keyword/content
1395/08/12
1395/08/12
1394/06/25
1394/06/18
1394/02/26
1392/12/15
1392/07/17
1392/03/18
1392/02/09
1392/02/09
1391/11/10
1391/04/04
1391/02/13
1390/11/21
1390/11/19
1390/05/16
1390/04/09
1390/02/14
1390/01/01
1389/06/14
1389/04/19
1388/10/19
1387/02/14
1386/09/05
1385/07/04
1385/06/23
1383/12/27
1383/10/19
1383/10/19
1383/04/01
1382/06/29
1382/05/08
1381/12/13
1381/09/01
1380/11/23
1377/08/12
1377/08/12
1375/11/21
1373/01/01
1372/12/22
1370/11/30
1370/11/30
1370/03/13
1369/12/11
1369/08/05
1369/06/29
1369/03/10
1369/02/07
1368/12/22
1368/11/19
1368/10/13

در ۲۸ مرداد هم محمّدرضا از ایران فرار کرد؛ انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها دست به دست هم دادند، مخفیانه آمدند داخل، از سفارتهای گوناگون استفاده کردند، پناه گرفتند، عوامل خودشان را تجهیز کردند، آماده کردند، از غفلت آن روز مردم استفاده کردند، دومرتبه محمّدرضا را برگرداندند و همان برگرداندن بود که ۲۵ سال تسمه از گُرده‌ی این ملّت کشید و پدر این مردم را درآورد. اینها میخواستند این کار را دوباره انجام بدهند، [امّا] امام جلوی این را گرفت، سد کرد، ملّت ایران را بیدار کرد و ملّت ایران بیدار شدند.

سفارش من به جوانها این است که با چشم باز نگاه کنید، با بصیرت نگاه کنید، هر حرفی را از هر گوینده‌ای نپذیرید. مبدأ حرکت و مبدأ انقلاب، امام بزرگوار است، حرف او را حجّت بدانید؛ نگاه کنید ببینید امام چه میگفت. نگویند اگر امام هم امروز بود، این‌جوری عمل میکرد؛ نخیر، این غلط است؛ ما سالهای متمادی با امام بودیم و امام را بهتر از آنها می‌شناسیم. امام اگر امروز بود، همان فریاد ابراهیمی، همان فریاد بت شکن را امروز هم میزد؛ همان فریادی که ملّت را بیدار کرد و به انقلاب رساند.

اگرچنانچه ما بیدار باشیم، امید آنها ناامید خواهد شد. آنها منتظر نشسته‌اند که یک روزی ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران خوابش ببرد؛ منتظر این هستند. وعده میدهند که ده سال بعد، ایران آن ایران نیست و دیگران هم که دیگر کاری نمیکنند! تصوّرشان این است. نباید گذاشت این فکر و این امید شیطانی در دل دشمن پا بگیرد؛ باید آن‌چنان پایه‌های انقلاب و فکر انقلابی در اینجا مستحکم باشد که مُردن و زنده بودن این و آن و زید و عمرو، تأثیری در حرکت انقلابی این کشور نگذارد؛ این وظیفه‌ی اساسی نخبگان سپاه و همه‌ی نخبگان انقلابی این کشور است.

یک جمله راجع به رژیم صهیونیستی عرض بکنیم؛ بعد از اتمام این مذاکراتِ هسته‌ای، شنیدم صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه‌ی ایران آسوده‌ایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را میکنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه‌ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیست‌ها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شده‌اند، میدانند دشمن کیست؛ حالا دولتها و بوقهای تبلیغاتی و مانند اینها میخواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، [امّا] به جایی نمیرسد. ملّتها -ملّتهای مسلمان، بخصوص ملّتهای منطقه- حواسشان جمع است و میدانند. خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم [وضع‌] آمریکا.

خوشبختانه ملّتهای منطقه بیدار شده‌اند؛ بله، بیداری اسلامی را موقّتاً سرکوب کردند لکن بیداری، سرکوب‌شدنی نیست؛ بصیرت، سرکوب‌شدنی نیست. ملّت ایران بیدار است، بسیاری از ملّتهای منطقه آگاه و بیدارند و امّت اسلامی هم بحمدالله در حال بیداری است؛ البتّه دشمنان تسلّط [پیدا] میکنند - لِلباطِلِ جَولَة -(۶) باطل جَوَلانی میدهد. وظیفه‌ای که ما امروز در قبال یادبود بعثت پیغمبر داریم اینها است؛ باید توجّه داشته باشیم رسالت امّت اسلامی را فراموش نکنیم و نیروی امّت اسلامی را نادیده نگیریم. خوشبختانه نیروی امّت اسلامی نیروی بسیار زیادی است؛ دلیل واضحش هم این است که سالهای متمادی است دارند سعی میکنند با همه‌ی قوا نیروی بیداری و مقاومت در منطقه را سرکوب کنند و نتوانسته‌اند؛ با جمهوری اسلامی که محور این بیداری بود، ۳۵ سال است مبارزه میکنند؛ بحمدالله شکست خورده‌اند و بعد از این هم شکست خواهند خورد.

نكته‌ی بعدی در مورد واقعیتهای جهانی و اوضاع جهانی، بیداری ملتها است؛ حالا ما گفتیم بیداری اسلامی در منطقه‌ی شمال آفریقا و منطقه‌ی عربی، علیه این تعبیر جبهه‌گیری شد كه نه، این بیداری اسلامی نیست، ربطی به اسلام ندارد؛ معلوم شد كه چرا، كاملاً ربط به اسلام دارد؛ خب، حالا به‌حسب ظاهر [آن را] خاموش كردند اما خاموش شدنی نیست. وقتی احساس وظیفه‌ی اسلامی در یك ملتی به‌وجود آمد، احساس هویت اسلامی وقتی در یك ملتی به‌وجود آمد، به این آسانی‌ها نمیشود این را از بین برد؛ حالا گیرم یك دولتی سركوب بشود یا بركنار بشود - یا با كودتا، یا با هر عارضه‌ی دیگری - لكن آن روحی كه در مردم به‌وجود می‌آید، آن خودباوری و خودبازیابی هویت اسلامی، این به این آسانی‌ها از بین نخواهد رفت و از بین هم نرفته است. امروز در همان مناطقی و در همان كشورهایی كه بیداری اسلامی به‌وجود آمده بود، همچنان مثل دیگ جوشانی در حال غَلَیان است؛ این‌جور نیست كه این بیداری از بین رفته باشد. این هم یكی از واقعیتهای دنیا است؛ استقامت اسلامی اوج گرفته.

این حوادثی كه دو سال پیش در منطقه‌ی ما پیش آمد، حوادث بسیار مهمّی بود؛ می‌بینید غربی‌ها چه عكس‌العملی در مقابل آن نشان دادند. حوادث مصر، حوادث منطقه‌ی شمال آفریقا، حوادث این طرف، حوادث بسیار مهمّی بود؛ این بیدار شدن ملّتها با دست‌خالی، ایستادن در مقابل تحقیری كه غرب و بخصوص آمریكا به وسیله‌ی عُمّال خودشان بر آنها تحمیل كرده بودند، حادثه‌ی بسیار بزرگی بود؛ البتّه تمام نشده؛ خیال میكنند كه آن را سركوب كردند، به نظر ما سركوب نشده؛ یك پیچ تاریخی بود كه منطقه در حال عبور از این پیچ تاریخی است؛ هنوز سرنوشت آن نهایی نشده؛ خود غربی‌ها هم میدانند، در تفسیرهای آنها هم همین هست؛ هنوز نگرانند، نمیدانند در منطقه چه دارد میگذرد. این به بركت قیام ملّت ایران و تشكیل نظام جمهوری اسلامی و به بركت انقلاب اسلامی بود كه بشارت‌دهنده‌ی ظهور یك قدرت ملّیِ عمیقِ مؤمنِ پابرجایِ بااستعدادِ روبه‌رشد و اعتلا - یك چنین قدرتی - بود.

امروز اتحاد و اتفاق بین مسلمانان، یك فریضه‌ی فوری است. ببینید از جنگ و اختلاف چه مفاسدی به وجود می‌آید؛ ببینید در دنیای اسلام، تروریسم كور به بهانه‌ی اختلافات مذهبی، چه فجایعی به راه می‌اندازد؛ ببینید با این اختلافاتی كه بین ما مسلمانان به وجود آوردند، رژیم صهیونیستی غاصب چه نفس راحتی میكشد. هر وقتی كشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی بخواهند به هم نزدیك شوند، یك توطئه‌ای درست میكنند، یك حادثه‌ای به وجود می‌آورند. اینها باید چشم ما را باز كند، اینها باید ملتهای مسلمان را بیدار كند، اینها باید چهره‌ی رؤسا و حاكمان بااخلاص را از حاكمان دست‌نشانده‌ی دشمنان ممتاز كند. اینجا صحنه‌ی امتحان است.

