تروریسم بینالمللی -
تعداد فیش :
73 ،
تعداد مقاله :
0
1401/02/09
1400/02/31
1400/02/17
1398/07/21
1398/02/02
1398/01/01
1397/06/31
1397/06/18
1397/01/25
1396/10/26
1396/10/06
1396/05/08
1396/03/28
1396/03/22
1396/03/22
1396/02/27
1395/12/19
1395/08/05
1395/06/10
1393/11/01
1392/12/15
1392/11/28
1390/08/11
1390/07/09
1389/01/22
1388/10/19
1388/02/29
1388/02/23
1387/12/14
1387/03/14
1387/02/12
1386/06/23
1384/05/28
1384/01/01
1383/11/19
1383/10/29
1383/07/15
1383/02/18
1382/03/14
1382/02/10
1381/01/16
1380/11/30
1380/11/23
1380/11/11
1380/09/16
1380/09/16
1380/07/04
1380/07/04
1380/05/03
1380/01/01
1379/12/09
1379/12/09
1377/10/28
1377/08/08
1377/06/02
1377/04/21
1376/10/26
1376/01/01
1375/09/19
1375/02/04
1375/01/04
1374/12/16
1374/08/10
1373/04/29
1372/03/14
1372/02/28
1372/02/18
1372/01/04
1371/01/07
1370/11/30
1368/05/23
1368/04/19
1368/04/07
شکلگیری مقاومت در منطقهی غرب آسیا در دهههای اخیر پُربرکتترین پدیدهی این منطقه بوده است. کیان مقاومت بود که بخشهای اشغالشدهی لبنان را از لوث وجود صهیونیستها پاک کرد، عراق را از حلقوم آمریکا بیرون کشید، عراق را از شرّ داعش نجات داد، و به مدافعان سوری در برابر نقشههای آمریکا مدد رسانید. کیان مقاومت با تروریسم بینالمللی مبارزه میکند، به مردم مقاوم یمن در جنگی که به آنها تحمیل شده است یاری میرساند، با موجودیّت غاصبان صهیونیست در فلسطین پنجه میافکند و به توفیق الهی آنها را به زانو در میآورد، و با تلاش مجاهدانه، مسئلهی قدس و فلسطین را در افکار عمومی جهان روزبهروز برجستهتر میکند.
خداوند عزیز و قدیر را برای نصرت و عزتی که به مجاهدان فلسطینی عطا کرد سپاس میگویم، و نزول سکینه و طمأنینه بر دلهای مجروح شهید دادگان، و رحمت و بشارت برای شهیدان، و شفای کامل برای آسیبدیدگان را از خداوند منان مسألت میکنم، و پیروزی بر رژیم جنایتکار صهیونیست را تبریک میگویم.
... یک وظیفهی مهم، پیگیری مجازات حکومت تروریست و سفاک صهیونیست است. همهی وجدانهای بیدار تصدیق میکنند که جنایت گستردهی کشتار کودکان و زنان فلسطینی در این ۱۲ روز نباید بیمجازات بماند. همهی عوامل مؤثر رژیم و شخص جنایتکار نتانیاهو باید تحت پیگردِ دادگاههای بینالمللی و مستقل قرار گیرند و مجازات شوند؛ و این به حول و قوهی الهی تحقق خواهد یافت، والله غالبٌ علی امره. ماجرای فلسطین، همچنان مهمترین و زندهترین مسئلهی مشترک امّت اسلامی است. سیاستهای نظام سرمایهداری ظالم و سفّاک، دست یک ملّت را از خانهی خود، از میهن و خاک آباء و اجدادی خود کوتاه کرده و در آن، رژیمی تروریست و مردمی بیگانه را نشانده است.
سُستتر و بیپایهتر از منطق پوشالی تأسیس رژیم صهیونیستی چیست؟ اروپاییها بنا بر ادّعای خود، به یهودیان در سالهای جنگ جهانی دوّم ظلم کردهاند، پس باید با آواره کردن ملّتی در غرب آسیا و کشتارهای فجیع در آن کشور انتقام یهودیان را گرفت ...! این منطقی است که دولتهای غربی با حمایت بیدریغ و دیوانهوار خود از رژیم صهیونیستی به آن تکیه کرده و بدینگونه، همهی ادّعاهای دروغین خود در باب حقوق بشر و دموکراسی را تخطئه کردهاند. و این ماجرای خندهآور و گریهآور بیش از هفتاد سال است که ادامه دارد و هر از چندی برگ دیگری بر آن افزوده میشود. صهیونیستها فلسطین غصبشده را از روز اوّل به یک پایگاه تروریسم تبدیل کردهاند. اسرائیل نه یک کشور، که یک پادگان تروریستی علیه ملّت فلسطین و دیگر ملّتهای مسلمان است. مبارزه با این رژیم سفّاک، مبارزه با ظلم و مبارزه با تروریسم است؛ و این وظیفهای همگانی است. رهبر انقلاب اسلامی با تحسین دغدغهی دولت پاکستان درخصوص استقرار صلح و امنیت، منطقهی غرب آسیا را بسیار حساس و خطیر خواندند و با تأکید بر مراقبت همگان از بروز حادثه، از نقش مخرّب برخی کشورهای منطقه در حمایت از گروههای تروریستی در عراق و سوریه و ایجاد جنگ و خونریزی در یمن ابراز تأسف کردند و افزودند: ما انگیزهای برای دشمنی با این کشورها نداریم اما آنها تحت ارادهی آمریکا هستند و در جهت خواست آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران عمل میکنند.
ایشان، مسائل امنیتی در مرزهای دو کشور را مهم خواندند و افزودند: گروههای تروریستی که عامل ناامنی در مرزها هستند با پول و سلاح دشمنان تغذیه میشوند و یکی از اهداف حرکتهای ضدامنیتی در مرزهای ایران و پاکستان، آلوده کردن روابط دو کشور است.
در همین قضیّهی اخیر نیوزیلند و کشتار مسلمانان، خب در دو مسجد یک نفری وارد میشود، دهها نفر را به رگبار میبندد، بیش از پنجاه نفرِ آنها را به قتل میرساند، شهید میکند؛ خب این اسمش تروریسم نیست؟ اروپاییها، نه سیاستمدارانشان، نه مطبوعاتشان حاضر نشدند نام حرکت تروریستی روی این کار بگذارند؛ گفتند حرکت مسلّحانه! این حرکت مسلّحانه است؟ پس تروریسم چیست؟ هر جایی که یک حرکتی علیه یک فرد حتّی انجام بگیرد که مورد علاقهی آنها است، آنجا تروریسم و حقوق بشر و همه چیز ردیف میشوند برای مقابله امّا اینجا -به این وضوح- به این حرکت، [حرکت] تروریستی نمیگویند! اینها این جوری هستند.
حادثهی تلخ و تأسفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریستهای مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. این مزدوران قسیالقلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند. دلهای پرکینهی آنان نمیتواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. جنایت اینها ادامهی توطئهی دولتهای دستنشاندهی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار دادهاند. به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همهی دشمنیها فائق خواهد آمد.
امروز دنیا شاهد یک ظلم فراگیر از سوی قدرتهای غاصب جهانی است؛ شما ملاحظه کنید که منطقهی ما و بسیاری از مناطق دیگر عالم امروز درگیر مشکلاتی هستند که این مشکلات، ساختهی دست استکبار جهانی است. ما دربارهی قدرتهای ستمگر جهانی بدون تقیّه و با صراحت کامل سخن میگوییم. امروز سیاستی که استکبار و در رأس آنها آمریکای ظالم و ستمگر برای خود اتّخاذ کردهاند، یک سیاست شرارتبار است؛ منافع خودشان را در ایجاد بیثباتی در بسیاری از مناطق عالم بخصوص منطقهی ما -منطقهی غرب آسیا- قرار دادهاند؛ سیاست آنها این است؛ منافع خودشان را اینجور تعریف کردهاند که در این منطقه جنگ باشد، جنگهای خانگی باشد، برادران به جان یکدیگر بیفتند، تروریسم به شکلهای فجیعی در منطقه توسعه پیدا کند؛ این سیاستی است که امروز آمریکا به کمک رژیم صهیونیستی و متأسّفانه به کمک بعضی از کشورهای منطقه دنبال میکند.
ما اگر چنانچه به توحید اعتقاد داریم، نمیتوانیم زیر بار زور برویم، نمیتوانیم زیر بار ظلم برویم، نمیتوانیم در مقابل ظالم نَایستیم، این طبیعت توحید است. اینکه جمهوری اسلامی اعلام میکند که هر جا مظلومی هست و نصرتی لازم است، ما آنجا حاضریم، بهخاطر این است؛ اینکه ما روی مسئلهی فلسطین اینجور اصرار داریم، بهخاطر این است. چون لازمهی توحید این است که انسان در مقابل زورگویی ظالم به مظلوم بِایستد؛ حقیقت توحید این است و بعثت این را به ما یادآوری میکند؛ و این مطمئنّاً پیشرفت هم دارد.
... ایستادن ما در کنار گروههای مقاومت، در منطقهی غرب آسیا به همین دلیل است. حضور ما در سوریه، در مقابله و مواجههی با تروریستهایی که آمریکا و عوامل آمریکا در منطقه به وجود آورده بودند، به این دلیل است. اینکه گفته بشود «جمهوری اسلامی ایران توسعهطلب است، میخواهد فلانجا را تصرّف کند»، اینها حرفهای مهمل و بیمعنا و خلاف واقع و دروغی است؛ نه، ما قصد توسعه و نگاه توسعهطلبی به هیچ نقطهای از دنیا نداریم؛ احتیاج هم نداریم، بحمدالله کشور بزرگ، آباد و پرظرفیّتی در اختیار ملّت ایران است. [این حضور] بهخاطر این است که در منطقهی سوریه، در غرب آسیا، مقاومت در مقابل ظلم وجود داشت و وجود دارد؛ به این دلیل ما آنجا حضور پیدا کردهایم. لذا ملاحظه میکنید که به توفیق الهی، [جبههی] مقاومت به برکت کمکهایی که شد و به برکت شجاعتی که نیروهای سوری داشتند، توانستند بر تروریستهای حمایتشده بلکه بهوجودآمدهی بهوسیلهی آمریکا و غربیها و مزدورانشان در منطقه -مثل سعودی و مانند اینها- غلبه پیدا کنند، آنها را شکست بدهند. ادّعاهای دروغ شیطان اکبر را افشا کنیم. شیطان اکبر آمریکا است؛ اینها ادّعاهای دروغی دارند، این ادّعاها باید افشا بشود. ... مبارزهی با تروریسم؛ ادّعای مبارزهی با تروریسم میکنند. اوّلاً خودشان از دولت تروریستی صهیونیستها دفاع میکنند. دولت صهیونیست در فلسطین اشغالی یک دولت تروریست است، خودش هم میگوید؛ یعنی خود اسرائیلیها انکار نمیکنند که با ترور کارهایشان را پیش میبرند. این را میگویند، گاهی در مواردی صریحاً اظهار هم میکنند، ولی حامی این دولت در این منطقه، در درجهی اوّل آمریکا است. بنابراین، از این [دولت تروریست] حمایت میکنند. وانگهی، از تروریستهای دیگر هم حمایت میکنند. همین داعشی که یک مشکل بزرگی برای بعضی از کشورهای منطقهی ما شده بود، این داعش را خود آمریکاییها به وجود آوردند؛ این را خودشان اعتراف کردند، اقرار کردند. همین شخص، در تبلیغات انتخاباتیاش، بارها و بارها دولت قبلی خودش را متّهم کرد به اینکه اینها داعش را به وجود آوردند. راست هم میگفت؛ این حرف درست است؛ داعش را اینها به وجود آوردند. تا همین اخیر هم که داعش نفسهای آخرش را در سوریه میکشید، اینها از داعش حمایت میکردند و دفاع میکردند؛ [این] مالِ همین تازگی و این اواخرِ اواخر [است]. بنابراین خود اینها طرفدار تروریسمند، خودشان عامل تروریسمند، امّا درعینحال پرچم مبارزهی با تروریسم [را بلند میکنند]. اینها را باید افشا کرد، اینها را باید به دنیا گفت. عرض کردم؛ باید جریانسازی کنید، باید افکار نخبگان عالم و افکار عمومی مردم دنیا را تحت تأثیر قرار بدهید، این حقایق را به آنها بگویید.
دشمن اصلی ما که رژیم ایالات متّحدهی آمریکا است، یکی از فاسدترین و ظالمترین حکومتهای دنیا است؛ از تروریستها حمایت میکند، از داعش تا توانستند حمایت کردند -الان هم با همهی هارتوهورتهایی که میکنند، آنطور که خبر میرسد، باز دارند از زیر کمک میکنند به داعش و به تکفیریهایی امثال داعش- از تروریست حمایت میکنند، از حکومتهای دیکتاتور حمایت میکنند، از شاه ایران حمایت میکردند، از خاندان ظالم سعودی حمایت میکنند، از بعضی سلسلههای ظالم منطقه حمایت میکنند. دیگر از اینها، کاری غلط و فسادی بزرگتر! از جنایتکاران حمایت میکنند؛ چه آن جنایتکارانی که در فلسطین دارند جنایت میکنند یعنی رژیم صهیونیستی، چه آن جنایتکارانی که در یمن دارند جنایت میکنند که هر روز یک عدّهای را به خاکوخون میکشند.
الان قضیّهی مسجدالاقصی مطرح است، قضیّهی قدس مطرح است؛ این قضیّهی کوچکی نیست. صهیونیستها جری شدهاند، گستاخ شدهاند، به خودشان حق دادهاند که بر صاحبان مسجدالاقصی -یعنی بر مسلمانها- سخت بگیرند؛ یک روز در را ببندند، یک روز مانع ایجاد کنند، یک روز یک عدّهای را بگذارند [وارد شوند] و یک عدّهای را نگذارند، شرط سِنّی بگذارند و ازاینقبیل کارها؛ اینها گستاخی است، اینها پُررویی است، اینها وقاحت است از سوی رژیم غاصب و جعلی صهیونیست. خب معلوم است که دل ملّت اسلام به یاد مسجدالاقصی میتپد. اینجا جای ابراز موضع است؛ حج یک چنین ظرفیّتی است، حج این است. کجا امّت اسلامی بهتر از بیتاللهالحرام و مکّه و مدینه و عرفات و مشعر و منا پیدا میکند برای اینکه اظهار کند که ملّتها دربارهی فلسطین و دربارهی مسجدالاقصی چه میگویند و چه میخواهند و چهجور فکر میکنند؟ کجا بهتر از اینجا؟ حج یک چنین ظرفیّتی دارد. در مورد دخالتهای آمریکا، در مورد حضور شرارتآمیز آمریکا در کشورهای اسلامی و در منطقهی ما و راه انداختن این جریانهای تکفیری و تروریستی و مانند اینها -که شرترینِ همهی این دستگاههای تروریستی هم خود رژیم آمریکا است؛ از همهی اینها خبیثتر، خود او است- جای اظهار موضع نسبت به اینها کجا است؟ حج بهترین جا است برای اینکه امّت اسلامی -همه، از همهی کشورها- بتوانند ابراز موضع کنند، ابراز عقیده کنند؛ یک چنین ظرفیّتی است حج؛ این را باید قدر دانست، باید دنبال این بود؛ این یک مطلب.
شهید کارهای امنیّتی و اطّلاعاتی در داخل کشور [هم] یکجور؛ اینهایی که با چشمهای نافذ خودشان میگردند و تیمهای خرابکار را، تیمهای تروریست را -که شکل و قیافهشان با بقیّهی مردم فرق ندارد، دلهایشان جهنّمی است که دیده نمیشود- پیدا میکنند این مأمور امنیّتی ما با تجربهای که دارد، با هوشی که دبارد، با کمکی که از مردم میگیرد، با هدایتی که خدا میکند، میتواند اینها را پیدا کند. اینها را پیدا میکنند و یکوقت شما میشنوید که چهل تیم را ضربه زدند، بیست تیم را ضربه زدند که هریک از این تیمها میتوانست دهها نفر را به خاک و خون بکشد؛ یکوقتی هم یکی از اینها به شهادت میرسد؛ اینها خیلی ارزش دارند.
