باارزشترین ظرفیّت، جمعیّت جوان تحصیلکرده است؛ حالا من از همهجای دنیا خیلی خبر ندارم امّا در کشورهای منطقه، هیچ کشور دیگری به اندازهی ما جمعیّت جوان تحصیلکرده ندارد.
هوش و استعداد ذاتی ایرانی؛ این یکی از ظرفیّتها است.
معادن عظیم کشور؛ نه فقط نفت، نه فقط گاز. من یک وقتی گفتم جمعیّت ما حدود یکصدمِ جمعیّت دنیا است، امّا معادن اساسی و مهمّمان چهار پنج صدم دنیا است؛ یعنی چند برابرِ اندازهی جمعیّت؛ این ظرفیّت است دیگر؛ از اینها باید استفاده کرد.
موقعیّت جغرافیایی؛ ما میتوانیم وسیلهی ارتباط بین شمال و جنوب و شرق و غرب دنیا باشیم که خب مرحوم رئیسی مقدّمات این کار را فراهم کرده بود که بعضی از کارهایش را هم هنوز دارند انجام میدهند و انشاءالله که دولت بعدی بتواند این کار را درست انجام بدهد؛ این خیلی برای کشور مهم است.
مرز طولانی آبی با دریاهای آزاد، دریاهای جنوب و شمال، تعداد همسایگان، بازار بزرگ منطقه، بازار هشتادمیلیونی خود کشور، تنوّع اقلیمی کشور، شبکهی راهآهن و جادّه در سرتاسر کشور که این یکی از امتیازات بزرگ کشور ما است که در طول زمان در دولتهای مختلف این کار بحمدالله انجام گرفته. توانمندیهای فنّی مردان ما و جوانان ما در امر مسکن، در امر جادّه، در امر سد، در مراکز گوناگون، توانمندیهای صنعتی کشور در ساخت انواع تجهیزات؛ اینها همه زیربنا است؛ اینها همه ظرفیّتهای مهم است، اینها زیربناهای پیشرفت کشور است.
مناطق آزاد تجاری اگر درست از آن استفاده بشود؛ نه آنجوری که در طول زمان به شکل نادرستی از آنها استفاده شد. اگر درست استفاده بشود، این مناطق آزاد یا مناطق ویژهی اقتصادی جزو فرصتهای کشور است.
مواریث فرهنگی و تمدّنی کشور؛ اینها همه جزو امکانات مهمّ ما است. امکانات گسترش گردشگری.
ایمان دینیِ قریب به کلّ مردم کشور؛ این خیلی مهم است. مردم ما واقعاً مردم مؤمنی هستند که شاید در کشورهای اسلامی این هم جزو موارد نادر باشد. ممکن است از لحاظ عملکرد و ظواهر و مانند اینها بعضیها پایبندی درستی به شرع و شریعت و مانند اینها نشان ندهند امّا ایمان دینی و اسلامی در یک اکثریّت قریب به اتّفاقی در آحاد کشور وجود دارد. خب، از اینها میشود برای پیشرفت کشور استفاده کرد. آن کسی که بتواند، اصلح است؛ بتوانند دولتهای ما انشاءالله از این ظرفیّتها استفاده کنند. آن کسی که توانایی استفادهی از این فرصتها، از این ظرفیّتها را داشته باشد، اصلح است؛ فرد اصلح، او است.
بعضی از سیاسیّون در کشور ما تصوّر میکنند که باید آویزان به این قدرت و آن قدرت بشوند؛ و بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و بزرگ، در کشور نمیشود پیش رفت؛ بعضیها اینجور فکر میکنند. یا خیال میکنند که همهی راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد؛ نه، اینها نمیتوانند. این کسانی که چشمشان به خارج از مرزهای کشور است، این ظرفیّتها را نمیبینند؛ وقتی ندیدند، وقتی قدرش را ندانستند، طبعاً برای استفادهی از آنها برنامهریزی هم نمیکنند. اینکه ما میگوییم چشمتان به خارج نباشد، یک علّتش این است که وقتی چشم به خارج نبود، انسان قادر میشود که این ظرفیّتهای درونی را ببیند، بفهمد، بشناسد. جمهوری اسلامی به فضل الهی، به توفیق الهی تا حالا نشان داده که بدون تکیهی به بیگانگان و حتّی با وجود موذیگری بیگانگان و چالشگری بیگانگان میتواند پیش برود و پیش رفته؛ این را جمهوری اسلامی نشان داده؛ در آینده هم به حول و قوّهی الهی ملّت ایران اجازه نخواهد داد که سرنوشتش را دیگران بنویسند.
یک توفیق دیگرِ این دولت این بود که جامعه را از حالت چشمانتظاری و نگاه به بیرون خارج کرد. از این حالت که همیشه منتظر باشیم ببینیم دیگران دربارهی ما چه میگویند، چه تصمیم میگیرند، چه کار میخواهند بکنند خارج شده؛ به ظرفیّتهای داخل کشور اهمّیّت داده شده، روی آنها تکیه شده، کار دارد میشود. اینکه حالا باید حتماً با فلان کشور ارتباط برقرار کنیم تا مشکلاتمان حل بشود یا فلان گره باید از فلان جا باز بشود تا مشکلات ما حل بشود، این خیلی برای کشور مضر است؛ این شرطی کردن حوادث کشور و در انتظار دیگران نگه داشتن، چیز بدی است که این الحمدلله در دولت شما به میزان زیادی کاسته شده.
در مسائل اقتصادی کشور، اقتصاد کشور را مطلقاً به تحوّلات خارجی نباید پیوند زد؛ یعنی شما برنامهریزی اقتصادی را مطلقاً موکول و منوط نکنید به اینکه تحریمها برطرف بشود، یا کاهش پیدا کند؛ نه، فرض را بر این بگذارید که تحریمها بنا است دَه سال بماند. برنامهریزی اقتصادی بایستی بر اساس امکانات درونی و -همان طور که بارها گفتیم- درونزایی و به ظرفیّتهای داخلی تکیه کردن، انجام بگیرد. این درست نیست که مثلاً فرض کنید ما بگوییم اگر چنانچه انتخابات فلان کشور، فلان جور شد، مثلاً این جور میشود؛ نه نخیر، انتخابات آنجا هر جور میخواهد بشود. ما بایستی برنامهی اقتصادی کشور را با توجّه به مسائل درونی کشور، با توجّه به امکاناتِ خودمان برنامهریزی کنیم؛ واقعاً یک خطای راهبردی است که ما مسائل اقتصادی را منوط کنیم به تحوّلات خارجی.
تحریم قطعاً قابل علاج است امّا علاجش عقبنشینی نیست. علاجش چیست؟ علاج تحریم فقط و فقط تکیه بر تواناییهای ملّی است. باید این تواناییها را هر چه داریم نگه داریم، دنبال کشف تواناییهای جدید باشیم -که قطعاً هم تواناییهای ما زیاد است- و به آنها تکیه کنیم و آنها را اِحیا کنیم، جوانهای خودمان را وارد میدان بکنیم و ارکان اقتصاد مقاومتی را -یعنی درونزایی و برونگرایی- [دنبال کنیم.] ما، هم امکاناتی در درون داریم، هم امکانات بینالملل داریم. ما، هم میتوانیم در داخل تولید کنیم و امکانات فراوان گوناگونِ علمی، اقتصادی و غیره بجوشد از داخل، هم میتوانیم در عرصهی جهان، عرصهی بینالملل [فعّالیّت کنیم.] ما دوستان خوبی داریم، با این دوستان میتوانیم کار کنیم. تلاش لازم دارد، مجاهدت لازم دارد. در اقتصاد مقاومتی، درونزایی هم هست، برونگرایی هم هست و ما در هر دو مورد امکانات فراوانی داریم که میتوانیم آنها را انجام بدهیم. ظرفیّتهایمان واقعاً بیپایان است و هر چه پیش برویم ظرفیّتهای جدیدی پیش میآید که البتّه باید با مدیریّت جهادی اینها به دست بیاید؛ با تدبیر واقعی و با مدیریّت جهادی اینها به دست میآید.
مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفادهی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینههای زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است. نتیجهی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقهی ضعیف و امثال آن است.
راهحلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرائی برای همهی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راهحلها است. بیگمان یک مجموعهی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانستههای اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِرو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعهای باشد.
یک نکتهی اساسی که در مورد ورزش قهرمانی معلولین و جانبازان هست، این است که نشاندهندهی به کار انداختن ظرفیّتهای پنهانِ موجود در وجود انسان است. یکی از مشکلات بزرگ ما امروز در کشور این است که ظرفیّتهای زیادی داریم -ظرفیّتهای ملّی- که از اینها استفاده نمیکنیم؛ ظرفیّت جغرافیایی داریم، ظرفیّت فرهنگی داریم، ظرفیّت نیروی انسانی داریم، ظرفیّت منابع زیرزمینی داریم، ظرفیّت تجارت داریم، ظرفیّت رفتوآمدهای بینالمللی و مرکزیّت [داریم]، از همهجور انواع ظرفیّتها را داریم، [امّا] از خیلیهایش متأسّفانه درست استفاده نمیشود که اگر استفاده بشود، مشکلاتِ کنونیِ اقتصادیِ کشور هم به میزان زیادی حل خواهد شد.
جزو سیاستهای اقتصاد مقاومتی و خصوصیّات اقتصاد مقاومتی، درونزایی است؛ درونزایی یعنی تولید ثروت بهوسیلهی فعّالیّت درونی کشور انجام بگیرد؛ چشم به بیرون نباشد، نگاهمان به بیرون نباشد. در طول سالهای گذشته، در دولتهای مختلف، چندبار میخواستند از بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول، وام بگیرند، بنده نگذاشتم؛ جلویش را گرفتم؛ مقدّمات را فراهم کرده بودند که این کار را انجام بدهند. اینکه ما از بیگانه طلب بکنیم و متعهّدِ در مقابل بیگانه بشویم، این خطای بزرگی است؛ باید اقتصاد درونزا باشد. البتّه معنای درونزا بودنِ اقتصاد این نیست که درهای کشور را ببندیم؛ نه، ما گفتهایم «درونزا و برونگرا»
دشمن، با اقتدار جمهوری اسلامی مخالف است؛ هرچه عنصر و مایهی قدرت در جمهوری اسلامی است، دشمن با آن مخالف است. ما باید علیرغم دشمن، سعی کنیم عناصر قدرت را در داخل جمهوری اسلامی افزایش بدهیم. یکی همان علم است که شما در جریانش هستید؛ واقعاً میدان مبارزه است، مایهی قدرت کشور است. یکی قدرت دفاعی است؛ همین مسئلهی موشکها و این حرفهایی که سروصدا میکنند. باید روزبهروز این قدرت دفاعی افزایش پیدا کند، و البتّه میکند؛ به کوری چشمشان، روزبهروز هم افزایش پیدا خواهد کرد. سوّم قدرت اقتصادی است؛ به قدرت اقتصادی اهتمام بکنید. قدرت اقتصادی هم با وابستگی به این و آن حاصل نمیشود. بنده از سابق، از قدیم، نه حالا، بارها گفتهام، من با سرمایهگذاریهای خارجیها در کشور موافقم، من هیچ مخالفتی ندارم؛ غربی یا اروپایی مشکلی نیست؛ منتها تکیهی اقتصاد کشور نباید به ستونی باشد که ممکن است با نعرهی مثلاً یک ترامپی بلرزد؛ این[طور] نباید باشد. آن ستون مورد اعتماد در اقتصاد کشور بایستی مربوط به درون کشور و داخل کشور باشد، باید اقتصاد ما درونزا باشد؛ یعنی همان اقتصاد مقاومتی، که سیاستهایش اعلام شده و باید دنبال بشود. بنابراین، اینهم یک نکته است که همهی عوامل و عناصر قدرت باید در داخل تقویت بشود؛ قدرت دفاعی، قدرتِ بحث منطقهای و مانند اینها.
دشمن مشغول دشمنی است، کارهای گوناگونی انجام میدهد؛ منتها به فضل الهی، به توفیق پروردگار، ملّت ایران و مسئولان کشور آبدیده شدهاند.
ما را تحریم کردند؛ تحریم البتّه مشکلاتی را برای کشور به وجود میآورد، در این تردیدی نیست، لکن تحریمها موجب شد که ما چشممان بر روی امکانات خودمان باز شد. خیلی از ظرفیّتها را دارا بودیم، [امّا] نمیدانستیم، از آنها غافل بودیم. وقتی تحریم شدیم، به خود آمدیم؛ نگاه کردیم، ظرفیّتهای موجود داخلی را پیدا کردیم و از آنها استفاده کردیم. امروز علیرغم میل دشمن و خواست دشمن، ما قوی هستیم؛ ازلحاظ سیاسی قوی هستیم، ازلحاظ نظامی قوی هستیم، ازلحاظ امنیّتی قوی هستیم. امروز جمهوری اسلامی بمراتب قویتر و مقتدرتر از سالهای اوّل است، با وجود اینهمه تحریم، با وجود اینهمه دشمنی؛ معنایش این است که ما از ترفندی که دشمن علیه ما به کار بُرد، به نفع کشور و به نفع خودمان استفاده کردیم. دشمنیهای صریح دشمن، ما را مقاومتر کرد. نهفقط دشمنیهای صریح؛ بعضیها بصراحت دشمنی میکنند -مثل آنهایی که امروز سر کارند در آمریکا و بعضی جاهای دیگر- [امّا] دشمنیهای بعضیها بهصورت دست چدنی در دستکش مخملین است، که ما قبلاً عرض کردیم؛ آن هم دشمنی است. در مقابل این دشمنیها، ما به فضل پروردگار، به توفیق و هدایت الهی، مقاومتر شدیم؛ اعتمادبهنفسمان افزایش پیدا کرد. ما امروز بمراتب از سالهای اوّل قویتریم. راههای مقابلهی با دشمن را هم بلدیم. امروز به توفیق الهی، ملّت ایران راههای مقابلهی با ترفندهای دشمن را یاد گرفت؛ مسئولین بلدند، میدانند چهجور باید برخورد کنند با دشمن، که برخورد میکنند؛ امکانات هم بیشتر داریم، از دشمن و ترفندهای دشمن هم هیچ هراسی نداریم.