دومین نکته، لزوم ترسیم هدف بلندمدت برای بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان است؛ نقطه‌‌ی متعالی و والائی که بیداری ملتها را باید سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائی این نقطه است که میتوان نقشه‌‌ی راه را ترسیم کرد و هدفهای میانی و نزدیک را در آن مشخص نمود.

دومین نکته، لزوم ترسیم هدف بلندمدت برای بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان است؛ نقطه‌‌ی متعالی و والائی که بیداری ملتها را باید سمت و سو دهد و آنان را به آن نقطه برساند. با شناسائی این نقطه است که میتوان نقشه‌‌ی راه را ترسیم کرد و هدفهای میانی و نزدیک را در آن مشخص نمود.

بیداری اسلامی یک حقیقتی است که اتفاق افتاده است. بعد از دهها سال متمادی تسلط دشمنان اسلام و دشمنان مسلمین بر جوامع اسلامی، چه به شکل استعمار مستقیم، چه به شکل استعمار جدید و استعمار غیر مستقیم، چه به صورت سلطه‌ی فرهنگی یا سلطه‌ی اقتصادی یا سلطه‌ی سیاسی؛ بعد از سالهای متمادی که ملتهای مسلمان فشرده شدند در زیر این فشارهای عظیم سلطه‌ی غربی و دولتهای اروپائی و آمریکائی بر کشورهاشان، بتدریج هسته‌ی بیداری، یقظه‌ی اسلامی رشد کرده، ثبت شده است و دارد خود را نشان میدهد. مردم دنیای اسلام امروز احساس میکنند که وسیله‌ی عزتشان، وسیله‌ی سربلندی‌شان، وسیله‌ی استقلالشان، اسلام است. به برکت اسلام، همه‌ی آرزوهای ملیِ یک ملت در دنیای اسلام میتواند برآورده شود. ملتهای اسلامی به برکت اسلام میتوانند در مقابل تسلط غرب، در مقابل تکبر دولتهای غربی، در مقابل سلطه‌ی ظالمانه‌ی دولتهای غربی، در مقابل استثمار و استکبار دولتهای غربی بایستند.
و غرب مجبور به عقب‌نشینی است؛ امروز شما این تجربه را در دنیای اسلام مشاهده میکنید. سی و چند سال قبل این مسئله در ایران اتفاق افتاد؛ امروز هم در دنیای اسلام، در شمال آفریقا، این را مشاهده میکنید. قدمها به سمت پیروزی است. البته مشکلات هست؛ لیکن اگر ما بیدار باشیم، مشکلات نمیتواند جلوی راه ما سد ایجاد کند. قرآن میفرماید: «لن یضرّوکم الّا اذی». بله، اذیت میکنند، آزار میکنند، مشکل درست میکنند؛ اما اگر ما عازم باشیم، به خدا توکل داشته باشیم، تصمیم بر حرکت داشته باشیم، نمیتوانند جلوی راه ما سد ایجاد کنند.
امروز ملتهای اسلامی بیدار شده‌اند؛ احساس میکنند میتوانند به برکت اسلام، در مقابل دشمنان دنیای اسلام، در مقابل شبکه‌ی فاسد صهیونیستی که بر سیاستهای دول غربی مسلط است، حرف خود را به کرسی بنشانند. این پیروزی‌ها خیلی ارزش دارد. «وعدکم اللّه مغانم کثیرة تأخذونها فعجّل لکم هذه» - این بخشی از وعده‌ی الهی است که تحقق پیدا کرد - «و کفّ ایدی النّاس عنکم و لتکون ءایة للمؤمنین و یهدیکم صراطا مستقیما». هر پیروزی‌ای که یک ملت در مقابله‌ی با دشمنان و تبلیغات و روشها و شیوه‌های خباثت‌آلود آنها پیدا میکند، یک بشارت الهی است، یک آیت الهی است، یک نشانه‌ی الهی است - «و لتکون آیة» - که اگر حرکت کردید، به نتیجه خواهید رسید.
امروز دنیای اسلام با توطئه‌های دشمنان مواجه است. من به شما برادران و خواهران عزیز - چه ایرانی و چه غیر ایرانی - عرض بکنم: امروز مهمترین دستاویز دشمن برای مقابله‌ی با بیداری اسلامی، ایجاد اختلاف است. مسلمان را در مقابل مسلمان قرار دادن، مسلمان را به دست مسلمان از بین بردن، اینها را به هم مشغول کردن؛ چه چیزی بهتر از این برای دشمنان استقلال اسلامی که مسلمانان را به هم مشغول کنند؟ از روز اوّلی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، سیاست ایجاد اختلاف در میان ملت ما و کشور ما دنبال شد؛ اما جمهوری اسلامی با قاطعیتِ کامل در مقابل این مسئله ایستاد. در سطح بین‌الملل اسلامی هم اختلافات مذهبی را مطرح کردند، اما جمهوری اسلامی پرچم اتحاد اسلامی را برافراشت. ما اعلام کردیم، امام بزرگوار ما بارها این را گفتند، و ملت ایران در زمان ایشان و بعد از ایشان تکرار و تأکید کردند که ما معتقد به برادری اسلامی هستیم.
ما هر شکافی بین مسلمانان را رد میکنیم؛ این درست نقطه‌ی مقابل عوامل دشمنان است که از هر پدیده‌ی کوچکی برای ایجاد اختلاف بین مسلمانان استفاده میکنند. اگر شما نگاه کنید، می‌بینید امروز سیاست دشمنان بیداری اسلامی در کشورهای شمال آفریقا هم، ایجاد اختلاف است. سیاست استکبار همین است؛ اینها را به جان هم بیندازند، اینها را در مقابل هم قرار دهند.
علاج این بیماری، احساس اتحاد بین مسلمین است؛ ملتهای مسلمان باید با هم متحد شوند. در داخل هر کشور، گروههای مختلف، مذاهب مختلف، جناحهای مختلف، باید دست به دست هم بدهند؛ اختلافات فکری و عقیدتی و سیاسی و سلیقه‌ای و جناحی را بر حرکتهای اساسیِ خودشان حاکم نکنند، تا بتوانند در مقابل دشمن بایستند؛ امروز راه، فقط این است. با انواع حیل دارند تلاش میکنند ایجاد اختلاف کنند؛ می‌بینید شما. وقتی مسلمانها سرشان به اختلاف با یکدیگر مشغول شد، مسئله‌ی فلسطین در حاشیه قرار میگیرد؛ ایستادگی در مقابل زیاده‌خواهی آمریکا و غرب، در حاشیه قرار میگیرد؛ آنها امکان پیدا میکنند که نقشه‌های خودشان را عمل کنند.

امروز دنیای اسلام به این درسها نیاز دارد. برای گسترش این درسها، بهترین وسیله، بهترین کتاب، خود قرآن کریم است. لذا هرچه ما بتوانیم در میان ملتها، در میان ملت خودمان، در میان ملتهای مسلمان، انس با قرآن را که با تدبر همراه باشد، با قبول و باور وعده‌ی الهی همراه باشد، منتشر کنیم و گسترش بدهیم، به بیداری ملتها کمک کرده‌ایم؛ این یک وظیفه است.

دنیا دنیائی است که ملتها باید خود را نشان بدهند. ملتها از کنار کشیدن، از بیکار ماندن، از چشم به این و آن دوختن، به جائی نخواهند رسید. ملتها با هوشیاری، با در میدان بودن، با خود را و ظرفیتهای خود را به میدان آوردن، میتوانند موفقیت کسب کنند. امروز دنیا اینجوری است، همیشه همین جور بوده است؛ منتها امروز این بیداری در میان ملتها بیشتر پیدا شده است. یک ملت بزرگ با یک تاریخ کهن، گاهی اوقات با یک میراث علمیِ برجسته، وقتی از حال خود غافل میشود، وارد میدان نیست، تلاشی نمیکند، ناگهان می‌بینید میرود در ردیف یک ملت عقب‌افتاده‌ی بی‌سابقه‌ی بی‌میراثِ بی‌ریشه.

