1384/02/11
بیانات در دیدار مردم کرمان
بسماللَّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسمالمصطفی محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین سیّما بقیّةاللَّه فیالأرضین.
خدای متعال را بسیار سپاسگزارم که این توفیق را عنایت فرمود تا بار دیگر بتوانم در جمع شما مردم عزیز کرمان حضور پیدا کنم و این شهر را - که برای من شهر یادها و خاطرههای بسیار عزیز و ارجمند است - بار دیگر ببینم و با مردم مهربان، مؤمن و وفادار آن از نزدیک دیدار کنم.
حضور ما در استانهای مختلف کشور در درجهی اول برای اظهار ارادت و اخلاص به مردمی است که در طول سالهای متمادىِ امتحانهای دشوار، با صبر و تلاش و مجاهدت و وفاداری خود توانستهاند کشور را به سوی هدفهای عالیاش پیش ببرند. این سفر هم در درجهی اول برای عرض اخلاص و ارادت من به شما مردم عزیز و مؤمن و انقلابىِ این شهر و این استان است. بخصوص با حوادث تلخی که در دو سه سال اخیر برای این استان پیش آمد - زلزلهی بم، زلزلهی زرند، قبل از اینها سقوط هواپیمای سپاه و شهادت جمعی از عزیزانمان در آن ماجرا، و پیش از اینها خشکسالی طولانىِ هفت سالهی این استان - شرایط اقتضاء میکرد که از نزدیک، به شما مردم استان عرض اخلاص و همدردی شود. خدای متعال را سپاسگزارم که این توفیق را به من داده است تا بتوانم در جمع شما حاضر شوم.
از لحظهی اولِ ورود به این شهر، ابراز محبت شما مردم، مانند همیشه موجب شرمندگی این خدمتگزار شده است. در خیابانها، در مسیر و در مجمع عظیمی که تشریف دارید، تراکم محبتهای شما مردم برای من کاملاً آشناست؛ از سالهای دور، این محبت و این گرمی و این مهربانی و این وفاداری را شناختهام.
از این فرصت استفاده میکنم و مطالب اساسىِ مربوط به این استان و مسائل کشور را به شما جمع عزیزِ مردم کرمان و کسانی که از برخی شهرهای دیگر کرمان در این اجتماع عظیم شرکت کردهاید، عرض میکنم.
این شهر و این استان برخوردار از افتخارات تاریخی است. در این استان چهرههای جاودانهیی که ریشهی علم و هنر و معماری و پیشرفتهای علمی و دیندارىِ عمیق و ایمان راسخ را نشان میدهند، در طول تاریخ کشور ما چهرههای بسیاری هستند. قدمت ریشهی علم و هنر در این استان را از بیش از هزار سال پیش با نام محمدبنعیسی ماهانی، و بعد از او شخصیتهای علمی، هنری و ادبىِ بزرگی - که ریاضیدان، منجم، عالم، فقیه، شاعر و هنرمند بودند - در گذشتهی پُرافتخار تاریخىِ این استان و این شهر میتوان مشاهده کرد.
این استان و مردم نجیب آن، خاطرات تلخی از گذشتهها - که چندان از ما دور نیست - دارند. پادشاهان جبار - چه قاجارها و چه قبل از آنها - با این شهر و مردم آن چه کردند. در دوران نظامهای طاغوتی و بیخبر از معنویت، ارزشهای معنوىِ این شهر نادیده گرفته شد. در دوران خونبار نظام پهلوی، استعدادهای این شهر، مردم این شهر، واقعیتهای بسیار برجسته و جذاب این شهر و این استان به دست غفلت و فراموشی سپرده شد. در سال 57، آن روزی هم که مردم این استانِ به ستوه آمدهی از ستمهای متراکمی که برآنها شده بود، فریاد برآوردند و اجتماع کردند، مسجد جامع این شهر را به آتش کشیدند و مردم را به قتل رساندند. خاطرههای تلخ و شیرین در فضای این شهر و این استان بسیار است.