ما کمبودهای فراوانی داریم، این را از نظر دور نمیداریم و انکار نمیکنیم، لکن انکار هم نکنیم که ظرفیّتهای بسیاری هم در اختیار ما است؛ ما میتوانیم از این ظرفیّتهای بهرهبردارینشده و استفادهنشده، استفاده کنیم به توفیق پروردگار. شما مسئولان کشور -بخصوص آن مجموعهای که انشاءالله بزودی تشکیل خواهد شد در حولوحوش ریاست محترم جمهوری، و هیئت دولت و قوّهی مجریّه را تشکیل خواهند داد- سکّاندار چنین نظام پرظرفیّتی هستید؛ این را بدانید. نظام جمهوری اسلامی و کشور عزیز ما یک نظام پرظرفیّت و پرامکان و پراستعداد است؛ این استعدادها را باید دانهدانه شناخت و از آنها بهرهبرداری کرد. شما با تکیهی بر هویّت انقلابی -این نکتهی بسیار مهمّی است- با کار جهادی، با حمایت مردمی، با انبوه سرمایههای مادّی و معنوی که امروز در اختیار شما است، میتوانید کشور را پیش ببرید
با استمداد از هدایت و عنایت پروردگار و در سایهی توجّهات حضرت ولیّاللهاعظم (ارواحنا فداه) و با تبرّک و تفأّل به همزمانی با ایّام ولادت حضرت امام ابیالحسنالرّضا (علیهآلافالتّحیّةوالثّناء)، اینجانب به پیروی از گزینش ملّت ایران، رأی آنان را تنفیذ و دانشمند محترم جناب حجّتالاسلام آقای دکتر حسن روحانی را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم و با دعا برای موفّقیّت ایشان، مؤکّداً توصیه میکنم که این منصب خطیر را وسیلهای برای کسب رضای الهی و ذخیرهای برای هنگامهی لقاء پروردگار قرار دهند و همّت خود را متوجّه استقرار عدالت، و جانبداری از محرومان مستضعف، و اجرای احکام اسلام ناب، و تقویت وحدت و عزّت ملّی، و توجّه به توانمندیها و ظرفیّتهای عظیم کشور، و صراحت در بزرگداشت ارزشها و مبانی انقلاب اسلامی نمایند، و مطمئن باشند که ملّت غیور و شجاع، خدمتگزاران کشور را در دشواریها و در مقابله با زورگوییها و زیادهخواهیهای استکبار تنها نخواهد گذاشت. لازم میدانم بار دیگر دربارهی اجرای برنامهی اقتصاد مقاومتی و توجّه ویژه به موضوع اشتغال و تولید داخلی تأکید کنم و یادآوری نمایم که رأی ملّت و تنفیذ آن، موکول به حفظ و رعایت تعهّد به صراط قویم و مستقیم اسلامی و انقلابی است.
من به همهی این آقایان محترمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند این را عرض میکنم -حرفی است که بارها گفتهایم- تصمیم بگیرند، به مردم هم بگویند، در تبلیغاتشان هم بگویند، قول هم بدهند که برای پیشرفت امور کشور، برای توسعهی اقتصادی، برای باز کردن گرهها، نگاهشان به بیرون از این مرزها نخواهد بود، نگاه به خود ملّت خواهد بود. تواناییهای ما زیاد است، ظرفیّتهای ما زیاد است؛ توجّه به این ظرفیّتها، استفادهی از این ظرفیّتها، برنامهریزی عاقلانه و مدبّرانه برای استفادهی از این ظرفیّتها میتواند کشور را به اقتدار و استحکامِ ساخت درونی برساند؛ و این، آن چیزی است که دشمن را مأیوس میکند، این، آن چیزی است که به کشور و ملّت و نظام اسلامی، به توفیق الهی مصونیّت خواهد داد.
ظرفیّتهای کشور بسیار بالا است؛ ما تواناییهایمان، استعدادمان در کشور خیلی زیاد است؛ یعنی اگر ما امیدواریهایی را به آینده ابراز میکنیم و میگوییم که این کارها باید انجام بگیرد یا میگوییم این کارها انجام خواهد گرفت، این با تکیهی بر ظرفیّتها و تواناییهای بالقوّهی کشور است. ما کشورمان، هم از لحاظ نیروی انسانی، هم از لحاظ نیروهای طبیعی -نیروهای زیرزمینی، رویزمینی و امکانات گوناگون- جزو کشورهای ثروتمند محسوب میشود. از لحاظ نیروی انسانی -همینطور که عرض کردیم- پنج میلیون دانشجو، یک ثروت عظیمی برای کشور است؛ علاوهی بر این، ما حدود ده میلیون فارغالتّحصیل دانشگاهی داریم که اینها میتوانند کارهای مختلف را انجام بدهند. ما ۳۳ میلیون جوانی که در سنّ کار باشد -یعنی بین پانزده سال و چهل سال سن داشته باشد- در کشور داریم؛ یعنی یک کشور جوان [هستیم] که دارای این توانایی است که بتواند کار کند. برطبق [عقیدهی] اهل نظر و اهل فن، بهترین زمان [کارایی] انسانِ دارای توان کار -مرد و زن- بین پانزده سال و چهل سال است و ما از این جهت، در کشور وضعمان بحمدالله بسیار خوب است و ۳۳ میلیون از جمعیّت کشور در این سنین قرار دارند، که میتوانند کار کنند، میتوانند بارهای سنگین را بر دوش خودشان حمل کنند. در منابع زیرزمینی [هم] در دنیا پیشرفته هستیم. من یک وقتی عرض کردم که جمعیّت کشور در حدود یک صدم جمعیّت دنیا است امّا تقریباً همهی منابع اصلی ما از یک صدم بیشتر است؛ بعضی دو صدم است، بعضی سه صدم است، بعضی پنج صدم است؛ یعنی ما از لحاظ منابع، دستمان باز است. در همین جلسهی اوّل سال -یکی دو سال قبل- گفتم که ما از لحاظ منابع نفت و گاز بر روی هم، در دنیا اوّلیم؛ یعنی بهترین کشور و ثروتمندترین کشور در همهی دنیا از لحاظ منابع نفت و گاز بر روی هم [ما هستیم]، گفتم که ما در درجهی اوّل قرار داریم. اخیراً آماری به بنده دادند و معلوم شد که ما از لحاظ تنها گاز هم در دنیا اوّلیم، یعنی هیچ کشوری به قدر کشور ما نفت و گاز ندارد، و درخصوص گاز، هیچ کشوری در دنیا به قدر ما گاز ندارد که امروز یکی از منابع مهمّ انرژی است. خب این کشور، کشور ثروتمندی است؛ بیخود نیست که دشمنان ما -[یعنی] قدرتهای سلطهگر، آمریکا و امثال آن- چشم طمع دوختهاند به این کشور و میخواهند این کشور را زیر سلطه دربیاورند. البتّه این آروزی همیشگی آنها است و این آرزو برآورده نخواهد شد و این آرزو را قطعاً به گور خواهند برد.
حضرت آیتالله خامنهای، امکانات و ظرفیتهای طبیعی کشور را بسیار متنوع و گسترده و البته ناشناخته خواندند و تأکید کردند: وجود چنین ظرفیتهایی، یک اقبال بلند برای نسل جوان است که با بهرهگیری از آنها، کشور را به پیشرفت همزمان مادی و معنوی برسانند.
آن مدنیّت اسلامی که انتظارش را داریم که بتواند بر مدنیّت مادّی گمراهکننده و فاسد غربی غلبه پیدا کند، آن روز تحقّق پیدا خواهد کرد؛ مقدّمهاش اینجا است؛ مقدّمهاش این است که ما ملّت ایران بتوانیم به سمت الگو شدن پیش برویم. ...
خب، حالا [اگر] ما بخواهیم به آن نقطهی الگو برسیم، راه چیست؟ آنچه بنده در دو کلمه میخواهم عرض بکنم این است که راه، تکیهی بر مقدورات و امکانات داخلی و ظرفیّتهای خود این ملّت است. ما خیلی ظرفیّت داریم. این ملّت ظرفیّتهای استفاده نشده زیاد دارد؛ اینکه ما در سیاستهای برنامه، رشد هشت درصدی را در نظر گرفتیم و گفتیم باید کشور در طول برنامه به رشد هشت درصدی برسد، بهخاطر ظرفیّتهای بیشماری است که در داخل وجود دارد. اوّل [برنامه] بعضی میگفتند رشد هشت درصدی در زمینهی مسائل اقتصادی ممکن نیست؛ بعد خود مسئولین آمدند به ما گفتند نخیر، همین که شما نوشتید درست است؛ رشد هشت درصدی امکانپذیر است؛ منتها خب کار لازم دارد، سیاست درست لازم دارد، راهبرد صحیح برنامهریزیشده لازم دارد؛ با تنبلی و بیکارگی و اعتماد به دیگران نمیشود؛ باید با برنامهریزی پیش رفت. این بهخاطر ظرفیّت کشور است؛ ظرفیّت کشور خیلی بالا است. از جمعیّت حدود هشتاد میلیونیِ ما، بیش از سی درصدِ این جمعیّت عمرشان بین ۲۰ سال تا ۳۵ سال است؛ یعنی در عنفوان جوانی [هستند]؛ جوانی مظهر تحرّک است، مظهر نشاط است. ما اینهمه جوان در کشور داریم؛ در بین این جوانها، میلیونها نفر تحصیلکرده و باسواد و متخصّص و دارای ابتکار وجود دارند. امکانات زیرساختی ما در طول این ۳۷ سال امکانات بسیار فراوانی است؛ ما در زمینههای مختلف، زیرساختهای فوقالعاده مؤثّر و کارآمدی را در کشور به وجود آوردهایم -ما که عرض میکنم یعنی مسئولین کشور به وجود آوردند؛ بنده که کارهای نیستم- همهچیز آماده است برای حرکت کردن، پیشرفت کردن.
خب، این پیشرفت هم بحمدالله انجام گرفته. شما مقایسه کنید سی سالِ بعد از انقلاب اسلامی را با سی سال بعضی از کشورهایی که نمیخواهم اسم بیاورم؛ سی سال در زیر نفوذ آمریکا زندگی کردند، حتّی از آمریکا پول نقد هم گرفتند یعنی سالانه فلان مقدار -چند صد میلیون یا چند میلیارد دلار- از آمریکا پول هم میگرفتند؛ نتیجه چه شد؟ بعد از سی سال آمار دادند، معلوم شد که در شهر پایتختشان دو میلیون آدم بیخانمانِ قبرستاننشین وجود دارد. نتیجهی نفوذ آمریکا بر یک کشور و تسلّط آمریکا بر یک کشور، این است. خب، بنابراین آنچه مهم است، تکیهی به ظرفیّت داخلی است.
راه [صحیح پیشرفت] چیست؟ راه همانی [است] که عرض کردیم: تکیهی به استعداد درونی، تکیهی به ظرفیّتهای داخلی کشور، تکیهی به همین جوانها، تکیهی به ابتکاری که جوانها میزنند، کاری که دنبال میکنند، دانشی که تحصیل میکنند، دانش تحصیلکردهای که تبدیل به فنّاوری میکنند. ما ظرفیّتهایمان زیاد است. آمارها [نشان میدهد] -البتّه این آمار مال چند سال قبل است- ما چند صد هزار واحد تولیدی کوچک داریم؛ خیلی مهم است! من بارها در سخنرانیها تکرار کردهام، مسئولین عزیز کشور در زمینهی مسائل اقتصادی بپردازند به واحدهای تولیدی کوچک و متوسّط. ما چند صد هزار از این واحدها در کشور داریم. اینها را احیا بکنند، اشتغال به وجود میآید، ابتکار به وجود میآید.
ما تکیه میکنیم بر روی اقتصاد دانشبنیان؛ همین کارهای مهمّی که حالا البتّه خوشبختانه چند سالی است در کشور شروع شده است لکن باید توسعه پیدا کند. تکیه میکنیم روی تولید داخلی. بنده اینهمه تکیه کردهام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الان هم دارم به شما میگویم، به مردم عزیز کشورمان میگویم، بروید سراغ مصرف تولید داخلی، کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متأسّفانه واقعیّت قضیّه اینجور نیست. در بخشهای مختلف -فرض کنید در وسائل زندگی منزل- کارخانههای داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی، گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند امّا بازار که شما میروید، میبینید همهاش جنس خارجی است؛ چرا؟ اینها از کجا میآید؟ تأکید بنده بر روی اینکه جلوگیری از واردات محصولاتی که مشابه داخلی دارد، بهخاطر این است؛ راه این است.
[در موضوع] قاچاق، بنده به مسئولین گفتهام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتیکه جنس خارجی وارد شد -چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متأسّفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش میآید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهدهی خود ما است؛ راه این است.
کشور ظرفیّتهای زیادی دارد، [ظرفیّت] ابتکار زیادی دارد، این کشور هشتاد میلیونی -که البتّه جمعیّت آن میتواند به ۱۵۰ میلیون هم برسد و انشاءالله مسئولین همانطور که بارها تکرار کردهایم، کمک کنند که این تکثیر جمعیّت جوان که امروز خوشبختانه وجود دارد از بین نرود؛ نسل را متوقّف نکنند؛ جمعیّت کشور را بتدریج در طول سالها به پیری منتهی نکنند- این جمعیّت، این کشور، با این ظرفیّت، با این امکانات چهارفصلی که کشور ما دارد، میتواند از لحاظ مادّی پیشرفت کند، مشکلات معیشت مردم برطرف بشود؛ راهش این است.
بنده به مسائل معیشت مردم خیلی فکر میکنم، خیلی دغدغهمندم نسبت به مسئلهی معیشت مردم امّا هرچه فکر میکنم، هرچه با کارشناسها و آدمهای وارد و مطّلع مشورت میکنم، میبینم جز این راهی وجود ندارد که ما قاطعاً تکیه کنیم به مسائل داخلی. اینکه تجّار خارجی بیایند و بروند و هیچ آبی هم از اینها گرم نشود -که تا حالا [هم] نشده- [چه فایده دارد]؟ الان حدود یکسال است مدام میآیند و میروند؛ کاری هم نکردهاند. اگر هم بخواهند کاری کنند، تصرّف بازار ایران است که درست به ضرر ما است. فایدهی آمد و رفت این هیئتها باید سرمایهگذاری باشد، باید ایجاد تولید باشد، باید در جاهایی که احتیاج داریم به فنّاوری جدید، [آوردن] فنّاوری جدید باشد؛ اینها باید باشد؛ اینها نیست یا کم است. این چیزها را بایستی مسئولین محترم رعایت کنند، دنبال کنند. اینکه ما گفتیم اقدام و عمل، البتّه حالا مشغولند، باید انشاءالله نتیجهی کار محسوس بشود، ملموس بشود که مردم حس کنند، لمس کنند؛ راه این است.
من خلاصه کنم مطلب را که اساس آنچه میخواستیم عرض بکنیم از دست نرود. واقعیتهایی وجود دارد: یک واقعیت عبارت است از ظرفیتهای فراوان و سرمایههای فراوانی که در کشور ما وجود دارد؛ هم سرمایههای طبیعی داریم، هم سرمایههای انسانی داریم، هم فرصتهای بینالمللی داریم. امروز کشور ما بهخاطر این سرمایهها ظرفیت پیشرفت فوقالعادهای را در درون خود دارد. این یک واقعیت. امروز جمهوری اسلامی به یک قدرت اثرگذار در سطح منطقه و در مواردی در سطح جهان تبدیل شده است؛ این یک واقعیتی است که وجود دارد. قدر خودمان را بدانیم، ارزش و اهمّیت خودمان را بدانیم، عظمت این ملّت را بدانیم.
الان هم که هیئات میآیند و میروند، مسئولین دولتی هوشیار باشند؛ اینجور نباشد که قرارداد بستن با هیئتهای تجاری و صنعتی و اقتصادیِ بیگانهای که میآیند و میروند، به صنعت داخل، به کار داخل، به کشاورزی داخل لطمه بزند. ما البتّه به مسئولین محترم هم این را در جلسات خصوصی گفتهایم که مراقبت باید بکنند. یعنی باید کشور روی پای خودش بِایستد. ما یک ملّت قوی و با تعداد زیادیم -ما نزدیک به هشتاد میلیون جمعیّتیم؛ این جمعیّت کمی نیست- دهها میلیون جوان تحصیلکرده در کشور ما هست؛ ما در همهی بخشها و در همهی قسمتها آدمهای توانا و دانا داریم؛ این هم که منابع زیرزمینی ما است، این هم تنوّع عجیبوغریبِ فصلی و اقلیمی کشور ما است؛ همهی اینها امکانات است، همهی اینها فرصت است. ما باید روی پای خودمان بِایستیم، به دیگران نبایستی اتّکاء بکنیم.