خب، مسلمانها بعد از او سستی‌هائی به‌خرج دادند، ضربه زدند؛ ما مسلمانها به دست خودمان خودمان را عقب انداختیم. حالا هم به دست خودمان باز دنبال او حرکت کنیم، پیش برویم. امروز امت اسلامی احتیاج به اتحاد دارد، احتیاج به تراحم دارد، احتیاج به تعارف دارد. امروز با این قیامهائی که در دنیای اسلام و در جهان عرب به وجود آمده است، این بیداری ملتها، این حضور ملتها در صحنه، این عقب‌نشینی‌های پی‌درپی آمریکا و دستگاه‌های استکباری، این ضعف روزافزون رژیم صهیونیستی، اینها برای ما مسلمانها فرصت است؛ برای امت اسلامی فرصت است. به خودمان بیائیم، درس بگیریم و شکی نیست که ان‌شاءاللَّه با همت امت اسلامی و بزرگان، روشنفکران، نخبگان علمی، سیاسی، دینی، این حرکت ادامه پیدا خواهد کرد و دنیای اسلام روزِ عزت خود را ان‌شاءاللَّه بار دیگر خواهد دید.

وقتی ملتها بیدار شدند، این بیداری به دنبال خودش، به طور خودکار تحرکاتی را می‌آورد؛ منتها سرعت و بُطئ دارد. این حرکتها میتواند حرکتهای سریع و کارآمد و خوبی باشد که از متوسط سرعت دنیا پیشی بگیرد، میتواند حرکتهای بطیئی باشد که باز به دیگران نرسیم؛ چون دیگران هم که بیکار نیستند. ما داریم کار میکنیم، تلاش میکنیم، همت میکنیم، میسازیم. مگر دیگران این کار را نمیکنند؟ دیگران هم در جبهه‌ی مقابل ما دارند همت میکنند، میسازند، تلاش میکنند. ما باید کاری کنیم که سرجمع تلاشهای ما شتابی به ما بدهد که از شتاب جبهه‌ی مقابلمان بیشتر باشد؛ آن وقت میتوانیم به آینده امیدوار باشیم.

واقعاً ابعاد آنچه که در مصر و در تونس و در یمن و در بعضی از مناطق دیگر دارد اتفاق می‌افتد، الان قابل محاسبه نیست؛ ابعاد این خیلی عظیم است. این آوردن نامبارک مصر توی قفس و وارد دادگاه کردن، اصلاً یک حادثه‌ی پرمعنای عجیبی است. مسئله فقط مسئله‌ی اینکه یک رژیمی رفت یا یک قدرتی رفت و یکی دیگر جایش می‌آید، نیست؛ از این خیلی عمیق‌تر است. امروز رژیم اشغالگر قدس محاصره است در بین کشورهائی که برای مقابله‌ی با او انگیزه دارند. حوادث، حوادث عجیبی است. البته مرتب دارند تلاش میکنند برای اینکه بر امواج بحران در این منطقه سوار شوند و بیداری را به نحوی کنترل کنند؛ اما نتوانستند و ان‌شاءالله به برکت بیداری ملتها نخواهند توانست؛ کمااینکه حالا همین شعارهای اسلامی‌ای که در مصر داده شد، باز مجدداً خواب اینها را پریشان کرد.

البته امروز قدرتهای مستکبر غربی جان‌سختی به خرج میدهند؛ نمیخواهند در مقابل این واقعیت بزرگ و غیرقابل انکار تسلیم شوند که ملتهای منطقه بیدار شدند، ملتهای منطقه به اسلام برگشته‌اند؛ لیکن حقیقت همین است. نفس اسلامی در کشورهای مسلمان دمیده شده است. وابستگان و حکام دست‌نشانده‌ی آمریکا و غرب با این ملتها کاری کردند که این ملتها احساس کردند که جز قیام، جز حرکت عظیم عمومی، جز انقلاب، راهی در مقابل آنها نیست؛ لذا قدم در این راه گذاشتند و دارند پیش میروند. این حرکتها یقیناً به نتیجه خواهد رسید.
البته غربی‌ها خیلی تلاش میکنند. امروز همه‌ی دستگاه‌های تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی آمریکا و بعضی از مزدورانشان در این منطقه به کار افتاده است تا این انقلابهای مردمی را، این قیامهای بزرگ را از مسیر اصلی منحرف کنند؛ جنبه‌ی اسلامی آن را مخفی کنند، مکتوم کنند، انکار کنند؛ کسانی را پیدا کنند که با فریب مردم بر سر کار بیایند و همه‌ی معادله‌ها را باز دوباره به نفع غرب برگردانند. این تلاشها را دارند میکنند، لیکن فایده‌ای ندارد؛ ملتها بیدار شده‌اند. وقتی ملتی بیدار شد، وقتی ملتی وارد عرصه شد، جان خود را کف دست گرفت و آمد، دیگر نمیشود او را برگرداند، نمیشود او را فریب داد. ما امیدواریم این مسیر دشوار ملتهای مسلمانِ قیام کرده و آنهائی که این زمینه در آنها هست، ان‌شاءالله ادامه پیدا کند و این مسیر هرچه کوتاه‌تر شود. نتیجه قطعی است؛ راه ممکن است طولانی باشد، ممکن است کوتاه باشد.
امروز آمریکائی‌ها به کمک صهیونیستها، به کمک برخی از همپیمانان و مزدوران خودشان در منطقه تلاش میکنند این انقلابها را منحرف کنند، بر اینها مسلط شوند، بر روی امواج اینها سوار شوند؛ لیکن فایده‌ای ندارد. البته برای ملتها دردسر درست میکنند - این دردسرها طبیعی است - اختلاف ایجاد میکنند؛ ما همه‌ی این چیزها را تجربه کرده‌ایم. در انقلاب ما هم اختلاف ایجاد کردند، نفوذ پیدا کردند، اقوام را به جان هم انداختند، درگیری‌های داخلی درست کردند، یک دشمن خارجی را تحریک کردند که به ما حمله‌ی نظامی کند، لشکرکشی کند؛ اینها همه اتفاق افتاد، اما ملت ایستاد، راه را با قدرت ادامه داد، بر همه‌ی اینها فائق آمد، بعد از این هم فائق خواهد آمد. بنابراین، این مشکلات هست.
امروز مشاهده میکنید در مصر، در جاهای دیگر، اختلافات داخلی ایجاد میکنند، درگیری ایجاد میکنند، یقیناً سلسله‌ی ترورها و فتنه‌انگیزی‌ها را به راه خواهند انداخت. علاج عبارت است از همین بیداری مردم، بیداری نخبگان؛ نخبگان علمی، نخبگان سیاسی، مسئولان دلسوز و علاقه‌مند به سرنوشت کشور. اینها باید بیدار باشند، مراقبت کنند و ان‌شاءالله کار به بهترین وجهی ادامه پیدا خواهد کرد. این همان ادامه‌ی بعثت پیغمبر و حرکت نبوی است که امروز به این شکل دارد خود را نشان میدهد.
ملتهای مظلوم دنبال کرامت خودشان هستند؛ همان عزت و کرامتی که یکی از پایه‌های دعوت پیغمبر بود. در طول سالهای متمادی، دشمنان و مستکبران و اشغالگران و مداخله‌گران، ملتهای ما را استثمار کردند؛ در عین حال آنها را تحقیر کردند، ذلیل کردند.

من به شما عرض بکنم؛ فقط این نیست که در کشورهای شمال آفریقا و منطقه‌ی غرب آسیا که امروز ما در آنجا قرار داریم، حرکات بیداری‌ای به وجود آمده باشد؛ این حرکت بیداری تا قلب اروپا خواهد رفت. آن روزی پیش خواهد آمد که همین ملتهای اروپائی علیه سیاستمداران و زمامداران و قدرتمندانی که آنها را یکسره تسلیم سیاستهای فرهنگی و اقتصادی آمریکا و صهیونیسم کردند، قیام خواهند کرد. این بیداری، حتمی است. حرکت ملت ایران، امتداد و عمقش اینهاست؛ حرکت عظیمی است.

آنچه که من به طور قاطع عرض میکنم، این است که به توفیق پروردگار یک حرکت جدیدی در این منطقه آغاز شده است. این حرکت، حرکت ملتهاست؛ حرکت امت اسلامی است؛ حرکت با شعار اسلام است؛ حرکت به سمت اهداف اسلامی است؛ نشان‌دهنده‌ی بیداری عمومی ملتهاست و طبق وعده‌ی الهی، این حرکت قطعاً و یقیناً به پیروزی خواهد رسید. ملت ایران سرافراز است، مفتخر است و خرسند است که آغازکننده‌ی این راه بوده است و ایستادگی و استقامت کرده است. نسل جوانِ امروز که روی کار آمدند، انقلاب را ندیدند؛ اما از انقلابیونِ آن روز اگر محکمتر نباشند، کمتر نیستند.

