در سالروز ولادت پیامبر اعظم صلواتاللهعلیهوآله و امام صادق علیهالسلام
در حسینه امام خمینی رحمهالله
بسم
الله
الرّحمن
الرّحیم
تبریک عرض میکنم عید سعید میلاد مبارک پیامبر اعظم و ولادت با برکت فرزند بزرگوارش امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) را به همه
ی شما حضّار محترمی که در این جلسه تشریف دارید، میهمانان عزیز هفته
ی وحدت و سفرای کشورهای اسلامی و همه
ی مسئولان و بزرگوارانی که در کشور مسئولیّت کارهای سنگین را بر دوش گرفته
اند؛ همچنین تبریک عرض میکنم به همه
ی ملّت ایران و به همه
ی مسلمانان جهان، بلکه به همه
ی آزادی
خواهان عالم.
این ولادت مبارک منشأ برکاتی است که در طول قرون بر زندگی آحاد بشر فرو ریخته است و ملّتها را، انسانها را، انسانیّت را به برترین عوالم انسانی و فکری و روحی و به تمدّنی والا و به چشم
اندازی روشن برای زندگی رسانده است. آنچه در سالگرد این ولادت برای دنیای اسلام و
جامعهی اسلامی مهم است، این است که انتظارات پیامبر اکرم از جامعه
ی اسلامی را مدّ نظر قرار بدهد و سعی کند و مجاهدت کند که این انتظارات برآورده شود؛ سعادت دنیای اسلام در این است و لاغیر. اسلام برای آزادی بشر آمد، هم آزادی از قید و بند فشار دستگاه
های مستبد و ظالم بر طبقات گوناگون انسان و ایجاد حکومت عادلانه برای بشر، و هم آزادی از اندیشه
ها و تصوّرات و اوهام حاکم بر زندگی انسان؛ که مسیر زندگی انسان را در جهت خلاف مصلحت او باز کرده بود و پیش میبرد. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) زندگی مردم در محیط ظهور اسلام را، محیط فتنه توصیف کرده است:
فی فِتَنٍ داسَتهُم بِاَخفافِها وَ وَطِئَتهُم بِاَظلافِها؛ (۱) فتنه یعنی آن فضای غبارآلودی که چشمهای انسان قادر بر دیدن در آن فضای غبارآلود نیست؛ راه را نمیبیند، صلاح را تشخیص نمیدهد؛ این وضعیّت مردمی بود که در آن منطقه
ی پرمحنت و پرملال زندگی میکردند. در کشورهای بزرگ، در تمدّنهای موجود آن زمان هم که حکومتهایی داشتند، ملّتهایی داشتند، همین وضع به شکل دیگری حاکم بود. این
جور نیست که فرض کنیم زمان ظهور اسلام جزیرةالعرب مردم بدبختی داشت و دیگران خوشبخت بودند؛ نه، غلبه
ی حکومتهای جائر و ظالم، نادیده گرفتن شأن انسان و انسانیّت، جنگهای خانمان
براندازی که میان قدرتها و برای قدرت
طلبی به راه انداخته میشد، زندگی مردم را تباه کرده بود. ملاحظه
ی تاریخ نشان میدهد که دو تمدّن معروف آن روز، یعنی تمدّن ایران ساسانی و تمدّن امپراتوری رُم وضعیّتی داشتند که دل انسان به حال توده
ی مردم و قشرهای مختلف انسانها که در آن جوامع زندگی میکردند، میسوزد؛ وضع زندگی آنها زندگی رقّت
باری بود، در اسارت بودند. اسلام آمد، انسانها را آزاد کرد؛ این آزادی، نخست در دل انسان و در روح انسان به
وجود می
آید؛ و وقتی انسان احساس کرد آزادی را، احساس کرد نیاز به گسستن بندها را، نیروهای او تحت تأثیر این احساس قرار میگیرد و اگر همّت کند و حرکت کند، تحقّق عینی آزادی برای او به