اید امیدوار باشند به آیندهی کشور؛ جای امید هم هست؛ جای یأس نیست؛ اینهمه ظرفیّت! بنده آن روز در دولت گفتم(۳) -یکی دو ماه پیش- و همهی آقایان تصدیق کردند؛ گفتم اینکه میگویند مثلاً فرض کنید رشد فلان کشور اروپایی یکونیم درصد یا یک درصد است -و این چیز عجیبی نیست- و ما توّقع داریم رشد ما هشت درصد، نُه درصد باشد، بهخاطر این است که آنها از همهی ظرفیّتهایشان استفاده کردهاند و ظرفیّت خالیماندهای ندارند، [امّا] ظرفیّتهای ما معطّلمانده است؛ ما میتوانیم به رشد ده درصد هم برسیم. این ظرفیّتها باید پر بشود؛ از این ظرفیّتها باید استفاده بشود. خب، جای امید نیست در کشوری که اینهمه ظرفیّت وجود دارد؟
همینطور که بعضی از دوستان در سخنرانیهای خودشان اشاره کردند، هدف دشمنان ملّت ایران این است که نگذارند این کشور و این ملّت به جایگاه شایستهی خودش، آن جایگاه تمدّنی، برسد؛ [چون] احساس کردهاند که این حرکت در کشور آغاز شده؛ تحریمها بهخاطر این است. بله، بنده هم عقیدهام این است که هدف تحریمها مسئلهی هستهای فقط نیست، مسئلهی حقوق بشر هم نیست، مسئلهی تروریسم هم نیست. گفتند چرا فلانی برای روضهی علیاصغر که روضهخوان خواند، گریه نکرد؟ گفت آن بنده خدا خودش صد علیاصغر سر بریده؛ این برای روضهی علیاصغر گریه میکند؟ اینها خودشان تروریستپرورند، اینها خودشان ضدّ حقوق بشرند؛ اینها دنبال این هستند که برای حقوق بشر به یک کشوری فشار بیاورند؟ مسئله این نیست؛ مسئله یک محاسبهی بسیار بالاتر و فراتر از این حرفها است؛ یعنی یک ملّتی، یک حرکتی، یک هویّتی بهوجود آمده است مبتنی بر منابعی و مبادیای درست نقطهی مقابل مبادی نظام استکبار و نظام ظلم و انظلام؛ نمیخواهند این به جایی برسد؛ ما در یکچنین موقعیّتی هستیم؛ ما در یکچنین جایگاهی هستیم. بایست حرکت بکنیم، باید تلاش کنیم. تحریمها هم البتّه زحمتهایی ایجاد میکند امّا میتواند مانع پیشرفت نشود؛ [باید] از ظرفیّتهایمان استفاده کنیم. و شما اساتید در این زمینه نقش دارید؛ و وزارت علوم و وزارتهای مربوط به مسئلهی دانش، نقشهای اساسی و مهمّی دارند؛ این نقشها را قدر بدانید و دنبال کنید و انشاءالله از خدای متعال هم کمک بخواهید. این آیهی شریفه را هم که دوستان خواندند -اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم-(۷) این وعدهی بیتخلّف الهی است.
مشکلاتی که وجود دارد اوّلاً با گفتن و حرف زدن حل نمیشود؛ اقدام و ابتکار و عمل لازم است. ثانیاً [حلّ] مشکلات مجموعهی اقتصادی کشور را در درون کشور باید پیدا کرد؛ ستون فقرات هم عبارت است از تولید؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، عبارت است از تقویت تولید داخلی؛ اگر این کار تحقّق پیدا کرد و همّتها متوجّه به این مسئله شد، مسائل کار بتدریج حل میشود، کار ارزش پیدا میکند، کارگر ارزش پیدا میکند، اشتغال عمومی میشود، بیکاری که یک معضلی است در جامعه بتدریج کم میشود و از بین میرود. اساس کار، مسئلهی تولید است.
صنعت هستهای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است؛ این را هم بچّههای ما خودشان به دست آوردند؛ این انفجار ظرفیّتهای درونی و استعدادهای درونی بچّههای ما بود. حالا فلان کشور عقبافتاده، میگوید اگر ایران غنیسازی داشته باشد من هم میخواهم غنیسازی داشته باشم؛ خیلی خب برو تو هم غنیسازی کن؛ بلدی برو بکن(۱۱). ما که غنیسازی را از کسی نگرفتیم، استعداد درونی ما است؛ [اگر] شما هم استعداد درونی در ملّتت داری، برو غنیسازی کن؛ [این] بهانهگیریهای بچّهگانه که بعضی از کشورها میکنند. غنیسازی و آنچه در زمینهی هستهای تا امروز پیشآمده است، یک دستاورد بسیار مهم است؛ این چیز کمی نیست. و این گامهای ابتدائی ما در این صنعت است. باید در این صنعت کار بشود، حرکت بشود، پیشرفت بشود.
در نگاه کلان به اقتصاد کشورمان دو جور نگاه وجود دارد. من خواهش میکنم بخصوص صاحبنظران و همچنین جوانان و عامّهی مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه میگوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّتهای درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم. ظرفیّتهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که از این ظرفیّتها یا استفاده نشده است یا درست استفاده نشده است؛ از این ظرفیّتها استفاده کنیم؛ [یعنی] اقتصاد درونزا؛ اقتصادی که مایهی خود و مادّهی خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از تواناییهای مردم خودمان به دست میآورد. این یک نگاه است که میگویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیّتها را بشناسیم، آنها را بدرستی به کار بگیریم، [آن وقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه.
نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاً غلط و عقیم و بیفایده است. همین تحریمهایی که امروز علیه ملّت ایران اعمال میشود، دلیل محکم و متقنی است بر غلط بودن این نگاه؛ یعنی شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی که شما نگاه میکنید به بیرون، مواجه میشوید با یک مسئلهای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقهای خودشان متأسّفانه به این نتیجه میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر اینجور نیست. امروز خارجیها و رؤسای قدرتهای مستکبر میخواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند.
من پیام رئیس جمهور آمریکا را که به مناسبت عید نوروز خطاب به مردم ایران کرده است دیدم؛ او در این پیام میگوید که شما بیایید حرفهای ما را قبول بکنید؛ در واقع محتوا و محصول حرف او این است میگوید در مذاکرات هستهای آن چیزی را که ما به شما دیکته میکنیم این را شما قبول بکنید تا در کشور شما کار به وجود بیاید، تا سرمایه به وجود بیاید، تا فعّالیّت اقتصادی در کشور شما راه بیفتد؛ یعنی همین نگاه دوّم. این نگاه، نگاهی است که هرگز به نتیجه نخواهد رسید؛ باید نگاه کنیم به درون کشور، ظرفیّتهای درونی بسیار است. این اقتصاد مقاومتیای که ما عنوان کردیم و مطرح کردیم و خوشبختانه مورد قبول و استقبال همهی صاحبنظران قرار گرفت – یعنی من حتّی یک نفر از صاحبنظران اقتصادی و اجتماعی را ندیدم که آنچه را بهعنوان سیاست اقتصاد مقاومتی مطرح شده، او رد کند – ناظر به همین است؛ یعنی ناظر به امکانات درونی کشور. وقتی که اجازه نمیدهند که شما برای زمین خودت از بیرون آب بیاوری، باید چاه حفر کنی و از درون زمین خودت آب بیرون بیاوری تا محتاج آب آن همسایهی بخیل نباشی؛ باید از درون خود استمداد کنیم و بتوانیم کارها را پیش ببریم.
در سال ۹۴ آرزوهای بزرگی برای ملّت عزیزمان داریم که همهی این آرزوها هم دستیافتنی است. آرزوهای بزرگ ما برای ملّت در این سال، پیشرفت اقتصادی است؛ اقتدار و عزّت منطقهای و بینالمللی است؛ جهشهای علمی به معنای واقعی است؛ عدالت قضائی و اقتصادی است؛ و ایمان و معنویّت است که از همه مهمتر و پشتوانهی همهی آن سرفصلهای دیگر است. به نظر ما همهی این خواستهها و آرزوها دستیافتنی است؛ هیچکدام از اینها چیزهایی نیست که از ظرفیّت ملّت ایران و ظرفیّت سیاستهای نظام بیرون باشد. ظرفیّتهای ما بسیار زیاد است.
آنچه در این ساعت مایلم به ملّت عزیزمان عرض کنم این است که این ظرفیّت عظیم و مهم دستیافتنی است ولی شروطی دارد؛ یکی از مهمترین شروط عبارت است از همکاریهای صمیمانه میان ملّت و دولت؛ اگر این همکاری صمیمانه از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همهی آنچه را که جزو آرزوهای ما است دستیافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید.
یک مسئلهی مهمّ دیگر، استفادهی حدّاکثری از ظرفیّتهای داخلی است. کشور ما در منطقهی حسّاسی قرار دارد؛ همسایههای زیادی داریم، بالا دریا داریم، پایین دریا داریم، به همهی دنیا دسترسی داریم. کشور ما روی نقشه که نگاه کنید، یک چهارراه بسیار حسّاس و مهمّ زمینی و هوایی است؛ دسترسی به آبهای آزاد هم دارد؛ اینها فرصتهای بسیار مهمّی است؛ علاوه بر منابع، علاوه بر امکانات، برنامهریزی بشود، فکر کنند، از این فرصتها به نحو احسن استفاده کنند.
این وضع منطقه و وضع جهان است و دلیلِ بر اینکه نظم قبلى جهانى دیگر قابل استمرار نیست که غربىها مدیریت جهان را به دست بگیرند. وضع جدیدى در حال شکلگیرى است که البته هنوز هم شکل نگرفته است.
ما اینجا باید چهکار کنیم؟ بهنظر ما دو مطلب، مهم است: مطلب اول این است که این واقعیتهایى که امروز مشاهده میکنیم، واژگونه تحلیل نشود، غلط تحلیل نشود، غلط فهمیده نشود، همچنان که هست فهمیده بشود؛ نه فقط در کشور ما [بلکه] در منطقهى آسیا، هنوز کسانى، کشورهایى، دولتهایى، شخصیتهایى، رجال سیاسىاى، جریانهایى وجود دارند که درک نمیکنند این واقعیتى را که بیان شد؛ اینها معتقدند که ما در مقابل غرب یک راه بیشتر نداریم، باید تسلیم غرب شد؛ حالا این تسلیم یا با طوع و رغبت است - یعنى پذیرش ارزشهاى غربى و تسلیم شدن در مقابل نظمى که آنها ابراز میکنند و توقعاتى که براى ادارهى جهان دارند - یا اگر چنانچه یک کشورى به طوع و رغبتْ تسلیم نشد، طرف آنها نرفت، با آنها همکارى نکرد، نسبت به خواستههاى اساسى آنها طوع و اطاعت نشان نداد، طبعاً مواجه خواهد شد با فشار؛ حالا فشار اقتصادى، فشار تحریم، فشار سیاسى، فشار نظامى؛ ناچار بایستى تسلیم شد، یا تسلیمِ آرام، یا تسلیمِ با سروصدا و مشکل! این تحلیل وجود دارد. این غلط است؛ این تحلیل تحلیل خطرناکى است؛ در کشور ما هم گوشهوکنار این تحلیلها وجود دارد. نه، اینجور نیست؛ همینطور که گفتیم، قدرت غربى بر این دو پایه بود - پایههاى اخلاقى و معنوى و ارزشى، و پایهى نظامى و سیاسى و امنیتى و عملى - هر دوى اینها متزلزل شده است. ما این واقعیت را باید درک کنیم.
کار دومى که مهم است، این است که خودمان را آماده کنیم براى ایفاى نقش در پدید آوردن نظم جدید؛ کشور را آماده کنیم براى اینکه نقشآفرینى کند. و این هم ممکن نخواهد شد مگر با قوى کردن کشور؛ کشور را باید قوى کنیم. تقویت کشور متوقف است بر استفادهى از همهى ظرفیتها و توانایىهایى که ما در داخل کشور و در بیرون کشور داریم. توجه بکنیم که ظرفیتهاى ما و توانایىهاى ما، فقط آن چیزهایى نیست که ما در داخل داریم؛ ما در بیرون کشور هم ظرفیتهاى مهمى داریم؛ طرفدارانى داریم، عمق راهبردى داریم؛ در منطقه، در کشور؛ بعضى بهخاطر اسلام، بعضى بهخاطر زبان، بعضى بهخاطر مذهب شیعه؛ اینها عمق راهبردى کشور هستند؛ اینها جزو توانایىهاى ما هستند؛ از همهى این توانایىها باید استفاده کنیم. فقط هم در منطقه نیست، ما در آمریکاى لاتین عمق راهبردى داریم، در قسمتهاى مهمى از آسیا عمق راهبردى داریم، امکاناتِ استفاده داریم؛ از اینها بایستى استفاده کنیم، اینها کشور را قوى خواهد کرد.
به مسئولین دولت عرض میکنم: اقتصاد مقاومتی را جدّی بگیرید. خب، رئیس جمهور محترم گفتند، مسئولین دیگر هم کموبیش اظهار کردهاند، گفتهاند، منتها باید عمل کرد: وَ لا مِمَّن عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل؛ اینجور نباشد که به زبان بگوییم، در عمل کُند حرکت بکنیم. در اقتصاد مقاومتی تکیه بر تولید داخلی است، بر استحکام بنیهی درونیِ اقتصاد است. رونق اقتصادی هم این است؛ رونق اقتصادی با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهای درونی کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر.
توصیهی مهم در زمینهی اقتصاد مقاومتی، یکی توصیهی به بانکها است: بانکها باید نقش ایفا کنند، باید خودشان را تطبیق بدهند با موادّ سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامهریزیهای دولت در این زمینه؛ و میتوانند نقش ایفا کنند، نقش مثبت؛ البتّه نقش منفی هم میتوانند. توصیهی مؤکّد به بخش صنعتومعدن: تحرّکشان را باید افزایش بدهند. بار اصلی بیرون رفتن کشور از رکود و عقبماندگی اقتصادی بر دوش بخش صنعتومعدن است؛ باید تلاش کنند، تلاش را باید مضاعف کنند، ظرفیّتها را شناسایی کنند؛ ظرفیّتهای زیادی در کشور هست، این ظرفیّتها را فعّال کنند. در مورد بخش کشاورزی؛کشاورزی اهمّیّت حیاتی دارد. لازم است نگاه دولت و سیاستهای دولتی به بخش کشاورزی، نگاه حمایت باشد؛ همهجای دنیا هم همینجور است؛ از بخش کشاورزی بهوسیلهی دولتها حمایت میشود. آنوقت باید مشکلات موجود در بخش کشاورزی برطرف بشود؛ مشکلات کشاورزان، مشکلات دامداران - که گاهی شکایتهایی هم به ما میشود - و انسان رنج میبرد از بعضی از مشکلاتی که برای اینها وجود دارد.
امروز نظام اسلامى درگیر چالشهایى است. وجود چالش به معناى حرکت به سمت جلو و ابتکارهاى روزافزون و نوبهنو است. وجود چالش، انسانهاى آگاه و بصیر و شجاع را نگران نمیکند. وجود چالش، انسانهاى متعهد را به نگاه به ظرفیتهاى موجود و احیاناً معطلمانده وادار میکند. این چالشها براثر این است که در نظام جمهورىاسلامى، توان پیشرفت، توان استحکام، توان اقتدار روزافزون بسیار است.
ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»؛ اقتصاد مقاومتى یعنى ما اگر به نیروى داخلى، به ابتکار جوانها، به فعّالیّت ذهنها و بازوها در داخل، تکیه کنیم و اعتماد کنیم، از فخر و منّت دشمنان خارجى، خودمان را رها خواهیم کرد؛ راه درست این است. معناى اقتصاد مقاومتى این است که ما نگاه کنیم، ظرفیّتهاى بىپایانى را که در داخل هست جستجو کنیم، شناسایى کنیم، با برنامهریزى درست و صحیح این ظرفیّتها را فعّال کنیم، این استعدادها به کار گرفته بشوند. من یکى دو روز پیش گفتم در یک دیدارى؛ هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمهاى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هستهاى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمانهاى گوناگون، در سلّولهاى بنیادى، در نانو، در این برنامههاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایهگذارى [کردیم] و به این نیروى جوان و علاقهمند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت؛ خب، به این برسیم. مسائل اقتصادى هم همینجور است؛ ظرفیّتهاى اقتصادى باید فعّال بشود؛ این راه پیشرفت کشور است. آنوقت کشور، هم از لحاط مادّى و اقتصادى، هم از لحاظ اعتبار بینالمللى، هم از لحاظ عزّت ملّى و اعتمادبهنفس ملّت ایران، و هم از لحاظ معنوى و اخلاقى و روحى پیشرفت خواهد کرد.
سؤال دوّم این بود که آیا این برنامهی اقتصادی که شما میگویید اقتصاد مقاومتی، یک امر خیالی و توهّمی است و آرزو دارید که انجام بگیرد؛ یا نه، عملاً ممکن است؟ پاسخ این است که نخیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ بهخاطر ظرفیّتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیّتهای فوقالعاده است. من حالا چند قلم از ظرفیّتهای کشور را عرض میکنم. اینها چیزهایی است که آمارهای عجیبوغریب لازم ندارد، جلوی چشم همه است، همه میبینند.
یکی از ظرفیّتهای مهمّ ما، ظرفیّت نیروی انسانی ما است. نیروی انسانی در کشور ما، یکی از بزرگترین ظرفیّتهای کشور ما است؛ این یک فرصت بزرگ است. عرض کردیم، جمعیّت جوان کشور ــ از پانزده سال تا سی سال ــ یک حجم عظیم از ملّت ما را تشکیل میدهند؛ این خودش یک ظرفیّت است. تعداد ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها را داریم؛ ده میلیون از جوانهای ما در طول این سالها از دانشگاهها فارغالتّحصیل شدند. همین حالا بیش از چهار میلیون دانشجو داریم که اینها در طول چند سال آینده فارغالتّحصیل میشوند؛ جوانان عزیز بدانند، این چهار میلیونی که میگویم، ۲۵ برابر تعداد دانشجو در پایان رژیم طاغوت است؛ جمعیّت کشور نسبت به آن موقع شده دو برابر، امّا تعداد دانشجو نسبت به آن موقع شده ۲۵ برابر؛ امروز ما این تعداد دانشجو و فارغالتّحصیل داریم. علاوهی بر اینها، میلیونها نیروی مجرّب و ماهر داریم. ببینید، همینهایی که در دوران جنگ به داد نیروهای مسلّح ما رسیدند. در دوران جنگ تحمیلی، یکی از مشکلات ما، از کار افتادن دستگاههای ما، بمباران شدن مراکز گوناگون ما، تهیدست ماندن نیروهای ما از وسایل لازم ـ مثل وسایل حمل و نقل و این چیزها ـ بود. یک عدّه افراد صنعتگر، ماهر، مجرّب، راه افتادند از تهران و شهرستانها ـ که بنده در اوایل جنگ خودم شاهد بودم، اینها را میدیدم؛ اخیراً هم بحمدالله توفیق پیدا کردیم، یک جماعتی از اینها آمدند؛ آن روز جوان بودند، حالا سنّی از آنها گذشته، امّا همان انگیزه و همان شور در آنها هست ـ رفتند داخل میدانهای جنگ، در صفوف مقدّم، بعضیهایشان هم شهید شدند؛ تعمیرات کردند، ساختوساز کردند، ساختوسازهای صنعتی؛ این پلهای عجیبوغریبی که در جنگ به درد نیروهای مسلّح ما خورد، امکانات فراوان، خودرو، جادّه، امثال اینها، بهوسیلهی همین نیروهای مجرّب و ماهر بهوجود آمد؛ امروز هم هستند، امروز هم در کشور ما الیماشاءالله؛ تحصیلکرده نیستند، امّا تجربه و مهارتی دارند که گاهی از تحصیلکردهها هم بسیار بیشتر و بهتر و مفیدتر است؛ این هم یکی از امکانات نیروهای ما است؛ هم در کشاورزی این را داریم، هم در صنعت داریم.
یکی از ظرفیّتهای مهمّ کشور ما منابع طبیعی است. من سال گذشته در همینجا راجع به نفت و گاز گفتم که مجموع نفت و گاز ما در دنیا درجهی یک است؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا بهقدر ایران، بر روی هم نفت و گاز ندارد. مجموع نفت و گاز ما از همهی کشورهای دنیا ــ شرق و غرب عالم ــ بیشتر است. امسال که من دارم با شما حرف میزنم، کشفیّاتی درمورد گاز شده است که نشان میدهد که از آن مقداری که سال گذشته در آمارهای ما بود، از آن مقدار هم منابع گازی ما و ذخیرههای گازی ما افزایش پیدا کرده است؛ این وضع نفت و گاز ما است. بیشترین ذخیرهی منابع انرژی ــ که همهی دنیا روشنی خود، گرمای خود، صنعت خود، رونق خود را از انرژی دارد، از نفت و گاز دارد ــ در کشور ما است. علاوهی بر این، معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب در سرتاسر این کشور پراکنده است و وجود دارد. سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی ــ که مادر صنایع محسوب میشوند ــ در کشور وجود دارد؛ این هم یک ظرفیّت بزرگی است.
ظرفیّت دیگر موقعیّت جغرافیایی ما است؛ ما با پانزده کشور همسایه هستیم که اینها رفتوآمد دارند. حمل و نقل ترانزیت یکی از فرصتهای بزرگ کشورها است؛ این برای کشور ما هست و در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود. در این همسایههای ما، در حدود ۳۷۰ میلیون جمعیّت زندگی میکنند که این مقدار ارتباطات و همسایهها، برای رونق اقتصادی یک کشور یک فرصت بسیار بزرگی است. این علاوه بر بازار داخلی خود ما است؛ یک بازار ۷۵ میلیونی که برای هر اقتصادی، یک چنین بازاری بازار مهمّی است.
یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است؛ نرمافزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینههای بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.
خب، ممکن است کسی بگوید اگر تحریم نبود از این ظرفیّتها میتوانستید خوب استفاده کنید، امّا [چون] تحریم هست نمیتوانید از این ظرفیّتها استفاده کنید؛ این خطا است؛ این حرف، درست نیست. ما در بسیاری از مسائل دیگر هم در عین تحریم توانستهایم به نقطههای بسیار برجسته و بالا دست پیدا کنیم؛ یک مثال آن، تولید علم است؛ یک مثال آن، صنعت و فناوری است؛ در اینها ما تحریم بودیم، الان هم تحریم هستیم. در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعینحال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هستهای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛ چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنهها و عرصههای گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم. چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمیدارد، کِی فلان نقطه را موافقت میکند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چهکار میتوانیم بکنیم.
نکته سوم [از مؤلفههای سیاستهای مقاومتی]، تکیه بر ظرفیتهای داخلی است که در این سیاستها دیده شده؛ من بعد راجع به این ظرفیتها، باز مختصری توضیح خواهم داد: چه ظرفیتهای علمی، چه انسانی، چه طبیعی، چه مالی، چه جغرافیایی و اقلیمی. ما ظرفیتهای مهمی داریم؛ یعنی در این سیاستهای اقتصاد مقاومتی تکیهی اصلی برروی ظرفیتهای داخلی است، که بسیار هم گسترده است. نه به این معنا که ما چشممان را به روی امکانات بیرون کشور میبندیم؛ نه، حتماً استفاده میکنیم - استفادهی حداکثری هم میکنیم - منتها نگاه ما، تکیهی ما، اعتماد ما بیشتر برروی مسائل داخلی است؛ تمرکز ما روی امکانات داخلی کشور و داشتههای درونی کشور است.
در متنی که ما ابلاغ کردیم، در مقدمه این سیاستها چهار نکتهی اصلی را بهعنوان انگیزه و عامل تهیهی این سیاستها ذکر کردیم، این چهار نکته را من اینجا تکرار میکنم: یکی اشارهی به ظرفیتهای فراوان مادی و معنوی کشور بود؛ در مقدمهی ابلاغ شدهی در این سیاستها به این اشاره کردیم، این بسیار مسئلهی مهمی است، ظرفیتهای کشور خیلی وسیع است؛ خیلی از ماها آگاه نیستیم به گسترهی این ظرفیتهای عجیب، یا به اهمیت آن توجه نداریم؛ میدانیم، آمارها دستمان هم هست [توجه نمیکنیم]. بعضی از مسئولین اینجورند، آمارها را دارند، [اما] اهمیت آمارها مورد توجه آنها قرار نمیگیرد؛ حالا از باب مثال نیروی انسانی که من قبلاً هم یک اشارهای کردم. ما الان از لحاظ نیروی انسانی و از جهت دارا بودن نیروی جوان در بهترین وضعیتیم؛ یعنی الان بیش از ۳۱ درصد جمعیت ما بین پانزده سال تا بیستونه سال سن دارند؛ این وضعیت عالی است، فوقالعاده است. البته اگر آنچه من مکرر توصیه کردم در مورد نسل، مورد توجه قرار نگیرد، این امتیاز را در آیندهای نهچندان دور از دست خواهیم داد؛ سیاستهای نسل هم انشاءالله ابلاغ خواهد شد، آنها هم در دست تهیه است. فعلاً اینجوری است وضع ما: بیش از ۳۱ درصد جوان داریم؛ ۲۵ برابرِ اول انقلاب دانشجو داریم - جمعیت کشور از اول انقلاب تا حالا دو برابر شده، جمعیت دانشجو ۲۵ برابر شده؛ یعنی ما از صدوبیستهزار رسیدهایم به چهارمیلیونوصدهزار؛ این چیز مهمی است، خیلی حادثهی عظیمی است؛ هم این رشد مهم است، هم این داراییای که فعلاً داریم مهم است - ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها داریم؛ شصتوپنجهزار عضو هیئت علمی داریم که بیش از ده برابر آن چیزی است که در اول انقلاب وجود داشت؛ پنج هزار شرکت دانشبنیان داریم که الان هفدههزار متخصص و فعال در این شرکتها مشغول کارند، ببینید این ظرفیتها چقدر مهم است؛ نتیجه این شده که طبق گزارش پایگاههایی که رتبهی علمی کشورها را مشخص میکنند، ما در رتبهی پانزدهم دنیا هستیم - در یک پایگاه رتبهی شانزدهم، در یک پایگاه رتبهی پانزدهم، در این حدود - که اینها البته مال سال میلادی گذشته [یعنی سال] ۲۰۱۳ است. این چیز مهمی است. ما در بعضی از رشتههای علمی، رتبهمان از این بالاتر است؛ در بعضی از رشتههای علمی جزو هفت هشت کشور [اول] دنیا و در بعضی جاها جزو چهار پنج کشور اول دنیا قرار داریم. این آن زیرساخت اساسی است: نیروی انسانی.
یک ظرفیت دیگر [از ظرفیتهای کشور که جزو انگیزهها و عوامل تهیهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی است] سرمایههای معدنی است. رتبهی اول نفت و گاز [هستیم] که سال گذشته بنده اول سال گفتم، ما در مجموع دارایی نفت و گازِ زیر زمین، در دنیا اولیم؛ در گاز دوم، در نفت هم دوم یا سوم؛ اخیراً آقای رئیسجمهور یک گزارشی به من دادند که در خصوص گاز اولیم، در نفت قطعاً دومیم، این خیلی چیز مهمی است؛ هیچ کشوری در دنیا به قدر ایران ما نفت و گاز ندارد. نفت و گاز رگ حیاتی امروز دنیا است، لااقل امروز اینجور است، تا سالها هم اینجور خواهد بود؛ حالا کِی بشریت از نفت و گاز خلاص بشود، بینیاز بشود، معلوم نیست. این مادهی حیاتی و اصلی، در کشور شما از همهی دنیا بیشتر است؛ این ظرفیت کمی است؟ این چیز کوچکی است؟ حالا این نفت و گاز بود، سرمایههای معدنی دیگر [هم همینجور] : معادن طلا، معادن سیمان، معادن فلزهای کمیاب و فلزهای ارزشمند. گزارشهایی که به ما میرسد خیلی گزارشهای تکاندهندهای است در برخی از بخشها؛ این ظرفیتهای معدنی کشور است. ظرفیتهای صنعتی و معدنی، متنوع است و انبوه. رتبهی هفده در اقتصادهای جهان - که این جزو آمارها و گزارشهای بینالمللی است - با حدود هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی. سرمایههای زیربنایی [مثل] راه و سد؛ امروز بیش از ششصد سد در کشور در اندازههای مختلف وجود دارد؛ انقلاب اسلامی این کشور را در وضعیتی تحویل گرفت که حدود ده پانزده سد در سرتاسر کشور بود؛ امروز ششصد و اندی سد در کشور هست؛ در اندازههای بزرگ و کوچک؛ بعضی از آنها بسیار مهم و بزرگ [است]. مسئلهی راه هم همینجور، آمارهای راه هم آمارهای خوبی است. ظرفیت و مزیت جغرافیایی؛ دسترسی به آبهای آزاد، موقعیت چهارراهی شمال و جنوب و شرق و غرب که مسئلهی ترانزیت را - که مسئلهی بسیار مهمی است - برای ما توضیح میدهد. تنوع اقلیمی، ظرفیت انرژیهای پاک [مثل] انرژی آب و خورشید، انرژی هستهای. این ظرفیتها در کشور وجود دارد. بنابراین این نکتهی اول از نکاتی که ما را برمیانگیزد که به دنبال یک مدلی و یک الگویی از اقتصاد باشیم که اسم آن اقتصاد مقاومتی است.
واقعیت دیگری كه باید به آن توجه داشت، ظرفیتهای بیشمار ملی است؛ كه خوشبختانه مسئولین كشور، مسئولین دولتی - كه من امكان این را داشتم كه بالخصوص در این ایام با اینها ملاقات كنم - بعد از تشكیل دولت جدید، میبینم همه معترفند، معتقدند، واقفند، به ظرفیتهای بیشمار داخلی كشور؛ كه خب همین وجود این ظرفیتها هم بحمدالله رهنمون شد كه این حقیر و همفكران و همكاران و كمكها، به این مسئلهی اقتصاد مقاومتی برسیم؛ والا اگر كشوری از ظرفیت داخلی محروم باشد، نمیتواند یك اقتصاد مقاوم بهوجود بیاورد. اقتصاد مقاوم آنوقتی است كه ما در داخل، ظرفیت داریم. با هر كدام از این مسئولین اقتصادی و مرتبط با این قضایا انسان مینشیند، میبیند اینها ظرفیتهای داخلی فراوانی را میشمرند؛ این هم یك واقعیتی است كه بسیار مهم است.