حالا یک ملتی اراده میکند و تصمیمی میگیرد که روی پای خود بایستد، از استعداد خود استفاده کند، خوشبختانه این زمینه‌ها هم به یک شکلی برای او فراهم است- ملت ما اینجوری است- شاید بعضی از ملتهای‌ دیگر باشند که اگر چنانچه آنها تصمیم میگرفتند در مسئله‌ی علم روی پای خودشان بایستند، نمیتوانستند؛ چون نه آن پیشینه‌ی تاریخی را داشتند، نه آن استعداد بومی و منطقه‌ای و ذاتی خودشان را داشتند. کشور ما بحمداللَّه اینها را دارد. انقلاب هم شد، حرکت عظیمی هم انجام گرفت، بیداری‌ای‌ به وجود آمد، احساس توانائی‌ای به وجود آمد، یک حرکت مهمی شروع شد، که خوب، پیشرفتهای فراوانی هم داشته. ما باید قبول کنیم و اعتراف کنیم که این حرکت در آغاز خود است. ما اول راهیم.

«جاء الحقّ و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا». باطل یعنی آن چیزی که برخلاف سنت الهی در آفرینش است؛ این از بین‌رفتنی است، این زائل شدنی است، این ماندنی نیست. و نشانه‌های این زوال را هم امروز انسان مشاهده می‌کند. انسان به وضع بین‌المللی که نگاه می‌کند، نشانه‌های این زوال را می‌بیند.وضع دنیا عوض شده است؛ ملتها بیدار شده‌اند؛ خوشبختانه این بیداری‌ در ملتهای‌ مسلمان بیشتر است؛ ملتهای مسلمان، حکومتهای مسلمان، اهمیت اسلام و عظمت اسلام و عظمت این تکیه‌گاه مورد اعتماد و قابل اطمینان را دارند درک می‌کنند. امروز بیداری‌ اسلامی در دنیای اسلام موجب شده است که قدرتها دیگر آن توانائی گذشته را نداشته باشند.

تحلیل حوادث جاری کشورمان تحلیلی نیست که از حوادث عالم جدا باشد. حوادث عالم، حوادث منطقه، این‌ها به هم متصل است. بخشی هم مربوط به کشور ماست، که البته آن بخش اصلی و اساسی است. علت هم این است که استکبار لنگی کار خود را از اینجا می‌بیند؛ و این نشان می‌دهد که یک ملت و یک مجموعه‌ی انسانی چه نقشی می‌تواند ایفاء کند. اینی که امام بزرگوار ما هی خطاب می‌کرد به امت اسلام، با توجه به این حقیقت است. یک ملت وقتی بیدار می‌شود، این‌جور می‌تواند همه‌ی محاسبات استکبار را به هم بریزد. کارخانه‌ای که آن‌ها درست کردند، خط تولیدی که برای به ثمر رساندن اهداف استکباریِ خودشان به وجود آوردند، این‌ خط تولید را بیداری‌ یک ملت این‌جور کُند یا متوقف می‌کند. اگر همه‌ی ملتهای‌ مسلمان بیایند توی میدان، چه می‌شود! اگر همه‌ی ملتهای‌ مسلمان همین بصیرت را، همین آمادگی را، همین حضور را پیدا کنند، چه اتفاقی در دنیا می‌افتد! از این می‌ترسند. می‌خواهند صدای من و شما خاموش بشود و به گوش ملتهای دیگر نرسد. می‌خواهند کاری کنند که ملتهای دیگر نفهمند تأثیر بیداری‌ و بصیرت یک ملت در حوادث عالم چقدر است.

مسئله‌ی بزرگ کردن ایران یک مسئله‌ی بنیانی است در تفکر سیاستمداران سلطه در آمریکا؛ حقیقتاً همین‌طور است. قوام آن‌ها به تجاوزطلبی و به سلطه و دست‌اندازی به اینجا و آنجای دنیاست. دولتها را قانع کردند، ملتها را هم ساکت کردند. تنها پرچمی که در مقابل آن‌ها ایستاده است، دولت و ملتِ بدون تفاوت کجاست؟ جمهوری اسلامی. آحاد مردم و دولت، همراه آن‌ها؛ و رئیس‌جمهور، همراه آن‌ها؛ و مسئولین کشور، همراه آن‌ها، بدون تقیه ظلم را نفی می‌کنند، تبعیض را نفی می‌کنند، دست‌اندازی را نفی می‌کنند؛ این خطر بزرگی است برای آن قدرتی که به درون حصارهای ملیِ خودش، خودش را محدود نمی‌کند. چون فریاد این ملت، قیام این ملت برای ملتهای دیگر بیدارکننده است، هشداردهنده است، کمااینکه بوده تا حالا؛ کمااینکه این بیداری‌ به وجود آمده است. خوب، این‌ها احساس خطر می‌کنند. همه‌ی تلاششان را هم گذاشته‌اند، ولی با همه‌ی این‌ها ملت ایران، شما جوانان، شما دانشجویان می‌توانید در مقابل همه‌ی این‌ها بایستید و بر همه‌ی این‌ها غلبه پیدا کنید

دشمنان ملت ایران در همه‌ی میدانها و عرصه‌ها اعتراف می‌کنند که در مقابل ملت ایران کم آورده‌اند. و ملت ایران توانسته است این حرکت بزرگ خود را دنبال بکند. ملتهای‌ دیگر هم به شما نگاه می‌کنند. ملت مظلوم فلسطین، ملت خون داده و مظلوم عراق به شما نگاه می‌کنند. نشاط شما، ایستادگی شما، سربلندی شما، عزم و اراده‌ی شما در روحیه‌ی آن‌ها اثر می‌گذارد. امروز می‌بینید امریکائیها و همدستانشان باز برای اینکه شاید بتوانند خودشان را به مقاصد شومشان نزدیک بکنند، دست زدند به تشکیل کنفرانس پاییزی، که من در روز عید فطر هم اشاره کردم؛ «پاییزی» است؛ خزان‌زده است؛ اسمش رویش است. امیدوارند که بتوانند به این وسیله به دولت جعلیِ غاصب صهیونیست کمکی برسانند؛ جبران شکستهای گذشته را بکنند و برای مسئولان امروز کاخ سیاه آبروئی درست کنند. امروز همه در دنیا و سیاستمداران از پیش، می‌دانند که این کنفرانس- که چند روز دیگر تشکیل خواهد شد- شکست‌خورده است. این به خاطر چیست؟ به خاطر بیداری‌ ملت فلسطین است. و بیداری‌ ملت فلسطین گره خورده است به بیداری ملتهای‌ دیگر، و در رأس آن‌ها، ملت عظیم و بزرگ ایران، شما جوانان مؤمن. حرکت شما، شعار شما، حضور شما، فعالیت شما، در قضایای جهانی به همین نسبت اثر می‌گذارد.

این که می‌گویم عمل به اسلام، این است که ما حرف و وعده‌ی قرآن را قبول داشته باشیم، معنایش این است که وقتی قرآن می‌گوید «و لینصرنّ الله من ینصره انّ الله لقوی عزیز»، این را باور کنیم. اگر نصرت خدا کردید، «لینصرنّ الله»، خدا شما را نصرت می‌کند. «انّ الله غالب علی امره»، این را باور کنیم. این معرفت قرآنی به ما یک چنین باوری را می‌دهد؛ آن وقت ثمره و نتیجه‌اش در بیداری‌ ملتها، در ضعف روزافزون قدرتهای متجاوز و در به هم خوردن برنامه‌ی متجاوزان و مستکبران برای کشورهای مسلمان، اینجاها ظاهر می‌شود.

به وعده‌های الهی که تحقق آن را در روزگار بیداری‌ ملتها شاهدید، اعتماد کنید و توانائیهای خود در عرصه‌ی علم و عمل را قدر بشناسید. آینده از آن شما است و للَّه الامر من قبل و من بعد.

ملتها بیدارند. ما باید بیدار باشیم. جمهوری اسلامی باید بیدار باشد. بیداری‌ ما یک شعار نیست؛ باید حواسمان جمع باشد. در تعیین دولتها، در انتخاب رئیس‌جمهور- که تا زمان برگزاری انتخابات، چند صباح دیگر بیشتر باقی نمانده- و در گزینش کسانی که در صحنه‌ی سیاسی کشور بناست فعالیت کنند، باید حواسمان جمع باشد.

