مذاکره برای آمریکاییها ابزار ژست قدرتگرفتن است؛ در حالی که آمریکا در مذاکره اهل فریب و دروغ و نقض عهد است. دشمنی که با ما اختلاف ۱۸۰ درجهای در سیاستهای منطقهای دارد، می خواهد با مذاکره خیالش از مبارزات اسلامی راحت شود و هیچ امتیازی هم نخواهد داد.
آنهایی که امروز از مذاکره و توافق با آمریکا دم میزنند، دچار یکی از این دو خطای تحلیلی هستند: یا به ماهیت و ریشه این تقابل توجهنکرده و آن را به مسائلی مانند هستهای یا بُرد موشکها تقلیل میدهند. یا دشمن را بسیار قوی و ما را ضعیف میپندارند، پس چارهای جز کوتاهآمدن نمیماند.
نگاهی که مقامات دولت به نظام بینالملل داشتند، بر اساس یک تفسیر بهشدت سادهسازیشده و خوشبینانه از محیط جهانی شکل گرفته بود. تصور مقامات دولت این بود که میتوان در مذاکره با ابرقدرتها به یک بازی بُرد بُرد رسید و قدرتهای بزرگ هم حاضرند که به این بازی تن بدهند!
دفعهی اوّلمان نیست که از «اعتماد به غرب» و آمریکا ضربه میخوریم. در قضیهی ملیشدن صنعت نفت، خوشبینی به آمریکا فوقالعاده زیاد بود. دکتر مصدق واقعاً ملیگرا بود، امّا نقطهضعف اساسیاش خوشبینی زیاد به آمریکا بود و در نهایت فریب خورد.
|محمد جمشیدی
آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که باید فشار بر ایران را حفظ کنند. آخرین تئوریای که مطرح شد این بود که مشکلات ایجادشده برای برجام ناشی از شخص ترامپ است، امّا الآن که دولت جمهوریخواه رفته و دموکراتها آمدهاند، به همان برجام هم راضی نیستند و بهدنبال طراحی قرارداد تحمیلی جدیدی هستند.
اساس و ذات انقلاب اسلامی، یک انقلاب ضدغربی است. لذا، نشناختن چنین امر مهمی از سوی مدیران ارشد نظام این معنا را به ذهن متبادر میکند که برخی دولتمردان در سالیان اخیر در شناخت اصول اوّلیهی انقلاب اسلامی ضعیف بودهاند!