فرماندهی کل قوا، در سفری دو روزه به بندرعباس از یگانهای نیروی دریایی ارتش بازدید کردند. حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، با اشاره به تأثیرات جهانی و پیامهای عزتآفرین و اقتداربخش حضور نیروی دریایی در بابالمَندَب، خلیج عدن، دریای سرخ و کانال سوئز افزودند: این حضورها دشمن را به شدت دستپاچه و هراسناک کرد زیرا حضور مقتدرانه یگانهای دریایی جمهوری اسلامی ایران در آبهای آزاد برای ملتها الهامبخش و امیدآفرین است. دربارهی نحوهی حضور ایران در آبهای آزاد بینالمللی و نیز عبور ناوهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی از کانال سوئز پس از 33 سال با امیر دریادار حبیبالله سیاری، فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به گفتوگو نشستیم.
چگونه نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران بر آن شد تا دو ناوشکن خود را با عبور از کانال سوئز - که اهمیت نظامی و استراتژیک آن بر کسی پوشیده نیست- وارد دریای مدیترانه کند؟
با ابلاغ موافقت فرماندهی معظم کل قوا با یکی از پیشنهادات مبنی بر استفاده از مسیر دریای عمان، باب المندب، دریای سرخ برای ورود به مدیترانه و سواحل سوریه، یگانهای آموزشی نیرو عازم مأموریت شدند.
چه روندی را تا رسیدن به مقصد طی کردید؟
ما از بابالمندب عبور کردیم و به دریای سرخ وارد شدیم. قرار بود ابتدا به جده برویم و بعد به سمت کانال حرکت کنیم. وقتی به سمت جده حرکت کردیم، از طرف وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که به دلیل وقوع سیل در جده و نیز وضعیت نامساعد سیاسی در عربستان توقف ما در جده مورد موافقت قرار نگرفته است. بالاخره با تلاشهای وزارت خارجه با ورود ما موافقت شد. کاروان ما پنج، شش روز در جده توقف کرد و زیارت مکه و مدینه را هم به جا آورد. بعد از این توقف به سمت خلیج سوئز که قبل از کانال سوئز است، حرکت کردیم. تا اینجا هنوز کسی برای ما اجازه نگرفته بود که ما به خلیج سوئز برویم. هرچه وزارت امور خارجه مکاتبه هم میکرد، نتیجه نمیگرفت؛ چراکه مصر ـ به عنوان اختیاردار اصلی کانال سوئزـ دچار تغییر و تحول شده بود. دفتر حافظ منافع هم گفته بود که در این شلوغی به ما مجوز نمیدهند. ما دو، سه روز همانجا ماندیم وزارت خارجه تلاشها را ادامه داد. فردا صبح خبر رسید که مجوز دادند و این مسئله هم به دلیل سقوط حکومت مبارک بود. خیلیها هم آنجا از ما میپرسیدند که رابطه آمدن شما با سقوط مبارک چه بود؟ ما هم دائماً تأکید میکردیم که سقوط حکومت مصر ربطی به حضور ما ندارد.
اسرائیلیها خیلی بر مجلسشان فشار آوردند که باید به ما پول بدهید تا بتوانیم نیروی دریایی را فعال کنیم. به این دلیل که ایرانیها به اینجا آمدهاند. پانزده شبانهروز آماده باش کامل بودند و با هواپیماهای باسرنشین و بدون سرنشین، از دریا و زمین کنترل می کردند که ما برای چه رفتیم؟
همین مسئله باعث شد که حضور ناوهای ایرانی هیبت خاصی پیدا کند.
لطف خدا بود. ما رفتیم و از کنار مرزهای رژیم صهیونیستی هم با اقتدار عبور کردیم و با حضور در لازقیه تمام منطقه مدیترانه را تحت تأثیر قرار دادیم و اقتدار مملکت و نظام به بهترین نحو به نمایش گذاشته شد. سؤال آنها این بود که اصلاً ایرانیها چگونه آمدند؟ با چه توانمندی علمی و صنعتی در منطقه حاضر شدند؟ درواقع باور نمیکردند که ما بتوانیم ناو به دریا ببریم. لیبی هم ناوشکن داشت و هم زیردریایی اما از زمانی که تحریمش کردند، نمیتواند آنها را تکان بدهد. آنها انتظارشان این بود که ما هم مثل لیبی باشیم اما میبینند بعد از سی و دو سال تحریم روزبهروز توانمندیمان افزایش مییابد.
این همان نکتهای است که آقا در روز افتتاح ناوشکن جماران هم به آن اشاره کردند. ایشان فرمودند: «امروز برای من روز شیرین و دلپسندی بود؛ نه فقط به خاطر اینکه یک فروند رزمناو به ناوگان دریائی ارتش جمهوری اسلامی ایران افزوده شد - که این البته دستاورد باارزش و مهمی است - بلکه بیشتر از این جهت که جوانان ما، کارکنان هوشمند و دانشمند ما در این بخش از نیروهای مسلح، نتیجهی امید و اعتماد و توکل خودشان را به چشم دیدند و این آنها را بر برداشتن گامهای بلند دیگر مصمم خواهد کرد؛ اساس کار این است. اساس کار این است که نیروی انسانی ما خود را و توانائیهای خود را قدر بداند و آنها را بشناسد...»
عبور ناوشکنها از کانال سوئز چه بازتابی در رسانهها داشت؟
متأسفانه رسانههای داخلی در این زمینه عملکرد ضعیفی داشتند؛ جالب است بدانید که بهترین تبلیغ را برای ما رژیم صهیونیستی کرد! گفته بودند که جمهوری اسلامی ایران اعتماد به نفس خودش را نشان داد.
من در لاذقیه (بندر اصلی کشور سوریه) تمام تلاشم را انجام دادم که با انجام گفتوگو با رسانههای مختلف، ابعاد قضیه را هرچه بیشتر تبلیغ کنم. خبرگزاریهای مختلف دنیا که همخط من و شما نیستند تا حرفهایی بزنند که مورد پسند ما باشد. فکر میکنم خبرگزاری الجزیره از من پرسید که شما برای چه به اینجا آمدهاید؟ گفتم که برای انتقال پیام صلح و دوستی. گفت: آیا پیام صلح و دوستی را با ناو جنگی میآورند؟ ببینید روی چه فکر کرده بود؟! خدا کمک کرد و جواب دادم پس بفرمایید نیروی دریایی باید با لنج ماهیگیری بیاید؟! آن را که میگویند ناوگان صیادی! وقتی میگویند نیروی دریایی اسمش رویش است؛ یعنی ناو جنگی. وقتی ناو جنگی با پیام صلح و دوستی میآید معنا و مفهوم پیدا میکند. ما حتی در کانال سوئز به شهدای انقلاب مصر ادای احترام کردیم؛ چون انقلابش پیروز شده بود و خیلی هم بازتاب خوبی داشت.
اسرائیلیها خیلی بر مجلسشان فشار آوردند که باید به ما پول بدهید تا بتوانیم نیروی دریایی را فعال کنیم. به این دلیل که ایرانیها به اینجا آمدهاند. پانزده شبانهروز آماده باش کامل بودند و با هواپیماهای باسرنشین و بدون سرنشین، از دریا و زمین کنترل میکردند که ما برای چه رفتیم؟ همه به دنبال این بودند که ما چه زمانی از آنجا بیرون میآییم که ما تا روز آخر هم نگفتیم که چه زمانی بیرون میآییم. هر روز خبرنگاران خارجی میآمدند و زمان خروج ما را سوال میکردند؟ میگفتیم این را بعداً به شما میگوییم.
بعد از این موفقیت وضعیت استراتژیک ایران چه تغییر و تحولی پیدا کرد؟
من یک روز خدمت آقا عرض کردم که یک بچهای که مدرسه نمیرود چه اتفاقی میافتد؟ برایش غیبت میزنند. اگر حالا هفته بعد نرفت چه؟ اگر هفته سوم و چهارم نرفت چه؟ اگر غیبت ادامه پیدا کند، خط قرمزی روی اسمش میکشند و میگویند این دیگر جزو مدرسه ما نیست. عرض کردم که حضور در دریا هم همین است. ما در شمال اقیانوس هند اگر حضور نداشته باشیم - که همه دنیا حضور دارند- میگویند جمهوری اسلامی ایران حضور ندارد و خط قرمز روی ما میکشند. یعنی ما بازیگر اثرگذار در شمال اقیانوس هند نیستیم. فرمودند نگذارید این اتفاق بیفتد. ما از همان موقع آمدیم و در دریا حضور پیدا کردیم؛ یعنی به جای اینکه یک روز برویم دریا و فردا برگردیم، میبینید که شصت روز در دریا ماندیم و این علتی شد که دیگر روی حضور ما در منطقه حساب میکنند. اگر حضور در آبهای آزاد مطابق قوانین بینالمللی برای همه دنیا خوب است برای ما هم همین قاعده است.
ما هم میخواهیم آرامآرام در این آبها حضورمان را تثبیت کنیم. فرماندهی کل قوا تدبیر کردند که در آبهای آزاد حضور داشته باشید و ما هم به دستور فرماندهمان عمل میکنیم. ذکر این نکته هم حائز اهمیت است که در تمام مسیری که ناوهایمان در این سفر طی کردند، تصریح میکردیم که هدفمان ارسال پیام صلح و دوستی و تحکیم روابط با همهی کشورهای منطقه بویژه کشورهای اسلامی است؛ خصوصاً کشورهایی که به اتفاق آنها میتوانیم امنیت منطقه را بیش از پیش فراهم کنیم.
تبعات این حرکت برای اسرائیل چه بود؟
موضع دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی و موضع آنها هم نسبت به ما کاملاً معلوم است. رژیم صهیونیستی به هیچ عنوان دوست ندارد که ما توانمند باشیم و به همین دلیل ما را به خوبی رصد میکنند. تا ما میگوییم توان موشکیمان را بالا بردیم، تبلیغات وسیعی میکنند که دشمن ما اینطور است و امنیت دنیا را برهم میزند. آقا هم فرمودند که ما در همه کارها رشد میکنیم و ارتقای توان بازدارندگی هم داریم اما این دلیل نمیشود که بخواهیم با کشوری از کشورهای منطقه درگیر بشویم. ما برای دفاع از خودمان قوی میشویم و این حق ما است. اما تنها رژیمی که ناراحت است رژیم صهیونیستی است. ما هر توانمندی که داشته باشیم او ناراحت است. معلوم است که او نمیتواند بپذیرد که ما برویم در دریای مدیترانه کما اینکه تا زمانی که رژیم مبارک وجود داشت، با فشار رژیم صهیونیستی تحت تأثیر آنها بود. دیگر حرکت ما در این مسیر برای آنها نگرانکننده است. رفتوآمد ما نشاندهنده توانمندیمان است. او دشمن سرسخت ما محسوب میشود. با هر توانمندی ما او ناراحت میشود و ما هم از ناراحتی او خوشحال میشویم. هرچه او بیشتر ناراحت شود، ما بیشتر خوشحال میشویم.
به عنوان سؤال آخر، دیدگاه رهبر انقلاب را درباره اهمیت دریا و نیروی دریایی توضیح دهید.
ایشان صحبتی در سال 76 دارند مبنی بر اینکه کشور شوروی سابق یک کشور عقبماندهای بود و به دنبال این بود که چگونه رشد کند. در زمان پطر کبیر او به این فکر میافتد که چگونه میتواند مثل کشورهای اروپای غربی رشد کند. بلند میشود و به صورت ناشناس به اروپا میرود. در آنجا به این نتیجه میرسد که اینها هرچه تمدن و پیشرفت و توسعه دارند، از راه دریا به دست آوردند. بعد به شوروی برمیگردد و شروع به ساختن بندر میکند. چون بندر مهمی هم نداشتند، میآید بندر سنپطرزبورگ را در کنار رودخانه نووا میسازد و کار دریانوردی را از اینجا شروع میکنند که موجب توسعه کشور شوروی سابق میشود.
در قضیه الحاق ناوشکن جماران فرمودند که ما هفتصد، هشتصد سال حاکم دریاها بودیم و علم دریانوردی داشتیم. با کشتیهایمان به اقصینقاط دنیا سفر میکردیم. حال چه شده است که آنهایی که زمان حاکمیت ما بر دریاها چیزی نبودند، الان آنها آمدند و ما نیستیم؟ چه اتفاقی افتاده که ما اینقدر عقب افتادیم. بعد ایشان نتیجه میگیرند که دلیلش این است که حاکمان بیلیاقتی که در این مملکت حکم کردند، اصلاً توجهی به دریا نداشتند و کار را به جایی رساندند که آنها بندرعباس، قشم، هرمز و بوشهر را در مقطعی حتّی گرفتند. بعد نتیجه میگیرند که پس باید بروید و رشد کنید. وقتی میگویند سواحل دریایی عمان برای ما یک گنج و ذخیره است و تا حالا ما به آن توجه نکردیم منظور چیست؟ منظور این است که این سواحل محروم مثل جاسک، چابهار و کنارک مهم است؟ مهم است که ما برویم آنجا بندر بسازیم، توسعه بدهیم، کار ایجاد کنیم و توسعه پایدار در دریا داشته باشیم. و ما بتوانیم از منابع خدادادی دریا استفاده کنیم.