ملّت توجّه داشته باشد. ببینند كه باید یك كشور اقتدار درونی خود را حفظ كند؛ این توصیهی همیشهی ما به مسئولین است. مشكلات كشور را تنها یك چیز حل میكند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّتهای درونی - كه این ظرفیّتها هم بحمداللَّه بسیار است، بیشمار است - و استفادهی از این ظرفیّتها به شكل حكیمانه. خوشبختانه مسئولین اقتصادی دولتی به این معنا توجّه كردهاند، به این نتیجه رسیدهاند. راه برطرف كردن مشكلات اقتصادی كشور - حالا این بخش از مشكلات - نگاه به بیرون نیست، نگاه به برداشتن تحریم دشمن و مانند اینها نیست؛ خوشبختانه مسئولین اقتصادی كشور به این معنا توجّه كردهاند. راه آن این است كه به درون نگاه كنند؛ ساخت درونی اقتصاد را تقویت كنند؛ این كار را بنا دارند بكنند و انشاءاللَّه همین است كه پیش خواهد رفت و در این توفیق پیدا خواهند كرد. به دشمن نمیشود چشم دوخت؛ از دشمن نمیشود انتظار داشت.
ما برای مسائل اقتصادی كشور همهی تلاشمان بایستی متمركز باشد بر روی مسائل داخلی؛ آن پیشرفتی، آن گشایشی ارزش دارد كه متّكی باشد به قدرت درونی یك ملّت. یك ملّت اگر به قدرت خود، به تواناییهای خود متّكی بود، دیگر از اخم یك كشور، از تحریم یك كشور متلاطم نمیشود؛ این را باید ما حل كنیم. همهی حرف ما با مسئولین - چه مسئولین گذشته، چه مسئولین امروز - همین است كه باید برای گشایش مسائل كشور و مشكلات كشور، از جمله مشكلات اقتصادی، نگاه به درون باشد. ما در كشور ظرفیّتهای زیادی داریم؛ از ظرفیّتهای این ملّت كه عبارت است از، هم امكانات انسانی، هم امكانات طبیعی، هم امكانات جغرافیایی و موقعیّت منطقهای باید استفاده كرد.
یك شاخص دیگر هم عرض بكنیم، این بخش را من دیگر ادامه ندهم بیشتر از این؛ تكیه به ظرفیّت درونزای كشور است؛ نگاهمان به بیرون نباشد. این، توصیهی ما است؛ این معنایش این نیست كه از امكاناتی كه در بیرون هست استفاده نكنیم؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیّت داخلی كشور ندوزیم. در بیرون از مجموعهی كشور و نظام جمهوری اسلامی، جبههی بزرگی وجود دارد كه با همهی توان از سی و چند سال پیش به این طرف كوشیده نگذارد كه این انقلاب ریشهدار بشود، نگذارد كه این نظام جمهوری اسلامی پایدار بماند، نگذارد كه پیشرفت كند، نگذارد كه در زمینههای گوناگون الگو بشود. نمیشود از دشمن و روشهای خصمانهای كه كرده، انتظار دوستی و محبّت و صمیمیّت داشت. نمیگوییم از اینها استفاده نكنید، امّا میگوییم اطمینان نكنید، اعتماد نكنید، چشم به آنجا ندوزید، چشم به داخل بدوزید. در داخل كشور خیلی امكانات وجود دارد كه اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینههای اقتصادی، چه در زمینههای فرهنگی، چه در زمینههای گوناگون دیگر - [ به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهای داخلی استفاده كنیم، كلید حلّ مشكلات اینجا است؛ یعنی در درون كشور و امكانات داخلی كشور است كه از اینها میشود خردمندانه بهرهبرداری كرد. اینها باید شناسایی بشوند. و این است كه رتبهی ما را در دنیا بالا میبرد. در مناسبات بینالمللی سهم هر كشوری به قدر قدرت درونی او است؛ هر مقداری كه واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعهی مناسبات بینالمللی به همان نسبت بالاتر است؛ این را باید ما تأمین بكنیم و خوشبختانه در طول این سالهای متمادی بمرور تأمین شده، یعنی مدام بر اقتدار و قوام نظام جمهوری اسلامی در طول این سالها افزوده شده؛ لذا میبینید حیثیّت و موقعیّت جمهوری اسلامی هم بالا رفته كه حالا شواهدش فراوان و الیماشاءالله است.
در همهی زمینهها ظرفیت كار وجود دارد، اهداف بلند هم وجود دارد، نشانهها و بشارتها هم در كشور ما كم نیست. البته جبههی دشمنان برخوردهای خصمانهای دارند. رئیس جمهور محترم اشاره كردند به تحریمها و فشارهائی كه دشمنان ملت ایران - كه البته در رأس آنها آمریكا است - بر كشور وارد میكنند. من میخواهم بگویم درست است كه فشارهای دشمنان برای مردم مشكلاتی را بهوجود میآورد، اما تجربههای باارزشی هم در اختیار مسئولان و در اختیار مردم میگذارد. درس بزرگی كه ما از این فشارهای اقتصادی دریافت كردیم، این است كه هرچه میتوانیم، باید به استحكام ساخت داخلی قدرت بپردازیم؛ هرچه میتوانیم، در درون، خودمان را مقتدر كنیم؛ دل به بیرون نبندیم. آنهائی كه دل به بیرون ظرفیت ملت ایران میبندند، وقتی با یك چنین مشكلاتی مواجه شوند، خلع سلاح خواهند شد. ظرفیتهای ملت ایران خیلی زیاد است. ما باید بپردازیم به استحكام ساخت درونی اقتدار ملی؛ كه آن روز به مسئولان كشور عرض كردیم: در درجهی اول، مسائل اقتصادی و مسائل علمی است؛ كه باید با جدیت دنبال شود.
وظیفهی مسئولان، وظیفهی سنگینی است. در نظام جمهوری اسلامی، پذیرش مسئولیت به معنای كامجوئی از قدرت نیست؛ به معنای قبول زحمات خدمت به مردم است؛ این معنای قبول زحمت است؛ معنای مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی این است. مسئولان تلاش میكنند، كار میكنند، زحمت میكشند، توان خودشان را به میدان میآورند تا بتوانند از مشكلات مردم كم كنند، بتوانند كشور را به اهداف برسانند. ظرفیتهای كشور هم خوشبختانه بسیار زیاد است؛ زحمات متراكمی كه گذشتگان كشیدند، آنها هم جزو ظرفیتهای این كشور است؛ از این ظرفیتها باید مسئولان محترم استفاده كنند.
در زمینهی سیاست داخلی، هدف آنها از این تحریمها این بود كه ملت را در راه خودشان مردد كنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد كنند، ناامید كنند. در روز بیست و دوم بهمن، ملت ایران با حضور متراكم خود، با شور و شوق خود، با احساساتی كه نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ابراز كردند، مشت محكمی بر دهان آنها زدند. در عرصهی امنیتی هم تلاش كردند امنیت كشور را به هم بزنند ــ كه تفاصیل آن را مسئولان در مصاحبهها و در گفتارها برای مردم بیان كردند ــ اما در آنجا هم موفق نشدند. در زمینهی سیاسی در منطقه، قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی را یك بار دیگر تجربه كردند. در مسائل منطقهای كار به جائی رسید كه اعتراف و اقرار كردند كه بدون حضور ایران و بدون رأی ایران، هیچ مشكل بزرگی در منطقه حل نخواهد شد. در قضیهی حملهی رژیم صهیونیستی به غزه، حضور قدرتمند جمهوری اسلامی در پشت صحنه موجب شد كه خودشان اعتراف كردند كه در مقابل مبارزان فلسطینی شكست خوردند؛ گفتند ــ ما نگفتیم، آنها گفتند و اصرار كردند ــ كه اگر چنانچه حضور جمهوری اسلامی نبود، قدرتنمائی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطینی نمیتوانستند در مقابل اسرائیل مقاومت كنند، چه برسد به این كه اسرائیل را به زانو در بیاورند؛ كه در جنگِ هشت روزه فلسطینیها توانستند اسرائیل را به زانو در بیاورند، و این اولین بار در تاریخ تشكیل رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بود.
گفتیم كه تلاشهای اینها بیاثر نبود؛ بله، بیاثر نبود، اما در كنار اثر منفی، یك اثر مثبت بزرگی هم كه مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد كه نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز كند و كارهای عظیمی تحقق پیدا كند؛ كه اگر تحریم نبود، این كارها اتفاق نمیافتاد. ما به بركت تحریم توانستیم به كارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند كه اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیكردیم.
آنچه كه ما بر آن اصرار میورزیم و تأكید میكنیم، این است كه علم برای كشور، یك سرمایهی بیپایان و تمامنشدنی است. اگر چرخهی تولید علم در یك كشوری به راه افتاد، اگر استعدادی وجود داشت و به جریان افتاد، اگر ظرفیتها شروع كرد به بروز و ظهور، آن وقت این دیگر منبعِ تمامنشدنی است. علم یك پدیدهی درونزاست؛ چیزی نیست كه انسان برای آن ناچار و ناگزیر باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهید علمِ حاضر و آماده را بگیرید، همین است؛ وابستگی دارد، احتیاج دارد، دست دراز كردن دارد؛ اما بعد از آنكه بنیان علمی در یك كشوری به وجود آمد، استعداد هم در آن كشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمههای جوشان را پیدا میكند. اگر ما بپردازیم به دنبالگیری تحقیق و علم و ژرفنگری و دانشپژوهی، اگر این مسئله در كشور همچنان كه بحمدالله چند سالی است جدی گرفته شده و دنبال میشود، با همین شتاب، بلكه با انگیزهی بیشتر و اهتمام بیشتر دنبال شود، بدون تردید كشور به یك اوجی دست خواهد یافت.
آنچه كه من امروز آماده كردهام عرض بكنم، این است كه توانائی و ظرفیت ملت ایران در حفظ انقلاب و پاسداری انقلاب عظمت و اهمیتی دارد كه شاید بشود گفت از اهمیت خود اصل انقلاب كمتر نیست. ملت ایران در طول این سیوسه سال توانست این دستاورد عظیم را با كیفیت بالا حفظ كند.
خب، اینكه ما عرض كردیم وضعیت بدر و خیبر، یعنی همین. وضعیت بدر و خیبر یعنی تهدید هست، چالش هست، اما بنبست نیست. در بدر امكانات كم بود، اما غلبه حاصل شد. امكانات طرف مقابل، چندین برابر؛ شاید در بعضی بخشها، غیرقابل مقایسهی با امكانات جبههی اسلام بود. در خیبر سختی وجود داشت؛ رفتند مدتها آنجا ماندند؛ مقاومت دشمن شدید بود؛ اما غلبه پیدا كردند. چالش هست؛ اما در قبال چالش، توان و قدرت و استعداد و ظرفیت هم وجود دارد. این، معنای وضعیت بدر و خیبر است. اگر این ظرفیت را به میدان آوردیم، اگر نقاط ضعف را كم كردیم، پیشرفت خواهیم كرد.
مسئلهی اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتی مهم است. البته اقتصاد مقاومتی الزاماتی دارد. مردمی كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است. این سیاستهای اصل ۴۴ كه اعلام شد، میتواند یك تحول به وجود بیاورد؛ و این كار باید انجام بگیرد. البته كارهائی انجام گرفته و تلاشهای بیشتری باید بشود. بخش خصوصی را باید توانمند كرد؛ هم به فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانكی كشور، دستگاههای دولتی كشور و دستگاههائی كه میتوانند كمك كنند - مثل قوهی مقننه و قوهی قضائیه - كمك كنند كه مردم وارد میدان اقتصاد شوند. كاهش وابستگی به نفت یكی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد سالهی ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنیم و تلاش كنیم نفت را با فعالیتهای اقتصادیِ درآمدزای دیگری جایگزین كنیم، بزرگترین حركت مهم را در زمینهی اقتصاد انجام دادهایم. امروز صنایع دانشبنیان از جملهی كارهائی است كه میتواند این خلأ را تا میزان زیادی پر كند. ظرفیتهای گوناگونی در كشور وجود دارد كه میتواند این خلأ را پر كند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت این كه هرچه ممكن است، وابستگی خودمان را كم كنیم.
باید با جدیتِ تمام این رشتهی مهم و این كار اساسی و بزرگ را پیگیری كنید، دنبال كنید. به خدا توكل كنید و خدای متعال هم به شما كمك خواهد كرد. استعداد هست، ظرفیت انسانی هست، ظرفیت طبیعی هست؛ خوشبختانه امروز ظرفیت سیاسی هم به طور كامل وجود دارد. گاهی ظرفیتهای طبیعی و انسانی هست، اما ظرفیتهای سیاسی وجود ندارد؛ تسلط دشمن اجازه نمیدهد كه این ملت نفس بكشد و این ظرفیتهای انسانی و طبیعی به عرصه بیایند. انقلاب آمده، این ظرفیت سیاسی را هم به وجود آورده؛ میتوانید پیش بروید و باید پیش بروید.
حركت نظام اسلامی و جمهوری اسلامی و انقلابی كه این حركت را به وجود آورد، به سمت یك هویت حقیقیِ ماندگارِ مستحكمِ قابل دوام و دفاع در مقابل تهاجمهاست؛ هویت اسلامی، اتكاء به خدای متعال، احساس عزت از مسلمان بودن، تكیهی بر ظرفیتها و نیروهائی كه خدای متعال به ما بخشیده است - چه نیروهای شخصی یكیك ما، چه نیروهای عظیم جمعیِ ملی، چه نیروهای انسانی و چه نیروهای طبیعی ما - و فراخوانی دنیا به سمت ارزشهای معنوی.
امروز غربیها در مسائل اقتصادی دچار ضعفند، در مسائل سیاسی دچار ضعفند، در تصمیمات بینالمللی دچار ضعفند؛ از جمله همین تصمیم به تحریم ما. اینها خواستند در واقع جمهوری اسلامی را، ملت ایران را به خاطر اسلام مجازات كنند. تهدید كردند: تحریمهای فلجكننده، تحریمهای دردآور! هی گفتند، گفتند. این تحریمها از دو جهت به نفع ماست: اولاً وقتی ما تحریم بشویم، به استعداد و ظرفیت داخلی رو میآوریم، از داخل رشد میكنیم؛ همچنان كه در این سی سال این مسئله اتفاق افتاده است. اگر در زمینهی سلاح تحریم نمیشدیم، امروز این پیشرفتهای عجیب را نداشتیم؛ اگر در قضیهی اتمی، اینها نیروگاه بوشهر را خودشان ساخته بودند، ما در غنیسازی پیشرفت نمیكردیم؛ اگر درهای علم را به روی ما نبسته بودند، ما در سلولهای بنیادی و هوافضا و فرستادن ماهواره به آسمان، به اینجاها نمیرسیدیم. پس هرچه ما را تحریم میكنند، ما به ظرفیت داخلی خودمان متوجه میشویم و رو میآوریم و این ظرفیت و استعداد روزبهروز مثل چشمهی جوشانی شكوفا میشود. پس این تحریم به نفع ماست.
به هیچ قیمتی اجازه ندهیم اینها در اقتصاد ما، در فرهنگ ما، در سیاست ما، در سرنوشت و مقدرات ما دخالت كنند؛ این احتیاج دارد به این كه استحكام درونی و داخلی پیدا كنیم. این استحكام درونی، یكی از پایههای مهمش «اقتصاد» است. بنابراین اینكه میگوئیم اول بشویم، به خاطر این است؛ نه به خاطر اینكه حالا یك هوسی است كه ایران در منطقه اول بشود؛ نه، سرنوشت ملت به این وابسته است. بنابراین تلاش مستمر، هوشمندانه، مخلصانه و اثرگذار، كه طبعاً همهی ظرفیت كشور هم باید در آن به كار گرفته شود، در این زمینه مؤثر است.
