رهبر انقلاب اسلامی در ادامه، توصیههایی خطاب به رئیسجمهور و اعضای دولت دوازدهم بیان کردند که «داشتن نیت الهی برای خدمت به مردم بهعنوان بندگان خدا و حل مشکلات آنها»، و «انس با قرآن و دعا» اولین توصیهی ایشان بود.
...
در بیان توصیهی یازدهم گفتند: در تصمیمگیریها و اقدام، با درنظرگرفتن اسناد بالادستی و سند چشمانداز و قوانین مصوب مجلس، شجاعت به خرج دهید و روحیهی خطرپذیری داشته باشید.
یکی از وظایف دانایان و خردمندان و نخبگان یک کشور، نگاه به آینده است. ما میخواهیم بیست سال بعد چهجور ایرانی داشته باشیم، این مهم است. اگر دربارهی اقتصاد بحث میکنیم، دربارهی علم بحث میکنیم، دربارهی فنّاوری بحث میکنیم، دربارهی اخلاق و معرفت بحث میکنیم، هدف این است که معلوم باشد ما برای مقطع بیست سال بعد چهجور ایرانی را میخواهیم. خب حالا ما چشمانداز بیستساله را ده یازده سال قبل از این مطرح کردیم که تا ۱۴۰۴ [است]؛ خیلی خب، حالا البتّه ارزیابیها مختلف است که در این ده سالی که گذشته، آیا به قدر ده سال پیش رفتیم یا به قدر پنج سال پیش رفتیم یا به قدر دوازده سال و پانزده سال پیش رفتیم؛ نظرات مختلف است. ما چهجور ایرانی را میخواهیم بیست سال بعد داشته باشیم. بیست سال بعد دانشجویان امروز در مسندهای مدیریّتی قرار دارند، کشور را اداره میکنند؛ اهمّیّت کار شما استادان و مسئولان دانشگاهها اینجا است؛ یعنی این کسانی که امروز دانشجوی شما هستند، بیست سال بعد اینها رئیسجمهورند، وزیرند، نمایندهی مجلسند، مدیر فلان دستگاهند، یعنی کشور دست اینها است؛ شما میخواهید بیست سال بعد چه داشته باشید؟ این نقطهی بسیار مهمّی است، سؤال مهمّی است، دغدغه و اشتغال ذهنی مهمّی است که دانایان کشور و خردمندان کشور که شماها از آن جمله هستید، نمیتوانند نسبت به آن چشمپوشی کنند.
یکی مسئلهی حفظ شتاب علمی است. خب، رتبهی علمی محفوظ مانده؛ یعنی تنزّل نکرده. ما همان رتبهی پانزدهم و شانزدهمی که بودیم -که رتبهی خیلی بالا و خوبی است- [هستیم]؛ لکن شتاب تنزّل کرده. این را من به دوستان دانشگاهی هم گفتم و عرض میکنم که نگذارید شتاب علمی در دههی دوّم چشمانداز -الان وارد دههی دوّم چشمانداز شدهایم- کم بشود. ما اگرچنانچه با همین شتاب پیش برویم، حتماً رتبهی علمی ما باز هم ارزش و اهمّیّت بیشتری پیدا خواهد کرد؛ یعنی شاید در رتبههای زیر دهم قرار بگیریم؛ این به نظر من خیلی مسئلهی مهمّی است. خب، علم زیرساخت اصلی کشور است. در همهی این مطالبی که آقایان بیان کردید، اگر ما در صنعت، در کشاورزی، در نفت، در نیرو، در بهداشت و درمان و در بخشهای دیگر، عنصر علم را داخل کنیم و عنصر علم و ابتکار علمی و پیشرفت علمی و حضور دانشمند، وارد معادلات شد، بکلّی اوضاع فرق میکند؛ جهش بهوجود میآید؛ ما نباید این را دستکم بگیریم؛ من اعتقادم این است. من معتقدم در زمینهی علم و کار تحقیقی، هرچه هزینه کنیم، سرمایهگذاری است؛ یعنی اصلاً نترسیم از هزینه کردن. یک جاهایی هست که هزینهها واقعاً هدر نمیرود؛ یکیاش همینجا است. هرچه هزینه کنیم، سرمایهگذاری کردهایم برای آینده و این بهترین کاری است که با موجودیمان، با پولمان، با منابعمان میتوانیم انجام بدهیم.
در چشمانداز، ۴ درصد از بودجهی عمومی را برای پژوهش در نظر گرفتند؛ ما حالا آنقدر همّتمان برای این در کوتاهمدّت، بلند نیست؛ امّا همان ۱/۵ درصد یا ۲ درصدی که ممکن است و صحبت است، باید انجام بگیرد؛ هنوز بودجههایی که وجود دارد برای پژوهش، بحث چند صدم درصد است؛ یکی این مسئله است؛ یکی هم صَرف درست و برنامهریزیشدهی منابع مالی پژوهش؛ باید درست صرف بشود و درست در جای خود قرار بگیرد.
امروز دههی عدالت و پیشرفت از نیمه گذشته است. یک دهه را ما بهعنوان دههی عدالت و پیشرفت معیّن کردیم و معرّفی کردیم که از نیمه گذشته؛ بیستسالِ چشمانداز به نیمه رسید، بیست سالی که برای چشمانداز معیّن کردیم و سیاستگذاری کردیم، ده سال آن گذشته است؛ ده سال [دیگر] در مقابل روی ما است، اینها مسائل مهمّی است؛ حسّاسیّت مسائل اقتصادی با توجّه به این واقعیّتها بیشتر میشود.
سازمان صدا و سیما همچنین به عنوان موتور محرک و مشوق پیشرفت کشور، وظیفه پشتیبانی رسانهای همهجانبه و مبتکرانه در امر بسیج عمومی ملّت و نیز کمک به مدیریتهای اجرایی در جهت تأمین اهداف و اجرای سیاستهای کلان نظام و تحقق سند چشمانداز کشور را بر دوش دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)
...
۲- بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر:
...
۸-۲- افزایش بودجه تحقیق و پژوهش به حداقل ۴% تولید ناخالص داخلی تا پایان سال ۱۴۰۴ با تأکید بر مصرف بهینه منابع و ارتقاء بهرهوری.
یک ظرفیّت دیگری که در کشور وجود دارد، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است؛ نرمافزاری مثل این سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز و این کارهایی که در این چند سال انجام گرفته و همچنین زیرساختهای گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه و امثال اینها؛ اینها زمینههای بسیار خوبی برای پیشرفت اقتصاد کشور است، اینها ظرفیّتهای یک کشور است.
ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساختهای گسترده و مهمتر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و كارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی كه همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی كند نه تنها بر همه مشكلات اقتصادی فائق میآید و دشمن را كه با تحمیل یك جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی كرده، به شكست و عقبنشینی وا میدارد، بلكه خواهد توانست در جهانی كه مخاطرات و بیاطمینانیهای ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحرانهای مالی، اقتصادی، سیاسی و ... در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای كشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی و سند چشمانداز بیست ساله، اقتصاد متكی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد.
اكنون با مداقه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاستهای كلی اقتصاد مقاومتی كه در ادامه و تكمیل سیاستهای گذشته، خصوصاً سیاستهای كلی اصل ۴۴ قانون اساسی و با چنین نگاهی تدوین شده و راهبرد حركت صحیح اقتصاد كشور به سوی این اهداف عالی است، ابلاغ میگردد.
لازم است قوای كشور بیدرنگ و با زمانبندی مشخص، اقدام به اجرای آن كنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصههای مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید. از خداوند متعال توفیق همگان را در این امر مهم خواستارم.
شاخص بعدی [دولت اسلامی]، مسئلهی قانونگرایی است. خب قانونگرایی خیلی مهم است. قانون ریل است؛ از این ریل اگر چنانچه خارج شدیم، حتماً آسیب و صدمه است. گاهی قانون ناقص است، گاهی قانون معیوب است؛ امّا همان قانون معیوب هم اگر چنانچه عمل نشود - [ قانونی] كه منتهی به بلبشو و هر كه هر كه خواهد شد - ضرر آن عمل نشدن، بیشتر از ضرر عمل كردن به قانون [ است]. این را باید نهادینه كرد؛ در مجموعهی دستگاهها این باید نهادینه بشود. و جزو رعایت قانون، رعایت اسناد بالادستی است كه امروز خوشبختانه در كشور وجود دارد؛ مثل سیاستهای كلّی، سند چشمانداز، مصوّبات شوراهای عالی از قبیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، از قبیل شورای عالی مجازی؛ كه من دیروز پریروز بود با آقای دكتر روحانی راجع به آن مختصراً صحبت كردم، بیشتر از این هم صحبت خواهیم كرد، شورای عالی مجازی - كه ما در همین اتاق شاید چهار جلسهی سه چهار ساعته با حضور رؤسای سه قوّه، و مجموعهای از قوا نشستیم و این شورا تشكیل شده و بسیار مسئلهی مهمّی است - مصوّباتی دارد، این مصوّبات را بایستی معتبر بدانند و بر طبق این مصوّبات باید عمل بشود. این قانونگرایی و قانونمداری اگر چنانچه جا افتاد، مسلّماً خیلی از آسیبها از بین خواهد رفت.
سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور ...
ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش از نظر شاخصهای کمّی و کیفی در سطح منطقه و جهان به منظور تحقق اهداف سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران.
ملت ایران یک عرصهی رویاروئی با یک مجموعهی دشمن دارد، دشمنی را هم آنها شروع کردند، در رأس دشمنها هم شبکهی خطرناک خبیث صهیونیستی است، که متأسفانه بعضاً دولتهای غربی و بخصوص دولت آمریکا تحت تأثیر این شبکهاند. اینها از اول انقلاب با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی مخالفت کردند؛ کینهی این مردمی را که انقلاب کردهاند، به دل گرفتهاند؛ الان هم همین جور است. حالا در این صحنهی رویاروئی، یک طرف ملت ایران است، یک طرف هم برخی از قدرتهائی که کینهورزانه با ملت ایران دشمنی میکنند. وقتی عرصه را نگاه میکنیم، اگر یک نگاه به ملت عزیزمان بکنیم، میبینیم ملت ما دارای عزم است، دارای امید است، دارای استعداد برتر است، دارای نسل جوانِ پرانگیزه و پرتلاش است. این حضور نسل جوان، در همهی میدانها خودش را دارد نشان میدهد: در میدان علم، که امروز در دنیا به آن اعتراف میکنند؛ در میدان فناوری، در میدانهای گوناگون اجتماعی؛ آن وقتی که پیش آمد، در دفاع مقدس؛ امروز هم در آمادگیهای گوناگون. اینها را امروز ملت ایران دارد؛ چشمانداز بیست ساله را هم دارد، ابزارهای لازم برای حرکت به سمت جلو را هم دارد، منابع طبیعی هم دارد، معادن ارزشمند هم دارد.
آنچه را که در کشورمان از منابع اساسی در اختیار داریم، از متوسط جهان بیشتر است. من بارها گفتهام: ما تقریباً یکصدم جمعیت دنیائیم، کشور ما هم تقریباً یکصدم وسعت دنیاست؛ اما منابع اصلیای که ما داریم، از یکصدم بسیار بیشتر است. در بعضی از منابع، در میان همهی کشورهای دنیا درجهی اوّلیم؛ مثل منابع انرژی - نفت و گاز - که امروز در میان همهی کشورهای دنیا، در رأس فهرست، ما هستیم. این خصوصیات ماست.
اما در مورد مسئولیت شما نخبگان عزیز. عرض کردیم خود را در آغاز راه بدانید. سعی کنید در طراز نخبگی باقی بمانید. امروز شما نخبهاید، اما مسابقه است؛ ممکن است سطح علمی کشور به حدی برسد که این مقدار، نصاب نخبگی نباشد؛ لازم باشد انسان به نصاب بالاتری دست پیدا کند. ما در سند چشمانداز بیست ساله آوردیم که در سال 1404 از لحاظ علمی، در رتبهی اول منطقه باشیم. بعضی از مسئولین میگویند آقا شما گفتید سال 1404، اما حالا که 1391 است، از لحاظ علمی در رتبهی اول منطقه هستیم. خب، این حرف درست است؛ اما این، آن حرف نیست. حالا آخر راه نیست، وسط راهیم، اول کاریم. باید بتوانید این رتبهی اوّلی را از 1391 - که امسال است - تا 1404 نگه دارید؛ ببینید اقتضای این نگهداری چیست؟ خیلی کار لازم دارد. یک یاعلی گفتید و یک جهشی کردید؛ خیلی خوب، رسیدید به رتبهی اول؛ اما دیگران که بیکار ننشستهاند. در منطقه، دیگران هم میخواهند رتبهی اول باشند، رتبهی بالاتر باشند؛ آنها هم دارند تلاش میکنند. بنابراین باید بتوانید این نخبگی را حفظ کنید. در مورد اشخاصِ شما هم عیناً این صدق میکند؛ باید اثرگذاری داشته باشید. همان طور که عرض کردیم، در این شبکهی نخبگانی، باید بتوانید فضای پیرامون خودتان را به سمت نخبه شدن سوق دهید؛ این یک کار مهمی است، جزو وظائف مهم نخبگان است.
هر جائی که مسئولین کشور توانائیهای مردم را شناختند و به کار گرفتند، ما موفق شدیم. هر جائی که ناکامی هست، به خاطر این است که ما نتوانستیم حضور مردم را در آن عرصه تأمین کنیم. ما مسائل حل نشده کم نداریم. در همهی مسائل گوناگون کشور، مسئولین باید بتوانند با مهارت، با دقت، با ابتکار، راههائی را برای حضور مردم پیدا کنند - همچنان که در عرصهی بسیار دشوارِ جنگ این اتفاق افتاد، راه باز شد؛ کسانی توانستند راه را باز کنند - تا هر جوانی، هر پیری، هر مردی، هر زنی که بخواهد در این کار بزرگ شرکت کند، راه برایش باز باشد. در زمینههای گوناگون هم میشود، در اقتصاد هم میشود. اقتصاد کشور، تولید کشور میتواند به وسیلهی همت مردم، با پول مردم، با ابتکارهای مردم، با انگیزههای مردم، چندین برابر شکوفائی پیدا کند. سیاستهای اصل 44 را که ما تدوین کردیم، بر اساس همین نکته بود. برای آیندهی کشور، هدفهائی مشخص شده است. ما این دهه را «دههی پیشرفت و عدالت» نامیدیم؛ ما سیاستهای اصل 44 را تدوین کردیم؛ ما چشمانداز بیستساله را تدوین کردیم؛ سیاستهای برنامههای پنجساله را تدوین کردیم و میکنیم. همهی این سیاستگذاریها بر اساس واقعبینی است. اینجور نیست که یک عدهای نشسته باشند و با توهمات خودشان سیاست پنجساله یا چشمانداز بیستساله بنویسند؛ نه، این با واقعیتها تطبیق میکند؛ متکی به واقعیتهای کشور است.
خب، اینها هدفهای تعیین شده است. اگر حضور مردم در این راهها و برای این هدفها تأمین شود، این هدفها حتّی زودتر از دورانی که در نظر گرفته شده است، حاصل خواهد شد. حضور مردم چه جوری است؟ این، همان نکتهی اصلی است. اینجاست که مسئولین باید زمینهها را، مدلها را، فرمولهای عملی و قابل فهم عموم را، فرمولهای اعتمادبخش را برای مشارکت مردم فراهم کنند. در هر بخشی میشود این کارها را کرد. هم قوهی مجریه، هم قوهی قضائیه، هم قوهی مقننه به شیوهی خاص خود میتوانند این را تأمین کنند؛ از ابتکار مردم، از فکر مردم، از نیرو و انگیزهی مردم، از نشاط جوانیِ جوانان ما - که قشر عظیم و وسیعی هستند - میتوانند استفاده کنند؛ این جزو کارهائی است که باید انشاءاللَّه با سازوکار شفاف از سوی مسئولین انجام بگیرد. البته کارهائی در زمینههای مختلف شده است، راههائی باز شده است؛ اما بیش از این میشود کار کرد و حضور همهی مردم را تأمین کرد، تا یک جوان، یک پیر، یک صنعتگر، یک مبتکر بداند که در این حرکت عمومی در کجا قرار میگیرد. همه چیز با یک چنین سازوکاری به سامان میرسد؛ مثل گذشته.
یک مسئلهی دیگر، مسئلهی رسیدن به چشمانداز است. این چشمانداز هدفگذاری شده است، یک سند بالادستی است؛ باید ما این را حتماً رعایت کنیم. بدون جهاد اقتصادی، به چشمانداز نخواهیم رسید. در چشمانداز، قدرت اول اقتصادی منطقه هم مطرح شده. در این میدان - که میدان مسابقه است - اگر چنانچه عقب ماندیم، ضربه خواهیم خورد. آن روز در آن جلسه هم مطرح شد که مسئلهی چشم و همچشمی مطرح نیست؛ مسئله این است که در این چالش عمومی و میدان تحرکات عمومیِ دولتها در این برههی از زمان، اگر کسی عقب ماند، پامال خواهد شد. پیشرفت اقتصادی ما و رسیدن به اهداف چشمانداز، به خاطر این است که اگر چنانچه به آنجا نرسیدیم، ملت ما و کشور ما دچار ضربات سختی خواهد شد؛ احیاناً ضربات مهلکی به ما وارد خواهد آمد. باید به آنجا برسیم؛ این نیاز ماست. با شعاری که ما داریم میدهیم، با اهداف انقلاب اسلامی، جز این چارهای وجود ندارد. حقیقت این است که نظام اسلامی، امروز نظام استکبار و سلطه و الحاد را به چالش گرفته؛ این یک حرکتی است که آغاز شده. شکست خوردن در این میدان، خسارتهایش غیر قابل توصیف است و مخصوص به ملت ما هم نخواهد شد؛ لذا باید در این میدان قطعاً پیروز شد. این پیروزی با این ابزار ممکن نیست؛ ابزارهای گوناگون دیگری هم لازم است؛ از جملهی اینها، پیشرفت اقتصادی است.
از دوران بیست سالهی چشمانداز - همین طور که اشاره شده - حدود یک چهارمش گذشته. یک برنامه، که برنامهی چهارم توسعه باشد، تمام شده؛ امسال سال اول برنامهی پنجمیم. البته در برنامهی چهارم خیلی کارها انجام گرفته. طبق گزارشهائی که دادند و شنیدید و این گزارشها درست هم هست، کارهای بسیار مهمی انجام گرفته؛ لیکن در عین حال برخی از کارها هم هست که انجام نگرفته و باید انجام بگیرد. سیاستگذاریها درست است. سیاستهای اعلام شده در حوزهی اصلاح الگوی مصرف، سیاستهای کلی نظام اداری، سیاستهای کلی اشتغال و سیاستهای اصل 44 - اینهائی که ابلاغ شده - همهاش با هم هماهنگ است. اگر بتوانیم برنامه را بر طبق این سیاستها تنظیم کنیم و پیش ببریم و در عالم واقعیت تحقق پیدا کند، ما خیلی خواهیم توانست از این ظرفیتی که اشاره کردم، استفاده کنیم. این سیاستها یک انسجامی را به وجود میآورد و انسجام لایههای مختلف تحرک اقتصادی را تأمین میکند.
در این مسیر، شتاب و موفقیت، در طول چندین سال گذشته محسوس است. شما این را بدانید - شاید هم میدانید؛ البته من آمارهای بیشتری دارم، اطلاعات وسیعتر و جزئیتری دارم - كه در هفت هشت ده سال اخیر، كشور یك حركت عظیمی در این زمینه انجام داده و كارهای بزرگی انجام گرفته. البته بعضی گوشه كنار، توی دانشگاه و بیرون دانشگاه، یأسآفرینی و منفیبافی میكنند؛ اما بیخود میگویند، دروغ میگویند. بعضی از اینها غافلند، بعضی هم بدتر از غافل. حركت، انصافاً حركت موفقی بوده است. در این سالها كارهای بزرگی انجام گرفته. ملت، جوانان، مجموعهی علمی، دانشگاهها، مدیران علمی نشان دادند كه استعداد خوبی وجود دارد برای این حركتی كه مورد نظر ماست. بنابراین ما پیشرفت كردهایم.
این پیشرفت اقتضاء میكند كه ما امیدوارانهتر پیش برویم. نظر تعداد قابل توجهی از كارشناسان ایرانی و غیر ایرانی این است كه كشور ما قبل از موعد معین، یعنی 1404 - كه پایان دورهی برنامهی چشمانداز بیست ساله است - به آن چیزی كه در چشمانداز وعده داده شده، خواهد رسید؛ یعنی رتبهی اول علمی در میان كشورهای اسلامی. برآوردها این است؛ این به خاطر شتابی است كه وجود دارد. پس امیدوار باشیم، لحظهها را از دست ندهیم، به نیروی خودمان اتكاء كنیم و حركت را با جدیت، با صمیمیت و با شرائط لازم ادامه دهیم.