شما مردمِ با تجربهیی هستید. نسلهای گوناگون کرمانی تجربهها و معارف گذشته را نسل به نسل و دست به دست منتقل کردهاند. کرمانی، با ادب، با ظرفیت، با تحمل، با ایمان و با پختگی همراه است و میتواند مسائل اساسی را خوب درک و تحلیل کند. در طول دوران مبارزه، بعد از پیروزی و در طول دوران انقلاب و جنگ تحمیلی، کرمان توانست شخصیت بارز خود را در میدانهای گوناگون نشان دهد. سرداران بزرگ، فدائیان راه اسلام و شهیدان عالیمقام و نامآور و پُرافتخار، برجستهترین چهرههای این استان شدهاند؛ جوانهایی که از خاک برآمدند و در افلاک درخشیدند؛ نامهایی که هرگز از یاد مردم ایران نخواهد رفت. در صحنهی علم و تدبیر و سیاست، شهید عزیزمان، مرحوم باهنر، چهرهی فراموش نشدنىِ این استان است. بحمداللَّه در دوران ما هم عالم، سیاستمدار، منجم، ریاضیدان، شاعر، تاریخدان، نویسنده و قصهنویس از این استان آنقدر در سرتاسر کشور حضور دارند و نامهای شناختهشدهیی از آنها در ذهن همه هست که امکان نام آوردن آنها نیست. وضعیت استان، اینگونه است.
ظرفیتها و نیازمندیها و ثروتها و کمبودهای این استان، خود داستان جداگانهیی است که به آنها اشاره خواهم کرد؛ لیکن در درجهی اول آنچه به شما مردم مؤمن و آگاه و هوشیار و خوشاستعداد باید عرض کنم، این است که بسیاری از مسائل کنونی کشور ناشی از حساسیت موقعیت کشور ما در تسلسل پیشرفت تاریخىِ این ملت و این کشور است. اگر بخواهیم به زبان ساده این مطلب را بیان کنیم، باید عرض کنیم که ملت و کشور ما امروز در موقعیت بسیار مهم، حساس و خطیری قرار گرفته است. نباید به اشتباه خیال کرد که این خطیر بودن یا مهم و حساس بودن موقعیت، مربوط به چالشهای سیاست خارجی است؛ نه، این مهم بودن، ارتباط به این ندارد که ملت و کشور ایران در مسائل سیاسی یا مسألهیی خاص، از سوی ابرقدرتها و زورگویان جهان مورد تهدید قرار دارد. این تهدیدها و زورگوییها همیشه بوده است و ملت ایران در مقابل زورگوییها، افزونطلبیها و دخالتها و تهدیدهای بیگانه همیشه با چهرهی مصمم، با عزم راسخ، با مشت پولادین و با عقل و تدبیر ایستاده است و دشمن را به عقبنشینی وادار کرده و باز هم خواهد کرد. بنابراین اگر عرض میکنیم کشور در موقعیت مهم و حساسی قرار دارد، مراد چالشهای سیاست خارجی نیست؛ اینها چیز مهمی برای این کشور و این ملت نیست.
مسأله این است که در دوران بیستوچند سالهی نظام جمهوری اسلامی - بخصوص بعد از جنگ تحمیلی - به توفیق الهی ملت ما توانسته است به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کند و کارهای بسیار مهمی در این کشور انجام دهد. ملت ایران و مدیران مسؤول و با ارادهی کشور در طول این سالها توانستهاند به میزان زیادی این کشور را - که میراث یک حکومت فاسد و وابسته بود - بهپیش ببرند؛ زیربناهای اساسىِ این کشور را بسازند؛ از لحاظ آب، از لحاظ انرژی، از لحاظ صنعت، از لحاظ خلاقیت و از لحاظ پیشرفت علمی و فناوری، کشور را از موقعیت بسیار خوبی برخوردار کنند.
کشور ما در دوران طاغوت عمداً عقب نگه داشته میشد و استعدادها سرکوب و به زنجیر کشیده میشد. آن روز سیاست دنیای استکباری نسبت به کشور ما - مثل سیاست همیشهی استکبار نسبت به کشورها - این بود که گاو شیردهیی را برای خودشان نگه دارند؛ لذا پیشرفت کشور را نمیپسندیدند؛ میخواستند از نفت، معادن، منابع و بازار مصرف کشور استفاده کنند. نمیتوانستند ببینند کشوری از لحاظ علمی پیشرفت کند و رقیب آنها شود؛ آنها مصرفکننده و ریزهخوارِ خوان خود را میطلبیدند؛ حکومت هم وابستهی به آنها بود؛ سیاستها و برنامهها هم همان سیاستها و برنامهها بود.
