اختلافافکنی -
تعداد فیش :
104 ،
تعداد مقاله :
1
1402/12/17
1402/10/19
1402/03/31
1402/01/01
1401/11/19
1401/10/22
1401/07/22
1401/03/18
1400/10/19
1400/02/17
1399/09/26
1398/10/27
1398/10/18
1398/09/24
1398/08/24
1398/08/24
1398/03/15
1398/01/01
1397/09/21
1397/05/29
1397/04/25
1397/03/25
1397/03/25
1397/02/27
1397/02/22
1397/02/10
1396/12/10
1396/11/16
1396/10/26
1396/10/06
1396/10/06
1396/09/15
1396/09/02
1396/09/02
1396/07/12
1396/06/09
1396/05/08
1396/04/05
1396/02/05
1395/08/12
1395/05/11
1394/12/20
1394/10/08
1394/10/08
1393/07/08
1393/06/16
1393/04/16
1393/03/14
1393/03/14
1393/03/14
1393/03/06
1393/03/06
1393/01/31
1392/10/29
1392/10/29
1392/07/22
1392/06/20
1392/06/20
1392/06/14
1392/05/18
1392/03/18
1392/03/17
1392/02/11
1392/02/09
1391/12/09
1391/11/10
1391/09/21
1391/08/10
1391/08/04
1391/07/24
1391/07/03
1391/05/29
1391/05/29
1391/05/22
1391/03/14
1390/11/10
1390/08/11
1390/07/25
1390/05/16
1390/05/01
1390/05/01
1388/02/24
1387/04/04
1387/02/19
1385/07/21
1381/10/25
1381/04/26
1381/04/26
1379/05/03
1379/05/03
1379/05/03
1379/05/03
1378/12/11
1377/07/14
1376/07/24
1375/06/27
1374/02/28
1370/05/30
1370/05/23
1368/10/05
1368/07/24
1368/07/19
1368/04/04
1368/04/03
تشکیل هر مجلس جدیدی، برای کشور یک سرمایهی باارزش و مورد استفاده است؛ باید این را قدر دانست. مثل یک خونی است که در رگهای مجموعهی سیاسی و اجتماعی کشور جاری میشود و انشاءالله اثر میکند. حادثهی شیرینی است، لکن این حادثهی شیرین را میشود تلخ کرد؛ مثل همهی حقایق شیرین عالم، یک چیزهایی هم وجود دارد، عواملی هم وجود دارد که میتواند این شیرینی را از بین ببرد. بنده اینجا یادداشت کردهام، آن چیزی که میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند، سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند است؛ شیرینی مجلس جدید را اینجور چیزها از بین میبرد. باید خیلی مراقبت کرد؛ باید خیلی مراقبت کرد... اثر بعد هم این است که مجلس از کارایی میافتد؛ یعنی وقتی که مجلس شورای اسلامی دچار دعوا و ستیزه و مقابله و جبههبندیهای گوناگونِ اینجوری شد، به طور طبیعی از کار اصلی خودش باز میماند؛ دستهبندیها و کشمکشها مانع میشود از اینکه اینها به کارشان برسند.
یکی از مسائل، ایجاد اختلاف است؛ دوقطبی کردن مردم. ببینید، اختلاف دو جور است: یک وقت دو نفر با هم اختلاف سلیقه دارند، در فلان مسئلهی سیاسی، در فلان حُب و بغض؛ با همدیگر هم دوستند، رفیقند، با هم چایی میخورند، با هم سر سفره مینشینند، اختلاف نظر هم دارند؛ یک وقت [هم] هست اختلاف نظر جوری است که هر چیزی از یک طرف صادر بشود ــ هرچه میخواهد باشد: فکر، عمل، خوب، بد ــ از سوی این طرف دیگر محکوم است، از این هم هرچه صادر میشود از طرف او محکوم است؛ اسم این «دوقطبی» است. دوقطبی در جامعه ایجاد میکنند. هر کاری طرف مقابل بکند، این طرف او را محکوم میکند، ولو خوب باشد. اینها از کارهایی است که امروز مخالفین ملّت ایران و دشمنان ملّت ایران مشغولند.
در نبرد اخیر غزه شاهد بودیم که تلاش دشمن بر ایجاد اختلاف و دو دستگی میان گروههای مقاومت و القای این فضا بود که به لطف خدا به نتیجه نرسید، بنابراین باید هرچه بیشتر بر موضوع وحدت و هماهنگی تمرکز شود و این مسیر صحیح با قدرت ادامه یابد.
در جنگ ترکیبی، حملهی نظامی نیست امّا حمله به باورهای دینی و سیاسی است؛ حملهی دشمن به باورهای دینی و باورهای سیاسی است. اینکه در سورهی «قُل اَعوذُ بِرَبِّ النّاس» میگویید: «مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ، اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ، مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس»، خنّاسش همین تبلیغاتچیهای خارجی و دنبالهروهای آنها در داخل هستند؛ وسوسه میکنند، حقایق را دگرگون نشان میدهند؛ هدفشان سست کردن ارادهی ملّت است، هدفشان خاموش کردن امیدها است، میخواهند شعلهی امید را در دل جوانان ما خاموش کنند، جوان را مأیوس کنند. یأس یعنی بنبست؛ وقتی که جوان از پیشرفت مأیوس شد، از آینده مأیوس شد، احساس بنبست میکند؛ از کسی که احساس بنبست میکند، نمیشود توقّع داشت درست کار کند. میخواهند اختلافافکنی کنند، میخواهند در کشور دوقطبی ایجاد کنند؛ میخواهند نرمافزار واقعی قدرت ملّیِ کشور را از دست ملّت بگیرند، بیاثر کنند؛ این نرمافزار عبارت است از ایمان مردم، ارزشهای دینی مردم، ارزشهای ملّی مردم، اعتقادهای مردم. وقتی این کارها را انجام دادند، دنبال این هستند که در کشور بیثباتی به وجود بیاید، ناامنی به وجود بیاید، اگر بتوانند جنگ داخلی ایجاد کنند؛ که البتّه سرشان به سنگ خورده است و خواهد خورد.
نقشهی دشمن برای ما روشن است... یک هدف وجود دارد، یک راهبرد وجود دارد و تاکتیکها. هدف دشمن به زانو درآوردن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است... راهبرد ]دشمن[ چیست؟ ایجاد اختلاف، ایجاد بیاعتمادی؛ بیاعتمادیِ دستجات سیاسی نسبت به همدیگر، گروههای مردمی نسبت به همدیگر، بیاعتمادیِ مردم به حکومت، بیاعتمادیِ حکومت به مردم، بیاعتمادیِ این به آن، این سازمان با آن سازمان که به هم بیاعتماد باشند، به هم بدبین باشند. وقتی بیاعتمادی به وجود آمد، امید به آینده هم از بین خواهد رفت. خب قهراً یک اختلافاتی وجود دارد؛ این اختلافات را نباید تبدیل کرد به گسل. یک وقت [بحث] «زن» را مطرح میکنند، یک وقت بحث «شیعه و سنّی» را مطرح میکنند، یک وقت «اختلاف نسلی» را مطرح میکنند، یک وقت مسائل گوناگون دیگر را، برای اینکه اختلاف ایجاد کنند؛ راهبرد دشمن ایجاد اختلاف است. البتّه تاکتیکها مختلف است؛ هر زمانی با یک تاکتیک؛ عمدهی تاکتیک هم دروغپردازی و شایعهسازی است؛ این کارها را میکنند برای اینکه بتوانند اختلاف ایجاد کنند.
آن چیزی که ملّت را نگه میدارد امید است و وحدت؛ اتّحاد میان آحاد مردم. بله، سلایق مختلفی وجود دارد، اختلافات نظر در مسائل گوناگون وجود دارد، امّا دربارهی اسلام، دربارهی نظام، دربارهی انقلاب، وحدت نظر بین مردم هست؛ نگذاریم این وحدت نظر از بین برود. به اختلافات کمک نکنیم؛ اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، تحریک احساسات یک گروهی علیه یک گروه دیگر. هر کس در زمینهی خدشهی به اتّحاد ملّت حرکتی انجام بدهد برای دشمن کار کرده، در نقشهی دشمن کار کرده، در زمین دشمن بازی کرده؛ این را همه توجّه داشته باشند! منبری باشد، مدّاح باشد، روحانی باشد، دانشگاهی باشد، نویسنده باشد، شاعر باشد؛ هر کسی باشد. دشمن را دستِکم نگیریم؛ دشمن هست. آن روزی که شما آن قدر قوی بشوید که دشمن مأیوس بشود، آن روز میتوانید یک آسودگی و آسایش خاطری پیدا کنید. باید سعی کنیم قوی بشویم؛ این تأکید و تکرار و اصرار این حقیر برای اینکه کشور باید قوی بشود به خاطر این است. باید دشمن را مأیوس کرد. بحمدالله ملّت با معنویّت، با کمک الهی، با هدایت الهی، در خدمت انقلابند، پشت سر انقلابند، پشت سر نظامند، کمک میکنند. عوامل خوبی داریم، نهادهای مؤثّر و بسیار مفیدی داریم، روزبهروز رشحات انقلاب در خارج از مرزهای کشور بیشتر بُروز میکند.
خب، ما باید واقعاً به این فکر کنیم؛ به این مسئلهی «اتّحاد بین مسلمین» فکر کنیم؛ امروز دشمن درست نقطهی مقابل این را میخواهد. یک بذرِ فاسدِ سلّولِ سرطانیای را در این منطقه به وجود آوردند به نام رژیم صهیونیستی که اینجا پایگاهِ غربِ دشمنِ اسلام باشد؛ چون آن روز دولت وسیع عثمانی را متفرّق کردند، نابود کردند، به چندین کشور تقسیم کردند، یک پایگاهی هم باید اینجا میداشتند که بتوانند دائماً تصرّف کنند، نگذارند در این منطقه مقاصد عالی حاصل بشود؛ این پایگاه همین فلسطین مظلوم بود که آوردند این صهیونیستهای خبیث و فاسد و قاتل و بیرحم را اینجا مستقر کردند، یک حکومت جعلی تشکیل دادند، یک ملّت جعلی درست کردند برای این کار. خب، مسلمانها هم متوجّه بودند؛ حالا [دشمنها] دارند کاری میکنند که این وجود مضر، این سلّولِ سرطانیِ رشدیافته، از عنوان «دشمنی» خارج بشود و بیشتر بین کشورهای منطقه را اختلاف بیندازد. همه جا دارند تصرّف میکنند؛ این عادّیسازیها یکی از بزرگترین خیانتهایی است که به اسلام و مسلمین دارد میشود؛ ایجاد افتراق، ایجاد اختلاف. دشمن این جور است دیگر؛ دشمن دائم مشغول است.
حج، مظهر اتّحاد امّت اسلامی است؛ سعی کنید این اتّحاد به هم نخورد؛ سعی کنید این اتّحاد به هم نخورد. ائمّه (علیهم السّلام) میرفتند در نماز جماعتِ پیشنمازی که در مسجدالحرام نماز میخواند شرکت میکردند؛ امام صادق میرفت شرکت میکرد؛ تعمّد داشت که شرکت کند و ببینند. این برای چیست؟ چرا ما این حرفها را یادمان میرود؟ مدام صد بار تکرار میکنیم، [امّا] باز یکی از آن طرف صدایش بلند میشود راجع به مسئلهی شیعه و سنّی و اختلافات و شکافها؛ چرا این کار را میکنند؟ چرا به سود دشمن کار میکنند؟ نمیدانند که انگلیسها هنرشان ایجاد اختلاف است و یکی از گسلها و شکافهایی که همیشه انگلیسها استفاده کردهاند، شکاف بین شیعه و سنّی بوده. یواشیواش دیگران هم یاد گرفتهاند و حالا شما در این اندیشکدههای آمریکا ــ اندیشکدههای سیاسی و امثال اینها ــ ملاحظه میکنید در تحلیلهایی که میکنند؛ [میگویند:] فلان افراد شیعهاند، فلان جاها شیعهاند، فلان جاها سنّیاند؛ به آنها هم رسیده شیعه و سنّی. نکنید! نکنند! برادرانه با هم زندگی کنید. بله، اختلاف نظر هست، در اعتقادات هم اختلاف نظر هست، در عقاید هم هست امّا اشتراک نظر هم هست؛ ما این همه مشترکات داریم؛ این همه موارد اشتراک داریم؛ اینها را بکلّی ندیده بگیریم برویم سراغ اختلافات؟ نگذارید! نگذارید! امام (رضوان الله علیه) ممنوع کردند نماز جماعت را در داخل کاروانها. آن وقت گفتند «نکنید». بروید آنجا نماز بخوانید، بروید در مسجد نماز بخوانید. این برای همان اتّحاد است. این اتّحاد را هر چه میتوانید بیشتر کنید.
این را ما باید همیشه در نظر داشته باشیم که در میان جبههی دشمنی ما در دنیا، دشمنانی هستند که تخصّصشان ایجاد اختلاف است؛ تخصّصشان «تفرقه بینداز و حکومت کن یا سیادت کن» است؛ این جزو چیزهای قدیمیای است که مربوط به بعضی از همینها است؛ اینها بلدند این کار را انجام بدهند؛ و انسان میبیند هر جا توانستهاند، این کار را هم انجام دادهاند؛ از جمله اختلاف مذهبی، اختلاف شیعه و سنّی؛ نباید بگذاریم که این چیزها در کشور رخ بدهد یا اوج پیدا بکند. خب در کشور، شیعه و سنّی در کنار هم قرنها است زندگی کردهاند، سالها است زندگی کردهاند، مشکلی نداشتهاند. ما گاهی اختلاف در بین اقوام داشتهایم، درگیری در بین اقوام مختلف، قومیّتهای مختلف داشتهایم [امّا] در بین شیعه و سنّی درگیری و اختلاف نداشتهایم؛ حالا [نباید] یک بهانهای به وجود بیاید، یک چنین چیزهایی به وجود بیاید، که البتّه خوشبختانه بحمدالله چنین چیزی پیش نیامده امّا نباید بگذاریم پیش بیاید، باید مراقبت بکنیم. حالا این را که یک کسی یک حرف غلطی میزند، یک نفر هم احساس تکلیف میکند در مقابل او، نباید کش داد، نباید ادامه داد. بنابراین بایستی همه این انسجام را حفظ بکنند.
دشمنان وحدت فلسطینی، رژیم صهیونیستی و آمریکا و برخی قدرتهای سیاسی دیگرند، امّا اگر از درون خود جامعهی فلسطینی وحدتشکنی نشود، دشمنان بیرونی نخواهند توانست کاری بکنند. محور این وحدت باید جهاد داخلی و عدم اعتماد به دشمنان باشد. دشمن اصلی فلسطینیان، یعنی آمریکا و انگلیس و صهیونیستهای خبیث را نباید تکیهگاه سیاستهای فلسطینی قرار داد.
فلسطینیها -چه در غزه، چه در قدس و کرانهی باختری، چه در سرزمینهای ۱۹۴۸ و حتّی چه در اردوگاهها- همه یک واحد را تشکیل میدهند و باید راهبرد به هم پیوستگی را در پیش بگیرند؛ هر بخش باید از بخشهای دیگر دفاع کند و به هنگام فشار بر آنها از ابزارهای در اختیار خود استفاده کند. اتّحاد ملّی را حفظ کنید. کشور ما احتیاج به اتّحاد دارد؛ اتّحاد ملّت ایران. ملّت ایران در خیلی از امور صدایشان صدای واحد است، خواستشان خواست واحد است، [امّا] مسئولان میتوانند این را از بین ببرند. هنر مسئولان ما این است که این اتّحاد را، این همصدایی را تکّهتکّه کنند، ملّت را تکّهِتکّه کنند، اینها را از بین ببرند! مسئولین کشور مراقب باشند که این اتّحاد را زیاد کنند. سه قوّه با همدیگر کار کنند و همافزایی کنند؛ مخصوصاً رؤسای سه قوّه. اگر چنانچه این همافزایی، این اتّحاد، این همکاری انجام بگیرد، مطمئنّاً این اتّحاد ملّی روزبهروز قویتر خواهد شد. خب، مذاکره؛ اختلافاتی وجود دارد، یا ممکن است وجود داشته باشد؛ با مذاکره این اختلافات را حل کنید. مگر شما نمیگویید با دنیا مذاکره کنیم؛ خیلی خب، چطور با دنیا میشود مذاکره کرد، با عنصر داخلی نمیشود مذاکره کرد؟ خب بروید مذاکره کنید، حل کنید. بعضی از حرفهایی که آدم این روزها میشنود، حرفهای اختلافافکنی است، حرفهای وحدتآفرین نیست.
سرنوشت منطقه، نجات از سلطهی استکباری آمریکا و رهایی فلسطین از حاکمیّت بیگانگان صهیونیست است.
همّت ملّتها باید زمان رسیدن به این مقصود را نزدیک کند. جهان اسلام باید عوامل تفرقه را بزداید. وحدت علمای دین، راهحلهای اسلامی برای سبک زندگی نوین اسلامی را کشف میکند. همکاری دانشگاههای ما علم و فنّاوری را ارتقا بخشیده، زیربناهای تمدّن جدید را خواهد ساخت. هماهنگی رسانههای ما فرهنگ عمومی را از ریشه اصلاح خواهد کرد. ارتباط نیروهای مسلّح ما جنگ و تجاوز را از همهی منطقه دور خواهد کرد. ارتباط بازارهای ما، اقتصاد کشورهایمان را از سلطهی کمپانیهای غارتگر بیرون خواهد آورد. رفت و آمدها و سفرهای مردم ما، همزبانی و همدلی وحدت و دوستی به ارمغان خواهد آورد. دشمنان شما و ما میخواهند اقتصاد خود را با منابع کشورهای ما، عزّت خود را با ذلّت ملّتهای ما، و صدرنشینی خود را با تفرقهی ما تأمین کنند. میخواهند ما و شما را به دست خودمان نابود کنند. یک نکتهی مهمّ قابل توجّه این است که خب حالا وظیفهی ما ]در مقابل شهادت حاج قاسم سلیمانی[ چیست؛ بالاخره یک حادثهی مهمّی اتّفاق افتاده است؛ بحث انتقام و مانند این حرفها، بحث دیگری است؛ حالا یک سیلیای دیشب به اینها زده شد؛(۱۰) این مسئلهی دیگری است. آنچه در مقام مقابله مهم است -این کارهای نظامیِ به این شکل، کفایت آن قضیّه را نمیکند- این است که بایستی حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه منتهی بشود؛ تمام بشود. آنها در این منطقه جنگ آوردند، اختلاف آوردند، فتنه آوردند، ویرانی آوردند، خراب شدن زیربناها را آوردند. البتّه هر جا در دنیا قدم گذاشتند، همین جور عمل کردند؛ فعلاً منطقهی خودمان جلوی چشم ما است. اصرار هم دارند که همین فساد و همین ویرانگری را نسبت به ایران عزیز و جمهوری اسلامی هم داشته باشند؛ مدام اصرار میکنند؛ این مسئلهی مذاکره و نشستن پشت میز و مانند اینها، مقدّمهی دخالتها و حضورها است؛ این باید به پایان برسد. این منطقه قبول نمیکند حضور آمریکا را در کشورهای منطقه؛ ملّتهای منطقه قبول نمیکنند، دولتهای برخاسته از ملّتها قبول نمیکنند؛ بدون تردید.
امروز نشانههای ناکامیِ سیاستهای تفرقهافکن میان برادران مسلمان بیش از همیشه مشهود است، و این در حالی است که تلاش استکبار جهانی برای ایجاد تفرقه در دهههای اخیر بیش از همیشه بوده است. بحمدالله امروز در سراسر جهان اسلام عقلانیت برخوردار از هدایت الهی، نخبگان و فرزانگان و خیرخواهان را بیش از پیش به پایداری در برابر فتنهها و خصومتهای مذهبی تشویق میکند و این به طور کامل نقطهی مقابل سیاستهای کفر و استکبار جهانی است که به آتشافروزی میان مسلمانان دل بسته و به فرقهسازی روی آورده است و بحمدالله در چندین آزمایش به سختی شکست خورده است.
شما ملاحظه کنید در دنیای اسلام چه حوادثی، جنگهای خونینی [اتّفاق افتاده]؛ قضیّهی یمن، قضایای گوناگون منطقهی غربی، شمال آفریقا؛ اینها همه بر اثر این است که ما بین خودمان کمترین حدّ وحدت را که اسلام از ما خواسته است مورد توجّه قرار ندادیم؛ این وظیفهی بسیار سنگینی است. این را ما عرض میکنیم برای صاحبان افکار روشن، برجسته. بحمدالله دنیای اسلام از انسانهای برجستهای برخوردار است، صاحبان فکری هستند، به طور جدّ دنبال باشند. جوانها، ملّتهای مسلمان علاقهمندند امّا دستهای تفرقهافکن وجود دارد دیگر، که باید در مقابل اینها ایستاد. در دنیای اسلام امروز از شمال آفریقا تا شرق آسیا تا میانمار مسلمانها زیر فشارند؛ در شرق و غرب دنیای اسلام مسلمانها زیر فشارند.
به نظر ما سلاح اصلی آمریکا هم در این منطقه که ما در جمهوری اسلامی مراقب این معانی هستیم، نفوذ است -نفوذ در مراکز حسّاس و تصمیمگیر- ایجاد تفرقه است، ایجاد تزلزل در عزم ملّی ملّتها است، ایجاد بیاعتمادی میان ملّتها، میان ملّتها و دولتها، دستکاری در محاسبات تصمیمگیران و وانمود کردن اینکه حلّال مشکلات این است که زیر پرچم آمریکا بروید و تسلیم آمریکا بشوید و حرف آمریکا را قبول بکنید، هر چه او گفت عمل کنید و گوش کنید، این حلّال مشکلات است؛ این را در ذهنیّت تصمیمگیران ملّتهای اسلامی و کشورهای اسلامی میخواهند وارد کنند؛ سلاحهای آنها اینها است که از سلاحهای سخت و سلاحهای نظامی خطرناکتر است.