حالا این حرف اخیر این رئیسجمهور آمریکا هم از همین قبیل است که به مناسبت این حوادث اخیر تروریستی، ایران را متّهم میکنند به «پشتیبانی تروریسم»، درحالیکه ریشهی تروریسم در این منطقه، آمریکایی است. مسئلهی «حقوق بشر» هم همینجور است. مسئلهی حقوق بشر را باز مجدّداً آمریکاییها دارند مطرح میکنند که واقعاً مضحک و تعجّبآور است! یعنی کسانی که میروند آنجا مینشینند با رؤسایِ نظامِ قرونِ وسطاییِ قبیلهایِ عربستان سعودی -دیگر واقعاً این رسواییای است که به نظر من این لکّهی ننگ، از دامن آمریکاییها هیچوقت پاک نخواهد شد؛ مثل یک داغی در پیشانی اینها همیشه خواهد بود- و راجع به حقوق بشر حرف بزنند، آنهم علیه کشوری مثل جمهوری اسلامی! در کشوری که بویی از دموکراسی و انتخابات و مانند اینها نشنیده، بروند بنشینند و به کشوری مثل ایران که مرکز مردمسالاری و مظهر مردمسالاری است، طعنه بزنند و حرف بزنند و تهمت بزنند! اینها چیزهایی است که خواهد ماند. حالا امروز در غوغاهای گوناگون سیاسی ممکن است به نظر نرسد لکن اینها در تاریخ بلاشک خواهد ماند.
این کشور، کشور جذّابی است؛ این را شما [بدانید]. البتّه همهی شما میدانید؛ [امّا] بیشتر بدانید. ما کشور جذّابی هستیم، جایمان مهم است، منطقهی زیستیمان مهم است، مسائل اقلیمیمان مهم است، منابع زیرزمینیمان مهم است. بنده یکوقتی در این جلسه گفتم ما یک درصد جمعیّت دنیاییم، چند درصد امکانات اساسی فلزهای اصلی دنیا در کشور ما است؛ حالا نفت و گاز به جای خود؛ یک ثروت عظیمی در اینجا خفته است؛ علاوهی بر اینها، [دارای] نیروی انسانی فوقالعادهای است. این کشور، کشور جذّابی است. قدرتهایی که کارشان دستاندازی به اینجا و آنجا است، از یک چنین لقمهی چربونرمی بهآسانی حاضر نیستند بگذرند؛ مگر اینکه نگذاریم از گلویش پایین برود، که نمیگذاریم؛ البتّه انقلاب اسلامی نمیگذارد. بنابراین اینها بهانه است؛ حقوق بشر بهانه است، این بیثبات کردن منطقه -که اخیراً در شعارهای آمریکاییها علیه ما هست- بهانه است، تروریسم بهانه است؛ و [همینطور] بقیّهی حرفهایی که میزنند. اینها خودشان، هم تروریستند، هم تروریستپرورند، هم حامی یک کشوری مثل رژیم صهیونیستی هستند که مغز تروریسم و مادر تروریسم است و از اوّل، اصلاً با تروریسم به وجود آمده، با کشتار و با ظلم به وجود آمده؛ اینها حامی او هستند. بنابراین اینها همه بهانه است؛ اینها با نظام اسلامی خوب نیستند. با آمریکا نمیشود کنار آمد؛ حرفهای مبهم و دوپهلو که در این زمینهها مایهی سوءاستفادهی کسانی بشود، نباید زد؛ صریح و روشن باید مطالب را بگوییم.
شما نگاه کنید به منطقه، منطقهی ما، منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا امروز غرق در ناامنی است؛ چه با حضور تروریستها و عناصر مسلّحی که غالباً از سوی دولتهای بددل و بدخواه تقویت میشوند، چه با جنگهای داخلی در بعضی از کشورها که در همهی اینها هم باز دست قدرتهای استعمارگر دنیا مشاهده میشود. ناامنی است دیگر، محیطِ ناامن است. نگاه کنید به کشورهای منطقه؛ کجا هست که این ناامنی نباشد. در بین این مجموعهی ناامن، بحمدالله با توفیق پروردگار، جمهوری اسلامی با امنیّت، با آرامش، مشغول تدارک انتخابات است. امروز دو روز به انتخابات بیشتر باقی نمانده است، بحمدالله محیط کشور محیط آرام، همراه با آرامش، همراه با سکینه [است]. اینها خیلی ارزش دارد؛ برادران عزیز، خواهران عزیز! اینها را باید خیلی قدر بدانیم؛ خیلی قیمت دارد. انتخاباتی در یک کشور هشتاد میلیونی به راه میافتد -که گفتند پنجاهوچند میلیون حقّ انتخاب دارند- و مردم با شور و شوق خود را آماده میکنند، امّا همهجا آرامش برقرار است؛ این خیلی با ارزش است، خیلی با اهمّیّت است. این را باید قدر دانست.
رهبر انقلاب اسلامی، استناد به اطلاعات موثق، مسائل امنیتی و سیاسی، فشار شدید اقتصادی و هجوم وسیع اما بیسروصدا در عرصهی فرهنگ را از محورهای اصلی طراحی و عملیات جبههی دشمن دانستند و افزودند: هدف اصلی آنها ناامید کردن مردم از نظام اسلامی و گرفتن این پشتوانهی اساسی از مسئولان در ایستادگی مقابل دشمن است.
حضرت آیتالله خامنهای، «مقابلهی قوی، تهاجمی و متکی بر منطق» را راه اساسی خنثی کردن طرحها و توطئههای جبههی مستکبران خواندند و افزودند: باید در همهی زمینهها ازجمله حقوق بشر، تروریسم و جنایات جنگی در مقابل غرب حالت هجومی داشته باشیم. حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار آقای سائولی نینیستوو رئیس جمهوری فنلاند با اشاره به پدیدهی تروریسم بهعنوان یکی از مصائب دردناک جامعهی بشری، کشتارهای دستهجمعی همچون کشتار مردم یمن را بدترین نوع تروریسم خواندند و تأکید کردند: مقابله با تروریسم نیازمند ارادهی جدی همهی کسانی است که در قدرتهای بینالمللی نفوذ دارند و عقلای جهان، و دولتها و قدرتمندانِ باشرف دنیا باید برای علاج این پدیده، فکر و اقدام کنند.
حضرت آیتالله خامنهای، سخنان و اقدامات آمریکا و برخی دولتهای دیگر را در مبارزه با تروریسم جدی ندانستند و افزودند: این دولتها همهی مسائل را بر اساس منافع خود محاسبه میکنند و به فکر ریشهکن کردن بیماری تروریسم چه در عراق و چه در سوریه نیستند. رهبر انقلاب اسلامی در بیان نمونهای از نبود ارادهی جدی در مبارزه با تروریسم، به کشتار مردم یمن اشاره و خاطرنشان کردند: تروریسم فقط به معنای اقدامات تروریستیِ گروههای غیررسمی نیست، بلکه کشتارهای دستهجمعی مردم بهدست برخی دولتها مانند حملهی سعودی به مردم در مجلس عزاداری در یمن با صدها کشته و زخمی نیز بدترین نوع تروریسم است که بهرغم گذشت یک سال و هفت ماه از اینگونه اقدامات، هیچ ارادهی جدی برای مقابله با آن دیده نمیشود. در شرایطی که قدرتهای زورگوی دنیا، چتر قدرت خود را گسترانیدهاند و هیچ رحمی در وجود آنها به چشم نمیخورد و علناً مجلس عروسی و بیمارستان را به بهانهی مبارزه با تروریسم بمباران میکنند و صدها انسان بیگناه را به خاک و خون میکشند و به هیچ سازمان و نهادی هم پاسخگو نیستند، باید توان و قدرت دفاعی را افزایش داد تا قدرتهای زورگو، احساس تهدید کنند.
منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند.
آرامش ظاهری جبههی مسلط جهانی امروز بههم خورده، نشانههای این بههمخوردگی را انسان میبیند.
... [در عرصهی اخلاقی هم اینها شكست خوردهاند؛] حمایت صریح از تروریسم. خب ملاحظه میكنید دیگر در همین قضایای منطقه، كسانی هستند كه جگر طرف را از سینهاش درمیآورند و جلوی دوربین تلویزیونها گاز میزنند، قدرتهای اروپایی هم مینشینند در اروپا، منتها احتیاط میكنند و نمیگویند ما به او كمك میكنیم، میگویند ما به این جبههی معارض كمك میكنیم؛ این جوری است دیگر؛ یعنی صریح از تروریسم، آن هم تروریسم خشن، وحشی، سبُع، اینها حمایت میكنند. یك عدّه سعی نكنند چهرهی آمریكا را بزك كنند، آرایش كنند، زشتیها و وحشتآفرینیها و خشونتها را از چهرهی آمریكا بزدایند در مقابل ملّت ما، بهعنوان یك دولت علاقهمند، انسانْدوست معرّفی كنند؛ اگر سعی هم بكنند، سعیشان بیفایده است. در طول تاریخِ اقلاًّ هفتاد هشتاد سال اخیر - البتّه قبل هم خیلی حرفها در تاریخ آمریكا هست [كه] نمیخواهیم حالا وارد آن حرفها بشویم - شما نگاه كنید در دنیا، ببینید آمریكا چهكار كرده؟ جنگهایی كه آمریكا به راه انداخته است، انسانهای بیگناه و غیرنظامیای كه در این جنگها و در غیر این جنگها به خاك و خون كشانده است؛ دیكتاتورهایی كه در شرق و غرب دنیا مورد حمایت آمریكا قرار گرفتهاند - یكی از آنها محمّدرضای پهلویِ ایران بود و دهها نفر از قبیل او در كشورهای آسیایی، در كشورهای آفریقایی، در كشورهای آمریكای لاتین، از نظامی و غیرنظامی - و سالهای متمادی به مردم خودشان ظلم كردند، خون مردم را به شیشه كردند، ثروتهای مردم را غارت كردند، پدر مردم را درآوردند. حمایت از اینها در كارنامهی عمل آمریكا وجود دارد. حمایت از تروریسم بینالملل و حمایت از تروریسم دولتی؛ این دولت جعلی جنایتكار صهیونیستی كه غاصب فلسطین است، دهها سال است كه مورد حمایت آمریكا است؛ مردم را میكُشد، خانهها را خراب میكند، ظلم میكند، جوانها را، زنها را، مردها را، كودكان را به زندان و حبس میكشاند؛ به بیروت حمله كردند، صبرا و شتیلا را نابود كردند، چه، چه؛ همه مورد حمایت آمریكا است. اینها در سیاههی اعمال آمریكا ثبت است. حملهی به عراق و كشتن دهها هزار انسان - آمارها را ما دقیق نمیدانیم، بلكه گفته میشود تا حدود یك میلیون عراقی را در طول این چند سال اینها مستقیم و غیر مستقیم از بین بردند؛ حالا من نسبت نمیدهم، اقلاًّ دهها هزار، [در صورتی كه] یكیاش هم زیاد است - انسانها را در عراق از بین بردند. در افغانستان یكجور دیگر، شركتهای آدمكشی و ترور را - كه من یكی [از آنها] را یكوقتی در یك سخنرانی، اسم آوردم: شركت معروف «بِلَكواتِر» آمریكایی كه كار آن آدمكشی است، ترور است - انداختند به جان مردم؛ همین گروههای تندروِ افراطیِ آدمكشِ تكفیری را اوّل اینها راه انداختند كه حالا در یكجاهایی كمانه كرده و به خودشان هم دارد میخورد. آمریكا یكچنین دولتی است. بحث سر ملّت آمریكا و مردم آمریكا نیست، آنهاهم مثل بقیّهی مردمند؛ بحث سر رژیم آمریكا است، بحث سر دولت آمریكا است. چطور میشود این چهره را با بزك و آرایش تغییر داد در مقابل چشم ملّت ایران؟
دشمن تلاش میکند. نباید فکر کرد که دشمن از فعالیت منصرف خواهد شد؛ نه، دارید میبینید. در همین روزها، در بحبوحهی گرفتاریهای آمریکا در قضیهی این حرکت مردمیِ وسیعِ جنبش وال استریت در نیویورک و در سایر شهرها و ایالات آمریکا، دولت آمریکا به نظرش رسید که به خیال خودش و به قول خودش، باز یک برگ دیگری رو کند. یک سناریوی مسخرهی تروریستی درست کردند که جمهوری اسلامی را متهم کنند به یک حرکت تروریستیِ مهمل، بیمنطق و غلط؛ که هر کس از اهل معرفت و فن در دنیا آن را دید، رد کرد، محکوم کرد. متوسل و متشبث به این چیزها میشوند، برای اینکه شاید بتوانند خودشان را از آن گرفتاریها نجات بدهند، آن را تحت تأثیر و تحتالشعاع قرار بدهند؛ شاید بتوانند بر جمهوری اسلامی فشار وارد کنند. البته این مسئله را دنبال خواهند کرد. قصدشان این است که شریفترین عناصر مبارز و مجاهد در جمهوری اسلامی را متهم به تروریست کنند. آنها خودشان تروریستند. امروز تروریست بزرگ در دنیا، دولت آمریکاست.
در این قضیه هم دست ما پر است. ما امروز صد سند غیر قابل خدشه در اختیار داریم که نشان میدهد دولت آمریکا پشت سر ترورها و تروریستهائی بوده است که در ایران یا در منطقه واقع شده است. ما با این صد سند، آبروی آمریکا را در دنیا خواهیم برد؛ آبروی این مدعیان حقوق بشر و مبارزهی با تروریسم را در دنیا پیش افکار عمومی خواهیم ریخت؛ اگرچه امروز هم آبروئی ندارند. سازمانهای مقاومت اسلامی که بار سنگین جهاد را در سالهای گذشته بر دوش داشتهاند، امروز نیز با همان تکلیف بزرگ روبهرویند. مقاومت سازمانیافتهی آنان، بازوی فعالی است که میتواند ملت فلسطین را به سوی این هدف نهائی به پیش ببرد. مقاومت شجاعانه از سوی مردمی که خانه و کشورشان اشغال شده، در همهی میثاقهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده و مورد تحسین و تجلیل قرار گرفته است. تهمت تروریزم از سوی شبکهی سیاسی و رسانهایِ وابسته به صهیونیزم، سخن پوچ و بیارزشی است. تروریست آشکار، رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آنهایند؛ و مقاومت فلسطینی، حرکتی ضد تروریستهای جرّار و حرکتی انسانی و مقدس است.
دنیا هم دنیای زورگوئی است؛ دنیای ظلم است؛ دنیای خوبی نیست؛ دنیای بدی است؛ دنیای جاهلیت است؛ دنیای غلبهی شهوترانها و زورگوها بر اکثر مردم جهان است. در یک چنین دنیائی خیلی باید مراقب بود، خیلی باید هوشیارانه عمل کرد، مدبرانه عمل کرد، شجاعانه عمل کرد. میبینید رفتار این سران دنیا را؛ برای اطماع خودشان، برای حرص خودشان، برای پشتیبانی و حمایت از کمپانیهای مورد تأیید خودشان، برای پر کردن جیبهای کمپانیداران و سرمایهداران بزرگ، میبینید چه فجایعی در دنیا دارد اتفاق میافتد؛ البته زیر نام نیک شعارهای توخالی و دروغین. جنگطلبند، اسم صلح را میآورند و زیر تابلوی صلح میایستند؛ برای انسانها و بشر هیچ حق و اعتباری قائل نیستند، زیر تابلوی حقوق بشر قرار میگیرند؛ اهل تجاوزند، تجاوز جزو سیاستهای اصلی کارهایشان است، ادعای مقابله با تجاوز میکنند؛ در سیاستهای خودشان، در رفتارهای خودشان، از همهی شیوههای کثیف استفاده میکنند و بهره میگیرند؛ از ترور استفاده میکنند، سازمانهای تروریست به وجود میآورند، شرکتهای تروریست استخدام میکنند- که اینها چیزهای واضح امروز دنیاست- در عراق شما نمونهاش را ملاحظه میکنید، در افغانستان نمونهاش را ملاحظه میکنید؛ در آنجاهائی که کودتا راه انداختهاند، میبینید؛ تجاوزی که به کشورها شده، اینها را میبینید؛ در عین حال یک ظاهر آرام، اتوکشیده، ادکلنزده، با الفاظ مناسب، میآید در مقابل چشم مردم ظاهر میشود، به عنوان رئیسجمهور فلان کشور یا فلان کشور؛ با افکار عمومی مردم بازی میکنند، فریب میدهند؛ اصلًا مبنای کار بر فریبکاری است. دنیا یک چنین دنیائی است؛ دنیای مبتنی بر دروغ، بر فریب، بر ظلم و زور نقابدار؛ اگرچه حالا گاهی هم نقابها برطرف میشود. گاهی اوقات غرور و اعتماد به پایههای پوشالیِ قدرتی که در اختیارشان هست، اختیار را از دستشان خارج میکند. دیدید دیگر؛ همین چند روز قبل از این، رئیسجمهور آمریکا تلویحاً تهدید به استفادهی از سلاح اتمی کرد! این خیلی حرف عجیبی است؛ از این حرف اصلًا دنیا نباید بگذرد. در قرن بیست و یکم، قرن این همه دعوی صلح و حقوق بشر و تشکیلات جهانی و سازمانها و مبارزهی با تروریسم و اینها، رئیس یک کشور بیاید آنجا بایستد و تهدید به حملهی اتمی کند! این خیلی حرف عجیبی است در دنیا.