انقلاب اسلامی و نظام اسلامی کشور را از وابستگی نجات داد؛ این قیدوبندها را برداشت و راه ملت را باز کرد. امروز کشور در صنعت، در تولید، در فناوری، در علم، در تهیهی زیرساختهای اساسی برای بنای آیندهی کشور، با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست. وقتی آمارها و شاخصها را نگاه میکنیم، بعضی از موارد صدها درصد، بعضی از موارد هزار درصد، و بعضی از موارد هزارها درصد در شاخصهای اساسی پیشرفت پیدا شده است.
اما آنچه امروز برای این کشور مهم است، این است که دستاوردهای مهمِ دوران بعد از پیروزی در جنگ تحمیلی تا امروز، بتواند به صورت محصول شیرینی، کام مردم را شیرین کند. با تلاشی که تا امروز انجام گرفته است، ملت ایران و مسؤولان کشور باید بتوانند آینده را همراه با برخورداری مردم از عدالت اجتماعی و رفاه و ادامهی پیشرفت در راههای گوناگون، بسازند. زیربناهای کشور خوب ساخته شده است؛ اما آنچه بهوجود آمده، باید زندگی مردم را از فقر و محرومیت نجات دهد. از آنچه انجام گرفته است، ملت باید بتواند بهرهبرداری کند. بیانصافی است اگر کسی تلاشهای گذشتهی دولتهای گوناگون و سالهای متمادىِ بعد از جنگ را ندیده بگیرد. کار متراکمی صورت گرفته است؛ لیکن برای اینکه این کارها زندگی عامهی مردم و همهی مناطق کشور را از منافع و برکات خود بهرهمند کند، یک سلسله کار دیگر هم لازم است. وضعیت خطیر و مهم ما به این مناسبت است.
باید حلقهی سازندگیها و تولیدها و پیشرفتها را به حلقهی زندگی مردم وصل کرد؛ مثل آبی که در پشت سدی جمع شده است و باید با کانالکشی، آن را سر مزرعهی مردم کشاند تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین، از این همه پیشرفتی که صورت گرفته است، باید کام مردم را شیرین کرد؛ این، تلاش و برنامهریزىِ بسیار مهمی لازم دارد. آنچه امروز کشور به آن احتیاج دارد، این است که برای رفع فقر و ریشهکنىِ فساد و برخوردار کردن عامهی مردم و مناطق گوناگون و همهی زوایای کشور از منافع و برکات پیشرفت کشور باید برنامهریزی شود؛ سیاستها و برنامهها باید ناظر به این هدف باشد.
سند چشمانداز بیست سالهی کشور - که امسال، سال شروع آن است - یک کار اساسی و مهم است؛ افق آیندهی کشور را برای آحاد مردم روشن و مشخص میکند. در ضمنِ اجرای چند برنامه، این چشمانداز باید تحقق پیدا کند. امسال همچنین سال شروع برنامهی چهارم است، که باید بتواند سند چشمانداز را پنج سال جلو ببرد و از لحاظ زمانبندی، آن را به اهداف خود در طول این پنج سال برساند. اینها اهمیت این سالها را برای ما معنا میکند.
اولِ سال عرض کردیم که امسال را «سال همبستگی ملی و مشارکت عمومی» بنامیم؛ نه فقط برای اینکه یک نامگذاری انجام بگیرد، بلکه برای اینکه مشارکت عمومی تحقق پیدا کند و ملت یکپارچهی ما پشت سر مسؤولانِ با تدبیر و مؤمن و انقلابی بتواند گامهای بلندی را به سوی اهداف متعالی نظام بردارد و خود را به آن هدفها نزدیک کند.
ما نمیتوانیم از عدالت اجتماعی فقط حرفی بگوییم و بشنویم. ما نمیتوانیم از صلاح اجتماعی فقط سخنی بگوییم و بشنویم. باور دینی، ایمان انقلابی و باورهای ملی باید عمق پیدا کند. کشور ما با ملت مؤمنِ خود - که در جهت علم و فناوری هم پیشرفت میکند - باید الگویی بشود از توانایی و اقتدار و پیشرفت، تا مسلمانهای دنیا را تشویق و نام اسلام را بلند کند. شایستهی ملت ایران چنین جایگاه و چنین موقعیتی است. این مقطع تاریخی به این جهت برای ما مهم است.
امسال، سال تجدید انتخابات ریاست جمهوری است؛ این هم مقطع بسیار مهمی است. هر انتخاباتی برای ملت ما و فضای عمومی کشور مثل نسیمی است که فضا را تغییر میدهد و معطر میکند؛ هوای تازهیی در فضای کشور به وجود میآورد و امیدهای تازهیی در دلها برمیانگیزد. صحنهی انتخابات - بخصوص انتخابات ریاست جمهوری - یکی از جدیترین و پُرشورترین و پُرجاذبهترین صحنههای مشارکت عمومی مردم است.
برای ملت ما این انتخابات مهم است؛ همچنان که برای دشمنان ما هم این انتخابات مهم است. از چند ماه قبل برنامههای تبلیغاتی دشمنان روی انتخابات ریاست جمهوری در 27 خرداد متمرکز شده. آنچه آنها دربارهی انتخابات میخواهند، درست نقطهی مقابلِ چیزی است که منافع ملی کشور و ملت ما آن را میطلبد. آنها میخواهند انتخابات بیرونق باشد و مردم در انتخابات شرکت نکنند. آنها میخواهند انتخابات، اطمینان و اعتمادی را در مردم بهوجود نیاورد. امروز تبلیغاتِ تبلیغاتچیهای خارجی روی این نقطهها متمرکز است؛ مردم را نسبت به انتخابات دلسرد، بیاعتماد و بیاعتنا کنند؛ درست نقطهی مقابلِ آن چیزی که برای ملت و کشور ما مهم است.
انتخابات میتواند برای کشور و ملت ما یک وسیلهی مصونیت و یک نمودار اقتدار باشد و ملت و نظام اجرایی کشور را در مقابلهی با چالشهای گوناگون جهانی، از گذشته مستحکمتر کند. انتخابات میتواند نظام جمهوری اسلامی را جوانتر از آنچه هست، بکند. انتخابات پُرشور از سوی مردم میتواند روز نویی را برای آنها رقم بزند. انتخابات، هم در صحنهی خارجی و در مقابل چشم بیگانگان، هم در صحنهی داخلی، و هم برای پیشرفت کشور، یکی از مهمترین و اساسیترین رویدادهاست. دشمن میخواهد انتخابات نباشد. اگر میتوانستند روی مردم و یا گروههای سیاسی اثر بگذارند، کاری میکردند که اصلاً انتخابات برگزار نشود؛ کاری که در انتخابات مجلس هفتم میخواستند انجام دهند و مایل بودند اساساً انتخابات برگزار نشود.
اینکه یک نظام اسلامی - نظامی زیر پرچم توحید و دین - میتواند مردم سالاری را به شکل آشکار و واضح و با زبان گویا در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد، درست عکس تبلیغات استکبارىِ دنیای لیبرال دمکراسی است. آنها میخواهند بگویند مردم سالاری منحصر در ماست. نمیتوانند این را تحمل کنند که یک نظام اسلامی و دینی، با ارزشهای والای ایمانىِ خود بتواند مردم سالاری را اینطور نهادینه کند. در طول بیستوپنج سال، حداقل بیستوپنج انتخابات در این کشور برگزار شده است و مردم پای صندوقها رفتهاند و گزینهها و خواست خودشان را تحقق بخشیدهاند و مسؤولان را خودشان انتخاب کردهاند. بنابراین انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است.
انتخابات دارد نزدیک میشود. مردم باید آگاهانه پای صندوقهای رأی بروند و انتخاب کنند. همانطور که عرض کردیم، انتخابات جلوهی بسیار زیبا و جذاب مشارکت عمومی است؛ مؤثرترین وسیله برای این است که هر فردی بتواند آرمانها و خواستها و مطلوبِ خود را در قالب اجرایی قرار دهد و آن را به تحقق نزدیک کند. اگر کسی را طبق آرمانها و آرزوهای خودتان انتخاب کردید، این امکان که آن آرزوها تحقق پیدا کند، به واقعیت نزدیک میشود. کسی که فکر میکنید برای تحقق خواستها و آرزوها و گشودن گرههای مهمی که برای شما در زندگی مطرح است، مناسب و شایسته است، وقتی او را انتخاب کردید، در واقع بلندترین قدم را برداشتهاید؛ برای اینکه این مشکلات از بین برود. هر خواستهیی - چه مادی و چه معنوی - در این انتخاب و در تعیین مسؤول قوهی اجرایی میتواند تحقق پیدا کند.