عید فطر، عید امّت اسلام است؛ و باید به فکر اتّحاد امّت اسلام بود. ما نصیحت میکنیم این کشورهایی را، این دولتهایی را که فراموش میکنند قرآن از آنها چه خواسته است، یادشان میرود. همین آیاتی که تلاوت کردند: وَ الَّذینَ مَعَه، اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم،(۲) اینها «اشدّاء علی المؤمنین رحماء مع الکفّار» هستند؛ عکس؛ اینها مسلمانند؟ هر جایی که یک روز سیاستهای انگلیس، و امروز آمریکا در کشورهای اسلامی وارد شد، پا گذاشت، از این فتنهانگیزیها به وجود آمد؛ هم بین کشورهای اسلامی اختلاف ایجاد میکنند، نفرت و نقار(۳) ایجاد میکنند، هم در یک کشور. شما ببینید لیبی چه خبر است! چرا باید در یک کشور مسلمان، دو گروه خون یکدیگر را بریزند در حالی که هر دو مال یک کشورند، مال یک خاکند، مال یک آبند، مصالحشان به هم گرهخورده است؟ چه کسی اینها را دارد تحریک میکند؟ چرا باید یک کشوری مثل یمن مسجدش بمباران بشود، بازارش بمباران بشود، بیمارستانش بمباران بشود، دبستانش بمباران بشود، زیرساختهای عمرانی و آبادانی کشورش بمباران [بشود]؛ چرا؟ به وسیلهی چه کسی بمباران میشود؟ به وسیلهی کسی که مدّعی اسلام است، کشوری که او هم یک کشور اسلامی است، مردمش مسلمانند. با بهانههای واهی بر طبق میل دشمنان اسلام در دل دنیای اسلام کار میکنند، تلاش میکنند؛ اشکال ما اینجا است.
ما در بحثهای صنایع پیشرفتهی امروز دنیا، در نانو، در هستهای، در موشکی، در فنّاوری زیستی و در بقیّهی فنون پیشرفتهی دنیا، امروز ما در رقمهای بالا قرار داریم، در صفوف مقدّم قرار داریم؛ عمدهی کسانی که این کارها را میکنند، جوانهای متدیّن که ما از نزدیک با خیلی از اینها آشنا هستیم، هستند. جوانها در میدان علم، در میدان فکر و معرفت، در میدان سیاست، در میدان کار باید تلاش خود را مضاعف کنند؛ جوانها به مسائل فرعی و حاشیهها نپردازند؛ به مسائل اختلافافکن نپردازند؛ وحدت را، حرکت متمرکز را، حرکتهای مؤمنانه و مجاهدانه را، جوانها دنبال کنند؛ در همین بخشهایی که گفته شد، مرزهای با دشمن را پُررنگ کنند؛ امّا با خودی، با نیروهای داخلی، به اندک اختلاف سلیقهای مرز ایجاد نکنند.
نقشههای آمریکا در مورد ملّت ایران لو رفته؛ نقشهای که بتوانند آن را عمل بکنند و ضربه وارد کنند دیگر ندارند، هر کاری که میتوانستند کردهاند، نقشههای آیندهشان هم لو رفته است. هدف و نقشهی آمریکا با این کارهای اخیر -این کارهایی که در این یکی دو سال گذشته کردند که قلم درشتش تحریم همهجانبهی اقتصادی است- و کارهایی که دارند میکنند، توطئههایی که دارند میکنند که مأمورین مخصوصی برای مقابلهی با ایران میگذارند، به دشمنان گوناگون ایران -منافقین و امثال اینها- کمک میکنند، این است که بلکه بتوانند به کمک تحریم و به کمک کارهای ضدّامنیتّی و مانند اینها در جمهوری اسلامی، در کشور عزیز ایران اسلامی ما دو دستگی و اختلاف و جنگ داخلی و مشکلات ایجاد کنند؛ هدفشان این است، همهی تلاش خودشان را هم در این راه مصرف کردند.
حج، در این مکان و در این محدودهی زمانی، همیشه و در همهی سالها، با زبان رسا و منطق آشکار، مسلمانان را به اتّحاد فرامیخواند. و این در نقطهی مقابلِ خواست دشمنان اسلام است که در همهی دورانها و بویژه در این دوران، مسلمانان را به صفآرایی در برابر یکدیگر تشویق میکردهاند و میکنند. امروز به رفتار آمریکای مستکبر و جنایتکار بنگرید. سیاست اصلی آن در برابر اسلام و مسلمین، جنگافروزی است. خواست و تلاش خباثتآلود آن، کشتار مسلمانان به دست یکدیگر است. ظالمانی را به جان مظلومانی انداختن، از جناح ظالم پشتیبانی کردن، به دست او جناح مظلوم را بیرحمانه سرکوب کردن، و آتش این فتنهی هولناک را همواره تیزوتند کردن. مسلمانان باید هشیار باشند و این سیاست شیطانی را خنثی کنند. حج زمینهساز این هشیاری است، و این است فلسفهی برائت از مشرکان و مستکبران در حج.
کعبه متعلّق به همه است. اعتقاد ما این است که ملّت ایران بعد از پیروزی انقلاب، به برکت هدایت امام بزرگوار، یک معنای جدیدی از حج را فهمید، کشف کرد، درک کرد. از سال اوّلی که انقلاب پیروز شد و کسانی رفتند حج و امام بزرگوار پیام دادند، مفاهیم جدیدی از حج برای ملّت ایران آشکار شد و روشن شد و دنبال آن مفاهیم را گرفت و حرکت کرد؛ حجّ همراه با برائت، حجّ همراه با تفاهم با مسلمین، حجّی که مظهر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» و «رُحَماءُ بَینَهُم» است. حج مظهر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» و «رُحَماءُ بَینَهُم» باید باشد. نقطهی مقابلش این است که بین برادران اختلاف ایجاد کنند، جدایی ایجاد کنند، امّا دُم خودشان را به دُم استکبار جهانی و آمریکا وصل کنند و ببندند؛ این نقطهی مقابل آن چیزی است که حج از مردم خواسته است و برای مردم خواسته است و شارع مقدّس به خیر مردم تشریع فرموده است. حج را با این روحیه، با این حالت بایستی انجام داد.
امروز سیاست استکبار عبارت است از ایجاد شکاف و اختلاف بین ملّتهای مسلمان و حتّی در داخل ملّتها، بین آحاد آن ملّتها؛ امروز سیاست این است. و این نقشهای است که نقشهپردازان و توطئهگران آمریکای جنایتکار و صهیونیستها برای منطقهی ما که یکی از مهمترین مناطق اسلامی است، طرّاحی کردهاند و شما نشانههایش را دارید مشاهده میکنید: حوادث رقّتبار یمن، حوادث سوریه، حوادثی که در عراق بود، و بقیّهی کشورهای مسلمان. راه این است که ملّتهای مسلمان نقطهی اصلی را کشف کنند؛ آن نقطهی اصلی عبارت است از دشمنی استکبار با جامعهی اسلامی و امّت اسلامی؛ این اساس قضیّه است. بِایستند در مقابل سیاستهای استکبار؛ این وظیفهی دولتها است، وظیفهی مسئولان سیاسی است، وظیفهی زبدگان دینی و فرهنگی و سیاسی است در همهی دنیای اسلام. و یک نقطهی اساسی دیگر هم مسئلهی رژیم صهیونیستی است که اساساً در این منطقه این رژیم را در دل دنیای اسلام کار گذاشتهاند برای ایجاد اختلاف، برای تفتین، برای مسئلهسازی.
مثل همهی کشورهای آزاد دنیا، مردم فلسطین -فلسطینیان واقعی- بایستی مورد سؤال قرار بگیرند؛ چه مسلمانشان، چه مسیحیشان و چه یهودیشان؛ آنهایی که فلسطینیاند، نه آنهایی که از جاهای دیگر وارد فلسطین شدهاند. آراء آن کسانی که فلسطینی هستند باید مورد مراجعه قرار بگیرد و از آنها نظرخواهی بشود و آنها نظامِ حکومتیِ کشورِ فلسطین را معیّن کنند؛ آن نظام حکومتی نسبت به کسانی که وارد این منطقه شدهاند، [یعنی] صهیونیستها و رؤسایشان و بقیّه، تصمیم خواهد گرفت. راهحلّ فلسطین جز این نیست و این همان نابود شدن و از بین رفتن رژیم باطل و جعلی صهیونیستی است که امروز بر سر کار است؛ و این امر بهطور قطعی در آیندهی نهچنداندوری -نمیشود زمان معیّن کرد؛ آیندهای که خیلی دور نیست- قطعاً به حول و قوّهی الهی تحقّق پیدا خواهد کرد. اگر این شد، ملّتهای مسلمان در این منطقه خواهند توانست انشاءالله وحدت خودشان را به دست بیاورند.
عامل اختلاف در این منطقه وجود این دشمن است؛ همیشه دشمنِ مشترک ایجاد اتّحاد میکند، [امّا] در اینجا بعکس عمل کرده است؛ این دشمن مایهی اختلاف، مایهی نفاق، مایهی وجود رگههای خیانت در بعضی از مسئولان کشورهای اسلامی شده است. وقتی این از بین برود، کشورها میتوانند به هم نزدیک بشوند و میتوانند اتّحاد و اتّفاق خودشان را حفظ کنند، و عزّت اسلامی هم در اتّحاد امّت اسلامی است؛ امّت اسلامی باید در سایهی اتّحاد انشاءالله به اوج تعالی برسد و خواهد رسید. اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم؛ در مقابل دشمنان دین و در مقابل کفّار بایستی سرسخت بود، بین خودمان بایستی مهربان باشیم؛ [امّا] عکسش را عمل میکنند؛ بین ما جنگ و اختلاف و دعوا و شیعهسُنّی و عربوعجم و بقیّهی چیزها را دشمنان راه میاندازند، حکّامِ دور از قرآن، دور از تعقّل و دور از خِرَد [هم] بازیِ کفّار را میخورند و تسلیم آنها میشوند؛ ما از قرآن فاصله داریم؛ قرآن تکلیف ما را معیّن کرده است؛ قرآن آنها را به ما معرّفی کرده: قَد بَدَتِ البَغضاءُ مِن اَفواهِهِم وَ ما تُخفی صُدورُهُم اَکـبَر؛ اینها را امروز تلاوت کردند؛ اینها آیات قرآن است؛ دشمنیِ آنها که با اسلام و مسلمین تمام نمیشود؛ وَ ما نَقَموا مِنهُم اِلّا اَن یُؤمِنوا بِاللهِ العَزیزِ الحَمید؛ دشمنیشان بهخاطر گرایش به اسلام است.
امروز هر حرکتی که به اتّحاد امّت اسلامی بینجامد مبارک است، یک حسنه است؛ نیّت دشمنان اسلام ایجاد تفرقه است؛ نیّت ما مؤمنینِ به اسلام بایستی ایجاد وحدت در دنیای اسلام و میان امّت اسلامی و تعارف گروهها و فرقههای امّت اسلامی با یکدیگر باشد؛ و این حرکتی که شما شروع کردید و این گردهمایی، یکی از مصادیق کار در جهت اتّحاد امّت اسلامی است. یکی از چیزهایی که ما همواره بهعنوان یک مشکل به آن نگاه کردیم این است که فِرَق مختلف امّت اسلامی از یکدیگر شناسایی درستی ندارند، معرفت صحیح و مطابق واقعی از یکدیگر ندارند. دشمنان، خارجیها، بیگانگان در موارد زیادی آمدهاند این فرقه را در چشم آن فرقهی دیگر معرّفی کردند، آن فرقه را در چشم این فرقه معرّفی کردند، با نگاه خصمانه و با اَغراض پلید و با نیّت ایجاد عِداوت. ما در طول این تاریخ ۱۰۰ سال و ١۵۰ سال اخیر نمونههای زیادی را بهطور واضح مشاهده میکنیم و میبینیم؛ در همین قضایای چندین سال اخیر بهطور آشکار مشاهده میکنیم قضاوتهایی را که در معرض دید فِرَق اسلامی از یک فرقه انجام میگیرد و بعکس. دشمنان میآیند ما را در چشم یکدیگر زشت جلوه میدهند، ما را در چشم یکدیگر نامطلوب جلوه میدهند؛ این کار دشمنان است. هر حرکتی که موجب بشود ما همدیگر را درست بشناسیم، بیشتر بشناسیم، بهتر بشناسیم، نقاط قوّتِ هم را بدانیم، این نقاط قوّت را همافزایی کنیم، منتقل به یکدیگر بکنیم، این حرکت به وحدت و یکپارچگی و اعتلای امّت اسلامی خواهد انجامید و این [کنگره] یکی از آن کارها است.
... ما باید در همهی حرکتها و در همین حرکت علمیای که شما مشغول هستید، بدقّت مراقبت کنیم که حاشیهای، شائبهای به وجود نیاید که موجب اختلاف، موجب انشقاق، موجب جدایی، موجب گلایهمندی فِرَق اسلامی از یکدیگر بشود؛ چون این چیزی است که دشمنان میخواهند. پس یک مسئله، مسئلهی اتحاد امّت اسلامی است که انشاءالله به نظر ما در این حرکت، بخش قابلتوجّهی [از آن] تأمین خواهد شد. یک راه آمریکاییها برای مقابلهی با نظام آزادیخواهِ مستقلّ جمهوری اسلامی -که آنها با همین آزادیخواهیاش مخالفند، با همین مستقل بودنش مخالفند، میگویند زیر پرچم ما باشید، زیر چتر ما باشید، دستور ما را اطاعت کنید، طبق خواست ما سیاستگذاری کنید چون اسلحهی ما بیشتر است، چون قدرت ما زیادتر است، [چون] پول ما افزونتر است؛ آنها این را میخواهند- همین کار اقتصادی است، یک [راه] -هم برای اینکه شماها مطّلع باشید و توجّه داشته باشید- تحریک بعضی از دولتهای کمفهم، چه تعبیر کنیم! دولتهای بیتوجّه در منطقهی خودمان به ایجاد اختلاف و درگیری و دعوا و این چیزها است. آمریکاییها میروند مینشینند پهلوی این سعودیها که آنها را تحریک کنند علیه جمهوری اسلامی؛ خب شما که میخواهید تحریک کنید، چرا صهیونیستها را که نوکر خودتان هستند -به یک معنا نوکرند، به یک معنا اربابند- تحریک نمیکنید؟ آن بدبختها -سعودیها- را چرا تحریک میکنید؟ میگویند میخواهیم جنگ مسلمان با مسلمان راه بیفتد. یکی از برنامههای آنها تشویق کردن و تحریص کردن و تحریک کردن یک کشورهایی از [این] قبیل است -که حالا من سعودی را بهعنوان مثال عرض کردم- برای مواجهه و مقابله و سینهبهسینه شدن با جمهوری اسلامی. آنها اگر عقل داشته باشند، باید گول این دشمن را نخورند؛ اگر با جمهوری اسلامی سینهبهسینه بشوند، قطعاً ضربه میخورند و شکست میخورند. آنها میخواهند هزینهی مقابلهی با نظام جمهوری اسلامی و ملّت مقتدر ایران را خودشان متحمّل نشوند و هزینهاش را به دوش این دولتهای اینجوری در منطقه بگذارند.
اسلام به ما وعده داده است که پیروزی متعلّق است به مؤمنِ مجاهد؛ اگر ایمان نباشد، نصرت بهطور کامل به دست نمیآید؛ اگر ایمان باشد امّا مجاهدت و تلاش نباشد، نتیجه به دست نمیآید. وظیفهی مان این است که از اسلام و از حرکت اسلامی حمایت کنیم و دفاع کنیم؛ یکی از مقدّماتش این است که این اختلافات فرقهای و طائفی را بگذاریم کنار. خب اگر بخواهیم این اختلافات را کنار بگذاریم، کسانی هستند که مخالف با این هستند و نمیخواهند بگذارند؛ یک کسانی را از ما تحریک میکنند، یک کسانی را از برادران ما تحریک میکنند، و اینها وادار میشوند به اینکه برخلافِ حرکتِ وحدت حرف بزنند، اقدام کنند و کار کنند. اینهایی که این نقش را ایفا میکنند اگر وابستهی به سیاستهای جهانی و استکباری نباشند، یعنی اگر برخاستهی از این سیاسات نباشند، باید بهشان بیاعتنائی کرد، باید اعتنائی نکنیم به اینها؛ امّا اگر چنانچه مثل سعودیها و مثل بعضیهای دیگر، این اختلافافکنی ناشی باشد از سیاستهای استکباری، باید با اینها مقابله کرد، باید محکم با اینها مواجه شد. آن شیعهای که لندن از او حمایت بکند، آن شیعه را ما قبول نداریم. آن سنّیای که آمریکا و اسرائیل از او حمایت بکنند، آن سنّی را ما مسلمان نمیدانیم؛ یعنی او را اصلاً مسلمان نمیدانیم. اسلام آن است که با کفر و با ظلم و با استکبار مخالف است؛ ما مشترکاتمان اینها است؛ مشترکات ما توحید است، مشترکات ما کعبه است، مشترکات ما وجود مقدّس پیغمبر است، مشترکات ما محبّت به اهلبیت است و خیلی از مشترکات دیگر. واجباتمان همه از مشترکات است؛ اینکه در نماز بنده قنوت بخوانم، شما نخوانی، این چیزی نیست که اختلاف ایجاد بکند. اصل قضیّه این است که به خدای واحدِ اَحَد معتقد باشیم و به نبوّت معتقد باشیم و به نصرت الهی معتقد باشیم و به قیامت واقعاً معتقد باشیم؛ اینها اصل قضیّه است.
این استان ]سیستان و بلوچستان[ مظهرِ شعارِ وحدتِ اسلامیِ ما است. چند منطقه در کشور هست -استان کردستان هست، بخش ترکمنصحرا در استان گلستان هست، و استان سیستان و بلوچستان- که در آنجا سنّی و شیعی کنار هم زندگی میکنند. ما میخواهیم به دنیا این را تعلیم بدهیم و بگوییم که برادران مسلمان بیایند باهم همکاری کنند، در کنار هم زندگی کنند؛ نمونهاش اینجا در سیستان و بلوچستان. دشمن اتّفاقاً روی همین نقطه تکیه کرده، روی همین نقطه انگشت گذاشته و میخواهد تفرقه ایجاد کند. شما وقتیکه میآیید میگویید که یک بچّهی سنّیِ یازده دوازدهساله در شلمچه برای دفاع از جمهوری اسلامی به شهادت میرسد، این بزرگترین خبر از وحدت و همدلی شیعه و سنّی در سیستان و بلوچستان است؛ این چیز کوچکی نیست، این مسئلهی خیلی مهمّی است! وقتیکه فرض بفرمایید فلان مولویِ سنّی بهخاطر دفاع از جمهوری اسلامی مورد تهاجم دشمن قرار میگیرد و بهدست ضدّ انقلاب به شهادت میرسد، اینها را باید بزرگ کنید، اینها را باید برجسته کنید، نمایان کنید؛ چنین چیزهایی ما داشتهایم در سیستان و بلوچستان.
عقیدهی ما این است که دنیای اسلام با جمعیّت زیاد، با امکانات فراوان، با جایگاه و منطقهی فوقالعاده حسّاسی که امروز چه در آفریقا و چه در آسیا -چه در غرب آسیا، چه در مرکز آسیا- دارا است، بلاشک اتّحاد این مجموعه میتواند یک قدرت بزرگی را در دنیا تشکیل بدهد که بتواند اثرگذار باشد. این اتّحاد را بایستی ما انجام بدهیم، همافزایی کنیم، به یکدیگر کمک کنیم، نیروهایمان را به کمک هم بفرستیم. این ستیزهگریهایی که معمول شده است-که بیشتر هم دست آمریکا و صهیونیستها در میان است؛ آنها هستند که دارند اختلاف ایجاد میکنند-بایستی متوقّف بشود و نگذاریم برای رژیم صهیونیستی، با این کارها حاشیهی اَمن درست کنند. یکی از آرزوهای دشمنان دنیای اسلام، این است که در داخلِ دنیای اسلام، اختلافات، دعواها، جنگ و خونریزی وجود داشته باشد، برای اینکه حاشیهی امنی برای صهیونیستها درست بشود؛ از این مانع بشویم و تا آنجایی که میتوانیم، نگذاریم.
ما نشان دادیم که نخیر، میتواند یک ملّتی وجود داشته باشد که نه سلطهگر باشد و نه سلطهپذیر؛ نه خودش بخواهد به کسی زور بگوید و نه زیر بار هیچ زورگویی برود؛ ملّت ایران این را عملاً نشان داده؛ خب، در کتابها مینویسند؛ متفکّرین، تحلیلگران سیاسی از این حرفها میزنند؛ منتها کتاب و نوشته کجا، واقعیّت کجا! این واقعیّت را انقلاب به وجود آورد. انقلاب اسلامی ساختارشکنی کرد.