بزرگترین ثروت برای یک نظام همین است که مردم پشت سرش باشند. آمدند به اصطلاح خواستند این حرکت مردمی را خراب کنند؛ گفتند راهپیمائی حکومتی! بیعقلها نفهمیدند که با این حرف دارند حکومت را تعریف میکنند؛ دارند از حکومت تمجید میکنند. این چه حکومتی است که در ظرف دو روز- روز عاشورا (یکشنبه) آن خباثتها را راه انداختند، روز چهارشنبه این حرکت عظیم راه افتاد- میتواند یک چنین بسیج عظیم ملی را در سرتاسر کشور بکند؟ امروز کدام کشور دیگر، کدام حکومت دیگر چنین قدرتی دارد؟ قویترین حکومتهای دنیا و ثروتمندترینشان- که ولخرجیهای زیادی هم برای جاسوسپروری و خرابکاری و تروریستپروری دارند- اگر همهی تلاششان را هم بکنند، نمیتوانند ظرف دو روز، صد هزار نفر آدم را بیاورند توی خیابانهای شهرشان یا کشورشان. چند ده میلیون انسان در سرتاسر کشور بیایند! اگر به دستور حکومت آمده باشند، این خیلی حکومت مقتدری است؛ پس خیلی حکومت قویای است که اینجور امکان بسیج را دارد. اما حقیقت غیر از این است؛ حقیقت این است که در کشور ما حکومت و مردمی وجود ندارد- همه یکیاند- مسئولین حکومت، از شخص حقیر این بنده گرفته تا دیگران، هرکدام قطرههائی هستیم در اقیانوس عظیم این ملت.
متأسفانه در پشت مرزهای غربی ما، آمریکائیها مشغول توطئهاند، مشغول تروریستپروری هستند. پول، سلاح، سازماندهی، تشکیلات به وسیلهی آمریکائیها به طور مستقیم در پشت مرزهای غربی کشور ما صرف میشود برای موذیگری کردن و پنجه انداختن و معارضه کردن با نظام جمهوری اسلامی؛ باید بیدار باشیم.
امروز متأسفانه سررشتهی ترورها و عملیات خشونتآمیزِ غیر انسانی در بسیاری از نقاط این منطقه، در دست سرویسهای امنیتی مستکبرین است. اشغالگران عراق در بسیاری از عملیات تروریستی که جان مردم بیگناه را هدف قرار میدهد، متهم درجهی اولند. آن کسانی که دم از مقابلهی با تروریسم میزنند، کورترین و سیاهترین شیوههای تروریستی را اداره و هدایت میکنند. نظام جمهوری اسلامی که از جملهی اصلیترین هدفهای این توطئهی خیانتآمیز است، باید هشیار باشد و هشیار است. ملت ما هشیارند؛ نیروهای مسلح ما، مسئولان جمهوری اسلامی احساس سنگینیِ این مسئولیت بزرگ را میکنند؛ آمادگی دارند و باید آمادگی داشته باشند.
حتی رئیسجمهور جدید آمریکا هم که با شعار تغییر در سیاستهای دولت بوش بر سر کار آمده است، از تعهد بیقید و شرط به امنیت اسرائیل دم میزند، یعنی دفاع از تروریسم دولتی، دفاع از ظلم و زورگوئی، دفاع از قتل عام صدها مرد و زن و کودک فلسطینی در 22 روز، این یعنی همان کژراههی دوران بوش و نه چیزی کمتر.
امروز شما نگاه کنید به رفتار زمامداران آمریکا- رئیسجمهور و تیم دور و ورش- ببینید چه جوری حرف میزنند. حرف زدنِ آنها مثل حرف زدن آدمهای روانی است؛ گاهی تهدید میکنند، گاهی دستور ترور میدهند، گاهی تهمت میزنند، گاهی از روی استیصال درخواست کمک میکنند، گاهی ثبات و امنیت یک ملت را آماج خودشان قرار میدهند؛ مثل دیوانهها به این طرف و آن طرف میزنند. رفتار آنها، رفتار سیاستمداران منطقی و عاقل و باتدبیر نیست. البته بخش مهمی از این، انعکاس ناکامیهای آمریکا در مناطق مختلف است: ناکامی در افغانستان، ناکامی در عراق؛ اینها با وعدهی دموکراسی و آزادی و حقوق بشر وارد افغانستان و عراق شدند. امروز بعد از گذشت چند سال، وضعیت این دو کشور جوری است که هیچ ملتی آرزو نمیکند چنین وضعیتی داشته باشد؛ ناامنی، عقبافتادگی، فقر، تسلط روزافزون قدرتهای استکباری، پنجه انداختن به منافع ملیِ آن کشورها و نادیده گرفتنِ حقوق آن ملتها و البته پشت سرش ناکامیِ کامل در تأمین مقاصدی که اعلام کرده بودند یا مقاصدی که در دل داشتند و اعلام نکرده بودند.
ملت ایران ابرقدرتها را شناخت، امروز هم میشناسد. موضعگیریهای ملت ایران و مسئولان نظام جمهوری اسلامی در مقابل آمریکای جنایتکار، بر اساس همین معرفت عمیق است. امروز کیست که نداند دوران رئیسجمهوریِ کنونی آمریکا ناامنترین دورانهای تاریخ اخیر بشری است؟ دوران بوش، دوران سیاه و تاریک، دوران ناامنتر شدن دنیا، دوران رشد تروریزم در سراسر دنیاست. این مُهر باطل و سیاه در تاریخ به نام او خواهد ماند. او البته تا چند ماه دیگر خواهد رفت، مشکلات را به نفر بعدی خود منتقل خواهد کرد، اما این پرونده در تاریخ همیشه گشوده است؛ هرگز بسته نخواهد شد. اینها برای جوانان هوشمند ما درس عبرت است. خود را بشناسید، عظمت آن فکری که این انقلاب و این نظام مقدس را پیریزی کرد، بدانید. شعار «نه شرقی، نه غربی»، شعار رد و نفی استکبار و مستکبران، شعار استقلال ملت ایران، شعار اعتماد به این جوانهای مؤمن در هر نقطهای از کشور، شعارهای زنده و جاوید ماست؛ هرکدام از دل پرحکمتی برخاسته است که با ارتباط با عالم غیب، با ارتباط با خدا، با بندگی خدا، آن مرد بزرگ، آن پیر فرزانه، آن حکیم دلاور آنها را به ما ملت ایران آموخت.
من اعتقاد راسخ دارم که روزی خواهد آمد که همین رئیسجمهور کنونی امریکا و مسئولین امریکائی در یک دادگاه عادلانهی بینالمللی به خاطر فجایعی که در عراق به وجود آوردهاند، گریبانشان گرفته شود و محاکمه شوند. آمریکائیها باید جواب بدهند چرا از اشغال عراق دست برنمیدارند؛ باید جواب بدهند که چرا عراق را اینطور امواج ناامنی و طوفانهای ناامنی و تروریستی فراگرفته. تروریسم را آمریکائیها آوردند به عراق تحمیل کردند. باید جواب بدهند که در این کشور ثروتمند چرا پنجاه درصد مردم امروز بیکارند؛ چرا از خدمات عمومی در این کشور اثری نیست. مردم مشکل برق دارند، مشکل سوخت دارند، مشکل آب سالم و آب آشامیدنی دارند، مدارسشان ویران شده، دانشگاههایشان ویران شده، مدرسهای ساخته نشده، بیمارستانهایشان از حیّز انتفاع خارج شده. مردم نیازمند به بیمارستانند؛ کدام بیمارستان را آمریکائیها ساختند؟ کدام بیمارستان را تجهیز کردند؟ کدام دانشگاه را ساختند یا تعمیر کردند؟ کدام جاده را درست کردند؟ کدام خط لوله را کشیدند؟ کدام آب آشامیدنی را وصل کردند؟ اینها جواب لازم دارد؛ اینها را بایستی آمریکائیها جواب بدهند؛ نمیتوانند شانه خالی کنند.
آرزوی ما رفاه مردم و آبادی و امنیت عراق است. از ناامنیهایی که در عراق اتفاق میافتد- کشتارهایی که روزانه در مسجدها، در حسینیهها، در خیابانها و اجتماعات رخ میدهد- و مردم بیچارهی عراق را قربانی میکند، ما بهشدت آزرده هستیم. کشتن مردم مظلوم جرم بزرگی است و فرقی نمیکند که این جرم را چه کسی مرتکب شود. مسلسل امریکاییها هم که مردم عراق را قربانی میکند، مجرم است؛ عوامل بمبگذاری هم که اجتماعات مردم را منفجر میکنند و کودک و زن و مرد را میکُشند، مجرمند. البته ما متهم اولِ این حوادث را امریکا میدانیم. چرا؟ چون تروریسم عراق زیر چشم امریکاست. هزاران نیروی نظامی و اطلاعاتی و امنیتی و سیاسی از امریکاییها امروز در همه جای عراق گستردهاند. اگر میخواستند ناامنی را در عراق از بین ببرند، میتوانستند. بعضیها معتقدند که قراینی هم بر این اعتقاد وجود دارد که این ترورها کار خود سرویسهای جاسوسی امریکا و صهیونیستهاست؛ چرا؟ چون نمیخواهند این دولت موفق شود. ناامنی بهانهی ادامهی اشغال است. چون ناامن است، ما باید بمانیم؛ اگر برویم، آسمان به زمین میآید! آنچه در عراق پیش آمده، چیزی نیست که امریکاییها میخواستند. آنها یک دولت دستنشاندهی خودشان میخواستند؛ آنها میخواستند عراق بظاهر حکومت مردمی داشته باشد، اما در باطن مزدور آنها بر عراق حاکم باشد؛ ولی اینطور نشد. ملت عراق همت کردند، مرجعیت همت کرد، نخبگان سیاسی عراق همت کردند و نگذاشتند این کار انجام بگیرد. کمااینکه امروز در تدوین قانون اساسی عراق هم دارند دخالت میکنند. امریکاییها رسماً در تدوین قانون اساسی عراق دارند دخالت میکنند. به شما چه؟ بگذارید عراقیها کارشان را بکنند. دخالت میکنند: فلان چیز باشد، فلان چیز نباشد. البته امریکا در عراق شکست خورده؛ در این تردیدی نیست. خرج زیادی کردند، اما وعدههایشان هیچکدام تحقق پیدا نکرد؛ نفرت مردم عراق هم روز به روز از آنها بیشتر شده. شاید امروز در کشور عراق هیچ عنصری منفورتر از جورج بوش نباشد. روز به روز هم نفرت ملت عراق از امریکاییها بیشتر میشود. این نفرت، مخصوص ملت عراق هم نیست؛ در دنیای اسلام، در سطح جهان، بلکه در خود امریکا اعتراضها علیه دولت امریکا به خاطر مداخلهی نظامی در عراق روزافزون است. در داخل امریکا هم همینطور است. اعتراضها کشیده شده به نخبگان سیاسی امریکا؛ تند و زننده به دولتِ خودشان اعتراض میکنند. نظرسنجی هفتهی گذشته در امریکا نشان داد که اکثر مردم امریکا مخالف مداخلهی امریکا در عراق و ماندن امریکا در این کشور و ادامهی اشغال هستند. نتایج را منفی میدانند، که درست هم فهمیدهاند. امریکا در عراق شکست خورده است. این هیاهوی ظاهری دلیل موفقیت نیست. متهم کردن این و آن هم مایهی تبرئهی از اتهام نیست که امریکاییها ایران و سوریّه را متهم میکنند که از مرزهای شما تروریست و مواد منفجره میآورند. اینها حرفهای بیمعنا و مهملی است که تکرار میکنند. امنیت، دست آنها و زیر چشم آنهاست. کیست در دنیا که نداند گروههای تروریستیای که به نام آنها امروز در عراق کاری انجام میگیرد، بعضی از آنها ساختهی دست خود آمریکایند؛ بعضیها هم زیر نفوذ آمریکایند؟ کیست که نداند اینها دارند در عراق اختلاف بین سنی و شیعه ایجاد میکنند؟ کیست که نتواند حدس بزند که اینها میخواهند ناامنی باشد تا بتوانند بیشتر به اشغال غیر قانونی و غیر مشروعِ خودشان ادامه دهند؟ آنها مسئول و متهماند. تروریستها زیر چشم خود آنها دارند حرکت میکنند؛ ما اطلاع داریم؛ این دیگر حدس نیست. در بعضی از مرزهای عراق تروریستها زیر چشم خود امریکاییها- و شاید با کمک خود آنها- از اینجا به آنجا منتقل میشوند؛ آن وقت میآیند بیخود ایران یا سوریّه را متهم میکنند. ما 1300 کیلومتر با عراق مرز داریم؛ این مرزها را هم محکم گرفتهایم. البته در هر مرز محکمی ممکن است خروج غیر قانونی باشد. امریکاییها بعد از سالهای متمادی هنوز نتوانستهاند مرزهای خودشان با مکزیک را ببندند؛ مرتب غیر قانونی افراد میآیند و میروند. بنابراین ممکن است غیر قانونی ترددی بشود، لیکن ما ایستادهایم و نمیگذاریم. امنیت عراق، امنیت ماست؛ پیشرفت عراق برای ما یک دستاورد بزرگ است؛ ما این را میخواهیم. امیدواریم ملت عراق هرچه زودتر از محنتهایی که دچار آن شده است، نجات پیدا کند و این کشور ثروتمند از لحاظ طبیعی، بتواند به نقطهیی که شایستهی آن است، برسد.
البته این را هم به شما عرض کنم؛ ملت ایران بدانند؛ کسانی که در گوشه و کنار نق میزنند و میگویند چرا به انرژی هستهیی چسبیدهاید، غافلانه به نفع دشمنان ملت حرف میزنند؛ آنها هم بدانند امروز مسألهی انرژی هستهیی بهانهی تهدیدهای امریکاست. ابرقدرت، شأن خود را در تهدید کردن میداند. قدرت سلطهگر و زورگو کارش با تهدید پیش میرود و ملتهای دنیا و خیلی از دولتها متأسفانه در مقابل تهدیدهای اینها کوتاه میآیند و اینها را بیشتر بر امورِ خودشان مسلط میکنند. کار آنها تهدید است، و امروز بهانهی تهدید آنها انرژی هستهیی است. این هم که نباشد، بهانهی دیگری مطرح میکنند. خودشان تروریستپرورترینِ دولتهایند، اما ایران اسلامی و مسلمانها را متهم به تروریسم میکنند! سربازان و نیروهای امنیتی امریکا بدترین جنایتها را در نقاط اشغالی عراق و در زندان ابو غریب مرتکب میشوند- که یک نمونه از این همه، جنایت زندان ابو غریب است؛ و الّا نظایر آن زیاد است- به انسانها اهانت میکنند، حقوق انسانها را لگدمال میکنند؛ چه در اینجا، چه در افغانستان، چه در زندانهای خودشان، چه در گوانتانامو؛ آنگاه دیگران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند! تا آنجایی که بنده اطلاع دارم، هیچ دولتی را نمیشناسم که به قدر دولت امریکا ناقض حقوق بشر باشد.
شما به عرصهی تحولات سیاسی دنیا نگاه کنید و اظهارات سخنگویان سیاستهای استکباری را در دنیا بشنوید؛ ببینید نقطهی اصلی توجه آنها چیست. البته شعار حقوق بشر و شعار مبارزهی با تروریسم میدهند- در مورد ایران، علاوهی بر اینها، نگرانی از ساخت بمب اتمی و دستیابی به انرژی هستهیی برای جنگ را هم مطرح میکنند- اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست. آنها با استبداد مخالف نیستند. آنها امروز به کشورهایی که در دولتهایشان حتّی دریچهای به انتخاب و آزادی مردم باز نشده، دارند کمک میکنند؛ با آنها همسو و همراه هستند و با استبداد مخالفتی ندارند. رژیم ایالات متحده چقدر حکومتهای کودتایی را تغذیه کرده، حمایت کرده، حفظ کرده؛ بنابراین آنها به این مسئله اهمیتی نمیدهند. تروریسم را خود آنها راه انداختند. همین کسانی که امروز نامشان بهعنوان معروفترین تروریستهای دنیا در سرلوحهی اظهارات آمریکاییهاست، مستقیم و غیر مستقیم ساخته و پرداختهی سازمان جاسوسی امریکا هستند. این، چیزی نیست که از نگاه صاحبنظران سیاسی دنیا پوشیده باشد؛ این را همه میدانند. یک روز فکر میکردند حضور این افراد در مرز شرقی ما خواهد توانست جمهوری اسلامی را تضعیف کند؛ لذا خرج کردند، پول دادند، آموزش دادند، سلاح دادند. دو سه سال قبل، همین شارون جلاد، همین گرگ در لباس آدمی، روزی که سر کار آمد، صریحاً گفت من این تعداد از فلسطینیها را ترور خواهم کرد- کلمهی «ترور» را هم به کار برد!- امریکاییها از او حمایت کردند؛ نگفتند تروریسم بد است؛ بخصوص اگر دولتی باشد. بنابراین اینها با ترور مخالف نیستند. اینها مخالفان خودشان را ترور کردهاند، بازهم میکنند. مسألهی آنها، مسألهی دیگری است.
