others/special
شعرخوانی آقای سیدعلی موسوی گرمارودی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای سیدعلی موسوی گرمارودی

ای پارۀ جسم و جان پیغمبر
ای هشتم سروران دین‌گستر
در شرح مکارمت سخن قاصر
در وصف معالیت زبان اقصر
خورشید به هر پگاه می‌افتد
بر خاک رهت که تا بساید سر
شعرخوانی آقای محمدعلی مجاهدی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای محمدعلی مجاهدی

عشق متنی‌ست که پرحاشیه‌تر از او نیست
گرچه هر قصه اباطیل خودش را دارد
عمر ما در شب یلدایی زلف تو گذشت
عشق ما و تو که تفصیل خودش را دارد
عید ما دلشدگان لحظۀ دیدار شماست
سال ما ساعت تحویل خودش را دارد
شعرخوانی آقای مصطفی محدثی خراسانی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای مصطفی محدثی خراسانی

گرچه در سایۀ زلف تو پریشان هستیم
ما بر آن عهد که بودیم کماکان هستیم
ما نه‌تنها به نسیم سحری گل شده‌ایم
که شکوفاتر از آن در شب طوفان هستیم
مهر اگر میبُری و چند صباحی دوریم
منتظر باش که باز اول آبان هستیم
شعرخوانی آقای هادی سعیدی کیاسری

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای هادی سعیدی کیاسری

گفتند برو عمر سفر کوتاه است
چون می‌روم و نمی‌رسم جانکاه است
از او تا من فاصله یک گام امّا
از من تا او هزار فرسخ راه است
شعرخوانی آقای عباس شاه زیدی (خروش)

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای عباس شاه زیدی (خروش)

آمدم پیرانه‌سر امّا جوان برخاستم
اینچنین با تو نشستم، آنچنان برخاستم
وه چه شب‌هایی که با زلف سیاهت مو به مو
از سر شب دردِدل کردم، اذان برخاستم
زندگی بی‌عشق ما را تا کجاها برده بود
یک شب از این خوابِ غفلت ناگهان برخاستم
شعرخوانی آقای علیرضا قزوه

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای علیرضا قزوه

مقصد از عید تماشاست، به دیدن برسیم
مثل یک سیب الهی به رَسیدن برسیم
مثل نوروز، الهی نفسی تازه کنیم
دم به دم دل بدهیم و به دمیدن برسیم
خانقاهی‌ست در این شور و در این جامه‌دران
کاش یک شب به تبِ جامه‌دریدن برسیم
شعرخوانی سرکار خانم مائده هاشمی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی سرکار خانم مائده هاشمی

چند بالش که چید دور و برش، تختخوابش شبیه سنگر شد
دور این سنگر از عروسک‌هاش، آن‌قَدَر چید تا که لشگر شد
چند خمپاره با مداد سیاه، چند موشک هم از مقوا ساخت
خواست بازی کند ولی کم‌کم‌ جنگ‌ یک جنگ‌ نابرابر شد
موشک آمد خیال تختش را به همین سادگی پریشان کرد
دست بر دامن دلِ امنِ چادر گل گلی مادر شد
شعرخوانی سرکار خانم طیبه عباسی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی سرکار خانم طیبه عباسی

واژه‌ها را خطّ به خط، خوش‌خط و خوانا می‌نویسد
زخمی است و درد دارد؛ باز امّا می‌نویسد

صبح حتماً آفرین می‌گیرد از آموزگارش
آخرین مشق شبش را بس که زیبا می‌نویسد
شعرخوانی آقای سید حمیدرضا برقعی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای سید حمیدرضا برقعی

عاشق شده‌ست دانه به دانه هزار بار
دل‌خون و سینه‌چاک و برافروخته، انار

فریاد بی‌صداست ترک‌های پیکرش
از بس که خورده خونِ دل از دست روزگار
شعرخوانی آقای حسین دهلوی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای حسین دهلوی

این جام دل ماست که بند است به مویی
ماییم و غم عشق... چه سنگی! چه سبویی!
ای کاش امیدی به خوشی‌های جهان بود
ای سکۀ اقبال! دریغا که دورویی
پنهان مکن ای دوست! مگر عشق گناه است؟
پیداست تو هم خسته ازین رازِ مگویی
شعرخوانی آقای حامد عسکری

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای حامد عسکری

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشورۀ ما بود، دلارام جهان شد
در اوّل آسایشمان سقف فرو ریخت
هنگام ثمردادنمان بود، خزان شد
زخمی به گِل کهنۀ ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد
شعرخوانی سرکار خانم مریم کرباسی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی سرکار خانم مریم کرباسی

شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمی‌ست در دل جامانده‌‌های کرب و بلا
که هر چه هست یقین دارم از حسادت نیست
شعرخوانی سرکار خانم دکتر سیده اعظم حسینی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی سرکار خانم دکتر سیده اعظم حسینی

نشست آینه‌ای روبه‌روی آینه‌ای
شب دهم، به بلندای تَل، تبلور ماه
که روی بیعت زینب حساب دیگر کن!
من و ادامۀ این راه سخت... بسم‌الله...
شعرخوانی آقای مصطفی تبریزی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای مصطفی تبریزی

