شرایطی که در موافقتنامه اسلو در نظر گرفته شده و فلسطینیها را وادار کرده است تا بحث در ارتباط با مسئله بیتالمقدس را به مذاکرات نهایی مؤکول کنند، وضعیت را بسیار مبهم و پیچیده ساخته است، زیرا شرایط مزبور، فرصت بسیار خوبی را در اختیار دولتهای اسرائیل قرار میدهد تا بیتالمقدس را به این اعتبار که پایتخت ابدی اسرائیل است به طور کامل یهودی سازند. در اینجا تلاش خواهد شد تا ابعاد این توطئه به طور مختصر روشن گردد.
برای بسیاری روشن و واضح است که موضوع شهرکسازی در بیتالمقدس از جایگاه و اهمیت مهمی در تفکر صهیونیسم برخوردار است، زیرا به این امر در بیانیه پایانی کنگره اول صهیونیسم در شهر بال سوئیس در سال ۱۸۹۷ اشاره شده است. در واقع جایگاه و اهمیت بیتالمقدس در تفکر صهیونیسم بازمیگردد به زمانهای بسیار دور که با پوشش ایدئولوژی دینی آراسته شده است. صهیونیسم برنامه خود را از طریق شعار «ای اورشلیم هرگز تو را فراموش نخواهم کرد، ولو اینکه دست راستم را از دست بدهم» دنبال میکند.
همچنین از موقعیت و جایگاه مهم بیتالمقدس در نوشتههای مبلغین صهیونیسم سخن رفته است. به عنوان مثال در سال ۱۶۲۱ م کتابی تحت عنوان «احیاء بزرگ برای جهان» توسط هنری فیش منتشر شد. در این کتاب مؤلف از یهودیان دعوت میکند تا در اراضی بیتالمقدس به شهرکسازی بپردازند. همچنین خاخام «زمی هیرش کالیشر» کتابی را تحت عنوان «تحقیق راجع به صهیون» در اواخر قرن ۱۸میلادی منتشر ساخته است. وی در این کتاب یهودیان را به شهرکسازی در فلسطین تشویق کرده است.
مطالب مشابهی را «موریس هیس» در کتابش تحت عنوان «روم و بیتالمقدس» در سال ۱۸۶۲ بیان داشته است. کشورهای غربی نقش بسیار مهم و عمدهای در حمایت از جنبش صهیونیسم برای اجرای طرحهایش داشتهاند. از زمانی که بریتانیا اولین کنسولگری غربی را در بیتالمقدس در سال ۱۹۳۶ ایجاد کرد، بخش عمدهای از اهتمام و تلاشاش بر این بود تا از جهانگردان یهودی در فلسطین حمایت و حراست کند. نتیجه چنین اهتمامی، منجر به ایجاد اولین «کانون شهرکسازی» به خاطر اهداف ایدئولوژیک در سال ۱۸۵۰ گردید. در آن زمان مساحت منطقه یهودی از ۵ هزار متر تجاوز نمیکرد و حدود شهر بیتالمقدس، به موجب طرحهای قیومیت زمینه را برای گسترش مناطق یهودی آماده ساخت. خیلی غیرمنتظره و به دور از باور نخواهد بود اگر بگوییم که در نتیجه تلاشهای بریتانیا بود که نسبت یهودیان در بیتالمقدس از ۸ درصد هنگام اشغال بیتالمقدس توسط نیروهای بریتانیا به ۳۳ درصد به هنگام خروج نیروهای استعماری افزایش یافته بود.
در سال ۱۹۴۸ نیروهای صهیونیست توانستند بخش غربی شهر بیتالمقدس را اشغال کنند و عملاً تقسیم بیتالمقدس به دو بخش غربی و شرقی صورت گرفت. قسمت غربی تحت اشغال اسرائیل و قسمت شرقی آن تحت کنترل اردن قرار گرفت. تقسیم بیتالمقدس به شکل مزبور به موجب موافقتنامه آتشبس میان اردن و اسرائیل در تاریخ ۳/۴/۱۹۴۹، قطعیت یافت و در طول سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۷، نیروهای صهیونیست موفق شدند تا بخش غربی شهر را به طور کامل یهودی سازند. به طوری که بخش غربی بیتالمقدس به یک منطقه وسیع از شهرکهای یهودی تبدیل شد و این امر زمینه را برای گسترش تدریجی مناطق تحت نفوذ یهودیان به داخل خط سبز در سرزمینهای عربی فراهم کرد.