ببینید امروز دنیا در پنجه‌ی خونریز استکبار جهانی در چه وضعیتی است. امروز همان داستان استعمار است، منتها با شیوه‌ی نو. یک روز استعمارِ کهنه بود- استعماری که بعدها اسمش را گذاشتند استعمار کهنه و کهن- می‌رفتند بر کشورها تسلط پیدا می‌کردند؛ مثل هند، مثل الجزائر، مثل خیلی از کشورهای دیگر. با بیداری‌ ملتها این استعمار از بین رفت و دیگر نتوانستند ادامه دهند. البته در سالهای دوران استعمار، ملتها را فشردند و واقعاً رمق آن‌ها را گرفتند؛ ولی به‌هرحال استعمار کهن از بین رفت و جای آن، استعمار نو را آوردند. استعمار نو این بود که در رأس کشورها بیگانگان نمی‌آمدند حکومت کنند؛ مثل دوران استعمارِ قدیم نبود که حاکم انگلیسی برود در هند حکومت کند؛ نه، از خود کشورها کسانی را می‌گماشتند؛ مثل رژیم طاغوت، مثل رضا خان و پسرش، و مثل بسیاری از دولتهای دیگر کشورهای جهان سوم- به قول خودشان- و از جمله کشورهای اسلامی. سالهای متمادی ملتها را فشردند؛ مستبدان را آوردند؛ نظامی‌های کودتاچی را سرکار آوردند و هرطور توانستند، از حضور ملتها مانع شدند. امروز می‌بینند این هم بُردی ندارد؛ لذا راه دیگری را برای تسلط بر کشورها در پیش گرفته‌اند و آن، نفوذ در ملتهاست؛ که این همان چیزی است که من چندی پیش گفتم استعمار فرانو.

امروز دل ملتهای اسلامی پر از نفرت از امریکا و مستکبران است. در همین کشورهایی که ظاهراً بر حکامِ آن کشورها هم تسلط دارند، دل ملتها از این‏ها پُر است؛ منتظر زمانی هستند که بتوانند این را نشان دهند. دوران نظام استکباری- که مبنای آن بر ظلم به ملتها و تسلط بر جان و مال و ناموس و منابع آن‏هاست- به‏سرآمده است. البته ممکن است ملتها دوره‏های سختی را تجربه کنند، اما دوران زورگویی و قلدری در باطن انسانها و در باطن عالم به‏سررسیده؛ بیشتر از این نمی‏توانند. ملتی که می‏تواند نقش ایفا کند، ملتی است که به خودآگاهی برسد و از اراده و ایمان و هوشیاری استفاده کند؛ او میدان را خواهد برد. بیشترین اقبال را در این مورد ملت ایران دارد. ملت ایران، هم بااستعداد است، هم باهوش است، هم مؤمن است و هم تجربه کرده است. ملتهای دیگر تجربه‏ی ملت ما را ندارند.

ما در دوران قبل از انقلاب سالهای متمادی از علم دور ماندیم. یک دوره، دوره‌ی خواب و غفلت مطلق بود؛ یک دوره هم که بیداری‌ و آگاهی به‌طور طبیعی در بین ملتها به وجود آمد، دوره‌ی فریب بود. نمی‌گذاشتند علم به معنای واقعی کلمه وارد کشور شود؛ سرگرم می‌کردند و راه تحقیق را باز نمی‌کردند؛ استعدادها را پرورش نمی‌دادند و تشویق نمی‌کردند. انقلاب آمد این دیوارها و این مرزها و این محدودیتها را برداشت و خودآگاهی علمی به وجود آمد؛ اما این حرکت بدون مدیریت، بدون حرکت و بدون عزم و اراده به جایی نخواهد رسید.

خداوند متعال با اشاره به یکی از ملتهای‌ مؤمن گذشته می‌فرماید: «و ما نقموا منهم الّا ان یؤمنوا باللّه العزیز الحمید»؛ دشمنان، چون آن‌ها را مؤمن یافته بودند- و انسان مؤمن تسلیم زور و استکبار نمی‌شود- به‌خاطر ایمانشان از آن‌ها انتقام می‌گرفتند. ایمان، ایستادگی، مقاومت و خودباوریِ ملت ایران برای دشمن ناگوار است. آن‌ها حکومتهای مطیع و فرمانبر و ملتهای بی‌حال و تسلیم در مقابل زورگویی‌هایشان را می‌پسندند. امروز فریاد اسلام‌خواهیِ ملت ایران که اوّل بار از زبان امام امّت برخاست، ملتها را بیدار کرده و دلها را تکان داده و در منطقه روح بیداری‌ و خودباوری به وجود آورده است. دشمنان از این مسائل نگران و سراسیمه‌اند؛ اما ملت ایران بر این توطئه‌ها پیروز خواهد شد.

در مقابل روحِ سرکش و طغیان‌گری که امروز استکبار دارد، فقط یک عامل وجود دارد که می‌تواند آن را مهار کند و جلوِ این طغیان‌گری را بگیرد و آن، بیداری‌ و اراده‌ی ملتهاست‌. وقتی ملتی بیدار است، حقوق خود را می‌شناسد، دشمن را می‌شناسد، هدف او را می‌داند و تصمیم می‌گیرد در مقابل او بایستد. اینجاست که دیگر کُمیت استکبار و امریکا و همه‌ی تجهیزات نظامی لنگ است. اینجاست که دیگر نمی‌تواند کاری بکند. این همان نکته‌ی اساسی است که انقلاب اسلامی از اوّل روی آن تکیه کرد و نظام اسلامی براساس این پایه‌ی مستحکم، خود را بنا نمود.

یک روز بود که تنها در یک نقطه‌ی دنیا، پرچم امریکا سوزانده و شعار مرگ بر امریکا داده می‌شد؛ اما شما امروز ببینید در چند نقطه دنیا پرچم امریکا سوزانده می‌شود و شعار مرگ بر امریکا داده می‌شود! در خود امریکا پرچم امریکا را آتش زدند؛ این پدیده‌ی مهمّی است. چه عاملی باعث این کار شد؟ آیا جز ایستادگی و استقامت یک ملت شجاع و مؤمن به اهداف و به راه خود توانست این موج را بتدریج سراسری کند؟ این چیزها تدریجی است- دفعی نیست- و آثار آن را در بلند مدّت می‌شود فهمید. بیست و چهار سال است که ما با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنیم؛ اما در تمام این مدت پیش رفتیم و در یک نقطه متوقّف نشدیم. کسانی که سعی می‌کنند دائم آیه‌ی یأس بخوانند و دلها را ناامید کنند، اگر دشمن و عامل دشمن نباشند، غافلند و به قضایا نگاه وسیع ندارند. ما وقتی به قضایا نگاه وسیع می‌کنیم، می‌بینیم امروز جمهوری اسلامی توانسته است در ملتهای‌ مسلمان بیداری‌ ایجاد کند. حالا عدّه‌ای در داخل کشور ما بیایند و شعار برگشتن امریکا را بدهند! این نشانه‌ی نهایت غفلت و ضعف و زبونی و ذلّت‌پذیری در دلهای خود این‌ها نیست؟

در نماز جمعه و در دیدار با شما نمازگزاران عزیز، نمی‌خواهم به تحلیل سیاسی بپردازم؛ بلکه مایلم حقیقت و لُبّ مطلب را برای ملت عزیزمان روشن کنم. دشمنی آن‌ها با ایران اسلامی به خاطر این است که در اینجا بزرگترین ضربه را از اسلام خورده‌اند. این ضربه ممکن بود در کشورهای دیگر هم تکرار شود؛ کمااینکه بیداری‌ در دنیای اسلام، به برکت بیداری مسلمانان در کشور ما به وجود آمد. امروز همین مسأله‌ی بسیار مهمِّ بیداری ملت فلسطین که در حقیقت امریکا و اسرائیل را در بن‌بست کامل قرار داده است، بر اثر بیداری ملت ایران به وجود آمده است، و الّا قبل از آن کسی تصوّر نمی‌کرد که به وسیله‌ی ملت فلسطین بشود کاری کرد که اسرائیل و صهیونیستهای غاصب و امریکا به چالش کشیده شوند. تا این دوره، چنین چیزی اتّفاق نیفتاده است که امروز در فلسطین اشغالی می‌گذرد. بیداری ملتهای‌ مسلمان در کشورهای دیگر هم همین‌طور است.

