رهبر انقلاب اسلامی در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۰/۵/۱۲) به حجّتالاسلام آقای سیّدابراهیم رئیسی توصیههایی مهمی کردند. ایشان در بخشی از این توصیهها فرمودند: «رئیسجمهور محترم در شعارهای ایشان مسئلهی مردمی بودن تکرار شده؛ این را از دست ندهند؛ این چیز بسیار مهمّی است. «دولت مردمی» را که شعار ایشان بود، در واقعیّت محقّق کنند و به معنای واقعی کلمه با مردم، در کنار مردم، در میان مردم باشند. مردم یعنی همهی مردم؛ بدون امتیازهای طبقاتی و گروهی. البتّه حضور در میان مردم -که سابقهی این کار را هم ایشان دارند- نباید افراد را از ارتباط با نخبگان غافل کند. ارتباط با نخبگان هم در جای خود یک حرکت بسیار لازم و مفید است.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای تبیین برخی از این توصیهها گفتوگویی با آقای عباس سلیمینمین، کارشناس سیاسی و پژوهشگر تاریخ معاصر انجام داده است.
رهبر انقلاب در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دورهی ریاستجمهوری فرمودند: «دولت باید مظهر وفاق باشد.» به نظر شما مهمترین عرصههایی که شرایط امروز کشور اقتضا میکند که دولت آقای رئیسی در جهت ایجاد وفاق نقشآفرینی کند، کدام است؟
دولت آقای رئیسی برای اینکه مظهر وفاق باشد، نباید جامعه را دستهبندی کند. دستهبندیکردن دولت امری خطاست. ما امروز آفتی را در جامعه شاهدیم که برخی خود را در عرصههای سیاسی، اعتقادی و فرهنگی مطلق میبینند و دیگران را گمراه میپندارند. قطعاً باید دولت از این گرایش فاصله بگیرد و اجازه ندهد که این جریان در امورش اخلال ایجاد کند. اگر وجود اختلافات فکری در جامعه بهصورت منطقی و اصولی مطرح شود، نهتنها ایراد و اشکالی بر آن مترتب نیست، بلکه برای جامعه هم مفید و سازنده خواهد بود.
آنچه که ما امروز در جریان تندروی اصلاحطلب و اصولگرا با آن مواجهیم، خودمطلقبینی است. خودمطلقبینی یکی از آفتهای جدی حکمرانی دینی است. انتظار میرود که آقای رئیسی برای مظهر وفاقبودن نسبت به این آفت حساسیت ویژهای را در پیش بگیرد. دولت موظف است که در مقام خدمترسانی و تکریم شهروندان قرار بگیرد. یک موقعی است که ما برای واگذاری یک مسئولیت به یک فردی نسبت به دیگران نمرهی بالاتری میدهیم، این مقولهی متفاوتی است. دولت باید همهی شهروندان را با همهی سلایق و نگاههای مختلف به یک شکل ببیند و هرگز بینشان فاصله نیندازد و همهی آنها را جزو عائلهی خودش بداند و تلاش کند که پدر مناسبی برای همگان باشد.
یکی از شعارهای آقای رئیسی که رهبر انقلاب نیز به آن اشاره کردند، «دولت مردمی» است. از نظر شما این دولت چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
دولت مردمی علاوه بر صداقت در قول و عمل و یکیبودن در ظاهر و پنهان دولتمردانش، باید بهمعنای واقعی کلمه در میان مردم باشد. البته همانطور که رهبر انقلاب هم در بیاناتشان به آن اشاره کردند، نباید افراد را از ارتباط با نخبگان غافل کرد. استفاده از نخبگان و ارتباط با آنها در جای خودش بسیار لازم و مفید است.
یکی از خصوصیات دولت مردمی، گفتوگو با مردم است، البته صادقانه. هم مشکلات را به مردم گفت و هم راهحلها را و از مردم کمک گرفت. حرفزدن با مردم مهمّ است و دولت باید به آن متعهّد باشد. همچنین دولت مردمی باید دستهبندیهای کاذب و تغایرهای بی بنیان را در بین مردم از بین ببرد. چون این مسائل از حرکت صحیح جامعه جلوگیری میکند.
رهبر انقلاب در مراسم امروز خطاب به آقای رئیسی یکی از جنبههای مردمیبودن را «مبارزهی با فساد» دانستند و فرمودند: «اگر ما بهمعنای واقعی کلمه میخواهیم در کنار مردم باشیم، باید بیامان با فساد و مفسد مبارزه کنیم که خب ایشان در مسئولیّت قبلی، حرکت مبارزهی با فساد را شروع کردند و اقدامات خوبی انجام گرفت.» به نظر شما اصلیترین کار دولت آقای رئیسی برای «مبارزه با فساد» چیست؟
دولت مردمی نباید اجازهی زیادشدن فاصلهی کارگزارانش با منتخبین را بدهد. مسئلهی فساد قطعاً زمانی مهم و تعیینکننده است که کارگزاران یک دولت هم در آن دخالت داشته باشند، اگر کارگزاران در موارد فساد مشارکت داشته باشند قطعاً ما شاهد گسترش فساد در جامعه خواهیم بود.
لذا، اوّلین ضربهی فساد به خود دولت است؛ چراکه کارگزاران با فربهشدن با پول حرام از مردم فاصله میگیرند و زمینهی سقوط خودشان را فراهم میکنند. دولت مردمی زمانی تقویت میشود که بهطور جدی با فساد مقابله کند؛ مقابلهی جدی میتواند هم اعتبار دولت را در میان مردم تقویت کند و هم فاصلهها را روزبهروز کاهش بدهد. افزایش فاصلهها امروز نه شایستهی حکومتداری است و نه سنخیتی با نگاه دینی دارد.
آقای رئیسی در گذشته کارنامهی نسبتاً موفقی در ارتباط با «مبارزه با فساد» داشت و امید را در دلهای مردم ایجاد کرد. به همین دلیل هم ایشان در میان نامزدها بیشترین آراء مردم را از آن خودشان کرد؛ امّا باید به این مسئله هم توجه کرد که «مبارزه با فساد» بدون نظارت عمومی ممکن نخواهد بود. دولت فقط ابزارهای نظارت رسمی را در اختیار دارد؛ اگر تصور کند که با ابزارهای رسمی خودش و قوهی قضائیه قادر خواهد بود که فساد را در جامعه ریشهکن کند، تصور غلطی است. نظارت عمومی، یعنی نظارت همهی دلسوزان این آب و خاک است. طبیعتاً مردم دوست دارند در کشوری سالم زندگی کنند و اگر صداقت لازم را در مسئولین خودشان ببینند، حاضرند هزینهاش را هم پرداخت کنند.
در سالهای اوّلیهی انقلاب اسلامی ما شاهد مشارکت گستردهی مردم در ارتباط با صیانت از سلامت در کشور بودیم؛ امّا متأسفانه بهتدریج برخی از مدیران مردم را از صحنه خارج کردند و هزینهی امربهمعروف و نهیازمنکر را افزایش دادند. آقای رئیسی باید این مورد را اصلاحکرده و مجدداً دست نیازش را بهسوی دلسوزان این کشور دراز کند. لذا، اگر میخواهیم هزینهی مقابله با فساد را کاهش دهیم، حتماً، باید دستمان را بهطرف دلسوزان این ملت دراز کنیم، آن موقع قادر خواهیم بود با کمترین هزینه فساد را در جامعه ریشهکن کنیم.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه انتخابات در سلامت و امنیت کامل برگزار شد، به توطئهی تحریم انتخابات هم اشاره کردند و فرمودند: «از مدّتی پیش، در محافل سیاستگذاری دشمنان کشور و دشمنان جمهوری اسلامی، یک توطئهی تحریم انتخابات طرّاحی شده بود که در داخل هم بعضی از روی غفلت، بعضی هم شاید از روی غرض این سیاست را دنبال میکردند؛ [امّا] مردم پاسخ قاطعی دادند و شرکت کردند.» به نظر شما چرا برخی در داخل با توطئهی تحریم انتخابات همراهی کردند؟
در داخل کشور افرادی هستند که خیلی به نظام اسلامی اعتقاد ندارند و بهلحاظ الگوی حکومت مایلاند الگوهای غربی در ایران اجرا شود؛ یعنی حکومتداری بر اساس اصول وارداتی صورت بگیرد. طبعاً این افراد از اینکه روند گسترش دموکراسی در ایران بسیار مقبول است و ملت ایران تغییرات را از طریق صندوق رأی -که کمهزینهترین و مدنیترین شکل ممکن است- دنبال میکنند، خیلی رضایت ندارند. این افراد مایلاند که ملت ایران در ارتباط با حل مسائل خودشان به شیوههای تخریبی رو بیاورند و صندوق رأی -که بهترین راه ممکن برای حل مسائل جامعه است- را کنار بگذارند.
تحریم انتخابات یکی از روشهایی است که میتواند منجر به تضعیف دموکراسی در ایران و جلوگیری از پیشرفت سیاسی و توسعهی سیاسی ملت ایران شود. خوشبختانه در این چند دهه ملت ایران توانسته دستاوردها و تجارب بسیار خوبی را از حکمرانی بهدست آورد. همهی این دستاوردها هم از طریق رجوع به صندوق رأی بوده، والا برای حل مسائل مردم به خیابانها کشیده میشدند و همهی دستاوردهای مدنی ما را از بین میبُرد.