حمایت از تولید ملی -
تعداد فیش :
177 ،
تعداد مقاله :
0
1403/01/01
1402/06/08
1402/06/08
1402/02/09
1401/06/08
1401/02/19
1401/01/01
1401/01/01
1400/12/29
1400/11/10
1400/11/10
1400/06/27
1400/05/01
1400/05/01
1400/03/14
1400/03/06
1400/02/12
1400/02/12
1400/01/01
1399/12/30
1399/12/30
1399/09/04
1399/06/02
1399/04/22
1399/04/07
1399/02/17
1399/01/03
1398/08/28
1398/08/28
1398/08/12
1398/08/12
1398/07/10
1398/05/30
1398/03/14
1398/03/08
1398/02/24
1398/02/24
1398/02/24
1398/01/01
1398/01/01
1398/01/01
1398/01/01
1397/11/22
1397/10/19
1397/09/21
1397/06/07
1397/05/22
1397/03/25
1397/03/02
1397/02/10
1397/01/01
1397/01/01
1396/12/29
1396/12/29
1396/10/19
1396/07/26
1396/05/12
1396/03/22
1396/03/22
1396/03/22
1396/03/14
1396/02/10
1396/02/10
1396/01/21
1396/01/21
1396/01/01
1396/01/01
1396/01/01
1396/01/01
1395/12/30
1395/11/27
1395/07/28
1395/05/11
1395/03/16
1395/02/08
1395/01/24
1395/01/01
1395/01/01
1395/01/01
1395/01/01
1395/01/01
1394/11/19
1394/11/19
1394/06/04
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/02/09
1394/01/01
1393/11/29
1393/11/29
1393/11/29
1393/10/17
1393/06/29
1393/04/16
1393/02/10
1393/01/01
1393/01/01
1392/12/20
1392/12/20
1392/11/29
1392/06/26
1392/06/06
1391/12/30
1391/11/24
1391/07/22
1391/07/19
1391/06/02
1391/02/17
1391/02/10
1391/02/10
1391/01/15
1391/01/15
1391/01/15
1391/01/15
1391/01/01
1391/01/01
1390/07/20
1390/07/13
1390/05/26
1390/04/28
1390/02/07
1390/01/08
1389/11/29
1389/11/29
1389/06/16
1389/06/16
1389/05/27
1389/02/08
1389/01/09
1389/01/01
1388/11/30
1388/02/09
1388/01/01
1387/02/04
1387/01/01
1385/03/29
1385/01/01
1384/02/18
1384/02/11
1383/12/05
1383/06/04
1382/10/14
1382/08/12
1382/06/05
1382/05/15
1380/10/12
1380/04/10
1380/04/10
1380/04/10
1378/07/09
1378/02/30
1377/02/09
1377/01/01
1376/02/10
1375/12/18
1375/06/27
1374/06/08
1374/06/08
1374/02/13
1373/06/09
1372/08/18
1370/09/12
1369/03/14
1369/03/10
1368/09/01
1368/04/05
1368/04/05
1368/04/05
1368/03/26
1368/03/18
بنده با مطالعهی نظرات کارشناسان این مسئله به این نتیجه میرسم که یک کلید اساسی برای حلّ مشکلات اقتصادی کشور عبارت است از مسئلهی تولید؛ تولید داخلی، تولید ملّی، برای همین هم هست که در این چند سال گذشته بر روی تولید ما تکیه کردیم. اگر رشد تولید و حرکت رو به جلو در تولید ملّی به نحو مطلوب انجام بگیرد، بسیاری از مشکلات مهمّ اقتصادی مثل مسئلهی تورّم، مسئلهی اشتغال و مسئلهی ارزش پول ملّی، این مسائل اساسی اقتصاد به نحو خوبی به سمت حل پیش خواهد رفت. مسئلهی تولید بنابراین مسئلهی مهمّی است و به همین جهت امسال هم روی مسئلهی تولید تکیه میکنم و توقّع دارم، انتظار دارم که انشاءالله یک جهشی در کار تولید اتّفاق بیفتد امسال، و بِجد اعتقاد دارم که این جهش بدون مشارکت مردم و بدون حضور مردم اتّفاق نخواهد افتاد. اگر ما بخواهیم جهش تولید داشته باشیم، بایستی اقتصاد را مردمی کنیم، باید پای مردم را به عرصهی تولید به نحو محسوسی باز کنیم، موانع حضور مردم را برطرف کنیم. در بخش مردمی ظرفیّتهای بزرگی وجود دارد... این ظرفیّتها بایستی فعّال بشود، باید از آنها به نفع کشور و به نفع مردم استفاده بشود. لذا من به این مناسبت شعار امسال را این قرار دادم: «جهش تولید با مشارکت مردم» این شعار امسال است. امیدواریم انشاءالله این شعار به بهترین وجهی تحقّق پیدا کند. برنامهریزان کشور برنامهریزی کنند، صاحبنظران همکاری فکری کنند و فعّالان اقتصادی به نحو عملی در این کار انشاءالله مشارکت کنند.
ما مکرّر گفتهایم که اولویّت اصلی کشور عبارت است از اقتصاد و فرهنگ؛ این دو اولویّتهای اصلیاند. در مورد اقتصاد هم، امسال ما شعاری که مطرح کردیم دو بخش داشت: یکی مهار تورّم، یکی رشد تولید. در مورد مهار تورّم هم بنده در صحبت و سخنرانی اوّل سال گفتم که مهار تورّم هم با رشد تولید حاصل میشود؛ یعنی مهمترین کاری که برای مهار تورّم میشود انجام داد این است که ما تولید کشور را بتوانیم بالا ببریم و افزایش بدهیم. پس تولید شد محور. اگر محور تولید است و باید رشد پیدا کند، باید ببینیم چگونه میتوان تولید را رشد داد. دو نکته اینجا وجود دارد: یکی اینکه ما حمایت کنیم، دوّم اینکه موانعِ سرِ راه را برداریم. حمایت یعنی چه؟ یعنی اوّلاً حمایت قانونی؛ مقرّرات جوری باشد که تولید برای تولیدکننده، هم آسان بشود، هم باصرفه بشود. بعد، حمایتهای مالی، در آن مقداری که به عهدهی دستگاههای دولتی است؛ تأمین منابع ارزی و ریالی در آن حدّی که جزو وظایف است. و همچنین حمایتهای فرهنگی از تولید داخلی. حمایت فرهنگی از تولید داخلی یعنی اینکه ما به مردم تفهیم کنیم که محصول داخلی باید مصرف بشود؛ یعنی آنجایی که محصول داخلی وجود دارد باید مردم به سمت محصول داخلی بروند؛ این مهمترین حمایت فرهنگی از تولید است. البتّه مکمّل این حمایتها مراقبت از عدم انحراف است؛ ما دورههایی داشتیم که منابع ارزی و ریالی در اختیار کسانی برای تولید قرار گرفته و برای تولید مصرف نشده! بحثِ یک ذرّه و دو ذرّه هم نیست، مبالغ هم مبالغ بسیار کلانی بوده؛ اینجا تقلّب شده؛ باید مراقبت کنیم که این اتّفاق و امثال این اتّفاقات نیفتد. کسانی هستند که با مسائل اقتصاد بلدند خوب بازی کنند؛ یعنی واقعاً آدم نگاه میکند میبیند کسی [هست که] از آن مسئول ارشد ما در این بخش، اطّلاع و آگاهیاش به پیچوخمها بیشتر است؛ پیچوخمها را میشناسد، گریزگاهها را میشناسند و میرود عمل میکند و سودهای کلانِ نامشروع میبرد؛ سودِ مشروع هیچ اشکالی ندارد، سودِ کلانِ نامشروع [اشکال دارد]. اینها را باید مراقبت کرد؛ اینکه میگوییم تولید کمک بشود و حمایت بشود، مکمّلش این است که مراقب باشیم از این طرف هم دچار انحراف نشویم.
حمایت فرهنگی از تولید داخلی یعنی اینکه ما به مردم تفهیم کنیم که محصول داخلی باید مصرف بشود؛ یعنی آنجایی که محصول داخلی وجود دارد باید مردم به سمت محصول داخلی بروند؛ این مهمترین حمایت فرهنگی از تولید است. البتّه مکمّل این حمایتها مراقبت از عدم انحراف است؛ ما دورههایی داشتیم که منابع ارزی و ریالی در اختیار کسانی برای تولید قرار گرفته و برای تولید مصرف نشده! بحثِ یک ذرّه و دو ذرّه هم نیست، مبالغ هم مبالغ بسیار کلانی بوده؛ اینجا تقلّب شده؛ باید مراقبت کنیم که این اتّفاق و امثال این اتّفاقات نیفتد.
تولید، ستون فقرات کشور است؛ یعنی ستون فقرات اقتصاد کشور «تولید» است؛ ستون فقرات تولید هم کارگر است. ما نباید بگذاریم کارگر، [یعنی] این ستون فقرات، تضعیف بشود. ما امسال [در شعار سال] گفتیم: رشد تولید. خب رشد تولید چه جوری به وجود میآید؟ بخش مهمّی از رشد تولید مربوط به کارگرها است؛ [اگر] با دل گرم، با علاقهمندی دنبال کار باشند، اینجور میشود. خب این نکته را بنابراین توجّه کنند؛ هم مسئولین محترم، هم کسانی که اهل سرمایهگذاری و ایجاد کار و ایجاد کارگاه و مانند اینها هستند، توجّه بکنند که برای رشد تولید، برای بهبود وضع، باید ارتقاء زندگی کارگر را یک اصل مهم به حساب بیاورند.
یک مسئلهی دیگر، مسئلهی تولید است که آقایان هم اشاره کردید، بنده هم سالها است اشاره میکنم. عمدهترین سرفصل اقتصادی ما برای پیشرفت اقتصاد مسئلهی تولید است. یعنی حقیقتاً بهبود معیشت مردم، مسئلهی اشتغال، مسئلهی قدرت خرید، مسائل گوناگون دیگر اقتصادی، وابستهی به تولید داخلی است که باید به آن خیلی اهمّیّت داد. واقعاً با هر چیزی که تولید را تضعیف میکند باید مقابله کنید. با هر چیزی که تولید داخلی را به زانو درمیآورد و شکست میدهد، باید با جدّیّت مقابله کرد؛ قاطعانه بایستی مبارزه کنید؛ چه در صنعت، چه در کشاورزی.
بحث امنیّت شغلی که میشود، بیشترین مطلبی که غالباً مطرح میشود به عنوان ناامنی شغلی، همین قراردادهای موقّت و مانند این حرفها است؛ قراردادهایی که بین کارگر و کارفرما بسته میشود و مایهی این است که امنیّت پایدار شغلی وجود نداشته باشد؛ این [مطلب] گفته میشود و درست هم هست. یکی از مسائلی که باید اصلاح بشود و درست بشود و یک قانون عادلانهای اینجا به وجود بیاید [همین است]. قانون عادلانه یعنی اینکه هم کارگر خیالش آسوده باشد، هم کارفرما و کارآفرین بتواند انضباط را در محیط کار تأمین کند؛ یعنی این جور هم نباشد که جوری رفتار بشود که بکلّی بیانضباطی حاکم بشود؛ نه، باید هر دو طرف بتوانند بهره ببرند. لکن من میخواهم این را عرض بکنم که ناامنی شغلی فقط ناشی از این مسئلهی قراردادهای موقّت نیست؛ عوامل دیگری هم وجود دارد که حالا من نمیخواهم بشمرم؛ من [فقط] روی یک عامل بخصوص میخواهم تکیه کنم و آن این است که «تولید ملّی» وقتی که ضربه بخورد، کار و اشتغال کارگر هم ضربه خواهد خورد؛ این حتمی است. تولید ملّی؛ اینکه ما این همه روی تولید ملّی، تولید داخلی، محصول داخلی تکیه میکنیم، برای این است.
[مثلاً دربارهی] واردات و واردات بیرویّه؛ ببینید ما الان دهها میلیارد واردات داریم؛ خیلی از این واردات هم لازم است، یعنی یا موادّ اوّلیّه است یا وسایل، کارخانجات، ابزارهای یدکی و امثال اینها است؛ هیچ ایرادی به اینها نیست، با مطلق واردات کسی مخالف نیست؛ ما با واردات بیرویّه مخالفیم، و نیز با قاچاق؛ حالا قاچاق یک بحث دیگر و مستقلّی است. واردات بیرویّه یعنی چه؟ یعنی اینکه جنسی که در داخل تولید میشود، کیفیّتش هم خوب است، مشابه این جنس را ما وارد کنیم؛ این خنجری است به قلب تولید کشور؛ حرف ما این است. اینکه بنده اصرار میکنم برای جلوگیری از واردات بیرویّه، [به خاطر] این است… شما وقتی میروید خرید و جنس خارجی را ترجیح میدهید بر جنس داخلی، معنایش این است که دارید به نفع یک کارگر خارجی ضربه به یک کارگر داخلی میزنید. لذاست که من اصرار میکنم و تأکید میکنم بر اینکه ما بایستی از واردات بیرویّه قطعاً جلوگیری کنیم؛ این مربوط به مسئولین است و آنچه هم مربوط به مردم است، این است که بروند دنبال جنس تولید داخل، محصول داخل؛ یعنی مقیّد باشند. در اقتصاد هم مسئلهی عمده عبارت است از تولید ملّی که اجمالاً عرض کردیم و من در این سه چهار سال اخیر در شعار سال مسئلهی تولید را تکرار کردم و البتّه دولتها و مسئولین به قدر توان خودشان، به قدر همّت خودشان، با توجّه به شرایط بینالمللی کارهایی انجام دادند؛ آن مقداری که توانستند کارهایی انجام دادهاند، تلاشهایی کردهاند ولیکن به نظر من امروز مسئلهی اصلی ما، مسئلهی اصلی مسئولین اجرائی کشور و کسانی که به نحوی در این مسائل، در ادارهی کشور دخالت دارند، عبارت است از اقتصاد. خب، رویکردهای جدیدی هم انسان مشاهده میکند که انسان را دلگرم میکند؛ یعنی اگر انشاءالله این رویکردهای مردمی و حضور مردمی به نحو مناسبی ادامه پیدا بکند، این دلگرمکننده است و نشانههایی برای امید بیشتری در انسان به وجود میآورد.
رسیدن و دست یافتن به پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حلّ مشکل فقر در کشور ــ که ما مشکل فقر و استضعاف مالی را در کشور بخواهیم حل کنیم ــ فقط از مسیر تقویت «تولید» میگذرد؛ اگر ما تولید را تقویت کردیم که تقویت آن هم به همین دانشبنیان بودن است، این مقصود بزرگ انشاءالله حاصل خواهد شد.
در این چند ساله بنده برای شعار سال «تولید» را عمدتاً محور قرار دادم با یک قیدی، با یک خصوصیتی. علت هم این است که تولید کلید حل مشکلات اقتصادی کشور است. تولید ملّی در واقع راه اصلی عبور از سختیها و دشواریهای اقتصادی برای کشور است. یعنی مهمترین مسائل اقتصادی کشور را مسئلهی تولید، رواج تولید ملّی و رونق تولید ملّی، حل میکند. طبیعت تولید این است. این است که ما روی تولید تکیه کردیم؛ یعنی رشد اقتصادی را افزایش میدهد، اشتغال ایجاد میکند، تورّم را کاهش میدهد، درآمد سرانه را افزایش میدهد، رفاه عمومی ایجاد میکند. علاوه بر این دارای تأثیرات روانی است؛ اعتماد به نفس ملّی را بالا میبرد، احساس عزتمندی را در ملّت به وجود میآورد. تولید، یک چنین اکسیری است. یک چنین حادثهی مهمّی است تولید ملّی، اگر انشاءالله به بهترین وجهی پیش برود. لذا ما در این چند سال روی مسئلهی تولید تکیه کردیم. بیتأثیر هم نبود، بحمدالله تأثیرات خوبی هم داشت. امسال هم من تولید را میخواهم مطرح کنم. منتها یک لایهی جدید، یک چهرهی جدید از تولید را میخواهم مطرح کنم و آن عبارت است از تولیدی که دارای دو خصوصیت باشد: یکی اینکه اشتغالآفرین باشد، یکی اینکه دانشبنیان باشد. تولید دانشبنیان، متّکی به دانش، دانش جدید و پیشرفتهای علمی، و تولیدی که اشتغالآفرین باشد. البته همهی تولیدها اشتغالآفرین است منتها بعضی از تولیدها با اینکه سرمایهگذاریاش انبوه است، اشتغالآفرینیاش آنچنان نیست، لکن بعضی نه، اشتغالآفرین است که حالا من انشاءالله توضیح اینها را در سخنرانی فردا تا حدودی عرض خواهم کرد. اگر چنانچه ما تولید دانشبنیان را معیار قرار بدهیم و به دنبال تولیدی برویم که دانشبنیان باشد با خصوصیاتی که عرض خواهم کرد انشاءالله در سخنرانی روز اول سال، به نظرم میرسد که ما در همهی این هدفهای اقتصادیمان یک تکان خوب، یک حرکت رو به جلوی محسوسی انشاءالله خواهیم داشت. مسئلهی اشتغالآفرینی هم همین جور. بنابراین امسال ما شعارمان عبارت شد از این: «تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین».
اگر شما ملاحظه میکنید که از تولیدات داخلی حمایت میشود -حالا چه حمایت عملی [مثل] این حمایتهای تعرفهای و تسهیلات بانکی و امثال اینها، و چه حمایتهای تبلیغاتی، [مانند] تأکیدی که بنده کردم و بعضی مسئولین کردند روی مسئلهی حمایت از تولید داخلی که اثر هم دارد و داشته- این باید به ارتقای کیفیّت و همچنین ارتقای فنّاوری منتهی بشود. مسئلهی فنّاوری هم بسیار مهم است، لکن حالا فعلاً من تکیهام روی مسئلهی کیفیّت است که باید به ارتقای کیفیّت محصولات منجر بشود.
ما در برخی از محصولات داخلی متأسّفانه شاهد این هستیم که به کیفیّت توجّه نمیشود؛ این خیلی بد است. این همه حمایت در این طول این سالها از صنعت خودرو در کشور شده، [امّا] کیفیّت خودرو خوب نیست، مردم ناراضیاند، درست هم میگویند، حق با مردم است؛ یعنی اعتراض مردم بهجا است. این صنعت نتوانسته رضایت مشتری را جلب کند؛ باید شما بتوانید رضایت مشتری را جلب کنید. لذا مسئلهی کیفیّت در درجهی اوّل است. حالا اگر از این فضای حمایتی، هم برای ارتقای کیفیّت استفاده نشود و هم سوءاستفاده بشود برای بالا بردن قیمت، این هم یک مشکل دیگر است؛ قیمت را بالا ببرند، کیفیّت بالا نرود و ارتقا پیدا نکند امّا این حمایت دولتی و تبلیغاتی و بانکی و غیره و جلوگیری از مثلاً رقابتهای خارجی موجب بشود که قیمت بالا برود؛ این خیلی چیز بدی است. حالا من گلایه میکنم از دوستانی که مسئولان کالاهای خانگی و لوازم خانگی هستند؛ ما از اینها حمایت کردیم و اسم آوردیم؛ شنیدم بعضی از اقلام دو برابر ارتقای قیمت پیدا کرده؛ چرا؟ این جور نبایستی با حمایتها برخورد بشود. خب اگر این جور ما کیفیّت را بالا نبریم، چطور انتظار داریم که بازارهای خارجی را فتح کنیم؟ کیفیّت خیلی مؤثّر است؛ این یک نکته. در باب بهبود فضای کسب و کار، حذف مقرّرات غیر ضرور و مزاحم، آسانسازی دریافت مجوّز -مجوّزهای اشتغال- ایجاد پنجرهی واحد برای اخذ مجوّز -که حالا یک مقداری، تا یک حدودی اینها انجام گرفته لکن آن جور که باید و شاید انجام نشده- یا ثبات قوانین، قابل پیشبینی کردن اقتصاد -جوری بشود که فعّال اقتصادی بتواند محاسبه کند، بتواند پیشبینی کند- امنیّت سرمایهگذاری، تأکید بر سیاستهای تشویقی برای فعّالیّتهای مولّد، تأکید مکرّر بر دانشبنیان کردن زنجیرهی تولید در کشور، مبارزه با فساد، حمایت از صنایع داخلی، جلوگیری قاطع از قاچاق که این یکی از آن کارهای لازم است که من به مسئولین تأکید میکنم، جدّی بگیرید این قضیّه را؛ جدّی بگیرید؛ مبارزهی با قاچاق باید کاملاً قاطع و بیرحمانه باشد. ملاحظه کنید که حالا این جنس فلان است، بیاوریم استفاده کنیم؛ نه، من گفتم جنس لوکس واردشده را که [به صورت] قاچاق وارد کرده، بیندازید زیر دستگاه خُردکننده، خُردش کنید! وَالّا اگر چنانچه آن را به صورت دیگری وارد بازار کردید، همان میشود؛ صنعت داخلی لطمه میخورد؛ و از این قبیل. ایجاد بازارهای بینالمللی جدید برای تولیدات خودمان، و بحث کسر بودجه، انضباط مالی دولت؛ این حرفهایی که همیشه تکرار کردهایم. خب برخی از این توصیهها مورد عمل قرار گرفته و نتایجی هم داشته، بعضی هم نه، مورد توجّه قرار نگرفته. بحث [کاهش] مقرّرات و مانند اینها واقعاً مورد توجّه قرار نگرفته.
از تولیدکنندگان تجهیزات ورزشی در داخل کشور حمایت کنید. من شنیدم که امسال از لباس ورزشیای که محصول تولیدی کشورمان بود، چندین کشور استفاده کردند؛ این نشان ایرانی در دنیا درخشید؛ خب در واقع توانستند با این کار، انحصار کلیشهایِ بعضی از نشانهای بینالمللی را بشکنند؛ این خیلی باارزش است؛ این را حمایت بکنید؛ هم از این تولیدی حمایت بشود، هم بقیّهی ابزارهای ورزشی در داخل تولید بشود و همان طور که اینجا در مورد لباس توانستید این برتری را به دست بیاورید، در مورد بقیّهی ابزارهای ورزشی هم احتمالاً [موفّق] خواهید بود.
اختلالی در برخی از موارد در مسئلهی تقسیم واکسن بین مردم به وجود آمد که البتّه عمدتاً ناشی از بدقولی کسانی بود که قول داده بودند واکسن را به ما بفروشند و بدقولی کردند. خب این یک بار دیگر به ملّت ایران و مسئولین کشور یادآوری میکند که ما بایستی در همهی مسائل بتوانیم روی پای خودمان بِایستیم و تکیهی به دیگران مشکلاتی به وجود میآورد، کما اینکه در این قضیّه هم مشکلاتی به وجود آورد. البتّه چارهای نداشتیم و در کنار تولید داخلی ناچار بودهایم و هستیم که از تولیدات کشورهای دیگر هم تا آن حدّی که قابل اطمینان است استفاده کنیم و استفاده خواهیم کرد؛ لکن تلاش را باید گذاشت روی تولید داخل و مردم نبایستی منتظر و معطّل بمانند.
... ما اگر چنانچه این سختی را (فاصلهگذاری اجتماعی) تحمّل کنیم -مردم مجموعاً- و یک برههای به طور کامل این زحمات را به خودمان تحمیل کنیم، خب ریشهی این بیماری (کرونا) کَنده میشود یا لااقل شیوعش متوقّف خواهد شد؛ خب این بهتر است یا اینکه همین طور هم تلفات جانی، هم خسارات مالی، تعطیلها و امثال اینها ادامه پیدا کند؟ بایستی بالاخره برخورد کرد با این مسئله؛ هم مسئولین که با جدّیّت باید مشغول باشند، هم مردم که بایستی با دقّت انشاءالله این قضیّه را دنبال بکنند و دستگاههای دولتی هم بِجِد از تولید داخلی حمایت کنند، یعنی حالا همین [واکسن] برکت را یا آنچه مربوط به بقیّهی مراکز است مثل انستیتو پاستور و مرکز رازی و امثال اینها، اینها را بایستی حتماً پشتیبانی کرد و دنبال بشود که بتوانند کار را به بهترین وجهی انجام بدهند. اختلالی در برخی از موارد در مسئلهی تقسیم واکسن بین مردم به وجود آمد که البتّه عمدتاً ناشی از بدقولی کسانی بود که قول داده بودند واکسن را به ما بفروشند و بدقولی کردند. خب این یک بار دیگر به ملّت ایران و مسئولین کشور یادآوری میکند که ما بایستی در همهی مسائل بتوانیم روی پای خودمان بِایستیم و تکیهی به دیگران مشکلاتی به وجود میآورد، کما اینکه در این قضیّه هم مشکلاتی به وجود آورد. البتّه چارهای نداشتیم و در کنار تولید داخلی ناچار بودهایم و هستیم که از تولیدات کشورهای دیگر هم تا آن حدّی که قابل اطمینان است استفاده کنیم و استفاده خواهیم کرد؛ لکن تلاش را باید گذاشت روی تولید داخل و مردم نبایستی منتظر و معطّل بمانند.
... ما اگر چنانچه این سختی را (فاصلهگذاری اجتماعی) تحمّل کنیم -مردم مجموعاً- و یک برههای به طور کامل این زحمات را به خودمان تحمیل کنیم، خب ریشهی این بیماری (کرونا) کَنده میشود یا لااقل شیوعش متوقّف خواهد شد؛ خب این بهتر است یا اینکه همین طور هم تلفات جانی، هم خسارات مالی، تعطیلها و امثال اینها ادامه پیدا کند؟ بایستی بالاخره برخورد کرد با این مسئله؛ هم مسئولین که با جدّیّت باید مشغول باشند، هم مردم که بایستی با دقّت انشاءالله این قضیّه را دنبال بکنند و دستگاههای دولتی هم بِجِد از تولید داخلی حمایت کنند، یعنی حالا همین [واکسن] برکت را یا آنچه مربوط به بقیّهی مراکز است مثل انستیتو پاستور و مرکز رازی و امثال اینها، اینها را بایستی حتماً پشتیبانی کرد و دنبال بشود که بتوانند کار را به بهترین وجهی انجام بدهند. یک توقّع دیگری از نامزدها هست که آن را هم عرض بکنم؛ نامزدهای محترم تصمیم بگیرند که اگر چنانچه پیروز شدند و توانستند به مقصود برسند، خودشان را متعهّد بدانند اوّلاً به عدالت اجتماعی، به کاهش فاصلهی فقیر و غنی متعهّد بدانند؛ یعنی این کار را جزو اساسیترین کارهای خودشان بدانند. ثانیاً مبارزهی با فساد؛ بدون رودربایستی، بدون ملاحظه، خودشان را متعهّد بدانند به این که با فساد مبارزه کنند؛ خودشان را متعهّد بدانند به اینکه تولید داخلی را تقویت کنند. بارها عرض کردهایم؛ این حرف، حرف متخصّصین اقتصادی هم هست؛ بنده هم مکرّر تکیه کردهام روی این که محور نجات اقتصاد کشور، تقویت تولید داخلی است؛ تقویت تولید داخلی؛ مبارزهی با قاچاق، مبارزهی با واردات بیرویّه، مبارزهی با کسانی که جیب خودشان را از طریق واردات پُر میکنند و نمیخواهند بگذارند که با تولید داخلی، واردات متوقّف بشود و کمر تولید داخلی را با واردات میشکنند، این مبارزه را جزو مسائل اصلی خودشان بدانند و این را متعهّد بشوند. این آقای نامزدِ امروز، خودش را متعهّد کند به این، و تصریح کند که متعهّد به این است، تا اگر چنانچه انتخاب شد و به این تعهّد عمل نکرد، دستگاههای نظارتی بتوانند از ایشان سؤال کنند و بپرسند و جلوی ایشان بِایستند بگویند آقا چرا عمل نکردی.
بنده گزارشهای متعدّدی دارم که یک شخصی یا یک جمعی با انگیزه وارد میشوند، یک کار مهمّی را شروع میکنند، یک تولیدی را انجام میدهند، بعد به جای اینکه این تولید تشویق بشود و محصول خریداری بشود، ناگهان میبینیم که درِ واردات باز شد و مشابه این تولید وارد شد! اینها را بیچاره میکنند. اینها کشاورز را بیچاره میکنند. من همین روزها به مسئولین محترم تذکّر دادم؛ [مثلاً] کشاورزِ تولیدکنندهی پیاز یا تولیدکنندهی سیبزمینی زحمت میکشد، بعضی از اشخاص و سیاستها او را به خاک سیاه مینشانند؛ سود زحمت او را دلّال میبرد، به او چیزی نمیرسد. مسائل اصلی مردم اینها است؛ کسانی باید بیایند با اینها مقابله کنند. کشور به معنای واقعی کلمه سعادتمند خواهد شد اگر چنانچه زمامدار قوّهی مجریّه کسی باشد که بتواند این مسائل را حل و فصل کند. البتّه مسائل فرهنگی و سیاسی هم در جای خود دارای اهمّیّت است که باید به آنها هم برسند، [امّا] فعلاً مسئلهی فوری و اصلی کشور مسائل اقتصادی است که بایستی با جدّیّت دنبال بشوند و نامزدهای محترم به این زمینه بپردازند، با مردم حرف بزنند، مردم را قانع کنند، مردم بدانند که چه اتّفاقی خواهد افتاد.
شعار امسال ما این بود: «تولید، پشتیبانیها و مانع زداییها»؛(۹) خب، یکی از مهمترین انواع پشتیبانی از تولید، پشتیبانی از کارگران و حمایت از کارگران است؛ اگر میخواهیم از تولید داخلی کشور، تولید ملّی کشور حمایت کنیم، باید از کارگران حمایت بکنیم؛ این یک قلم مهم از پشتیبانی است. البتّه این را هم توجّه داشته باشیم که حمایت از کارگر، در واقع حمایت از ثروت ملّی است؛ یعنی اگر کارگر یک کشور فعّال باشد، بانشاط باشد، خوب کار کند، این کشور به ثروت ملّی میرسد و این ثروت ملّی برای او آبرو درست میکند، این ثروت ملّی برای او اقتدار به وجود میآورد؛ بنابراین کارگران، استقلال هم برای کشور میآورند، قدرت هم میآورند، آبرو هم میآورند؛ اگر شما از کارگر حمایت کردید، اینها آثار و برکات آن است.
به نظر ما بهترین و موفّقترین کار برای خنثی کردن تحریمها همین تلاش واقعی -نه تلاش شعاری؛ تلاش واقعی- برای تقویت تولید ملّی است. اگر ما توانستیم تولید ملّی را درست تقویت کنیم، به معنای واقعی کلمه تقویت کردیم و دنبال کردیم، با برنامهریزی، با پیگیری این را دنبال کردیم، مطمئن باشید که تحریمها اوّل خنثی میشوند، بعد هم برطرف میشوند؛ یعنی طرف مقابل وقتی دید که کشور از تحریم ضربه نخورد و زنده شد و تلاش درونی او بیشتر شد، خودش ناگزیر میشود که تحریم را بردارد.
رفع مشکلات احتیاج به همراهی مردم دارد؛ همدلی مردم. هر کاری که مردم وارد شدند قطعاً گشایش در آن به وجود میآید، تا حالا هم این جور بوده؛ در همهی اموری که مردم توانستند وارد بشوند، در آن کار گشایش به وجود آمده. من میخواهم عرض بکنم در مسئلهی سرمایهگذاری و سرمایهگذاری برای تولید، خود مردم میتوانند نقش ایفا کنند؛ چه آنهایی که سرمایه دارند و این سرمایه را در راه مثلاً بعضی از داد و ستدها و سوداگریهای بیمورد مصرف میکنند میتوانند اینها را در راه تولید مصرف کنند، چه کسانی که میخواهند کمک کنند به دیگران؛ مثل این کمک مؤمنانهای که برای قضیّهی کرونا انجام گرفت که همهی مردم وارد شدند، در قضیّهی تولید [هم] میتوانند کسانی که توانایی دارند، برای یک نفر، دو نفر، ده نفر اشتغال ایجاد کنند و کمک کنند به اشتغال آنها.
البتّه این [کار]، سازماندهیِ مردمی لازم دارد؛ خیلیها هستند میخواهند کمک کنند، نمیدانند چه جور باید کمک کنند. خیریّههای مردمی، نهادهای انقلابی، امنای مساجدی که در این زمینه فعّالند مثل بعضی جاهای دیگر، بایستی اینها را برنامهریزی کنند تا هر کسی بداند که با یک سرمایهی کم چطور میشود به تولید کشور کمک کرد؛ یعنی همه خیال نکنند که بایستی میلیاردی سرمایه داشته باشند تا بتوانند در تولید وارد بشوند؛ نه، با سرمایههای کم هم گاهی میتوان به تولید کشور کمک کرد. گاهی یک خانوادهی روستایی را مثلاً فرض کنید با چند رأس دام میشود زنده کرد، احیا کرد، خودکفا کرد؛ یک خانوادهی شهری را مثلاً فرض کنید با یک دستگاه بافندگی یا خیّاطی یا امثال اینها میتوان اصلاً خودکفا کرد؛ از این کارها فراوان میتوان کرد که هم کمک به مردم و مبارزهی با فقر است و هم کمک به تولید است. شعار جهش تولید به معنای واقعی کلمه یک شعار به تمام معنا انقلابی است، شعار مهمّی است. جهش تولید اگر بدرستی در کشور اتّفاق بیفتد -که انشاءالله اتّفاق خواهد افتاد- هم تأثیرات عمیق اقتصادی در کشور میگذارد -در مورد ارزش پول و بقیّهی مسائل عمدهی اقتصادی تأثیر میگذارد- و هم علاوهی بر آنها موجب اعتماد به نفْس ملّی میشود، موجب رضایتمندی عمومی مردم میشود، تضمینکنندهی امنیّت ملّی میشود؛ یعنی اگر تولید جهشیافته در کشور انشاءالله اتّفاق بیفتد که امیدواریم اتّفاق بیفتد، این عوارض مهم و این منافع بزرگ بر آن متحقّق میشود.
خب حالا چرا در سال ۹۹ به طور کامل این اتّفاق نیفتاد؟ به خاطر وجود موانع از طرفی، و حمایت نشدن تولید در همهی بخشها از طرف دیگر. یعنی تولید، هم احتیاج دارد به حمایتهای لازم قانونی و حکومتی و هم احتیاج دارد به اینکه موانع سر راه تولید برداشته بشود. حالا مثلاً از باب مثال فرض کنید وقتی که یک کارگاه نیمهکارهای، یعنی کارگاهی که مثلاً با سی درصد، چهل درصد ظرفیّت کار میکند یا بکلّی از کار افتاده است، با همّت چند جوان این کارگاه به راه میافتد، با تشویقها و مانند اینها این کارگاه مشغول حرکت میشود و بعد از آنکه به تولید رسید، ناگهان انسان مشاهده میکند که رقیبِ این محصول به نحوی از خارج وارد کشور میشود؛ یا به وسیلهی دستهای خیانتکار قاچاقچی یا متأسّفانه از طرق قانونی و به خاطر ضعف رعایتهای قانونی. این تولید طبعاً تشویق نمیشود؛ این مانع بر سر تولید است، یعنی آن کاری که انجام گرفته، در واقع شکست میخورد. یا همچنین [به خاطر] نبودِ مشوّقها، مثل نبود مشوّق سرمایهگذاری. سرمایهگذاری در امر تولید احتیاج دارد به مشوّق. بایستی کسانی که میتوانند سرمایهگذاری کنند تشویق بشوند به این کار، و اوضاع کسب و کار در کشور به نحوی باشد که برای اینها تشویقکننده بشود که وارد این کار بشوند، یا هزینهی تولید برایشان افزایش پیدا نکند که متأسّفانه اینها اتّفاق نیفتاده؛ یعنی ملاحظات لازم انجام نگرفته؛ نه آنچنان مشوّقی وجود داشته و نه در مورد هزینههای تولید فکری شده. در یکی از سالها -حالا شاید سال ۹۹ نبود، شاید سال ۹۸- هزینهی تولیدکننده از هزینهی مصرفکننده بالاتر بوده. خب اینها یک چیزهایی است که مانع پیشرفت تولید است. امسال -سال ۱۴۰۰- یک زمینهِی خوبی برای شکوفایی جهش تولید وجود دارد که از این بایستی حدّاکثر استفاده را کرد. باید این حرکت با جدّیّت دنبال بشود و به طور عمده حمایتهای قانونی و دولتی و حکومتی از همهسو نسبت به جهش تولید انجام بگیرد. چه این دولت تا وقتی که بر سر کار است، چه دولت آینده از اوّل استقرار بایستی همّت خودش را بر این قرار بدهد که موانع را برطرف کند و حمایتهای لازم را انجام بدهد و انشاءالله جهش تولید به معنای واقعی کلمه در امسال انجام بگیرد. لذا من شعار امسال را این جور تنظیم کردم: «تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها»؛ یعنی شعار این است: تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها. ما بایستی تولید را محور کار قرار بدهیم و حمایتهای لازم را انجام بدهیم و مانعها را از سر راه تولید برداریم. امیدواریم انشاءالله به لطف الهی این شعار تحقّق لازم را پیدا کند.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه با وجود برخی کارها، شعار سال در حد انتظار تحقق نیافته، افزودند: کارشناسانِ بخشهای دولتی و غیردولتی برخی راهکارهای عملیاتی مشخص را برای جهش تولید پیشنهاد کردهاند از جمله: «افزایش تولید خودرو با اتکاء به ظرفیت قطعهسازان داخلی»، «افزایش تولیدات صنعت نفت با تکیه بر دانشبنیان کردن صنایع نفتی» و «افزایش تولید خوراک دام و دانههای روغنی».
۱) تولید؛ کلید اصلی اشتغال، کاهش توّرم و ایجاد ارزش پول ملّی
اوّلاً مسئلهی تولید. خب تولید، همان طور که ما هم اشاره کردیم، دوستان هم اشاره کردید، کلید اصلی است برای اشتغال، برای معیشت، برای کاهش تورّم، برای ایجاد ارزش پول ملّی؛ تولید واقعاً مادر همهی اینها است؛ هر چه میتوانیم در مورد تولید بایستی کار کنیم. ما در این چند سال مکرّر اشاره کردهایم و شعار سال هم که امسال «جهش تولید» است. آنچه من میخواهم روی آن تکیه کنم، این است که تولید یک موانعی دارد؛ این جور نیست که انسان بتواند راحت به سمت افزایش تولید یا جهش تولید که ما گفتیم برود؛ موانعی هست؛ بروید سراغ این موانع، این موانع را برطرف کنید. ممکن است آقایان به ذهنشان بگذرد که خب موانع در اختیار ما نیست، مثلاً تحریم خارجی است؛ بله، بعضی از موانع این جوری است و تحت اختیار ما نیست؛ بحث حبس پولهای نفت ما، حبس امکانات ما، جلوگیری از فروش نفت ما در بخش مهمّی و مانع شدن از اینکه چیزهایی را وارد کنیم -ماشین لازم داریم، قطعات لازم داریم- در اختیار ما نیست، لکن بسیاری از موانع هم موانعی است که در درون کشور است و اینها بِجِد موجب مانع شدن از تولید و موجب جلوگیری از جهش تولید است؛ اینها را میشود برطرف کرد. من چند مورد از اینها را ذکر میکنم. موانع جهش تولید: ۱-۱) واردات بیرویّه یکی مسئلهی واردات بیرویّه است که ما مکرّر روی این تکیه کردهایم. تولیدکنندگان مکرّر نامه مینویسند، شکایت میکنند، مراجعه میکنند، با بعضی از اینها در تلویزیون مصاحبه میشود و ذکر میکنند؛ [مثلاً] کارخانهای است، یک کالایی را که مورد نیاز کشور هم هست دارد تولید میکند، چشمش به دست مشتری داخلی است -خیلی از مواقع هم این مشتری خود دولت است- در این هنگام میبینند که همین کالا از یک طریقی از خارج وارد میشود! حالا ممکن است با امکانات بهتری، مثلاً با قیمت ارزانتری، امّا موجب ورشکستگی این تولید میشود. این واردات بیرویّه چیز خیلی خطرناک و مهمّی است. گاهی اوقات این واردات، واردات لوکس است؛ یعنی هیچ نیازی به آن نیست. شنیدم که برای واردات یک نوع گوشی لوکس آمریکایی در سال ۹۸ حدود نیم میلیارد دلار -این جور گزارش شد به ما- مصرف شده! البتّه بخش خصوصی این کار را میکند، منتها بایستی دولت جلوی این را بگیرد. این یکی از مانعها. ۲-۱) مسئلهی قاچاق یکی از موانع مسئلهی قاچاق است. جلوگیری از قاچاق به عهدهی خود ما است؛ این را دیگر نمیشود انسان از دیگری توقّع داشته باشد. بایستی همهِی دستگاههای کشور -دستگاههای مربوط به قوّهی مجریه عمدتاً و دستگاههای مربوط به قوّهی قضائیّه و دستگاههای نیروهای مسلّح- با همکاریِ هم، به طور جد جلوی قاچاق را بگیرند، که واقعاً یک رقم تکاندهندهای است. این گزارش تحقیق و تفحّصی که در اردیبهشت در صحن علنی مجلس خوانده شد، میگوید که حجم قاچاق ۲۵/۵ میلیارد دلار است! این خیلی رقم بالایی است؛ این مربوط به گزارش تحقیق و تفحّص مجلس است. ۳-۱) مشکلات قطعهسازی یکی از موانع، همین مشکلات قطعات است که مکرّر به ما گفته میشود که مثلاً فرض کنید فلان ماشین فلان قطعه را ندارد، نمیدهند. خب ما در کشور نهضت قطعهسازی داریم که خوشبختانه راه افتاده؛ الان چند سال است که نهضت قطعهسازی راه افتاده از طرف بخشهای نیروهای مسلّح، وزارت دفاع و بعضی از بخشهای دیگر. خیلی خب؛ شما قطعات مورد نیاز را به مراکزی که قطعهسازی میکنند، به مراکزی که تحقیق و پژوهش در این زمینه میکنند، ارجاع کنید تا آنها برایتان قطعه را بسازند؛ و میتوانند. من عرض بکنم ما قطعات بسیار ظریف و پیچیده را خوشبختانه توانستهایم بسازیم؛ در نیروهای مسلّح، بعضی از قطعاتی که تصوّر نمیشد که قابل ساخت باشد، خوشبختانه ساخته شد. از این نهضت قطعهسازی استفاده بشود. ۴-۱) ناهماهنگی در بخشهای پاییندستی یکی از موانع هم در یک جاهایی بعضی از ناهماهنگیها در بخشهای پاییندستی است. حالا آقایان وزرا در صدر، هماهنگیهایی دارند و کارهایی را با هم بهاتّفاق انجام میدهند که گزارش بعضیاش امروز داده شد؛ لکن در بخشهای پاییندستی گاهی ناهماهنگیهای عجیب و غریبی هست. فرض بفرمایید که حالا مثلاً در این گزارش تلویزیونی، یک مصرفکنندهی فولاد شکایت میکند که ورق فولاد را به من نمیدهند؛ مورد نیازش است، ورق فولاد هم در داخل تولید میشود، خوبش هم تولید میشود. این تولیدکنندهی بخشِ پاییندستیِ فولاد است، مثلاً لوازم خانگی تولید میکند، احتیاج به فولاد دارد. یا مصرفکنندهِی موادّ پتروشیمی؛ کارخانهجاتِ پاییندستیِ بسیار زیادی هستند که به موادّ پتروشیمی احتیاج دارند، اینها مراجعه میکنند که به اینجا به دلایل مختلف فروخته نمیشود یا مثلاً به قیمتهای گران یا با مشکلاتی [فروخته میشود]. حالا مثلاً فرض کنید شب که در خبرها تلویزیون این را پخش میکند -ما میشنویم دیگر؛ بخشهای خبر را معمولاً همه میشنویم- به نظر من آن وزیری که میشنود این خبر را، همان شبانه با آن بخشی که از این قضیّه شکایت دارد تماس بگیرد، تلفن بزند، برای فردا قرار بگذارند، فردا بروند تا عصری مشکل را برطرف کنند؛ یعنی واقعاً این جور میشود موانع تولید را برطرف کرد. البتّه بعضی از مشکلات پیچیدهتر است، بحث صبح تا عصری نیست -بنده یک مقداری مطّلعم از مشکلات اجرا- لکن بسیاری از آنها واقعاً همین جور است که با یک نشست یک ساعته، دو ساعته و مانند اینها مشکل برطرف میشود. بنابراین، موانع تولید را بایستی برطرف کرد. این هم یک مطلب. ۵-۱) پیچوخمهای اداری در اعطای مجوّزها یک مطلب دیگر که جزو موانع تولید است و خوشبختانه حالا در گزارشهایی که آقایان دادید اشارهی به این هم شده، مسئلهی مجوّزها است که حالا میگویند زمانش کم شده؛ [این] خیلی مهم است. مجوّزها واقعاً پیچوخمهای اداریِ عجیب و غریبی دارد؛ حالا گفتند ۷۲ روز، [امّا در] مواردی خیلی بیش از ۷۲ روز مجوّزها مشکل پیدا میکرده. خب بایستی روی این زمینه کار کرد؛ مسئلهی تسهیلات بانکی و از این قبیل که به نظر من بایستی به این توجّه کرد؛ برداشتِ موانع. ۶-۱) صادرات موادّ خام یا صادرات فلّهای در حاشیهی مسئلهی تولید، من یک نکتهی دیگری را عرض بکنم که آن هم بیارتباط به مسئلهی تولید نیست و آن مسئلهی صادرات موادّ خام یا صادرات فلّهای است که یک نمونهاش را قبلاً در مورد نفت گفتیم. یکی از مشکلات ما همین است که ما موادّ خام را بدون فراوری و بدون اینکه ارزش افزودهاش را برای کشور خودمان، برای سرمایهدار خودمان، برای کارگر خودمان فراهم بکنیم، میفرستیم خارج. سنگ معدنی قیمتی ما میرود خارج، آنجا فراوری میشود و فروخته میشود؛ گاهی هم همان سنگی که ما خامش را دادیم رفته، دوباره با چند برابر قیمت به داخل آورده میشود! من مکرّر راجع به مسئلهی معدن، راجع به همین سنگهای ذیقیمتی که در کشور ما هست و گاهی آن طوری که شنفتم بعضی از اینها در دنیا بینظیر یا کمنظیر است، [تأکید کردهام]. یا فرض بفرمایید خاک جزیرهی هرمز -این خاک باارزشی که جزیرهی هرمز دارد- زعفران جنوب خراسان، خرمای مناطق گرمسیری. خب خرمای ایران [واقعاً بینظیر است]. یک وقتی چند سال قبل از این، یکی از کشورهای عربی یک بستهی خرما هدیه فرستاده بود برای ما، به عنوان هدیههایی که میفرستند؛ بنده آوردم و در هیئتِ دولتِ آن وقت نشان دادم، گفتم این بهاصطلاح مصداق کامل «زیره به کرمان بردن» است! مرکز خرمای دنیا و بهترین خرمای دنیا اینجا است، آن وقت او برای ما فرض کنید که خرما را [هدیه میفرستد]؛ منتها او در بستهبندی بسیار زیبا و شکیل، ما گاهی اوقات داخل حصیر و در بستههای [دیگر]. حالا اخیراً یک مقداری بستهبندیها بهتر شده، امّا بایستی این دنبال بشود؛ این هم مهم است. چند شب پیش تلویزیون راجع به گشنیز میگفت که گشنیز را به صورت فلّهای میبرند خارج و با قیمتهای بسیار زیادی بعد از فراوری در دنیا فروش میرود. پس یک نکتهای که ما در باب مسائل تولید خواستیم عرض بکنیم، مسئلهی برداشتن موانع تولید است که اینها است. لزوم تشکیل کارگروه شناسایی موانع تولید من البته قبلاً پیشنهاد کردم که برای شناسایی موانع تولید و برطرف کردن موانع تولید، یک کارگروهی تشکیل بشود از طرف رؤسای سه قوّه -چون مربوط به سه قوّه است- و رؤسای محترم هم اعلام پذیرش کردند و گفتند که «بله، این کار خوبی است». من نمیدانم تا حالا تشکیل شده یا تشکیل نشده؛ اگر نشده، خیلی خوب است که این کارگروه تشکیل بشود و به صورت شبانهروزی کار بکنند و انشاءالله بتوانند موانع تولید را برطرف کنند، چون تولید در بخش اقتصاد از همه چیز مهمتر است. ۲) اهتمام به سرمایهگذاری موضوع دوّمی که در زمینهی مسائل اقتصاد میخواهم عرض کنم ــ که این هم باز به نحوی به تولید برمیگردد ــ مسئلهی سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری یک موضوع خیلی مهمّی است برای ایجاد رونق اقتصادی، برای افزایش تولید، برای جهش تولید. اساس کار، سرمایهگذاری است. سرمایهگذاری در کشور ما سالها است که اختلال پیدا کرده؛ یعنی واقعاً سرمایهگذاریِ لازم انجام نمیگیرد. آنچه در این زمینه باید انجام بگیرد اهتمام به سرمایهگذاری است. حالا آن طور که در ذهن من هست -در گزارشها هست، به ما هم گزارش کردهاند- شاید به نظرم حدود ده سالی است که ما از لحاظ سرمایهگذاری عقبیم و ضعیفیم. چند کار لازم باید انجام بگیرد: ۱-۲) تکمیل سرمایهگذاریهای نیمهکاره اوّلاً یک کار اوّلی و ابتدائی که خیلی مهم است، این است که ما در یک بخشهایی سرمایهگذاریهای کلانی کردهایم که تمام نشده، یا نیمهکاره رها شده، یا با کُندی پیش میرود؛ اوّلین کار این است که ما این سرمایهها را زنده کنیم، احیا کنیم، یعنی این سرمایهگذاری را به کمال برسانیم؛ چون سرمایهگذاری وقتی نصفهکاره میماند، معنایش این است که از کیسهی کشور و ملّت و دولت یک پولی، یک جایی صرف شده و لکن بازده ندارد؛ باید این را به بازده برسانیم که مردم از این سرمایهگذاری استفاده کنند. و باید هیچ طرح بزرگ سرمایهگذاری در کشور بلاتکلیف نماند که این در درجهی اوّل از وظایف [سازمان] برنامه و بودجه است و [بعد] دستگاههای مختلف. ۲-۲) تشویق سرمایهگذاری مطلب دوّم این است که سرمایهگذاری را تشویق کنید؛ چون سرمایهگذاری عمدتاً باید به وسیلهی بخش خصوصی انجام بگیرد. دولت صرفاً در آنجاهایی که بخش خصوصی یا نمیتواند یا رغبتی ندارد یا بازدهی برای بخش خصوصی ندارد میتواند سرمایهگذاری کند؛ سرمایهگذاری را بخش خصوصی باید انجام بدهد. بخش خصوصی هم امروز امکانات دارد؛ یعنی امروز پول در کشور کم نیست؛ میبینید دیگر که بحث نقدینگی و چند برابر شدن نقدینگی سر زبانها است؛ بنابراین پول هست؛ باید سرمایهگذار تشویق بشود به سرمایهگذاری. تشویق هم راههای مختلفی دارد، راههایی هست که برای کسی پنهان نیست: مشکلات مالیّاتی برطرف بشود، مشکلات مجوّزها برطرف بشود، مشکلات تسهیلات بانکی برطرف بشود؛ اینها کارهایی است که همه بلدند [منتها] باید بنشینید، اهتمام کنید، انشاءالله این تشویقها انجام بگیرد. این هم یک مسئله است. ۳-۲) هدایت نقدینگی به سمت تولید این مسئلهی هدایت نقدینگی را من یک بار دیگر هم در مرکز عمومی گفتم،(۳) خصوصی هم به مسئولین مکرّر گفته شده که ما این نقدینگی موجود را به سمت تولید هدایت کنیم. البتّه من در سال ۹۷ در همین جلسهی هیئت دولت و هفتهی دولت گفتم که یک هیئت شبانهروزی متخصّص معیّن بکنید که بنشینند روشهای مدیریّت نقدینگی را جستجو [کنند]؛(۴) این نقدینگی موجود باید مدیریّت بشود و هدایت بشود به سمت تولید که این کار آسانی نیست، کار مشکلی است، روشهای ویژهای لازم دارد؛ من گفتم یک هیئتی بنشینند و این کار را انجام بدهند. من نمیدانم این هیئت تشکیل شده یا نشده؛ به هر حال اگر نشده، باز هم زمان باقی است و انَشاءالله این کار انجام بگیرد تا اینکه نقدینگی موجود سرازیر بشود به سمت قسمت واقعی اقتصاد و به تولید برسد. به مسائل کلیدی توجّه کنید، اولویّت را به مسائل کلیدی بدهید. به مسائل فرعی و درجهی دو گاهی انسان لازم است برسد، لکن جوری برخورد نشود با مسائل درجهی دو که مانع از حرکت جدّی و متمرکز به سمت مسائل کلیدی بشود. مثلاً حالا در مقولهی اقتصاد اگر بخواهیم مسائل کلیدی را مطرح کنیم، مسئلهی تولید یک مسئلهی جدّاً کلیدی است که ما امسال را گفتیم [سال] «جهش تولید»؛ الان ماه چهارم سال هستیم، بایستی نشان داده بشود در سال که این جهش انجام گرفته. مسئلهی اشتغال جزو مسائل کلیدی است که البتّه با تولید ارتباط پیدا میکند. مسئلهی مهار تورّم مسئلهی جدّاً کلیدی است که علل زنجیرهی تورّم و گرانی را شناسایی کنید و بروید سراغ این علل. مدیریّت نظام پولی و مالی جزو مسائل کلیدی است؛ عدم وابستگی اقتصاد کشور به نفت جزو مسائل کلیدی است؛ اینها مسائلِ مهم است. اینها در زمینههای اقتصادی.
یکی از کارهای خوب قوّهی قضائیّه حمایت از تولید و جلوگیری از تعطیلی این واحدها است. اینکه حالا جناب آقای رئیسی در گزارششان گفتند «هزار واحد تولیدی»، این خیلی مسئلهی مهمّی است، این خیلی کار مهمّی است. واقعاً هر بخشی از نظام جمهوری اسلامی که میتواند کمکی به حرکت اقتصادی جامعه بکند، وظیفهاش را انجام بدهد. مردم از لحاظ معیشت دچار سختیاند، یعنی معیشت مردم سخت است؛ هر کسی میتواند به مسئلهی اقتصاد کمک کند، بایستی کمک کند و یکی از کمکهای قوّهی قضائیّه هم همین است که جلوگیری کند از تعطیلی واحدهای تولیدی. اخیراً جناب آقای رئیسی ابلاغ کردند که بانکهایی که حالا مثلاً بعضی از بنگاههای تولیدی را مصادره کردهاند یا به عنوان گرو نگه داشتهاند، حق ندارند اینها را تعطیل کنند؛ بسیار درست است این حرف؛ این کار کاملاً درست است؛ و این قابل تعمیم است؛ یعنی میتوانید به موارد دیگر هم این را تعمیم بدهید. مثلاً فرض کنید که بخش خصوصی از دولت کارخانهای را میخرد، بعد آن کارخانه را معطّل میکند، معوّق میکند، کارگرش را بیرون میکند، ماشینآلاتش را حراج میکند، زمینش را هم مثلاً یک ساختمان ۲۰ طبقه یا ۲۵ طبقه میسازد! خب اینها ضربهی به اقتصاد کشور است؛ اینها را میتوانید به معنای واقعی دنبال کنید که ارتباط با معیشت مردم دارد.
بعضی تا میگوییم «حمایت»، خیال میکنند باید تزریق نقدینگی کرد. خب بله، یک جاهایی ممکن است تزریق منابع مالی هم لازم باشد [امّا] یک جاهایی هم مضر است. منظور از حمایت، تزریق منابع مالی صرفاً نیست بلکه میدان را باز کردن است. اگر نیروی کار مردمی را، سرمایهگذار را، مهندس را، صاحبفکر را، کارگر را به عنوان یک دوندهی پُرشتابی فرض کنیم، شما لازم نیست به او یاد بدهید چه کار کند، او خودش شوق و میل حرکت دارد. شما میدان را باز کنید، موانع را بردارید، زمین را صاف کنید، اجازه بدهید او حرکت خودش را انجام بدهد. اگر چنانچه این کار از سوی دولت انجام بگیرد -که بسیار کار مهمّی است و حالا من به بعضی از نمونههایش هم اشاره خواهم کرد- آن وقت این حرکت به صورت صحیحی انجام خواهد گرفت. بنابراین حمایت که میگوییم، یعنی برداشتن موانع. برداشتن موانع مثل چه؟ مثل برداشتن مقرّرات دستوپاگیر. بعضی از مقرّرات هست که هیچ فایدهای ندارد و ضرر هم دارد؛ وجود این مقرّرات مانع از این است که دستگاه تولیدکننده و دستگاه اقتصادیِ فعّال و مفید بتواند کار خودش را انجام بدهد.
یکی از حمایتها که بسیار مهم است، مبارزه با قاچاق است؛ یعنی واقعاً قاچاق یک آفتی است برای کشور که باید به معنای حقیقی کلمه با این آفت مبارزه کرد. یکی از کارهای لازم ،منع جدّی واردات بیرویه است. این همه بنده تأکید کردم بر روی مسئلهی واردات؛ باز هم انسان میبیند به بهانههای مختلف یک جاهایی واردات [صورت میگیرد]. به ما نامه مینویسند و شکایت میکنند؛ یک دستگاهی میگوید که ما مثلاً این وسیله را با زحمت زیادی درست کردیم به نصف قیمت، به یک سوّم قیمت، [امّا] فلان دستگاه دولتی که به این وسیله احتیاج دارد، میرود با تولیدکنندهی خارجی قرارداد میبندد، وارد میکند؛ خب این کار نباید بشود. اگر چنانچه این کار در یک موارد مهمّی انجام بگیرد، باید اسمش را گذاشت جنایت، خیانت. البتّه همیشه این جور نیست، و از روی غفلت گاهی انجام میگیرد، امّا گاهی هم واقعاً جنایت و خیانت است. یکی از حمایتها مبارزهی جدّی با فساد مالی است. ببینید این دستگاههایی که امروز گزارش دادند -و صدها دستگاه از قبیل اینها- در کشور دارند با سلامت، کار اقتصادی انجام میدهند. اگر شما بخواهید این کسانی که دارند کار سالم اقتصادی انجام میدهند، بتوانند به مقصود برسند، بایستی با آن کسی که از راه فساد، از راه رشوه، از راه اختلاس کار را پیش میبرد، مبارزهی جدّی بکنید. با فساد باید مبارزه کرد؛ هم فساد اداری، یعنی فساد کسی که در دستگاه دولتی و مرتبط با مسائل اقتصادی است و هم فساد آن کسی که در کار تولید و در کار فعّالیّت اقتصادی است. یکی از مسائل، مقابلهی جدّی با کارشکنیهای اداری است. بنده سراغ دارم؛ در طول این سالهای متمادی، مکرّر این را مشاهده کردهایم که مسئول دستگاه، مدیر عالی دستگاه، با کمال علاقه و اخلاص دنبال یک چیزی است، یک کاری را میخواهد انجام بدهد امّا آن کار انجام نمیگیرد؛ دستور هم داده میشود، جلسه هم برگزار میکنند، اقدام هم میکنند امّا خروجی صفر است؛ علّت این است که آن وسط کارشکنی صورت میگیرد. همین که امیرالمؤمنین فرمود «ثُمَّ النِّهایَةَ النِّهایة»، معنایش این است؛ یعنی صرف اینکه شما مدیر دستگاه هستید و علاقهمندید کافی نیست؛ باید کار را دنبال کنید تا از این کارشکنیهای میانهی راه حتماً جلوگیری بشود. یک مسئلهی مهم، رعایت حقوق مالکیّت است که این از وظایف قوّهی قضائیّه است. یک مسئلهی مهم پرهیز از کمک به سفتهبازی و سوداگریهای زیانبخش است که این، قانون لازم دارد و مربوط به مجلس شورای اسلامی است؛ بایستی در قوانینی که وضع میکنند، مراقبت بکنند که به این گونه سوداگریها کمک نشود، بلکه در نقطهی مقابل به فعّالیّتهای صحیح کمک بشود. در یک مواردی معافیتهای مالیاتی لازم است، همچنان که در نقطهی مقابل، در یک مواردی وضع مالیات لازم است؛ مثل ثروتهای بادآورده. حالا من البتّه نمیخواهم اینجا بشمرم؛ موارد زیادی وجود دارد و مشاغلی وجود دارد که اینها ثروتهای بادآوردهای را به دست میآورند، مالیات هم نمیدهند؛ باید بر اینها مالیات معیّن کرد. متقابلاً در مواردی باید مالیات را حذف کرد یا کم کرد. در خیلی از مواردِ تولیدی باید از این قبیل به اینها کمک کرد. بنابراین حمایت واقعی از تولید، که گفتیم دولت باید حمایت بکند، این چیزها و امثال اینها است. و خب مشاهده کردید در همین قضیّهی کرونا خوشبختانه دولت حمایت کرد از مردم، یعنی میدان را باز کردند. اگر دولت میگفت که «هر کس میخواهد مثلاً از این ماسک تولید کند، باید بیاید از ما اجازه بگیرد»، همین یک کار کوچک را اگر انجام میدادند، کافی بود برای اینکه ماسک در کشور تولید نشود؛ [امّا] میدان را باز کردند، گفتند هر کس میتواند ماسک تولید کند، تولید کند. [لذا] دستگاهها تولید کردند، کارخانهها تولید کردند، ستاد اجرائی تولید کرد، بنیاد مستضعفان تولید کرد، در خانهها مردم تولید کردند، در مساجد تولید کردند؛ جوری شده که ما الان ماسک زیادتر از اندازهی نیاز در کشور داریم و میتوانیم به دیگران بدهیم؛ این به خاطر آن بود که دولت مانع را برطرف کرد. اگر از این قبیل کارها در بخشهای مختلف انجام بگیرد، بلاشک کمک خواهد کرد. «جهش تولید» هم که بنده امسال مطرح کردم، در واقع از ابزارهای قدرت است. تولید [باید] جهش پیدا بکند؛ نه فقط رونق تولید که سال گذشته گفتیم. رونق تولید یعنی در تولید یک حرکتی به وجود بیاید که این انجام گرفته است امّا این کافی نیست. ما احتیاج به خیلی بیش از این داریم؛ جهش تولید. البتّه جهش تولید لوازمی دارد؛ فقط مسئله این نیست که صاحب سرمایه یا صاحب کارگاه همّت بکند برای تولید بیشتر؛ این احتیاج دارد به اینکه تمام دستگاههای ذیربط کار خودشان را انجام بدهند؛ جلوی قاچاق گرفته بشود، جلوی واردات بیرویه گرفته بشود، به تولیدکننده مشوّقهایی داده بشود، با کسانی که از کمکهای مالی دولتی سوء استفاده میکنند برخورد جدّیِ قضائی بشود. امثال اینها کارهای زیادی است که اگر این کارها انجام بگیرد -که انشاءالله امسال باید این کارها انجام بگیرد- جهش تولید تحقّق پیدا خواهد کرد.
بنده معتقدم که علاج مشکلات کشور، کلید حلّ معضلات کشور عبارت است از ترویج تولید داخلی در بخشهای مختلف. خب خوشبختانه امشب این تعدادی که صحبت کردند -ده نفر امشب صحبت کردند، یعنی ما در ده بخش مهمّ تولیدی کشور حرف برای گفتن داریم- حرفهایی که آقایان زدند، حرفهای بسیار مهم و بسیار درستی است. بنده هم در شنیدن، آدم خبرهای هستم؛ اینجا زیاد میآیند و حرف میزنند، بنده اینجا مینشینم و میشنوم حرفها را؛ حرفها سنجیده بود، حرفهای خوبی بود، حرفهای مهمّی بود. در این جلسه یک تعدادی از مسئولین محترم حضور دارند، لکن این کافی نیست؛ ایکاش در این جلسه تعداد بیشتری از مسئولین دولتی -بخشهای مختلف دولت- و همچنین تعدادی از [نمایندگان] مجلس شورای اسلامی بودند و این حرفها را میشنفتند؛ یا آن کسانی که در مورد تولید یا رونق اقتصاد کشور جور دیگری فکر میکنند، جای دیگری چشم میدوزند، اینها میآمدند میدیدند راه این است، دریچهی منتقلکنندهی حیات و روشنایی و نیرو به داخل کشور همین دریچهی بازشدهی به وسیلهی عناصر متصدّی و متکفّل تولید است؛ راه غیر از این نیست.
دستگاههای حکومتی، عمدهی توصیههای ما اینها است: اوّلین مطلبی که من اصرار دارم که دستگاههای حکومتی بجد دنبالش باشند، مسئلهی بهبود فضای کسب و کار است؛ همهی این چیزهایی که این آقایان گفتند ناشی از عدم بهبود فضای کسب و کار است؛ قوانین مزاحم، مقرّرات مزاحم، عملکرد احیاناً غلط، نه از روی غرضورزی که یک جاهایی هم ممکن است از روی غرضورزی باشد. باید محیط مساعد تولید را در کشور به وجود بیاورند؛ یعنی محیط مساعدی به نفع حرکت تولیدی و جهتگیری تولید، در مقابل جهتگیری واردات و تکیهی به خارج. ما متأسّفانه یک میراث بسیار تلخ و شومی از رژیم طاغوت داریم؛ آنجا اساس اقتصاد، اساس تحرکات اقتصادی و تجاری و مانند اینها مبتنی بود بر تکیهی به واردات؛ این منتفی نشده، انقلاب خیلی از بنیانهای غلط را عوض کرد، [امّا] این را نتوانسته متأسّفانه بدرستی عوض کند؛ باید جدّیّت بشود در این قضیّه. فضای کشور را، فضای اقتصادی کشور را، فضای مالی و پولی کشور را، بانک را، گمرک را، بودجه را، تأمین اجتماعی را، مقرّراتِ اینها را در جهتی سوق بدهند که به نفع تولید باشد؛ واردات و واسطهگری و سفتهبازی و مانند اینها در انزوا قرار بگیرد؛ این مهمترین مسئله است.
یکی از راههای رونق تولید جلوگیری از واردات کالاهای تولید داخل است. چرا جلوگیری نمیکنند؟ من سؤال جدّی دارم از مسئولین محترم؛ نگذارید. کسانی هستند که با واردات تنفّس میکنند، حیاتشان، ثروت بادآوردهشان، امکاناتشان بستگی دارد به واردات؛ [لذا] نمیگذارند جلوی واردات زائد و بیرویه گرفته بشود؛ اینها مقّدمند یا آن جوان بیکار مقدّم است؟ جوان بیکار کشور با واردات بیرویّه که تولید داخلی را به شکست میکشانَد، بیکار میمانَد. علاج قطعی همین است که ما بتوانیم این برنامههای درست و این سیاستهایی را که ابلاغ شده است، به مسئولین محترم -چه به دولت، چه به مجلس- برنامهریزی کنیم و عملیّاتی کنیم و تحقّق ببخشیم؛ این راه برونرفت کشور از مشکلات است.
رونق تولید، کلید حلّ مشکلات اقتصادی کشور است؛ اشتغال را به وجود میآورد، بیکاری جوانها که مشکل بزرگی است با اشتغال از بین میرود، ثروت ملّی به وجود میآید، رفاه عمومی به وجود میآید؛ حتّی پیشرفت علمی به وجود میآید؛ وقتی تولید رونق پیدا بکند، کارخانجات، دستگاههای صنعتی، دستگاههای کشاورزی، احساس احتیاج میکنند به شیوهها و روشهای علمی، دانشگاهها وارد میدان میشوند، رونق علمی هم به وجود میآید؛ یعنی کلید حلّ مشکلات اقتصادی کشور، عبارت است از مسئلهی رونق تولید که ما امسال اعلام کردیم. خب من میخواهم عرض بکنم ما در زمینهی اقتصاد کشور مشکلات داریم دیگر؛ این گرانی، این تورّم، این کمارزش شدن پول ملّی، خب اینها به مردم فشار میآورد؛ اگر بخواهیم اینها برطرف بشود، تنها راه همین است که بپردازیم به مسئلهی تولید ملّی.
این آمادهبهکاری ]سپاه[ باید حفظ بشود؛ فقط مسائل امنیّتی و نظامی و مانند اینها مورد نظر نیست؛ نه، در همهی بخشها. حالا دوستان اشاره کردند، فرض بفرمایید در زمینهی اقتصاد مقاومتی، در زمینهی رونق تولید، کمک به محرومین، کمک به مستضعفین -اینها مسائل مهمّ کشور است دیگر، مسائل روزبهروز کشور است- سپاه آمادهبهکاریِ خودش را بایستی حفظ کند. هم در زمینهی خدمترسانی و محرومیّتزدایی، هم در زمینهی مقابلهی با دشمنیها، هم در زمینهی استحکام سازمانی و آمادگیهای علمی و عملی و آگاهیهای سیاسی، در همهی این زمینهها باید بتوانید این آمادگی و آمادهبهکاری خودتان را حفظ کنید.
نگاهمان به تولیدکننده، نگاه مناسب و درستی نیست. من عرض میکنم نگاه مجموعهی دولت و مسئولین کشور به آن فرد تولیدکننده، باید نگاه به یک رزمنده باشد؛ مگر نمیگویید «جنگ اقتصادی»، رزمندهی این جنگ اقتصادی کیست؟ آن کسی که اقتصاد داخلی را تقویت میکند؛ اقتصاد داخلی هم عمدتاً با تولید تقویت میشود؛ پس این تولیدکننده را شما به چشم یک رزمنده نگاه کنید. ... من بارها در همین جلسهای که با دوستان شما داشتهایم -چه جلسهی دولت، چه جلسهی اقتصادی که خیلی از آقایان حضور داشتید- بارها این را گفتهام؛ یک تولیدکننده برای اینکه یک کاری را انجام بدهد و شروع کند، از هفت خوان باید عبور بکند؛ حالا من میگویم هفت خوان، در واقع گاهی از هفتاد خوان باید عبور بکند؛ قوانین، مقرّرات، این دستگاه میآید یک چیزی میگوید، آن دستگاه میآید یک چیزی میخواهد، آن دستگاه میآید یک مجوّزی [میخواهد]؛ چه لزومی دارد؟ اینها را جدّی باید وارد شد.
در مسئلهی اقتصاد، مسائل اصلیای وجود دارد، عناوین مهمّی وجود دارد که من چند موردش را میگویم: یکی مسئلهی رونق تولید است، یکی مسئلهی ارزش پول ملّی است، یکی مسئلهی بهبود فضای کسب و کار است، یکی مسئلهی جدا کردن اقتصاد کشور از فروش نفت خام است -بند ناف بودجه و اقتصاد کشور را از نفت خام و فروش نفت خام و تجارت نفت خام بایستی ببُریم؛ این یکی از مسائل اصلیِ ما است- تبدیل دخالت دولت در اقتصاد به هدایت دولت و نظارت دولت هم جزو مسائل اصلی است، بریدن دست مفسدان اقتصادی یعنی اختلاسگر، تروریست اقتصادی، قاچاقچی بیرحم که دست اینها را از اقتصاد [باید برید].
همین مسئلهی وابستگی اقتصاد ما به نفت و نفتی بودنِ اقتصاد، دولتی بودنِ اقتصاد، مشکلات نظام مالیاتی، مشکلات نظام بودجهریزی، همهی اینها مشکلات است؛ و در همهی اینها ارتباط بین دستگاههای دولتی و دانشگاه یک امر لازمی است. [مثلاً] طرحهای شکستن تحریم. ما اوّلین کشوری در دنیا نیستیم که تحریم میشویم؛ کشورهای زیادی [بودهاند]؛ تحریم راه حل دارد؛ طرحهایی وجود دارد؛ در مواجههی با تحریم راه حلّ علمی وجود دارد؛ باید این راه حل را جُست؛ جستجو کرد، پیدا کرد و به مسئولین ارائه کرد. یا استفادهی مطلوب از تحریم؛ چون تحریم یک رنجی، مشکلاتی دارد امّا یک منافع و فوایدی هم دارد که ما را وادار میکند به اینکه به تواناییهای درونی خودمان مراجعه کنیم. پس بنابراین اینها کارهایی است که میشود انجام داد. یا همین «رونق تولید» که ما امسال به عنوان شعار سال مطرح کردیم، خب راهکار علمی دارد؛ اینها بایستی در دانشگاه بررسی بشود. برای این کار ارادهی محکم لازم است.
مسئلهی رونق تولید را باید جدّی گرفت. مسئولین محترم روی خوابیدن و تعطیل شدن کارخانههای تولیدی و جاهای تولیدی، خیلی باید حسّاس باشند. گاهی خبرهایی میرسد که واقعاً خبرهای تلخی است؛ [مثلاً] فلان کارخانهِی معروف با محصولات زیاد، به خاطر یک مشکلی تعطیل میشود. البتّه من یادداشت کرده بودم بعداً بگویم حالا همین جا [میگویم]؛ واقعاً [مسئولین] وزارت صنایع نگاه کنند ببینند آن بخشهای مورد نیاز -چه در زمینهی ماشینآلات و قطعات، چه در زمینهی کالاهای واسطهای و موادّ بهاصطلاح لازم برای تولید- کجاها کمبود دارند؛ یک فهرستی تهیّه کنند، فراخوان بدهند و از مسئولین گوناگون کشور [بخواهند]؛ حالا که وارد کردنش از خارج مشکلاتی دارد، میتوانند خیلی از این مواد را تولید کنند. یک چیزهایی هست که هیچ ربطی هم به مسائل هستهای و مانند اینها ندارد امّا روی خباثت و بدجنسی، خرید اینها را، وارد کردن اینها را ممنوع کردهاند و نمیگذارند؛ خیلی خب، در داخل تولید کنیم. جوانهای ما آمادگی دارند، دارای ابتکارند؛ از اینها بخواهند، یک نمایشگاههای دائمی تشکیل بدهند، نیازها آنجا تعریف بشود، تولیدات آنجا تعریف بشود.
کلید حلّ بسیاری از مشکلات اقتصادی ما است؛ تولید این جوری است. اگر واقعاً ما بتوانیم تولید را رونق بدهیم، اگر بتوانیم موانع تولید را که خیلی هم زیاد است در کشور، از سر راه تولید برداریم -که این کار با عزم جهادی ممکن است، با بهکارگیری جوانهای متخصّص ممکن است- بسیاری از مشکلات [مانند] مسئلهی اشتغال حل میشود، مسئلهی تورّم حل میشود، مسئلهی رفاه مردمی حل میشود، [مسئلهی] درآمدهای مردم حل میشود، صادرات رونق میگیرد. تولید، مادرِ عمدهترین مسائل اقتصادی کشور است؛ و به نظر ما میشود. هر جایی که ما به جوانهایمان اتّکاء کردیم، اعتماد کردیم، به آنها امکانات دادیم، حدّاقل امکانات را هم [دادیم] -غالباً جوانها این جوری هستند [که با] حدّاقل امکانات [کار میکنند]- پیش رفتیم.
الان یکی از فرصتهایی که وجود دارد، همین جبران خسارات سیل است. خب سیل خسارات زیادی به امکانات زندگی و وسایل زندگی و مانند اینها وارد کرد؛ [باید] کارخانههای ما به کار بیفتند. یکی از کارهای اساسی همین است که ما این اعتباراتی که برای مناطق سیلزده در نظر میگیریم، جوری تنظیم کنیم، جوری برنامهریزی کنیم، جوری اینها را هدایت کنیم که به رونق کارخانهجات کشور بینجامد؛ تولید این [است]. نرویم باز سراغ واردات بیرویّه؛ مثلاً فرض کنید که فلان جنس را میخواهیم به مناطق زلزلهزده بدهیم، در کشور کم است یا نیست، برویم سراغ واردات؛ نه، برویم سراغ تولید، برویم سراغ نیروی تولیدکنندهی داخلی؛ تسهیلات را و کمکها را به این صورت تنظیم کنیم.
یک مطلب هم مسئلهی مسکنسازی است؛ اصلاً رشتهی مسکن از جمله رشتههای کارآفرین در کشور است. یکی از غفلتهایی که در این چند سال شد، این بود که به مسکن پرداخته نشد؛ خود تولیدِ مسکن صنایع زیادی را به کار میاندازد؛ خود تولید مسکن صنایع زیادی را به خدمت میگیرد و به کار میاندازد؛ یعنی کارآفرین است، تولیدآفرین است و خودش تولید [را رونق میدهد]. الان ما نیاز داریم به مسکن در مناطق سیل زده -چه مسکنهایی که باید ترمیم بشوند، چه مسکنهایی که باید ساخته بشوند- این یک فرصت است، از این باید استفاده کرد. دستگاههایی که میتوانند در این زمینههای به دولت کمک کنند کم نیستند، بخش خصوصی در اینجا میتواند حضور پیدا کند، به همین جوانهایی که اشاره کردم میتوانید فراخوان بدهید، از اینها بخواهید بیایند کمک کنند، یک حرکت عظیم اشتغالآفرینی در کشور به وجود میآید. به تولید باید کمک بشود. ما گفتیم «رونق تولید». امسال، باید سال رونق تولید باشد. سال گذشته که حمایت از کالای ایرانی را مطرح کردیم، حرکت خوبی انجام گرفت؛ مردم اجابت کردند، بعضی از تولیدکنندگان واقعاً اجابت کردند. ما اطّلاع داریم که خود مردم در مراجعاتشان به فروشگاهها -بسیاری از مردم- مطالبهی جنس ایرانی و کالای ایرانی کردند؛ مشابه خارجیاش را آوردند، قبول نکردند؛ یعنی کار پیشرفت کرد. امّا اگر بخواهیم بگوییم به طور کامل به آن عمل شد، نه، این را من نمیتوانم بگویم، گزارشها بر خلاف این است. بنابراین آن شعارِ حمایت از کالای ایرانی همچنان به قوّت خودش باقی است؛ امّا این مسئلهی اصلی و اساسی، رونق تولید است.
یکی از بخشهای مهم و بندهای مهمّ اقتصاد مقاومتی که ما مطرح کردیم و دائم دیگران -دوستان؛ مسئولین و غیر مسئولین- مرتّباً از اقتصاد مقاومتی دَم میزنند و شعار میدهند و توضیح میدهند، همین مسئلهی تولید داخلی است؛ و شرط رونق تولید داخلی، کنترل واردات بیرویّه است. حالا به من گزارش داده میشود که ما داریم برای اقتصاد مقاومتی این کارها را [میکنیم]، این برنامهها را چیدهایم و داریم انجام میدهیم؛ بسیار خوب، مطمئنّاً این گزارشها مطابق با واقع است، یعنی کار را کرده اند؛ امّا تحقّق عملی پیدا نکرده، دلیلش این است که واردات میآید، انسان میبیند بازار پُر از واردات است؛ تولید داخلی را به شکست میکشانند. چیزی که در داخل تولید میشود، از خارج وارد میکنند؛ این موجب میشود که تولید داخلی شکست بخورد. مسئولین جلوی اینها را باید بگیرند و [اینها] مسائل مهمّی است. آن وقت اقتصاد مقاومتی به معنای واقعی کلمه انجام خواهد گرفت.
امسال مسئلهی «تولید» مطرح است. میخواهم مسئلهی تولید را به عنوان محور فعّالیّت قرار بدهم. مقصود خود از تولید را انشاءالله در سخنرانی روز اوّل سال توضیح خواهم داد که منظور از تولید چیست. تولید اگر چنانچه به راه بیفتد، هم میتواند مشکلات معیشتی را حل کند، هم میتواند استغناء کشور از بیگانگان و دشمنان را تأمین کند، هم میتواند مشکل اشتغال را برطرف کند، هم حتّی میتواند مشکل ارزش پول ملّی را تا حدود زیادی برطرف کند. لذاست که مسئلهی تولید به نظر من مسئلهی محوری امسال است؛ لذا من شعار را امسال این قرار دادم: «رونق تولید». باید همه تلاش کنند تولید در کشور رونق پیدا کند. از اوّل سال تا آخر سال انشاءالله این معنا به صورت چشمگیری در کشور محسوس باشد. اگر این [طور] شد، امیدواریم که انشاءالله حلّ مشکل اقتصادی راه بیفتد.
مشکل اساسی کشور، همچنان مشکل اقتصادی است؛ بخصوص در این ماههای اخیر، مشکلات معیشتی مردم زیاد شد. بخشی از اینها مربوط است به مدیریّتهای نارسا در زمینهی مسائل اقتصادی که اینها حتماً بایستی جبران بشود. برنامههایی وجود دارد، تدابیری اندیشیده شده که انشاءالله این تدابیر در طول سال جاری، سالی که امروز از این لحظه شروع میشود -سال ۹۸- بایستی به ثمر بنشیند و مردم آثار آن را احساس بکنند. آنچه من عرض میکنم، این است که مسئلهی فوری کشور و مسئلهی جدّی کشور و اولویّت کشور فعلاً مسئلهی «اقتصاد» است. در مسئلهی اقتصاد مسائلی که داریم زیاد است: بحث کاهش ارزش پول ملّی یک مسئلهی مهم است، بحث قدرت خرید مردم همین جور، بحث مشکل کارخانهجات و کمکاری و احیاناً تعطیل بعضی از کارخانهجات از این قبیل است. اینها مشکلات است. آنچه من مطالعه کردم و از نظر کارشناسها استفاده کردم، کلید این همه، عبارت است از «توسعهی تولید ملّی».
ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقهای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دستنخورده مانده است. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفادهنشدهی طبیعی و انسانی در رتبهی اوّل جهان است. بیشک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دههی دوّم چشمانداز، باید زمان تمرکز بر بهرهبرداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفادهنشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.
ممکن است منابع داخلی کم باشد امّا انسان مشاهده میکند که در درون کشور افرادی هستند، جریاناتی هستند که این منابع را ظالمانه میبلعند؛ این دلّالبازیها، این انحصارطلبیهایی که در زمینهی مسائل مادّی، در تجارت و غیره وجود دارد، مانع پیشرفت کشور است. ما دائم تأکید میکنیم به تولید داخلی، فلان دلّال وارداتچی چون برخلاف منافعش است، میرود از طُرُق مختلف کارشکنی میکند و انسان میبیند [کار] به نتیجه نمیرسد. رسیدگی به معیشت مردم فقط این نیست که ما پول پخش کنیم؛ نگاه کردن به این بخشهای مضر و خطرناک و جلوگیری از آنها، جزو مسائل مهم است. ما این را به مسئولین کشور با خصوصیّات، گاهی با جزئیّات در مجالس کاری تذکّر دادهایم، تأکید کردهایم، باز هم تأکید میکنیم؛ اینها حرفهایی است که ما با مسئولین داریم.
[امّا خطاب] با مردم. اوّلاً مردم عزیز به مسئولان باید کمک کنند، همه باید کمک کنند. اگر چنانچه بحث تقویت تولید داخلی و محصول داخلی میشود، یک بخش مهمّش مربوط به مردم است. تولیدکنندهی محصول داخلی، مصرفکنندهی محصول داخلی، فروشنده و دکانداری که محصول داخلی را میفروشد، اینها همه میتوانند اثرگذار باشند. کیفیّت تولید، نحوهی توزیع، اینها چیزهای مهمّی است. خب ما امسال را سال «تولید کالای ایرانی» و تأکید بر روی کالای ایرانی اعلام کردیم، حالا آخر سال است؛ چقدر در این زمینه [کار شد]؟ البتّه کارهایی شده امّا چقدر پیش رفتیم؟ باید پیش برویم در این زمینهها. مردم میتوانند در این باره کمک کنند، در کارهای خیر میتوانند همکاری کنند. اگر ما غافل بشویم، ما به خواب برویم، همان دشمن ضعیف زهر خودش را خواهد ریخت؛ باید همه بیدار باشیم؛ همچنان که بحمدالله امروز همهی ملّت بیدارند و در طول این سالها هم ملّت بیدار بودند؛ این بیداری را باید حفظ کنیم؛ توصیهی من به جوانهایمان این است؛ همه، در هر جایی که هستند، برای کشور کار کنند؛ برای تقویت کشور، برای تقویت اقتصاد کشور، برای تولید داخلی -که امسال را ما برای تولید داخلی به صورت شعار اعلام کردیم- هر کسی در هر جایی که هست تلاش خودش را بکند؛ تولیدکننده یک جور، مصرفکننده یک جور، تصمیمگیرنده یک جور، قانونگذار یک جور، مجری یک جور، دولت یک جور، مجلس یک جور، قوّهی قضائیّه همینطور؛ هر کدام با بیداری و هشیاری کامل وظایفشان را انجام بدهند؛ این توصیهی ما به مردم است.
… آنچه بنده نسبت به مسائل اقتصادی و مشکلات اقتصادی مردم احساس میکنم که باید انجام بگیرد برای رفع مشکلات، تقویت تولید داخلی است، به مسئولین هم سفارش کردهام؛ باید به تولید داخلی اهتمام ورزیده بشود؛ مشکلات اقتصادی مردم انشاءالله کم خواهد شد، اگر چنانچه به این سمت و در این جهت حرکت جدّی و خوبی انجام بگیرد. بحث اقتصاد مقاومتی و سیاستهای اقتصاد مقاومتی که گفته شد، اساس سیاستهای [اقتصاد] مقاومتی، آن لُبّش عبارت است از تکیه بر تولید داخلی؛ اساسِ آن، این است. سیاستهای اقتصاد مقاومتی، هم بهمعنای سنگرسازی دفاعی در مقابل دشمن است -یعنی واقعاً این سیاستها اگر به طور کامل و دقیق اجرا بشود، سنگرسازی میکند؛ سنگرسازی دفاعی است- هم توانمندسازی برای حرکت به جلو است؛ یعنی سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم جنبهی پدافندی دارد، هم جنبهی آفندی دارد، محورش هم تولید است. لذا من حتّی از همین جلسهی هماهنگی رؤسای سه قوّه هم انتظار دارم که یکی از جهاتی که روی آنها تکیه میکنند در بحثها و مسائلی که در آنجا آورده میشود و کارشناسهایی که با آن جلسه ارتباط پیدا میکنند، این است که روی مسئلهی تولید تکیه کنند. ببینیم مشکلات تولید داخلی کشور چه چیزهایی است، به انحاء مختلف دنبال راهِحلّ این مشکلات باشیم. بنده اقتصاددان نیستم امّا حرفهای اقتصاددانها را میخوانم؛ اقتصاددانهای کشور که شما هم خیلیهایشان را قبول دارید، راه ارائه میکنند. اینجور نیست که راه وجود نداشته باشد؛ راههایی وجود دارد برای اینکه بتوانیم تولید کشور را نجات بدهیم.
یک مسئله هم مسئلهی معیشت مردم است که باز به همین تولید ارتباط پیدا میکند؛ یعنی یکی از بهترین راهها برای اینکه ما بخواهیم معیشت مردم را ترمیم کنیم و اصلاح کنیم -که الان مردم دچار مشکلات هستند در امر معیشت، بخش مهمّی از مردم دچار مشکلاتند- واقعاً باید تکیه کنیم روی مسئلهی تولید داخلی. خب، یک تلاش همهجانبهای باید بشود برای جلوگیری از تعطیلی کارخانهها یا زیرِ ظرفیّت کار کردن کارخانهها. من آخرین بار در یک معرض عمومی در روز عید فطر، در نماز، این را خطاب به مسئولین گفتم؛ نقدینگیِ عظیمی در کشور به وجود آمده که این هم ناشی از اشتباهات است؛ خود این یکی از سیاستهای اشتباه است که نتیجهاش این شده است که نقدینگی در کشور افزایش پیدا کند که مشکلات فراوانی را به وجود آورده؛ من گفتم اگر مسئولین کشور بتوانند بنشینند راههایی پیدا کنند و این نقدینگی را هدایت کنند بهسمت اقتصاد تولیدی، چه در صنعت، چه در کشاورزی، چه در مسکن و امثال اینها، همین نقدینگی که امروز تهدید است، تبدیل خواهد شد به فرصت؛ نصف این نقدینگی را هم اگر بتوانند هدایت کنند، این[جور] است. الان هم من عرض میکنم خطاب به مسئولین محترم دولتی -که شما میدانید من از دولت حمایت میکنم؛ بنده از همهی دولتها حمایت میکنم- و مؤکّداً سفارش میکنم که بنشینند فکر کنند، از آدمهای وارد و مطّلع و باهوش کمک بگیرند و راههایی پیدا کنند برای هدایت این نقدینگیِ عظیم بهسمت تولید؛ میشود، این کار شدنی است، این کار عملی است؛ وظیفهی مسئولین محترم دولتی و اقتصادی است و باید این کار را انجام بدهند.
نقل شد و شنیده شد که وزارت اقتصاد، برای رونق فضای کسب و کار تصمیمهایی را گرفته است، کارهایی را که مانع رونق فضای کسب و کار است حذف کرده است؛ این کار مثبتی است، این کار را بایستی دنبال بکنند. مسئلهی مبارزهی با فساد بهصورت جدّی بایستی دنبال بشود؛ همینطور مبارزهی با اسراف. جوانانی که در بخشهای تولیدی و سازندگی فعّالند -که بحمدالله این در کشور بسیار گسترش پیدا کرده است که جوانانی در کارهای تولیدی فعّالند، دارند کار میکنند، تلاش میکنند، فراوردههای مفیدی دارند- اینها بایستی تشویق بشوند.
تولید داخل و کالای ایرانی را باید تقویت کنیم. حقیقتاً بایستی به مسئلهی حمایت از کالای ایرانی اهمّیّت بدهیم؛ این یک کار واجب است، کار ضروری و قطعی است. مسئولین دولتی، مسئولین بخشهای مختلف، نیروهای مسلّح -که خریدهای عمده برای آنها است، هزینههای مهمّ اینطور چیزها به عهدهی آنها است- سعی کنند که مطلقاً از محصولات غیر ایرانی آنجایی که [محصول] ایرانی وجود دارد استفاده نکنند.
دیروز اینجا یک نمایشگاه کوچکی از تولیدات داخلی درست کردند که بنده ببینم. من رفتم و چند ساعت مشغول دیدن این نمایشگاه بودم، کارهای شماها را دیدم. واقعاً باید دست هنرمند کارگر ایرانی را بوسید، باید دست شماها را بوسید! این تولیدِ داخلیِ باارزش ازلحاظ کیفیّت، با اینهمه گرفتاریای که ما داریم، با این تحریمها که جلوِ موادّ اوّلیّه را میگیرند، جلوِ ماشین پیشرفته را میگیرند، انواع و اقسام مشکلات را مستکبرین عالَم جلوِ پای ما میگذارند؛ درعینحال وقتی انسان به محصول نگاه میکند، میبیند عجب برجستگیای دارد! همه چیز [هم بود]! دیروز اینجا دهها شرکت، محصولات خودشان را -که همین کارهای دست شما است- آوردند اینجا ما دیدیم؛ از قُماش و کفش و لباس دوخته و وسایل زندگی و چینی و بلور بگیرید تا دارو و لوازم آرایش و وسایل خانه و یخچال و ابزار و لوازمتحریر و همه چیز، که اینجا دیروز به ما نشان دادند -که چند ساعت هم طول کشید- همه برجسته بود، همه ممتاز بود. انسان واقعاً در مقابلِ نیروی کارِ داخلی سر تعظیم فرو میآورد! آنوقت بنده که میگویم حمایت از کالای ایرانی، یک عدّهای یا باور نمیکنند یا تصدیق نمیکنند یا عمل نمیکنند! خب حمایت از کالای ایرانی یعنی حمایت از این کارگر، یعنی حمایت از نیروی کار، یعنی حمایت از تولید! این حمایت، همهجانبه است؛ هم مردم باید حمایت کنند، هم دولت باید حمایت کند؛ همه باید حمایت کنند.
مشکلاتی را مطرح میکردند که این مشکلات، هم مال کارآفرین است، هم مال کارگر است؛ مشکل بیمه، مشکل کمبود امکانات، مشکل نقدینگی، مشکل موانع مالیاتی، مشکل از ناحیهی بانک، مشکل از ناحیهی وزارت اقتصاد، مشکل از جاهای مختلف؛ این مشکلات باید برطرف بشود، باید بهطور جازم و کامل اقدام بشود برای رفع این مشکلات. وقتی مشکلات برطرف شد، وقتی کالای ایرانی مورد حمایت قرار گرفت، وقتی قدر کار کارگر ایرانی دانسته شد، آنوقت دیگر ما شاهد این نخواهیم بود که یک کارخانهای بگوید «من با یکسوّم ظرفیّت دارم کار میکنم». دیروز بعضیها به ما همین را میگفتند ما اینقدر امکانات داریم و اینجور داریم کار میکنیم: با یکسوّم ظرفیّت، با نصف ظرفیّت. خب چرا؟ آن دوسوّم دیگر کارگرهایش کجا هستند؟ این میشود آن بیکاریِ متراکم در داخل کشور. اینکه ما میگوییم «حمایت از کالای ایرانی»، یعنی کار آفریده بشود، کار به وجود بیاید؛ یعنی کارگر بیکار نداشته باشیم؛ یعنی جوان تحصیلکردهی ما فقط به فکر پشتِمیزنشینی نباشد؛ بداند مطابق شأن خودش، در بخشهای مختلف، میتواند کار بکند. اگر حمایت از کالای ایرانی شد، این پیش میآید. چرا یک عدّهای اصرار دارند پولشان را بریزند در جیب کمپانی خارجی؟ این چه مرضی است که جنس خارجی باید مصرف بشود؟ یکوقت جنسِ ایرانیِ مشابه نداریم، خب بله، بحثی نیست؛ بعضی از اجناس هست که تولیدش در داخل منطبق با صرفه نیست، صرفه ندارد؛ خیلی خب! در داخل، جنس مشابه آن را نداریم. [امّا وقتی] مشابه جنسی در داخل هست، تولید میشود و در کیفیّت هم بعضی مثل کیفیّت مشابه خارجی است، بعضی بالاتر از کیفیّت مشابه خارجی است، چرا بایستی یک عدّهای اصرار داشته باشند که حتماً بروند جنس خارجی و فلان مارک خارجی و مانند اینها را مصرف کنند؟ این چه مرضی است؟ این چه بدفهمی و کجفهمیای است که بعضی دارند؟ کالای ایرانی مصرف کنیم. تصمیم بگیریم؛ مؤسّسات بزرگ، خود دولت، دیگران، همه تصمیم بگیرند که از کالای [ایرانی حمایت کنند]. ما تعصّب علیه دیگران نداریم، نمیخواهیم دشمنی کنیم؛ ما میخواهیم فرزند خودمان، جوان خودمان و کارگر خودمان را وادار کنیم به کار؛ میخواهیم او را سرگرم اشتغال کنیم، میخواهیم او را از مضرّات بیکاری نجات بدهیم. بیکاری خیلی مضرّات دارد؛ مضرّات اجتماعی دارد، مضرّات امنیّتی دارد، مضرّات اخلاقی دارد، انواع و اقسام مضرّات دارد. این را میخواهیم؛ راهش همین حمایت از کالای ایرانی است. از کالای ایرانی، از تولید ایرانی، بایستی طرفداری بشود و حمایت بشود. ما نسبت به اقتصاد ملّیِ خودمان باید تعصّب داشته باشیم؛ مصرف جنس خارجی یکی از عیوب مهمّ ما است؛ ما بایستی تعصّب داشته باشیم نسبت به مصرف داخلی و جنس داخلی و اقتصاد ملّیمان. جوانهای ما تعصّب دارند نسبت به فلان تیم فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز است، یکی طرفدار تیم آبی است، [آن هم] با تعصّب؛ و حتّی [تعصّب به] تیمهای خارجی؛ یکی طرفدار تیم رئال است، یکی طرفدار تیم [دیگر]؛ اینها تعصّب نسبت به این تیمها دارند؛ اگر همین مقدار و همین اندازه تعصّب را نسبت به اقتصاد ملّی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد؛
شعار امسال، هم خطاب به مسئولین است، هم خطاب به مردم است. شعار امسال [حمایت از] کالای ایرانی است. کالای ایرانی یعنی محصول نهایی کار و سرمایه و فعّالیّت اقتصادی و ذهن و ابتکار و همهچیز. سرمایهگذار با سرمایهی خود، کارگر با کار خود، طرّاح با ذهن خود و با دانش خود، اینها همه تلاش میکنند و محصول [کار آنها] میشود کالای ایرانی. بنابراین چیز باعظمتی است، چیز بسیار مهمّی است؛ این را بایستی حمایت کرد. در حمایت از این کالای ایرانی -که محصول تلاش فعّالان اقتصادی و فعّالان کارگری و سرمایهگذاران و برنامهریزان و طرّاحان و مانند اینها است- هم مردم نقش دارند بهعنوان تولیدکنندهی کالای ایرانی، هم مردم نقش دارند بهعنوان مصرفکنندهی کالای ایرانی؛ هم باید تولید کنند، هم باید مصرف کنند؛ هم باید در تولید تلاش کنند -که حالا عرض میکنم کارهایی را که باید انجام بگیرد- هم باید در مصرف مراقبت بکنند که کالای ایرانی مصرف کنند؛ و این هم یک وظایفی را بر عهدهی مردم و بر عهدهی مسئولین دولت قرار میدهد؛ مخاطب این شعار، هم مردمند، هم مسئولانند.
خب چهجوری حمایت بکنیم؟ این حمایت اوّلاً بهصورت افزایش تولید [است] که بهعهدهی مسئولین دولتی است -برنامهریزی کنند- و همچنین بهعهدهی خود مردم تا تولید داخلی افزایش پیدا کند. تولید داخلی بهبود کیفیّت پیدا کند. از پیغمبر اکرم نقل شده است که فرمود: رَحِمَ اللهُ امرَءً عَمِلَ عَمَلاً فَاَتقَنَه؛ کار را محکم و زیبا و خوب انجام بدهند، کیفیّت کار بالا برود. حمایت، یکی انطباق با نیازها و سلیقهها و مزیّتهای روز است؛ این هم حمایت است؛ اینجور نباشد که نگاه نکنید که مردم چه میخواهند. تولید کالای ایرانی به این معنا است که باید چیزی تولید بشود که مطابق با سلیقهی مردم و میل مردم [باشد]، همراه با ظرافتهای لازم. بازاریابی بیرون از کشور و صادرات هم یکی از انواع حمایت از کالای ایرانی است. بایستی ما که با پانزده کشور همسایهایم -غیر از کشورهای دیگرِ دوردست که میتوانند کالای ایرانی را مصرف بکنند، با پانزده کشور همسایه هستیم- از این همسایگی استفاده کنیم، کالای ایرانی را صادر کنیم؛ این، هم بهعهدهی وزارت خارجه است، هم بهعهدهی وزارت بازرگانی است، هم بهعهدهی فعّالان اقتصادی مردمی است؛ بازاریابی کنند. یک آماری را به من دادند -چون یادداشت نکردهام، این آمار درست یادم نیست، لکن آمار بسیار مهمّی بود- که اگر ما بتوانیم بیست درصد از تولیدات [مورد نیاز] کشورهای همسایهی خودمان را -فقط همسایه- [یعنی] بیست درصد از مجموع مصرف آنها را متعهّد بشویم، فلان تعداد شغل [ایجاد میشود] -یک عدد خیلی بالا که من الان درست یادم نیست، نمیتوانم عرض بکنم- که تأثیرش در ایجاد اشتغال در کشور و ایجاد ثروت ملّی بسیار زیاد خواهد بود؛یکی هم این است. بعد هم ارزان تمام کردن و رقابتپذیر کردن. یکی از کارهای بسیار مهم در کشور این است که بتوانیم تولید داخلی را رقابتپذیر با جنس خارجی به وجود بیاوریم؛ در حدّ امکان ارزانتر از جنس خارجی بتوانیم تولید کنیم که البتّه خود این مقدّماتی دارد؛ بعضی از مقدّمات بهعهدهی دولت است، بعضی هم بهعهدهی خود ما است. الزاماتی هم این حمایت دارد که این الزامات اگر رعایت نشود، این حمایت انجام نمیگیرد. یکی از الزامات، مدیریّت جدّی واردات از سوی دولت است. دولتیها باید بهطورجدّی واردات را مدیریّت کنند. اجناسی که در داخل تولید میشود یا قابل تولید شدن است، باید حتماً [از] خارج [وارد] نشود. به بنده مراجعه میکنند، موارد زیادی شکایت میکنند میگویند ما این کارخانه را ایجاد کردهایم، این محصول را تولید کردهایم، بهمجرّد اینکه این محصول خواست بیاید بازار، یکوقت دیدیم درِ گمرک باز شد، از خارج، مشابه این جنس وارد شد! موجب میشود که بسیاری از کارخانجات ما از اینجهت ناکام بمانند؛ بعضی ورشکسته بشوند و مشکلات برایشان به وجود بیاید. بایستی حتماً این واردات مورد توجّه قرار بگیرد و مدیریّت بشود از سوی دولت. بعضی اوقات یک چیزهایی را وارد میکنند، ما تذکّر میدهیم به مسئولین که چرا وارد شده است؟ در جواب ما میگویند این را که ما وارد نکردهایم، بخش خصوصی وارد کرده است؛ این جواب، جواب کافی نیست؛ بخش خصوصی بایستی مدیریّت بشود؛ دولت باید مدیریّت کند، مسلّط باشد بر اینکه چه چیزی وارد بشود و چه اندازه وارد بشود و چه چیزی وارد نشود؛ اینها را بایستی [توجّه کنند]؛ حتماً یکی از کارهای مهم همین است که بایستی انجام بگیرد. یکی از الزامات، مبارزهی جدّی با قاچاق است که متأسّفانه در سالهای گوناگون، این مبارزهی جدّی بدرستی انجام نگرفته است و باید انجام بگیرد. البتّه اخیراً شنیدم که وزارت اقتصاد در گمرک یک سامانهای را به راه انداختهاند؛ نقل کردهاند که این سامانه بسیار مؤثّر است، بسیار مفید است برای اینکه جلوی قاچاق را بگیرد؛ بسیار خوب، این کار را دنبال کنند و این کار حتماً تحقّق پیدا بکند. جلوی قاچاق باید گرفته بشود. و مردم هم جنس قاچاق را، جنسی را که میفهمند این جنس قاچاق است، مقیّد باشند متعصّبانه این جنس را مصرف نکنند تا قاچاقچی برایش صرفه نداشته باشد که این کار را انجام بدهد. آمارهای کارشناسان جوان ما از تأثیر مخرّب واردات بر تولید کشور، آمارهای بسیار مهمّی است. کارشناسهای جوانی هستند که در این زمینهها کار میکنند و بسیار خوب میفهمند؛ اینها یک آماری را آوردند به بنده دادند و نشان دادند که فلان مقدار واردات، چقدر شغل را در کشور از بین میبرد! آنوقت ما از بیکاری جوانها مینالیم؛ واردات هم همینطور بیخودی مثل سیل وارد کشور میشود. پس بنابراین یکی از انواع حمایت هم این است که در داخل با قاچاق و با واردات بیرویه مبارزه بشود. یکی از انواع حمایت هم سرمایهگذاری فعّالان اقتصادی در امر تولید است. اینجور نباشد که فعّالان اقتصادی دنبال کارهای سوداگرانه بیشتر بچرخند؛ اگر میخواهند سرمایهگذاری بکنند، سرمایهگذاریِ در امر تولید [بکنند]. اگر چنانچه نیّتشان را خالص کنند، خدایی کنند، برای کشور انجام بدهند، این سرمایهگذاری میشود عبادت؛ سرمایهگذاری سود دارد امّا چون برای پیشرفت کشور است، برای کمک به مردم است، این میشود یک عبادت. خب، این مسائل مربوط به این مسئلهی حمایت از کالای ایرانی بود. من توصیهام این است: همانطور که عرض کردم، با تعصّب دنبال کالای ایرانی بگردید؛ فروشنده، کالای ایرانی بفروشد؛ خریدار، کالای ایرانی بخرد؛ مسئولین تولید ایرانی را کمک کنند و حمایت بکنند و از واردات و قاچاق جلوگیری کنند؛ سال ۹۶ مثل همهی سالها مجموعهای بود از فرازونشیبها و شیرینیها و تلخیها، مثل همهی دورانهای زندگی؛
... یک نقطهی مثبت دیگر تلاشهایی بود که در جهت زنده کردن و به کار بستن شعار سال -یعنی تولید ملّی و اشتغال در ذیل عنوان اقتصاد مقاومتی- انجام گرفت. کارهای خوبی برای مسئلهی اشتغال و تولید ملّی شد، البتّه کارهای زیاد دیگری باقی مانده است که باید بشود. و این شعار تا حدودی عملی شد در کشور، لکن بهطور کامل بایستی کار ادامه پیدا کند تا انشاءالله این شعار عملی بشود. دربارهی سال ۹۷ -سالی که از این لحظه آغاز میشود- آنچه مهم است، این است که همه باید سخت کار کنند. بنده در شعارهای سالها معمولاً مخاطب را مسئولین قرار میدادم؛ امسال مخاطب، همهی آحاد ملّت و از جمله مسئولین خواهند بود. مقدّمتاً عرض کنم، مسئلهی اقتصاد و فرهنگ و مسائل گوناگون همه مطرح است لکن مسئلهی اصلی ما امسال هم مسئلهی اقتصاد و معیشت مردمی است. همه باید تلاش کنند، همه باید کار کنند و محور هم عبارت است از تولید ملّی؛ یعنی اگر چنانچه تولید ملّی را -با شرحی که انشاءالله در سخنرانی عرض خواهم کرد- همه تعقیب کنند و دنبالگیری کنند، بسیاری از مشکلات اقتصادی، مشکلات معیشتیِ مردم -هم مسئلهی اشتغال، هم مسئلهی سرمایهگذاری و بقیّهی چیزها- حل خواهد شد. آسیبهای اجتماعی به میزان زیادی کاهش پیدا خواهد کرد؛ یعنی محور، تولید ملّی است. بنابراین اگر تولید ملّی شتاب بگیرد، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. من این را محور قرار دادم برای شعار امسال؛ شعار امسال «حمایت از کالای ایرانی» است؛ سال «حمایت از کالای ایرانی».
خیلی از این مفاسد و آسیبهای اجتماعی، درصورتیکه اشتغال باشد، از بین خواهد رفت؛ خیلی از این مفاسد ناشی از بیکاری جوانها است. اگر بخواهیم اشتغال به وجود بیاید، باید به مسئلهی تولید اهمّیّت بدهیم و تولید داخلی را با شیوههای درست، با سیاستهای دقیق، پیش ببریم. پول پاشیدنِ بیحسابوکتاب ما را به جایی نمیرساند؛ باید حساب کنیم، دقیق عمل کنیم. الحمدلله مجموعهی مسئولین در قوّهی مجریّه دنبال این مسائل هستند، دارند دنبال میکنند انشاءالله، ما هم کمکشان میکنیم هرچه بتوانیم؛ انشاءالله به نتایجی برسند.
مسئولان اقتصادی، اقتصاد مقاومتی را جدّی بگیرند. تولید داخلی، منع واردات، جلوگیری از قاچاق؛ اینها آن اوّلیهایش است. امسال سال اشتغال است. الان هم ما درواقع در نیمهی دوّم مهرماه هستیم؛ یعنی بیش از نیمی از سال گذشته. در زمینهی اشتغال و در زمینهی تولید داخلی و تولید ملّی، فعّالیّتها باید افزایش پیدا کند؛ باید مضاعف بشود، عقبماندگیها باید جبران بشود. یک مدّتی گرفتار انتخابات و حرفهای انتخاباتی و این حرفها بودیم، وقت گذشت؛ باید جبران کنند تا بتوانیم به یک جایی برسیم در این زمینه. من گفتم، به سرمایهگذار خارجی ما خوشامد میگوییم امّا دل نمیبندیم به کار سرمایهگذار خارجی؛ چون اعتباری به او نیست. سرمایهگذار خارجی امروز میآید، فردا بهخاطر یک حادثهای، مشکل درست میکند برای ما. سرمایهگذارهای خارجی بیایند، سرمایهگذاری هم بکنند منتها تکیهی اقتصاد کشور باید به مسائل داخلی باشد. ظرفیّتهای داخلی کم نیست، زیاد است و کارهای اوّلی هم که باید انجام بگیرد، کارهای روشن و خوبی است و آقای دکتر ستّاری هم اشاره کردند. این منطق هم منطق درستی است که ما اقتصادمان اقتصاد نفتی است، اقتصادِ منبعمحور است -یعنی همینطور سرمایه را بفروش و بخور؛ سرمایه است دیگر- این باید تغییر پیدا بکند؛ باید مبتنی بشود بر ارزش افزوده. ما حتّی سنگهای قیمتیای را هم که داریم -سنگهای ساختمانی قیمتیای که در کشور وجود دارد- خیلیهایش همینطور آمادهنشده به خارج صادر میشود که این چیز خیلی عجیبی است و بعضی از این وزرای ما در این زمینهها واقعاً کوتاهی کردهاند.
با استمداد از هدایت و عنایت پروردگار و در سایهی توجّهات حضرت ولیّاللهاعظم (ارواحنا فداه) و با تبرّک و تفأّل به همزمانی با ایّام ولادت حضرت امام ابیالحسنالرّضا (علیهآلافالتّحیّةوالثّناء)، اینجانب به پیروی از گزینش ملّت ایران، رأی آنان را تنفیذ و دانشمند محترم جناب حجّتالاسلام آقای دکتر حسن روحانی را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم و با دعا برای موفّقیّت ایشان، مؤکّداً توصیه میکنم که این منصب خطیر را وسیلهای برای کسب رضای الهی و ذخیرهای برای هنگامهی لقاء پروردگار قرار دهند و همّت خود را متوجّه استقرار عدالت، و جانبداری از محرومان مستضعف، و اجرای احکام اسلام ناب، و تقویت وحدت و عزّت ملّی، و توجّه به توانمندیها و ظرفیّتهای عظیم کشور، و صراحت در بزرگداشت ارزشها و مبانی انقلاب اسلامی نمایند، و مطمئن باشند که ملّت غیور و شجاع، خدمتگزاران کشور را در دشواریها و در مقابله با زورگوییها و زیادهخواهیهای استکبار تنها نخواهد گذاشت. لازم میدانم بار دیگر دربارهی اجرای برنامهی اقتصاد مقاومتی و توجّه ویژه به موضوع اشتغال و تولید داخلی تأکید کنم و یادآوری نمایم که رأی ملّت و تنفیذ آن، موکول به حفظ و رعایت تعهّد به صراط قویم و مستقیم اسلامی و انقلابی است.
نکتهی دوّمی که جزو تجربهها است: به ظرفیّتهای داخلی اولویّت دادن [است]. این همان چیزی است که ما امسال را اعلام کردیم [سال] تولید ملّی و اشتغال. تولید ملّی؛ یکی از بخشهای مربوط به ظرفیّتها، تولید ملّی است؛ در اینجا تولید صنعتی و کشاورزی مورد نظر است؛ البتّه تولید نرمافزاری و تولید علم و تولید فکر هم حتماً جزو تولید داخلی است و مهم است، لکن چون مسائل اقتصاد در میان بود، مراد ما تولید صنعتی و کشاورزی و مانند اینها است. تولید ملّی، تولید داخلی؛ ظرفیّتهای داخلی باید مورد توجّه قرار بگیرد. به نظر من، ظرفیّت نیروی انسانی جوان ما بسیار ظرفیّت خوبی است. چند روز قبل از این، یک عدّه از جوانهای دانشجو در همین حسینیّه جمع شدند، تعدادیشان آمدند اینجا صحبت کردند. به بعضی از مسئولین محترم گفتم که واقعاً سطح فهم و درک و برداشت و تلقّی اینها از مسائل کشور، سطح بسیار بالا و پیشرفتهای است؛ از اینها باید استفاده بشود؛ این نیروی انسانی پیشرفتهی ما [است]، افرادی که برای پیشرفت کشور و جهش آن به سمت جلو میتوانند نقش ایفا کنند. ما در زمینهی مسائل علمی از این ظرفیّت داخلی خیلی استفاده کردهایم؛ در همین مسئلهی انرژی هستهای، چند سال قبل از این، یک روز آمدند اینجا -در همین حسینیّه- تا یک گزارش نمایشگاهی به ما بدهند؛ غرفههای گوناگونی بود که بنده بازدید میکردم، در همهی این غرفهها تقریباً جوانها -جوانهای کم سن- [بودند] که مسئولین محترم معرّفی میکردند. اینها کسانی بودند که بخشهای مختلف انرژی هستهای را پیش برده بودند و توانسته بودند آن کارهای بزرگ را انجام بدهند و این صنعت را پیش ببرند. [این] خیلی حائز اهمیّت است؛ جوانهای ما یکچنین تواناییهایی دارند.
اگرچنانچه توانستیم به مسئلهی روستاها -که حالا اینجا من مسئلهی روستاها را هم یادداشت کردهام- به معنای واقعی کلمه رسیدگی بکنیم و موضوع روستا را حل کنیم که یک بخش عمدهی حلّ مسائل روستا ایجاد صنایع روستایی است [مشکلات کم میشود]. روستاها احتیاج به صنایعی دارند که متناسب با وضع زندگی روستایی است؛ ما در این زمینه کوتاهی کردهایم. باید صنایع روستایی مورد توجّه قرار بگیرد و امکاناتی که برای روستاها لازم است [فراهم شود]. حالا اشاره کردند به اینترنت؛ بله، اینترنت هم یک چیزی است، [امّا] از اینترنت واجبتر مثلاً فرض بفرمایید راه است، امکانات رفتوآمد است، امکانات انتقال راحت محصولات است. اینجور نباشد که یک محصولی که یک کیلویش در مرکز فلان شهر بزرگ، مثلاً هزارها تومان قیمت دارد، در آنجا روستایی نتواند مثلاً بیشتر از یکدهمِ این قیمت، پول از آن به دست بیاورد و سود از آن ببرد؛ اینجور نباشد. وقتیکه ما ارتباطات را توانستیم تنظیم کنیم و تأمین کنیم، رفتوآمد و دادوستد روستایی وقتیکه آسان شد و تضمین شد، طبعاً روستاها تولیدکننده باقی میمانند و خیلی از مشکلات کم خواهد شد. این حاشیهنشینیها بهخاطر وضع نابسامان روستاها است که [به شهرها] میآیند و الان یکی از مشکلات کشور شده حاشیهنشینی و مفاسدی که در حاشیهنشینی شهرها به وجود میآید؛ و آسیبهای اجتماعی فراوان.
یک مسئله، مسئلهی مهم واردات است که البتّه در بعضی از اقلام واردات، تعرفه مشکل را حل میکند، در بعضی از اقلام واردات تعرفه مشکلی را حل نمیکند. جلوی واردات باید گرفته بشود در یک بخشهایی. البتّه در یک بخشهایی هم ممکن است واردات را شما تشویق کنید؛ این اشکالی ندارد. بستگی دارد به نیازها و امکاناتی که در کشور وجود دارد. آنجایی که تولید داخلیای هست و واردات به این تولید ضربه میزند، آنجا با شدّت تمام باید جلوی واردات گرفته بشود. انسان گاهی بعضی از شکایاتی را میشنود -گاهی به ما مینویسند، گاهی در بعضی از گزارشهای عمومی انسان میشنود- که تولیدکنندهی داخلی گلهمند است از اینکه ما داریم با این زحمت این [جنس] را تولید میکنیم، از آنطرف هم بیدریغ دارد وارد میشود. مصرفکنندهی داخلی [هم] که فلان دستگاه فرضاً دولتی یا شبهدولتی است، به بهانهی اینکه این [جنس] به خوبیِ آن جنس خارجی نیست [آن را نمیخرد]. خب قیمتش که ارزانتر است، شما مصرف کن، استفاده کن، کمک به تولید بکن، تجربهی بعدی او بهتر خواهد بود؛ این چیز طبیعی و روشنی است؛ وَالّا اگر ما همینطور بخواهیم جنس لوکس تهیّه بکنیم، این نمیشود و این تولید داخلی هیچوقت بهجایی نمیرسد.
مسئلهی قاچاق. یکی از مسائل مهم مسئلهی قاچاق است. بهطور جدّی بایست در مسئلهی قاچاق [برخورد بشود]. در مسائل داخلی، دولت محترم، به تولید و اشتغال اهمّیّت ویژه بدهند. بر طبق قانون اساسی، رئیسجمهور از امکانات بسیار گستردهای در کشور برخوردار است؛ خیلی از کارها را میتوانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیّتهای داخلی را بالفعل کنند، هیچ درنگی در عمل به وعدههایی که به مردم داده شده است صورت نگیرد. مسئولین را، مسئولان بخشهای مختلف را -حالا در دولت دوازدهم- جوری انتخاب بکنند که کارکن و فعّال و پایکار و توانا باشند؛ یعنی توانایی آنها بتواند کارها را انشاءالله پیش ببرد. اگر خدای نکرده در بخشهای مختلف -چه اقتصادی و چه غیراقتصادی- یک بخشی از خود ناکارآمدی نشان بدهد، این به حساب ناکارآمدی نظام گذاشته خواهد شد و این بیانصافی است؛ نظام کارآمد است؛ بخشهای مختلف باید بتوانند خودشان را پابهپای نظام پیش ببرند. [مسئولین] برای مقاومسازی کشور در قبال تحریمهای آمریکا، باید کشور را آماده کنند؛ کشور را مقاومسازی کنند. میبینید آمریکاییها با کمال وقاحت هر روزی یک حرف جدیدی [میزنند]، یک ساز جدیدی کوک میکنند؛ باید در مقابل آنچه آنها انجام میدهند، کشور مقاوم باشد و توانایی ایستادگی داشته باشد. این مقاومت اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و همهجانبه را مسئولین در نظر بگیرند.
اهمّیّت کارگر را بارها و بارها، همه به زبانهای مختلف گفتهاند. اگر یک کشور مایل است که اقتصاد پیشرفتهای داشته باشد، اقتصاد مستقلّی داشته باشد، رونق اقتصادی بهمعنای واقعی داشته باشد، باید به قشر کارگر اهمّیّت بدهد؛ چون کارگر، ستون فقرات اقتصاد تولیدی و کاری در کشور است؛ بلاشک اینجور است. اینکه ما پرچم تولید ملّی را در این برههی اخیر به دست گرفتهایم و مدام تأکید میکنیم بر تولید ملّی، یک بخش عمدهاش مربوط است به کارگران. ما اگر میخواهیم جامعهی کارگری ما از امتیازات و حقوقی که شایستهی او است برخوردار باشد، باید روی مسئلهی تولید ملّی تکیه بکنیم. اگر کارگر در جامعه دلگرم به کار شد و آن لوازم و الزاماتی که وجود دارد -که بنده قبلاً هم اشاره کردهام، حالا هم یک مختصری عرض خواهم کرد- رعایت بشود، وضع اقتصاد کشور به سامان خواهد رسید. مشکل اقتصادی ما، مشکل لاینحلّی نیست؛ مشکلی نیست که راهحل نداشته باشد؛ گرهای نیست که بازنشدنی باشد. باید راه را درست پیدا کنیم، بعد هم همّت کنیم، تلاش کنیم؛ مسئولان تلاش کنند.
بین اشتغال و تولید ملّی ارتباط وجود دارد. اگر ما بخواهیم اشتغال در کشور به وجود بیاید، باید به تولید ملّی -تولیدِ بهمعنای عامّ کلمه؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، تولید خدمات- اهمّیّت بدهیم؛ همهی اینها بایستی مورد توجّه قرار بگیرد و برای اینها برنامهریزی بشود. اینها چیزهایی نیست که جایز باشد ما اینها را تأخیر بیندازیم، باید در اوّلین فرصتها مسئولین ذیربط -هرکه مسئول است و مسئول خواهد بود- به این مسئله بپردازد. بنابراین، این مسائل، جزو مسائل اولویّتدار و درجهی اوّل نظام است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به نامگذاری سال جدید به «اقتصاد مقاومتی: تولید- اشتغال» گفتند: باید بر روی تولید و اشتغال متمرکز شوید و این هدف صرفاً با دستور دادن مسئولان ارشد محقق نمیشود بلکه به نظارت و پیگیری جدی نیاز دارد.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از برخی برداشتهای نادرست از سخنان ابتدای سال ایشان در خصوص جلوگیری از واردات، افزودند: منظور از منع واردات، واردات کالاهایی نیست که در داخل بهقدر کافی تولید نمیشوند یا واردات آنها میتواند برای تولید داخل الگو قرار گیرد، بلکه آن وارداتی باید متوقف شود که کارخانه داخلی و تولید را تعطیل میکند. حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از برخی برداشتهای نادرست از سخنان ابتدای سال ایشان درخصوص جلوگیری از واردات، افزودند: منظور از منع واردات، واردات کالاهایی نیست که در داخل بهقدر کافی تولید نمیشوند یا واردات آنها میتواند برای تولید داخل الگو قرار گیرد، بلکه آن وارداتی باید متوقف شود که کارخانهی داخلی و تولید را تعطیل میکند.
ایشان نگاه منفی به واردات را ناشی از نگاه مثبت به تولید داخل خواندند و خاطرنشان کردند: همه بدانند اگر کارخانه و تولید داخلی راه نیفتد، اشتغال ایجاد نمیشود و نتیجهی بیکاری، آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، فساد، مشکلات خانوادگی و نارضایتی از نظام و دولت است. آنچه بنده در مورد آینده بهعنوان نقطهی اولویّتدار و کلیدی به آن نگاه میکنم، عبارت است از تولید؛ تولید ملّی، تولید داخلی. توصیهی بنده، خواستهی بنده، مطالبهی بنده، تکیهی بر روی تولید داخلی است. تولید داخلی یک کلیدواژه است. اینها را عرض میکنیم تا اوّلاً چون در محضر ملّت ایران این حرفها دارد گفته میشود، مسئولین محترم به این توجّه کنند و روی آن تکیه کنند، ثانیاً افکار عمومی مردم هم در همین جهت مطالبهگر باشد؛ مطالبات مردم هدایت بشود به این سمتی که مورد توجّه و مورد تعرّضِ امروز ما است. من اینجور احساس میکنم که اساس کار فعلاً برای این برههی از اقتصاد کشور، مسئلهی تولید ملّی و تولید داخلی است. این یک کلیدواژه است، سرفصلهای متعدّدی از این مسئله ناشی میشود. اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق بدهیم، اشتغال به وجود میآید و مشکل بیکاری -که یکی از مصیبتهای امروز کشور ما بیکاری جوانان است و نرخ بیکاری، بالا است- برطرف خواهد شد یا کاهش پیدا خواهد کرد.
یکی از چیزهایی که برای تولید لازم است، سرمایه است. غالباً گفته میشود که ما سرمایهی لازم برای اینکه تولیدکننده را بتوانیم به تولید وادار کنیم نداریم؛ بنده این را قبول ندارم. علاوه بر امکانات شخصی -که اشخاص خودشان امکاناتی دارند- دولت توانسته است صندوق توسعهی ملّی را به وجود بیاورد. من یک توضیحی دربارهی صندوق توسعهی ملّی بدهم: این جزو سیاستهایی بود که از چند سال قبل از این، در ضمن سیاستهای کلّی گنجانده شد و دولتها اجبار پیدا کردند که صندوق توسعهی ملّی را در برنامههایشان بگنجانند. صندوق توسعهی ملّی چیست؟ معنای صندوق توسعهی ملّی این است که از درآمد نفت کشور -نفتی که بدون اینکه ارزش افزودهای تولید کند، از چاه درمیآوریم و میفروشیم- هرسال یک درصدی کنار گذاشته بشود که وابستگی اقتصاد کشور به نفت کم بشود. گفتیم اوّل بیست درصد، بعد بر این بیست درصد، هر سال اندکی [یعنی] سه درصد اضافه میشود؛ اگر این سه درصدها را تاکنون بنا بود اضافه بکنیم، امسال بایستی ۳۶ درصد از درآمد نفت، صرف صندوق توسعهی ملّی میشد یعنی نگهداری میشد در صندوق توسعهی ملّی که کشور از وابستگی به نفت به این اندازه نجات پیدا میکرد. و این وقتی پیش برود، در ظرف چند سال دیگر، نفت بکلّی از اقتصاد کشور جدا خواهد شد که این برای کشور یک فرصت بزرگ و یک فوز عظیم است. یکی از بدبختیهای کشور ما و بعضی از کشورهای دیگر، این است که اقتصادشان وابستهی به نفت است؛ اختیار نفت هم دست کشورهای تولیدکنندهی نفت نیست، دست مصرفکنندهها است، دست قدرتهای جهانی است؛ آنها هستند که قیمت میگذارند، بالا میبرند، پایین میآورند؛ در واقع تولیدکنندهی نفت در این مورد، در مقابل قدرتها منفعل است. اگر کشوری بتواند اقتصاد خودش را از نفت جدا بکند و دارای نفت هم باشد، این کشور قطعاً پیشرفت چندبرابر خواهد کرد. این صندوق توسعهی ملّی به این منظور به وجود آمد. البتّه در سال ٩۴، مسئولین دولتی گفتند درآمدهای نفتی کم شده است -هم فروش کم بوده، هم قیمت نازل بوده است- درخواست کردند، اظهار ضرورت کردند که از اختیارات رهبری استفاده کنند که آن بیست درصد اضافه نشود، فقط بیست درصد را بگیرند، ما هم قبول کردیم و این اجازه را به دولت دادیم که بتوانند فقط بیست درصد را در صندوق ذخیره کنند. این صندوق برای این است که به بخش خصوصی -یعنی به تولیدکنندهی داخلی- پول بدهد و به او توانایی بدهد تا بتواند کار تولید را راه بیندازد؛ این شد سرمایه. یعنی توانمند کردن بخش خصوصی از طریق صندوق توسعهی ملّی، یک چیز خیلی لازمی است. صندوق توسعهی ملّی را بهعنوان یک فرصت برای کشور باید به حساب آورد؛ این فرصت میتواند در خدمت تولید قرار بگیرد و باید در خدمت تولید قرار بگیرد؛ یعنی تولیدکنندهی داخلی میتواند از این صندوق با سیاستها و برنامهریزی درست دولتها استفاده کند.
یکی از مسائل بسیار مهم در مسئلهی تولید داخلی، احساس مسئولیّت آحاد مردم است. حالا بنده طرف مردمم، من خواستههای مردم و مطالبات مردم را عرض میکنم امّا این را هم مردم عزیز ما بدانند که کار، فقط به عهدهی مسئولین نیست، ]بلکه] کار به عهدهی خود مردم هم هست. اینکه ما روی تولید داخلی تکیه میکنیم، خب حتماً مصرف داخلی هم مورد توقّع است. چرا مردم به مصرف تولیدات داخلی کمتوجّهی میکنند؟ البتّه خوشبختانه در این اواخر یک کارهایی دارد انجام میگیرد؛ بعضی از فروشگاهها فقط تولید داخلی را عرضه میکنند. مصرفکنندهی ایرانی برای آن چیزهایی که در داخل تولید میشود، ارجحیّت قائل باشد و دنبال اسم خارجی و مارک خارجی و نام خارجی ندوند؛ یکی از توقّعات این است.
واردات کالاهایی که در داخل بهقدر کافی تولید میشود، بایستی بهصورت یک حرام شرعی و قانونی شناخته بشود؛ آنچه در داخل تولید میشود، از خارج وارد نشود. اینکه ما نگاه کنیم ببینیم کالاهای مصرفی ما، از خوراک گرفته تا پوشاک، تا وسایل منزل، تا کیف و کفش بعضی از بانوان، تا وسایل مدرسه و دفتر و قلم و امثال اینها از خارج بیاید، این مایهی شرمندگی است! انسان احساس شرم میکند؛ هم در مقابل تولیدکنندهی داخلی احساس شرم میکند، هم در مقابل آن کسی که این جنس را از بیرون برای ما میفرستد. با این امکاناتی که در کشور هست، نگذاریم این راه به این شکل ادامه پیدا بکند، واقعاً جلوی واردات بهمعنای واقعی کلمه گرفته بشود. بعضی از اجناس اساسی هست که در داخل قابلیّت تولید دارد امّا درعینحال وارد میشود، درحالیکه میشود در اینجا تولیدش کرد؛ ولو امروز نداریم و امروز تولید نمیشود امّا قابل تولید کردن است. بنده چند سال قبل از این شنیدم که علوفه را وارد میکنند. گفتیم خب علوفه که واردکردنی نیست، با اینهمه مراتع و مزارع و مانند اینها؛ گفتند علوفه احتیاج به فلان جنس دارد که این جنس در داخل کشور تولید نمیشود. گفتیم خب تولید کنید! یک جنس کشاورزی را -حالا بنده یادداشت دارم و اسمش هم مشخّص است، نمیخواهم حالا بخصوص اسم بیاورم- میتوان تولید کرد و در داخل قابل تولید است، خب تولید کنید که مجبور نباشید علوفهی گوسفندان خودتان را از خارج وارد بکنید. [پس] یکی مسئلهی واردات است که خیلی مهم است.
اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است؛ این مجموعه اگر فقط در زیر نام اقتصاد مقاومتی مورد توجّه قرار بگیرد، ممکن است چندان منشأ اثر نباشد؛ من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطهی کلیدی و مهمّی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم، و از مسئولین و افراد شاخص و از آحاد مردم بخواهیم که همهی همّت خود را بر روی آن نقاط کلیدی متمرکز کنند؛ به نظر من علاج در این است که این نقطهی کلیدی را امسال درست شناسایی کنیم. به اعتقاد من این نقطهی کلیدی عبارت است از تولید، تولید داخلی؛ و اشتغال و عمدتاً اشتغال جوانان؛ اینها آن نقاط کلیدی اصلی است. اگر ما توانستیم روی این دو نقطه متمرکز بشویم و کارها را بر این اساس برنامهریزی و دستهبندی بکنیم، تصوّر این است که کار بهمیزان زیادی جلو خواهد رفت و موفّقیّتهای چشمگیر و محسوسی پیش خواهد آمد. من در سخنرانی انشاءالله خصوصیّاتی را که بر این دو نقطهی کلیدی و اساسی مترتّب است توضیح خواهم داد؛ لذا من شعار امسال را «اقتصاد مقاومتی: تولید - اشتغال» قرار میدهم؛ یعنی اقتصاد مقاومتی عنوان کلّی است، بعد تولید و اشتغال؛ این مجموع نقاطی است که بایستی همه بر روی آن متمرکز بشوند. مطالبهی من و مطالبهی مردم از مسئولین عزیز و محترم این است که بر روی این دو نقطه متمرکز بشوند و کارها را با برنامهریزی انجام بدهند و انشاءالله در پایان سال نتایج آن را بتوانند به مردم گزارش کنند.
من عرض میکنم در آیهی شریفهی «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة» به احتمال زیاد منظور از «قُوَّة» فقط قوّهی نظامی نیست؛ البتّه قوّهی نظامی هم هست امّا فقط قوّهی نظامی نیست. اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة؛ هرچه میتوانید، درون خودتان را قوی کنید. معنای این استحکامِ ساختِ داخلیِ کشور که بنده مکرّر میگویم، این است. ازلحاظ علمی خودتان را قوی کنید، ازلحاظ فنّاوری خودتان را قوی کنید، ازلحاظ تولید داخلی قوی کنید، ازلحاظ نفوذ در بازارهای خارجی قوی کنید، ازلحاظ کشف ظرفیّتهای فراوانی که در این کشور هست و هنوز استفاده نشده است، قوی کنید و این ظرفیّتها را به کار بگیرید. ما که در سیاستها اعلام کردیم که کشور باید به رشد هشت درصد برسد، بعضی گفتند نمیشود! بعد متخصّصین و کارشناسها آمدند گفتند اگر ما ظرفیّتها را ملاحظه کنیم، رشد بیش از هشت درصد هم ممکن است در کشور اتّفاق بیفتد! نه رشدِ به معنای اینکه ما نفت بیشتر بفروشیم -البتّه این مفید است لکن این آن چیزی نیست که مورد نظر ما است- یعنی رشد تولید داخلی کشور، استحکام اقتصادی داخل کشور؛ یعنی همان اقتصاد مقاومتی که ما بارها تأکید کردهایم و تکرار کردهایم. آنوقت یک عدّهای میآیند روی کمبودها انگشت میگذارند، مبالغه میکنند، اغراق میکنند، پیشرفتها را نمیگویند، راهحلها را هم نمیگویند! اتّفاقاً اینها همان کسانی هستند که خودشان به دشمن گِرا دادند که ایران را تحریم کنند؛ گرای تحریم را اینها دادند. خود همینها بیش از همه -در داخل کمتر، در خارج بیشتر- روی نقاط ضعف تکیه میکنند.
یکی از چیزهایی که این شرکتهای دانشبنیان را میتواند ترویج بکند، ترویج محصولات اینها است. راجع به مسئلهی واردات و وارداتی که مشابهش در داخل تولید میشود و مانند اینها، خب حرفهای زیادی زدهایم و کارهایی دارند میکنند، امّا میخواهم تکیه بکنم که تولیداتی که محصول شرکتهای دانشبنیان ما است، باید ترویج بشود و یکی از قلمهای عمدهی ترویج این است که در دستگاههای دولتی جز محصول این شرکتها به کار نرود و صرف نشود و خرید نشود. یعنی از این شرکتها استفاده [شود]؛ چون خود دولت بزرگترین مصرفکنندهی کشور است؛ یعنی مهمترین مصرفکننده، دولت است.
ما تکیه میکنیم روی تولید داخلی. بنده اینهمه تکیه کردهام بر روی مصرف تولیدات داخلی. الان هم دارم به شما میگویم، به مردم عزیز کشورمان میگویم، بروید سراغ مصرف تولید داخلی، کارگر ایرانی را ترویج کنید، کار ایرانی را ترویج کنید. متأسّفانه واقعیّت قضیّه اینجور نیست. در بخشهای مختلف -فرض کنید در وسائل زندگی منزل- کارخانههای داخلی مشغول کارند، جنس مرغوب و خوب و برابر با جنس خارجی، گاهی هم بهتر از جنس خارجی، تولید میکنند امّا بازار که شما میروید، میبینید همهاش جنس خارجی است؛ چرا؟ اینها از کجا میآید؟ تأکید بنده بر روی اینکه جلوگیری از واردات محصولاتی که مشابه داخلی دارد، بهخاطر این است؛ راه این است.
[در موضوع] قاچاق، بنده به مسئولین گفتهام که آقاجان! وقتی شما آن باند قاچاقچی را پیدا میکنید و آن جنس کلان قاچاق را که چند هزار تُن وزن آن است، وارد کشور میکنید، این جنس را جلوی چشم همه آتش بزنید؛ ضربه بزنید به قاچاقچی، به جنس دارای مشابه داخلی. خب معلوم است وقتیکه جنس خارجی وارد شد -چه از مبادی ورودی قانونی مثل گمرک و امثال اینها، چه از مبادی قاچاق که متأسّفانه خیلی هم زیاد است- تولید داخلی میخوابد. وقتی تولید داخلی خوابید، همین وضعی پیش میآید که امروز هست: جوان ما بیکار میشود، اشتغال ما کم میشود، رکود بر کشور حاکم میشود، وضع زندگی و معیشت مردم دشوار میشود. اینها را که دیگر از طریق ارتباط با آمریکا و با اروپا نمیشود حل کرد، اینها را خودمان باید حل بکنیم. اینها کارهایی است که به عهدهی خود ما است؛ راه این است. باید ما مسئلهی اقتصاد کشور را حل کنیم. البتّه اجرا به عهدهی دولت است؛ دولت است که باید در میدان و وسط میدان کار کند، امّا شما در این زمینه میتوانید خیلی کمک کنید. تکیهی مهم باید روی مسئلهی رکود باشد، [روی] مسئلهی تولید داخلی باشد؛ تولید داخلی خیلی مهم است.
خب، حالا بیاییم سر تولید داخلی. بنده برای تولید داخلی حقّ زیادی را قائلم. تولید داخلی بایستی بهعنوان یک چیز مقدّس شمرده بشود. حمایت از تولید داخلی باید یک وظیفه شناخته بشود؛ همه خودشان را موظّف بدانند از تولید داخلی حمایت بکنند. یکی از راهها این است که جنسی که مشابه داخلی دارد، مطلقاً از خارج وارد نشود؛ این را من بارها گفتهام -حالا مسئلهی قاچاق را بعد عرض خواهم کرد؛ مسئلهی قاچاق هم خودش یک مسئلهی مهمّی است- به شکل رسمی وارد نشود. روشهایی [هم] دارد؛ بالا بردن تعرفهها یا جلوگیری از واردات در آنجایی که مشابه داخلی وجود دارد. [البتّه] بهانههایی آورده میشود -من آن بهانهها را هم میدانم، آنها را هم شنیدهام؛ حالا اشاره هم خواهم کرد- [امّا] اصل باید این باشد که تولید داخلی ترویج بشود. من اطّلاع پیدا کردم که در تهران -حالا شاید در شهرستانها هم هست- بعضی از فروشگاهها مقیّد شدهاند که جز تولید داخلی را نفروشند؛ تابلو هم زدهاند؛ عکسش را گرفتند برای من آوردند و من دیدم. تابلو زدهاند، تابلوی بزرگ، که در این فروشگاه فقط تولید داخلی فروش میرود. بارکالله! آفرین بر این انسان باغیرت، بر این انسان مصلح! هرچه در این فروشگاه هست، تولید داخلی است. نقطهی مقابلش، فروشگاههایی هستند که وقتی انسان وارد میشود، هرچه چشم میگرداند، تولید خارجی است. متأسّفانه بعضی از این فروشگاهها که فروشگاههای بزرگ هم هستند، مربوط به خود دستگاههای حکومتیاند! چرا این کار را میکنند؟ این کار باید زشت شمرده بشود. شما میخواهی کارگر داخلی را بیکار کنی، کارگر بیگانه را بهرهمند و برخوردار کنی برای پُز دادن! جنسهای دارای نشان خارجی را [میآورند]، یک عدّه پولدار هم -پولدارهای نوکیسهی تازهبهدورانرسیده که متأسّفانه در کشور کم نداریم- دنبال نشانهای خارجیاند؛ به قول خودشان برندهای خارجی. بنده از این کلمهی «برند» هم خیلی بدم میآید. فروش کالای خارجی و مصرف کالای خارجی باید در جامعه بهعنوان یک ضدّ ارزش شناخته بشود، مگر آنجایی که مشابه داخلیاش نیست. آنجایی که مشابه داخلیاش نیست، خب بله، اشکالی ندارد؛ ما که دور خودمان حصار نکشیدهایم؛ ما با دنیا ارتباط داریم، تعامل داریم، میخریم، میفروشیم؛ ممکن است یک جاهایی هم باشد که تولید داخلی اصلاً بهصرفه نباشد -از این قبیل هم داریم مواردی را- [واردات] اشکالی ندارد. آنجایی که ما تولید داخلی داریم و میخواهیم داشته باشیم و کارگر ما مشغول آن کار است و ارزش افزوده ایجاد میکند، آنجا ما برویم این تولید داخلی را کنار بگذاریم، شبیه این را از خارج بیاوریم با قیمت گاهی چندبرابر و بهخاطر اینکه این نشان خارجی دارد، نشان فلان کارخانهی معروف فلان کشور اروپایی را دارد، این را مصرف بکنیم، این باید ضدّ ارزش شمرده بشود.
از کالاهای وارداتی، همینطور که عرض کردیم، بهطور معقول جلوگیری بشود. من طرفدار افراط در این قضایا نیستم؛ طرفدار حکمت و تدبیر در این قضایا هستم. نمیگویم دروازهها را [ببندید]؛ نه، مراقبت کنید؛ ببینید چه چیزی باید وارد بشود، وارد کنید و چه چیزی نباید وارد بشود، وارد نکنید. من نمیدانم این قضیّهی واردات خودروهای آمریکایی چیست که حالا سر زبانها افتاده و بعضیها میگویند. خودروهای آمریکایی را خود آمریکاییها مصرف نمیکردند؛ این در مطبوعات آمریکاییها منعکس شد و ما دیدیم؛ میگفتند مصرفش زیاد است، سنگین است. مثلاً فرض کنید ما، از [محصول] فلان کارخانهی خودروسازیِ رو به ورشکستگیِ آمریکا استفاده کنیم؛ آنهم آمریکا!جلوی اینها بایستی بهطور جدّی ایستاد. چه کسی بِایستد؟ خود مسئولین، خود وزرای محترم. من میدانم که افرادی هستند، از پشت فشار میآورند -منفعت دارند، سود دارند، [لذا] فشار میآورند- جلوی این فشارها بِایستند، قبول نکنند. من نمیدانم اینکه میگویند واردات لوازم آرایشی در کشور چند میلیارد دلار است، راست است یا نه؟ من تحقیق نکردهام، شما هم گمان نمیکنم خیلی تحقیق کرده باشید؛ اگر راست باشد بد است. [واردات] لوازم آرایشی، چند میلیارد [دلار]! آنهم در کشور ما که حالا اینهمه موانع و اشکالات برایش درست میکنند؛ برای اینکه فرض کنید فلان خانوادهی پولدارِ نوکیسهی تازهبهدنیارسیده دلشان میخواهد این را داشته باشند. شنیدهام بعضیهایش هم ناسالم است. [در مقابل] اینها بِایستند، مقاومت کنند و نگذارند. یک مسئله هم مسئلهی قاچاق است. بنده مکرّر با مسئولین دولتی در دولتهای مختلف راجع به همین مسئلهی واردات که صحبت میکنیم، میگویند اگر ما تعرفهها را خیلی بالا ببریم یا جلوی واردات را بگیریم، همین جنس [بهصورت] قاچاق میآید. به نظر شما این دلیل درستی است؟ خب، جلوی قاچاق را جدّی باید گرفت. ما تا حالا در مبارزهی با قاچاق خیلی جدّی عمل نکردهایم؛ در مبارزهی با قاچاق جدّی عمل کنید. مراد من از قاچاق، فلان کولهبَرِ ضعیفِ بلوچستانی نیست که میرود آنطرف یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش میآورد اینطرف؛ اینها که چیزی نیست، اینها اهمّیّتی ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشکالی ندارد. من قاچاقهای سازمانیافتهی بزرگ را میگویم؛ دهها کانتینر یا صدها کانتینر اجناس گوناگون قاچاق وارد کشور بشود؟ خب، باید برویم برخورد کنیم با اینها؛ ما دولتیم، ما قدرت داریم، ما میتوانیم؛ بهطور جدّی با اینها برخورد کنیم. چند مرتبه که برخورد جدّی بشود، یا جلویش گرفته خواهد شد یا لااقل بسیار کاهش خواهد یافت. قاچاق بلای بزرگی است برای کشور؛ قاچاق از واردات دولتی و گمرکی بسیار بدتر است: اوّلاً سلامت جنس معلوم نیست؛ ثانیاً درآمدی از آن عاید دولت نمیشود؛ ثالثاً همان اِشکال واردات را دارد که کساد کردن بازار تولید داخلی است. اینها آسیبهای کوچکی نیست؛ باید با قاچاق بهطور جدّی مقابله کرد. دستگاه مقابلهی با قاچاق را باید خیلی جدّی گرفت؛ قویترین آدمهایمان را باید بگذاریم برای این کار؛ و میشود؛ عقیدهی بنده این است که میشود؛ یا جلویش گرفته خواهد شد یا اگر بکلّی هم جلوگیری نشود، بخش مهمّیاش کاهش خواهد یافت. این یک مسئلهی بسیار اساسی است. یک مسئلهی دیگری که خیلی مهم است و من این را هم باز با تعدادی از وزرای ذیربط -چه وزرای کشاورزی، چه وزرای صنعتی و چه بعضی از مسئولین دیگر دولتی- مکرّر در گذشته درمیان گذاشتهام، [این است که] گاهی اوقات یک جنسی در داخل میتواند تولید بشود، [امّا] بعضیها که از واردات آن جنس سودهای کلانی میبرند میآیند جلوی این تولید داخلی را میگیرند؛ اگر شد با رشوه -آقا، این کارخانه را تعطیل کن یا نساز و این پول را بگیر- اگر زیر بار نرفت، با تهدید، با جنایت. من نمیخواهم حالا اسم کالاها را بیاورم؛ کالاهایی را میشناسیم که توان داخلی تولید در آنها هست امّا وارد میشود بهخاطر اینکه یک عدّهای از واردات منتفعند و نمیگذارند در داخل تولید بشود. یک نفر آدم مبتکر میآید، سرمایهای هم دارد، فلان جنسی را که بسیار مصرفش در کشور زیاد است میخواهد تولید کند؛ میروند میگویند آقا! این را شما تولید نکن! ده میلیارد یا سی میلیارد بگیر تولید نکن؛ یا آنطرف زیر بار میرود و خودش را راحت میکند، یا اگر زیر بار نرفت، به او فشار میآورند و انواع و اقسام مشکلات را برایش درست میکنند، موانع قانونی سر راهش سبز میکنند، یا بالاخره در نهایت جنایت میکنند، به او ضربه میزنند و طرف را پشیمان میکنند. اینها چیزهای مهمّی است، اینها چیزهای امنیّتی است، اینها چیزهای سادهای نیست، با این چیزها نمیشود ساده برخورد کرد. قاچاق اینجوری است؛ سمّ تولید داخلی، قاچاق است. یک مسئلهی دیگر مسئلهی فنّاوری پیشرفته است. گاهی ما میگوییم که چرا فلان جنس را و فلان کالا را وارد میکنید درحالیکه تولید داخلی هست، میگویند فنّاوریِ تولیدِ داخلیِ ما قدیمی است، امروز دنیا تحوّل پیدا کرده است، کارهای جدیدی آمده، فنّاوریهای جدیدی آمده که ناچاریم از خارج وارد کنیم. من جواب دارم برای این حرف. من البتّه با وارد کردن مخالف نیستم؛ بنده با وارد کردن، بخصوص با وارد کردن فنّاوری، هیچ مخالف نیستم؛ خود من در این کشور رئیسجمهور بودم، با مسائل اجرائی در ارتباط بودم و میدانم؛ اشکالی ندارد، یکوقتهایی لازم است، امّا بهاندازه و بمیزان. هرجا کم میآورند میگویند فنّاوریِ تولیدِ داخلی عقبافتاده است؛ خب ما اینهمه ذهن فعّال در کشور داریم، ذهنی که میتواند یک موشک درست کند که این موشک دو هزار کیلومتر طی میکند و با کمتر از ده متر خطا به هدف میرسد؛ این چیز کوچکی است؟ (بنده [فقط] خواستم مثال بزنم؛ حالا اسم موشک آمد و جوانها به هیجان آمدند.) من میگویم آن مغزی که میتواند یک چنین موشکی را تولید بکند که دشمنان ما اعتراف میکنند به اهمّیّت این کار، آیا این مغز نمیتواند خودرویی را که فرض بفرمایید مصرفش سیزده لیتر در صد کیلومتر است، برساند به پنج لیتر در صد کیلومتر؟ نمیتواند بکند؟ این مغز عاجز است از این کار؟ چرا به جوانها مراجعه نمیکنید؟ چرا به این ذهنهای خلّاق مراجعه نمیکنید؟ چرا از اینها کمک نمیگیرید؟ اقتصاد مقاومتی یک کلّ فراگیر است که از عرصهی علمی تا عرصهی فعالیتهای فنّی، تا عرصهی خدمات، تا عرصهی بازرگانی و صادرات و واردات، تا عرصهی آموزش در دانشگاهها و دبیرستانها، همه را شامل میشود. اگر ما جدی بگیریم، الان مثلا فرض بفرمایید گزارش میآید، حالا من نمیدانم، فلان دستگاه را یا فلان ابزار را یا فلان قطعه را که خیلی هم مهم است و کاربرد زیادی دارد، فرض کنید فلان دستگاه فنّی ما دارد میسازد، خوبش هم میسازد، مپنا، آقای علیآبادی اینجا نشسته، منباب مثال؛ بعد همین را ما وارد کنیم. خب این بد است. این ضدِّ آن جهتگیری اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی این چیزها را نفی میکند. اقتصاد مقاومتی اثباتی دارد و نفیای. اثباتش همین است که ما یاد بگیریم که به سمت تولید داخلی رو بیاوریم. عمده تولید است.
مسئولین محترم دولتی باید فعّالیتها و زنجیرههای اقتصادی مزیتدار کشور را شناسایی کنند و بر آنها متمرکز بشوند؛ بعضی از فعّالیتهای اقتصادی در کشور اولویت دارد، اهمّیت دارد، مثل مادر میماند و از آن، بابهای متعدّد اقتصادی و تولیدی گشوده میشود؛ روی آنها بایست تمرکز کنند؛ آنها را باید شناسایی کنند و نقشهی راه را مشخّص کنند و تکلیف همه را معلوم بکنند.
دوّمین مسئله در این «اقدام و عمل» ای که ما گفتیم باید مورد توجّه قرار بگیرد، زنده کردن تولید داخلی است. آنطوری که به من گزارش کردهاند، امروز حدود شصت درصد از امکانات تولید ما معطّل است، تعطیل است؛ بعضیها به کمتر از ظرفیت کار میکند، بعضیها کار نمیکند؛ بایستی ما تولید را زنده کنیم، تولید را احیاء کنیم. [البتّه این]، راه دارد؛ این راه را خیلی از اقتصاددانهای متعهّد بلدند. من به مسئولین محترم دولتی مکرّر گفتهام این منتقدینی را که هستند بخواهید، حرفهایشان را بشنوید؛ گاهی پیشنهادهای خوبی دارند؛ میتوان تولید را احیاء کرد و در کشور به حرکت درآورد.
ما بالاخره تجارت خارجی داریم، واردات داریم، به یک چیزهایی احتیاج داریم که از خارج وارد کنیم، مجبوریم اینها را بخریم، اشکالی هم ندارد، لکن توجّه کنیم که این خریدهای ما، قدرت تولید داخلی ما را تضعیف نکند. فرض بفرمایید ما میخواهیم مثلاً هواپیما وارد بکنیم یا خریداری بکنیم؛ به ما گفته میشود -خود مسئولین دولتی میگویند- که اگر چنانچه فلان درصد از این قیمت را ما در صنایع داخلی هواپیما سرمایهگذاری کنیم، بیشتر از آنکه از خارج بخریم استفاده خواهیم کرد و تولید داخلی هم رشد پیدا میکند. اینکه ما همهچیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی میآورد خطا است؛ پس بنابراین در خریدها کاری کنیم که تولید داخلی تضعیف نشود.
ما پولهایی داریم در خارج از کشور؛ [مثلاً] نفت فروختهایم، پولش را به ما ندادهاند. در قضیهی برجام بنا بر این شد که این پولها برگردد -البتّه اکثرش برنگشته، اغلبش برنگشته و دچار مشکل است؛ دست آمریکاییها را انسان مشاهده میکند پشت این [قضیه]؛ البتّه انگیزههای دیگری هم وجود دارد، لکن بدجنسی بعضی از دستگاههای آمریکایی موجب شده است که این پولها برنگردد؛ لکن بالاخره برخواهد گشت- وقتیکه این پولهای موجود ما در خارج که حالا هر چند ده میلیاردی که هست برگشت، در مصارفی به کار نرود که این پول هدر بشود. این پولی است که وارد کشور میشود، کشور نیاز دارد و در درجهی اوّل مثلاً تولید است؛ مواظب باشند این پولی که وارد میشود، هدر نرود، از بین نرود، صَرف خریدهای بیمورد، صَرف کارهای بیجا، صرف اسرافها نشود؛ یعنی مدیریت منابع مالیای که از بانکها و مراکز خارجی به کشور وارد میشود.
در مسئلهی اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئلهی تولید داخلی است؛ مسئلهی ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئلهی تحرک و رونق اقتصادی و مقابلهی با رکود است؛ اینها مسائل مبتلابه مردم است؛ اینها چیزهائی است که مردم آنها را حس میکنند و مطالبه میکنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان میدهد که این مطالبات مردم و این خواستههای مردم بجا و بهمورد است.
اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئلهی بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همهی اینها در مجموعهی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همهی اینها است. میشود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ میشود فرصتهای بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصتها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد. گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان میدهد که کارهای وسیعی کردهاند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینهی بخشنامهها و دستورها به دستگاههای مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفهی ما است انتخابات یک مسئلهی مقطعی است، مال یک مقطع خاص است، این مقطع تمام میشود، آنچه باقی میماند، مسائل اساسی کشور است که یکی از این مسائل، مسئلهی اقتصاد کشور است؛ مقاومسازی کشور در قلمرو اقتصاد، در مجموعهی کار اقتصادی که دشمن نتواند از طریق اقتصاد بر کشور فشار وارد کند و خواستهی خودش و ارادهی خودش را تحمیل کند. ما اگر وابستهی به نفت نباشیم، ما اگر تولید داخلیمان را تقویت بکنیم، آن روزی که نفت از صد دلار میآید به بیستوچند دلار، دیگر تنمان نمیلرزد. ما اگر بتوانیم تولید داخلی را رونق بدهیم، رکود را از بین ببریم، آنوقتی که دشمن واردات فلان کالا را محدود میکند، ممنوع میکند، ما خم به ابرو نمیآوریم. اقتصاد درونی را باید تقویت کرد. کشور، کشور بزرگی است؛ ما یک کشور بزرگ و چهارفصل داریم، کشوری داریم با امکانات فراوان و مهمترین امکانات ما هم نیروی انسانی ما است؛ نیروی انسانی بااستعداد، کارآمد، جوان، پُرانگیزه. یکی از بیشترین رقم تحصیلکردهها را در کشورهای دنیا ما داریم؛ یکی از بیشترین رقم مهندسین دنیا را ما داریم؛ در بسیاری از رشتههای علمی جزو چهار پنج شش کشور اوّل دنیا هستیم. این نیروی انسانی چیز کمی نیست؛ این بالاترین منبع پیشرفت برای یک کشور است؛ آنوقت این سرزمین وسیع، این فصول مختلف، اقلیمهای مختلف در جاهای مختلف کشور، این منابع عظیمی که در این کشور وجود دارد، اینها همه امکاناتی است که به ما این قدرت را میبخشد که اقتصاد خودمان را اقتصاد مقاوم کنیم. وقتی شما اقتصاد خودتان را در درون مقاوم کردید، دیگران به جای اینکه شما را تحریم کنند، میآیند منّت شما را میکشند؛ وقتی دیدند شما از فشار اقتصادی، از تحریم اقتصادی خم به ابرو نمیآورید، عقبنشینی نمیکنید، مجبور به قبول شکست نمیشوید، آنوقت دیگر غلط میکنند تحریم کنند؛ میفهمند که کار بیفایدهای است.
توصیهی من به مسئولین محترم کشور این است که این جنجالهای روزنامهایِ مربوط به انتخابات، سر اینها را گرم نکند، مشغول نکند؛ به فکر اقتصاد باشید. منابع را به سمت آنجایی هدایت کنید که باید هدایت کرد؛ یعنی به سمت تولید؛ چه تولید کشاورزی، چه تولید صنعتی. کشورِ با این عظمت، با این بزرگی، با اینهمه محصولات متنوّع، آدم خجالت میکشد وقتی میبیند -حالا بنده در روزنامه میبینم، شماها در خیابان میبینید- انواع و اقسام میوهی خارجی را در خیابان! پرتقال ما، سیب ما روی درخت میماند، آنوقت برویم میوهی خارجی وارد کنیم؟ اینها را باید فکر کرد، اینها را باید کار کرد. ببرند منابع کشور را به سمت تولید، نه به سمت وابستگی بیشتر، نه به سمت واردات. آنوقت مسئلهای مثل مسئلهی انتخابات وقتی پیش میآید، همهی حواسها را پرت کند، همه [به آن] بپردازند؛ خب نه، این مسئله مسئلهی گذرا است؛ کسانی که باید فکر کنند دارند فکر میکنند، کسانی که باید عمل کنند دارند عمل میکنند؛ مسئولین کشور ذهنشان را به این چیزها مشغول نکنند. این چیزی است که من، هم به مردم عزیزمان عرض میکنم، هم به مسئولین محترم عرض میکنم: همهی سیاستهای ما، همهی رفتارهای ما باید با توجّه به وجود یک جبههی دشمنِ وسیع باشد؛ باید همهی توجّه ما به این باشد.
یک الزامات قانونی و حقوقی و قضائی هم در مجموعهی اقتصاد مقاومتی وجود دارد؛ دو قوّهی دیگر حاضرند همکاری کنند، هم قوّهی مقنّنه -مجلس- در این زمینه آماده است برای همکاری؛ [مثلاً] قانونی هست که شما قانون را باید عوض کنید یا اصلاح کنید یا قانون جدیدی را بر این قوانین اضافه کنید؛ احتیاج به این چیزها پیدا میکنید؛ یا یک جایی یک حرکت قضاشاره شد به مسئلهی رکود؛ خب، این رشد سه درصدی که اتّفاق افتاده، نشاندهندهی این است که رکود تکان خورده؛ یعنی یک حرکتی انجام گرفته؛ حالا باید دید این رشد در کدام بخشها هست، در کدام بخشها منفی است؛ مجموع برآیند این مثبت و منفیها شده سه درصد. اگر چنانچه بهطور جدّی با رکود مبارزه نشود، همین رشد سه درصد هم به خطر خواهد افتاد، تورّم هم بالا خواهد رفت، مشکل اشتغال هم پیش خواهد آمد. حالا من اینجا بگویم که آقای نعمتزاده اگر میخواهند دنبال بکنند، تعداد کارخانههایی را که الان کار نمیکنند -یعنی کارخانهای است که همه چیزش آماده است و الان کار نمیکند- برای ما آمدند گزارش دادند؛ عدد و رقمی دقیق را؛ تعداد کارخانههایی را که زیر پنجاه درصد دارند کار میکنند مشخّص کردند؛ تعداد کارخانههایی را که زیر هفتاد درصد دارند کار میکنند مشخّص کردند. خب، حالا هفتاد درصد یک چیزی امّا زیر پنجاه درصد! بعضی از اینها مشکل نقدینگی دارند؛ یعنی سرمایهدرگردششان مشکل دارد -که این کار کار بانکها است، بایست بانکها جواب بدهند در این زمینه؛ که اگر در اقتصاد مقاومتی، همان کارگاه اساسی و ستاد فرماندهی راه بیفتد، به همهی اینها میتواند برسد- امّا مسئلهی بعضی از اینها مسئلهی نبود نقدینگی نیست، تسهیلات را هم طرف گرفته، کارخانه الان حاضر و آماده است، هیچ مشکلی ندارد، ماشینهایش هم آنطور که حالا گفتهاند بعضی از اینها اینجوری است که ماشینها هم ماشینهای نو است، لکن کار نمیکند. چرا؟ برای اینکه تسهیلات را رفته جای دیگری خرج کرده؛ خب این تعقیب قضائی دارد، اینها را باید دنبال بکنید، اینها را باید بخواهید. اینکه میگوییم «ستاد فرماندهی»، برای خاطر این است. اینطور چیزها، اینطور نکات دنبال خواهد شد. اگر به مسئلهی رکود رسیدگی نشود، روی همهی نشانهها و شاخصهای اقتصادی اثر خواهد گذاشت. البتّه این قانون اخیر -قانونی که اشاره کردند- قانون خوبی است، منتها قانون کافی نیست. حمایت از بنگاههای تولیدی، تأمین نقدینگی، تأمین سرمایهدرگردش، برخورد جدّی با کسانی که واحدهای تولیدیِ آماده را راکد گذاشتهاند، همهی اینها کارهای لازمی است. و من در جلسهی قبل هم -یک جلسهای که با دوستان داشتیم- گفتم، باز هم تأکید میکنم: سیستم بانکی باید نقش ایفا کند؛ یعنی سیستم بانکی باید بهطور کامل وارد میدان بشود.ائی لازم است؛ همهی اینها را دو قوّه حاضرند همکاری کنند برای اینکه این اقتصاد مقاومتی انجام بگیرد.
مشکلاتی که وجود دارد اوّلاً با گفتن و حرف زدن حل نمیشود؛ اقدام و ابتکار و عمل لازم است. ثانیاً [حلّ] مشکلات مجموعهی اقتصادی کشور را در درون کشور باید پیدا کرد؛ ستون فقرات هم عبارت است از تولید؛ ستون فقرات اقتصاد مقاومتی که ما عرض کردیم، عبارت است از تقویت تولید داخلی؛ اگر این کار تحقّق پیدا کرد و همّتها متوجّه به این مسئله شد، مسائل کار بتدریج حل میشود، کار ارزش پیدا میکند، کارگر ارزش پیدا میکند، اشتغال عمومی میشود، بیکاری که یک معضلی است در جامعه بتدریج کم میشود و از بین میرود. اساس کار، مسئلهی تولید است.
ممکن است بعضی بگویند این مسئلهی تولید که شما تکرار میکنید - و ما همیشه مرتّباً تکیه میکنیم روی مسئلهی تولید، هم در اظهارات عمومی، هم در جلسات با مسئولان - لوازمی دارد؛ با وضع کنونی که تحریم هست و فشارهای بینالمللی هست، رونق تولید و تقویت تولید تحقّق پیدا نخواهد کرد. بنده انکار نمیکنم که این تحریمهای ظالمانهای که دشمنان ملّت ایران و دشمنان انقلاب بر ملّت ایران تحمیل کردهاند تأثیر دارد؛ بلاشک بیتأثیر نیست، منتها این را من انکار میکنم که این تحریمها بتواند جلوی یک تلاش عمومی سازمانیافتهی برنامهریزیشده برای رونق تولید را بگیرد؛ این را من قبول ندارم. بنده نگاه میکنم به سطح کشور، میبینم در بخشهای مختلفی که اتّفاقاً در بعضی از این بخشها فشار دشمنان و تحریم و امثال ذلک شدیدتر هم بوده است، بهخاطر همّت مسئولان و کارگران و جوانان علاقهمند، تولید پیش رفته است. این را من دارم مشاهده میکنم و میبینم؛ جلوی چشم همه است. فرض بفرمایید در زمینهی صنایع نظامی؛ شما امروز را مقایسه کنید با پانزده سال قبل یا بیست سال قبل یا حتّی ده سال قبل، میبینید ما پیشرفتهای شگرفی داشتیم؛ پیشرفتهای عجیب و غریبی داشتیم در زمینهی تولید نظامی. این در حالی است که تحریمهای دشمنان در خصوص مسائل نظامی شدیدتر است؛ مالِ امسال و پارسال هم نیست؛ از خیلی قبلها چنین تحریمهایی - با فشار زیاد - وجود داشته است امّا ما پیشرفت کردیم. یا در زمینهی علوم زیستی، زیست فنّاوری، ما پیشرفتهای زیادی کردیم؛ درحالیکه همان محدودیّتها، همان تحریمها وجود داشته است. حتّی در بعضی از دانشگاههای معروف دنیا به دانشجوی ایرانی اجازه نمیدادند که در این رشتهها درس بخواند، تحقیق کند، پیشرفت کند، درعینحال کشور در این علوم پیشرفتهای بسیار برجسته و نمایانی کرده است که این را همه مشاهده میکنند. کسانی که اهل اطّلاعند و مایلند اطّلاع داشته باشند، چیزهای محرمانهای نیست؛ اینها را میتوانند اطّلاع پیدا کنند. یا در بعضی از علوم نو مثل فنّاوری نانو - که اینها جزو فنّاوریهای جدید دنیا است - هیچکس در دنیا به ما در این زمینهها کمک نمیکند و کمک نکرده است، بعد از این هم کمک نخواهند کرد ما جلو هستیم؛ عناصر ما، جوانهای ما، محقّقین ما، دانشمندان ما در این زمینهها دارند کار میکنند، تلاش میکنند، پیشرفتهای چشمگیری پیدا کردهاند. فرض بفرمایید در صنایع دانشبنیان؛ که در همین حسینیّه نمایشگاهی برگزار کردند(۳) و بنده با جوانان علاقهمند به این کار و بخشهای مختلف شرکتهای دانشبنیان از نزدیک آشنا شدم - البتّه گزارش داشتم، اطّلاع داشتم منتها از نزدیک هم با اینها آشنا شدیم - دارند کار میکنند، دارند تلاش میکنند، دارند پیش میروند. امروز ما در زمینهی شرکتهای دانشبنیان [نسبت] به دهسال پیش و پانزدهسال پیش خیلی پیشرفت کردهایم؛ اینها همه در حال تحریم اتّفاق افتاده است. بله، اگر تحریم ظالمانهی دشمنان وجود نداشت، ممکن بود ما در همین زمینهها بیشتر پیش برویم - این را انکار نمیکنیم - البتّه ممکن هم بود که بیتوجّهی کنیم، نگاه نکنیم به نیازهای کشور و از پول نفت و واردات و امثال این چیزها به اموری بپردازیم که پیشرفتِ تولید را برای کشور به وجود نیاورد؛ این هم ممکن بود. یکمقدار واقعاً باید به این توجّه کنیم که یک مقدار از پیشرفتهای ما بر اثر منع از بیرون بوده است؛ این را باید قدر بدانیم؛ ندادند، مجبور شدیم خودمان اقدام کنیم. وقتی راه واردات بیرویّه باز بشود و هرچه خواستید بیاورید، سهلگراییِ انسان، انسان را میکشاند به سمت تنبلی، بیکارگی. این هم یک طرف قضیّه است. بنابراین بنده تکیهای که روی مسئلهی تولید میکنم، نبایستی پاسخ داده بشود که تولید در شرایط تحریمِ سفت و سخت ممکن نیست؛ نه، ممکن است. هرکاری که شما تصمیم بگیرید انجام بدهید، همّت کنید، نیروهایتان را بیاورید در صحنه، از خدای متعال هم کمک بخواهید، هدایت بخواهید، شدنی است؛ این را ما امتحان کردیم.
بنده معتقدم مشکلات اقتصادی کشور که از جملهی مهمترین آنها مسائل کارگری است، مسئلهی معیشت است، مسئلهی بیکار شدن کارگران [ است] - که گزارشهایی میرسد و انسان میبیند این گزارشها را - اگر به مسئلهی تولید توجّه بشود، حل خواهد شد. اشتغال ایجاد میکند، احساس عزّت ایجاد میکند، احساس بینیازی ایجاد میکند. وقتی یک کشوری متّکی به نیروی داخلی خودش شد، احساس استغنا خواهد کرد. ممکن است انسان ده مسئله را هم با دنیا بخواهد حل کند، امّا فرق میکند حل کردن مسئله، رفتن پشت میز مذاکره، وقتی شما احساس قدرت میکنید یا احساس ضعف میکنید. آدم وقتی احساس قدرت میکند، یکجور مذاکره میکند، وقتی احساس ضعف و احتیاج میکند، یکجور مذاکره میکند. اگر ساخت داخلیِ قدرت در کشور در همهی زمینهها از جمله و بخصوص در زمینهی اقتصادی، ساخت مستحکمی باشد، همهی مسائل را با طرفهای گوناگون میشود مذاکره کرد؛ انسان منتها از موضع قدرت مذاکره میکند، نه از موضع نیاز، نه از موضع احتیاج که زبان دشمن را دراز کند، دائم شرط و شروط بگذارد، دائم حرف بیربط و مفت بزند؛ بنده علاج را در این میبینم. من میگویم - روز اوّل سال هم این را گفتم - همه بایستی همهی همّتشان را در بخشهای مختلف و گوناگون برای مسئلهی تولید صرف کنند.
این البتّه لوازمی دارد؛ هم سرمایهگذار، هم کارگر، هم مصرفکننده، هم دستگاههای متولّی دولتی، همه وظایفی دارند؛ این کار، یکبُعدی نیست؛ همه بایست با هم[ همکاری کنند]. اینکه میگوییم همدلی و همزبانی مردم با دولت، معنایش این است؛ یعنی همه با هم همکاری کنند تا این سنگ بزرگ را بردارند، این صخرهی بزرگ را از سر راه حرکت کشور بردارند. سرمایهگذار و کسانی که امکان دارند، بایستی سرمایهگذاری کنند. بنده میشناختم افرادی را که میتوانستند پولشان را ببرند در بخشهای پردرآمدی که غیر تولیدی است صرف کنند، نکردند؛ گفتند نمیکنیم؛ میخواهیم به کشور خدمت کنیم؛ آمدند در تولید سرمایهگذاری کردند، با سود کمتر، درآمد کمتر؛ برای خاطر اینکه فهمیدند کشور احتیاج دارد؛ خب، این عبادت است. سرمایهگذاری که فکر نیاز کشور را میکند و پول را نمیبرد در راه دلّالی و کارهای پردرآمد و مضرّ برای کشور صرف کند و میآید صرف میکند در سرمایهگذاری، این کارش حسنه است، بنابراین سرمایهگذار نقش دارد.
مصرفکنندهی باانصاف، مصرفکنندهی باوجدان هم میتواند همینجور به تولید کشور کمک کند؛ دنبال اسم و رسم نروند، دنبال بِرَند نروند - این حرفی که حالا مرتّب تکرار میکنند: بِرَند، بِرَند - دنبال مارک نروند؛ دنبال مصلحت بروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است، کمک به کارگر ایرانی است. بعضیها هستند حتّی حاضرند به نفع کارگر هم شعار بدهند، رگ گردن را هم درشت کنند و شعار بدهند، امّا در عمل به کارگر ایرانی لگد بزنند. لگد زدن به کارگر ایرانی این است که انسان جنس مصنوع این کارگر را مورد استفاده قرار ندهد و برود مشابه این را از خارج بگیرد؛ گاهی هم به قیمتهای گرانتر! ما در برخی از صنایع در کشورمان جزو پیشروان دنیاییم، [امّا] در همان چیزها، میروند از بیرون چیزهایی را برمیدارند و به داخل میآورند. و این وظیفهی همه است؛ از جمله وظیفهی دولت. وزیر محترم کار اینجا حضور دارند؛ من خواهش میکنم در دولت مطرح کنید، اصرار کنید، پافشاری کنید که اشیائی که جزو مصارف دولتی است، مطلقاً از خارج نیاید. این یک قلم عمده است، یک قلم بزرگ است؛ چون دولت با دامنهی وسیعی که دارد، مصرفکنندهی درجه یک است. نگویند که ما فلان چیز را میخواهیم، الان لازم داریم، تولید داخلیاش نیست، ناچاریم از بیرون بیاوریم. خب، شما مگر برنامهریزی ندارید؟ شما که امروز احتیاج دارید، چرا امروز میگویید؟ میخواستید دو سال پیش بگویید تا تولیدکنندهی داخلی فرصت داشته باشد برنامهریزی کند، بسازد، امتحان کند، تجربه کند تا امروز دست شما برسد. اینها مسائل مهمّی است؛ اینها مسائل کوچکی نیست. دولت تصمیم بگیرد در هیچیک از چیزهایی که مصرف میکند، از قلم و کاغذ روی میز گرفته تا ساختمانسازی تا بقیّهی چیزها، هرآنچه در داخل قابل تولید است، خودش را از خارج ممنوع کند، بر خودش حرام کند. آسانگرایی و سهلگرایی - سهلگرایی آن روی خوبِ قضیّه است - و خدای نکرده سوءاستفاده؛ جلوی اینها را بایستی مسئولین دولتی بگیرند. و ما این را هم تجربه کردیم، امتحان کردیم و یک جاهایی دیدیم. یک وقتی یک کاری انجام میگرفت - مال سالها پیش است - یک چیزی داشتند میساختند، بنده مسئولین آنجا را خواستم و به آنها گفتم که در این کاری که دارید میکنید، سعی کنید هیچ قلم خارجی بهکار نبرید؛ آنها هم قول دادند، مردانه هم عمل کردند. در آخر که ما گزارش گرفتیم و تحقیق کردیم، معلوم شد حدود ۹۸ درصد از مصالح اینجا را توانستهاند از داخل تهیّه کنند؛ یکی دو درصد چیزهایی بوده که در داخل وجود نداشته است و از خارج آوردهاند. خب، میشود این کارها را کرد. پس مصرفکننده هم یکی از ارکان تقویت و ترویج تولید داخلی است.
یکی دیگر از ارکان (تقویت تولید داخلی)، دستگاه مبارزهی با قاچاق است. مسئلهی مبارزهی با قاچاق را اینهمه ما تأکید کردیم؛ دولتهای مختلف از سالها پیش همینطور مرتّب آمدهاند رفتهاند؛ خب، این کار یک کاری است که باید تحقّق پیدا کند و این هم ممکن است؛ نگویند نمیشود، کاملاً میشود؛ جلوی قاچاق را بهطور قاطع بگیرند. بنده یک وقتی گفتم فقط سرِ مرز دنبال قاچاق نروید؛ میلیاردها دلار امروز در داخل کشور - که حالا من چون رقم دقیقش را مختلف میگویند، نمیتوانم معیّن بکنم که چقدر؛ امّا رقمهای گزافی گفته میشود - دارد صرف جنس قاچاق میشود. قاچاق را از لب مرز و از پیش از مرز تا داخل مغازه دنبال کنید. این، یک قلم بسیار مهم است؛ یک کار بسیار مهم است. و آن کسانی که این کار را بکنند، آنها هم دارند مجاهدت میکنند، آنها هم دارند عبادت میکنند؛ این هم حسنه است.
یک رکن دیگر، دستگاههای متولّی وارداتند. این دستگاهها هم بایستی نگاه کنند. بعضی از چیزها هست که در اختیار دولت نیست؛ بخش خصوصی فعّالیّت میکند و چارهای هم نیست، لکن دستگاههای دولتی میتوانند با نظارت هدایت کنند؛ کاری بکنند که مسئلهی واردات به تولید داخلی لطمه نزند.
یکی هم مسئلهی مسئولیّت دستگاههای تبلیغی و رسانهها است. رسانهها هم همینجور؛ صداوسیما، دیگران، بایستی روی مسئلهی مصرف داخلی و تولید داخلی به معنای واقعی کلمه کار کنند؛ اینها تأثیر میگذارد.
متولّیان مبارزهی با فساد هم در این زمینه (تقویت تولید) نقش دارند. حالا اسم فساد زیاد آورده میشود. حرف زدن راجع به فساد که فایدهای ندارد؛ با «دزد دزد» گفتن، دزد از دزدی دست برنمیدارد؛ باید رفت، وارد شد. مسئولان کشور، روزنامه که نیستند که راجع به فساد حرف میزنند. بله، روزنامه راجع به فساد ممکن است حرف بزند، من و شما که مسئول هستیم باید اقدام کنیم؛ حرف دیگر چیست؟ وارد بشوید؛ [ اگر] بلدیم اقدام کنیم، جلوی فساد را بهمعنای واقعی کلمه بگیریم.
این علاج مشکل اقتصادی کشور است که مشکل اقتصادی کشور اگر بخواهد حل بشود، باید روی تولید متمرکز شد. همه به همین شکلی که عرض کردیم، مسئولیّت دارند؛ البتّه بعضی مسئولیّتها سنگینتر است، بعضی سبکتر است امّا همه اینجوری مسئولند. کلید حلّ مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست؛ در داخل کشور است. همه تلاش کنند، همه همّت کنند، انشاءالله حل خواهد شد. ملّت ایران و مسئولین کشور کارهای بزرگتری را در طول این سالها انجام دادهاند و شده است؛ مسئلهی تولید را هم میتوانند حل کنند. دولت کنونی هم بحمدالله مشغول کار و علاقهمند [ است] و افراد مطّلع در داخل دولت حضور دارند؛ تلاش کنند، کار کنند، دنبال کنند، انشاءالله مشکلات را حل کنند.
نه در اقتصاد و نه در هیچ برنامهی دیگری، بدون هدفگذاری نمیشود حرکت کرد، باید هدفگذاری بشود. اگر در هر کاری بدون هدفگذاری مسئولان دولتی حرکت کنند و پیش بروند، کار به روزمرّهگی خواهد رسید؛ به نتیجه نمیرسد. هدفگذاریِ مشخّص و ثابتی باید وجود داشته باشد که بهسمت آن هدف، همهی دستگاهها را و همهی امکانات را بسیج کنند. به نظر بنده آن چیزی که امسال و سالهای بعد از این باید بهعنوان هدف اقتصاد مورد توجّه باشد، عبارت است از سرمایهگذاری بر روی تولید داخلی. همهی تلاشها از سوی همه باید برای تقویت تولید داخلی بسیج بشود. از همهی مسئولانی که در زمینههای اقتصادی فعّالیّت دارند و از همهی آحاد مردم باید مطالبه بشود که به مسئلهی تقویت تولید داخلی کمک کنند.
البتّه راههایی وجود دارد برای کمک که من بعضی را عرض میکنم. یکی از لازمترین کارها این است که از بنگاههای تولیدی متوسّط و کوچک حمایت بشود؛ یکی از کارها این است که فعّالیّتهای بنگاههای دانشبنیان تقویت بشود. اینکه ما روی علم و فنّاوری تکیه میکنیم، فقط به خاطر این نیست که میخواهیم نِصاب علمی خودمان را بالا ببریم؛ پیشرفت علم و فنّاوری به پیشرفت اقتصاد کمک میکند؛ بنگاههایی که دانشبنیان هستند میتوانند به اقتصاد ملّی کمک کنند. یکی از کارهای لازم، نهضت کاهش خامفروشی است. اینکه من چندی پیش راجع به وابسته بودن اقتصادمان به نفت اعتراض کردم و در سخنرانی گفتم، ناظر به این است. ما باید کاری کنیم که خامفروشی بتدریج کاهش پیدا کند، تا اینکه بکلّی از بین برود؛ باید ارزش افزوده ایجاد کرد. بانکها میتوانند نقش ایفا کنند؛ هم نقش کمک کننده و هم نقش تخریب کننده؛ این مورد توجّه مسئولان ارشد بانکی کشور باید قرار بگیرد. بعضی از بانکها در سرتاسر کشور با شیوههای خاص برخی از بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسّط را به تعطیلی کشاندند، نابود کردند؛ بانکها میتوانند کمک بکنند و یا میتوانند تخریب کنند. یکی از کارهای اساسی، تسهیل سرمایهگذاری است؛ یکی از کارهای اساسی کاهش واردات کالاهای مصرفی است؛ یکی از کارهای اساسی مبارزهی با قاچاق است. کارهای گوناگونی را مسئولین دولتی میتوانند انجام بدهند؛ بخشی از آنها این چیزهایی بود که من اینجا عرض کردم. البتّه این کارها همه کارهای دشواری است؛ گفتن این حرفها آسان است، عمل کردن آنها مشکل است. امّا همین کار مشکل را مسئولین حتماً بایستی انجام بدهند چون مسئله مسئلهی مهمّی است.مردم هم میتوانند نقش ایفا کنند. آن کسانی که قادر بر سرمایهگذاری هستند، سرمایهگذاریشان را متوجّه تولید کنند و در تولید سرمایهگذاری بکنند. کسانی که مصرفکننده هستند – که همهی ملّت ما در واقع مصرفکنندهاند – محصولات داخلی را مصرف کنند که من روی این بارها و بارها تکیه کردم و امروز هم عرض میکنم و تکیه میکنم. همه سعی بکنند محصولات داخلی را مصرف بکنند، کارگر ایرانی را حمایت بکنند، کارگاه تولیدی داخلی را با مصرف کردن [محصول] آن رونق بدهند. پرهیز از اسراف؛ کسانی که اهل اسرافند بدانند، این اسراف و زیادهروی و ریختوپاش که در اسلام اینهمه مذّمت شده است، سرنوشت اقتصاد ملّی را تعیین میکند؛ اگرچنانچه از اسراف و زیادهروی و ریختوپاش اموال شخصی، چه آب، چه نان، وسایل تشریفاتی زیادی در مهمانیها، در عقدها، در عروسیها، در بقیّهی مراسم و چه بقیّهی چیزهای دیگر پرهیز بشود، به اقتصاد ملّی کمک میکند. آن کسانی که در کارهای تجارت خارجی و دادوستد خارجی هستند، میتوانند نقش ایفا کنند؛ نقش آنها هم عبارت است از صحّت عمل، تا بتوانند آبروی ملّت ایران را [حفظ کنند]. تکیهی عمدهی اقتصاد مقاومتی هم باز روی مردم است؛ روی تولید داخلی است.
باید تکیهی بودجه به تولید داخلی باشد، یعنی به درآمدی که مردم تولید میکنند و مالیات میدهند. دو کلمه میخواهم راجع به مالیات عرض بکنم:
عزیزان من! مالیات یک فریضه است. ما امروز از ضعفا مالیات میگیریم - از کارمند مالیات میگیریم، از کارگر مالیات میگیریم، از کاسب جزء مالیات میگیریم - امّا از فلان کلانْسرمایهدار، فلان درآمددارِ بیحسابوکتاب مالیات نمیگیریم؛ فرار مالیاتی دارند؛ اینها جرم است؛ فرار مالیاتی جرم است. آن که از دادن مالیات به دولت خودداری میکند و مالیاتی که باید به دولت بدهد - که آن درآمدی که حاصل شده و در اختیار او است، به برکت فضایی است که دولت بهوجود آورده است و کاری است که دولت دارد میکند، پس باید مالیات را بدهد - نمیدهد، در حقیقت کشور را وابسته میکند به پول مفت نفت، و وقتی کشور به پول نفت وابسته شد، همین مشکلات پیش میآید: یک روز تحریم میشود؛ یک روز نفت ارزان میشود؛ یک روز شاخوشانه میکشند؛ کشور به این وضع دچار میشود. مسئلهی مالیات خیلی مهم است. البتّه من شنیدم که مسئولین مالیاتی کشور دارند طرّاحی میکنند، کارهای خوبی دارند انجام میدهند؛ این کارها باید سریع انجام بگیرد؛ باید تحقّق پیدا کند؛ از مردم باید کمک خواسته بشود و مردم باید کمک کنند؛ این قلم اوّل. قلم اوّل از کارهای مهمّی که باید انجام بگیرد، این است که بودجهی کشور، ادارهی دولت، بهوسیلهی درآمدهای از درون مردم باشد، یعنی از همین مالیات، که مالیات هم مربوط میشود به تولید و کسب و کار. ک نکتهی دیگر، ارتقاء بهرهوری است که از تعبیرات رایجی است که میکنند؛ بنده این را خلاصه میکنم به دو کلمه در زبان فارسی. تولیدکنندهی ما، بنگاهدار ما سعی کند با کم کردنِ ریختوپاش، هزینهی تولید را کم کند، کیفیّت را بالا ببرد؛ این میشود بهبود بهرهوری. [البتّه] بخشی از هزینهی تولید مربوط به چیزهایی است که در اختیار بنگاهدار نیست؛ فرض کنید تورّم بالا است، مزد کارگر یا قیمت موادّ اوّلیّه بالا میرود؛ یک مقدار اینها است لکن یک مقدار هم ریختوپاش است؛ اسراف است؛ خرجکردنهای بیجا است؛ باید جلوی اینها را بگیرند.
بىاعتنائى به پیشرفت علمى، ترویج خودکمبینى ملّى و بزرگنمایى غربى؛ حالا کار علمى که پیشرفت نمیکرد، حرکت علمى به معناى واقعى کلمه که اصلاً وجود نداشت، در رسانهها ذائقهى مردم را به واردات عادت دادند که این عادت متأسّفانه تا امروز باقى است. عادات طولانىمدّتى که براى مردم بهوجود مىآید، بهآسانى از بین نمیرود. اینها به جاى کشاندن کشور به سمت احیاى تولیدات داخلى و منابع حقیقى یک ملّت، مردم را با پول نفت عادت دادند به واردات؛ ذائقهى مردم را عوض کردند؛ کشاورزى کشور را نابود کردند، صنایع واقعى و ملّى کشور را از بین بردند، کاملاً کشور را وابسته کردند به خارج و به دشمنان این ملّت. ملّت را تحقیر کردند، توانایىهاى ملّت را دستِکم گرفتند، به زبان آوردند، فرهنگ غربى را بزرگنمایى کردند
بسم الله الرحمن الرحیم
سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری) ... ۶– گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقهای و جهانی بویژه جهان اسلام همراه با تحکیم استقلال کشور، با تأکید بر: ۱-۶- توسعه صنایع و خدمات مبتنی بر علوم و فناوریهای جدید و حمایت از تولید و صادرات محصولات دانش بنیان و متکی بر فناوریهای بومی بویژه در حوزه های دارای مزیت و ظرفیت، با اصلاح امر واردات و صادرات کشور. ۲-۶- اهتمام بر انتقال فناوری و کسب دانش طراحی و ساخت برای تولید محصولات در داخل کشور با استفاده از ظرفیت بازار ملی در مصرف کالاهای وارداتی. به مسئولین دولت عرض میکنم: اقتصاد مقاومتی را جدّی بگیرید. خب، رئیس جمهور محترم گفتند، مسئولین دیگر هم کموبیش اظهار کردهاند، گفتهاند، منتها باید عمل کرد: وَ لا مِمَّن عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل؛ اینجور نباشد که به زبان بگوییم، در عمل کُند حرکت بکنیم. در اقتصاد مقاومتی تکیه بر تولید داخلی است، بر استحکام بنیهی درونیِ اقتصاد است. رونق اقتصادی هم این است؛ رونق اقتصادی با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهای درونی کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر.
باید از فعّالیّتهای این مجموعه و مجموعههای مشابه پشتیبانی بشود. یکی از پشتیبانیها این است که دستگاههای دولتی خودشان را موظّف کنند که برای محصول این مجموعهها رقیب خارجی نتراشند؛ یکی از بخشهای اقتصاد مقاومتی که ما گفتیم، این است. ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی است. تولید داخلی اگر بخواهد رونق پیدا بکند یقیناً باید، هم به آن کمک تزریق بشود، هم از چیزهایی که مانع رشد آن است جلوگیری بشود، هم برای محصولات، بازار بهوجود بیاید، هم واردات محصولات مشابه به یک نحوی کنترل بشود - کلمهی ممنوع را به کار نمیبرم - و با محاسبه مورد مراقبت دقیق قرار بگیرد، هم در قراردادهای خارجیای که این مجموعه و امثال این مجموعه دارند، دولت کمک بکند. گفتیم اقتصاد ما درونزا و برونگرا است؛ ما از درون باید رشد کنیم و بجوشیم و افزایش پیدا کنیم، امّا بایستی نگاه به بیرون داشته باشیم؛ بازارهای جهانی متعلّق به ما است، باید بتوانیم با همّت خود و با ابتکار خود، در این بازارها حضور پیدا کنیم و این حضور بدون حمایت دولت امکانپذیر نیست؛ که البتّه بخشهای مختلف دولتی در این زمینه میتوانند سهم داشته باشند.
سؤال سوم را مطرح کنم و جواب بدهم. سؤال سوم این بود که برای اینکه این کار بزرگ، اقتصاد مقاومتی، تحقّق پیدا کند، الزامات چیست و چه کارهایی باید انجام بگیرد؟ خلاصه عرض میکنیم: اوّلاً مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. تولید ملّی، اساس و حلقهی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چهجوری؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایش بدهند. بهرهوری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفادهی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ رحم الله امرء عمل عملاً فأتقنه، این معنای بهرهوری است؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینههای تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب میشود هزینهی تولید برود بالا، بهرهوری سرمایه و کار کم بشود. سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای کم، چه سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند. بعدی، مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ یعنی همین مطلبی که من دو سه سال قبل از این، در همین جا با اصرار فراوان گفتم، یک عدّهای هم از مردم خوشبختانه عمل کردند، امّا همه باید عمل کنند و آن عبارت است از «مصرف تولیدات داخلی». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کنندهی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی بهعنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که میرفتند، [میپرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیشتر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و بهعکس بشود. نمیگوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض میکنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همهی مردم است. البتّه در اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگر، مسئولیّت مسئولان و مدیران کشور از دیگران بیشتر است؛ بسیاری از زیادهرویها و ریختوپاشها در رفتار مردم، بهخاطر نگاه کردن به رفتار آن کسانی است که آنها را "بزرگترها" میدانند؛ اگر اسراف در بین سطوح بالا نباشد، در بین مردم هم اسراف کم خواهد شد. بنابراین ترجیح تولید داخلی یکی از کارها است. من این بخش را جمع بندی کنم. من عرض میکنم: اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن پایههای اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ما است و همه میتوانند در آن نقش ایفا کنند، هم مسئولین و مسئولین قوای سهگانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایهاند، هم صاحبنظران. البتّه آنچه که ما عرض کردیم، خلاصهای بود از آنچه باید گفت؛ بهعهدهی صاحبنظران است که تفصیلات اینها را عرض بکنند. فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چرا؟ چون فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مثل هوا است؛ اگر درست باشد، آثاری دارد. الان دربارهی تولید داخلی حرف میزدیم؛ اگر بخواهیم مصرف تولیدات داخلی به معنای واقعی کلمه تحقّق پیدا کند، باید فرهنگ [مصرف] تولید داخلی در ذهن مردم جا بیفتد؛ اگر بخواهیم مردم اسراف نکنند، بایستی این باور مردم بشود؛ این یعنی فرهنگ. فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهامبخش مردم در حرکات و اعمال آنها است؛ فرهنگ این است؛ این پس خیلی اهمّیّت دارد. مثلاً در حوزهی اجتماعی، قانونگرایی ــ که مردم به قانون احترام بگذارند ــ یک فرهنگ است؛ تعاون اجتماعی یک فرهنگ است؛ تشکیل خانواده و ازدواج یک فرهنگ است؛ تعداد فرزندان یک فرهنگ است؛ اگر در این چیزها بینش مردم و جهتگیری مردم جهتگیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدایناکرده جهتگیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدایناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند ــ وَاتَّبِعوُا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا ــ به آن سرنوشت دچار شدند
قبلاً سیاستهای گوناگونی در زمینههای اقتصادی ابلاغ شده است؛ مثل سیاست انرژی، سیاست تولید ملی، سیاست اصل ۴۴، سیاست امنیت سرمایهگذاری، سیاستهای آب و غیره؛ در آن سیاستها آنچه کانون توجه در هر بخشی بوده است، ارائهی نقشهیراه بوده؛ یعنی خواستیم مثلاً در زمینهی تولید ملی یا مسئلهی آب یا مسئلهی انرژی و امثال اینها نقشهیراهی ارائه بشود که براساس آن، مسئولان، کار خودشان را پیش ببرند. [اما] در این سیاستها تنها مسئلهی نقشهیراه نیست، بلکه در اینجا شاخصهای درستْ پیمودن راه هم مطرح شده؛ درست مثل علائم راهنمایی و رانندگی. در بندهای مختلف این سیاستها وظایفی تعیین شدهاست که در واقع این وظایف تضمینکنندهی درستی حرکت در این راه است؛ یعنی این سیاستها که فراگیر و عمومی و کلی است، در هر بخشی شاخصههایی را مشخص کرده است که در مطالعهی بندهای سیاستها، کارهایی که باید انجام بگیرد، مشخص است.
من یک فهرست اجمالی از مؤلفهها و ویژگیهای الگوی اقتصاد مقاومتی را مطرح میکنم. من در سه بخش، عرایضم را تقسیم کردهام: یکی فهرست این مؤلفهها است؛ بعد چند نکته برای اینکه ما چرا اقتصاد مقاومتی را امروز یک ضرورت میدانیم و دنبال میکنیم؛ و در بخش سوم هم الزاماتی که بایستی به آنها پابند باشیم.
در این بخش [اول] من ده ویژگی را یادداشت کردهام که به شما عرض میکنم که اینها ویژگیهای این سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که مطرح شده و در واقع مؤلفههای این مجموعه است. یکی مسئلهی ایجاد تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخصهای کلان است؛ از قبیل رشد اقتصادی، از قبیل تولید ملی، از قبیل اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهرهوری، رفاه عمومی. در تأمین این سیاستها، تحرکی در اقتصاد کشور و بهبودی در این شاخصها در نظر گرفته شده؛ و از همهی این شاخصها مهمتر، شاخص کلیدی و مهم عدالت اجتماعی است. یعنی ما رونق اقتصادی کشور را بدون تأمین عدالت اجتماعی بههیچوجه قبول نداریم و معتقد به آن نیستیم. کشورهایی هستند که شاخصهایشان خیلی خوب است، مطلوب است، رشد اقتصادیشان خیلی بالا است؛ لکن تبعیض، اختلاف طبقاتی، نبود عدالت در آن کشورها محسوس است؛ ما این را بههیچوجه منطبق با خواست اسلام و اهداف جمهوری اسلامی نمیدانیم. بنابراین یکی از مهمترین شاخصهای ما، شاخص عدالت اجتماعی است. باید طبقات محروم از پیشرفت اقتصادی کشور به معنای واقعی کلمه بهرهمند بشوند. این مؤلفهی اول. با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای كلی اقتصاد مقاومتی با رویكردی جهادی، انعطاف پذیر، فرصت ساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا ابلاغ میگردد:
... ۱۰- حمایت همه جانبه هدفمند از صادرات كالاها و خدمات به تناسب ارزش افزوده و با خالص ارزآوری مثبت از طریق: - تسهیل مقررات و گسترش مشوقهای لازم. - گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز. - تشویق سرمایه گذاری خارجی برای صادرات. - برنامه ریزی تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شكلدهی بازارهای جدید، و تنوع بخشی پیوندهای اقتصادی با كشورها به ویژه با كشورهای منطقه. - استفاده از ساز و كار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز. - ایجاد ثبات رویه و مقررات در مورد صادرات با هدف گسترش پایدار سهم ایران در بازارهای هدف. وقتی یك ملّتی با محاسبهی درست، با پیداكردن نقطهی صحیح كار، كار را پیش میبرد، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید. ما گفتهایم «ساخت درونی نظام» باید استحكام پیدا كند؛ ما گفتهایم «علم» بایستی رشد پیدا كند؛ ما گفتهایم «تولید داخلی» بایستی اساس كار باشد؛ ما گفتهایم «نگاه خوشبینانه به استعداد بومی كشور» بایستی جدّی باشد، استعدادها پرورش پیدا كند؛ اینها پایههای اصلی كار است. وقتی كشوری با تكیهی به استعدادهای درونی، با تكیهی به ابتكار نیروی انسانی خود، با تكیهی به علم و دانش خود، با تكیهی به ایمان خود و با اتّحاد حركت میكند، قطعاً به نتایج مطلوب خواهد رسید.
آنچه كه در درجهی اوّل در زمینهی اقتصاد لازم است، یكی ثبات و آرامش و خاموش كردن تلاطم عرصهی اقتصادی است، یعنی این تلاطمی كه وجود دارد، چه تلاطم ذهنی مردم، چه آنچه در بازار وجود دارد، این را بایستی با تدبیر - كه البتّه این بیشتر به سیاستهای شما و اظهارنظرهای شما و برخی از اقدامات سریع شما وابسته است - [حل كرد]. یك مسئله هم مسئلهی مهار تورّم است، یكی هم تأمین نیازهای اساسی مردم است؛ اینها چیزهای اولویّتداری است كه بایستی در درجهی اوّل مورد توجّه قرار بگیرد؛ و تحرك بخشیدن به تولید ملی. اینها مسائل اساسی اقتصاد ما است؛ باید به اینها توجّه بكنید. البتّه مشكلات هست، برخی از این مشكلات را - یا بسیاری از آنها را - آقای دكتر روحانی بیان كردند؛ ما هم كموبیش آشنا هستیم با این مشكلات؛ میدانیم كه اینها هست، باید ببینید كه چگونه میتوان از این مشكلات خلاص شد و اگر توانستید انشاءالله این آرامش را در عرصهی اقتصاد بهوجود بیاورید و تورّم را مهار بكنید و مسئلهی تولید را تحرّك ببخشید، این شروعِ همین حماسهی اقتصادیای است كه ما اوّلِ سال آن را مطرح كردیم و درخواست كردیم از مجموعهی ملّت و مجموعهی مسئولین.
آنچه را که ما در سال ۹۲ در پیشِ رو داریم، باز عمدتاً در دو عرصهی مهم اقتصاد و سیاست است. در عرصهی اقتصاد، به تولید ملی باید توجه شود؛ همچنان که در شعار سال گذشته بود. البته کارهائی هم انجام گرفت؛ منتها ترویج تولید ملی و حمایت از کار و سرمایهی ایرانی، یک مسئلهی بلندمدت است؛ در یک سال به سرانجام نمیرسد. خوشبختانه در نیمهی دوم سال ۹۱ سیاستهای تولید ملی تصویب شد و ابلاغ شد ــ یعنی در واقع این کار ریلگذاری شد ــ که بر اساس آن، مجلس و دولت میتوانند برنامهریزی کنند و حرکت خوبی را آغاز کنند و انشاءالله با همت بلند و با پشتکار پیش بروند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سیاست های کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی 1- بالا بردن قدرت رقابت و افزایش بهره وری عوامل تولید با: - اصلاح و بازسازی ساختار تولید ملی - کاهش هزینه ها و بهبود کیفیت تولید - اتخاذ انواع تدابیر تشویقی و تنبیهی - بهینه سازی تعامل عوامل تولید 2- هدایت و تقویت تحقیق و توسعه و نوآوری ها و زیربناهای آنها و بهره گیری از آنها، با هدف: - ارتقاء کیفی و افزایش کمّی تولید ملّی - بالا بردن درجه ساخت داخل تا محصول نهایی - حمایت از تجاری سازی فناوری محصول و بهره گیری از جذب و انتقال دانش فنی و فناوری های روز و ایجاد نظام ملّی نوآوری 3- گسترش اقتصاد دانش بنیان با تأکید بر توسعه مؤلفه های اصلی آن، از جمله: زیر ساخت های ارتباطی، زمینه های تسهیل تبدیل دستاوردهای پژوهش به فناوری و گسترش کاربرد آن، حمایت قانونی از حقوق اشخاص حقیقی و حقوقی و مرتبط کردن بخشهای علمی و پژوهشی با بخشهای تولیدی کشور. 4- حمایت از تولید محصولات با ماهیت راهبردی مورد نیاز مصارف عمومی یا بخش تولید کشور. 5- تکمیل زنجیره تولید از مواد خام تا محصولات نهایی با رعایت اصل رقابت پذیری و فاصله گرفتن از خام فروشی در بازه زمانی معین. 6- حمایت از تولید محصولاتی که عرضه رقابتی آنها با خالص ارز آوری مثبت یا خالص ارزبری منفی همراه باشد. 7- مدیریت منابع ارزی با تأکید بر تأمین نیازهای تولید ملی و کارآفرینی، و ثبات ارزش پول ملّی. 8- بهبود فضای کسب و کار با هدف افزایش تولید ملّی و اصلاح زمینه های فرهنگی، قانونی، اجرایی و اداری. 9- افزایش سهم بخشهای تعاونی و خصوصی در تولید ملّی از طریق: - تقویت انگیزه و عزم ملّی و تأکید و تسریع در اجرای کامل سیاست های کلی اصل 44، رعایت انضباط مالی و بودجه ای دولت - رفع تبعیض بین بخش دولتی و بخش های خصوصی و تعاونی - ساماندهی و حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط در جهت کارآمدسازی آنها 10- تنظیم نقش نهادهای عمومیِ غیر دولتیِ اقتصادی در جهت تولید ملّی. 11- شفاف سازی و به هنگام سازی آمار و اطلاعات و تسهیل دسترسی به آن و اطلاع رسانی در مورد ابعاد و فرصت های سرمایه گذاران و سرمایه گذاری در رشته های مختلف و مقابله جدی با استفاده از هر گونه دسترسی اطلاعاتی ویژه. 12- توانمند سازی و ارتقاء بهره وری نیروی کار با افزایش انگیزه، مهارت و خلاقیت و ایجاد تناسب بین مراکز آموزشی و پژوهشی با نیازهای بازار کار. 13- بسترسازی و ساماندهی اشتغال و حرکت نیروی کار ایرانی در سطح ملی، منطقه ای و جهانی. 14- ارتقاء سرمایه های انسانی، طبیعی، اجتماعی و فیزیکی با تأکید بر توسعه نهادهای مردمی برای رشد تولید ملی. 15- توسعه فرهنگ حمایت از سرمایه، کار، کالاها و خدمات ایرانی و استفاده از نظرات متخصصان و صاحب نظران در تصمیمات اقتصادی. 16- جلوگیری از اتلاف و راکد ماندن سرمایه های فیزیکی و انسانی ایرانی با تأکید بر ایجاد و توسعه خدمات فنی و مشاوره ای فرا بنگاهی و ارتقاء بازده اقتصادی این سرمایه ها در بخش های مختلف اقتصادی. 17- گسترش تنوع ابزارهای سرمایه گذاری در بازار سرمایه و تکمیل ساختارهای آن و اعمال سیاست های تشویقی برای حضور عموم مردم و سرمایه گذاران داخلی و بین المللی بویژه منطقه ای در بازار سرمایه. 18- حمایت از محققان و سرمایه گذاران و تشویق ورود سرمایه های ایرانی به حوزه های سرمایه گذاری خطرپذیر متضمن تحقیق و توسعه با تأسیس صندوق های شراکت یا ضمانت برای سرمایه گذاری در این حوزه. 19- کارآمد سازی مدیریت منابع موجود در صندوق توسعه ملّی در جهت بهینه سازی و هم افزایی ظرفیتهای تولیدی و ارتقاء کیفی کار و سرمایه ایرانی. 20- تنقیح و اصلاح قوانین و مقررات (از جمله اصلاح قانون پولی و بانکی، تأمین اجتماعی و مالیات ها) برای تسهیل فعالیت در بخش های تولیدی و رفع موانع سرمایه گذاری در سطح ملی با رویکرد ثبات نسبی در قوانین. 21- کارآمد کردن نظام توزیع کالاها و خدمات با استفاده از ساز و کار شفاف سازی و اطلاع رسانی و کاهش واسطه های غیر ضرور و ناکارآمد. 22- گسترش منابع مالی و کارآمد سازی مدیریت آن در جهت افزایش ظرفیت تولید ملّی و کاهش هزینه های تأمین مالی مورد نیاز بویژه با ساماندهی، گسترش و حمایت از نهادهای مالی توسعه ای و بیمه ای. 23- جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف. ما بر روی تولید داخلی تکیه کردیم؛ هم در اول امسال و در شعار سال، هم در صحبتهائی که در طول این چند ماه از اول سال انجام گرفته. خب، تولید داخلی احتیاج دارد به مصرف داخلی؛ این به عهدهی مردم است. مصرف خودمان را باید از تولیدات خودمان انتخاب کنیم. اینکه کسانی همهاش دنبال مارکها و برندهای خارجی و اسمهای خارجی باشند، خطاست؛ فرونشاندن یک هوس شخصی است، اما ضربهزدن به یک کار عمومی و اصلی است. مصرف داخلی، تولید داخلی را افزایش میدهد؛ تولید داخلی که افزایش پیدا کرد، همین مشکلاتی که آقای امام جمعهی محترم گفتند، برطرف میشود؛ بیکاری برطرف میشود. تولید که رونق بگیرد، یعنی تورم کم بشود، گرانی کم بشود، اشتغال افزایش پیدا کند؛ اینها همه به هم متصل است. یک سر این قضیه دست ما مردم است، که مصرف خودمان را چگونه انتخاب کنیم.
به هر حال وظائف زیاد است، اما توفیقات الهی هم بسیار زیاد است. ما از این گردنهها عبور خواهیم کرد. ملت ما چابکتر و شجاعتر و تواناتر از این است که در بین این راهها بماند. سی و سه سال است که ما داریم در این مشکلات طی طریق میکنیم؛ روزبهروز هم عضلات ما قویتر، آمادگی ما بیشتر، تجربهی ما گرانبهاتر شده. ما که گیر نمیکنیم، شما گیر میکنید. شما با جلب نفرت ملت ایران، برای خودتان مشکل درست میکنید. اینها اشتباه میکنند. ملت ایران از اینها عبور خواهد کرد. البته شرطش همین است: ملت، آحاد گوناگون مردم، ایستادگیشان، پای کار بودنشان، ثباتشان، هشیاریشان، موقعشناسیشان، به جای خود، مثل همهی دورانهای بعد از انقلاب تا امروز باشد؛ مسئولین هم به وظائفشان عمل کنند؛ مطمئناً آنچنان که آرزوی مردم است، قضایا پیش خواهد رفت؛ این مشکلات اقتصادی هم برطرف خواهد شد.
البته اساس قضیه، امروز عبارت است از تولید ملی. علاج اصلی و بنیانی، عبارت است از تولید ملی؛ همانی که ما در شعار سال عرض کردیم: تولید ملی، کار و سرمایهی ایرانی. گرانی را این از بین میبرد، تولید را این افزایش میدهد، اشتغال را این به وجود میآورد، بیکاری را این از بین میبرد، سرمایههای ملی را به کار میاندازد، روحیهی استغناء ملت ایران را تقویت میکند. مسئولین کشور در سطوح مختلف باید هرچه میتوانند، به مسئلهی تولید ملی توجه کنند. البته خطاب ما در درجهی اول به مسئولین درجهی یک است در سطوح بالای کشوری؛ چه در مجلس، چه در دولت؛ لیکن سطوح بعدی، سطوح پائینی، سطوح استانی، همه باید توجه کنند. در این استان، مثل استانهای دیگر، توجه مسئولین - چه نمایندگان مجلس، چه نمایندگان دولت - باید به رفع مشکلات مردم باشد؛ که در درجهی اول، همین مسئلهی تولید و بهکارگیری امکانات بومی است. مطمئناً در این استان، با وجود آب، با وجود زمین حاصلخیز، با وجود طبیعت مستعد کشاورزی، با وجود دامداری غنی که توانسته نیازهای بسیاری را در خارج از این استان هم برآورده کند، با وجود صنایعی که میتواند پائیندستیهای زیادی داشته باشد - صنایع بزرگی در این استان هست که پائیندستیهای این صنایع میتواند مورد توجه قرار بگیرد - اشتغال و تولید و شور و نشاط مردمی افزایش پیدا خواهد کرد. اینها چیزهائی است که باید مورد اهتمام مسئولین این استان باشد. یک رکن دیگر اقتصاد مقاومتی، حمایت از تولید ملی است؛ صنعت و کشاورزی. خب، آمارهائی که آقایان میدهند، آمارهای خوبی است؛ لیکن از آن طرف هم از داخل دولت، خود مسئولین به ما میگویند که بعضی کارخانهها دچار مشکلند، اختلال دارند، در بعضی جاها تعطیلی صنایع وجود دارد - گزارشهای گوناگونی به ما میرسد، خود شما هم گزارش میدهید؛ یعنی من گزارشهای دیگر هم دارم، اما اتکاء من به گزارشهای دیگران نیست؛ گزارشهای خود شما هم هست که به دست ما میرسد - خب، باید این را علاج کرد. اینها طبعاً ایجاد اشکال میکند. اگر چنانچه همین بخش دوم قضیه - یعنی آن نیمهی خالی لیوان - نمیبود، شما امروز از لحاظ رونق اقتصادی، وضع بهتری را در کشور ارائه میکردید و کمکهای بیشتری به مردم میشد. بالاخره حمایت از تولید ملی، آن بخشِ درونزای اقتصاد ماست و به این بایستی تکیه کرد.
واحدهای کوچک و متوسط را فعال کنید. البته خوشبختانه واحدهای بزرگ ما فعالند، خوبند و سوددهیشان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ عمدهی واحدهای بزرگ ما وضعشان اینجور است - لذا همان طور که گفتید، محصول سیمانمان، محصول فولادمان، محصولات عمدهی اینجوریمان خوب است - لیکن باید به فکر واحدهای متوسط و کوچک باشید؛ اینها خیلی مهم است، اینها در زندگی مردم تأثیرات مستقیم دارد. مهمترین تولید ملی، تولید امتداددار است و با برطرف شدن مشکلات کارخانههای کاغذ، قطعاً راه برای کتابخوانیِ بیشتر و ارزان شدن قیمت کتاب باز میشود.
امسال ما گفتیم: «حمایت از کار و سرمایهی ایرانی»؛ کار ایرانی، سرمایهی ایرانی. سرمایه هم عِدل کار است. اگر سرمایه نباشد، کار تحقق پیدا نمیکند؛ اینها دوتا بالند، که تولید ملی با این دو بال حرکت میکند. سرمایهی ایرانی هم احترام دارد، کار ایرانی هم احترام دارد. نتیجهی سرمایه و کار عبارت است از تولید ملی. این باید تحقق پیدا کند.
ما تا به کار ایرانی و سرمایهی ایرانی احترام نگذاریم، تولید ملی شکل نمیگیرد؛ و اگر تولید ملی شکل نگرفت، استقلال اقتصادی این کشور تحقق پیدا نمیکند؛ و اگر استقلال اقتصادی یک جامعهای تحقق پیدا نکرد - یعنی در مسئلهی اقتصاد نتوانست خودش تصمیم بگیرد و روی پای خود بایستد - استقلال سیاسی این کشور تحقق پیدا نمیکند؛ و اگر استقلال سیاسی یک جامعهای تحقق پیدا نکرد، بقیهی حرفها، جز حرف، چیز دیگری نیست. تا یک کشور اقتصاد خود را قوی نکند، پایدار نکند، متکی به خود نکند، مستقل نکند، نمیتواند از لحاظ سیاسی و فرهنگی و غیره تأثیرگذار باشد.
کشور ما به اقتصاد قوی و پایدار احتیاج دارد. من از سه سال یا چهار سال قبل، در سخنرانیهای عمومی و بزرگ، به ملتمان، به عزیزانمان، به جوانانمان، به مسئولانمان تذکر دادم و گفتم بدانید توطئهی دشمن، امروز متوجه به اقتصاد ماست. حالا ملاحظه میکنید؟ میبینید که نشانههای این توطئهی بزرگی که برایش برنامهریزی کردند، یکی پس از دیگری دارد ظاهر میشود. البته شما ملت ایران، با همان عزم راسخی که مانعهای دیگر را از سر راه برداشتید، انشاءاللّه این مانع را هم از سر راه برمیدارید. این همت را کارگر بکند، سرمایهگذار بکند، مدیران دولتی بکنند، مدیران بخش خصوصی بکنند؛ آحاد مردم هم در مصرف تولید داخلی و تولید ملی، عزم راسخ خودشان را نشان بدهند. کارهای اساسی باید بشود. خوشبختانه مشغول شدهاند. همین طور که دوستان مسئول در دولت محترم اطلاع دادند، از اول سال، نشستهاشان، برنامهریزیهاشان، تبادلنظرهاشان متوجه این مسئله شده است؛ من هم تأکید میکنم. موانع را باید بردارند. برای اینکه تولید ملی شکل بگیرد و اقتصاد داخلی استحکام و پایداری خودش را پیدا کند، همه باید تلاش کنند؛ مسئولین هم در درجهی اول باید تلاش کنند؛ چه در قوهی مجریه، چه در قوهی مقننه و چه در قوهی قضائیه. گاهی کار ممکن است به قوهی قضائیه منتهی شود. جریان سالم و مورد توجه و دقت در اقتصاد کشور و در کار و تولید و سرمایهگذاری کشور، احتیاج دارد به مراقبت همهی قوا با یکدیگر. از ابعاد مختلف، کارهای گوناگونی باید انجام بگیرد: مسئلهی تقویت مهارتها در محیط کار، مسئلهی نگرشهای درست مدیریتی، مسئلهی توانمندسازی نیروی کار، مسئلهی ایجاد احساس امنیت؛ هم برای کارگر، هم برای سرمایهگذار - یعنی برنامهها، قوانین و مقررات باید جوری باشد که هم کارگر احساس امنیت کند و خاطرجمع باشد، هم سرمایهگذار احساس امنیت کند - مسئلهی مواجههی درست با اخلال اقتصادی. یکی از اخلالهای اقتصادی، مسئلهی قاچاق است. یکی از اخلالهای اقتصادی، سوءاستفادههای گوناگون از سرمایههای ملی است؛ از ذخائر متعلق به مردم در بانکهای کشور است. کسانی با یک نامی از تسهیلات استفاده میکنند، اما در جای دیگری مصرف میکنند؛ این خیانت است، این دزدی است. گاهی دزدی از کیسهی یک نفر است، گاهی دزدی از کیسهی یک ملت است؛ این سنگینتر است. با این اخلالها باید مواجهه بشود. چند سال قبل از این، که من راجع به فساد اقتصادی به سران سه قوه نامه نوشتم و تأکید کردم، بعضیها ترسیدند، گفتند ممکن است سرمایهگذار از این هشدارها پا عقب بکشد. من گفتم قضیه بعکس است؛ سرمایهگذار - آن کسی که میخواهد از طریق سالمی در کشور فعالیت اقتصادی کند - از اینکه ببیند ما با فساد اقتصادی و با مفسد اقتصادی مبارزه میکنیم، خوشحال میشود. ما باید بتوانیم این مبارزهی درست را در سطح قانونی انجام بدهیم. ما باید به ایجاد مزیتهای رقابتی توجه کنیم. ما میگوئیم تولید داخلی. البته امروز خوشبختانه در زمینهی تولید داخلی پیشرفتهای زیادی به وجود آمده. مطمئناً آن مقداری که در ذاکرهی عمومی مردم هست، کمتر است از آن مقداری که کار انجام گرفته. این کار نو و برجستهای که خوشبختانه در این شرکت انجام گرفته و ما امروز دیدیم، خیلی باارزش است؛ تأسیس، ایجاد و راهاندازیاش، به وسیلهی نیروی داخلی و در مدت کوتاهی؛ طراحیاش داخلی، ساختش داخلی، وسائلش داخلی. لیکن در خصوص برجسته کردن تولید ملی، مسئلهی کیفیت خیلی مهم است؛ که مدیریتهای تولیدی و کارگرهای عزیز باید به این مسئله توجه کنند. مسئلهی قابل رقابت بودن قیمت تمامشده مهم است و باید به آن توجه کنند؛ که این البته کمک دولت را میخواهد. اینها کارهای فراوانی است که باید انجام بگیرد. این کارها فقط بر عهدهی دولت هم نیست؛ دولت، مجلس شورای اسلامی، دستگاههای گوناگون مدیریتی، بخش خصوصی، آحاد مردم، فرهنگسازان جامعه - آن کسانی که با بیاناتِ خودشان برای مردم فرهنگ میسازند - تبلیغات صدا و سیما، همهی اینها باید در خدمت تولید ملی قرار بگیرد. اگر ما موفق شدیم این کار را انجام بدهیم، بدانید ضربهی سختی بر دشمنان خونخوارمان وارد خواهد آمد. سیاستگذاری تولیدمحور، فرهنگسازی برای مصرف تولید داخلی، ارتقاء کیفیت تولیدات داخلی، نوسازی و ابتکار در ماشینها، در محصولات، در مدیریت، در ساخت؛ اینها کارهائی است که باید انجام بگیرد و امیدواریم انشاءاللّه انجام بگیرد. عید و آغاز سال جدید، باید زمینهساز همت، فکر، نشاط، امید و انگیزهای جدید برای ادامهی پرشتابتر حرکت رو به جلو کشور و برداشتن یک گام جدی و بزرگ در موضوع تولید ملی و داخلی باشد.
جمعبندی از حرکت خوب کشور به سمت اهداف والا و امکانات و شرایط موجود و همچنین تمرکز بدخواهان نظام اسلامی بر مسائل اقتصادی، نشان میدهد که حمایت از تولید ملی یک نیاز ضروری در شرایط کنونی است.
مجلس و دولت باید با همکاری صمیمانه برای حمایت از تولید ملی، گامهای عملی بردارند.
فرهنگسازی برای مصرف کالاهای ساخت داخل، نیازمند تفکر، مطالعه، نگاه عمیق، برنامهریزی و در نظر گرفتن ابعاد روانشناختی اجتماعی این موضوع است که صدا و سیما و دیگر دستگاههای تبلیغاتی باید در این خصوص اهتمام جدی داشته باشند.
شعار امسال را قرار دادیم «تولید ملی»؛ دنبالهاش توضیح داده شده: «حمایت از کار و سرمایهی ایرانی». یعنی شما وقتی کالای داخلی را مصرف میکنید، به کارگر ایرانی دارید کمک میکنید، اشتغال ایجاد میکنید، به سرمایهی ایرانی هم دارید کمک میکنید، رشد و نمو ایجاد میکنید. این فرهنگ غلطی است - که متأسفانه در بخشهائی از ما حاکم است - که مصنوعات خارجی را مصرف کنیم؛ این به ضرر دنیای ماست، به ضرر پیشرفت ماست، به ضرر آیندهی ماست. همه مسئولیت دارند؛ دولت هم مسئولیت دارد، باید از تولید ملی حمایت کند، تولید ملی را تقویت کند.
خوشبختانه «صندوق توسعهی اقتصادی» در سیاستها تصویب شد؛ مجلس شورای اسلامی آن را قانون کرد. امروز یک ذخیرهی باارزشی در اختیار مسئولان هست؛ میتوانند این را در اختیار تولید ملی بگذارند. باید کار را تسهیل کنند؛ مجلس هم باید همکاری کند، دولت هم بایستی همت کند؛ بتوانند به تولید ملی رونق بدهند. مردم هم - چه آن که دارای سرمایه است، چه آن که دارای قدرت کار است - بایستی با ایجاد اتقان، همکاری کنند. محصول داخلی را باید مرغوب، باکیفیت و بادوام تولید کنیم. تا آنجائی که بتوانیم، باید قیمت تمامشده را ارزان تمام کنیم. این کار، همکاری همه را میطلبد. بخشهای گوناگون دولتی باید در این زمینه همکاری کنند - چه بخشهای پولی و مالی، چه بخشهای دیگر اقتصادی - مجلس هم باید همکاری کند، تا بتوانند این قضیه را در کشور ما تحقق ببخشند. عمده، مردمند. شما باید کالای ایرانی بخواهید. این افتخار نیست؛ این تفاخر غلطی است که ما مارکهای خارجی را در پوشاکمان، در وسائل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمرهمان، در خوراکیهامان ترجیح بدهیم به مارکهای داخلی؛ در حالی که تولید داخلی در خیلی از موارد بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاک داخلی را که در بعضی از شهرستانها تولید میشود، میبرند مارک خارجی میزنند، برمیگردانند! اگر همین جا بفروشند، ممکن است خریدار ایرانی رغبت نکند؛ اما چون مارک فرانسوی دارد، خریدار ایرانی همان لباس را، همان کت و شلوار را، همان دوخت را انتخاب میکند؛ این غلط است. تولید داخلی مهم است. ببینید کارگر ایرانی چه تولید کرده است، سرمایهدار ایرانی چه سرمایهگذاری کرده است. در زمینهی مصرف، عمدهی کار دست مردم است؛ که این بخشی از اصلاح الگوی مصرف است که من دو سال قبل اینجا به ملت ایران عرض کردم، و بخشی از جهاد اقتصادی است که سال گذشته عرض کردم. تولید ملی مهم است؛ این را باید هدف قرار بدهند. یک بخش مهم از مسائل اقتصادی برمیگردد به مسئلهی تولید داخلی. اگر به توفیق الهی و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئلهی تولید داخلی را، آنچنان که شایستهی آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمدهای از تلاشهای دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمی از جهاد اقتصادی، مسئلهی تولید ملی است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با برنامهریزیِ درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبهی کامل و جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئلهی تولید ملی، مسئلهی مهمی است.
اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئلهی تورم حل خواهد شد؛ مسئلهی اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهدهی این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئهی دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد. بنابراین همهی مسئولین کشور، همهی دستاندرکاران عرصهی اقتصادی و همهی مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلی قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانی حمایت کنیم؛ از سرمایهی سرمایهدار ایرانی حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملی امکانپذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانی از تولیدات داخلیِ صنعتی و کشاورزی است. سهم سرمایهداران و کارگران، تقویت چرخهی تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همهی اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلی است. ما باید عادت کنیم، برای خودمان فرهنگ کنیم، برای خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائی که مشابه داخلی آن وجود دارد و تولید داخلی متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلی مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجی بجد پرهیز کنیم؛ در همهی زمینهها: زمینههای مصارف روزمرّه و زمینههای عمدهتر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهتگیری و رویکرد،ملت ایران در سال 91 هم بتواند بر توطئهی دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینهی اقتصادی فائق بیاید. مسئلهی اشتغال هم مسئلهی مهمی است، که عرض کردیم. البته در این استان و بعضی از استانهای دیگر، اشتغال اهمیت بیشتری دارد. در بعضی جاها کارهای بهتری شده است، که انشاءاللَّه باید دنبالگیری شود. مسئلهی تقویت تولید داخلی، مسئلهی کشاورزی، مسئلهی صنعت، اینها کارهائی است که باید انجام بگیرد.
همین جا من راجع به محصولات تولیدی کشور - که یکی از دوستان اینجا اشاره کردند، من هم یادداشت کرده بودم که بگویم - نکتهای را عرض کنم. خوشبختانه ما در کشور و در بخشهای مختلف، محصولات کیفی داریم. قسمت عمدهای از تولیدات کشور، مصرف کنندهاش دستگاههای دولتی ما هستند. دستگاههای دولتی بایستی جزم و عزم داشته باشند بر این که جز تولیدات داخلی - در آن مواردی که تولید داخلی وجود دارد - هیچ چیز دیگر مصرف نکنند. یعنی واقعاً در محصولاتی که مشابه داخلی دارد، مطلقاً ممنوع بشوند که از خارج چیزی وارد نکنند. این را بخواهید، در دولت مطرح کنید، آقای رئیس جمهور به دستگاههای دولتی دستور بدهد؛ و این ممکن است. ما این را تجربه کردهایم. در مواردی به صورت قاطع به یک دستگاهی گفته شد که این کاری که دارد انجام میگیرد، باید هیچ محصول غیر ایرانی در آن به کار نرود؛ و شد، و به بهترین وجهی هم انجام شد. اگر مدیران ما عزم را جزم کنند برای اینکه محصول ایرانی را، تولید ایرانی را به کار بگیرند، هم تولیداتِ باکیفیت هست، هم خود این کار موجب میشود که در تولیدات داخلی کیفیت بالا برود. این کار را حتماً بایستی انجام بدهند.
البته من شنیدم که دستگاهها و بانکها و اینها حمایتشان از تولیدات داخلی هم ضعیف است؛ یک جاهائی آن تولیدکنندهها به خاطر عدم حمایت، به ورشکستگی کشیده میشوند. با این مسئله هم بایستی حتماً در خود دولت مقابله بشود؛ یعنی دستور داده بشود. بله، یک نکتهای هم گفته شد، که اتفاقاً من هم همین را اینجا یادداشت کردم؛ که گاهی اوقات در معاملاتی که دستگاه دولتی با تولیدکنندهی داخلی میکنند، بدحسابی هست؛ در حالی که وقتی این معامله را با یک صنعتگر خارجی میکنند، پول را نقد میدهند؛ اما این را همین طور کش میدهند - یک سال، دو سال - طلب او را هم نمیپردازند. باید جلوی اینها گرفته شود. تولید، اساس اقتصاد است؛ قائمهی اقتصاد در کشور است. در مسئلهی هدفمندی یارانهها و فعالیت عظیمی که دولت در این زمینه شروع کرده، حتماً حمایت از بخش تولید ملاحظه بشود؛ همچنان که در قانون هم هست: آن 30 درصدی که معین شده. البته بعضی از مسئولین دولتی که با من صحبت کردند، معتقدند که این 30 درصد مورد نیاز نیست. بعضی از فعالان اقتصادیِ تولیدی هم گفتند که ما احتیاج نداریم؛ ما را به خودمان واگذار کنید، خودمان خودمان را اداره میکنیم. ممکن است در بعضی از بخشها اینجور باشد، لیکن به هر حال تولید احتیاج دارد به کمک و حمایت دستگاه. سهم بخش تولید باید داده بشود؛ بخصوص بعضی از بنگاههائی که از تحریم صدمه میخورند. بنگاههائی داریم که این تحریمها به طور مستقیم یا غیر مستقیم به آنها صدمه میزند، که باید از این معنا استفاده بشود.
البته بخش خصوصی هم در این زمینه وظائفی دارد: صرفهجوئی در مصرف انرژی، افزایش سطح بهرهوری، نوسازی ماشینآلات. بعضی از مسئولین دولتی پیش من گله کردند و گفتند صاحبان بعضی از صنایع به نوسازی ماشینآلات فرسوده و قدیمیِ خودشان که بازدهی کم و مصرف انرژی زیادی دارد، رغبتی نشان نمیدهند؛ اگر چنانچه به آنها تسهیلات هم داده میشود، برای این به کار نمیبرند. خب، باید به این مسئله توجه کرد. البته نظارت دولت هم در این زمینه خیلی مهم است؛ یعنی در قبال حمایتی که دولت میکند، باید نظارت هم بکند. تسهیلات داده بشود، آن مقداری که سهم تولید است؛ لیکن مراقبت بشود که همان افرادی که اشاره کردم - یعنی سوءاستفاده کنندگان و فرصتطلبان - از این تسهیلات برای یک کار دیگر استفاده نکنند؛ که این اتفاق افتاده و اطلاع داریم، موارد گوناگونش گزارش شده. باید با این موارد برخورد قاطع انجام بگیرد تا تولید کنندهی سالم، صادق، علاقهمند به کار و مشتاق تولید بتواند کار خودش را انجام بدهد. مسئلهی دیگر، واردات است؛ که حالا اینجا هم اشاره شد، من هم بارها با مسئولین در زمینهی واردات صحبت کردم. البته هیچ کس با واردات مخالف نیست؛ تنظیم واردات لازم است، کنترل واردات لازم است. صرف اینکه ما نگذاریم بازار در یک فصلی - مثلاً فصل شب عید - از فلان کالا خالی بماند، خیلی توجیه کاملی برای افزایش واردات نیست. حتماً بایستی در مسئلهی واردات ملاحظهی تولید داخلی بشود. البته گفته میشود که واردات به رقابتپذیری تولید داخلی کمک میکند؛ اگر واردات نباشد، تولیدکنندهی داخلی به کیفیت یا به قیمت تمامشده اهمیت نمیدهد؛ واردات، او را به این کار وادار میکند. به نظر من این خیلی منطق قویای نیست. در این خصوص، با بعضی از مسئولین بحثهائی هم داشتیم. در مسئلهی واردات، بالخصوص اشاره کنم به بخش کشاورزی. به اعتقاد من واردات محصولات کشاورزی خیلی توجیه قویتری میخواهد از آنچه که امروز انسان مشاهده میکند. ما در بخش کشاورزی تولیدات ممتازی داریم. یکی از آقایان، اینجا دربارهی تولیدات باغی گزارش دادند. کشور ما در این زمینه، از لحاظ کیفیت، جزو ممتازان دنیاست. ما باید بتوانیم تولیداتمان را افزایش بدهیم. این محصولات باغی و محصولات زراعی را صادر کنیم تا دنیا ببینند در ایران چه خبر است؛ نه اینکه مثلاً از آمریکای لاتین و از اینجا و آنجا مشابه آنها را که از لحاظ کیفیت هم خیلی پائینترند، وارد کنیم. غرض، در این مسئلهی واردات، من این تأکید را دارم. سیاستهای کلی اشتغال
1. ترویج و تقویت فرهنگ کار، تولید، کارآفرینی و استفاده از تولیدات داخلی به عنوان ارزش اسلامی و ملی با بهرهگیری از نظام آموزشی و تبلیغی کشور. ما باید کاری کنیم که کالای ایرانی به عنوان یک کالای محکم، مطلوب، زیبا، همراه با سلیقه و بادوام در ذهن مصرف کنندهی ایرانی و غیر ایرانی باقی بماند. این باید همت مجموعهی کارآفرینی و کارگری و متصدیان این امر باشد. البته این کار، پیشنیازهائی دارد. ممکن است آموزش مهارتهای لازم، دورههای ایجاد مهارت لازم باشد - که اینها کار دستگاههای دولتی و امثال دولتی است - لیکن باید هدف این باشد. کارگر ایرانی آنجائی که ذوق خود را به کار میبرد، سلیقهی خود را به کار میبرد و سرپنجهی ماهر خود را به کار میبرد، کار جالب و تماشائی از آب در میآید.
این کارهای هنریِ آمیختهای از هنر و کار که ایرانیها در گذشته داشتند، امروز هم وجود دارد؛ این معنا محسوس و مشهود است. آنجائی که ذوق و هنر ایرانی به میدان میآید - همین کارگری که دارد کار میکند، ابتکارش، ذوقش، هنرش، محکمکاریاش - کار میشود جالب و ماندگار. الان خوشبختانه در تولیدات کشور محصولات زیادی هست که از مشابهات خارجیاش بعضی بهتر است، بعضی بمراتب بهتر است؛ هم زیباتر، هم محکمتر، هم جالبتر؛ این را ما باید عمومیت بدهیم، در همهی مواد تولیدیمان؛ چه مواد مصرفیِ خوراکی، چه مسائل مربوط به پوشاک، چه مسائل زندگی، چه مسائل تزئینی. در همهی چیزهائی که تولید میشود، باید این را در نظر بگیریم؛ و میتوانیم. مجموعهی کارگری، طراحان، مهندسان، سرمایهگذاران، کارگران دستی، کارگران ماشینی میتوانند این کار را انجام دهند. ما باید همتمان را بر این قرار بدهیم؛ ایجاد محصول بادوام، زیبا و فاخر. این، یک کار کلان است. نکتهی دیگر که خطاب به همهی مردم کشور است، مصرف کالای داخلی است. یکی از آفات موجود اجتماعی ما که ریشهی آن، میراث دوران طاغوت و دوران ظلمانیِ گذشته است، همین است که افراد، دلبستهی به تولیدات بیگانه باشند. یک وقت تولید داخلی نداشتیم؛ یک وقت تولید داخلی، تولید غیر قابل مصرفی بود؛ امروز اینجوری نیست؛ امروز تولیدات داخلی، تولیدات مرغوب و مطلوب است. در عین حال یک عدهای خوششان میآید که بگویند فلان نشان خارجی روی لباسشان هست یا روی وسیلهی خوراکیشان هست؛ این یک بیماری است؛ این بیماری را باید علاج کرد. این کار، توجه نکردن به این است که ما در این مملکت داریم زندگی میکنیم و از نعمتهای الهی بر این کشور داریم برخوردار میشویم. آن وقت پولی را که در این کشور به دست میآوریم، میریزیم توی جیب یک کارگر خارجی، به زیان یک کارگر داخلی. این معنایش این است که ما به نیاز داخل، به کارگر داخل که دارد زحمت میکشد و جنس تولید میکند، بیاعتنائی میکنیم، میرویم سراغ کارگر خارجی. این خیلی عادت بدی است. من امسال را «سال جهاد اقتصادی» اعلام کردهام. این معنایش این است که ملت ایران در این برههی از زمان، جهادش به طور عمده در عرصهی اقتصاد است. امروز ما آمدیم این منطقه را از نزدیک بازدید کردیم. این منطقه، یک منطقهی اقتصادی است که متکی است به تولید؛ و برای اقتصاد یک کشور، مهمترین بخشی که میتواند یک شکوفائی پایدار را به وجود بیاورد، تولید است؛ بخصوص آن بخش اقتصاد تولیدیای که متکی است به دانش، متکی است به علم؛ اینجا اینجور است؛ هم اقتصادی است، هم تولیدی است، هم علمی است؛ دانشبنیان است. این، شایستهی ملت ایران است. اگر یک روز مردم این منطقه و مردم بخشهای مختلف کشور در مقابل زورگوئی و پرروئی و زیادهطلبی دولتهای غارتگر و متجاوز، آنجور باید میایستادند، امروز در مقابل آن قدرتها شکل ایستادگی پیچیدهتر است، حساستر است، متنوعتر است؛ احتیاج دارد به یک مجاهدت پیچیده و عمیق.
تنظیم سیاستهای پولی، مالی و ارزی با هدف دستیابی به ثبات اقتصادی و مهار نوسانات و تقویت تولید ملی.
حمایت لازم از توسعه فناوری و صنایع مرتبط مورد نیاز کشور در پدافند غیرعامل با تأکید بر طراحی و تولید داخلی.
نکتهی اساسیای که در باب کار وجود دارد و کارآفرینان باید به او توجه کنند، مسئلهی مرغوبیت تولید داخلی است؛ کیفیت تولید داخلی است؛ این خیلی مهم است. البته بخشی از این، ارتباط پیدا میکند به همان قضایای مالی و نمیدانم مقررات و غیرذلک، و پشتیبانیهای دولت؛ اما بخشی هم ارتباط پیدا میکند به عزم و ارادهی مسئولین، کارآفرین و کنندهی کار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه»؛ رحمت خدا بر آن انسانی که کاری را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. این آیندهنگری است، غیر از امروز. شما امروز ببینید در دنیا کمپانیهائی هستند صد سال است اینها دارند کار میکنند، صد و پنجاه سال است دارند کار میکنند و محصولاتشان در دنیا فروش میرود. اسم اینها کافی است که جنس را تو بازار رائج کند؛ به خاطر اینکه درست کار کردند، خوب کار کردند، مشتری مطمئن است به اینها. شما میگوئید که ما سفارش کنیم به مردم که تولیدات داخلی را مصرف کنند. من که خب چند سال است دارم سفارش میکنم؛ بنده که بارها گفتهام، منتها این با شعار درست نمیشود. خب، بله یک مقداری مردم حالا یک اعتمادی بکنند، یک اعتنائی بکنند به حرف ما، به خاطری که مثلًا ما گفتیم، بروند یک مقداری چه کنند؛ این یک بخشی از قضیه است. یک بخش دیگر هم مربوط به کیفیت است. خب کیفیت را باید بالا برد؛ کیفیتها را باید بالا برد. بله، من مسئلهی واردات را که چند نفر از دوستان گفتند، بنده به آن عقیده دارم. در جلسهی مسئولین، در همین جا اوائل ماه رمضان اعلام کردم، گفتم؛ هم به مجلس، هم به دولت که به مسئلهی واردات بپردازند؛ حالا هم از وزیر محترم بازرگانی تو راه سؤال کردم، ایشان اطلاع دادند که کارهای خوبی در این زمینه دارد انجام میگیرد؛ بله راست است. مسئلهی واردات بیرویه و بیمنطق ضرر بزرگی است، خطر بزرگی است؛ مردم هم باید این را بدانند. وقتی یک محصول خارجی را ما داریم مصرف میکنیم، در واقع داریم یک کارگر خودمان را بی کار میکنیم، یک کارگر دیگر را داریم به کار وادار میکنیم؛ این هست، منتها مسئلهی مرغوبیت و کیفیت خیلی مهم است؛ و استحکام؛ اینها خیلی مهم است. اگر چنانچه جنس داخلی، تولید داخلی، این خصوصیات را داشته باشد، به طور طبیعی تمایل پیدا میشود. البته متأسفانه بعضی هستند که بر اثر فرهنگ غلطِ دورهی منحوس پادشاهی- دورهی طاغوت، دورهی وابستگی- هنوز چشمشان به خارج است. یک روزی بوده است که تو این کشور مسئولین دولتی ما آمدند صریح گفتند که ایرانی یک لولههِنگ نمیتواند درست کند! عملًا هم همه چیز را وارد کردند. در همان دورهی طاغوت یک فردی از بلندپایگان دولتی که تصادفاً بنده را توی یک مجلسی- ما که با اینها هیچ وقت ارتباطی نداشتیم، ملاقات هم نمیکردیم- دید، من داشتم انتقاد میکردم از همان چیزهائی که بود. این رو کرد به ما و گفت: چی چی را انتقاد میکنید؟ ما مثل آقا نشستیم، کشورهای دیگر مثل نوکر دارند برای ما کار میکنند، کالا میفرستند داخل؛ این بد است؟ شما ببینید؛ این منطق دولتمردان دورهی طاغوت بود! حالا ظاهرش این منطق است، باطنش چیزهای دیگر بود؛ فسادهای اقتصادی فراوان و فسادهای اخلاقی فراوان. بله، مسئلهی واردات و مدیریت واردات مهم است. ما آن روز به دوستانی که اینجا بودند، در جلسهی مسئولین و کارگزاران نظام، توصیه کردیم، گفتیم واردات را مدیریت کنید؛ نمیگوئیم متوقف کنید. یک چیزهائی باید بیاید، یک چیزهائی باید نیاید. یک مدیریت صحیحی باید انجام بگیرد؛ این مسلماً هست.
یکی از کارهای دیگری هم که حالا من اینجا یادداشت کردم که بر عهدهی مسئولین دولتی است، توسعهی مهارتهاست. این هنرستانهای فنی و صنعتی، این دانشگاههای علمی- کاربردی، این فنی- حرفهایها، آموزشکدههای فنی- حرفهای، باید توسعه پیدا کند. ما به علم احتیاج داریم، اما به پنجهی کارآمد هم احتیاج داریم. یکی از کارهای اساسی به نظر من این است که در زمینهی صنعت و کشاورزی بایستی کار کنیم. یک نکتهی دیگر هم مسئلهی نوآوری و ابتکار و زیبائی است در تولیدات کشور. از جملهی چیزهائی که باید مورد توجه قرار بگیرد، نوآوری کردن در همهی تولیدات به صورت پیدرپی و لحاظ حس، یعنی اشباع حس زیبائیشناسی در مصرفکننده است. این یکی از مسائل قابل توجه هست که بایستی به آن اهمیت بدهیم.
من درخواست کردم از رئیس جمهور محترم که وزرای اقتصادی بیایند گزارش بدهند؛ آمدند آنچه را که در مقابل قطعنامهی شورای امنیت - که تحریم هست - و بعد تحریمهای یکجانبهی آمریکا و اروپا تصمیمگیری کردند، گفتند، که تصمیمگیریهای بسیار درستی است؛ کارهای بسیار خوبی است و انشاءاللَّه تصمیم مسئولین بر این است که این تحریم را تبدیل کنند به فرصت. واقعاً هم باید همین جور باشد که به یک فرصت تبدیل شود.
ما باید تولید ملی را افزایش بدهیم، تقویت کنیم؛ عادت کنیم به مصرف تولیدات داخلی؛ عادت کنیم به بالا بردن کیفیت تولیدات داخلی، که البته در این مورد مسئولین دولتی و همچنین قانونگذاران وظائف سنگینی دارند. من نسبت به مسئلهی مدیریت واردات به دولتیها سفارش کردم؛ الان هم تأکید میکنم. من نمیگویم واردات متوقف بشود؛ چون یک جاهائی لازم است که واردات انجام بگیرد؛ اما واردات باید مدیریت بشود. یک جائی واردات مطلقاً نباید بشود؛ یک جاهائی باید انجام بگیرد. با مدیریت، واردات انجام بگیرد. البته مسئولین محترم دولتی به من گفتند که قوانینی که مجلس تصویب کرده، به ما اجازه نمیدهد جلوی واردات را بگیریم؛ من خواهش میکنم این قضیه را حل کنند. اگر واقعاً قانونی وجود دارد که دولت را ممنوع میکند از جلوگیری از واردات، این قانون را اصلاح کنند؛ جوری باشد که مدیریت بشود. باید تولید ملی بالا برود. تدبیر خردمندانه باید در این زمینهها گرفته بشود. خرد خیلی مهم است. عقلگرائی در تصمیمگیریها بسیار حائز اهمیت است. تصمیم، خردمندانه و شجاعانه. خردمندی را به معنای ترس و گریز و عقبنشینی نباید معنا کرد. خردمندی همراه با شجاعت. انبیاء خردمندترین انسانها بودند. در روایتی از پیغمبر اکرم است که: «ما بعث اللَّه نبیّا و لا رسولا حتّی یستکمل العقل»؛ هیچ پیغمبری را خدا مبعوث نکرد، مگر آن وقتی که عقل او کامل شده باشد. اما همین پیغمبر، بیشترین جهاد را، بیشترین مبارزه را، بیشترین خطرپذیری را میکند؛ یعنی شجاعت با عقلمداری باید همراه باشد؛ با عزم راسخ و بدون تزلزل، با نگاه به دوردستها و با حفظ اتحاد و همدلی. پیشرفت مادی کشور در درجهی اول، متوقف بر دو عنصر است: یک عنصر، عنصر علم است؛ یک عنصر، عنصر تولید است. اگر علم نباشد، تولید هم صدمه میبیند؛ کشور با علم پیش میرود. اگر علم باشد، اما بر اساس این علم و بر بنیاد دانش، تولید تحول و تکامل و افزایش پیدا نکند، باز کشور درجا میزند. عیب کار ما در دوران حکومت طواغیت این بود که نه علم داشتیم، و چون علم نبود، نه تولید متکی بر پایهی علم و پیشرونده و رشدیابنده داشتیم. لذا دنیا وقتی وارد میدان صنعت شد، پیش رفت؛ قارهی آسیا که دیرتر از اروپا وارد میدان صنعت شده بود، پیش رفت؛ ولی ما بر اثر حکومت این طواغیت و شرائط گوناگون، عقب ماندیم. اگر میخواهیم جبران کنیم - که میخواهیم، و ملتمان حرکت هم کرده است و به میزان زیادی پیش هم رفته است - باید به علم و تولید اهمیت بدهیم؛ باید در مراکز علم، در مراکز تحقیق، با شکلهای نو و مدرن پیگیری شود. چند سال است که من روی مسئلهی علم تکیه میکنم و الحمدللَّه چرخهای پیشرفت علمی و تولید علم در کشور به حرکت درآمده است؛ البته باید باز هم سرعت بگیرد، هنوز اول راهیم.
ما در خصوص صنعت خودرو یک عقبافتادگی طولانیای را آزمودیم و تحمل کردیم. هنر بزرگ شماها این است که توانستهاید این عقبماندگی طولانی را با همت خودتان قطع کنید؛ یعنی این حال چُرت و خواب و خوابآلودگی را که تقریباً از بعد از ورود صنعت خودرو به کشور حدود سی سال طول کشیده، به هم بزنید. ما از سالهای دههی 40 که صنعت خودروسازی وارد کشور شده - در حدود سی سال تقریباً - همینطور درجا زدیم. در مرحلهی تقلید محض و تقلید صرف باقی ماندیم. نمیتوان مسئولین کشور را در دههی 60 مؤاخذه کرد؛ زیرا دههی 60، دههی انقلاب است، دههی دفاع مقدس است؛ به قول مسئول محترم، این سالن، سالن تسلیح رزمندگان است؛ همهی خانههای ملت ایران در واقع به یک نحوی عقبهی میدان جنگ بوده. دههی 60 را نمیشود مؤاخذه کرد؛ اما قبل از دههی 60 را، قبل از دوران انقلاب را، چرا؛ باید محاسبه کرد، باید مؤاخذه کرد. دوران حرکت تقلیدی برای خودروسازی در کشورهائی که خواستند خودروساز بشوند، چهار پنج سال است. چرا باید در اینجا این قدر طول بکشد؟ این گناه آن کسانی است که به منافع کشور فکر نمیکردند؛ برای عزت کشور دل نمیسوزاندند؛ برای ضایع شدن و دور ریخته شدن سرمایههای مادی کشور اهمیتی قائل نبودند. اما در نظام جمهوری اسلامی از دههی 70 شما شروع کردید؛ خب، پیشرفت هم خوب بوده. امروز این موتور ملی که از ایده و طراحی تا آخرین اجزائش را هنر ایرانی و سرانگشت ایرانی و فکر ایرانی و تلاش ایرانی ساخته، یک نماد عزت برای کشور است؛ این خیلی چیز پرمعنائی است. مسئله فقط این نیست که ما توانستهایم یک موتور خودرو تولید بکنیم؛ مسئله فراتر از اینهاست. امروز دنیا میدان مسابقهی وسائل انواع موتورهاست و موتور خودرو به عنوان یک وسیلهی متعارف زندگی و جلو چشم و مورد استفادهی همه، یکی از برجستهترین اقلام است. توی این دنیای پر کشمکش، شما توانستید هنر سرانگشتِ هنرمندِ ایرانی را اینجا نشان بدهید؛ این خیلی باارزش است. دل انسان خون میشود وقتی به یاد میآورد که ما در طول سالهای متمادی در خودروهای کشورمان - چه آنهائی که از خارج میآمده، چه آنهائی که بهظاهر در داخل تولید میشده - موتورهائی کار میکرده که یکسره بیگانه بوده؛ دیگران ساخته بودند؛ کارگر دیگری این را ساخته. ما به جای اینکه کارگر خودمان را به کار مشغول کنیم، از هنر او استفاده کنیم، به او سود برسانیم و کشور را پیش ببریم، در واقع به دیگران کمک کردیم. امروز بحمداللَّه این زمینه را شما فراهم کردید، این امکان را به وجود آوردید؛ این خیلی باارزش است.
همت مضاعف و کار بیشتر در کیفیت بخشیدن به تولیدات داخلی؛ یکی از کارهای اساسی این است. ما امروز تولیدات داخلی زیادی داریم؛ هم در زمینهی صنعت، هم در زمینهی کشاورزی؛ باید به کیفیت اینها اهمیت بدهیم، کیفیت اینها را بالا ببریم. باید جوری باشد که مصرفکننده احساس کند آنچه که در کشورش تولید میشود، به دست کارگر ایرانی تولید میشود، از لحاظ کیفیت، یا بهتر از نوع خارجی است یا لااقل همسطح آن است.
من میخواهم یک سفارش عرض کنم: این ساخت بسیار بااهمیت را با تولید قطعههای لازم باید تکمیل کنید. حالا شاید در خلال گزارشهای امروز به گوشم خورد که قطعهسازی شروع شده. به هر حال اگر اینجور نیست، من تأکید میکنم. مسئلهی قطعهسازی، خیلی مهم است. نگذاریم هنگام نیاز یا نزدیک هنگام نیاز، به سراغ قطعههائی که مورد نیاز است، برویم؛ نه، از همین اول، کار قطعهسازی را به عنوان یک کار مستقل دنبال کنید؛ خود این فوائد و برکاتی دارد.
ما باید فرهنگ کشور خودمان را به سمت ترویج تولید داخلی تنسیق و تنظیم کنیم و پیش ببریم؛ این خیلی چیز مهمی است. در گذشته، سالهای متمادی این فرهنگ به ملت ما تزریق شده است که به دنبال مصنوعات و ساختههای بیگانه و خارجی بروند. وقتی گفته میشد این جنس خارجی است، این یک استدلال تام و تمامی بود برای بهتر بودن و مرغوبتر بودن این جنس. این فرهنگ باید عوض شود. البته کیفیت تولید داخل در این مؤثر است، تبلیغ نکردن بیجا و بیرویهی تولیدات خارجی در این مؤثر است، تشویق کارآفرین داخلی در این مؤثر است، وجدان کاری در کنندهی کار- چه کارگر ساده یا کارگر مجرب یا مهندس کار- در این مؤثر است، دولت نقش دارد، مسئولین نقش دارند، خود کارگر نقش دارد، کارآفرین نقش دارد، تاجر واردکنندهی کالای خارجی نقش دارد. همه باید دست به دست هم بدهند تا تولید داخل رجحان پیدا کند؛ ارزش پیدا کند و فرهنگی بر جامعهی ما و بر ذهنهای ما حاکم شود که مصرف کردن تولید داخلی را ارزش بدانیم. ما به قیمت به کار واداشتنِ یک کارگر بیگانه که تولید او را مصرف میکنیم، یک کارگر داخل کشور را بیکار میکنیم. همهی مسئولین کشور، سیاستگذاران کشور، مسئولان تبلیغات کشور، خودِ کارآفرینان، خودِ کارگران، دولت، بخشهای مربوطه به این نکته باید اهمیت بدهند.
امروز خوشبختانه بسیاری از محصولات و مصنوعات داخل کشور برتر و گاهی بسیار برتر از مشابههای بیرونی و خارجی است. چرا ما باید نسبت به مصنوعات خودمان بیاعتناء باشیم؟ گذشت آن روزی که وابستگان به دستگاه قدرت به دست خودشان، با بیانات زهرآگین خودشان تلقین میکردند که ایرانی قادر به تولید و ساخت نیست. آنها ایران را عقب انداختند. آنها به روح ابتکار و شوق کار در کشور لطمه زدند. انقلاب آمد وضع را عوض کرد. امروز جوانان ما پیچیدهترین کارها را دارند انجام میدهند. این همه زیرساخت در کشور به وجود آمده است برای کارهای بزرگ، این همه کارهای پیچیدهی فنی با ذهن و ابتکار جوان ایرانی دارد انجام میگیرد. مسئولین دنبال این کارند. امروز باید رو بیاورند همه به سمت مصنوعات و تولیدات داخلی؛ این باید یک فرهنگ شود. البته یک بخش مهم از این هم مربوط میشود به امنیت شغلی کارگران، که این هم بایستی همه به آن توجه داشته باشند؛ کارگر فارغالبال باشد؛ مطمئن باشد؛ امنیت شغلی داشته باشد. و کارفرما و کارگر، سرمایهگذار و کارگر، مدیر کارگاه و کارگر دست به دست هم بدهند برادروار، کارها را پیش ببرند. این مربوط به مسئلهی کار. صرفهجوئی به معنای مصرف نکردن نیست؛ صرفهجوئی به معنای درست مصرف کردن، بجا مصرف کردن، ضایع نکردن مال، مصرف را کارآمد و ثمربخش کردن است. اسراف در اموال و در اقتصاد این است که انسان مال را مصرف کند، بدون اینکه این مصرف اثر و کارائی داشته باشد. مصرف بیهوده و مصرف هرز، در حقیقت هدر دادن مال است. جامعهی ما باید این مطلب را به عنوان یک شعار همیشگی در مقابل داشته باشد؛ چون وضع جامعهی ما از لحاظ مصرف، وضع خوبی نیست. این را من عرض میکنم؛ ما باید اعتراف کنیم به این مسئله. عادتهای ما، سنتهای ما، روشهای غلطی که از این و آن یاد گرفتهایم، ما را سوق داده است به زیادهروی در مصرف به نحو اسراف. یک نسبتی باید در جامعه میان تولید و مصرف وجود داشته باشد؛ یک نسبت شایستهای به سود تولید؛ یعنی تولید جامعه همیشه باید بر مصرف جامعه افزایش داشته باشد. جامعه از تولید موجود کشور استفاده کند؛ آنچه که زیادی هست، صرف اعتلای کشور شود. امروز در کشور ما اینجوری نیست. مصرف ما به نسبت، از تولیدمان بیشتر است؛ این، کشور را به عقب میرساند؛ این، ضررهای مهم اقتصادی بر ما وارد میکند؛ جامعه دچار مشکلات اقتصادی میشود. در آیات شریفهی قرآن بارها راجع به پرهیز از اسراف در امور اقتصادی تأکید شده؛ این به خاطر همین است. اسراف، هم لطمهی اقتصادی میزند، هم لطمهی فرهنگی میزند. وقتی جامعهای دچار بیماری اسراف شد، از لحاظ فرهنگی هم بر روی او تأثیرهای منفی میگذارد. بنابراین مسئلهی صرفهجوئی و اجتناب از اسراف، فقط یک مسئلهی اقتصادی نیست؛ هم اقتصادی است، هم اجتماعی است، هم فرهنگی است؛ آیندهی کشور را تهدید میکند.
ملت ایران باید قدر جامعهی کارگری خود را بداند. ما باید در عرف مفاهیم دینی و اجتماعی خودمان، برای کلمهی «کارگر» قداست قائل باشیم. کارگر یک قداست دارد. کارگر آن کسی است که دارد کار میکند تا ملت و کشورش به عزتِ استقلال دست پیدا کند. این باید برای همهی ما به عنوان یک باور قطعی در بیاید. همه بدانیم که کارگر چقدر اهمیت دارد. این عنوان «کارگر» شامل همهی کسانی است که دارند کار میکنند برای پیشرفت کشور، برای توسعهی تولید در کشور، برای بهبود وضع کار در کشور.
ما میخواهیم کشور ثروتمند بشود؛ ما میخواهیم سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی در کشور عمومیت پیدا کند. امروز ثروتمندان زیادی در کشور ما هستند که برخوردار از ثروتند؛ این ثروت را میتوانند در سرمایهگذاریهای سودمند و افتخارآفرین به کار بزنند؛ هم برای خودشان سود دارد، هم برای مردم سود دارد و هم مایهی رضای خدا میشود؛ سرمایهگذاری ثروتمندان در کارهایی که به تولید کشور و به افزایش محصول در درون کشور- با بهرهدهی بالا- منتهی میشود، یک عبادت و یک ثواب است. این راه باز است؛ میتوانند سرمایهگذاری کنند، تولید ثروت کنند؛ مدیریت کشور هم مراقبت کند که همهی طبقات برخوردار بشوند و طبقات ضعیف هم بتوانند از فرصتها استفاده کنند تا از ضعف خارج بشوند؛ همه توانایی پیدا بکنند. ما در این سی سال خیلی جلو رفتیم. تا اینجا دشمن ما مغلوب شده است؛ تا این ساعت و این روز دشمنان ملت ایران- یعنی شبکهی شیطانی صهیونیسم و رژیم مستکبر امریکا- از ملت ایران شکست خوردهاند.
ما احتیاج داریم که از سرمایهگذاری حمایت بشود؛ کارآفرینی بشود؛ تولید داخلی ترویج بشود؛ با قاچاق و فساد مجدّانه مبارزه بشود؛ اشتغال به عنوان یک مبنای اصلی و یک هدف مهم دنبال بشود؛ ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادی انجام بشود - مقررات اقتصادیای که امروز یک چیزی بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایدهای ندارد - مقررات اقتصادی و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روی آن برنامهریزی کنند، هم باید منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد. بازاریابی جهانی، یکی از مهمترین وظایف برای رونق اقتصادی کشور است - که جزوِ کارهایی است که ما نکردهایم و جزوِ کمکاریهای ماست - و اطلاعرسانی کامل از فعالیتها و برنامهها؛ ما بایستی اینها را در نظر داشته باشیم. البته برنامههای راهبردی اساسی کشور نباید از نظر دور بماند؛ مسئلهی ذخایر ارزی مطمئن که کشور بتواند با شوکهای اقتصادی و ارزی مقابله کند؛ تأمین منابع تولید و سرمایهگذاری؛ برنامههای راهبردی تولید و انتقال آب و انرژی در کشور، جزوِ مسایلی است که ما در چند سال آینده بشدت نیازمان به آنها محسوس خواهد شد؛ اینها بایستی با جدیت دنبال بشود؛ اینها جزوِ همان مقولهی رونق اقتصادی کشور است.
کشور ما امکانات یک کشور پیشرفته را دارد؛ ما از لحاظ نیروی انسانی و استعدادهای طبیعی و بشری میتوانیم یکی از پیشرفتهترین کشورهای عالم بشویم. بعد از انقلاب، حضور در این میدان پیشرفت، آغاز شده است؛ البته در منطق جمهوری اسلامی، توسعه و پیشرفت بدون عدالت معنی ندارد؛ آن وقت پیشرفت همراه با عدالت، کار خستگیناپذیر، ارادهی مستحکم، برنامهریزی دقیق و بالاتر از همهی آنها، همراهی و کمک بیدریغی از مردم را طلب میکند، تا بتوانند در کشور پیشرفت شایستهی این ملت را، همراه با عدالت به وجود آورند. اگر بخواهیم این پیشرفت، همراه با عدالت نصیب کشور و ملت ما شود، باید با بهرهمندی از همهی تلاشهایی که دولتهای گذشته کردهاند و فرآوردههایی که بر اثر تلاشهای مسئولان گذشته برای ملت پدید آمده است، بر خلاقیت و تولید همت بگماریم؛ خلاقیت و تولید، ما اینها را لازم داریم.تولید یعنی چه؟ مقصودم فقط تولید کالا نیست؛ تولید در یک گسترهی وسیع باید شعار ملت باشد. تولید کار، تولید علم، تولید فناوری، تولید ثروت، تولید معرفت، تولید فرصت، تولید عزت و منزلت، تولید کالا و تولید انسانهای کارآمد؛ اینها همه تولید است. رمز سعادت ملت ما در این است که در این گسترهی وسیع، هم دولت و هم ملت، بر این تولید همت بگماریم. این تأمینکنندهی امنیت ملی و اقتدار و پیشرفت کشور است؛ این یک جهاد است.
من امروز به شما عرض میکنم، هم به مسئولین و مأموران دولتی و هم به آحاد مردم، به خصوص به شما جوانها؛ این یک جهاد است. امروز تولید علم، تولید کار، تولید ابتکار، تولید کالا، کالای مورد نیاز مردم، تولید انسان کارآمد، تولید فرصت و تولید عزت، هرکدام از اینها یک جهاد است. مجاهد فی سبیل الله تولیدکننده است؛ باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید کنیم. ما باید یک کشور عالم بشویم. در یک روایتی از امیر المؤمنین نقل شده است که فرمود: «العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ یعنی علم اقتدار است، علم مساوی است با قدرت؛ هرکسی که علم را پیدا کند، میتواند فرمانروایی کند؛ هر ملتی که عالم باشد، میتواند فرمانروایی کند؛ هر ملتی که دستش از علم تهی باشد، باید خود را آماده کند که دیگران بر او فرمانروایی کنند. ما باید علم را با همهی معنای کامل آن به عنوان یک جهاد دنبال کنیم؛ این را من به جوانها، استادان و دانشگاهها میگویم. علاوه بر این، علم مجرد و به تنهایی هم کافی نیست؛ علم را باید وصل کنیم به فناوری، فناوری را باید وصل کنید به صنعت، و صنعت را باید وصل کنیم به توسعهی کشور. صنعتی که مایهی توسعه و پیشرفت کشور نباشد، برای ما مفید نیست؛ علمی که به فناوری تولید نشود، فایدهای ندارد و نافع نیست. وظیفهی دانشگاهها سنگین است؛ وظیفهی آموزش و پرورش سنگین است؛ وظیفهی مراکز تحقیقاتی و مراکز پژوهشی سنگین است. ما ملت بااستعدادی هستیم؛ تاریخ و میراث فرهنگی ما به این گواهی میدهد. اینکه ما میتوانیم ظرفیتهای تولید را افزایش دهیم، کمیّتها را بالا ببریم، کیفیتها را روزبهروز بهتر کنیم و زوایای ناشناخته را در بخشهای صنعت، معدن، کشاورزی، دانش، فنون و بقیهی بخشهای مجموعهی زندگی انسان روزبهروز بیشتر شناسایی کنیم، نشانهی رحمت و توفیق الهی است. اگر همین جد و جهد را دنبال کنیم، رحمت الهی ادامه پیدا خواهد کرد و ما عزم و ارادهی راسخ داریم که این راه را تا آخر برویم.
انقلاب اسلامی و نظام اسلامی کشور را از وابستگی نجات داد؛ این قیدوبندها را برداشت و راه ملت را باز کرد. امروز کشور در صنعت، در تولید، در فناوری، در علم، در تهیهی زیرساختهای اساسی برای بنای آیندهی کشور، با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست. وقتی آمارها و شاخصها را نگاه میکنیم، بعضی از موارد صدها درصد، بعضی از موارد هزار درصد، و بعضی از موارد هزارها درصد در شاخصهای اساسی پیشرفت پیدا شده است.
من قبلاً در مصاحبه یی، بعد از آن که از سد دز بازدید کردم، این نکته را گفتم؛ شاید شما هم شنیده باشید. بعد از آن که شرکتهای خارجی قسمتی از سد دزِ ما را ساختند، برای مدت کوتاهی بهره برداری از نیروگاه آن را به یک شرکت داخلی دادند. بعد می خواستند ظرفیت نیروگاه را دو برابر کنند. یک شرکت امریکایی که متعهد شد بیاید ظرفیت نیروگاه را دو برابر کند، وقتی دید بهره بردار، ایرانی است، گفت اینها باید بیرون بروند؛ بنابراین اجازه نداد. دولت ایران بهره بردار ایرانی را بیرون کرد و بهره برداری از نیروگاه دز را به یک شرکت ایتالیایی داد؛ آن وقت امریکایی ها ظاهراً حاضر شدند بیایند پنجاه درصدِ دیگر نیروگاه را تکمیل کنند. بنابراین به ایرانی اصلاً اجازه داده نمی شد؛ حتی در زمینه ی بهره برداری. برای همین هم هست که ما در زمینه های ساخت - چه ساختهای صنعتی، چه سازه های ساختمانی، عمران و مهندسی های گوناگون در آن زمان - واقعاً یک چیز قابل ذکر و قابل عرضه یی که ساخت ایرانی باشد، نداریم؛ درحالی که نیروهای ما همان نیروهایند و نسل امروز از نسل دیروز متمایز و متفاوت نیست. همین جوانهایی که امروز توانسته اند این سدها، این نیروگاه ها، این بزرگراه ها، این خط آهن ها، این کارخانجات گوناگون، این طراحی ماشین ها و هواپیماها، این سلاح های نظامی و این فنآوری پیچیده ی هسته یی را تولید کنند، در نسل گذشته ی ما هم بودند؛ اما از این چیزها خبری نبود. این بزرگترین خدمت انقلاب به کشور است. به نظر من در زمینه های علمی، بزرگترین خدمت این است که این باور را به ما ایرانی ها بخشید که ما می توانیم؛ همان تعبیری که امام کردند: «ما می توانیم».
آن روز به ما می گفتند شما بروید لولهنگ بسازید؛ آفتابه هایِ گلی یی که آن وقت ها می ساختند؛ یعنی آفتابه ی حلبی هم نه! ما حتی دسته ی بیل را هم از خارج وارد می کردیم؛ همچنین بقیه ی چیزهای مورد مصرف و مورد نیاز روزافزون صنعتی را. سطح زندگی پیشرفت می کرد و نیازهای فراوان روزبه روز پیش می آمد؛ همه ی اینها را ما باید از دیگران می گرفتیم و وارد می کردیم. برنامه ریزانِ آن وقت افتخار هم می کردند! سال 44 یا 45 در مشهد به دیدن دوستی رفته بودیم و تصادفاً یکی از نمایندگان مجلس شورای ملیِ آن روز هم به این جلسه آمده بود. دوره ی جوانی و پرشوری ما بود و از وابستگی و تسلط بیگانگان و این گونه مطالب حرفهایی زدیم؛ بی توجه به این که این آقا نماینده ی مجلس است. نماینده ی مجلسِ آن وقت - یعنی کسی که دربار لیست داده بود که ایشان باید نماینده ی فلان جا شود؛ آن وقت که انتخابات نبود - در جواب من یک مقدار با تفرعن و تکبر و اخم و تخم حرفهایی زد؛ از جمله این که گفت شما چه می گویید و به چه چیزی اعتراض می کنید؟ امروز اروپایی ها و غربی ها مثل نوکر دارند برای ما کار می کنند. ما نفت داریم، پول داریم، پول می دهیم و آنها کارگر مایند و مثل نوکر دارند برای ما کار می کنند! این، منطق یک نماینده ی مجلسِ آن روز است! دوره ی انحطاط که می گویم، یعنی این. فکر این بود که ما چرا تولید کنیم؟ چرا بسازیم؟ چرا یاد بگیریم؟ ما در خانه های خود مثل آقاها می نشینیم، برایمان می آورند و وسایل لازم را در اختیار ما می گذارند؛ ما هم پول نفت داریم، می دهیم و زندگی اشرافی می کنیم. این، منطق آن روزِ یک دولتمردِ در سطح بالا بود. فرهنگ حاکمِ آن روز بر دستگاه های اداره کننده ی کشور، همین بود؛ لذا آن صد سال، دوره ی انحطاط ماست. انقلاب این را به هم زد. دوستان به مسألهی کوچک کردن، خصوصیسازی و حجم زیاد و فربهی دولت اشاره کردند، که اینها همه مورد تأیید است. من این نکته را عرض کنم: ما در زمینهی همهی فعالیتهای گوناگون اقتصادی و تولیدی کشور و حواشی آن، باید توجه کنیم که ما هم توسعه محوریم، هم عدالتمحور. ما طبق برخی از سیاستهایی که امروز در دنیا رایج است و طرفداران زیادی هم دارد، نیستیم که صرفاً به رشد تولیدات و رشد ثروت در کشور فکر کنیم و به عدالت در کنار آن، فکر نکنیم؛ نه، این منطق ما نیست. نوآوری نظام ما همین است که میخواهیم عدالت را با توسعه و با رشد اقتصادی در کنار هم و باهم داشته باشیم و اینها باهم متنافی نیستند. ما دیدگاهی که تصور کند اینها باهم نمیسازند و یا باید این را انتخاب کرد یا آن را، قبول نداریم. این نکته باید در همه موارد؛ هم در کاهش حجم دولت، هم در مسألهی خصوصیسازی، هم در نگاه کلی به مسائل اقتصادی و هم در تقسیم منابع میان بخش خصوصی و بخش تعاونی و بخش دولتی رعایت شود.
یکی از اساسیترین کارها این است که در باب کشاورزی و محصولات کشاورزی، سیاستها ثابت، ماندگار و پیگیری شده باشد و به مسائل تولیدکنندگان کشاورزی رسیدگی شود. اینطور نباشد که یک سال ما بهخاطر کمبود پیاز، پیاز وارد کنیم؛ اما سال بعد که کشاورز ما پیاز تولید کرد، این محصول در انبارها بپوسد. کشور ما مستعدّ است. دیدید سال گذشته بحمداللَّه بارندگیِ خوبی شد و کشور تقریباً در تولید گندم خودکفا گردید. این همان چیزی بود که من تأکید میکردم و بحمداللَّه مسؤولان، خودکفایی گندم را دنبال کردند. البته گندم یکی از موادِ لازم ماست؛ در بقیه مواد لازم مثل لبنیات، روغن و گوشت هم باید کشور کاملاً خودکفا و غنی شود و بتواند این محصولات را صادر کند. ما باید این مسأله را دنبال کنیم، و این به نظر ما کاملاً ممکن است. ما دشتهای وسیع و خوبی داریم. در همین منطقه بم دشت وسیعِ بسیار خوبی وجود دارد. در خوزستان دشتهای وسیعِ عجیبی هست که باید استحصال شود و به کار بیفتد. از لحاظ آمادگی برای کشاورزی، کشور مستعدّی داریم؛ بنابراین باید همّت کنیم.
من به شما کشاورزان عزیز عرض میکنم که این کار را به عنوان یک کار سازنده، اثرگذار و یک کار مقدّس دنبال کنید. انشاءاللَّه سیاستهای مسؤولان هم به کمک شما بیاید و همانطور که اشاره کردند، تولید کشاورزی، اقتصادی، سودآور و تشویق کننده برای سرمایهگذاری شود و در سایه این تحرّک عظیم، مردم احساس راحتی کنند و از لحاظ غذا احساس امنیت نمایند و کشور بتواند کار خودش را انجام دهد. در تهیه، تدوین و تصویب برنامههای توسعه و بودجههای سالیانه، این نکته مورد توجه قرار گیرد که شاخصهای کمی کلان آنها از قبیل نرخ سرمایهگذاری، درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، نرخ اشتغال و تورم، کاهش فاصلهی درآمد میان دهکهای بالا و پایین جامعه، رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و تواناییهای دفاعی و امنیتی، باید متناسب با سیاستهای توسعه و اهداف و الزامات چشمانداز، تنظیم و تعیین گردد و این سیاستها و هدفها به صورت کامل مراعات شود.
باید به طرف مصرف تولیدات داخلی رفت. وقتی میخواستند ساختمان اجلاس بینالمللی را بسازند- ساختمانی که امروز ما پُزش را میدهیم- مهندسان آن اینجا آمدند. من به آنها گفتم تصمیم قطعی بگیرید که در این ساختمان هیچ مصالح خارجی به کار نرود. فقط در آخرِ کار در بخشی از کارهای صوتی و الکترونیکی و استفاده از موکت نسوزی که در داخل نمیتوانیم تولید کنیم، از تولیدات خارجی استفاده کردند. این ساختمانِ به آن عظمت، نود و چند درصد مصالحش از تولیدات داخلی است. بنده در قضیه ساختِ آن ساختمان چند بار قاطع این موضوع را گفتم و ابلاغ کردم که رفتند و دنبال کردند و شد. ما میتوانیم؛ این همه تولید داخلی داریم: چینی، بلور و کارهای چوبیِ به این خوبی داریم، که باز آقایان و بخصوص این شرکتها از خارج میآورند!
پیوستن به سازمان تجارت جهانی از نظر من کاری است مثبت؛ اما هنگامی که ما زیرساختهای لازم را برای این کار داشته باشیم، که الآن این را نداریم. الآن برداشتن تعرفهها و رفتن داخل سازمان تجارت جهانی، یعنی هضم شدن در یک اقتصاد برتر، بدون امکان رقابت؛ یعنی کَم شدن و غرق شدن؛ یعنی همین تولید داخلی را هم که تا امروز با زحمت و خون دل فراهم شده، از دست دادن و نابود کردن. بله؛ سازمان تجارت جهانی میدان گستردهای برای فعّالیت است؛ اما باید قدرت شنا داشته باشیم. آن روز من گفتم این کار مثل این است که ما یک تیم فوتبال را به مسابقات جام جهانی بفرستیم؛ درحالیکه اعضای آن هیچ تمرینی نکرده باشند. نتیجهی این کار این است که ما بیست تا گل میخوریم و برمیگردیم! ما باید آمادگی را فراهم کنیم و عجّله هم نداشته باشیم. پنج سال دیگر شد، ده سال دیگر شد، دیر نمیشود. اوّل باید زیرساختهای اقتصادی مستحکم شود و ما خاطر جمع شویم، بعد با خیال راحت و با میل وارد صحنه شویم. الآن توصیهی هضم شدن در اقتصاد جهانی، برای اقتصاد ملی و مستقل ما سمّ مهلکی خواهد بود.
درباب کشاورزی و کشاورزان آنچه که در کشور ما بسیار مهم است، این است که این ملت عزیز و سربلند، در امر تغذیه و تهیه مواد غذایی اصلی خود، نباید به بیرون مرزها هیچ احتیاجی داشته باشد. از اوّل انقلاب تا امروز، تکیه بر مسأله کشت و زرع، برای تأمین این منظور بوده است. اگر یک ملت به دست خود و با ابتکار و نیروی خود، تولید و مصرف کند و حتّی بتواند شعاع مصرف تولیدات خود را در بیرون مرزهایش گسترش دهد، به مفهوم خاص و مهمّی از اقتدار دست خواهد یافت. این نیاز کشور ماست. تأکید جمهوری اسلامی از آغاز تا امروز بر روی مسأله کشاورزی، عمدتاً به این خاطر است. ما برای گندم و برنج و روغن و لبنیات و خوراک دام و بقیه مصارف عمده و اصلی کشورمان نباید نیازمند دیگران باشیم. بحمداللَّه امکانات طبیعی و انسانی در کشور وجود دارد و من امیدوارم حرکت اساسی و صحیحی در این باره انجام گیرد، که البته مقدّمات آن شروع شده است.
ما با مدیریّت دلسوز و کارآمد، بااحساس تعهّد و به کار گرفتن ابتکارها و استعدادهای انسانی، میتوانیم همه بنبستها را باز کنیم. ما در این زمینه چیزی کم نداریم. من مکرّر عرض کردهام که هر جا مدیریّتهای متعهّد، مؤمن و دلسوز بر سرکار بودند و با عقل و درایت و ایمان و تعهّد نسبت به مردم و نظام اسلامی کار کردند، ما توفیق پیدا کردیم. شما به عرصه کشور نگاه کنید؛ ما در زمینه بخشی از پیچیدهترین صنایع - که یک روز صنعتگران این کشور حتّی فکرش را نمیکردند - به خاطر مدیریّتهای کارآمد، به حدّ مطلوب رسیدیم. بسیاری از بیگانگان، دشمنان و رقیبان حتّی حاضر نیستند این واقعیت را باور کنند؛ ولی بالاخره باور میکنند؛ چون آثارش را در گوشه کنار میبینند. ما در بخشهای صنعت دفاعی از کجا به کجا رسیدهایم؟ در دوران جنگ، ما در تولید سادهترین مهمّات این کشور مشکل داشتیم؛ اما امروز بخشی از ابزارهای بسیار پیچیده - که خیلی از کشورهایی که نسبت به ما سابقه بیشتری در صنعت دارند، از آن محرومند - به وسیله همین جوانان متعهّد و مدیران دلسوز، در بخشهای دفاعی ما ساخته میشود. توانایی صنعتی، قابل انحصار نیست. اگر در جایی استعداد و ظرفیتی وجود دارد، به کل بخش صنعت قابل تعمیم است. در بخشهای تولیدیِ دیگر نیز همینطور است. ما دهها سد در این کشور ساختیم. بنده به یاد میآورم که اوایل انقلاب در یکی از سدها نشت آب وجود داشت. آن روز بعضی افراد جمع شدند و گفتند: همان مهندسهایی که این سد را ساختهاند، باید بگوییم از فلان کشور اروپایی بیایند و جلوِ نشت آب را از این سد بگیرند. اما همین جوانان و نیروهای مؤمن و متعهّد و همین مدیران دلسوز ما در این چند سال، دهها سد ساختهاند. امروز بزرگترین سدّ منطقه را - که سدّ کرخه است - بچههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساختهاند. چهار، پنج سال قبل از این، هنگامی که سدّ کرخه را میساختند، من رفتم از آن بازدید کردم؛ دیدم روی کوه روبهروی سد با خط درشت - که از چند کیلومتری خوانده میشد - این فرمایش امام را نوشتهاند که «ما میتوانیم». بله، میتوانیم. هم در بخش بازرگانی و سایر بخشهای خدمات، هم در بخش صنعت و معدن و هم در بخش کشاورزی، باید مدیریّت دلسوز و متعهّد زمام کار را در دست گیرد. سیاستهای کلّیِ اعلامشده در این بخشها هیچ ابهامی ندارد. من نمیدانم مسؤولان بخشهای گوناگون صنعت آیا این سیاستها را مورد توجّه قرار دادهاند و مطالعه میکنند یا نه؟ برنامهها اگر طبق این سیاستها تدوین و با مدیریّت اجرا شود، ما به طور محسوس شاهد گشایش کارها و راهها خواهیم بود. در بخش کشاورزی و دامداری - که یکی از بخشهای مهمّ ماست - اساس توجّه باید به این باشد که ما در محصولات اصلیِ مصرفی کشور، به خودکفایی برسیم؛ همچنانی که در یک وقت این کار تجربه شد و جهاد سازندگی در چند سال گذشته، کشور را از واردات مواد لبنی بینیاز کرد. مردم ما ناچار بودند پنیر و بقیه مواد لبنی وارد شده از خارج را مصرف کنند؛ اما امروز احتیاجی ندارند؛ چون خودکفایی پیدا شد و ما امروز صادر هم میکنیم. اخیراً مسؤولان بخش کشاورزی به بنده اطّلاع دادند که قادرند کشور را در زمینه موارد مصرفیِ اصلی کشور به خودکفایی برسانند؛ یعنی ما گندم و برنج و روغن نباتی و ذرّت وارد نکنیم. ما این توانایی را داریم؛ اما همّت و تعهّد و ایمان و اعتقاد به نظام اسلامی و ترس از مؤاخذه الهی در مدیر لازم است تا این کارها بشود. اگر مدیران این چیزها را در خود رعایت کنند، آن موفقیّت حاصل خواهد شد.
پدیدهی قاچاق و قاچاقفروشی، ضربه به اقتصاد و هویّت ملی کشور و همهی برنامهریزیهاست. این از لحاظ شرعی، یک عمل ممنوع و حرام قطعی است؛ چون موجب افساد است. جای مقابله با فساد قاچاق، فقط مرزها نیست. جنس قاچاق را باید دنبال کرد، تا آنجایی که در معرض فروش قرار داده میشود. جنس قاچاق، تولید داخلی را تضعیف، اشتغال ناسالم را ترویج و اشتغال سالم را محدود میکند. بخش بازرگانی و بخش تولید و صنعت میتوانند به هم کمک کنند. بازرگانی کشور میتواند در خدمت ترویج تولیدات داخلی قرار گیرد. ما بحمد اللّه در بخشهای مختلف اقتصادی و در اصناف مختلف، انسانهای مؤمن، خدوم، علاقهمند و دلسوز زیاد داریم؛ چرا باید به این انگیزههای پاک و مطهّر بدبین بود؟ همین اصناف و بازار کسانی بودند که در دوران اختناق به این نهضت کمک کردند. امام فرمود، اصناف بازوی قدرتمندِ نهضتند. همینطور هم بود؛ اینها تلاش و مجاهدت کردند. تاجر و کاسب بازاری سرمایهی خودش را در معرض تطاول مأموران بیانصاف رژیم سفّاک گذشته قرار داد، برای اینکه به مرجع تقلید و به دین خود و نهضت اسلامی کمک کند. اینها را نباید فراموش کرد. در ماههای قبل از پیروزی انقلاب، صنعتگران و کارگران کشور بزرگترین ضربه را بر پیکر رژیمِ پوسیدهی سفّاک پهلوی وارد کردند. اینها را نباید فراموش کرد. در دوران جنگ، کارگران و بسیاری از صنعتگران ما، با فداکاری توانستند حرکت صنعتی را در کشور از توقّف و رکود و مرگ نجات دهند. مردم، مؤمن و متعهّدند. مسئولان باید با همان روحیهی تعهد، علاقهمندی به مصالح مردم، توجه به مصالح عالیهی انقلاب و پاکدامنی و پاکدستی، این حرکت عظیم را ادامه دهند.
امیدواریم دولتی که بر سر کار خواهد آمد، با همکاری مجلس، به اقتصاد سالم کشور، اهمیت حقیقی دهد. اینها به نشستن و بررسیِ علمی کردن و راهکارها را پیدا کردن احتیاج دارد. با گفتن نمیشود؛ باید اقدام و پیگیری کند و موانع تولید بهینه و تکمیل چرخه صنعتی و موانع صادرات و سرمایهگذاریهای داخلی کشور را بشناسد و آنها را بر طرف کند. اگر امکان جذب سرمایههای خارجی در کشور فراهم میشود، به معنای حقیقی کلمه منافع ملت و هویّت ملی را در نظر بگیرد و مصالح کشور را قربانی نکند. اینطور نباشد که یک جهت را مورد توجه قرار دهیم و جهات دیگر را فراموش کنیم. جذب سرمایههای خارجی باید به شکلی باشد که اقتصاد کشور از آن سود ببرد، نه زیان. ما بعضی از رشدها و شکوفاییهای بادکنکی را در برخی از کشورهای شرق آسیا دیدیم.
در دورهی پیش از انقلاب همان سالهای اواخر دههی چهل و اوایل دههی پنجاه بارها در سخنرانیهایی که برای جوانان تشکیل میشد، از روی شواهد و قرائن میگفتم این وضعیتی که ما از لحاظ بیبندوباری و بیحجابی و فحشا در کشورمان داریم، در کشورهای اروپایی نیست! واقعا هم نبود؛ من اطّلاع داشتم. البته در کشورهای اروپایی ممکن بود فلان مرکزِ فسادی وجود داشته باشد؛ اما عرف زندگی مردم در آنجا مثلًا وضع و پوشش و رفتار زنان بهتر از آن چیزی بود که انسان بخصوص در بعضی از شهرهای ما ملاحظه میکرد و میدید! از لحاظ اخلاقی، مردم دچار انواع و اقسام آسیبهای اخلاقی بودند؛ نه فقط اخلاق شهوانی. توسط آنها، ارتباطات مردم، مراودات مردم، تکیه و اعتماد مردم، همهاش آفتزده شده بود. اینطوری پیش برده بودند و اداره کرده بودند؛ بحثِ تعمّد بود. مردم را بیحال و بیحوصله و ناامید میخواستند. اخلاقهای پیشبرندهی یک ملت، امید و تحرّک و جدّیت است. ملتی که ناامید باشد، ملتی که از آیندهی خود مأیوس باشد، ملتی که خود را تحقیر کند، پیشرفت نخواهد کرد. هر جنسی که گفته میشد در داخل تولید شده است، خودِ این داخلی بودن، معنایش این بود که ارزشی ندارد! خود افراد، تحصیلکردهها، دیگران، به هم میگفتند که ایرانی یک لولهنگ آن آفتابههای گِلی قدیمی هم نمیتواند بسازد! یعنی نسل پیشرفتهی علمی هم نسبت به آیندهی علمی این کشور ناامید بود. این، آن مشکل اخلاقی است.
فراهم ساختن امنیت غذایی و خودکفایی در کالاهای اساسی، بهوسیلهی افزایش تولید داخلی بهویژه در زمینهی کشاورزی
حقیقت این است که در کشور و در نظام ما، کارگری باید به عنوان یک افتخار محسوب شود. از اوّلِ انقلاب خیلی سعی کردند که دستهای کارگر را از کار دور کنند، ببُرند، محیط کار را متشنّج کنند؛ اما شما مقاومت کردید. در مقابل توطئههای دشمنان، کارگر مسلمان و مؤمن، برای خیر کشورش مقاومت کرد و ایستاد و تا امروز بحمداللَّه آنچه که در هر صحنهای از صحنههای تولیدی و صنعتی و پیشرفتها و اختراعات و ابتکارات به وجود آمده است، به برکت همین ایستادگی است.
بنده از چند سال قبل - دو، سه سال قبل - شعار تکیه بر «اقتصاد منهای نفت» را با مسؤولین کشور در میان گذاشتم؛ آنها هم انصافاً استقبال کردند. البته کار آسانی نیست. این کار در طول یک سال و دو سال و پنج سال، انجام نمیگیرد؛ باید به مرور و بتدریج انجام گیرد، که ما برای اداره امور کشور، برای کارهای گوناگون کشور، برای واردات و خدمات کشور، برای آموزش و پرورش و بودجه جاری کشور، مجبور نباشیم نفت را که ذخیره ماست، بفروشیم و گندم، یا شیر خشک وارد کنیم! این غلط است.
چند سال است که این مطلب را به مسؤولین گفتهایم؛ مسؤولین هم - چه در دولت قبل، و چه در دولت فعلی - جدّاً این قضیه را دنبال کردند و میکنند که شاید بتوانند؛ اما کار دشوار است. این خشت کجی است که در زمان رژیم پهلوی گذاشته شده است. آن جوانانی که نمیدانند رژیم گذشته با این کشور چه کرده است، بدانند یکی از دهها کار خیانت آمیزی که کردند، این است! اقتصاد این کشور را متّکی به نفت کردند که به آسانی هم نمیشود آن را تغییر داد و دگرگون کرد! این ملت اگر بتواند، باید با صادرات گوناگون - صادرات میوه، صادرات معادن گوناگونی که در این کشور هست، تولیدات صنعتی، کشاورزی و خدمات - این کشور را اداره کند. اروپا خیال نکند که ما به او احتیاج داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجی نداریم. ما کشور خودمان را میتوانیم بدون اروپا هم اداره کنیم. حالا فرض کنید، اگر چهار قلم کالای لوکس و تجمّلاتی از فلانجا میآید، نیاید؛ چه اهمیتی دارد. آنچه که مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید میشود و اگر هم چیزی باشد که ما لازم داشته باشیم، خیلی از کشورها هستند که صف کشیدهاند تا به ما بفروشند. چه نیازی به این چند دولت کشور اروپایی است که خیال میکنند صاحب دنیا هستند؟!
ما یک دورهی انقلاب را پشت سر گذاشتهایم که تجربهی بسیار دشواری بود. امروز دنیای اسلامی، از تجربهی انقلابِ ملت ایران استفاده میکند و قدمهای این ملت را در بسیاری از قضایای خود دنبال مینماید. خیلیها در دنیا از ملت ایران تقلید میکنند. بعد از آن، مرحلهی دفع هجوم دشمن را گذرانیدیم که مرحلهی بسیار سختی بود. گفتم که دشمن هجوم آورد؛ با این نیّت که شاید بتواند انقلاب را به زانو درآورد و ملت ایران را از انقلاب خود پشیمان کند. فکر سادهلوحانهای بود؛ اما این فکر را معمولًا مستکبران عالم نسبت به ملتهایی که بهپاخاستهاند، میکنند. این اشتباه را تقریباً نسبت به همه مرتکب میشوند. البته بعضی از ملتها شکست میخورند و بعضی دیگر در مقابل هجوم نظامی دشمنان- که معمولًا با برنامهریزی بینالمللی همراه است- عقبنشینی میکنند؛ اما ملت ما در آن مرحله هم بحمد اللّه پیش رفت و موفّق شد و یادگار باارزشی در تاریخ جهان و تاریخ ملتهای بپاخاسته بجا گذاشت. این هم مرحلهی دوّم بود.مرحلهی سوم، مرحلهی ساختن و نوسازی ایران از لحاظ ترمیم ویرانیها- نوسازی مادّی- است. این مرحله، بلافاصله بعد از جنگ شتاب گرفته است. البته از اوّل انقلاب، این نوسازی به اشکال و انحایی وجود داشت؛ اما جنگ فرصت و اجازه نمیداد که شتاب لازم را پیدا کند. بعد از دوران جنگ، بازسازی و نوسازی شتاب لازم را پیدا کرد. امروز شما در استان خوزستان، در استانهای مرزی، در استانهای جنگزده و در همهی استانهای کشور، هرجا ملاحظه کنید، کار و تلاش و حرکت و سازندگی و تولید و ابتکار و به معرض بروز درآوردن استعدادهای ملت ایران و تولید ثروت ملی و استخراج ذخایر عظیم ذیقیمتی که خدای متعال در اختیار این ملت قرار داده است و امثال اینها را مشاهده میکنید.
این هم هنر بزرگ ملت ایران است. یعنی در کنار ملتهایی که بعد از جنگهای خانمان برانداز، ده سال، بیست سال، سی سال زحمت کشیدند، تا بتوانند کشور خودشان را آباد کنند، وقتی ملت ایران را ملاحظه میکنیم، میبینیم که در ظرف هشت سال، قدمهای بلندی برداشته است. نمیتوانیم بگوییم سازندگی و نوسازی کشور، به نقطهی پایان رسیده است؛ اما قدمهای بلندی برداشته شده است که این هم تجربه و گام سوم ملت ایران در انقلاب به حساب میآید و بسیار ارزشمند است. اگر ما همیشه میگفتیم که بعد از جنگ جهانی دوم، بعضی از ملتها توانستند خودشان را در مدّت زمان کوتاهی از خاک بلند کنند و زندگی را دوباره سرشار از زیبایی نمایند و بسازند و بعضی از ملتها را اسم میآوردیم، مطمئنیم که ملت ایران در این جهت، اگر از آن ملتها جلوتر نباشد، یقیناً عقبتر نیست. شما امروز هرجای کشور را نگاه کنید، آثار سازندگی مشهود است. هم سازندگی ویرانیهای جنگ و هم از آن بالاتر، سازندگی نسبت به کوتاهیها و ویرانیها و خرابکردنهای دوران قبل از انقلاب؛ یعنی دوران حکومت طاغوت. سازندگی در این استان هم شروع شده و کارهای زیادی انجام گرفته است. امّا باید مردم همّت کنند، مسئولین دولتی کمک کنند تا این استان آباد، این استان بااستعداد، این استانی که مردم کنندهی کار و بااستعدادی هم دارد، بتواند یک استان نمونه شود. من در گزارشهایی که داده شده است، نگاه کردم و آنچه که به نتیجه رسیدم، این است که در این استان، بیکاری، یک معضل است. رواج قاچاق، یک معضل بزرگ است. یک عدّه راه قاچاق را که راهِ بسیار ناسالمی است در پیش گرفتهاند؛ هم به مردم و هم به استان ظلم میکنند. تولید داخلی را به شکست میکشانند. به جای اینکه به تولید روی آورند و کشور و شهر و استان خودشان را آباد کنند، به کارهای ناسالم و خلاف قانون میپردازند که یقیناً جز فساد برای مردم، هیچ اثری ندارد؛ اگرچه برای خود آنها پولهای باد آوردهای را به ارمغان میآورد! این هم یک معضل بزرگ است. معضل فرهنگی هم در این استان، کموبیش هست.
سال گذشته و اوایل امسال، در زمینهی اقتصادی طرحهای فراوانی در سرتاسر کشور به پایان رسید و آنچه که در این هفته رسانهها خبر دادند، مردم از طریق تلویزیون به چشم خودشان دیدند و مشاهده کردند که در سطح کشور چه اتّفاقی میافتد. اجرای این همه طرح باعث آبادانی کشور و افزایش تولید و اشتغال و کاهش هزینههای زندگی میشود و افرادی که بیکار بودند، به کار مشغول میشوند و امکان زندگیِ شرافتمندانه را پیدا میکنند. تثبیت نرخ ارز و جلوگیری از قاچاق و مبارزهی جدّی با قاچاقچیان- چه قاچاق کالاها و چه قاچاق ارز- نیز تأثیر زیادی در زندگی مردم داشته است. باید این دستاوردهای مثبت را برای مردم گفت و خدمات گوناگون بخشهای مختلف را مطرح کرد. بحمد اللّه آنچه که تاکنون برای مردم مطرح شده، فضای خوبی را در اذهان آنها به وجود آورده است.
تا آنجا که میتوانید به نیروهای داخلی تکیه کنید. البته میدانم این توصیه مورد توجّه شماست، چون تا حدود زیادی عمل هم شده است؛ لیکن میخواهم روی آن تأکید بیشتری کنم. استعداد در داخل کشور ما برجسته و بیش از حدّ معمول و متوسّط است. مکرّر گفتهام که متوسط استعداد در ایران بالاتر از متوسّطِ استعداد در کلّ جهان است. پیشرفتهایی که در المپیادهای ریاضی و فیزیک و شیمی و ... به دست آوردیم، نشان داد ما جوانانی داریم که از استعدادهای بالایی برخوردارند. کسانی که در این مسابقات، مقامات بالا به دست آوردند، افراد استثنایی نبودند؛ بلکه فرزندان این مملکتند. یقیناً از قبیل این افراد هزارها و صدها هزار در این مملکت وجود دارند. اینها را به آموزش، پرورش، توسعهی علم و تحقیق تربیت کنید. به کار فرهنگی به معنای واقعی کلمه اهتمام ورزید. وقتیکه اینها رشد پیدا کردند، میتوانند کشور و بلکه دنیا را با دستهای خودشان اداره کنند. تکیه بر توان و امکانات داخلی نیز از همین مقوله است. تا آنجا که بتوانیم باید کشور را از مسألهی نفت جدا کنیم که البته این هم محسوس است. آن طور که من در آمارها دیدم، به نظرم رشد صادرات غیر نفتی ما در سال هفتاد و سه از رشدی حدود بیست درصد برخوردار بوده است که رشد خیلی بالایی است. در همین جهت پیش بروید و کاری کنید که ما بتوانیم از تنوّع در تولید اقتصادی و صادرات و استفادهی داخلی کشور برخوردار باشیم و إن شاء اللّه از همهی ظرفیتهای کشور استفاده کنیم.
مردمی که کار نکنند، مردمی که ابتکار نداشته باشند، مردمی که خود را موظّف به ادارهی کشور و تولید نیازهای خودشان ندانند، مردمی که فقط مصرف را بلد باشند و تولید را بلد نباشند، کشور و کسانی را که در رأس کارند در وضعیتی بدی قرار خواهند داد. ملتی میتواند در مقابل پرروها، پرتوقّعها، گردنهبگیرها و زیادهطلبهای دنیا- مثل امریکا- بایستد و مقاومت و از حق خود دفاع کند، که بگوید: «آقا! ما خودمان، خودمان را اداره میکنیم.» اگر دشمن بگوید به شما فلان چیز را نمیفروشیم، بگوید: خوب؛ بهتر! نفروشید. شما که به ما بفروشید، ما تنبل میشویم و خودمان تولید نمیکنیم. میگوییم «آقا؛ بستهبندی شده میآید.» شما که به ما مجّانی بدهید، پول هم از ما نگیرید، به ما خیانت کردهاید. اگر شما دَرِ دادوستد را با ما ببندید و بُنجلهای خودتان را به طرف مملکت ما سرازیر نکنید، به نفع ماست. برای اینکه ما روحیهی کار، نشاط، تلاش و تولید پیدا خواهیم کرد. باور کنید روزی که این مردک سادهدلِ بیتجربهی خام اعلام کرده است که میخواهد روابط اقتصادی امریکا را با ایران ممنوع کند (بعد هم که رفت در جلسهی صهیونیستها، بیچاره در واقع بازی خورد.
اروپاییها در گذشته ترویج میکردند که ایرانی قادر نیست جنس با کیفیت و مستحکم تولید کند و برخی از مردم به غلط این تبلیغ را باور کرده بودند اما امروز کارگر و صنعتگر جمهوری اسلامی ایران کار را عبادت میداند و بر این اساس جنس تولید میکند و مصنوعات کنونی ما در بسیاری موارد حتی بهتر از تولیدات خارجی است. و ما باید این باور غلط را از بین ببریم که آن نیاز به برنامهریزی و طراحی دارد.
گسترش تولید داخلی، به ویژه در زمینهی کشاورزی و تأمین نیازهای اساسی جامعه و کاهش واردات اجناس مصرفی و غیر ضرور، همراه با افزایش کیفیت فرآوردهها در کشور و توسعهی صادرات غیر نفتی.
در دوران تسلط استعمار، در عمق جان مردم این فکر را به وجود آوردند که ایرانی باید علم و تجربه را، و حتّی تولید و مصرف را از دیگران بیاموزد. نخواستند به ما یاد بدهند که دانستههای دیگران را چگونه هوشمندانه یاد بگیریم و خودمان آنها را به کار بیندازیم. ما باید دانستههای دیگران را بیاموزیم؛ این چیز خوبی است. به ما فهماندند که دیگران به دلیل دانا بودن، باید همهی کارهای ما را متکفل و متعهد بشوند؛ آنها باید انجام بدهند و ما باید پادویی آنها را بکنیم! تقریباً در این صد سال اخیر - که تا قبل از انقلاب، دوران تسلط سیاستهای استعماری بود - به ملت ایران اینطور تفهیم شده بود. قبل از آن هم این نبود، لیکن آن استبداد و فساد حکومتها که بر کشور حاکم بود؛ در دوران قاجاریه، تسلط آن افراد بیمسؤولیت و بیفکر و حقیر - که عظمت این ملت را اصلاً درک نمیکردند، تا بخواهند برای ترویج آن کاری بکنند - این تفکر را به وجود آورد. بنابراین، آنها هم به نوبهی خودشان فساد کردند.
بعد از انقلاب، انقلاب و معلم انقلاب که امام بزرگوار ما بود به ما ملت تفهیم کردند که ما میتوانیم خودمان کار کنیم؛ خودمان تلاش کنیم؛ خودمان بسازیم؛ خودمان قاعدهی سازندگی و تولید و مصرف را که همان فرهنگ ماست بنیانگذاری کنیم. ما باید این را در همین دوران سازندگی هم به کار بگیریم. ما هرگز به داشتههای دیگران پشت نمیکنیم. هرکسی هرچه دارد؛ چه علم، چه امکانات، چه تکنولوژی و موجودی فنی او وقتیکه ناگزیر باشیم اگر بتوانیم همهی آنها را در خدمت هدفهای خودمان قرار بدهیم، لحظهیی دریغ نخواهیم کرد. ما همهی اینها را بایستی وسیله و پلی برای جوشیدن استعداد سازندگی از درون کشور قرار بدهیم. هرجا که میتوانیم در داخل کشور تولید کنیم، بایستی این را بر استفادهی از مصنوعات خارجی ترجیح بدهیم. هر چیزی که در داخل کشور تولید میشود، برای ما مبارکتر از مشابه خارجی آن است؛ حتّی اندکی بهتر از آنکه از دست دیگری و دروازهای از دروازههای کشور وارد بشود. استعدادها را باید پرورش بدهیم. همه کس - چه اهل علم، چه اهل تکنولوژی، چه اهل ابتکار، چه اهل مسائل فنی در هر سطحی - باید احساس بکنند که بار سازندگی کشور بر دوش آنهاست. ما خودمان باید کشور را بسازیم؛ کسی کشور را برای ما آنچنان که مورد نیاز ماست، نخواهد ساخت. ما خودمان هستیم که خانهی خودمان را برطبق نیازهای خودمان میسازیم. آنهایی که تاکنون در طول دهها سال، با چشم طمع به ما و به کشور و به منابع ما نگاه کردهاند و در این دوازده، سیزده سال اخیر، غالباً با چشم بغض به ما نگاه کردهاند، اینها اگر هم با ما در میدان سازندگی وارد بشوند، خانهی ما را آنگونه که با هدفهامان، با طبیعت کشورمان، با فرهنگمان و با خُلقیاتمان مناسب است، نخواهند ساخت؛ بلکه به گونهیی خواهند ساخت که متناسبِ خواست آنهاست. پس، اصل این است که ما خودمان بسازیم. دومین نقطهیی که دشمن به آن چشم دوخته، این است که ایران اسلامی نتواند بهطور شایسته، سازندگی کشور را انجام بدهد. این هم مایهی امید دشمنان است. آنها مایلند که دولت جمهوری اسلامی نتواند در داخل کشور سازندگی را پیش ببرد، وضع زندگی مردم را سروسامان بدهد، تولید داخلی را افزایش بدهد، اتکای به خارج از کشور را کم کند و مردمان پابرهنه و مستضعف و فقیر را به سروسامان زندگیِ لازم اسلامی برساند. آنها میخواهند دولت اسلامی، توفیق این وظایف بزرگ را به دست نیاورد و نتواند این کارها را انجام بدهد. به این آرزو، چشم دوختهاند. اگر کشور اسلامی، با همت شما مردم و با پیوند مستحکمی که بحمد اللّه بین شما و دولت هست، به وضع درخشانی نایل بیاید، استعمار، امریکا، دشمنان دلباختهی سادهلوحی که چشم به دهان آنها دوختهاند و بعضی از گروهکها و جریانهای داخلی، خلع سلاح خواهند شد.
امروز که آتش جنگ فرونشسته و برنامهی سازندگی به وسیلهی دولت و مجلس تنظیم شده و نیروهای مخلص، آستین همت بالا زدهاند، بر همگان واجب است که سازندگی کشور را بسیار جدی بدانند و موانع را از سر راه آن بردارند. امروز، آبروی اسلام در گرو آن است که ایران اسلامی به کشوری آباد تبدیل شود، کار و ابتکار در آن همهگیر شود، زندگی مردم سروسامان یابد، فقر و محرومیت ریشهکن شود، تولید داخلی با نیازهای مردم متعادل گردد، کشور در صنعت و کشاورزی به خودکفایی برسد، دشمن از طریق احتیاجات زندگی مردم، راهی به اعمال فشار نداشته باشد و خلاصه دین در کنار معنویت، زندگی مادّی مردم را نیز سامان بخشد.
ما باید از لحاظ اقتصادی هم خودمان را بهطور کامل از زیر نفوذ قدرتها خارج کنیم. یعنی ملت ما باید بتواند بنا بر تشخیص و مصلحت خود، آن صنعت و کالا و متاعی را که احتیاج دارد، در داخل کشور و با استفاده از منابع و امکاناتِ موجود تولید کند. البته، امروز ما هنوز برای این کار مشکلاتی داریم و ملت به آن حد نرسیده است که بتواند تمام نیازهای خود را در داخل برآورده کند؛ زیرا در گذشته همه چیز این ملت به گونهیی بنا شده بود که به همان قدرتها وابسته باشد. صنعت دقیق ما که جای خود دارد، حتّی کشاورزی ما را وابسته کردند و بیگانگان و قدرتهای حاکم و رژیم منحط پهلوی و قبلیها، کاری کردند که کشاورزی ما با پیشرفتهای علمی دنیا ناآشنا باشد.
شما کارگرها نقش مهمی در کشور دارید. بار اصلی تولید روی دوش شماست. قطعاً یکی از وظایف عمدهی نظام جمهوری اسلامی این است که این قشر زحمتکش - که بزرگترین حق را در تولید و ادارهی اقتصاد کشور دارد - از حق مشروع انسانی و اسلامی خودش برخوردار شود. باید وضع زندگی کارگران از لحاظ مادّی و معنوی بهبود پیدا کند. با اجرای قوانین مناسب و توسعهی اشتغال، نباید در جامعهی ما مستمند وجود داشته باشد. کارگران که جزو قشرهای مستضعف جامعه هستند، باید در اولویت برنامهریزیهای توسعهی اقتصادی قرار گیرند. اگر کارگر تأمین بود و نیازهایش برآورده شد، کار بهتر انجام میگیرد.
کارگرها باید این میدان را پیدا کنند که کار خودشان را در خدمت نظام و رونق و حرکت اقتصادی مردم قرار دهند و به بهترین وجه به تولید کالاهای باکیفیت بپردازند. از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «رحماللَّه امرء عمل عملا فأتقنه»(3)؛ یعنی رحمت خدا بر آن آدمی که کار را با محکمکاری انجام دهد. شما باید کار خود را به بهترین وجه عرضه کنید. بدانید که تلاش شما پیش خدا محفوظ است؛ حال آن کارفرمای دولتی و غیر دولتی، تلاش شما را درک بکند یا نکند و پاداش مناسب را بدهد یا ندهد. البته باید تلاش شما را درک کنند و متناسب با آن پاداش بدهند. نفس این محکمکاری، مطلوب خدای متعال است و ما باید این ارزش را در نظر داشته باشیم.
دیدار برادران و خواهران عزیز کارگر و مشاهدهی احساسات پُرشور و ایمان آگاهانهی شما، هر کسی را به یاد محبت و رابطهی قلبی و عمیق امام عزیزمان با قشر کارگر زحمتکش - که ستون اصلی تولید در کشور هستند - میاندازد.
یکی از ممیزات انقلاب اسلامی ایران این است که کارگران نسبت به انقلاب، وضعیت اختصاصی و استثنایی داشتند. «کارگر» در نظام جمهوری اسلامی، در دو جبهه - که مرجع هر دو یک مبنا بود - چنان حضوری از خود نشان داد که واقعاً تاریخی و بهیادماندنی است. یکی از این دو جبهه، جبههی کار و تولید و تلاش، و دیگری جبههی دفاع از انقلاب بود. کارگر انقلابی و مسلمان ما که در طول ده سال گذشته، در جبهه و سنگر کار، اخلاص و ازخودگذشتگی و خستگیناپذیری نشان داد، درست با همان انگیزه عمل میکرد که در جبههی جنگ یا در جبههی دفاع از انقلاب، از خود ایستادگی نشان میداد. تلاش همهی قشرها و آحاد مردم و مسئولان رتبههای اول و دوم و سوم در نظام دولتی باید این باشد که بر اقتدار نظام جمهوری اسلامی اضافه کنند، و اقتدار سیاسی و اقتصادی و نظامی حاصل نمیشود، مگر با سازندگی. تمام کسانی که در اداره و سازندگی کشور نقش دارند، باید تلاش خود را چند برابر کنند. در صحنهی تولید، تولیدگران باید تا جایی که توان دارند، تولید کشور را بالا ببرند. بخشهای اداری و دولتی باید با حسن عمل و جلب اعتماد مردم و با ارایهی خدمات مخلصانه به آنها، بر کیفیت کارشان بیفزایند، و کسانی که در زمینههای فرهنگی برای مردم منبع الهام و ارشاد هستند، تلاش خود را اضافه کنند.
در این برههی حساس که دشمنان بیش از همیشه به خرابکاری در نظام جمهوری اسلامی میاندیشند، لازم است که با هوشیاری عمومی ملت، این توطئه نیز خنثی گردد. امروز باید علیرغم خواست دشمن، چرخهای نظام جمهوری اسلامی، بهتر و روانتر از همیشه حرکت کند. باید روند تولید داخلی، اعم از تولیدات کشاورزی و صنعتی شتاب گیرد و دستگاههای اداری و دولتی و نهادهای انقلابی، حوزههای علمیه و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، مؤسسات فرهنگی و هنری، روند حرکت خودکفایی در ارتش و سپاه و سایر مراکز تولیدی، مراکز کسب و پیشهوری و دیگر بخشهای دولتی و غیر دولتی که به نحوی در ادارهی امور کشور و تأمین نیازهای حال و آیندهی جامعه نقش دارند، با همتی بلندتر و انگیزهای بیشتر از گذشته، به کار مشغول باشند.
نمودار
آخرین مقالات
|