استکبار، همهی ظرفیت توانائیهای خود را به میدان آورده است. در یک جا با فشار سیاسی، در یک جا با تهدید اقتصادی، در جائی با ترفند تبلیغاتی و در جائی دیگر- مانند عراق و افغانستان و پیش از آن در فلسطین و قدس با بمب و موشک و تانک و چکمهپوشان نظامی، به عرصهی نبرد سرنوشت ساز وارد شده است.
مهمترین ابزار این ددمنشان آدمیخوار، پردهی نفاق و فریبی است که بر چهرهی خود کشیدهاند. جوخههای تروریستی را تجهیز و به قصد جان بیگناهان روانه میکنند، و دم از مبارزه با تروریسم میزنند. از دولت تروریست و جلادی که فلسطین را غصب کرده، علناً پشتیبانی میکنند و مدافعان جان به لب رسیدهی فلسطینی را تروریست مینامند. امروز شما مشاهده میکنید که در کشور عراق اشغالگران و سلطهطلبان با مردم چه جور رفتار میکنند؛ درحالیکه ادعا میکنند به دنبال تروریستها هستند، آحاد مردم را قتل عام میکنند. بمبارانهای مکرر شهرهای عراق، بمباران فلوجه، شهرک صدر، سامرا و دیگر شهرها، چطور میتواند برای مقابلهی با مشتی تروریست باشد؟! معنای مقابلهی با تروریسم و تروریستها این است؟! کودکان معصوم و زنهای بیدفاع و انسانهای بیگناهی که در این بمبارانهای کور نابود میشوند، تروریستند؟! آیا با این رفتارها تروریسم ریشهکن شد یا تشویق شد؟ اگر نگوییم سازمانهای تروریستی شناختهشده، زیر نفوذ دستگاهها و سرویسهای جاسوسی امریکا و اسرائیلند- که اگر کسی چنین ادعایی هم بکند، معلوم نیست خیلی گزافه گفته باشد- کمترین سخن این است که بگوییم تجاوز، زورگویی، قتل عام، قلدری، نادیده گرفتن حق یک ملت در کشور خود، تشویقکنندهی مقاومتهای مردمی و رشددهندهی احساس گرایش به تروریسم در میان همین ملتهاست.
این رفتار، نسخهی زشت دیگری در فلسطین اشغالی دارد. ببینید چه میکنند با این مردم! اردوگاه آوارگان را بمباران میکنند؛ به توپ میبندند؛ خانههای مردم را ویران میکنند؛ مزارع مردم را خراب میکنند؛ دهها نفر کودک و زن و مرد بیدفاع را به قتل میرسانند؛ به عنوان اینکه به دنبال مبارز فلسطینی میگردند! دنیایی که چشم را بر این جنایتهای وقیحانه میبندد، نمیتواند ادعا کند که طرفدار حقوق بشر است و نمیتواند امیدوار باشد که خواهد توانست با تروریسم رو به رشد در دنیا مقابله کند؛ اینها مشوق تروریسمند. به وضع دنیای اسلام نگاه کنید! ما سالها مسألهی فلسطین را بهعنوان زخم عمیق پیکر اسلامی همواره به یاد خودمان میآوردیم، امروز عراق هم اضافه شده است! ببینید که قدرتمندان با تکیهی به زور چه میکنند. همهی حرفهای غیر منطقی و غلط را با اتکاء به زور و با اتکاء به منطق سلاح و قدرت سیاسی و پولی به شکل حرف قابل دفاع و منطقی در دنیا مطرح و عمل میکنند. جرائمی را که در عرف همهی ملتهای جهان جنایت و جرم است، علنی انجام میدهند و گاهی برای ظاهرسازی نامی هم روی آن میگذارند، درحالیکه میدانند کسی آن را قبول نمیکند؛ اما گاهی حتّی اسم و نقابی هم روی آن نمیگذارند. دولت غاصب صهیونیست صریحاً اعلام میکند که من زبدگان فلسطینی را ترور میکنم و دولت امریکا هم رسماً و علناً از او حمایت میکند! این وضع نظام امروز جهانی است.
تروریسم- که مبارزهی با آن بهانهای برای قدرتمداری و اعمال زور دولت مستکبر امریکا شده است- صریحاً بهعنوان یک کار مجاز و مشروع در زبان آنها و در عمل حکام صهیونیست تحقق پیدا میکند، و همه هم با تکیهی بر زور و قدرت سلاح. اشغال و تصرف نظامی عراق و تحقیر و به ذلت کشاندن یک ملتِ بافرهنگ و بزرگ، جرم بینالمللی است؛ اما آنها این کار را صریحاً و تحت عناوین حقوق بشر و دفاع از دموکراسی و آزادی انجام دادند، که هیچکس هم در دنیا باور و قبول نمیکند؛ چون رفتار اشغالگران در داخل عراق درست عکس این موضوع را نشان میدهد و پیداست که به حقوق انسانها و به حق مردم برای تعیین حکومت هیچ اعتنایی ندارند و برای آن هیچ ارزشی قائل نیستند؛ خودشان نصب میکنند، خودشان حاکم معین میکنند، خودشان قانون میگذرانند و خودشان متخلف از قانون را بدون هیچگونه محاکمهیی مجازات میکنند؛ آنهم مجازات کشتار. ببینید در عراق چه میگذرد! این وضع امروز امت اسلامی است. ایران اسلامی را در تبلیغات جهانی خود مورد تهمت قرار میدهند و میگویند از تروریسم حمایت میکند، یا تروریستها را پناه میدهد. این یک دروغ بیشرمانه و بسیار وقاحتآمیز است. اگر منظور از تروریست کسی است که برای اغراض خود، جان بیگناهان را هدف قرار میدهد، پس امروز بزرگترین تروریستها زیر دامان امریکا فعالیت میکنند. امروز رژیم صهیونیستی مظهر کامل تروریسم است. شما ملاحظه کنید؛ هر روز که میگذرد، عناصر تروریستِ رژیم صهیونیستی، انسانهایی را که در خانهی خود، روی خاک خود و در سرزمین خود زندگی میکنند، مورد تهاجم قرار میدهد. افکار عمومی ما فراموش نکرده است که در چند سال قبل و در همسایگی ما، دلارهای امریکا و وابستگان امریکایی یک عدّه تروریست متعصّب را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی به وجود آوردند؛ اما نتوانستند از طرح خائنانهی خود استفاده کنند و امروز همان لقمه در گلوی خودشان گیر کرده است. با ایجاد تعصّبات تند و شدیدِ ضدّ ایرانی و ضدّ نظام اسلامی، عدّهای را به کارهای تروریستی وادار کردند؛ اما امروز خودشان اسیر آنها شدهاند.
ایران را به تروریسم متّهم میکنند! ایران طرفدار تروریستها نیست، به هیچ تروریستی هم پناه نمیدهد و نداده است؛ اما جمهوری اسلامی معتقد است در سرتاسر دنیای اسلام، میلیونها جوان و انسان آزاده، لبریز از کینه و نفرتِ ستمگران و اشغالگران امریکایی هستند. شما نمیتوانید اینها را تروریست بدانید. نمیتوانید اسم میلیونها انسان را در عراق و مصر و عربستان و شمال آفریقا و پاکستان و افغانستان تروریست بگذارید. امروز میلیونها انسان هستند که ظلم نیروهای امریکایی را میبینند- چه به افغانستان دیروز و چه به کشور مظلوم عراق امروز- اینها تروریستند؟! مجاهدین فلسطینی که از سرزمین خود دفاع میکنند، تروریستند؟! مردمِ مظلومِ فلسطین که هر روز با تانکها و آتش پُرحجم و انبوه نظامیان صهیونیست مواجهند و از خود دفاع میکنند، تروریستند؟! جوانانِ مؤمنِ لبنانی که در مقابل تهاجمِ بیوقفهی اسرائیل ایستادند و با نثار جان خود توانستند صهیونیستها را از لبنان عقب برانند و امروز هم وجود آنها موجب شده است که اسرائیل جرأت نکند به لبنان حمله کند، تروریستند؟! اگر جوانان مؤمنِ مبارز لبنانی نبودند، اسرائیل برای آمدن تا شهر بیروت هم برای خودش مانعی نمیدید؛ کمااینکه آمد. جنوب لبنان سالها در اشغال آنها بود؛ تا بیروت آمدند و آن همه فاجعهآفرینی کردند، که ممکن نیست از یاد کسی برود. جوانان مؤمن لبنانی دست را از آستین درآوردند؛ به بیداریای که امام بزرگوار ما به دنیای اسلام داد، لبّیک گفتند و ایستادند. امروز بهخاطر وجود این جوانان، اسرائیل جرأت نمیکند به لبنان حمله کند. اینها تروریستند؟! تروریستها کسانی هستند که با ملتها در خانههای خودشان مقابله و مبارزه میکنند. پرچم مبارزه با تروریسم را به دست گرفتهاند و هنوز هم بدون خجالت، ادّعای خود را تکرار میکنند؛ اما با منافقین که دستشان به خون ملت ایران و کردهای عراق و شیعیان این کشور آغشته است- که در قضیهی انتفاضهی سال 1369 عراق که صدّام شیعیان را در جنوب عراق و در مناطق زیادی از این کشور قتل عام کرد، منافقین در کنار صدّامیها با شیعیان جنگیدند- همکاری میکنند! ترور، کار آنهاست؛ خودشان هم اقرار و به آن افتخار میکنند؛ دنیا هم اینها را تروریست شناخته است؛ اما امریکا اینها را زیر بال گرفت! معلوم شد تروریسم بد است، آنوقتی که نوکر امریکا نباشد؛ اما اگر تروریسم نوکر امریکا شد، نه، خیلی خوب است و هیچ اشکالی هم ندارد! این، بوتهی آزمایش است؛ نشان میدهد که مبارزه با تروریسم یعنی چه؛ دمکراسی یعنی چه.
همین رئیسجمهور امریکا از حرکات حکومت غاصب اسرائیل دفاع کرده و میگوید اسرائیل از خودش دفاع میکند! اسرائیل این کشتارها را انجام میدهد و او میگوید اسرائیل از خودش دفاع میکند و کار او را مبارزه با تروریسم به حساب میآورد! آیا کشتن زن و کودک و جوان و خراب کردن خانههای گِلی فلسطینیان با بولدوزر، این دفاع از خود است؟! آن کسی که از خود دفاع میکند ملت فلسطین است. آن کسی که از جور و ستم غاصبِ اشغالگر به جان آمده است، همین زن و مرد فلسطینی است که دیگر قدرت تحمّلش را از دست داده و راه چاره را در این دانسته که به صحنه بیاید. کی حاضر است جوانش برود در یک واقعهی خونین و یک ساعت دیگر به قتل برسد! این است که یک مادر، جوان خودش را در آغوش میگیرد، میبوسد اما گریه نمیکند. میگوید من این را میفرستم. ببینید شما بر سر این مادر چه آوردهاید؟! شما ببینید بر سر این ملت چه آوردهاید که حاضر است به این نحو جوانش را به میدان بفرستد و میگوید اگر صد جوان هم داشته باشم میفرستم که اینگونه کشته شوند. شما با این ملت چه کردهاید که یک دختر هفده، هجدهساله حاضر است به خودش بمب ببندد، در بین دشمنان صهیونیست برود و خودش را از بین ببرد که آنها از بین بروند. شما همهی راهها را جلوِ اینها بستهاید. آن وقت میگوید دولت اسرائیل از خودش دفاع میکند! دفاع این است؟! این حرف منطقی است؟ این حرف شایستهی یک رئیسجمهور است؟ این حرف شایستهی آن دولتی است که خودش را رهبر دنیا میداند و میگوید همهی دنیا باید از من اطاعت کنند؟ مردم دنیا بیایند از این برهان سخیف و از این منطق ضعیف پشتیبانی و اطاعت کنند؟ یک ملت را تحقیر کردهاید، با حیله و خشونت خانهاش را از او گرفتهاید، زندگیش را تباه و سیاه کردهاید، روزانه او را تحقیر میکنید، از این شهر به آن شهر که میرود، در خانهی خود و در کشور خود باید به وسیلهی بیگانهها کنترل شود. یکوقت اگر هجوم بیاورند یکی را بکشند، هیئت دولتشان مینشیند تصویب میکند که این آدمها را هرجا دیدید ترور کنید! دنیا چنین چیزی را دیگر کجا سراغ دارد، غیر از این صهیونیستها؟ آن وقت به این ملت میگوید تروریست و در دفاع از این تروریستهای وقیح و درنده و مفتضح میگوید: از خودشان دفاع میکنند. آیا میشود دولت امریکا موضعی بدتر از این بگیرد؟ اقدام اسرائیل هم با همین تأییدهای آمریکا شروع شد. اگر آمریکا تأیید نمیکرد، اگر چراغ سبز نشان نمیداد، اگر قول حمایت نمیداد، اینها جرأت نمیکردند این طور وارد شوند. پشتشان به حمایتهای بیمنطق امریکا گرم است، لذا این همه جنایت میکنند. بنابراین امریکا در همهی جنایاتی که امروز در فلسطین اتّفاق میافتد، شریک جرم است.
توجّه کنید! انتفاضهی ملت فلسطین، قیام یک ملت است. ملت فلسطین دست خود را از آستین بیرون آورده است؛ این را به گردن این و آن نیندازید. یک ملت قیام کرده، شرف او و عزّت او و هویّت و آگاهی او، او را به میدان کشانده، حال به اینها میگویید تروریست؟! اینها تروریستند؟! اگر دولت اسرائیل ادّعا میکند که با یک گروه معدود مواجه است پس چرا وارد خانهی مردم میشوند؟ چرا خانهها را ویران میکنند و چرا در کوچه و بازار این همه جنایت میآفرینند؟ بروید با همان گروه معدود روبهرو شوید. زن و بچهی مردم چه گناهی کردهاند؟ منطق غلط اندر غلط، مقدّمات غلط، استنتاج غلط؛ آن وقت چنان حرفهایی را یک رئیسجمهور جلوِ چشم مردم دنیا بر زبان میآورد و برای خالی نبودن عریضه هم این دولت و آن دولت- جمهوری اسلامی، عراق، سوریّه و دیگران- را متّهم میکند. این ادّعاها امریکا را در چشم مردم جهان منفور میکند؛ اینها توجّه ندارند. امروز در دنیای اسلام هیچ دولتی منفورتر از دولت امریکا نیست. حوادث شهریورماه نیویورک بهانهی زورگوئیهای روزافزون کاخ سفید و جنایتهای بیسابقهی دولت صهیونیست در فلسطین شده است. پس از عملیات فاجعهباری که آمریکا در افغانستان به بار آورد، چهره نظامی و خشن دولت ایالات متحده، روز به روز بیش از گذشته فضای جهانی را به ناامنی و جنگ و کشتار تهدید میکند. مبارزه با تروریسم و دفاع از صلح در خاورمیانه به بهانههائی برای خشونتطلبی و زورگوئی آمریکا و پوششی برای سلطهطلبی و دستاندازی به منافع و منابع حیاتی ملتها تبدیل شدهاند.
