others/content
نسخه قابل چاپ

گفت‌وگو با دکتر غلامرضا جمشیدی‌ها درباره پویش «ایران همدل»

کوخ‌نشینان همچنان پیش‌برنده و پیش رونده‌اند

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در پی تهاجم وحشیانه‌ی رژیم صهیونیستی به شهرها و روستاهای فلسطین در نوار غزّه و شهادت ده‌ها هزار نفر از مردم بی‌گناه این منطقه و تخریب جدّی زیرساخت‌های شهری و منازل مسکونی و از بین رفتن معیشت مردم غزّه در یک سال اخیر و همچنین تخریب منازل و ساختمان‌های مردم در جنوب لبنان و شهادت جمع زیادی از مردم بی‌گناه و خسارت‌های گسترده به آن‌ها، در لبّیک به ندای رهبر معظّم انقلاب اسلامی مبنی بر کمک و حمایت از مردم مظلوم فلسطین و لبنان، اواسط مهرماه، چهارمین مرحله‌ی پویش مردمی «ایران همدل» به منظور جمع‌آوری مشارکت‌های نقدی هم‌وطنان عزیز برای کمک به مردم مظلوم فلسطین و لبنان آغاز‌به‌کار کرد.
پویشی که به سرعت در گوشه گوشه کشور جای خود را باز کرد و صحنه‌هایی ماندگار و درخشان از نوع دوستی مردم ایران را به نمایش گذاشت. ریشه‌ها و مبانی این حرکت چیست؟ نسبت آن با انقلاب اسلامی و تجربه دفاع مقدس چیست؟ رسانه KHAMENEI.IR ذیل پرونده
«تحلیل و بررسی جامعه‌شناسانه حضور میلیونی مردم در پویش ایران همدل» در گفت‌وگو با آقای دکتر غلامرضا جمشیدی‌ها، استاد دانشگاه تهران به این مباحث پرداخته است.
 
* شاهد یک همدلی فراگیر در دنیا نسبت به مردم فلسطین هستیم. در کشورمان هم پویش ایران همدل نشانه بارزی از این حس است. ریشه این احساس و حرکت در چیست؟
* همدلی و کمک به هم‌نوع ریشه در فطرت انسان‌ها دارد. انسان‌ها به‌طور فطری به هم‌نوع خود علاقمند هستند و تمایل دارند نوعی همکاری، همدلی نوعی همکاری، همدلی و همیاری را در مواقع نیاز نسبت‌به یکدیگر داشته باشند. عوامل متعددی ازجمله زمان و مکان ممکن است باعث گستردگی همدلی شود. اما مبنای فطری دارد که خداوند تبارک و تعالی انسان را جوری آفریده که می‌خواهد به هم‌نوع خود کمک کند. یکی از مصادیق آن جنگ غزه است و آنچه که در پادگان‌های آمریکا در منطقه رخ داد باعث شد همه دنیا عکس‌العمل نشان دهند؛ حتی با مذاهب مختلف. گستردگی همدلی با مردم غزه و لبنان به کشورهای اسلامی محدود نبود. وقتی این گستردگی هست دلایل آن را نمی‌توان در حوزه فرهنگی فقط جست‌وجو کرد، بلکه باید آن در حوزه انسان‌شناسی و نظری یافت. خداوند طوری مردم را آفریده که در مقابل ظلم سکوت نمی‌کنند و در مقابل ظالم می‌ایستند. ریشه همدلی تاریخی است و از ابتدای تاریخ بوده و فقط نمایش آن ممکن است متفاوت باشد ولی اصل آن انسان‌شناسی است.

* این همدلی و حس تعاون چقدر متأثر از وقوع انقلاب اسلامی است؟
* وقوع انقلاب اسلامی را می‌توان معجزه‌ای در تاریخ ایران دانست که باعث شد همدلی و همکاری میان مردم افزایش یابد. وقتی سخن از معجزه به میان می‌آید یعنی ما دلایل آن را نمی‌دانیم. انقلاب یک معجزه بزرگ الهی است و انگیزه‌های دینی باعث شده این درخت طیبه رشد کند. در دنیای سیاسی پیش از انقلاب یک طرف شوروی و یک طرف آمریکا بودند و هر کشور باید موضع خود را مشخص می‌کرد و طرف یکی از این دو را می‌گرفت. انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی و متفاوت ظهور کرد. بنابراین هر دو نیز با ما دشمنی کردند. ماندگاری انقلاب به اعتقاد من یک معجزه خداوندی است. با وجود جنگ و ترور و تحریم‌ها این انقلاب هنوز پابرجا مانده که این فقط ناشی از لطف الهی است. وقتی این انقلاب به لطف الهی ماند و فرشته‌های زمینی فداکاری کردند، مردم مسلمان هم در سراسر جهان، مخصوصاً کسانی که از لحاظ فکری و ذهنی با شهدای بزرگ ما مانند حاج‌قاسم، شهید بهشتی و ... همراه شدند، باعث شدند این انگیزه و اندیشه باقی بماند و تأثیر خود را در دنیا بگذارد. یکی از جاهای تأثیر آن حوادث اخیر است. انقلاب ما با مردم لبنان همراهی و همدلی کرد و آنها را جدا از خود نمی‌داند.

همان‌طور که در حوزه‌های دیگر نیز قبلاً بود و آنها نیز در دوران دفاع مقدس با ما همراهی کردند. آن اصل انسانی که بین همه انسان‌ها مشترک است، در اینجا در نوع تفکر هم تقویت شد. اکنون نظریه مقاومت یک نظریه است که اثر خود را گذاشته، درواقع گرگ‌های کراواتی که مسئولان اروپایی و آمریکایی هستند اینها با رژیم صهیونیستی همدردی کردند ولی در واقع قافیه را باختند؛ این امر فقط از لطف خداست. فکر نکنیم ما کاری کردیم، نه بلکه لطف خداوند بوده که این همدلی ایجاد شود. انسان مسلمان برای همه انسان‌های ضعیف دلش می‌سوزد ولی فرهنگ نیز اکنون آن را تقویت کرده است. بنابراین پیروز هم شد.

* یکی از مصادیق همدلی مردم در زمان جنگ تحمیلی بود که تصاویر و مستنداتی از آن منتشر شده است. آیا می‌توانید درباره همدلی مردم در زمان جنگ تحمیلی بیشتر توضیح دهید؟ ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی آن چه بود؟
* علل اجتماعی کمتر و بیشتر ریشه فرهنگی دارد. بالاخره نوع مذهب تأثیر دارد. وقتی افراد از لحاظ مذهبی به هم نزدیک باشند، همکاری‌شان با یکدیگر صمیمانه‌تر و قوی‌تر خواهد بود. این یک اصل است. در اینجا مقاومت و همدلی باعث می‌شود که همکاری آن‌ها به شکلی نزدیک‌تر شکل بگیرد. در ابتدا نظریه انسان‌شناختی فطرت، در درجه دوم، مسائل فرهنگی و جغرافیایی از دلایل این همدلی هستند.

* پویش ایران‌همدل در مرحله اخیر خود، با هدف کمک به مردم غزه و لبنان، شاهد موج شگفت‌انگیزی از کمک‌های مالی و اهدای طلا و زیورآلات بوده است. ریشه‌های اجتماعی شکل‌گیری چنین موجی در کمک به ستمدیدگان غزه و لبنان چیست و چگونه قابل تبیین است؟
* اگر به تاریخ نگاه کنیم، جنگ ما و انقلاب را چه کسانی پیش بردند؟ کوخ‌نشینان همان‌طور که امام خمینی رحمه‌الله گفتند، نه ثروتمندان، بلکه افراد عادی و کسانی که از امکانات کمتری برخوردار بودند. فداکاری آن‌ها بود که باعث پیشبرد انقلاب شد.

در این پویش نیز مشابه همین اتفاق افتاده است. اگر بخواهیم بررسی کنیم، بیشتر کمک‌ها از سوی قشر متوسط و پایین جامعه بوده است، نه افراد ثروتمند. البته در بین ثروتمندان نیز افراد خیّر و نیکوکار وجود دارند، اما به طور عمده، این قشر متوسط و پایین است که چنین پویش‌هایی را پشتیبانی می‌کند. این مسئله از لحاظ طبقاتی قابل توجه است. من یادم می‌آید که در دوران جوانی، در کتاب‌هایی درباره رزمندگان صدر اسلام می‌خواندم که قهرمانان اصلی آن دوران معمولاً از اشراف‌زادگان نبودند. درواقع، بیشتر قهرمانان از میان طبقات عادی جامعه برخاسته بودند. دیدید که هدیه‌ها کلان نبود ولی جمعیت زیاد بود.

* دستگاه‌های علمی، تحلیلی و اسنادی کشور در قبال چنین اتفاقات مهمی چه وظیفه‌ای دارند؟
* حوادث مهم تاریخ باید ثبت شوند؛ حوادثی مانند جنگ‌ها یا دیگر اتفاقات بزرگ که می‌توانند تأثیرات روان‌شناختی مثبتی بر افراد و جوامع داشته باشند. متأسفانه، ما بسیاری از این وقایع و نکات مثبت را ثبت نکرده‌ایم. درحالی‌که در تعالیم اسلامی ما نیز تأکید شده است که تنها به بدی‌ها و نقاط ضعف جامعه توجه نکنیم، بلکه خوبی‌ها و دستاوردها را نیز بازگو کنیم. یکی از پیشنهادهای من این است که چنین اتفاقات مهمی در قالب یادداشت‌ها یا کتابچه‌هایی ثبت شود. این سرمایه‌گذاری بر تاریخ انجام نمی‌شود.

در پایان باید بگویم که در واقع انقلاب اسلامی لطف الهی است. لطف الهی می‌تواند در اینجا متبلور شود و برکات آن به مردم بازگردد. برای مثال، انقلاب ما یک تحول بزرگ تاریخی بود که نه وابسته به جریان‌های چپ یا راست بود، نه به آمریکا یا اروپا. نتیجه این انقلاب نشان داد که جهان دیگر مانند گذشته نیست؛ آمریکا دیگر آمریکا‌ی سابق نیست و اروپا نیز به همان شکلی که بود باقی نمانده است.

همان‌طور که رهبر انقلاب اشاره کردند، عصر بزن‌دررو تمام شده است. دوره خودکامگی‌ها و ادعاهای قدرت‌های بزرگ به پایان رسیده است. وظیفه ما این است که در مسیری که انتخاب کرده‌ایم، با توکل به خداوند پایدار بمانیم.
....
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی