«اقتصاد مقاومتی» راهی برای تحقق چشمانداز
نظام جهانی سلطه تاکنون در اجرای تحریمها برای جلوگیری و کُندسازی روند توسعهی کشور که یکی از لوازم اساسی آن، تأمین مالی و قسمت دیگرش تکنولوژی است، سعی کرده که در این دو محور برای نظام مانعتراشی کند و آن را با مشکلات عدیده روبهرو سازد. آنها در روند اجرای تحریمها ابتدا بخش مهم همتشان را بر این قرار دادند که سرمایهگذاری در حوزهی نفت کشور را تحت فشار قرار دهند. از این رو کوشیدند تا از سرمایهگذاری خارجی در حوزههای نفت، با تهدید و استفاده از قدرت سیاسی جلوگیری کنند. در مرحلهی بعد نیز سعی کردند که گردش پولی و مالی کشور را تحت تأثیر قرار دهند که خوشبختانه در هر دو مورد شکست خوردند.
امسال ما در حوزهی نفت و گاز شاید بهترین دوره را میگذرانیم، زیرا سرمایهگذاریهای وسیعی در نفت و گاز صورت گرفته و خوشبختانه تواناییهای داخلی کشور و آنچه که توسط کارشناسان داخلی به آن رسیدهایم، شرایط بسیار مطلوبی را برای ما مهیا کرده است.
به لحاظ سرمایهگذاریها اکنون کشور از ذخیرهی کاملی برخوردار است. برآوردهای کلی این است که به نسبت سال گذشته از وضعیت بهتری برخورداریم و این نشان میدهد که نیل به سند چشمانداز روند معمول خود را طی میکند و ما در این مسیر مشکلی نداریم.
پیشبینی ما این است که مجموعهی کارهایی که در اولویتهای اصلی برنامهی پنجم وجود دارد نیز کاملاً محقق شود، زیرا ما آثار تعیینکنندهای از تحریمها را در تحقق چشمانداز نمیبینیم. حتی اگر در بخشهایی مشکلاتی جزئی بهوجود بیاید، از قبل گزینههای احتمالی را برگزیدهایم.
مثلاً در سال جاری کشور از لحاظ برنامه و بودجه هیچ عقبماندگی را احساس نمیکند. همچنین در سطح واردات که از مهمترین نقاط اتکای تحریمها است، کشور با هیچ مشکلی مواجه نیست. به نظر میرسد اگر تحریم میخواست اثری داشته باشد، در همین دو مسأله، یعنی سرمایهگذاریها و واردات خودش را نشان میداد که هیچ اثر جدی مشاهده نمیشود.
نظام به سمت طراحی «اقتصاد مقاومتی» در حال حرکت است، چون دشمن نشان داده که هر چه را در توان دارد، برای مقابله با ملت ایران هزینه میکند. حتی آنهایی که در درون نظام قبلاً خوشبین به دشمن بودند، الان متوجه شدهاند که دشمن از هیچ کوششی حتی علیه مردم کشور نیز فروگذار نمیکند.
دلایل این موفقیتها نیز در چند نکتهی مهم نهفته است. نظام طبیعتاً در مقابل هر نوع اقدامی تدابیر مناسب خودش را اتخاذ میکند و با توجه به تجارب طولانی که در این زمینه دارد، موفق شده است که با هماهنگی همهجانبهای که اکنون در قوای مختلف وجود دارد، بهراحتی بتواند این مسأله را ساماندهی و مدیریت کند و بتواند آثار آن را رفع کند و با ساماندهی روابط، روند کار را به نحو مطلوبی جلو ببرد.
یعنی از یک سو تجربیات قبلی کشور و از سوی دیگر هماهنگیهای درونی کشور، از جمله محورهای مهم و تعیینکننده است و از سوی دیگر مسألهی مهمتر، اعتقادی است که در مجموعهی قوای درونی نظام وجود دارد؛ این اعتقاد که در این زمینه تنها راه چاره مقاومت است.
دشمن نباید جای دوست را بگیرد
در حقیقت نظام به سمت طراحی «اقتصاد مقاومتی» در حال حرکت است، چون دشمن نشان داده که هر چه را در توان دارد، برای مقابله با ملت ایران هزینه میکند. حتی آنهایی که در درون نظام قبلاً خوشبین به دشمن بودند، الان متوجه شدهاند که دشمن وقتی که میخواهد اقدام کند، از هیچ کوششی حتی علیه مردم کشور نیز فروگذار نمیکند. برای همین پایهگذاری اقتصاد مقاومت بر پایهی اصول خودش سبب شده که این توفیق حاصل شود.
در ویژگیهای تعریف شدهی اقتصاد مقاومتی، جایگاه دوست و دشمن بهدقت تعریف میشود. بنابراین دشمن جای دوست را نمیگیرد و همچنین بالعکس. در این حوزه آمریکا و اسرائیل به عنوان مرکزیت و محوریت دشمنیها با نظام جمهوری اسلامی ایران شناخته میشوند. اگر کسان دیگری در اروپا یا جای دیگر حرکاتی دارند، به دلیل تحریکات آنها است و دیگر کشورها معمولاً در دشمنیهای با نظام تابع آنها هستند.
بنابراین جایگاه دشمن در این اقتصاد کاملاً شناخته شده است و تکیه بر دشمن در این اقتصاد صورت نمیگیرد. از جهتی نیز در این اقتصاد، منابع وسیع ملی و توان ملی جدی گرفته میشود، نیروهای داخلی جدّاً مورد توجه قرار میگیرند، روی آنها سرمایهگذاری میشود و ریسکهای این سرمایهگذاری بهراحتی پذیرفته میشود.
همچنین در این اقتصاد، دانش و پژوهش جایگاه ویژهی خودش را دارد، برای اینکه رسیدن به آن جایگاهی که نرسیدن به آن قبلاً توسط دشمن به عنوان نقطهی ضعف استفاده میشد، باید از طریق دانش و پژوهش طی شود.
در این اقتصاد تأمین مالی به نحوی طراحی میشود که شاهراههای آن خارج از ید قدرت دشمن باشد و در نهایت همهی تلاشها نیز به سویی است که راههای مطمئن تأمین نیازهای ملی را فراهم کند. بنابراین یک مجموعه از نهادهایی که توان مقاومت دارند، ولی پراکندهاند، دور هم جمع میشوند و از توان همدیگر استفاده میکنند تا این قدرت را شکل بدهند.
اصل اساسی این اقتصاد از بُعد داخلی عبارت است از بهکارگیری همهی توان نیروهای داخلی کشور بر مبنای دانش و تحقیقات و پژوهش و از بُعد بیرونی، بهکارگیری و همراهی و حرکت بلندمدت با همهی کشورها و توانهایی که در خارج وجود دارد و در جبههی دشمن نیستند. یک محور کلی هم که قبلاً به آن اشاره شد و در پایان نیز مورد تأکید قرار میگیرد، این است که خط قرمز اقتصاد مقاومتی عدم تکیه بر دشمن و عوامل دشمن است، زیرا اساس آن بر اساس اتکای بر خود شکل گرفته است.