در مقابل این ساختارشکنی بیکار ننشستند؛ از روز اوّل دشمنیها شروع شد؛ تا امروز نزدیک به چهل سال است. در طول این چهل سال، انواع و اقسام دشمنیها -که حالا شماها دیگر میدانید؛ البتّه برای نسل نوپدید و جوان، این چیزها باید تبیین بشود- از جنگ، از تحریم، از فحش، از تهمت، از نفوذ، از توطئه، از کار امنیّتی، از کار فرهنگی، از ایجاد اختلاف داخلی، هر کاری میتوانستند با خرج کردن پول دریغ نکردند در ایران؛ در همهی موارد هم شکست خوردند. چهل سال دارد میگذرد. اگر بنا بود توطئههای آنها اثر بکند، تا حالا جمهوری اسلامی باید صد بار ساقط شده بود، باید به تعبیر رایج، هفت کفن پوسانده بود؛ [امّا] ما امروز چهل سال اقتدار داریم؛ ملّت ایران توانست چهل سال در مقابل دشمنیها و خباثتها و فشارها مقاومت کند و بر اینها فائق بیاید. خب، این [دشمن] در مقابل ما است، همهی تلاشش را هم دارد میکند، پول هم زیاد خرج میکنند، نقشه هم زیاد میکشند. برای اینکه بتوانند در داخل بین مردم اختلاف ایجاد کنند -چه اختلاف سیاسی، چه اختلاف مذهبی، چه اختلاف قومی، چه اختلاف زبانی- همهی تلاششان را دارند میکنند. این پولدارهای دُوروبَر ما را هم تیغ میزنند و پول میگیرند، از آنها هم کمک میگیرند، برای اینکه بتوانند علیه کشور ما کارهایی را انجام بدهند. هر کاری هم از دستشان برمیآید انجام میدهند، [امّا] به توفیق الهی بینی آنها به خاک مالیده شده است و بدانند که ما با قدرت پیش خواهیم رفت.
امروز در مقابل امّت اسلامی صف کشیدهاند؛ آمریکا، استکبار جهانی و دنبالههایشان، صهیونیسم، رژیم صهیونیستی، مرتجعین، پولپرستان عالم، شهوترانانِ میان مسلمانان که وابستهی به آن قدرتها هستند، اینها همه در مقابل اسلام، در مقابل راه پیغمبر صف کشیدهاند؛ اِنَّکَ ءاتَیتَ فِرعَونَ وَ مَلَاَهُ زینَةً وَ اَموالًا فِی الحَیوٰةِ الدُّنیا؛ بله، امروز فرعون اینها هستند؛ فرعون، امروز آمریکا است؛ فرعون، امروز رژیم صهیونیست است؛ فرعون، همین دنبالهروهای اینها هستند در منطقه که بتدریج میخواهند مسلمانها را به جان هم بیندازند و در منطقه جنگ ایجاد کنند که امروز این نقشهی آمریکا است؛ این را همه توجّه داشته باشند، همه بدانند. خود سیاستمداران آمریکایی در تحلیلهایشان، در حرفهایشان، خواسته یا ناخواسته اعتراف کردند که باید در منطقهی غرب آسیا جنگ ایجاد کنیم، اختلاف ایجاد کنیم، اینها را به جان هم بیندازیم؛ برای اینکه رژیم صهیونیستی در حاشیهی امن قرار بگیرد، راحت باشد؛ برای اینکه اینها نتوانند پیشرفت کنند؛ برای اینکه از جسم امّت اسلامی آنقدر خون برود که بیحال بشود، ضعیف بشود، قدرت ایستادگی نداشته باشد؛ در مقابل این باید چهکار کرد؟ فَاستَقیما وَ لاتَتَّبِعآنِّ سَبیلَ الَّذینَ لایَعلَمون؛ دنبال راه جهّال نرویم.
امروز متأسّفانه هستند حاکمانی در این منطقه و نخبگانی در این منطقه که به ساز آمریکا میرقصند! آنچه آنها میخواهند، انجام میدهند؛ برای آنها کار میکنند علیه امّت اسلامی و علیه اسلام! اینها به ضرر اسلام است! ما هیچ انگیزهای برای اختلاف با دولتهای مسلمان نداریم؛ ما معتقد به وحدتیم، ما علاقهمند به وحدتیم. این ایّام، ایّام هفتهی وحدت است. هفتهی وحدت را امام بزرگوار ما اعلام کرد؛ وحدت بین فِرَق اسلامی. و خدا را سپاسگزاریم که جمهوری اسلامی و ملّت ایران توانستند در عمل، بین خودشان و برادران مسلمانشان از فِرَق مختلف اسلامی، وحدت و برادری را ایجاد کنند. ما هیچ مشکلی و مسئلهای نداریم؛ امّا در مقابلِ این حرکت طالب وحدت، و دنبالِ حرکتِ علاقهمندِ به وحدت و مُستَهدِف وحدت، کسانی هستند که تصمیمشان بر ایجاد اختلاف و بر ایجاد جنگ است؛ سیاستشان این است و دارند دنبال میکنند این کار را. امروز دنیای اسلام به این اتّحاد و این همدلی بشدّت نیازمند است. امروز پیکر دنیای اسلام زخمخورده است؛ امروز دشمنان اسلام توانستهاند با ایجاد جنگ و خِلاف در بین خود مسلمین، آنها را فَشَل کنند، آنها را مشغول به خود کنند و دشمنان آنها را در حاشیهی امن نگه دارند. در منطقهی غرب آسیا، رژیم غاصب صهیونیست در امنیّت به سر ببرد، [ولی] مسلمانها به جان هم بیفتند! این حقیقت و واقعیّتی است که امروز وجود دارد؛ و این کار، کار دشمنان اسلام است؛ کار آمریکا است، کار صهیونیسم بینالمللی است، و کارِ ادامههای آنها و همکاران آنها در این منطقه است. با کمال تأسّف باید قبول کنیم که در درونِ خودِ امّتِ اسلامی و دولتهای اسلامی، کسانی هستند که همان کاری را که آمریکا میخواهد و صهیونیست میخواهد، انجام میدهند؛ مخارجش را عهدهدار میشوند، مقدّماتش را فراهم میکنند، ابزار آنها میشوند؛ برای چه؟ برای جراحت وارد کردن بر پیکر امّت اسلامی. در یک چنین شرایطی اتّحاد امّت اسلامی اوجب واجبات است؛ باید دُور هم جمع بشویم.
امروز فلسطین مسئلهی اوّل دنیای اسلام است. هرکسی مسئلهی فلسطین را درست بفهمد و تصوّر بکند، اذعان میکند به اینکه مسئلهی فلسطین، مسئلهی اوّل دنیای اسلام است. کلید غلبهی بر دشمنان اسلام مسئلهی فلسطین است. و مهمترین مسئلهی دنیای اسلام، امروز مسئلهی فلسطین است؛ چرا؟ چون فلسطین یک کشوری است اسلامی، این [کشور] را آمدهاند غصب کردهاند، از مردمش گرفتهاند. بحث غصب یک روستا و یک شهر نیست؛ دشمن، یک کشور را غصب کرده است و آن را پایگاهی قرار داده است برای اخلال کردن در امنیّت کشورهای این منطقه؛ با غدّهی سرطانی باید مبارزه کرد. حالا شما ملاحظه کنید؛ کسی در کسوت مفتی دین، فتوا بدهد بر اینکه مبارزهی با صهیونیسم حرام است و کمک به فلان گروهی که با صهیونیسم مبارزه میکنند جایز نیست! این حقیقتاً فاجعه است که کسانی در دنیای اسلام اینجور بر خلاف مصالح اسلام عمل بکنند، با دشمنان ارتباطات دوستانه داشته باشند؛ درست برخلاف نصّ صریح قرآن که مؤمنین را «اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» معرّفی میکند، اینها «اشدّاء علی المسلمین» و رحماء با کفّارند؛ با آنها خوبند امّا با مسلمین ببینید چه میکنند! این اختلافافکنی، این ایجاد شجرهی خبیثهی داعش و امثال داعش در عراق در سوریه و در نقاط دیگر.
ایشان در ادامه، برگزاری همهپرسی در کردستان عراق را خیانت به منطقه و موجب تهدید آیندهی آن، خواندند و با اشاره به عوارض درازمدت این اقدام برای همسایگان، تأکید کردند: ایران و ترکیه باید در مقابله با این حادثه، هر اقدام ممکن را انجام دهند و دولت عراق نیز باید در این قضیه بهصورت جدی، تصمیمگیری و اقدام کند.
... حضرت آیتالله خامنهای خطاب به رئیسجمهور ترکیه افزودند: همچنان که اشاره کردید، از حوادث اخیر در درجهی اول، رژیم صهیونیستی و بعد از آن، آمریکاییها سود میبرند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاش دشمنان برای مشغولسازی ایران و ترکیه و دور کردن دو کشور از مسائل مهم منطقه، افزودند: قدرتهای خارجی و بهویژه رژیم صهیونیستی بهدنبال ایجاد یک «اسرائیل جدید» در منطقه و بهوجود آوردن وسیلهای برای اختلاف و نزاع هستند. از سویی، جادوی مادّیگرایی، با بهرهگیری از ابزارهای پیشرفته، در حال اغواگری و تباهسازی است، و از سویی سیاستهای نظام سلطه در کارِ فتنهانگیزی و آتشافروزی میان مسلمانان و تبدیل کشورهای اسلامی به دوزخ ناامنی و اختلاف است. حج میتواند داروی شفابخش این هر دو ابتلای عظیم امّت اسلامی باشد؛ هم دلها را از زنگارها پاک و به نور تقوا و معرفت منوّر سازد، و هم چشمها را بر روی واقعیّتهای تلخ دنیای اسلام باز کند و عزمها را برای مقابله با آن راسخ و گامها را استوار و دستها و ذهنها را آمادهبهکار نماید.
به مسئلهی وحدت امّت اسلامی هم خیلی باید توجّه بشود. امروز دارند پول خرج میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای اینکه بین مذاهب اسلامی اختلاف بیندازند و دشمنی ایجاد کنند؛ هزینههای میلیاردی دارد انجام میگیرد برای اینکه این کار انجام بگیرد. هیچکس نباید کمک کند به این اختلافافکنی؛ هرکس کمک کند، در توطئهی آنها و در تبعات معنوی و الهی این گناه بزرگ شرکت خواهد داشت؛ هیچکس نبایستی کمک کند به این قضیّه.
حقیقت این است که امروز امّت اسلامی دچار مشکلات فراوانی است؛ جراحتهایی بر پیکرهی این امّت وارد شده است و وارد میشود؛ مهمترین اینها اختلاف است. سعی دشمنان اسلام این است که بین گروههای مسلمان به بهانههای مختلف ایجاد اختلاف کنند، شقاق و دشمنی ایجاد کنند؛ به بهانهی قومیّت، به بهانهی مذهب، به بهانهی جغرافیا، به بهانهی مشکلات ارضی و مرزی؛ همهی این بهانهها در اختیار آنها قرار گرفته است و متأسّفانه دشمن استفاده میکند و ما که مسئولان دولتهای اسلامی هستیم، از این کار دشمن غفلت میکنیم.
بنده با خودم فکر میکنم، آنوقتی که انسان میشنود که فلان سناتور آمریکایی که با اصل اسلام و کشورهای اسلامی دشمن است، دغدغهی جامعهی سنّی را در مقابل شیعه ابراز میکند، وقتی انسان این ترفند را مشاهده میکند، جا دارد بشدّت نگران بشود، جا دارد بشدّت مراقب باشد. دشمنی که با اصل اسلام مخالف است، حالا نسبت به یک گروه اسلامی، در مقابل یک گروه دیگر ابراز پشتیبانی بکند! این جز خباثت، جز توطئه، جز ایجاد دشمنی چیز دیگری است؟ و این اتّفاقاً متأسّفانه امروز وجود دارد؛ ما باید به فکر باشیم، ما باید بفهمیم. ما امروز به بعثت احتیاج داریم. اوّل، معرّفیِ بعثت است؛ در درجهی اوّل افکار عمومی دنیا باید بشناسند مفهوم و معنای بعثت اسلام را؛ این نقطهی بسیار مهمّی است. بعد از تشکیل جمهوری اسلامی که یک رشحهای(۴) از رشحات حکومت نبوی در این نظام ما بحمدالله به وجود آمد و خود آن منشأ یک تحوّل عظیم و یک حرکت عظیمی شد که بحمدالله ادامه دارد و ادامه خواهد داشت، دشمنان جهانی بشر -نمیشود گفت دشمنان اسلام- دشمنان جوامع بشری به فکر افتادند که با آن چیزی که مایهی این حرکت است و در بخش مهمّی از دنیا زمینه دارد، مبارزه کنند؛ آن چه بود؟ آن اسلام است. امروز با اسلام مبارزه میکنند؛ چرا؟ چون اسلام مایهی رشد جوامع است، مایهی حرکت انسانها است، مایهی بُروز استعدادها است و مایهی پدید آمدن یک تمدّن معنوی و مادّیِ مشترک و توأمان است؛ چون اسلام میتواند جلوی تعدّیّاتِ تمدّنِ مادّیِ ظالمِ امروز را بگیرد؛ لذا با اسلام مبارزه میکنند؛ انواع و اقسام مبارزه. تشکیل گروههای تروریست به نام اسلام هم یکی از توطئهها است؛ این توطئه است، همچنانکه کشورهای اسلامی را دچار جنگ و جدل و اختلاف کردن هم یکی از این دشمنیها است. امروز سررشتهی این دشمنیها به دست آمریکا و صهیونیسم است. حکومت صهیونیستی خبیث و غاصب در فلسطین و پشت سرش حکومت ظالم و مستکبر آمریکا دارند با اسلام مبارزه میکنند. بله، امروز با جمهوری اسلامی بیش از جاهای دیگر در حال مبارزهاند. این ازاینجهت و بهخاطر این است که اسلام در نظام جمهوری اسلامی بارزتر است، تحقّقش بیشتر است، و زمینهی عمل و اجرا و اقدام آن در اینجا بیشتر است. مخالفند بهخاطر اینکه اسلام جلوی مطامع اینها را میگیرد، جلوی استکبار را میگیرد؛ [پس درواقع] با اسلام مخالفند.
این را باید ما مسلمانها در درجهی اوّل بفهمیم که یک وظیفه در قبال غیر مسلمانها است که باید اسلام را معرّفی کنیم، یک وظیفه [هم] درون خود ما است؛ باید خودمان بفهمیم که دشمنیِ با اسلام از سوی نظامهای مستکبر عالَم و قدرتهای زورگوی عالَم بهخاطر چیست؟ این را باید بفهمیم. امروز دولتهای اسلامی باید توجّه کنند که علّت اینکه آمریکا با این دولت اسلامی همراهی میکند، با آن یکی دشمنی میکند، بهخاطر این است که میخواهند اینها با همدیگر همدست نشوند، اینها با همدیگر متّحد نشوند، اینها منافع مشترک خودشان را تشخیص ندهند؛ برای این است. متأسّفانه آمریکا در این سیاستِ اختلافافکنی در منطقهی ما موفّق بوده است؛ این مایهی تأسّف است! دستشان در جیب بعضی از دولتها برای غارت سرمایههای آنها [است]، و برای اینکه این کار آسان بشود، دشمنتراشی [میکنند]؛ یا جمهوری اسلامی را، یا ایران را، یا تشیّع را بهعنوان یک دشمن معرّفی میکنند تا بتوانند آنها را غارت کنند. اینها سیاستهای رایجِ امروز قدرتهایی است که در رأس آنها آمریکا است؛ این را باید همه بفهمیم، این را باید همه احساس کنیم، باید در مقابل این بِایستیم. ایستادن در مقابل این، ایجاد اتّحاد و ایجاد وحدت است بین کشورهای اسلامی. آمریکاییها چند روز قبل از پیروزی انقلاب آدم فرستادند اینجا که شاید بتوانند یک کودتایی راه بیندازند و حرکت مردم را خنثی کنند که البتّه نتوانستند. بعد هم که انقلاب پیروز شد، انواع و اقسام تلاشها را کردند؛ چه تلاشهای سیاسی رسمی که سنای آمریکا از همان روزهای اوّل علیه جمهوری اسلامی موضع گرفت، اعلام خصومت کرد، اعلام تحریم کرد -که این راههای رسمی بود، راههای علنی بود- چه از راههای غیر علنی، که تماس گرفتند با عوامل خودشان، با مزدوران خودشان در داخل کشور که شاید بتوانند از حضور قومیّتهای مختلف برای ایجاد اختلاف در میان ملّت استفاده کنند، که تو دهنشان خورد. هم خود قومیّتهای ما -عرب ما، تُرک ما، کُرد ما، لُر ما، ترکمن ما، که همه آماج این توطئه بودند- در مقابل آمریکا ایستادند و هم جوانان مؤمن، جوانانی که آن روز، هنوز اسم پاسدار رویشان نبود، اسم بسیج رویشان نبود امّا بهمعنای حقیقی کلمه پاسدار انقلاب بودند و بسیجیِ راه انقلاب بودند، رفتند توطئهی آمریکا را خنثی کردند.
ما امروز مشکلمان این است؛ استکبار جهانی و استعمار، از یکی دو قرن پیش، مصلحت خود را در این دانست که بین ملّتهای مسلمان اختلاف بیندازد. مصلحت را در این دانست، چرا؟ چون در این صورت میتوانست ثروتهای اینها را غارت کند، اینها را از پیشرفتهایی که حقّ آنها بود باز بدارد؛ استثمار کند. قدرتهای جهانی به برکت علمی که پیدا کرده بودند و فنّاوریای که پیدا کرده بودند و سلاحهایی که ساخته بودند، هدفشان را این قرار دادند و متأسّفانه تا حدود زیادی هم موفّق شدند. اینکه ما از اوّل انقلاب تا امروز دائم دستِ دوستی را به سمت ملّتهای مسلمان و به سمت دولتهای مسلمان دراز کردیم، دعوت کردیم به اتّحاد، به وحدت، به ایستادگی در مقابل توطئههای دشمن، بهخاطر این است.
توجّه بشود در ایّام فاطمیّه، بهمناسبت ذکر مناقب آن بزرگوار، ذکر شهادت آن بزرگوار، مسائل اختلافافکن مطرح نشود. امروز سیاستهای مُدهش(۲) و اهریمنی بینالمللی جدّاً درصدد این است که بین شیعه و سنّی اختلاف بیندازد. امروز جنگهایی در منطقه هست؛ من به شما عرض میکنم که هیچکدام از این جنگها جنگ اعتقادی نیست؛ جنگهای سیاسی و با انگیزههای گوناگون سیاسی و قومی و مانند اینها است و ربطی به مذهب ندارد، لکن دشمن یعنی آمریکا، یعنی صهیونیست، یعنی انگلیس سعی میکنند این دعواها را، این اختلافها را تبدیل کنند به اختلاف مذهبی؛ چون میدانید که اختلاف مذهبی به این آسانیها تمامشدنی نیست. ما نباید به این هدف کمک کنیم. ما امروز در کنار خود، از برادران اهل سنّت کسانی را داریم که با ما و همراه ما دارند در دفاع از حرم اهلبیت میجنگند و کشته میدهند، شهید میدهند. خانوادههایی از شهدای مدافع حرم پیش من آمدند که در بینشان چند خانوادهی سنّی بودند. خب، این برادر اهل سنّت که برای دفاع از حرم حضرت زینب یا حرم امیرالمؤمنین یا حرم سیّدالشّهدا جوان خودش را گسیل میکند به جبهه، بعد هم که پیش ما میآید، به جای اظهار تأسّف، به جای اظهار غم و اندوه یا گِله و شکایت، ابراز افتخار میکند که پسر من در این راه شهید شده، این را ما باید برنجانیم؟ این را ما باید کاری کنیم که از ما دور بشود؟ اینها نکات مهمّی است، اینها نکات اساسیای است. امروز جزو اولویّتهای اصلی جامعهی روحانیّت این است که نگذارند کاری را که آمریکا دارد با زحمت انجام میدهد، صهیونیستها دارند با زحمت انجام میدهند، ما بهسهولت این کار را برای آنها انجام بدهیم؛ این را توجّه داشته باشید. در سیستانوبلوچستان علمای اهل سنّت مردم را تشویق کردند به انتخابات؛ این گروههای تکفیری آنها را الان دارند تهدید میکنند که شما چرا کمک کردید به انتخابات؛ چون آنها تشویق کردند. گروههای تکفیری فقط دشمن شیعه نیستند، دشمن نظام اسلامیاند، دشمن هرکسی هستند که به نظام اسلامی کمک کند؛ به اینها باید توجّه داشت. البتّه ما بارها این را عرض کردیم که گفتن تاریخ، با رعایت موازین، با رعایت ادب، با رعایت جهات مهمّ مصلحتی اشکالی ندارد، لکن [جلوگیری از] ایجاد اختلاف، ایجاد بغض، ازجملهی چیزهایی است که امروز خیلی باید مورد توجّه قرار بگیرد.
یکی از ابزارهای دشمنان، ایجاد تفرقه است بین ما؛ من اصرار دارم بر این موضوع تکیه کنم و تأکید کنم. برادران، خواهران، مسلمانان دنیای اسلام، اگر این صدا به گوش شما خواهد رسید! آن روزی که کلمهی سنّی و شیعه در ادبیّات آمریکاییها پیدا شد، ما نگران شدیم؛ اهل نظر همه نگران شدند. سنّی و شیعه به آمریکا چه ارتباط دارد؟ فلان سیاستمدار یهودی صهیونیست آمریکایی که جز شرارت علیه اسلام و مسلمین از او ممکن نیست سربزند، چهکار دارد که بیاید بین سنّی و شیعه در دنیای اسلام قضاوت بکند، راجع به سنّی یک چیزی بگوید، راجع به شیعه یک چیزی بگوید؟ از وقتی ادبیّات سنّی و شیعه در کلمات آمریکاییها ظهور پیدا کرد، اینجا کسانی که اهل فهم و دقّت بودند نگران شدند؛ فهمیدند که یک کار جدید در شُرف انجام است و تحقّق پیدا کرد. ایجاد جنگ بین شیعه و سنّی سابقه دارد؛ انگلیسیها در این کار ماهرند. ما سوابق زیادی داریم و اطّلاعات فراوانی داریم از گذشتهی ایجاد دعوا و اختلاف و کینه بین سنّی و شیعه که بهوسیلهی عوامل انگلیسی -چه در اینجا، چه در دولت عثمانی سابق، چه در کشورهای عربی- بهوجود میآمد برای اینکه اینها را به جان هم بیندازند؛ لکن نقشهای که امروز آمریکاییها در این زمینه دارند، نقشهی خطرناکتری است؛ آیا طرفداری از فرقهای در مقابل فرقهای دیگر در درون دنیای اسلام، ما را خوشحال میکند؟ اگر از ما طرفداری کردند، ما باید خرسند بشویم؟ نه، ما باید غصّهدار بشویم، ببینیم چه نقطهی ضعفی در ما دیدهاند که میخواهند از آن نقطهی ضعف استفاده کنند و ابراز طرفداریِ از ما میکنند.
