بند نهم اصل یکصدودهم قانون اساسی که مربوط به وظایف و اختیارات رهبری است، از امضای حکم ریاستجمهوری پس از انتخابات مردم توسط رهبری سخن میگوید که در واقع از مفهوم رسمیت بخشیدن و نافذ کردن "حکم ریاستجمهوری"به کلمهی "تنفیذ" یاد میشود. رسانه KHAMENEI.IR در آستانه برگزاری مراسم تنفیذ نهمین رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی ایران در یادداشتی به قلم دکتر جواد منصوری، مدرس دانشگاه و مشاور اسبق وزیر امور خارجه به جایگاه و مفهوم «تنفیذ» پرداخته است.
مسئله تنفیذ پس از انتخابات، نهتنها در ایران، بلکه در کشورهای دیگر نیز موردتوجه قرار میگیرد. پس از انجام انتخابات، مراحلی برای تنفیذ نتایج انتخابات و آغاز فعالیتهای رئیسجمهور به کار گرفته میشود. این مراحل شامل تأیید انتخابات، تأیید صلاحیت فرد برای پست ریاستجمهوری، و تعیین زمان آغاز فعالیتها میشود. گاهی اوقات، فاصله زمانی بین انتخابات و آغاز فعالیتهای رئیسجمهور حدود یک تا دو ماه است.
این تصور که فقط در این دوره یا فقط در ایران است که فاصله بین انتخابات و آغاز فعالیتهای رئیسجمهور وجود دارد بیاطلاعی از چیزی است که انجام میگیرد. این نیز دلیل دارد و به علت آن است که باید دورانی بهعنوان دوره انتقال دولت و مراحل اجرایی کار انجام گیرد.
تنفیذی که از سوی رهبری انجام میشود خود فینفسه و بهتنهایی واجد یک معنای مستقل است و این است که رهبری ضمن تأیید انتخابات و تأیید صلاحیت فرد برای پست ریاستجمهوری، اعلام میکند که از رئیسجمهور بهعنوان نماینده ملت پشتیبانی خواهد کرد و به طور غیرمستقیم رأی ملت را نیز تأیید میکند.
تنفیذ، بهعنوان یک مرحله مهم در انتقال دولت، نقشی اساسی در تأسیس حکومت دارد. اعلام تأیید رسمی از نتایج انتخابات و صلاحیت فرد برای پست ریاستجمهوری، نهتنها ابعاد قانونی دارد، بلکه نمایانگر تأیید مردمی نیز هست.
معنای تنفیذ در قانون اساسی ما این است که همه ارکان نظام به هم پیوستهاند و یک مجموعه را تشکیل میدهند و مجموعهای است که به رهبری ولیفقیه است و ولیفقیه ناظر بر مجموعه قوا و دستگاههاست که درمورد برخی مستقیم و درمورد برخی غیرمستقیم نظارت، هماهنگی و تأیید انجام میشود؛ مثلاً رهبری رئیس قوه قضاییه را تعیین میکند؛ اما درعینحال رئیس قوه قضاییه کار خود را با رهبر و رؤسای سایر قوا هماهنگ میکند و در اینجا تشکلی تحت عنوان جلسه رؤسای قوا با رهبری است که هدف اصلی این جلسه هماهنگکردن کل امور کشور در مقیاس کلان و از موضع قانونی است.
ممکن است تأثیر تنفیذ در انتخابات و کار کشور مستقیم و بهظاهر نباشد، ولی اولاً یک تأیید رسمی و قانونی از انتخابات و انتخاب مردم و صلاحیت شخص است و دوم اینکه رئیسجمهور باید بداند از لحاظ اعتبار شأن خود را از رهبری گرفته است.
رهبری در نظام جمهوری اسلامی علاوه بر ابعاد قانونی، یک اعتبار دینی و سیاسی از موضع مرجعیت دارد و این نکته مهمی است که شاید بهصراحت دربارهاش صحبت نشده باشد.
در نظام جمهوری اسلامی، تنفیذ از سوی رهبری انجام میشود. رهبری، بهعنوان مرجعیت دینی و سیاسی، ناظر بر کلیه ارکان نظام است. این تشکل نهتنها به نظارت مستقیم بر برخی از دستگاهها میپردازد، بلکه هماهنگی کلیه امور کشور را نیز تضمین میکند
. مسئله تنفیذ در نظام جمهوری اسلامی یک نوع یکپارچگی نظام را نشان میدهد؛ نظامی که حول محور ولایتفقیه اداره میشود.