ظرفیت كشور، خیلی حقیقت درخشان و مهمی است. ظرفیتهای كشور، فوقالعاده است. ظرفیت منابع انسانی ما جزو ظرفیتهای ممتاز در سطح جهان است؛ این ظرفیت را باید بالفعل كرد و باید به كار گرفت؛ ما داریم این را مشاهده میكنیم. البته من از چند ده سال قبل میشنفتم از افرادی كه مطلع بودند - یا از لحاظ علمی، یا از لحاظ تجربهی مشاهدهی بعضی از دستگاههای علمی دنیا - كه میگفتند استعداد ایرانیها و ظرفیت فكری آنها از متوسط دنیا بیشتر است. خب، ما این را شنیده بودیم؛ بعد در پیشرفت مسائل كشور در دوران انقلاب، این را داریم تجربه میكنیم و میبینیم. حالا به مسئلهی سدسازی اشاره كردند. آنچه كه در مسئلهی سد در كشور اتفاق افتاده، قبل از انقلاب هیچ كس آن را باور نمیكرد. حالا ایشان سد را مثال زدند؛ در خیلی از بخشها همین جور است. آنچه كه الان در پیشرفتهای علمیِ بخشهای مختلف كشور اتفاق افتاده، یك روزی با قسم حضرت عباس هم برای كسی باوركردنی نبود؛ امروز داریم جلوی چشممان میبینیم. من این را بهتجربه و با آشنائی با بخشهای مختلف دریافتم كه هیچ موردی نیست كه در كشور زیرساخت آن آماده باشد و جوان ما نتواند آن مورد را خلق كند و به وجود بیاورد. همهی بخشهای گوناگون علمی، از ظریفترینها و دقیقترینها تا كلانترینها، اینجور است؛ مگر زیرساختش آماده نباشد. ما در كشور، یك چنین ظرفیت انسانیای داریم. خب، این خیلی مهم است.
ظرفیت اقتصادی ما هم خیلی مهم است. من یك وقتی گفتم نسبت معادن و منابع مهم حیاتی ما در قبال نسبت جمعیت ما به جمعیت كرهی زمین، بالاتر است. ما تقریباً یك درصد جمعیت كرهی زمین هستیم - كمااینكه كشورمان هم تقریباً یك درصد مجموعهی سطح كرهی زمین است - خب، ما یك درصد منابع حیاتی و اساسی را باید داشته باشیم؛ كه در جاهائی 3 درصد، 4 درصد، 5 درصد داریم. اینها ظرفیتهای مهمی است، اینها خیلی باارزش است.
همین كمبود آب هم كه در كشور مطرح است و درست هم هست - ما كشور كمآبی هستیم - با طرحهای علمیِ فنیِ هوشمندانه كاملاً قابل برطرف شدن است؛ كه بعضی از دوستان هم اینجا اشاره كردند، بنده هم قبلاً این را گفتهام. با یك مقدار مداقه، یك مقدار پیشرفت، در همین زمینه هم كه ما كمبود داریم، میتوانیم این كمبود را جبران و برطرف كنیم. بنابراین واقعاً كشور از لحاظ منابع طبیعی هم ظرفیت فوقالعادهای دارد.
از لحاظ موقعیت جغرافیائی و منطقهای هم همین جور است. ما جای حساسی قرار گرفتهایم. همسایگی ما با دو دریا و ارتباط با دریاهای آزاد و منطقهی حساسی كه بین شرق و غرب، یعنی بین آسیا و اروپا وجود دارد - ما در یكی از مهمترین بخش این منطقهی حساس قرار گرفتهایم - دسترسی ما را به غرب و به شرق فراهم میكند. اینها همهاش امتیازات است. اینها ظرفیتهای كشور است؛ باید این ظرفیتها را بالفعل كنیم؛ این احتیاج به تلاش دارد.
خب، از دوران بیست سالهی چشمانداز - همین طور كه اشاره شده - حدود یك چهارمش گذشته. یك برنامه، كه برنامهی چهارم توسعه باشد، تمام شده؛ امسال سال اول برنامهی پنجمیم. البته در برنامهی چهارم خیلی كارها انجام گرفته. طبق گزارشهائی كه دادند و شنیدید و این گزارشها درست هم هست، كارهای بسیار مهمی انجام گرفته؛ لیكن در عین حال برخی از كارها هم هست كه انجام نگرفته و باید انجام بگیرد. سیاستگذاریها درست است. سیاستهای اعلام شده در حوزهی اصلاح الگوی مصرف، سیاستهای كلی نظام اداری، سیاستهای كلی اشتغال و سیاستهای اصل 44 - اینهائی كه ابلاغ شده - همهاش با هم هماهنگ است. اگر بتوانیم برنامه را بر طبق این سیاستها تنظیم كنیم و پیش ببریم و در عالم واقعیت تحقق پیدا كند، ما خیلی خواهیم توانست از این ظرفیتی كه اشاره كردم، استفاده كنیم. این سیاستها یك انسجامی را به وجود میآورد و انسجام لایههای مختلف تحرك اقتصادی را تأمین میكند.
توسعهی تحریمها و تنوع تحریمها در سالهای اخیر بیشتر بوده، لیكن در مقابل توسعه و تنوع فعالیتهای سازنده در كشور، كوچك و ناچیز است. سی سال پیش كه تحریمها را علیه ما شروع كردند، آن تحریمها ممكن بود علیه ما كارگرتر واقع بشود تا تحریمهائی كه امروز علیه ما دارند تصویب و اجرا میكنند و همین طور هی وعده هم میدهند كه بیشترش خواهیم كرد. این معنایش این است كه ما در مقابل تحریمها تدریجاً یك حالت ضدضربه پیدا كردیم؛ میتوانیم به شكلهای مختلف با تحریمها مقابله كنیم: یا با دور زدن تحریمها - كه شگرد خوب و جالب و ظریفی است و خوب است كه دولت و ملت این شگرد را به كار ببرند - یا از جهت رو آوردن به ظرفیتهای درونیای كه كار بنیادی و زیربنائی است و حتماً باید انجام بگیرد و تا حالا هم انجام گرفته. پس هدف دشمن، زمین زدن جمهوری اسلامی است؛ یعنی زمین زدن ایران اسلامی؛ یعنی زمین زدن ملتی كه با حضور خود، با پشتیبانی خود، با حمایت خود، این نظام را تا امروز پیش برده و رشد داده و رونق داده. بنابراین بایستی در مقابلش مجهز بود. جبههی مقابل را باید شناخت، ابزار و سلاح او را باید شناخت و ضد آن سلاح را باید آماده كرد؛ این جهاد اقتصادی میخواهد. جهاد یعنی چه؟ هر تحركی اسمش جهاد نیست. تحركی با خصوصیاتی اسمش جهاد است. یكی از خصوصیات این تحرك كه اسمش جهاد است، این است كه انسان بداند این در مقابل دشمن است؛ یعنی بداند در مقابل یك حركتِ خصمانه و غرضآلودی است كه دارد انجام میگیرد. حركتی كه در مقابل یك چنین جهتگیری خصمانه وجود دارد، یكی از شرائط اصلی جهاد است.
این شعار «همت مضاعف و كار مضاعف» كه سال گذشته عرض كردیم، امسال هم باید در كنار مسئلهی «جهاد اقتصادی» مورد توجه قرار بگیرد. انشاءالله همه تلاش كنند، همه كار كنند. آیندهی كشور، آیندهی خوبی است. ظرفیتهای كشور، ظرفیتهای فوقالعاده و بینظیری است. الحمدلله دلهای خوب، ایمانهای خوب، همتهای خوب، دستهای توانای خوب، چشمهای بینای خوب در كشور فراوان است. این كشور شأنش خیلی بالاتر از این است كه به عنوان یك كشور درجهی دوم در دنیا محسوب شود. این كشور باید در سطح بالای كشورها و ملتها قرار داشته باشد. سابقهی تاریخی ما، میراث فرهنگی ما، توانائیهای مردمی ما، ظرفیتهای طبیعی ما، همه به ما این را املاء و دیكته میكنند. ما بایستی اینجوری حركت كنیم و انشاءالله به اینجاها برسیم و به امید خدا خواهیم رسید.
من خواهشم این است كه مسئولان، نخبگان، دانشگاهیان و حوزویان بنشینند روی این بحث كار كنند. من امروز یك سررشتهی مختصری را مطرح میكنم، اما این كارِ طولانیای لازم دارد. بنشینند یك فهرستی از نقاط مثبت، یك فهرستی از نقاط منفی تهیه كنند. این نقاط مثبت ظرفیتها را به ما نشان خواهد داد كه ما چه ظرفیتها و چه امكاناتی در كشور داریم. آن ستون نقاط منفی اولویتها را به ما نشان خواهد داد كه چه كارهائی را باید بكنیم. وقتی كه این دو تا را در كنار هم گذاشتیم، این میتواند راه ما را روشن كند؛ بفهمیم چه كار كنیم.
به دوستان عزیزِ فرماندهان نیرو و بقیهی فرماندهان نیروهای مسلح هم من بارها میگویم؛ محدودیتها در بخشهای مختلف وجود دارند - تحریم هست، محدودیتهای مالی هست، چیزهای گوناگونی وجود دارد - از اینها باید عبور كنید. بهترین و زیركترین انسانها كسانی هستند كه شرائط موجود را میسنجند، بعد میبینند برای عمل در شرائط كنونی چه توانائیهائی دارند و از آن توانائیها و ظرفیتها استفاده میكنند؛ والّا انسان نگاه كند، بگوید خب، این كه نشد، این را كه نداریم، پس هیچی! این نمیشود. كمبودها نباید ما را متوقف كند. كمبودها بایستی باعث شود كه ما بیشتر به خودمان مراجعه كنیم، ظرفیتهای تازهی خودمان را كشف كنیم. مثلاً در دو دههی پیش، كی در نیروی هوائی حدس میزد كه این نیرو بتواند این همه امكانات برای خودش به وجود بیاورد و تولید كند؟ در بخشهای دیگر هم همین جور. در بخشهای فضائی ما، در بخشهای پزشكی ما، در بخشهای داروئی ما، در بخشهای گوناگون علمی و فنی ما، تا دو سه دههی پیش كی حدس میزد كه میشود این كارها را كرد؟ اما رفتند، جوانان ما همت كردند و شد. كارهائی شده است كه امروز دشمنان ما هم زبان به اعتراف میگشایند. البته دشمنی میكنند؛ این را وسیلهای قرار میدهند برای سیاستهای ایرانستیزی و ایرانهراسی و اسلامهراسی و اسلامستیزی؛ لیكن اعتراف میكنند به اینكه اینها هست.
من میخواهم به شما بگویم؛ شما هم از اینكه كمبودهائی در بخشهائی وجود دارد، مطلقاً پا عقب نكشید؛ بروید سراغ اینكه از ظرفیتهای تازهای استفاده كنید در وجود خودتان، در استعداد خودتان، در ذهن و مغز خودتان، در توان سرپنجههای ماهر خودتان، و آن كمبودها را از طرق دیگری جبران كنید؛ این عملی است، این شدنی است.
اینكه ما میگوئیم ایرانی یا اسلامی، مطلقاً به این معنا نیست كه ما از دستاوردهای دیگران استفاده نخواهیم كرد؛ نه، ما برای به دست آوردن علم، هیچ محدودیتی برای خودمان قائل نیستیم. هر جائی كه علم وجود دارد، معرفتِ درست وجود دارد، تجربهی صحیح وجود دارد، به سراغ آن خواهیم رفت؛ منتها چشمبسته و كوركورانه چیزی را از جائی نخواهیم گرفت. از همهی آنچه كه در دنیای معرفت وجود دارد و میشود از آن استفاده كرد، استفاده خواهیم كرد.
سؤالاتی مطرح است، كه بعضی از این سؤالات اینجا مطرح شد و پاسخ داده شد، كه من آنها را تكرار نمیكنم. حرفهای خوبی هم زده شد، كه هیچ لزومی ندارد من آنها را تكرار كنم. البته مجموعهی كارهائی را كه انجام گرفته، من قبلاً دیده بودم؛ حالا هم مجدداً با دقت گوش دادم. حرفهای بسیار خوبی در اینجا مطرح شد. بعضی سؤال میكنند كه این مقطع زمانی به چه مناسبت است؟ بعد از آنكه اصل ضرورتش را قبول میكنند و قبول دارند، سوال میكنند كه چرا قبلاً این كار انجام نگرفته، یا چه ضرورتی وجود دارد كه حالا این كار انجام بگیرد؟ خوب، فاصلهی زیادی نشده است. برای این فرایندی كه به منظور ایجاد و تدوین یك چنین الگوئی حتماً طی خواهد شد، این سی سال، زمان طولانیای نیست. تجربهها متراكم میشود، معرفتها انباشته میشود، اوضاع و احوال سیاسی اقتضاء میكند؛ بعد به نقاطی میرسیم كه مجهول بوده است و اینها را انشاءاللَّه معلوم خواهیم كرد. به نظر من در این مقطع، ظرفیت كشور، یك ظرفیت مناسبی است. البته گفته شد كه برای تدوین یك چنین الگوئی، ما توانائی فكری نداریم. نمیتوانیم این را قبول كنیم. ظرفیتهای كشور، ظرفیتهای زیادی است. تا آن حدی كه بنده اطلاع پیدا میكنم، به نظرم ظرفیتهای بالفعل شدهی بسیار خوبی وجود دارد؛ هم در حوزهی دانشگاهی، هم در حوزهی علمیهی قم و بعضی حوزههای دیگر. علاوهی بر این، استعدادها و ظرفیتهائی وجود دارد كه میشود اینها را با مطالبه بالفعل كرد؛ اینها را وسط میدان آورد. ما اگر امروز این كار را شروع نكنیم و دنبال نكنیم، مطمئناً عقب خواهیم ماند و ضرر خواهیم كرد؛ لذاست كه بایستی حتماً این حركت كه اینجور طراحی شده، پیش برود.
ما از همهی شما تشكر و تقدیر میكنیم؛ منتها این را عرض میكنیم كه ما زمینهی كار خیلی داریم، ظرفیت كار خیلی داریم. سی و سه هزار ساعت اثر نمایشی در طول سال كه ایشان آمار دادند، در حالی كه در بخش سریال مثلاً شصت و چند درصدش تولید داخل است، در بخش فیلم حدود چهل درصد گفتند تولید داخل است، این خیلی رقم بالائی است؛ این نشاندهندهی وجود ظرفیتهای عجیبی در كشور است. خیلی از كشورهای دنیا این ظرفیتها را ندارند، جز تعداد معدودی كشورهای معروف دنیا. در واقع آنتنهای كشورهای مختلف را چند تا كشور معدود اداره میكنند؛ عمدتاً هم آمریكا و هالیوود. ما این همه امكانات داریم، این همه نیروی انسانیِ خوب، این همه امكانات سختافزاری، و بعد امكان عظیم نرمافزاری؛ این تاریخ پرحادثه. بنابراین ما برای كار كردن، خیلی امكان داریم.
شماها خیلی زحمت كشیدید، واقعاً هم آثار خوبی خروجیِ این زحمات شماست؛ اما بین آنچه انجام گرفته و آنچه با این ظرفیت عظیم میتواند انجام بگیرد، باز هم فاصله زیاد است. بنده توقعم خیلی زیاد است.