اینها با اصل اسلام مخالفند؛ آنچه واقعیّت قضیّه است [همان است که] در ماجرای یازدهم سپتامبر آمریکا در نیویورک و آن قضیّهی انفجار برجها، رئیسجمهور وقت آمریکا گفت که جنگ صلیبی است؛ او راست گفت؛ او آدم بدی بود امّا این حرفش حرف راستی بود: دعوای بین اسلام و استکبار. البتّه او گفت مسیحیّت و [جنگ] صلیبی، امّا دروغ میگفت؛ مسیحیها در درون دنیای اسلام با امنیّت کامل زندگی میکردند و امروز هم در کشور ما اینجور است، در بعضی کشورهای دیگر هم اینجور است؛ مقصودش دعوای بین قدرت استکباری و قدرتهای مسلّط عالم با اسلام بود؛ این درست بود؛ آن حرف حرف صادقانهای بود. این آقایان فعلی حاکم بر آمریکا که میگویند ما با اسلام موافقیم، با فلان فرقهی اسلامی مخالفیم، با فلان فرقه مخالفیم، دروغ میگویند؛ اینها نفاق میورزند و ریاکاری میکنند؛ اینها هم با اصل اسلام مخالفند؛ و راه را در ایجاد دعوا و جنگ بین مسلمانها پیدا کردند. هدف آنها ایجاد جنگ داخلی بین مسلمانها است و متأسّفانه تا حدودی موفّق شدهاند. کشورهای اسلامی را یکی پس از دیگری دارند ویران میکنند -سوریه را ویران میکنند، یمن را ویران میکنند، لیبی را ویران میکنند- زیرساختهایشان را از بین میبرند، چرا؟ چرا ما تسلیم این توطئه بشویم؟ چرا آن چیزی که هدف آنها است، برای ما ناشناخته باقی بماند؟ بصیرت پیدا کنیم؛ اگر میخواهیم در این راه موفّق بشویم، باید بصیرت پیدا کنیم. امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) فرمود: اَلا وَ لا یَحمِلُ هذَا العَلَمَ اِلاّ اَهلُ البَصَرِ وَ الصَّبر؛(۶) باید بصیرت پیدا کرد، باید در این راه صبور بود. وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛(۷) اگر با بصیرت حرکت کنیم و صبر کنیم و استقامت بهخرج بدهیم اثری نمیبخشد؛ امّا وقتیکه ما هم مثل آنها حرف بزنیم، مثل آنها کار بکنیم، آنوقت نتیجه این میشود.
در بحرین مسلمانها را چرا اینجور زیر فشار قرار میدهند؟ در نیجریه چرا [برای] آن شیخ مصلحِ تقریبیِ مؤمن(۸) اینجور فاجعهآفرینی میکنند و حدود هزار نفر از مردم دوروبر او را به قتل میرسانند و شش فرزند او را در دو سال به شهادت میرسانند؟ چرا دنیای اسلام در مقابل این فجایع ساکت میمانَد؟ چرا دنیای اسلام بمباران شبانهروزی قریب به یک سال در یمن را تحمّل میکند؟ نزدیک به یک سال است -ده ماه و اندکی است- که خانهی مردم یمن، بیمارستانشان، مدرسهشان، جادّهشان، افراد بیگناهشان، زن و مردشان زیر بمبها هستند؛ چرا؟ این به نفع دنیای اسلام است؟ سوریه یکجور، عراق یکجور. اهداف آنها اهداف خطرناکی است، اهداف آنها در اتاقهای فکر -به قول خودشان- طرّاحی میشود؛ ما باید بیدار باشیم. امروز از جملهی این موضوعات مهم و دارای اولویت، مسئلهی اتحاد مسلمانان و گشودن گرههای فاصلهافکن میان بخشهای امت اسلامی است. حج، مظهر وحدت و یکپارچگی و کانون برادری و همیاری است. در حج باید همگان درس تمرکز بر مشترکات و رفع اختلافات را فرا بگیرند. دستهای پلید سیاستهای استعماری از دیرباز تفرقهافکنی را برای تأمین مقاصد شوم خود در دستور کار داشتهاند، ولی امروز که به برکت بیداری اسلامی، ملتهای مسلمان دشمنیِ جبههی استکبار و صهیونیسم را بدرستی شناخته و در برابر آن موضع گرفتهاند، سیاست تفرقهافکنی میان مسلمانان شدت بیشتری یافته است. دشمن مکار بر آن است که با افروختن آتش جنگهای خانگی میان مسلمانان، انگیزههای مقاومت و مجاهدت را در آنان به انحراف کشانده، رژیم صهیونیستی و کارگزاران استکبار را که دشمنان حقیقیاند، در حاشیهی امن قرار دهد. راهاندازی گروههای تروریستی تکفیری و امثال آن در کشورهای منطقهی غربِ آسیا ناشی از این سیاستِ غدارانه است. این هشداری به همهی ما است که مسئلهی اتحاد مسلمین را امروز در صدر وظایف ملی و بینالمللی خود بشماریم.
امروز یکى از مهمترین شگردهاى دشمنان امّت اسلامى، ایجاد اختلاف است؛ اختلاف ایجاد میکنند. اگر قبول کند کسى که حرکت اسلامى و بیدارى اسلامى، منافع قدرتهاى بزرگ را تهدید میکند، قهراً میتواند بفهمد که قدرتهاى بزرگ همهى تلاش خودشان را متمرکز میکنند براى اینکه میان مسلمانها اختلاف ایجاد کنند، آنها را به هم سرگرم کنند، آنها را به هم مشغول کنند، فرصت فکر کردن به آنها ندهند. این کارى است که الان دارند با شدّت و حدّت انجام میدهند؛ عوامل اختلاف بین فرقههاى اسلامى را - بین سنّى و شیعه را بهطور خاص - هرچه میتوانند در اطراف دنیاى اسلام تحریک میکنند؛ دلها را به هم پُر از کینه کنند و پُر از سوءظن کنند، این کارى است که دستهاى استعمار دارد انجام میدهد؛ متأسّفانه کسانى هم از درون خود ما، از میان خود ما مسلمانان - چه سنّىمان، چه شیعهمان - به آنها کمک میکنند؛ غافل! غفلت دارند از اینکه آنچه انجام میدهند در زمینهى ایجاد کینه و ایجاد دشمنى و تظاهر به مخالفت و خصومت، این در خدمت منافع قدرتهاى بزرگ است؛ نمیفهمند. هرچه میتوانید در حج کارى کنید که این عدم تفاهم، این کینهورزىِ مصنوعى که دشمنان اسلام و امّت اسلامى دارند تزریق میکنند در میان امّت اسلامى، این را کم کنید؛ این را تخفیف بدهید. امروز مصلحت بزرگ دنیاى اسلام در این است که برادران مسلمان، دلشان با یکدیگر صاف باشد؛ مشترکات دارند؛ اینهمه مشترکات بین مسلمانها هست؛ دشمن میخواهد همین مشترکات را نفى کند. امروز در مناطقى از دنیاى اسلام، علیه شیعه تبلیغاتى میشود که متوجّه به این است که همین مشترکات را بردارد؛ تبلیغ میکنند که شیعه نسبت به قرآن، نظرى دارد غیر از نظر مسلمانان؛ نسبت به پیغمبر، نظرى دارد غیر از نظر مسلمانان؛ تبلیغ دارند میکنند، براى این کار دارند پول خرج میکنند؛ تهمت میبندند به برادران مسلمان خودشان؛ به نفع دستگاههاى استکبارى، به نفع آمریکا، به نفع صهیونیسم، به نفع دشمنان امّت اسلامى. هرچه میتوانید کارى کنید که این عدم تفاهمها، این سوءظنها، این دروغپردازىها باطل بشود.
یک توصیه به برادران و مسئولان جریانهای سیاسی و مطبوعاتی داریم. مراقب باشید؛ فضای جنجالی در کشور به نفع کشور نیست. بعضیها روی اعصاب مردم اینقدر راه نروند - که آدم مشاهده میکند - امنیّت فکری و ذهنی برای مردم مهم است؛ فضای دعوا و فضای اختلاف را افزایش ندهند، تشدید نکنند. حرفهای دشمنان را هم مرتّب تکرار نکنند. بنده هرروز مبالغ زیادی روزنامه نگاه میکنم - مثل خیلی از چیزهای دیگری که زیاد میخوانم - گاهی یک حرفهایی، یک تیترهایی در روزنامهها [میآید] که باب فلان روزنامهی آمریکایی است؛ اتّفاقاً گاهی هم در همان روزنامههای آمریکایی و غیر آمریکایی هم هست که آنها هم گاهی برای ما میآید مراقب باشید؛ اینجور درست نیست.
سیاست آمریکا، دربارهى کشورهایى که زیر بار آمریکا نمیروند این است که از هر وسیلهى ممکن باید علیه این کشورهاى نافرمان استفاده کرد...
یکى از راهها ایجاد اختلاف در رأس حاکمیتها است؛ یکى از کارهایى که اینها میکنند این است: آن دستگاهى، آن نظامى که با آنها همراه نیست، سعى میکنند در رأس آن اختلاف و شکاف بهوجود بیاورند، حاکمیت دوگانه درست کنند؛ خیلىجاها موفق نمیشوند، بعضىجاها هم متأسفانه موفق میشوند؛ یکى از راهها این است. چالشهاى درونى ما اینها است: سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور؛ اختلافات فرعى و اختلافات سطحى، ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد، تعارض بهوجود بیاورد، ما را از مسائل اصلى و از خطوط اصلى غافل بکند؛ این یکى از مصادیق آن چالش اصلى است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از چالشهاى ما است. دچار شدن به تنبلى و بىروحیگى، دچار شدن به کمکارى، دچار شدن به یأس و ناامیدى، تصور اینکه ما نمیتوانیم، تصور اینکه تا حالا نتوانستیم؛ نخیر، همانطور که امام فرمودند ما میتوانیم، باید عزم داشته باشیم، عزم ملى و مدیریت جهادى میتواند همهى این گرهها را باز کند. اینها همه، آن چالشهاى درونى ما است که باید با اینها مقابله کنیم. همانطور که عرض کردیم جوانهاى عزیز ما، نخبگان ما، فضلاى ما باید بنشینند این مسائل را بررسى کنند؛ اینها سرفصلهایى است. نام مبارک امام بزرگوارمان و یاد آن بزرگمرد و نقشهى آن معمار بزرگ میتواند ما را در همهى این فصول یارى کند و به ما امید ببخشد و نشاط بدهد و روحیه بدهد؛ همچنان که تا امروز چنین بوده است و به توفیق الهى در آینده [هم] چنین خواهد بود.
امروز یک عدهاى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام بهنام گروههاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمنهاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزهى آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است. لذا ما مکرر گفتهایم این گروههاى بىعقلى را که به نام سَلَفىگرى، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهورى اسلامى مقابله میکنند، دشمن اصلى نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: لَئِن بَسَطتَ اِلَىَّ یَدَکَ لِتَقتُلَنى ما اَنا بِباسِطٍ یَدِىَ اِلَیکَ لِاَقتُلَکَ اِنّى اَخافُ اللهَ رَبَّ العَلَمین؛ تو اگر خطا میکنى، اشتباه میکنى، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندى، ما تو [آدمِ] نادان و جاهل را کسى نمیدانیم که بایستى کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسى به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعى است؛ اما معتقدیم اینها دشمنان اصلى نیستند، فریبخورده هستند. دشمن اصلى آن دشمن پشت پرده است، آن دست نهچندان پنهانى است که از آستین سرویسهاى امنیتى بیرون مىآید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم مىاندازد.
امروز در دنیا دشمنانى بهصورت علنى با اسلام مقابله میکنند؛ مقابلهى آنها در درجهى اول با ایجاد اختلاف است. عمیقترین اختلافها و خطرناکترین اختلافها، اختلافهاى عقیدتى و ایمانى است. امروز در دنیا، تحریکات ایمانى و عقیدتى براى به جان هم انداختن مسلمانان، بهوسیلهى دستهاى استکبارى انجام میگیرد. یک عدهاى، عدهاى را تکفیر میکنند؛ عدهاى علیه عدهى دیگرى شمشیر میکشند؛ برادران به جاى همکارى با یکدیگر و گذاشتن دست در دست یکدیگر، علیه برادران دست در دست دشمنان میگذارند! جنگ شیعه و سنى به راه مىاندازند و تحریکات قومى و طائفى را لحظه به لحظه افزایش میدهند؛ [البته] دستهایى که این کارها را میکنند، دستهاى شناختهشدهاى هستند. اگر نیروى خِرَد، چراغ اندیشه و آگاهى - که قرآن ما را به آن امر کرده است - به کار بیفتد، خب دست دشمن را مىبینیم، انگیزهى دشمن را میفهمیم.
امروز در دنیاى اسلام براى اینکه دستگاههاى استکبارى به هدفهاى استکبارى خودشان برسند، براى اینکه مشکلات خودشان را پوشیده و مخفى نگه دارند، در میان مسلمانان اختلاف ایجاد میکنند؛ شیعههراسى بهوجود مىآورند، ایرانهراسى بهوجود مىآورند، براى اینکه رژیم غاصب صهیونیستى را محفوظ نگهدارند، براى اینکه تضادهایى که سیاستهاى استکبارى را در این منطقه به شکست کشانده است، بهنحوى حل کنند؛ راه آن را در این مىبینند که بین مسلمانها اختلاف بیندازند. خب، این را باید دید، این را باید فهمید؛ انتظار از زبدگان این است، انتظار از نخبگان این است.
اگر خداینکرده جلسات ما، جلسات وحدتشکن باشد، این فرصت را از دست دادهایم؛ اگر کیفیّت حرف زدن ما یا مضمون حرفهای ما جوری باشد که دشمنان ما را در هدفهایشان موفّق بکند، ما این نعمت الهی را - بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً - تبدیل کردهایم به نقمت؛ این را باید مواظب بود، باید مراقب بود. بارها ما گفتهایم، برای آدمهای آگاه و مطّلع از اوضاع جهان و جهان اسلام هم این مثل روز روشن است که امروز اختلافات مذهبی در میان مسلمانان، یک وسیله و برگهای است در دست دشمنان ما. یک شمشیر در دست دشمنان ما، همین اختلافات مذهبی است. علنی کردن اختلافات، صریح کردن مخالفتهای اعتقادی، به زبان آوردن مطالبی که کینهها را برمیافروزد، یکی از وسایلی است که دشمن ما از آن بیشترین استفاده را دارد میکند. حالا [اگر] ما جوری عمل بکنیم که این مقصود دشمن برآورده بشود، این «بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کُفراً» است. در جلسات نباید کینهورزیهای مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کردهایم؛ بعضی حاضر نیستند [گوش کنند]. شما اگر بخواهید آن کسی را که موافق مذهب شما نیست و عقیدهی حقّ شما را قبول ندارد هدایت کنید، چه کار میکنید؟ اوّل شروع میکنید به مقدّسات او بدگویی کردن و دشنام دادن؟ اینکه بکلّی او را از شما دور خواهد کرد و امید هدایت او را به صفر خواهد رساند.
اگر زبدگان و نخبگان ملّتها - چه نخبگان سیاسی، چه نخبگان علمی و دینی - وظائف خودشان را درست انجام بدهند، آیندهی دنیای اسلام آیندهی مطلوبی خواهد بود؛ به این آینده، امید وجود دارد. امروز دنیای اسلام احساس بیداری میكند. درست در همین نقطه است كه دشمنان اسلام - آن كسانی كه با بیداری اسلامی مخالفند، با استقلال ملّتها مخالفند، با حاكمیّت دین خدا در كشورها مخالفند - وارد میدان میشوند؛ انواع و اقسام ترفندها برای معطّل گذاشتن جوامع اسلامی بهوجود میآید و مهمترین آنها ایجاد اختلاف است.
امّت اسلامی نشان داد كه فلسطین را از یاد نبرده است؛ این خیلی مسئلهی مهمّی است. در همین شرایط است كه همهی تلاشهای دشمن متوجّه این میشود كه امّت اسلامی را از یاد فلسطین غافل كند. چه جور؟ با ایجاد اختلافات، با جنگهای داخلی، با ترویج افراطگریِ انحرافی به نام اسلام و به نام دین و شریعت؛ عدّهای عامّهی مسلمانان را، اكثریّت مسلمانان را تكفیر كنند. وجود این جریانهای تكفیری كه در دنیای اسلام بهوجود آمدند، برای استكبار، برای دشمنان جهان اسلام یك مژده است. اینها هستند كه بهجای توجّه به واقعیّت خبیث رژیم صهیونیستی، توجّهها را بهجای دیگری معطوف میكنند. درست نقطهی مقابل آنچه اسلام خواسته است؛ اسلام از مسلمانان خواسته است كه «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» [باشند]؛ مسلمانان باید در مقابل دشمنان دین سرسخت باشند، باید بایستند، باید تحت نفوذ قرار نگیرند؛ «اَشِدّاءُ عَلَی الكُفّار» صریح آیهی قرآن است. بین خودشان مهربان باشند، با هم باشند، دست در دست یكدیگر بگذارند، اعتصام به حبلالله بكنند؛ این دستور اسلام است. آنوقت یك جریانی بهوجود بیاید كه مسلمانها را تقسیم كند به مسلم و كافر! عدّهای را بهعنوان كافر هدف قرار بدهد، مسلمانها را به جان هم بیندازند! چه كسی میتواند شك كند كه وجود این جریانها و پشتیبانی این جریانها و تَمویل این جریانها و دادن سلاح به اینها كار استكبار است و كار دستگاههای امنیّتی خبیث دولتهای استكباری است؟ مینشینند و برای همین كار برنامهریزی میكنند. دنیای اسلام باید به این مسئله بپردازد؛ این خطر بزرگی است. متأسّفانه بعضی از دولتهای مسلمان، بیتوجّه به این اختلافات دامن میزنند؛ نمیفهمند كه دامن زدن به این اختلافات، آتشی خواهد افروخت كه دامن همهی آنها را خواهد گرفت؛ این خواستهی استكبار است: جنگ گروهی مسلمان با گروهی دیگر. عامل این جنگ هم كسانی هستند كه از پول دستنشاندگان مستكبرین استفاده میكنند؛ به اینها پول میدهند، سلاح میدهند، [كه] در این كشور و در آن كشور، مردم را به جان هم بیندازند. و این حركت از سوی استكبار در این سه چهار سال اخیر كه موج بیداری اسلامی در تعدادی از كشورهای اسلامی و عربی بهوجود آمد، تشدید شده است؛ برای اینكه بیداری اسلامی را تحتالشّعاع قرار بدهند. هم مسلمانها را به جان هم میاندازند، هم با بزرگنماییِ دستگاههای تبلیغاتی دشمن، اسلام را در چشم افكار عمومی دنیا زشت جلوه میدهند؛ وقتی تلویزیونها یك آدمی را نشان میدهند كه به نام اسلام، جگر یك انسانی را دارد میجود و میخورد، دربارهی اسلام چه فكر میكنند؟ دشمنان اسلام برنامهریزی كردند؛ اینها چیزهایی نیست كه دفعتاً بهوجود بیاید، اینها چیزهای خلقالسّاعه نیست؛ اینها چیزهایی است كه دربارهی آن مدّتها برنامهریزی شده است، پشت سر اینها سیاست هست، پشت سر اینها پول هست، دستگاههای جاسوسی پشت سر اینجور كارها هستند. مسلمانها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بكنند؛ این یك تكلیف بزرگ برای همهی ما است؛ هم شیعه باید این را قبول كند، هم سنّی باید قبول كند، هم شعبههای گوناگونی كه در میان شیعیان و در میان سنّیها وجود دارد این را باید بپذیرند.
شیوههای این دشمن عنود را كه تفرقهافكنی میان مسلمانان، و ترویج فساد سیاسی و اخلاقی، و تهدید و تطمیع نخبگان، و فشار اقتصادی بر ملّتها، و ایجاد تردید در باورهای اسلامی است، باید بخوبی تشخیص داد و وابستگان و ایادیِ دانسته و نادانستهی آنان را از این راه شناسایی كرد.
اختلاف مذاهب اسلامی، اختلاف شیعه و سنّی در حدّ اختلاف عقیدتی - یكی یك عقیدهای دارد، دیگری یك عقیدهی دیگری دارد؛ اینها باهم اختلاف دارند - مشكلی بهوجود نمیآورد؛ مشكل آن وقتی است كه این اختلاف عقیدتی به اختلاف روحی، به اختلاف رفتاری، به درگیری، به ستیزهگری، به دشمنی بینجامد؛ دشمنان دنیای اسلام دنبال این فكرند، دنبال این نقشهاند. خوب فهمیدند كه اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یكدیگر را بگیرند و كشمكش با همدیگر را شروع كنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد كشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از یك طرف گروههای تكفیری را به راه میاندازند كه نه فقط شیعه را تكفیر كنند، بلكه بسیاری از فِرق اهل سنّت را هم تكفیر كنند؛ از آن طرف هم یك عدّه مزدور را به راه بیندازند كه برای این آتش هیمه فراهم كنند، بنزین روی آتش بریزند؛ كه میبینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در كجا؟ در آمریكا! در كجا؟ در لندن! آن تشیّعی كه از لندن و از آمریكا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد. رهبران دینی تشیّع و بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام بزرگوار و دیگران، این همه تأكید میكنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامی و برادری مسلمانان با یكدیگر، آنوقت یك عدّهای - كاسهی داغتر از آش - دنبال آتشافروزی، دنبال ایجاد درگیری و اختلاف [هستند]. این همان چیزی است كه دشمن میخواهد؛ این همان چیزی است كه دشمنان دنیای اسلام كه نه شیعهاند، نه سنّیاند، نه این را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اینها را باید بفهمیم، اینها را باید توجّه كنیم.
