به جهت میراثی که از دیوانسالاری نفتی دولتزدهی گذشته به ارث بردهایم، خیلی راه نرفته و کار نکرده در مورد جذب مشارکتهای مردمی داشتیم. یک بخش مشارکتطلبی مردم در حوزهی وظایف نظارتی اقتصاد است. فراتر از حوزه نظارت، مشارکت مردم در حوزه مدیریت و تولید اقتصادی است.
| احسان خاندوزی تلاش دولت در عرصهی اقتصادی ابتدا این بود که بتواند بر آن ترس نسبت به مسئلهی ادارهی اقتصاد غلبه بکند. تورم، از شروع دورهی تحریمها تا به امروز، سختجانترین شاخص اقتصادی بوده است. در این زمینه اقدام اساسی دولت این بود که موتورهای تولید کنندهی تورم را کنترل کند...
پشتیبانی از تولید، مستلزم فهرستی از اقدامات سلبی و ایجابی است. سلبی به این معنا که سیاستگذاران نباید مرتکب تصمیمات و رفتارهایی شوند که مخل انگیزه تولید است. در صدر این فهرست، بیثباتی اقتصاد کلان و متغیرهای کنترلی سیاستی قرار دارند.
| دکتر سیداحسان خاندوزی فضای اقتصادی سال ۹۷ و ۹۸ موجب کاهش شدید قدرت خرید خانوارها شده و میزان کدهای بورسی که در سال ۹۸ ثبت شد هشت برابر سالهای گذشته بود. بنابراین امکان اینکه از طرف عرضهی سهام هم فرصتی برای واگذاری واقعی شرکتهای دولتی پیش بیاید، فراهم شد...
|دکتر سید احسان خاندوزی توفیق جمهوری اسلامی در بدترین شرایط درآمدی و امنیتی در دههی نخست برای کاهش شدید محرومیت روستاها و حاشیهنشینها، ناشی از یک نهادسازی صحیح و هوشمندانه بود یعنی اتخاذ قواعد انگیزه بخش و بهکارگیری نیروهای مردمی و جهادی.
تبیین سالهای اخیر پیرامون نتایج حمایت از کالای ایرانی، جامعهی امروز ما را به سطحی از رشد رسانده که شبههی علمی اندکی در باب آن دارد. کمتر انسان اهل مطالعه و انصافی است که تردید داشته باشد حمایت از کالای ساخت داخل، به نفع رونق اقتصاد است؛ اما...
از ۴۰ سال پیش که وابستگی اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی مضاعف شد تا امروز، مجموعاً ۱۱ سال اقتصاد ایران نرخ رشد منفی اقتصادی را تجربه کرده که از این میان ۹ سال آن دقیقاً منطبق بر سالهایی بوده که نرخ رشد درآمدهای نفتی نیز منفی شده است. این شاهد و دلایل بسیار دیگری از جمله همبستگی فرازوفرودهای GDP بدون نفت با درآمدهای نفتی نشان میدهد که بخش نفت تأثیر محسوسی بر رشد اقتصادی ایران دارد...
در مسابقهی اقتصاد جهانی، توان تولید یک ملت است که حرف آخر را میزند. این جمله بهمعنای کم ارج دانستن سایر ابعاد مانند علم و فرهنگ و سیاست نیست، زیرا قدرت تولید، گرچه ابتدا در شمایل اقتصاد خود را نشان میدهد، اما بهمحض ورود بهسایر عرصهها، آن مناسبات را نیز دگرگون و همساز میکند.
مادامی که فعالان اقتصادی در دوگانهی میان تولید – غیرتولید به سادگی غیرتولید را ترجیح دهند، سیاستهای مشوق تولید و صادرات غیرنفتی و اشتغال راه به جایی نخواهد برد. اگر شیب زمین به سمت سفته بازی دارائیها، واسطهگری، معاملات ربوی، واردات و قاچاق باشد، چنانچه سیل سرمایه نیز جاری شود، به سوی قطعههای پست زمین خواهد غلطید و چیز زیادی نصیب تولید نخواهد شد.
بحران در ۲ ژوئیه سال ۱۹۹۷، زمانی علنی شد که دولت تایلند تصمیم گرفت واحد پول خود، بات (baht) را نسبت به دلار شناور کند. با سقوط ارزش واحدهای پولی، بهرهی تمام وامهای دلاری شرکتهای فعال در این منطقه چنان سنگین شد که شرکتها توانایی پرداخت آنها را نداشتند و ورشکستگیها آغاز شد...
جنگ اقتصادی نیازمند دفاع اقتصادی است. همانطور که اگر به خاک یک کشور تعرض شود و آن کشور به فرستادن چند دیپلمات به خارج جهت حلوفصل موضوع بسنده کند، نشانهی ضعف نظامی آن کشور است و طمعها را برای به زانو درآوردن آن جامعه تشدید میکند ...
از اواخر دههی ۱۹۹۰ میلادی و پس از آسودگی خاطر گردانندگانِ جریان جهانی از خطر کمونیسم، گزارشهای متعددی در خصوص سطح مواجههی تمدنی اسلام سیاسی با الگوی غرب منتشر گردید؛ خطری که در لایهای فراتر از رقابت اقتصادی-سیاسیِ چین نوظهور بود.
دومین شاهد در فوریت سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تأکید صریح رهبر انقلاب بود بر مسألهی زمانبندی دقیق در پیگیری سیاستها. مطالبهی ایشان برتعیین سهم بخشها و ارائهی زمانبندی روشن برای نظارت، با لحن تقریباً بیسابقهای مطرح شد: ...
درجهی تمرکز صادرات (سهم بالای صادرات نفت) چشم اسفندیار است و اگر تأکیدات سالهای پیش رهبر انقلاب و دیگر دلسوزان جدی انگاشته میشد، اکنون شکنندگی کمتری از این ناحیه متوجه اقتصاد کشور بود و به تبع، توان امتیازگیری ما در سیاست خارجی نیز فزونتر میگشت.
استفاده از تجربهی جمعی ما و دیگر جوامع با لحاظ شرایطی میتواند هزینهی آزمون و خطا را کاهش داده و بر سرعت پیشرفت کشور بیفزاید. اما آیا بسنده کردن به نتایج تجارب دیگران و نسخهبرداری صرف از راه طی شده توسط آنها، برای پیشرفت جوامع دیگر معقول و موجه است؟
اقتصاد ما در یکی از دو رکن جهاد اقتصادی دچار کاستی بوده است: یا اساساً اعتقادی به حرکت مجاهدانه در عرصهی اقتصادی نبوده و یا مجاهدت اقتصادی پذیرفته شده اما «برنامهی خردمندانه و نظامواره» برای تحقق آن وجود نداشته است.
«نگاه پدافندی و تدافعی» غایت یک اقتصاد مقاومتی نیست، اما شرط لازم است. اگر گسلهای آسیبزا را شناسایی نکنیم، زلزلهها میتوانند مخرب باشند. به بیان دیگر، نصاب اقتصاد مقاومتی معبری است برای رسیدن به افقهای زاینده و بالنده.
تولید با یک معضل فرهنگی دیگر نیز دست به گریبان بود و آن حس حقارت ناتوانی در برابر تولیدکنندگان خارجی بود. بحمدالله با ظهور انقلاب اسلامی این حس بهتدریج جای خود را به احساس توانمندی داد، اما همچنان...
لطفا به منظور مشاهده بهتر سایت و مرور ایمن در اینترنت ، مرورگر خود را به نسخه بالاتر ارتقاء دهید
یا از دیگر مرورگرها استفاده کنید.