رئیس جمهور در کشور ما نقش بسیار مهمی دارد؛ تبلیغات بیگانه میخواهد عکس این را نشان دهد. آنها دشمنانه حرف میزنند. رئیس جمهور یکی از مؤثرترین، و در دستگاه اجرایی مؤثرترین عنصر برای حل مسائل کشور است. در میان مسؤولان کشور، هیچ مسؤولی به قدر رئیس جمهور در قانون اساسی ما امکانات و تواناییها و عرصهی عظیم خدمتگزاری ندارد. بودجهی کشور و همهی مسؤولان طراز اول اجرایی کشور در اختیار اوست؛ اوست که میتواند کشور را آباد کند و از لحاظ علمی و صنعتی و مسائل انسانی و یا از لحاظ امنیت، کشور را به پیش ببرد؛ کفایت و تواناییهای اوست که میتواند زندگی را در کام مردم شیرین کند. آنچه مورد نیاز ملت و کشور است، رئیسجمهورِ کارآمد و باکفایت است. مسؤولیتهای حساس و تاریخىِ امروز بر دوش رئیس قوهی مجریهی ماست. قانون همه چیز را در اختیار رئیس قوهی مجریه قرار داده است.
انسانی که دارای کارآمدی و کفایت باشد و به هدفها و استقلال این ملت و لزوم پیشرفت این کشور ایمان داشته باشد، میتواند بسیاری از کارها را بکند؛ همچنانکه بحمداللَّه دولتهای متعدد در طول سالهای گذشته کارهای بزرگی انجام دادند. محصول کارهای آنها در اختیار مسؤولان بعدی است که بیایند و در راه خدمت به مردم و شیرین کردن کام آنها این کارها را تکمیل کنند.
البته رهبری در پشتیبانی از رئیسجمهور هیچگونه درنگی نمیکند. کسی را که مردم انتخاب کنند و رئیسجمهور قانونی کشور شود، همیشه مورد احترام و تکریم و حمایت جامع رهبری در همهی دولتها بوده؛ بعد از این هم باید باشد.
اما آنچه در درجهی اول اهمیت قرار دارد، این است که اهتمام همهی مردم، نخبگان مردم و مسؤولان گوناگونِ بخشهای مختلف این باشد که رئیسجمهوری انتخاب شود که بتواند گرههای زندگی مردم را در دوران کنونی باز کند؛ وظایف این دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل کند. انشاءاللَّه مردم کاری کنند که خدای متعال رئیسجمهوری با این تواناییها و با این رویکردها برای این کشور مقدر کند.
هر دوره خصوصیتی دارد و هر کدام از مسؤولان در دورههای گذشته کارهایی انجام دادند. امروز ما احتیاج داریم که در کشورمان تلاش و پیشرفت و رشد علمی و فناوری، همراه با عدالت اجتماعی و مبارزهی با فساد باشد. آنچه برای رئیسجمهور آینده بسیار مهم است، این است که با همهی وجود در پی کار و تلاش برای مردم باشد. لذا من در اول سال عرض کردم؛ آنچه کشور احتیاج دارد، رئیسجمهور بانشاط، مصمم، کاردان، توانا، پیگیر و با حوصله است؛ رئیسجمهوری که قدر مردم را بداند؛ با مردم صمیمی باشد؛ برای مردم مجاهدت کند؛ برای مردم کار و تلاش کند؛ ظرفیتهای کشور را آنچنان بهکار بگیرد که مردم بتوانند از این ظرفیتها در همهجا بهرهمند شوند؛ رئیسجمهوری که اعماق کشور و روستاهای دورافتاده برای او با تهران تفاوتی نداشته باشد؛ حق مردم شهرهای بزرگ و کوچک در نظر او یکسان باشد؛ بتواند برای رفع تبعیض و پُر کردن شکاف میان ثروتمندان و فقرا تلاش و کار کند؛ رئیسجمهوری شجاع، با تدبیر و مؤمن به هدفهای انقلاب و نظام باشد.
البته بدیهی است که رهبری از فرد خاصی حمایت نمیکند؛ از معیارها حمایت میکند. ما دنبال این هستیم که این معیارها تحقق پیدا کند. بنده دنبال این هستم که شخصی سر کار بیاید و قوهی مجریه را اداره کند که خود را خدمتگزار مردم بداند و توانایی داشته باشد و به آرمانهای امام و نظام اسلامی معتقد و پایبند باشد و حقیقتاً عدالت و مبارزهی با فساد برای او حائز اهمیت باشد. دعا میکنیم خدا دلهای مردم را به این سمت هدایت کند که بتوانند چنین کسی را - که امروز مورد نیاز لحظهی تاریخىِ حساس ِ این کشور است - انتخاب کنند.
اگر خدای متعال توفیق دهد که رئیسجمهورِ کارآمدِ باکفایتِ پُرنشاطِ شادابی که علاقهی به مردم و علاقهی به عدالت و علاقهی به رفع فساد و تبعیض برای او در درجهی اولِ برنامهها قرار داشته باشد، سر کار بیاید، من به شما عرض بکنم که بسیاری از مشکلات اساسی این کشور - چه مسائل داخلی و چه مسائل خارجی - حل خواهد شد.
آنچه امروز برای استکبار جهانی یک خطر تلقی میشود، این است که ملتهای مسلمان هویت و شخصیت و اصالت و استقلال خود را جدی بگیرند. همانطور که عرض کردیم، آنها دلشان میخواهد کشورهای منطقهی اسلامی، کشورهای شرق، کشورهایی که به دلایل گوناگون از کاروان پیشرفت علم عقب ماندهاند، همیشه در حضیض نادانی و ناتوانی بمانند. آنها با هر پیشرفتی در هر کشور عقبافتاده مخالفند. آنها وقتی میبینند کشور عقبافتادهی دوران رژیم طاغوت، امروز تبدیل به کشوری شده است که در زمینههای علمی و صنعتی دارای شجاعت است و در میدانهایی وارد کار صنعتی و فناوریهای پیچیده شده که احساس میکنند سالهای متمادی پیش رفته است، احساس خطر میکنند.
آنچه امریکا و دیگر مستکبران عالم را عصبانی میکند، این است که یک ملت خودش بخواهد بداند و تصمیم بگیرد. امریکا به کشور ما و مردم ما و بسیاری از ملتهای دیگر میگوید شما تصمیم نگیرید تا من برای شما تصمیم بگیرم؛ شما انتخاب نکنید تا من برایتان انتخاب کنم؛ شما از منابع خود بهرهبرداری نکنید تا من بتوانم از آن بهرهبرداری کنم. حرف امریکا این است که سلطه و دخالت و حضور و پنجهافکندنِ ما بر کشور و منابع خودتان را قبول کنید؛ اگر قبول نکنید، شما را به حمایت از تروریسم و ضدیت با حقوق بشر و چیزهای دیگر متهم میکنیم.
ملت ما نشان داده است که در مقابل چنین زورگویی و تهدیدی، و در مقابل چهرهی وقیح زمامداران امریکا مشتهای خودش را گره میکند؛ میگوید ما با هر کس که استقلال و هویت و منافع ملی و حیثیت ما را تهدید کند، مقابله میکنیم و بر دهان او مشت میکوبیم.
بیشرمی و وقاحت استکباری تا آنجاست که اظهار نظر میکنند ایران به انرژی هستهیی احتیاجی ندارد! به شما چه! شما چه حقی دارید قضاوت کنید که ملتی حق دارد از انرژی هستهیی استفاده کند یا حق ندارد؟ زمامدارانی که جزو شریرترین چهرههای دنیا هستند، زمامدارانی که از سرانگشت آنها در نقاط مختلف دنیا خون میچکد، دولت جهانخواری که هرجا توانسته، به ملتهای گوناگون ستم کرده و دروغگویی و فریبگری شعار و شیوه و رویهی اوست، جمهوری اسلامی و ملت ایران را متهم به دروغگویی میکند؛ وقاحت از این بالاتر!؟
میگویند ملت ایران چرا باید از انرژی هستهیی استفاده کند. چرا استفاده نکند؟ ملت ایران انرژی هستهیی را از شما نه وام گرفت، نه دریوزگی کرد و نه از شما درخواست کرد؛ جوانان ما، دانشمندان ما و استعدادهای درخشان ما خودشان توانستند به آن دست پیدا کنند؛ این یک دستاورد ملی است.
سخنگویان استکباری اعلام میکنند که ما منتظریم انتخابات ایران برگزار شود، آنگاه راجع به مسألهی انرژی هستهیىِ صلحآمیز در ایران تصمیمگیری کنیم! انتخابات ایران چه ربطی به شما دارد!؟ انتخابات، متعلق به ملت ایران است. هر کس به وسیلهی این انتخابات سر کار بیاید و رئیسجمهور مردم شود، نه میخواهد و نه این ملت اجازه میدهند که برخلاف منافع آنها قدمی بردارد.
انقلاب اسلامی و نظام اسلامی مردم را بیدار کرده؛ به حقوق خودشان آشنا کرده؛ استعدادها را آزاد کرده و میتوانند به رتبههای بالایی برسند. امروز بخشی از شهرهای استان شما از لحاظ استعداد، از لحاظ قبولی در دانشگاهها و از لحاظ پیشرفت علمی جزو رتبههای بسیار بالای کشور قرار دارند. در محیط خفقان نظام طاغوتی، چه کسی تصور میکرد که جوانها و بچههای شهرهای دورافتادهی این استان بتوانند اینطور در میدانهای علم بدرخشند و اینگونه پیشرفت کنند؟ امروز این اتفاق افتاده است؛ بعد از این هم به فضل پروردگار روزبهروز بیشتر خواهد شد.
چند جملهیی هم راجع به این استان عرض کنیم. این استان ظرفیتهای بسیار بالایی دارد. ظرفیتهای طبیعی و انسانىِ این استان بسیار زیاد است. این استان بحمداللَّه صنعت پیشرفتهیی پیدا کرده است. ظرفیتهای بینظیر معدنی، کشاورزی و باغداری در این استان وجود دارد. آثار باستانی و جاذبههای گردشگری در اینجا فراوان است. در صادرات غیرنفتی هم این استان سهم بالایی دارد. در بخشهای دام و اصلاح بذرهای کشاورزی و چیزهایی از این قبیل، امکانات منحصربهفردی دارد. امکان ایجاد نیروگاه خورشیدی در اینجا وجود دارد. بالاتر از همه، نیروی انسانىِ خوشاستعداد و 67 درصد نیروی جوان این استان ثروت عظیمی است. این استان این ثروتهای مهم را دارد؛ اما وضعیت اقتصادی و اجتماعی استان، آنطوری که این همه ظرفیت و امکان ایجاب میکند، نیست. بخشی از مناطق این استان، بسیار محروم است. من قبل از انقلاب هم این استان را دیده بودم و به مناطق محروم این استان رفته بودم. من در جیرفت تبعید بودم و آن روز کهنوج را از نزدیک دیدم؛ میدانم وضع مردم چگونه است. دوستان ما در شهرهای مختلف این استان - در بافت و شهر بابک و جاهای دیگر - تبعید بودند؛ لذا ماجرای این مناطق را آن روز شنیدیم. البته بعد از پیروزی انقلاب کارهای زیادی در همین مناطق صورت گرفته، که یک روز فقط خواب و خیال بود؛ اما آنچه انجام شده، تا آنجایی که باید انجام بگیرد، فاصله خیلی زیاد است. گفته میشود شمال و جنوب این استان از نظر عدالت اجتماعی با هم سطوح مختلفی دارند. البته معنای عدالت اجتماعی این نیست که ما از پیشرفتهای بخش پیشرفته کم کنیم؛ نه، باید کمکهای خود را به بخش عقبافتاده بیشتر کنیم تا بتواند پیشرفت کند.
امروز این استان به اشتغال و کارآفرینی احتیاج دارد. قبل از آمدن من به این استان، به رسم همهی سفرهای دیگر، دوستان ما آمدند با آحاد و قشرهای مختلف مردم تماس گرفتند و نتیجهی گزارشهای خود را به ما منتقل کردند. از جوانها و از مردم سؤال میکنند مطالبه و توقع شما از رهبری چیست؟ آنچه بیشترین فراوانی را در پاسخها دارد، اشتغال و معیشت و مسائل جوانان است. مسائل جوانان، یعنی کار جوانان، اشتغال جوانان، تشکیل خانواده برای جوانان. اینها مسائل اساسىِ این استان است.
مبادا مسؤولان مثل بخشی از دورههای گذشته، سر خود را به مسائل سیاسی گرم کنند؛ با شعارهای پوچ سیاسی، خود و مردم را مشغول کنند و از واقعیات زندگىِ مردم دور بمانند. هم مردم مراقب باشند، هم نخبگان مراقب باشند، هم جریانها و جناحهای سیاسی و گروهها مراقب باشند که با حرفهای دهان پُرکن سیاسىِ بیمحتوا وقت این ملت را تلف نکنند.
هرچه انسان گزارشهای مسؤولان استان و مسؤولان بخشی را قبل از سفر مطالعه میکند، تکیه روی پیشرفتهاست - چه در زمینهی کشاورزی، چه در زمینهی صنعت، چه در زمینهی معدن و غیر اینها - و درست هم هست؛ این پیشرفتها اتفاق افتاده است؛ اما وقتی انسان به گزارشهای برخی از معتمدان و نمایندگان مردم نگاه میکند، تکیه روی مشکلات مردم و محرومیتهاست؛ این هم درست است. هر دو درست میگویند؛ پیشرفتهای خوبی در استان اتفاق افتاده است؛ اما این پیشرفتها نتوانسته است خلأهای فراوان در زندگی همهی بخشهای مردم استان را پُر کند؛ این معنایش این است که ما احتیاج داریم به کار؛ باید عرق بریزیم و تلاش و کار کنیم. این کار باید جهتدار باشد؛ جهت، عدالت؛ جهت، پُر کردن شکاف بین فقیر و غنی؛ جهت، بالا آوردن زندگی مردم محروم؛ مردمی که در دوران امتحانهای دشوار و سخت هم در صفوف اول و در مقابل خطرهای دشمن ایستادند و بعد از این هم همینطور خواهد بود.
ما در این سفر، مطالعهی نسبتاً جامع و وسیعی را انجام میدهیم. مسؤولان دولتی کمک میکنند و معمولاً در اینگونه سفرها، هم واقعیتها را در اختیار ما میگذارند تا آنها را ببینیم، و هم کمکهای دولتی را در اختیار میگذارند تا برخی از مشکلات مردم در حد مقدورات کشور برطرف شود. اما آنچه در این سفر من را نگران میکند، این است که ما امروز در پایان دورهی دولت قرار داریم. مسؤولان کنونی دولت، دورانی طولانی سر کار نخواهند بود؛ مسؤولانی هم که بعداً خواهند آمد، ممکن است از این مسأله غافل بمانند. من قبل از آمدن به کرمان، به آقای رئیسجمهور گفتم؛ الان هم به همهی مسؤولان - چه مسؤولان استانی، چه مسؤولان کشورىِ بخشی که مربوط به مسائل این استان خواهد بود - عرض میکنم؛ در دو سه ماه آیندهیی که از عمر دولت کنونی باقی است، تلاش کنند تصمیمهایی که در این سفر گرفته میشود، تبدیل به دستورالعملهای اجرایی کنند. کاری کنند که دولت آینده وقتی سر کار آمد، بداند دربارهی کرمان چه باید بکند و این تصمیمها را چگونه باید اجرا کند.
در اینجا به رئیسجمهوری آینده هم که معلوم نیست چه کسی خواهد بود، و به وزرایی که نمیدانیم چه کسانی هستند، در مقابل مردم عرض میکنم؛ شما هم که آمدید، باید همین سررشته را دنبال کنید؛ بتوانید این دستورالعملها را اجرا کنید تا تصمیمهایی که در این سفر برای وضع کرمان و مردم عزیز کرمان گرفته میشود، انشاءاللَّه به مرحلهی عمل برسد.
دیدار امروز من با شما مردم عزیز و مهربان و خونگرم و مؤمن و وفادار کرمان، برای من جزو دیدارهای فراموشنشدنی خواهد بود. امیدواریم بتوانیم به وظایف خود در قبال شما و این همه محبتی که ابراز میکنید، عمل کنیم. امیدواریم مسؤولان اجرایی، مسؤولان دولتی و مسؤولان همهی بخشهای نظام قدر شما ملت عزیز را بشناسند و به حقوقی که بر گردن آنها دارید، انشاءاللَّه عمل کنند.
پروردگارا! خیر و رحمت و برکت خودت را بر این عزیزان نازل کن. پروردگارا! شهیدان عزیز و جانبازان و آزادگان فداکار و خانوادههای ایثارگر و پُرگذشت این استان را مشمول رحمت و لطف خود قرار بده. پروردگارا! به ما توفیق عمل به وظایف خود در قبال این مردم عنایت بفرما. پروردگارا! از آنچه گفتیم و شنیدیم و تصمیم داریم و عمل خواهیم کرد، توشهیی برای آخرت ما قرار بده. پروردگارا! قلب مقدس ولیعصر (ارواحنافداه) را از ما راضی و خشنود بگردان.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته