keyword/content
1397/04/25
1393/01/01
1389/06/19
1389/03/14
1389/02/27
1389/02/26
1381/01/16
1380/11/11
1380/02/04
1379/05/05

امروز دنیای اسلام احتیاج دارد به یک‌صدایی؛ هر صدای تفرقه‌افکن و تفرقه‌انگیزی قطعاً مبغوض شارع مقدّس است. از هر طرف، به هر شکل، به هرجور، تفرقه ممنوع است. چرا؟ چون دشمن متمرکز شده است روی دنیای اسلام. شما ببینید در دنیای اسلام چه خبر است؟ از آن طرف فشارهایی که بر کشور یمن وارد میشود؛ یک ملّت مظلوم چند سال است که به‌طور دائم مورد تهاجمند؛ البتّه شجاعند، قوی‌اند، مقاومت میکنند، امّا سختی میکشند. از آن طرف مسئله‌ی فلسطین و این سیاست شیطانی و خبیثی که آمریکا در مورد فلسطین در نظر گرفته است، اسمش را هم گذاشته است «معامله‌ی قرن». البتّه بدانند که این معامله‌ی قرنی که آنها فکر کرده‌اند، به توفیق الهی هرگز تحقّق نخواهد یافت. به کوری چشم دولتمردان آمریکا که دارند خودشان را میکشند برای اینکه در قضیّه‌ی فلسطین یک کاری انجام بدهند، قضیّه‌ی فلسطین از یادها نخواهد رفت و شهر مقدّس بیت‌المقدّس پایتخت فلسطین باقی خواهد ماند و قبله‌ی اوّل مسلمانها برای مسلمانها باقی خواهد ماند. این خواب آشفته‌ای که اینها دیده‌اند که خیال میکنند بیت‌المقدّس را بگیرند و میگویند هم روی شهر، هم زیر شهر، هم اعماق شهر -شرقش، غربش، همه‌جایش- باید دست یهود باشد، غلط بیخودی میکنند؛ این اتّفاق نخواهد افتاد و مسلّماً ملّت فلسطین در مقابل این می‌ایستد و ملّتهای مسلمان همه پشت سر ملّت فلسطین خواهند ایستاد و به توفیق الهی نمیگذارند این اتّفاق بیفتد.

بدانید که واقعیّات جامعه‌ی جهانی بر طبق خواسته‌ها و نیّات آمریکا به پیش نمیرود. آنچه استکبار جهانی و دشمنان عنود ملّت ایران خواسته‌اند تحقّق پیدا کند، در عرصه‌ی گسترده‌ی جهانی تحقّق پیدا نکرده و ان‌شاءالله تحقّق هم پیدا نخواهد کرد. آمریکا در فلسطین ناکام مانده است. نقشه‌ای که برای فلسطین داشتند و خیلی هم تلاش کردند، پیش نرفته است و ان‌شاءالله پیش نخواهد رفت. اینها میخواهند کشور فلسطین را تبدیل کنند به یک کشور یهودی. یعنی فلسطینی ـ چه مسلمان، چه مسیحی ـ در فلسطین امکان زندگی کردن نداشته باشد؛ یعنی کار فلسطین را بکلّی تمام کنند. این کار را دنبال کردند؛ خیلی هم تلاش کردند در این چند سال، نتوانستند.

مسئله‌ی فلسطین، همچنان مسئله‌ی اول دنیای اسلام است. جنایات در غزه همچنان ادامه دارد. جنایات در کرانه‌ی غربی رود اردن همچنان ادامه دارد. رژیم صهیونیستی با کمال وقاحت و پرروئی ظلم و ستم خود را بر مردم مظلوم فلسطین ادامه میدهد، آنوقت آنجا در واشنگتن جلسه‌ی کنفرانس صلح میگذارند! صلح با کی؟! میخواهند قضایای فلسطین را، جنایات دشمنان ملت فلسطین را سرپوش بگذارند، با این مذاکراتی که اسمش را گذاشته‌اند «مذاکرات صلح»! غاصبی آمده است خانه‌ی یک ملت را غصب کرده است، به این اکتفاء نکرده؛ از هر نوع امکانی برای سرکوب این ملت استفاده میکند، اینها هم با کمال بی‌اعتنائی - دنیای غرب، آمریکا و دیگران - نشسته‌اند دارند تماشا میکنند، متجاوز و ظالم و سرکوبگر را تشویق هم میکنند، آن وقت جلسه میگذارند برای صلح! کدام صلح؟! چه صلحی؟! بین کی و کی؟ آن وقیحهای ستمگرِ صهیونیست هم با کمال پرروئی در مقابل فلسطینی‌ها می‌ایستند، میگویند بایستی یهودی‌سازی را شما قبول کنید. جنایت بزرگ آنها این است که میخواهند یهودی‌سازی کنند. قدس شریف را، قبله‌ی مسلمانان را، فلسطین عزیز را، به عنوان یهودی‌سازی، مرکز ظلم و ستم و توطئه‌ی خودشان قرار بدهند. این مسئله‌ی اصلی ماست.

آنچه که در قضیه‌ی فلسطین در این سال اخیر یا ماه‌های اخیر بالخصوص بیشتر مورد توجه است، یکی مسئله‌ی یهودی‌سازی فلسطین است. سیاست رژیم صهیونیستی این است که بتدریج آثار اسلامی را بکلی از منطقه‌ی فلسطین و ساحل غربی رود اردن - که خود آنها تصدیق دارند که این منطقه، منطقه‌ی اشغالی است؛ و دنیا این را قبول دارد و این همه قطعنامه‌ی سازمان ملل پشت سرش هست - حذف کند و این منطقه را یهودی‌سازی کند. شهرک‌سازی‌های غیر قانونی و ظالمانه، ویران کردن خانه‌های مردم، دستکاری در شهر الخلیل و در شهر قدس با هدف یهودی‌سازی، برای این است که ریشه‌ی اسلام را به خیال خودشان از کشور فلسطین قطع کنند. این یک نقطه است، که بسیار مهم است و دنیای اسلام باید در مقابل این مسئله با همه‌ی وجود بایستد و مانع این جنایت بزرگ بشود.

اگر کشورهای اسلامی به مسئولیت خود در قبال فلسطین عمل می کردند، امروز شاهد اجرای توطئه های خطرناک رژیم صهیونیستی بر ضد فلسطین از جمله سیاست یهودی سازی نبودیم.

این سازمان [کنفرانس اسلامی] اساساً برای حمایت از فلسطین و مسئله قدس بوجود آمد و امروز که صهیونیستها مشغول پیاده کردن سیاست یهودی سازی قدس ، الخلیل و دیگر مناطق فلسطین هستند ، این سازمان باید تمرکز اصلی خود را روی مسئله مهم فلسطین قرار دهد.

این، مسأله‌ای است که این روزها اتّفاق می‌افتد؛ مربوط به تاریخِ گذشته نیست، متعلّقِ همین زمانی است که من و شما این‌جا با هم حرف می‌زنیم. به کلیساها حمله کرده‌اند. خوب؛ مسیحیان دنیا حدّاقل از آن کشیش مسیحی دفاع کنند که در همین روزهای گذشته در حین انجام مراسم عبادی خودش کشته شد. او در محاصره‌ی کلیسا در «بیت‌اللّحم» و حمله‌ی صهیونیستها به کلیسا در مقابل چشم کسانی که در آن کلیسا پناه آورده بودند؛ جان خود را از دست داد. این‌جا مسأله، مسأله‌ی اسلامی نیست، مسأله‌ی بشری است، مسأله‌ی انسانی است؛ این‌جا ملاک قضاوت، انسان بودن است، فهمیدن ارزشهای انسانی است. خوب؛ این، واقعیت. البته بعضی از دولتها در اروپا و غیراروپا موضعگیری کرده‌اند. این موضعگیری هر چند ضعیف هم بوده است ولی بالاخره اخم مختصری نسبت به اسرائیل کردند و اما موضع امریکا: امریکا در این قضیه بدترین موضعگیری را کرد؛ دیگر از این بدتر، امکان ندارد. در این هفت هشت ده روزی که این حوادث شدّت فوق‌العاده‌ای گرفته است، تا به حال رئیس جمهور امریکا دو سه مرتبه صحبت کرده است. آخرین مرتبه همین صحبتِ دیروز بود؛ سخنرانی‌ای مفصّل، تقریباً یک سره در حمایت از عملیات و کارهای اسرائیل! وی برای خالی نبودن عریضه، در خلال این سخنرانی، پس از حمایتهای فراوانی که از جنایتکاران صهیونیست کرد، این را هم گنجاند که «دولت اسرائیل در مناطق فلسطینی‌نشین، شهرکهای یهودی نسازد.» خوب؛ خودش می‌داند، همه‌ی دنیا هم می‌دانند که این یک توصیه‌ی دروغین و صوری و سطحی است. سالهاست مجامع جهانی تصویب کرده‌اند و مراکز قدرت جهانی و سیاست جهانی گفته‌اند که اسرائیلیها حق ندارند در مناطق فلسطینی‌نشین، شهرک یهودی‌نشین بسازند. همین درنده‌ای(8) که امروز در فلسطین اشغالی در رأس قدرت است، زمانی که وزیر مسکن بود، مقابل همه‌ی اینها ایستاد و گفت من می‌سازم و ساخت و تا الان هم ادامه دارد. چه کسی این حرفها را گوش می‌کند؟ خودش هم می‌داند که گوش نمی‌کنند. یکسره حمایت از صهیونیستها، آن‌هم با منطق ضعیف، با منطق غلط و غیرقابل قبول برای افکار مردم جهان. این رئیس جمهور کنونی آمریکا(9) متأسّفانه از اوّلی که سرِکار آمده تا کنون با هر سخنرانی و با هر اقدام خود ضربه‌ای به صلح و امنیت جهانی زده است. تصمیمهایی که گرفته است همه بر ضدّ صلح و امنیت جهانی است. از پیمان حفظ محیط زیست که یک پیمان جهانی در کیوتو بود و رئیس جمهور قبلی امریکا آن را امضا کرده بود، خارج شد. از پیمان محدود کردن سلاحهای ضدّ موشکی خارج شده، کارهای اتمی و فعّالیتهای ساخت اتمیش را توسعه داده و علناً و صریحاً هم آن را اعلان می‌کند. بعد از قضیه‌ی بیستم شهریورِ نیویورک، هر مرتبه که سخنرانی کرده است یا دنیا را تهدید کرده و یا ملتها را تحقیر کرده، یا ملت امریکا و ملتهای غربی را به تنفّر از مسلمین و عموم شرقیها دعوت کرده و یا خبر از حملات آینده‌ی خودش به این‌جا و آن‌جا داده و یا کشورها را به حمله‌ی اتمی تهدید کرده است. حرفها و موضعگیریهای او دقیقاً نقطه‌ی مقابل صلح و امنیت جهانی است. چه کسی اینها را اداره می‌کند؟ جای تأمّل و تفکر است. چه کسی این آدمهای تازه وارد در میدان سیاست و جاه طلب و بی‌خبر از معنویت را به سوی این وضعیتی که پیش می‌آورند هدایت می‌کند؟ خیلی در خور تأمّل است.

برآوردن نیاز اسرائیل در مورد امنیّت روانی، مشکلتر است از چشم پوشیدن از سرزمین. شما وقتی سرزمین را از دست می‌دهید، می‌دانید چه چیزی را از دست دادید؛ اما وقتی می‌خواهید خواسته اسرائیل را در مورد امنیّت روانی برآورده کنید، نمی‌دانید تا کجا باید تسلیم شوید و تا کجا باید امتیاز بدهید. این امتیاز دهی، پایانی ندارد؛ مرتّب باید امتیاز داد. تجربه اروپا در این مورد، عبرت‌آموز است. دولت آلمان صد و پنجاه میلیارد مارک به عنوان خسارت به یهودیان داد؛ اما خسارت یهودیان از آلمان هنوز تمام نشده است؛ باز هم خسارت طلبکارند و باید به آنها داده شود! آنچه یهودیان با آلمان کردند، کم و بیش با برخی کشورهای اروپایی دیگر - مثل اتریش، سوئیس، فرانسه، حتّی تا چند سال قبل با واتیکان - نیز انجام دادند. همه باید خسارت بدهند؛ این خسارت تمام شدنی نیست!

در بعد روانی، اسرائیلیها فعّالیتهای بسیار مهمّی دارند. همه سیاستمداران، خبرنگاران، روشنفکران، کارگزاران و نخبگان غرب باید در مقابل بنای یادبود کوره آدم‌سوزی سر تعظیم فرود بیاورند؛ یعنی همه، داستانی را که اصل صحّت آن معلوم نیست، مورد تأکید قرار دهند و خود را بدهکار آن داستان قلمداد کنند. اینها روشهایی است که در تبلیغ دارند و همه معطوف به «مظلوم‌نمایی» است.

البته در بخش دیگری از دنیا، با تکیه بر داستانهای ذکر شده در تورات و این که این‌جا سرزمینی است که به فرزندان اسرائیل بخشیده شده، بسیاری از مسیحیان را هم با خود همفکر و همدل کردند. آن طوری که من در آماری ملاحظه کردم، اینها توانسته‌اند در برخی کشورها - از جمله عمدتاً در امریکا - به عنوان پشتوانه افکار عمومی، با همین تبلیغات، میلیونها صهیونیست غیر یهودی درست کنند! اینها سالهاست که این کار تبلیغاتی را می‌کنند. امروز هم با شدّت هر چه تمامتر همین تبلیغات در دنیا ادامه دارد.

سرزمین فلسطین و قدس شریف، همواره مورد طمعِ بعضی از قدرتهای غربی بوده است و تحمیل جنگهای طولانی صلیبی‌ها علیه مسلمانان، نشان بارز اطماع آنها نسبت به این سرزمین مقدّس است. بعضی از فرماندهان ارتش متّفقین، پس از شکست عثمانی و ورود به بیت‌المقدّس گفتند: «امروز جنگهای صلیبی به پایان رسید.»!

اشغال این سرزمین براساس یک طرح چندجانبه، پیچیده و با هدف جلوگیری از اتّحاد و پیوستگی مسلمانان و پیشگیری از تأسیس مجدّد حکومتهای قدرتمند مسلمان بود. دلایلی در دست است که نشان می‌دهد صهیونیستها با نازیهای آلمان روابط نزدیک داشتند و ارائه‌ی آمارهای اغراق‌آمیز از کشتار یهودیان، خود وسیله‌ای برای جلب ترحّم افکار عمومی و زمینه‌سازی برای اشغال فلسطین و توجیه جنایات صهیونیستها بوده است. حتّی دلایلی در دست است که عدّه‌ای از اراذل و اوباشِ غیریهودیِ شرق اروپا را به نام یهودی به فلسطین کوچانیدند تا با پوشش حمایت از بازماندگان قربانیان نژادپرستی، یک حکومت معاند اسلام را در قلب جهان اسلام نصب کنند و پس از سیزده قرن، یک گسستگی بین مشرق و مغرب اسلامی ایجاد نمایند. در آغاز، مسلمانان غافلگیر شدند؛ چون از کُنه طرح صهیونیستها و حامیان غربی آنها مطّلع نبودند. عثمانی شکست خورد؛ قرارداد «سایکس - پیکو» به طور محرمانه برای تقسیم کشورهای اسلامیِ خاورمیانه بین فاتحین جنگ منعقد شد؛ جامعه‌ی ملل قیمومیت فلسطین را به عهده‌ی انگلیسیها گذاشت؛ آنها هم به صهیونیستها وعده‌ی مساعدت دادند و با مجموعه‌ای از طرحهای حساب شده، یهودیان را به فلسطین آوردند و مسلمانان را از خانه و کاشانه‌ی خویش آواره کردند.

البته دشمن، فقط امریکا نیست؛ اسرائیل هم دشمن اصلی است؛ آن هم دلایل خاص خودش را دارد. اسرائیل - همان‌طور که من بارها گفته‌ام - یعنی یک وجود جعلی، یک ملت جعلی و یک ملت دروغین. از روسیه، از اروپای شرقی، از امریکا، از کشورهای اسلامی و از ایران خود ما چند میلیون یهودی را برده‌اند یک جا اسکان داده‌اند و اسم آنها را گذاشته‌اند یک ملت! آنها یک ملت نیستند؛ هر کدام مال یک ملتند. اگر به توفیق خدا دولت صهیونیستی متلاشی شود - که این روز یقیناً در پیش است؛ حالا کِی، نمی‌توانم بگویم؛ اما یقین دارم که چنین روزی پیش خواهد آمد - آن‌وقت شما جوانها ان‌شاءاللَّه حتماً خواهید دید - ما ممکن است ببینیم، ممکن است نبینیم - اکثریت این جمعیتی که امروز در اسرائیل هستند، از آن‌جا به مناطق خودشان خواهند رفت.
نمودار
مقالات مرتبط
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی