
حضرت آیتالله خامنهای: «قسمت اعظمِ مجاهدت در راه خدا، برای شخصِ خودِ شماست. « عَلَیکُم أَنفُسَکُم لا یَضُرُّکُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَیتُم» اصل قضیه این است که ما باید به عنوان یک بندهی خدا، از عهدهی بندگی خدا برآییم. یا میتوانیم که در این صورت، سر بلند و سعادتمند خواهیم شد؛ یا نمیتوانیم که در این صورت، شقاوت است.» ۱۳۷۳/۰۶/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ماه رمضان، برجستهترین آیات اجتماعی و سیاسی در تفسیر حضرت آیتالله خامنهای را تبیین کرده است. در این مطلب، حجتالاسلام و المسلمین علی ذوعلم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی، ابعاد و نکات مهم آیه ۱۰۵ سوره مائده را براساس تفسیر حضرت آیتالله خامنهای بررسی کرده است.
این مطلب خلاصهای از درسگفتار برنامه «بیان قرآن» است که در سالهای اخیر به مناسبت ماه رمضان توسط مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شده است.
یکی از برجستهترین آیات قرآن کریم که حاوی معارف بسیار عمیقی است، آیه ۱۰۵ سوره مائده
(۱) است. مفسران مختلفی درباره این آیه سخن گفتهاند، مفسر برجسته زمان ما حضرت آیتالله خامنهای نیز در مواقف مختلف نکاتی را پیرامون این آیه مطرح کردهاند. این آیه به مؤمنان توصیه میکند که مراقب خودتان باشید و خود را بپایید. به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) در کتاب شرح چهل حدیث، معنای فارسی «علیکم انفسکم» این میشود که «به خودتان بچسبید و مراقب باشید که از خود غافل نشوید». اگر شما در مسیر هدایت باشید و وظیفه خود را درست انجام بدهید، گمراهی هیچ کس نمیتواند به شما زیان برساند و مسیر رشد و تعالی شما را متوقف بکند و به هدایت شما لطمه و آسیبی وارد سازد.
قاعده قرآنی برای مصونیت از انحراف
در تفسیر المیزان مرحوم علامه طباطبایی بیش از ۳۰ صفحه درباره این آیه بحث علمی و تفسیری و روایی کردهاند. تکیه بحث علامه طباطبایی ذیل این آیه، بحث نفس و خویشتن انسان و آن حقیقتی است که شکلدهنده هویّت انسان است و بستر رشد و کمال و تعالی انسان را فراهم میآورد. بهطور طبیعی هر انسانی به دنبال این است که رشد بکند و به تعالی برسد. ما که درگیر فضای طبیعی زندگی هستیم، غالباً عوامل و موانع رشد را در محیط پیرامون خود دنبال میکنیم. مثلاً خانواده من و شغل من و درآمد و جامعه من طوری باید باشد که باعث رشد من شوند.
این آیه شریفه ما را توجّه میدهد که به خودمان بپردازیم و تمام زمینههای بیرونی، فقط زمینهاند و عامل اصلی، خود انسان است و همانطور که در تأکیدات رهبر حکیم انقلاب اسلامی وجود دارد، مهمترین وظیفه ما این است که به خودمان توجّه کنیم و وظیفه را درست تشخیص دهیم و به آن التزام داشته باشیم. اگر توجّه به خویشتن و انجام وظیفه خود و مراقبت از نفوذ عوامل بیرونی در جان و درون ما صورت بگیرد و بتوانیم عوامل تحریفکننده و منحرفکنندهای که وارد جان ما میشوند را مدیریت بکنیم، هیچ عاملی نمیتواند ما را به گمراهی بکشاند. رهبر انقلاب اینگونه تذکر میدهند:
«پیام شهیدان به من و شما و همهی کسانی که به این خونهای به ناحق ریختهی مطهّر احترام میگذارند، همین است. شما نگاه نکن که یک نفر تخلّف میکند و سراغ جمع کردن غنیمت رفته است. «لا یضرّکم من ضلّ اذ اهتدیتم». شما چه کار داری که دیگری گمراه شد؟ شما خودت را نگهدار و حفظ کن. دستور اسلام و پیام خون شهید، این است.»
(۲)
خود این معنا و توجّه به این فرمولی که خدای متعال مطرح کرده، بسیار مهم است. یعنی اگر یک چنین آیه محکم و صریحی که یک نصّ و مفهوم آشکاری دارد نبود، ما نمیتوانستیم یک حکم قطعی بدهیم که هر انسان و مؤمنی به خود توجّه بکند، دیگران و عوامل بیرونی نمیتوانند او را از مسیر هدایت بازدارند. البته عوامل بیرونی ممکن است مانع ایجاد بکنند و لطمههایی هم ظاهراً وارد سازند، اما نمیتوانند زیان جدّی به مسیر هدایت ما وارد کنند بهگونهای که ما را از مسیر منحرف کند.
مانع نبودن خودسازی با انجام وظایف اجتماعی
نکتهای که مفسران زیادی روی آن تأکید دارند و رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز در نکات تفسیری خود به آن توجّه کردهاند، این است که مهمترین وظیفه ما، توجّه به خودمان است. این همان چیزی است که بهعنوان خودپایی و مراقبت از خود و تقوای الهی تعبیر میشود. به تعبیر علامه طباطبایی و سایر علما مثل علامه جعفری و شهید مطهری و خود حضرت امام خمینی(ره)، ما هیچ کاری مهمتر از خودسازی نداریم. ممکن است برداشت بشود که خودسازی یعنی اینکه ما از جامعه فاصله بگیریم و وظایف سیاسی و اجتماعی و خانوادگی را کنار بگذاریم و امر به معروف و نهی از منکر را ترک بکنیم! قطعاً منظور این نیست.
در مواجهه با این پرسش که چرا خودسازی مستلزم ترک وظایف اجتماعی نیست، دو پاسخ مطرح کردهاند؛ یک پاسخ این است که دستورات خداوند متعال درباره امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با دشمنان و وظایف اجتماعی این
قدر محکم است که نمیشود با ظهور عبارت «علیکم أنفسکم» از این دستورات الهی صرف نظر کنیم و آنها را کنار بگذاریم. در حقیقت نمیتوان گفت عبارت «علیکم أنفسکم» ناسخ وظایف و دستورات اجتماعی دینی است.
یک پاسخ دیگر این است که مراد از این عبارت، این است که شما به تکالیف خود عمل کنید؛ یعنی اگر دیدید فردی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر و سایر وظایف اجتماعی خود را درست انجام نداده و نسبت به آنها بیتوجه است، شما به سعادت و سرنوشت خودتان توجّه بکنید و این دستورات را انجام بدهید. عامل اصلی در تعیین سرنوشت انسان، عبودیّت است. خداوند منشأ و سرچشمه اصلی است که میتواند نقشه پیشرفت و مسیر کمال انسان را ارائه بکند و پیامبران الهی و امامان معصوم علیهمالسّلام و مصلحان اجتماعی، برای نشان دادن مسیر عبودیّت به این همه تلاش و مجاهدت پرداختند.
پاسخگویی به چالشهای اجتماعی
نکته دیگری که رهبر حکیم انقلاب اسلامی به آن توجّه میکنند و در بیان علامه طباطبایی هم مطرح است، این است که «علیکم أنفسکم» ناظر به یک وظیفه فردی فقط نیست، بلکه ناظر به یک مجتمع و جامعه اسلامی و مردمی که در یک سرنوشت با همدیگر مشترکاند هم هست. به این ترتیب «علیکم أنفسکم» یعنی ای امت اسلامی به خود بپرداز و ظرفیتها و وظایف خود را درست بشناس و انجام بده یا ملت ایران! به خود بپرداز و وظایف خود را درست انجام بده.
به تعبیر صریحِ رهبر حکیم انقلاب اسلامی، اگر شما دیدید که کشور و دولت دیگری به وظایف خود در قبال ملت خود و رسالتهای جهانی خویش عمل نمیکند، این عذر برای انجام ندادن وظایف شما نمیشود. رهبر انقلاب چنین میفرمایند: «انقلاب و امام، این را به ما یاد دادند. یاد دادند که در انجام تکلیف، منتظر دیگران نشویم. لا یضرّکم من ضلّ اذا اهتدیتم، وقتی که شما میتوانید پا در رکابِ وظیفه باشید، باشید؛ ولو ملتهای دیگر نباشند؛ ولو دولتهای دیگر اجازه ندهند.»
(۳) گاهی ما میبینیم که در قبال مسائل اسلامی، کشورها و دولتهایی سستی میکنند و وظایف و رسالتهای خود را انجام نمیدهند و اساساً وابسته هستند، این دلیل نمیشود که ملت ایران هم در انجام رسالتهای خود سستی بکند. بنابراین خطاب در «علیکم أنفسکم» تنها خطاب فردی نیست، بلکه خطاب جمعی و اجتماعی هم هست.
اگر در یک جامعهای شاهد بودیم که وظایفش را درست انجام داد و برایند آن در مجموع مثبت است و یک جامعه جهادگر و مسئولیتشناسی قلمداد میشود، آیا این باعث میشود که فرد از خود غافل بشود؟ قطعاً این
گونه نیست. اگر شما یک جامعه اسلامی پیشرو و خوبی هستید و اگر امام خمینی(ره) و رهبر حکیم انقلاب اسلامی تأکید دارند که ملت ایران یک ملت خوب است، این باعث نمیشود افراد از خود غافل شوند، بلکه باید به خود بپردازند و صرفاً دل به این خوش نکنند که ما در یک جامعه ولایی زندگی میکنیم. حضرت آیتالله خامنهای میفرمایند: «اگر گفته میشود ملت، ملت با تقوا و مؤمن و مخلصی است، هیچیک از آحاد ملت حق ندارد این را به حساب خودش بگذارد و بگوید من که جزو این ملتم، این ملت هم که ملت با تقوا و با اخلاصی است، پس من با تقوا و با اخلاصم! نخیر، «علیکم انفسکم»؛ خودت را باش. خودتان را به تنهایی در میزان بگذارید. همه هم میتوانند و هیچکس نیست که نتواند اجمالاً وزن خودش را بفهمد.»
(۴)
البته ما روایاتی داریم که میگویند اگر فرد در یک جامعه ولایی که در رأس آن ولیّ مؤمن قرار گرفته باشد زندگی بکند، گناهان او هم بخشیده میشود، اما نباید این
طور برداشت شود که فرد هر کاری میتواند بکند. بنابراین مؤمن نباید مغرور شود به اینکه در یک جامعه ولایی زندگی میکند. این مسئله غرور جامعه ولایی را بزرگان ما مثل استادِ امام خمینی(ره) یعنی آیتالله شاهآبادی به آن پرداختند و میگفتند ما بعضی اوقات به مکتب و دین و... مغرور میشویم و باید از آن حذر کرد. هر یک از ما باید این آیه را خطاب به خودمان ببینیم.
ارزیابی تأثیرگذاری محیط اجتماعی و جهانی بر انسان
در اینجا غالباً پرسشی مطرح میشود که آیا شرایط اجتماعی و جهانی در شقاوت و سعادت مردم مؤثر نیستند؟ آیا یک نوجوان که در یک جامعه فاسد زندگی میکند، چگونه میتوانیم بگوییم جامعه در او تأثیرگذار نیست؟! معمولاً نگاههای جامعهشناختی به مسائل فرهنگی، شرایط و زمینهها را اساساً عامل رشد در انسانها میداند. خداوند علیم و حکیم در قرآن کریم به صراحت بیان میکند که شما فریب این توجیهات را نخورید. خداوند انسان را بهگونهای آفریده که انسان میتواند مستقل از دیگران عمل بکند. حتّی اگر یک فرد در یک جامعه کاملاً فاسدی هم قرار داشته باشد، میتواند خود را حفظ بکند. چنین قدرت و اراده و توانی در انسان قرار داده شده است.
شما نمونههای چنین انسانهایی را میبینید که نمونههای عالی آن، خود پیامبران و بزرگانی هستند که تابع انبیا بودهاند. مصلحان اجتماعی ــ بهخصوص کسانی که باور عمیق به دین داشتند ــ نمونه دیگر چنین انسانهایی هستند که در یک جامعهای با مسیر غلط زندگی میکردند، اما با یک نگاه عقلانی و انسانی و الهی در برابر چنین جامعهای ایستادند.
همه این نمونهها معلوم میکند که اگر انسان بر مسیر هدایت خود بماند، گمراهی دیگران نمیتواند به او ضرر برساند: «لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ». این ضرر به چه معناست؟ ضرر و زیان حقیقی از نگاه قرآن کریم این است که انسان در مسیر گمراهی قرار بگیرد. البته زیانهای مادّی هم مهم است و انسان مؤمن باید مراقب باشد در معاملات و شغل و محیط خود دچار زیان و ضرر مادّی نشود و هوشمندی و عقلانیت در امور عادی زندگی باید وجود داشته باشد، اما آن زیان جبرانناپذیری که سرنوشت و حیات ابدی ما را تهدید میکند، گمراهی و ضلالت و جدا شدن از مسیر عبودیّت و هواپرستی است.
اینکه امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمودند: «لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»
(۵)؛ یعنی اگر شما در مسیر هدایت قرار دارید، انسان وظیفهشناسی هستی و وظیفه فردی و اجتماعی و خانوادگی خود را به درستی انجام میدهید و دیگران عمل میکنند و عملکنندگان اندک هستند، شما دچار ترس و وحشت و تردید و تزلزل نشوید. یک مؤمن در مسیر هدایت ثابتقدم است و خداوند متعال هم وعده داده که اگر کسی در راه او قدم بردارد، قدم او را ثابت نگه میدارد و به او استواری میبخشد. بنابراین ضرر و زیان حقیقی که فاصله گرفتن از مسیر خدای متعال است، شامل حال ما نخواهد شد مشروط به اینکه ما مراقب خود باشیم و وظایفمان را در ابعاد فردی و اجتماعی به درستی انجام بدهیم.
ضرورت استمرار خودسازی
نکته دیگری که بسیار مهم است، استمرار خودسازی است. گاهی اوقات مشاهده میکنیم که جوانان خیلی خوب و مؤمن و انقلابی و حتّی منتقد نسبت به بعضی از کاستیها در جامعه، بعد از چند صباحی وقتی خودشان در موقعیتی قرار میگیرند و منصبی برعهده میگیرند، از خودسازی و «علیکم أنفسکم» غافل میشوند و در وادی انحراف و فسادهای کوچک و بزرگ قرار میگیرند.
هشداری که در بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی بهخصوص خطاب به جوانان وجود دارد، این است که مراقب باشید کسانی که دچار فسادها و لغزشهای بزرگی شدند، از اول این
طور نبودند، بلکه ابتدا انسانهای صادق و درستکاری هم بودند، ولی به تدریج در گام اول یک کار جزئی به نفع خود انجام دادند و غفلت از خود پیدا کردند و از رفتار و حضور خود در محافل مختلف و وعدههایی که به دیگران میدهند و ارتباطاتی که برقرار کردهاند، مراقبت نکردند که آیا اصلاً این حضور و ارتباط مرضیّ الهی هست یا نیست. این خویشتنپایی و خودپایی و مراقبت از خویشتن، باید دوام داشته باشد و به این توجّه بکنیم که هر کسی در یک جایگاه خطیرتر و گستردهتری از لحاظ امکانات قرار دارد، «علیکم أنفسکم» برای او پیام عمیقتری دارد و توجّه بیشتری باید به این اصل بکند.
توجّه و تذکر دیگر اینکه ما نهایتاً در پیشگاه خداوند باید پاسخ بدهیم. در ادامه همین آیه میفرماید: «إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً». انسان عمر دنیایی محدودی دارد و پایان میپذیرد، ولی ما که موجود فانی نیستیم و باقی هستیم و به مراحل بالاتری از وجود خواهیم رسید. توجّه به این عقیده بسیار برای ما سازنده است. آیات و روایات در این زمینه فراواناند و استدلال عقلی هم در این باره هست که جهان هستی اگر بخواهد به همین دنیا محدود باشد، خلاف حکمت و عدالت خداوند است. علاوه بر اینها، ادله شهودی که هر انسانی برای خود تجاربی در این زمینه دارد هم قابل تذکر است.
لزوم توجّه جامعه اسلامی به خود
بنابراین پیامی که آیه ۱۰۵ سوره مائده دارد و از غرر آیات قرآن کریم است، همین است که شامل یک آگاهی و معرفت بسیار عمیق حکمی و الهی در درون خود است که اگر این آیه نبود، هرگز ما نمیتوانستیم به این معرفت روشن و واضح دست پیدا بکنیم، این است که ما و هر کسی بهعنوان مؤمن مخاطب این آیه است و همچنین یک جامعه مخاطب آن است. اگر جامعه اسلامی به خود بپردازد و خود را محکم بکند و از استحکام اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اخلاقی برخوردار بشود، آنوقت «لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ»؛ یعنی کسانی که خود گمراهاند و قدرتهایی که در مسیر استکباری و استثماری حرکت میکنند، نمیتوانند به جامعه دینی زیانی وارد سازند. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در اینجا روی این مسئله تأکید دارند که ما باید به داخل کشور خود بپردازیم و بیان میکنند که من از کسانی نیستم که فقط روی عامل بیرونی در کاستیها و کمبودها تکیه بکنم. کارنامه فردی و اجتماعی ما را نهایتاً خدای متعال ارائه میدهد و اوست که ارزیابیکننده است.
(۱ سوره مائده، آیهی ۱۰۵؛ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمیعاً فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» ترجمه: ای اهل ایمان! مراقبِ [ایمان و ارزش های معنویِ] خود باشید؛ اگر شما هدایت یافتید، گمراهی کسی که گمراه شده به شما زیانی نمی رساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ پس شما را از آنچه انجام می دادید، آگاه خواهد کرد.
(۴ بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و رؤساى دفاتر نمایندگى ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۶۹/۰۶/۰۶
(۵ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱؛ امام على علیه السلام فرمودند: «اى مردم! در راه راست، به دلیل شمار اندک رهروان آن، احساس تنهایى نکنید»