ملّت عزیز ایران! حماسه‌ی عظیم و پرشکوهِ بیست و دوم بهمن امسال، بار دیگر همت و اراده‌ی شما را در حراست از عزّت انقلابی و شرف ملّی به همه نشان داد؛ دل‌بستگی شما به نظام اسلامی را به نمایش نهاد؛ و عزم راسخ شما را در دفاع از پرچم برافراشته‌ی اسلام تجسّم بخشید.
این حضور آگاهانه و پرمعنا یکبار دیگر قدرت لا یزال الهی را که بیداری‌ ملتها و حضور بهنگامِ آنان، یکی از زیباترین جلوه‌گاههای آن است، به رخ مادّی‌اندیشان و ساده‌نگران عالم کشید.

تمام مشکلاتی که برای افراد یا اجتماعات بشر پیش می‌آید، بر اثر یکی از این دو است: یا عدم بصیرت، یا عدم صبر. یا دچار غفلت می‌شوند، واقعیتها را تشخیص نمی‌دهند، حقایق‌ها را نمی‌فهمند، یا با وجود فهمیدن واقعیّات، از ایستادگی خسته می‌شوند. لذاست که به خاطر یکی از این دو، یا هر دو، تاریخ بشر پُر از محنتهای بزرگ ملتهاست؛ پُر از غلبه‌ی زورگویان عالم بر ملتهای ضعیف‌النّفس و غافل است. دهها سال گاهی صدها سال یک ملت مقهور سیاست یک جهان‌خوار و یک قدرت بزرگ بوده است. چرا؟ مگر این‌ها انسان نبوده‌اند؟ بله، انسان بوده‌اند؛ لیکن یا بصیرت نداشته‌اند، یا اگر بصیرت داشته‌اند، در راه آن آگاهی خود، فاقد صبر لازم را بوده‌اند؛ یعنی یا بیداری نداشته‌اند، یا پایداری نداشته‌اند.

شما امروز وقتی در افق سیاسی جهان نگاه می‏کنید، اگر یک ملت وجود داشته باشد که هیچ سلطه‏ی خارجی بر آن نیست، آن ملت، ملت ایران است. اگر تعدادی ملتها و کشورها با این خصوصیت وجود داشته باشند، باز در رأس آن کشورها، ایران و ملت ایران است. چرا؟ چون به وسیله‏ی این مردم، به وسیله‏ی جوانان این ملت، به وسیله‏ی مسئولان این ملت، به وسیله‏ی رهبران و هدایت‏گران این ملت، بصیرت و صبر از امیر المؤمنین علیه‏السّلام آموخته شد. این دو خصوصیت این قدر مهمّ است! امروز هم در دنیا کسانی که در رأس قدرتهای سیاسی زورگو و مداخله‏گر، یا در رأس کمپانیهای اقتصادی، یا در رأس دستگاه‏های سرطان‏گونه‏ی تبلیغاتی و شبکه‏های عظیم سودجوی تبلیغات قرار گرفته‏اند، از طریق یکی از این دو خصوصیت بر ملتها حکم می‏رانند و زورگویی می‏کنند. یا سعی می‏کنند ملتها را در غفلت نگه دارند و بصیرت آن‏ها را از آن‏ها بگیرند اگر هم نتوانند به طور کلّی از آن‏ها بصیرت را سلب کنند، در یک مورد که یک مسأله‏ی خاص برایشان مهمّ است، سعی می‏کنند بیداری ملتها و بصیرت انسانها را در آن جامعه سلب نمایند یا آن‏ها را دچار بی‏صبری کنند. گاهی یک ملت و یک مجموعه‏ی انسان، در یک راه درست دچار بی‏صبری می‏شوند. این بی‏صبری هم یک امر تلقینی است؛ می‏شود به ملتها تلقین کرد. امروز شما بدانید که در شبکه‏های تبلیغاتی، میلیاردها دلار خرج می‏شود، برای تلقین همین چیزها در ملتها، که آن‏ها را یا از تشخیص درست، یا از صبر صحیح و کامل دور بیندازند و دور کنند. علّتِ اینکه استکبار و در رأس قدرتهای استکباری، رژیم ایالات متّحده‏ی امریکا با انقلاب اسلامی و با جمهوری اسلامی مخالف است، این است که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، یک بیداری جهانی را طرّاحی و زمینه‏سازی کرد. شاید شما شنیده باشید که تحلیلگران بخشهای سیاسی امروز کشور امریکا، در سمینارهای تخصّصی و در جلسات ویژه، این کلمه را بر زبان آورده‏اند که امروز بزرگترین مشکل برای ما «انقلاب اسلامی» است. چرا بزرگترین مشکل است؟ حدّ اکثر این است که ملتی راه خودش را از راه این دولت زورگو جدا کرده است؛ اما مشکل بودنش به خاطر چیست؟ مشکل بودن به‏خاطر این است که استکبار از غفلت ملتها استفاده می‏کند. وقتی نقطه‏ای در دنیا به وجود آمد که بیداری را در جهان پراکنده کرد، ملتها بیدار شدند، به راهی رهنمایی شدند، یک تجربه‏ی عملی به دست آوردند، آن مرکز می‏شود دشمن آن سیاستهایی که می‏خواهند ملتها در خواب و در غفلت بمانند. بله؛ حقیقت همین است. ملت ایران و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی موجب شدند که ملتهای دیگر بیدار شوند. در آن زمانی که این انقلاب عظیم پیش نیامده بود و این ملت این طور رها و آزاد و بانشاط و پرتوان وارد صحنه نشده بود، خیلی از کشورهایی که امروز فریاد اسلام‏خواهی بلند کرده‏اند، فریاد دشمنی با امریکا بلند کرده‏اند و از دخالتهای امریکا در کشورشان بیزار شده‏اند، این طور نبودند؛ سرهایشان را پایین انداخته بودند و زندگی می‏کردند! اگر یک‏وقت هم روشن‏فکر و عالمی در میان آن‏ها پیدا می‏شد و به آن‏ها یک‏کلمه حرفی می‏زد، می‏گفتند: آقا نمی‏شود، فایده‏ای ندارد؛ مگر می‏شود از زیر سلطه‏ی امریکا کسی خودش را نجات دهد؟ می‏گفتند نمی‏شود؛ مأیوس بودند. انقلاب اسلامی ایران این ابر یأس را از افق زندگی و دید ملتها زدود؛ بسیاری از ملتها بیدار و امیدوار شدند و جوانان به سمت اسلام گرایش پیدا کردند. وقتی ملتها به اسلام رو بیاورند، چه ضرری برای استکبار دارد؟ معلوم است؛ اسلام با سلطه‏ی یک قدرت استکباری بر ملت مسلمان مخالف است. اسلام نمی‏گذارد؛ کمااینکه در ایران این طور است.

آیا این اجتماع عظیم میلیونی در روز قدس، عبارت از جمعیت اتوبوسی بود که دولت، مردم را آنجا جمع کرده بود؟! ببینید، چقدر دلهایشان از حقد و کینه پُر است! اگر نبینند، اگر خشمگین نشوند، این عکس‌العمل را نشان نمی‌دهند. این خبرهای دروغ، عکس‌العمل خشم و کینه‌ی آن‌ها از حضور شماست. به فضل پروردگار، به کمک الهی و با دست قدرت خداوند، فردا هم یک‌بار دیگر چشمهای پربغض و دلهای پرکین نسبت به این انقلاب، دچار ناراحتی خواهد شد و خواهد لرزید.
اما به موازات این بیداری‌ و عشق عمومی ملتها به انقلاب و به ملت انقلابی ایران، توطئه‌ی دشمن هم روز به روز بیشتر شده است؛ البته بی‌فایده. اگر بنا بود که توطئه‌ی دشمن اثر کند، باید اثر می‌کرد. می‌بینید که به فضل پروردگار، توطئه‌ی دشمن نتوانسته است مقصود آن‌ها را برآورده کند؛ اما به‌هرحال توطئه می‌کند.