مترس از خشم طوفان و علم کن بادبان‌ها را
دل ما کشتی نوح است سیر بی‌کران‌ها را
مترسانیدمان از های‌و‌هوی پوچ این امواج
که ما چون پیرهن از تن درآوردیم جان‌ها را
شعرخوانی آقای علی انسانی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای علی انسانی

باشد یکی قیام حسین و قُعود تو
گشتی پیاده تا که شود او سوارتر
تو با صَلاح رفتی و او با سِلاح رفت
تیغی دو دم گذاشت علی ذوالفقارتر
شعرخوانی آقای ناصر فیض

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای ناصر فیض

کنون که قرعه به نام حماس افتاده‌ست
به جان اهل سیاست هراس افتاده‌ست
یکی برآمده بر بام خون علم بزند
بساط این همه تزویر را به هم بزند
چنان کند که جهان بشنود فلسطین را
به چشم صدق ببیند صلابت دین را
شعرخوانی آقای حامد طونی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای حامد طونی

عارف بود و رسالۀ توحیدش
واعظ بود و بشارت و تهدیدش
از گمشدۀ خویش «خدا» می‌گفتند
آنی که شهید آشکارا دیدش
شعرخوانی آقای محمدسعید میرزایی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای محمدسعید میرزایی

تو ملّت شهادتی و ما چقدر کم! لبخند بی‌شمار تو از کربلا رسید
انگشتر تو عطر «اباالفضل» می‌دهد، این گریه‌ها کنار تو از کربلا رسید
شعرخوانی ندیم سرسوی از ھندوستان

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی ندیم سرسوی از ھندوستان

روزه‌دار فرصت عشقم که غیر از یاد یار
ھیچ‌کس در بزم خود دعوت به افطارم نکرد
دامن خورشید را آتش زدم با سوز دل
در زمین امّا کسی یاد از دل زارم نکرد
اشک‌هایم را ببین و آبرویم را مریز
هیچ‌کس جز تو رها از رنج بسیارم نکرد
شعرخوانی آقای سعید سلیمان‌پور

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای سعید سلیمان‌پور

ای نوزده‌ساله قُرّةالعین                        
ای گنده شده به طَرفة‌العین
آن روز که هفت‌ساله بودی                     
فارغ ز چک و حواله بودی

شعرخوانی خانم عاطفه جوشقانیان

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی خانم عاطفه جوشقانیان

گمان کنم که صدای تو بود و اسم من آمد
مرا گرفته در آغوش، بی‌گمان متفاوت
صدا صدای تو بود، اوّلین صدا که شنیدم
که بوسه‌ات وسط نغمۀ اذان متفاوت
صدا زمینۀ شور است، دستگاه تو نور است
تو روضه خواندی و می‌سوخت روضه‌خوان متفاوت
شعرخوانی خانم انسیه سادات هاشمی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی خانم انسیه سادات هاشمی

ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻭﺩﯼ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﻭّﻝ ﻣﺴﯿﺮ ﻋﺸﻘﻤﺎﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﺎ ﺍﮔﺮ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﻏﺮﻭﺭ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﭼﯿﺰﮐﯽ
ﺗﺎ ﺑﮕﻮﯾﻢ: «ﻣﻦ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ»
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻫﻢ ﭘﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺩ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩﺍﻡ
ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺑﯽﻧﺸﺎﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ
شعرخوانی سرکار خانم ندا نوروزی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی سرکار خانم ندا نوروزی

با غمِ روزگار سَر می‌کرد
پدرم مثلِ کوه محکم بود
زندگی را برای ما می‌خواست
سهمش از روزگارِ خوش کم بود
می‌زد از خانه هر سحر بیرون
تا سلامی به آفتاب کند
شعرخوانی آقای محمدرضا رحیمی عنبران

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای محمدرضا رحیمی عنبران

دوشنبه آمد و بعد از تماس ساعت چار
قرار از کف من رفت در هوای قرار
خوشا به عاقبت قطره‌ای که دریا شد
خوشا به عافیت راه رود! آخر کار
خوشا تلألو خورشید در صحاری شب
خوشا نسیم دل‌انگیز صبح گندمزار
شعرخوانی آقای عبدالحمید انصاری نسب

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای عبدالحمید انصاری نسب

حتی گنجشک‌ها در نطنز لانه دارند
و مرغابیان با آب سنگین اراک همسایه‌اند
اما کبوتران هیروشیما
 هنوز لال به دنیا می‌آیند
و درختان ناکازاکی
میوه‌های تالاسمی می‌زایند
شعرخوانی آقای جواد محمدزمانی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای جواد محمدزمانی

نداریم از سر خجلت زبان عذرخواهی را
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را؟
ندیدم غیر تلخی در زبان با شکوِه وا کردن
شکرها در دهان دیدم شُکوه شکرخواهی را
نمی‌خواهند خوبان جز «فقیری» نعمتی از او
گدایان خوب می‌دانند قدر پادشاهی را
شعرخوانی آقای احمد علوی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای احمد علوی

