در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، جمعی از اهالی شعر و فرهنگ و اساتید ادبیات فارسی میهمان رهبر انقلاب بودند.آقای جواد محمدزمانیاز شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه خواند که رسانه KHAMENEI.IR متن، فیلم و صوت آن را در ادامه منتشر میکند.
[دریافت فیلم]
نداریم از سر خجلت زبان عذرخواهی را
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را
ندیدم غیر تلخی در زبان با شِکوه وا کردن
شکرها در دهان دیدم شُکوه شکرخواهی را
نمیخواهند خوبان جز فقیری نعمتی از او
گدایان خوب میدانند قدرِ پادشاهی را
به غیر از سادگی نقشی ندارد چهرهی زردم
قلم یار مرکب نیست کاغذهای کاهی را
بهار آمد جهان دست و ترنج از هم نمیداند
گواهی میدهد هر حُسن یوسف بیگناهی را
بهار آموزگار وعدهی یُدرِکُم المَوت است
دلا آماده شو آن لحظهی خواهی نخواهی را
چه فهمد تیره روز از یُخرج الحَی مِن المَیّت
چه داند شبزده آهنگِ باد صبحگاهی را
چه میشد شاعر چشمش همان اول جدا میکرد
مسیر آیههای وحی از اوهام واهی را
سخن این ماهیِ مشتاق اقیانوس میخواهد
تو در تنگ غزل محبوس کردی شوق ماهی را(۱)
شب قدر است برخیز و بدست آسمان بسپار
زمام کاروان تا طلوع صبح راهی را
[دریافت صوت] رهبر انقلاب:۱) همین را میگویند. نوسراها هم همین را میگویند؛ محبوس کردند ما را در این قافیه. آفرین! آن قافیه صبحگاهی را [مجدد] بخوانید.
آقای محمدزمانی: چه فهمد تیره روز از یُخرج الحَی مِن المَیّت/ چه داند شبزده آهنگِ باد صبحگاهی را
رهبر انقلاب: اگر میشد این «باد» صبحگاهی را به «نسیم» صبحگاهی تبدیل میکردید، یک مقداری قبلش جابهجایی هایی میخواهد یا [مثلاً] «بوی» صبحگاهی، بهتر میشد.
خیلی خوب. طیبالله انفاسکم، بسیار خوب.