شوخی زشتی است که بانی بیشترین ترورها، و به راهاندازندهی بیشترین کودتاها، و تولیدکنندهی مهلکترین سلاحها، و پشتیبانیکنندهی خطرناکترین تروریستها، مدّعی رهبری مبارزهی بحقّ جهانی با تروریسم باشد. و طعنهزنیِ وقیحانهای به حقیقت است که کشتار زن و مرد و کودک فلسطینی و خراب کردن خانهی فلسطینیان بر سرشان و بیرون راندن آنان از میهن آباء و اجدادیشان، طرفداری و دفاع از صلح نام گیرد. ایران اسلامی از سوی سردمداران کاخ سفید به اخلال در روند صلح خاورمیانه متصف میگردد. غافل از اینکه تجاوز ناعادلانه به حقوق ملت فلسطین و غصب سرزمین آنان که بهدروغ، صلح نام گرفته است برای ناکامی و بیسرانجامیِ خود، محتاج اخلال کسی و دولتی نیست. این روند ظالمانه به خودیِ خود، محکوم به زوال و ناکامی است، و بیداری غیورانه و فداکارانهی امروز ملت فلسطین از نشانههای حتمی آن است. ایران اسلامی پرچم اسلامِ عزّتمند و و روشن بین و رستگارکننده و آزادیبخش را با تهدید زورگویانهی مستکبران از دست فرونمینهد. ایران اسلامی تروریسم را دشمن سعادت بشر میداند و بهای گزافی را در مبارزه با تروریستهای دستپروردهی آمریکا و اسرائیل پرداخته است. ایران اسلامی تسلیم زور و تهدید و مرعوب چهرهی عبوس استکبار نمیشود. ملت و دولت ایران مواضع شجاعانه و مستقل و خردمندانهی خود را که درس ماندگار امام خمینی عظیم است، قدر میدانند و از آن دفاع میکنند. راهپیمائی پرصلابت و سراسری ملت ایران در 22 بهمن امسال پاسخ هوشمندانهای بود به یاوهسرایانی که به گمان باطل خود خواستند میان مردم و نظام اسلامی یا میان ارکان اصلی نظام، جدائی و فاصله را القاء و یا تبلیغ کنند. ملت و دولت ایران تهدیدها و جنگافروزیهای آمریکا را که حاکی از تجاوزطلبی و وحشیگری است محکوم میکنند و منطق ضعیف و رویکرد خشونتطلبی آن رژیم را نشانهی ضعفها و گسستهای اساسی و عمیق در بنیان نظام ظالمانهی استکباری میدانند. رژیم آمریکا که بیشترین ترورها را در طول سالهای متمادی به راه انداخته، بیشترین دشمنی را با حکومتهای مستقل آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی سازماندهی کرده، مرتجعترین حکومتهای کودتائی و تحمیلی را زیر حمایت خود گرفته، پرشمارترین سلاح مرگبار را به سراسر جهان فرستاده، خطرناکترین تروریستها را به دست خود به میدان گسیل داشته یا در دامن خود بزرگ کرده، بیشترین افراد غیر نظامی را به خاک و خون کشیده، مظلومترین ملت جهان یعنی ملّت فلسطین را از طبیعیترین حقوق انسانی محروم دانسته و به درندهترین رژیمهای جهان یعنی رژیم صهیونیستی بیشترین کمک را کرده، دهها سال رژیم جبّار و فاسد پهلوی را برپا نگهداشته و با ملّت ایران در صحنهی اقتصادی و نظامی و سیاسی زشتترین جفاها و خیانتها را روا داشته، اکنون نظام مردمی و مستقل و آزادهی ایران را به طرفداری از تروریسم و نقض حقوق بشر و تولید یا فروش سلاح متهم میکند!
آمریکاییها باطن خود را نشان دادند. رئیسجمهور امریکا در نطق اخیرش، مثل کسی حرف میزند که تشنه خون انسانهاست! کشورها و ملتها را تهدید و متّهم میکند. همه دنیا میدانند که شیطان بزرگ، امریکاست؛ این یک حرف متّکی به دلیل است. این عنوان «شیطان بزرگ» برای امریکا، یک نامگذاری بیدلیل نبود. شما به تاریخ سی، چهل سال گذشته نگاه کنید؛ بیشترین کارشکنی را نسبت به نهضتهای مردمی و مستقل، امریکا کرده است. بیشترین ترور شخصیتهای مؤمن پاکدامن را در دنیا، دستگاه جاسوسی سیای امریکا کرده است. بیشترین حمایت را از رژیمهای ضدّ مردمی در دنیا، امریکا کرده است. بیشترین فروش اسلحه و سلاحهای مرگبار را در دنیا امریکا کرده است. بیشترین چپاول و غارت را نسبت به ثروتهای ملتها، امریکا کرده است. اینها شیطنت است؛ پس بزرگترین شیطانهاست. البته این کارها را شیطانهای دیگری هم در دنیا میکنند، اما هیچکدام به شیطنت امریکا نیستند؛ پس او حقّاً شیطان بزرگ است.
از سوی دیگر در چند روز اخیر، چنین تهاجمی را همدست امریکا- یعنی دولت غاصب صهیونیستی- در شهرهای فلسطین علیه مردم مسلمان این سرزمین به راه انداخته است و با تانک و هواپیما و چرخبال و ناوچهی جنگی، به خانههای بیدفاع مردم، غیر نظامیان، کودکان، مدرسهها و بیمارستانها حمله کرده است. اوضاع عجیبی است! امّت اسلامی باید خیلی زود استنتاج کند و از این غفلت خارج شود. گوشه گوشهی دنیای اسلام مورد تهاجم است. آقایان مژده هم میدهند که ما به اینجا اکتفا نخواهیم کرد؛ به بعضی کشورهای دیگر هم حمله میکنیم! اسم عراق و سومالی را میآورند. بناست دنیای اسلام مورد تهاجم کسانی باشد که به نام مبارزه با تروریسم، وارد میدانهای گوناگونی میشوند تا منافع خود را تأمین کنند و با بزرگترین دستگاه تروریستی عالم- یعنی حکومت صهیونیستی- نه فقط مبارزه نمیکنند، بلکه از آن پشتیبانی نیز میکنند. اگر حمله کردن با تانک به خانههای مردم، تروریسم نیست، پس تروریسم چیست؟! اگر موشکباران خانههای مردم به وسیلهی هواپیماهای اف- 16 و چرخبالهای جنگی، تروریسم نیست، پس تروریسم چیست؟!
آمریکاییها با شعار مبارزه با تروریسم، به ملت افغانستان حمله کردند. در افغانستان چند نفر را به عنوان تروریست معرفی کردند؛ اما با ترور مردم فلسطین و حملات وحشیانه علیه آنها، نه فقط مخالفت نکردند؛ بلکه تأیید هم کردند! واقعاً برای مردم و افکار عمومی دنیا، بسیار مایهی عبرت است. اینها چه میگویند؟ چه طور رویشان میشود دم از حقوق بشر و آزادی و حقوق ملتها بزنند؟! با ملتی در خانهی خودش، اینگونه رفتار خشن و سبعانه و بیرحمانهای بشود؛ اما نه فقط مخالفتی صورت نگیرد، بلکه همراهی هم بشود! متأسفانه هم دولت امریکا و هم دولت انگلیس، در مقابل افکار عمومی، بسیار بد امتحان دادند. به نظر من مسئولان امریکا، ملت امریکا را در تاریخ شرمنده کردند. مسئولان انگلیس، ملت انگلیس را در تاریخ منفعل و شرمنده و خجالتزده کردند. اینها در رأس حکومتها و ملتهایی قرار دارند و با این همه ادّعا، در مقابل این جنایت عظیم بشری حتّی بیتفاوت نمیمانند؛ بلکه حمایت هم میکنند!
رفتار و اظهارات دولت امریکا و مسئولان امریکایی در این قضیه، بسیار متکبّرانه و مغرورانه و برخاستهی از روح استکبار بود و هست. اظهاراتی میکنند که با هیچ منطقی سازگار نیست. البته به حیثیّت آنها خیلی لطمه خورده و آبروی امنیّتیشان در دنیا به شدّت خدشهدار شده است؛ اما این دلیل نمیشود که برای جبران یک تحقیر، باز چهرهی استکباری و قیافهی خشمگین به خود بگیرند؛ یعنی مردم دنیا! ما عصبانی هستیم؛ روی حرف ما حرفی نزنید! یعنی کسی جرأت نکند در مقابل حرفی که آنها میزنند، حرفی بر زبان جاری کند؛ به خیال اینکه میشود ملتها و انسانها و دولتهای مستقل را با این شیوهها از میدان خارج کرد. از جملهی این حرفها این است که هرکسی با ما- یعنی با آمریکاییها- نباشد، با تروریستهاست! این حرفِ بسیار غلطی است؛ نخیر، اینطور نیست. خیلیها در کنار امریکا هستند، اما از همهی تروریستهای عالم خطرناکترند. امروز دولت اسرائیل خطرناکترین تروریستها را در خود دارد. آنهایی که در رأس این دولتند، کسانی هستند که در فاجعهبارترین قضایای تروریستی، خودشان شخصاً دستور دادهاند و شرکت داشتهاند؛ الآن هم هر روز ترور میکنند و در کنار امریکا هم هستند. بنابراین، اینطور نیست که هرکس با شما بود، با تروریستها نیست. نخیر؛ سرسختترین و خبیثترین تروریستها الآن در کنار شمایند. نقطهی مقابل نیز همینطور است؛ هرکس با ما نباشد، با تروریستهاست؛ نخیر، ما با شما نیستیم، با تروریستها هم نیستیم.
در ذهن مسئولان امریکا، مفهوم تروریسم، مفهوم غلطی است. آنها تروریسم را بد معنا میکنند؛ به گونهای معنا میکنند که کشتار دستهجمعی و قتل عامِ مردم صبرا و شتیلا- که دو اردوگاه فلسطینی بودند- در یک شب به دستور همین کسی که امروز در رأس حکومت غاصب صهیونیستی است، تروریسم به حساب نمیآید!
چند سال قبل از این، گروه زیادی از مردم قانای لبنان جلوِ دفتر نمایندگی سازمان ملل در این کشور برای شکایت جمع شده بودند؛ اما هلیکوپترهای اسرائیلی آمدند و چند صد نفر آدم را- که در میانشان زن بود، مرد بود، بچه بود، گرسنه بود، تشنه بود- به رگبار بستند و همه را کشتند! آمریکاییها این را تروریسم نمیدانند! بارها به لبنان آمدهاند و افرادی را ربودهاند و یا کشتهاند؛ اما هیچکدام از اینها مصداق تروریسم نیست! دولت غاصب صهیونیستی در یکی دو ماه پیش رسماً تصویب کرد که باید عناصری از فلسطینیها ترور شوند- حتّی اسم ترور را آوردند- ترور هم کردند؛ ماشینشان را منفجر کردند و افراد متعدّدی را کشتند؛ اما هیچکدام از اینها مصداق تروریسم نیست؛ ولی مردم فلسطین که برای دفاع از سرزمین و استنقاذ حقِّ پامالشدهی خودشان قیام میکنند، فریاد میکشند و سنگ در دست دارند، اسلحه هم ندارند، تروریستند! منطق آمریکاییها این است. این منطقِ غلطی است و دنیا آن را قبول نمیکند. مطلب بعدی این است که میگویند تروریستِ خوب و تروریستِ بد نداریم؛ همهی تروریستها بدند؛ اما خودشان عملًا تروریسم را به تروریسمِ خوب و تروریسمِ بد تقسیم میکنند! در آسمان خلیج فارس، هواپیمای ایران را با صدها نفر مسافر، بدون هیچ دلیل و بهانهای منفجر میکنند؛ افراد را در دریا تکّهپاره و غرق میکنند؛ بعد فرمانده آن ناو را نه فقط محاکمه و توبیخ نمیکنند، و نه فقط از ایران عذرخواهی نمیکنند، بلکه به فرمانده آن ناو جایزه میدهند! این شد تروریسمِ خوب! منطق، منطقِ غلطی است. مفهوم، مفهومِ نادرستی است که توقّع دارند برای همین مفهوم نادرست، همهی دنیا بسیج شوند و پشت سر آنها راه بیفتند و هر کاری که آنها میخواهند بکنند، بقیه نه فقط اعتراض نکنند، بلکه همه باید به آنها کمک هم بکنند! در دنیا آبروی خیلیها رفت. در قضیهی فلسطین و ایران، آبروی قدرتهای بزرگ جهانی بر زمین ریخت؛ ملتهای دنیا شناختند که در اظهارات اینها، ادّعاهای پوچ حقوق بشر و ضدّیت با تروریسم چقدر حقیقت دارد. شما ببینید امروز دولت امریکا ادّعا میکند که با تروریسم مخالف است؛ در همین حال رژیم صهیونیستی در سطح دولت تصمیم میگیرد که افراد مشخصی را- بیست و چند نفر را معیّن کرده است- ترور کند! این یک تروریسم رسمی دولتی است؛ درعینحال دولت امریکا از اینها حمایت میکند! آیا این، دروغگویی رژیم امریکا را اثبات نمیکند؟! ادّعا میکنند که طرفدار حقوق بشر و حقوق کودکان و حقوق زنانند؛ اما در داخل فلسطین، ناگهان با بلدوزرهای صهیونیستها، سقف روی سر کودک چندماهه و زن بیپناهِ در خانهی خود نشسته، فرود میآید و اینها لب نمیجنبانند و اخم نمیکنند! این کار، آبروی اینها را در برابر ملتهای دنیا میبرد.
کاری را که سیاستمداران دنیا- چه امروز و چه در طول قرنهای گذشته- انجام میدادند و حرفی را که بر زبان میآوردند و به آن اعتقاد قلبی نداشتند و چهره و قیافهای را که به خود میگرفتند و با باطن آنها بهکلّی متفاوت بود، در امیر المؤمنین وجود نداشت. امروز شما نگاه کنید؛ حرفهای زیبا و قشنگ بر زبان سیاستمداران عالم بسیار جاری میشود- نام انسان، نام حقوق بشر، نام مردمسالاری، نام صلح، نام قداست- اما در دلها و در عملها، از این حقایق هیچگونه خبری وجود ندارد. این وضعیت، قبل از دوران امیر المؤمنین هم بود؛ امروز هم وجود دارد. امیر المؤمنین- آن قلّهی بلند انسانیت- در این جهت برخلاف اغلب سیاستمداران عمل کرده است. خصوصیت او این بود که اگر اسم مردم را میآورد، برای آنها حقیقتاً ارزش قائل بود؛ نه مثل کسانی که در سطح بینالمللی از هرچه تروریست حرفهای است- که امروز حکّام صهیونیست در دنیا تروریستهای حرفهای هستند- از هرچه غارتگر بینالمللی است- که امروز پشت صحنهی قدرتهای استکباری، زرسالاران و چپاولگران بینالمللی هستند- از هرچه انسان نانجیب و متجاوز به حقوق انسان است، عملًا حمایت و پشتیبانی میکنند و خجالت هم نمیکشند و بر زبان نام حقوق بشر و انسان و مردمسالاری را جاری میکنند و طلبکار ملتها هم میشوند! نظام جمهوری اسلامی را که یقیناً یکی از مردمیترین نظامهای عالم و متّکی به آرای قشرهای عظیم مردم و گرهخوردهی با عواطف و احساسات و ایمان آنهاست، به عنوان نظام مردمسالار قبول ندارند؛ اما نظامهای حکومت مطلقهی فردی و سلطنتهای موروثی و نظامهای کودتا و آنجایی که بچههای دبستانیِ آن از آسیب نیروهای امنیتیشان در امان نیستند و به دست آنها به قتل میرسند، آنها را به عنوان نظامهای معتقد به حقوق بشر میشناسند! این یک مضحکهی سیاسی و جهانی است. سیاستمداران نظامهای غیر الهی مایلند همهی انسانهای عالم، دستخوش چنین بازیچههایی باشند.
مسألهای که برای نظام به اصطلاح لیبرال دمکراسی که نه لیبرال است، نه دمکراسی؛ یعنی نظام استکبار و استثمار جهانی و کمپانیهای صهیونیستی و همپیمانان و همراهانشان مطرح است، هیچچیز نیست جز اینکه بتوانند از مراکز قدرت خودشان، کاملًا انحصارطلبانه و تمامتخواهانه، کنترل همهی مراکز اساسی منافع جهانی را در اختیار داشته باشند. انقلاب را به انحصارطلبی متّهم میکنند، برای اینکه انقلاب از سر راه انحصارطلبی آنها برخیزد. دنیا را به عنوان دهکدهی جهانی معرفی میکنند، برای اینکه کدخدایی این دهکده را در اختیار بگیرند. شعار وحدت فرهنگی و جهانیگری فرهنگی میدهند، برای اینکه فرهنگ خودشان را بر تمام فرهنگهای عالم مسلّط کنند. در زمینهی مسائل مربوط به خودشان، در زمینهی فرهنگ غربی، در زمینهی فرهنگهایی که زمینهساز استعمار بوده، اجازهی کوچکترین خدشه و مناقشهای در سطح بینالمللی به هیچکس نمیدهند؛ اما از شما میخواهند که در فرهنگ و باورها و عواطف و اصولِ خودتان معتقد به تکثّر و چندقرائتی باشید؛ اجازه بدهید در ایمان و فکر و فرهنگ و پایههای مستحکم اصولی شما هرکس طبق برداشت خودش حرف بزند و اظهار نظر کند؛ اما نسبت به خودشان چنین چیزی را اجازه نمیدهند! هیچکس در سطح دنیا اجازه ندارد نسبت به منافع امریکا نگاه چند قرائتی داشته باشد. هرجا منافعشان اقتضاء کند، با قاطعیت وارد میشوند. اگر بپرسند بر چه اساس وارد شدهاید، یک مبنای فکری هم برایش درست میکنند! همین چند روز قبل از این، گفته شد که طرحی در کنگرهی امریکا مطرح شده که رئیسجمهور این کشور حق داشته باشد مخالفان خودش را در هر نقطهای از دنیا ترور کند! اگر بپرسند چرا، استدلالی برای آن مطرح میکنند؛ استدلالی که توجیهکنندهی منافع امریکاست؛ اما از من و شما میخواهند ما هم با همان دید به آن استدلال نگاه کنیم و با همهی وجود و با همهی ایمان آن را بپذیریم. زورگویی از این بالاتر؟!