امروز ملاحظه میكنید در دنیای اسلام غیر از كارهایی كه دشمنان در زمینهی ایجاد اختلاف فكری و روحی و عقیدتی میكنند، آتشافروزی هم میكنند؛ ببینید در كشورهای همسایهی ما - در پاكستان یك جور، در عراق یكجور، در سوریه یكجور، در بحرین یكجور - چطور آتش جنگ را برمیافروزند بین مردم به بهانهی شیعه و سنّی؛ آنجایی هم كه مسئلهی شیعه و سنّی نیست، اسم شیعه و سنّی رویش میگذارند، كه من مكرّر اشاره كردهام به مواردی از اینها؛ حاضرند منطقه را به آتش بكشند، برای خاطر مقاصد سیاسی؛ ابرقدرتها اینجوریاند.
یكی از راهبردهای اساسی دشمنان اسلام و بخصوص دشمنان نظام اسلامی در منطقه، راهبرد ایجاد اختلاف فرقهای و مذهبی و مسئلهی شیعه و سنّی است؛ این را توجّه داشته باشید. و دو دسته عامل و مزدور دشمن در این زمینه شدند: یك دسته از سنّیها، یك دسته از شیعهها؛ یك دسته آن تكفیریهای منحرفِ از حقیقت دین، یك دسته هم از كسانی كه برای دشمن كار میكنند، زیر اسم شیعه و به نام شیعه، تحریكِ احساسات دیگران را میكنند، و دشمنیها را توجیه میكنند و آتش فتنه را برافروخته میكنند. هر مجموعهای، هر دستگاهی، هر دولتی كه فریب این توطئهی بزرگ را بخورد و غرق بشود در این قضیّه، و هر مجموعهای كه اشتباه بكند، قطعاً ضربه خواهد زد به حركت اسلامی و به نظام اسلامی، بخصوص به كشور ما ضربه خواهد خورد. من اصرار دارم بر اینكه بزرگان علما، چه شیعه، چه سنّی، چه در ایران، چه در مناطق دیگر، توجّه بكنند كه اختلافات بین فرقههای اسلامی نباید موجب بشود كه ما یك جبههی جدیدی در مقابل خودمان باز كنیم و از دشمن اصلی كه دشمن اصل اسلام و دشمن استقلال و دشمن بهروزی مردم منطقه است، غافل بمانیم.
توطئهای كه در كشورهای دیگر كردند، در اینجا این توطئهها اثر ندارد. یا به عنوان اختلافات مذهبی مردم را به جان یكدیگر انداختند، یا به عنوان اختلافات قومی برادران را در مقابل هم قرار دادند، یا با عنوان اختلافات حزبی این كار را كردند؛ هیچكدام از این سلاحهای خطرناك و زهرآگین، در ایران اسلامی كاربرد ندارد؛ مذاهب گوناگون در كنار هم، اقوام گوناگون دست در دست هم، و گروهها و جریانات مختلف در اساسیترین مسائل با وحدت نظر با یكدیگر، پیش میروند.
یكی از دستورات قرآن این است كه آحاد امت اسلامی با یكدیگر متحد باشند؛ دست در دست یكدیگر بگذارند: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا». این خطاب به كیست؟ خطاب به ما است، خطاب به ملت ایران است، خطاب به ملتهای مسلمان كشورهای اسلامی است، خطاب به همهی مؤمنین به اسلام در سراسر دنیا است. ما به این عمل میكنیم؟
نقطهی مقابل این آموزش قرآنی، آموزش استعماری است: اختلاف میان مسلمانان. یك عده، یك عدهی دیگر را تكفیر كنند، لعن كنند، خود را از آنها بری بدانند. این چیزی است كه امروز استعمار میخواهد؛ برای اینكه ما با هم نباشیم. متأسفانه بعضی از دولتهای اسلامی و حكومتهای اسلامی فریب میخورند؛ آنها هم داخل بازی دشمن میشوند؛ فریب دشمن را میخورند، برای دشمن كار میكنند؛ گاهی دانسته، گاهی هم ندانسته. امروز اتحاد و اتفاق بین مسلمانان، یك فریضهی فوری است. ببینید از جنگ و اختلاف چه مفاسدی به وجود میآید؛ ببینید در دنیای اسلام، تروریسم كور به بهانهی اختلافات مذهبی، چه فجایعی به راه میاندازد؛ ببینید با این اختلافاتی كه بین ما مسلمانان به وجود آوردند، رژیم صهیونیستی غاصب چه نفس راحتی میكشد. هر وقتی كشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی بخواهند به هم نزدیك شوند، یك توطئهای درست میكنند، یك حادثهای به وجود میآورند. اینها باید چشم ما را باز كند، اینها باید ملتهای مسلمان را بیدار كند، اینها باید چهرهی رؤسا و حاكمان بااخلاص را از حاكمان دستنشاندهی دشمنان ممتاز كند. اینجا صحنهی امتحان است. امروز هر حنجرهای كه به وحدت دنیای اسلام دعوت كند، حنجرهی الهی است، ناطق من اللّه است. هر حنجرهای و زبانی كه ملتهای مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یكدیگر تحریك كند و عصبیتها را علیه یكدیگر تحریك كند، ناطق من الشیطان است. «من اصغی الی ناطق فقد عبده فان كان النّاطق عن اللّه فقد عبد اللّه و ان كان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس فقد عبد ابلیس». آنهائی كه از زبان ابلیس حرف میزنند، خودشان و مستمعین خودشان را به طرف جهنم میبرند؛ خودشان را هم دچار هلاكت میكنند. «أ لم تر الی الذّین بدّلوا نعمت اللّه كفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار»؛ «یقدم قومه یوم القیامة فأوردهم النّار»، كه دربارهی فرعون است. كسانی كه امروز دنیای اسلام را از اتحاد و یكپارچگی دور میكنند - در حالی كه احتیاج به یكپارچگی، امروز بیشتر از همیشه است - اینها به نفع شیاطین كار میكنند، به نفع ابلیسها كار میكنند. امروز ما مسلمانها احتیاج داریم به هوشیاری؛ احتیاج داریم به اینكه نقشهی كلی زندگی خود و مواجههی دشمنان با خود و با اسلام را بشناسیم. اگر نقشه را شناختیم، راه را درست انتخاب خواهیم كرد. اشكال آنجاست كه گاهی ما مسلمانها خودمان نقشهی دشمن را درست نمیشناسیم، خود ما جزئی از آن نقشهی دشمن میشویم؛ كه امروز متأسفانه دنیای اسلام مبتلای به این است. نقشهی دشمن، اختلافافكنی در بین مسلمانان است؛ نقشهی دشمن، تحریك عصبیتهای مذاهب مختلف اسلامی علیه یكدیگر است؛ نقشهی دشمن این است كه توجه امت اسلامی را از نقطهی حقیقی خصومت و دشمنی - یعنی سرمایهداریِ فاسد و مفسد و صهیونیزم - منحرف كند و به جاهای دیگری متوجه كند.
شما [مداحان] از حنجره استفاده میکنید، که نعمت خدا است؛ از لحن و آهنگ استفاده میکنید، که نعمت خدا است؛ از شعر استفاده میکنید، که قریحهاش نعمت خدادادِ الهی است. این نعمتها در اختیار شما است؛ اینها را در خدمت چه قرار میدهید؟ در خدمت معرفتافزائی. اگر در خدمت اختلافافکنی واقع شد، اگر در خدمت تحریک عصبیتهائی قرار گرفت که امروز به خاطر این عصبیتها، متعصبین لجوج در نقاطی از دنیا بیست تا، سی تا سر میبُرند، این استفاده، استفادهی بدی است؛ این را خیلی مراقب باشید.
شما اینجا یک شعری بخوانید، امروز هم که ویدئو و اینترنت و وسائل گوناگون انتقال پیام وجود دارد؛ عکس و تفصیلات آن برود در فلان نقطه، چهار تا آدم جاهلِ متعصب را تحریک کند، بیندازد به جان یک مشت زن و بچهی بیگناه، خون اینها را بریزد. مراقب این چیزها باشید.اینکه بنده این همه اصرار میکنم، تأکید میکنم برای اینکه اختلافات مذهبی و طایفهای را کمرنگ کنید، برای این است. کسی خیال نکند که اگر ما بخواهیم نعمت این عشقی که دلهای مردم ما را بحمداللَّه پر کرده و مالامال از محبت اهلبیت است، شکرگزاری کنیم و این عواطف را تحریک کنیم، راهش آن است؛ نه، اشتباه است.اختلافافکنی یا تحریک عصبیتهای اختلافافکن، مصلحت نیست؛ نه امروز مصلحت است، نه زمان امام صادق (علیهالسّلام) مصلحت بود؛ آنها هم جلویش را گرفتند. بعضی از افراد سطحینگر به این مسئله توجه ندارند همین طور است اختلافات داخلی و درونی. امروز مردم ما باید امید داشته باشند؛ اگر امید بود، حماسه خواهد بود. اینکه ما عرض کردیم «حماسه»، حماسه که دستوری نیست، بخشنامهای نیست؛ بخشنامه صادر میکنیم، مردم حماسه ایجاد کنند! مگر میشود چنین چیزی؟ مگر معقول است؟ حماسه از دل میجوشد، حماسه با عقل هدایت میشود، حماسه با ایمان پشتیبانی میشود؛ اینها که دستوری نیست. اگر چنانچه دل از امید خالی شد، فکر از منطق صحیح تهی شد، حماسه به وجود نمیآید. ما در ذهنها تردید ایجاد کنیم، در دلها یأس تزریق کنیم، حماسه به وجود میآید؟ معلوم است که نه. حماسهآفرینی این است: فضای بدبینی به وجود نیاید؛ فضای سوء ظن به وجود نیاید؛ فضای امید، فضای خوشبینی، فضای نگاه به چشماندازها به وجود آید؛ چشماندازهائی که قطعی است، یقینی است، حقیقی است، تلقینی نیست. امروز یکی از خطرناکترین چیزهائی که نهضت بیداری اسلامی را تهدید میکند، اختلافافکنی و تبدیل این نهضتها به معارضههای خونین فرقهای و مذهبی و قومی و ملّی است. این توطئه هماکنون از سوی سرویسهای جاسوسی غرب و صهیونیزم، با کمک دلارهای نفتی و سیاستمداران خودفروخته، از شرق آسیا تا شمال آفریقا و بویژه در منطقهیعربی ، با جد و اهتمام دنبال میشود و پولی که میتوانست در خدمت بهروزی خلق خدا باشد، خرج تهدید و تکفیر و ترور و بمبگذاری و ریختن خون مسلمانان و برافروختن آتش کینههای درازمدت میگردد. آنها که قدرت یکپارچهی اسلامی را مانع هدفهای خبیث خود میدانند، دامنزدن به اختلافها در درون امت اسلامی را آسانترین راه برای مقصود شیطانی خود یافتهاند و تفاوتهای نظری در فقه و کلام و تاریخ و حدیث را - که طبیعی و اجتنابناپذیر است - دستاویز تکفیر و خونریزی و فتنه و فساد ساختهاند.
نگاه هوشمندانه به صحنهی درگیریهای داخلی، دست دشمن را در پس این فاجعهها بروشنی نشان میدهد. این دست غدّار، بیشک از جهلها و عصبیتها و سطحینگریها در میان جوامع ما بهرهبرداری میکند و بر روی آتش، بنزین میریزد. وظیفهی مصلحان و نخبگان دینی و سیاسی در این ماجرا بسیار سنگین است. اکنون لیبی به گونهای، مصر و تونس به گونهای، سوریه به گونهای، پاکستان به گونهای، و عراق و لبنان به گونهای درگیر یا در معرض این شعلههای خطرناکند. باید بشدت مراقب و در پی علاج بود. سادهاندیشی است که این همه را به عوامل و انگیزههای عقیدتی و قومی نسبت دهیم. تبلیغات غرب و رسانههای منطقهایِ وابسته و مزدور، جنگ ویرانگر در سوریه را نزاع شیعه و سنّی وانمود میکنند و حاشیهی امنی برای صهیونیستها و دشمنان مقاومت در سوریه و لبنان پدید میآورد. این در حالی است که دو طرف نزاع در سوریه، نه سنّی و شیعه، بلکه طرفداران مقاومت ضدصهیونیستی و مخالفان آنند. نه دولت سوریه یک دولت شیعی، و نه معارضهی سکولار و ضد اسلامِ آن یک گروه سنّیاند. تنها هنر گردانندگان این سناریوی فاجعهآمیز آن است که توانستهاند از احساسات مذهبیِ سادهاندیشان در این آتشافروزی مهلک استفاده کنند. نگاه به صحنه و دستاندرکاران سطوح مختلف آن، میتواند مسئله را برای هر انسان منصفی روشن کند. این موج تبلیغات در مورد بحرین نیز به گونهای دیگر به دروغ و فریب سرگرم است. در بحرین، اکثریتی مظلوم که سالهای متمادی است از حق رأی و دیگر حقوق اساسییک ملت، محرومند، به مطالبهی حق خود برخاستهاند. آیا چون این اکثریتِ مظلوم شیعهاند و حکومت جبارِ سکولار، متظاهر به سنیگری است، باید این را نزاع شیعه و سنّی دانست؟ استعمارگران اروپائی و آمریکائی و همپیالههای آنان در منطقه البته میخواهند چنین وانمود کنند، ولی آیا این حقیقت است؟ اینها است که علمای دین و مصلحان منصف را به تأمل و دقت و احساس مسئولیت فرا میخواند و شناختن هدفهای دشمنان در عمده کردن اختلافات مذهبی و قومی و حزبی را بر همه فرض میسازد. ایجاد اختلاف و تفرقه میان امت اسلامی از اهداف مسلّم و برنامهریزیشدهی صهیونیستها و بقیهی مستكبران است.
امروز دنیای اسلام با توطئههای دشمنان مواجه است. من به شما برادران و خواهران عزیز - چه ایرانی و چه غیر ایرانی - عرض بکنم: امروز مهمترین دستاویز دشمن برای مقابلهی با بیداری اسلامی، ایجاد اختلاف است. مسلمان را در مقابل مسلمان قرار دادن، مسلمان را به دست مسلمان از بین بردن، اینها را به هم مشغول کردن؛ چه چیزی بهتر از این برای دشمنان استقلال اسلامی که مسلمانان را به هم مشغول کنند؟ از روز اوّلی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، سیاست ایجاد اختلاف در میان ملت ما و کشور ما دنبال شد؛ اما جمهوری اسلامی با قاطعیتِ کامل در مقابل این مسئله ایستاد. در سطح بینالملل اسلامی هم اختلافات مذهبی را مطرح کردند، اما جمهوری اسلامی پرچم اتحاد اسلامی را برافراشت. ما اعلام کردیم، امام بزرگوار ما بارها این را گفتند، و ملت ایران در زمان ایشان و بعد از ایشان تکرار و تأکید کردند که ما معتقد به برادری اسلامی هستیم.
ما هر شکافی بین مسلمانان را رد میکنیم؛ این درست نقطهی مقابل عوامل دشمنان است که از هر پدیدهی کوچکی برای ایجاد اختلاف بین مسلمانان استفاده میکنند. اگر شما نگاه کنید، میبینید امروز سیاست دشمنان بیداری اسلامی در کشورهای شمال آفریقا هم، ایجاد اختلاف است. سیاست استکبار همین است؛ اینها را به جان هم بیندازند، اینها را در مقابل هم قرار دهند. علاج این بیماری، احساس اتحاد بین مسلمین است؛ ملتهای مسلمان باید با هم متحد شوند. در داخل هر کشور، گروههای مختلف، مذاهب مختلف، جناحهای مختلف، باید دست به دست هم بدهند؛ اختلافات فکری و عقیدتی و سیاسی و سلیقهای و جناحی را بر حرکتهای اساسیِ خودشان حاکم نکنند، تا بتوانند در مقابل دشمن بایستند؛ امروز راه، فقط این است. با انواع حیل دارند تلاش میکنند ایجاد اختلاف کنند؛ میبینید شما. وقتی مسلمانها سرشان به اختلاف با یکدیگر مشغول شد، مسئلهی فلسطین در حاشیه قرار میگیرد؛ ایستادگی در مقابل زیادهخواهی آمریکا و غرب، در حاشیه قرار میگیرد؛ آنها امکان پیدا میکنند که نقشههای خودشان را عمل کنند. امروز مشاهده میشود که غربیها یک حرکت تازهای را در آفریقا شروع کردهاند برای تسلط بر ملتهای آفریقا، برای حضور مجدد در زندگی مردم آفریقا. وقتی آتش اختلافات روشن شد، دشمن مجال پیدا میکند که همه کار انجام دهد. در همسایگی ما در پاکستان، شما ببینید به بهانهی اختلافات، چه فجایعی را ایجاد میکنند. در سوریه، شما ببینید چطور مردمی را به جان مردم دیگری میاندازند. در بحرین مشاهده کنید چطور صدای ملتی را به طور کلی خاموش میکنند؛ یک ملت را از همهی جوانب بایکوت میکنند. در مصر و در مناطق دیگر، شما ببینید چطور مردم را در مقابل هم قرار میدهند. اینها سیاستهائی است که ممکن است انگیزههای شخصی و اعتقادی از طرف اشخاص داشته باشد، اما نقشهی کلی، نقشهی دشمنان است. من کسی را متهم نمیکنم به این که عالماً و عامداً دارد نقشهی دشمن را انجام میدهد، اما به طور قطع و یقین میگویم: هر حرکت اختلافی، به هر شکلی، در میان ملتهای مسلمان، یا در درون یک کشور میان افراد آن کشور، بازی کردن در زمینی است که دشمن آن زمین را تعیین کرده است؛ کمک به دشمن است. مسئلهی وحدت را همه باید جدی بگیرند؛ در درجهی اول، نخبگان؛ نخبگان سیاسی، نخبگان دینی، نخبگان دانشگاهی، نخبگان حوزههای علمیه؛ در همه جا. در کشور ما همه مسئلهی وحدت را جدی بگیرند. ایجاد اختلاف مذهبی بین گروههای مختلف مسلمان، خطر بزرگی است. اگر دشمنان بتوانند آتش اختلافات فرقهای را در یک جائی برافروزند، فرونشاندن آن جزو دشوارترین کارهاست. باید جلوی این کار را گرفت؛ این هم نمیشود، جز با ابتکار عمل و مجاهدت و اخلاص نخبگان در هر کشوری؛ علما، دانشگاهیان، سیاستمداران، کسانی که دارای نفوذ و تأثیرند؛ برای مردم تشریح کنند نقشهی دشمن را، و نگاه امیدوارانهی دشمن را به ایجاد اختلاف بین مردم، بین کشورهای اسلامی، بین جناحهای اسلامی، بین سنی و شیعه، بین گرایشهای مختلف در مذاهب مختلف اسلامی؛ مردم را آگاه کنند. این خطر بزرگی است که دشمنان تجربه کردند. انگلیسها در این زمینه دارای تجربههای طولانیاند. ما در تاریخ، در شرح حال اینها میخوانیم و میبینیم که چه کارهائی را کردند برای ایجاد اختلاف. اینها بلدند، دیگران هم از اینها یاد گرفتند. مشغول تلاش هستند برای ایجاد اختلاف؛ باید پرهیز کرد. نباید با احساسات سطحی و عامیانه، موجب برافروختن این آتشها شد؛ این، سرنوشت ملتها را سیاه میکند؛ ملتها را به خاک سیاه مینشاند؛ دشمنان اسلام را، دشمنان مسلمین را، دشمنان استقلال را، در کارهای خودشان موفق میکند؛ نقشهی آنها را تحقق خواهد بخشید؛ باید بیدار بود. شعار اتحاد اسلامی، یک شعار مقدس است. امروز اگر پیامبر مکرم اسلام (صلّی اللّه علیه و ءاله) در میان ما بود، به اقتضای آیهی شریفهی «عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم» ما را به اتحاد دعوت میکرد؛ از ایجاد اختلافاتِ اینچنینی جلوگیری میکرد. ما اگر چنانچه علاقهمند به نبی مکرم اسلام هستیم، باید این خواستهی قطعی آن بزرگوار را تحقق ببخشیم. یک مسئلهی اساسی دیگر - که نزدیک ظهر است، وقت نماز است و باید برویم - مسئلهی وحدت است. امروز به شما عرض کنم: برادران! خواهران! ابزاری که در دست دشمنان ما میتواند فعال شود و از آن حداکثر استفاده را دارند میکنند، اختلافات است؛ اختلاف شیعه و سنی، اختلاف قومیتها، اختلاف ملیتها، تفاخرهای غلط. مسئلهی شیعه و سنی را دارند بزرگ میکنند، سعیشان این است اختلاف ایجاد کنند. میبینید در کشورهای اسلامی، در همین کشورهای انقلاب کرده، اختلاف ایجاد میکنند؛ در نقاط دیگر دنیای اسلام اختلاف ایجاد میکنند؛ همه باید بیدار باشند، همه باید هشیار باشند. غرب و آمریکا دشمن دنیای اسلام است؛ با این چشم باید به حرکات آنها نگاه کرد. تحریک میکنند، سازمانهای جاسوسیشان مشغول فعالیتند؛ هرجا دستشان برسد، تخریب میکنند. در قضیهی فلسطین تا آنجائی که توانستند، کارشکنی کردند؛ البته شکست خوردند. ما داریم پیش میرویم، دنیای اسلام دارد پیش میرود.
این مسئلهی اخیر فلسطین، خیلی مسئلهی مهمی است. بین غزه و بین دولت صهیونیست که مدعی است قویترین ارتش را در منطقه دارد، هشت روز جنگ اتفاق میافتد؛ آنگاه وقتی میخواهند آتشبس ایجاد کنند، آن طرفی که برای آتشبس شرط میگذارد، فلسطینیهایند! این باورکردنی است؟ ده سال پیش اگر به شما این حرف را میزدند، چه کسی باور میکرد که یک روزی بین فلسطینیها - نه همهی فلسطینیها؛ یک گوشهای از فلسطینیها، غزه - و بین رژیم صهیونیستی جنگی اتفاق بیفتد، برای آتشبس آن جنگ، فلسطینیها شرط بگذارند؟ آفرین بر فلسطینیها! آفرین! آفرین بر حماس و جهاد و گردانهای مبارزی که در فلسطین، در غزه جنگیدند و شجاعت نشان دادند! شجاعت این است. من به سهم خودم از همهی مبارزین فلسطین تشکر میکنم؛ به خاطر فداکاریای که کردند، به خاطر تلاشی که کردند، به خاطر صبری که کردند، و دیدند که «انّ مع العسر یسری». اگر چنانچه ما صبر کردیم، این صبر موجب میشود که خدای متعال فرج را برساند. صبر کردند، ایستادگی کردند، خدای متعال فرج را رساند؛ این درس است؛ برای خود آنها هم درس است، برای دیگران هم درس است. این وحدت بین مسلمانها را دست کم نگیرید؛ مسئلهی مهمی است. یکی از راهها، ایجاد وحدت است. اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤسای محترم هشدار میدهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، باز هم حمایت میکنم - مسئولند، باید کمکشان کرد - اما به آنها هشدار میدهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامهنگاریها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایهی جنجال و هیاهو و استفادهی تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیونهای بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتی ندارد. مهم این است که همهی ما بدانیم مسئولیتی داریم، همهی ما بدانیم موقعیت حساسی داریم.
امروز دشمن به خاطر حوادث شمال آفریقا، به خاطر پیشرفت علمی ایران - البته آنها میگویند پیشرفت هستهای، لیکن دروغ میگویند؛ عمدهی مشکل آنها پیشرفت علمی شماهاست - به خاطر تأثیری که ملت ایران بر روی ملتهای دیگر گذاشته است، به خاطر این بیداری اسلامی که پیدا شده، ناراحت و عصبانی است. دشمن احساس شکست میکند، احساس ناکامی میکند؛ لذا ناراحت است. البته ژستی که دولتمردان و دولتزنان آمریکا میگیرند، ژست پیروز است؛ که بله، ما چنین و چنان کردیم؛ لیکن خودشان هم میدانند، دیگران هم میدانند، محافل سیاسی و محافل مطبوعاتی دنیا هم میدانند که قضیه چه خبر است؛ میفهمند که دولت آمریکا در این درگیری، در این مبارزهی کلان، در این حوادث، شکست خورده؛ خب، ناراحتند. آنها هی دنبال اینند که یک کاری پیدا کنند. یکی از کارهای مهم آنها این است که با روشهای موذیانه و موریانهوار، بین ما اختلاف بیندازند؛ این جزو کارهای رائج اینهاست، این کار را از قدیم انجام میدادند. البته متبحر و کارشناس کامل این کار، انگلیسیهای خبیثند؛ آنها در زمینهی ایجاد اختلاف، از همه کارشناسترند؛ آمریکائیها پیش آنها شاگردی میکنند، از آنها یاد میگیرند! ایجاد اختلاف از راههای نفوذ، مثل موشهای دزد، مثل موریانه، وارد شدن و نفوذ کردن؛ اینها جزو کارهای متعارف آنهاست. ما باید حواسمان جمع باشد. باید اختلافات به حداقل برسد. البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالی هم ندارد - دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است - اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهای گوناگون، به اختلاف علنی، به گریبانگیری، به مچگیری در مقابل چشم مردم منتهی شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهای مهمی است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتی که انسان میبیند بین این حضرات هست، چیزهائی نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهای گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوی چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتی هم ندارد. اختلافات را نباید علنی کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسی احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده. موسم حج، فرصت تأمل و تعمّق در قضایای مهم جهان اسلام است. سرنوشت انقلابهای منطقه و تلاشهائی که از سوی قدرتهای زخمخورده از این انقلابها برای انحراف آنها به کار میرود، در شمار این قضایا است. نقشههای خائنانه برای اختلافافکنی میان مسلمانان و ایجاد سوءظن میان کشورهای بهپاخاسته با جمهوری اسلامی ایران، مسئلهی فلسطین و کوشش برای منزوی کردن مبارزان و خاموش کردن جهاد فلسطینی، تبلیغات اسلامستیزانهی دولتهای غربی و حمایت آنان از اهانتکنندگان به مقام قدسی پیامبر اعظم (صلّی اللّه علیه و ءاله)، زمینهسازی برای جنگهای داخلی و تجزیهی برخی از کشورهای مسلمان، ترساندن دولتها و ملتهای انقلابیاز معارضه با سلطهخواهان غربی و ترویج این توهّم که آیندهی آنان در گرو تسلیم در برابر آن متجاوزان است... و مسائل مهم و حیاتی دیگری از این قبیل، در شمار قضایای مهمی است که در فرصت حج، و در سایهی همدلی و همگرائی شما حجگزاران، باید مورد تأمل و تعمق قرار گیرد.
آنچه که من مایلم به شما برادران و خواهران عزیز شیروانی عرض کنم، این است که تلاش ملت عزیز ما و هوشمندی و آگاهی و بصیرت مردم عزیز ما در این استان و در سرتاسر کشور، موجب شده است که کشور ما از یک ثبات سیاسی مستمری برخوردار باشد؛ این نعمت بزرگی است. قدرتمندان زورگو و تجاوزگر، یکی از سلاحهاشان این است که در کشورهائی بیثباتی ایجاد کنند، که نمونهی آن را شما مشاهده میکنید؛ هم در منطقهی خودمان، و هم در مناطق دیگر این دنیای بزرگ. میبینید که قدرتمندان هر جا توانستهاند، هر جا در کشوری طمعی ورزیدهاند، برای اینکه سلطهی خود را در آن کشورها و در آن مناطق مستقر کنند، بین مردم آن کشور یا مردم آن کشور با کشور همسایه، بیثباتی ایجاد کردند؛ ایجاد اختلاف کردند، ایجاد درگیری کردند، تا بیثباتی در نظامها به وجود بیاید؛ از این بیثباتی، کارخانجات اسلحهسازی استفاده کنند، کارتلها و تراستها و بنگاههای بزرگ اقتصادیِ حاکم بر دستگاه سیاسی غرب استفاده کنند. امروز یکی از سیاستهای دستگاههای استکبار، ایجاد بیثباتی است. آن وقت در یک چنین شرائطی، نظام جمهوری اسلامی به برکت ایمان شما مردم، به برکت بصیرتی که به فضل الهی در ملت ما وجود دارد، توانسته است به کوری چشم دشمنان، یک کشور با ثبات و استقرار به وجود بیاورد.
خود آحاد ملت پشتوانهی این ثبات و استقراری هستند که در کشور وجود دارد؛ و البته متقابلاً بیشترین فایدهی این ثبات و استقراری که در نظام سیاسی کشور هست، متوجه و عاید خود مردم است. یک ملت اگر امنیت داشته باشند، ثبات سیاسی داشته باشند، از آرامش دستگاههای حاکمیت نظام برخوردار باشند، آن ملت فرصت پیدا خواهند کرد که در میدانهای گوناگون، به مسابقهی بزرگ بشری وارد شوند و پیشتاز باشند. امنیت و آرامش برای یک کشور، جزو مهمترین خواستهها و مفیدترین عواید یک ملت است. یکی از توطئههای بزرگ دشمن - که البته در این قضیه بحمداللّه تا حدود زیادی خنثی شد، اما همه باید مراقب باشیم - اختلاف افکندن بین این صحنهی عظیم و یکپارچه است. ما که در مبانی، در اصول، در اصلیترین مسائل اسلام، همه بر یک نقطه متمرکز هستیم، به خاطر برخی از اختلافهای نظری و عقیدتی و عملی، ما را در مقابل هم قرار بدهند. بله، فِرق اسلامی، نِحل اسلامی در مسائل گوناگون اختلاف دارند؛ اما بگوئیم: در مقابل شما که دشمن اسلامید، در مقابل شما که به وجود مقدس پیغمبر ما اینجور ناروائی به خرج میدهید، ما همه متفقیم، متحدیم. دشمنان دین، مستکبران و ادارهکنندگان جبههی ضد اسلام بدانند که امت اسلامی در مقابل آنها متحد و متفق است؛ گمان ایجاد اختلاف را از خودشان دور کنند؛ مأیوس بشوند از اینکه بتوانند بین ما اختلاف ایجاد کنند. مبلّغین ما، آحاد مردم ما، مدیران ما، پیروان گوناگون مذاهب ما، سنی ما، شیعهی ما، همه باید حواسمان به این باشد؛ مراقبت کنیم، نگذاریم دشمن با ایجاد اختلاف بین ما - که ما خشمهای خودمان، غضبهای خودمان را علیه خودمان و در درونِ خودمان به کار ببریم - خودش را از مقابلهی با خشم امت اسلامی نجات بدهد؛ این خطای بزرگی خواهد بود.
مسئولان کشورهای اسلامی، دولتهای کشورهای مسلمان، نخبگان - چه نخبگان سیاسی، چه نخبگان فرهنگی، چه روشنفکران، چه علمای دین - وظیفه دارند حقیقت را برای ملتها روشن کنند. امروز باز وسیلهی قدیمیای را که همیشه در دست قدرتهای مستکبر و مستبد به عنوان یک ابزاری برای غلبهی بر ملتها بوده، به کار انداختهاند و آن، مسئلهی اختلاف است؛ اختلاف بین سران کشورها، بین دولتها، بین ملتها، با بهانههای گوناگون. نقشهی همیشگی و ماندگار استکبار این است که اختلاف بیندازد؛ یا قومیتها و ناسیونالیسمگریها را در میان ملتها زنده کند؛ اختلافاتی را که به طور طبیعی در زبانها، در نژادها، در رنگ پوستها، در مذهبها وجود دارد، عمده کند. کار استکبار این است؛ همیشه همین کار را کرده است. از قدیم گفتند: «تفرقه بینداز و حکومت کن». امروز همین نقشه را دارند دنبال میکنند. ما باید به خود بیائیم، ما باید حواس خودمان را جمع کنیم؛ هم دولتها، هم ملتها.
برخلاف واقع، آن چیزی را که خطر اصلی و تهدید اصلی برای این منطقه، بلکه برای بشریت است - یعنی صهیونیسم - پنهان میکنند. صهیونیسم خطری برای کل بشریت است. امروز دولتهای غربی هم دستخوش تصرفات صهیونیستها هستند؛ آنها هم دارند چوب این مراکز ثروت و قدرت را میخورند؛ ملتهای منطقه هم که معلوم است، چه کشیدند از دست صهیونیستها. این ترورها کار آنهاست، این اختلافات ملتها کار آنهاست، به وسیلهی ابزارهای گوناگون آنهاست؛ باید بهوش باشیم. این خطر را که خطر اصلی منطقه است، پنهان میکنند، مخفی میکنند و واقعیتسازی میکنند؛ بدروغ خطرهائی را که وجود ندارد، عمده میکنند و بین مسلمانها اختلاف میاندازند. باید حواسمان جمع باشد. عرب و عجم، شیعه و سنی، مذاهب مختلف، رنگ پوستها نباید بین ما اختلاف ایجاد کند؛ «و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا». این شعبه شعبه شدن، این قبیله قبیله شدن، این نژاد نژاد شدن، مایهی اختلاف نیست؛ «انّ اکرمکم عنداللّه اتقیکم». محور، چیز دیگر است؛ معیار، چیز دیگر است. مسابقه بیفتد میان ملتهای مسلمان در عمل به اسلام، در ایجاد برادری، در تلاش برای ملتها، در سرپیچی کردن از ارادهی قدرتهای بزرگ و در رأس آنها آمریکا. ملتهای مسلمان باید ببینند هر جا که سیاست آمریکائی و سیاست صهیونیستی دارد ایجاد اختلاف میکند، بدانند که این اختلاف مضر است؛ فریب نخورند. قضایای منطقهی ما قضایای مهمی است؛ ملتها بیدار شدند. چند کشور مسلمان، چند ملت مسلمان توانستند بر اثر این بیداری، بر وضعیتی که مورد علاقهی استکبار بود، فائق بیایند. ملتها دهها سال سرمایهگذاری و تلاش آمریکا را در مصر و در تونس و در برخی از مناطق دیگر باطل کردند، آتش زدند و از بین بردند. این، بیداری است؛ این را باید حفظ کرد. باید معیار این باشد که ببینیم دشمن آشکار اسلام و مسلمانها کجا قرار گرفته است، آنجا باطل است؛ نقطهی مقابل آن، نقطهی حق است؛ این معیار است؛ این معیار را باید در نظر بگیریم. و به نظر ما واضحترین مصداق، همین مسئلهی اتحاد و اتفاق بین ملتهاست. آنها میخواهند بین ملتهای مسلمان اختلاف بیندازند؛ ما باید بدانیم که این اختلاف باطل است؛ در آیات قرآن، این منهیّ است؛ تفرقه، اختلاف، گلاویز شدن با یکدیگر، میان ملتهای مسلمان، سم مهلک است؛ از این باید اجتناب کنیم. سعی کنیم در تحلیلهامان، در شناخت حوادث، دچار خطا و اشتباه نشویم. بدانیم که آمریکا و صهیونیسم دشمنان امت اسلامیاند؛ سردمداران رژیمهای جبار، دشمنان امت اسلامیاند. اگر دیدیم در یک جائی آنها در یک جهت قرار گرفتند، بدانیم که آن جهت، جهت باطلی است، جهت غلطی است؛ دچار خطای در تحلیل نشویم. آنها هرگز برای ملتهای مسلمان دل نمیسوزانند؛ هرچه بتوانند، تخریب میکنند و در روندها اخلال میکنند. امروز همین جنجالهائی که آنها در واقع به راه میاندازند، اگرچه گاه از زبان بعضی افراد غافل هم تکرار میشود؛ اختلافات مذهبی، اختلافات قومی، اختلافات نژادی و زبانی؛ اینها را عمده میکنند؛ در حالی که در اسلام اینها نیست؛ «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»؛ همه یکی هستند، همه با هم برادرند. باید همهی ما بیدار باشیم، بصیر باشیم، چشمهامان را باز کنیم، دچار خطای تحلیل نشویم.
پنجمین نکته و عاملی که کشور را از موقعیت ویژه برخوردار میکند، سرسختی در برابر شیوههای متداول غرب در پیشبرد کارهای خود است. در طول این دورانی که غرب سیادت سیاسی بر دنیا داشته، شیوههای متداولی به کار برده؛ این شیوهها را مکرر ملاحظه کردید: تهدید میکنند، جنگآفرینی میکنند، ترور میکنند، کشتار میکنند، تطمیع میکنند، اختلافافکنی میکنند. اینها شیوههای معروف و شناخته شدهی غرب در دوران سیادت دویست سیصد سالهاش است. کشور ایران، نظام جمهوری اسلامی، ملت ایران، نخبگان ایران در مقابل این شیوهها سرسختی نشان دادند؛ تهدید اثر نکرده، اختلافافکنیها اثر نکرده - مسئلهی اختلافافکنی خیلی مهم است - نتوانستند بر حرکت عمومی ملت ایران غلبه کنند. خب، این موقعیت ویژهی کشور ماست.
غربیها و آمریکائیها هم که همیشه پشتیبانهای بیقید و شرط رژیم غاصب بودهاند، امروز از همیشه گرفتارترند. امروز غرب با سیلی صورت خودش را سرخ نگه داشته است. آنها مشکلات مالی، مشکلات پولی، مشکلات اقتصادی، مشکلات اجتماعی دارند و در مواجههی با مردمِ خودشان درماندهاند. چندین حکومت طرفدار آمریکا در اروپا ساقط شدند. مردم اگر میدان پیدا کنند، هر گونه نشانهی استکبار آمریکائی را که در اروپا مشهود است، با حضور خودشان، با قدرت خودشان خواهند زدود. امروز وضعشان این است. خود آمریکا هم بدتر از همه. ملتها از آمریکا متنفرند. آمریکا دچار بحران است. البته میخواهند این بحران را منتقل کنند به آسیا، منتقل کنند به آفریقا، منتقل کنند به خاورمیانه؛ با حادثهآفرینی در کشورهای دیگر و مناطق دیگر، ضعف خودشان را بپوشانند. از جملهی کارهائی که میخواهند بکنند، این است که در همین منطقه، این انقلابهای عظیم مردمی را به ضد خودشان تبدیل کنند؛ مردم را به اختلافات قومی، اختلافات مذهبی، اختلافات طائفی سرگرم کنند. ما باید هوشیار باشیم.
امروز آمریکائیها از تجربهی انگلیسیها دارند استفاده میکنند در ایجاد اختلاف مذهبی بین شیعه و سنی. انگلیسها متخصص دشمنی انداختن بین گروههایند - از جمله بین شیعه و سنی در دنیای اسلام - از چند صد سال قبل آنها اینکاره بودند. آمریکائیها دارند از تجربهی آنها استفاده میکنند. مسئلهی فلسطین پیش میآید، مسئلهی مصر پیش میآید؛ بمجردی که در مقابل حرکت مردم قرار میگیرند، به یک جوری، با یک ترفندی، با یک خدعهای، فوراً مسئلهی مذهبی را مطرح میکنند. همه باید بیدار باشند؛ سنی بیدار باشد، شیعه بیدار باشد، عالم مذهبی بیدار باشد، نخبهی دانشگاهی بیدار باشد، آحاد مردم بیدار باشند؛ بفهمند چه کار میکنند، بفهمند توطئهی دشمن را و نقشهی دشمن را؛ به نقشهی دشمن کمک نکنند. این کاری است که امروز آنها دارند انجام میدهند. ببینید امروز - این یک مثالِ پیشپاافتاده و جلوی چشم است - تمام دستگاههای رسانهای دنیا سعیشان بر این است که مردم بحرین و حرکت بحرین را در انزوا قرار بدهند. داعی بر این کار چیست؟ چون مسئله، مسئلهی شیعه و سنی است. میخواهند اختلاف ایجاد کنند، میخواهد تمایز و خطکشی به وجود بیاورند. بین آن مسلمانان و مؤمنینی که به این مذهب یا آن مذهب اسلامی گرایش دارند، تفاوتی وجود ندارد. وجه مشترک همه، اسلام است. وجه مشترک همه، امت اسلامی است؛ وحدت امت اسلامی است. رمز پیروزی و تداوم حرکت، توکل به خدا، حسنظن به خدا، اعتماد به خدای متعال و حفظ وحدت و پیوستگی است.
شما جوانها باید برای آینده، بیشترین بار این مسئولیت را بر دوش بگیرید و خودتان را بسازید؛ نگذارید دشمن با توطئههای تبلیغاتی، با دروغپردازی، امید را از دلها بزداید؛ نگذارید بین شما اختلاف ایجاد کنند؛ نگذارید بین ملت و مسئولین، ایجاد اختلاف و جدائی کنند؛ آنها این را میخواهند؛ آنها از این یکپارچگی میترسند؛ آنها از این شعارهای مستحکم شما میترسند؛ آنها از عزم و ارادهی جدی مسئولین میترسند؛ میخواهند این عزم و اراده را متزلزل کنند. وقتی ملت در کنار مسئولین ایستاده است، هیچ مسئولی احساس تردید نمیکند؛ احساس تزلزل نمیکند و پیش میرود. این برای کشور ما لازم است؛ تا امروز بوده است، انشاءالله در آینده هم خواهد بود. قطعاً ملت ایران در همهی این چالشهائی که امروز با آن مواجه است و احیاناً در آینده هم با آنها مواجه خواهد بود، بینی دشمن را به خاک خواهد مالید.
وقتی ما پایبندی خود را به اسلام و آرمانهای اسلامی، همراه میکنیم با عقلانیت، با پیشرفت علمی، با حضور در میدانهای مختلف دانش و مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی، این میشود یک الگو. ملتها آن وقت نگاه میکنند، از تجربهی این ملت بهرهبرداری و استفاده میکنند؛ این همان چیزی است که هم به سود ملت ایران، هم به سود ملتهای منطقه، و هم انشاءاللَّه برای تشکیل امت بزرگ اسلامی، امت متحد اسلامی، در آینده سودمند خواهد بود.
البته این روش، دشمنانی دارد. این فکری که ما میکنیم و بر زبان جاری میکنیم، فکری است که عیناً به خاطر دشمنان ما هم رسیده است. دشمنان نظام اسلامی، دشمنان اسلام، دشمنان ملتهای این منطقه که به دنبال غارتگری و تجاوز و دخالت و سوءاستفاده هستند، آنها هم این فکر را کردهاند که اگر ملت ایران با پیشرفتهای خود، با پیشرفت علمی خود، با پیشرفت فناوری خود، با حضور قوی دیپلماسی خود، بتواند به عنوان یک شاخصی جلوه کند، ملتهای دیگر از او تبعیت خواهند کرد؛ لذا میخواهند این نشود؛ بنابراین درصدد تفرقهافکنی هستند. یکی از ابزارهای همیشه مورد استفادهی دشمنان ملتهای مسلمان برای اختلاف، مسئلهی اختلافات مذهبی، شیعه و سنی و از این قبیل بوده. دعوا درست کنند، اختلاف ایجاد کنند، برادران را به جان هم بیندازند، اختلافات را بزرگ کنند، برجسته کنند، موارد اشتراک و اتحاد را ضعیف کنند، کمرنگ کنند، یک چیز کوچک را بزرگ کنند، برجسته کنند؛ این همه نقاط اشتراک را که بین برادران سنی و شیعه هست، کوچک کنند، ضعیف کنند؛ این کاری است که دائم انجام گرفته است، الان هم دارد انجام میگیرد. جمهوری اسلامی از اولین روز در مقابل این توطئه ایستاده است؛ علت هم این است که ما ملاحظهی کسی را نمیکنیم؛ این عقیدهی ماست. قبل از اینکه نظام اسلامی تشکیل بشود، برادران ما، بزرگان نهضت، بزرگان مبارزهی انقلابی در آن روز - که هنوز خبری از حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی نبود - در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش میکردند. من خودم در بلوچستان تبعید بودم. از آن زمان تا حالا با علمای سنیِ حنفیِ شهرهای بلوچستان - ایرانشهر و چابهار و سراوان و زاهدان - با آنهائی که بحمداللَّه زنده هستند، رفیقیم، نزدیکیم، صمیمی هستیم. من آنجا تبعیدی بودم، دستگاهها نمیخواستند بگذارند تلاشی از سوی ما انجام بگیرد؛ اما در عین حال ما گفتیم بیائید کاری کنیم که یک نشانهای از اتحاد شیعه و سنی را در این شهر نشان بدهیم؛ که این مسئلهی هفتهی وحدت - ولادت نبی اکرم در دوازدهم ربیعالاول به روایت اهل سنت، و در هفدهم ربیعالاول به روایت شیعه - آن روز به ذهن ما رسید و در ایرانشهر آن را عمل کردیم؛ یعنی از دوازدهم تا هفدهم جشن گرفتیم. این یک فکر عمیقی بوده است، مال امروز و دیروز نیست. برادران مسلمان نگاه کنند ببینند اتحادشان بر چه مبنائی است؟ آیا یک حرفِ زبانی است، یا یک واقعیتی وجود دارد؟ خب، ما میبینیم معارفمان یکی است، توحیدمان یکی است، معادمان یکی است، نبوتمان یکی است، نماز و روزهمان یکی است، حجمان یکی است، دشمنانمان یکی هستند، اهداف و آرمانها و منافعمان به هم پیوسته و گره خورده است - ملتهای مسلمان؛ چه شیعه، چه سنی - چطور میتوانیم از هم جدا باشیم؟ دشمن میخواهد بهزور این جنایت را بکند. لذا از روز اول، جمهوری اسلامی در کنار برادران فلسطینیِ خودش بوده است؛ این در حالی است که در فلسطین - آنطوری که من در ذهنم هست - یا اصلاً شیعه وجود ندارد؛ یا اگر باشد، خیلی کم. برادران فلسطینی اینجا را مثل خانهی خودشان دانستند؛ تا الان هم همین جور است؛ میآیند، میروند. هیچ کشور اسلامیِ دیگر از مذاهب گوناگون اهل سنت، هرگز اینجور رایگان و با صفا و مهربان با فلسطینیها نبودند. این را دشمن میبیند؛ لذا نمیخواهد این اتفاق بیفتد، نمیخواهد امت اسلامی یکپارچه بشود. ما خوشبختانه در ایران اسلامی توانستیم این توطئه را خنثی کنیم. شیعه و سنی در کشور ما همت کردند. یک ضلع مؤثر در این شکوه و عظمت، شما مردم کُردِ سنیِ شافعی در این منطقه هستید. شما این وحدت را نشان دادید، این یگانگی و این اخلاص و صفا را نشان دادید، به دهان دشمن مشت کوبیدید؛ این کارِ بسیار برجستهای است. من اصرار دارم که در سراسر کشور، چه آن مناطقی که سنی و شیعه در کنار هم زندگی میکنند، چه آن مناطقی که فقط شیعهاند، یا آن مناطقی که فقط سنی هستند، همه جوری رفتار کنند که دشمن بفهمد در این کشور نمیتواند به بهانهی اختلاف مذهب، میان مذاهب اسلامی اختلاف ایجاد کند؛ والّا اگر دشمن موفق شد، بدانید به این اکتفاء نمیکند؛ اگر خدای نکرده توانست بین شیعه و سنی جدائی بیندازد، بعد میرود سراغ سنی؛ اگر آنها هم یکپارچه باشند، بین آنها هم اختلاف بیندازد. یک عده شافعیاند، یک عده حنفیاند، یک عده مالکیاند، یک عده پیرو فلان مکتب اصولیاند، یک عده پیرو مکتب دیگرند؛ دشمن که رها نمیکند. یکی از کارهائی که لازمهی تقوای ماست، فرو نشاندن آتش است. این شعلهور شدن آتش - مراد، همین آتشهای اختلافاتی است که بین مجموعهها هست، بین گروهها هست، بین دستگاهها هست - در حکم آتش سوزان است. سعی همه باید این باشد که اطفاء کنند. نباید بر روی آتش بنزین پاشید، نباید آتشها را مشتعل کرد. اینکه ما مکرر در مکرر توصیه میکنیم به دوستان، به مسئولین، به کسانی که تریبون دارند، به کسانی که حرفشان یا به طور عموم یا در بخشی از فضای کشور منعکس میشود، که گفتهها را، زبانها را، اظهارات را، تعبیرات را کنترل و مراقبت کنند، به خاطر این است. گاهی اوقات یک تعبیری نه فقط ضد اطفاء نائره است، بلکه مشتعل کردن هرچه بیشتر نائره است؛ اطفاء نیست، بلکه ضد اطفاء است.
ایجاد اختلاف میان قومیتها و مذاهب گوناگون، میان جناحها و گروههای سیاسی و میان سازمانها و دستگاههای مختلف از جمله روشهای تضعیف اراده و عزم ملی است اما ملت ایران بر همه حیلهها و مکرهای دشمنان فائق آمده و برگزاری جلسهای با حضور نیروهای دریایی ارتش و سپاه و خانواده های آنان، نمونه ای از همدلی و صمیمیت میان ملت ایران است.
امروز مخاطب این سخن الهی آحاد ملت ایران بویژه مسئولان، گروهها و جریانهای سیاسی، اقوام، و مذاهب گوناگون کشور هستند و همه باید با چنگ زدن جمعی به ریسمان الهی، پرهیز از اختلاف را وظیفه ملی و دینی خود بدانند.
امروز ما اطلاع داریم دشمنان نظام جمهوری اسلامی در پشت مرزهای ما در حال توطئهاند. ما میدانیم کردها در آن سوی مرز هم خودشان را ایرانی میدانند. ما میدانیم در بین برادران کرد ما در آن سوی مرز هم، دوستان نظام اسلامی و انقلاب اسلامی کم نیستند؛ شاید بشود گفت اکثریتند. جوانان مؤمن ما در دوران جنگ تحمیلی از توان و هوشیاری برادران کرد ما در آن سوی مرز بهرههای فراوان بردند. امروز هم که آنها میآیند به ایران - مسافرت میکنند و همیشه گفتگو میکنند - از عظمت قیام ایرانی و اعتمادی که آنها همیشه داشتند، یاد میکنند. این را ما میدانیم؛ اما معنای این سخن این نیست که دشمن از نفوذ، از توطئه، از رخنه غافل باشد. آنجا مشغول کارند، مشغول تلاشند؛ با توطئه، با ایجاد اختلاف، با به کار گرفتن شیوههای نامردانه، سعیشان این است که هر وقت توانستند، ضربه بزنند. این هوشیاری میطلبد. این هوشیاری و آمادگی که من با شما مطرح میکنم، صرفا آمادگی نظامی نیست؛ آمادگی روحی. دشمن ممکن است از لحاظ نظامی هم نتواند کار کند، امیدی هم نداشته باشد، اما از لحاظ فرهنگی، از لحاظ سیاسی، از لحاظ امنیتی، از جاسوسپروری، از رخنه در اعتقادات و ایمان راسخ مردان و زنان مؤمن این مرز و بوم ممکن است بخواهد وسیلهای برای رسیدن به اهداف شوم خودش پیدا کند. این، امنیت ما را تهدید میکند. امنیت در کشور و در هر منطقه، اساس پیشرفت است. برخی از فرصتهای کار در این استان و استانهای همجوار - در مناطق غرب و شمال غرب کشور - به خاطر ناامنیای که عوامل و ایادی مزدور دشمن در طول سالهای اول بر این منطقه حاکم کردند، از دست رفت. درست است که مردم کرد جانانه دفاع کردند، لیکن این نیروئی که صرف دفاع نظامی در این منطقه شد، میتوانست صرف تلاش عمرانی شود. اگر این میبود، منطقه امروز جلوتر از این بود که هست.
آنچه که امروز لازم است، این است که همه این وظیفه را بشناسند، بدانند که ما کجا هستیم. یک عدهای غفلت میکنند، نمیفهمند که ما این همه حرکت کردهایم، پیش آمدهایم؛ نمیفهمند که ما هنوز راه طولانیای در پیش داریم؛ نمیفهمند که ما دشمن داریم، دشمن از تنبلی ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده میکند. مخاطب بیشتر این حرف شخصیتهای مطرح جامعه - سیاسی و فرهنگی و غیره - هستند که باید مراقب حرف زدنهای خودشان، مراقب نوشتنهای خودشان، مراقب موضعگیریهای خودشان باشند. اتحاد و اتفاقی که رمز همهی پیشرفتها و پیروزیهاست، امروز بیشتر از همه برای این کشور لازم است. مسئولین کشور هم واقعا دارند زحمت میکشند، حقیقتا دارند زحمت میکشند. دولت، مسئولین، مدیران بخشهای مختلف، تلاش میکنند. اگر کسی ایراد و انتقادی هم دارد، نباید آن را جوری مطرح کند که این مدیری که در تلاش هست برای اینکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعیف کند. اختلافات غالبا از هوسهای نفسانی بر میخیزد. اگر کسی بگوید این عمل من که اختلافانگیز بود، تفرقهانگیز بود، برای خداست، این را باور نکنید. تفرقهی بین مؤمنین کار خدائی نیست، برای هدف خدائی انجام نمیگیرد؛ کار شیطانی است؛ کار شیطانی است. ایجاد بغضاء و کینه بین مؤمنین، فضای اختلاف را به وجود آوردن، این کار شیطان است، کار خدائی نیست. کار خدائی همدلی است. یک نفر یک کاری دارد، مسئولیتی را بر عهده گرفته، دیگران باید کمک کنند تا کار را خوب انجام دهد. اگر ضعفی داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعیف شود. این کسی که این علم را بر دوش کشیده، بلند کرده، همه باید کمکش کنند؛ یکی عرقش را پاک میکند، یکی بادش میزند. اگر دیدند که در نگه داشتن علم دارد اشتباه میکند، راهش این نیست که یک مشتی هم به پشتش بزنند، خود او و علم را سرنگون کنند. راهش این است که کمکش کنند این اشکال برطرف شود؛ این نکته را باید همه توجه کنند، بخصوص کسانی که در عرصهی سیاست و در عرصهی فرهنگ و در عرصهی رسانه و در عرصههای گوناگون نقش و حضوری دارند.
دشمنان ملت ایران برای ضربه زدن به این ملت، یكی از راههائی كه پیدا كردهاند، ایجاد اختلاف میان آحاد ملت مسلمان است؛ كما اینكه در دنیای اسلام و در امت اسلامی هم همین سیاست را دنبال كردهاند .
از جمله کارهایی که دشمنان دنبال آن هستند، مسائل عراق است. البته مسائل عراق قبل از قضیهی لبنان هم بود و حالا هم شدت پیدا کرده است. عراق و لبنان و حوادثی که اتفاق افتاده است، حلقههای یک زنجیرهی از هم گسیختهی امریکایی است. میخواستند یک کاری را بکنند، از عراق شروع کردند، نشد؛ در لبنان دنبالش رفتند، بدتر شد؛ حالا رها شده است؛ لیکن امریکاییها و همراهانشان همهی تلاش خود را میکنند تا بلکه بتوانند تا حدی آن سیاستها را جلو ببرند.در عراق هم دارند همین مسئلهی مردم در مقابل مردم را دنبال میکنند. واقعیت آنجا، اشغالگرانی است که آمدهاند و در همهی امور - در دولت، در مجلس، در امور ریاست جمهوری، در امور نخستوزیری، در امور مالیه، در امور امنیت - دخالتهای بیجا و بیمورد میکنند و از همهی اینها بدتر و خطرناکتر، اینکه به حکم شواهد فراوان، تروریسم را در عراق ترویج میکنند. یعنی قصد دارند به اسم شیعه و سنّی، مردم را در مقابل مردم قرار دهند. سنی را نسبت به شیعه به نحوی بدبین کنند، شیعه را هم نسبت به سنّی به نحوی بدبین کنند. این را به خون او تشنه کنند، او را در صدد انتقامگیری از این تحریک بکنند؛ این سیاست امریکاییها در عراق است. امروز برادران عراقی ما بشدت به اتحادی احتیاج دارند که ناشی از درک این حقیقت باشد که دشمن میخواهد واقعیت مردم در مقابل اشغالگر را به مردم در مقابل مردم در عراق تبدیل کند. در کل منطقه هم همینطور است. این سیاست قدیمی اختلافات مذهبی و فرقهای، امروز زنده شده است، که البته متخصص آن هم انگلیسها هستند؛ این کار را به امریکاییها هم یاد دادند؛ اختلافافکنی بین شیعه و سنّی، به هر نحوی که بتوانند. همه باید متوجه باشند.در عراق، شیعه و سنّی قرنها کنار هم زندگی کردهاند. چقدر فامیلهای شیعه و سنی با هم خویشاوند و قوم و خویشند. در طول این چند قرن گذشته، هیچ وقت اختلافی به این شکل مطرح نبوده است. زمان عثمانیها دولت و حکومت به شیعه زور میگفتند و اذیت میکردند، و زمان صدام و زمانهای دیگر هم کم و بیش همینطور بود؛ امامردمِ شیعه و سنّی با هم کاری نداشتند. امروز میخواهند مردم را به جان هم بیندازند.در دنیای اسلام هم یک جا از زبان وابستگانشان مسئلهی هلال شیعی را مطرح میکنند که: «آهای سنّیها! چه نشستهاید، خودتان را برسانید که شیعهها دارند مسلط میشوند!»؛ یک هلال شیعی را از ایران تا عراق، تا بحرین، تا لبنان تشکیل میدهند؛ برای اینکه جامعهی اهل سنّت و دولتهای اهل تسنّن را بترسانند. از این طرف هم مظاهری را درست میکنند که جمهوری اسلامی را از همسایگانش دور کنند. مسئلهی جزایر و مسائل گوناگون را مطرح میکنند که ایران هم احساس کند که مورد تهدید است. سنّی را یک جور علیه شیعه و شیعه را یک جور علیه سنّی تحریک میکنند. این برنامههای اینهاست. ما اگر میخواهیم پیروزیهایی که در این چند سال - به حول و قوهی الهی - علیه سیاستهای استکباری در این منطقه به وجود آمده است، به نتیجه برسد، باید هوشیار و بیدار باشیم.
ما در کشور خودمان علاوه بر اینکه به بنای کشور هرچه بیشتر میپردازیم، باید از جهتِ بنای ذهن سیاسی در بیرون کشور، همهی تلاش خودمان را بکنیم و نگذاریم دشمن از این طریق رخنه کند. این حج، مظهر این قرآن است. ایمان خالصانهی مؤمنین طول تاریخ اسلام، از این قرآن ناشی شده است؛ این را باید قدر دانست. مثل همهی ذخایر دیگر ما، این ذخیره هم مورد تهاجم است. اینهایی که میبینید در مراسم حج دنبال اختلافافکنی، فتنهانگیزی و ترویج افکار موهوم و خرافی و متحجر خود هستند، همان سرانگشتهای دانسته یا نادانستهای هستند که این ذخیره را نابود میکنند و از بین میبرند. کسانی که نمیگذارند شوکت و شکوه و عزت و عظمت این وحدت به چشم امت بزرگ اسلامی منعکس شود و بازتاب پیدا کند، جزو کسانی هستند که این ذخیره را نابود و ضایع میکنند. کسانی که نمیگذارند وحدت و شکوه عظیم امت اسلامی، آن هم در راه خدا - نه عظمت به عنوان تفاخر، نه عظمت به عنوان استعمار و تحقیر دیگر ملتها، نه عظمت به عنوان جنگافروزی علیه ضعفای عالم؛ بلکه عظمت در جهت ارزشهای الهی و در راه توحید - به دنیای اسلام منعکس شود، به بشریت ظلم میکنند. امروز دنیای اسلام براثر نادیده گرفتن این ذخیرهی عظیم الهی ضربه میخورد.
اگر بخواهید در کارتان موفق باشید، باید بعد از توکل به خدای متعال و مستقیمتر کردن و مستحکمتر کردن رابطهی قلبی خودتان به طور دائم با ذات مقدس ربوبی، از ورود در مناقشات جناحی و حزبی - که عدهای میخواهند در کشور ما اینها را روزبهروز بیشتر کنند - پرهیز کنید. راز موفقیت شما این است. دستهایی در کار است تا سر مسائل هیچ و پوچ، عدهای را به جان هم بیندازد و سر موضعگیریهای گوناگون حزبی و جناحی و گروهی و گاهی گروهکی، افراد را با همدیگر مسألهدار کند؛ درست نقطهی مقابل «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم». قرآن بعد از آنکه بحث «و إن طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما» را میکند، میفرماید: «انما المؤمنون اخوة»؛ مؤمنین به خدا، مؤمنین به دین، مؤمنین به راه انبیا با هم برادرند. دو برادر ممکن است با هم دعوا کنند، اما تکلیف ما چیست؟ «فاصلحوا بین اخویکم»؛ بین دو برادرتان اصلاح ایجاد کنید. درست نقطهی مقابل این، عدهای دائم میخواهند با جناحبندی و اظهارات حزبی و ایجاد ولایت حزبی(!) به تنور اختلاف افکنی و آتشافروزی بدمند. در مفهوم و معنای ولایت که جزو تعالیم اصلی دین و قرآن و جزو مصرحات قانون اساسی است، شبهه میاندازند و خدشه ایجاد میکنند؛ ولی به جای آن، ولایت حزبی به وجود میآورند و این تناقض وحشتناک را ایجاد مینمایند. خودتان را از این مسائل برکنار بدارید. البته هر کسی در مسائل گوناگون سیاسی، مجاری سیاست کشور و موضعگیریها و گفتارهای اشخاص دیدی دارد و نظر پیدا میکند. این هیچ اشکالی ندارد؛ باید هم انسان صاحبنظر باشد؛ بنده هم همیشه روی این مسأله تأکید میکنم که باید سیاستدان بود و قدرت تحلیل سیاسی داشت. این یک ملت را مصونیت میبخشد که بفهمد جریان سیاسی در دنیا چیست؛ یعنی میخواهند چه بر سر او بیاورند و او را به کجا بکشانند و او باید به کجا برود و چه باید اراده کند. اینها جزو چیزهای لازم برای ملت است و خوشبختانه ملت ما از جهت آگاهی سیاسی جزو ملتهای پیشرفته است؛ اما این غیر از جناحبندی و موضعگیری و جنجال و مناقشهی سیاسی است. از این پرهیز کنید و به کار اصلی که آیندهی کشور در گرو آن است و در اختیار شماست، بپردازید. شما باید کاملا بتوانید این را تدارک کنید.
همیشه سعی کردهاند بین عناصر اصلی در کشور ما اختلاف ایجاد کنند. گویا راههای امنیتی و جاسوس مآبانه و ترفندهای دیگر، کارگر نشده و توی دهنشان خورده است. لذا رئیس جمهورشان را وارد ماجرا کردهاند که او بیاید بین عناصر اداره کنندهی کشور تفکیک قائل شود و بگوید ما این بخش را قبول داریم، آن بخش را قبول نداریم. کأنّه ملت ایران منتظر نشسته ببیند آنها چه کسی را قبول دارند، چه کسی را قبول ندارند! البته دروغ میگویند؛ آنهایی را که میگویند قبول داریم، قبول ندارند، والّا اگر ملت ایران واقعاً بداند که آنها بهجد دنبال این هستند که اشخاص و جناحی را در کشور سرِ کار بیاورند، از لجِ آنها با آن جناح اگر مخالف هم نباشد، مخالفت خواهد کرد. البته این حیله هم کارگر نشده و نخواهد شد. رئیس جمهور محترممان در موضعگیری خود توی دهن رئیس جمهور امریکا زد. جناحهای مختلف کشور هم با اینکه در مسائل گوناگونی با هم اختلاف دارند، در این مسأله همه یک حرف زدند؛ همه به امریکاییها گفتند: فضولی موقوف! دخالت ممنوع! در امور داخلی کشور ما دخالت نکنید!
فساد، یعنی فساد اخلاقی، فساد کاری، عدم احساس وجدان در تقدیم خدمات عمومی، عدم احساس مسؤولیت در مواجهه با افکار عمومی و با ذهنهای مردم. اینها شاخهها و شعبههای فساد است. مسؤولان، فرزانگان، دلسوزان و کسانی که با افکار عمومی، مواجهند، نباید بگذارند که دستهای بدخواه بیاید و میکربهای اختلاف را در فضای ذهنی تزریق کند. چه فایدهای برای مردم دارد؟! چه کمکی به مردم است که شعارهای اختلافآمیز و شعارهای تفرقهانگیز در میانشان رواج پیدا کند؟! نیاز واقعی مردم، اینها نیست؛ نیاز واقعی مردم چیز دیگری است.
مسؤولان، فرزانگان، دلسوزان و کسانی که با افکار عمومی، مواجهند، نباید بگذارند که دستهای بدخواه بیاید و میکربهای اختلاف را در فضای ذهنی تزریق کند. چه فایدهای برای مردم دارد؟! چه کمکی به مردم است که شعارهای اختلافآمیز و شعارهای تفرقهانگیز در میانشان رواج پیدا کند؟! نیاز واقعی مردم، اینها نیست؛ نیاز واقعی مردم چیز دیگری است.
اختلافافکنی، ایجاد دغدغه و دلهره میان مسؤولان و میان مردم، خدمتی به مردم نمیکند. این انقلاب و این نظام اسلامی و این ملت بزرگ، از عوامل حقیقی اقتدار و بقاء برخوردارند.
بسیار کسان تلاش میکنند که بین قومیتهای این کشور، اختلاف بیندازند، به خیال اینکه میتوانند وحدت این ملت را خدشهدار کنند؛ غافل از اینکه همین انقلاب بزرگ و همین نظام اسلامی، یکی از مستحکمترین پایههایش در همین مناطق آذریزبان - در آذربایجان، در اردبیل، در آذربایجان غربی - نهاده شده است.فداکاریهای این مردم، ایستادگی این مردم، شعارهای زنده این مردم و آن چیزی که امروز در زبان این مردم به عنوان شعار است، اوّل، از آذربایجان شروع شد و آمد - نام امام، نام ولایت و بیزاری از دشمنان - و این مردم آذربایجان بودند که در امتحانهای گوناگون توانستند دشمن را از خودشان مأیوس کنند.
ما در داخل کشورمان کم گرفتاری نداریم. ریشهی گرفتاریها از دو چیز است: اوّل، از غفلتها و کوتاهیها و تنبلیها و احیاناً بدعمل کردنهای خود ماست؛ در رابطهی با اموال عمومی، در رابطهی با تجمّلگرایی، در رابطهی با پاسخگویی به مردم در دستگاههای مختلف. ریشهی دوم، دشمنانی هستند که از همین مایهها و زمینهها سوءاستفاده میکنند؛ بر این مردم تنگ میگیرند؛ تهدید میکنند؛ ایجاد اختلاف میکنند؛ دو دستگی میاندازند؛ محاصرهی اقتصادی میکنند. مردم، یکپارچه و مؤمنند؛ اگر بزرگان و مسؤولان کشور هم یکپارچه و یک دست باشند، دشمن جرأت نمیکند. در این صورت، دیگر هیچ تلاشی علیه این ملت و این کشور بهثمر نمیرسد. این اختلافات را رها کنند. بزرگان بایستی کوچکترها را به طریق مستقیم و راه راست بکشانند. آنها اگر اشتباهی میکنند، نبایستی آن اشتباه را برایشان توجیه کنند و خودشان هم دنبال سرِ آنها راه بیفتند، یا احیاناً آنها را به اشتباه بکشانند. نتیجهی این اختلافات، همین چیزهاست. بعضیها هم همّشان این است که بنشینند و ذهن و چشم و دست و قلم و زبان مصرف کنند، برای اینکه آتش اختلافی بیفروزند و به اسم مسائل خطّی و حزبی و گروهی و جناحی، دو دسته را به جان هم بیندازند! این کارها را باید رها کنند.مردم از مسؤولان توقّع بجا دارند. مسؤولان باید به مسائل اقتصادی توجّه کنند و به مسألهی گرانی و بیکاری رسیدگی نمایند. اگر مسؤولان دور از غوغاها و جنجالها تلاش لازم را بکنند، به نتایج خوبی خواهند رسید و مشکلات را حل خواهند کرد. اگر هم یک جا مشکلاتی بماند، بیایند صادقانه به مردم بگویند که ما تلاش خودمان را کردیم؛ اما این مشکل فعلاً حل نشده - در آینده حل خواهد شد - مردم از آنها میپذیرند. نگرانی آنجاست که بهجای پرداختن به مسائل واقعی زندگی مردم، به مسائل سیاسی با نامهای جعلی و گوناگون بپردازند و با اختلافافکنی و متشنّج کردن فضای سیاسی کشور، دشمن را خشنود کنند؛ اینها بد است. بنده به همهی کسانیکه در هدایت افکار عمومی و ارائهی راه درست نقش دارند، نصیحت میکنم که وظیفهی الهی و وظیفهی اسلامی خودشان را بدانند؛ وظیفهی در مقابل این ملت و این کشور را بدانند.
بایستى متوجّه حیلههاى دشمن بود؛ دشمن میخواهد ایمان ما را سست کند؛ دشمن میخواهد امید ما را از دست ما بگیرد؛ دشمن میخواهد ما را به آینده بدبین کند؛ دشمن میخواهد ما را مأیوس کند، ما را دلشکسته کند؛ دشمن میخواهد ما را دچار سوءظنِّ به یکدیگر کند؛ دشمن میخواهد بین ما اختلاف و تفرقه بیندازد. این تفرقهاى که بعضى بین جناحهاى مختلف مدام دامن میزنند، به سود دشمن است، به نفع دشمن است، این به نفع ما نیست. دو برادر هم ممکن است در یک خانه خب سر یک قضیّهاى باهم اختلاف داشته باشند، مانعى ندارد؛ دو رفیقِ صمیمىِ نزدیک هم، سرِ پسندیدن و نپسندیدن یک غذا یا یک دکور یا غیره ممکن است با هم اختلاف داشته باشند، اینها اشکالى ندارد، لکن هر دو اهل این خانهاند. اگرچنانچه کسى آمد به این خانه حمله کرد، این نمیگوید که من دیشب فرض بفرمایید که سرِ فلان قضیّه با تو اختلاف داشتم؛ نه، اهل این خانهاند، [لذا] باید دفاع کنند؛ در یک سنگرند. امروز باید نیروهاى انقلاب در داخل کشور، احساس کنند که همه در یک سنگر قرار دارند، این را باید همه حس کنند. اگرچنانچه رفیق ما حس نمیکند و برخلاف این مقتضیٰ رفتار میکند، این موجب نباید بشود که ما هم برخلاف این مقتضیٰ این رفتار کنیم؛ حالا او اشتباه میکند، او یک غلطى میکند، ما که نباید تکرار کنیم کار او را. حفظ ایمان، حفظ وحدت و همدلى، حفظ آن امید [لازم است]؛ امیدى که بیجا هم نیست، امید بىریشهاى نیست، امیدى است که کاملاً جا دارد.
نباید بگذارید به بهانههای مختلف، دشمن با دستهای نامریی و پنهان مابین مردم اختلاف بیندازد. در مواقع حساس دیده شده است، آنجا که زمینهای فراهم میشود، حتی رادیوهای دشمنان بیرون مرز - که با پولهای گزافی این رادیوها را راه میاندازند و با دقت، مطالبی را انتخاب میکنند، تا بتوانند ملت ایران را دچار دغدغه و اضطراب کنند - عملا حرفهای اختلافانگیزی را مطرح میکنند، برای اینکه دلها را از هم جدا کنند. به این حرفها و به این وسوسهها که از دل سیاه و بدخواه دشمنان شما برمیخیزد، هیچ اعتنایی نکنید.
بعد از انقلاب هم شما شاهد بودید و دیدید کسی که در مقابل توطئهی دشمن، ایستادگی و مقاومت کرد، خود مردم بودند. بسیج مردم، جوانان مؤمن مردم، در مقابل فتنهگری و اختلافافکنی و تحریکات و تجزیه طلبی و خباثتهای گوناگونِ بیگانگان، که با تحریک یک عّده آدمهای غافل انجام میگرفت، ایستادند و مبارزه کردند. این عظمت و رشد روحیِ مردم است و این خیلی با قیمت و ارزشمند است. از لحاظ طبیعی هم این استان، یکی از استانهای با برکت کشور پهناور و عزیز ماست.
در مورد ماجرای غدیر، دو چیز هست که جامعهی ایرانی و همهی شیعیان در نقاط مختلف عالم و کشورهای گوناگون، باید آنها را با هم مورد توجه قرار دهند. یکی این است که اعتقاد به غدیر، ولایت و امامت، که رکن اصلی مذهب شیعه است، باید مثل بقیه مباحث مهم کلامی، مایهی اختلاف بین مسلمانان نشود. نه شیعه و نه غیر شیعه از فرق اسلامی، نسبت به این مسأله، این حالت حساسیت را به وجود نیاورند که در میان خودشان اختلاف و تفرقه بیندازند؛ چون، این چیزی است که دشمن میخواهد. حالا قضیهی غدیر، که قضیهی مهم و بزرگی است؛ دشمنان اسلام حتی از قضایای کوچک مربوط به هر یک از فرق و جماعات اسلامی، میخواهند برای ایجاد اختلاف استفاده کنند.
دشمن از راههای مختلف توطئه میکند؛ یکی از راهها، اختلافافکنی است. هرگونه اختلافی، هرجا که باشد، برخلاف نظر اسلام و قرآن است؛ چه اختلافات سیاسی باشد، چه اختلافات قبیلهیی باشد. اختلافات ایلی و قبیلهیی هم غلط است. همه مسلمانند، همه فرزندان این مرز و بومند، همه با هم برادرند؛ چه اختلافی؟ ما اختلافات ناسیونالیستی را در سطح دنیا نفی میکنیم. ما میگوییم ملتهای مسلمان باید با هم باشند. در میان یک ملت، اقوام و طوایف مسلمان و تیرههای گوناگون، چه اختلافی با هم میتوانند داشته باشند؟ این کار شیطان است که بین ما اختلاف بیندازد.
سرفصل سوم، مربوط به مسائل سیاسی جامعه و همین رقابتها و برخوردهای خطی است. به نظر من، در این زمینه آنچه که ما بگوییم، از آنچه که امام فرمودند، کمتر و نارساتر است. در این قضایا، امام لبّ مطلب را بارها و بارها گفتند. واقعاً به خط امام برگردیم. دو گروهند - باشند - اما چرا با هم تعارض میکنند؟ مگر نمیشود نقاط مشترک را هم در قبال نقاط محل افتراق مورد توجه قرار داد؟ چه اشکالی دارد جمعهایی که با هم معارضند - جمعهای روحانی، جمعهای دانشجویی، جمعهایی که در مجلس یا جاهای دیگر هستند - هر چند وقت یک بار با همدیگر بنشینند، آن نقاط مشترک فیمابین خودشان را به زبان بیاورند؟ شما مگر در چند چیز با هم اختلاف دارید؟ مگر نقاط اختلاف، از نقاط اتفاق و وحدت نظر قویتر و مهمتر است؟ چه کسی چنین چیزی را گفته است؟ چه کسی میتواند این حرف را ادعا بکند؟
آن کسی که به برادر مسلمان خودش، که گرایش و خط سیاسیش با او فرق دارد، اهانت میکند، به او میپرد، علیه او مینویسد و داد سخن میدهد، آیا نمیداند که با این کار چه چیزی از دست خواهد داد؟ شما میخواهید به خیال خودتان برادرتان را اصلاح کنید. آیا آن کسی که این انتقاد و این اعتراض یکسره و مطلق شما را - که غالباً اعتراضها مطلق است - میشنود، او همان برادر شماست؟ برو برادرت را مخفیانه پیدا کن، هرچه میخواهی به او بگو؛ چرا با این اختلافافکنی، مردم و مخاطبان عمومی جامعه را دچار تشویش فکری میکنی؟ من باید این را صریحاً عرض بکنم که متأسفانه از طرفین چنین کارهایی هست. اگر کسی بگوید که ما در این جهت یک جناحی هستیم، ما ملاحظه میکنیم، باید بگویم که نخیر، من این را تأیید نمیکنم. متأسفانه طرفین برخوردهای خشن و نامتناسب با محیط اسلامی با هم دارند. حرفها با اهانت، با خلاف واقع و احیاناً با تهمت همراه است. از کار یک نفر، یک جمعبندی کلی و یک استنتاج عمومی میکنند؛ که این غلط و تزویر است. برادران! اگر این کار ادامه پیدا کند، ما چه چیزی را از دست میدهیم؟ مردم و همین اعتمادی را که عرض کردم. وقتی بعضی از پدیدههای داخل شیعه را که چیزهایی در آن بود و گزنده مینمود، تعقیب میکنیم، به جاهای مشکوک میرسیم و کاملا روشن است که به نقاط مشکوک ارتباط پیدا میکند. در سنی هم همینطور است. در همین علمای بلوچستان، زیدی یک مقدار کارهایی میکرد که وقتی بعدا تحقیق کردیم، به یک جاهای مشکوک و وابسته رسید. بنابراین، میبینید که دستهای استکبار و استعمار و سیاستهای جهانی تلاش میکنند که در بین جامعهی مسلمین اختلاف بیندازند.البته بعد از پیروزی انقلاب، اختلاف افکنی شدت پیدا کرده است؛ چون از انقلاب اسلامی و حیات مجدد اسلام میترسند. اسلام قوی است. قوت و معنویت اسلام آنچنان است که اگر به شرایطش عمل بشود و واقعا اسلام پیاده گردد، قدرتهای دنیا و تختها را میلرزاند. آنها از این میترسند و به همین خاطر نمیخواهند بگذارند قوت و معنویت اسلام زنده بشود. میبینند که در این کشور، اسلام حیات پیدا کرده است و ما مجددا به مبانی و احکام اسلامی برگشتهایم و زندگیمان را اسلامی میکنیم. آنها از این میترسند و میخواهند که نباشد.یکی از طرق مبارزه با این پدیدهیی که برای آنها به شدت ترسناک میباشد، همین است که اینجا را از بقیهی مسلمانان غیر شیعی دنیا ایزوله کنند و انقلاب ما را به عنوان یک انقلاب شیعی وانمود نمایند و دعوای بین شیعه و سنی را هم تقویت کنند تا نتیجه این بشود که مسلمانان دنیا که امروز به نام ما شعار میدهند، آن را متوقف کنند. آقای مولوی مدنی، در بعضی از کشورهایی که ما رفتیم، تشریف داشتند و میدانند که وقتی مسلمانِ فلان کشور میبیند رئیس یک کشور اسلامی آمده است، اصلاً یادش نیست که این شخص شیعه یا سنی است. فقط یادش است که این شخص، مسلمان است. به همین خاطر، احساس عزت میکند و شعار میدهد. میخواهند این را که مسلمانان دنیا به نام اسلام و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی شعار میدهند، متوقف کنند و یا از بین ببرند. چه چیزی بهتر از اینکه بگویند شما از انقلاب اسلامی ایران جدا هستید. او یک چیز دیگر است و شما یک چیز دیگر هستید!او که با اصل اسلام دشمن است، در خصومت، برایش شیعه و سنی فرقی نمیکند. دیدیم که استکبار چگونه روی انقلابیون سنی در فلسطین و مصر فشار میآورد. اینها که شیعهی دوازده امامی نیستند. همهی اینها برادران اهل سنت ما هستند. میبینید که چه فشاری روی اینها میآورند. برای استکبار که فرقی نمیکند. اما او که با اسلام و شعب اسلام و ملت اسلام - از هر شکلش - مخالف است، حالا در موضع یکی از این فرقهها قرار میگیرد و علیه یک فرقهی دیگر تلاش مینماید و پول خرج میکند. ما باید هوشیار باشیم.
امروز، پولهای دستگاه استکبار و ایادی آنها، در دنیا و بیشتر از همه در دنیای اسلام، برای ایجاد تفرقه بین مسلمین خرج میشود تا اگر بتوانند - که نخواهند توانست - بین ایران اسلامی و مسلمانان عالم، اختلاف ایجاد کنند و فاصله بیندازند. جنگ دشمنساختهی شیعه و سنی، به برکت انقلاب اسلامی بحمدالله رو به خمود و خاموشی رفت و برادران شیعه و سنی در میدانهای مختلف در کنار هم قرار گرفتند و به یکدیگر کمک کردند و برادروار با هم حرکت کردند - که حق هم همین بود - ولی امروز تبلیغات جهانی سعی میکند باز هم این شعله را مشتعلتر و این آتش را برافروختهتر کند و این اختلاف را که رو به از بین رفتن است، دوباره زنده نماید. چرا؟ چون میدانند که امروز وحدت اسلامی - یعنی تجمع مسلمین - حول محور ایران اسلامی است. میدانند که دلهای مسلمین، امروز به امالقرای اسلام - یعنی ایران اسلامی - متوجه است. میدانند که امروز در دنیای اسلام و در سراسر عالم، آن جایی که قرآن رسما و عملا حاکمیت دارد، ایران اسلامی است.
امروز، این کشورهای مرتجع منطقه، بدطوری به شعارهای تفرقهافکن و اختلافانگیز چسبیدهاند. اگر ملت ما در مراسم حج، علیه امریکا و اسرائیل شعار بدهد، آنها اعتراض میکنند و میگویند چرا شما در بین مسلمین حرف جدیدی آوردهاید؟! این را تفرقه تلقی میکنند؛ در حالی که ایجاد تفرقه نیست، بلکه انجام وظیفه است. مسلمانان دیگر هم باید شعار دادن علیه امریکا و اسرائیل را از ملت ایران یاد بگیرند.
داشتن روحیهی ایمان و حساسیت و وفا نسبت به اصول انقلاب و اسلام و امام، موهبت بسیار بزرگی است که خداوند آن را بر شما مبارک کند و برایتان نگهدارد و این ایمان و احساسات را، پشتوانهی محکمی برای انقلاب قرار دهد.از حالا به بعد هم همان وظیفهی پشتیبانی و حساسیت و همت و هوشیاری و بیداری بر دوش همه است. هنوز دشمنهای ما چشم میگردانند تا نقاط ضعف را پیدا کنند و فشار خود را وارد آورند. اگر مردم و قشرهای مختلف و مسؤولان در هر ردهیی، به دشمن نقطه ضعف نشان دهند، دشمن رحم نخواهد کرد. شما که به شهرهای خود برمیگردید، شاهد شایعهپراکنی، اختلافافکنی، نق زدن، کمکاری، بدکاری و کارشکنی خواهید بود؛ اینها همان منفذهایی است که دشمن از آنجا نفوذ میکند.دو دسته از مردم، نفوذ دشمن را تسهیل میکنند: دستهی اول، مغرضها و کسانی که با اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و روحانیت و حاکمیت ارزشهای اسلامی مخالفند - البته اینها بسیار کم هستند ولی بیاثر نیستند - و دستهی دوم کسانی هستند که غرض ندارند، اما غافل و ناآگاه و بازیخوردهی دست مغرضها هستند. دستهی دوم را باید آگاه کرد و نسبت به دستهی اول، مسؤولان بخشهای مختلف کشور تصمیمگیری میکنند.
ما باید میراث امام را حفظ کنیم. او که اهل درهم و دینار نبود؛ «لم یورثوا دینارا و لا درهما». او مانند پیامبران، از خود درهم و دیناری باقی نگذاشت. زخارف مادّی دنیا کوچکتر از آن بود که به آن روح ملکوتی و بلند راه پیدا کند. درحقیقت میراث او، جمهوری اسلامی و جوانهای ساختهشدهی دست اوست، که به برکت انقلاب باید آنها را حفظ کرد.
سازندگی باید در تمام ابعاد مادّی و معنوی آن صورت گیرد. هم باید چرخهای اقتصاد به حرکت درآید، و هم باید روحیهی معنوی و اخلاق و رابطهی با خدا در ما تقویت شود. همهی ما در قبال این وظیفهی بزرگ مسؤولیم. از من که به عنوان یک طلبه در نظام جمهوری اسلامی مسؤولیتی دارم، تا علما و دانشگاهیان و کارگران و کشاورزان و شهری و روستایی و کارمند و بازاری و هر کس که میتواند در راه این سازندگی بزرگ کوشش کند، باید نهایت تلاش خود را انجام دهیم. خوشبختانه مسؤولان کشور مشغولند. کمک و حمایت مردم هم بایستی دایماً پشتوانهی کار آنها باشد. اگر بخواهیم این دو وظیفهی بزرگ را به نحو مطلوب انجام دهیم، باید همواره یک راز را که رمز پیروزی و توفیق در سازندگی و توفیق در حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی بود، مورد توجه قرار دهیم و آن، «وحدت کلمه» است. باید بهانهها را دور ریخت. باید این فضای صمیمیت و مهربانی را که امروز به برکت توجهات روح پُرفتوح امام(ره) در کشور به وجود آمده است، حفظ کرد. باید انگیزههای اختلاف را در درون خود کشت. باید طرح مسائل اختلافانگیز را، ممنوع دینی و شرعی دانست. بعضیها به خاطر محدود بودن شعاع وجودشان، خیلی نمیتوانند زمینهساز اختلاف و تفرقه باشند؛ ممکن است حداکثر بین چند نفر ایجاد اختلاف کنند - هرچند همین موارد جزیی هم حرام است و اشکال دارد - اما بعضیها هستند که نقش و تأثیر و قوّت وجودیشان طوری است که کمترین اشارهی آنها - هرچند غیرعمد باشد - ممکن است خدای نکرده موجب تفرقه و اختلاف شود. افرادی که حساس هستند و حرکات و حرف و اشاره و تصریح آنها در مردم اثر میگذارد، باید مواظب باشند که کار آنها به ایجاد اختلاف و تفرقه دامن نزند. کسانی که قلم در دستشان و تریبون در اختیارشان است، و کسانی که در میان مردم از وجههیی برخوردارند، باید خیلی مراقبت کنند. باید وحدت کلمه را حفظ کرد؛ این وصیت دایمی امام بود. شاید در طول ده سال بعد از انقلاب، کمتر مسألهیی به اندازهی «وحدت» مورد تأکید آن بزرگوار بود
نمودار
مقالات
مرتبط
آخرین مقالات
|