حفظ و نگهداری بیتالمقدس پس از فاجعه ۱۹۴۸ به عنوان یک مخالفت قانونی صریح با قطعنامه تقسیمی است که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به شماره ۱۸۱۱ در تاریخ ۲۹/۱۱/۱۹۴۷ صادر شده است. این قطعنامه مقرر کرده است تا بیتالمقدس تحت نظارت بینالمللی قرار گیرد. بخصوص تحت تسلط و نظارت سازمان ملل متحد قرار گیرد و این همان چیزی است که به دولت کوچک بیتالمقدس معروف است.
اما اشغالی که منطبق با نیت و قصد قبلی اسرائیل برای سلطه بر بیتالمقدس بود وضعیت جاری را تثبیت کرد. تمامی این اقدامات عملاً قطعنامه تقسیم و اثرات آن را ابطال کرده است. در خلال جنگ ۱۹۶۷، نیروهای اسرائیلی، مناطق باقیمانده از فلسطین، سینا و جولان را مورد تجاوز قرار دادند، طبیعی است که بیتالمقدس از نظر رهبران اسرائیل بهترین غنیمت در جنگ مزبور بود، زیرا بقیه اراضی این شهر مانند سایر اراضی، به اشغال نظامی نیروهای اسرائیل درآمد. مقاصد و نیات واقعی اسرائیل زمانی فاش شد که پارلمان این رژیم (کنیست) در ۲۷ ژوئن ۱۹۶۷ با شتاب بسیار فراوان به اتخاذ تصمیم برای الحاق بیتالمقدس عربی از لحاظ سیاسی و اداری و بعد الحاق آن به اسرائیل بنا به دستور شماره ۲۹۶۴ اقدام کرد. بن گوریون نیز از مقاصد و نیات مزبور چنین پرده برداشت: این امکان وجود دارد تا اسرائیل تمامی اراضی را که در سال ۱۹۶۷ به استثناء بیتالمقدس و جولان اشغال کرده است به طور قطع به اعراب بازگرداند. او همچنین تأکید داشته است که دیوارهای اطراف بیتالمقدس باید تخریب شود، زیرا وجود چنین دیوارهایی القاکننده تقسیم شهر است.
تصمیم برای الحاق بیتالمقدس به اسرائیل ابطالکننده حقیقت وضعیت قانونی بیتالمقدس نمیباشد، خواه اسرائیل بخواهد و خواه نخواهد. زیرا اشغال همانطور که معروف است به معنای معلق کردن موقت صلاحیت طرف دارای حاکمیت در جهت مصلحت اشغالگر است و این امر نباید هیچ برخوردی حتی به طور ضمنی با این حاکمیت داشته باشد. صلاحیت برای اشغالگر یک مسئله اداری محض و موقتی است و تابع قوانین و مقررات مربوط به اشغال جنگ براساس لوایح سال ۱۹۰۷ و موافقتنامه چهارم ژنو درخصوص حمایت از شهروندان زمان جنگ در سال ۱۹۴۹ میباشد و این مقررات شامل عدم تغییر وضعیت جاری از لحاظ دموگرافی و جغرافیایی و حفظ حقوق مدنی شهروندان میباشد.
علاوه بر این، رفتار اسرائیل با یکی از اصول مهم سازمان ملل متحد، در تضاد میباشد. این اصل، عدم جواز سلطه بر اراضی کشورهای دیگری از طریق زور و ممنوعیت الحاق بخشی از اراضی اشغالی به دولتی که آن را اشغال کرده است، میباشد. جامعه بینالمللی، اقدامات اسرائیل را از طریق قطعنامه مجمع عمومی شماره ۲۲۵۳، مردود دانسته است. این قطعنامه که در تاریخ این سازمان استثنایی است در تاریخ ۷/۴/۱۹۶۷ به تصویب مجمع رسیده است. در این قطعنامه از اسرائیل خواسته شده است تا تدابیری را که در خصوص بیتالمقدس اتخاذ کرده است، لغو کند.
این تقاضا در قطعنامه ۱۱۵۴ در تاریخ ۱۴/۷/۱۹۶۷ نیز تکرار شده است، همچنین شورای امنیت در قطعنامه ۲۵۲ خود در تاریخ ۲۱/۵/۱۹۶۸، عدم پیروی اسرائیل از قطعنامههای مجمع عمومی را محکوم کرده است و تمام اقداماتی را که از سوی رژیم صهیونیستی منجر به تغییر در وضعیت قانونی بیتالمقدس گردیده است، اقدامات باطل به حساب آورده است. بنابراین، قوانین بینالملل، وضعیت مربوط به بیتالمقدس را به عنوان منطقه اشغالی که جایز نیست هیچگونه تغییری در ساختار جغرافیایی و دموگرافیک آن صورت گیرد به حساب میآورد، علاوه بر این و با استناد به قطعنامه ۱۸۱ این وضعیت تنها منطبق بر بخش شرقی بیتالمقدس که در سال ۱۹۶۷اشغال شد، نمیباشد، بلکه بر دو بخش شهر منطبق است چون جنگ ۱۹۴۸ و بعد جنگ ۱۹۶۷، تصمیم مربوط به دولت کوچک بیتالمقدس را باطل نکرده است بلکه اجرای آن را از طریق قدرت مسلح به تعویق انداخته است.
پس از اشغال، اسرائیل مستقیماً عملیات گستردهای را با هدف یهودیسازی کامل شهر بیتالمقدس از طریق شهرکسازی در آن آغاز کرد. بهرغم اینکه این هدف تاکنون محقق نگردیده است اما به خاطر هجوم گسترده رژیم صهیونیستی در ساخت شهرکهای یهودی، این امر در حال تحقق است. از سال ۱۹۶۸ اسرائیل پس از تخریب منطقه عربی حارهالشرف، و منطقه مغاربه و منطقه سریان، ساخت یک منطقه یهودینشین را آغاز کرد. در این مناطق ۶ هزار عرب ساکن بودند، و منطقهای که پس از اشغال کاملاً تخریب شد، ۲۰ درصد از مساحت شهر قدیمی را تشکیل میدهد. پس از آن طرحهای ساخت شهرکهای نقییعقوب در سال ۱۹۶۸، رموت در سال ۱۹۸۰، غیلو در سال ۱۹۷۱ و تالبیوت شرقی در سال ۱۹۷۰، معلوت دفنا در سال ۱۹۶۸ و ریخس شلفاط در سال ۱۹۷۰ تدوین شد. تعداد این شهرکها به ۱۸ مجتمع شهرکسازی بزرگ در سال ۱۹۹۶ رسید. تحرک مزبور موجب شد تا در سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۹۷ اکثریت جمعیت عرب به اقلیت تبدیل شوند. به طوری که از زمان اشغال برای اولین بار اسرائیلیها در سال ۱۹۹۳ اولین موفقیت دموگرافیک را برای خود در بیتالمقدس شرقی به تحقق رساندند؛ چون جمعیت عرب این بخش ۱۵۵ هزار نفر بود اما جمعیت یهودی آن بالغ بر ۱۵۸ هزار گردید. همچنین املاک و داراییهای عرب در سال ۱۹۱۸، ۹۴ درصد کل املاک بیتالمقدس شرقی بود و املاک مربوط به یهودیان فقط ۴ درصد بود، در حالی که این نسبت در سال ۱۹۸۵، ۸۴ درصد برای یهودیان و ۱۴ درصد برای اعراب بود.
علاوه بر اقدامات شهرکسازی مستمر، ارقام فاجعهآمیز گذشته همچنین برمیگردد به سیاست اسرائیل که به دنبال طرد اعراب از بیتالمقدس میباشد. اخراج اعراب با ایجاد تنگناهای گوناگون برای آنها و از طریق لغو حق اقامت برای هر کس که به کرانه غربی منتقل میشود و همچنین از طریق عملیات کوچاندن سری و از طریق ایجاد مشکلات برای صدور جواز ساخت منزل و رد مجتمعهای خانوادگی صورت میگیرد. در حالی که اسرائیل اجازه نمیدهد تا اعراب به کرانه غربی منتقل شوند در عین حال با آنها به طور برابر برخورد نمیکند بلکه آنها را بنا بر دیدگاه صهیونیسم که میگوید بیتالمقدس یکپارچه و یهودی است، به عنوان مهاجر به حساب میآورد و در نتیجه اعرابی را که در آن زندگی میکنند، ساکنین اصلی آن شهر به حساب نمیآورد.
آرزوهای اسرائیل تنها به مرزهای اصلی بیتالمقدس متوقف نمیشود بلکه مساحتهای وسیعی از کرانه غربی را نیز در بر میگیرد. این آرزو در اعلام طرح بیتالمقدس بزرگ از سوی این رژیم، متبلور میشود. بیتالمقدس بزرگ بدینمعناست که شهر مزبور در شکل توسعهیافتهاش یکسوم کرانه غربی به آن الحاق میشود و در سادهترین اشکالش بیش از ۱۵ درصد از اراضی کرانه غربی به آن الحاق خواهد شد. در این صورت مذاکرات بر سر ۸۵ درصد بقیه که شهرکهای بزرگ از آن حذف شده صورت میگیرد، در نتیجه هرگونه عقبنشینی احتمالی بیمعنا خواهد بود.
جدول شماره (۲) جدول زمانی که افزایش تعداد یهودیان را در دو بخش شرقی و غربی بیتالمقدس مشخص میسازد
سال | تعداد نفرات (به هزار) | ملاحظات |
۱۲۶۷ | دو خانواده | |
۱۸۹۷ | ۲۸۱۲۲ | به دلیل تسامح عثمانیها و فشار اروپاییها این انتقال صورت گرفت |
۱۹۳۱ | ۵۱۲۰۰ | شروع موج مهاجرتها |
۱۹۴۷ | ۹۹۴۰۰ | |
۱۹۶۷ | ۱۹۷۷۰۰ | ۲/۷۷ درصد از تعداد ساکنین |
۱۹۷۰ | ۲۱۵۵۰۰ | ۹/۷۳ درصد |
۱۹۷۵ | ۲۵۹۴۰۰ | ۷۳ درصد |
۱۹۸۷ | ۳۴۶۱۰۰ | ۷/۷۱ درصد |
۱۹۹۰ | ۳۷۸۲۰۰ | ۱/۷۲ درصد |
۱۹۹۳ | ۴۰۶۸۰۰ | ۱/۷۱ درصد |
۱۹۹۵ | ۵۱۳۷۰۰ | ۹/۷۰ درصد |
در دراز مدت اسرائیل در آرزوی گسترش مرزهای بیتالمقدس است تا بتواند یک سوم مساحت کرانه غربی را بپوشاند. این گسترش شامل پنج شهر عربی رامالله، البیره، بیتلحم، بیتساحور و بیت جالا خواهد شد. همچنین شامل ۵۰ دهکده عربی در اطراف شهر خواهد شد، و برای اسرائیل این فرصت را فراهم میسازد تا بیش از ۷۰ درصد از شهرکها را در داخل این شهر قرار دهد. در حال حاضر تلاشها به سرعت ادامه دارد تا پدیده شهرکسازی در بیتالمقدس تثبیت شود و محلههای عربی تجزیه گردد، همچنین شهرکسازی در شهرکهای المزمع و بخصوص در منطقه عتسیون و معالیه ادومیم تقویت میشود.
سیاست اسرائیل در این خصوص خواه حزب کارگر بر مسند قدرت باشد و خواه حزب لیکود تفاوتی ندارد. معروف است که بیتالمقدس از قانون توقف شهرکسازی که آن را رابین در سال ۱۹۹۲ تصویب کرده است، مستثنی میباشد و با بازگشت حزب لیکود به قدرت در سال ۱۹۹۶ سیاست مزبور شتاب گرفته است. مخالفت فلسطینیها، نتوانسته است سطح تهاجم صهیونیستها را کاهش دهد. مطالب تأئید نشدهای در خصوص طرح فلسطینیها برای ارتباط دادن ۳۷ روستا، محله و مجتمع مسکونی و اردوگاه با مناطق عربی بیتالمقدس وجود دارد که این شهر را به صورت یک واحد جغرافیایی و دمگرافیک به عنوان یاپتخت دولت فلسطین درمیآورد. علاوه بر حفظ و نگهداری این شهر و اداره بیش از ۵۰ مؤسسه فلسطینی در بیتالمقدس شرقی که مهمترین آن بیتالشرق مقر رسمی حاکمیت فلسطین بر بیتالمقدس میباشد، این دولت مداخلات دیگری نیز دارد. دستگاههای امنیتی فلسطین برای ناکام گذاردن معاملات فروش زمین و املاک به یهودیان، مداخله میکنند.
این بحران هنگامی به حد انفجار رسید که اسرائیل از طرح خود در خصوص ساخت شهرک «حارحوما» روی جبل ابوغنیم در حدود بیت لحم و بر اراضیای که فلسطینیها مالک آن هستند، خبر داد. در استراتژی صهیونیسم برای تکمیل طرحهای یهودیسازی بیتالمقدس، این شهرک از جایگاه خاصی برخوردار است. این شهرک با هدف ایجاد کمربند خارجی برای مناطق یهودی ساخته میشود. طرح مزبور ساخت ۶۵۰۰ واحد مسکونی در سه مرحله با هدف اسکان ۳۵ هزار نفر را شامل میشود، اما این طرح بسیار بلندپروازانهتر است و سخن از ساخت ۱۸هزار واحد برای اسکان ۱۵۰هزار نفر میرود. این طرح راه را بر روی هرگونه گسترش اراضی عرب میبندد و بین «بیتلحم» و «صورباهر» شکاف ایجاد میکند، و ارتباط میان طرحهای شهرکسازی از حارحوما تا غیلو و هارغیلو را به مجتمع عتسیون مزمع که به بیتالمقدس بزرگ الحاق میشود، محقق میسازد.
جدول شماره (۱): مهمترین مجتمعهای شهرکسازی و توسعه آن در آینده
ردیف | نام شهرک | تعداد واحدهای مسکونی | تعداد ساکنین | طرح توسعه شهرکها و ملاحظات |
۱ | محله یهدوی | ۶۵۰ | ۲۴۰۰ | ۳۱۲۲ واحد مسکونی ساخته خواهد شد |
۲ | نقییعقوب | ۳۸۰۰ | ۱۹۳۰۰ | - |
۳ | رموت | ۸۰۰۰ | ۳۷۲۰۰ | ۲۰۰ واحد اضافی ساخته خواهد شد |
۴ | غیلو | ۷۷۷۴ | ۳۰۲۰۰ | ۹۰۰۰ واحد ساخته خواهد شد |
۵ | تالبیوت شرقی | ۴۴۰۰ | ۱۵۰۰۰ | این منطقه باغیلو کمربند جنوبشرقی بیتالمقدس را تشکیل میدهند |
۶ | مملوتدفنا | ۱۱۸۴ | ۴۷۰۰ | از شهرکهای نوار مرکزی است |
۷ | دانشگاه عبری | ۲۵۰۰ | - | - |
۸ | ریخس شعفاط | - | ۲۱۶۵ | بین روستاهای بیت خبیا و شعفاط را جدا میسازد |
۹ | رمات اسکول | ۲۲۰۰ | ۴۶۰۰ | حلقه تماس بین مناطق اطراف شهر |
۱۰ | سفارت زئیف و عومر | ۱۲۰۰۰ | ۳۰۰۰۰ | برای ساکن کردن ۱۰۰۰۰۰ نفر برنامهریزی می شود |
۱۱ | عطروث | - | - | منطقه صنعتی |
۱۲ | بیتار | ۱۱۵۰ | ۵۰۰۰ | به۸۰۰۰ واحد خواهد رسید این منطقه به عنیون وصل خواهد شد |
۱۳ | افرات | ۳۵۰ | - | - |
۱۴ | معالیه ادومیم | بیش از ۲۰۰۰ | ۲۰۰۰۰ | طرح ساخت ۱۰۳۶ واحد در دست اجراست |
۱۵ | جفعاتزئیف | - | ۷۵۰۰ | طرح ساکن ساختن ۲۰۰۰۰ نفر در دست اقدام است |
۱۶ | هارغیلو | ۶۱ | - | این منطقه به این اعتبار که نقطه تماس است مهم است |
۱۷ | هداربیتار | - | - | به اعتبار نقطه تماس مهم است |
۱۸ | روش تسوریم | ۴۴ | - | بخشی از مجتمع عسیون |
۱۹ | آلون شفوت | ۱۲۱ | - | - |
آنچه که بیان شد اشاره سریعی بود بر فعالیتهای شهرکسازی در بیتالمقدس، اینها وقایعی است که شایسته است در مقابل آن واکنش نشان داده شود. حداقل باید حجم فاجعه آینده که شهر بیتالمقدس را تهدید به نابودی برای همیشه میکند دقیقاً درک گردد. سؤالی که در اینجا مطرح است این است که باید در قبال این فاجعه چه کرد؟ اولاً بر فلسطینیها لازم است تا طرح کاملی را برای مقابله با این فاجعه تنظیم و تدوین کنند.
عدم وجود یک طرح کامل تاکنون خود به ابعاد فاجعه افزوده است و فاجعه دیگر اینکه بحث بر سر مسئله بیتالمقدس را به مذاکرات نهایی محول کردهاند. دیگر اینکه این امکان وجود دارد به منظور حمایت و پشتیبانی از مقاومت و پایداری فلسطینیها در بیتالمقدس و کمک به آنها برای باقی ماندن در آن شهر و همچنین بیان و طرح کردن مسائل قانونی مربوط به وضعیت بیتالمقدس به عنوان یک شهر اشغال شده، یک حمله وسیع عربی، بین المللی و اسلامی آغاز شود.
این مأموریت، یعنی مأموریت دفاع از بیتالمقدس و تلاش برای نجات آن تنها مأموریت فلسطینیها نیست، بلکه اعراب، مسلمانان و جوامع بینالمللی نیز به این اعتبار که فلسطین جزء لاینفک جهان عرب است و برای مسلمانان از جایگاه مقدسی برخوردار است و همچنین به این اعتبار که بخشی از میراث بشری است، همه در قبال نجات فلسطین مأموریت دارند و باید از آن حفاظت و حمایت کنند.