن، جواب داد. تا آن روز، همیشه کشور و ملت ما گیرندهی فرهنگ غرب بود؛ اما به برکت اقدام امام، جریان فرهنگی دوسویه شد؛ یک جریان فرهنگی هم از سوی مرکز ما یعنی از سوی جامعهی اسلامی به سمت بیرون این جامعه به حرکت درآمد؛ آنچنان شد که سران استکبار را بارها و بارها به وحشت انداخت و تا امروز هم آن را تکرار میکنند؛ البته این روزها کمتر. فریاد میکردند که شما میخواهید انقلابتان را صادر کنید؛ درحالیکه ما انقلابمان را بستهبندی نکرده بودیم تا به جایی صادر کنیم! معنایش همین جریان اینسویهی فرهنگی بود که به کشورهای اسلامی و حتّی به غیر کشورهای اسلامی میرفت و انسانها را بیدار و متوجّه میکرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/01/16 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر ولایت اسلامی باشد، زندگی زیر سایهی امیر المؤمنین، برای همه حاصل خواهد شد برای مؤمن، برای فاسق و برای کافر حتی کفّار هم در آن، راحت زندگی میکنند. این طور نیست که در آن، فقط آدمهای پرهیزکار، راحت باشند، غیر پرهیزکار هم از امنیت آن محیط، از مساوات، از عدالت و از آرامش معنوی در آن محیط، استفاده میکند. اگر حکومت الهی نشد، جامعه، جامعهی تبعیضآمیز است. تبعیض هم انواعی دارد. آنجایی که زمامداران حکومت و قدرت، مردمانی باشند که یا از کسی نترسند، یا اخلاقیّاتی نداشته باشند و در درون آنها ناظری از خدا نباشد، همین وضعی است که امروز شما در دنیا ملاحظه میکنید! کشتن مسلمانان کوزوو به دنبال مسلمانان بوسنی و هرزگوین، با هدف نابود کردن نسل مسلمان از منطقهی اروپا! این کار انجام میگیرد! مسلمانان در اروپا صاحب مملکتی باشند، نمیشود. اگر بهعنوان یک انسان درجهی دو زندگی کنند، مانعی ندارد! اینها حقایقِ حوادث این روزگار است. این هدف کسانی است که از همه طرف، دست بهدست هم دادند تا قضایای بوسنی راه افتاد و امروز قضایای کوزوو راه افتاده است! شما ملاحظه کنید، یوگسلاوی از یک طرف و متّحدین غربی ناتو از یک طرف، باهم جنگ دارند؛ اما نتیجه چیست؟ آیا یک مسلمان بهخاطر اینکه ظاهراً یوگسلاوی را مجازات میکنند، احساس آرامش کرد؟! ابداً! از روزی که این حملات شروع شده است، شدّت عمل نسبت به مسلمانان بیشتر است! البته ارتباط خودشان باهم بر سر قضیهی حکومت و استبداد و قلدری و اینکه یکی حتماً باید صربها را زیر بند و فرمان خود بیاورد چیزهایی را ایجاب میکند؛ اما برای مسلمانان فرقی نمیکند. مسلمانان در بوسنی و هرزگوین هم چند سال مورد تجاوز قرار گرفتند، کتک خوردند، کشته و در گورهای دستهجمعی دفن شدند؛ به قصد اینکه آنها را متفرّق و متلاشی کنند! آخرِ سر آمدند و با شکل بهکلّی نامطلوبی، صلح را برقرار کردند. البته وقتی دیدند چارهای نیست، اقدام کردند؛ زیرا مسلمانان بوسنی، انصافاً ایستادگی کردند. اگر چارهای بود، آنقدر ادامه پیدا میکرد تا یک نفر از آن جمعیتی که در بوسنی و هرزگوین بودند، در آن منطقه باقی نماند! بااینکه خیلی از آنها هم از همان نژاد «اسلاو» و جزو همان جمعیتند؛ منتها دینشان فرق میکند! اینجا هم همین است؛ تا راندن مسلمانان و نابود کردن اسلام و اجتماع و تجمّع اسلامی ادامه میدهند! چرا؟ بهخاطر اینکه وجود مسلمانان را در اینجا برخلاف اهداف خود خواهانه و مستبدانهی خودشان میدانند. حالا اسمش دمکراسی است، باشد؛ اسم که چیزی را عوض نمیکند! همهی این آقایانی که در آنجا هستند، حاکمان دمکراتیک و حکومتهای دمکراسی هستند! آیا این دمکراسی است؟! معنای دمکراسی، این است؟! آیا بشریت برای این مقاصد، باید تحمّل این همه مشکلات را بکند؟! اگر واقعاً دمکراسی این است، پس استبداد و دمکراسی فرقی باهم ندارد! کشورهای دمکرات دنیا و کسانی که با حکومتهای بهاصطلاح دمکراسی بر سرِ کارند، در برخورد با جماعاتی که با آنها همفکر نیستند یا به دلیلی وجود آنها را برای خودشان مفید نمیدانند، یا مضر میدانند حق داشته باشند با شدیدترین ابزارها رفتار کنند! پس اگر بشریت، دمکراسی غربی را رد کند، نفی و انکار کند و از آن اظهار برائت نماید، حق دارد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/01/16 عنوان فیش :نابودی نسل مسلمان از اروپا؛ هدف جنايات دشمنان عليه مسلمانان کوزو و بوسني کلیدواژه(ها) : حکومت الهی, مسلمانان در اروپا, مسلمانان بوسنی و هرزگوین, بوسنی و هرزگوین, مسلمانان بوسنی و هرزگوین, مسلمانان کوزو, ظلم به مسلمانان در اروپا, دموکراسی غربی, حقوق مسلمانان در غرب, حقوق بشر در غرب, حقوق مسلمانان در غرب, تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اگر ولایت اسلامی باشد، زندگی زیر سایهی امیرالمؤمنین، برای همه حاصل خواهد شد - برای مؤمن، برای فاسق و برای كافر - حتی كفّار هم در آن، راحت زندگی میكنند. این طور نیست كه در آن، فقط آدمهای پرهیزكار، راحت باشند، غیر پرهیزكار هم از امنیت آن محیط، از مساوات، از عدالت و از آرامش معنوی در آن محیط، استفاده میكند. اگر حكومت الهی نشد، جامعه، جامعهی تبعیضآمیز است. تبعیض هم انواعی دارد. آنجایی كه زمامداران حكومت و قدرت، مردمانی باشند كه یا از كسی نترسند، یا اخلاقیّاتی نداشته باشند و در درون آنها ناظری از خدا نباشد، همین وضعی است كه امروز شما در دنیا ملاحظه میكنید! كشتن مسلمانان كوزو و به دنبال مسلمانان بوسنی و هرزگوین، با هدف نابود كردن نسل مسلمان از منطقهی اروپا! این كار انجام میگیرد! مسلمانان در اروپا صاحب مملكتی باشند، نمیشود. اگر بهعنوان یك انسان درجهی دو زندگی كنند، مانعی ندارد! اینها حقایقِ حوادث این روزگار است. این هدف كسانی است كه از همه طرف، دست بهدست هم دادند تا قضایای بوسنی راه افتاد و امروز قضایای كوزوو راه افتاده است! شما ملاحظه كنید، یوگسلاوی از یك طرف و متّحدین غربی - ناتو - از یك طرف، با هم جنگ دارند؛ اما نتیجه چیست؟ آیا یك مسلمان بهخاطر اینكه - ظاهراً - یوگسلاوی را مجازات میكنند، احساس آرامش كرد؟! ابداً! از روزی كه این حملات شروع شده است، شدّت عمل نسبت به مسلمانان بیشتر است! البته ارتباط خودشان با هم بر سر قضیهی حكومت و استبداد و قلدری - و اینكه یكی حتماً باید صربها را زیر بند و فرمان خود بیاورد - چیزهایی را ایجاب میكند؛ اما برای مسلمانان فرقی نمیكند. مسلمانان در بوسنی و هرزگوین هم چند سال مورد تجاوز قرار گرفتند، كتك خوردند، كشته و در گورهای دستجمعی دفن شدند؛ به قصد اینكه آنها را متفرّق و متلاشی كنند! آخرِ سر آمدند و با شكل بهكلّی نامطلوبی، صلح را برقرار كردند. البته وقتی دیدند چارهای نیست، اقدام كردند؛ زیرا مسلمانان بوسنی، انصافاً ایستادگی كردند. اگر چارهای بود، آنقدر ادامه پیدا میكرد تا یك نفر از آن جمعیتی كه در بوسنی و هرزگوین بودند، در آن منطقه باقی نماند! با اینكه خیلی از آنها هم از همان نژاد «اسلاو» و جزو همان جمعیتند؛ منتها دینشان فرق میكند! اینجاهم همین است؛ تا راندن مسلمانان و نابود كردن اسلام و اجتماع و تجمّع اسلامی ادامه میدهند! چرا؟ بهخاطر اینكه وجود مسلمانان را در اینجا برخلاف اهداف خود خواهانه و مستبدانهی خودشان میدانند. حالا اسمش دمكراسی است، باشد؛ اسم كه چیزی را عوض نمیكند! همهی این آقایانی كه در آنجا هستند، حاكمان دمكراتیك و حكومتهای دمكراسی هستند! آیا این دمكراسی است؟! معنای دمكراسی، این است؟! آیا بشریت برای این مقاصد، باید تحمّل این همه مشكلات را بكند؟! اگر واقعاً دمكراسی این است، پس استبداد و دمكراسی فرقی با هم ندارد! كشورهای دمكرات دنیا و كسانی كه با حكومتهای بهاصطلاح دمكراسی بر سرِ كارند، در برخورد با جماعاتی كه با آنها همفكر نیستند - یا به دلیلی وجود آنها را برای خودشان مفید نمیدانند، یا مضر میدانند - حق داشته باشند با شدیدترین ابزارها رفتار كنند! پس اگر بشریت، دمكراسی غربی را رد كند، نفی و انكار كند و از آن اظهار برائت نماید، حق دارد. ولایت اسلامی اینگونه نیست. ولایت اسلامی اینطور است كه وقتی مخالفین در حكومت امیرالمؤمنین، خلخال از پای زن یهودی بیرون میآورند، امامِ آن جمعیت و حاكمِ حكیم میگوید: اگر مسلمانی از این امر بمیرد - از غصّهی اینكه در حكومت او خلخال از پای یك زن یهودی درآوردهاند - حق دارد! مثل امیرالمؤمنین كه مبالغه نمیكند؛ میگوید اگر از این غصّه، انسان بمیرد، حق دارد. این، حكومت و ولایت اسلامی است. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1377/12/28 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : رژیم امریکا در حالی از حقوق بشر دم میزند که زشتترین تصویر از نقض حقوق بشر را در رفتار مستکبرانهاش با ملتهای ضعیف جهان از خود بر جای میگذارد؛ در حالی ادعای مبارزه با تروریسم میکند که خطرناکترین تروریستها را در حمایت خود قرار میدهد؛ در حالی از دموکراسی سخن میگوید که از مستبدترینِ حکومتها در برخی مناطق جهان پشتیبانی میکند؛ در حالی بنام آزادی شعار میدهد که کمترین سخن آزادانه را در افشای ماهیت رژیم صهیونیستی و نقشههای خطرناک و ستمهای روزافزون یهودیان صهیونیست - نه در کشور خود و نه در هر جای دیگر که بتواند - تحمل نمیکند؛ در حالی بنام حقوق زن بر ضدّ جمهوری اسلامی تبلیغ میکند که زن امریکایی در خانواده و در محیط کارش مورد تعدّی و سوءاستفاده و اهانت است؛ در حالی خود را پرچمدار مشارکت مردمی در حکومت میشمارد که هر جا مردم مسلمان حکومتی تشکیل دهند، با همهی عدّه و عُدّه در مقابل آنان بمیدان میآید و از کودتاهای نظامی و توطئههای سیاسی بر ضد آنان با همهی وجود پشتیبانی میکند. در قضاوت سیاسیِ امریکا، آوارگان فلسطینی و لبنانی که با اشغالگرانِ خانهی خود مبارزهیی مظلومانه میکنند، تروریستاند؛ ولی تروریستهای صهیونی که مستمراً به روستاها و شهرهای لبنان حملهی نظامی میکنند و زندانیان فلسطینی را با شیوههای قرون وسطایی شکنجه و آزار میدهند و خانههای فلسطینیان را خراب و بجای آن آبادیهای صهیونیستی احداث میکنند، شایستهی کمکهای میلیاردیاند!! نظامی همچون جمهوری اسلامی که مظهر قویترین پیوند میان مردم و مسؤولان است و قانون اساسی و همهی ارکان اصلی حاکمیت در آن و اصل نظامِ آن با رأی و اراده و انتخاب مردم تعیین و برگزیده شدهاند، غیر دموکراسی است؛ ولی مستبدترین حکومتهای فردی که در طی سالهای متمادی حتی یکبار مردمشان قدرت انتخاب حکومت و حاکم و قانون را نیافتهاند، مقبول و خالی از ایراد است! برای جمهوری اسلامی که هرگز به هیچ کشوری حملهی نظامی نکرده، داشتن سلاح غیر اتمی هم ناروا است و غصب و توقیف قطعات یدکی و هواپیما و بالگردانهای قبلاً خریداری شدهی آن مجاز است؛ ولی پر کردن منطقهی خلیج فارس از انواع سلاحها و جنگندههای غیر لازم و تجهیز روز افزون رژیم صهیونیستی به سلاح اتمی بیاشکال، بلکه لازم است! در منطق تبلیغاتی امریکا و شبکهی تبلیغاتی صهیونیستی، اعدام قاچاقچیان هروئین در ایران، نقض حقوق بشر است؛ ولی ربودن مردم لبنان و بمباران روستاها و تیرباران بیپناهانی که از روستای خود گریختهاند، حتی خدشهیی هم در حقوق بشر نیست! کمک به مسلمانان مظلوم در منطقهی بالکان برخلاف مقررات بینالمللی است؛ ولی راهاندازی کودتای نظامی در کشورها بوسیلهی سازمان سیا و موساد، با مقررات بینالمللی مخالف نیست! کمک به دولت عراق در هنگامی که به مردم حلبچه و جبهههای ایران حملهی شیمیایی میکند، جرم نیست؛ ولی کمک غذایی به ملت عراق که بر اثر محاصره امریکا سالانه پانصدهزار کودک آن تلف میشوند، جرم است! مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1377/01/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بیداری فلسطینیان و آغاز مجاهدتهای آزادیطلبانهی آنان با شعارهای اسلامی در برابر صهیونیستهای غاصب، بیداری ملتهای مسلمان در اروپا و تشکیل کشور مسلمان بوسنی با وجود فاجعهی خونباری که به دست، یا با سکوت رضایتآمیز اروپاییان برای آنان پیش آمد به حکومت رسیدن معتقدانِ به حاکمیت اسلام در ترکیه و الجزائر، از راههای معمول دموکراسی غربی که البته در هر دو مورد، با کودتا و دخالت قدرتهای نامشروع و خصومت دشمنان جهانیِ قدرت اسلام، موفقیت آنان نیمهکاره ماند تشکیل حکومت بر پایهی مبانی اسلامی در سودان که با وجود کارشکنیهای خارجی، بحمد اللّه همچنان در راه اقتدار اسلامی به پیش میرود زنده شدن شعارهای اسلامی در بسیاری از کشورهای مسلمان که سالهای متمادی این شعارها در آن فراموش شده بود و مثالهای متعدد دیگر، همه و همه، نشانههای تأثیر عمیق و روزافزون ولادت جمهوری اسلامی در ایران، بر سراسر جهان اسلام و امت اسلامی است. مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری - 1376/05/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بحمد اللّه اوضاع کشور در این مقطع حسّاس، آنچنان است که هر کشور و ملتی چنین وضعی داشته باشد و از چنین سرمایههایی برخوردار باشد، حق دارد که به آیندهی خود، با امیدواریِ منطقی و بجا نگاه کند. اوّلًا در همهی حوادث و قضایا، نشانههای لطف الهی و کمک پروردگار را میبینیم. همین انتخابات سی میلیونی، مظهر لطف پروردگار به نظام جمهوری اسلامی بود. درست در همان هنگامی که بوقهای تبلیغاتی از سوی کشورهایی که مدّعی دمکراسی هستند ادّعا میکردند که ملت ایران از انقلاب و نظامش جدا شده و به آرمانهای امامش پشت کرده است، ملت در صحنه حاضر شد و به عنوان عمل به تکلیف و به وصیّت امام، انتخاباتی با این شکوه و عظمت به راه انداخت، که ما از اوّلِ انقلاب، مانند آن را خیلی نادر داشتهایم. ببینید این چقدر مظهر لطف الهی است! همانطور که امام بزرگوار یکوقت به بنده فرمودند و بنده هم خودم این را در دوران مسئولیتهای مختلف تجربه کردهام همواره در شداید، دست قدرت الهی به ما کمک کرده است. مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1376/01/01 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : نظام اسلامی، نظام عدالت است. لذا در آیهی شریفهی قرآن، فرستادن پیامبران و نازل شدن کتب آسمانی را به هدف اقامهی قسط معیّن فرموده است: «لیقوم النّاس بالقسط». جامعه، با قسط حرکت میکند. وقتی در جامعه عدالت بود؛ وقتی هرکس که اهل تلاش و کار و فعّالیت است، دید در جامعه میتواند تلاش و کار و فعّالیت کند و وقتی همه دیدند کسانی که فرصتطلبند، کسانی که پُررویند، کسانی که متجاوز و متعرّض به حقوق دیگرانند، توسّط قانون و پاسداران قانون جلویشان گرفته میشود، به اسلام جذب میشوند. نه فقط آنها، بلکه همهی ملتها و کشورها و همهی انسانها و همهی تشنگان عدالت در دنیا، به سمت اسلام جذب میشوند. مردم در دنیا به شدّت تشنهی عدالتند. امروز در کشورهایی که دم از دمکراسی میزنند، بیعدالتی از همه جا بیشتر است. در همین کشورِ امریکا، بااینکه سالهای متمادی میگذرد که رسماً برابری حقوقی سیاه و سفید را روی کاغذ اعلان کردهاند، هنوز که هنوز است، میان سیاهان و سفیدان تبعیض حاکم است. در بعضی از کشورهای اروپایی، تبعیض هست. مسألهی نژادی هنوز در آن جاها مطرح است. هنوز که هنوز است، قدرتمندان این کشورها از جمله در امریکا اگر در داخل ملاحظه کنند که کسی، چیزی و جماعتی، با اقتدار مطلقِ سرمایهداری آنها معارضهای دارد، بیرحمانه میکوبندش! مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1376/01/01 عنوان فیش : عدالت, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, اقتصاد سرمایهداری, نظام سرمایهداری غرب کلیدواژه(ها) : عدالت, لیبرال