مسئلهی تجاریسازی خیلی مهم است. یافتههای علمی و صنعتی بایستی بتوانند در كشور تولید ثروت كنند. برادران مسئول در دفتر ما یك محاسبهای كردند؛ نظر آنها این است كه تا سال 1404 ما باید بتوانیم حداقل بیست درصد از درآمد كشور را از راه صنایع دانشبنیان و فعالیتهای تجاری دانشبنیان تأمین كنیم؛ یعنی از محل فروش محصولات علمی. این چیزی است كه باید خیلی از دسترس دور نباشد.
من توصیهی مؤکد دارم به همکاری دستگاههای سهگانه و قوای سهگانه، تا بتوانیم انشاءاللَّه چشمانداز را تأمین کنیم. اهداف چشمانداز، اهداف خیلی مهمی است. البته اگر همت مضاعف کنید، از آن اهداف، جلوتر هم میروید؛ این ممکن است و هیچ استبعادی هم ندارد. الان مشاهده میکنیم که ما از زمانبندی فرضی در مورد اهداف چشمانداز، در بعضی از بخشها جلو هم هستیم. ممکن است در بعضی از بخشها هم یک خرده عقب باشیم، اما در بعضی از بخشها حتماً طبق آن زمانبندی فرضی که انسان در ذهن دارد، جلو هم هستیم و مشکلی نداریم. میتوان از آن اهداف جلوتر هم برویم. احتیاج به این معنا هست که ما بتوانیم جلوتر برویم، بتوانیم حرکت کنیم، تلاش کنیم. پس همت مضاعف لازم است.
چشمانداز روشنی تعیین شده است - یعنی سند چشمانداز بیست سالهی جمهوری اسلامی - این سند باارزشی است. دولتهائی که پشت سر یکدیگر با انتخاب مردم بر سر کار میآیند، میتوانند بر اساس این سند چشمانداز، اهداف را مشخص کنند؛ هر کدام بخشی از راه را بروند و دنبالهی کار را به دولت بعدی بسپارند. وجود سند چشمانداز، یکی از امکانات باارزش نظام جمهوری اسلامی است.
ما یک سند چشمانداز داریم که تا سال 1404، مشخص کرده که خط ما از لحاظ پیشرفتهای کشوری و مادی کجاست؛ خیلی چیز مهمی است. معلوم کردیم که به کجا باید برسیم و از چه طریقی باید حرکت بکنیم. اینها عوامل امید است، اینها نقطههای قوت است. میخواهند اینها را به موجبات یأس تبدیل کنند؛ راجع به سندچشمانداز صحبت بشود، میگویند آقا به این سند توجهی نشده؛ راجع به پیشرفتهای علمی بحث بشود، میگویند اینها خیلی اهمیتی ندارد؛ راجع به انتخابات بحث بشود، این شبههها و خدشهها را پیش میآورند؛ راجع به جوانها صحبت بشود، اشاره میکنند به تخلف چند تا جوان در یک طرفی! یعنی همهی این نقاط مثبت، این قلههای برجستهای که همهاش امیدافزا هست، اینها را سعی میکنند در چشمها کمرنگ کنند.
جهتگیریهای برنامهای و کاری دولت را با شاخص سند چشمانداز بسنجید. این سند چشمانداز چیز مهمی است؛ این را دستکم نباید گرفت. شاید بتوان گفت که بعد از قانون اساسی، ما هیچ سندی را در کشور به این اهمیت نداریم. یک نگاه کلان و بلندمدت است. سند چشمانداز مهم است. نگاه کنید ببینید الان چهار سال از سند چشمانداز گذشته، یعنی ما شانزده سال به پایان این چشمانداز داریم. چقدر پیش رفتهایم؟ یک ادعا این است که از چهار سال بیشتر پیش رفتهایم؛ یک ادعا این است که نه، کمتر پیش رفتهایم؛ نصف این چهار سال پیش رفتهایم. اینها باید درست سنجیده بشود؛ درست باید ملاحظه بشود. در این سند چشمانداز، آیندهای در نظر گرفته شده که برای ملت ایران این آینده لازم و شایسته است. اگر به آن آینده نرسیم، عقب میمانیم. آن وقت باید هم بدانیم که همین طور که ما داریم به سمت آن هدف حرکت میکنیم، اطراف ما هم همه ثوابت نیستند؛ آنها هم دارند حرکت میکنند. باید سرعت را تنظیم کنیم، زمانبندیهای برنامهها را تنظیم کنیم؛ جوری این سرعت را تنظیم کنیم که بتوانیم واقعاً به هدف چشمانداز برسیم. یعنی این دولت در سهم خود کار درست خودش را انجام داده باشد.
انتظار میرود در چارچوب سند راهبردی بنیاد و با رعایت سایر دستورالعملهای ابلاغی و در جهت سند چشم انداز سیاستهای کلی نظام، از تمامی توان و امکانات موجود بهره گیرید.
امروز بحمدالله جمهوری اسلامی این فرصت را پیدا کرده است که بر روی طرحهای بلندمدت برای رفع کمبودها و نقیصهها و تخریبهای دورانهای گذشته برنامهریزی کند. چشمانداز بیست ساله یک سند بسیار معتبر و مهم است که مسئولان کشور - چه در قوهی مجریه، چه در قوهی مقننه - و در بخشهای مختلف موظف شدهاند گام به گام این سند چشمانداز را تعقیب کنند و به آن اهداف نزدیک شوند. مردم هوشمند و جوانان بااستعداد در هر نقطهی کشور مسئولیت بزرگی در این زمینه بر دوش دارند. من به شما مردم عزیز و بخصوص به جوانان عرض میکنم که ساختن کشور، پیش بردن کشور یک وظیفهی مشترک است؛ مشترک بین مسئولان و مردم؛ مردم هم دارای مسئولیتند. خیلی باید مراقب باشیم که دشمنان پیشرفت کشور نتوانند ذهن و حواس ما را به نقاط فرعی و درجهی دوم منعطف کنند، تا همه با وحدت کامل بتوانیم به سمت این هدفها حرکت کنیم.
پیش روی بودن دومین پنجسال از سند چشم انداز دوره ی بیست ساله کشور و ابلاغ بعضی از سیاستهای کلی اصولی مانند سیاستهای کلی اصلی 44 از یکطرف و بعضی تحولات جهانی از طرف دیگر اقتضاء می کند که هرچه زودتر قانون برنامه ی پنجساله پنجم کشور با جهت گیری دستیابی به اهداف مرحله ای متناسب با سند چشم انداز بیست ساله تهیه گردد. اینک سیاستهای کلی برنامه پنجم که باید مبنای تهیه و تدوین قانون برنامه ی پنجساله پنجم توسعه ی جمهوری اسلامی ایران باشد، ابلاغ می گردد.
...
ایجاد درک مشترک از چشم انداز بیست ساله و تقویت باور و عزم ملی برای تحقق آن.
....
برقراری ارتباط کمی و کیفی میان برنامه پنجساله و بودجههای سالیانه با سند چشمانداز با رعایت شفافیت و قابلیت نظارت.
سند چشمانداز هم مطلقا یک قطعهای از نگاههای غربی نیست. ما جهت را عوض کردهایم. ببینید، یک نکتهای که شما جوانها خوب است به آن توجه کنید، این است که خیلی از چیزها هست که قالب آن ایرادی ندارد، اما جهتش اشکال دارد؛ ما در اسلام هم از این قبیل چیزها داشتیم. همین حج و عمرهای که شماها میروید و اینقدر دختر جوان ما و پسر جوان ما - با آن دلهای پاکشان - تحت تأثیر آن قرار میگیرند، این حج یک رسم جاهلی است و در جاهلیت بوده. همین طوافی که شما میکنید، این طواف را در دوران جاهلیت میکردند. در موسم حج، که موسم حج هم همین ماههای حرام بود، از اطراف عربستان - حالا در بیرون عربستان کسی اعتقاد نداشت - راه میافتادند و به مکه میآمدند، برای اینکه اطراف کعبه طواف کنند. قالب کار، همین قالب کاری است که شما انجام میدهید؛ اما محتوا و جهت کار، صد و هشتاد درجه تفاوت دارد.
نقشهی راه، سند چشمانداز است. سند چشمانداز را هیچ نبایستی مورد غفلت قرار داد. این حقیقتا یک سند واقعی و یک نقشهی راه حقیقی است. باید دستگاههای نظارتی خودتان را محاسبه کنید. حالا دیگران ممکن است نظارت بکنند، ممکن است نکنند؛ ممکن است نظارتشان درست باشد، ممکن است ناقص باشد؛ اما در درون خود مجموعهی قوهی مجریه - که نقشش در رسیدن به اهداف چشمانداز، بسیار حساس است - دستگاههای نظارتی را فعال کنید، بعد ساز و کارهای نظارتی را بکار بیندازید تا ببینیم برنامهها و سیاستها چقدر جلو رفته؛ یعنی اینجور نباشد که سال دهم سند چشمانداز، نگاه کنیم و ببینیم پیشرفتی پیدا نکردهایم؛ نه، بایستی اینها را مرتبا رصد کنید که معلوم شود چقدر پیش رفتهایم و چقدر به آن اهداف نزدیک شدهایم و چقدر زمینهها فراهم شده است.
چرا ما این اهتمام و این انگیزش را در زمینهی مسائل مربوط به دانشگاه و دانش و پژوهش به خرج میدهیم؟ چون عقبیم؛ عقب نگه داشته شدیم. و چون پیشرفت ما، عزت ما، هویت ملی و اسلامیِ ما وابسته به این است که در این بخش کار جدی کنیم. این علتش است. ما فرق داریم با فلان کشوری که فرض بفرمائید از یک تمدن کوتاهمدت برخوردار است. بعضی از کشورها در منطقهی ما هستند که همهی موجودیت اینها به عنوان یک کشور به صدسال نمیرسد؛ اصلاً چنین هویت جغرافیائیای در صد سال گذشته به این معنا و به این نام وجود نداشته و بعضی از ملتها هم در همین منطقهی ما هستند که هیچ سابقهی قابل ذکری در تاریخ ندارند. در جاهای دیگر دنیا هم هستند؛ در امریکای لاتین، در اروپا و در جاهای مختلف دیگر اینجور کشورهائی وجود دارند. اما کشور و ملت ما یک کشور ریشهدار است؛ ما در تاریخ، ریشه داریم؛ ما سابقه داریم؛ ما تازه نروئیدیم؛ از گذشتهی خودمان هم میتوانیم تغذیه بشویم و باید تغذیه میشدیم . اگر چنانچه با نواخت و آهنگ رشد علم بعد از اسلام تا قرنهای پنجم و ششم و هفتم هجری به این کشور نگاه کنید، اگر با آن نواخت ما پیش میرفتیم، امروز در قله بودیم. با آن آهنگ و با آن نواخت پیش نرفتیم؛ چرا نرفتیم؟ خوب، جای بررسی و تحلیل دارد؛ حکومتها ناباب بودند، همتها کوتاه بود، بعد در دورانهای دویست سیصد سال اخیر عوامل خارجی تأثیر گذاشته و بالاخره واقعیت این است که: ما با آن نواخت حرکت نکردیم، بلکه به طرف حضیض هم رفتیم.
حالا میخواهیم جبران کنیم. حالا حکومت، حکومتی است لایق، با کفایت؛ ملت، ملتی است بیدار؛ نخبگان، نخبگانی هستند میداندار و صحنهگردان؛ حالا میخواهیم جبران کنیم. خوب، یک وقت سند چشمانداز را به عنوان یک سند شناسنامهی افتخار در جیب میگذاریم و گاهی به سر و دست میگیریم، یک وقت هست نه، سند چشمانداز را به عنوان یک دستورالعمل به حساب میآوریم و برای جزء جزء آن، راهکار پیدا میکنیم. اگر ما بخواهیم الهامبخش باشیم، در منطقه مرجع علمی باشیم، این راهکار دارد. راهکارش را در سند چشمانداز ما نباید معین کنیم، مسئولان در منطقهی اجرا باید اینها را مشخص کنند؛ اصرار ما این است. ما میخواهیم این کار در زمینهی مسائل علم و پژوهش به صورت درست، به صورت خوب و کامل انجام بگیرد. علت این اهتمام و این انگیزش این است.
ما اگر بخواهیم سند چشمانداز تحقق پیدا کند و آن مرجعیت علمی که برای کشور پیشبینی شده، به وجود بیاید و عملی بشود، ناچاریم که این کارها را انجام بدهیم، که مهمترینش تهیهی نقشهی جامع علمی است. این یعنی یک گام مهم، یک دروازهی مهم به سوی اجرائی کردن اهداف و شعارهائی است که مطرح شده و امروز بحمداللَّه در محیطهای علمی به صورت یک گفتمان در آمده است.
سفارش اول ما مسألهی «سند چشمانداز» است. در گزارش آقای رئیسجمهور یک جملهی کوتاهی گفته شد و اسم سند چشمانداز آمد؛ لکن این کافی نیست. سند چشمانداز، یک مسألهی فرادولتی است؛ مال این دولت و آن دولت و این سیاست و آن سیاست و این جریان و آن جریان نیست؛ محصول یک کار فشرده و متراکم است؛ کارِ کارشناسی شده است؛ و درست هم هست. این سند، در واقع برنامهی کلان بیستسالهی ماست و یک سند به معنای حقیقی کلمه است. آنچه که در این سند گفته شده، تعارف نشده. باید در همهی برنامهریزیها - چه در قانونگذاری که قانونگذارها مسؤولش هستند، چه در اجرا و مقررات اجرائی که شماها مسؤولش هستید - سند چشمانداز را مورد ملاحظه قرار بدهید؛ بسنجید و ببینید کجاها در جهت سند چشمانداز نیست، آنجا را تصحیح کنید و نگذارید زاویه بخورد. این فقط مسؤولیت رئیسجمهور نیست - اگرچه رئیسجمهور، بیشترین مسؤولیت را در این زمینه دارد - بلکه مسؤولیت یکایک شما آقایانی است که در رأس دستگاههای اجرائی قرار دارید. یعنی واقعاً سند چشمانداز را بعنوان یک میثاق، مبنای عمل قرار بدهید. این یک نکته و سفارش مؤکد من است.
در همهی برنامهریزیها، سند چشمانداز در نظر باشد و این را در همهی سطوح ملاحظه کنند. ثبات در برنامهریزی، شرط موفقیت است. اگر ثبات در برنامهریزی و استمرار در جهت درست نباشد - که البته این حرکت در طول راه تصحیح هم خواهد شد، لکن جهتگیری یکی است و استمرار دارد - سازندگی و پیشرفت کشور به نتیجه نخواهد رسید. بیست سال را در نظر بگیرید. هر سال ما یک برنامه داریم - برنامهی یکساله که با بودجه به مجلس داده میشود - که اگر بنا باشد جهتگیری منظم نباشد، امکان دارد تناقض در این برنامهها، اصلاً کارهائی را هم که انجام میگیرد، خنثی کند. ما برنامههای پنج ساله درست کردهایم - در همهی دنیا معمول است - اما اگر برنامهی پنجسالهی امروز در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی دیروز یا در جهت مقابل برنامهی پنجسالهی فردا باشد، این کارها همدیگر را از بین خواهد برد و اصلاح هرگز صورت نخواهد گرفت؛ چون فعالیتها همدیگر را خنثی میکنند و نتیجه، ضایع شدن سرمایههای ملی است. ما برای اینکه این اتفاق نیفتد، برنامهی بلندمدت کلیِ عام را به عنوان سند چشم انداز تهیه کردیم. این، برنامهی کلیِ بیست ساله است. برنامهها زیر این سقف باید شکل بگیرند؛ برنامههای پنج ساله در این جهت باید حرکت کنند. هر دولتی سر کار میآید، این جهت را حفظ کند؛ آن وقت برنامهها میشوند مکمل هم. البته دولتها همه یکجور نیستند؛ بعضیها کند کار میکنند، بعضیها تند کار میکنند، بعضیها همهی نیرویشان را به صحنه میآورند، بعضیها آن جور نیستند، بعضی ممکن است اشتباهات بکنند، بعضی نکنند؛ اینها همهاش قابل اصلاح است؛ ولی جهتگیری باید یکی باشد. بنابراین در همهی برنامهریزیها این را هم ملاحظه کنید.
دشمن را باید شناخت، بعد باید نقشهی او را دانست. امروز دشمنان بیرونی ما هم برای ملت ایران نقشه دارند. ما سیاستهای پنجسالهی خودمان را تعریف میکنیم؛ افق چشمانداز بیستساله را تعریف میکنیم؛ برای اینکه راه خودمان را مشخص کنیم. دشمن ما هم همینطور؛ او هم برای ما برنامه دارد؛ او هم سیاستی دارد. باید سیاست او را بشناسیم.
خداوند متعال را سپاس میگویم که مجمع تشخیص مصلحت نظام با هدایت و تایید او در یکدوره ی پنجساله ی دیگر توانست به خدماتی در چهارچوب وظایف قانونی خود توفیق یابد. تنظیم و پیشنهاد سند چشم انداز بیست ساله ی کشور و سیاستهای کلی در صدر فهرست متنوع این خدمات قرار گرفته است.
سند چشمانداز هدفهایی را معین کرده، که ما دیدیم با این وضعیت، ما به سند چشمانداز و اهداف آن، نخواهیم رسید. سرمایهگذاریهایی باید انجام بگیرد که طبق محاسباتی که کردهاند، رشد آنها باید حدود دوازده درصد در سال باشد. این، خیلی رقم بالایی میشود. فقط در بخش نفت محاسبه کردند که در طول ده سال آینده، 170 میلیارد دلار باید سرمایهگذاری کنیم؛ یعنی سالی 17 میلیارد. دولت قادر است این سرمایهگذاری را انجام بدهد؟ اینها خارج از توان دولت است. علاوهی بر همهی اینها، دولت وظائف سنگینی در حوزههای راهبردی، در فعالیتهای جدید، سرمایهگذاریهای فراوان در زمینهی فناوریهای پیشرفته دارد. کارهایی که بخش خصوصی به طور طبیعی انجام نمیدهد، اینها را باید دولت انجام بدهد و آیندهی کشور متوقف به اینهاست؛ مثل همین مسئلهی هستهای.
این سند چشمانداز، مسئلهی مهمی است. نباید هم تصور شود که این سند یا سیاستهای کلی را کسانی نشستهاند و دارند تنظیم میکنند؛ نه. درست است که اینها یک فرایندی دارد و از یک جاهایی شروع میشود؛ لیکن آن کسی که در این زمینه کار و فکر میکند و تصمیم میگیرد، خودِ رهبری است؛ این سیاستها، سیاستهای رهبری است. اینها چیزهایی است که با توجه به همهی جوانب ملاحظه شده و این سند چشمانداز درآمده است و بر اساس سیاستهای کلیای که در این مدت وجود داشته، اعلام شده است. اینها باید در برنامهها رعایت شود و نباید تخلف شود. البته ممکن است بعضی از تاکتیکها به ظاهر با سیاستها متناسب نباشد؛ اما انسان دقت که بکند، میبیند این تاکتیک در نهایت به همان چیزی که در سیاستها یا در سند چشمانداز ترسیم شده است، برمیگردد. ما از این امتناعی نداریم. مثل اینکه شما با اتومبیل دارید به طرف شرق حرکت میکنید، یک جا جاده پیچ میخورد؛ اگر کسی آنجا نگاه کند، میبیند جاده به طرف غرب یا شمال یا جنوب میرود؛ اما این پیچ طبیعیِ جاده است. بعد از اینجا که عبور کردیم، باز به همان مسیر طبیعی میرسیم. اینطور حرکتها و مانورهای تاکتیکی و بینراهی را من ایراد نمیگیرم؛ اما جهتگیری حتماً باید جهتگیری سند چشمانداز باشد.
کار جدیدی که شروع کردهاید، ماهیتا با خدمات قبلی شما متفاوت است. همهی شما - غیر از تعداد معدودی که در دولت قبل مشغول انجام خدمت بودند - قبلا مشغول خدماتی بودید؛ آن خدمات هم باارزش است؛ لیکن این کار جدید ماهیت دیگری دارد؛ این کار، دستهجمعی است؛ آن هم در یک گسترهی عظیم ملی. بنابراین، این مجموعه دارد یک کار انجام میدهد. باید همواره متوجه این حقیقت بود که کارهای شما اگرچه انواع مختلفی دارد، اما همهی آنها در حقیقت یک کار است؛ مظهرش هم هیأت وزیران است که دور هم جمع میشوید. هدایت کننده و به تعبیری که بنده تکرار میکنم، پلیس راهنمای این بیست و چند راه، رئیس جمهور محترم است که هماهنگی ایجاد میکند تا بشود این کار واحد بزرگ را انجام داد؛ و آن کار واحد بزرگ عبارت است از پیشرفت و ارتقاء کشور به سمت و سوی اهدافی که برای خودمان ترسیم کردهایم، که همان اهداف انقلاب اسلامی است و ریزتر شده، آنچه در سند چشمانداز بیستساله تبیین شده است. برای این کار بزرگ، همهی این مدت را قدر بدانید. شما چهار سال، یعنی حدود 1450 روز وقت دارید. هر روزی که میگذرد، یکی از این عددها برداشته میشود و مجموعه به صفر نزدیک میشود. هر یک روزتان غنیمت است. این 1450 روز، چشمانداز و گسترهی وسیعی است. برای این مدت نسبتا طولانی خیلی کارها میشود کرد. امیرکبیر که یک چهرهی ماندگار در تاریخ ماست و واقعا کارهای بزرگی هم کرده، همهی حکومت او سه سال بود؛ یعنی یک سال از مدتی که بناست علیالعجاله شما در این مسؤولیت مشغول باشید، کمتر است؛ اما آنقدر این کار، مهم و بزرگ و جدی بود که تاریخ امیرکبیر را فراموش نمیکند؛ والا قبل از اینکه بیاید در رأس صدارت قرار بگیرد، و بعد که به کاشان تبعید شد، دیگر چیزی در پروندهی او وجود ندارد؛ همین سه سال است. بنابراین، این چهار سال وقت کمی نیست؛ یک گسترهی طولانی است. از الان که شما شروع کنید و به آفاق بلندی که جلوی چشم دارید، نگاه کنید، همه کار میتوانید انجام دهید. روزی خواهد رسید که شما وقتی به جلوی رویتان نگاه میکنید، میبینید دیگر فرصتی باقی نمانده؛ مثلا سه ماه یا شش ماه مانده. در آن سه ماه و شش ماه، دیگر نمیشود کار جدی انجام داد؛ مگر استمرار و به نتیجه رساندن این کارها. از الان به فکر باشید و یک روز را هم غنیمت بشمارید؛ یعنی یک روز هم نباید هدر برود. اینطور نباشد که بگوییم چهار سال وقت هست؛ انشاءالله سر فرصت بهکار میرسیم؛ نه، از همین روز اول و ساعت اول باید کار را بهطور جدی شروع کنید.
ما در کشور به نقشهی جامع علمی احتیاج داریم. ما باید بدانیم که برای رسیدن به هدف چشمانداز بیست ساله - که نام آن مکرر برده میشود - نقشهی جامع علمی ما چیست؟ این را باید ترسیم کنیم. بعد، این نقشه را طبق راهبردهای عملیاتی و برنامهریزیهای زماندار و منظم، مثل یک پازل، بتدریج باید پُر و کامل کنیم. این کار انجام نگرفته و ما آن را نیاز داریم؛ و باید انجام بگیرد. این کار با زبدگان و نخبگان و صاحبان اندیشهی کشور در حوزهی دانشگاهها و آموزش و پرورش و حوزههای ذیربط عملی است و بایستی تحقق پیدا کند.
نکتهی بعدی، این است که در کلمات و اظهارات ما تکرار میشود که باید در دانشگاه به رشد کیفی دست پیدا کنیم؛ من این را قبول دارم، لیکن این به معنای نفی رشد کمّی نباشد. ما رشد کمّی هم لازم داریم. ما از زیاد شدن دانشگاه و مرکز تحقیقات و پژوهشگاه، به هر اندازهای که باشد، حالا حالاها سود خواهیم برد. توجه بکنید که در چشمانداز بیست ساله، حد ما رسیدن به رتبهی اول علمی در منطقه است. این همچنان که به حرکت کیفی و صیرورت احتیاج دارد، به حرکتهای کمّی و توسعهی کمّی هم احتیاج دارد؛ افزایش دانشجو، افزایش مراکز دانشجویی، افزایش مراکز تحقیقاتی و چیزهایی که در این زمینه روزبهروز پیش میآید و بایستی به اینها رسید. باید به حد نصابی برسیم که تأمین کنندهی سند چشمانداز باشد.
دورهی خوبی است. دولت کار و تلاش خوشبختانه بر سر کار است. اهداف انقلاب و مسائل گوناگون اساسی مورد توجه است. حداکثر استفاده را باید کرد. همهی کسانی که در مقولهی آموزش و پرورش یک دستی و مهارتی دارند، باید در این زمینه همکاری کنند. البته مسئولان محترم باید از این امکانات و تواناییها استفاده کنند تا بتوان یک بنای مستحکمی برای آموزش و پرورش ساخت و با توجه به تحولی که امروز کشور دارد و آیندهای که خودمان برای کشورمان ترسیم کردهایم، (که معیارش هم همین چشمانداز بیستساله است و این سند چشمانداز، بسیار چیز باارزشی است.) باید آموزش و پرورشمان را تحول بدهیم؛ ما در آموزش و پرورش احتیاج به تحول داریم.
از نیروهای مخلص و باکفایت غفلت نکنید. در سرتاسر کشور نیروهایی هستند که ای بسا برای مرکزنشینان - که ماها باشیم - شناخته شده نیستند، اما کفایت و اخلاص لازم را دارند؛ اینها را در چرخهی کارها قرار دهید و از نیرویشان استفاده کنید. حتما اهداف اساسی نظام و دولت، یعنی سند چشمانداز و برنامهی پنج ساله را که مصوب است، در برنامههای خودتان در نظر بگیرید و اینها حتما در برنامههای شما دیده بشود؛ در چارچوب آنها حرکت کنید.
عزیزان من! امروز کشور شما، کشوری است در حال حرکت به جلو. این حرفها مربوط به کشاورزی است؛ ولی ما در قضیهی صنعت، در قضیهی تحقیقات، در امر سیاست، در رشتههای گوناگون علوم، در پدید آوردن مسائل نو، در همه جا، حرکتهایی را به برکت انقلاب و به برکت نظام جمهوری اسلامی مشاهده میکنیم، که کشور به برکت آنها خواهد توانست این فاصلهی ژرفی را که دشمنان میان این کشور و میان کشورهای پیشرفته بهوجود آوردهاند، پر کند. حرکت امروز کشور، حرکت مبارکی است؛ حرکت سرشار از امید و نگاه به آینده. کاری که امروز دستگاههای مختلف میکنند، چه در این بخش - بخش کشاورزی - چه در بخشهای دیگر، باید یک قاعدهی محکمی باشد که بتوانند بعد از بیست سال - وقتی دوران سند چشمانداز بیست ساله تمام شد - احساس افتخار کنند و بگویند ما بودیم که این تدابیر را اندیشیدیم و امروز کشور بعد از گذشت بیست سال، به این رشد و اعتلاء رسیده است؛ که میرسیم انشاءالله. جوانهای ما - شماها - خواهید دید انشاءالله آن روز را؛ و دشمنان مستکبر نظام جمهوری اسلامی از همین میترسند و علت دشمنیها، همین است. آنها از اینکه یک کشوری، یک ملتی، با تمسک به اسلام بتواند به این قلهی عظیم زندگی مدنی و افتخارات تمدنی خود برسد، نگرانند؛ چون میدانند این بهترین مروج اسلام و بهترین مروج معنویت است؛ میدانند که اگر این راه را این ملت طی کرد، جلوی زیادهخواهیها و زیادهخواریهای آنها گرفته خواهد شد. کمپانیهای غاصب صهیونیستها و دیگران، میخواهند دنیا را بچاپند؛ سختشان است که ببینند یک ملتی در مقابل داعیههای آنها اینطور در همهی بخشها جلو میرود؛ اما علیرغم آنها ملت ایران به پیش خواهد رفت و اسلام عزیز سربلندتر از آنچه که هست، خواهد شد و انشاءالله پرچم عزت اسلامی بر بلندای این ملت و همهی دنیای اسلام به اهتزاز در خواهد آمد.
گزارش مصوبات، غیر از گزارش واقعیتهایی است که براساس این مصوبات در عالم واقع و روی زمین انسان مشاهده میکند؛ باید این مصوبات منعکس شود. شما فرض بفرمایید برای صدا و سیما وظایفی معین کردهاید که باید در صدا و سیما منعکس شود؛ برای آموزش و پرورش یا برای دانشگاهها یا برای فرهنگ عمومی با ابزارهایی که دارد، وظایفی را معین کردهاید که بایستی تحقق پیدا کند؛ اما نگاه کنید به آیندهی دور؛ یعنی آیندهی معینشده در سند چشمانداز بیست ساله. کسانیکه امروز وارد مدرسه میشوند، در پایان دوران بیست ساله، یک جوان بیستوشش، هفت ساله هستند - امسال، سال اول چشمانداز است - شما میخواهید این جوان بیستوشش، هفت ساله چهجور انسانی باشد؛ اگر میخواهید این جوان، یک جوان خلاق، دارای ابتکار، شجاع، آراسته از لحاظ اخلاقی، سالم از لحاظ جسمی و فکری و روانی، صاحب فکر و اندیشه، دارای احساس مسؤولیت نسبت به کشورش و ملتش و آیندهاش باشد، امروز باید طرح صیرورت این کودک را به آن جوان اینجا طراحی کنید؛ حاضر داشته باشید و به دستگاهها ابلاغ کنید.
من مکرر گفتم، الان هم دارم به شما جوانهای عزیز میگویم؛ سند چشمانداز یک انشای مدرسهیی نبوده که کسی بنشیند بنویسد؛ یک آرزوی محض و آرزوی خام هم نبوده؛ اینها چیزهایی است که با ملاحظه و محاسبهی همهی جهات روی کاغذ آمده و معنایش این است که این شدنی است. اینکه ما گفتیم در ظرف بیست سال باید رتبهی بالا را در منطقه، در علم و در اقتصاد داشته باشیم، با محاسبهی همهی جوانب قضیه نوشته و تنظیم شده؛ و این شدنی است.
البته همهی کارهای شدنی، رفتن، دنبال کردن، همت گماشتن و انجام دادن میخواهد. شکی نیست که اگر بنشینیم تماشا کنیم، هیچ کاری نخواهد شد. با دنبالگیری، کار شدنی است. انشاءاللَّه پیگیری خواهیم کرد و به توفیق الهی و به حول و قوهی الهی خواهد شد. البته ما آن روزها را علیالقاعده نمیبینیم، اما شماها میبینید؛ مال شماهاست، آیندهی شماست.
اهدافی که مطرح شده است، اهداف والایی است. این اهداف با حرکت مستمر، با کار و تلاش مداوم، با بهکارگیری همهی نیروهای مستعد و بانشاطی که در کشور ما بحمدالله فراوان هستند، امکانپذیر است. البته نباید شتابزدگی کرد. من، هم به رئیس جمهور محترم عرض میکنم که از شتابزدگی اجتناب شود، آرمانها با جدیت تعقیب شود، اما هیچگونه شتابزدگی بهوجود نیاید؛ هم به مردم عزیزمان توصیه میکنم که در درخواستها شتابزدگی را اعمال نکنند. دولت محترم و خدمتگزار با برنامهریزی صحیح، به همان کیفیتی که در سند چشمانداز بیست ساله تصویب شده و سیاستهایی که اعلام شده است - که جهت این سیاستها هم عدالت، رفاه عمومی و توسعهی علمی و فنی و همهجانبه و عدالتمحور است - در این جهت حرکت کند. دستیابی به این اهداف والا، دور از دسترس نیست. با تلاش، با توکل به خدا، با تکیهی به مردم، با استفاده از نیروهای بانشاطی که در جامعهی جوان ما بحمدالله فراوانند، میتوان به این هدفها دست یافت.
من بار دیگر شما مردم عزیز و همهی مردم کشورمان را دعوت میکنم که در تجربهی انتخاباتی که در پیش است، فعالانه شرکت و حضور پیدا کنید. شخصیتهای صالحی که به شما معرفی میشوند، آنها را به تناسب اهداف والای این ملت و این انقلاب و این نظام انتخاب کنید. با پشتوانهی آراء مردمی باید دولتی سرکار بیاید که با قدرت گرهها را باز کند و کارهای بزرگ را انجام دهد؛ کارهایی که در نیمهی راه است و باید با تلاش مضاعف و با جد و جهد به نتیجه برسد، آنها را به نتیجه برساند. کشور ما میتواند ملتی بزرگتر از آمار کنونی ملت ما را هم اداره کند؛ میتواند خود را در سطح بالایی از پیشرفت و توسعه در میان ملتهای عالم قرار دهد؛ و همچنان که در سند چشمانداز بیست ساله اعلام شده است، میتواند از جهات مختلف رتبهی اول را در منطقه حائز شود. اینها تواناییهای ملت ماست؛ اینها را ملت ما به برکت وحدت کلمه، به برکت پرچم برافراشتهی اسلام، و به برکت ایمان عمیقی که در دلهای شماست، تا کنون بهدست آورده است و باز هم میتواند پیش برود و به چشمانداز زیبا و شایستهی ملت ایران دست پیدا کند
از همهی اینها مهمتر، مسألهی دیانت است. اگر میخواهید کار معلمی شما مورد رضای خدا و نسلهای آینده قرار گیرد و در انجام وظیفهتان از شما به نیکی یاد شود، بچهها را متدین بار بیاورید. متدین بارآوردن بچه فقط کار معلم تعلیمات دینی نیست؛ یک معلم ریاضی، یک معلم فیزیک، یک معلم فارسی و ادبیات هم با یک نکتهگویی بجا و با یک تک مضراب میتواند تفکر دینی را در اعماق دل شاگرد و مخاطب خود جا دهد تا یادش نرود. گاهی حتی بیش از معلم دینی میتوانند اثر بگذارند. وقتی معلم دینی سر کلاس میآید، یک تکلیف است و بچهها و همهی انسانها نسبت به تکلیف، حالت امتناع دارند. این آقا میخواهد بیاید تکلیف بدهد؛ اگر خیلی خوشبیان و خوشبرخورد و خوشاخلاق و خوشتدریس باشد، یک مقدار حرفش قابل قبول است؛ اگر اینها هم نباشد، که دیگر هیچ. اما یک معلم فیزیک، یک معلم ریاضی، یک معلم شیمی، یک معلم ادبیات فارسی، یک معلم تاریخ، گاهی در خلال صحبت، با یک کلمهی بجا - حقیقتا یک کلمه - میتواند تأثیری در روح کودک و نوجوان و جوان بگذارد که او را به معنای واقعی کلمه متدین و پابند کند. شماها میتوانید این کار را بکنید؛ هم در دبستان، هم در راهنمایی، هم در دبیرستان. بچهها را متدین بار بیاورید. متدین بار آوردن بچهها همان چیزی است که میتواند آیندهی این کشور را آباد کند. اگر ما میخواهیم این کشور پیشرفت صنعتی کند، پیشرفت مادی کند، پیشرفت فرهنگی کند، رتبهی اول منطقه را - همانطور که در سند چشمانداز آمده - حائز شود، این در سایهی انگیزش دینی و ایمان امکانپذیر است. وقتی ایمان بود، انسان دنبال ایمان حرکت میکند و با همهی سختیها هم میسازد.
سند چشمانداز بیست سالهی کشور - که امسال، سال شروع آن است - یک کار اساسی و مهم است؛ افق آیندهی کشور را برای آحاد مردم روشن و مشخص میکند. در ضمن اجرای چند برنامه، این چشمانداز باید تحقق پیدا کند. امسال همچنین سال شروع برنامهی چهارم است، که باید بتواند سند چشمانداز را پنج سال جلو ببرد و از لحاظ زمانبندی، آن را به اهداف خود در طول این پنج سال برساند. اینها اهمیت این سالها را برای ما معنا میکند.
نکتهی بعدی این است که انتخابات ریاستجمهوری امسال نسبت به سایر انتخاباتها اهمیت بیشتری هم دارد؛ و آن بهخاطر این است که در سال 1384 برنامهی چهارم توسعه و پیشرفت کشور آغاز میشود. این اولین برنامه در طول مدت اجرای سند چشمانداز بیست ساله است. امروز کشور ما به حول و قوهی الهی به این توانایی و قدرت رسیده است که بتواند آیندهی بیست سالهی ایران را طراحی کند و چشمانداز روشنی برای این مدت در جهت اهداف والا و حقوق طبیعی و شایستهی این ملت ترسیم کند. این مدت بیست ساله، یعنی چهار برنامهی پنج ساله. اولین برنامه، امسال آغاز خواهد شد. در آغاز برنامه، یک مدیریت کارآمد، با کفایت و پرنشاط باید سر کار باشد تا بتواند سازههای این برنامه را مستحکم و استوار کند و پایههای این برنامه را بهطور عمیق و محکم پیریزی کند.
یک انسان قوی، با کفایت، دارای نشاط و شادابی و شوق به کار و احساس مسؤولیت خواهد توانست حرکت بیست ساله به سمت چشمانداز را - که امسال این شروع انجام میگیرد - با قوت و قدرت آغاز کند. مدیری که ملت ایران در انتخابات برخواهد گزید، شروعکننده است؛ در واقع وارد کنندهی کشور در یک دورهی جدید و در یک حرکت تازه به سمت همان چیزهایی است که ملت ایران به آن احتیاج دارد. در طول سالهای گذشته، از بعد از جنگ تا امروز، کارهای فراوانی در این کشور انجام شده؛ هر کس انکار کند، بیانصافی کرده است. ساخت زیربناهای کشور، کارهای عمرانی فراوان، پیشرفتهای علمی و فناوری؛ بنابراین در همهی زمینهها کار شده است.
سالیکه در پیش داریم، سال مهمی است؛ هم از این جهت که در آغاز این سال انتخاباتی برگزار میشود که برای ملت ایران و سرنوشت کشور در یک دورهی چهارساله حایز اهمیت است، و هم از این لحاظ که سال شروع سند چشمانداز بیست سالهیی است که نظام برای آیندهی خود پیشبینی کرده است. از امسال برنامههای پنجساله بر اساس چشمانداز بیست ساله تنظیم خواهد شد؛ بودجهها بر آن اساس نوشته خواهد شد و تلاش مسؤولان در این رویکرد قرار خواهد گرفت. بنابراین امسال، سال دو آغاز بسیار مهم است: هم مسألهی انتخابات و هم شروع سند چشمانداز بیست ساله. آنچه اهمیت دارد، این است که مسؤولان به وظایف خود با چشم مسؤولانه نگاه کنند و قوای سهگانه آنچه را که سند چشمانداز بیست ساله بر عهدهی آنها گذاشته است، بار مسؤولیت عظیمی برای آیندهی کشور بدانند. اگرچه مسؤولیتها در دوران بیست ساله، دورههای کوتاهمدت و چهارساله است، لیکن هر کدام از این حلقههای چهار ساله، تشکیل دهندهی زنجیرهی بسیار مهم و تعیینکنندهی سرنوشت کشور در بیست سال آینده خواهد بود. بخصوص در سالهای اول لازم است زیرساختهای این چشمانداز مهم و سازهها و ساز و کارهای آن، آنچنان تنظیم و چیده شود که بتوان بر اساس آن، این بنای مستحکم را بالا برد و انشاءالله برای آیندهی کشور و ملت جادهی همواری را برای پیشرفت فراهم کرد.
البته بعضی از اظهارات داخلی هم این امید را در آنها تقویت میکرد؛ چه در زمینههای فرهنگی، چه در زمینههای سیاسی، چه در زمینههای اقتصادی. اینکه نظام اسلامی بهعنوان یک معترض، و به قول خود حضرات، بهعنوان اپوزیسیون نظام جهانی، در نقطهیی از دنیا - که خیلی هم حساس است - ظاهر شده بود، در واقع این را کمرنگ میکرد. ناگهان سند چشمانداز بیستساله به عنوان سیاستهای نظام و مطالبات و سیاستهای رهبری مطرح میشود؛ آنوقت در پیشانی این چشمانداز، اینطوری میآید که «ایران کشوری است توسعه یافته»، تا میرسد به اینجا: «با هویت اسلامی و انقلابی و الهامبخش در جهان اسلام». معلوم میشود خواب آشفتهیی که در دل آنها امید بهوجود آورده بود، خواب بیتعبیری است. یعنی همهی برنامههای پنج سالهیی که از سال 1384 شروع خواهد شد و بر اساس سند چشمانداز بیستساله خواهد بود، باید در این خط و در این جهت باشد؛ همه باید اسلام انقلابی و ایران اسلامی را به معنای واقعی کلمه دنبال کنند و در جهان اسلام الهامبخش باشند.
امروز در سرتاسر دنیای اسلام، جمهوری اسلامی مطرح است؛ علت هم این است که بر سر حرف و شعار اصلی خود - که اسلام است - ایستاده است. امریکاییها وقتی سند چشمانداز منتشر میشود و میبینند چشمانداز بیستساله عبارت است از پدید آمدن یک کشور پیشرفتهی طراز اول در منطقه از لحاظ فناوری و دانش، با جهتگیری و باطن و روح اسلامی و انقلابی و اثرگذار و الهامبخش در دنیای اسلام، درصدد مقابله برمیآیند. البته اینها نمیتوانند با اسلام مقابله کنند.
یکی از نکاتیکه بهنظر من خیلی مهم است، مسألهی سند چشمانداز بیستساله است. این سند، یک سند کارشناسی شده است. هرکس از کارشناسان اقتصادی وابستهی به بخشهای مختلف راجع به این سند اظهارنظر کرده، ستایشآمیز اظهارنظر کرده است. در خارج هم ما بازتابش را در مذاکرات سیاسی، در اسناد سیاسی و در انطباعهای سیاسی در ذهن مخاطبان، یافتهایم. جا دارد روی این سند کار کنید. در این سند، بخشهایی مربوط به دانشگاههاست - فصولی که آقای دکتر توفیقی هم اشاره کردند - جا دارد روی بخشهای مختلف این سند تحقیق شود؛ پروژههای تحقیقی و علمی از این سند استخراج شود؛ بعد با پیشرفت کار در ظرف یکسال، دو سال، مقایسه شود. بالاخره بیستسال را که با یک قدم نمیشود برداشت؛ حرکت بیستساله را در بیست سال میشود انجام داد؛ البته اگر خوب انجام بگیرد. بنابراین بعد از یکسال یا دو سال باید معلوم شود که ما در این بخش پیش رفتهایم یا نرفتهایم. این کار اساتید و دانشگاههاست که بنشینند روی این سند کار کنند؛ موانع را بسنجند؛ مسؤولان دولتی و مسؤولان کشور را کمک و راهنمایی کنند تا موانع برداشته شود. این، یکی از کارهای بسیار مهم است.
افق کار در کشور، بسیار خوب است؛ استعدادها خوب است؛ امکانات موجود کشور، قابل قبول است؛ این امکانات را میشود افزایش داد. دستگاههای مسؤول دولتی و اجرایی علاقهمندند به علم اهمیت بدهند و این را قبول کردهاند که علم، محور توسعهی حقیقی برای کشور است. ما بدون علم نمیتوانیم بهجایی برسیم؛ هم در سند چشمانداز بیستساله این آمده، هم در مذاکراتی که حولوحوش این مسأله وجود دارد، این معنا بوضوح برای همه تبیین شده است. همت لازم است؛ هم در دستگاههای مدیریتی، هم در شما اساتید محترم و کسانیکه بالمباشره مسؤولید.
نکتهی بعد اینکه ممکن است فعالیتهای کاری ما با ابتکارها و دیدگاههای نو و نیروهای پرنشاط و نوبهنو تغییر پیدا کند، لیکن سیاستهای کلیمان نباید دچار التهاب و اغتشاش شود؛ یعنی خط سیاسی مستمری که در سند «چشمانداز» دیده شده، بایستی ادامه پیدا کند. البته وقتی ما هدفی داریم، کارکنان و عاملان و بازیکنان نوبهنویی وارد صحنه میشوند، ابتکارهای خودشان را به کار میزنند، کارهای جدیدی را انجام میدهند، رأی و نظر خودشان را به کار میبندند و ممکن است از صحنه کنار بروند و کس دیگری بیاید و در بخشی از بخشها جای آنها را بگیرد - این ایرادی ندارد - و ابتکار جدیدی را به کار بزند و نگاه جدیدی به مسائل و اجرائیات داشته باشد، لیکن سعی کنیم ثبات سیاسی در کشور و در سیاستهای کلی کشور دچار التهاب نشود. یکی از چیزهایی که اطمینان و اعتماد را به کار بلندمدت اقتصادی و اجتماعی در کشور تضمین میکند، ثبات سیاستهاست؛ ما بایستی به این موضوع هم در اظهاراتمان، هم در عملکردمان و هم در انعکاس کارهایمان توجه کنیم و اهمیت دهیم.
امروز دست اینها از ایران بریده شده است. علاوه بر اینکه دست اینها بریده شده، ما ملت ایران نشان دادهایم که تصمیم هم داریم راه استقلال و تکیهی به خودمان، و راه مرعوب نشدن از تشر قدرتهای بزرگ را ادامه دهیم و اعتقاد راسخ هم داریم که میتوانیم. بنده بهعنوان یک مسؤول - که آماج اولین دشمنیهای دشمن هستم - و به عنوان کسی که اطلاعاتش از کشور وسیع است؛ یعنی هم از امکانات، هم از تهدیدها، و هم از دشمنیهای دشمنان باخبر است؛ وقتی نگاه میکنم، میبینم میتوانیم. این استنباط، احساساتی نیست؛ بررسی شده و محاسبه شده است. ما میتوانیم سند چشمانداز بیست ساله را - که چند ماه قبل تصویب و به دستگاهها ابلاغ شد - در طول این مدت تحقق ببخشیم؛ این کارشناسی شده و بررسی شده است.
شما جوانهای عزیز این سند چشمانداز را مطالعه کنید. اگر کسی دقت نکند، ممکن است خیال کند افرادی نشستهاند و انشاء نوشتهاند؛ ولی نه، بدانید انشاء نیست. کلمه کلمهی این چشمانداز - با تأکید میگویم - محاسبه شده است. اینکه ما گفتیم در بیست سال آینده میخواهیم کشور اول منطقه در این خصوصیات باشیم و این شاخصها را داشته باشیم - که در سند دو صفحهیی چشمانداز ذکر شده - کلمه کلمهی اینها بررسی و محاسبه و کارشناسی شده است. ما میتوانیم؛ منتها این توانستن شروطی دارد.
ما معتقدیم این چشمانداز، تحقق یافتنی است؛ اما باید برنامهریزی و راه حرکت را پیدا کرد. کسی هم که عامل و مباشر این کار است، نسل جوان است. اینکه میگویم ما میتوانیم، یک تحلیل اسلامی قرآنی دقیق دارد. ما در اسلام و در تعبیرات دینی چیزی داریم به نام تقدیر، چیزی داریم به نام قضا، که روی هم گفته میشود قضا و قدر. ما به قضا و قدر اعتقاد داریم؛ هم قدر حق است، هم قضا حق است. بعضیها خیال میکنند آدم اگر معتقد به قضا و قدر شد، نمیتواند اراده و قدرت انتخاب انسان را مؤثر بداند؛ این همان بد فهمیدن معنای قضا و قدر است. نخیر، ما کاملا به قضا و قدر و حق انتخاب انسان معتقدیم؛ اینها مکمل یکدیگرند. من در چند جمله، این را برای شما تبیین میکنم
این چشمانداز بیستسالهیی که به عنوان سند ملی و تاریخی برای کشور ما تنظیم شده، توصیه میکنم شما جوانها آن را بگیرید و بخوانید. این چشمانداز با نظر کارشناسانِ مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تنظیم شده و دستیافتنی است؛ میشود به این چشمانداز رسید. اگر این چشمانداز تحقق پیدا کند، بخش مهمی از خواستههای ما - همینهایی که گفتم - تحقق پیدا کرده است؛ اما تلاش و کار میخواهد.
امید به بهبود اوضاع و اصلاح حقیقی در این کشور از گذشته بیشتر است. در یک سال گذشته سند چشمانداز بیست سالهی کشور تنظیم شده است؛ سندهای استانیِ هر استان جداگانه تنظیم شده است؛ برنامهی چهارم مورد توجه و دقت همهجانبه قرار گرفته است؛ مجلس هفتم آمادگی خود را برای حرکت به سمت سازندگی کشور اعلام کرده است؛ بنابراین امیدها برای رفع اشکالات، از گذشته بیشتر است. باید ببینیم راه رسیدن به این آینده چیست.
آنچه همواره باید مورد نظر باشد، چشمانداز بیستساله است؛ این چشمانداز خیلی مهم است. و من به شما عرض کنم؛ به شهادت افرادی که کارشناس و متخصص این کار هستند، این چشمانداز کاملا عملی است؛ یعنی بههیچوجه در آن، بلندپروازیهای بیهوده و بیپشتوانه وجود ندارد. درست نگاه کنید، دقت کنید و چشمانداز بیستساله را بخوانید. ما ملت ایران با این قانون اساسی جامع و با این ارکان نظام - اگر خوب کار کنند و درست کار کنند - میتوانیم در ظرف بیست سال کشور خود را به نقطهی اوج و قلهیی که در این چشمانداز تصویر شده، برسانیم. سیاستها را در نظر داشته باشید. سیاستها بر اساس این چشمانداز تنظیم شده است. قانونها باید با سیاستها هماهنگ باشد؛ یعنی در دل سیاستها جا بگیرد و به سمت این چشمانداز حرکت کند. آن چشمانداز هم بر پایهی اسلام است. باید همهی وقت و همت و شغل را مصروف همین اهداف کرد و در واقع ذوب در این اهداف شد.
البته مجلس هفتم یک خصوصیت اضافه هم دارد و آن این است که اوّلین قدم دورهای به سمت چشمانداز بیستساله را باید بردارد. چشمانداز بیستسالهای تصویب و به دستگاهها ابلاغ شده است که حقیقتاً جادهی بسیار مستحکمی به سمت یک آیندهی روشن، زیر پای ملت و مسؤولان باز میکند. اوّلین دورهی چهار ساله به سمت آن چشمانداز، بهوسیلهی این مجلس باید طی شود و اوّلین حرکت را این نمایندگان باید انجام دهند که اهمیت دارد.
قبل از پرداختن به مسائل مورد توجه بعضی از آقایان، به نظر من مطالبی مهمتر از مسألهی انتخابات وجود دارد. انتخابات چون مسألهی روز است، اگرچه گذراست، اما بالاخره هیجانی دارد و توجهات را به خودش جلب میکند؛ من هم خلاف انتظارم نیست که شما به عنوان استاندار و مسؤول یک مجموعه، توجهتان به این مسأله جلب شود؛ لیکن باید مراقب بود که مسائل اصلی جای خودش را با مسائل موسمی عوض نکند. به اعتقاد من الان مسألهی اصلی ما در استانها این است: برنامهی چهارم - که علیالقاعده با تغییرات مختصری در مجلس تصویب خواهد شد - و چشماندازی که این برنامه متکی به آن است و در مسیر رسیدن به آن چشمانداز، این برنامه تنظیم شده است، ایجاب میکند که استانها هر کدام یک مسؤولیت جدی، فوری و بیوقفه برای تحقق این برنامه احساس کنند. البته به زبان میشود گفت که بله، همینطور است؛ منتها در عمل، بسیار دشوار و تلاشطلب است. دشوار که میگوییم، به معنای نشدنی نیست؛ یعنی بالاخره حرکت میخواهد، همت میخواهد، چشمپوشی از خیلی چیزها میخواهد، تا انسان حرکت کند و این محقق شود. بهنظرم من در قزوین در یک سخنرانی این نکته را گفتم که در موقع تنظیم چشمانداز بیست ساله، بر اساس محاسبه، اینطور فهمیده شد که این چشمانداز قابل تحقق است؛ مشروط بر اینکه ما حرکت و تلاش کنیم و مجموعه راه بیفتد.
من بارها گفتهام راه را اگرچه ناهموار، اما روشن و مستقیم و پیمودنی میبینم. مطالبی هم که بعضی از شما دوستان از استانهای خود نقل کردید، همه مؤید همین نظر است. در انگیزه و قوت حرکتمان هیچ کمبودی وجود ندارد؛ بنابراین هیچ دلیلی ندارد که ما نتوانیم در این راه دشوار و ناهموار و احیانا پیچ در پیچ پیش برویم و به قله برسیم. چشمانداز بسیار روشن است و افق روشنی در مقابل ما قرار دارد. البته گاهی متأسفانه میشنوم که بعضی از مسؤولان در گوشه و کنار کشور حرفهای حاکی از یأس خود میزنند. بهنظر من اگر کسی چنین فکر کند، خیلی کوتهبینی و کوتهنظری است. نه؛ ارکان نظام، مستحکم است؛ استعداد درونی و ظرفیت نظام، بسیار بالاست؛ قدرت موجود، هم در ارکان نظام و هم در پشتیبان آن ارکان - که مردم هستند - بسیار بالاست.
برنامه چشمانداز بیست ساله، به فضل پروردگار سند حرکت برنامهریزی شدهی دولت و مجلس شورای اسلامی و ملت ایران است. من میخواهم به شما جوانان بگویم که شما در تحقق این چشمانداز میتوانید نقشهای بسیار کارآمدی را ایفا کنید. همین حرفهایی که این جوانان عزیز گفتند؛ همین خواستههایی که استادان و رؤسای دانشگاهها مطرح کردند، جزو مطالبی است که تأمین کنندهی مقدمههای برنامهی چشمانداز بیست ساله است. ما باید به سمت این برنامه پیش برویم. چشمانداز بالای قله است، جادهی اسفالته نیست که انسان پایش را روی گاز بگذارد و به آنجا برسد؛ نه. حرکت کردن، عزم داشتن، فشار به خود آوردن و جریان سریع و سالم خون و تغذیه آن در رگهای این کالبد بزرگ، که اسمش ملت ایران است، و حرکت به سمت قله را لازم دارد. وقتی آنجا رسیدیم، دیگر بالای قلهایم. رسیدن به بالای قله برای یک ملت هم شرف و آبروست، هم مصونیت و امنیت. آن وقت دیگر هیچکس نمیتواند به ملت ایران تعرض و گستاخی کند و جلو منافعش را بگیرد. همچنین این کار الگویی برای دنیای اسلام، بلکه وسیعتر از دنیای اسلام، خواهد شد؛ و این تلاش لازم دارد.
موضوعاتی که در خطبهی دوم عرض میکنیم، یکی راجع به چشمانداز بیست سالهی جمهوری اسلامی برای مشخص کردن خط سیاستگذاریها و برنامهریزیهاست، که تهیه و ابلاغ شد. آنچه مردم عزیز ما خوب است مطلع باشند و بدانند، این است که چشمانداز بیست سالهی ابلاغ شده به مسؤولان سیاستگذاری و برنامهریزی، یک امر عملی و منطقی و قابل تحقق است. نباید تصور شود کلماتی که در چشمانداز بیستساله پشت سر هم نوشته میشود، صرفا یک آرزوست و بدون محاسبهی عملی است. به فضل پروردگار، ملت ایران و کشور عزیز ما میتواند در طول بیست سال به این آینده برسد. این یک آیندهی مطلوب و یک گام بلند در راه رسیدن به آرمانهای والای اسلامی است که در آن، پیشرفت مادی، پیشرفت اقتصادی، پیشرفت فرهنگی، تعالی معنوی و اخلاقی و هویت اسلامی وجود دارد. امروز نظام جمهوری اسلامی در سایهی کار و تلاشی که در سالهای گذشته شده است، به عنوان یک چشمانداز روشن برای آینده، میتواند این را مشخص و ترسیم کند. خود این یک پیشرفت است که جمهوری اسلامی بتواند با توجه به واقعیات کشور و واقعیات جهانی، آیندهی بیست ساله را به شکل منطقی و محاسبه شده ترسیم کند. به فضل پروردگار این آینده محقق خواهد شد. تصمیم داریم با همکاری مسؤولان دلسوز، این آینده تحقق پیدا کند و انشاءالله تحقق پیدا خواهد کرد.
آنچه این جرأت را به مسؤولان کشور داد تا بتوانند چشمانداز بیستسالهای را تنظیم و این آینده را ترسیم کنند، این بود که بحمدالله زیربناهای پیشرفت کشور آماده شده است. تلاشهایی که دولتها بخصوص در ده دوازده سال اخیر کردند، توانسته است کشور را در وضعیتی قرار دهد که بتواند روی این زیرساختها یک بنای مطلوب را بهوجود آورد. منظور از کارهای زیربنایی فقط چیزهایی نیست که به چشم میآید - مثل سد و سیلو و کارخانه و جاده و از این قبیل - بلکه مهمتر از اینها عبارت است از بروز استعدادهای جوانان کشور و رسیدن به این معنا که باید برای علم تلاش کنند؛ و تلاش میکنند و به مناطقی دسترسی پیدا میکنند که مژدهبخش است؛ نشاندهندهی این است که این ملت در راه علم و فنآوری حرکت کرده است و پیش میرود. اعتماد به نفسی که امروز در محیط تحقیق و علم در این کشور وجود دارد، بسیار باارزش است. این را نباید به هیچ قیمتی از دست داد و یا دست کم گرفت.
با اتكال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و كوشش برنامهریزی شده و مدبرانهی جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی، در چشمانداز بیستساله، ایران كشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل.
جامعهی ایرانی در افق این چشمانداز چنین ویژگیهایی خواهد داشت:
توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود، متكی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی، با تأكید بر مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادیهای مشروع، حفظ كرامت و حقوق انسانها و بهرهمندی از امنیت اجتماعی و قضایی.
برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متكی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایهی اجتماعی در تولید ملی.
امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همهجانبه و پیوستگی مردم و حكومت.
برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحكم خانواده، به دور از فقر، تبعیض و بهرهمند از محیط زیست مطلوب.
فعال، مسئولیتپذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان كاری، انضباط، روحیهی تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شكوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و كشورهای همسایه) با تأكید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال كامل.
الهامبخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحكیم الگوی مردمسالاری دینی، توسعهی كارآمد، جامعهی اخلاقی، نواندیشی و پویایی فكری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشههای امام خمینی(ره).
دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت، حكمت و مصلحت.
ملاحظه: در تهیه، تدوین و تصویب برنامههای توسعه و بودجههای سالیانه، این نكته مورد توجه قرار گیرد كه شاخصهای كمی كلان آنها از قبیل نرخ سرمایهگذاری، درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، نرخ اشتغال و تورم، كاهش فاصلهی درآمد میان دهكهای بالا و پایین جامعه، رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و تواناییهای دفاعی و امنیتی، باید متناسب با سیاستهای توسعه و اهداف و الزامات چشمانداز، تنظیم و تعیین گردد و این سیاستها و هدفها به صورت كامل مراعات شود.
سیاستها و برنامه باید به چشماندازی متوجّه باشد، که آقای رئیسجمهور اشاره کردند و این نکته مهمّی است. ما در اواخر سال هشتادویک به مجمع تشخیص مصلحت گفتیم که چشمانداز ده ساله را - که شامل دو برنامه پنجساله خواهد شد - پیشنهاد کنند تا بر اساس چشماندازی که تصویر خواهد شد، سیاستهای کلّی را تنظیم کنیم. این چشمانداز، نگاه و توقّع ما را از کشور در ده سال آینده مشخّص خواهد کرد؛ البته نه بهطور دقیق - چون محاسبات و پیشامدها کم و زیاد خواهد کرد - اما بهطور تقریبی مشخّص میکند که در ده سال آینده باید در کجا قرار داشته و در چه وضعی باشیم؛ یعنی یک نگاه میانمدّت. مسؤولان کشور از سه قوّه اینجا هستید؛ بنابراین شاخصهایی را در زمینه این چشمانداز و سیاستهای کلّی عرض میکنم تا در ذهنها باشد.
در زمینه اقتصادی، چیزهایی که ما به آنها اهمیت میدهیم، رونق اقتصادی و اشتغال و کاهش تورّم و خودکفایی در مواد اساسی کشاورزی است؛
در عرصه اجتماعی، توسعه باید با مردم گره بخورد؛ مردم باید محور توسعه باشند. عدالت حتماً یکی از شاخصهای اصلی است. برنامهریزی و سیاستگذاریای که عدالت و توزیع عادلانه ثروت را در جامعه ندیده بگیرد، نمیتواند چشمانداز مورد نظر ما را تأمین کند و برنامه مطلوب ما نیست.
رفع فقر و ایجاد امنیت مدنی و قضایی هم بسیار مهمّ است و باید حتماً ملاحظه شود. آزادی باید به شکل منطقی و صحیح در جامعه تأمین شود؛
در زمینه دیپلماسی، کارآمدی، تحرّک بیوقفه، جهتدار بودن و حضور فعّال در معاهدات و مجموعهها و هستههای منطقهای و جهانی مورد نظر است. در زمینه علمی، نهضت نرمافزاری و تولید علم - که ما دو سه سال است مرتّب آن را مطرح کردهایم - باید تحقّق پیدا کند.
در زمینه فرهنگی، باید به تقویت روحیه ایمان توجّه شود.
تبیین مبانی ارزشی و تقویت قانون اساسی هم مهمّ است.