در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، جمعی از اهالی شعر و فرهنگ و اساتید ادبیات فارسی میهمان رهبر انقلاب بودند. سرکار خانم ندا نوروزی از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه خواند که رسانه KHAMENEI.IR متن، فیلم و صوت آن را در ادامه منتشر میکند.
[دریافت فیلم]
با غمِ روزگار سَر میکرد
پدرم مثلِ کوه محکم بود
زندگی را برای ما میخواست
سهمش از روزگارِ خوش کم بود
میزد از خانه هر سحر بیرون
تا سلامی به آفتاب کند
ذکر میگفت تا دَمِ حجره
پیش از آنی که فتح باب کند
چرخها را به راه میانداخت
تا نماند زچرخهی تولید
وضع ما بد نبود شکر خدا
چرخ این خانه خوب میچرخید
وصلهها را که منتظر بودند
با کمی حوصله به هم میدوخت
تَه حجره بخاری فرتوت
با تَر و خشک هیزمش میسوخت
نمرهی عینکش که بالا رفت
تیره شد طاقههای رنگارنگ
ماند پیراهنی برشخورده
زیر آن چرخهای بیآهنگ
دل به دریا که زد پدر فهمید
دخل جزر است و خرجهایش مد
چه کند با هزار خواهش ما
چه کند با هزار پیشامد
هر چه میکاشت بار کم میداد
آخرش بار هم نشد بارش
دل به رونق سپرده بود اما
عاقبت شد کساد بازارش
پدرم ذره ذره گم میشد
در هیاهوی روزهای رکود
بعد یک عمر تازه فهمیدیم
قاتلش واردات چینی بود
[دریافت صوت]
رهبر انقلاب: خیلی خوب. شعر انتقادی، با مضمون خوب و مهم این است که در شعرهای خانمها که من گاهی نگاه میکنم، شعرهای خانوادگی زیاد است یعنی خانمهایی که برای همسرشان شعر گفتند، برای پدرشان شعر گفتند، برای فرزندشان شعر گفتند، برای برادر شهیدشان شعر گفتند؛ این خیلی رایج شده است [که] بسیار کار خوبی است. این کار این خانم هم که نسبت به پدرشان دلسوزی نشان میدهند و جوانب قضیه را نشان میدهند، کار بسیار خوبی است. شعر هم شعر بسیار روان و خوبی بود.
خانم نوروزی : ممنونم آقا التماس دعا از شما داریم.
رهبر انقلاب: خدا انشاءالله حفظتان کند. خدا پدرتان را رحمت کند. البته این داستان، داستان شخصی است اما قابل تعمیم است و میشود این را بعنوان یک حادثه کلی در نظر گرفت و مسئولین انشاءالله همت کنند، کاری کنند که اینگونه حوادث دیگر نباشد.