وجود می
آید؛ اسلام این کار را برای انسانها کرد؛ امروز هم همان پیام هست در همه
ی دنیا و در دنیای اسلام. دشمنان آزادی بشر فکر آزادی را در انسانها میمیرانند و از بین میبرند؛ وقتی فکر آزادی نبود، حرکت به سمت آزادی هم کُند خواهد شد یا از بین خواهد رفت. آنچه امروز ما مسلمانها وظیفه داریم این است که سعی کنیم خود را به آزادی مورد نظر اسلام برسانیم؛ استقلال ملّتهای مسلمان، استقرار حکومتهای مردمی در سراسر دنیای اسلام، حضور آحاد مردم در تصمیم
گیری
ها و تعیین سرنوشت
ها و حرکت بر پایه
ی شریعت اسلامی، آن چیزی است که ملّتها را نجات خواهد داد. البتّه امروز ملّتهای مسلمان احساس میکنند که به این حرکت نیاز دارند و در سراسر دنیای اسلام این احساس هست و در نهایت این احساس به نتیجه خواهد رسید؛ بدون تردید. اگر زبدگان و نخبگان ملّتها - چه نخبگان سیاسی، چه نخبگان علمی و دینی - وظائف خودشان را درست انجام بدهند، آینده
ی دنیای اسلام آینده
ی مطلوبی خواهد بود؛ به این آینده، امید وجود دارد. امروز دنیای اسلام احساس
بیداری میکند. درست در همین نقطه است که دشمنان اسلام - آن کسانی که با بیداری اسلامی مخالفند، با استقلال ملّتها مخالفند، با حاکمیّت دین خدا در کشورها مخالفند - وارد میدان میشوند؛ انواع و اقسام ترفندها برای معطّل گذاشتن جوامع اسلامی به
وجود می
آید و مهم
ترین آنها ایجاد اختلاف است.
دنیای استکبار ۶۵ سال است که با همه
ی وجود و توان سعی در این دارد که واقعیّت وجود رژیم صهیونیستی را بر ملّتهای مسلمان تحمیل کند و آنها را وادار به پذیرش این واقعیّت کند، و نتوانسته است. نگاه نکنیم به بعضی از کشورها و دولتها که حاضرند برای حفظ منافع دوستان بیگانه
ی خود که دشمن اسلامند،
منافع ملّی را زیر پا بگذارند یا منافع اسلامی را به فراموشی بسپرند؛ ملّتها مخالف حضور صهیونیست
ها هستند. ۶۵ سال است که تلاش میکنند نام فلسطین را از یادها ببرند، [امّا] نتوانستند. در همین چند سال اخیر در جنگ سی و سه روزه در لبنان، در جنگ بیست و دو روزه در غزّه، و بار دوّم در جنگ هشت روزه در غزّه، ملّت مسلمان و امّت اسلامی نشان داد که زنده است و علی
رغم سرمایه
گذاری آمریکا و دیگر قدرتهای غربی، توانسته است موجودیّت خود را، هویّت خود را حفظ کند و به نظام تحمیلىِ جعلی صهیونیستی سیلی بزند و اربابان و دوستان و هم
پیمانان صهیونیست
های ظالم را که در این مدّت همه
ی تلاش خود را برای حفظ این رژیم تحمیلی و ظالم و جنایت
کار انجام داده
اند ناکام بگذارد؛ امّت اسلامی نشان داد که فلسطین را از یاد نبرده است؛ این خیلی مسئله
ی مهمّی است. در همین شرایط است که همه
ی تلاشهای دشمن متوجّه این میشود که امّت اسلامی را از یاد فلسطین غافل کند. چه جور؟ با ایجاد
اختلافات، با جنگهای داخلی، با ترویج افراطگرىِ انحرافی به نام اسلام و به نام دین و شریعت؛ عدّه
ای عامّه
ی مسلمانان را، اکثریّت مسلمانان را تکفیر کنند. وجود این جریانهای تکفیری که در دنیای اسلام به
وجود آمدند، برای استکبار، برای دشمنان جهان اسلام یک مژده است. اینها هستند که به
جای توجّه به واقعیّت خبیث رژیم صهیونیستی، توجّه
ها را به
جای دیگری معطوف میکنند. درست نقطه
ی مقابل آنچه اسلام خواسته است؛ اسلام از مسلمانان خواسته است که
«اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» (۲) [باشند]؛ مسلمانان باید در مقابل دشمنان دین سرسخت باشند، باید بایستند، باید تحت نفوذ قرار نگیرند؛ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» صریح آیه
ی قرآن است. بین خودشان مهربان باشند، با هم باشند، دست در دست یکدیگر بگذارند، اعتصام به حبل
الله بکنند؛ این دستور اسلام است. آن
وقت یک جریانی به
وجود بیاید که مسلمانها را تقسیم کند به مسلم و کافر! عدّه
ای را به
عنوان کافر هدف قرار بدهد، مسلمانها را به جان هم بیندازند! چه کسی میتواند شک کند که وجود این جریانها و پشتیبانی این جریانها و تَمویل(۳) این جریانها و دادن سلاح به اینها کار استکبار است و کار دستگاه
های امنیّتی خبیث دولتهای استکباری است؟ می
نشینند و برای همین کار برنامه
ریزی میکنند. دنیای اسلام باید به این مسئله بپردازد؛ این خطر بزرگی است. متأسّفانه بعضی از دولتهای مسلمان، بی
توجّه به این اختلافات دامن میزنند؛ نمیفهمند که دامن زدن به این اختلافات، آتشی خواهد افروخت که دامن همه
ی آنها را خواهد گرفت؛ این خواسته
ی استکبار است: جنگ گروهی مسلمان با گروهی دیگر. عامل این جنگ هم کسانی هستند که از پول دست
نشاندگان مستکبرین استفاده میکنند؛ به اینها پول میدهند، سلاح میدهند، [که
] در این کشور و در آن کشور، مردم را به جان هم بیندازند. و این حرکت از سوی استکبار در این سه چهار سال اخیر که موج بیداری اسلامی در تعدادی از کشورهای اسلامی و عربی به
وجود آمد، تشدید شده است؛ برای اینکه بیداری اسلامی را تحت
الشّعاع قرار بدهند. هم مسلمانها را به جان هم می
اندازند، هم با بزرگ
نمایىِ دستگاه
های تبلیغاتی دشمن، اسلام را در چشم
افکار عمومی دنیا زشت جلوه میدهند؛ وقتی تلویزیون
ها یک آدمی را نشان میدهند که به نام اسلام، جگر یک انسانی را دارد میجود و میخورد، درباره
ی اسلام چه فکر میکنند؟ دشمنان اسلام برنامه
ریزی کردند؛ اینها چیزهایی نیست که دفعتاً به
وجود بیاید، اینها چیزهای خلق
السّاعه نیست؛ اینها چیزهایی است که درباره
ی آن مدّتها برنامه
ریزی شده است، پشت سر اینها سیاست هست، پشت سر اینها پول هست، دستگاه
های جاسوسی پشت سر این
جور کارها هستند. مسلمانها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بکنند؛ این یک تکلیف بزرگ برای همه
ی ما است؛ هم شیعه باید این را قبول کند، هم سنّی باید قبول کند، هم شعبه
های گوناگونی که در میان شیعیان و در میان سنّی
ها وجود دارد این را باید بپذیرند.
وحدت به معنای تکیه
ی بر مشترکات است. ما مشترکات زیادی داریم؛ میان مسلمانان، مشترکات بیش از موارد اختلافی است؛ روی مشترکات باید تکیه کنند. تکلیف عمده هم در این مورد بر دوش نخبگان است؛ چه نخبگان سیاسی، چه نخبگان علمی و چه نخبگان دینی. علمای دنیای اسلام مردم را از تشدید اختلافات فرقه
ای و مذهبی برحذر بدارند. دانشمندان دانشگاهی، دانشجویان را توجیه کنند و به آنها تفهیم کنند که امروز مهم
ترین مسئله در دنیای اسلام وحدت است. اتّحاد به سمت هدفها؛ هدفِ استقلال سیاسی، هدفِ استقرار
مردمسالاری دینی، هدفِ پیاده کردن حکم الهی در جوامع اسلامی؛ اسلامی که دعوت به آزادی میکند، اسلامی که انسانها را دعوت به
عزّت و شرف میکند؛ این امروز تکلیف است، این وظیفه است. نخبگان سیاسی هم باید بدانند عزّت و شرف آنها با تکیه
ی به مردم و آحاد ملّتها است، نه با تکیه
ی به بیگانگان، نه با تکیه
ی به کسانی که از بُن دندان با جوامع اسلامی دشمنند. یک روزی در این مناطق، همه
جا قدرت استکباری حاکم بوده است؛ سیاستهای آمریکا و قبل از آن انگلیس یا بعضی از کشورهای دیگرِ اروپایی حاکم بوده است؛ ملّتها بتدریج توانستند خود را از زیر بار سلطه
ی مستقیم نجات بدهند؛ اینها میخواهند سلطه
ی غیر مستقیم را - سلطه
ی سیاسی را، سلطه
ی اقتصادی را، سلطه
ی فرهنگی را - به
جای سلطه
ی مستقیمِ دوران استعمار بگذارند؛ که البته در برخی از نقاط دنیا حتّی مستقیم هم دارند وارد میشوند؛ در آفریقا شما ملاحظه میکنید، بعضی از کشورهای اروپایی میخواهند همان بساط قبل را باز مستقر کنند. راه، بیداری اسلامی است؛ راه، آگاهی از شأن ملّتهای اسلامی است؛ ملّتهای اسلامی امکانات زیادی دارند، موقعیّت جغرافیایی حسّاسی دارند، میراث تاریخی بسیار ارزشمندی دارند، منابع اقتصادی بی
نظیری دارند؛ اگر ملتها به خود بیایند، خود را بیابند، به خود تکیه کنند، با یکدیگر دست دوستی بدهند، این منطقه، منطقه
ی برجسته و درخشانی خواهد شد و دنیای اسلام روی عزّت و کرامت و آقایی را خواهد دید. این چیزی است که در آینده ان
شاءالله پیش خواهد آمد؛ نشانه
های آن را میشود دید: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، استقرار نظام جمهوری اسلامی در این منطقه
ی حسّاس، استحکام نظام جمهوری اسلامی.
دستگاههای استکباری اعم از آمریکا و دیگران، ۳۵ سال است علیه نظام جمهوری اسلامی و ملّت ایران، آنچه از دستشان بر آمده است، انجام داده
اند؛ علی
رغم آنها ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی روزبه
روز قوی
تر، ریشه
دارتر،
مقتدرتر و دارای نفوذِ بیشتر شده است و ان
شاءالله این استحکام، این استقرار، این قوّت بیشتر خواهد شد. در دنیای اسلام هم انسان میبیند که امروز آگاهی نسلها، آگاهی جوانها نسبت به اسلام و آینده
ی اسلام بیش از گذشته است و در بعضی جاها بمراتب بیش از گذشته است؛ البتّه دشمن تلاشهایی میکند، امّا ما با دقّت و
بصیرت که نگاه کنیم، خواهیم دید این موج حرکت اسلامی انشاءالله رو به پیش است.
رحمت خدا بر امام بزرگوارمان که این راه را او در مقابل ما باز کرد؛ او به ما یاد داد که باید به خدا توکّل کرد، از خدا مدد طلبید و به آینده امیدوار بود. و [ما] این راه را پیش رفتیم و ان
شاءالله بعد از این هم همین خواهد شد. به امید پیروزی اسلام و مسلمانان و با طلب رحمت و مغفرت الهی بر شهدای این راه درخشان.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) نهج البلاغه، خطبهی دوّم
۲) سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹
۳) ثروتمند کردن