اوّلین بار چه کسانی اسم خشونت را به عنوان یک نقطهی منفی برای کشور ما در دنیا مطرح کردند؟ همان کسانی که دستشان تا مرفق در خون بیگناهان فرورفته است یعنی آمریکاییها همان کسانی که تابهحال هرکسی را میخواستند، در دنیا غیر قانونی ترور میکردند؛ اما حالا میخواهند آن را قانونی کنند! اینها هستند که از خشونت دم میزنند و خشونت را تقبیح میکنند. رادیوی صهیونیستی و صهیونیستها هستند که راجع به خشونت بحث میکنند. اینها به صورت مسائل سیاسی و تبلیغاتی مطرح میشود. چیزی نیست که انسان بتواند آن را به عنوان یک واقعیت در نظر بگیرد، تا بخواهد در بارهی آن اظهار نظری کند. از این هم نباید غفلت کرد. عدّهای تشنهی قدرتند، یا مریضند و یا سفیهاند؛ لذا همان حرفها را مجدّداً تکرار میکنند.
همچنان که میبینید، دستگاههای استکباری بیست سال است جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران و امام بزرگوار ما و دلسوزان این ملت را به اموری متّهم میکنند که با خود آنها مناسب است. میگویند ناقضین حقوق بشر؛ در حالی که بزرگترین ناقض حقوق بشر آنها هستند. میگویند طرفداران تروریسم؛ در حالی که بانیان و طرفداران تروریسم خود آنها هستند. امروز از دولت صهیونیسم، تروریستتر در دنیا کیست؟ از بسیاری از دولتمردانی که امروز در سطح دنیا مطرحند، ظالمتر و متجاوزتر به حقوق انسان کیست؟ بشریّت از چه کسانی و از چه قدرتهایی بیشتر صدمه دیده و رنج برده است؟ مایهی عقبافتادگی آسیا و آفریقا و امثال آنها کیست؟ کدام دولتهایند که سالهای متمادی ملتها را در زیر تیغ استعمار نگاه داشتهاند؟ آنچه آنها داشتند، ربودند؛ نفت آنها را مفت و ارزان بردند؛ ثروتهای زیر زمینی آنها را بردند؛ فرهنگشان را نابود کردند؛ از پیشرفت و ترقّی و پیمودن قافلهی علم، آنها را مانع شدند. اینها مستکبرین عالم و همین دولتهایی که امروز در دنیا دم از حقوق انسان میزنند، هستند. اینها بزرگترین بلاهای بشریّتند.
صهیونیستها اوّل با کمک انگلیس، بعد با کمک امریکا و بسیاری از کشورهای دنیا و با انواع و اقسام کارهای خیانتکارانه و تروریستی و ایجاد وحشت و ارعاب، توانستند این حکومت صهیونیستی را در داخل اراضی اشغالی به وجود آورند. چهل، پنجاه سال را هم که بگذرانند، باز یک نکتهی اصلی حل نشده است و آن این است که آدم صهیونیستِ غاصب نمیتواند در این خانهی غصبی خواب راحت بکند؛ امنیت ندارد. بله؛ این واقعیت است. پول دارند، فناوری مدرن و فوق مدرن دارند، حمایت سیاسی قدرتهای استکباری را دارند، اسلحه دارند، وسایل شکنجه دارند، فلسطینیها را در همه جا، حتی نوجوانان را در داخل مدارسشان تعقیب میکنند همهی اینها به جای خود محفوظ اما خدای متعال آسایش و راحتی را از آن جمعِ آسایش و راحتطلب و ترسو باز گرفته است؛ چون فلسطین زنده است، چون ملت فلسطین زنده است، چون جوانان فلسطین زندهاند.
در همین قضایای اخیر، آنچه که در سودان و افغانستان اتّفاق افتاد، بههیچوجه مورد قبول انسانهای مستقلّ دنیا نیست. نمیشود قبول کرد که دولتی به اتّکای اینکه میتواند به خاک یک کشورِ دوردست و به یک ملت دیگر حمله کند، تهاجم نماید. استدلالش هم فقط این باشد که من میتوانم، پس میکنم! این غلط است. این روش، روشِ مردود ملتهای مستقلّ دنیاست. ما به عنوان جمهوری اسلامی، از اوّل این شجاعت را داشتیم که این روش را محکوم کنیم. بعضی از کشورهای دیگر، بااینکه این روش را نمیپسندند، حاضر نیستند آن را محکوم کنند. ما هرگز زیر بار اینگونه قدرتنماییها نرفتیم و نخواهیم رفت.
این کاری که در افغانستان یا در سودان انجام گرفت، دو اشکال بزرگ دارد: اوّلًا از لحاظ انسانی، یک عملِ جنایتآمیز است. من «اسامه بنلادن» را نمیشناسم و کشتن مردم بومی غیر نظامی کنیا و تانزانیا را هم بههیچوجه تأیید نمیکنم به این چیزها ما راضی نیستیم اما این حرکتی که اینها در افغانستان انجام دادند، به همان اندازه محکوم است که آن حرکتی که در آنجا از لحاظ کشتار انسانهای غیر نظامی و غیر دخیل در یک اقدام نظامی انجام گرفت. به عنوان حمله به دشمن، به یک عدّه انسان بیدفاع حمله میکنند؛ دهها موشک پرتاب میکنند؛ یا در سودان کارخانهای را از بین میبرند؛ معلوم نیست چه تعداد انسان را از بین میبرند و نابود میکنند؛ فقط به این عنوان که ما تشخیص دادیم، یا حدس زدیم، یا فهمیدیم که دست دشمن ما در اینجاست! این روشِ غلطی است؛ این یک جنایت است. هرکس مرتکب این جنایت شود، محکوم است. دولت امریکا هم محکوم است؛ او یک تروریسم است. حرکت او، یک حرکت تروریستی است؛ تروریسم دولتی است. جرمش هم بزرگتر از این است که افراد غیر مسئول مرتکب کارهای تروریستی شوند. ملتهای مسلمان باید باهم متّحد شوند. امروز یکی از بزرگترین مصائب دنیای اسلام این است که دشمنان اسلام کاری کردهاند که آنچه باید وسیلهی اتّحاد مسلمین شود یعنی وجود دشمن، وجود صهیونیستهای غاصب وسیلهی اختلاف آنها شده است! کاری کردهاند که بعضی از دولتهای مسلمان، این را وسیلهای برای قرار گرفتن در مقابل برادران خود بکنند و حقیقتاً اختلاف به وجود آید؛ در حالی که بودنِ چنین دشمنی در قلب کشورهای اسلامی، باید مسلمانان را به هم نزدیک کند؛ جبههی واحد تشکیل دهد و ید واحد به وجود آورد. این گناه هم به دخالت و دستاندازیهای استکبار برمیگردد. اگر حمایتهای استکبار و در رأس آنها امریکا از اشغالگران فلسطین و تروریستهای بینالمللی، که در قلب کشورهای اسلامی متمرکز شدهاند یعنی همین حاکمان فعلی دولت جعلی اسرائیل نبود، قدرتِ ماندن نداشتند. الآن هم همینطور است.
تروریسم دولتی که در همان مصاحبه گفته شد که حرف بسیار درستی هم هست امروز مظهرش حکومت غاصب صهیونیستی است. این حرف، خیلی هم به صهیونیستها برخورده است! این حرفِ کاملًا درستی است. شما دیدید با مردمشان چه میکنند! دیدید با فلسطینیها چه میکنند! دیدید با مردم لبنان چه میکنند! با هلیکوپتر به روستاهای لبنان میآیند و آدمها را از خانههایشان میدزدند و میبرند! کجا دیگر چنین چیزی در دنیا هست؟ آمریکاییها بزرگترین و جدّیترین حامی صهیونیستها هستند. این جرم، بزرگ نیست؟ این جرم، کافی نیست؟ این بس نیست برای اینکه ملت حقطلبی مثل ملت ایران بگوید من با شما کاری ندارم، من شما را رد میکنم، من رفتار شما را محکوم میکنم؟ ملت ایران به امریکا همین را میگوید.
کسانی که اهل خبر و مطبوعاتند، به یاد دارند که چند سال قبل در ایالات متّحده جماعتی را زنده زنده در آتش سوزاندند! هفتاد، هشتاد مرد و زن و کودک را در امریکا در همان جایی که به خیال خودشان سگها و حیوانات حقوق دارند و اگر کسی به گربه یا سگ خود در خانه ظلم کند، ادّعا میکنند که علیهاش اعلام جرم خواهد شد در روز روشن و جلوِ چشم مردم دنیا در آتش سوزاندند! همین کشور، از تروریستترین کشورها و دولتهای دنیا یعنی صهیونیستها صریحاً حمایت میکند. امروز در دنیا، هیچ نظام و رژیمی از لحاظ گرایش به تبعیض و ظلم و فاشیزم و تروریزم، زشتعملتر و سیاهروتر از رژیم صهیونیستی نیست. رژیم صهیونیستی، تروریست و غاصب و نژادپرست و ظالم و متقلّب و خدعهگر و حیلهگر و اخلالگر در امور دولتها و کشورها و ملتهاست، که اگر کسی اسناد افشاشدهی امنیتی آنها را ملاحظه کند، همهی اینها را خواهد دید. چنین کشوری، در مقابل چشم مردم دنیا، بزرگترین ظلمها را به اعراب مسلمانِ صاحب آن سرزمین نه فقط ساکن آن سرزمین؛ مالک آن سرزمین میکند. از صد مورد ظلم آنها، یکی هم مورد تعرّض قدرتهای جهانی قرار نمیگیرد و تازه اگر یک مورد از ظلمشان مانند مورد اخیر در شورای امنیت مورد تعرّض قرار گیرد و قطعنامهای علیه رژیم صهیونیستی صادر شود، امریکا آن را وتو میکند! شما ببینید چقدر اینها بدکردارند؛ چقدر اینها طرفدار سیاهی و ظلم و زشتیاند.
متأسفانه امروز، بزرگترین جرائم استکبار جهانی این است که دروغگویی، فریب، تقلّب و باطلگرایی را، با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد میدهد و ترویج میکند. الآن شما ملاحظه کنید در حکومتهای مستکبر دنیا که دولت آمریکا در رأس همهی حکومتهای مستکبر است- کسانی هستند که بیشترین ترور را در اطراف دنیا کردهاند. همین اواخر نقل شد که یکی از سیاستمداران امریکایی ادّعا کرده است که کشتهها و مفقودینی که در گواتمالا، دنیا را به خودشان متوجّه کرده بودند، کار «سیا» است. سازمان سیای جاسوسی امریکا، تکتک انسانها و مخالفین سیاسی را شکار و نابود و مفقود کرده است و حالا کشف میشود!
در همه جای دنیا بخصوص در آمریکای لاتین و در بسیاری از نقاط دنیا، اینها آدمکشی و ترور کردند؛ کودتا راه انداختند؛ کارهای خلاف کردند. در ایران هم خود ما شاهد بودیم و دیدیم. در جاهای دیگر هم همینطور است. اینها از زشتترین تروریستهای عالم حمایت کردند؛ به آنها پناه دادند؛ با آنها مبادلات دوستانه انجام دادند؛ از آنها تجلیل کردند؛ به آنها کمک مالی کردند؛ الآن هم میکنند. از دولت اسرائیل که یک دولت مبنی بر تروریسم و مبنی بر غصب و ظلم و عدوان است، بیشترین حمایت و کمک را کردهاند؛ آشکارا حمایت میکنند! حتّی آنها از دوستان عرب خودشان هم، به قدر اسرائیل حمایت نمیکنند! الآن امریکا در این منطقه، به دولتهایی که به صورت سنّتی با او دوست هستند، به قدری که به اسرائیل کمک میکند، کمک نمیکند و در واقع دوست حقیقی او اسرائیل است و او را به همهی آن دولتها ترجیح میدهد. در حالی که اسرائیل دولتی است که مبنی بر تروریسم است. از اوّل که این حکومت به وجود آمده است، با ترور، شکار مخالفین، دروغ، ظلم، نابودی افراد و انسانها و کشتارهای دستهجمعی به وجود آمده است! این حمایت آنها از ترور و تروریسم است. درعینحال امروز پرچم مبارزه با تروریسم را هم، آمریکا بر دوش گرفته است! آنها جمهوری اسلامی را به توسعهطلبی و جنگطلبی و صدور ناامنی متهم میکنند تا در برابر افکار عمومی مردم جهان و مسلمین، دلیلی برای کینتوزی و دشمنی خباثتآمیز خود تراشیده باشند. رادیوهای مزدور آنان و مطبوعاتی که با سرمایههای صهیونیستها یا دستنشاندگان امریکا و صهیونیسم در همه جا از جمله در کشورهای اسلامی منتشر میشود، بیوقفه تهمتها و شایعهها و تحلیلها و خبرهای دروغ و غرضآلود را بر ضد جمهوری اسلامی منتشر میکنند، تا مدّ نفوذ معنوی انقلاب اسلامی و قداست و محبوبیت نام امام راحل ما (قدس الله نفسه) را بشکنند و متوقف کنند. آنها با مدرنترین روشهای تبلیغی نامردانه میکوشند با لجنپراکنی بر ضد جمهوری اسلامی، طرفدارانش در دنیای اسلام را از آن رویگردان کنند و حائلی از دروغ و تهمت میان ایران سربلند اسلامی و دیگر کشورهای اسلامی که آنان از تکرار تجربهی ایران در آنها میهراسند پدید آورند. رسواترین تروریستهای عالم یعنی سران حکومت غاصب صهیونیست و حامیان بد سرشت آنان در دولت امریکا، ایران اسلامی را به تروریسم متهم میکنند. سردمداران امریکا و اسرائیل به هر بهانه یا بیبهانه، انگشت اشارهی تهمتآمیز خود را به سوی جمهوری اسلامی نشانه میروند و در هرچند کلمهی سیاسی خود یکبار، نام مقدس و عزیز و درخشان ایران اسلامی نشانه میروند و در هرچند کلمهی سیاسی خود یکبار، نام مقدس و عزیز و درخشان ایران اسلامی را با خشم و نفرت بر زبان میآورند.
آن وقت رئیسجمهور امریکا- که واقعا انسان تعجّب میکند- خجالت نمیکشد و روز روشن در مقابل افکار عمومی دنیا میایستد و با صدای بلند میگوید که ما میخواهیم برای جلوگیری از تروریسم، با اسرائیل همکاری کنیم! واقعا انسان تعجّب میکند که اسم این موضعگیری چیست؟ این، اسمش غفلت و بیانصافی و استکبار و زورگویی است. معنای این حرف چیست؟ الآن هم خطرناکترین و پلیدترین تروریستهای عالم، همین کسانی هستند که در رأس قدرت کشور فلسطین اشغالشدهی مظلوم قرار دارند. شما میخواهید در مقابل تروریسم و تروریستها با اینها همکاری کنید؟! کدام تروریستها؟ آن کسانی که از وطن خود آواره شدهاند و بعد از سالهای متمادی، در اثر فشارها به جان آمدهاند و دستی از آستین در میآورند و مشتی گره میکنند و فریاد میکشند تروریستند؟!
همین حالا، در رسانههای وابسته به صهیونیستهای تروریست، ملت ایران و دولت جمهوری اسلامی و مردان سربلند این کشور، به «تروریسم» متّهم میشوند. ما از تروریسمْ بیزار و متنفریم و از تروریستها که در رأس آنان، زمامداران غاصب فلسطینِ اشغالی و حامیان آمریکاییِ آنها هستند، متنفّر و بیزاریم. ایران اسلامی، چون با عنوان اسلام و با هدف اسلامی در میان کشورها و ملتهای جهان میدرخشد، هدفِ فعّالیتهای تروریستی دشمنان، سیای امریکا، دستگاههای صهیونیستی و همکاران بداندیش و بدخواهِ آنهاست. تروریستها کسانی هستند که شرم نمیکنند و برای خرابکاری در یک کشور مستقل، در دستگاه قانونگذاری خود، بودجه میگذرانند! ما از آنها متنفّریم و ملت ایران هم از کارِ آنها متنفّر است. آنها شایستهی نام «تروریستاند». دوستی و دشمنی ملت ایران، آشکار و منطقی، و با روشهای صحیح و عاقلانه است. کارِ تروریستی، کار کسانی است که در ذات خود، دچار انحرافند. مثل همین تروریستهایی که امروز بر فلسطین اشغالی حکومت میکنند، و پشتیبانهای آمریکاییِ آنها.
امروز همه پذیرفتهاند که در دنیا دولتهایی وجود دارند که ظلم و ستم میکنند و عناصری از ملتهای مورد ظلم واقع شده هم، با آنها به مبارزه برمیخیزند. دنیا به عناصری چنین نه به چشم تروریست که به چشم مبارز نگاه میکند. امروز کسانی با دولت ظالم و اشغالگر و غاصب و خشن صهیونیستی مبارزه میکنند. جوان مؤمنی که چند روز پیش به دست مجرم و جنایتکار صهیونیستها و مزدورهایشان به خون غلتید، از جمله این کسان بود. جرم سازمان و جمعیّتی که آن جوان به او منسوب است این است که با رژیم غاصب خانهی خود، مبارزه میکند. البته به زعم صهیونیستها، جرم بزرگ دیگری که آن عناصر مبارز دارند، این است که دم از اسلام و تبعیّت از امام میزنند و به صراحت افتخار میکنند که پیرو امام بزرگوار ما هستند. این دیگر جرم بسیار بزرگی است! مزدوران صهیونیست، آن جوان را به قتل رساندند. این هم چندان غیر طبیعی نیست. بدیهی است که رژیمی مثل رژیم تروریست اسرائیل، اگر به دشمنان خود دست پیدا کند آنها را میکُشد. غیر از آن جوان هم اگر کسانی را پیدا کنند، به قتل خواهند رساند.
قضیه تا اینجا چندان خلاف انتظار نیست. ما از اسرائیل غیر از این انتظار نداریم؛ زیرا رژیمی تروریست است. لکن مهم این است که در دنیای غرب، هیچکس این حرکت تروریستی را محکوم نکرد. این نظام سلطه است؛ چهرهی زشتی که امروز دنیا را پر کرده و بشریّت در هرجای دنیا حق دارد علیه آن، مشت گره کند و فریاد بکشد. این سکوت، بسیار دردآور است. روزنامهنگاران، سازمانهای حقوق بشر، سیاستمدارانی که لقلقهی زبانشان ترور و تروریسم است، به راحتی سکوت میکنند. رئیسجمهور امریکا در مقابل نمایندگان همهی دولتها و ملتهای دنیا، با بیشرمی تمام، جمهوری اسلامی را متّهم به تروریستپروری کرده است. آنها این قدر در تهمت زدن، بیتقوا و بیملاحظهاند. نه گزارشی دارند و نه دقّتی در واقعیّات. فقط به خاطر خوشامد صهیونیستها، راست یا دروغ، چیزهایی میگویند؛ آن وقت جنایات صریح تروریستی صهیونیستها را محکوم نمیکنند و به رو نمیآورند. این موضوعِ بسیار کریه و زشتی است که اگر کسی از وجود آن در دنیا غفلت کند، باید خود را غافل بداند. امنیت در سطح دنیا و در سطح بینالمللی، برای ملتها امر مهمّی است. امروز در دنیا حرفی رایج شده که به نظر ما از آن حرفهای درست است؛ ولی متأسفانه، مثل خیلی از حرفهای درست، آدمهای نادرست این حرف را به زبان میآورند و اطمینان انسان را سلب میکنند. این حرفِ درستِ رایج در دنیا، مبارزه با تروریسم است. تروریسم یعنی چه؟ یعنی اینکه مجموعهای، سازمانی، گروهی یا دولتی بخواهد کار خود را با ایجادِ ترور و وحشت و قتل و ناامنی پیش ببرد. مثل همین کاری که گروهِ منافقینِ روسیاه، در حرم مطهّر علی بن موسی الرّضا علیه الصّلاة و السّلام انجام دادند. این کار، مظهر زشتترین نوع تروریسم است. به خیال خودشان، نشستند، جمع و تفریق و محاسبه و تحلیل کردند تا به این نتیجه رسیدند که باید جمهوری اسلامی و ملت ایران را به بحران بکشانند. بیچارهها، قضایا را اینطور بین خودشان تمام کردند که به بحران بکشانند! به بحران کشاندن هم این است که در مناطق مختلفِ کشور، دست به انفجار بزنند و کارهای تروریستی انجام دهند. به خیال خودشان، بدین وسیله، هم مردم را متوحّش و هم دستگاه را مضطرب کنند و اگر هم توانستند، اختلافات قومی و طایفهای به وجود آورند. تحلیل و تصمیمگیری آنها، مقصودی را برایشان فراهم کرد. راهِ رسیدن به آن مقصود هم این بود که حرم امام رضا علیه الصّلاة و السّلام را که به نظر ملت ایران، مقدّسترین اماکن مذهبی در داخل کشور است، منفجر و هتک کنند و بیگناهترین و پاکترین آدمها را که در آنجا مشغول تضرّع و راز و نیاز و دعا و توجّه بودند و مهمان علی بن موسی الرّضا علیه الصّلاة و السّلام محسوب میشدند، در روز عاشورا قطعه قطعه نمایند.
لعنت خدا بر آن دلهای سیاه باد! این، تروریسم است. برای یک مقصودِ احمقانهی خیالیِ فرضی، به چنین کار زشت و ننگین و کشتار سبُعانهای اقدام کردند. آنها میخواستند شبیه آن انفجار را در حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها و مرقد امام رضوان اللّه علیه هم انجام دهند که بحمد اللّه خدای متعال تفضّل کرد و جلوِ فاجعه گرفته شد. این، تروریسم است. این، زشتترین کاری است که یک مجموعه میتواند انجام دهد. مجموعهای برای رسیدن به مقاصد شوم خود، یک عدّه انسان را، از هر نوع و جنس، در هرجایی، بدونِ دشمنیِ خاص و بدون جرم و گناهی، نابود کند. البته دولتِ تروریست هم داریم که به کارش «تروریسم دولتی» اطلاق میشود. امروز واضحترین نمونهی دولت تروریست، رژیم غاصب صهیونیست است. در واقع، از روزی که دستِ پلید و سیاستِ ضدّ اسلامی، ضدّ مردمی و ضدّ شرقیِ انگلیس، در کشور فلسطینِ اسلامی به صهیونیستها حکومت داد- یعنی از سال 1948 میلادی و قبل از آن- تروریسم دولتی هم شکل گرفت و به ترور پرداخت. صهیونیستها کارهایشان را با ترور پیش میبردند و میبرند. به عنوان مثال، قتل عام در «دیریاسین» که قضیهاش را شنیدهاید، از مظاهر تروریسم است. وقتی به یک روستا حمله کنند، مردها، زنها و بچهها را به رگبار ببندند و یا مردها را بکشند و زنهای تنها و بیپناه را در بیابان رها کنند و به آنها بگویند «هرجا میخواهید بروید» و سپس همهی خانهها را آتش بزنند، یکی از بارزترین مظاهر تروریسم رخ مینماید. دولت غاصبِ اسرائیل، از بدو تشکیل تا امروز- به عبارتی: در تمام طولِ تقریباً نیم قرنی که این غدّهی سرطانی در پیکرهی اسلامی پیدا شده است- همیشه کارش را با ترور پیش برده و مظهر کامل تروریسم دولتی است. حتماً شنیدهاید که اخیراً این دولت غاصب، در یک هجوم شبانه، چند فروند چرخبال و هواپیما، همراه با کماندو و اسلحه به لبنان فرستاد، تا روستایی را به محاصره درآورند و مردی را از خانهاش بربایند و به زندان منتقل کنند! آیا تروریسم دولتی از این واضحتر وجود دارد؟! جالب اینجاست که چندی پیش، رؤسای هفت دولت صنعتی جهان، نشستند، ریش جنباندند و راجع به تروریسم حرف زدند. آیا شما نمیدانید که امروز مظهر تروریسم کیست؟! آیا شما انصاف دارید؟! آیا شما از افکار عمومی جهان، اندکی ملاحظه دارید؟! آیا شما که اینقدر مدّعیِ حقوق بشر هستید، انسانها را دارای عقل و تشخیص میدانید؟! امروز مظهر تروریسم دولتی و دولت تروریست در دنیا کیست؟ آن دولتی که هر روز به لبنان حمله میکند و به کشتار و آدمربایی میپردازد کیست؟ کیست که دولتش، از اوّل براساس ترور، ایجاد وحشت و کشتار و قتل عام به وجود آمده است؟ آیا غیر از دولت اسرائیل، دولت دیگری هم هست که از این ویژگیها برخوردار باشد؟ دنبال تروریسم دولتی میگردید؟ بفرمایید: اسرائیل! چرا در مقابل اقدامات تروریستیِ این دولت ساکت میمانید و حتّی از آن حمایت میکنید؟! چرا دروغ میگویید؟! دولت غاصبِ اسرائیل، بلایی جهانی است. ببینید! امروز در سطح جهان، دو بلا وجود دارد: یک بلا، بلای تروریسم است؛ که مظهر اعلایش از لحاظ دولتی، حکومت غاصبِ صهیونیستها، و از لحاظ حزبی، منافقین و امثال منافقینند؛ که مثل میکروبی که در محیط مناسبی در زبالهدان رشد میکند و تکثیر میشود، زیر بال دولتهای بزرگ، رشد و نمو کردند. بلای دوم، که شاید از بلای اوّل هم بزرگتر است، حقکشیِ کسانی است که مدّعیِ زمامداری امور بشرند. اینها ترور را میبینند، تروریست را میشناسند و تروریسم دولتی را هم تشخیص میدهند، اما حق را میپوشانند و انکار میکنند. کار اینها واقعاً برای بشریّت، بلای بزرگی است. امروز در دنیا کسی به ترور متوسّل میشود که منطق ندارد. پس بیهوده به خودشان زحمت ندهند که بخواهند جمهوری اسلامی را متّهم کنند. اتهام تروریسم زدن به جمهوری اسلامی، حرفِ چرند و بیقاعدهای است. جمهوری اسلامی به ترور احتیاج ندارد. خودِ شما میگویید که شعارهای انقلاب اسلامی، مصر و الجزائر و کجا و کجا و کجا را به هم ریخته است. ما که در این کشورها حضور نداریم. این، حرف و فکر ماست که در این سرزمینها رسوخ کرده است. خودِ شما میگویید که تفکّرات اسلامیِ ایران، در دنیا، خطر بزرگی برای سرمایهداری غرب و قدرتهای غربی به حساب میآید. مگر خودِ شما این را نمیگویید؟ پس، این فکر و اندیشهی ماست که به همه جا میرود و دلها را متحوّل میکند. دولتهای غربی، از ترسشان اجازه نمیدهند که افکار ما، در غرب منتشر شود. آیا با این اوصاف، ما احتیاج به ترور داریم؟! ما که از چنین سلاح برّایی- فکر و اندیشه- برخورداریم. جمهوری اسلامی را به حمایت از تروریسم متّهم میکنند. این هم خلاف واقع است. خودشان هم میدانند که خلاف واقع است. واقعیت این است که نظامی که امروز در دنیا حامی تروریسم است، رژیم ایالات متّحده امریکاست. حمایت از رژیم تروریست صهیونیستی در کشور غصبشدهی فلسطین، بزرگترین حمایت از تروریسم است. روشهای خود آمریکاییها، یعنی دخالتشان در کشورها، ربودن افراد و اشخاص مخالف، کشتن افراد، دخالت سازمان جاسوسی سیا در کشورهای مختلف و ایجاد کودتاهای نظامی و از بین بردن حکومتها و دولتهای ضعیفی که امریکا با آنها مخالف بوده است، همه از قلمهای درشت تروریسم است. با این وضع، خیلی روشن است که اگر امریکا، جمهوری اسلامی را متهم به تروریسم کند، خودش هم میداند که این ادّعایی کذب و سخنی خلاف واقع است. یا در موضوع نقض حقوق بشر، خودِ آن دولتها و از جمله رژیم امریکا، که جمهوری اسلامی ایران و هر نظام اسلامی را در هرجا که بخواهد به وجود بیاید یا به وجود آمده باشد به نقض حقوق بشر متّهم میکنند، میدانند که قلمهای درشت نقض حقوق بشر، در نزدِ خودِ آنهاست.
دشمن پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، همواره تا امروز سیاههیی از اتهامات را متوجه ایران اسلامی کرده است. میبینیم که همان تهمتها امروزه به همهی نهضتهای اسلامی در هرجای دنیا که باشند نیز زده میشود. تهمت تعصّب و جمود فکری که از آن، با عنوان «بنیادگرایی» نام میبرند، تهمت تروریسم، تهمت بیاعتنایی به حقوق بشر، تهمت ضدیّت با دموکراسی، تهمت بیاعتنایی به حقوق زنان، تهمت ضدیّت با صلح و طرفداری از جنگ. اندکی انصاف، هرکسی را به دروغ بودن این تهمتها و بیشرمی واردکنندگانش آگاه میسازد. ایران اسلامی در حالی متهم به مخالفت با دموکراسی میشود که از پنجاه روز پس از پیروزی انقلاب کبیر اسلامی تا 14ماه پس از آن، دو همهپرسی عمومی، که در یکی از آنها مردم ایران، جمهوری اسلامی را به عنوان نظام سیاسی کشور برگزیدند، و در دیگری به قانون اساسی رأی دادند، و سه انتخابات که در آنها به ترتیب: اعضای مجلس خبرگان برای نوشتن قانون اساسی، رئیسجمهور، و نمایندگان در مجلس شورای اسلامی معین شدند، در آن برگزار شده، و تا امروز همواره انتخابات آزاد، با شرکت پرشور مردم برای تعیین رئیسجمهور و نمایندگان مجلس، در موعد قانونی خود انجام گرفته است. تهمت به تروریسم را، کسانی به ایران اسلامی میزنند، که خود از دولت تروریست صهیونیستی بیشترین پشتیبانی را کرده و گروههای تروریست ضدّ انقلاب ایرانی را در زیر چتر حمایت خود قرار میدهند و حقوقبگیران آنان صدها بار در داخل ایران اسلامی بمبگذاری کرده و هزاران نفر از مردم عادی و عناصر انقلابی و مرد و زن و کودک بیگناه را به قتل رساندهاند. ضدیّت با صلح را کسانی به جمهوری اسلامی نسبت میدهند که جنگی هشتساله را با تشویق رژیم بعثی عراق و به دست او بر ایران تحمیل کردند و در همهی آن مدّت، انواع کمکها را به آن رژیم که به خاطر حمله به ایران اسلامی، رژیم محبوب آنان به شمار میرفت مبذول داشتهاند.
ما با این شَلتاقها و قرشمالبازیهایی که علیه انقلاب در رادیوها و جنجالهای مطبوعاتی به وجود میآورند، از اصول اسلام و انقلاب و ارزشهایی که جوانان این ملت برایش خون دادند و جوانان جانباز، برای آن، سلامتیشان را از دست دادند و این ملت برایش سرمایهگذاری معنوی کرده، یک سرِ سوزن دست برنخواهیمداشت. یکبار دیگر هم من این را عرض کنم اگرچه قبلًا هم بارها گفتهام آنهایی که از جمهوری اسلامی خشمگینند و مدام بحث تروریسم و طرفداری ما از تروریسم و نقض حقوق بشر در ایران و از این حرفهای بیمعنا و بیمحتوا را مطرح میکنند، حرف دلشان چیز دیگر است. آنها که میگویند «ایران طرفدار تروریسم است»، خودشان هم میدانند که دروغ میگویند. تروریست خودشانند. خودشان طرفدار خشنترین تروریستهای دنیا، یعنی صهیونیستها هستند. خودشان میدانند که ایران طرفدار تروریسم نیست. اگر گاهی میگویند که «در جمهوری اسلامی، حقوق بشر نقض میشود»، خودشان میدانند که دروغ میگویند و میفهمند که این، حرف بیمحتوا و بیربطی است. وانگهی، خودشان به حقوق بشر اصلًا علاقهای ندارند! حقوق بشر یعنی چه؟ دیدید که در امریکا چطور آدمها را سوزاندند؟ دیدید چطور سیاهان را، که شهروندان امریکا بودند، چگونه تارومار کردند؟ حقوق بشر یعنی چه؟ به حقوق بشر اعتقادی ندارند! اینها حرف است؛ اینها ظاهر کار است! باطن کار، چیز دیگری است.
و اما در قضیهی تروریسم! میگویند «جمهوری اسلامی ایران، از تروریستها حمایت میکند» و با این بهانه ما را تهدید میکنند. من میگویم اوّلًا تهمتِ حمایت از تروریسم به جمهوری اسلامی ایران، یک دروغ و افترای آشکار است. ما از هیچ تروریستی حمایت نمیکنیم. شما نگاه کنید ببینید تروریستهای عالم چه کسانی هستند، آنوقت بگویید ما از اینها حمایت میکنیم! بزرگترین تروریستهای دنیا، امروز صهیونیستهایند. میبینید که صهیونیستها با ملت فلسطین چه میکنند! صِرف اینکه دولت شدند، موجب نمیشود تروریست نباشند. چه کسی از تروریستهای صهیونیست حمایت میکند؟ سازمانهای جاسوسی غربی، طبق اعترافهای خودشان، جزو قلمهایِ درشتِ تروریستی در دنیا به شمار میروند. چقدر اینها با نظامها و دولتهای مردمی مبارزه کردند! این تروریسم نیست!؟
ما از اینها حمایت نمیکنیم. هرکس که در گوشهای از دنیا؛ در شهری، در روستایی، در خیابانی، در هرجایی بمبگذاری کند و مردم بیپناه، مردم بیگناه، زن و مرد و غیر نظامیان را از بین ببرد، تروریست است. ما از چنین کسانی هرگز حمایت نکردهایم و نمیکنیم. شما هستید ای قدرتهای غربی که از تروریستها حمایت میکنید. آن کوردلانی که در میدان راه آهن تهرانْ بمب گذاشتند و مرد و زن و کودک و بزرگ را تکّهپاره کردند؛ کسانی که در نماز جمعهی تهران بمب گذاشتند و جوانان و مردان ما را قطعه قطعه کردند، بدون اینکه آنها گناهی داشته باشند؛ کسانی که در مرکز حزب جمهوری اسلامی بمب گذاشتند و هفتاد و تن از اصیلترین و شیواترین چهرههای این کشور را نابود کردند و داغ آنها را به دل این ملت گذاشتند، تروریستند. امروز هم اگر میبینید خبری از بمبگذاری نیست، به این سبب است که نمیتوانند کاری بکنند. امروز هم اگر بتوانند، باز در میدانها، در خیابانها، در نمازها و در مجامع، بمبگذاری میکنند. تروریست اینها هستند. اینها کجایند؟ تروریستهایی که میدان راه آهن و میدان امام خمینی تهران را با بمبگذاری خودشان منهدم و منفجر کردند و بچه و بزرگ و زن و مرد را نابود کردند، امروز کجا زندگی میکنند؟ از چه کسانی کمک و حمایت میگیرند؟ آنها در همین کشورهای اروپایی هستند؛ آنها در امریکا هستند؛ آنها در اروپا هستند. تروریستها زیر سایهی همان کسانی زندگی میکنند که ادّعای مخالفت با تروریسم را مطرح میکنند! جمهوری اسلامی، طرفدار تروریسم نیست. شما که جمهوری اسلامی را متّهم میکنید، طرفدار تروریسم هستید و از تروریستها حمایت میکنید! چرا کشور فرانسه، کشور آلمان، کشور امریکا و بقیهی کشورها، همین تروریستهایی را که خودشان اعتراف کردند و بمبگذاریها را در ایران پذیرفتند، در کشورهای خودشان دستگیر نمیکنند؟! چرا آنها را محاکمه نمیکنند؟! چرا آنها را به عنوان تروریست تعقیب نمیکنند؟! اگر راست میگویند و مخالف تروریسم هستند، چرا آنها را مجازات نمیکنند؟! آنوقت به جمهوری اسلامی تهمت و افترا میزنند که طرفدار تروریسم است! نه؛ ما با بمبگذاری مخالفیم؛ ما با کشتن زن و بچهی مردم مخالفیم؛ ما با روبهرو شدن با غیر نظامیان که به زندگی روزمرّهی خود مشغولند به شدّت مخالفیم؛ ما تروریستها را محکوم میکنیم. آنکه با این کارها مخالف نیست، شما هستید؛ دولتهای غربی هستید؛ استکبار هستید؛ همین شماها هستید که جمهوری اسلامی را متّهم میکنید! و اما نکتهی چهارم. قدرتهای استکباری، در پی متّهم کردن جمهوری اسلامی به تروریسم و صدور انقلاب، با سلاح تهدید هم به میدان آمدهاند. من به آنها میگویم: شما به شدت در اشتباهید که جمهوری اسلامی را تهدید میکنید. جمهوری اسلامی را به چه چیز تهدید میکنید؟ در بارهی جمهوری اسلامی چه خیال کردهاید؟ حقیقت قضیه این است که ملتی را از خانه و زندگی خود آواره کردهاند و این ملت حق دارد برگردد و خانهی خودش را پس بگیرد. این مبارزه، مبارزهای حقطلبانه است. امریکا، این مبارزه را «تروریسم» مینامد؛ اما خباثت صهیونیستها نسبت به مبارزین فلسطینی را تروریسم نمیداند! ببینید در ذهن و عمل کسانی که امروز مدعی شبانی بشریت و رهبری دنیا هستند، چقدر حقایق، وارونه شده است! ببینید چقدر از حقیقت و انسانیت دورند! ببینید این سیاست، چه اندازه غیر انسانی است! صهیونیستها وارد کشور لبنان میشوند و انسان والا و شایستهای مثل سید عباس موسوی را به شهادت میرسانند. تنها خود او را هم نمیکشند؛ بلکه زن و کودک او را هم میکشند، بیآنکه آنها در میدان جنگ بوده باشند. آنها در اتومبیل بودند و در جادهای تردد میکردند. آمریکاییها این جنایت را محکوم نمیکنند! پس معلوم میشود که شما طرفدار ظلمید. چرا این را انکار میکنید؟ شما طرفدار خباثتید، طرفدار تجاوزید، طرفدار ترورید. ترور از این بالاتر و واضحتر نیست. از آن طرف، هنگامی که چند جوان فلسطینی که فلسطین خانهی آنهاست، برمیخیزند و با فداکاری، اقدامی علیه دولت غاصب صهیونیستی انجام میدهند، میگویند «حرکتی تروریستی است!» شما به چه حقی اسمگذاری وارونه میکنید و خودتان را محق میدانید؟!
این را ملتها باید بفهمند! خود آمریکاییها یعنی سردمداران رژیم امریکا خوب میفهمند چه میکنند؛ ولی من گمان میکنم حتی ملت امریکا هم نمیداند که آمریکاییها، امروز در سطح عالم چه خباثتی انجام میدهند. همه جا همینطور است. تروریسم دولتی، امروز جزو واضحترین کارهای آمریکاییهاست. تروریسم دولتی یعنی اینکه یک دولت، دست به کارهای تروریستی بزند. کار تروریستی چیست؟ کار تروریستی این است که یک دولت، با هواپیماهای جنگندهی خود به یک کشور حملهور شود و خانهی رئیس آن کشور را مثلًا بمباران کند. در لیبی این کار را کرد و گفتند کودکی هم در آن حمله کشته شد. کار تروریستی این است که دولتی برود و دولت دیگری را در کشوری سرنگون کند؛ کاری که آمریکاییها در گرانادا کردند. کار تروریستی این است که مردم را در یک کشور نابود کنند؛ کاری که آمریکاییها در عراق کردند. مبارزهی آمریکاییها با رژیم عراق، یک مسألهی دیگر بود؛ اما مردم عراق را نابود کردند. عدهی زیادی را کشتند و زندگی مردم و کارخانههای مردم را خراب کردند. حتی بسیاری از مراکز غیر نظامی را بمباران کردند. شما ببینید عملی را که امروز صهیونیستها انجام میدهند و مورد تأیید امریکاست. کدام حرکت تروریستی، از این خشنتر و ظالمانهتر است؟! بعضاً در گزارشهای خبری تلویزیون میبینیم که در کشوری، مردم جنجالی میکنند و پلیس آن کشور در مقابل آنها با خشونت رفتار میکند. منظرههایی چنین، در بسیاری از کشورها دیده میشود؛ اما در هیچ کشوری برخورد پلیس با مردم، به خشونت، خباثت و عصبانیت مقابلهی صهیونیستها با مردم فلسطین نیست. این در حالی است که پلیس حملهکننده به مردم فلسطین، بیگانه است و جوانی که پلیس او را گرفته و آنطور با خشونت کتکش میزند، صاحبخانه است! این کارهایی که امروز اسرائیل میکند، اگر کمتر از آن را دولتی انجام میداد که در خدمت منافع امریکا نبود، میدانید تبلیغات امریکایی با آن دولت چه میکرد؟! در همین جریان شهادت دبیر کلّ حزب اللّه لبنان مرحوم سیّد عباس موسوی؛ این مجاهد شهید و بااخلاص هلیکوپترهای صهیونیست وارد فضای کشور دیگری میشوند؛ آزادانه در آن رفت و آمد میکنند؛ نقطهیی را زیر نظر میگیرند و کاروان اتومبیلهای غیر نظامی را با موشک میزنند؛ مرد را میکُشند، زن را میکُشند، فرزند خردسال را میکُشند؛ اما شما ببینید در مقابل این جنایت واضح که هیچکس در جنایت بودن این رفتار نمیتواند کمترین تردیدی بکند دنیای استکباری چه موضعی میگیرد؟! مگر معنای تروریسم چیست؟! مگر تروریسم غیر از این است؟! به غیر مسلحی حمله کنند؛ به زن و فرزند مردم حمله کنند؛ به خانهی مردم حمله کنند؛ از داخل خانه، صاحبِ خانه را بربایند؛ شکنجه کنند و بکُشند؛ مگر تروریسم چیست؟! آیا رژیم ایالات متحدهی امریکا و سازمانهایی که دم از طرفداری از حقوق بشر و مخالفت با تروریسم میزنند، نمیفهمند که تروریسم یعنی این؟! نمیدانند که تروریسم دولتی، یعنی آن کاری که چهل و چند سال است که رژیم غاصب صهیونیست دارد انجام میدهد؟! یا میفهمند و به رو نمیآورند؟! آیا وقتی ملتی میبیند که اینطور فرهنگها و واژهها و لغات، در قاموس استکبار امریکایی، نابجا و غلط مصرف میشود، جا دارد که از اینکه امریکا به او تروریست بگوید، تحاشی کند؟ آمریکاییها عدهیی را در لیست تروریستها قرار دادند؛ غلط کردند! اگر بناست کسانی در لیست تروریستها قرار بگیرند، اول خود رژیم امریکاست که تروریستتر از دیگران است و حامی خبیثترین رژیمهای دنیا یعنی رژیم صهیونیست است.
امروز کار دشمنان اسلام و حاکمیت قرآن به جایی رسیده است که پوشیده نمیدارند که با اسلام و حاکمیت اسلام مخالف و دشمنند؛ یک روز این را مخفی میکردند؛ یک روز ادعا میکردند که هرچه ملتها بخواهند؛ یک روز میگفتند که ما با ادیان، با مذاهب و با افکار و عقاید مردم مخالفتی نداریم؛ اما گذشت زمان موجب شد که سنتهای الهی عمل کند. امروز بیداری مردم، اسلامخواهی مردم، حضور مردم در صحنهها، فعالیتهای تلاشگرانهی ملتهای مسلمان، استکبار را در موضع ضعف و انفعال قرار داده است؛ مجبورند صریحاً بگویند که ما با حکومت اسلامی و با حاکمیت اسلام مخالفیم؛ ناگزیرند این را اعتراف کنند؛ این یکی از تناقضهایی است که در زندگی آنها وجود دارد؛ این یکی از چیزهایی است که سنتهای الهی بر آنها تحمیل میکند. الآن در همین قضایای لبنان، بزرگترین خباثت را امریکا نسبت به مردم لبنان و مردم مسلمان انجام میدهد. اسرائیل را که دستنشاندهی خودشان است، به گروگانگیری و آدمربایی تشویق میکنند که بلند شود با هلیکوپتر به یک کشور دیگر بیاید و داخل یک شهرِ مربوط به یک کشور دیگر بنشیند و صریحاً و علناً یک روحانی محترم را از داخل خانهاش برباید و ببرد!! دیگر از این تروریسم و گروگانگیری، زشتتر و واضحتر در دنیا هست؟! کدام دولتی چنین کاری را انجام میدهد؟ ولی دیدیم که اسرائیل کرد. چنین کاری، جز به تشویق امریکا و خاطرجمعی اسرائیل از امریکا ممکن نبود. برای چه این کار را کردند؟ برای اینکه از مبارزان و مجاهدان و مسلمانان باج بگیرند و همهی دستگاههای این کشور و دیگر دولتهایی را که فکر میکنند نسبت به مسائل لبنان ارتباط یا انگیزهای دارند، وادار کنند تا برای آزادی گروگانهای امریکایی تلاش نمایند؛ یعنی باجستانی به وسیلهی گروگانگیری!
کیست که امروز به دولت غیر قانونی مستقر در شرق بیروت و همپیمان با اسرائیل و امریکا، برای کوبیدن مسلمانها سلاح و مهمات و موشک میدهد؟ تروریسم کار امریکاست. دولت امریکا که هواپیمای مسافربری را با صدها سرنشین منهدم میکند، تروریست است. دولت سعودی که صدها زن و معلول و بیمار را در مثل چنین روزی در حریم امن الهی با آن وضعیت رقتبار به شهادت میرساند، تروریست است. از شأن انقلابی جمهوری اسلامی و اسلام و ملت ایران، کارهای تروریستی به دور است. نامهایی از قبیل تروریست، شایستهی همان آدمهای پَست است که خودشان بزرگترین تروریستهای دنیا هستند.
گروه دوم، قدرتهای جهانی مدعی حقوق بشر و ضدیت با تروریسم بودند. البته بازهم سردمداران سیاستهای جهانی، با وقاحت و گستاخی همین شعارها را میدهند و هنوز هم سردمداران رژیم امریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی ادعا میکنند که با تروریسم مخالفند! لیکن مسألهی تبلیغات و هیاهو و جنجال یک مسئله است، و واقعیتهایی که برای مردم آگاه و بصیر در سطح عالم روشن میشود، مسألهی دیگری است.
کاملًا واضح است که وقتی دولتی مثل امریکا یا بعضی از کشورهای اروپایی، از گروهکهای تروریستی که دستشان به خون آحاد ملت آغشته است، حمایت میکنند و آنها را در کشورهای خود راه میدهند و پناهندهی سیاسی قلمداد میکنند، نمیتوانند در ادعای مبارزه با تروریسم صادق باشند. اینها مروج تروریسم هستند و تروریستها را برای تحقق مقاصد شوم خود، در دامان خویش تربیت میکنند. کیست که نداند بسیاری از گروهکهای داخل ایران- حتّی آنهایی که صبغهی چپ داشتند- از منابع مالی دولتهای غربی و امریکا تغذیه میشدند و هنوز هم میشوند؟! ملت ایران، این ادعاهای دروغین را شناخت. دیرباورترین افراد هم فهمیدند که دولت امریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی و جوامع به اصطلاح متمدن طرفدار حقوق بشر، کمترین خبری از حقوق بشر ندارند و کوچکترین دفاعی از آنها نمیکنند! کسانی که در حادثهی هفتم تیر و دیگر حوادث انقلاب به شهادت رسیدند و خونشان ریخته شد، نفوس زکیهای از افراد بشر و انسانهای ممتاز جامعه بودند. در بین اینها، علما و دانشمندان و مبارزان قدیمی و تودههای مردم و انسانهای فداکار و کسانی که برای ملت و کشور و آرمان و انقلابشان فداکاری میکردند، وجود داشتند. کشتن آنها طبق کدام میزان از موازین مجاز است، و چه کسی میتواند کُشندگان آنها را تروریست نداند و جنایتکار نخواند و محکوم نکند؟ این، یک حقیقت روشن است. ما به ادعاهای طرفداری از حقوق بشر، که امروز از طرف دولتها و سازمانهای وابسته به ابرقدرتها در دنیا اعلام میشود، کوچکترین اعتقادی نداریم. ما اینها را فریب و خدعه و دروغ میدانیم. ما معتقدیم تروریسم در دامان رژیم امریکا و بسیاری از حکومتهای غربی و قدرتهای زورگوی جهانی پرورش مییابد و رشد میکند.
نمودار
آخرین مقالات
|