جلسه دوازدهم : توحید و نفی طبقات اجتماعی
حکم قاطع اسلام؛ همه یکسان و برابرند! |
آیات این جلسه |
آیات ۸۴ تا ۹۱ سورهی مبارکهی مؤمنون
آیه۲۲ سورهی مبارکهی بقره |
واژگان کلیدی |
نفی طبقات اجتماعی |
حکومت اسلامی |
برابری |
یک خدایی |
آیه |
نکات کلیدی |
قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِیهَآ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۸۴)
بگو: زمین و هر که در آن است از آن کیست؟ اگر میدانید.
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ(۸۵)
خواهند گفت از آن خدا. بگو پس چرا به خود نمیآیید؟ |
-
به مشرکینی که منطقههای نفوذ خدایان خودشان را تقسیم میکردند و مشخص میکردند، بگو زمین و هر چه در آن است متعلق به کیست؟ خب مشرکین مکه معتقد به الله بودند و بتها را شفیعانی که پیش الله آنها را شفاعت خواهند کرد، میدانستند.
|
قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَوَتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ(۸۶)
بگو کیست مدبر هفت آسمان و عرش بزرگ؟
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ(۸۷)
خواهند گفت از آن خدا. بگو پس چرا پروا نمیگیرید؟ |
-
قدرت و ملک پروردگار بر آسمان و زمین گسترده است ... بگو پس چرا پروا نمیکنید از این خدا؟ عملتان را و فکرتان را برطبق گفتهی او و فرمان او قرار نمیدهید؟
|
قُلْ مَن بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَی ءٍ
وَهُوَ یُجِیرُ وَلَا یُجَارُ عَلَیْهِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۸۸)
بگو حکومت و سلطنت همه چیز به دست کیست و کیست آنکه پناه میدهد و در مقابل او کسی پناه داده نمیشود؟ اگر میدانید. |
-
آن کسانی که قدرتها در اختیارشان است، فوقش این است که بر ظاهر یک جسمی مسلط باشند. شما که مالک خانهی خودتان هستید، یک آجر را از جایی به جایی میگذاری، تسلطت همین اندازه است.
-
آن کسی که بر تمام ذرات اجزای این موجود مسلط است، حرکت اتمها در اختیار او و به فرمان اوست، در گیاهان رشد و نمو، در حیوانات و انسانها تمام حرکات داخلی وجود آنها و همه چیزشان خلاصه در قبضهی قدرت اوست، او خداست.
-
علیرغم او کسی پناه داده نمیشود... فرض کنید مسیحیها معصیت خدا بکنند، به آغوش عیسی بگریزند و عیسی پناه بدهد به آنها، و در مقابل خدا از آنها حمایت کند، چنین چیزی ممکن نیست.
|
سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّی تُسْحَرُونَ(۸۹)
خواهند گفت: به دست خدا است. بگو پس چگونه فریب داده میشوید؟ |
-
لطیف است که قرآن روی فریب خوردگی تکیه میکند؛ فریب خوردن، غافل ماندن. دائماً میخواهد مردم غافل نمانند، فریب نخورند، چشمشان را باز کنند. قرآن مطمئن است که اگر مردم چشم را باز کنند، نظر او تأمین میشود.
|
بَلْ أَتَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَکَذِبُونَ(۹۰)
بلکه ما حق را در اختیار آنان نهادهایم و آنان حقاً دروغ گویند. |
-
مطلب را برایشان روشن کردیم، حق را در اختیارشان گذاشتیم، آنها با این وضعی که از لحاظ فکری و عملی پیش گرفتند، بهانه میتراشند، بهانهی دروغ میتراشند.
|
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا کَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذاً لَّذَهَبَ کُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ سُبْحَنَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ(۹۱)
خدا فرزندی نگرفته و با او هیچ خداوندگاری نیست. اگر چنین بود هر خداوندگاری آفریدههای خود را به سوئی میبرد. و هر کدام بر دیگری برتری میگرفت. پاک و مبرا است خدا از آنچه توصیف میکنند. |
بر طبق نظر توحید، آفرینش، یک قطعهی متصل و منسجم واحد است. انسان و حیوان و کوه و فلک و زمین و موجودات، همه و همه با همدیگر اتصال و ارتباط دارند، همه با هم وحدت دارند. اگر چندین خدا و معبود میبودند، هر الهی، هر معبودی، مخلوق و آفریدهی خود را به سویی میبرد. |
یا أَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ(۲۱ سوره بقره)
ای انسانها عبادت کنید پروردگارتان را. آنکه آفرید شما را و همه گذشتگانتان را؛ شاید تقوا پیشه کنید. |
-
خطاب به کیست؟ خطاب به طبقهی بالا و پائین نیست ...خطاب به همهی انسانیت است.
-
این عبودیت، موجب تقواست. آنچه که حالت مصونیت از گناه را، در روح، در انسان، بوجود میآورد، عبودیت خداست. لذا در جامعهای که همهی مردم بندهی خدا هستند و جامعه شکل بندگی خدا دارد، در آن جامعه تقوا هرچه بخواهی فراوان است.
|
الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(۲۲ سوره بقره)
آنکه برای شما قرارداد زمین را گسترده و آسمان را بنایی برافراشته و فرود آورد از آسمان آبی را، پس برون آورد به وسیلهی آن از محصولات روزیای برای شما. پس برای خدا شریکان و رقیبان فرض مکنید در حالیکه خود میدانید. |
-
با دو تا خدا قرار دادن، با رقیب و هماورد برای خدا فرض کردن، انسانها را به دو گروه و سه گروه و ده گروه تقسیم نکنید، همه یک گروهاند.
|
یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَر وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ(۱۳ سوره حجرات)
ای انسانها ما شما را از مردی و زنی آفریدیم. و شما را گروهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.
به یقین گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شما است.
به یقین، خدا دانا و مطلع است. |
-
همه یکسان و برابرند از لحاظ منشأ و ریشه آفرینش،
-
این حکم قاطع اسلامیست در زمینه نفی طبقات اجتماعی؛ گرامیترین شما نزد خدا، با تقواترین است. یعنی از یک طبقهای بودن، وابسته به خانوادهای بودن، وابسته به یک سلسله و تیرهای بودن، موجب گرامیتر بودن نیست.
-
نکته جالبتر و باریکتر اینجاست؛ آنهایی که با تقوا هستند، که بالاتر از دیگرانند، باز از امتیازات حقوقی بیشتری برخوردار نیستند. اینجور نیست که آدمهای با تقوا یک پول بیشتری بگیرند، یک حقوق بیشتری داشته باشند یا از حقوق اجتماعی بیشتری و بهتری برخوردار باشند، نه، نه خیر؛ اینجور نیست ... پیش خدا عزیزند. البته تقوا منشأ یک آثار اجتماعی است تا یک حدودی.
|
وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى کَثِیر مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلاً(۷۰ سوره اسرا)
به یقین که بنی آدم را گرامی و عزیز داشتیم و آنان را در خشکی و دریا برداشتیم و آنان را از نیکوییها بهرهمند کردیم. و آنان را بر بسیاری از آفریدگان خود برتری دادیم. |
-
چه کسانی را تکریم کردیم؟ به چه کسانی طیبات روزی دادیم؟... انسانها را؛ نه طبقه و تیرهی خاصی.
|