ملتی كه هیچ كس به او كمك نمیكند، درهای محصولات صنعتی و پیشرفتهای فناوری را به روی او میبندند، بعد نسل دوم و سوم و چهارم سانتریفیوژ را خودش تولید میكند! همهی دارندگان قوای هستهای و صنعت هستهای در دنیا مبهوت میمانند. خوب، اینها از كی یاد گرفتند؟ ملتی كه از لحاظ علوم زیستی هیچ كس به او كمك نكرده، ناگهان نگاه میكنند میبینند از سلولهای بنیادی، حیوان تولیدی به وجود میآورد. در دنیا چند تا كشور این را دارند؟ هفت تا، هشت تا، نُه تا كشور. در بین این همه كشورها، این همه مدعیان، ناگهان از ردیف دویستم - مثلاً فرض كنید - میآید به ردیف هشتم قرار میگیرد. این حاكی از چیست؟ حاكی از استعداد فوقالعاده نیست؟ در اول جنگ، ما نمیدانستیم آر.پی.جی چیست - آر.پی.جی یك موشك كوچك است؛ آنهائی كه توی جنگ بودند، آن را دیدند و بارها تجربه كردند - نه داشتیم، نه بلد بودیم، نه جزو سلاحهای سازمانی ما بود؛ حالا بعد از گذشت چند سال، با تحریم، كشور ما موشك سجیل میسازد، موشك ماهوارهبر میسازد؛ دنیا هم همین طور وا میایستد، با تعجب نگاه میكند. اول هم انكار كردند؛ گفتند بیخود میگویند، دروغ میگویند، نمیتوانند؛ بعد دیدند نخیر، هست. در همهی بخشها همین جور است. خوب، اینها معنایش چیست؟ معنایش این است كه این جوان خیلی بااستعداد است؛ این ملت خیلی پرظرفیت است؛ این نیروی انسانی خیلی باارزش و نازنین است. از این باید استفاده كرد. پس ما میتوانیم. همت مضاعف معنایش این است كه این ظرفیت را به فعلیت برسانیم.
حالا ما عرض كردیم: همت مضاعف، كار مضاعف. این مضاعف فقط به معنای دو برابر نیست. اگر همت كنید، بكنید ده برابر، جا دارد. آنچه كه خیلی مهم است، ظرفیتهای موجود در جامعه است. ما در همهی زمینهها مثل یك معدنِ استخراج نشده یا نیمه استخراج شده هستیم. اهل فن و متخصصین و كارشناسان در همهی زمینهها - مثل زمینههای اقتصادی، زمینههای فنی، زمینههای علمی - به ما میگویند ظرفیتهای كشور، ظرفیتهای بینظیری است. دوستانی كه اهل هر رشتهای، هر بخشی از كارهای مهم جامعه هستند و با مسائل آشنایند، آنها در بخش خودشان وقتی گزارش میدهند، وقتی مقایسه میكنند، وقتی ما را، ملتمان را، كشورمان را با خیلی كشورهای دیگر تطبیق میكنند، ما را به این نتیجه میرسانند كه ظرفیتهای ما خیلی زیاد است. در زمینهی اقتصادی، ظرفیت كشور خیلی بالاست. در زمینهی علمی، ظرفیت كشور واقعاً حیرتآور است. یك مقدار كه انسان حركت را سریعتر میكند، جدیتر میكند، فشاری وارد میآید و اصراری صورت میگیرد، انسان میبیند ناگهان همین طور گلهائی است كه در این باغ میشكفد؛ نهالهائی است كه در این بوستان میبالد، كه انسان هیچ تصورش را نمیكرد و گمانش را نداشت؛ اما میبینیم شد و میشود.
در بخشهای مختلف فرهنگی هم وقتی انسان نگاه میكند، میبیند آمادگیها زیاد، استعدادها جوشان، نفرات بااستعداد و فراوان است. در زمینههای فناوری هم انسان میبیند حركت ممكن در كشور، خیلی عظیم و دهشتانگیز است. كارهای بزرگی میشود انجام داد. اینها ظرفیتهای كشور است.
حالا این ظرفیتها در بخشهای مختلف دست من و شماست. اگر چنانچه این ظرفیتها را نشناسیم، كوتاهی كردیم؛ اگر بشناسیم و برای به كارگیری این ظرفیتها همت نكنیم، كوتاهی كردیم؛ اگر به یك حد متوسطی قانع بشویم، كوتاهی كردیم. باید به سمت قله حركت كنیم. درست مثل ورزشكاری كه استعداد بدنی دارد، قوارهی اندامی او قوارهی مناسبی است، امكانات ورزشی هم جلویش هست؛ او دیگر نمیتواند بگوید من هر روزی نیم ساعت، بیست دقیقه نرمش میكنم؛ او باید برود به سمت قهرمانی؛ قله را باید در نظر بگیرد.
آنچه كه از ملاحظهی وضعیت موجود كشور و ظرفیتهای عظیمی كه در دل این كشور و ملت بزرگ نهفته است، میشود به دست آورد، این است كه آنچه ما انجام دادهایم، آنچه مسئولین و مردم انجام دادهاند، در مقابل آنچه كه ظرفیت عظیم این كشور برای پیشرفت و رسیدن به عدالت است، كار بزرگی نیست. باید تلاشها را بیش از آنچه كه در گذشته انجام دادهایم، همه انجام بدهند و خود را موظف بدانند.
دفاع مقدس جهاد بزرگ دینی و ملی ملت ایران بود. ملت ایران روح اعتماد به نفس ملی را به وسیلهی هشت سال دفاع قدرتمندانه توانست در خود تقویت كند، توانست استعدادها را در خود شكوفا كند، توانست ظرفیتهای ناشناختهی خود را بشناسد. جوانهای ما در جنگ تحمیلی، چه در نیروهای مسلح - ارتش و سپاه - و چه در بسیج عظیم مردمی - بسیج مستضعفان - توانستند چهرهای را از ایران نشان بدهند كه دهها سال بود - شاید بشود گفت دویست سیصد سال بود - كه از ایران چنین چهرهای دیده نشده بود. اگر شما میبینید امروز ملت ما و جوانان ما با ظرفیت عظیم استعداد خود در میدانهای دانش و فناوری حضور دارند، بخش عمدهای از این مرهون دفاع مقدس است. آنجا بود كه ملت ایران آگاه شدند، دانستند كه چه ظرفیتی دارند، چه قدرتی دارند.
آن كسانی كه مدعی دموكراسی هستند، باید پاسخ بدهند كه دموكراسی حقیقی در مجموعهی حكومتهای آنها چقدر است. آیا این میل مردمی، این جاذبهی ایمانیای كه در دل ملت ایران موج میزند و آنها را به عنوان یك انجام وظیفه به پای صندوق رأی میكشاند، در آنجا كجاست؟ در كجای این دموكراسیها این را میشود دید؟ این شیوهی بدیع حكومت، هدیهی اسلام به ماست؛ در كنار این حقیقت، این را باید توجه كرد كه ظرفیت جمهوری اسلامی و نظامی كه بر این پایه استوار است، چه ظرفیت عظیمی است.
سی سال از عمر انقلاب میگذرد. در این مدت، سی بار تقریباً انتخابات انجام گرفته است. از مدیریتهای اجرائی كشور تا مسئولان تقنینی كشور، تا مدیران شهری كشور، مشمول این انتخابات شدهاند. اصل نظام اسلامی با رأی مردم، قانون اساسی با رأی مردم، مدیریتهای اساسی كشور با رأی مردم تعیین شدهاند. ظرفیت این نظام، نظامی كه برخاستهی از این حقیقت است، بسیار والا و فراتر از آن چیزی است كه دیگران از بیرون صحنه نگاه میكنند و تحلیل میكنند و دربارهی این نظام سخن میگویند. با قطع نظر از حرفهای مغرضانه، حتّی آنچه كه از روی غرض هم ادا نمیشود، غالباً ناشی از عدم فهم حقیقت جمهوری اسلامی است. این ظرفیت عظیم در نظام اسلامی وجود داشته است؛ در طول این سی سال كه گرایشهای مختلف، سلائق گوناگون سیاسی در درون این ظرفیت عظیم جایگزین شدند، انتقال قدرت با آرامش، با مهربانی، با احترام انجام گرفته است و قدرت اجرائی در طول این سی سال دست به دست شده است. سلائق مختلفی آمدند؛ بعضی از مدیریتها در بخشی از برهههای این سی سال زاویههائی با مبانی انقلاب داشتند؛ اما ظرفیت انقلاب توانست اینها را در درون خود قرار بدهد؛ آنها را در كورهی خود ذوب كند؛ هضم كند و انقلاب بر ظرفیت خود، بر تجربهی خود بیفزاید و با قدرت بیشتر راه خود را ادامه بدهد. آن كسانی كه میخواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند. انقلاب راه خود را، مسیر مستقیم خود را با قدرت روزافزون تا امروز ادامه داده است و همهی كسانی كه با انگیزههای مختلف در درون این نظام قرار گرفتهاند، خواسته یا ناخواسته، به توانائیهای این نظام كمك كردند. به این حقیقت بایستی با دقت نگاه كرد؛ این ظرفیت عظیم، ناشی از همین جمهوریت و اسلامیت است؛ از همین مردمسالاری دینی و اسلامی است؛ این است كه این ظرفیت عظیم را به وجود آورده است. و راز ماندگاری و مصونیت و آسیبناپذیری جمهوری اسلامی هم این است و این را جمهوری اسلامی در ذات خود دارد و انشاءاللَّه آن را همواره حفظ خواهد كرد.
امروز نظام سلطه در دنیا بنایش بر گرفتن و دادن نیست؛ بنایش بر گرفتنِ حداكثری و دادنِ حداقلی است؛ ثروت را میمكند، امكانات را میمكند، اختیارات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را در كشورها میمكند و در اختیار میگیرند و در مقابل، گاهی هیچ چیز نمیدهند، گاهی چیز مضری میدهند، گاهی هم یك چیزكی به آن كشورِ نقطهی مقابل میدهند. الان بافت سیاسی دنیا این است: سلطهگر و سلطهپذیر.
اگر بناست این بافت به هم بخورد و كشورها بتوانند به قدر ظرفیت ملتهایشان و استعداد ملتهایشان در روابط عالم جایگاهی داشته باشند، عمدهترین چیزی كه در این كار تأثیر دارد، علم است. بنابراین علم را باید جدی گرفت؛ باید پیش رفت.
ملت ما هدف روشنی دارد؛ هدف بزرگ ملی ما «استقلال ملی، عزت ملی و رفاه عمومی ملت» است. همهی اینها به بركت اسلام و ایمان اسلامی تحققیافتنی است. ما این را تجربه كردیم و دریافتیم. ملت ما ظرفیت بسیار زیادی برای پیمودن راههای دشوار به سوی آیندههای محبوب و مطلوب دارد. ظرفیت ملی ما، اگر به طور كامل و همهجانبه مورد استفاده قرار بگیرد، بدون تردید ملت ایران خواهد توانست به همهی امیدها و آرزوهای خود دست پیدا كند.
كشور ما ظرفیت اقتصادی بسیار زیادی دارد و میتوان برای بنای یك جامعهی برخوردار از رفاه، تلاش و كار كرد.
آنچه كه اساس مطلب برای ما ایرانیهاست - كه همیشه باید این را در مد نظر داشته باشیم - این است كه ملت ما و مجموعهی ما مردم ایران هدف بزرگی برای خودمان ترسیم كردیم و در طول دهههای پس از انقلاب، این هدف را دنبال كردیم. هرچه نگاه میكنیم، احساس میكنیم كه ما برای رسیدن به این دو هدف، تواناییهای لازم را داریم. این هدف بزرگ عبارت است از سربلندی ایران اسلامی، الگوشدن در میان ملتهای مسلمان، هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی. معنای این حرف این است كه ملت ما، هم از لحاظ مادی و هم از جنبههای معنوی ارتقاء پیدا كند؛ استقلال ملی داشته باشد؛ عزت ملی داشته باشد؛ توان و ظرفیت ملی داشته باشد؛ بتواند از همهی ظرفیتهای خود استفاده كند؛ از رفاه عمومی برخوردار باشد و عدالت عمومی و اجتماعی بر زندگی او حاكم باشد. این ملت در آن صورت میشود الگو برای همهی جوامع مسلمان و حتّی غیر مسلمان. ملت ایران میخواهد ملتی باشد آزاد، مرفه، باایمان، و كشوری داشته باشد آباد و پیشرفته؛ این هدف ملت ایران است.
در این هدف، اختلافی هم وجود ندارد؛ دعواهای جناحی و اختلافات سیاسی در اینجا همه برطرف میشود؛ این هدفِ مورد قبول همهی آحاد ملت ایران است. كشوری آباد داشته باشیم، ملتی آزاد و سربلند داشته باشیم، از ظرفیتهای ملیِ خودمان بخوبی استفاده كنیم، بتوانیم پیشرو باشیم، پرچم عدالت اجتماعی را در دست داشته باشیم، پرچم ایمان اسلامی را در پیشاپیش همهی ملتهای مسلمان به دوش بگیریم؛ این چیزی است كه همهی ملت ایران طالب و عاشق آن هستند. و میتوانیم به این هدف دست پیدا كنیم؛ هم شناخت ظرفیتهای ملی به ما این امید را میدهد، هم تجربهها این را تأیید میكند.
امروز در این گزارشها شنیدید؛ هم در گزارش صنعت الان گفتند، هم در گزارشهای آموزش و پرورش و آموزش عالی گزارش دادند و آقای استاندار هم مواردی را امشب مطرح كردند. امروز با قبل از انقلاب و زمان طاغوت، قابل مقایسه نیست. حجم و كیفیت كاری كه انجام گرفته، آن روز حتّی به ذهن ما هم خطور نمیكرد كه ممكن است این كارها بشود؛ اما شده است. ولی ظرفیت خیلی بیش از اینهاست. نشنیدید در مورد كویر چه گفتند؟ كویر یك نمونه است. استعدادهای انسانی، عنصر انسانی و ظرفیت انسانی، خیلی خیلی بالاست. هدف، باید همان چیزی باشد كه من بارها گفتهام. كشور باید در علم، در دانش و به تبع علم و دانش، در آنچه كه مترتب بر علم است، در رتبههای اول جهان قرار بگیرد.
نكتهی دوم برای مسؤولان این است كه در كار كشاورزی، همینطور كه اسم شما جهاد كشاورزی است، جهادی حركت كنید. ما از اول انقلاب، هر كار بزرگی كه توانستهایم انجام بدهیم، به بركت اعتماد به نفس و بلندپروازی و كار جهادی بوده است. جوانانِ جهاد سازندگی آن روزی كارهای بزرگ را در این كشور شروع كردند كه حتی آن كسانی كه جلوی چشمشان این كارهای بزرگ انجام میگرفت، باور نمیكردند كه جوان ایرانی قادر به این كارهاست. در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریكا میخریدند و سیلو را روسها برایشان میساختند؛ آنها سیلو را هم نمیتوانستند بسازند! باید روسها میآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سالهای اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهی آمدند و گفتند امام دستور دادهاند مردم گندم بكارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانهی چه كسی برویم، جز درِ خانهی همت و ابتكار خودمان؛ شروع كردند. افرادی میدیدند كه این سیلو بالا میرود - البته در روز اول، با ظرفیت كم - اما باور نمیكردند! و امروز كشور ما یكی از كشورهای مطرح از لحاظ سیلوسازی در دنیاست؛ به بركت همین جوانها. كار جهادی، این است. در هر بخشی از بخشهای گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی كه ما با روحیهی جهادی وارد شدیم، پیش رفتهایم. روحیهی جهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به این كه «ما میتوانیم»؛ و كارِ بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همهی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها. الان در همین بخش انرژی هستهیی كه این همه دنیای استكبار را سراسیمه كرده، اكثر كسانی كه در آنجا مشغول كار هستند، جوانهای تحصیلكردهاند؛ صدها جوانِ كمسال و تحصیلكرده، این چرخ را میچرخانند و این عزت را برای كشور پدید آوردهاند. در همهی بخشها همینطور است. به نیروهای بااستعداد، چه از جوانها باشند و چه از انسانهای با تجربه، اعتماد كنند. اعتماد به این افراد و توكل به خدای متعال و اخلاص نیت برای خدا، اساس كار است. جهاد كشاورزی باید در معنای حقیقی كلمه، برای مسائل كشاورزی كشور و دامداری و بقیهی كارهایی كه برعهدهی این وزارت است، جهادی عمل كند.
از تواناییها و ظرفیتهای موجود هم نباید غفلت كنیم. یكی از پایههای اقتدار ملی این است كه مسؤولان كشور و آحاد ملت اعتقاد داشته باشند میتوانند این راهها را طی كنند و این كارها را انجام دهند؛ خود را عاجز، بی دست و پا و در محیط بنبست احساس نكنند. این را باید به مردم بدهیم؛ این از جملهی وظایف ماست؛ این جزو كارهایی است كه دولت باید انجام دهد. موجبات اقتدار ملی جزو كارهایی است كه مربوط به حكومت است و دستگاههای حكومتی باید انجام دهند. البته توهم قدرت هم نداشته باشیم. آنچه را كه نمیتوانیم، با تخیل و توهم و خیالپردازی برای خودمان فرض نكنیم؛ غفلت از قدرت واقعی و حقیقی خودمان نداشته باشیم.
دورهی سختی برای یك كشور - چه سختی جنگ باشد، چه سختی اقتصادی باشد، چه فشارهای گوناگون سیاسی باشد - دورهی نشان دادن ظرفیتهاست؛ كه این ملت چقدر ظرفیت دارد، چقدر قابلیت اظهار وجود دارد، چقدر لیاقت بقا دارد. لذا بهترین آثار هنری هم كه انسان نگاه میكند، یا بخشهای زیبای بهترین آثار هنری، مربوط به همین دورههای این كشورهاست. شما به آثار داستانییی كه وجود دارد، اگر نگاه كنید، شیرینترین و هنرمندانهترین نوشتههای هنری و رمانهای بزرگ مربوط به بخشهایی است كه ملتی دارد كار بزرگی از این قبیل انجام میدهد. «جنگ و صلح» تولستوی مربوط به مقاومت عجیب مردم روسیه است در مقابل حملهی ناپلئون و حركت عظیمی كه مردم مسكو انجام دادند برای ناكام كردن ناپلئون. تولستوی كتابهای دیگری هم دارد، اما به نظر من این كتاب برجستگیاش به خاطر این است كه كاملاً بر محور روح دفاع مردم روسیه است. همینطور است بسیاری از كتابهای دیگری كه یا در مورد انقلاب شوروی نوشته شده، یا در مورد انقلاب كبیر فرانسه نوشته شده، یا در مورد جنگهای فرانسه و آلمان و دفاع مردم فرانسه نوشته شده؛ مثل بعضی از كتابهای امیل زولا. مهمترین آثار رمانی مربوط به دوران حساس یك ملت است، كه در آنوقت این ملت توانسته ظرفیت خودش را نشان دهد. شاید نقاشیها هم همینطور باشد. البته بنده در نقاشی به عنوان یك بیننده هم حتّی سررشتهی خوبی ندارم؛ اما گمان میكنم تا آنحدی كه شنیدم، زیباترین یا بخشی از زیباترین نقاشیهای بزرگ دنیا مربوط به صحنههای جنگ است؛ مثلاً صحنهی جنگ «واترلو» و صحنههای گوناگون دیگر.
برای حوزهی هنر كشور، یكی از مهمترین جلوهگاهها، دورهی جنگ تحمیلیِ بر ما و دورهی دفاع مقدس بوده و هنوز هم هست؛ باید از این استفاده كرد.
از زمان شروع جنگ تا الان - این بیستوچهار پنج سال - ما از زمین به آسمان رفتهایم. ما را تهدید میكنند به تحریم اقتصادی و محاصرهی اقتصادی! ما در همین دورهی محاصرهی اقتصادی بوده كه اینهمه امكانات را بهدست آوردیم. در سختترین دورههای محاصرهی اقتصادی جوانهای ما توانستند سلاحهایی را بسازند كه در همهی دنیا آن سلاحها را غیر از امریكاییها و یكی دو دولتِ عزیزكردهی امریكا هیچكس نداشت. همین موشك ضدتانك «تاو» را جوانهای ما در چه شرایطی ساختند؟ همهی درها رویشان بسته بود، اما ساختند. همین پیشرفتهای علمییی كه امروز شما ملاحظه میكنید دارد بروز میكند، بنده از سالهای متمادی میگفتم جوانهای ما دارند كارهای بزرگی میكنند، كه الان یكی پس از دیگری در بخشهای مختلف دارد بروز میكند. البته موضوع انرژی هستهییاش بهخاطر حساسیت دنیا روی آن، برجسته و شاخص شده؛ والّا در ردیف این كار، كارهای دیگری كه در بخشهای گوناگون انجام گرفته، واقعاً اهمیتش كمتر از این كار نیست؛ منتها جنبهی نظامی و دفاعی ندارد. اینها همه در شرایط محاصرهی اقتصادی بوده، در شرایط فشار سیاسی و اقتصادی بوده، در شرایط بدحسابی و سختگیری دولتهایی كه حتّی با ما رابطهی اقتصادی هم داشتند، لیكن بدجنسی و ناخنخشكی و بدحسابی میكردند، بوده؛ ولی ما توانستیم. این، ظرفیت خیلی بزرگی برای یك ملت است كه میتواند. این ظرفیت را جوانهای ما باید بشناسند.
نكتهی دوم كه اشاره كردیم، این است كه همهی مصایب دنیا میتواند نردبانی باشد برای پیشرفت یك انسان و یك ملت. در دوران جنگ و دفاع مقدس، اطراف این كشور را بستند؛ راههای علم و معرفت و فناوری و محصولات مورد نیاز را بر روی ما بستند؛ گلولهی معمولی و سلاح معمولی به ما ندادند؛ اما ملت ما از این تنگنا و سختیِ بزرگ برای پیشبرد خود استفاده كرد. امروز دنیا در واهمهی سلاح اتمی ملت ایران است. ما دنبال سلاح اتمی نیستیم؛ اما ظرفیت و قابلیت ملت ایران به آنجا رسیده است كه دنیای مدرن و دنیای دارندهی سلاحهای مخرب و وحشتناك و دارندهی سلاح اتمی، از ملت ایران، از جوانان ایران و از دانشمندان ایران در واهمه است؛ این خیلی پیشرفت است؛ این پیشرفت را چگونه و از كجا بهدست آوردیم؟ ملت ایران توانست از آن تنگناها و سختیها و مصیبتها به عنوان نردبانی استفاده كند و خودش را بالا بكشد، و كشاند.
ملت ایران آزمایش بزرگ انتخابات را هم در پیش دارد. ایران ظرفیت های بزرگی دارد؛ بیش از هفتاد میلیون جمعیت، با این همه امكانات، با این همه استعداد، با این همه زمینه ی كار؛ كه در هر بخشی وقتی یك مدیر خوب وجود دارد، انسان می بیند چقدر كار در آن جا به وجود می آید و چقدر گشایش برای مردم پیدا می شود. در هر بخشی كه یك مدیر دلسوز، كارآمد، مؤمن و انقلابی سر كار است، انسان آثار و بركات آن را مشاهده می كند. سرتاسر كشور ما این طور است. ما ملت بزرگی هستیم؛ كشور بابركتی هستیم؛ خداوند امكانات خوبی داده؛ با این امكانات، از اول انقلاب تا امروز كارهای بسیار بزرگی هم شده است؛ ولی ما هنوز در شروع كار هستیم؛ چون كارهای بزرگ، زمانبر است.
من در چند ماهِ قبل از این، به مسؤولان بلندپایه این بخش از دولت گفتم آن مجموعهای كه برای ایجاد اشتغال در كشور كار میكند، باید مثل اتاق جنگِ دوران دفاع مقدّس كه شب و روز نمیشناخت، كار كند. در دوران جنگ و دفاع مقدّس برای آن مجموعههایی كه مشغول طرّاحی جنگ بودند، شب و روز، تعطیل و غیر تعطیل، اوّلِ هفته و آخرِ هفته معنا نداشت؛ مرتّب مشغول كار بودند. امروز باید برای ایجاد اشتغال به همان نحو تلاش شود. جوان ما باید بتواند از نیرویش، برای اداره زندگی خود و پیشرفت كشور به معنای حقیقی استفاده كند؛ كشور هم این ظرفیت را دارد. خوشبختانه مسؤولان - تا آنجایی كه من دیدهام و میشناسم - به این امر معتقد و علاقهمندند و باید همّت كنند.
من بارها این نكته را به دوستان گفتهام، به شما هم عرض میكنم: حجم مقابله و دشمنیِ دشمنان با ما، بسیار بالاست؛ اما قدرت و توانِ مقابله و مبارزه ما - چه مبارزه تهاجمی ما با دشمن و چه مبارزه دفاعی ما - نیز بسیار بالاست. اگر ما به مبارزه با تهاجم دشمن تصمیم داشته باشیم - بر این معنا تصمیم بگیریم و به خدای متعال اتّكال و از ظرفیت خودمان استفاده كنیم - توان دشمن بسیار كمتر از توان ماست.
امروز رسالت اول دانشگاهیان، حفظ این جهتگیری و تلاش برای شكوفا شدن استعداد علمی و فكری نسل جوانِ بالندهی كشور است. نظام اسلامی نشان داده است كه ملت ایران، دارای ظرفیت عظیمی برای پیشرفت در همهی عرصههای زندگی است. گام بلند انقلاب، در این راه طولانی، قطع وابستگی و تبعیت است. محیط علمی باید در عین آنكه بالاترین بهرهی ممكن را از دانش پیشرفتهی جهان میبرد، متكی به خود و مبتكر و خلاق و كاوشگر باشد. نظام سلطهی جهانی همیشه كوشیده است كه بوسیلهی عوامل تبلیغی خود، احساس حقارت و ناتوانی و نیاز را در ملتهایی كه از قافلهی علم و فناوری عقب ماندهاند، تقویت كند و آنان را همیشه نیازمند خود نگاهدارد.
كشور ایران با ظرفیت انسانی و طبیعی موجود قادر است حتی بدون ایجاد تغییرات عمده در بافتها و كیفیتهای اداری و تشكیلاتی خود، تا ده برابر آنچه كه امروز تصور میشود، پیشرفت كند و در عین حال موازین و اصول خود را در حراست از ارزشهای حقیقی نظام اسلامی مراعات نماید.
تا آن جا كه میتوانید به نیروهای داخلی تكیه كنید. البته میدانم این توصیه مورد توجّه شماست، چون تا حدود زیادی عمل هم شده است؛ لیكن میخواهم روی آن تأكید بیشتری كنم. استعداد در داخل كشور ما برجسته و بیش از حدّ معمول و متوسّط است. مكرّر گفتهام كه متوسط استعداد در ایران بالاتر از متوسّطِ استعداد در كلّ جهان است. پیشرفتهایی كه در المپیادهای ریاضی و فیزیك و شیمی و ... به دست آوردیم، نشان داد ما جوانانی داریم كه از استعدادهای بالایی برخوردارند. كسانی كه در این مسابقات، مقامات بالا به دست آوردند، افراد استثنایی نبودند؛ بلكه فرزندان این مملكتند. یقیناً از قبیل این افراد هزارها و صدها هزار در این مملكت وجود دارند. اینها را به آموزش، پرورش، توسعه علم و تحقیق تربیت كنید. به كار فرهنگی به معنای واقعی كلمه اهتمام ورزید. وقتی كه اینها رشد پیدا كردند، میتوانند كشور و بلكه دنیا را با دستهای خودشان اداره كنند. تكیه بر توان و امكانات داخلی نیز از همین مقوله است. تا آن جا كه بتوانیم باید كشور را از مسأله نفت جدا كنیم كه البته این هم محسوس است. آن طور كه من در آمارها دیدم، به نظرم رشد صادرات غیر نفتی ما در سال هفتاد و سه از رشدی حدود بیست درصد برخوردار بوده است كه رشد خیلی بالایی است. در همین جهت پیش بروید و كاری كنید كه ما بتوانیم از تنوّع در تولید اقتصادی و صادرات و استفاده داخلی كشور برخوردار باشیم و انشاءاللَّه از همه ظرفیتهای كشور استفاده كنیم.
شما امروز كدام كشور را در دنیا سراغ دارید (بروید سراغ قویترین كشورها) كه اگر همه دنیا علیه او، با یكدیگر همدست شوند، بتواند سرِ پای خود بایستد و دچار تزلزل نشود؟ بروید این كشورهای قوی دنیا را یكی پس از دیگری ببینید. آیا چنین ظرفیتی در این كشورها هست؟ چه كسی میتوانست آنطور بایستد، جز آن كه دل او به خدای بزرگ و وعده نصرت الهی - به معنای حقیقی كلمه - باور داشت؟ «ولینصرنّ اللَّه من ینصره.» اینكه دیگر قابل تأویل نیست؛ و واقعیت جامعه ما و حوادث تاریخ ما هم این را ثابت كرد. و شما آن جوانان هستید. قدر خودتان را، یعنی قدر آن گوهر گرانقدری را كه در وجودتان است، بدانید. تمام مشكلات بزرگ دنیای اسلام، میتواند با آن امانت الهی كه در دلها و وجود شماست، حل شود. اینكه میبینید دنیای اسلام، بعد از چهل و پنج سال ضربه خوردن و خسارت كشیدن و قربانی دادن، ناگهان به وسیله عدّهای عناصر ضعیف، حقیر و نالایق كه ایمان به خدا در قلب آنها نیست و آن روح اسلامی به كلّی با آنها بیگانه است، با یك خیانت فضیح از بین میرود و دشمنانْ توطئه خودشان را نسبت به قضیه فلسطین كامل میكنند، به این سبب است كه این گوهر گرانبهایی كه در اینجا، به فضل الهی به وفور وجود دارد، متأسفانه در آنجاها كه باید باشد، كم است. بعضی جاها هم كه اصلاً نیست!
شما ببینید، همین حالا كشورهای بزرگی كه در جنگ با عراق با یكدیگر متحد شدهاند، در داخل كشورهای خودشان، دم از نابسامانی اقتصادی ناشی از جنگ میزنند! چند هفته بیشتر نیست كه جنگشان شروع شده است - آن هم با آنهمه ثروت و قدرت و امكانات - اما هشت سال جنگ را بر این ملت تحمیل كردند؛ درعینحال، وضعیت و امكانات و ظرفیتهای وسیع این كشور و این ملت، توانست او را حفظ كند و پیش ببرد و امروز بحمداللَّه در جادهی سازندگی و نوسازی كشور حركت میكند.
كشور ما یكی از نادرترین كشورها در زمینههای عمران و آبادانی است. ما اگر دو برابر امروز هم جمعیت داشته باشیم، باز هم میتوانیم بدون كمترین نیازی به كشورهای دیگر، خود را به بهترین وجه اداره كنیم. این ظرفیت خوب، هم در خاك بابركت ما، و هم در استعدادهای انسانی ممتاز كشور، و هم در دستورات و روش و قانون اساسی، و هم در مسؤولان ما وجود دارد.