دموکراسی, دموکراسی غربی, اقتصاد سرمایهداری, نظام سرمایهداری غرب نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز در کشورهایى هم که داراى ثروت مادى و علمى فراوان هستند، بىعدالتى هست و عدالت به معناى حقیقى کلمه نیست. مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1376/01/01 عنوان فیش : لیبرال دموکراسی, نظام سرمایهداری غرب, دموکراسی غربی, ظلم, عدالت کلیدواژه(ها) : لیبرال دموکراسی, نظام سرمایهداری غرب, دموکراسی غربی, ظلم, عدالت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز در کشورهایى که دم از دمکراسى مىزنند، بىعدالتى از همه جا بیشتر است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان - 1374/08/10 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ممکن است دشمنان، مراجع بزرگ تقلید را گاه از لحاظ علمی تخطئه کنند؛ اما از لحاظ تقوایی نمیتوانند. مرحوم آیتاللّه بروجردی و مرحوم آیتاللّه حاج شیخ عبد الکریم نمونهای از این مراجع بزرگوارند. خدای متعال کسانی را که از لحاظ تقوا اشکال داشتند، رسوا کرد. فقاهت یک روش و شیوهی استنباط است؛ علم است. این علم را باید آموخت. برای همه راه باز است که دین را یاد بگیرند و از آن استنباط کنند؛ اما استنباط از دین یک روش علمی دارد و کار عامیانهای نیست. هرکس از هرجا رسید نمیتواند از قرآن و سنّت استنباط کند. دانش اصلی روحانیت، فقاهت است. البته فلسفه و عرفان اسلامی نیز هست که هر دو به معنای وسیع فقاهت، داخل در فقاهتند. اگر روش فقاهت را از میان بردارند، دیگر چیزی از دین باقی نمیماند. عدّهای از آن طرف میآمدند و دین را با تفکّر مارکسیستی تفسیر میکردند. این عدّه ظاهرِ اسلامی و باطنِ مارکسیستی داشتند و از این جهت منافق بودند. وقتی کتاب آنها را در مقابل کتابهای فکری و نوشتههای ایدئولوژیکِ حزب توده و گروههای کمونیستی میگذاشتیم، باهم مو نمیزدند. این شباهتها در زمینههای اقتصادی، تاریخ، فلسفهی تاریخی و اقتصاد سوسیالیستی چشمگیرتر بود. تفاوت در این بود که این عدّه اسم خدا و پیغمبر را به کتابهایشان اضافه کرده بودند. وقتی دین، مفسّر و متصدّی و متولّیِ رسمی نداشته باشد، کار به اینجا میرسد که عدّهای از راه میرسند و دین را با تفکّر مارکسیستی و یا دمکراسی و سرمایهداری غربی تطبیق میدهند. امروز در دنیا کسانی هستند که اسلام- و نه مطلق دین- را درست با آنچه که شرکتها و کمپانیهای بزرگ میخواهند، تطبیق میدهند. اگر روحانیت وجود داشت، این طور نمیشد. البته همواره روحانیت احتیاج به اصلاحات داشته است. امام بزرگوار ما در اوایل انقلاب در بارهی روحانیت و لزوم وجود آن و حمله به کسانی که میخواستند ریشهی روحانیت را بزنند، صحبت کردند. در اثنای صحبت، مطلبی با این مضمون افزودند: در میان روحانیت کسانی هستند که ظلم است اسم روحانی بر آنها بگذاریم. بعد این مصراع را خواندند: «ایبسا خرقه که مستوجب آتش باشد». واقعاً همینطور است. روحانی داریم؛ اما اساس روحانیت امری لازم است. برای حفظ دین، ایمانِ دینی در جامعه لازم است. دشمن این مطلب را زودتر از همه فهمید. مربوط به :بیانات در مراسم پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1373/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : بزرگترین هدیهای که انقلاب اسلامی به این ملت داده است، این است که شرّ حکومتهای فاسد و وابسته را که سالیان و سالیان بر این کشور و ملت و این مواهب الهی مسلّط شده بودند، از سراسر این ملت و این کشور کم کرده است. امروز به فضل پروردگار، ادارهکنندگانِ کشور، از خود این مردمند. امروز به همّت و هوشیاری این ملت، بهترین شکلِ حکومتِ مردمی و دخالت آراء مردم در این کشور است. البته دشمن در تبلیغات خود، این را منکر میشود و باید هم بشود. از دشمن چه انتظاری است؟! اینجا، مردم با معیارهای مورد اعتقاد خودشان که همان معیارهای اسلامی است، انسانی را برای ادارهی امور اجرایی کشور و انسانهایی را برای قانونگذاری و هدایت مجریان انتخاب میکنند؛ آن هم با کمال آزادی و با تکیه به ایمان. این همان نکتهی استثنایی است. اگر در کشورهای معروفِ امروزِ عالم که ادّعای دمکراسی دارند، دعواهای احزاب و تعصّبات حزبی و کشمکشهای گوناگون سیاسی، انگیزه رأی دادن است، در ایرانِ اسلامی و در این کشورِ سربلند و سرافراز، انگیزه رأی دادن فقط ایمان و تشخیصِ ارزشهای الهی و اسلامی است. این ارزش دارد. این اهمیت دارد. و این امروز هست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان - 1372/08/12 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما قضیهی فلسطین و سرنوشت شومی را که بعضی از فلسطینیها برای خودشان و ملت فلسطین قبول کردند، ببینید! امروز این تجربهی بسیار عظیم و عبرت بزرگی است. از بس مدام در گوشه و کنار، کسی چیزی گفت و دیگران به او تشر نزدند! هی گفتند: «چه مانع دارد که ما با اسرائیل صحبت کنیم؟!» دیگر نگفتند: «دشمنِ غاصب!» نگفتند: «این دشمنِ غاصب است. این در خانهی فلسطینیها نشسته است. چه مذاکرهای؟! مذاکرهی با او این است که بگویند فلان فلان شده، از خانه ما برو بیرون!» مذاکرهی با غاصب، این است. مذاکرهی با ظالم این است که بگویند: «فلان فلان شده، چرا این قدر ظلم میکنی؟!» مذاکره، یعنی این. و الّا، مذاکرهی دوستانه، که بروند و بگویند و بخندند و او چیزی بگوید و این چیزی بگوید و بعد چانه بزنند، و اینکه گفته شود «دیگر با غاصب این حرفها را نداریم»، چه معنی دارد؟! هیچکس هم به آن کسانی که هی اسم مذاکره با اسرائیل را آوردند و آوردند و آوردند، تشر نزدند، تا عیب و قبحش در نظرها از بین رفت و آخرش به این روز تلخ و سیاه رسید. نکند کسانی که هی اسم مذاکره را اینجا و آنجا و در داخل ملت ایران میآورند، قصدشان اینها باشد! ملت ایران، ملتی است که احتیاج به مذاکره و مراوده و ارتباط با دشمن مستکبر ندارد. مگر شما ضعیفید؟! مگر ملت ایران ملت کوچکی است؟! مگر ملت ایران، قدرت دفاع از خود را ندارد؟! ما چه احتیاج داریم به اینکه به درِ خانهی مستکبرین، مستبدین و دیکتاتورهای بینالمللی برویم؟! من سال گذشته گفتم: این آقایانی که اسم دمکراسی را میآورند و پرچم دمکراسی را به اصطلاح و به ظاهر برای ملتهای خودشان بلند کردهاند، همان هم دروغ است و دمکراسیِ واقعی در اینگونه کشورها نیست. همانها در سطح بینالمللی، یک دیکتاتوری عظیم و خونین به راه میاندازند. هرجا دلشان میخواهد وارد میشوند، هرجا دلشان میخواهد تفحّص میکنند، و متأسفانه دستگاهی هم آنجا درست شده است به عنوان ابزاری در در دستِ اینها. یعنی سازمان ملل و شورای امنیت! چه لزومی دارد ما سراغ دیکتاتورها برویم؛ در مقابل آنها تعظیم کنیم و بگوییم: «بفرمایید با ما مذاکره کنید؟!» نه آقا! این دیکتاتور، همان دیکتاتوری است که این ملت، آنوقت که هیچچیز نداشت، با مشت خالی و با شعار او را از خانهی خود بیرون کرد. این، همان دیکتاتور است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1372/06/25 عنوان فیش :ناتوانی استکبار برای تحلیل حقایق انسانی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی, تسلیم ظلم شدن, فلسطین نوع(ها) : قرآن متن فیش : آیا کسی که برای دفاع از سرزمین خود مبارزه میکند، یک تروریست است یا یک قهرمان؟ از اطراف و اکناف عالمِ استکبار، دستگاههای رسمی آحاد مردم نه با تبلیغاتی که مال خود صهیونیستها و در دست سرمایهداران وابسته به صهیونیسم است، سالهای متمادی مرتّب تکرار کردند که «اینها تروریستند؛ چرا میجنگند؟» تا بالأخره این ترتیباتِ یکی دو سال پیش تا به حال را درست کردند و اسمش را صلح گذاشتند! این صلح است؟! آن بابا هم در آنجا برای ما اسلامشناس شده است و میگوید: «قرآن گفته است که صلح کنید.» این صلح است؟ این صلح را اسلام و قرآن گفته است انجام دهید؟! اینکه کسی به دیگری ظلم کند و بعد مظلوم را وادار کنند که ظلم او را بپذیرد بدون اینکه از طرف ظالم اندک انعطافی به وجود آید و از ظلم خود کم کند این صلح است یا ننگ است؟! این تسلیمِ به ظلم است. این همان انظلامی است که در شرع مقدّسِ اسلامْ حرام و مذموم است. امروز اینها، به خیال اینکه قضیه فلسطین تمام شده است، جشن گرفتهاند. بنده عرض میکنم: قضیه فلسطین، تمام شده نیست. اشتباه نکنند! البته، دنیای استکبار، بر اثر اینکه «ذهب اللَّه بنورهم وترکهم فی ظلمات لایبصرون»،(1) با همه تحلیلهای علمیای که به اصطلاح انجام میدهند، نمیتوانند این حقایق انسانی را پوشیده بدارند. قضیه تمام شده نیست. قضیه فرقی نکرده است. قضیه فلسطین به حال خود باقی است. طرف فلسطینی، یعنی آن امضا کننده حقیرِ بدنامِ روسیاهِ علیالظّاهر فلسطینی - علی الباطنش را خدا میداند - او نبود که برود و چیزی را بفروشد. مگر ملت فلسطین «عرفات» است؟! عرفات چه کاره است که برود فلسطین را با غاصبین فلسطین و صهیونیستهایی که صدها حادثه فاجعه آمیز از آنها در تاریخ ثبت است - غیر از آنچه که ثبت نشده است - معامله کند؟! قضیه دیر یاسین و روستاهای منهدم شده با دینامیت و بر سر مردم فرو ریخته، مگر فراموش شده است؟! مگر میشود فراموش بشود؟! اینها را چه کسی کرده است؟! حالا همانها بیایند از شخص هیچ کارهای امضا بگیرند که ما چهل و پنج سال است اینجا را غصب کردهایم، حالا شما بیا امضا بده که اینجا مال ما خود ما باشد! مگر میتواند؟! مگر کسی قبول میکند؟! سردمداران امریکایی و صهیونیستی، همچنین آن زبونها و حقیرهایی که بر سرِ این میز مذاکره و امضا نشستند، بدانند: مشتهای فلسطینی، همچنان بر سر غاصبین فرو خواهد آمد. تبلیغات جهانی را با جنجالی به رخ همه میکشند، که «یک عدّه از فلسطینیها خوشحالند.» بله؛ در همه جا آدمهای مزدور، آدمهای ضعیف،آدمهای ناآگاه - که نمیدانند فردای آنها چه خواهد شد - البته وجود دارند. ممکن است که اینطور هم باشد. چرا در این قضیه، از دنیای اسلام نظر خواهی نمیشود؟ این قضیه، یک قضیه اسلامی است. در همان دنیای عرب - که متأسفانه بعضی از سران عرب، بهطور افتضاح آمیزی به این خیانت تسلیم شدند و تن دادند - در همان کشورها، اگر راست میگویید که تبلیغات جهانی آزاد است، بروید با آحاد مردم مصاحبه کنید. اینجا که میرسد، دیگر آزادی تبلیغات و آزادی بیان معنی ندارد. دیگر جزو اصول دمکراسی غرب شمرده نمیشود. بروند با مردم مصاحبه کنند ببینند مردم چه میگویند؟ مگر امّت اسلامی حاضر است از این همه قربانیای که در این چهل و پنج سال داده است، صرف نظر کند؟! مگر امّت اسلامی، همان چهار نفر شاه و رئیس جمهور خائنی هستند که هر چه امریکاییها اشاره کنند، دو دستی تقدیم میکنند؟! امّت اسلامی، امّت اسلامی است! امّت عرب هم، در محدودهی خودش، با شهامتتر و سربلندتر از این حرفهاست. این مبارزه، به درون ملتها کشیده خواهد شد؛ همچنان که کشیده شده است. پس روشن شد که ناسیونالیسم و قومیّتگرایی نمیتواند مشکلات بزرگ را حل کند. این مسائل را اسلام باید حل کند و به فضل الهی، حل خواهد کرد. مردم مسلمان، در همه جای کشورهای اسلامی حضور دارند و غیرت اسلامی و دلسوزیهای اسلامی دارند. مگر اینها به این آسانی دست برمیدارند؟! یک نفر رفته امضا کرده است؟ غلط کرده، امضا کرده است! او چه حقّی داشته است امضا کند؟! ملت فلسطین هم دست برنمیدارند. البته این مقطع، مقطعِ مهمّی است. این یک توطئهی بزرگ است. در همه جای دنیای اسلام، دلسوزان بایستی بیش از پیش مواظب باشند. در اینجا هم، همینگونه است. دشمن یک سنگر را فتح کرده و جلو آمده است؛ اما این فتح نهایی نیست. این فتح واقعی نیست. تو دهنیاش را خواهد خورد. دنیای اسلام باید پا تک کند. در همه جای دنیای اسلام، باید جوانان، روشنفکران، علما و بخصوص علمای دین، احساس مسؤولیت کنند. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 17 مَثَلُهُم كَمَثَلِ الَّذِي استَوقَدَ نارًا فَلَمّا أَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنورِهِم وَتَرَكَهُم في ظُلُماتٍ لا يُبصِرونَ ترجمه : آنان [= منافقان] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی میفرستد و) آن را خاموش میکند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمیکند، آنها را رها میسازد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی - 1372/06/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : مجموعهی بشریّت دو خصوصیت بارز داشت. یکی از این دو خصوصیت این بود که از لحاظ علمی و عقلانی و فکری، نسبت به آحاد بشر در ادوار گذشتهی خودش، بسیار پیشرفته بود. در میان آنها، فلاسفهای پدید آمده و دانشمندانی پیدا شده بودند ریاضیدانها، پزشکان، مهندسین بزرگ و تمدّنهایی سرِپا شده بود. این تمدّنها، بدون علم که نمیشد! آکادمیها در غرب، هگمتانهها در شرق، تمدّن چین، تمدّن مصر و تمدنهای بزرگ تاریخی، همه عبور کرده بودند. یعنی بشر، کامل شده بود. این، یک خصوصیت. خصوصیت دوم که جمع این دو خصوصیت باهم، خیلی عجیب است این است که بشر در آن روز از لحاظ اخلاقی، از همیشهی گذشته، منحطتر، یا اگر نخواهیم این نسبت را بیان کنیم، باید بگوییم: در اوجِ انحطاط بود. همین بشرِ برخوردار از علم و دانش، به شدّت اسیر تعصّبات، اسیر خرافات، اسیر خودخواهیها، اسیر ظلم و ستم و اسیر دستگاههای حکومتهای مردمکُش و ضدّ بشری بود. چنین وضعی در دنیا حاکم بود. کسی اگر تاریخ را ملاحظه کند، خواهد دید که در آن دوران، همهی بشریّت اسیر بودند. همانطور که در کلام امیر المؤمنین علیه الصّلاة و السّلام است که «فی فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم باظلافها و قامت علی سنابکها. » در نهایت فتنه و فشار و مشکلات و برادرکشی. بشر زندگی تلخی را میگذرانید. «نومهم سهود.» در همین خطبه، امیر المؤمنین میفرماید: «خواب راحت به چشم مردم نمیآمد.» اشتباه است اگر کسی خیال کند که این مشکلات، مخصوص همان جزیرة العرب بوده است؛ نه. در مهد تمدّن آن روز دنیا، یعنی در کشور رومِ آن روز هم که شما نگاه کنید، همین حرفها بود. آنجا هم که آن روز، به اصطلاح، ادّعا میکردند دمکراسی و مجلس سنا دارند، استبدادها و فسادهایی بر مردم حاکم بود، که شما وقتی کتاب آن را بخوانید، پیشخودتان خجالت میکشید. انسان شرم میکند که بشر در روزگاری، دچار چنین انحطاطی بوده است. ایرانِ باستانِ ما هم، از این جهت بهتر از روم نبود. اینها هم، قدرت و شمشیر و نیزه و جنگاوری و سلحشوری و از این چیزها داشتند؛ اما اختلاف طبقاتی و ظلم و تبعیض و فساد و زورگویی و جهل و خرافه هم، بیحدّ و اندازه داشتند. در چنین شرایطی، این مولود مبارک و این پیامآور الهی، برای نجات بشریّت پا به عرصهی وجود گذاشت. مربوط به :پیام به دومین سمپوزیوم بینالمللی اسلام و مسیحیت ارتدکس - 1372/05/31 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در دوران اخیر هیچگاه بنبست تفکر مادی - که برای انسان و جهان نه ریشهیی قائل است و نه مقصدی - بدین وضوح نبوده است. البته این تجربه به بهای خسارتهای جبران ناپذیر و نابودی و انحطاط میلیونها انسان و هدر رفتن امکانات بیحساب به دست آمده است. اما متأسفانه پرچم جنگ بیهوده و نابود کننده ارزشهای الهی و معنوی که تا دیروز در دست مارکسیستها بود، امروز در دنیای به اصطلاح آزاد، هنوز بر زمین نیفتاده است. بلکه تحت لوای دموکراسی و لیبرالیسم با هر اندیشهی الهی برای بنای جوامع، با صراحت و وقاحت تمام مقابله میشود و خدا میداند چه خسارتهایی را مجدداً باید بشریت تحمل کند تا بیهودگی این راه نیز ثابت شود. باید بدانیم که در مقابل بشریت مسؤول هستیم، خداوند نعمت خود را توسط پیامبران (علیهم السّلام) بر ما تمام کرده است. مربوط به :بیانات در دیدار مهمانان خارجی شرکتکننده در مراسم بزرگداشت دهه فجر - 1371/11/18 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : نقطه دیگری که برای دشمن بسیار مهم است، موضوع مردمی بودن دولت و مجلس و مسئولان کشور است. در کشورهایی که مثلًا دمکراسی وجود دارد، اگر شما نگاه کنید، میبینید غالباً دولتمردان یا از سرمایهداران و یا وابسته به سرمایهدارانند و مجلسهایشان را غالباً افراد متنفذ، پولدار، قدرتمند و زور زوردار پر میکنند. در کشورهایی هم که دم از دمکراسی میزنند، وضع به همینگونه است. در کشورهای معروف و نام آشنای جهان، غالب کسانی که در رأس حکومتها قرار میگیرند از خانوادهها و قشرهای شناختهشدهی سیاسی، مالی، نظامی و یا اشخاص وابسته به طبقات دارای زروزورند. در ایران اسلامی اینگونه نیست. مجلس شورای اسلامی متکی به عناصری از متن مردم است. یک معلم، یک کشاورز، یک روحانی، یک پزشک، یک کاسب یا یک دانشجو، به یک منطقهی انتخاباتی رفته است و مردم او را شناختهاند، به او رأی دادهاند و به مجلس شورای اسلامی وارد شده است. دولت جمهوری اسلامی نیز همینطور است. کسانی که در رأس مسئولیتهای دولتی قرار دارند، افرادی هستند که عمر و جوانی خودشان را در مبارزات و سختیها و شداید گذراندهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1371/06/24 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز، کشورهای از لحاظ مادی مترقی دنیا، هنوز گرفتاری سیاه و سفید دارند. سیاهپوست حدودی دارد؛ سفید پوست حدودی دارد. هنوز جنگ نژادی است؛ جنگ خون است؛ جنگ قومیتهاست. و چقدر انسانها، که به خاطر جنگ میان قومیتها و ملیتهای ساختگی از بین میروند؛ کشته میشوند؛ حقوقشان ضایع میشود و بیخانمان میشوند! پس، امروز هم بشر محتاج ندای وحدت و توحید و عدل است؛ که پرچمدار آن، اسلام و مسلمین هستند. چه کسی با این مخالف است؟ قدرتمندانی که از تفرقه استفاده میکنند؛ از شرک استفاده میکنند؛ از نبودن عدل استفاده میکنند و بنای زندگی و فلسفهی حیاتشان، بر تبعیض است. امروز قدرتمندان بزرگ مادی عالم، یعنی همان کسانی که در کشورهای خودشان داد دموکراسی زدهاند و ادعای دموکراسی و یکسانی حقوق افراد جامعه را مطرح کردهاند و با استبداد حکومتها البته در ادعا و در لفظ مخالفند، همانها، در سطح عالم، دموکراسی را از بین بردهاند. ترجیح ملتی بر ملتی؛ ترجیح منطقهای بر منطقهای؛ ترجیح خونی بر خونی! استبداد را بر دنیا حاکم کردند، تا به گونهای که بخواهند، دنیا را اداره کنند. این، وضع بشریت امروز است. و میبینیم که امروز بشریت محتاج همین فریادی است که پیغمبر اسلام مبنی بر توحید و عدل میان انسانها بلند کرد. مربوط به :پیام به کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی در شهرستان سنندج - 1371/06/19 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : اکنون دیگر کسی شک نباید بکند که انگیزههای صلیبی در زیر ظواهر فریبگر دموکراسی و حقوق بشر، اغلب یا همهی قدرتهای غربی را در پنجه و زیر ارادهی خویش گرفته است. سادهلوحی است اگر گمان ببریم که این انگیزههای قصاوتآمیز در بوسنی و هر جای دیگر از ایمان عیسوی مایه میگیرد. آنان که امروز با هر نشانهیی از اسلام و هر نبض متحرکی از مسلمانان از بن دندان دشمناند، به مسیح (علیهالسّلام) و تعالیم مسیحیت واقعی نیز عقیدهیی ندارند. آنان فقط به قدرت بیمهار خود و منافع و هوسهای خود و خصومت بیپایان خود با هرچه قدرت ظالمانهی آنان را تهدید کند، ایمان دارند، و نه به هیچ چیز دیگر. اما دست خونآلود آنان امروز صف مسیحیت در مقابل اسلام را آراسته و با اسلام به عنوان یک دین و عقیده و ایمان، با همهی وجود پرچم دشمن برافراشته است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1370/11/30 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز ممکن است در دنیا چیزهایی دور از دسترس به چشم بیاید. ما وقتی در بارهی آزادی فلسطین هم حرف میزنیم، بعضی به نظرشان دور و از دسترس خارج میآید. وقتی راجع به حاکمیت اسلام در کشورهای مسلمان سخن میگوییم، بعضی ممکن است این را دور از دسترس بدانند و به نظرشان بعید برسد؛ اما زمان و دوران ما، دوران کارهای بزرگ و استثنایی است. چه کسی باور میکرد که در دنیای قرن بیستم، با این همه تلاش ضد دین، در این نقطهی حساس عالم، نظامی بر مبنای دین تشکیل بشود و رهبری امت اسلام به دست آن قائد عظیمالشّأن و روحانی بیفتد؟ هیچکس گمان نمیکرد؛ اما شد. چه کسی باور میکرد که نظام اتحاد جماهیر شوروی که تقریباً بر یک سوم عالم در کشورهای مختلف و در پنج قاره حکم میراند، اینطور از هم بپاشد و موجودیت خود را از دست بدهد و از نقشهی جغرافیا حذف بشود؟ اگر پنج سال قبل کسی این حرف را میزد، هیچکس از او قبول نمیکرد و باور نمیکرد؛ اما این چیزِ باورنکردنی انجام شد. چه کسی گمان میکرد که در کشورهای اسلامی، نهضتهای اسلامی آنچنان پا بگیرند و بیداری ملتها آنقدر بشود که در کشوری مثل الجزائر، مردم با رأی خودشان در انتخابات، اسلام را انتخاب بکنند و اسلام پیروز بشود و منادیان دمکراسی غربی، با آن انتخابات، مخالفت و دشمنی بکنند؟ اما شد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/11/13 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما میگوییم که حقوق بشر در سایهی اسلام و حکومت اسلامی تأمین میشود؛ اسلام است که میگوید: «ان الحکم الّا للّه امر الّا تعبدوا الّا ایّاه». این حکم، هر حاکمیت ظالمانهیی را نفی میکند. هیچکس حق ندارد بر مردم حاکمیت داشته باشد؛ مگر آنکه دارای معیارهای پذیرفته شده باشد و مردم او را پذیرفته باشند. امروز در جمهوری اسلامی همهی مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقیم یا غیر مستقیم منتخب خود مردمند؛ حتّی رهبری. یعنی در نظام اسلامی، دارا بودن معیارها کافی نیست؛ بلکه انتخاب مردم هم شرط لازم است و بدون انتخاب مردم امکان ندارد. این دمکراسی است، یا آن چیزی که در سایهی زرقوبرق تبلیغات دروغین، امروز در کشورهای غربی و دمکراسیهای غربی میبینیم؛ که البته به همان هم اعتقادی ندارند؟! حوادث اخیر الجزائر نشان داد که اینها به دمکراسی هیچ اعتقادی ندارند! دمکراسی اگر به معنای انتخاباتی است که ما در اطراف و اکناف دنیا مشاهده میکنیم، پس چرا در الجزائر تبلیغات غرب برای کوبیدن اسلام بسیج شد؟! چرا قدرتمندان در سطح عالم حاضر نیستند حقیقت مطلب را درک کنند؟! متأسفانه بعضی از مسئولان الجزائر هم همینطور نمیخواهند حقیقت را درک کنند؛ چرا میگویند ایران در امور ما دخالت میکند؟ چه دخالتی؟! شماها مگر خودتان انقلاب عظیم الجزائر را ندیدید؟ اینها همان ملتند؛ همان ملتی هستند که برای خاطر اسلام مبارزه کردند و جنگیدند؛ اینها مسلمانند. چرا به یک ملت اهانت میکنید و میگویید که ایران اسلام را توی دهان اینها گذاشته است؟! ملتهای مسلمان منتظر این نیستند که کسی اسلام را توی دهانشان بگذارد؛ یک نمونهاش همین کشورهای شمالی ما که به شوروی سابق وابسته بودند. بعد از دهها سال دینزداییِ همراه با کمال خشونت، دیدید مردم بدون اینکه کسی به آنها بگوید، بدون اینکه کسی به آنها درس بدهد، خودشان فریاد بلند کردند و دم از اسلام زدند؛ همه جا همینطور است. ملتها اسلام را میخواهند؛ ملتها اسلام را شناختهاند. مربوط به :بیانات در دیدار ائمهی جمعهی سراسر کشور - 1370/06/25 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز یک امپراتوری خطرناک عظیم البته به حسب ظاهر؛ باطن قضیه چیز دیگری است که حالا بیان خواهم کرد مجهز به علم و سلاح و تکنولوژی، در یک نقطهی عالم قرار گرفته؛ در رأس آن هم امریکاست. این خطر بزرگی است؛ ما نباید آن را دست کم بگیریم. نقطهی مثبتی که باز در اینجا باید از نظر دور نماند، این است که «المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض» ؛ یعنی از جنس یکدیگرند. در مورد «المؤمنون و المؤمنات» میفرماید: «بعضهم اولیاء بعض»؛ پیوستهی به یکدیگرند. بین منافقون و منافقات، آن صمیمیت و صفا و وحدت هرگز به وجود نخواهد آمد. بالاخره در این جبههی واحد کفر و استکبار، اختلاف و تشتت رأی و تعارض قوا و نیروها با یکدیگر به قدری وجود خواهد داشت که اگر مؤمنینِ وقتشناس وجود داشته باشند و بخواهند از فرصتها استفاده کنند، بتوانند؛ لیکن ظاهر قضیه آن است که اگر خطر واحدی مجموعهی قدرت مادّی عالم و این امپراتوری خطرناک را تهدید بکند، آنها دستشان باهم است. امروز در دنیا در مقابل این امپراتوری واحد، چه قدرتی هست؟ کاملًا روشن است که هیچ تفکر و مکتب و ایدئولوژی و گرایش فکرییی غیر از اسلام نیست. نگذاشتند که در مقابل این مجموعه، چیزی از سنگرهای قدرت و مبارزه باقی بماند؛ جز اسلام که همچنان باقی است و به حول و قوّهی الهی همیشه باقی خواهد بود. البته امروز افکاری در دنیا هست. همین دانشمندان فیلسوف و جامعهشناس غربی، از قبیل آنهایی که قبلًا بودند، امروز هم هستند و مکاتب اجتماعی دارند؛ لیکن این مکاتب اجتماعی و سیاسی، در خدمت تفکر غربی است. همین لیبرالیسم و به اصطلاح دمکراسی غربی که خودشان مایلند این امپراتوری جهانی را به نام دمکراسی بشری اسم بگذارند؛ که البته در آن از دمکراسی و آزادی واقعی هم خبری نیست در خدمت همین امپراتوری است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : نظامهای دنیا سهگونه اداره میشوند: یا با زور، مثل نظامهای پلیسی دنیا، که البته این اسمش اداره است؛ اداره نمیشوند، آخرش هم نمیمانند. این سیستمهای استبدادی کمونیستی و سیستمهای استبدادی سلطنتی و شبه سلطنتی را در دنیا ملاحظه میکنید. اینکه از ما برنمیآید و ما اینکاره نیستیم. نوع دوم، آن سیستمهایی است که با تزویر و تبلیغات اداره میشوند؛ مثل این دمکراسیهای غربی. بله، فشار و شلاق و داغ و درفش مثل نظامهای استبدادی نیست و مردم علیالظّاهر آزادی دارند؛ اما با تزویر اداره میشوند. این سیستمها دستگاههای عظیم تبلیغاتی در اختیارشان است و تمام زندگی مردم را محاصره کردهاند. اصلًا کارگر و کارمند و کاسب وقت ندارد بیرون آن گنبد گردندهیی که اینها در وسطش گیر کردهاند، ببیند و در بارهی آن فکر کند؛ هرچه آنها میگویند، همان را میفهمد. امروز در کشورهای غربی، در امریکا و در کشورهای علیالظّاهر دمکراتیک اینطوری است. تبلیغات انبوه، مثل سیل روی ذهنهای مردم میریزد و اصلًا مجال نیست که مردم بفهمند. اگر شما توانستید منفذی پیدا کنید، آنوقت میبینید که آن دمکراسی و آن آزادییی هم که آنها میگویند، فوراً عوض میشود! آنها دمکرات هستند؛ در شرایطی که بتوانند مردم را با همان تزویر و فریب نگهدارند. آنجایی که چیزی میآید و حصار تزویر آنها را میشکند، فوراً داغ و درفشها و روشهای سخت باز پیدایشان میشود! برخورد دولتهای امریکا و اروپا را با حرکتهای اسلامی، با حرکتهای آزادیخواهانه در امریکا، با نهضتهای سیاهان که با نهایت خشونت با اینها برخورد میشود ببینید؛ این هم یک طور است. طبیعتاً این هم شأن ما نیست؛ اسلامی نیست. یک نوع نظام هم نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. نظام ما تا حالا اینگونه بوده است؛ بعد از این هم باید اینطور باشد. بزرگترین بحرانها را هم همین عاطفه و محبت مردم از سر خواهد گذراند. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1370/03/26 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در همینجا لازم است در بارهی اقلیتهای مسلمان در برخی از کشورها و از جمله کشورهای اروپایی اشاره شود که فشار وارد بر مسلمانانی که مایلند هویت اسلامی خود را حفظ کنند، افشاگر ماهیت دمکراسی و آزادییی است که غرب پیوسته از آن دم میزند! حساسیتهایی که بعضی دولتهای اروپایی در برابر ساختن مسجد، یا تشکیل اجتماعات اسلامی، یا رعایت لباس اسلامی و امثال آن نشان میدهند یا در مردم برمیانگیزند، باید مسلمانان را به مواضع واقعی آن دولتها نسبت به اسلام آشنا سازد. اینها از جملهی مسائل مهمی است که مسلمانان جهان باید در بارهی آن بیندیشند و از آن برای معرفت به وظیفهی خود در این روزگار بهره گیرند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان بخشهای خبری صداوسیما - 1369/12/21 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : فرض کنیم جمهوری اسلامی، به تکیهگاههایی که امروز به آنها متکی است ایمان مردم، اعتقاد دینی آنها به نظام و مسئولان نظام، امیدشان، شجاعتشان، پیوستگیهایی که بین مردم و مسئولان وجود دارد متکی نبود، آنگاه چه اتفاقی میافتاد؟ این حوادث و این حقایق، تقریباً در هیچ جای دنیا به این شکل نیست. ملت ما ملتی است که با مسئولانش، هم رابطهی فکری دارد، هم رابطهی عاطفی دارد، هم ایمان دینیش به او حکم میکند که از این مسئولان متابعت کند، هم با آنها بده و بستان فکری دارد؛ از آنها حرف میشنود و به آنها حرف میگوید. این وضعی که الآن در کشور ما وجود دارد، نظیر آن، نه در کشورهای برخوردار از دمکراسی غربی وجود دارد، نه در کشورهایی که شکلهای استبدادیِ حکومتهای سوسیالیستی و حزبی را داشت، و به طریق اولی، نه در این کشورهایی که دیکتاتوری فردی حاکم است؛ یعنی حکومتهای پادشاهی و یا رؤسای شبه پادشاهی. اگر این چیزی که الآن در ایران هست، وجود نداشت؛ اگر در این یازده سال اول انقلاب، پیوند دینی مردم با امام نبود، که یک اشارهی ایشان، دلها را منقلب و عقاید را هدایت میکرد و اصلًا نیروها را بسیج مینمود؛ اگر این عشق مردم به امام و این اعتقاد آنها به اسلام که این نظام را نمایندهی اسلام میدانند نبود، شما ببینید این رادیوها و این خبرها و این تحریکاتی که میشود و این ظرافتهایی که در بیان خبر و تنظیم خبرهای خارجی به کار میرود، چه میکرد و چه بر سر این نظام جمهوری اسلامی میآورد. چیز خیلی عجیبی میشد. خبر، اینقدر مؤثر است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از آزادگان و اقشار مختلف مردم - 1369/07/11 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : مواظب باشید، در حالی که ما دنیای اسلام را به وحدت دعوت میکنیم، دشمن نتواند در میان صفوف خود جمهوری اسلامی، اختلاف و تفرقه ایجاد کند. شرط پیروزیها این است که جناحهای مختلف در جمهوری اسلامی، احترام هم را حفظ کنند و باهم باشند. در جمهوری اسلامی، انتخاب، انتخاب اصلح است؛ نه رقابت انتخاباتی. این دعواها و رقابتها، متعلق به دمکراسیهای غربی است که از خدا و دین، هیچچیزی به مشامشان نرسیده است. کارهایی که بعضیها انجام میدهند، باب جمهوری اسلامی نیست. در اینجا ممشا، ممشای اسلامی است و انتخاب، انتخاب اصلح. مردم باید با چشم باز و با بصیرت وارد بشوند و آدمهایی را که اطمینان پیدا میکنند، انتخاب کنند. گیرم حالا زید و عمرو در این جمع نباشند؛ این نباید موجب تعارض بشود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای مرکزی نمایندگان ولىّ فقیه در دانشگاههای کشور - 1369/07/08 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : دنیا که تنها با انحراف مارکسیزم، منحرف نشده است؛ قبل از مارکسیزم هم تفکرات غلط و انحرافی و ضد اسلام بوده، بعد از مارکسیزم هم وجود دارد و الآن هم هست. همین تفکراتی که امروز به وسیلهی بعضی از فیلسوفان یا فیلسوفنمایان اروپایی در دنیا پخش میشود که البته نمیخواهم اسم بیاورم، تا حرف کلی ما به جایی نزدیک نشود حمّالة الحطب دمکراسی به نوع سوسیال دمکراسیهای غربی است. الآن در دنیا تفکراتی هست که جادهصافکنِ تسلط استعماری نوع جدید امریکا و اروپا بر همهی دنیاست؛ یعنی ایجاد جوامع دمکراتیک به سبک غربی و همین چیزی که شما میبینید دنیا رویش حساس است. اگر در جهت ایجاد حجاب، یکذره نسبت به لباس افراد این جوامع تعرض بشود، همهی دنیا را غوغا برمیدارد؛ ولی اگر در جهت کشف حجاب، به لباس کسی تعرض بشود، یکصدم آن در دنیا غوغا نمیشود! این واقعیتی است. امروز یکی از نشانههای تمدن و نظام جدیدی که دنیای استکبار میخواهد بیسروصدا بر همهی عالم حاکم بکند، همین است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1369/03/02 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما احساس میکنیم که فشار روی مسلمانان در سرتاسر عالم زیاد شده است. امروز در کشورهای مارکسیستی که عمر و نسلی را با دوری از مذهب و بیگانگی از خدا گذراندهاند، بازگشت به مذهب احساس میشود. در همان کشورها و در کشورهای دیگر، نسبت به مسلمانان حساسیتی وجود دارد. حرف خیلی عجیبی است. کلیساها در کشورهایی رونق پیدا کردند که پنجاه سال بیشتر یا کمتر در این کشورها یا لااقل در بعضی از نقاط آنها، زنگ کلیساها به صدا در نیامده بود؛ یعنی گرایش به مذهب پدیدار شد. اما در همین کشورها و در قلب اروپا و در کشورهای مدعی آزادی و دمکراسی و در هند و در نقاط دیگر عالم، بخصوص روی مسلمانان فشار فوقالعادهیی هست. علت چیست؟ این مسئله را تحلیل کنید. مربوط به :پیام به مناسبت روزجهانی قدس - 1369/01/24 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : فرارسیدن روز جهانی قدس، وظیفهی مبرم پشتیبانی و دفاع از ملت مظلوم فلسطین را بار دیگر با تأکیدی از همیشه بیشتر، به مسلمانان غیور جهان یادآوری میکند. اکنون درحالیکه ملتها در اروپا، توافقهای اسارتبار ناشی از جنگ دوم جهانی را نقض کرده، حق حاکمیت و ارادهی ملی امروز خود را به خواستهی قدرتهای فاتحِ دیروز مقدم میشمارند، ملت فلسطین روز به روز فشار و ظلم و تعدی بیشتری را از ناحیهی غاصبین و هم از ناحیهی حامیان رسمی و غیر رسمی آنان تحمل میکنند. در همین روزهای ماه مبارک رمضان، مردم روزهدار فلسطین در خانهی خود، انواع سختی را از دشمن غاصب میکشند. خیابانها در اراضی اشغالی، به خون جوانان فلسطینی آغشته و زندانها از آنان پُرشده است و دولتهای غربی این مدعیان دروغگوی دمکراسی و حقوق بشر نه فقط کمترین اعتراضی نمیکنند، بلکه احیاناً غاصب متجاوز را حمایت و تشویق نیز میکنند. مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : تا آنجایی که ما میدانیم، آن جمهوریهای اسلامی که در دو کشور دیگر سابقه داشت، عملًا تفاوتی با کشورهای غیر اسلامی و حتّی ضد اسلامی نداشت؛ فقط اسمش جمهوری اسلامی بود. شاید عدهیی خیال میکردند که جمهوری اسلامی در ایران هم مانند آنها خواهد بود یعنی یک نام بیمحتوا و اسم بیمسما اما با گذشت مدت کوتاهی و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی به وسیلهی اسلامشناسان و کسانی که سالها برای اسلام مبارزه کرده بودند و بعضاً جزو فقهای اسلام و متفکران اسلامی بودند، مشخص شد که این جمهوری اسلامی، حقیقتاً اسلامی است و بناست که جامعه را بر مبنای فکر اسلامی راه ببرد و اداره کند. اینجا بود که صفبندیها شروع شد. شاید کسانی که قضایا را با دقت تعقیب کردهاند، یادشان باشد که در اواسط مجلس خبرگان اول که قانون اساسی را تدوین میکرد بتدریج زمزمههای خشونتآمیز و مقابلهآمیز با مسائل اسلامی بلند شد. تا آنوقت، کسی روی کلمهی اسلام و اسلامی بودن و جمهوری اسلامی، حساسیتی نشان نمیداد؛ اما از آنجا بود که بتدریج گروههایی در داخل و شاید بلندگوهایی در خارج، به مقابلهی تبلیغاتی با تفکر اسلامی پرداختند؛ چون اسلامی بودن جمهوری معلوم شد. تا قبل از آن، دنیا دو نوع حکومت را در طول سالهای متمادی تجربه کرده و پذیرفته بود؛ یکی دمکراسیهای غربی، و دیگری حکومتهای کمونیستی. در دوران قدیم، سلاطینی بودند که با استبداد رأی حکومت میکردند؛ بدون اینکه قانونی برایشان وجود داشته باشد؛ قانون را هم خودشان وضع میکردند و ارادهی آنها، کارگزار و حاکم مطلق در بین مردم بود. این، یک روش مرتجعانه و باستانی در حکومت است؛ اگرچه همین امروز هم کشورهایی هستند که با همین روش، اما با شکلها و نامهای مختلف اداره میشوند و قبل از انقلاب، کشور خود ما با همین روش اداره میشد. بعد از آنکه کشورهای مترقی عالم توانسته بودند از اینگونه استبدادها خودشان را خلاص بکنند، دو نوع حکومت را تجربه کرده بودند و میشناختند: یکی دمکراسیهای غربی، که در کشورهای غربی و اقمار آنها رایج بود؛ یکی هم حکومتهای کمونیستی، که خودشان اسمش را حکومتهای کارگری گذاشته بودند؛ اگرچه در رأس این حکومتها، اعیان و اشراف بودند، نه کارگران، و در بالای هرم آن قدرتها، کسانی که قدرترانی و حکمرانی میکردند، با همان سلاطین و رؤسای غیر سبک خودشان تفاوتی نداشتند! این دو اردوگاه غرب و شرق، با یکدیگر هم بهشدت مقابله داشتند و همدیگر را نفی میکردند؛ اما وقتی جمهوری اسلامی این سبک جدید حکومت پدید آمد، هر دو اردوگاه با حیرت و سپس با وحشت، در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار گرفتند! مربوط به :خطبههای نماز جمعهی تهران - 1369/01/10 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در بعضی از کشورها که انتخابات ریاست جمهوری به وسیلهی احزاب وجود دارد، مردم حتّی آن کاندیدای ریاست جمهوری را نمیشناسند! حزب کاندیدایی را معرفی کرده، مردم هم چون به این حزب عقیده دارند، یا دوست دارند، یا قبول دارند، یا انگیزههای دیگری دارند، این کاندیدا را به عنوان رئیسجمهور انتخاب میکنند؛ اما در اینجا اینطور نیست. پس، آزادانهترین انتخابات، مستقلترین مجلس، مردمیترین حکومت، در جمهوری اسلامی است. در اینجا، آحاد مسئولان کشور، با مردم در رابطهی نزدیک و صمیمانه هستند، خودشان را خدمتگزار مردم میدانند، مردم هم به آنها علاقه دارند. زندگی مسئولان کشور، یک زندگی مردمی و متوسط است؛ زندگی اشرافی و مثل بقیهی مسئولان کشورها در دنیا نیست. یک چنین کشور مردمی، یک چنین حکومت مردمی، یک چنین کشور دارای انتخابات آزاد، چون از لحاظ فرهنگ با غرب مخالف است، حتّی غربِ معتقد به دمکراسی، حاضر نیست این نقاط ضعف (!) را در جمهوری اسلامی ببیند! این همه برای آن است که جمهوری اسلامی از اول اعلام کرد که فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی را قبول نخواهد کرد. مربوط به :پیام به گردهمایى فرماندهان پایگاهها و نواحى مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامى سراسر کشور - 1368/09/02 عنوان فیش :به راه انداختن «جنگ روسری» توسط کشورهای اروپایی کلیدواژه(ها) : مسلمانان در اروپا, ظلم به مسلمانان در اروپا, ضدیت با دین در اروپا, دموکراسی غربی, دموکراسی دروغین, تاریخ غرب نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در اروپا و در کشورهایی که خود را مهد تمدن و دمکراسی میشمارند، مسلمانان دچار تبعیض و حقکشی و حتّی فشار و سرکوب قرار میگیرند و صریحاً به جرم پایبندی به اسلام محکوم میشوند. آنچه در هفتههای اخیر در فرانسه و بعضی دیگر از کشورهای اروپایی «جنگ روسری» نامیده شد، در واقع مبارزهی سراسیمه و ناشیانهیی از سوی سردمداران فرهنگ غربی با پدیدههایی است که آنان آن را جهش برقی از فرهنگ اسلام و نشانهی نفوذ روزافزون اسلام تلقی میکنند و در مقابله با آن به قدری صبر و متانت را از دست میدهند که یکباره رؤسای کشور به مبارزهجویی در برابر چند دختربچهی متعبد و چند خانوادهی مقید مسلمان ظاهر میشوند! اینها همانهایند که فریاد دفاع ریاکارانهشان از آزادیها و تمایلات فردی، گوش دنیا را کر کرده است! وقتی اعتراض علیه نویسندهیی است که وقیحانه به مقدسات یک میلیارد مسلمان دشنام داده، آنان طرفدار آزادی بیان و عقیدهی فردی میشوند؛ اما وقتی سخن از زن یا دختربچهی مسلمانی است که میخواهد بر طبق عقیدهی مذهبی خود لباس بپوشد، دیگر آزادی فردی از یاد میرود و همه چیز رنگ دیگری مییابد و هرگونه حرکت ضد اخلاقی و ضد آزادیها و حقوق فردی، نام مبارزه با ارتجاع میگیرد! اف باد بر ریاکاران دروغگو و منافق! در بسیاری از کشورهای اروپایی، اقلیت مسلمان مورد آزار و تبعیض و تحقیر قرار میگیرد؛ اما آنها که در همهی امور کشورهای دیگر زیر عنوان دفاع از حقوق بشر دخالت میکنند و حتّی از تحریک انگیزههای قومی و مذهبی در مواردی که لازم بدانند، ابا نمیکنند، کمترین اشارهیی به حق تضییعشدهی این مظلومان نکرده، با سکوت و احیاناً عمل خود، به ستمی که بر مسلمین میرود، مهر تأیید میزنند. در برخی کشورهای آسیایی هم اقلیتهای بزرگ مسلمان دچار همین سرنوشتند . مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1366/04/12 عنوان فیش :پرداخت دیرهنگام مدعیان آزادی به حق انتخاب زنان کلیدواژه(ها) : تاریخ جنگ جهانی اول, دموکراسی غربی, آزادی در اسلام, حقوق زنان در غرب نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : دنیائی که امروز مدعی آزادی و دموکراسی است و برای افراد جامعه حق انتخاب در تعیین نظام و رهبران نظام قائل است، خیلی دیر به این فکر افتاده و آنوقتی هم که به آحاد مردم این حق را اعطا کرده است، به صورت ناقص اعطا کرده و عرض کردیم که تا اوایل این قرن نصف جمعیت این جوامع - یعنی زنان - دارای حق انتخاب نبودند و داخل صحنهی سیاست به حساب نمیآمدند و بتدریج از اواخر جنگ بینالملل اول برای زنها حق انتخاب داده شد، آن هم در بعضی از کشورها، آن هم برای سنین بالاتر از سی سال یا سی و پنج سال و بتدریج تا این چند سال قبل دنیا به این نتیجه رسید - دنیای دموکراسی و غرب - که برای زنان هم در سنین جوانی، هجده سالگی، بیست سالگی حق رأی و حق انتخاب باشد. و تازه در همین دنیای غرب اگر بخواهیم مسئلهی حق انتخاب مردم را بشکافیم و تحلیل کنیم، خواهیم دید که به معنای حقیقی همان انتخاب کنندگان و رأی دهندگان هم مقهور یک سلسله عوامل خارج از اختیار خودشان هستند و اگر بدقت نظر کنیم، خواهیم دید که در واقع حق رأی و حق انتخاب برای عامهی مردم و اکثر مردم - چه زن و چه مرد - همین حالا در قشر عظیمی از عالم وجود ندارد. دنیای دموکراسی اینجور بود؛ دنیاهای استبدادی، آن نظامهائی که به شکلهای قرون وسطائی و ارتجاعی اداره میشوند، آن کشورهائی که در آنها انتخابات فقط شکل صوری و ظاهری دارد و بخش بسیار ناچیزی از ملتها در انتخابات شرکت میکنند، آن هم با انواع و اقسام جاذبههای مادی و امثال آنها یا دنیای کمونیستی، در اینها حتی همین اندازهای که امروز در غرب دموکراسی و آزادی برای رأی دادن وجود دارد، در آن دنیاها وجود ندارد. در حالی که به اسلام که برمیگردیم، میبینیم اسلام برای آحاد مردم حق رأی، حق انتخاب، حق تصمیمگیری، حق اظهارنظر در مسائل سیاسی و مسائل زندگی را قرار داده. البته نوع آزادی در اسلام، نوع انتخاب افراد در اسلام با آنچه در غرب امروز وجود دارد متفاوت است؛ اما حقیقتاً آزادی است و اگر با معیار دقیق بسنجیم، آزادی در اینجاست و در آنجا نیست. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1366/03/22 عنوان فیش :پرداخت دیرهنگام مدعیان دموکراسی به حق رأی زنان کلیدواژه(ها) : شرکت در انتخابات, دموکراسی غربی, دموکراسی حقیقی, تاریخ غرب نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در این حق، یعنی حق رأی دادن، حق انتخاب کردن، یعنی آزادی سیاسی در بزرگترین و مؤثرترین شکلش هیچ محدودیتی نیست. زنها هم همین جور رأی میدادند و رأی میدهند و صاحب سهمی در این آزادی عمومی هستند. جوانان هم همین طور، حتی نوجوانان هم اگر به حد بلوغ رسیدند، همین طور. نژادهای مختلف تفاوتی ندارند، مذهبهای مختلف تفاوتی ندارند، حق رأی در جمهوری اسلامی مخصوص مسلمانان نیست، مخصوص یک عدهای از مسلمانان، یک مذهب خاص نیست، مال همه است. رأی در مجلس شورای اسلامی و قانونگذاری مخصوص مسلمین نیست. غیر مسلمانها هم نماینده انتخاب میکنند و حق رأی دارند. ببینید هیچ امتیازی در صدر اسلام هم نبود، در جمهوری اسلامی هم نیست و جالب است برای شما که بگویم اروپا و دنیای غرب، دنیای دموکراسی که این همه زباندرازی نسبت به اسلام کردند، به این امور و به این اصول بسیار دیر رسیدند. حق رأی برای زن تا اوایل این قرنی که الان درش هستیم، در اروپا وجود نداشت. البته حق رأی کلاً برای جوامع اروپائی وجود نداشت، حتی بعد از رنسانس و نهضت صنعتی و علمی در اروپا. بعد از انقلاب فرانسه در اواخر قرن هجدهم تدریجاً حق داده شد به کارگران و زحمتکشان، یعنی مردم، تودهی مردم، آحاد مردم که رأی بدهند و انتخاب بکنند. بعد هم بتدریج در بعضی جاهای اروپا این رأی داده شد. در کشورهای اروپائی و در آمریکا، پس از جنگ اول جهانی به زنها حق رأی داده شد؛ یعنی تا 1918 پایان جنگ جهانی اول در آمریکائی که دم از آزادی و دفاع از حقوق زن و اینها میزنند و در اروپا، حق رأی به زنها داده نمیشد و زنها حق انتخاب کردن نداشتند و تازه بعد از 1918 که حق رأی به زنها داده شد، به زنهای بالاتر از سی سال حق رأی داده شد. در فاصلهی بین دو جنگ جهانی در بسیاری از کشورهای اروپائی از جمله در فرانسه، در ایتالیا و همچنین در ژاپن زنها حق رأی نداشتند. تا پیش از سال 1940 در آمریکای لاتین در هیچ کشوری زنها حق رأی نداشتند. در آنجاهائی هم که حق رأی به زنها داده شد، به زنهای سی سال به بالا، بعد از مدتی زنهای بیست و یک سال به بالا؛ و این اواخر، در همین ده سال اخیر، در بعضی از کشورهای دنیا حق رأی را به هجده سالگی رساندند، ولی شما ببینید در جمهوری اسلامی بلوغ ملاک قرار گرفته؛ یعنی در شانزده سالگی، وقتی پانزده سالگی تمام شد، حق رأی برای همه وجود دارد، هر کسی میتواند. در حالی که در اروپا و در آمریکا و در دنیای صنعتی غرب با این همه ادعاهائی که نسبت به آزادی بشر و آزادی حقوق و آزاداندیشی و مسائل زن و این چیزها دارند، به جوانان هجده ساله، نوزده ساله، بیست ساله سالهای متمادی، تا همین چند سال قبل از این، حق رأی داده نمیشد، به آنها اعتنا نمیشد، اما اسلام چرا، به اینها احترام میکند، اعتنا میکند و بتدریج به نظر اسلام دارند اینها نزدیک میشوند. یک طرز فکر پیشرفتهی بسیار مدرن و قابل دفاع در نظام اسلامی برای حق رأی مردم و فعالیتهای سیاسی وجود دارد. البته فعالیتهای سیاسی فقط حق رأی نیست، این بزرگترین و مهمترینش بود. مربوط به :بیانات در اولین کنگره بینالمللی نهجالبلاغه - 1360/02/29 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : در دنیای جدید دموكراسی یعنی خواست مردم و قبول و اذعان اكثریت مردم ملاك و منشاء حكومت شمرده میشود، اما كیست كه نداند كه دهها وسیلهی غیر شرافتمندانه بهكار گرفته میشود تا خواست مردم آنچنان كه زورمداران و قدرتطلبان میخواهند هدایت بشود؛ بنابراین میتوان در یك جمله گفت كه در فرهنگ رایج انسانی از آغاز تا امروز و از امروز تا آن زمانی كه فرهنگ علوی و فرهنگ نهجالبلاغه بتواند بر زندگی انسانها پرتوافكن بشود منشاء حاكمیت را اقتدار و زور دانسته و لاغیر. |