خواص همه امامان که محبوب آنان بودند، از بصیرت برخوردار بودند. عبدالله بن اَبی یَعْفور که از خواص یاران امام صادق است، به حضرت عرض کرد: به خدا قسم اگر اناری را به دو نیم تقسیم کرده نصفش را حلال و نصف دیگر را حرام بنامی، بی چون و چرا تسلیم هستم...
چه بسا لغت بلا، غالباً در آزمایشهایی به کار میرود که حق از باطل به آسانی تمییز داده میشود. امّا فتنه غالباً در آزمایشهایی مصرف میشود که حق از باطل به سادگی تمییز داده نمیشود.
متاسفانه در اوایل انقلاب برخی نخبگان غرب را باور کرده بودند و مخالفتی را که با مارکسیستها داشتند را با لیبرالها نداشتند و این خطر را احساس نمیکردند.
بعد از فاجعهی اخیر در عاشورای امسال متأسفانه در بین برخی آگاهانه و یا ناآگاهانه تردیدهایی برای مقابله با این فتنه بهوجود آمد که با بازخوانی بخشی از کتاب گناهان کبیره، گوشزدهای قرآن و روایات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) را تکرار میکنیم.
همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنهگری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته میشود و مؤمن از منافق بازشناخته نمیشود.
دلیل عدم همراهی برخی خواص اهل حق با ولایت، دنیاگرایی، عقده و کینه و حب مقام نیست. یک اشتباه در فهم یا لحظهای تردید در پیوستن به جبههی حق، میتواند باعث غربت حق و حقیقت در جامعه شود. چه بسا هنگامی که خواص و نخبگان به خود میآیند و از کرده خود پیشمان میشوند، کار از کار گذشته باشد!
در جریان فتنهی نهروان نیز روشنگریهای امام موجب نجات بسیاری از فتنهزدگان شد. روشنگریهای امام علی(ع) و پارهای از یاران او مانند ابنعباس موجب شد حدود دو سوّم از جمعیت دوازدههزار نفری خوارج نهروان مجدداً به سپاه امام علی(ع) برگردند.
آیا چنین نقشهای بر سر راه پیغمبر بود که کسی بیاید قرآن بر نیزه کند، بگوید بین ما و شما قرآن؟ ببینید چقدر باید فکر، عالی و ایمان محکم باشد که وقتی علی به او میگوید بزن، این تظاهر به قرآن است علیه خود قرآن، این کاغذ است، او دروغ میگوید، فرد اطاعت کند و بزند.
در هر جامعهای یکی از بزرگترین خطرها این است که صفوف مشخص نباشد، افراد مؤمن و افراد منافق همه در یک صف باشند. تا وقتی که اوضاع آرام است، خطری ندارد. یک تکان که به اجتماع بخورد...
امیرمؤمنان مدارا و نرمش با مخالفان را تا وقتی جایز میداند که گروه مخالف برای جامعه اسلامی از جهات امنیتی، فرهنگی و غیر آن خطرساز نگردند؛ در غیر این صورت مدارا و نرمش مشروع نخواهد بود.
بسا کسان که نکوحالیشان دام بلاست. خطاپوشیشان موجب غرور است و حُسن شهرت و خوشنامیشان سبب غلتیدن به دام فتنه است. در میان آزمونهای الهی، هیچ آزمونی همانند مهلت دادن به چنین کسانی نیست.
سوگند به خدا! اسلام او از روی میل نبود؛ بلکه با کمال بیاعتنایی اسلام را پذیرفت و پس از رحلت رسول خدا(ص) سوگند به خدا ما او را به عنوان دشمن مسلمین و دوست مجرمین شناختیم!
"خدا را در مورد سپاه دشمن، تصدیق کنید. آنها از روی اجبار و بیمیلی در برابر شمشیرهای مسلمین (در فتح مکه و جنگ حُنین) وارد اسلام شدند و با کمال میل از اسلام بیرون رفتند، تا فرصتی را برای سرکوبی اسلام بهدست آورند."