1390/07/04
بیانات در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگرهی بزرگداشت یکصدمین سالگرد رحلت آیتالله العظمی آقانجفی اصفهانی
چهارم مهرماه سال جاری دستاندرکاران برگزاری کنگرهی بزرگداشت یکصدمین سالگرد رحلت آیتالله العظمی آقانجفی اصفهانی، با رهبر انقلاب دیدار کردند. متن زیر، بیانات حضرت آیتالله خامنهای در آن دیدار است که به مناسبت برگزاری این بزرگداشت منتشر میشود:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
این
بیاناتی که آقای نجفی(۱) کردند - که واقعاً بسیار پرنکته و درست بود - اگر همین مطالب در مجموعهی کار بزرگداشت و آثاری که به دنبال او پخش خواهد شد رعایت بشود، به نظر من ما کار بزرگی انجام دادهایم؛ به همین نکات باید توجّه بشود.
یک نکتهی اساسی اینجا وجود دارد که به نظر من شاید مؤثّر است در همهی این نکاتی که گفته شد، و آن حضور روحانیّت است. حضور روحانیّت - با خصوصیّاتی که روحانیّت شیعه دارد، حالا آن که ما در بین خودمان در تاریخ دیدهایم - در مسائل اجتماعی، به طور طبیعی معنا و هویّت خاصّی میدهد به آن مسائل اجتماعی. وقتی که عالم شیعی در حوادث بزرگ اجتماعی حضور دارد، این طبعاً اسلامیّت درش هست، مقابلهی با هر دستگاه ظلم و استعمار و استکبار - اعمّ از استعمار خارجی یا استبداد داخلی - درش هست، مردمی بودن قهراً درش هست، امتداد داشتن در متن مردم و در خودِ روحانیّت درش هست. خب شما ملاحظه کنید، همین کاری که مرحوم آقای آقانجفی اصفهانی و اخوی ایشان مرحوم حاج آقا نورالله انجام دادند، این کار از قبل از مشروطه شروع شده - یعنی از زمان تحریم تنباکو - و تا زمان رضاخان ادامه پیدا کرده؛ در حالی که در خلال این مدّت چه حوادث تلخی برای اینها پیش آمده: هم برای خود مرحوم آقانجفی که تبعید شد، مورد تحقیر قرار گرفت، به او اهانت شد، همین طور که شما میگوئید مورد تهمت قرار گرفت و ابهاماتی در مورد ایشان به ذهنها القاء شد؛ مرحوم حاج آقا نورالله(۲) هم که معلوم است، بعد آمد و مسموم شد و به شهادت رسید. بنابراین نفسِ حضور روحانی - عالم برجستهی دینی - خودش یک موضوعیّتی دارد.
بخصوص حالا این خانواده. یکی از نکاتی که غالباً در علمای اصفهان و در محیط دینی و علمی اصفهان نظر من را جلب میکند، این است که خانوادههای پرعالم در اصفهان زیاد است؛ ما کمتر جاهای دیگر این را دیدهایم. مثلاً خود همین خانواده: مرحوم حاج شیخ محمّدتقىِ صاحبحاشیه(۳) - حاشیهی «هدایة المسترشدین» (۴) که کتاب اصولىِ عمیقِ قوىِّ ماندگاری است و دارای حرفهای نو - که شخصیّت معروفی است در حوزههای علمیّه؛ بعد فرزند ایشان مرحوم حاج شیخ محمّدباقر؛ بعد پسرهای مرحوم حاج شیخ محمّدباقر که همین چهار پنج تا برادرند که ظاهراً از همه بزرگتر مرحوم آقای آقانجفی بوده، حاج شیخ محمّدعلی، حاج شیخ محمّدحسین؛ بعد پسر حاج شیخ محمّدحسین که مرحوم حاج شیخ محمّدرضای اصفهانی است - معروف به آقا رضای اصفهانی - که امام و دیگران در قم توانستند یک مدّت کوتاهی از درس او استفاده کنند و همین برای اینها یک نکتهای است، امام در بحث مکاسب محرّمه مطلب مرحوم آقا رضای اصفهانی را حدود دو سه صفحه تلخیص میکنند و نقل میکنند، ایشان از لحاظ ادبی شخصیّت معروفی است، حالا ایشان در اصفهان خیلی مردمی و بین مردم نبوده بلکه بیشتر نجف و در حوزههای نجف و بخصوص در بین ادبا و اینها معروف است؛ بعد مرحوم حاج آقا نورالله است؛ بعد مرحوم حاج آقا جمال(۵) است - برادر دیگرشان - که سالها در تهران بودند؛ یک خانوادهی علمی. بقیّهی خانوادههای اصفهان هم همین جورند: خانوادهی کلباسیها - که خب عدّهشان هم زیاد بوده - خانوادهی شفتیها، خانوادهی درچهایها - همین آقایان درچهای، مرحوم آ سیّد محمّدباقر درچهای، آ سیّد مهدی درچهای و بعضی از اولاد اینها - خانوادهی چهارسوقیها - که اصلاً خوانساری هستند و بعد آمدند اصفهان و چقدر عالم در بین اینها از علمای بزرگ و برجسته هست - هم این خصوصیّت علمی را دارند. حضور اینها خیلی مؤثّر بوده.
به هر حال کار بسیار خوبی است این بزرگداشت صد سالگی رحلت ایشان. و انشاءالله که بتوانید از آن استفاده کنید در همین جهاتی که ذکر کردید؛ حرفهای شما کامل و خیلی خوب بود. انشاءالله موفّق باشید.
۱)
گزارش دکتر موسی نجفی در ابتدای دیدار
۲) برادر مرحوم آقانجفی
۳) شیخ محمّدتقی رازی صاحب هدایةالمسترشدین
۴) این کتاب حاشیهای بر معالم الاصول است.
۵) جمالالدّین، برادر مرحوم آقانجفی