
به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، رسانهی KHAMENEI.IR در سلسله یادداشتهای کوتاهی، با عنوان «تفسیر امین» سی ویژگی ممتاز تفسیری حضرت آیتالله خامنهای را تبیین میکند.
در سیزدهمین شماره از این مجموعه، دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای درباره تأویلگرایی و تفسیر باطنی قرآن برخلاف معنای ظاهری آن تبیین شده است.
یکی از الزامات پایبندی به ظاهر الفاظ قرآن کریم، پرهیز از «تأویلگرایی» و «تفسیر باطنی» است. تفسیر باطنی به این معناست که مفسر تلاش میکند به لایههای عمیق و پنهان آیه دست یابد. این کار در غالب موارد منجر به تأویل آیه بر خلاف ظاهر آن میشود. حضرت آیتالله خامنهای به شدت از تفسیر باطنی آیات پرهیز میکنند و در موارد متعدد، از مفسرانی که از ظاهر لفظ آیه عدول کرده و دست به تأویل زدهاند، انتقاد کرده و آن را تفسیر به رأی میدانند.
به عنوان نمونه در تفسیر سوره حمد میفرمایند: «اینکه بدون یک استدلال و حجّت عقلى یا نقلى، مثل یک روایت معتبر و صحیح، ما بخواهیم آیهاى را تأویل کنیم و خلاف ظاهر آیه را و خلاف متفاهَمِ صحیح آیه را بیان کنیم، نه، این تفسیر به رأى است و جایز نیست.» (تفسیر سوره حمد، ص۲۵)
حضرت آیتالله خامنهای ریشه تأویلگرایی را در «علمزدگی» میدانند: «گاهى مجبور شدهاند آیات قرآن را حتّى از ظواهرش منصرف کنند، که به این میگویند تفسیر به رأى و چیز بسیار خطرناکى است. در قرن اخیر، به همین روش بعضى از چهرههاى معروف اسلامى دچار یک اشتباه بزرگترى شدند؛ و آن این بود که [در تفسیر قرآن] افکار مادّىگرایانهى قرن نوزدهمى اروپا را، که هر فعل و انفعالى را در دنیا ناشى از ارتباط متقابل مادّه میدانستند و هر پدیدهى غیر مادّى را نفى میکردند، [وارد کردند.] بعضى از بزرگان - متأسّفانه چهرههاى معروف - با این احساس و با این تفکرِ غلطِ قرنِ نوزدهمىِ مادّىگرا به قرآن مراجعه کردند و سعى کردند قرآن را بر آن افکار غلط تطبیق کنند.» (تفسیر سوره حمد، ص۲۳)
در دوران معاصر، مفسرانی مانند رشیدرضا، طنطاوی، سر سید احمدخان و برخی دیگر به این آسیب مبتلا هستند. هرچند برخی مفسران شیعه نیز گاهی دچار تأویل آیه میشوند. «یک نمونهى از این چهرههاى معروف، نویسندهى معروفِ هندىِ قرنِ نوزدهم سِر سیداحمدخان است؛ کتاب تفسیرى هم در همان وقت نوشته و از جملهى کسانى است که سیدجمالالدّین اسدآبادى در هند علیه او کتاب نوشت و افکار او را رد کرد... او مثلاً در آیات زیادى از قرآن که اشاره به معجزات پیغمبرها دارد - معجزات حضرت موسى، عبور از دریا و از این قبیل چیزها - مرتکب تأویل شده؛ یعنى همان تفسیر به رأى یا تأویل که هر کدام یک شکلى از یک عمل انحرافى و غلط هستند - هم تفسیر به رأى، هم تأویل بدون هدایت ائمّه (علیهم السّلام) - اینها را توجیه میکند؛ اینکه حضرت موسى از دریا عبور کرد و راه دریایى براى حضرت باز شد - که صریح قرآن است - چون با موازین مادّى و فعل و انفعالات مادّى تطبیق نمیکرده، این را حمل کرده بر یک معناى دیگرى. این هم همان تفسیر به رأى است، که البتّه اینها غلط است.» (تفسیر سوره حمد، ص۲۳) در موارد متعددی از رشید رضا نیز به شدت انتقاد میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای حتی در استنباط احکام شرعی از آیات قرآن کریم، از تأویلگرایی پرهیز میکنند. ایشان در نقد برخی مفسران در ذیل آیه ۳۰ سوره حج میفرمایند: «قول الزّور - قول باطل - ظهور دارد در آن قولى که مدلولش باطل است، نه قولى که کیفیتش باطل است. اینکه ما بگوییم قول الزّور شامل میشود هم آن کلامى را که مدلولش باطل است، هم آن کلامى که مدلولش حقّ است امّا کیفیتش باطل است، خلاف ظاهر است. این توجیه، مشکل را حل نمیکند... ما میخواهیم از این روایت شریفه که آیهى شریفه را معنا میکند و تفسیر میکند چیزى را بفهمیم، که با ظاهر آن یکى باشد، قابل استظهار باشد. نمیشود گفت که قول الزّور یعنى آن قولى که کیفیتش باطل است، انصافاً قول الزّور بر این صدق نمیکند.» (غناء و موسیقی، ص۳۲)
نتیجه اینکه از منظر حضرت آیتالله خامنهای هرگونه تفسیر آیات قرآن، الزاماً باید بر اساس ظاهر الفاظ آیات باشد وگرنه هر برداشت و تفسیری که نتوان آن را به ظاهر آیه مستند کرد، قطعاً مردود است.