رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی روز اول فروردینماه در حرم مطهر رضوی با اشاره به شکست سیاست دشمن برای منزوی کردن جمهوری اسلامی ایران بر گسترش ارتباطات سیاسی و اقتصادی و فنّی و علمی با کشورهای مختلف دنیا از جمله آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین تأکید کردند. این موضوع در دیدار رمضانی مسئولان نظام در پانزدهم فروردینماه نیز مجددا مورد اشاره قرار گرفت و حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر بهرهگیری از ارتباطات خارجی به عنوان یکی از اولویتهای لازم برای عملیاتی شدن شعار سال ۱۴۰۲ فرمودند: «ارتباط خارجی که فقط ارتباط با آمریکا و چهار کشور اروپایی که نیست؛ در دنیا دویست و خردهای کشور هستند، اینها هر کدام یک ظرفیّتیاند؛ از این ارتباطات خارجی میشود استفاده کرد برای این [منظور].» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR برهمین اساس در گفتوگو با دکتر ابراهیم متقی رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، نگاهی به فرصتهای گسترش ارتباطات خارجی با همسایگان و عضویت در پیمانهای مهم منطقهای داشته است. آقای متقی معتقد است که منطقهگرایی به کنش ارتباطی کشورها در همان حوزه جغرافیایی محدود نمیشود و منجر به رشد اقتصاد جهانی و رشد مبادلات با اقتصاد جهانی و نهادهای بینالمللی خواهد شد.
رهبر انقلاب در سخنرانی روز اول فروردین و دیدار مسئولان نظام، به استحکام و پیشرفت روابط خارجی با کشورهای آسیایی و عضویت در چند پیمان طی یکی دو سال گذشته اشاره کردند. روابط خارجی ما با کشورهای آسیایی و فراز و نشیب آنها به چه صورت بوده و چرا تابهحال به شکل کامل این روابط محقق نشده و استحکام روابط خارجی با کشورهای آسیایی دربردارنده چه نقاط قوت و ضعفهایی برای سیاست خارجی ماست؟
سیاست خارجی که جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند مبتنی بر منطقهگرایی است. مفهومی که در قالب سیاست همسایگی مطرحشده به این موضوع توجه و اشاره دارد که باید در مرحله اول سیاست خارجی و روابط خودمان را با بازیگرانی گسترش دهیم که دارای قالبهای ادراکی، فرهنگی و ساختاری نسبتاً مشترکی با ما هستند یا شکلبندی اقتصادی و سیاسی آنها میتواند با ما در وضعیت مکمل قرار بگیرد؛ بنابراین مسئله اصلی سیاست خارجی ایران در شرایط موجود بحث مربوط به همسایگی و منطقهگرایی است.
یکی از عرصههای سیاست همسایگی مربوط به پیمانهایی است که ایران در سالهای گذشته تلاش کرده در آنها عضویت داشته باشد و بتواند موقعیت خود را ارتقا دهد. ایران به عضویت پیمان شانگهای درآمده؛ البته هنوز از مزایای پیمان شانگهای بهره نگرفته است. اگر شکلبندی اقتصادی ما با سیاست جهانی و نهادهای اقتصاد جهانی در وضعیت تعادلی قرار بگیرد، طبیعی است که عضویت ایران در پیمان شانگهای صرفاً یک موضوع سیاسی یا تبلیغاتی تلقی نمیشود و میتواند زمینه ارتقای همکاریهای اقتصادی درونمنطقهای را به وجود بیاورد.
نکته دومی که رهبر انقلاب بر آن تأکید داشتند بحث مربوط به همسایگی در قالب اکو است که از سالهای قبل وجود داشته و مسئولان تلاش میکنند تا سطح روابط را ارتقا دهند و همکاریهای مؤثری را در فضای فعلی شکل دهند. این یک موضوع بسیار کلیدی در ارتباط با اقتصاد ایران است؛ یعنی موضوع اقتصادی با عرصه سیاست خارجی پیوند پیدا کرده و به هر میزان که همکاری ما در عرصه اقتصادی بیشتر و مؤثرتر باشد، طبعاً سیاست خارجی مؤثرتر، سازندهتر و همکاریجویانهتری با کشورهای منطقه خواهیم داشت.
بحث دیگری مربوط به روابط با اروپا و آمریکا است. این کشورها تلاش کردند سیاست خارجی ایران را منزوی کنند. اما بهموازات تضعیف روابط ما با غرب همانطور که رهبر انقلاب فرمودند ارتباط کشورمان با آسیا در این اواخر بهصورت صددرصد تقویت شد. ارتباط با کشورهای آسیایی چقدر میتواند نیاز به اروپا و آمریکا را در روابط خارجی کاهش دهد؟
جمهوری اسلامی آمادگی همکاریهای اقتصادی سازنده با تمامی کشورها را دارد و حتی اگر کشورهای اروپایی از سیاست تخریب اقتصادی و سیاسی ایران بهره نگیرند، ایران آمادگی دارد تا روابط اقتصادیاش را با این کشورها گسترش دهد؛ لذا بحث اصلی که وجود دارد این است که همکاریهای اقتصادی نیازمند زیربناها و پایههای سیاسی است.
اگر مجموعهای از کشورها درصدد این باشند که به اقتصاد ایران ضربه بزنند یا اینکه نظام سیاسی ایران را از حوزه اقتصادی در فضای محدودیت قرار دهند، طبیعی است که آنها تمایلی به مبادله نخواهند داشت و از روابط بهعنوان یک ابزار برای محدودسازی قدرت ایران استفاده میکنند؛ پس آنچه در کلام رهبر انقلاب وجود داشت مسئله مربوط به توسعه همکاری اقتصادی با تمامی کشورهایی است که تمایل به همکاریهای سازنده دارند؛ یعنی اینکه الگوی رفتار مبتنی بر مبادله باشد. هرگاه اقتصاد و سیاست خارجی کشوری مبتنی بر مبادله باشد زمینه برای بازی برد-برد و سود متقابل به وجود خواهد آمد.
آیا ارتباط با آسیا جایگزین رابطه با کشورهای غربی و اروپا است یا باید این ارتباط توأمان باشد؛ یعنی هم روابط با کشورهای آسیایی و هم کشورهای غربی تداوم یابد؟
اقتصاد در عصر موجود ماهیتی درهمتنیده دارد؛ یعنی اقتصاد اروپا از آمریکا و آسیا جداییناپذیر است؛ لذا مسئله اصلی که وجود دارد این است که بتوانیم سطح روابط را ارتقا دهیم و برای ارتقای سطح روابط گام اول حوزه همسایگی است و حوزه همسایگی با حوزه آسیایی ارتباط مستقیم دارد؛ یعنی ما یک کشور آسیایی هستیم و کشورهای آسیایی میتوانند نیازهای متقابل ما را تأمین کنند.
اروپاییها هم از قبل بازار مشترک داشتند اما بازار مشترک اروپا به این معنا نبود که نیازی به آسیا، آفریقا یا آمریکا نداشته باشند، بلکه بحث اصلیشان نوعی کارکردگرایی بود.
به نظر من رویکرد کنونی جمهوری اسلامی این است که حوزه مبادلات کشور را با واحدهای آسیایی که نگاهشان در رابطه با جمهوری اسلامی همکاریجویانه و مسئولانهتر است بهگونهای ارتقا پیدا کند که هرکدام از این کشورها بتوانند بخشی از نیاز متقابل دیگری را تأمین کنند؛ یک رویکرد منطقهگرایی جدید که میتواند سطح روابط را با اقتصاد جهانی نیز گسترش دهد. تجربه جهانی نشان داده که منطقهگرایی به کنش ارتباطی کشورها در همان حوزه جغرافیایی محدود نمیشود و منجر به رشد اقتصاد جهانی و رشد مبادلات با اقتصاد جهانی و نهادهای بینالمللی خواهد شد.
ارتباط قوی با کشورهای آمریکای لاتین در مناسبات ما چه جایگاهی دارد؟ الزامات این نوع ارتباط چیست و در صورت تقویت ارتباطات، این عرصه چه آوردههایی برای کشور میتواند داشته باشد؟
ما با کشورهای آمریکای لاتین روابط تاریخی و طولانیمدت داریم. تقویت روابط با کشورهای آمریکای لاتین میتواند باعث کاهش تأثیرات فشارهای غربیها بر اقتصاد شود.
کشورهای آمریکای لاتین عموماً دارای رویکرد انتقادی نسبت به سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا هستند. اقتصاد و سیاست و شکلبندی دفاعی و امنیتی این کشورها تحت تأثیر فضای آمریکاست و به همین دلیل جامعه و بسیاری از کارگزاران آنان تمایلی به توسعه روابط با آمریکا ندارند و آن را بهعنوان یک کشور مداخلهگر تلقی میکنند.
وقتی کشورهای آمریکای لاتین چنین رویکردی داشته باشند، طبعاً زمینه برای شکلگیری منافع مشترک و همکاریهای متقابل به وجود میآید؛ یعنی زمانی که کشورها دارای منافع مشترک یا دارای تهدیدات مشترک باشند تلاش میکنند تا موقعیت خود را از طریق همکاریهای متقابل با یکدیگر ارتقا دهند و این یک مسئله بسیار بنیادی در بیان رهبر انقلاب برای توسعه همکاریهای اقتصادی است.
یکی از مسائل مورد تأکید رهبر انقلاب این بود که ما با کشورهای اروپایی قهر نیستیم و با دولتهای اروپایی که تبعیت کورکورانه از سیاستهای آمریکایی نداشته باشند هم حاضر به همکاری هستیم. تبیین شما از این سخنان چیست؟
روابط ایران با کشورهای اروپایی ماهیت تاریخی و همکاریجویانه دارد؛ ولی اقتصاد، سیاست و حتی شکلبندی امنیتی بسیاری از کشورهای اروپایی تحت تأثیر آمریکا قرار دارد. کشورهای اروپایی عموماً تمایلی ندارند که سیاست و الگوی رفتاریشان مبتنی بر آن چیزی باشد که آمریکاییها دیکته میکنند؛ اما در برخی مواقع الگوی رفتاری و فشار سیاسی آمریکا بسیار بالاست.
اروپا میتواند یک مزیت بالقوه همکاری اقتصادی با ایران را شکل دهد و به همین علت رهبر انقلاب درصدد برآمدند تا یک نوع تفکیک الگوی رفتاری بین سیاست تهاجمی آمریکا با سیاست مبتنی بر موازنه اروپا را مطرح کنند و در این فضا امکان همکاریهای اقتصادی سازنده را تقویت کنند؛ چه در حوزه برجام و چه در سایر موضوعات و حوزههای رفتاری.