آن عاملی که ملتها را در مقابل قدرتها ضعیف می‌کند، بی‌ارادگی خودِ ملتهاست‌. اگر ملتی با اراده حرکت کند، به خدا متّکی باشد و دستور الهی را اطاعت نماید، هیچ قدرتی نمی‌تواند مویی از سرِ او کم کند. «افّ لکم و لما تعبدون من دون الله.» ابراهیم علیه‌السّلام فرمود: «اف بر شما و بر آن چیزی که جاهلانه عبادتش می‌کنید و در مقابل آن سر فرومی‌آورید.» سیر حرکت ابراهیم علیه‌السّلام به این ترتیب بود که اوّل حرکت تندی انجام داد، تا وجدانها و ذهنها را متوجّه کند. آن‌گاه، با استفاده از آن توجّهی که دلها پیدا کرد، سخنِ حق را در یک جمله به دلها و ذهنهای آن‌ها القاء نمود. بعد از آنکه بیداری‌ در مردم به وجود آمد، نوبت به دشمن رسید تا عکس‌العمل نشان دهد. دشمن کیست؟ همان است که قرآن فرمود: «و یرید الّذین یتّبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما.» کسانی که مستِ شهوت و قدرت و پولند. آن‌ها هستند که می‌خواهند همه‌ی مردم در حال غفلت باشند. همه مست باشند؛ چون آن‌ها مستند! مسئله این است. ملت و رهبر الهی ایران- آن مردی که در راه انبیا حرکت می‌کرد- همین راه را طی نمودند و امروز شما ملاحظه می‌کنید که در دنیا، بیداری‌ به وجود آمده است. این سخن، سخنی اغراق‌آمیز و مبالغه‌آلود نیست؛ بلکه یک حقیقت است. می‌بینید که عکس‌العمل دشمن چگونه است؟! می‌بینید که قدرتهای استکباری و در رأس آن‌ها قدرت استکباری امریکا چگونه به تهدید می‌پردازند و برای تبلیغات علیه ملت ایران و نظام اسلامی پول خرج می‌کنند؟! این عکس‌العمل آن‌هاست. اگر آن‌ها از حرکت عظیم ملت ایران ضربه نخورده بودند عکس‌العمل نشان نمی‌دادند.

امروز، در صحنه‌ی سیاست بین‌المللی دولتها و قدرتهای جهانی از یک طرف و ملتها و جمعیتهای انبوه مردمی از طرف دیگر هم خصوصیّات زیبا وجود دارد و هم خصوصیّات زشت. خصوصیات زیبا، بیداری‌ ملّتها، اسلام‌گرایی ملتهای مسلمان و تحمّل‌ناپذیری مظلومان است، و خصوصیات زشت، ستمگری ستمگران، زورگوییِ قلدران و توطئه‌ی بددلان و بدخواهان ملتهاست.

اگر قدرتهای استکباری عالم می‌توانستند، می‌خواستند به ملتها این‌طور وانمود کنند که به مقدسات و دین و عقاید آن‌ها احترام می‌گذارند؛ برای اینکه ملتها را فریب بدهند! اما پیشرفت کارها، بیداری ملتها و مبارزات پیگیر ملتهای مسلمان موجب شده است که آن‌ها دیگر نتوانند ما فی الضمیر خودشان را کتمان کنند؛ حالا صریح می‌گویند که ما با حکومت اسلامی، با نظام اسلامی، با جمهوری اسلامی، با روی کار آمدن اسلام‌گرایان و به قدرت رسیدن طرف‌داران اسلام مخالفیم؛ این را صریح بیان می‌کنند! چهره‌ی آن‌ها در مقابل ملتها باید روز به روز بیشتر افشاء بشود؛ یعنی آن سرانجام تلخی که در انتظار مستکبران است، باید نزدیک‌تر بشود و نزدیک‌تر خواهد شد.

اگر پنج سال قبل کسی این حرف را می‌زد، هیچ‌کس از او قبول نمی‌کرد و باور نمی‌کرد؛ اما این چیزِ باورنکردنی انجام شد. چه کسی گمان می‌کرد که در کشورهای اسلامی، نهضتهای اسلامی آن‌چنان پا بگیرند و بیداری‌ ملتها آن‌قدر بشود که در کشوری مثل الجزائر، مردم با رأی خودشان در انتخابات، اسلام را انتخاب بکنند و اسلام پیروز بشود و منادیان دمکراسی غربی، با آن انتخابات، مخالفت و دشمنی بکنند؟ اما شد.

جمهوری اسلامی، رابطه با رژیم امریکا را که رمز و نشانه‌ی قلدری و سلطه‌ی ناحق و مظهر ستم به ملتهای‌ ضعیف عالم است، مردود می‌داند و تا وقتی آن رژیم، مستکبرانه به ملتها ظلم می‌کند، در دولتها و کشورها دخالت می‌کند، از رژیمهای نامشروعی چون رژیم منفور صهیونیستی حمایت می‌کند، با نهضتهای آزادی‌خواهانه و بیداری‌ ملتها ستیزه می‌کند و بخصوص با ملت مسلمان پیش‌گام ایران و ملتهای به‌پاخاسته‌ی مسلمان دشمنی می‌ورزد، هرگز با آن رژیم رابطه برقرار نخواهد کرد.

امروز دولت ظالمی مثل امریکا، بااینکه ثروتش زیاد، تجهیزاتش مدرن، و تکنولوژی و علم و امکاناتش هم فراوان است؛ اما همین ظالم و شیطان متجاوزی که ملتهای‌ دنیا را قدرت‌مندانه تحقیر می‌کند، به‌راحتی قابل سرکوب شدن در منطقه‌ی اسلامی ماست؛ به شرط اینکه ملتهای مسلمان، به آینده‌ی خود امید داشته باشند و با دلگرمی و امید، اقدام و قیام و حرکت کنند. خوشبختانه ملتها خیلی بیدار شده‌اند؛ اما فقط بیدار شدن کافی نیست. بعد از بیداری‌، باید حرکت کنند و این حرکت، به امیدواری احتیاج دارد.

آن عاملی که می‌تواند بشر را نجات بدهد، آن دست قدرتمند و معجزه‌گر، جز اسلام ناب و قرآن کریم و احکام مقدس آسمانی نیست. بشر حقیقتاً در سختی و بدبختی است. اکثریت انسانها مورد ظلمند. بخش اعظم طیبات روی زمین، به انسانهای خبیث اختصاص پیدا می‌کند. عدل در دنیا نیست. علاوه بر اینکه عدل نیست، شعور به فقدان عدل هم نیست و مهم‌تر اینکه نجات‌بخش را هم که اسلام و قرآن و احکام الهی است کسی در دنیا درست نمی‌شناسد. با استنباط از بینش قرآنی، برحسب تکلیف و تحلیل تاریخی، اسلام باید ملتها را نجات بدهد.اگر روزی این حرفها، گنده‌گویی و مبالغه و دور از ذهن به نظر می‌رسید، امروز دیگر با پیروزی انقلاب اسلامی و با بیداری‌ مسلمین در همه جا و با آشکار شدن ضعف ذاتی استکبار و قدرتهای جهانی، این حرف، حرف شگفت‌آوری نیست. ممکن است که طول بکشد، اما خواهد شد و ملتهای‌ مسلمان و جوامع اسلامی، زودتر از همه نجات خواهند یافت.
پایگاه این حرکت آزادی‌بخش و نجات‌بخش جهانی هم، همین قبة الإسلام و مرکز حرکت الهی انقلاب اسلامی یعنی ایران است؛ لیکن بدون کمربستگان روحانی، این کار ممکن نیست.

در گذشته، آن وقتی یک ملت علیه یک دولت قلدر، احیاناً آن هم نه همیشه به پا می‌خواست که آن قلدر وارد کشورش شده باشد. مثلًا الجزایریها با نیروی اشغالگر فرانسه، و ویتنامیها با امریکا مبارزه می‌کردند. دیده نشده بود که ملتها در کشور خودشان، علیه نیرویی که الآن بالفعل با آن‌ها روبه‌رو نیست، ولی تنها شاخصه‌اش این است که علیه ملتها و مستضعفان و مظلومان و ضعفا قلدری می‌کند، مبارزه بکنند. شما این را در کجای تاریخ بیداری‌ ملتها سراغ دارید؟ در گذشته که این حرفها اصلًا نبوده است.
در این دویست سال، یا صد و پنجاه سال و یا صد و بیست سال اخیر که تاریخ بیداری ملتهاست و در هند و مصر و خاورمیانه و بتدریج در آفریقا و جاهای دیگر، سر بلند کردند و علیه قدرتها جنگیدند، اگر کشوری، انگلیس در آن بود، با انگلیس می‌جنگیدند؛ اگر فرانسه در آن بود، با فرانسه می‌جنگیدند؛ اگر اسپانیا یا پرتغال در آن بود، با آن دو کشور می‌جنگیدند؛ اگر امریکا در آن حضور داشت، با او می‌جنگیدند. شما کجا سراغ دارید که ملتها به آن حد از رشد رسیده باشند که در خانه‌ی خودشان، بدون اینکه دشمن حتّی گلوله‌یی به آن‌ها شلیک کرده باشد، مشت گره کنند و علیه یک قدرت بزرگ و مستکبر جهانی شعار بدهند؟ چنین چیزی سابقه ندارد.

امروز که با دفن مارکسیسم و تلاشی بلوک شرق و قیامهای مردمی بر ضد حکومتهای استبدادی کمونیست، پیش‌بینیهای امام بزرگوار تحقق یافت و یکی از دو ابرقدرت از صحنه‌ی سیاست عالم حذف و به قدرت درجه‌ی دوم تبدیل گردیده و ابرقدرت دیگر هم از سویی با اوج‌گیری مقاومتهای مردمی در بسیاری از نقاط عالم، از جنوب و شمال آفریقا و فلسطین اشغالی تا اقصا نقاط شرق آسیا و از سوی دیگر، با گسترش روزافزون فساد و بی‌ایمانی و بی‌بندوباری، خلأ معنویت و تفکر مکتبی در داخل جامعه‌ی امریکایی و گسسته شدن رشته‌ی «مبارزه با کمونیسم» که همواره سردمداران امریکا می‌خواستند با آن، خلأ یک عقیده‌ی وحدتبخش را در میان ملت خود پُر کنند و نیز از سوی دیگر،
برهم ریختن محاسباتی که بر روابط اروپا و امریکا حاکم بود، موجب نفوذ دولت امریکا حتّی بر کشورهای اروپایی می‌شد، به‌شدت احساس خطر می‌کند و موقعیت خود را در جهان متزلزل می‌بیند.
برای حفظ این روندِ رو به اشتعال و تقویت روحیه‌ی ملتهای‌ اصیل و مظلوم، جمهوری اسلامی موظف است کوچک‌ترین تغییری در چهره‌ی باصلابت و موضع باعزت خود در مناسبات بین‌المللی ایجاد نکند؛ با قلدران، از موضع قدرت و با دولتهای ضعیف، از موضع حمایت و با ملتهای بپاخاسته، از موضع رعایت و هدایت سخن بگوید و عمل کند؛ دولت امریکا را به مثابه‌ی رأس فتنه و استکبار و رمز غداری و شیطنت و به خاطر ستمش به کشورهای ضعیف و حمایتش از صهیونیسم غاصب و دشمنیش با بیداری‌ و آزادی ملتها و خصومت عمیق و جنایت‌بارش با ملت ایران، محکوم و منفور و مطرود دانسته، هیچ فرصتی را برای افشای چهره‌ی تزویرآلود و رسوا کردن آن مدعیان آزادی و غیره و بیان این حقایق از دست ندهد.

عظمت اسلام در طول تاریخ، به مسلمانان ساخته و پرداخته و حقیقتاً آماده‌ی برای بندگی خداست. اگر ملت ایران آماده‌ی بندگی خدا نبود، نمی‌توانست این حرکت عظیم را انجام بدهد و امروز به عنوان الگو و نمونه‌ی جامعه‌ی اسلامی در میان مسلمانان سرتاسر عالم، بلکه نمونه‌ی مجاهدت و فداکاری و بیداری‌ و آگاهی در میان همه‌ی ملتهای‌ مستضعف، معرفی بشود. اگر امروز هم ملت ایران بخواهد این بار سنگین امانت را بر دوش خود حمل کند و به سرمقصد مطلوب برساند، جز خودسازی هیچ راهی ندارد.

امروز ما در دنیا شاهد بیدارى ملّتها هم هستیم. این هم یک واقعیّت دیگر است؛ و اینها با هم هستند. درست است که تسلّط قدرتهاى استکبارى بر ملّتها و بر شئون ملّتها با پیشرفت وسایل جدید و تلویزیون و رادیو و تبلیغات و پول و امکانات صنعتى و غیره روزبه‌روز بیشتر شده، امّا سنّت الهى بر این قرار گرفته است که ملّتها هم بیدار بشوند و می‌بینیم که ملّتها هم دارند روزبه‌روز بیدار میشوند؛ و این به‌خاطر امیدى است که آنها به آینده پیدا کرده‌اند. امید، ملّتها را دارد بیدار میکند. شک نباید کرد که مهم‌ترین وسیله‌ی امید براى ملّتها در این ده سال اخیر، پیروزى انقلاب اسلامى در ایران و تشکیل حکومت مردم و تشکیل حکومت «نه شرقى و نه غربى» و پیشرفت سیاست مقاومت در مقابل قدرتهاى استکبارى بود. این به مردم دنیا ‌- مخصوصاً به مسلمانها ‌- امید بخشید. مسلمانها در همه جاى دنیا بیدار شدند؛ و این صنع(۸) الهى و قدرت خدا بود.چقدر تبلیغات جهانى، این جمله‌ی امام عزیز و فقید ما را که فرموده بودند ما انقلابمان را صادر خواهیم کرد به همه‌ی عالم،(۹) کوبیدند. صدور انقلاب به معناى این نبود که ما برمیخیزیم ‌- با قوّت و با قدرت ‌- به این طرف و آن طرف میرویم، جنگ راه می‌اندازیم، مردم را به شورش و انقلاب وادار میکنیم؛ مقصود امام به‌هیچوجه این نبود؛ این جزو سیاستهاى ما و اصول ما نیست؛ بلکه مردود است. آنها این جمله را این‌جورى معنا کردند و آن را کوبیدند. معناى صدور انقلاب همین است که ملّتهاى دنیا ببینند که یک ملّت میتواند با قدرت خود، با اتّکاء به اراده و عزم خود، و با توکّل به خدا، بِایستد و تسلیم نشود. اگر ملّتها این را دیدند، باور خواهند کرد و آنها را تشویق خواهد کرد به اینکه خودشان را از زیر بار ظلم نجات بدهند. همین هم شد. امروز شما می‌بینید واضح‌ترین حرکات عالم، حرکات مسلمین در جاهایى است که سالهاى متمادى در آنجا مسلمانها زیر فشار بوده‌اند؛ اعمّ از کشمیر تا سایر کشورهایى که امروز مسلمانها در آنها سر بلند کرده‌اند. البتّه بر اینها فشار خواهند آورد و فشار آوردند و به آنها ظلم شد، امّا فشار به معناى از بین بردن نتیجه‌ی کار نیست. فشار قادر نیست که یک حرکت مستمر و با توکّل بر خدا را متوقّف بکند؛ بلکه گاهى فشار، آن حرکت را وسیع‌تر هم خواهد کرد.

انقلابی که امام پدید آورد و شهیدان با خون خود آن را رنگ و بوی گل سرخ بخشیدند، اکنون در سراسر جهان، در بیداری‌ ملتهای‌ مظلوم و در تجدید حیات جوامع‌ مسلمان و در استحکام روزافزون مبانی معنویت و در فروپاشی مادّیگری صریح و نفاق‌آلود و خلاصه در سرافرازی حق و سرافکندگی باطل، خود را می‌نمایاند. پرچم عروج انسان به بام معنویت که امروز در گوشه و کنار دنیا برافراشته می‌شود، در حقیقت پرچم امام ما و شهیدان اوست. آن‌ها زنده‌اند و روز به روز زنده‌تر خواهند شد.

شقاوتی که قدرتهای استکباری در این سالهای اخیر در نقاط مختلف عالم از خودشان نشان دادند، عکس‌العمل بیداری‌ و شجاعت ملتهاست‌. وقتی ملتهای تحقیرشده، غبار تحقیر را از لباس خود می‌تکانند و احساس تحقیر را کناری می‌اندازند و سرپا بلند می‌شوند، قدرتهای تحقیرکننده مجبورند هوای خودشان را داشته باشند. ضربه بر آن‌ها وارد خواهد آمد و وارد آمد و بیشتر از این هم می‌آید. در جوامع اسلامی، موج گرایش به اسلام انقلابی، یک موج زنده است؛ هیچ کارش هم نمی‌توانند بکنند. البته، سرکوب و سخت‌گیری می‌کنند، تهمت می‌زنند، رویشان اسم تروریست می‌گذارند، و لو هیچ ارتباطی هم با جمهوری اسلامی نداشته باشند؛ ولی برای اینکه دو طرف را بکوبانند، این ارتباط را ادعا می‌کنند. این کارها را دشمن می‌کند؛ اما آن کاری را که نمی‌تواند بکند، از بین بردن این موج گرایش به اسلام انقلابی در میان ملتهاست. این‌ کار را نمی‌توانند بکنند، نتوانستند و بعد از این هم نخواهند توانست انجام بدهند.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی