رهبر انقلاب در دیدار با دستاندرکاران برگزاری کنگرهی بزرگداشت آیتاللهالعظمی آقانجفی اصفهانی با اشاره به حضور روحانیت در عرصههای اجتماعی گفتند: «وقتی که عالم شیعی در حوادث بزرگ اجتماعی حضور دارد، این طبعاً اسلامیّت درش هست، مقابلهی با هر دستگاه ظلم و استعمار و استکبار - اعمّ از استعمار خارجی یا استبداد داخلی - درش هست، مردمی بودن قهراً درش هست، امتداد داشتن در متن مردم و در خودِ روحانیّت درش هست.» با دکتر موسی حقانی، رئیس مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر در این زمینه و همچنین اندیشه و مبارزات مرجع فقید، آقانجفی اصفهانی به گفتوگو پرداختیم.
معرفی اندیشهها و عملکرد علمای شیعه در طول تاریخ معاصر ایران چه ضرورتی دارد؟
مرجعیت و روحانیت شیعه ظرفیتی است که ملت مسلمان ایران از آن برخوردار است. پس آشنایی بیشتر با این ظرفیت و توانمندی میتواند ما را در پیشبرد اهدافمان یاری کند. لازم است که ما این ظرفیتهای نهفتهی تاریخی و این شخصیتها را به نحوی معرفی کنیم تا غبار فراموشی و گذشت زمان را از این چهرههای شاخص پاک کنیم. لازم است مورخان و محققان با تلاش خود این بزرگان را به مردم معرفی کنند.
مرحوم آقانجفی اصفهانی هم شخصیتی است که در عرصههای مختلفی مطرح است. برای مردم مسلمان ما نیز که همواره مدافع کیان اسلام بوده و هستند، ایستادگی مرحوم آقانجفی در برابر انواع و اقسام بدعتها در آن دوران، میتواند نکات قابل ملاحظهای را در پی داشته باشد.
مرحوم آقانجفی اصفهانی در نقطهی مقابل نفی نفوذ بیگانه، تأکید بر استفاده از محصولات و منسوجات داخلی را در نظر داشتند. مثلاً ایشان و دیگر علمای اصفهان اعلامیهای را صادر کردند مبنی بر اینکه: «بعد از این، بر مردهای که کفن او از پارچهی خارجی باشد، نماز نمیخوانیم.»
مبارزات علما و مراجع شیعهی آن زمان مربوط به چه حوزههایی بوده است؟
مرجعیت شیعه همواره به برخورد با استعمار و استکبار و بیگانههایی که به مرزهای جغرافیایی و فرهنگی و اعتقادی هجوم آوردهاند، اولویت دادهاند. مرحوم آقانجفی اصفهانی نیز همین ویژگی را داشته و شاید تنها تفاوت و مزیت ایشان نسبت به دیگران مبارزان در این بوده که ایشان در تمام زمینههای مربوط به هجوم استعمار به کشورمان حضور جدی داشته و با گردنکشی استعمار مقابله کرده و کوشیده تا از نفوذ استعمار جلوگیری کند.
در جریان حملهی ایتالیا به لیبی هم گویا ایشان برای مقابله با این حمله، موضعگیری و تلاشهایی کردهاند.
بله. مرجعیت شیعی یک از وظایف خود را صیانت از اسلام و سرزمینهای اسلامی میداند. به همین جهت، وقتی ایتالیا به لیبی حمله کرد، مرحوم آقانجفی اصفهانی فعالیت گستردهای را از خود بروز داد. ایشان به امپراطوری عثمانی و به شخص شیخالاسلام عثمانی نامه نوشت و ضمن حفظ اصول، از او خواست تا در مقابله با تهاجم کفار به سرزمین اسلامی لیبی همکاری کند. این ویژگی را آیتالله سید کاظم یزدی -صاحب کتاب عروةالوثقی- و آخوند خراسانی نیز داشتند. اتفاقاً همزمان با این واقعه، روسها هم به ایران حمله کرده بودند و مرحوم آقانجفی هم دغدغهی مقابله با روسها را داشتند و هم دغدغهی مقابله با حملهی ایتالیا را.
یکی دیگر از عرصههای مبارزاتی، مقابله با تهاجم اقتصادی استعمار بود که ایشان هم حضور داشتند و مبارزات گستردهای را در اصفهان سامان دادند. ایشان در واقعهی نهضت تحریم هم جزء پیشگامان این تحریم بودند. در ماجرای نهضت تحریم تنباکو نیز اصفهان به برکت مرحوم آقانجفی یکی از مراکز مبارزاتی مردم مسلمان ایران و مرجعیت شیعه علیه سلطهی اقتصادی استعمار بود. این مبارزه فقط به جنبههای سلبی هم محدود نمیشد، بلکه در جهت مقابله با این تهاجم راهکار هم ارائه شد.
مرحوم آقانجفی اصفهانی در نقطهی مقابل نفی نفوذ بیگانه، تأکید بر استفاده از محصولات و منسوجات داخلی را در نظر داشتند. مثلاً ایشان و دیگر علمای اصفهان اعلامیهای را صادر کردند مبنی بر اینکه: «بعد از این، بر مردهای که کفن او از پارچهی خارجی باشد، نماز نمیخوانیم.»
البته این دیدگاه و شیوهی عمل در میان اغلب علمای ما رواج داشته است. شهید مدرس هم همینطور بودند. مرحوم آیتالله مرعشی نجفی هم تا آخر عمر از منسوجات و پارچههایی ایرانی استفاده میکردند. در بین بزرگان ما یک اصل بود که ما تا میتوانیم، از تولیدات داخلی استفاده کنیم و محصولات خود را رونق دهیم.
در مورد اختلافهایی که در ماجرای مشروطه بین غربگرایان و جناح دینی و بهویژه در جریان اختلاف مرحوم شیخ فضلالله نوری و غربگرایان رخ داد، مرحوم آقانجفی همچنان با حفظ اصالتهای دینی، حمایت خود را از شیخ فضلالله نوری اعلام کردند.
یکی از اثرگذاریهای علمای شیعه در طول تاریخ معاصر ایران، مبارزهی فرهنگی در برابر برنامههای ضد دینی استعمار بوده است. مرحوم آقانجفی اصفهانی چه نقشی را در این زمینه ایفا کردند؟
در عرصهی مبارزهی فرهنگی ما شاهد فعالیت فرقههای مسیحی در اصفهان بودیم که در ردّ اسلام و پیامبر اکرم
صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم مطلب مینوشتند و کتاب چاپ میکردند. مرحوم آقانجفی اصفهانی حرکت گستردهای را در گفتوگو با مسیحیان در اثبات حقانیت اسلام و پیامبر اکرم
صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم در اصفهان انجام دادند.
از طرف دیگر با توطئهها و ترفندهای استعمار انگلیس، فرقههای ضالهای نظیر بابیت و بهاییت به وجود آمد. بر اساس منابع موجود و حتی منابع فرقهی ضالهی بهاییت، آنها برای شکستن سد محکم روحانیت شیعه، با مطرح کردن مباحث ارتباط با امام زمان و مهدویت و ادعاهای دیگر سعی کردند پیروی مردم مسلمان ایران از مرجعیت شیعه را از بین ببرند. این فتنه خودبهخود منجر به فروپاشی فرهنگی-سیاسی و دینی کشور ما میشد که مرحوم آقانجفی در مقابله با این زمینه انصافاً از تمام ظرفیتهای خود استفاده کرد.
رابطهی مرحوم آقانجفی با نهضت مشروطه چگونه بود و ایشان در شکلگیری و قوام این نهضت در شهر اصفهان چه نقشی را ایفا کردند؟
در مقاطع مختلف شاهد مبارزهی ایشان با عوامل استبداد هستیم؛ از جمله با شخص ناصرالدین شاه و نیز با حکام و شاهزادگان و بهویژه ظلالسلطان که حاکم اصفهان و در واقع حاکم نیمی از ایران بود. در جریان مشروطه نیز مرحوم آقانجفی در سلک مشروطهخواهان بود. البته در مشروطه برادر ایشان، مجاهد شهید حاجآقا نورالله پیشگام بود و مرحوم آقانجفی مؤید ایشان به شمار میرفت و به لحاظ اینکه ایشان در مقام مرجعیت بود، حمایتهای ایشان از باعث شد که مشروطیت در اصفهان با رویکرد دینی قوام پیدا کند.
مرحوم آقانجفی و برادر بزرگوار ایشان سعی کردند بر خلاف برخی شهرهای دیگر، رنگ و رویکرد اسلامی مشروطه را در برابر نفوذ افراد ساختارشکن و احزابی مانند حزب دموکرات که یک حزب سکولار محسوب میشد، حفظ کنند. در مورد اختلافهایی که در ماجرای مشروطه بین غربگرایان و جناح دینی و بهویژه در جریان اختلاف مرحوم شیخ فضلالله نوری و غربگرایان رخ داد، مرحوم آقانجفی همچنان با حفظ اصالتهای دینی، حمایت خود را از شیخ فضلالله نوری اعلام کردند.
مرحوم سید جمال یک چهرهی شاخص است که او نیز تحت تأثیر رفتار و موضعگیریهای مرحوم آقانجفی اصفهانی قرار دارد. سید جمالالدین اسدآبادی ظاهراً دیداری با مرحوم آقانجفی داشتند. مرحوم سید جمال اسدآبادی در این مواجهه و ضمن آشنایی با افکار مرحوم آقانجفی اصفهانی شیفتهی شخصیت ایشان میشود.
مرحوم آیتالله آقانجفی اصفهانی رسالهای تحت عنوان «فی ولایة الحاکم الفقیه» دارند. به نظر شما این رساله بر چه اساسی نگارش شده است؟
موضوع ولایت فقیه یکی از موضوعاتی است که مرحوم آقانجفی نسبت به تبیین آن اهتمام ویژهای داشتند و با توجه به اینکه ایشان قائل به اتحاد سیاست و دیانت بودند، حکومت بر جوامع اسلامی را حق فقیه جامعالشرایط میدانستند. به این جهت در باب ولایت فقیه بحثی کاملی دارند. بالاخره آن رویکرد حمایتی از اسلام و مسلمین در مقابل استعمار و استبداد که ایشان داشتند و آن را بر خود واجب میدانستند، نتیجهاش به تأسیس حکومت دینی و تلاش برای تحقق آن منجر میشد، اما در آن دوران، مانند زمان حضرت امام خمینی رضواناللهعلیه فرصت چنین کاری فراهم نیامد. در هر صورت اصل اعتقاد به ولایت فقیه بهطور گسترده و در همهی زمینهها در تفکرات مرحوم آقانجفی بارز و مشهود است.
رابطهی ایشان با شخصیتهای مبارزی همچون سید جمالالدین اسدآبادی، میرزای شیرازی، شیخ فضلالله نوری و دیگر علما چگونه بود؟
در این زمینه نوعی ارتباط عمیق بین ایشان و میرزای شیرازی وجود داشت. مرحوم آقانجفی و خانوادهی ایشان مورد وثوق و اعتماد علمای نجف و از جمله میرزای شیرازی و آخوند خراسانی و میرزا عبدالله مازندرانی و دیگر علما بودند. تقریباً با اطمینان از وجود این بزرگان بود که علمای ایران هم دست به موضعگیری میزدند و عمدهی مشورت با این بزرگان شکل میگرفت.
در بیدار کردن مردم و مقابله با تهاجمات استعمار و احیای تمدن اسلامی، مرحوم سید جمال یک چهرهی شاخص است که او نیز تحت تأثیر رفتار و موضعگیریهای مرحوم آقانجفی اصفهانی قرار دارد. سید جمالالدین اسدآبادی ظاهراً دیداری با مرحوم آقانجفی داشتند. مرحوم سید جمال اسدآبادی در این مواجهه و ضمن آشنایی با افکار مرحوم آقانجفی اصفهانی شیفتهی شخصیت ایشان میشود و میگوید که اگر قدرت در دستش باشد، میتواند ایران را متحول کند.