باید که در اوج تمام خستگی‌ها مهربان باشم
تا سال‌ها آموزگار «بچه‌های آسمان» باشم
گاهی برای دانش‌آموزان خوبم شعر می‌خوانم
گاهی تصوّر می‌کنم شاید یکی از کودکان باشم
یک تک درخت خشک را در غربت صحرا تصوّر کن
منهای جمع بچه‌های مدرسه، شاید همان باشم
شعرخوانی آقای سیدحکیم بینش از افغانستان

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای سیدحکیم بینش از افغانستان

ما درختان سرو یک باغیم، یا دو تا گل که در دو گلدان است
ما دو تا شعبه‌های یک رودیم، ما دو تا را دو جسم و یک جان است
کبک کاکل‌زری دری می‌خواند، تو به بنگاله قند می‌بردی
تو تعارف که «کیک لاهیجان»، من تبسّم که «توت خِنجان» است
تکّه‌ها را دوباره وصله بزن، هر چه درز است بخیه خواهم کرد
پل بزن بین بلخ و نیشابور، هر دو اقلیمِ یک خراسان است
شعرخوانی آقای هادی جان‌فدا

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای هادی جان‌فدا

چقدر صورتِ در آینه‌ست پیرتر از من
برای دیدن رویت بهانه‌گیرتر از من
مگر تو گوش کنی! آینه شبیه به سنگی‌ست
که از شنیدن این شِکوِه‌هاست سیرتر از من
به ارتفاع تو و گنبدت قسم که نیامد
به خاکساری تو هیچ‌کس حقیرتر از من
شعرخوانی آقای سورنا جوکار

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای سورنا جوکار

بر زمین در خاک و خون غلتیده دیدم ماه را
کِی تحّمل می‌کند دل این غم جانکاه را
آن‌چنان اندوه دیدارش مرا از خویش برد
وقت برگشتن به خود پیدا نکردم راه را
شعرخوانی آقای محمدکاظم کاظمی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای محمدکاظم کاظمی

جهان در قرن نو بر صفحۀ تقویم می‌رقصد
وطن آمادۀ برگشتن تقویم خواهد شد
به قانون خدا نان حلالی مانده مردم را
که آن هم با قوانین بشر تحریم خواهد شد
شعرخوانی آقای علی سلیمیان

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای علی سلیمیان

به زعم خویش تا پایان دنیا زنده می‌ماند
ولی این شب فقط تا صبح فردا زنده می‌ماند
برای قدس خوابی دیده‌اند ابلیس‌ها؛ امّا
به رغم این همه کابوس، رؤیا زنده می‌ماند
میان باد و باران، سیل و طوفان، ترکش و موشک
دلم قرص است این سروِ شکیبا زنده می‌ماند
شعرخوانی آقای محسن کاویانی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای محسن کاویانی


آن روزها دستِ پدرها بس که خالی بود
یک مشهدِ ساده برامان خوش‌خیالی بود
از چاه‌های نفت سهمِ ما علاءالدین
از عیشِ دنیا سهمِ ما چایِ زغالی بود
کفش دو خط میخی و آتاری و تیله
دار و ندارم کارت‌های فوتبالی بود
شعرخوانی آقای نجیب بارور از افغانستان

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای نجیب بارور از افغانستان


گاه ما را رستم است و گاه ما را حیدر است
هفت‌خوان قصۀ تاریخ یاران خیبر است
گاه ضحاک است این باطل، زمانی هم یزید
معنی لبیک گاهی پرچم آهنگر است

شعرخوانی آقای شهاب مهری

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای شهاب مهری

به گرمی غنچه‌ای را می‌نوازد، مثل فرزندش
که از مهر و طراوت آفرید او را خداوندش
هوای خانه پاکیزه‌ست در این شهر آلوده            
هوای خانه را پاکیزه کرده دود اسپندش

شعرخوانی سرکار خانم بشری صاحبی

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی سرکار خانم بشری صاحبی

فراتر است از ادارک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
کسی که وحی به شوق کتابتش شده نازل
که خطّ کوفی او بوده زینت کلماتش
کسی که خطبۀ غرّاست واژه واژه سکوتش
کسی که حجّت بحث ولایت است زکاتش
شعرخوانی آقای افشین علا

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای افشین علا

تازگی‌ها دفترم خالی‌ست
شعرها دیگر سراغم را نمی‌گیرند
واژه‌هایم لال، سطرها آب دهان مرده را مانند
خودنویسم گرچه مالامال، جوهرم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی‌ست
شعرخوانی آقای علی‌محمد مؤدب

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای علی‌محمد مؤدب

آدما همیشه بین شادی و غم می‌مونن
غم و شادی تنها جفتی‌ان که با هم می‌مونن

اونا که بین و غم و شادی باشن بهشتی‌ان
اونا که غرق یکیشن تو جهنم می‌مونن
شعرخوانی آقای محمد مهدی سیار

دیدار شاعران رمضان ۱۴۴۵

شعرخوانی آقای محمد مهدی سیار

شب آمده با تمام تنهایی من
شب آمده هم‌کلام تنهایی من
شب آمده؛ تنهایی تو نامش چیست؟
دلتنگی توست نام تنهایی من

پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی