وحدت امت اسلامی اگرچه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، همواره یکی از دغدغههای رهبران انقلاب اسلامی بوده، اما در سالهای اخیر بهدلیل تحولات عمدهای که در جهان اسلام رخ داده است، از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. رهبر انقلاب در حکم انتصاب حجةالاسلاموالمسلمین محسن اراکی به سمت دبیرکلی مجمع تقریب مذاهب اسلامی به همین موضوع اشاره کرده و میفرمایند: «در شرایطی که بیداری اسلامی و تحولات خیرهکنندهی پس از آن، جهان اسلام را در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ قرار داده، وحدت امت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی محوری اساسی برای تحصیل و حفظ پیروزیهای این حرکت مبارک است.» در همینباره، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR گفتگویی با ایشان ترتیب داده است. بخشهای مهم این گفتوگو به شرح زیر است:
جریان انقلاب اسلامی یک جریان مقاوم در برابر دشمن و توطئههای آن بوده است. در حقیقت ما سهمگینترین و طولانیترین جنگمان با دشمن «جنگ ارادهها» است. خواستند ارادهی این انقلاب را با توطئههای داخلی اول انقلاب، جنگ هشتساله، تحریمهای اقتصادی، تهاجم فرهنگی، تحریک نیروهای منحرف داخلی، فتنه و ابزارهای مختلف از بین ببرند، اما نهتنها زانوی این ملت در برابر این همه فشار خم نشد، بلکه هرچه گذشت، مستحکمتر شد.
چندین ماه پیش یکی از سران رژیم صهیونیستی مصاحبهای داشت و در آن میگفت ما گروههای تکفیری را حمایت کردیم و خوشحال شدیم که چنین اتفاقی افتاده است و این اتفاقات به گمان ما تضعیفکنندهی جمهوری اسلامی بود. ما از گروههای ضدنظام در سوریه و گروههای ضددولت در عراق برای تضعیف جمهوری اسلامی حمایت کردیم. بعد میگوید اما هرچه زمان گذشت، بهجای اینکه ما به هدفمان نزدیکتر شویم، ایران به هدفش نزدیکتر شد. بهجای اینکه این جریان منشأ تضعیف ایران شود، موجب تبدیل ایران به قدرت اول منطقه شد. قدرتی که ایران بعد از این جریانها به دست آورده، خیلی بیش از قدرتی است که قبل از این جریانها داشت. الآن مردم کشورهای منطقه اعتمادشان به جمهوری اسلامی بیشتر شده است.
وقتی گفته میشود جمهوری اسلامی عبور کرده است، یعنی دیگر دشمن نمیتواند این را بهانهای قرار بدهد، وگرنه از اول هم چنین افسانهای وجود نداشت. یعنی ما از آغاز هم بهدنبال تشکیل هلال شیعی نبودهایم که مثلاً بعدها از این استراتژی دست برداشته و آن را عوض کرده باشیم.
مقصود آقا هم این است که در شرایط کنونی و با عملکردی که جمهوری اسلامی طی این سالها از خود نشان داده است، دیگر کسی نمیتواند ما را متهم به هلال شیعی کند. دلایلش هم واضح است. فلسطینیها را چهکسی تاکنون حمایت کرده است؟ جنبشی که قبل از انقلاب تضعیف شده بود و دیگر چیزی به نام جنبش فلسطین وجود نداشت، با آمدن انقلاب و حمایتش از آن، جانی دوباره گرفت. آنچه این مقاومت را به وجود آورد و این جریان را هم در فلسطین و هم در خارج فلسطین زنده و مقتدر کرد و او را به سطحی رساند که توانست در برابر رژیم صهیونیستی به پیروزی برسد و روی پای خودش بایستد، انقلاب اسلامی بود. در غزه انقلابیون فلسطینی توانستند در جنگهای 50روزه و 22روزه و 8روزه آنچنان مقاومت کنند که اسرائیل نتواند در داخل غزه پیشروی کند. خب این پدیدهی جدیدی در جهان اسلام است.
گزارش تصویری: گفتوگو با دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
حمایت از نظام سوریه نیز به همین نحو است. حکومت بشار اسد که حکومتی شیعی نبود، اما ایران در تمام این سالها از آن حمایت کرده و اتفاقاً این ایران بوده که پیروز میدان شده است. در سوریه اکثریت اهل سنت هستند. آنجا هم منطق ایران همان منطقی است که در بحرین اجرا میشده است. منطق آنجا این است که بگذارید مردم خودشان سرنوشت خودشان را انتخاب کنند. حاکم را باید آنها انتخاب کنند نه اینکه حاکم را عربستان سعودی تعیین کند. یا آمریکا بیاید بگوید حاکم باید در سوریه فلانی باشد و این نباید حاکم باشد. هر بار آقای کری مصاحبه میکند، میگوید اسد نباید باشد. آنجا مگر مردم ندارد؟ مگر در آنجا انسانهایی که دارای اختیار و شعور باشند نیستند؟ خب بگذارید خود مردم انتخاب کنند.
حضرت امام
رحمهاللهعلیه و مقام معظم رهبری در دوران خودشان، وقتی احساس میکردند ظرفیت تحمل جامعه محدود است، گاهی از یک حکم شرعی دست برمیداشتند تا تحمل جامعه را رعایت کنند. بحث مهمی در اصول فقه نظام داریم که میگوید یکی از اصول فقه نظام این است که گاهی رهبر یک جامعه باید یک روند تدریجی را در پیاده کردن احکام رعایت کند و توان هر مرحله از زندگی یک جامعه را مدنظر داشته باشد. عین کسی که میخواهد با جوان یا فرزندش تعامل کند. ما نمیتوانیم از اول در سن پانزدهسالگی از او انتظار داشته باشیم که تمام آنچه ما انجام میدهیم، او هم انجام دهد.
یک وقت خدمت آقا بودیم. سخن از رهبران یکی از احزاب اسلامی در یکی از کشورها به میان آمد. رئیس آن حزب مدتی بود که با جمهوری اسلامی بد رفتار کرده بود. مصاحبههای نیشدار انجام میداد و گاهی نقدهای تندی علیه جمهوری اسلامی داشت. در آن موقع ما میخواستیم ببینیم نظر آقا در اینباره چیست؟ آیا با این شخص ارتباط برقرار کنیم یا نه؟ صلاح است که با او رفتار محبتآمیز داشته باشیم یا نه؟ آقا فرمودند ما آقای فلانی را از خودمان میدانیم و علیرغم همهی آنچه میگوید، حتماً با او ارتباط برقرار کنید. به آقا گفتم شما راضی هستید ما همین حرفی که شما فرمودهاید را به او منتقل کنیم. فرمودند بله، به ایشان منتقل کنید. اتفاقاً اثر هم کرد. همین که او فهمید موضع آقا نسبتبه او اینگونه است و علیرغم اینکه وی این همه کملطفی دارد و رویگردانی از نظام و جمهوری اسلامی دارد، آقا چنین عنایتی به او دارد، باعث شد به این سمت برگردد و خیلی معتدل شود.
متن کامل این گفتوگو از اینجا قابل دسترسی است.